باسمه تعالی: سلام علیکم: نسبت به حساسیت آیت اللّه جوادی در رابطه با تمدنی که مدّ نظر دارند، باید فکر کرد. از آن جهت که وظیفهای نسبت به این امر برای خود تعیین کردهاند و سعی دارند دلسوزانه در این رابطه قدمهایی بردارند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اسم «سابق» حضرت ربّ یعنی سبقتگیرنده در همهی امور، به همان معنایی که او در عین اولبودن، آخر است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که میفرمایید عللالشرایعها بر اساس عقل ما انسانها است و نمیتوان آنها را قاطع پذیرفت هرچند بعضاً نکات خوبی دارد. ولی بعضاً هم به نظر میآید جایگاه احکام را تقلیل میدهند. مثل اینکه گفته میشود علت حرمت طلا برای مرد، سرطانزاربودنِ آن برای مردان است، واللّه اعلم! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نه. صدای خوب به خودیِ خود خوب است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقت این است که بنده در این موارد ورودی ندارم تا بتوانم نظر دهم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم بعد از ظهور با برکت حضرت، جهان به بلوغ خود میرسد و همچنان ادامه مییابد تا همهی قوههای آن بالفعل شود و معنیِ واقعی خلقت عالَم مشخص گردد. در این مورد خوب است به کتاب «بصیرت و انتظار فرج» که بر روی سایت هست، مراجعه شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده خواهر محترم خانم چنگیز کار خوبی را ارائه دادهاند. امید است که کاربران بتوانند از زحمات ایشان بهرهمند شوند و البته توصیههایی که لازم است به ایشان بشود تا با توجه آمادگیهای ایشان، کارِ شروعشده روز به روز بهتر شود. رویهمرفته چیز خوبی در معرض نگاه کاربران قرار گرفته است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ولایت به معنای شکلدادنِ سایهی احکام الهی است بر سر جامعه تا حقی ضایع نشود و عدالت به معنای واقعی آن محقق گردد. اگر دولتها بر اساس ولایت احکام الهی که ولیّ امر متذکر آن است عمل کنند، عدالت به معنای واقعی حاکم میشود. ولی اگر مردم بر اساس خط و خطوط و یا سلائق شخصی عمل کنند، همچنان سرِ عدالت بیکلاه خواهد ماند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: دقیقاً همینطور است. زیرا قرآن به ما میفرماید: «واللّه ولیّ المتقین» پس مگر میشود خداوند انسانهای با تقوایی که در پشت این انقلاب ایستادهاند را، تنها بگذارد. انقلاب اسلامی سفرهی گستردهای است به وسعت بهشت، تا هرکس خواست از نعمتهای بهشتی بهرهمند شود؛ بهرهی ابدی خود را از آن برگیرد و بیانیهی گام دوم، تذکر به همین عطای چهلسالهای است که سالهای بسیار ارزشمندی در پیش روی ما گشوده است. عمده آن است که ما مأوای خود را در زیر سایهی انقلاب اسلامی انتخاب کنیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد سعی بفرمایید به خود تفاسیر رجوع کنید که میفرمایند شایعهپردازان، زیاد نیستند و آن تهمت را که به جناب عایشه زدند تا آبروی ایشان را ببرند؛ گمان نکنید برای شما شرّ است، بلکه خیر است چون اهلِ ضلالت شناخته میشوند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این سخن همانطور که قرآن میفرماید به جهت خودخواهیِ شیطان است که گمراهی خود را به خداوند نسبت میدهد مثل بقیهی انسانهای خودخواه که خود را در انحرافهایشان مقصر نمیدانند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نفس از جهت درک بدن خود علمش حضوری است ولی از آن جهت که به دست خود نگاه میکند و به دست خود علم دارد علمش حصولی است.
