بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
25908
متن پرسش
سلام علیکم: چرا با اینکه آیات انفسی مهم تر از آیات آفاقی هستند در قرآن بیشتر توصیه به تفکر در آیات آفاقی شده؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال در آیات آفاقی هم انسان خود را دنبال می‌کند. در طلوع خورشید یعنی نوری از انوار نبوت در تو در حالِ طلوع است و در غروب خورشید یعنی به روزی دیگر و به قیامت بعد از این دنیا نظر کن. موفق باشید

24961
متن پرسش
سلام استاد عزیزم: یه نفر اومد گفت استاد طاهرزاده بحثاشون تو آسمونه در صورتی که ما روی زمینیم و برای مسائل زمینیمون راه کار میخوایم. پاسخ شما چیه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر می‌شود از وجهِ آسمانیِ خود که در عهد الست با خداوند مأنوس شده، غافل شد؟! پیامبر خدا «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» آمده‌اند تا با زبان خدا به ما بفرمایند: «أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يَا بَنِي آدَمَ أَنْ لَا تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ» اى فرزندان آدم مگر با شما عهد نكرده بودم كه شيطان را مپرستيد زيرا وى دشمن آشكار شماست(یس/60). موفق باشید

33062

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و درود: در احتیاج بشر به نبوت تخصصی ترین و کاملترین کتابها را معرفی کنید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: علامه طباطبایی در جای‌جای تفسیر المیزان در این مورد نکات ارزشمندی را مطرح کرده‌اند. در ضمن کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» که روی سایت هست در این مورد می‌تواند مفید باشد بخصوص که سعی شده نکات مدّ نظر تفسیر المیزان نیز بیان شود. کتاب «چه نیازی به نبی» که روی سایت هست نیز تذکراتی در این مورد دارد. موفق باشید

33008

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد وقت شما بخیر باشه. سوالم در باره احادیث دشمن اهل بیت و طیب مولد بود افرادی در این فضاهای مجازی شروع می کنن به توهین به برای مثال خلیفه اول - دوم - سوم - عایشه که اینها قطعا دشمن اهل بیت هستند - اینها زنازاده هستند ما فرزندانمان را با دوست داشتن على ابن ابى طالب امتحان مى کردیم، و چون مى دیدیم یکى از آنها على ابن ابى طالب (رضی الله عنه) را دوست ندارد، مى فهمیدیم از ما نیست و از راه حلال به دنیا نیامده است هرچه صحبت می کنی - سخن رهبری برای عدم توهین رو براشون میاری قبول نمی کنن لَا یَقْتُلُ النَّبِیِّینَ وَ لَا أَوْلَادَهُمْ إِلَّا أَوْلَادُ الزِّنَا ــــ به قتل نمی رساند انبیاء و فرزندان انبیاء را مگر اولاد زنا.» (بحارالأنوار، ج27 ،ص240) برای مثال می گیم خب در باره قابیل که هابیل را به قتل رساند چه می گویید - در باره دشمنان ائمه علیه اسلام که گاها خود فرزند امام بودند چه می گین؟ استاد لطفا تبیین دقیق این قضیه رو بفرمایید. قبلا مطالبی در باره عدم طیب مولد دشمنان اهل بیت بیان کرده بودین ولی اون فقط درباره امثال یزید و ابن زیاد و... بود.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: احتمالاً آن قسمت از دعا مربوط به کسانی است که با روبروشدن با حضرت علی «علیه‌السلام» و اهل البیت «علیهم‌السلام» و نظر به سجایای آن‌ها باز به آن‌ها دشمنی بورزند حتی آن‌هایی که تحت تأثیر دشمنان گرفتار دروغ‌ها و فریب‌های دشمنان باشند از جمله کسانی که در فضای حاکمیت بنی‌امیه و بنی‌عباس دشمنی ورزیدند، از این قاعده مستثنی هستند مثل جعفر عموی حضرت مهدی «عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» و یا آن زیدی که برادر حضرت رضا «علیه‌السلام» می‌باشد. موفق باشید

