بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
29987

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: یکی از کاربران فایلهای تفسیر، نهج البلاغه و پرسش و پاسخهایتان به صورت آفلاین فرستاده بودند. اخیرا هرچه جستجو کردم گویا در بین سوالات نبود. اگر میسرست لینک آنها را بار دیگر در سایت قرار دهید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به پرسش وپاسخ 29673 مراجعه فرمایید موفق باشید

29391

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام عليكم: آيا در حقيقت ذات آتش بر ذات خاك برتري دارد؟ يعني از نظر مرتبه وجودي آيا آتش بالاتر از خاك قرار دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نه. همه در مرتبه‌ی ماده هستند. موفق باشید

27203
متن پرسش
بسمه تعالی. سلام علیکم: نحوه وجود کثرات در تعین ثانی به چه صورتی است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کمالات در تعیّن ثانی به صورت جامع می‌باشد. مثل هفت نور در نور بیرنگ، که اگر شرایط هر نوری فراهم شود مطابق آن شرایط، آن نور خاص ظهور می‌کند. حضرت اللّه که ربّ العالمین است در ظرفیت گوسفندیِ گوسفند، به جلوه‌ی ربّ گوسفندی ظهور می‌کند و در ظرفیتِ انسانیِ انسان، به صورت ربّ انسانی متجلی می‌گردد. موفق باشید

26310

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: یادداشت پروفسور فرامرز رفیع‌پور در مورد شهید سلیمانی (رحمة الله علیه): «سلیمانی را کسی می‌تواند درک کند که عاشق خدا باشد و نه فقط آماده‌ی دادن جان خود برای خدا، بلکه سخت مشتاق باشد و در عمل بر آن اصرار داشته و شجاعت آن را نیز داشته باشد. این بالاترین درجه‌ی عرفان عملی است و این یک معیار برای سنجیدن خود ماست. امثال سلیمانی را هنوز می‌توان در بین رزمندگان جان‌برکف ما یافت. اما دنیاپرستان داخلی و مخصوصا خارجی کجا می‌توانند این را ادراک کنند؟! و باز این یک معیار مهم پیشرفت ایران است. پیشرفت نه بر اساس معیارهای گول‌زننده‌ی توسعه‌ی ظاهری که ما همیشه از آن عقب و دنباله‌روی تحقیرشده‌ی غرب باشیم؛ [بلکه پیشرفت، بر اساس معیار صحیح]. معیار پیشرفت، معیار الهی است. انسان‌هایی را می‌توان پیشرفته خواند که به بالاترین درجه‌ی شناخت خالق و صانع متعال رسیده باشند و در راه او آمادگی ازخودگذشتگی داشته باشند. حسین(ع)، درجه و اندازه‌ی این عشق و ازخودگذشتگی را در آن زمان تعیین نمود و سلیمانی‌ها در این زمان. خداوند از طریق اینان مجدداً در این زمان نمونه‌ای از چنان انسان پیشرفته را به ما نشان می‌دهد.» بعدالتحریر: «در مورد متن سلیمانی عزیزمان باید دو نکته را برای پیشگیری از سوءتفاهم به متن بالا اضافه کنم: ۱. اگر ما در کنار دانش قبلی خود، دانش کشورهای غربی را در زمینه‌ی بیولوژی، نجوم، پزشکی، جامعه‌شناسی، علوم انسانی و... نمی‌داشتیم، نمی‌توانستیم به این درجه از شناخت خالق و صانع عظیم و درک قرآن کریم برسیم. ۲. در کشورهای غربی نیز همه دنیاطلب نیستند و اکثر دانشمندان به معرفت الهی رسیده‌اند، اما عرفان نظری و عملی بدون تردید در ایران بیشتر پیشرفت کرده است.» منبع: https://eitaa.com/rafipoor
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که استاد ارجمند جناب آقای پروفسور رفیع‌پور در مورد سید شهدای مقاومت فرمودند آن شهید توانست به جایی برسد که سختْ مشتاقِ لقای الهی باشد. در ضمن، تذکرات بعدی ایشان نیز تذکرات حکیمانه‌ای است. موفق باشید