سلام بر استاد عزیزتر از جان. استاد فردی بنام اقای پرویز شهبازی مباحثی را در برنامه های اینترنتی مطرح میکنند با عنوان من ذهنی آیا این مباحث صحت دارند؟ چون به مولانا ربطش میدهند. برای درک مفهوم «من فکری» باید ابتدا توضیحی در مورد «من» و «فکر» ارائه دهیم. ذهن انسان دارای ارتباطی دوگانه و متفاوت با دنیای اطراف است. یکی ارتباط مستقیم، شفاف و عریان با واقعیت است و دیگری دید و یا ارتباط تعبیر و تفسیری. این دید تعبیر و تفسیری که ذهن از پدیده ها دارد، در واقع مهمترین عامل قطع ارتباط انسان از واقعیت است. دید تعبیر و تفسیری به این معنی است که مثلا ما رفتاری را می بینیم و شروع به تفسیر و معنا دادن به آن می کنیم. ما خود ماهیت آن رفتار را نمی بینیم. ما واقعیت عریان را نگاه نمی کنیم ما با تفسیر و برداشت خود از آن واقعیت زندگی می کنیم. من یک نوشته ای را می گذارم و شما از آن نوشته می توانید چندین برداشت داشته باشید و بنا بر برداشت خود چندین برچسب بر من بزنید. برچسب مستبد، مدبر و یا هر برچسب دیگری و من را یک شخصیت مستبد و متکبر و یا یک شخصیت مدیر و مدبر بدانید. دقت می کنید چقدر بین ماهیت و انگیزه و واقعیت ذاتی رفتار من تا برداشت شما فاصله هست؟ شما برداشت خود را با ذهنتان انجام می دهید. ذهن تمام برداشت های خود را با پردازش اطلاعاتی که در حافظه ثبت شده است انجام می دهد. این اطلاعات شامل ارزش ها و ضد ارزش های است که از دوران کودکی از والدین و جامعه و محیط دریافت کرده ایم و به ما در سطحی وسیع و گسترده القا شده است و ما از درون تبدیل به موجودی مقلد و تکراری شده ایم. موجودی که هیچ احساس و رفتار و گفتاری در او از روی طبیعت و فطرتش سر نمی زند بلکه تنها در بند و زندانی تقلید است. این فرایند ذهنی و یا فکر از آبشخور حافظه خوراک می گیرد. همین فرایند یک «مرکز» و یا «هسته» ای در انسان ایجاد می کند بنام «من». چگونه؟ وقتی که ما از هر رفتار خود و دیگران چندین برداشت ذهنی درست می کنیم و یا وقتی از کودکی با هر رفتار ما چندین برچسب ارزشی و ضد ارزشی مختلف و گاه متضاد دریافت کرده ایم یا بر ما زده شده است در ذهن ما یک تصویری ایجاد می شود که ای تصویر مجموعه ای از این صفات و برچسب های ارزشی و ضد ارزشی است که در واقع «من یا شخصیت» را تشکیل می دهد. این هویت فکری و این شبح هیچ ماهیت واقعی ندارد. و فقط و فقط یک تصویر ذهنی است و در ما انواع و اقسام شخصیت ها را ایجاد می کند و ما تابع این تصویر ذهنی که حاصل افکار زائد و غیر واقعی و غیر اصیل است زندگی، احساس و رفتارمان را جهت می دهیم و باعث می شود بر اساس هویت اصیل انسانی زندگی نکنیم. بلکه تابع و اسیر آن زندگی کنیم. از این هویت فکری در واقع مرکزی بدنیا می آورد بنام «من ذهنی یا من فکری» یا همان «نفس» که مرکز همه شرارت ها است. البته من توضیح کوتاهش رو پیدا کردم. براتون گذاشتم کلیپهای بسیاری دارند این اقا.... ممنون از وقت و صبری که برای ما میگذارید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: این موارد، بیشتر با توهّماتِ بدون مبنا همراه است. اگر مباحث «معرفت نفس» و مراتب نفس را دنبال کنند، متوجه قضایایی که فکر میکنند، میگردند. در این مورد پیشنهاد میشود ترجمه جلد ۸ و ۹ اسفار را که تحت عنوان «معرفتِ نفس و حشر» روی سایت هست؛ مطالعه فرمایند. موفق باشید
