بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
27143

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام بر استاد عزیز: با توجه به اینکه عقل در امور جزئی دین مستقیما نمی‌تواند قضاوتی داشته باشد، تکلیف این آثاری که به صورت علمی برای نماز و روزه و...گفته اند چیست؟! و حکمت هایی که بعضا به صورت علمی برای احکام بیان می کنند مثل علت حرمت ماهی بدون پولک و... و اینکه به هر حال ما این آثار و حکمت های علمی را مجازیم به عنوان گوشه ای از حقانیت دین بگوییم؟! اگر نه، حداقل به عنوان آثار دنیایی اعمال معنوی و دینی میشه بیان کرد؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که می‌فرمایید علل‌الشرایع‌ها بر اساس عقل ما انسان‌ها است و نمی‌توان آن‌ها را قاطع پذیرفت هرچند بعضاً نکات خوبی دارد. ولی بعضاً هم به نظر می‌آید جایگاه احکام را تقلیل می‌دهند. مثل این‌که گفته می‌شود علت حرمت طلا برای مرد، سرطان‌زاربودنِ آن برای مردان است، واللّه اعلم! موفق باشید

27111
متن پرسش
سلام: اینکه می فرمایید مرگ هر کس از قبل تعیین شده است پس آن روایت که می فرماید حسنات مرگ رو عقب می اندازد چگونه تطبیق می کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تقدیر مرگ، حکایت از آن دارد که در علم خدا معلوم است که مرگ هرکس در چه زمانی و در چه مکانی است. حال یا با اجل مسمّی که مثلاً ۸۰ سالگی است، و یا به اجل معلّق که به جهت غفلت‌ها، مثلاً ۷۰ سالگی است. موفق باشید

26983

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: اگر استاد به طور مثال از صدای یک شخص فاسد خوشمان بیاید آیا سبب اتحاد نفس ما و آن شخص می گردد؟ آیا در برزخ آسیبی به ما می رساند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نه. صدای خوب به خودیِ خود خوب است. موفق باشید

26646

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: مطلب مربوط به «سار مدیا» که زیر مجموعه «مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری» (به ریاست دکتر آشنا) است: «تصویر ایران در جشنواره سی و هشتم فیلم فجر» با پایان سی‌و هشتمین جشنواره فیلم فجر، برنامه اینترنتی «نقد نو» به جمع‌بندی فیلم‌های پخش شده در این جشنواره و بررسی تصویری که از «ایران» در این فیلم‌ها منعکس شده بود، پرداخت. میلاد دخانچی: «سینمای خروج»، مفهومی بود که در فیلم‌های جشنواره امسال آن را دیدم سینمای نوعی عصیان، اعتراض، میل‌ورزی و جوشیدن آب در لیوان و بیرون زدن و لب‌ریز شدن آن سینمای پررنگ‌شدن حاشیه‌ها بر متن‌ها، حاشیه‌هایی که فقط به دنبال اعتراض هستند! سینمای امسال، سینمایی بود که در آن شاهد رقم خوردن نوعی شکاف نسلی در آن هستیم. سجاد فتاحی: سینمای این دوره، روایتی واقع‌گرایانه از جامعه ایران ارائه داده است. جشنواره فجر امسال روایتِ "غیاب تدبیر" و "فقدان امید" در جامعه ایران، جامعه‌ای با درآمد سرانه پایین و ثبات اقتصادی کم، فقر سرمایه اجتماعی و اعتماد کم در جامعه و آسیب‌های اجتماعی بود. آنچه در این دوره از جشنواره برجسته شد، شکاف بین الگوهای فرهنگی موجود و رایج در جامعه ایران با الگوهای فرهنگی و سبک زندگی مورد ترویج توسط دولت و نظام سیاسی بود. امیر ناظمی: سینمایی که بیانگر رفتن جامعه به سمت شکستن مرزها و تابوهای پیش از خود است. سینمایی همراه با تنوع زبانی، خشونت‌ورزی، غلبه پیرامون / حاشیه بر متن، جابجایی مرزها /خط‌های قرمز در فیلم‌ها حضور فیلمسازانی جوان که گویی تابوهایی را که تا الان وجود داشت، کنار گذاشته‌اند. سینمایی که فقدان توجه به حکومت مرکزی و حاکمیت مرکزی ملموس و نقش بسیار کمرنگ مذهب در فیلم‌ها مشهود بود. محمدرضا جلایی‌پور: جشنواره امسال، سینمای «خروج پیرامون» بود. زنان بزرگ‌ترین گروه تحت تبعیضی بودند که در فیلم‌ها دیدم. سینمای امسال را "اوج خروج" یا "خروج اوج" هم می‌شود نامید! آنچه در فیلم «خروج» نشان داده شد را خروجی بر علیه بخشی از دولت نمی‌بینم. بلکه خروج علیه "کل ساختار سیاسی" دیدم! آنچه سینمای مستقل ایران در این جشنواره داشت، تصویر بسیار سیاهی از جامعه ایران بود! قهرمانانی را در سینمای وابسته به نهاد‌های امنیتی دیدیم که ملیت شمول‌گرایی را به تصویر می‌کشیدند که هیچ نشانه‌ای از مذهب نداشتند! مانند آنچه در پوستر میدان ولیعصر می‌بینیم، از همه گروه‌ها پشت سر قاسم سلیمانی ایستاده‌اند، به غیر از روحانیت!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقت این است که بنده در این موارد ورودی ندارم تا بتوانم نظر دهم. موفق باشید