25532
متن پرسش
با سلام و عرض ادب: ۱. استاد عزیز خیلی ممنون از پاسخ و زحمتتون لطفا بفرمایید منظور از امام ناس چیست؟ مگر می شود کسی فقط امام ناس باشد و امام سایر موحوداتی که در رتبه کمتری از انسان هستند نباشد لطفا توضیح بفرمایید (عذرمیخام. به دو تا کتاب دیگر برای مطالعه مشغولم لذا رجوع نکردم به منبعی که فرمودید اگر لازم می دانید زحمت نکشید و بفرمایید تا رجوع کنم). ۲. استاد عزیزم لطفا بفرمایید با غیبت امام زمان علیه السلام چه چیزی در پرده می رود؟ ولایت الهی که همچنان جاری است چون خواست خداست که امام در غیبت باشد و مگر می شود ولایت و هدایت الهی در پرده برود؟ چه چیزی در پرده است؟ جسم و ولایت زعامت امام؟ لطفا توضیح بفرمایید. ۳. استاد بزرگوار مقام رضا همیشه همراه با خرسندی است؟ ۴. لطفا بفرمایید منظور از ادبار چیست؟ این حالت به اعمال ما بستگی دارد؟ رفع این حالت چه با اعمال ما مرتفع می شود؟ ممنونم و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. منظورتان اشاره به کدام متن است؟ ۲. وجود امام، تعیّن مستقیم ولایت الهی است. ۳. رضایت به قضای الهی، حتی اگر سخت هم باشد آرام‌بخش است. ۴. پشت‌کردن به حقیقت. موفق باشید

24347

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض ادب. استاد عزیز در رابطه با فرمایش شما مبنی بر اینکه در راه کسب معرفت خیلی سوال نکنیم یه تشبیهی به ذهنم رسید لطفا ملاحظه بفرمایید: استاد عزیز مکرر می فرمایند سوال نکنید. سوال حجاب است و «اسرار طریقت نشود حل به سوال».. به ذهنم رسید انسانی که می خواهد شنا را بیاموزد وقتی در آب پرتاب می شود اگر دست و پا بزند فرو می رود و راه به جایی نمی برد. قدم اول در آموختن شنا و حرکت در آب آرام بودن و دراز کشیدن و حتی نفس نکشیدن است تا با حبس نفس و سکون اعضا خود را روی سطح آب نگهدارد و سپس به آرامی با حرکات مناسب به راه بیفتد انسان هم باید در وادی معرفت در مقابل نور معارف بی حرکت و آرام بنشیند و دست و پای الکی نزند تا به فضل الهی او را در مسیر مناسب خودش و به طریق مناسب خودش به راه بیاندازند و در دریای مواج معارف موفق به شنا شود و الا به محض افتادن در آب غرق می شود. التماس دعا
متن پاسخ

24347- باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم همین‌طور است. البته در صورتی که انسان در مسیر شریعت قرار داشته باشد و معارف اولیه‌ را کسب کرده باشد. آری! در آن صورت «خودْ راه بگویدت که چون باید کرد». موفق باشید