سلام استاد وقت بخیر: برای مباحثه تربیتی کودک و نوجوان استفاده از کتب استاد عباس ولدی مناسب است یا صوت های آقای شجاعی. لطفا راهنمایی بفرمایید. و استادی گفته اند که آقای شجاعی اصل تبری در اسلام را قبول ندارند، آیا این سخن حقیقت دارد و با توجه به آن نباید از صحبت های ایشان در رابطه با مسائل تربیتی استفاده نمود؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدلله هر دو استاد مذکور از اساتید دلسوز و صاحبنظر ذیل اسلام و ائمه «علیهمالسلام» هستند. بستگی به ذوق افراد دارد که با کدامیک مسیر سلوکی خود را میتوانند طی کنند. موفق باشید
با سلام و احترام محضر استاد معظم (دام ظله العالی): از دیدگاه عقل فلسفی و عرفان نظری، فرایند خلقت در قوس نزول، از عالم عقل شروع و پس از عالم مثال، تا عالم ماده امتداد مییابد؛ لذا همه موجودات، دارای وجود عقلیاند. روایت نبوی «اول ما خلق الله نوری» با قرار گرفتن در کنار روایت «اول ما خلق الله العقل» ناظر به خلقت وجود عقلی رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم است و همانطور که پیشتر گفته شد، همه مخلوقات (اعم از مجرد و مادی)، در عالم عقل، دارای وجود عقلی میباشند. در کتاب مقام لیلة القدرى حضرت فاطمه سلام الله علیها صفحه ۳۶ آمده: «انسانها دارای نفسی هستند که در بستر بدن، حادث میشود و قبل از آن دارای یک شخصیت متعیّنی نبودهاند؛ امّا اهل بیت (علیهم السلام) علاوه بر اینها، دارای مقام نوری هستند.» با توجه به مطالب فوق، مقصود از مقام نوری که اختصاص به اهل بیت علیهم السلام دارد، چیست و دقیقاً ناظر به کدام عالم است؟ متشکرم برکاتتان مستدام باد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: مقام نوری اهل البیت «علیهمالسلام» مربوط به عالَم قبل از خلقت است که عالَم حقیقت مخلوقات میباشد، مربوط به علم خداوند. و به همین جهت آدم قبل از خلقت زمینیاش با آن انوار مقدس روبرو میشود و روایات مذکور نظر به «اولُ ما خلق الله» دارد که مربوط به تعیُّن محمدی «صلواتاللهعلیهوآله» میباشد که در واقع به یک معنا همان ظهور متعیّن عقل است. در حالیکه قبل از خلقت نوری از جنس علم خدا در میان است که حقیقت اولیای الهی است و آنجا بحث خلقت، هنوز در میان نیست. موفق باشید
سلام علیکم استاد: خدا به شما خیر بدهد ان شاءلله، راجع به کارهایی که برای کاهش عوارض واکسن توسط کارشناسان طب سنتی همچون حکیم خیراندیش مبنی بر انجام حجامت تا ۷۲ ساعت پس از زدن واکسن توصیه میشود، نظرتان چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید توصیه خوبی باشد. موفق باشید
این ترکیب جدید شورای عالی انقلاب فرهنگی را چگونه میبینید؟ چرا افرادی مثل دکتر داوری و کچوئیان و گلشنی کنار گزاشته شده اند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: امثال آقای دکتر داوری و دکتر گلشنی و دکتر ولایتی به جهت کهولت سن، واقعاً توان کار در شورایی که باید جریانهای فرهنگی کشور را رصد کند و لایحه بدهد؛ ندارند. ولی همانطور که میفرمایید امثال آقای دکتر کچوئیان، موضوعشان متفاوت است و احتمالاً باید خودشان عدم آمادگی خود را اعلام کرده باشند. موفق باشید
با سلام خدمت استاد عزیز: ۱. در مورد شرایطی که مسلم به کوفه رفت, در کتاب دکتر شهیدی بیان شده است که مسلم فردی با ایمان و پاکدلی بوده و گویا شناخت سیاسی کاملی نداشته و شناخت کاملی از چند رنگی مردم کوفه در زمان تصمیم گیری نداشته حالا سوال اینجاست که چرا امام حسین برای ارزیابی این مردم باید همچین فردی رو به سوی کوفه بفرستن؟ ۲. گفته شده وقتی حر جلوی امام رو میگیره امام حسین میگن خب بذار ما برمیگردیم (مثه اینکه به یمن میخواستن برگردن) آیا همچین نقلی درسته؟ و آیا اگر هم درسته چرا امام همچین صحبتی کردن؟ مگه نه اینکه امام برای قیام اومده بودن؟ ۲. اینکه مسلم در خانه ی شریک میتوانست عبید الله را بکشد و نکشت, آیا کار درستی بود؟ مسلم میگوید چون یاد روایت پیامبر افتادم که مرد با ایمان کسی را به ترور نمیکشد آیا این صحبت برداشت سطحی از دین و عدم شناخت صحیح از دشمن نیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در این مورد بسیار مفصل است بخصوص که جریان اُموی در لکهدارکردنِ شخصیت جناب مسلمبنعقیل بی تأثیر نبوده. به هیچ وجه نمیتوان گفت معرفت جناب مسلم نسبت به کوفه ناقص است، زیرا که کوفه ابعاد گوناگونی داشته و امکان قیام در مقابل جریان شام در او همواره فعّال بوده، هر چند عبیدالله از ضعف کوفیان توانست استفاده کند. جناب آقای دکتر محمد حسین رجبی دوانی در رابطه با شخصیت مسلم بن عقیل نکات خوبی را مطرح کردهاند. https://t.me/rajabidavani 2- در این مورد نکات نسبتاً مفصلی در کتاب «کربلا؛ مبارزه با پوچیها» شده است که خوب است به آن کتاب رجوع شود. ۳. شواهدی در میان است که اتفاقاً جناب مسلم بن عقیل نباید عبیدالله را در خانه شریک میکشت زیرا متوجه شده بودند که خانوداه شریک نگران هستند که متهم شوند شریک در خانه خود مهمان خود را به قتل رسانده است. در این مورد نیز استاد رجبی دوانی نکات قابل ملاحظهای را مطرح کردند. موفق باشید
سلام و احترام و عرض ادب خدمت استاد بزرگوار: چندی پیش سوالی خدمت شما ارسال کردم با نهایت سپاس از شما، طلبه هستم در قم و از بودنم نارضایتی دارم و شما فرمودید: همانطور که علامه حسن زاده فرموده اند که اگر خود را با معارف آشنا نکنیم گمراه می شویم و امر فرمودید تعمق در دین را داشته باشم درخواست از شما اینست که بفرمایید چه اعمالی و کتبی و... را پیش بگیرم. عاقبت بخیر ان شاءالله
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کنار دروس رسمی حوزه پس از دنبالکردن بحث کتاب «ده نکته در معرفت نفس» و بحث «برهان صدیقین» از کتاب «از برهان تا عرفان» همراه با شرح صوتی آن دو کتاب، ابتدا سراغ بحث سورههای زمر و عنکبوت و آلعمران بروید همراه با شرح صوت آنها تا إنشاءالله راه شما به سوی تفسیر المیزان باز شود و در دل آن، قرآن برایتان گشوده گردد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر میشود این موارد را در چنین فضایی از سؤال و جواب مطرح کرد، با هزاران وجوهی که دارد؟!!! تنها نظر بنده امیدی است که با حضور جناب آقای رئیسی به آینده انقلاب باید داشت. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! بر عکس نافع بن هلال که از اصحاب حضرت است و در شب عاشورا آن گفتگوها را با حضرت دارد، هلال بن نافع در جبهه دشمن است و از همان جبهه، ناظر آن صحنه بوده و همه شواهد هم حکایت از صدق گزارش او دارد بخصوص با نظر به روایت حضرت سجاد «علیهالسلام» که میفرمایند: «لَمَّا اشْتَدَّ الْأَمْرُ بِالْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِب«علیهالسلام» نَظَرَ إِلَيْهِ مَنْ كَانَ مَعَهُ فَإِذَا هُوَ بِخِلَافِهِمْ لِأَنَّهُمْ كُلَّمَا اشْتَدَّ الْأَمْرُ تَغَيَّرَتْ أَلْوَانُهُمْ وَ ارْتَعَدَتْ فَرَائِصُهُمْ وَ وَجَبَتْ قُلُوبُهُمْ وَ كَانَ الْحُسَيْنُ«علیهالسلام» وَ بَعْضُ مَنْ مَعَهُ مِنْ خَصَائِصِهِ تُشْرِقُ أَلْوَانُهُمْ وَ تَهْدَأُ جَوَارِحُهُمْ وَ تَسْكُنُ نُفُوسُهُمْ فَقَالَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ انْظُرُوا لَا يُبَالِي بِالْمَوْتِ فَقَالَلَهُمُ الْحُسَيْنُ«علیهالسلام» صَبْراً بَنِي الْكِرَامِ فَمَا الْمَوْتُ إِلَّا قَنْطَرَةٌ تَعْبُرُ بِكُمْ عَنِ الْبُؤْسِ وَ الضَّرَّاءِ إِلَى الْجِنَانِ الْوَاسِعَةِ وَ النَّعِيمِ الدَّائِمَةِ فَأَيُّكُمْ يَكْرَهُ أَنْ يَنْتَقِلَ مِنْ سِجْنٍ إِلَى قَصْرٍ».