26259
متن پرسش
سلام: بعد از ظهور آقا امام زمان (عج) و چیزهایی که ما بیسوادانِ عامی میدونیم که بر علیه باطل میایستند و حق و باطل از هم جدا میشن و عدل همه گیر میشه و دنیا رو در میگیره، چی میشه؟ بعدش چی میشه؟ رستاخیز فرا میرسه؟ یعنی بعد از ظهور آقا و این همه بدبختی های بشر، همه چی تموم میشه؟ یعنی تا همه چی خوب میشه، تمام؟ یعنی هدف خلق همین بوده؟ از اول میگم: ببینید من عرضم اینه بعد از اینکه آقامون صاحب الزمان (عج) بعد از ظهورشون که ان شاءلله به زودی باشه، و انجام وظیفه ی الهیشون، چیزی که خداوند براشون تعیین کردند، به اتمام رسید چی میشه؟ روز رستاخیز فرا میرسه؟ یا دنیا ادامه داره. دنیای فانیِ ما شده همونی که وعده دادند. آقا تشریف فرما شدند و حق و نا حق از هم معلوم شدند. نا حق در نبردی با حق شکست میخوره و محو میشه.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم بعد از ظهور با برکت حضرت، جهان به بلوغ خود می‌رسد و همچنان ادامه می‌یابد تا همه‌ی قوه‌های آن بالفعل شود و معنیِ واقعی خلقت عالَم مشخص گردد. در این مورد خوب است به کتاب «بصیرت و انتظار فرج» که بر روی سایت هست، مراجعه شود. موفق باشید

25851
متن پرسش
سلام استاد گرانقدرم: خدا قوت! می خواستم ببینم «ولایت» و «عدالت» نسبت به هم چگونه تعریف می شوند!؟ آیا «عدالت» بر «ولایت» مقدم است!؟ آیا نسبت به هم رابطه ی عرضی یا طولی دارند!؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ولایت به معنای شکل‌دادنِ سایه‌ی احکام الهی است بر سر جامعه تا حقی ضایع نشود و عدالت به معنای واقعی آن محقق گردد. اگر دولت‌ها بر اساس ولایت احکام الهی که ولیّ امر متذکر آن است عمل کنند، عدالت به معنای واقعی حاکم می‌شود. ولی اگر مردم بر اساس خط و خطوط و یا سلائق شخصی عمل کنند، هم‌چنان سرِ عدالت بی‌کلاه خواهد ماند. موفق باشید

25812
متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز، با مطالعه کتاب «جایگاه اشراقی انقلاب اسلامی در فضای مدرنیسم» یک روحیه و بینش عجیبی برای خودم ایجاد شده و حس کردم خود شما هم با نگارش این کتاب این احساس و بینش را دنبال می کنید و بدنبال گشایش مقابل مخاطبان هستید و امیدوارم توانسته باشم با آن افق متعالی انس بگیرم و این مباحث راهبر و متذکر من باشد. پس از مطالعه این کتاب، با دید جدیدتری ارتباط قوی بین مطالب تان و بیانیه گام دوم انقلاب دیدم و پس از دقت در تعابیر آن بیانیه، روحیه ام قوی تر شد. حس می کنم ما با وجود تمام مشکلات فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی ویژه در حوزه تولید و اشتغال و غربزدگی و بحران تمدنی که رو به روی ما ظاهر شده است، اما در دل همین سختی ها ما در نعمت هستیم و این نقمت ها برای ما بشارتی است که: «ان تصبروا و تتقوا لا یضرکم کیدهم شیئا». این را در کربلا هم می شود دید آنگاه که سیدالشهدا برای اصحابشان تببین می فرمایند که شما در دل همین غربت و سختی، در اوج نعمت خدایید و خداوند بر شما منت نهاده و عزت را نصیبتان کرده است. به همین صورت در خیلی از برهه های دیگر مثل جنگ احزاب هم دیدم آنجا که فرمود چشمها خیره شده بود و جانها به گلو رسیده بود اما رسول الله سخن از فتح بزرگ و گسترش قلمرو اسلام و پیروزی نهایی بر جبهه کفر و نفاق می زدند. حسی به من می گوید ما اکنون در این برهه از انقلاب با رهبری حضرت آقا، شرایطی مثل یک آتشفشان را داریم.ِ آتشفشانی که مواد مذاب و دودها و مواد پر سر و صدا را بیرون می ریزد و آنها سرد می شوند لیکن آتش فشان قطورتر و بلند تر می شود و به مراتب به رشد بهتری می رسد. این مشکلات و مسئولین عافیت طلب و آغشته به چرب و شیرین ریاست، هم به نظرم همانند همان مواد مذاب پر سر و صدا هستند که دوران گذار ما از آنها شروع شده و بحمدالله بحای اینان، رویش های صالح و مومن و جهادگری می رویند که رشد انقلاب را تسریع و بهبود می بخشند. آری! به‌مراتب رویش‌ها بیشتر از ریزش‌هاست و این اتفاقات در دوره اخیر مجلس و دولت و قضای اقتصادی و مسائلی نظیر برجام، اثبات کرد در بستر مشی انقلابی و رویش ها است که می توان جلو رفت. این آرامش و امیدواری رهبر انقلاب ابتدا برای من بشدت سوال برانگیز و تعجب آور بود که چرا رهبری با وجود این حجم از مشکلات چنین آرام و با طمانینه است و حتی می گفتم رهبری برای اینکه دل خوشی بین جریان انقلابی باشد، مجبورست امید دهد حتی امید واهی. اما اکنون می بینم مبنای امیدشان چقدر منطقی و دال بر ظهور عهدی نوین و عصری جدید و تاریخی فراتر از تنگناهای مدرنیته، غربگرایی، اسلام تحجر و اسلام سکولار است و ایشان گویی مطمئن اند با صبر تمدنی و اعتقاد به نصرت حضرت الله و کار جهادی_انقلابی، آینده از آن توحید است. به عقیده ام بیانیه گام دوم ایشان نوعی تحدیث نعمت در این شرایط سخت حرکت به سمت تمدن اسلامی است کما اینکه خداوند به رسولش فرمود: «و اما بنعمه ربک فحدث» و خوشحالیم که این چنین نعمتی را در اختیار داریم و ان شاء الله با بصیرت نافذ و عمار وار، آن را به انقلاب جهانی حجت بن الحسن (ارواحنا فداه) متصل کنیم. هان مشو نومید چون واقف نه‌ای از سر غیب / باشد اندر پرده بازیهای پنهان غم مخور // ای دل ار سیل فنا بنیاد هستی بر کند / چون تو را نوح است کشتیبان ز طوفان غم مخور. عذر می خواهم مطالبم طولانی شد و امیدوارم مطالبتون افق خوبی رو مقابل من باز کرده باشه. موفق باشید
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: دقیقاً همین‌طور است. زیرا قرآن به ما می‌فرماید: «واللّه ولیّ المتقین» پس مگر می‌شود خداوند انسان‌های با تقوایی که در پشت این انقلاب ایستاده‌اند را، تنها بگذارد. انقلاب اسلامی سفره‌ی گسترده‌ای است به وسعت بهشت، تا هرکس خواست از نعمت‌های بهشتی بهره‌مند شود؛ بهره‌ی ابدی خود را از آن برگیرد و بیانیه‌ی گام دوم، تذکر به همین عطای چهل‌ساله‌ای است که سال‌های بسیار ارزشمندی در پیش روی ما گشوده است. عمده آن است که ما مأوای خود را در زیر سایه‌ی انقلاب اسلامی انتخاب کنیم. موفق باشید

