باسمه تعالی: سلام علیکم: اساساً این افراد نمیتوانند خدمتی به کسی بکنند. نهایتاً بعضاً آنچه را که در آینده پیش میآید از آن خبر میدهند، ولی کاری از این جهت نمیتوان کرد. عمده رعایت تقوای الهی است که انسان را از مشکلات در امان میدارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی خداوند کسی یا جامعهای را به خود واگذارد، آن را از رحمت حضرت حق محروم میشوند و نتیجهای که باید در راستای خلقت خود بگیرند، نخواهند گرفت. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نظر خودتان درست است. روزگار را تماشا کن! عدهای خدایی را که اینهمه در جان جهان حاضر است، منکر میشوند و عدهای اموری را که هیچ واقعیت خارجی ندارد، جستجو میکنند پیدا شود! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عصمت فرشتگان تکوینی میباشد و نه اختیاری. هر فرشتهای عین مظهریت آن اسمی از اسماء الهی است که توسط او ظاهر میشود. مثل حضرت عزرائیل «علیهالسلام» که مظهر اسم قابض میباشند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر ما به دنبال جلب نظرات دیگران باشیم، مسلّم شخصیتی پراکنده پیدا میکنیم و این چیز بدی است و انسان را از خودش غافل میکند. ولی اگر خداوند زمینهی پذیرش افراد را فراهم کرد تا در ارتباط با بقیه مؤثر باشند، چیز خوبی است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا نمیتواند؟ مگر حضرت آقا نفرمودند از نظر ایشان، وزارت زنان در دولت مانعی ندارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده نیز همینطور معتقد هستم و شواهد هم حکایت از آن دارد که مردم از علمای دین انتظار سخنانِ بالاتر از گذشته دارند. در كتاب شريفِ كافى از مرحوم كلينى وارد است كه: «سُئِلَ عَلِي بْنُ الْحُسَينِ (ع) عَنِ التَّوْحِيدِ فَقَالَ: إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ عَلِمَ أَنَّهُ يكُونُ فِي آخِرِ الزَّمَانِ أَقْوَامٌ مُتَعَمِّقُونَ فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَي «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» وَ الْآياتِ مِنْ سُورَةِ الْحَدِيدِ «إِلَي قَوْلِهِ وَ هُوَ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ» فَمَنْ رَامَ وَرَاءَ ذَلِكَ فَقَدْ هَلَك» از امام سجاد«علیهالسلام» از توحيد پرسش شد؛ فرمودند: خداى عزّوجلّ مىدانست كه در آخرالزمان مردمانى مىآيند بسيار عميق، لذا «قل هو اللّه احد» و آياتى از سوره حديد را تا «و هو عليم بذات الصدور» فرو فرستاده و هركه ماوراء آنها را خواهد هلاك گردد. (الكافى، ج ۱، ص ۹۱). موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است. زیرا در «یوم تبلیالسرائر» که فرمود کتاب انسان گشوده و منشور میشود، با خودی روبهرو هستیم که اگر زیباییهای توحیدی از آن ظهور نکند، آرزو خواهیم کرد ای کاش اصلاً به دنیا نیامده بودیم: «يا لَيْتَني كُنْتُ تُراباً». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمیکنم بتوان اینطور نتیجهگیری کرد. زیرا ساحتِ دین وسیعتر از آن است که در محدودههای علمِ تجربی بخواهیم هویت آن را دنبال کنیم. این، نوعی اصالتدادن به نگاه تجربی است که در ذات خود از بسیاری از واقعیات غافل است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: رویهمرفته همینطور است مگر آنکه انسانها مانند پیامبر خدا «صلواتاللّهعلیهوآله» شیطانِ خود را مسلمان کنند و تکنیک در اختیار روحی غیر از روح غربی قرار گیرد. موفق باشید
آیا در قرآن حد حجاب چادر بیان شده؟ من تاجایی که مطالعه کردم. در قرآن فقط پوشاندن سرو سینه با مقنعه های بلند مطرح شده است. جلباب (ازار) و (رداء) گفته اند ملحفه است و آن چون مقنعه است که زن بدان سر و پشت و سینه خود را مى پوشاند، و جمع آن جلابیب بود. پس چرا اینقدر روی چادر تاکید دارند در صورتی که در قرآن مطرح نشده است.؟!