32342
متن پرسش

سلام استاد جان: التماس دعا دارم این ماه شریف. استاد در خصوص خطبه ۸۰ نهج البلاغه، دلیل این بیانات حضرت امیر رو متوجه نمی شم. اگر بگوییم منظور حضرت عایشه است، خب چرا جمع بستن و فرمودن نساء؟ یا حداقل می‌فرمودن برخی نساء. در عین حال که اگر بعد از جنگ جمل این خطبه ایراد شده باشه و منظور حضرت عایشه باشه ولیکن در حرفهاشون کل زنها رو زیر سوال برده باشن، العیاذ بالله انگار از روی عصبانیت یه چیزی گفتن، و این با آیه «ما ینطق علی الهوا» هم خوانی نداره، اگر هم واقعا منظور حضرت بی عقلی خانم‌هاست، آیا به صرف مرد بودن ابوجهل عاقل تر از حضرت زهرا سلام الله علیها بوده العیاذبالله؟ یزید عاقلتر از حضرت زینب بوده؟ این صحبت‌ها اگر بیانات حضرت امیر باشن واقعا توجیه پذیر نیستند و من به عنوان یک زن که حافظه تاریخی ام پر است از ضعیفه و... قلبم درد می‌گیرد از اینکه امام محبوبم چنین نگاهی از زن داشته باشد. متشکرم از بذل وقتتون استاد مهربان

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به آیه 97 سوره نحل که می‌فرماید: «مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَىٰ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً ۖ وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ» و با توجه به سخنان حضرت علی «علیه السلام» در جای جای نهج‌البلاغه که نشان می‌دهد آن حضرت تسلط کامل بر ابعاد قرآنی دارند؛ باید جایگاه خطبه مذکور را در فضای تاریخی‌اش  مدّ نظر قرار داد. بخصوص که سید رضی نیز متذکر می‌شوند آن خطبه، بعد از جنگ جمل ایراد شده و حضرت بنای برخورد مستقیم با همسر پیامبر را نداشته‌اند، لذا به اشاره سخن گفته‌اند. نمونه‌های این نوع سخن‌گفتن را در شخصیت حضرت امام خمینی نیز ملاحظه می‌فرمایید. مثلاً یک‌جا فرمودند شیاطین بر سر جای خود بنشینند؛ و منظور نماینده خاصی بود ولی نمی‌خواستند مستقیماً نام او را ببرند. در کتاب «زن؛ آن‌گونه که باید باشد» سؤال و جوابی مطرح شده که در رابطه با سؤال جنابعالی می‌تواند مفید باشد:

سؤال: گاه شبهاتي راجع به جايگاه زن در اسلام مطرح مي‌شود و به آياتي از قبيل 5 و 6 سوره مؤمنون ، 24 سوره نساء و 14 سوره آل عمران و آياتی که مضموني به ظاهر مردسالار دارد استناد شده و مي‌گويند در خطبه 80 نهج‌البلاغه زنان افرادي کم عقل خوانده شده‌اند يا به علت عادت ماهيانه که امري غير ارادي است براي آنها نقص در ايمان قائل شده‌اند. لطفاً راجع به خطبه حضرت و آيات نامبرده توضيح بفرماييد.

جواب: در مورد خطبه ۸۰ نهج‌البلاغه که سید رضی صراحت دارد که پس از جنگ جمل ایراد شده و با توجه به این‌که روش سید رضی تقطیع‌کردن خطبه‌های حضرت بوده و قسمت‌هایی را می‌آورده که جنبه‌ی بلاغت آن زیاد بوده معلوم می‌شود عایشه مورد خطاب است. به گفته‌ی آیت‌الله‌جوادی این خطبه هیچ پایگاهی ندارد، چون برهان‌هایی می‌آورد که خود را نقض می‌کند، لذا به اهلش وا می‌گذاریم. برای آن‌که فرهنگ قرآن را در مورد زنان بدانیم باید آیات زیادی را مدّ نظر قرار دهیم، در ضمن در رابطه با موضوع کنیزان که در جنگ اسیر می‌شدند و به عنوان غنائم جنگی خرید و فروش می‌شدند، لازم است مفصلاً بحث شود، همین قدر بدانید که اسلام با ورود آن‌ها در خانواده‌ی یک مرد مسلمان نه‌تنها پناهی برای او ایجاد می‌کرد و جلوی فحشاء گرفته می‌شد، زمینه‌ی مادرشدن او پیش می‌آمد و جهت شخصیت او تغییر می‌کرد که البته شرح آن احتیاج به بحث طولانی دارد. اما در مورد شخصیت زن در اسلام، عنایت داشته باشید ابتدا باید آیات صریح را که موضوع را روشن می‌کند مورد توجه قرار داد و سپس بقیه‌ی آیات را بر مبنای آن‌ها تحلیل نمود.