25703

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: در آیه ۱۱ سوره نور «إِنَّ الَّذِينَ جَاءُوا بِالْإِفْكِ عُصْبَةٌ مِنْكُمْ ۚ لَا تَحْسَبُوهُ شَرًّا لَكُمْ ۖ بَلْ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ ۚ لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ مَا اكْتَسَبَ مِنَ الْإِثْمِ ۚ وَالَّذِي تَوَلَّىٰ كِبْرَهُ مِنْهُمْ لَهُ عَذَابٌ عَظِيم» افک به چه معناست؟ چرا قران افک را با تمام ظاهر دردناک و رنج اور است خیر می داند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد سعی بفرمایید به خود تفاسیر رجوع کنید که می‌فرمایند شایعه‌پردازان، زیاد نیستند و آن تهمت را که به جناب عایشه زدند تا آبروی ایشان را ببرند؛ گمان نکنید برای شما شرّ است، بلکه خیر است چون اهلِ ضلالت شناخته می‌شوند. موفق باشید

25008
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: در آیه ۱۶ از سوره اعراف ابلیس می گوید: قَالَ فَبِمَآ أَغْوَيْتَنِي لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ (١٦) شیطان گفت كه چون تو مرا گمراه كردی من نیز البته در كمین بندگانت در سر راه راست تو می‌نشینم. (۱۶) آیا خداوند مخلوقات خود را ،فرشتگان یا انسان یا ..، را اغوا و گمراه می سازد؟ آیا اغوا و گمراه کردن کار خداست؟ با تشکر از پاسخ استاد. محمد رضا حجتی - اصفهان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این سخن همان‌طور که قرآن می‌فرماید به جهت خودخواهیِ شیطان است که گمراهی خود را به خداوند نسبت می‌دهد مثل بقیه‌ی انسان‌های خودخواه که خود را در انحراف‌های‌شان مقصر نمی‌دانند. موفق باشید

24257
متن پرسش
سلام علیکم: علم نفس به بدن چه نوع علمی است، آیا علم نفس به بدن حصولی هست یا حضوری؟ کمی توضیح دهید. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نفس از جهت درک بدن خود علمش حضوری است ولی از آن جهت که به دست خود نگاه می‌کند و به دست خود علم دارد علمش حصولی است.

