باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به نظرم بد نیست سری به جزوهی «روش کار با تفسیر المیزان» بزنید. ۲. ترتیب نزول سورهها نه چندان مهم است و نه ممکن است زیرا بعضی از آیات در سورههای دیگری است که سالهای قبل آمده است. کتاب «قرآن هرگز تحریف نشده» از آیت اللّه حسنزاده در این مورد نکات خوبی دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال نباید در هیچکدام از وجوه قضیه افراط کرد. آری! همانطور که به ما فرمودهاند باید رویهمرفته از ظاهر طرف خوشمان بیاید، ولی اصرار بر صِرفِ زیبایی نباشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کاملاً همینطور است. سعی داشتم در جواب آن سؤال تذکری به سؤالکنندهی محترم داده باشم، انهم به صورت کاملاً اجمالی. اتفاقاً بعداً گفتم ای کاش متذکر آل سعود که مصداق سخن خانم هانا آرنت میباشد؛ میشدم. تأکید بنده آن است که وقتی در نظامی حقیقت یعنی توحید، به میان آید اساساً آن نوع تنگنظریها مطرح نیست، هرچند ما نیز بعضاً گرفتار آن نوع داعشیگریها هستیم، ولی کلیّت نظام، تقابل توحید با استکبار است و این است مأوای بشر امروز، و راز دفاع ما از انقلاب اسلامی در اینجا است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در قیامت، انسانها با ملکات و نیّتهایی که از قبل کردهاند، روبهرو میشوند. در آنجا تکامل به معنای ارادهای جدید معنا ندارد، تنها رفعِ حجاب در میان است از آن جهت که آنچه به دنبال آن بودند و موانع دنیایی مانع رسیدن به آنها میشده، رفع گردد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی با هر فعل و حرکتی روبهرو شویم متوجهی نقش جلالی و کبریایی حضرت حق بگردید، به نور شهود توحید افعالی منوّر شدهاید. یافتنی است و نه گفتنی. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. ذات عدالت را باید در ایمان به حقایق جستجو کرد تا حقایق معنوی مدّ نظر قرار گیرند در این حالت است که راهکارهای اقتصادیِ اسلام کاملاً جواب میدهد و سعی بنده آن است که در این رابطه تلاش شود. ۲. فکر میکنم رویهمرفته کتاب «اقتصادنا» از شهید صدر جوابگوی مطلبی که دنبال میکنید باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در بسیاری موارد، این دو واژه به جای هم بهکار میروند. بعضاً «عدل» به معنای رعایت حقوق افراد است نسبت به یکدیگر و «قسط» در نسبت رعایت حقوق در نظام اجتماعی. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفتهی هایدگر در مقالهی «پرسش از تکنولوژی» همهی مشکل فرهنگ مدرن آن است که نمیگذارد تا طبیعت، عطای خود را به بشر عطا کند. در این مورد خوب است به صوت مباحث «ماهیت عقل تکنیکی» که بر روی سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حدّاقل کتابهایی که خودِ طرفداران شاه و دربار نوشتهاند را مطالعه کنند، میفهمند چه فسادی در نظام شاهنشاهی حاکم بوده است. مثل ۱. از سید الضیاء تا بختیار از بهنود ۲. ظهور و سقوط دولت پهلوی از فردوست ۳. خاطرات علم که آقای دکتر حداد زحمت آن را کشیدهاند و از وصیتنامهی علم، قسمت مربوط به شاه را درآوردهاند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: دقیقاً همینطور است. زیرا قرآن به ما میفرماید: «واللّه ولیّ المتقین» پس مگر میشود خداوند انسانهای با تقوایی که در پشت این انقلاب ایستادهاند را، تنها بگذارد. انقلاب اسلامی سفرهی گستردهای است به وسعت بهشت، تا هرکس خواست از نعمتهای بهشتی بهرهمند شود؛ بهرهی ابدی خود را از آن برگیرد و بیانیهی گام دوم، تذکر به همین عطای چهلسالهای است که سالهای بسیار ارزشمندی در پیش روی ما گشوده است. عمده آن است که ما مأوای خود را در زیر سایهی انقلاب اسلامی انتخاب کنیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد سعی بفرمایید به خود تفاسیر رجوع کنید که میفرمایند شایعهپردازان، زیاد نیستند و آن تهمت را که به جناب عایشه زدند تا آبروی ایشان را ببرند؛ گمان نکنید برای شما شرّ است، بلکه خیر است چون اهلِ ضلالت شناخته میشوند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً نه. ولی بهتر است از دفتر مرجع تقلیدتان بپرسید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: احتمالاً مسئله همین طور بوده است که در ابتدای آن انجیل مطرح شده است و باید قابل اعتماد به حساب آید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: از چیزی گِله دارید که همه گرفتار آن هستیم. در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» راهکارهایی در میان آمده است بد نیست به آن رجوع کنید ولی کار آسانی نیست و انتظار نتیجهی سریع نداشته باشید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: رویهمرفته همینطور است مگر آنکه انسانها مانند پیامبر خدا «صلواتاللّهعلیهوآله» شیطانِ خود را مسلمان کنند و تکنیک در اختیار روحی غیر از روح غربی قرار گیرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است که میفرمایید. خواستم عرض کنم جناب بارکلی را چندان دستِ کم نگیرید از آن جهت که نکاتی را در نظریات خود مدّ نظر دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «اسماء الحسنی» که بر روی سایت هست إنشاءاللّه راهگشا است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نفس از جهت درک بدن خود علمش حضوری است ولی از آن جهت که به دست خود نگاه میکند و به دست خود علم دارد علمش حصولی است.
