باسمه تعالی: سلام علیکم: دز این مورد یاد ندارم چیزی گفته باشم عمده معنایی است که از دل جملاتی که این واژه ها به کار برده میشوند به دست آید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید باید نوعی دیگر زندگی کنید. زیرا بعضاً این موانع برای تجدید نظر کلی است. البته عرض کردم شاید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در رابطه با شرایط حضور حضرت بقیة اللّه در کتاب «عالَم بقیةاللّهی» عرایضی شده است. ولی در مورد قسمت فقهی سؤال، باید از فقیه سؤال کنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: معلوم است که ابتدا، اصلِ کار آموزش ماهیگیری است ولی اگر امکان نداشت، چرا از ماهیدادن غافل باشیم؟! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در دستگاه فلسفیِ ارسطو، ما با آن اصطلاحات مثل جوهر و عرض روبهروئیم و این غیر از فیزیک جدید است که میدان دیدِ خود را نظام کهکشانیِ قابل رصد حسّی قرار داده است. آری! در همان نگاه ارسطویی هم عقول عشره قابل مناقشه است ولی نه به اعتبارِ نظام کپرنیکی، ثانیاً: در هر دستگاه فکری «معطی شیئ» نمی تواند فاقد شیئ باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همیشه برای حضور در تاریخی دیگر این تنگناها بوده و هست. فکر میکنم بحث «آیندهی ما چه آیندهای است» که صوت و متن آن بر روی سایت هست، نکاتی داشته باشد. به جواب رهبری به آقای علی خوشلفظ نظر کنید که فرمودند : این انقلاب یک چیز عجیبی است؛ حتّی شماها هم که رفتهاید در دلش و آنجور کار کردهاید، هنوز به آن اعماق و ریزهکاریهایش نرسیدهاید؛ ما که بیشتر از شما نرسیدهایم؛ خیلی این انقلاب چیز عجیبی است. این برای اربابهای دنیا، حالاحالاها دردسرها خواهد داشت؛ این اوّل کار است الان. زنده باشید. موفق باشید
سلام و عرض ارادت و توفیق روز افزون برای استاد گرامی و همه ی کسانی که در این جبهه فرهنگی فعالیت دارند. استاد دو سوال دارم اول اینکه نظرتان در مورد سخنران انقلابی (استاد احسان عبادی) چیه؟ و آیا اینکه در سخنرانی هایش بعضی از اساتید را تعریف و تمجید میکنند مثل رحیم پور ازغدی و بعضی اساتید را همینجور عیب و نقص هایشان را میگویند. مثل استاد پناهیان و رائفی پور و همیشه هم میگویند مبنای فکرتان را روی این اساتید نگذارید آیا این توصیه ها که میگن درسته؟ با تشکر دعای امام زمان بدرقه راهتان باشد
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در این مورد که میفرمایید اطلاعی ندارم ولی آنچه برای ما مسلّم است همه عزیزانی که در بستر اسلام و تشیع ذیل انقلاب و ولایت فقیه قرار دارند با همه تفاوتهایی که در بینشان هست، برای ما محترمند و وجود آنها حکایت از سعه انقلاب دارد در چهرههای مختلف. فراموش نفرمایید که انقلاب اسلامی راهی است به سوی اهدافی بلند و قدسی، حال هرکس در منزلی از منازل این راه حاضر است و در حال پیمودن بقیه راه است. بنده در عین ارادت بسیار به جناب استاد رحیمپور، در چهره اساتیدی همچون استاد پناهیان و استاد رائفیپور میبینم که به سوی کمالاتِ نهفته در انقلاب اسلامی در حرکتاند. چرا ما در امروزِ این عزیزان، فرداهایی که طلوع میکند را ننگریم؟ نظر شما را ذیلاً به روایت مشهور جناب مسروق جلب میکنم . موفق باشید