36537

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام بر استاد عزیزتر از جان. استاد فردی بنام اقای پرویز شهبازی مباحثی را در برنامه های اینترنتی مطرح می‌کنند با عنوان من ذهنی آیا این مباحث صحت دارند؟ چون به مولانا ربطش می‌دهند. برای درک مفهوم «من فکری» باید ابتدا توضیحی در مورد «من» و «فکر» ارائه دهیم. ذهن انسان دارای ارتباطی دوگانه و متفاوت با دنیای اطراف است. یکی ارتباط مستقیم، شفاف و عریان با واقعیت است و دیگری دید و یا ارتباط تعبیر و تفسیری. این دید تعبیر و تفسیری  که ذهن از پدیده ها دارد، در واقع مهمترین عامل قطع ارتباط  انسان از واقعیت است. دید تعبیر و تفسیری به این معنی است که مثلا ما رفتاری را می بینیم و شروع به تفسیر و معنا دادن به آن می کنیم. ما خود ماهیت آن رفتار را نمی بینیم. ما واقعیت عریان را نگاه نمی کنیم ما با تفسیر و برداشت خود از آن واقعیت زندگی می کنیم. من یک نوشته ای را می گذارم و شما از آن نوشته می توانید چندین برداشت داشته باشید و بنا بر برداشت خود چندین برچسب بر من بزنید. برچسب مستبد، مدبر و یا هر برچسب دیگری و من را یک شخصیت مستبد و متکبر و یا یک شخصیت مدیر و مدبر بدانید. دقت می کنید چقدر بین ماهیت و انگیزه و واقعیت ذاتی رفتار من تا برداشت شما فاصله هست؟ شما برداشت خود را با ذهنتان انجام می دهید. ذهن تمام برداشت های خود را با پردازش اطلاعاتی که در حافظه ثبت شده است انجام می دهد. این اطلاعات شامل ارزش ها و ضد ارزش های است که از دوران کودکی از والدین و جامعه و محیط دریافت کرده ایم و به ما در سطحی وسیع و گسترده القا شده است و ما از درون تبدیل به موجودی مقلد و تکراری شده ایم. موجودی که هیچ احساس و رفتار و گفتاری در او از روی طبیعت و فطرتش سر نمی زند بلکه تنها در بند و زندانی تقلید است. این فرایند ذهنی و یا فکر از آبشخور حافظه خوراک می گیرد. همین فرایند یک «مرکز» و یا «هسته» ای در انسان ایجاد می کند بنام «من». چگونه؟ وقتی که ما  از هر رفتار خود و دیگران چندین برداشت ذهنی درست می کنیم و یا وقتی از کودکی با هر رفتار ما چندین برچسب ارزشی و ضد ارزشی  مختلف و گاه متضاد دریافت کرده ایم  یا بر ما زده شده است در ذهن ما یک تصویری ایجاد می شود که ای تصویر مجموعه ای از این صفات و برچسب های ارزشی و ضد ارزشی است که در واقع «من یا شخصیت» را تشکیل می دهد. این هویت فکری و این شبح هیچ ماهیت واقعی ندارد. و فقط و فقط یک تصویر ذهنی است و در ما انواع و اقسام شخصیت ها را ایجاد می کند و ما تابع این تصویر ذهنی که حاصل افکار زائد و غیر واقعی و غیر اصیل است زندگی، احساس و رفتارمان را جهت می دهیم و باعث می شود بر اساس هویت اصیل انسانی زندگی نکنیم. بلکه تابع و اسیر آن زندگی کنیم. از این هویت فکری در واقع مرکزی بدنیا می آورد بنام «من ذهنی یا من فکری» یا همان «نفس» که مرکز همه شرارت ها است. البته من توضیح کوتاهش رو پیدا کردم. براتون گذاشتم کلیپهای بسیاری دارند این اقا.... ممنون از وقت و صبری که برای ما می‌گذارید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این موارد، بیشتر با توهّماتِ بدون مبنا همراه است. اگر مباحث «معرفت نفس» و مراتب نفس را دنبال کنند، متوجه قضایایی که فکر می‌کنند، می‌گردند. در این مورد پیشنهاد می‌شود ترجمه جلد ۸ و ۹ اسفار را که تحت عنوان «معرفتِ نفس و حشر» روی سایت هست؛ مطالعه فرمایند. موفق باشید

33248

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد وقت بخیر: برای مباحثه تربیتی کودک و نوجوان استفاده از کتب استاد عباس ولدی مناسب است یا صوت های آقای شجاعی. لطفا راهنمایی بفرمایید. و استادی گفته اند که آقای شجاعی اصل تبری در اسلام را قبول ندارند، آیا این سخن حقیقت دارد و با توجه به آن نباید از صحبت های ایشان در رابطه با مسائل تربیتی استفاده نمود؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدلله هر دو استاد مذکور از اساتید دلسوز و صاحب‌نظر ذیل اسلام و ائمه «علیهم‌السلام» هستند. بستگی به ذوق افراد دارد که با کدام‌یک مسیر سلوکی خود را می‌توانند طی کنند. موفق باشید