34469
متن پرسش

*این متن به همت جمعی که شما با متن (دهه هشتادی و هزاران امید و حضور و صد ها ابهام و سوال) آنان را مورد خطاب قرار داده بودید نگاشته شده که در صددند در ایام البیض امسال حول پاسخ شما صحبت کنند: بسمه تعالی السلام استاد عزیز در فرصت قبل اگرچه برای اثر پذیری کمی حوصله به خرج دادیم اما غمی نیست حالا که هم صحبتی شیرین و یاری دلسوخته در بر داریم تا در کشاکش و ناملایمات به آغوشش پناه ببریم. در مجال قبلی ، ما از آینده ای موعود گفتیم و شما از اکنونی « نه هنوز» و البته هنوز دل های ما در عذاب میان تضاد هاست. به هر روی اگر از برزخ وجود ما و هزار تضاد و صد گله اش بگذریم به هم داستانی و تاریخی می رسیم که با هیچ تلاش و تغییری قابل انفصال و فراموشی نیست: اکنون نه هنوز ما و انقلاب؛ و آینده این مملکت که آن را به آیینه جان خود می بینیم. پس چه ماوا و پناهی از این عذاب هست وقتی اکنون و آینده ما به داغ این انقلاب گره خورده است؟ اما بعد ... تغیرات اساسی اند و نا گزیر و ما هم اگر در طلبش نباشیم عقب مانده ایم و دورافتاده، و چه خوش تغیراتی هستند آنان که وجود آدمی را با توبه آشتی می دهند اما دل سوخته و سینه شرحه شرحه که تغییر نمی کنند. آری استاد عزیز شما ابتدای مسیری مهجور بودن را سبب همذات پنداری میان خود و ما می دانستید و ما اکنون اسباب لایتغیر را دلیل نزدیکی می‌دانیم. ما با تکلف های زبان شما گهگاه که تضاد میان آنچه در دل دارید و آنچه بر زبان جاری می شود، آشناییم. ما درک می کنیم چشمی همواره گریان و چشمی همواره امیدوار داشتن چگونه است؟ ما هم در بیابان‌های جنوب گمشده ای داریم که از به خاطر آوردن آن ناتوانیم. ما هم از بعضی تمایلات و بعضی دردهای هم نسلی هایمان سر در نمی آوریم. آری این دنیا نفس ما را هم بریده، آسودگی را حرام و ایستادن را بسی نا ممکن ساخته است؛ اما چه باک، که چاره‌ای جز به کمین نشستن وقت نیست. آری این ها چیز هایی است که هیچ گاه تغییر نمی کند.

ابنای روزگار به صحرا روند و باغ         صحرا و باغِ زنده دلان کوی دلبر است

 جان می‌روم که درقدم اندازمش زشوق           در مانده ام هنوز که نزلی محقر است

 استاد عزیز قرارمان با دوستان این شده که ایام البیض را با هم بسوزیم، باشد تا نفسی دیگر برای سازهای ناکوکمان پیدا کنیم. از شما طلب دعا و حلالیت داریم. یا علی جمعی از دهه هشتادی ها

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از ایّام البیض گفتید، یعنی از فرآیندی که منجر به هرچه بیشتر روشن‌شدن مأوایی است که گم شده است. ولی با روشنی‌گاهِ ایّام البیض که در نزد خود حاضر می‌شویم، برقی زده می‌شود تا حضور خود را در جهانی بس گسترده و در عین حال در افق‌های دور، جستجو کنیم. - باید توجه کرد که مشغول‌شدن به امور محسوس، حجاب درک بیشتر حقیقتِ خود می‌شود، حقیقتی که همواره در معرض الهام فجور و تقوای خود می‌باشد تا در مراقبه‌ای حضوری و زنده، حق را از باطل تشخیص دهد و بیش از پیش به خودش و بنیادش نزدیک گردد. این‌جا است که جایگاه تذکرات دینی برای دوری از حُبّ دنیا معلوم می‌شود، زیرا با حبّ دنیا انسان از حقیقت خود فاصله می‌گیرد و ایّام البیض یعنی فضایی که معنای ظلمات حبّ دنیا را برای‌مان روشن می‌کند. چه زیبا از چشمی همواره گریان و همواره امیدوار سخن به میان آوردید. خدا می‌داند این دو، قصه یک «حضور» است و لذا با اشک‌ها، قلب انسان طلبِ خود را به میان می‌آورد و با «امید»، آری! و با «امید» به خودآگاهیِ حضوری برتر می‌اندیشد. این‌جا است که می‌فهمیم ما چه اندازه در این تاریخ از طریق شهدا به وجدان توحیدی تاریخ خود نزدیک شده‌ایم و به قول شما در این حالت، ما را چه باک! چه چاره‌ای جز به کمین‌نشستنِ «وقت». یعنی «در جهان جنگ این شادی بس است/ که برآری بر عدو هر دم شکست». این‌جا است که به آینده‌ای، آری! به آینده‌ای نظر می‌کنیم که هنوز در ابتدای آن هستیم و اگر «هنوز نه»، هزار امیدواری در همین آینده‌ای است که امروزِ ما را این‌چنین زیبا کرده است و سیاه‌رویی را بر پیشانی کسانی نگاشته است که از بیرون و درون متوجه آن آینده که بشر، معنای خود را می‌یابد؛ نیستند. موفق باشید.