مَسْرُوقٍ قَالَ: دَخَلْتُ يَوْمَ عَرَفَةَ عَلَى الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ ع وَ أَقْدَاحُ السَّوِيقِ بَيْنَ يَدَيْهِ وَ بَيْنَ يَدَيْ أَصْحَابِهِ وَ الْمَصَاحِفُ فِي حُجُورِهِمْ وَ هُمْ يَنْتَظِرُونَ الْإِفْطَارَ فَسَأَلْتُهُ عَنْ مَسْأَلَةٍ فَأَجَابَنِي فَخَرَجْتُ فَدَخَلْتُ عَلَى الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ ع وَ النَّاسُ يَدْخُلُونَ عَلَى مَوَائِدَ مَوْضُوعَةٍ عَلَيْهَا طَعَامٌ عَتِيدٌ [طعام عتيد: معدّ حاضر (لسان العرب- عتد- ج ۳ ص ۲۷۹)] فَيَأْكُلُونَ وَ يَحْمِلُونَ فَرَآنِي وَ قَدْ تَغَيَّرْتُ فَقَالَ يَا مَسْرُوقُ لِمَ لَا تَأْكُلُ فَقُلْتُ يَا سَيِّدِي أَنَا صَائِمٌ وَ أَنَا أَذْكُرُ شَيْئاً فَقَالَ اذْكُرْ مَا بَدَا لَكَ فَقُلْتُ أَعُوذُ بِاللَّهِ أَنْ تَكُونُوا مُخْتَلِفِينَ دَخَلْتُ عَلَى الْحُسَيْنِ ع فَرَأَيْتُهُ يَنْتَظِرُ الْإِفْطَارَ وَ دَخَلْتُ عَلَيْكَ وَ أَنْتَ عَلَى هَذِهِ الصِّفَةِ وَ الْحَالِ فَضَمَّنِي إِلَى صَدْرِهِ وَ قَالَ يَا ابْنَ الْأَشْرَسِ أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ اللَّهَ تَعَالَى نَدَبَنَا لِسِيَاسَةِ الْأُمَّةِ وَ لَوِ اجْتَمَعْنَا عَلَى شَيْءٍ مَا وَسِعَكُمْ غَيْرُهُ إِنِّي أَفْطَرْتُ لِمُفْطِرِكُمْ وَ صَامَ أَخِي لِصُوَّامِكُم» در روز عرفه بر امام حسین علیه السلام وارد شدم در حالیکه کاسه هایی از سَویق (غذایی خاص) در محضر امام و اصحاب ایشان بود و قرآن ها در منازلشان بود و منتظر افطار بودند پس، در رابطه با مسأله ای از امام سؤال کردم و امام جوابم را دادند سپس خارج شدم و بر امام حسن علیه السلام وارد شدم درحالیکه در منزل ایشان سفرهایی که غذای آماده بر روی آنها گذاشته شده بود قرار داشت که مردم می آمدند و از این غذا می خوردند و با خود می بردند پس امام علیه السلام مرا دید و من دگرگون شدم سپس امام فرمودند ای مسروق چرا از غذا نمی خوری پس من گفتم ای آقای من، روزه هستم و من چیزی را به یاد می آورم پس امام فرمودند آنچه را که برایت ظاهر شده بیاد آور پس گفتم پناه می برم به خدا از اینکه شما مذهب و عقیده دیگری را اختیار کرده باشید. یعنی امام حسین (ع) روزه بود و شما مفطر هستی. امام حسن (ع) میفرماید: آیا نمیدانی که خدای متعال ما را برای تدبیر امور امت فراخوانده است؟ اگر ما یک روش را در پیش گیریم، آنگاه راه و روش دیگری برای شما جایز نخواهد بود. من افطار می کنم تا هر که خواست افطار کند و برادرم روزه می گیرد، تا هر کدامتان خواستید روزه بگیرید.