32056
متن پرسش

با سلام و احترام محضر استاد معظم (دام ظله العالی): از دیدگاه عقل فلسفی و عرفان نظری، فرایند خلقت در قوس نزول، از عالم عقل شروع و پس از عالم مثال، تا عالم ماده امتداد می‌یابد؛ لذا همه موجودات، دارای وجود عقلی‌اند. روایت نبوی «اول ما خلق الله نوری» با قرار گرفتن در کنار روایت «اول ما خلق الله العقل» ناظر به خلقت وجود عقلی رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم است و همانطور که پیش‌تر گفته شد، همه مخلوقات (اعم از مجرد و مادی)، در عالم عقل، دارای وجود عقلی می‌باشند. در کتاب مقام لیلة القدرى حضرت فاطمه سلام الله علیها صفحه ۳۶ آمده: «انسان‌ها دارای نفسی هستند که در بستر بدن، حادث می‌شود و قبل از آن دارای یک شخصیت متعیّنی نبوده‌اند؛ امّا اهل بیت (علیهم السلام) علاوه بر این‌ها، دارای مقام نوری هستند.» با توجه به مطالب فوق، مقصود از مقام نوری که اختصاص به اهل بیت علیهم السلام دارد، چیست و دقیقاً ناظر به کدام عالم است؟ متشکرم برکاتتان مستدام باد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مقام نوری اهل البیت «علیهم‌السلام» مربوط به عالَم قبل از خلقت است که عالَم حقیقت مخلوقات می‌باشد، مربوط به علم خداوند. و به همین جهت آدم قبل از خلقت زمینی‌اش با آن انوار مقدس روبرو می‌شود و روایات مذکور نظر به «اولُ ما خلق الله» دارد که مربوط به تعیُّن محمدی «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» می‌باشد که در واقع به یک معنا همان ظهور متعیّن عقل است. در حالی‌که قبل از خلقت نوری از جنس علم خدا در میان است که حقیقت اولیای الهی است و آن‌جا بحث خلقت، هنوز در میان نیست. موفق باشید

31955

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم استاد: خدا به شما خیر بدهد ان شاءلله، راجع به کارهایی که برای کاهش عوارض واکسن توسط کارشناسان طب سنتی همچون حکیم خیراندیش مبنی بر انجام حجامت تا ۷۲ ساعت پس از زدن واکسن توصیه می‌شود، نظرتان چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید توصیه خوبی باشد. موفق باشید

31908

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

این ترکیب جدید شورای عالی انقلاب فرهنگی را چگونه می‌بینید؟ چرا افرادی مثل دکتر داوری و کچوئیان و گلشنی کنار گزاشته شده اند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: امثال آقای دکتر داوری و دکتر گلشنی و دکتر ولایتی به جهت کهولت سن، واقعاً توان کار در شورایی که باید جریان‌های فرهنگی کشور را رصد کند و لایحه بدهد؛ ندارند. ولی همان‌طور که می‌فرمایید امثال آقای دکتر کچوئیان، موضوع‌شان متفاوت است و احتمالاً باید خودشان عدم آمادگی خود را اعلام کرده باشند. موفق باشید

31897

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد عزیز: ۱. در مورد شرایطی که مسلم به کوفه رفت, در کتاب دکتر شهیدی بیان شده است که مسلم فردی با ایمان و پاکدلی بوده و گویا شناخت سیاسی کاملی نداشته و شناخت کاملی از چند رنگی مردم کوفه در زمان تصمیم گیری نداشته حالا سوال اینجاست که چرا امام حسین برای ارزیابی این مردم باید همچین فردی رو به سوی کوفه بفرستن؟ ۲. گفته شده وقتی حر جلوی امام رو میگیره امام حسین میگن خب بذار ما برمی‌گردیم (مثه اینکه به یمن می‌خواستن برگردن) آیا همچین نقلی درسته؟ و آیا اگر هم درسته چرا امام همچین صحبتی کردن؟ مگه نه اینکه امام برای قیام اومده بودن؟ ۲. اینکه مسلم در خانه ی شریک می‌توانست عبید الله را بکشد و نکشت, آیا کار درستی بود؟ مسلم می‌گوید چون یاد روایت پیامبر افتادم که مرد با ایمان کسی را به ترور نمی‌کشد آیا این صحبت برداشت سطحی از دین و عدم شناخت صحیح از دشمن نیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در این مورد بسیار مفصل است بخصوص که جریان اُموی در لکه‌دارکردنِ شخصیت جناب مسلم‌بن‌عقیل بی تأثیر نبوده. به هیچ وجه نمی‌توان گفت معرفت جناب مسلم نسبت به کوفه ناقص است، زیرا که کوفه ابعاد گوناگونی داشته و امکان قیام در مقابل جریان شام در او همواره فعّال بوده، هر چند عبیدالله از ضعف کوفیان توانست استفاده کند. جناب آقای دکتر محمد حسین رجبی دوانی در رابطه با شخصیت مسلم بن عقیل نکات خوبی را مطرح کرده‌اند. https://t.me/rajabidavani  2- در این مورد نکات نسبتاً مفصلی در کتاب «کربلا؛ مبارزه با پوچی‌ها» شده است که خوب است به آن کتاب رجوع شود. ۳. شواهدی در میان است که اتفاقاً جناب مسلم بن عقیل نباید عبیدالله را در خانه شریک می‌کشت زیرا متوجه شده بودند که خانوداه شریک نگران هستند که متهم شوند شریک در خانه خود مهمان خود را به قتل رسانده است. در این مورد نیز استاد رجبی دوانی نکات قابل ملاحظه‌ای را مطرح کردند. موفق باشید

31850

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و احترام و عرض ادب خدمت استاد بزرگوار: چندی پیش سوالی خدمت شما ارسال کردم با نهایت سپاس از شما، طلبه هستم در قم و از بودنم نارضایتی دارم و شما فرمودید: همانطور که علامه حسن زاده فرموده اند که اگر خود را با معارف آشنا نکنیم گمراه می شویم و امر فرمودید تعمق در دین را داشته باشم درخواست از شما اینست که بفرمایید چه اعمالی و کتبی و... را پیش بگیرم. عاقبت بخیر ان شاءالله

