با سلام: خداوند اول است، ظاهر است، آخر است و باطن است. آیا اسما بالا به جامعیت درخداست؟ سوال دوم: آیا اسما بالا مانند علم، جزو صفات ذات هستند؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آری! او در عین آنکه اول است، آخر میباشد. ۲. هر اسمی که رفع آن موجب نقص ذات حضرت حق باشد، از اسماء ذاتیِ حضرت ربّ العالمین است. موفق باشید
سلام علیکم: از خداوند سلامتی و عمر طولانی با برکت برایتان مسئلت دارم. ۵۴ سال سن دارم. از نوجوانی دنبال معرفت الهی بوده ام و سعی در انجام وظایف داشته ام. برنامه های عبادی شخصی روزانه دارم اما بدلیل فقر فرهنگی منطقه، استاد راهنما جهت سیر و سلوک و طهارت نفس نداشته ام. استاد عزیز، فرصت عمرم بسیار اندک است. استدعا دارم از باب من احیا نفسا مرا برای هدایت و طهارت کامل نفسم ارشاد فرمائید. ضمنا بدلیل سکونت در استان دیگر اگر امکان دارد اجازه بدهید مکاتبات را ادامه بدهم و تحت نظر حضرتعالی به ادب قلبی و ان شاءالله رضوان الهی نائل شوم. اجرکم عندالله تعالی
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدلله ذیل حضور در انقلاب اسلامی و با نظر به شخصیت حضرت امام خمینی «رضواناللهتعالیعلیه» این شمایید و قرآنِ کریمِ مجید. پیشنهاد میشود با شرح صوتی سوره «زمر» شروع بفرمایید و سپس با نظر به سوره «آلعمران» ادامه دهید و دیگر سورهها را نیز پس از آن دنبال فرمایید https://lobolmizan.ir/sound/695?mark=%D8%B2%D9%85%D8%B1. موفق باشید
استاد گرامی سلام: در خصوص آیه امن یجیب و شکی که نسبت به آن پیدا کرده ام سوال دارم. فردی را دیدم که همسر جوانش به طور ناگهانی بیهوش شده بود و عوامل اورژانس در حال عملیات احیا بودند و آن فرد در حال اضطرار خدا را به همه آنچه محبوب خدا می دانست و به اسمائش قسم می داد که همسرش زنده بماند ولی همسرش فوت نمود و الان آن فرد در حال جنون است ازین بلا که بر سرش نازل شد و ما هم که از نزدیکان آن فردیم ازین اتفاق در حالت شوک هستیم. یا همین مثالی که خود خدا در قرآن زده که مردم در دریا هنگام طوفان فقط خدا را صدا می زنند. ولی می دانیم که بسیاری از کشتی ها غرق شده و افرادش مرده اند در حالی که بی شک در حال اضطرار خدا را برای نجات صدا می زده اند. بیچاره آنهایی که این آیه را در حالت عادی تکرار می کنند و امید اجابت دارند در حالی که در حالت اضطرار هم دعا اجابت نمی شود. لطفا توضیح مبسوطی بیان فرمایید. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! خواندن خداوند بخصوص در حال اضطرار، بهترین خواندن است و مسلّماً اگر مصلحت باشد، بهترین شرایط اجابت در همین حالت میباشد ولی هزار نکته باریکتر از مو اینجا است که متوجه باشیم رازِ عدم اجابتها که مصلحت بندگان است را خدا بهتر از ما میداند. موفق باشید
با سلام: وقت بخیر. ببخشید به چه دلیل توی خیلی از نمازهایی که میخونم توجهی به این ندارم که دارم با خدا حرف میزنم و همینطور خدایی توی اون نماز من حضور نداره؟ یجورایی واسه اینکه فقط رفع تکلیف کنم نماز میخونم. لطفا راهنمایی کنید
باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد میشود رهنمودهای کتاب «آداب الصلواه» از حضرت امام خمینی را دنبال بفرمایید. شرح صوتی آن کتاب روی سایت هست. https://lobolmizan.ir/sound/674?mark=%D8%A2%D8%AF%D8%A7%D8%A8 موفق باشید
سلام: بنده برای خودم این رسالت رو تعریف کردم که زیر سایه انقلاب اسلامی و طبق فرمایشات رهبری در رابطه با رسالت هنر در این زمینه سربازی انقلاب رو بکنم با آثارشما هم مرتبطم آیا این فعالیت سربازی انقلاب رو نصیبم میکنه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: إن شاءالله. مسلّماً این یکی از راههای مهم برای احیای ابعاد متعالی شما میباشد. موفق باشید