در ضمن در رابطه سؤال شماره 32126 که فرموده بودید؛ خوب است به سؤال 32347 رجوع فرمایید. موفق باشید

    

32294

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب خدمت استاد بزرگوا:  در پاسخ به سوال ۳۲۲۹۰ استاد فرموده‌اند که اسلام هرگز یهودیان و مسیحیان را به اسلام دعوت نکرده. این فرمایش استاد و اکتفا به آیه ذکر شده در پاسخ برای بنده بسیار عجیب بود این همه آیه للعالمین نذیرا، لانذرکم به و من بلغ و... چطور نادیده گرفته شد؟ مگر برای تنزیه و دفاع از هیدگر که متفکر قابل احترامی است می‌توان منکر عمومیت دعوت اسلام شد؟! حتی ماجرای مباهله در ادامه دعوت نصارای نجران به اسلام رخ داد. جسارت بنده را ببخشید استاد عزیز.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در دفاع از هایدگر و امثال ایشان نیست. در این مورد خوب است نگاه علامه طباطبایی را در المیزان دنبال بفرمایید لااقل سری به آیه «إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ ۗ» (آل‌عمران/19) در المیزان بزنید و یا این‌که قرآن می‌فرماید: « لَيْسُوا سَواءً مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ أُمَّةٌ قائِمَةٌ يَتْلُونَ آياتِ اللَّهِ آناءَ اللَّيْلِ وَ هُمْ يَسْجُدُونَ (113)/آل‌عمران) آنها همه يكسان نيستند؛ از اهل كتاب، جمعيّتى هستند كه (به حق و ايمان) قيام مى‌‏كنند؛ و پيوسته در اوقات شب، آيات خدا را می‌خوانند؛ در حالى كه سجده می‏‌نمايند.

موضوع مباهله، محاجّه با مسیحیان نجران است که منکر دلایل قرآنی بودند که آن‌ها حضرت عیسی «علیه‌السلام» را فرزند خدا می‌دانستند و قرآن او را مخلوق خدا می‌داند. در این مورد در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» عرایضی شده است که عیناً آن مطالب ذیلاً خدمتتان ارسال می‌شود: موفق باشید

در موضوع آیه مباهله

بخش با صفاي «نجران» با هفتاد دهکده‌ي تابع خود، در نقطه‌ي مرزي حجاز و يمن قرار گرفته است. در آغاز طلوع اسلام، اين نقطه تنها منطقه‌ي مسيحي‌نشين حجاز بود که به دلايلي از بت‌پرستي دست کشيده و به آئين مسيح گرويده بودند.

پيامبر اسلام به آن ها نامه ای به این صورت نوشتند: «به نام خداي ابراهيم، اسحاق و يعقوب.(اين نامه اي است) از محمد پيامبر خدا به اسقف نجران: خداي ابراهيم و اسحاق و يعقوب را حمد و ستايش مي‌کنم، و شما را از پرستش «بندگان»، به پرستش «خدا» دعوت مي‌نمايم. شما را دعوت مي‌کنم که از ولايت بندگان خدا خارج شويد و در ولايت خداوند وارد آئيد، اگر دعوت مرا نپذيرفتيد (لااقل) بايد به حکومت اسلامي ماليات (جزيه) بپردازيد (که حکومت در برابر اين مبلغ کم ، از جان و مال شما دفاع مي‌کند) و در غير اين صورت به شما اعلام خطر مي شود.

نمايندگان پيامبر که حامل نامه بودند، وارد نجران شده و نامه پيامبر را به اسقف مسيحيان نجران دادند. وي نامه را با دقت خواند و براي تصميم، شورايي مرکب از شخصيت‌هاي بارز مذهبي و غير مذهبي تشکيل داد. شورا نظر داد که گروهي به عنوان «هيئت نمايندگي نجران» به مدينه بروند، تا از نزديک با پيامبر(ص) ديدار کرده، دلائل نبوت ايشان را مورد بررسي قرار دهند. بدين ترتيب، شصت تن از ارزنده‌ترين و داناترين مردم نجران انتخاب گرديدند، که در رأس آنان سه تن از پيشوايان مذهبي قرار داشت: به نام‌های «ابو حارثه‌ي بن علقمه»، اسقف اعظم نجران که نماينده‌ي رسمي کليساهاي روم در حجاز بود و عبدالمسيح، رئيس هيئت نمايندگي که به عقل، تدبير و کارداني شهرت داشت و «اَيهَم»، که فردي کهنسال و يکي از شخصيت‌هاي محترم ملت نجران به‌شمار مي‌رفت.

مذاکره‌  نمايندگان نجران

بالاخره نمايندگان نجران، به ديدار پيامبر اکرم( ص)آمده و به مذاکره پرداختند، پيامبر(ص) فرمودند: من شما را به آئين توحيد، پرستش خداي يگانه و تسليم در برابر اوامر او دعوت مي‌کنم. سپس آياتي چند از قرآن براي آنان تلاوت نمود.