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کنار دروس رسمی حوزه پس از دنبال‌کردن بحث کتاب «ده نکته در معرفت نفس» و بحث «برهان صدیقین» از کتاب «از برهان تا عرفان» همراه با شرح صوتی آن دو کتاب، ابتدا سراغ بحث سوره‌های زمر و عنکبوت و آل‌عمران بروید همراه با شرح صوت آن‌ها تا إن‌شاءالله راه شما به سوی تفسیر المیزان باز شود و در دل آن، قرآن برایتان گشوده گردد.  موفق باشید

31640

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام: حدود ۲۰ روزیست که از بازار دور بودم امروز که رفتم احساس کردم قیمت ها نجومی بالا رفته واقعا تعجب کردم ظرف ۲۰ روز اینقدر بالا رفته پس جناب رییسی چه می‌کنند؟ همان موقع انتخابات در سوالی گفتم برنامه ندارند همچنین می‌دانید که ایشان تجاربشان در قضا بود و تجربه اجرایی نداشتند به هر حال با خوف و رجا رای دادم به ایشان و عمده رای سلبی بود چون می‌ترسیدم جناب همتی کار را به مرحله دوم بکشانند بعد از آن هم که رصد می‌کردم بعض موارد مرا در درستی رایم به تردید می انداخت از تاخیر در معرفی کابینه، اینکه هنوز بعض معاونین و... را معرفی نکردند و هنوز همان تیم روحانی در گوشه و کنار بعضا کار می‌کنند، جناب اسلامی را رییس سازمان اتمی کردند! نمی‌دانم ایشان کارامدند اگر آری مثلا در حوزه مسکن چه کردند؟ بعد تیم اقتصادی کنار هم قرار دادن مخبر و رضایی اینها که دو تیپ متفاوت فکری در اقتصادند جایی خواندم که جناب رییسی برنامه نداشتند و الا این دو را کنار هم قرار نمی‌دادند. الان هم کابینه ای انتخاب کردند و منتظرند ببینند آنها چه خواهند کرد و خود دچار روزمرگی شدند. جناب استاد اگر در آن گفتگوی تلویزیونیشان با مردم هم توجه کنید بسیار کلی گویی کردند. همانطور که در انتخابات کلی گویی می کردند. مثلا باید یک میلیون مسکن ساخته شود خوب چه جوری با کدام سرمایه؟ یا احساس شد بسیاری از مسئولیت ها بخصوص در مورد اقتصاد را به دوش جناب مخبر انداختند. خوب جناب رییسی ما به شما رای دادیم نه مخبر و اگر قرار بود بارها به دوش مخبر بیفتد خوب قبل از اینکه انتخاب شوید کابینه و لااقل جناب مخبر را معرفی می‌کردید تا با دید بازتری به شما رای می‌دادیم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر می‌شود این موارد را در چنین فضایی از سؤال و جواب مطرح کرد، با هزاران وجوهی که دارد؟!!! تنها نظر بنده امیدی است که با حضور جناب آقای رئیسی به آینده انقلاب باید داشت. موفق باشید

31470

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی، سلام علیکم: استاد در ص ۸۹ و ۹۰ کتاب «راز شادی امام حسین در قتلگاه» داستانی ذکر شده که در کتاب «گزیده دانشنامه امام حسین» در مورد اون داستان اینطوری گفته شده: درباره اين داستان مفصّل كه نگارنده الدمعة الساكبة، آن را در بيش از دو صفحه بيان كرده، بايد گفت كه هيچ اثرى از آن در منابع معتبر، ديده نمى شود و احتمالاً، وى نخستين كسى است كه اين ماجرا را گزارش كرده است. البتّه وى اين گزارش را به شيخ مفيد، نسبت داده ؛ [۱] ولى اين مطلب، در هيچ يك از كتب موجود شيخ مفيد و بلكه در هيچ كتاب معتبر ديگرى نيز يافت نشد. ضمنا بايد توجّه داشت كه هلال بن نافع كه اين گزارش به او نسبت داده شده، از ياران امام عليه السلام نيست؛ بلكه از سپاه دشمن است و نام صحابى امام، «نافع بن هلال» بوده است! ---------- [۱]: . الدمعة الساكبة: ج ۴ ص ۲۷۲. غرض اینکه ممکن است داستان غلط باشد و اگر امکان دارد از کتاب حذف شود. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! بر عکس نافع بن هلال که از اصحاب حضرت است و در شب عاشورا آن گفتگوها را با حضرت دارد، هلال بن نافع در جبهه دشمن است و از همان جبهه، ناظر آن صحنه بوده و همه شواهد هم حکایت از صدق گزارش او دارد بخصوص با نظر به روایت حضرت سجاد «علیه‌السلام» که می‌فرمایند: «لَمَّا اشْتَدَّ الْأَمْرُ بِالْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِب«علیه‌السلام» نَظَرَ إِلَيْهِ مَنْ كَانَ مَعَهُ فَإِذَا هُوَ بِخِلَافِهِمْ لِأَنَّهُمْ كُلَّمَا اشْتَدَّ الْأَمْرُ تَغَيَّرَتْ أَلْوَانُهُمْ وَ ارْتَعَدَتْ فَرَائِصُهُمْ وَ وَجَبَتْ قُلُوبُهُمْ وَ كَانَ الْحُسَيْنُ«علیه‌السلام» وَ بَعْضُ مَنْ مَعَهُ مِنْ خَصَائِصِهِ تُشْرِقُ أَلْوَانُهُمْ وَ تَهْدَأُ جَوَارِحُهُمْ وَ تَسْكُنُ نُفُوسُهُمْ فَقَالَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ انْظُرُوا لَا يُبَالِي بِالْمَوْتِ فَقَالَ‏لَهُمُ الْحُسَيْنُ«علیه‌السلام» صَبْراً بَنِي الْكِرَامِ فَمَا الْمَوْتُ إِلَّا قَنْطَرَةٌ تَعْبُرُ بِكُمْ عَنِ الْبُؤْسِ وَ الضَّرَّاءِ إِلَى الْجِنَانِ الْوَاسِعَةِ وَ النَّعِيمِ الدَّائِمَةِ فَأَيُّكُمْ يَكْرَهُ أَنْ يَنْتَقِلَ مِنْ سِجْنٍ إِلَى قَصْرٍ».