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور است که میفرمایید. شاید بتوان گفت چادر، زیباترین شکل رعایت حجاب باشد. ولی نباید بر آن تأکید نمود. در زمانی که بنده مدیر کل آموزش و پرورش بودم یکی از رؤسای آموزش و پرورش شهرستانها بخشنامه کرده بودند که «خانمهای معلم حتماً سر کلاس با چادر حاضر شوند». خبر که به حضرت امام «رضواناللهتعالیعلیه» رسیده بود، حضرت امام به وزیر آموزش و پرورش وقت دستور داده بودند که حتماً این بخشنامه لغو گردد و نباید چنین بخشنامههایی در کارنامه نظام اسلامی شکل بگیرد. موفق باشید
سلام علیکم: در پرسش و پاسخها مکرر دیدهام که در جواب این سوال که چگونه هایدگر بخوانیم؟ صوتهای هستی و زمان دکتر صافیان را توصیه کرده اید. حقیر با اینکه آن صوت ها را مفید میدانم ولی به نظرم برای شروع خوب نیست چون هم تعدادش زیاد است و هم بیشتر به صورت گعده ای برگزار شده است (چون شرکت کنندگان افراد مختلفی هستند که معمولا هایدگر خوانده اند و در این جلسه که شرکت کرده اند بیشتر به سوالات متفرقه پرداخته اند. کافیست چند جلسه اول را یک نفر که هیچ آشنایی با هایدگر ندارد گوش بدهد تا به دلیل پراکندگی مباحث گیج شود) اخیرا آقای فاطمی (از دوستان مرکز سها) برای چند تن از طلاب که قصد آشنایی با هایدگر را داشتند مباحثه ای بر مقاله دکتر داوری با عنوان «هایدگر و گشایش راه تفکر آینده» گذاشتند که به نظرم جهت شروع مناسب است. (صوت جلسات در کانال تلگرام @sr_fatemy منتشر شده) این جلسات چون ناظر بر عرفان اسلامی و انقلاب اسلامی است و از طرفی هم مخاطبینش طلاب هستند قابل توجه است.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم بعضی از جلسات مذکور را گوش دادم. مطالب خوبی مطرح میشود و اتفاقاً بسیار خوب است اگر رفقا آن را دنبال کنند و چون بعضاً در تلگرام حاضر نیستند، خوب است که آن جلسات در پیامرسانِ «ایتا» نیز قرار گیرد. موفق باشید
سلام وقتتون بخیر: اول تشکری کنم از همه و مخصوصاً استاد طاهرزاده که این امکان رو برامون فراهم کردید. در کتاب شرح فصوصالحکم استاد، ایشون در مقدمه در شماره ۱۰ فرمودند که از دروس اساتید دیگه ای رو هم استفاده فرمودند یکی از اونها دروس جناب استاد یزدانپناه بوده حقیر هر چه دنبال شرح فصوصالحکم آقای یزدانپناه گشتم، نتونستم پیداش کنم. میخواستم بپرسم آیا امکان دسترسی به مطالب یا صوت اون دوره از طریق شما هست یا نه؟ یا اگر آدرسی رو میشناسید که اونجا این دروس آپلود شده، بهم بفرمایید ممنون میشم. «دروس شرح فصوصالحکم استاد یزدانپناه» ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: سالها پیش یکی از رفقای طلبه سیدیهای ایشان را برایم آوردند. نمیدانم ایشان چگونه تهیه کرده بودند. ظاهراً باید خودشان اجازه بدهند. از رفقایی که در قم دارید مطلب را دنبال بفرمایید. موفق باشید
با سلام و خدا قوت: در مورد نظر علامه در مورد کورش کبیر که یا ذوالقرنین می باشد یا نه و موحد بوده یا نه نظرتون را بفرمایید یا اگر خود شما تحقیقی داشته اید بفرمایید تا استفاده کنیم. یه سوال دیگه هم پیش اومد در مورد زمان امام خمینی (ره) در مورد تندرویهای بعضی افراد مثل اکبر گنجی و امثالهم که موی زنان را می بریدند یا پونز در سر اونها می زدند چرا اظهار نظری از حضرت امام در اون زمان دیده نمیشه؟ و سوال آخر در مورد قواعد تجویدی که حالا مرسوم هست و عده ای اون را نقشه ای برای دور کردن جوانها از عمق مفاهیم قرانی و سرگرم شدن به قواعد تجویدی و خواندن در مقامهای هفت گانه و ... می دانند لطفا نظرتون را بفرمایید. با تشکر از استاد فرزانه