نمايندگان نجران گفتند: اگر منظور از اسلام، ايمان به خداي يگانه‌ي جهان است، ما قبلاً به او ايمان آورده و به احکام وي عمل مي‌نمائيم. پيامبر اکرم (ص)فرمودند: اسلام علائمي دارد و برخي از اعمال شما، حاکي است که به اسلام واقعي نگرويده‌ايد. چگونه مي‌گوييد که خداي يگانه را پرستش مي‌کنيد، حال آن‌که شما صليب را مي‌پرستيد، از خوردن گوشت خوک پرهيز نمي‌کنيد و براي خدا فرزند قائليد؟ نمايندگان نجران گفتند: ما او را (مسيح) خدا مي‌دانيم زيرا او مردگان را زنده کرد و بيماران را شفا بخشيد، و از گِل پرنده‌اي ساخت و آن را به پرواز درآورد، و تمام اين اعمال حاکي است که او خدا است. پيامبر اکرم(ص)فرمودند: نه! او بنده‌ي خدا و مخلوق او است، که خدا او را در رحم مريم قرار داد و اين قدرت و توانايي را خدا به او داده است. يکي از نمايندگان نجران گفت: آري او فرزند خدا است زيرا مادر او مريم، بدون اين‌که با کسي ازدواج کند، او را به دنيا آورده است. پس پدر او خداي جهان مي‌باشد.

در اين هنگام، وحي شد که: «إِنَّ مَثَلَ عيسى‏ عِنْدَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ قالَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ»[1] وضع حضرت عيسي از اين نظر مانند حضرت آدم است که او را با قدرت بي‌پايان خود، بدون اين‌که داراي پدر و مادري باشد از خاک آفريد. اگر نداشتن پدر دليل بر اين باشد كه عيسى فرزند خدا است، پس حضرت آدم براى اين انتساب شايسته‌تر است، زيرا او نه پدر داشت و نه مادر. گفتگو ادامه يافت و پس از اصرار دو طرف بر حقانيت عقايد خود آيه نازل شد که: «فَمَنْ حَاجَّكَ فيهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَكُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَكُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكاذِبينَ»[2] هرگاه بعد از علم و دانشى كه (درباره‌ي مسيح) به تو رسيده، (باز) كسانى با تو به محاجّه و ستيز برخيزند، به آن‌ها بگو: «بياييد ما فرزندان خود را دعوت كنيم، شما هم فرزندان خود را؛ ما زنان خويش را دعوت نماييم، شما هم زنان خود را؛ ما از نفوس خود دعوت كنيم، شما هم از نفوس خود؛ آن‌گاه مباهله كنيم؛ و لعنت خدا را بر دروغگويان قرار دهيم.

طرفين به فيصله‌دادن مسئله از طريق مباهله آماده شدند و قرار بر اين شد که فرداي آن روز براي اثبات حقانيت خود مباهله نمايند. وقت مباهله فرا رسيد . قبلاً پيامبر و هيئت نمايندگيِ نجران، توافق کرده بودند که مراسم مباهله در نقطه‌اي خارج از شهر مدينه، در دامنه‌ي صحرا انجام بگيرد. پيامبر از ميان مسلمانان و بستگان خود، فقط چهار نفر را برگزيد که در اين حادثه‌ی تاريخي شرکت نمايند. اين چهار تن، جز علي‌بن‌ابي‌طالبu، فاطمهi و حسن و حسين«عليهماالسلام» نبودند، زيرا در ميان تمام مسلمانان نفوسي پاک‌تر، و ايماني استوارتر از ايمان اين چهار تن، وجود نداشت.

پيامبر(ص)، فاصله‌ي منزل و نقطه‌اي را که قرار بود در آن‌جا مراسم مباهله انجام گيرد، با وضعي خاص طي نمود. او در حالي رهسپار محل قرار شد که حضرت حسين(ع) را در آغوش و دست حضرت حسن(ع) را در دست داشت، فاطمه(س)به دنبال آن حضرت و علي‌بن‌ابي‌طالب(ع) پشت سر وي حرکت مي‌کردند؛ پيامبر(ص),اين چنين گام به میدانِ مباهله نهاد، او پيش از ورود به میدان «مباهله» ، به همراهان خود گفت: من هر وقت که دعا کردم ، شما دعاي مرا با گفتن آمّين بدرقه کنيد.

سران هيئت نمايندگي نجران، پيش از آن‌که با پيامبر(ص)روبه‌رو شوند به يکديگر مي‌گفتند: هرگاه ديديد که «محمد»، افسران و سربازان خود را به میدان مباهله آورد، و شکوه مادي و قدرت ظاهري خود را نشان ما داد در اين صورت، وي فردي غير صادق است و اعتمادي به نبوت خود ندارد. ولي اگر با فرزندان و جگر گوشه‌هاي خود به «مباهله» بيايد و با وضعي وارسته از هر نوع جلال و جبروت مادي، رو به درگاه الهي گذارد؛ پيداست که پيامبري راستگو است و به قدري به خود ايمان و اعتقاد دارد که نه تنها حاضر است خود را در معرض نابودي قرار دهد، بلکه با جرأت هر چه تمام‌تر، حاضر است عزيزترين و گرامي‌ترين افراد نزد خود را، در معرض فنا و نابودي قرار دهد.