سلام: قابل توجه شما و آن کسی که نفسش از جای خوش میاید و تهدید میکند. آقای خامنه ای و رییسی لطفا برای پسرم خواستگاری بروید. جناب آقای رهبر و رئیس جمهور ضمن تشکر از شما بابت دغدغه ای که نسبت به جوانان دارید و تاکید کردید به فکر ازدواج جوانان باشند این دستور در جای خود ارزش دارد اما در وانفسای مردافکن اقتصادی امروزه دستور شما بیشتر شبیه یک تراژدیست. آقای طاهر زاده، در یک حکایت آمده یک قاضی یک مجرم را به هزار ضربه شلاق محکوم میکند مجرم به او میگوید آقای قاضی یا نمیدانی هزار ضربه چند تاست یا نمیدانی شلاق چیست. حال شما یا نمیدانید ازدواج چیست یا نمیدانید ازدواج چه مخارجی دارد! با این اوضاع وخیم اقتصادی ازدواج دل شیر و گُرده ای پیل وَش میخواهد. بفرمایید برای جوان عذب مملکت که گناهش برگردن شما و امثال شما و دولتهای گذشته تا به امروز است چه کردید که آنها را به سفره عقد فرا میخوانید؟ جوانان ما پیر پسر شدند با کدام شغل؟ با کدام مسکن؟با کدام رفاه؟ با کدام ارزانی؟ با کدام درآمد؟ با کدام امید جوانان سَرخورده را به ازدواج دعوت میکنید؟ «مرد زن میخواهد و زن در ابتدا نان را میخواهد سپس مرد را» کوچکترین منزل در دور افتاده ترین شهرایران با کمترین متراژ، بین ۲ تا ۲/۵ میلیارد تومان قیمت دارد تا سرپناه دختر و پسر مورد نظرتان باشد که شما برای شعار آنان را به ازدواج دعوت کردید. اگر یک کارگر طبق اِشِل اداره کارماهانه ۸ میلیون تومان دریافت کند و تورم حتی یک درصد هم رشد نکند و کل حقوق خود را پس انداز کند، مریض هم نشود، لباس نخرد، غذا نخورد، مهمانی ندهد، بیمار نشودعیادت نرود، فاتحه و عروسی نرود، صله ارحام به جا نیاورد، لباس و کیف و کفش نخرد، شیرخشک و پوشک نخرد، پول آب و برق و گاز ندهد و همه حقوق را پس انداز کند و فقط با باد هوا زندگی کند، تشک او زمین و لحافش آسمان باشد بعد از ۲۷ سال میتواند یک منزل محقر در پایینترین نقطه شهر البته به قیمت امروز بخرد نه قیمت ۲۷ سال آینده که از صدقه سر مدیران بی سواد و بی کفایت بعد از ۲۷سال قیمت مریخی خواهد شد و جوان معذب مملکت ۲۷ سال دیگر با این پول فقط باید به فکرخرید قبربرای خانه ابدی خود باشد. ازدواج سنت اسلامی و انسانی است اما اجرای این سنت پول میخواهد نه اسلامیت و نه انسانیت، مشقت سر راه ازدواج را بر طرف سازید و حلاوت آن را به مذاق و مزاج جوانان برسانید. کدام پسر با جیب خالی و بدون درآمد فقط به صِرف اینکه مرد است جرآت دارد خواستگاری برود؟ مذکر بودن تنها ملاک مردی نیست، نان درآوردن نشانه مردیست هر کسی با جیب خالی، عقیمِ سفره خویش است و از مردی افتاده. با وامِ ازدواج مشکل زندگی حل نمیشود، گره کور زندگی بعد از وام آغازمیشود وام ازدواج سراب فرداهاست. گذشت آن زمان که مرد از زیر سنگ نان میآورد. امروزه سنگ دولتها روی دست مردم است و مردم را از نان خوردن انداخته، آیا شما یا دولتمردانتان به یک جوان بیکار بی درآمد دختر داده اید یا میدهید؟ (البته ازدواج های سیاسی و رانتی مسولان بماند که نتیجه اش تولید و تولد آقازاده است) اگر شما صادق الوعد هستید من جوان سالم و شاغل عَذَب مجرد دارم! بسم الله پسر از بنده، دختر از دولتمردان و شما هم کار انسانی و اسلامی انجام دهی دبرای پسرم خواستگاری بروید. امکانات را فراهم کنید همه ازدواج خواهند کرد و برای وطن و انقلاب سرباز تولید خواهند کرد! ازدواج جوانان دغدغه و توصیه دیرینه رهبری و دلسوران است که سالهاست بر آن تاکید دارند اما تهیه امکاناتش در دست شما دولتمردان است که کیاست و سیاست وکفایتی در این راه نمی بینیم. گناه جوانان بیکار و معذب برگردن شماست. برای پاسخ دادن به ناتوانی خود نگوئید بانیان وضع موجود مقصرند. شما بانی وضع موجود امروز و آینده اید امروز هم مقصرید وای به حال آینده.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همه این سخنان درست. ملتهای بزرگ در رویارویی با مشکلات، به جای اینکه خود را ببازند به فکر میافتند که خداوند چگونه در دلِ این مشکلات راهی را برای زندگی در مقابلشان قرار داده و در همین رابطه رهبر معظم انقلاب در ۱۴ خرداد فرمودند: «مشکلات نباید امید را تضعیف کند. ما اگر مشکلات را مشاهده می کنیم، باید انگیزهمان تقویت بشود برای پیدا کردن راههای رفع مشکل و کمک به آنهایی که در میدان، در مقابل این مشکلات ایستادهاند و برای رفع آنها دارند تلاش میکنند.» موفق باشید