       

33420
متن پرسش

با سلام و عرض ادب و احترام: مقام معظم رهبری تاکید زیادی دارند که «دانشجو باید سیاسی باشد» و در سخنرانی‌های مختلف از دهه‌ها پیش تا کنون این موضوع را عنوان کرده‌اند. از جزئیات این دستور چند سوال از خدمتتان داشتم. اول اینکه برای دانشجویان رشته‌های سخت و پرکار چطور می‌توان تعادل را بین درس و تحقیق (که مطالبه دیگری رهبری از دانشجویان است) و سیاسی‌بودن برقرار کرد، درس تا کجا و سیاست تا کجا؟ دوم اینکه دقیقا چه مسیری را برای تحقق این هدف طی کنیم: از یک طرف باید ابتدا اصول را بشناسیم یعنی حداقل‌هایی از تفسیر قرآن و اندیشه‌های امام و رهبری بدانیم، از طرف دیگر این قضیه به هرحال زمان می‌برد مگر اینکه همزمان با مطالعه، فعالیت و کنشگری هم داشته باشیم که البته ریسک بزرگی ست و ناقص دانستن از ندانستن خطرناک‌تر است. از طرف دیگر اخبار را هم باید دنبال کنیم و چون خودمان توان تحلیل سیاسی نداریم (مخصوصا اگر دانشجوی علوم انسانی نباشیم) باید تحلیل‌های کانالهای انقلابی یا اشخاص شاخص را دنبال کنیم و به ناچار اعتماد کنیم و متاسفانه هرچه جلوتر می‌رویم و با مسائل و شبهات بیشتری مواجه می‌شویم، اختلاف‌نظر بین گروه‌های انقلابی بیشتر می‌شود و همه نظر خودشان را صحیح می‌دانند و بعضا دیگران را محکوم می‌کنند. و ما به ناچار باید یکی از اینها را درست و بقیه را افراط و تفریط بدانيم بدون اینکه قبلا معیارهای شناخت حق را کامل آموخته باشیم. این سریع‌ترین و شایع‌ترین راه ممکن برای کنشگر شدن در موضوعات سیاسی ست اما بسیار بی‌بنیان و ناپخته و خطرناک است. اگر هم بخواهیم دنبال اصول برویم، زمان می‌گذرد. این دو مسیر تفاوت اساسی دیگری هم دارند و آن این است که راه اول ذهن انسان را متمرکز و اهل تفکر می‌کند ولی راه دوم، یعنی پیگیری مداوم اخبار از منابع متعدد و تحلیل‌های گوناگون آنها، ذهن را آشفته و تنبل می‌کند و آخرش هم چیزی برایمان باقی نمی‌گذارد. جناب استاد لطف بفرمایید شیوه صحیح اطاعت از این دستور رهبری که «دانشجو باید سیاسی باشد» و حد اعتدال آن و چارچوب‌ها و خط‌ قرمزهایی که باید رعایت کنیم، به‌خصوص برای دانشجویانی که حجم بالای دروس دانشگاهی، خودبه‌خود وقت زیادی از آنها می‌گیرد و با علوم انسانی و مقدمات کار هم چندان آشنا نیستند، بفرمایید. با سپاس فراوان

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به این فکر کنید که اصل حضور در این تاریخ با فهم جایگاهی که نسبت به جهان استکبار با مبنای توحیدی دارد؛ موضوع بزرگی است و به همین جهت هنر ما آن است نسبت به مسائل کلی نظام، ذیل رهبر معظم انقلاب حساسیت‌های خود را سرزنده نگه داریم. بنا بر این نکته، کلیات حضور سیاسی را با رهنمودهای مقام معظم رهبری می‌توان حفظ کرد ولی همان‌طور که به خوبی مطلعید با معارف عالیه مثل قرآن و روایات و حکمت صدرایی، عمق حضور خود را در این جهان ذیل امام و رهبری بهتر می‌توان نهادینه کرد و اندازه حرکات سیاسی افراد را که در عین حال ذیل رهبری و انقلاب هستند برای خود مشخص نمود. موفق باشید            