سران هيئت نمايندگي در اين گفتگو بودند که ناگهان، چهره‌ي نوراني پيامبر اکرم(ص) با چهار تن ديگر نمايان گرديد. همگي با بهت و حيرت به چهره‌ي يکديگر نگاه کردند، و از اين‌که او فرزندان معصوم و بي‌گناه، و يگانه دختر و يادگار خود را به صحنه‌ي مباهله آورده؛ انگشت تعجب به دندان گرفتند. آنان دريافتند که پيامبر، به دعوت و دعاي خود اعتقاد راسخ دارد وإلاّ يک فرد مردّد، عزيزان خود را در معرض بلاي آسماني و عذاب الهي قرار نمي دهد.

اسقف نجران گفت: من چهره‌هائي را مي‌بينم که هرگاه دست به دعا بلند کنند و از درگاه الهي بخواهند که بزرگ‌ترين کوه‌ها را از جاي بکند، فوراً آن کوه‌ها کنده مي‌شوند. بنابراين، هرگز صحيح نيست ما با اين افراد ِ با فضيلت، مباهله نمائيم؛ زيرا بعيد نيست که همه‌ي ما نابود شويم، و ممکن است دامنه‌ي عذاب گسترش پيدا کند، همه‌ي مسيحيان جهان را بگيرد و در روي زمين حتي يک مسيحي باقي نماند.

هيئت نمايندگي با ديدن وضع يادشده، وارد مشورت شدند و به اتفاق آراء تصويب کردند که هرگز وارد مباهله نشوند، آنان حاضر شدند که هر سال مبلغي به عنوان «جزيه» (ماليات سالانه) بپردازند و در برابر آن، حکومت اسلامي از جان و مال آنان دفاع کند. پيامبر اکرم(ص) رضايت خود را اعلام کرد و قرار شد آن‌ها هر سال در ازاي پرداخت مبلغي جزئي، از مزاياي حکومت اسلامي برخوردار گردند.

سپس پيامبر اکرم(ص)فرمودند: عذاب، سايه‌ي شوم خود را بر سر نمايندگان مردم نجران گسترده بود و اگر از درِ ملاعنه و مباهله وارد مي‌شدند، صورت انساني خود را از دست داده، در آتشي که در بيابان برافروخته مي‌شد، مي‌سوختند و دامنه‌ي عذاب به سرزمين «نجران» نيز کشيده مي‌شد.

چنانچه ملاحظه فرموديد پيامبر خدا(ص) در ازاء فرزندان، امام حسن و امام حسين«عليهماالسلام» را آوردند و در ازاء زنان، تنها حضرت فاطمه(س)را آوردند و در ازاء «نَفْس‌ها» فقط حضرت علي(ع) را آوردند. و اين حکايت از آن دارد که تنها اين‌ها بودند که شايستگي جعل لعنت خدا را بر کاذبين داشتند و نکته‌ي مهم آن‌که به‌جاي نفس‌ها، رسول خدا(ص) فقط علي(ع) را آوردند که حکايت از آن دارد علي در حکم نفس و جان رسول خدا(ص) هستند.

 

[1] - سوره‌ي آل عمران، آيه‌ي ۵۹.

[2] - سوره‌ي آل عمران، آيه‌ي ۶۱ .

31809
متن پرسش

سلام: شاید بیش از صد بار برای یک گناه توبه کردم و توبه را شکستم، از خداوند نا امید نیستم ولی از خودم نا امید شدم، خسته شدم از توبه کردن، هر چه می‌خواهم خودم را در جهان انقلاب اسلامی حاضر کنم نمی‌شود دو سوال دارم: ۱. چکار کنم که از این مشکل رهایی پیدا کنم حال خرابی دارم. ۲. آیا این نا امیدی از خودم در اصل همون نا امیدی از خداست؟

 

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! مگر به ما نفرمودند:
باز آ باز آ هر آنچه هستی باز آ
گر کافر و گبر و بت‌پرستی باز آ
این درگه ما درگه نومیدی نیست
صد بار اگر توبه شکستی باز آ
خداوند دوست دارد که توّاب بودن خود را به بندگانش بنمایاند. تعجب نمی‌کنید که چگونه بعد از هر گناهی میل توبه کردن در شما می‌افتد، آیا این قصه تجلی نور حضرت توّاب نیست که می‌خواهد همچنان‌که او به سوی شما می‌آید، شما به سوی او روید تا شما را در بر بگیرد و مزه زندگی را، آری! مزه زندگی را با بندگی او به شما بچشاند؟ همین‌که توبه می‌کنید مطمئن باشید پس خداوند دست از سر شما بر نداشته و شما را به خود وانگذاشته. معلوم است هنوز شمایید و انس با خدا، گناهان، مهمان‌های ناخوانده‌ای هستند که بالاخره نمی‌توانند در قلب شما جا خشک کنند. موفق باشید     