باسمه تعالی: سلام علیکم: علامه طباطبایی در تفسیر سوره «کهف» نظر (سر احمدخان) پاکستانی را که در تحقیق خود ذوالقرنین را با کوروش تطبیق داده، میآورند و به نحوی مورد تأیید قرار میدهند. ولی آقای عبدالله مستحسن در کتاب خود به نام «ذوالقرنین» سعی دارند ذوالقرنین را با حضرت مهدی «عجلاللهتعالیفرجه» منطبق کنند. ۲. اتفاقاً همه تلاش حضرت امام آن بود که مقابل آن نوع افراطکاریها قرار گیرند و به همین جهت افرادی که نام بردید نتوانستند در ایران بمانند. حتی حضرت امام فرمودند بنی صدر هم توبه کند و به تدریس خود در دانشگاه مشغول شود. ۳. به نظر میآید باید ما قرآن را درست بخوانیم و رعایت تجوید قرآن در این اندازه خوب است، ولی افراط در آن کار انسان را از اصل موضوع که تدبّر در قرآن است، باز میدارد. موفق باشید
سلام خدمت استاد گرامی: ابتدا توجه شما رو به این متن جلب میکنم والله و بالله که مسألهی کرونا، این دوگانهی دشمنشاد کن واکسنی نیست. تمام منازعه بر سر این است که از بین هفت مکتب بزرگ جهانی، فقط دو مکتب دارای ایدئولوژی برای ادارهی آیندهی جهان باقی مانده است: ۱. لیبرالیسم با محوریت آمریکای شمالی و اروپای غربی که مدعی نظم نوین جهانی باقی مانده است؛ ۲. تشیع با محوریت ولایت در جمهوری اسلامی ایران که طرح تمدن نوین اسلامی را معرفی نموده؛ جنگ، بر سر بریدن آخرین نفسهای نحس شیطان است که سعی دارد #وقت_معلوم را کمی به تعویق بیندازد. جنگ بر سر تحقق هر چه سریعتر والعاقبة للمتقین است. 🔶 تاریخ! تو شاهد باش که قریب به دو سال، سعی شب و روزمان میان مردم و مسئولان چه بود. بیدار شویم! همه بیدار شویم و این خانهی صاحبالامر (عج) را از اختلافات کاذب پاک کنیم. بیدار شویم و باور کنیم نسل ما، نسل ظهور است اگر برخیزیم. مهندس شکوهیانراد جناب استاد ایشون استاد دانشگاه تهران و پژوهشگر آزمایشگاه فضای سایبر هستند، وقتی این متن رو از ایشون دیدم قلبم به درد اومد چرا که هرچه فریاد میزند صدایش به جایی نمیرسد و درست تر اینکه نمیگذارند که شنیده شود فضای سنگین جو روانی جامعه طوری شده که تا از نحوه برخورد ستاد کرونا انتقاد میکنی یه سری ها با چوب علم که شما ضد علم هستید ما رو میزنند یه سری ها با چوب ولایت که شما ضد ولایت فقیه هستین! یه سری هم که میگن شما حرف عطاری سر کوچتون رو گوش میدین و واکسن نمیزنین!! ولی جناب استاد من از خود شما یاد گرفتم که هر کاری رو با تحقیق وارد شوم کما اینکه توصیه رهبری هم همیشه همین بوده شما بارها بیان داشتید که ائمه فرمودند ان امرنا صعب مستصعب آیا از این سخن نمیشود نتیجه گرفت که فهم امر ولی فقیه هم در ذیل ائمه کار آسونی نخواهد بود؟؟ که براحتی بگوییم ولی فقیه فلان کار را انجام داده پس بر ما واجب خواهد بود بدون چون و چرا آن را انجام دهیم اون هم زمانی که به گفته خود ایشان این اقدامشان رجوع به متخصص بوده است. استاد ما هم به متخصص رجوع کردیم و به یقین رسیدیم که با توجه به جو روانی جامعه و کرونا هراسی که ایجاد شده اگر رهبری از زدن واکسن امتناع میکردن مفسده بسیار بزرگتری ایجاد میشد و با توجه به اینکه حفظ نظام از اوجب واجبات است تن به این کار داده اند در واقع رهبری با زدن واکسن کاری ابراهیمی کردند آنجا که خطاب به کواکب گفتند هذا ربی و بزودی پس از افول واکسن و مشخص شدن بی اثر بودن آن و حتی عوارض آن خواهند گفت لا احب الافلین در آخر از خدا برای خود و همه دوستان طلب بصیرتی میکنم که از این گرداب فتنه های آخرالزمانی سربلند بیرون بیاییم ، آمین