با سلام خدمت استاد عزیز: استاد عزیز بنده مباحث جهان بین دو جهان و... را دنبال کردم، خواستم لطف بفرمایید در این موارد ذیل راهنمایی بفرمایید. ۱. ما باید به قدر نیاز و نه بیشتر، از تکنولوژی استفاده کنیم و همراه آن خودسازی کنیم تا راهکار حل مشکلات جامعه و اداره ی آن از طرف خداوند افاضه شود. ۲. علم تکنولوژی مثل برق و انرژی هسته ای و سدسازی و گاز و فاضلاب و... اراده خدا بوده تا ما با ابزار او را بیابیم منتهی باید کنار ورود این علوم به قولی ضمیمه فرهنگی داشته باشد تا ما متناسب با فرهنگ وافق زندگی خود از آن بهره ببریم، چه بسا راهکار برخی مشکلات امروز ما استفاده از همان صنعت است اما نه به شکل مخرب غربی. ۳. راهکار برخی مشکلات مورد اول و راهکار برخی دیگر مورد دوم است، و در اصل ما سالیان قبل باید با سبک زندگی دینی و صحیح زمینه را برای افاضه راهکار درست زندگی و مشکلات از جانب خداوند فراهم می کردیم. و در آخر اینکه بحث دانش بنیانی که رهبر انقلاب فرمودند را باید در کدام مورد پی بگیریم؟ با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است که میفرمایید و از این جهت حقیقتاً با همه کوتاهیها و ضعفهایی که داریم باید به آیندهای که در پیش است امیدوار بود.
در موضوع استقرار در روحیهای که فرهنگِ دانشبنیان بر ما و جامعه ما به ظهور آید، باید جدّی فکر کرد زیرا دانشبنیانی که ما در فضای تاریخیِ انقلاب اسلامی به دنبال آن هستیم و إنشاءالله به ظهور میآید و ما را به نتایج درخشان میرساند جمعِ بین روحیه علمی و کند و کاو در دلِ طبیعت است برای کشف استعدادهای آن همراه با روحیه قدسی. و به همین جهت بنده جناب شیخبهائی را نمادِ فرهنگ دانشبنیان دانستم از آن جهت که شخصیت علمی و ریاضیدانی و معماری را در کنار حکمت و عرفان در خود جمع کرده بود. ما نیز در هر کجا که هستیم چه زنان خانهدارمان و چه مهندسین و چه مسئولین کشور در هر ردهای که هستند باید متوجه باشند روحیهای تحت عنوان «دانشبنیان» به سوی آنها آمده است تا در خود شخصیتی را دنبال کنند که همواره آن شخصیت، جمعِ بین وجوه قدسی آنها در عین حضور علمی باشد، حتی با نرمافزارهای تلفن همراه خود فعالیتهای علمی خود را در راستای وجه قدسیشان قرار دهند؛ که این کمترین کاری است که باید نسبت به آن بیتفاوت نبود و نباید بهانه آورد که مثلاً دوره ما گذشته است و یا ما وظیفه بچهداری و خانهداری را به عهده گرفتهایم. نه! روحیه «دانشبنیان» در همه جا باید ما را در بر گیرد و انسانی متولد شود که از یک طرف کمتر از جناب ادیسون نیست و از طرف دیگر زنان ما کمتر از بانو امین و مردان ما کمتر از علامه طباطبایی نباشند. موفق باشید