 

31546
متن پرسش
سلام و ادب خدمت استاد بزرگوار: نمی دانم چرا با اینکه کتاب‌های شما رو مطالعة کردم و فلسفه و عرفان کار کردم معنای تکوین و تشریع را خوب نفهمیدم و ربط این دو. لطفا معنای تکوین و تشریع را بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در «بودن» و «شدن» است آن‌جا که بودنِ ما در میان است مثل زن بودن یا مرد بودن، تکوین مطرح است و آن‌جایی که زنِ خوب شدن و یا مردِ خوب شدن در میان است، تشریع مطرح است. موفق باشید

30807

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: شما فرمودید هیچ کجای قرآن نداریم که به اهل کتاب گفته باشد بیایید مسلمان شوید، ولی در عوض آن در آیه 85 سوره ال عمران گفته «هر کس غیر از دین اسلام را انتخاب کند از او پذیرفته نیست و در آخرت از زیانکاران است»، این که همان می‌شود یعنی اهل کتاب که دین اسلام به آنان می‌رسد باید مسلمان شوند. لطفا توضیح فرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در رابطه با معنای اسلام در این نوع آیات فرموده‌اند، منظور از اسلام در آیه مذکور، تسلیم فرمان خدا بودن است در شریعتی که افراد در آن قرار دارند. به همین جهت در آیه قبل بحثِ حضور سایر انبیاء را به میان می‌آورد و می‌فرماید: «لا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ» (84) که همه آن‌ها مسیر تسلیم فرمان الهی برای پیروان‌شان هستند. موفق باشید

30355

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
یه استفتاء بگیرید که مدتی است یه کلاس هفتگی تو مباحث سیاسی و فرهنگی تو مسجد تشکیل شده تو یکی از اتاق های مسجد که بعضاً هم زمان میشه با برنامه های عبادی مسجد آیا این همزمانی ایرادی دارد یا خیر؟ و پیشنهاد دهید. لطفاً نظرتان را مرقوم فرمایید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد باید به مرجع تقلید خود رجوع فرمایید. موفق باشید

30251

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم و رحمه الله امیرالمؤمنین «ع» می فرمایند: «مَنْ كَرُمَتْ عَلَيْهِ نَفْسُهُ هانَتْ عَلَيْهِ شَهَواتُهُ» ۱. چطور باید به کرامت نفس رسید؟ کسانی که در کنترل شهوت بالخصوص جنسی و مقاومت در برابر خواسته های نفس، ضعیفند و اراده ی ایستادگی ندارند چه کنند تا بر این هواهای نفسانی غلبه کنند؟ و بر نفس حیوانی مسلط شوند؟ جزاکم الله ان شاءالله
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: راستی را! وقتی انسان متوجه شد بزرگ‌تر از آن است که میل‌های حرام بتوانند او را از شخصیت الهی‌اش خارج کند، تسلیم آن امیال می‌شود؟

تو را ز کنگره‌ی عرش می‌زنند سفیر / ندانمت که در این دامگه چه افتاده است؟ موفق باشید

30219

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: نطق حاج دلیگانی را دیدم و جگرم سوخت، این چه اسلامیست چه مجلس انقلابی است؟ گویا این مجلس قصد دارد آخرین مجلس انقلاب باشد! نام خود را گذاشته انقلابی. خوشحال می شوم مواضع شما رو در مورد اتفاق اخیر سیلی زدن به سرباز راهور و کتمان کردن به دروغ نه یک بار دو بار!!! از مجلس که هیچ عملی در مقابله با رفتار ناپسندیده نماینده مردم انجام نشد! در عوض با بازی با کلمات طلب کار ناجا نماینده قانون شدن. مطلبی خواندم در مورد رفتار شهید سلیمانی در فرودگاه با کادری که قصد تجسس بدنی ایشان رو داشت. اگر این مجلس با ویدئو شهید سلیمانی به رزم حسینی که گویا صلاحیت وزارت رو نداشته رای اعتماد می دهد. نشان دهنده ی اینه که همه اینا جز کذب چیزی نیست. امروز سخنرانی قالیباف در مرقد امام ره رو دیدم چقدر سخنانشان با اعمالشان متفاوت است. از احترام به مردم می گوید ولی جلو عنابستانی هیچ اقدامی نمی کند. این ها دروغ نیست به نظر شما؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده از سیری که بحمدلله در دل انقلاب پیش آمده و مجلس فعلی را شکل داده، ناامید نیستم. زیرا شرایط تحقق اهداف انقلاب، امری است فرآیندی. نسبت به مجلس قبلی، جلو هستیم. علاوه بر آن‌که باید به محذورات آقای قالیباف فکر کنیم، در عین حال انتظار نباید داشت که آقای قالیباف، حاج قاسم باشد. موفق باشید