بنی امیه در چهار فاز با اسلام جنگیدند. فاز اول فاز ابوسفیان: در این مرحله بنی امیه تلاش کردند اسلام را در نطفه خفه کنند و از پاگرفتن آن جلوگیری کنند. در این فاز مخالفت آنها با ظاهر و باطن اسلام بود. برخورد اردوگاه اسلامی در این فاز مقابله آشکار تا پیروزی بود (پیامبر ص). فاز دوم فاز عثمانی: در این فاز تلاش شد اسلام بگونه ای تاویل شود تا با اشرافیت بسازد و طبقه اشرافی که بنی امیه خود را از آن میدانست احیا شود. خاصه خواری و باندبازی از ضروریات و خصوصیات این دوره بود. برخورد مرکزیت حقیقی اردوگاه اسلام در این فاز نصیحت و عدم تأیید بود تا مردم به آگاهی برسند (امیرالمؤمنین ع). فاز سوم فاز معاویه: در این فاز دیکتاتوری اشراف به اوج رسید و اسلام به کلی از محتوا تهی شد. اما ظواهر اسلام حفظ شد. برخورد مرکزیت حقیقی اردوگاه اسلام در این فاز مماشات و صبر استراتژیک بود (امام حسن ع). فاز چهارم فاز یزید: بنی امیه به تقابل آشکار با باطن و ظاهر اسلام برخواست و چون ظواهر دین نیز در معرض خطر افتاد مرکزیت اردوگاه اسلام نیز به تقابل آشکار پرداخت تا امت بیدار شود (امام حسین ع). فاز اول را میتوان معادل انقلاب سال ۵۷ دانست. فاز دوم معادل دولت هاشمی رفسنجانی، فاز سوم معادل دولت روحانی و فاز چهارم مقابله آشکار با ظواهر اسلامی مانند حجاب و تئوریزه کردن مماشات با آن است. در فاز چهارم امام حسین علیه السلام به بهای بقای ظاهری خود از ظواهر دین عبور نمیکند. ما امروز در فاز یزیدی هستیم. استاد بزرگوار لطف بفرمایید و نظرتان را راجع به این نوع تفکر در جامعه امروز بفرمایید. سپاسگزارم
باسمه تعالی: سلام علیکم: نگاه تاریخی به رخدادها، نگاهِ متفکرانه است و نگاهی که مدّ نظر آوردهاید مخاطب را به ساحتی از تفکر دعوت میکند. آری! در حال حاضر جبهه یزیدی میخواهد همه آنچه در جامعیت انقلاب اسلامی به ظهور آمده است را نفی کند و جبهه حسینی انقلاب اسلامی که نمادی همچون حاج قاسم سلیمانی به میان آورده، طوری در این مرحله از تاریخ به ظهور آمده که میتواند ما را دعوت کند تا در همه ابعاد انقلاب اسلامی، بازاندیشی کنیم و در این راستا جهانِ اموی را بهکلی نفی نماییم. این است معجزه انقلابی که شهدا پشتوانه آن میباشند. آنانی که با شهادتشان نشان دادند فردایی را مدّ نظر دارند بسی گستردهتر و گشودهتر از امروز؛ که البته بحث آن مفصل است و باید بیش از این از آن سخن گفت. موفق باشید
سلام علیکم: عازم سفر معنوی کربلا برای زیارت آقا جانم در روز عرفه هستم. لطفا دعا بفرمائید و نصیحت و تذکری
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! راهی است بسی گشوده به سوی نهایتی که هر انسان در خود به دنبال آن است تا خود را در جهانی که امامِ شهیدان برای ما گشودهاند، بیابیم. بد نیست سری به جزوه «همراه با زائر عتبات» https://lobolmizan.ir/leaflet/179?mark=%D8%B9%D8%AA%D8%A8%D8%A7%D8%AA که روی سایت هست بزنید. موفق باشید
سلام وقت بخیر: ممنون از سخنرانی ها و مطالب ارزشمند. شما در سخنرانی خود بنام زمان در برزخ گفته بودید که این مسئله رو در شرح خطبه ۱۸۳ نهج البلاغه فرموده اید بنده این شرح خطبه ۱۸۳ رو پیدا نکردم اگه ممکنه آدرس دانلود آن را برای بنده بفرستید. تشکر فراوان
باسمه تعالی: سلام علیکم: متأسفانه هنوز روی سایت قرار نگرفته. توصیه شد در اسرع وقت این کار بشود. البته میتوانید با تماس با جناب حاج آقا نظری به شماره 09136032342 از ایشان بخواهید تا سیدیِ آن را برایتان ارسال کنند. موفق باشید
با سلام: شباهت «نیستِ هست نما و غرب زدگی»
دیربازی است که انسان به مسئله «حقّ _ باطل» توجه دارد، و در ایجاد مرز ميانشان سخت در تفکر و تعقل و تفلسف و تذکر بوده و است، اگر دقتی بر سیر اندیشه بزرگان جهان غرب داشته باشیم بسادگی متوجه میشویم که «غرب زدگی» پدیده و بیماریی نیست که از حق گرایان و تحقیق پیشگان غربی بوجود آمده باشد بلکه برعکس جبهه مقابل آنان بوده است، لذا بنظر میآید که خلط مفهوم میان بزرگان غرب با مفهوم غـــرب زدگی، اجحافی بس بزرگ است در حق بشریت، ارباب لغت در باب معنی حقّ و باطل گفته اند حق عبارتست از چیزی که بواقع هست، و باطل چیزی است که بواقع وجود ندارد، اندکی تأمل بوضوح روشن میکند که باطل چیزی هست، هرچند که واقعیت ندارد، ما در تشخیص میان حق و باطل با وجه حقی آن مشکل و مسأله نداریم بلکه مشکل اساسی انسان اینجاست که باطل را در لباس حق میانگارد و میپذیرد، سوال اساسی اینست که اگر باطل یعنی نکته مقابل واقع و بعبارت دیگر اگر باطل یعنی چیزی که نیست! پس از کجا میتواند بر انسان نفوذ و ظهور داشته باشد؟ اگر باطل نیست، (بحسب معنی اش) پس از کجا میتواند در مقابل حق ابراز وجود کند و مقابل اش برخیزد؟ راز این نکته در تئوری هستِ نیست نما نهفته است، یعنی در ساحت انسان عالمی وجود دارد که در آنجا چیزی که نیست، لباس هست میپوشد! و عین هست میشود! عنایت داشته باشیم که آنجا که «پدیده ایی که «نیست» در جایگاه «هست» نشسته باشد، چه بلایی گریبانگیر انسان است! یعنی انسان اسیر یک پدیده خود دروغین است و در زندانی زندانی است که آنجا حقیقتا زندان نیست! فریبی از این بزرگتر قابل تصور نمی باشد. غرب زدگی چنین پدیده ایست، در اثبات این ادعا کافی است به این نکته توجه کنیم که، غرب زده گی تنها گریبان جوامع مشرق زمین را نگرفته است، بلکه جوامع واقع در غرب نیز، غرب زده شدند،! اکنون زمان آنست که انقلابیون اسلامی رویکرد خود را به جانب تمام بشریت گرفته و آنان را از خطرات غرب زدگی آگاه کنند، یعنی بفهمانند که سودای غرب زدگی تصاحب انرژی و خاک و آب و کوه در و دشت نیست، بلکه صحبت تصاحب تمام انسانهاست، و تلاش برای کسب منابع زمینی، تنها برای ارجحیت بخشی به همان «نیست» است، سوال اینست، چگونه این «نیست» امکانِ «هست» یافته؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که متوجه شدهاید غربزدگی منحصر به شرق نیست. امروز، غرب، غربزدهترین اقوام روزگار است زیرا با اصالتدادن به توهّمات، نوعی قدرت برای توهّمات در مقابل حق در نزد خود بهوجود آورده و این است راز باطلی که «نیست» ولی قدرت مقابله با حق را داراست ولی نه از آن جهت که باطل، در مقابل ذات حق و «وجود» اصالت پیدا کرده، بلکه همانطور که متذکر هستید باطل، در نسبت با انسان و توهّمات انسانی قدرت دارد و میتواند عنان شخصیت انسان را در اختیار بگیرد و به گفته جنابعالی انسان گرفتار زندانی شود که در واقع زندان نیست ولی در همان حال انسان را تصاحب کرده. چاره کار را باید با نظر به «وجود» از نگاه فلسفی و به حقیقت، در نگاهِ دینی و الهیاتی دانست که البته بحث آن مفصل است و عرایضی در جلسات «انقلاب اسلامی، انتظار و وارستگی» در این مورد شده است. موفق باشید
سلام: در اختلاف بین بزرگان تکلیف نوآموزان چیست؟ مثلا بزرگی راه صدرا را مثلا مختوم بداند به سوبژیکتیویته و پوچ گرایی و سوزاننده عرفان حضرتعالی به شدت صدرا را قبول دارید و برای فهم عرفان مفید و شاید لازم می دانید. بنده سرآغاز دوراهی هستم یکی می گوید صدرا سر از دره در می آورد دیگر رو به قله می داند. قاعدتا از شما بپرسم توصیه به راه صدرا می کنید ولی یک لحظه خودتان را به جای ما قرار دهید برای ما راه صدرا روشن نیست و نمی دانیم ما را به نیستی می رساند یا هستی و پنجاه پنجاه است بزرگان را نیز نمی دانیم کدام منطبق بر واقع می گویند یا لااقل مرجحی بر انتخاب یکی از آنها نداریم. البته صدرا را برای مثال آوردم و کلا می خواهم بدانم در مسائل اختلافی چه باید کرد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاک، اندیشه خودتان است و نظر به سیره شخصیتهای قابل قبولتان. آیا با ورود در مباحثی مانند آنچه در کتاب «آشتی با خدا» و یا در کتاب «از برهان تا عرفان» برایتان پیش میآید؛ احساس میکنید به اصالتهای خود و در جهانی گستردهتر حاضر شدهاید، یا نه؟ اخیراً استاد یزدانپناه نکاتی در رابطه با «حکمت متعالیه و جهان امروز» مطرح فرمودند که میتواند در این مورد کمککننده باشد. https://eitaa.com/matalebevijeh/13933 موفق باشید
سلام استاد: نظرتون درباره روش ورود به عالم اهلالبیت علیهمالسلام در کتاب نهر عظیم چیست؟ و چطور و در چه مراحلی و با چه ادب و آدابی خوب است وارد عالم روایات و عالم نورانی اولیای معصوم صلواتاللهعلیهماجمعین شد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب مذکور را نمیشناسم ولی در هر حال اُنس با روایات اهل البیت بخصوص آنچه در کتاب شریف «تحف العقول» و «اصول کافی» مییابید بسیار کارساز است. موفق باشید