32381
متن پرسش

سلام و رحمت خدا: استاد عزیز؛ طلبه ۳۰ ساله ای هستم‌ و حدود ۱۰ سال است با کتابها و مطالبتان انس دارم. الغرض، از وقتی جملات دیروز حضرت آقا در باب «جهاد تبیین» و اینکه: «هرکس مرکزی و منبری برای حرف زدن با افکار عمومی مردم دارد در این زمینه موظف است» و «جهاد تبیین یک فریضه قطعی و فوری است.» را خواندم تپش قلب گرفتم. حس می‌کنم شب عاشورای من است و من آماده نیستم. افکارم سراسر فریاد: لوددت انی قتلت ثم نشرت الف مره ... اما قلبم لرزان است! دستی بر رسانه و کارگردانی و فیلمنامه و تدوین و گرافیک و فضای مجازی و... دارم دستی در کار فرهنگی بسیج و حدود ۲۰۰ نوجوان و جوان خطابه و منبر بدی هم ندارم خواستم از شما کمک بگیرم؟ چه کنم؟ و چطور لبیک خود را در میدان سردست بگیرم تا شاید از من نیز بخرند؟ بی صبرانه منتظر راهنمایی های تان هستم یا حسین علیه السلام

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از یک طرف با نشان‌دادن حقیقت اسلام باید تبیین را جهادگونه به میدان آورد، مثل مباحث «معرفت نفس» و نکاتی که در تفسیر المیزان مطرح است و در جواب سؤال شماره 32380 نسبت به آن تذکر داده شد. و از طرف دیگر توجه به لجن‌پراکنی‌های دشمن و حیله‌های ناامیدکننده آن‌ها که از طریق توجه به جایگاه تاریخی انقلاب اسلامی خنثی می‌شود؛ می‌توان کار را جلو برد، إن‌شاءالله. «جهاد تبیین» نرم افزاری است، «درک دقیق دشمن و دوست» یکی از الزامات جهاد تبیین است؛ اینکه ما دقیقا بدانیم دشمن چیست و چه اهداف و برنامه هایی دارد و دوستان چه کسانی هستند و چه اهداف و برنامه هایی را دنبال می کنند. فهم دقیق این مسأله باعث می شود که ما علیه دوستان موضع نگیریم و به نفع دشمن وارد صحنه نشویم و آب به آسیاب دشمن نریزیم. موفق باشید

31851

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: آیا می‌توان گفت اعیان ثابته در مقام علم خداوند همان اسما الهی هستند که هنوز ظهور نکرده اند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اعیان ثابته مربوط به امکان ذاتی موجودات است یعنی همان امکان تحقق آن‌ها در علم خدا. مگر نخوانده‌اید «سیه رویی ز ممکن در دو عالم / جدا هرگز نشد والله اعلم»؟ بنابراین ممکن‌الوجود در ذات خود هیچ است هیچ، هرچه هست ظهور انوار الهی است که در وجه امکانیِ موجودات به ظهور می‌آید. در این مورد خوب است که به جزوه «مبانی نظری عرفان در اسلام و مباحث «اعیان ثابته» و «وجه خاص» به آدرس   https://lobolmizan.ir/leaflet/217 رجوع فرمایید. موفق باشید

31815

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: بنده بعضی جاهای شرح شما بر کتاب از برهان تا عرفان رو متوجه نمیشم. به همین علت مجبورم به صورت سوال اونها رو مطرح کنم. ممنون بابت توجهتون. در جلسه اول بیان می‌کنید که نورانیت اگر قابل اشاره کردن باشه که دیگه توحید نیست. چرا؟ اینجا منظورتون از توحید چیه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: توحید همان حضور نور یگانه عالم است. ما به اشیاء می‌توانیم اشاره کنیم ولی به یگانگی عالم که نمی‌توان اشاره کرد. موفق باشید