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده خوب است به این سخن امام رضا «علیهالسلام» توجه کنیم كه حضرت مىفرمايند: «إِنَّ الْعَبْدَ إِذَا اخْتَارَهُ اللَّهُ لِأُمُورِ عِبَادِهِ شَرَحَ صَدْرَهُ» اگر خداوند بنده اى از بندگانش را جهت امور مردم انتخاب كرد، سينه ى او را گشاده مى گرداند. تا در مديريت خود كوچكترين لغزشى نداشته باشد و امور بندگان را با وسعت نظر سر و سامان دهد. «فَلَمْ يَعْيَ بَعْدَهُ بِجَوَابٍ وَ لَمْ تَجِدْ فِيهِ غَيْرَ صَوَابٍ» در نتيجه آنچنان توانا مى شود كه در جوابگويى به هيچ نيازى در نمى ماند و غير از صواب از او نخواهى يافت و به خوبى مصلحت مردم را در نظر مىگيرد. «فَهُوَ مُوَفَّقٌ مُسَدَّدٌ مُؤَيَّدٌ»[1] پس او در كار خود موفق و محكم و مورد تأييد الهى است.
آیا رهبر معظم انقلاب مصداق این روایت نمیتوانند باشند که خداوند برای کمک به مردم بخصوص مردمی که در طوفان نظرهای مختلف، متوجه حقّانیت ایشان شدهاند، ایشان در مسیر صحیح قرار میدهند؟ آری! اگر ائمه «علیهمالسلام» فرمودند امر ما صعب مستصعب است یعنی به راحتی نمیتوان آنها را در طوفان نظرها پیدا کرد. ولی چرا وقتی خداوند رهبری اینچنین بصیر را به ما عطا کرده، خود را در جای دیگر تعریف کنیم. رهبری که مسلّم دهها و صدها مشاور دارند که از جمله آنها امثال مهندس شکوهیان راد به عنوان کسانیکه نسبت به واکسن آن نوع نگاه را دارند، هم میباشند. موفق باشید
[1] ( 1)- تحف العقول، ص 443
سلام علیکم استاد بزرگوار آیا عبارات اولیه خطبه اول نهج البلاغه که راجع به صفات پروردگار هست، خلاف نظر فلاسفه هست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: کدام جمله؟! کدام فلسفهای است که مخالف سخنان عقلِ مجسم یعنی علی مرتضی «علیهالسلام» باشد؟ موفق باشید
این ترکیب جدید شورای عالی انقلاب فرهنگی را چگونه میبینید؟ چرا افرادی مثل دکتر داوری و کچوئیان و گلشنی کنار گزاشته شده اند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: امثال آقای دکتر داوری و دکتر گلشنی و دکتر ولایتی به جهت کهولت سن، واقعاً توان کار در شورایی که باید جریانهای فرهنگی کشور را رصد کند و لایحه بدهد؛ ندارند. ولی همانطور که میفرمایید امثال آقای دکتر کچوئیان، موضوعشان متفاوت است و احتمالاً باید خودشان عدم آمادگی خود را اعلام کرده باشند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمیکنم اشکالی داشته باشد. زیرا اصل حجاب واجب است و اگر شرایط شما شرایطی است که نمیتوانید از چادر استفاده کنید، نباید اصراری بر آن داشت. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در نکته دهم کتاب «ده نکته در معرفت نفس» نکاتی در این مورد مطرح شده است که عیناً خدمتتان ارسال میشود:
- قرآن در مورد روح انسان مى گويد: «فَاذا سَوَّيتُهُ وَ نَفَخْتُ فيهِ مِنْ روُحى ...... (۷۲/ ص) يعنى چون بدنش را آماده كردم و از روح خود در آن دميدم، به ملائكه گفتم به او سجده كنند.