با سلام خدمت استاد عزیر: استاد در مورد راز آیه «و واعدنا موسی ثلاثیین لیله» در نماز شب های این توضیحی بفرمایید تا بتوانیم با ارتباط حقیقی با حقیقت این نماز و این ماه بهترین و بیشترین بهره را ببریم. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: در نماز دهه اول ذی الحجّه نظر به یکی از زیباترین حضور و تکمیل آن حضور تا چهل شب در میقات الهی است که حضرت موسی «علیهالسلام» در آن حاضر بودند و نمازگزار با تذکر به آن حضور و میقات، در نماز خود، خود را در آن فضا وارد میکند. موفق باشید
با سلام: استاد عزیز متاسفانه با تهدید چند نفر افراطی و خوارج زمان حضرتعالی از ارایه پرسش های انتقادی و پاسخ به آن ها پرهیز فرمودین. ننگ و نفرین برای صاحبان تفکر تهدید و ارعاب بادکه حتی استاد اخلاق را هم میترسانند با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: نه! اینطور نیست. بعضاً این سؤال کاربران است که با توهین به افراد و شخصیتها همراه میباشد و از این جهت و به حکم خودداری از تشییع فحشاء، نباید در معرض دید عموم قرار گیرد و یا جهت عبور از جدال، از جوابگویی به آن نوع مطالب، خود را معذور میداریم. موفق باشید
با سلام استاد: بزرگواری کنید راهنمایی کنید قبلا سوال خصوصی خیلی پرسیده ام و گفتید با ورزش و ارجاع به فرد دارای حکمت رجوع کنید. حدود ۱۰سال پیش با استاد حوزه که تو بحث عرفان آشنا و دکتر طب سنتی و انرژی درمانی تجربه داشتن ارتباط یک بار بر اساس این که من علاقه به عرفان و کلاس های شما هم می آمدم و کتابها را می خواندم. ایشان گفت تو این راه باید یک استاد داشته باشی یک بار روی چادر یک ضربه زد پشت کتفم و سوزش و داغی عجیب داشت. بعد رفتم دیدم بدون این لباس ها پاره سه دایره تورفته به صورت مثلث حک شد و بعد دردهای خاص، نورهای آبی بوی عطر خاص. خیلی اصرار که این چی است گفت یک امانتی و می تواند فکرها را بخواند. این کار ایشان جادو که نیست مربوط به پزشکی است یا هیپنوتیزم یا عرفان؟ من مامور شده ام جاهای که گناه است ایشان از این طریق متوجه می شود؟ و این درد مربوط به گناه من است یا طرف؟ در کل تا کی است خوب است یا بد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید ما نباید در این میدانها که احتمال حضور شیاطین و یا تقویت نفس امّاره است، ورود کنیم. موفق باشید
سلام علیکم: خدا قوت. ببخشید سوال دارم. ملاک تعیین اصول و فروع دین چیست؟ بر چه اساسی از ضروری دین جدا شدند. سوال اصلی اینه که اگر حجاب اینقدر اهمیت دارد چرا جزء فروع دین نیامده است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: از آنجایی که هر عملی باید بر مبنای اندیشه و تعقل باشد، اصول دین، مبنای اعمال دینی و شرعی میباشد و حجاب نیز یکی از اعمال شرعی است و مسلّم کسی که مبنای دین و شریعت الهی را درک کرده باشد، مییابد که چگونه با انجام وظایف دینی راهِ قلب خود را به سوی جهان حقایق بگشاید و با عدم رعایت دستورات دینی، خود را از آن جهان محروم نکند که به گفته جناب مولوی: «آن جهان و راهش ار پیدا بُدی/ کم کسی یک لحظه در اینجا بُدی». موفق باشید
سلام: آیا ربات ها به هر درجه ای از پیشرفت برسند محروم از دمیده شدن روحند؟ یا همانطور که جسم آدمی در چند ماهگی مهیای دمیده شدن روح می شود ممکن است ربات های پیشرفته نیز این زمینه را مهیا کنند و به نظر می رسد خداوند هیچ جا نگفته باشد الا و لابد من روح را در جسم آدمی خواهم دمید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه زمینه دمیدن روح را فراهم میکند، تدبیر الهی است به همان معنای «فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي». موفق باشید
سلام: همانطور که فرمودند ادل دلیل علی امکان شیء وقوعه اگر فریب های هوش مصنوعی را شاهد نبودیم می توانستیم بگوییم سنن الهی مانع فریب خوردن ما می شود ولی وقتی ویدئویی مشابه اصل می سازد وقتی در همین ایران اخیرا در اخبار آمده است که مجری برنامه ای هوش مصنوعی است دیگر به نظر می رسد جایی برای استناد به سنن باقی نماند. همانطور که شاهدیم حدود هفت و نیم میلیارد در اتخاذ دین به اشتباه رفته اند و فقط چند صد میلیون آن هم اکثرا به صورت ارثی و شانسی فرقه بر حق را متخذ شدند وقتی چند نفر بعد از حضرت رسول توانستند میلیارد ها نفر را تا امروز و بعد از این گمراه کنند چرا هوش مصنوعی نتواند موجب گمراهی ما شود؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همانطور که اگر خودمان را در اختیار تکنیک قرار دهیم بر ما مسلط میشود؛ در مورد کامپیوتر و هوش مصنوعی نیز قضیه از همین قرار است. البته نمیدانم این اطلاعات را شما از کجا آوردهاید؟ البته که از هوش مصنوعی نپرسیدهاید؟!! در آینده عرایضی در مورد جایگاه اموری مثل هوش مصنوعی خواهد شد إن شاءالله. موفق باشید