بسم الله الرحمن الرحیم با عرض سلام و خدا قوت خدمت استاد عزیزتر از جانم: استاد طاهرزاده. با حضور در بستر انقلاب اسلامی به این باور رسیدیم و مشاهده میکنیم که جهان ما، از جهان عرفا بزرگتر شده است. در اوج آن میشود اشاره کرد به دوران دفاع مقدس و حضور گسترده ده ها میلیون نفر در تشیع پیکر سردار دلها حاج قاسم سلیمانی. طریقت سالک برای طی کردن مراتب عبودیت روشن تر گردیده است لکن هنوز حجاب های بین عبد و معبود غلیظ است و نازک نشده است. آنچه که در محیط بشر، امروز به اوج خودش رسیده، نبرد بین جاهلیت مدرنِ مجهز به صلاح علم است با عقلانیت کارآمد انقلابی. این جاهلیت مدرن است که با این صلاحِ دانش و این ابزارهای رسانه ای و تبلیغاتی عظیم که در خدمت شهوت و غضب است به جنگ با تمدن اسلامی آمده است و این دو هرگز با هم آشتی نمیکنند. امروز پرچم تمدن نوین انقلاب اسلامی به دست ماست. و وظیفه ما است که در مقابل این گفتمان و نظام جاهلیت مدرن که در مقابل ماست با صلاح عقلانیت، وحدت و ایمان ایستادگی کنیم ، برای رسیدن به آن هدف متعالی و تربیت انسان قدسی. خیلی از دوستان و عزیزان طلبه و دانشجو گله کرده اند که چرا استاد، در کنار محوریت هدف خود و برای تبین آرمان ها، در کنار نشر، تبین، سخنرانی و تفسیر(المیزان - حافظ و مولانا) در میدان عمل دور از قشر جوان اند و در یک کار تشکیلانی تراز انقلاب از ما استفاده نمیکنند و قوت کار خود را در رسالت کار خود بیشتر نمیکنند؟؟! آیا در مقابل نظام غرب و آرمانهای غربی امروز نیازمند به تشکیلات قوی متناسب با زمانه خود نیستیم؟ منتظریم یکی از بیرون بیاید و ما را در کنار هم قرار دهد و در مسیر قوت تمدن نوین اسلامی بیندازد؟َ و یا منتظریم آن عده ای از مدیران و مسئولان ناکارآمد غرب زده (چه در حوزه ها و دانشگاه ها و چه در ارگان های انقلابی) که فرو رفته در آرمانهای غربی هستند، منجی بشر باشند؟ پس اگر این جور نیستیم، چرا در میدان عمل، حاج قاسم ها دیده نمیشوند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بحمدلله متوجه نکات خوبی هستید و امیدوار باشید تا با حضور در تاریخی که با انقلاب اسلامی شروع شده است، حجابهای بین عبد و معبود، رقیق و رقیقتر شود. ۲. فکر میکنم اگر اجمال حضور تاریخی رفقا در انقلاب به مرور به تفصیل درآید هرکدام در هر جایی که هستند، حاج قاسمی خواهند بود با همان سیره و وسعتی که او داشت. وظیفه امثال بنده تذکر به رازگونگی حضور تاریخی ما میباشد که منجر به درک شخصیت نهفتهای است که در جوانان ما مستقر است به همان معنایی که راه آن حضور، پیدا شود. آری! اگر پیدا شد «تو پای به راه در نِه و هیچ مپرس / خودْ راه بگویدت که چون باید کرد».
در مجموعه یادداشتهایی که با عنوان «حاج قاسم سلیمانی و معنای حضور تاریخی ما» در سایت هست، سعی بر آن است که متوجه راهی شویم که حاج قاسم، نمادِ آن راه است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مخیلبودن شعر بحثی نیست، بحث در خیالی است که متعالی است یا خیالی که منجر به اشعاری میشود که قرآن در وصف شاعران آن اشعار میفرماید: «وَالشُّعَرَاءُ يَتَّبِعُهُمُ الْغَاوُونَ» و شاعران را گمراهان پيروى مىكنند. و این غیر از آن است که رسول خدا «صلواتاللهعلیهوآله» فرمودند: إنَّ مِنَ الشِّعرِ لَحِكمَةً ؛ برخى از شعرها حكمت است. آری! «آن خیالاتی که دام اولیاست / عکس مه رویان بستان خداست» .