از اين آيه نتيجه مى گيريم كه: الف- انسان «از روح خداست» و نه «روح خدا». چون فرمود: «مِنْ روُحي» و نفرمود: «روُحي»، يعنى روح انسان صورت نازله اى از روح خداست.
ب- روح، مخلوقى است از مخلوقات خداوند و نزديك ترين مخلوق به خداوند است و حتى از ملائكه هم بالاتر است. و در همين رابطه قرآن مى فرمايد: «ينَزِّلُ الْمَلائِكَة بِالرُّوحِ مِنْ امْرِه» (۲/ نحل) يعنى خداوند ملائكه را به كمك روحى كه از «امر» خداست نازل مى كند. بنابراين نبايد براى خدا مثل انسان يك روح قائل شويم و تصور كنيم روح خدا يعنى خود خدا، چرا كه خود خداوند در قرآن «روح» را يكى از مخلوقات معرفى مى كند و مى فرمايد: از روح خودم در جسم انسان دميدم. و اين كه مى فرمايد: از روح خودم؛ يعنى روحى كه يكى از مخلوقات من است، ولى چون مرتبه اين روح بسيار بلند است خداوند آن را به خودش نسبت داد، همان طور كه خانه كعبه را به خودش نسبت داد، اين به جهت شرافت آن مكان است، نه اين كه خداوند واقعاً خانه داشته باشد. پس:
اولًا: ملائكه به كمك روح نازل مى شوند، يعنى روح اصل است و ملائكه تجلى آن روح هستند.
ثانياً: روح از «امر» الهى است و مقامش مقام «كُنْ فَيَكُون» است چون خداوند درآيه ۸۲ سوره مباركه يس فرمود: «انّماامْرُهُ اذا ارادَ شَيئاً انْ يقُولَ لَهُ كُنْ فَيكُون»، يعنى: ( «امر» خدا آن است كه چون اراده كند چيزى را ايجاد كند، مى گويد بشو، و مى شود). پس روح كه از امرالهى است، نظام مادى و تركيبى و تدريجى ندارد.
ثالثاً: اصل اساسى انسان همين روح است كه فوق ملائكه است و جلوه مستقيم حق است و حامل همه اسماء و صفات الهى و همان وجه الله است و خليفه او در عالم وجود است، و چون آن روح مخلوقِ بى واسطه حق است، جامع همه كمالات الهى است، برعكسِ ملائكه كه هركدام كمال خاصى از حق را ظاهر مى كنند، به طورى كه يك ملك مظهر اسم عليم خدا است مثل جبرائيل، و يكى مظهر اسم مميت خدا است مثل عزرائيل ولى مقام روح كه حقيقت انسان نيز هست جامع همه اسماءالهى است، منتهى به ايجاد حق موجود است و از خود وجودى ندارد.
رابعاً: اين سوى دنيايى انسان «اسفل سافلين» و مقام بدن و ماده است و آن سوى انسان، روح است و مقام قرب بى واسطه، و لذا انسان ها از جهت روح خود به خدا نزديك اند، ولى به واسطه جسم خود كه از گِل آفريده شده، از او دورند. حال هرطرف را انتخاب كند، آنجايى خواهد شد.
3- آخرين و پايين ترين مرتبه و منزل روح، جاى گرفتن در بدنِ تسويه و تصفيه[1] شده است كه در اين مرتبه كه روح در بدن جاى مى گيرد آنقدر روح تنزّل يافته است كه تقريباً از آن مقام اصلى اش خبرى نيست. به طورى كه در اين حالت فراموش مى كند اصل و منزل اصلى اش كجاست. آنچه در بدن انسان دميده شده، صورت تنزّل يافته روح است. و نبايد فراموش كرد كه وقتى موجودى يا حقيقتى در مرتبه پايين ترى تنزّل مى كند، مرتبه اصلى و صورت اوليه آن به جاى خود محفوظ است، و در عين اينكه همان موجود و يا همان حقيقت در مرتبه اصلى خود بوده و صورت اصلى خود را دارد، در صورت پايين تر و در مرتبه پايين ترى هم تجلّى مى كند و صورت بعدى هم در حقيقت جلوه اى از صورت اصلى آن حقيقت است. در مراتب طولى تجلّيات يك موجود، هر اندازه كه پايين تر بياييم، به همان اندازه چهره اصلى و صورت اوليه موجود را ضعيف تر و محدودتر خواهيم يافت و به عكس آن، در رجوع و برگشت، در اوايل مراتب طولى، چهره اصلى و صورت اوليه موجود را كمى روشن خواهيم يافت و هراندازه بالاتر برويم، چهره اصلى موجود را بيش از پيش يافته و با آن بيشتر آشنا خواهيم شد و اگر همه مراتب تجلّى را پشت سر بگذاريم، با چهره اصلى اش روبه رو خواهيم شد.