سلام: با عرض خسته نباشید به استاد گرامی. بسیار از سمت افراد مختلف مطرح می شود که چرا در این زمانه بدنیا آمدم و یا چرا در این خانواده بدنیا آمدم؟ آیا ما در عالم ذر انتخابی در این موضوع داریم یا اجبار است؟ به نظر می رسد با توجه به عدل الهی باید اختیاری در این موضوع داشته باشیم که زمانه ای که بدنیا می آیم و یا در انتخاب پدر و مادر خود مختار باشیم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است که میفرمایید و بحث این موضوع به طور مفصل در موضوع «اعیان ثابته» که از طریق عرفا مطرح شده، به میان آمده. آری! خداوند انتخابهای ما را جواب میدهد. در این مورد خوب است به یادداشت زیر که روی سایت هست رجوع فرمایید. https://lobolmizan.ir/special- post/498?mark=%D9%BE%DB%8C%D8%A7%D9%85%D8%A8%D8%B1 موفق باشید
بسم الله الرحمن الرحیم. خدمت استاد طاهرزاده بزرگوار سلام علیکم و رحمة الله. همان طور که مستحضر هستید، افرادی چه به ظاهر متدین و حتی روحانی (بیشتر در فرقه ضاله شیرازی ها) و چه افرادی غیر مذهبی (روشنفکرنماها) بویژه امروزه، بر تبل سکولاریسم و جدایی دین از سیاست (بخصوص نسبت به مسئله ولایت فقیه) مغرضانه یا جاهلانه می کوبند و این تفکر باطل و غیراسلامی را به شدت تبلیغ میکنند. ما اما حسب الامر رهبر معظم انقلاب امام خامنهای مدظله العالی موظفیم در راستای جهاد تبیین، با این خط فکری و انحرافی مبارزه کنیم. لهذا از حضرتعالی درخواست می شود در این مهم ما را یاری بفرمایید. استدلالات قرآنی و احادیث اهل بیت علیهم السلام که مؤید اسلام سیاسی و مسئله ولایت فقیه است قطعا مفید و کاربردی خواهد بود. بنده مطالب و استدلال هایی در مقالات و کتب مختلف خواندم اما منبعی (کتاب یا مقاله) که در این زمینه جامع و کامل کار کرده باشد (و تمام یا اکثر آیات و روایات اسلام سیاسی را شامل باشد) نیافتم. لطفا در این زمینه ما سربازان جهاد تبیین و دلسوزان اسلام و انقلاب را یاری بفرمایید. قبلا از عنایات حضرتعالی متشکریم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً در جریان هستید که حضرت امام «رضواناللهتعالیعلیه» در کتاب «ولایت فقیه» خود دلایل خوبی در این رابطه مطرح نمودهاند. در جواب سؤال شماره 32396 بحثی تحت عنوان «مبانی حکومت دینی» عرض شد که خوب است به آن بحث رجوع فرمایید. موفق باشید
سلام علیکم استاد گرامی: عذر میخوام وقت ارزشمندتان را می گیرم. خودم و جامعه اسلامی را مدیون شهدا و ایثارگران گرامی میدانم، پرسشی را که مطرح می کنم سوال از روش است هر چند که عمق تاثیرات منفی آن و همه کارها را مصداقا نمی توان بیان کرد. دو گروه یا جریان یکی زیاده خواهان با روابط ناسالم و یکی سهم خواهی فرزندان معزز جانبازان و .. و برخی ترکیب از این دو به کمک مسئولان و مدیرانی که به سفارش شدگان و دوستان شان و همچنین سهم دهی بعنوان رسیدگی به فرزندان معزز... مانع بزرگی برای استخدام و پیشرفت شغلی حتی ابراز وجود و ناامیدی افراد شایسته و پر تلاش شده اند و گاها بهمین بهانه پست های مدیریتی و کلیدی را نیز اشغال کرده اند (اصلا حق خودشان میدانند). صحبتهایی از مبارزه با گروه ویژه خواران و زیاده خواهان بعنوان عدالت میشود ولی سوال اینجاست بدتر از آن اعمال را انقلابون انجام می دهند که اگر صدایی از حلقوم کسی بلند بشه......