با توجه به فرمایش رسول خدا«صلواتاللهعلیهوآله» میتوان فهمید امکان آنکه شاعر در تأیید الهی شعر بسراید، هست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان از یک طرف باید در فضای خوف و رجا خود را قرار دهد و در چنین فضایی با خدا مأنوس باشد تا نه از رحمت خدا مأیوس گردد و نه نسبت به اعمال خود مغرور شود. با اینهمه به حکم «سبقت رحمتی غضبی» که حضرت حق فرمودند رحمت من بر غضبم سبقت دارد؛ امید به رحمت پروردگار باید بیشتر باشد. به نظر بنده روش مرحوم دولابی روش خوبی است. سه جلد کتاب «مقالات» آیت الله شجاعی نیز در این مورد نکات خوبی دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آقای دکتر پورحسن چنین فردی نیستند که با چنین واژههایی از ایشان نام ببریم. این نوعی بدبینی اخلاقی است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. حضور انقلاب اسلامی خود به خود نقش غیر قابل پذیرش تمدن غرب برای جهانیان را روشن و روشنتر کرده و میکند. ۲. ظهور حضرت و حاکمیت امام معصوم، بلوغ جهان بشری را به همراه دارد. أجل مسمای آن به تمامشدنِ تاریخ این جهان میانجامد. اعمال ما زمینه ظهور و حاکمیت حضرت را فراهم میکند و در همین راستا معلوم است که در سرنوشت امروز و فردای ما مؤثر است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اصل سخن همان است که میفرمایید. آری! قرض الحسنه در راستای رفع نیاز ضروری قرضگیرنده است، ولی موضوع سرمایهگذاری جهت کارآفرینی هم در جای خود نوعی جهاد است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: روحی که بتواند همچون جناب حافظ، آن لسان الغیب، هویت وجودی و ازلی انسان را متذکر شود، نیاز این زمانه است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده در جای خوبی ایستادهاید و بنده هم چنین تجربههایی داشتهام. به هیچ وجه هیچکدام از ادیان را مردود نمیدانم ولی به نظر بنده اسلام به جهت آنکه در عین حضور تاریخیِ آخرالزمانیاش که باید جوابگوی نیاز این انسان باشد، جامعیت فوقالعادهای دارد و واقعبینیهای آن را نباید حمل بر خشونت نمود. کافی است مدتی در آیات آن تدبّر شود تا مُهیمنبودن آن نسبت به سایر ادیان احساس گردد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آن علمی، علم است که نافع باشد و ما را از عمل باز ندارد. ولی حرصِ به داناشدن، خودش در جای خود حجاب است. انسان خودش باید متوجهی این امر باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن میفرماید «انّ الحسنات، یذهبن السّیئات» انجام اعمال نیک که شریعت متذکر آن است، انسان را در بستر عنایات الهی قرار میدهد و شخصیت او را در ابعاد دیگر نیز متعالی میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد میشود کتاب «فرزندم؛ اینچنین باید بود» را جهت تفکر در این موارد مطالعه فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف خوبی است. آری! استاد سلوکی راه را میشناسد و متذکر راه میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده این موارد با نوعی توهّم و القائات روانی همراه است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است. نسبت به این عالم، زمان محسوب میشود و نسبت به جان ما، ملکوت است که گشوده شده. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان به لطف الهی به جایی میرسد که خدا را جانِ جانِ خود مییابد. به گفتهی جناب عطار:
ای جان جان جانم تو جان جان جانی
بیرون ز جان جان چیست آنی و بیش از آنی
پی میبرد به چیزی جانم ولی نه چیزی
تو آنی و نه آنی یا جانی و نه جانی
موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: از حضرت امیرالمؤمنین «علیهالسلام» و نیز از سایر ائمه به صورتهای مختلف آن روایت وارد شده است که پیامبر «صلواتاللّهعلیهوآله» فرمودند: «قَطَعَ ظَهْرِي اثْنَانِ عَالِمٌ مُتَهَتِّكٌ وَ جَاهِلٌ مُتَنَسِّكٌ هَذَا يَصُدُّ النَّاسَ عَنْ عِلْمِهِ بِتَهَتُّكِهِ وَ هَذَا يَصُدُّ النَّاسَ عَنْ نُسُكِهِ بِجَهْلِه»(بحار الأنوار، ج۱، ص: ۲۰۸» عالم و دانشمند پرده در و بىباك و جاهل و نادان زاهد و پارسا پشت مرا شكست (بخلاف خواسته خدا و رسول رفتار مينمايند) جاهل مردم را به زهد و پارسائيش فريب ميدهد، و عالم به پردهدرى و بىباكيش. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینکه ملاحظه میکنید با چنین موانعی روبهرو هستید، باید امیدوار باشید که در راه رجوع به خداوند قرار دارید. بنابراین باید با مقاومت، همان راه را ادامه دهید و معلوم است که او کار خود را میکند، ماهم باید کار خود را بکنیم و به خاطر وسوسههای او مأیوس نشویم تا او را مأیوس کنیم. موفق باشید