آن وقت كه كار بر امام حسين «علیهالسلام» سخت شد، اصحاب نظر به جانب آن جناب نمودند و حالِ آن امامِ همام را به خلاف احوال خود مشاهده كردند، زيرا كه چون امر بر آنها سخت ميشد، رنگهاشان متغيّر ميگرديد و بر پشتهاشان لرزه ميافتاد و دلهاشان هراسان ميگرديد ولي آن امام «علیهالسلام» و بعضى از خواص كه در خدمت حضرت بودند، رنگ چهرهشان برافروختهتر و اندامشان آرامتر و جانهایشان آسودهتر میگشت؛ پس اصحاب به يكديگر ميگفتند حضرت را ببينيد كه از مرگ باك ندارد، آنجناب به آنها ميفرمود: صبر پيشه کنيد اى بزرگزادگان كه مرگ جز پلى كه شما را از پريشانى و بدحالى به بهشت وسيع و عيش جاويد ميرساند، چيز ديگري نيست، پس كداميك نگرانيد از اينکه از زندان به قصر رويد؟
آن اصحابی که همانند امامشان چهرههایشان درخشان و قلبهایشان آرام بود، همانهایی بودند که در شب عاشورا به حضرت عرض کردند اگر صدها مرتبه بمیریم و زنده شویم، دست از تو بر نمیداریم. زیرا متوجه بودند در چه شرایط تاریخی قرار دارند و چگونه میتوانند در تاریخی حاضر شوند که حضرت اباعبدالله «علیهالسلام» حاضر شدند که همان حق الیقینی تاریخی است.
موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: سعی نظام اسلامی آن بود که در حدّ ممکن طالبان را به نظام دولتی نزدیک کند و از تاریخ تحجّری که گرفتار آن هستند، نجات دهد. ولی نه طالبان توان چنین فهمی را دارند و نه آمریکا بنا دارد افغانستانی آرام در کنار ما شکل بگیرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بیشتر به حقیقت انقلاب فکر کنید و رهبری را به عنوان مظهر نور حضرت مهدی «عجلاللهتعالیفرجه» مدّ نظر داشته باشید تا افقی از حقیقت در مقابل شما گشوده شود و اینجا ست که عطش هرچه بیشتر نزدیکشدن به نور حقیقت، بیتابی و شوق و اشک به صحنه میآورد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به طور مشخص در ذهن ندارم ایشان چه فرمودهاند. ولی رویهمرفته به ریشهی طاغوت که طغیان است، باید توجه کرد و اینکه هرچیزی از مسیر توحید خارج شود به نوعی طاغوت است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آنجایی که متوجه شدیم طرف نیازمند است و میتوانیم نیاز او را برآورده کنیم، نباید تعلل کنیم تا نیاز خود را اظهار کند. و آن جایی هم که نمیدانیم طرف نیازمند است، اگر اظهار کرد و مطمئن به صداقت او شدیم و بتوانیم نیاز او را برآورده کنیم، واجب است که چنین کنیم. موفق باشید