29690

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض ادب: ببخشید استاد اگر ما بخواهیم روی تن و جسممان حاکم باشیم و آنچه را که ما به جسممان می‌گوییم جسممان اطاعت کند نه آنچه جسم می‌گوید ما اطاعت کنیم باید چه کنیم؟ و کدام از صوتی ها شما را باید گوش دهیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد مباحث «معرفت نفس» کمک می‌کند. ابتدا سری به کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» بزنید خوب است. کتاب روی سایت هست. موفق باشید

29631

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: بنده چند بار مستهجن ترین عکسها و فیلمها را دیدم و خیلی هم پشیمان شدم و گریه کردم ولی چه کنم که این تصاویر از ذهنم پاک نمی شود و دارد دیوانه ام می کند اوضاع من خرابه حریف خودم نمیشم. کمکم کنید. تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر دنبال نکنید، خودش خود به خود می‌رود. زیرا ریشه‌ی این صورت‌ها در خیال و توهّم است و آنچه می‌ماند توحید است که در فطرت انسان‌ها جای دارد. پیشنهاد می‌شود سری به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که روی سایت هست، بزنید. موفق باشید

29391

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام عليكم: آيا در حقيقت ذات آتش بر ذات خاك برتري دارد؟ يعني از نظر مرتبه وجودي آيا آتش بالاتر از خاك قرار دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نه. همه در مرتبه‌ی ماده هستند. موفق باشید

28747

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: استاد من خیلی دوست دارم و قصد دارم که محاسبه رو توی آخر هر روز داشته باشم اما نمی تونم و همچنین مراقبه توی روز. می‌خواستم کمک کنید که چطور بتونم اینها رو توی زندگیم جا بزنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در ابتدای راه آن دستورات تحت عنوان مراقبه در آخر روز کارساز است، ولی به مرور انسان به جایی می‌رسد که در هر شرایطی همواره باید متذکر حضور خود در محضر حضرت حق باشد. زیرا هر لحظه ممکن است از این دنیا رخت بربندد. موفق باشید

28149

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد بسیار عزیز و محترم: اگر امکان دارد سوالم را جواب دهید. خدا شما را حفظ کند برکت هستید در ایران، علت عدم اقبال عمومی مردمی به احکام و شرایط خرید و فروش موقوفات چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: روح مدرنیته، روح لائیک است و هر اندازه انسان‌ها از زندگیِ دینی و سنتی فاصله بگیرند، احساس معنویت آن‌ها ضعیف می‌شود و عموماً گرفتار چنین اعمالی می‌گردند. موفق باشید

27626

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: ساحت حضوری قرآن با ساحت حضوری تلاوت قرآن چه تفاوتی دارد؟ آیا نماز قرب و انس و عشق می شود و قران ادب و توجه و رعایت حریم؟ آیا اصطلاحات قوس نزول و قوس صعود با هم متفاوت است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. با رجوع به قرآن باید سعی کنیم در ساحت حضور قرآن قرار بگیریم از آن جهت که قرآن، کلام خدا است و با ما به گفتگو آمده است. ۲. همان‌طور که از اسم آن‌ها پیداست، در قوس نزول، حقایق وجودی از عالم بالا با تجلیات خود در عوالم نازله حاضر می‌شوند. مثل آن‌که معانیِ ذهن ما به صورت لفظ در می‌آید و قوس صعود، عکس آن است. موفق باشید

27520
متن پرسش
سلام علیکم: در یکی از پرسش های قبلی فرمودید که روح تاریخی زمان را فیلسوف به صحنه می آورد. پس چه شد در مدرنیته و عقل مدرن که انسان ابزارساز به قصد تغییر طبیعت و نظام عالم پرورانده شد و عقل بشر مدرن، عقل دکارت و کانت است که از رسیدن به حقیقت در موضوعات، مأیوس است و عالم انسان مدرن اکنون به اینجا رسیده است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر دو فیلسوف که نام بردید، در مقابل دو جریان انحرافی تاریخ‌شان فیلسوفی کردند. دکارت در مقابل شکّ زمانه راه‌کار داد و انتظار داشت کلیسا او را همراهی کند و کانت در مقابل شکاکیت هیوم راه‌کار داد. مشکل روح‌هایی بود که به جای ادامه‌ی راه، خود را به بهانه‌ی دکارت و کانت متوقف کردند. در دکارت متوقف شدند و عملا جهان سوبژه و اوبژه در غرب شکل گرفت؛ چیزی که به گفته‌ی مارتین هایدگر در هیچ ملتی در طول تاریخ سابقه نداشت و باز روح غربی، خود را به بهانه‌ی رجوع به کانت از راه انطباق مفاهیم ذهنی با واقعیات عالم منحرف کرد و به فنومن‌ها بی اندازه توجه نمود که بحث آن مفصل است و از این جهت گفته شده‌است کانت پدر دنیای مدرن است که تنها ساختن جهان را از او یافتند. موفق باشید