سلام و خدا قوت خدمت استاد: استاد بنده در سنین نوجوانی شور و نشاط بسیار زیادی داشتم و با خدا واقعا دوست بودم و خدا هم لذت عبادتشون را در دل من قرار داده بودن و هر روز به معنویتم می افزودند، خلاصه نعمت ها و ارزاق بسیار خوبی داشتم که به قول یکی از علما نه گوشی آن نعمت ها را شنیده و نه چشمی دیده. زندگیم سراسر رحمت و عشق خدا بود. اهل بیت علیهم السلام هم که مکررا عنایاتشون را در زندگیم میدیدم خلاصه وضعیت بسیار خوب و مطلوبی بود که فقط خدا میداند. آن زمان مثلا آرزوی شهادت میکردم از ته دلم بود و از روی پاکی البته حالا هم همین دعا ها را میکنم ولی ان زمان کجا و حالا کجا. تا اینکه متاسفانه از روی نادانی، غفلت ..... دم لای تله شیطان رجیم دادیم و مرتکب گناهانی شدم. البته از انجام گناه اصلا خوشم نمی آمد و حال بسیار بدی داشتم، ولی متاسفانه چند روزی آن گناه را انجام نمیدادم ولی دوباره پس از چند روز آلوده به گناه میشدم در آن زمان و همین حالا حال خوبی نداشتم و ندارم چون از آن حال معنوی آن پاکی آن قرب الهی و آن نمازهای موثر و رسیدم به وضعیت ناپاک و گناه آلودی متاسفانه مکررا گناه را انجام میدادم و حرمت شکنی کرده ام، البته چندین بار توبه کردم ولی باز مرتکب گناه. البته توبه هایم هم در سنین نوجوانی و حالا تفاوت داشت آن زمان حتی پس از توبه تاثیر خوب توبه و بخشش الهی را از درون حس میکردم ولی حالا هر چه توبه میکنم اصلا حس میکنم قبول نمیشود ولی بالا خره آن گناه را کنار گذاشتم و تلاش کردم دوباره به آن معنویت برسم و دو باره تا خط پایان رفتم ولی موفق نشدم یک بار ماه رمضان بود تصمیم گرفتم در طول ماه رمضان و با انجام واجبات به آن احوالات برسم که بعد از شب های دوم شب قدر که تولدم مصادف شده بود با شهادت امام علی علیه السلام، حال معنوی عجیبی درونم حس کردم و از درورن متنفر شده بودم باز گناه، و در اخر در روز عید فطر و هنگام خواندن نماز عید خدا به بنده هدایای معنوی خوبی عطا کردند. ولی بعد از مدتی کمی دوباره خراب کردم و آن هدایا سلب شد. یکبار هم حدودا ۳ ۴ ماه بعد از رمضان ۱۴۰۱ بود که اتفاقی با زندگی نامه شهید عارف احمد علی نیری آشنا شدم و دوباره تحولی درونم ایجاد و تصمیم گرفتم چهله ای بگیرم. چهله ای گرفتم که اوایل هر چهله عنایاتی میشود، من آن ها را حس کردم خلاصه موفق بودم در چهله تا اینکه روزهای پایانی چهله با القا افکار ناامید کننده شیطان بی صفت محروم شدم از به ثمر رسیدن چهله و از آن زمان هر چه میکنم که از این وضعیت خارج شوم و عمر بر باد رفته را جبران و از باقی مانده استفاده کنم نمیشود. حس میکنم در دستانم و پاهایم در غل و زنجیر فرو رفته نمیدانم باید چکار کنم. دیگه فقط از خدا و اهل بیت کمک میخوام راهی به من نشان دهند. حال با توجه به روایتی که گفته شده که اگر مدام و پشت سر هم گناه انجام دهید قلبتان تیره و تار میشود و دیگر فایده ندارد. چگونه هدایت شوم؟ چگونه فضایل قبل و بهترش را کسب کنم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: سعی کنید در معارف الهیه مانند «معرفت نفس» و تدبّر در قرآن» به کمک تفاسیر وارد شوید تا آن معارف، قلب را در عالَم و ساحتِ دیگری حاضر کند و انسان را از جهان آلوده گناه خارج نماید. موفق باشید
با سلام: استفاده از انگشتر یا سنگ های مختلف نگین در حضور نقشی دارند؟ آیا روایتی و یا استدلال بر این موضوع وجود دارد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! روایتهایی در این مورد، بخصوص در مورد سنگ عقیق و فیروزه داریم. آنچه قابل توجه است و بنده نیز در درس «بلورشناسی» متوجه آن شدم، آن بود که ظاهراً روحی خاص در دلِ طبیعت با تدبیر خود آن بلورها را شکل داده و با استفاده آن بلورها به عنوان انگشتر، نوعی همراهی با آن روحها پیدا میشود و میتوان گفت روحی که مدبّر سنگ عقیق است، غیر از روحی است که مدبّر سنگ فیروزه بوده و هر کدام نقش خاص خود را دارند. و حتماً شنیدهاید که سنگ عقیق اقرار به ولایت مولایمان علی «علیهالسلام» کرده و این، به همان معناست که آن روحِ مدبّر در چنین بصیرت و شعوری بوده است. موفق باشید
