باسمه تعالی: سلام علیکم: خانم محترم، مگر با فرزند نوزاد بهسربردن و از انواری که حضرت حق در دل زلال او متجلی میکند، غافلید؟! آنوقتی که آن را در بغل دارید، انوار الهی نهتنها بر او که بر شما نیز سرازیر میشود و در همین رابطه فرمودهاند تا هنگامی که مادر به فرزندش شیر میدهد، گناهی بر او نوشته نمیشود چون دل او آنچنان نورانی است که اصلاً گناه در آن جای نمیگیرد. تصور بنده آن است که چون شما این کار را کم میدانیدکشیک نفس برای بهرهمندشدن از الطاف این کار نمیکشید. آری! با اصلگرفتنِ تربیت فرزند و خانهداری و همسرداری، اگر فرصتی شد صوت مباحث قرآنی را دنبال کنید و هرگز نخواهید مثل قبل باشید بلکه سکوی تعالی را در همینجایی که هستید بیابید و بالا روید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد موضوع پایاننامهها هرگز نتوانستهام حتی آن موقعی که استاد راهنما بودم، فکر کنم. لذا پیشنهاد میکنم در مجموعهی مطالعات خودتان ببینید با روبهروشدن با کدام موضوع، ذوق تحقیق بیشتر در شما رشد میکند؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر صورت همانطور که خودتان متوجه شدهاید باید در عین آنکه کار فرهنگی با جوانان را تعطیل نکرد، ولی شما به عنوان یک طلبه بهخصوص در ابتدای کارتان باید ممحض در دروستان باشید و در کنار آن فعالیتهای فرهنگی را مدیریت کنید، نه آنکه قصهی شما قصهی آن کسی باشد که رفت آب بیاورد، آب او را برد. یعنی آنچنان مشغول کارهای فرهنگی و سر و کلهزدن با جوانان شوید که فراموش کنید باید یک طلبهی با سواد و عمیقی باشید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «داستان راستان» از شهید مطهری و کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» و کتاب «چه نیازی به نبی». با اینهمه بنده با این ردهی سنی سر و کار چندانی ندارم که بتوانم خدمتتان راهنمایی لازم را بکنم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: محرمات اعتقادی یعنی آنچه که ما را از حقایق عالَم محروم میکند. مثل شرک که ما را از حقیقت حضرت حق غافل مینماید و یا مثل عدم اعتقاد به نبوت و معاد و امامت که برای درمان هرکدام در کتب اعتقادی راهکارهای خاص خود را مطرح فرمودهاند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم آن سیری که کاربر محترم در سؤال 12592 مطرح فرمودهاند، خوب باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده توصیه میکنم جزوهی «روش کار با تفسیر المیزان» را مطالعه فرمایید، در آنجا عرایضی شده. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است که میگویید. بشر گرفتار فرهنگ مدرنیته از خودْ نیز غافل میشود و آنچنان جدّی موضوع را دنبال نمیکند که معلوم شود تجرد نفس را نمیفهمد یا عزمِ فهمیدنش را ندارد و لذا در بدترین تصمیمات گرفتار است چون گوهر قدسی خود را فراموش کرده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به جهت اصلاح و تکمیل آنها. با تشکر. مدیریت سایت
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم اگر سیر مطالعاتی مطرح بر روی سایت را دنبال کنید به خودیِ خود قوت تفکر جهت جوابگویی به سؤالاتتان را بگیرید. در ضمن بنده در رابطه با نظریهی تکامل در جلسهی اول و دوم بحث سورهی سجده، عرایضی داشتهام. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: چیزی به طور خاص نمیدانم جز همان نکاتی که در کتاب «زن؛ آنگونه که باید باشد» طرح شده است. آنچه در آن کتاب تأکید شده است و فکر میکنم راهکارِ خوبی در مقابل شما بگشاید، رابطهی حجاب و عالَم بندگی است. در این موضوع باید تأکید شود که زنان وقتی بخواهند در عالَم خاص بندگی خود مستقر شوند، حجاب از این جهت بسیار کارساز است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! شهداء چراغ راهِ آیندهی بشرند و کار خوبی است که جنابعالی یکی از آنها را مدّ نظر بگیرید و از او کمک بخواهید. ولی فراموش نکنید که آن شهید در یک فرهنگ و ذیل شخصیت نورانی حضرت امام (ره)سیر کرده است، لذا محکمات خود را از سیرهی حضرت امام روحاللّه«رضواناللّهتعالیعلیه» بگیرید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: تا آنجا که بنده اطلاع دارم بعضی از علماء نسبت به بعضی از نظرات مرحوم شهید مطهری در آن کتاب اشکال داشتهاند و معتقد بودند آنها یادداشتهای شهید مطهری