  آن وقت كه كار بر امام حسين «علیه‌السلام» سخت شد، اصحاب نظر به جانب آن جناب نمودند و حالِ آن امامِ همام را به خلاف احوال خود مشاهده كردند، زيرا كه چون امر بر آن‌ها سخت مي‌شد، رنگ‌هاشان متغيّر مي‌گرديد و بر پشت‌هاشان لرزه مي‌افتاد و دل‌هاشان هراسان مي‌گرديد ولي آن امام «علیه‌السلام» و بعضى از خواص كه در خدمت حضرت بودند، رنگ چهره‌شان برافروخته‌تر و اندام‌شان آرام‌تر و جان‌هایشان آسوده‌تر می‌گشت؛ پس اصحاب به يكديگر مي‌گفتند حضرت را ببينيد كه از مرگ باك ندارد، آن‌جناب به آن‌ها مي‌فرمود: صبر پيشه کنيد اى بزرگ‌زادگان كه مرگ جز پلى كه شما را از پريشانى و بدحالى به بهشت وسيع و عيش جاويد مي‌رساند، چيز ديگري نيست، پس كدام‌يك نگرانيد از اين‌که از زندان به قصر رويد؟

آن اصحابی که همانند امام‌شان چهره‌های‌شان درخشان و قلب‌های‌شان آرام بود، همان‌هایی بودند که در شب عاشورا به حضرت عرض کردند اگر صدها مرتبه بمیریم و زنده شویم، دست از  تو بر نمی‌داریم. زیرا متوجه بودند در چه شرایط تاریخی قرار دارند و چگونه می‌توانند در تاریخی حاضر شوند که حضرت اباعبدالله «علیه‌السلام» حاضر شدند که همان حق ‌الیقینی تاریخی است.

موفق باشید

31117

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم. سلام حضرت رب العالمین بر شما: استاد عزیز، در میان این همه علم، کثرت، انسان، خلق، آفاق، تجلی ها و... چه کنیم که مثل شهدا لذت عشق با خدا را ببریم، وقتی گریه می‌کنم سبک میشم و حتی لحظاتی نشاط توجه خدا را به خود دارم، اما نمی‌دانم در این هیاهوی عالم چرا از تنها دارایی خودم یعنی خداوند متعال، هی غافل میشم و مردگی و افسردگی خود را می‌بینم! چرا شهدا این عشق و فنای در عشق خود را یک شبه پیدا کردن؟ چرا برای ما نیست؟ چرا دفاع مقدس با آن شدت حضور و ظهورش را همیشه نمی‌بینیم؟ من خدا را با تمام اسماء حسنی_یش می‌خواهم همه اش را. اهل البیت را با تمام وجودشان و فلله الاسماء حسنی _یشان. در این فضای آلوده غرب خسته شدم. نمی‌دانم چرا حججی ها توانستند فنای در هست خود شوند اما بنده حقیر ذلیل نه!؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بیشتر به حقیقت انقلاب فکر کنید و رهبری را به عنوان مظهر نور حضرت مهدی «عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» مدّ نظر داشته باشید تا افقی از حقیقت در مقابل شما گشوده شود و اینجا ست که عطش هرچه بیشتر نزدیک‌شدن به نور حقیقت، بی‌تابی و شوق و اشک به صحنه می‌آورد. موفق باشید

30735

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد گرامی آقای طاهر زاده:نظر علامه در معنی طاغوت در المیزان دقیقا چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به طور مشخص در ذهن ندارم ایشان چه فرموده‌اند. ولی رویهمرفته به ریشه‌ی طاغوت که طغیان است، باید توجه کرد و این‌که هرچیزی از مسیر توحید خارج شود به نوعی طاغوت است. موفق باشید