31573

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: لطف می‌فرمایید نظرتون را درباره تفسیر و عقاید سید مرتضی جزایری بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در آن حدّ که بتوانم نظر بدهم با آثار ایشان آشنا نیستم. موفق باشید

31245

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: با توجه به مطالبی که در شرح رساله الولایه فرمودید که باید بدمان بیاید از آنچه بیش از نیازمان است و به نیازهای مان اکتفا کنیم سوالی داشتم از حضرت عالی. بنده یک طلبه هستم که در منزل پدر ساکن هستم. آیا تلاش بنده برای اینکه یک خانه خریداری کنم یا چون زیاد در حال سفر هستم ماشینم را از پراید به یک ماشین بهتر ارتفا بدهم آیا این خارج از نیاز است؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم در این موارد «ما بِهِ الکفایه» بودنِ موضوع است یعنی آنچه ما را کفایت می‌کند چه برای امروز و چه برای فردای‌مان. آیا منزل پدری و یا ماشین سواری‌تان برای امروز و فردای‌تان کافی است؟ در آن صورت است که نباید به چیز بالاتری نظر کرد. موفق باشید

31019

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: عرض ادب خدمت استاد عزیزم. جسارتا جهت تذکر شما مقیدید بعد از نام امام خمینی حتما رضوان الله قید کنید در حالی که بعد از نام آیات بهجت قاضی و علامه و... هیچ پیوندی ذکر نمی‌کنید حتی گاه بعد از نام حضرات معصومین «ص» یا «ع» می گذارید. لطفا یک بازنگری فرمایید. مستحضرید درجه قرب بندگان نزد حق برای ما نامعلومست. با تشکر از شما عزیز
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: البته که همه علمای دین محترمند. حضرت امام «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» به عنوان روح این تاریخ جایگاهی دارند که حتی موجب معناداریِ سایر علما نیز می‌شوند. در مورد ائمه «علیهم‌السلام» مشی ما آن است که القاب آن بزرگواران را با حروف بنویسیم، ولی در آن‌جایی که از نرم‌افزار مرکز کامپیوتری «نور» استفاده می‌شود، آن‌جا به صورت «ع» و یا «ص» هست. موفق باشید

31001

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
فقط محتاج اوییم و لاغیر آیت الله شیخ نصر الله شاه آبادی: اگر فقط و فقط خودت را محتاج او دیدی و لاغیر، یقین بدان که زندگی ات می‌گذرد. این به این معنای این نیست که بخوابی؛ خیر؛ او رزاق است و بلندت می کند و راهت می اندازد و کار جلوی پایت می‌گذارد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است واقعاً. «بی عنایت حق و الطاف حق / گر ملک باشد، سیه باشد ورق». موفق باشید

30568

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد وقتتون بخیر، ان شاءالله خوب و سلامت باشین، استاد در جلسه دوم از تفسیر سوره حدید فرمودین که وقتی خداوند نظرش رو از بنده بگیرد، بنده دجار مریضی و بیماری میشه (بیماریهای جسمی)، استاد خوب خیلی از افراد هستن یا کلا رابطه ای با خداوند ندارن یا رابطه ضعیفی دارن و تا حدودی میشه تشخیص داد که این افراد مورد لطف و رحمت خداوند نیستن، پس چرا جسم سالمی دارن؟ حالا بیماریهای روحی بماند، چون بحث روی بیماریهای جسمی بودش، ممنون میشم راهنمایی بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نظر تکوینی خداوند به همه‌ی مخلوقات موجب بقاء و حیات آن‌ها می‌شود که در این مورد کافر و مؤمن ندارد. آری! اگر بنا به مصلحتی نظر خود را بازپس گیرد، در آن حدّ که باز پس می‌گیرد، نفس ناطقه‌ی انسان توان تدبیر بدن را نخواهد داشت. موفق باشید