است و نه نظرات مرحومِ ایشان، و به این دلیل از نشر آن جلوگیری شد. فکر نمیکنم موضوع دستور امام وسط بود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری توحید افعالی متذکر این نکته از توحید است که هر فعلی در عالم جاری شود مظهر اصلی آن فعل، حضرت حق است ولی نه به معنای اشعریگری و جبری آن، بلکه به آن معنا که حضرت حق شرایط آن را فراهم میکند تا در عین آنکه ما میتوانستیم مسجد رویم یا میخانه رویم، اگر مسجد رفتیم (در عین آنکه میتوانستیم میخانه رویم) مسجدرفتنمان برای ما محفوظ بماند. در حالیکه در زمینهای که حضرت حق ایجاد کرد، هیچ فعلی چه مسجدرفتن و چه میخانهرفتن از حیطهی الهی خارج نیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ما در هرحال مطابق وظیفهی اسلامی و سنت خداوند تنها میتوانیم متذکر انسانها باشیم که از طریق دین بهترین را انتخاب کنند، نه آنکه برای آنها انتخاب کنیم. تنها در این راستا است که رشد تاریخی شکل میگیرد. یعنی همین کاری که رسول خدا«صلواتاللّهعلیهوآله» انجام دادند تا مردم از یک طرف متوجهی شخصیت امیرالمؤمنین«علیهالسلام» شوند و از طرفی در بیعتکردن با حضرت آزاد باشند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که در همان کتابهای مربوط به نقد غرب این تذکر داده شده است که ما در شرایطی نیستیم که از گرفتاریهایی که تکنولوژی برای ما ایجاد کرده است، خود را آزاد کنیم. عمده آن است که متوجه باشیم این تکنولوژی نسبت ما را با طبیعت بههم زده است و مسلّم در این راستا آن نوع زندگی که ما میتوانستیم بدون این تکنولوژی داشته باشیم را، دیگر نداریم. آری اگر بنا است به خاطر تکنولوژی فاصلهها زیاد باشد و بیماریها از جمله بیماری قلب به روش غربی و با جراحیهایی که غرب در تصرف در بدن به میدان آورده است، استفاده کنیم حتماً همان آمبولانس را می خواهیم با همهی تجهیزات. اما آیا نمیتوانستیم به روش طبّ سنتی و در بستر رشددادنِ تدبیر نفس ناطقه اگر قلبمان قابل درمان بود، درمان کنیم؟ و اگر هم نفس بنای درمانکردنِ قلب را نداشت، شرایط را فراهم کنیم تا با آرامش کامل بدن را ترک کند؟ اینها مباحثی است که در مجموعه کتابهای نقد غرب و کتاب «هنر مردن» به آن پرداخته شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: از آن جهت که زهرای مرضیه«سلاماللّهعلیها» در همهی حرکات و سکناتشان نمونهی کامل بندگی و عبودیتاند، اگر کسی با نظر به آن حضرت و ارادت به سیرهی آن بزرگوار وارد شب قدر شود، آمادگی لازم را برای درک شب قدر پیدا کرده است و یکنوع سنخیت با حضرت صاحبالزمان«عجلاللّهتعالیفرجه» که در عین عبودیت، صاحبِ شب قدرند در او ایجاد شده است. بنابراین با امیدواری کامل و روحیهی ارادت به زهرای مرضیه«سلاماللّهعلیها» که آن روحیه، لطافت خاص خود را به همراه دارد وارد شب قدر شوید و مطمئن باشید با نور ملائکهی الهی و روح که فوق ملائکه است، مبادی شخصیت شما متعالی میگردد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: رعایت دستورات اخلاقی مثل کمخوردن و کمگفتن و نداشتن آرزوهای بلند و لجبازینکردن و کینهی مؤمنین از قلب بیرونکردن و راضی به رضای خداوندبودن و منتظر عنایت حضرت حقشدن؛ در این مورد کمک خواهد کرد، إنشاءاللّه. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بد نیست به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که بر روی سایت است مراجعه فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: پس از مرگ ما با حقایقی مرتبط هستیم که «وجودی» می باشند زیرا پس از مرگ دیگر قلب ما و افئدهی ما در میان است، چیزی به نام حسّ و فکر که منجر به وجود مفاهیم ذهنی میشود، در میان نیست! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که بزرگان دین فرمودند از آنجایی که خداوند میفرماید: «اللّه ولیّ الذین آمنوا»، حضرت حق ولیِّ هر مؤمنی خواهد بود و لذا اُنس با حضرت حق برای هر مؤمنی گشوده است، حال چه اُنسی که موجب ارتباط قلبی با حضرت حق باشد و چه اُنسی که موجب گردد انواری از حضرت حق به عبد منتقل شود و عبد دارای ولایت تکوینی گردد. آنچه نباید از آن غفلت کرد مسیری است که انسان را به ولایت و اُنس حضرت حق میرساند که در هر تاریخی این مسیر صاحب داشته است و تنها از طریق پیامبر و امام این مسیر محقق میشده است و جایگاه امام زمان«عجلاللّهتعالیفرجه» در آن است که هرکس بخواهد امروز قدمی در مسیر اُنس با حضرت حق بردارد، تنها در پرتو نور ولایت آن حضرت ممکن است وگرنه در خیالات و اوهام خود و قدرتهای نفس ناطقه زندگی میکند نه در توحید الهی. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید همین درست باشد که جنابعالی میفرمایید. احتمالاً این روایت ساختگی باشد. ولی اگر بخواهیم توجیه کنیم همان طور که در آن کتاب عرض شد، شاید بد نباشد. موفق باشید
- باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که اصل توحید به عنوان یکی از محکمات اندیشهی دینی موضوعی است که انسان باید قبل از پذیرفتن هر دینی بدان رسیده باشد و دین بر مبنای نگاه توحیدی با ما سخن میگوید و در عین حال توحید ما را تفصیل و تبیین میکند. از طرفی عقیدهی توحیدی آن است که متوجه باشیم خداوند به عنوان یک حقیقت مطلق یگانه در عالَم حاضر است و امکان آنکه چیزی در کنار او باشد محال است زیرا حضور مطلق حضرت حق نفی میگردد و وحدت وجود بر این مبنا جایگاه سایر ابعاد دینداری را تعیین میکند. بنابراین نمیتوان توحید را نیز از خود دین گرفت به این معنا که خودِ دین بگوید که خدایی هست و این دین از طرف خدا آمده است. به همین جهت گفته میشود ابتدا باید عقیدهی توحیدی را عقلاً بهدست آورد. حال با توجه به این امر گفته میشود امکان، برای هر مخلوقی ذاتیِ آن مخلوق است و علمِ خدا به امکانِ ممکنالوجود یعنی علم خدا به امکان چیزی که میتواند موجود شود و علم خدا علم به چنین معلومی است و این ربطی به اتحاد بین ذات و صفات ندارد زیرا ذات حضرت حق با علمِ او متحد است و نه با معلومش، وگرنه لازم میآید که خداوند به هرچه علم دارد عین آن باشد. حال با توجه به این امر محدودیت معلوم که همان ممکنالوجود است از خودِ معلوم است و صدام در امکان ذاتیاش محدود به صدامبودن خودش است و خداوند وجود صدام را به او داده است، نه امکانِ او را. و اگر ممکنالوجود طوری باشد که دارای امکانات مختلف است مثل انسان، به همان معنا که امکانش ذاتی اوست، انتخاب و اختیارش نیز ذاتی او میباشد و لذا میتواند صدامیت را در محدودیت امکان خود انتخاب کند و هم میتواند چمرانبودن را در محدودهی امکان خود انتخاب کند. بنابراین اشکالی که در این مورد برایتان پیش آمد منتفی خواهد شد. و دیگر معنا نمیدهد که بحث وجودِ جهنمی ماهیت را به میان بیاورید زیرا انسان در مقام امکان خود، خودش زمینههای جهنمی و یا بهشتیبودنِ خود را فراهم میکند و اگر زمینهی خوبیها را فراهم کند از آن جهت که خداوند کمال مطلق است، خوبیهایش به خدا نسبت داده میشود و اگر از اختیار خود برای تجلی کمالات استفاده نکرد در محدودیت خود از آن کمالات محروم است، در حالیکه امکان آن کمالات را داشت. و علم به آن نقصها وقتی به صورت وجودی پیش آمد، به خودیِ خود عذابآور است. بنابراین دقت فرمایید که محدودیتها، ذاتیِ امکانِ موجودِ ممکنالوجود است و نباید آن را به خدا نسبت دهیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بین انتخابگریِ انسان که ارادهی خداوند است تا او در انتخابهای خود مختار باشد و بین ارادهی مستقیم الهی در موضوعی خاص، باید فرق گذاشت. در جزوهی «جبر و اختیار» بحث شد که خداوند اختیارِ ما را اراده کرده است و نه فعلِ ما را، و چون اقتضایِ اختیار، انجام فعل و ترک آن است، آن فعل مربوط به انسان میشود چون میتوانسته است ترک آن را نیز اختیار کند و در حدیث دوم، دستور و امر الهی، همهی ارادهی حضرت حق نیست که کرده است، بلکه در متن آن دستور، چیز دیگری را نیز تعقیب می نماید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که نوری که از طریق ملائکه و روح در شب قدر بر قلب مؤمنین متجلی میشود از جنس وجود است و نه ماهیت. یعنی مثل آن نیست که شما مطلبی بخوانید و علم و فهمی در شما ایجاد شود، بلکه شخصیتاً در ابعاد وجودی شما نوعی گرایشی فراهم میشود که در انتخابهای خود وَجه مثبت عالَم را مدّ نظر قرار میدهید و به همین جهت میفرمایند تقدیر انسان شکل میگیرد. مثل آنکه شما در تقدیر مردبودن و یا زنبودنتان انتخابهای مناسب مردبودن و زنبودن میکنید، بدون آنکه در فکرتان آن باشد که زنانه انتخاب کنید یا مردانه. و به همین جهت باید امیدوار باشید که بعد از شب قدر ناخودآگاه به لطف الهی در تقدیر برتری قرار گرفتهاید. موفق باشید