به نام خدا سلام و عرض ادب: حضرت آقا در سالروز ازدواج حضرت علی و حضرت زهرا علیهما السلام برای اجرای مراسم عقد خواهر شهید قربانی، مهریه را ۱۴ سکه گرفتند و اتفاقا تاکید هم کردند که مهریه بیش از این را عقد نمی کنند. سوال بنده این است که این عمل رهبر انقلاب به معنای این است که ۱۴ سکه برای تمامی دختران حد متعالی مهریه است یا این که حد تعالی مهریه برای هر دختری مطابق با شرایط، متفاوت است؟ برخی از بزرگان معتقدند ۱۴ سکه از آن جهت که رهبر انقلاب و علمای دیگر در شرایط خاصی هستند و بنابه دلایلی می خواهند افراد کمتری برای عقد مراجعه کنند یا جهات دیگری، چنین مهریه ای را در نظر گرفته اند ولی در اصل مهریه باید طبق عرف خانواده دختر باشد و به گونه ای حالت بازدارندگی برای پسر وجود داشته باشد که در شرایط سخت زندگی پشتوانه ای برای دختر باشد. سخن درست چیست؟ آیا ما باید فعل رهبر را به همان شکل عیناً اجرا کنیم و برای کسب حد تعالی رشد، مهریه را ۱۴ سکه بگیریم؟ و یا اینکه حد تعالی مهریه برای ما تعریفی متفاوت دارد و باید مطابق با شرایط خودمان مهریه را بالا نگیریم ودر عین حال در این حد هم پایین نگیریم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّماً آنچه رهبر معظم انقلاب در این مورد متذکر میشوند به معنای تکلیف نیست، ولی در هر حال مهریه کم، ارزش خود را دارد و مهریه زیاد به هیچ وجه پشتوانهای برای ادامه زندگی نیست و بعضاً ممکن است موجب تحریک خانمها گردد که با کوچکترین اختلاف به امید استفاده از مهریه سنگینشان تصمیم به طلاق بگیرند. موفق باشید
سلام آقای طاهر زاده وقت شما بخیر: ببخشید بنده یه مسئله ای برام پیش اومده و به گمانم حضرت عالی امکان ارائه راه حل برای بنده رو دارید. بنده طلبه هستم و حدود دو سال در رابطه با مسائلی مثل مرگ و معنا و زندگی و... بسیار فکر میکردم به نحوی که حتی یکبار سرم هم گیج رفت. اما بعد از این مدت انگار که ذهنم خسته شده باشه دیگه توانایی مطالعه نداشتم. یعنی نمیتونستم و نمیتونم کتاب بخونم. البته برای فکر کردن مشکلی ندارم. میخواستم بدونم برای اینکه ذهنم ریکاوری بشه و بتونم دوباره مطالعه کنم چه راه حلی پیشنهاد میکنید. در ضمن بنده کتاب ادب عقل و قلب و خیال رو خوندم همچنین حدود چهار یا پنج ماه هیچ مطالعه ای نداشتم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: سعی کنید با دقت در مسیر مطالعه، مطالبی که به نظرتان مهم است را گزینش و یادداشت کنید؛ این امر خود به خود اندیشه را به نظم میآورد. موفق باشید
بسم الله الرحمن الرحیم. سلام علیکم و رحمت الله. استاد گرامی برای مطالعه چند ساله: ۱. کتب اخلاقی ۲. شرح حال علما چه سیری را پیشنهاد میفرمایید؟ همچنین اگر سیر مطالعاتی ای موجود است و از آن اطلاع دارید و تایید میکنید، لطف بفرمایید. تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد کتب اخلاقی؛ کتاب «شرح حدیث عقل و جهل» از حضرت امام خمینی و کتاب «جامع السعاده» از مرحوم نراقی میتواند بسیار مفید باشد. در مورد قسمت دیگر سؤالتان، خوب است به کتاب «خون دلی که لعل شد» توجه فرمایید و البته در دیگر موارد، صاحبتظر نیستم. موفق باشید
سلام استاد عزیز: بنده پرسشگر شماره ۳۵۳۴۷ هستم بحث اخیر را پیگیر کردم خصوصا مقدمه جلسه سوم تفسیر سور انشراح گویا برای بنده بود. خواستم بگویم ایستاده ایم دگر بار خواهیم ایستاد. یاعلی
باسمه تعالی: سلام علیکم: إن شاءالله در راهی که خداوند مقابلتان گشوده است، مؤید باشید. و باز حرف بنده آن است که: «راستی را! اگر در چنین حضوری و در چنین تاریخی که اینگونه انسانها بزرگ میشوند، حتی بزرگتر از مسلمانان صدر اسلام که تاریخی را به نام تاریخ اسلام با خود به میان آوردند، آیا به همان اندازه که حضور در این تاریخ بزرگ است، غفلت از این حضور به همان اندازه سهمگین و سقوطآفرین نیست؟ سقوط انسان در چنین شرایطی همان نیستانگاری است که مخصوص انسان در آخرالزمان است و راز نیستانگاریِ این دوران را باید در این غفلت سهمگین جستجو کرد.» موفق باشید