حال آيا متوجّه شدى يعنى چه كه گفته شده: روح يا حقيقت انسان در حين استقرار در منزل اصلى خود، در مراتب نازله خود محدود و محجوب شده تا مرحله اى كه در واقع از آن حقيقت خبرى نيست؟ و آيا معلوم شد يعنى چه كه انسان داراى دو چهره است، يكى چهره قدسى والهى و يكى هم چهره اسفل سافلى؛ كه در تنزّل به سوى اسفل سافل، از آن چهره اصلى نبريده و جدا نشده است. نفس انسان بين روح كه مخلوق بى واسطه حق است و جسم قرار دارد. يعنى نه نور محض است، نه ظلمت محض، و به همين جهت هر صفت الهى را به صورت خاص و مبهم دارا است.
به وسيله نفس يا خيال، مقام عالى وجود و مقام دانى وجود به يكديگر مى پيوندد و در مرتبه نفس انسانى، نورانى و ظلمانى يكى مى شوند. پس به خودى خود نفس يا خيال انسان؛ نه عالى است و نه دانى؛ نه روح است و نه جسم، ولى ممكن است در ظلمات دنياى مادى سقوط كند و به مقامى دون مقام انسانيت فرو افتد. چنانچه پيامبر خدا «صلواة الله عليه وآله» فرمود: «النّاسُ نِيامٌ فَاذا ماتُوا انْتَبِهُوا» يعنى مردم هم اكنون كه در اين دنيا هستند در خواب اند و چون مُردند، بيدار مى شوند. پس در حالت اوليه مردم در يك بِينابِينى به سر مى برند، مگر اين كه با نور روح، ظلمت خود را از بين ببرند. موفق باشید
[1] ( 1) ۲۵- تسويه يعنى متعادل شده و تصفيه يعنى از ناخالصى ها پاك گشته
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. نامه ۳۱ نهجالبلاغه را در کتاب «فرزندم؛ اینچنین باید بود» مطالعه بفرمایید زبانِ ارائه مطالب دینی را از آن طریق میتوانید وام بگیرید کتاب روی سایت هست. ۲. معمم شوید و از خدا و رسول خدا سخن بگویید و نه از خودتان. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بستگی به شرایط خود انسان دارد. ۲. خود انسان میتواند روی کاغذی پاک بنویسد و إنشاءالله امید نتیجه داشته باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: سعی نظام اسلامی آن بود که در حدّ ممکن طالبان را به نظام دولتی نزدیک کند و از تاریخ تحجّری که گرفتار آن هستند، نجات دهد. ولی نه طالبان توان چنین فهمی را دارند و نه آمریکا بنا دارد افغانستانی آرام در کنار ما شکل بگیرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با کسب معارف عالیه و اخلاق فاضله، قلب آرامآرام رقتی مییابد که مأواگرفتن زیر سایه امامام معصوم برای او بهترین نحوه بودن و شدن میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بیشتر به حقیقت انقلاب فکر کنید و رهبری را به عنوان مظهر نور حضرت مهدی «عجلاللهتعالیفرجه» مدّ نظر داشته باشید تا افقی از حقیقت در مقابل شما گشوده شود و اینجا ست که عطش هرچه بیشتر نزدیکشدن به نور حقیقت، بیتابی و شوق و اشک به صحنه میآورد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در این رابطه در جریان نیستم. این موارد مربوط به گروه فرهنگی المیزان میباشد. فکر میکنم اگر با جناب حاج آقا نظری به شماره 09136032342 تماس بگیرید بتوانند در این موارد تخفیف بدهند. موفق باشید