30597
متن پرسش
سلام استاد عزیز: استاد نزدیک یک سال و خورده ای هست که دچار یک آشفتگی بسیار بدی شدم بطوریکه منی که بحث های جهان گمشده در عالم خیال شما و بحث های انقلاب اسلامی و اشارات رو فوق العاده درک می‌کردم و متحولم کرده بود و حالات عرفانی بسیار عجیبی رو تجربه می‌کردم، دچار یک سری سوالات و شک و تردید های احمقانه معرفتی شدم که اگر چه بعضی جوابها رو براش پیدا می‌کنم اما به هیچ وجه دلم آروم نمیگیره. و وقتی درونم کاوش می‌کنم و چراغ می‌ندازم می‌بینم بخاطر یک شک و تردید و یک سوال و شاید و اگر احمقانه ای هست که در درونم وجود داره و پنهانه. مثل اینکه از کجا معلوم عقل درست میگه و اونچه که عقل میگه در بیرون هم هست و وجود داره؟!! سوالات بسیار بدیهی که ساعت ها برای پیدا کردن جواب جون می‌کنم اما جوابها خودشونو نشون نمیدن. نمیدونم منظورم رو چطور برسونم استاد عزیز. اما امیدوارم متوجه منظورم شده باشید. این ماجرا بشدت زندگیم رو دچار اختلال کرده و حتی از نظر اخلاقی هم دچار حالات و احساسات پست و مسخره و بدی شدم. و میدونم که بخاطر تعطیل شدن عقل و سوالات و شک و تردید هایی هست که دربارش درونم پیدا شده. خیلی حیرونم. راهنماییم کنید. لطفتون مستدام
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره این مسئله‌، مسئله‌ای است که خواهی نخواهی برای ما پیش می‌آید و به همین جهت مباحث «آینده‌ی دین‌داری ما چگونه محقق می‌شود» رابه میدان آوردیم. آن‌جا عرض شده که کم کسی می‌تواند به دین‌داریِ سنتی خود که خدا را اُبژه‌ی خود می‌داند، پایدار بماند. بد نیست در این مورد سری به مباحث مذکور به آدرس http://lobolmizan.ir/sound/1310#7940 رجوع فرمایید. موفق باشید 

30489

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم آقای طاهرزاده: نظرتون راجع به ورود آقای سعید محمد به عرصه انتخابات چیست؟ آیا کار درستی کرده که حتی حاضر شده از سمت بالای خودش استعفا بده و وارد عرصه انتخابات بشه؟ آخه این بنده خدا رو حتی خود جبهه انقلابی هم نمیشناسن چه برسه به مردم عادی. بعدشم اگه کسی توی زمینه ای موفق بود اولا خب همون جا رو سفت و سخت بگیره و بره جلو! دوما دلیل نمیشه که توی زمینه دیگه ای هم باشه.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید خود ایشان با توجه به شخصیت علمی جهانی که دارند، احساس کرده‌اند به صحنه بیایند تا اقلاً معلوم شود برای اداره‌ی کشور چه راه‌کارهایی دارند و شاید در مناظرات بتوانند حرف‌هایی که نیاز است گفته شود، را بگویند و در نهایت در میدان طرح خود در کنار سایر نامزدها تصمیم نهایی گرفته شود. موفق باشید

30403

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و احترام خدمت استاد ارجمند جنای آقای طاهرزاده: بنده یکسالی هست که مطالب شما را دنبال می کنم. بنظر می آید که شما در مباحث غرب شناسی بدنبال نفی دنیایی غربی و ایجاد یک جامعه توحیدی و قدسی با استفاده از فلسفه اسلامی هستید. ما در علوم انسانی غربی علم جامعه شناسی را داریم که به نوعی فلسفه اجتماعی غرب است. و در این علم سعی می شود به نوعی مشکلات اجتماعی جوامع غربی طرح، بحث و حل و فصل شود. اما هرچه گذشتم شما درباره فلسفه اجتماعی اسلام (فلسفه اسلامی) هنوز مسئله ای را مطرح نکردید؟ با توجه به اینکه فقر، بیکاری، فساد، تبعیض، آسیب های اجتماعی و... در جامعه شبه مدرن ما دیده می شود. آیا در فلسفه اسلامی و بخصوص فلسفه صدرایی راه حلی برای این مشکلات مطرح شده است یا نه؟ غرب از دل فلسفه اش مدیریت جامعه غربی را از طریق علوم اقتصادی و اجتماعی دنبال می کند. استاد ارجمند پیشنهاد این حقیر این است با توجه به توانایی جنابعالی و آشنایی با مکاتب فلسفی غرب و اسلامی درس‌گفتارهایی را برای تبیین فلسفه اجتماعی برای حل معضلات اجتماعی جامعه مسلمین ارائه بفرمایید. با تشکر. موفق و پیروز باشید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نکته‌ی خوبی اشاره می‌فرمایید. آری! در این رابطه بحث مواجهه با جهان مدرن در میان است. به نظر بنده کتاب «حوالت تاریخی عقل تکنیکی و حضور در تاریخ انقلاب اسلامی» می‌تواند شروعی جهت امر فوق باشد. موفق باشید

30370
متن پرسش
سلام علیکم: از یک طرف گفته می‌شود جهنم ظهور اسماء جلالیه و بهشت ظهور اسماء جمالیه است و از طرف دیگر مطرح می‌شود که جهنم و بهشت مربوط به ساختار باطنی خود انسان می‌باشد که (از کوزه همان برون طراود که در اوست) ظاهرا هر دوی اینها درست می‌باشد لذا جمع بین این دو چگونه است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چنانچه جان انسان توانست میهمان تجلیّات جمالی و جلالی او شود، و با سعه‌ی محمّدی «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» خود را جلو ببرد، عملاً میهمان خدا می‌شود و خداوند او را در بهشت میزبانی می‌کند.

 به گفته‌ی جناب شیخ شبستری:
تجلی گه جمال و گه جلال است
رخ و زلف آن معانی را مثال است
صفات حق تعالی لطف و قهر است
رخ و زلف بتان را زان دو بهر است

موفق باشید

نمایش چاپی