، رسانه ایی میشه و تهمت ضد انقلاب و دین بهش میزنن و... بنظر شما که زمانی مسئولیت در بنیاد نیز داشته اید و بهتر اطلاع دارید این شیوه سهم دهی مورد تایید امام زمان روحی فداه و مقام معظم رهبری حفظه الله علیه و شهدا و امام شهدا هست؟ راه درست چیست؟ با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه موجب بقای یک نظام است به حکم «زوال الدولة باثنین، اِقبال الأراذل وإدبار الأفاضل» یعنی زوال قدرتها به خاطر دو چیز بوده است: پیش افتادن فرومایگان وکنارگذاشتن صاحبان فضیلت!! آری! حضرت امام خمینی «رضواناللهتعالیعلیه» توصیه فرمودند که فرزندان شهدا و جانبازان را امکان تحصیل بهتر برایشان فراهم شود تا چنانچه استعداد لازم در آنها هست، ظهور کند و به نحوی خلأ نبودن پدرشان از این طریق جبران گردد. ولی این به معنای سهمخواهی نیست، بلکه در رابطه با گرفتن مسئولیتها، آنچه باید مدّ نظر قرار گیرد، شایستهسالاری است. و همچنانکه رهبر معظم انقلاب «حفظهالله» فرمودند:
«این را هم ضمناً بدانیم که تصوّر اینکه این اصول برای مردم، برای کشور و برای آینده سودمند نیست، تصوّر بسیار غلط و خلاف واقعی است؛ بیانصافی محض است. ما در کشورمان در این ۴۳ سال هر جایی که پیشرفتی داشتهایم، حرکت موفّقی داشتهایم، و دست بازی داشتهایم، آنجایی بوده است که افراد انقلابی با روحیه، با مجاهدت فعّال شدهاند، وارد میدان شدهاند، کار کردهاند، پیش رفتهایم. ما در زمینهی پیشرفت علمی، در زمینهی پیشرفتهای صنعتی، پیشرفتهای فنّی، پیشرفتهای سیاسی، بخشهای گوناگون، آنجایی که افراد مؤمن، آگاه، وارد، انقلابی، وارد میدان بودند، توانستهایم پیشرفت کنیم؛ امّا هرجا کار زمین مانده، انسان نگاه که میکند، میبیند پای فرصتطلبیها در میان است، پای فساد، اشرافیگری و نگاههای غیر انقلابی، حرکتهای غیر انقلابی [در میان است]؛ اینها است که موجب میشود کارها روی زمین بماند و پیشرفت نکند. بنابراین پایبندی به اصول انقلاب، مسلّماً یکی از مهمترین وسایل و ابزارهای پیشرفت کشور و پیشرفت ملّت است؛(19/10/1400)
موفق باشید
بسم الله الرحمن الرحیم با عرض سلام و خدا قوت خدمت استاد عزیزتر از جانم: استاد طاهرزاده. با حضور در بستر انقلاب اسلامی به این باور رسیدیم و مشاهده میکنیم که جهان ما، از جهان عرفا بزرگتر شده است. در اوج آن میشود اشاره کرد به دوران دفاع مقدس و حضور گسترده ده ها میلیون نفر در تشیع پیکر سردار دلها حاج قاسم سلیمانی. طریقت سالک برای طی کردن مراتب عبودیت روشن تر گردیده است لکن هنوز حجاب های بین عبد و معبود غلیظ است و نازک نشده است. آنچه که در محیط بشر، امروز به اوج خودش رسیده، نبرد بین جاهلیت مدرنِ مجهز به صلاح علم است با عقلانیت کارآمد انقلابی. این جاهلیت مدرن است که با این صلاحِ دانش و این ابزارهای رسانه ای و تبلیغاتی عظیم که در خدمت شهوت و غضب است به جنگ با تمدن اسلامی آمده است و این دو هرگز با هم آشتی نمیکنند. امروز پرچم