سلام: با خودم فکر میکردم حالا که هوش مصنوعی اومده و تمام علوم و فنون بنیانگذاران سایِنس هم به روان شدن خودش رسیده و دیگه اون برده هایی که در دانشگاه ها و مدارس داشتند پرورش میدادند عملا نیازی بهشون ندارند چون مستحضرید عده ای گفتند ما به مسائل این نگاه خاص رو داریم اما عمرمون کوتاهه پس بیایم شاگرد بگیریم که مثلا علم تجربی پزشکی که نگاه خاصی به انسان و حیوانه رو چون خلق کردیم حالا ادامه پیدا کنه تا ما تو این دنیا پایدار باشیم، بعد دیدن گویا خیلی این فرایند کُند میگذره و تعداد افراد بیشتری ورود کنند اینجوری سرعت و هم ابعاد مختلف بهتر رشد می کنه تا روزی برسه به هوش مصنوعی و هوش مصنوعی کندی های ذهن آدمها رو نداره در صورتی که علمی که انسانی نیست زنده نیست، پس هوش مصنوعی زنده نیست و حالا به نهایت مردگی خودش ظهور کرده. دانشگاه ها و مدارس بنا کردند و گفتند کتابی که من میگم بخون تا بهت منت بذارم مدرکی بدم و مردم هم باید جلوی پات سجده کنند تا نظام پادشاهی علمی ما برسه به اون نهایت. خب دیدیم با تمسخر و خُرد کردن علوم واقعی و زنده مثل مکاتب و طب های اصیل انسانی شروع به جابازکردن خودشون کردن و اون بخشهایی که نتونستن از بین ببرند رو با نگاه مُرده خودشون بازخوانی کردند و کشتند و گفتند اگر میخواین کاری بکنید باید از ما تاییدیه بگیرید! خلاصه برده هایی که به عنوان دانشجو و محصل گرفته بودند در این نظام مدرنیته جهانی رو به افول هست و مثل تفاله ای دورش میندازند چرا که تمدن شیطانی چند هزارساله حتما به ضرر انسانهاست هرچند ظاهر دانشگاه های مدرن به شکل های دیگه تغییر کنه مثلا ادامه حس زندگی و در متاورس برای کاربرها فراهم کنه چون نهایتا بشر رو یک کابر یا همون برده میبینند که باز هم ذاتش زنده نیست. حالا که آمریکا از حالت ایالات متحده تغییر می کنه و شیطان موفق شده آدمایی پرورش بده که هر کدام صد تا ترامپ باشند فقط سن و سال ترامپ رو هنوز ندارند بهتره که به فکر خودمون باشیم چون ذات اینا حمله و بی رحمی و تمسخر و بی شرفیه و دشمن کاملا پیداییه و داره میگه دشمنه، به فکر خودمون باشیم و زندگی که انقلاب اسلامی به ما هدیه داد تا در هر قدم از زندگی انقلابی بتونیم خودمون رو پیدا کنیم دست به تغییر زندگی جدی بزنیم چون در جهان بزرگ ها، کوچک ها زیر پا لِه میشوند و گفت: ای برادر! حرم در پیش است و حرامی در پس. اگر رفتی بردی وگر خفتی مُردی. زندگی برای یه آدم انقلابی آخرالزمانی خیلی خوش و زیباست حالتی که هر صبح از خواب پا میشیم با انتخاب های جاودانه و زنده روبروییم که هر شب به خوشنودی و رضایت میرسه گویا جای خودمون رو به درستی پیدا کردیم. خیلی حرف ها دارم در رابطه با طبیعت ولی مدتی خموشی باید چون مهلتی بایست تا خون شیر شود- تا نزاید بخت تو فرزند نو- خون نگردد شیر شیرین خوش شنو. گفتم ای دل آینهٔ کلی بجو / رو به دریا کار بر ناید بجو / زین طلب بنده به کوی تو رسید / درد مریم را به خرمابن کشید / دیدهٔ تو چون دلم را دیده شد / شد دل نادیده غرق دیده شد / آینهٔ کلی ترا دیدم ابد / دیدم اندر چشم تو من نقش خود / گفتم آخر خویش را من یافتم / در دو چشمش راه روشن یافتم / گفت وهمم کان خیال تست هان / ذات خود را از خیال خود بدان / نقش من از چشم تو آواز داد / که منم تو تو منی در اتحاد / کاندرین چشم منیر بی زوال / از حقایق راه کی یابد خیال / در دو چشم غیر من تو نقش خود / گر ببینی آن خیالی دان و رد/ زانک سرمهٔ نیستی در میکشد/ باده از تصویر شیطان میچشد/ چشمشان خانهٔ خیالست و عدم/ نیستها را هست بیند لاجرم / چشم من چون سرمه دید از ذوالجلال / خانهٔ هستیست نه خانهٔ خیال / تا یکی مو باشد از تو پیش چشم / در خیالت گوهری باشد چو یشم / یشم را آنگه شناسی از گهر / کز خیال خود کنی کلی عبر.
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی مختصر در رابطه با هوش مصنوعی در سؤال و جواب شماره 35370 شد. آری! حرم در پیش است و حرامی در پس، و آینده جهان، آیندهای است که انقلاب اسلامی و شهدا متذکر آن بودند به همان معنایی که خودتان در شعر جناب مولوی متذکر آن شدید که: تا نزاید بخت تو فرزند نو / خون نگردد شیر شیرین خوش شنو. موفق باشید