27347

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد: بهشت و جهنم کجاست؟! یک بزرگی فرمودن که در همین دنیاست اگر در همین دنیاست. پس معراج پیامبرصلی الله علیه وآله چی میشه؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا برای یافتنِ آن عوالم به دنبال مکان هستیم؟! عوالمِ معنا که در مکان نیستند. در این رابطه خوب است به بحث «ده نکته در معرفت نفس» و شرح صوتی آن که بر روی سایت هست، سری بزنید. موفق باشید

27184
متن پرسش
سلام علیکم: گویا رهبر معظم انقلاب چند روز قبل در یک جایی فرموداند که دشمن به زودی آخرین برگ برنده اش را رو می کند و جبهه مقاومت هم برگ برنده رو از جانب یمن رو خواهد کرد و اینکه کرونا باعث بحران در آمریکا شده و جنگ داخلی در امریکا ایجاد می شود، نظر حضرت استاد چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم. آنچه هست بحمداللّه نظام اسلامی به رهبریِ نایب الامام هر روز سنگری را در تقابل با نظام استکباری فتح می‌کند و ما باید نسبت به آینده‌ی نظام امیدوار باشیم و این درست برعکس القائات شیطانیِ سرسپردگانِ دنیای استکبار است. موفق باشید

26930

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و دعای خیر: در مبحث معاد فرمودید هر کدام از پدیده های مادی در امتداد خود به احد منتهی می گردند ولی هر کدام بنابر شرایط به جلوه ی خاص می باشند. حال اگر با صدای آب احساس آرامش کنیم می توان گفت از طریق قوای شنوایی این صدا به من انسان منتقل می شود و با توجه به اینکه وجه دیگر آب به روشنایی ختم می شود من انسان با وجه آرامش آن روبرو می شود و ارتباط می گیرد. با تشگر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده نکته‌ی خوبی است. وقتی متوجه شویم در این مثال، چگونه عالم ماده در سیر خود به ساحتِ غیر مادی منتقل می‌گردد. موفق باشید

25684

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: ببخشید استاد تو کتاب مصباح الهدایه، میشه به ترتیبی که امام مصباح ها رو بیان کردن پیش نرفت؟ مثلا اول رو فیض اقدس کار کرد و هرجا امام از فیض اقدس مطلبی گفتن رو فهم کرد بعد مباحث بعدی مثلا واحدیت و ... رو به همین ترتیب.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال باید مطالب را با دقت دنبال کرد. فکر می‌کنم اگر ابتدا در همان فضایی که حضرت امام موضوعات را مطرح فرمودند، دنبال کنید و بعداً در جمع‌بندی آن کاری که در نظرتان هست انجام دهید؛ بهتر است. موفق باشید

25023

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز: از کجا متوجه بشم افکاری که به ذهنم خطور میکنه و یک موضوع و یا گره و مشکلی بدرستی حلاجی و ریشه یابی میشه حاصل فکر من هست یا یک انکشاف معنوی و روحانی است؟ (مثلا به هنگام دریافت وام قرض الحسنه از مسیر درست نه بانک و... این گره کوری که در زندگی ایجاد شده بخاطر اینه که موقع دریافت آن به درامدت امید داشتی نه به خدای خودت و این گره حاصل این غفلت هستش و یا تعداد اذکار و عبادات در روز با توجه بیشتر انجام بده و ....امثال این موارد منظورم هستش)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد باید بر اساس دستورات شرع الهی تصمیم بگیرید و یا با کسی که در شریعت و احکام آن غور کرده است، مشورت کنید. موفق باشید

24662

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: چگونه حضرت حق با احدیت برای سالک تجلی می کند در حالی که در قیامت هنگام تجلی احدیت هیچ چیز باقی نمی ماند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با تجلی نور احدی تمام عالم در خود فانی و به حق باقی می‌شوند و پس از آن است که اسماء الهیه‌ی دیگری ظهور می‌کند و هرکس به خود می‌آید. موفق باشید

نمایش چاپی