تمدن نوین انقلاب اسلامی به دست ماست. و وظیفه ما است که در مقابل این گفتمان و نظام جاهلیت مدرن که در مقابل ماست با صلاح عقلانیت، وحدت و ایمان ایستادگی کنیم ، برای رسیدن به آن هدف متعالی و تربیت انسان قدسی. خیلی از دوستان و عزیزان طلبه و دانشجو گله کرده اند که چرا استاد، در کنار محوریت هدف خود و برای تبین آرمان ها، در کنار نشر، تبین، سخنرانی و تفسیر(المیزان - حافظ و مولانا) در میدان عمل دور از قشر جوان اند و در یک کار تشکیلانی تراز انقلاب از ما استفاده نمیکنند و قوت کار خود را در رسالت کار خود بیشتر نمیکنند؟؟! آیا در مقابل نظام غرب و آرمانهای غربی امروز نیازمند به تشکیلات قوی متناسب با زمانه خود نیستیم؟ منتظریم یکی از بیرون بیاید و ما را در کنار هم قرار دهد و در مسیر قوت تمدن نوین اسلامی بیندازد؟َ و یا منتظریم آن عده ای از مدیران و مسئولان ناکارآمد غرب زده (چه در حوزه ها و دانشگاه ها و چه در ارگان های انقلابی) که فرو رفته در آرمانهای غربی هستند، منجی بشر باشند؟ پس اگر این جور نیستیم، چرا در میدان عمل، حاج قاسم ها دیده نمیشوند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بحمدلله متوجه نکات خوبی هستید و امیدوار باشید تا با حضور در تاریخی که با انقلاب اسلامی شروع شده است، حجابهای بین عبد و معبود، رقیق و رقیقتر شود. ۲. فکر میکنم اگر اجمال حضور تاریخی رفقا در انقلاب به مرور به تفصیل درآید هرکدام در هر جایی که هستند، حاج قاسمی خواهند بود با همان سیره و وسعتی که او داشت. وظیفه امثال بنده تذکر به رازگونگی حضور تاریخی ما میباشد که منجر به درک شخصیت نهفتهای است که در جوانان ما مستقر است به همان معنایی که راه آن حضور، پیدا شود. آری! اگر پیدا شد «تو پای به راه در نِه و هیچ مپرس / خودْ راه بگویدت که چون باید کرد».
در مجموعه یادداشتهایی که با عنوان «حاج قاسم سلیمانی و معنای حضور تاریخی ما» در سایت هست، سعی بر آن است که متوجه راهی شویم که حاج قاسم، نمادِ آن راه است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: گفت «ای برادر عقل یک دم با خود آر/ دم به دم در تو خزان است و بهار.»
آری! فطرت انسانها خداگرایی لازم را همراه با معرفت فطری دارد ولی همواره با ادامهی عبادات است که بعضا این فطرت ظهور میکند و آرام آرام به فعلیّت لازم میرسد؛ به همین جهت شریعت الهی با توجه به چنین احوالاتی که ما انسانها داریم عبادات ما را میپذیرد در عین اینکه همهی آنها با حضور قلب همراه نیست زیرا در کلیت، آن عبادات جوابگویی به فطرت است و آنچه در نهایت پیش میآید برایند آن رجوعی است که در طول زندگی نسبت به حضرت پروردگار برای انسان پیش میآید و به همین جهت نباید آن عباداتی که به ظاهر با حضور قلب همراه نیست را بی بها دانست هر چند که باید تلاش کرد شرایط غفلت نسبت به حضور قلب را به حداقل رساند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد به عنوان وظیفه فقهی باید مرجع تقلید افراد نظر بدهند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: چه اشکال دارد که در این موارد هرکدام نظر خود را داشته باشید. موفق باشید