30472

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: استاد اتفاقا همین جواب شما به سوال ۳۰۴۶۶ موید اینه که شرع هیچ فکری برای زنی که همسرش اهل رعایت حق زن نیست نکرده. زن داره میگه مرد از رعایت حق سرباز میزنه شما میگید وظیفش اینه که حقو بده؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: محدوده‌ی شرع جز آن است که متذکر وظایف ما می‌شود؟! شرع که با اسلحه و تیر و تفنگ کار نمی‌کند. شرع تکلیف را معرفی می کند این انسان ها هستند که اگر رعایت دستورات شرع را نکردند گرفتار غضب الهی می شوند و از زندگی با صفا و نتیجه بخش محروم می گردند. موفق باشید

30421

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و دوام توفیقات استاد گرامی: در وادی معرفت و سلوک انفسی مطرح می‌شود که شخصی که می‌خواهد وارد این وادی بشود نباید هیچ خواسته ای داشته باشد. سؤالم این است که ۱. چقدر این نظریه قابل قبول است؟ ۲. چه حد و حدودی دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! جز طلب عنایت حضرت حق سالک، طلب دیگری ندارد و حدّ و حدود آن را شرع منوّر -که فدایش شوم – تعیین می‌کند. موفق باشید

30235

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: در جلسه شنبه فرمودید حاچ قاسم می‌خواست آمریکا نباشد تا خدا حکمرانی کند. سوال من اینست که مگر الان امریکا مانع حکمرانی خداست؟!!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در نسبت با انسان‌ها، این انسان‌ها هستند که باید جهان خود را خدایی کنند. همیشه طاغوت‌ها مزاحم بوده‌اند و مبارزه با طاغوت که حجاب حضور خداوند است به عهده‌ی مؤمنین است. موفق باشید

30132

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: می‌خواستم بدونم چیکار باید کرد که از لحاظ روانی آدم تحت تاثیر محیطش نباشه؟ من با اینکه مطالعاتی در حد کتاب مصباح الهدایه امام و کتب فلسفی دارم اما به راحتی تابع محیط میشم یعنی وقتی تو محیط خونه که دائما حرفای منفی زده میشه منم کلا روحیمو از دست میدم. اگرم تو خانواده نباشم و تنها باشم هجوم افکار منفی و خود سرزنشی شدیدی که دارم تضعیفم میکنه.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره در این مسیر، این موانع هست. به گفته‌ی پیر هرات، صد منزل باید طی شود تا از این مراحل بگذریم. آیت الله بهجت می‌فرمودند آمدن این افکار در اختیار ما نیست، ولی دنبال‌کردنِ آن در اختیار ما است که باید آن‌ها را دنبال نکنیم تا خود به خود، قدرت‌شان ضعیف شود. موفق باشید

30066

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز خدا قوت: استاد بنده دانشجویی هستم که در این دو سال دانشجویی الحمدلله دوستان لطف داشتن و به حرمت مذهبی بودنم برای خودم و کلامم احترام قائل بوده اند حتی افراد غیر مذهبی و بی نماز و پرت! در بین دوستان حرفم خریدار دارد دوست دارم از شما راهنمایی بخواهم برای یک موضوعی متاسفانه روحیه پوچی گری بین بعضی ها رواج دارد و احساس خستگی و پوچی و بی هدفی زندگی در آنها غلبه دارد. قبلا اهل نماز و مسجد بوده اند اما حالا نه! و فقط دوست دارند زندگی بگذرد و برود و بسیاری سوال فلسفی و کلامی در ذهن دارند. مثلا از من پرسید چرا خدا به اجبار ما را آفرید! اما چند وقت بعد دوست داشت با دانشگاه به سفر زیارتی مشهد امام رضا علیه السلام برود! و گاها از خلقت و کرده خدا ناراضی است و کلا در پوچی به سر می‌برند! نظرتان راجع به این روحیه چیست؟ چگونه با این دسته آدم ها صحبت کنیم و دلشان را نرم کنیم تا باز رو به خدا بکنند؟ آیا نیازی هست ریشه یابی کنیم تا بگوید چه شد که به پوچی رسید؟ نیازی هست محبت زیاد نثارشان کنیم؟ راه حل و درمان چیست؟ تشکر میکنم استاد عزیز از پاسختون از دعای خیرتان محروممان نکنید یاعلی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به همین نکات که فرمودید کتاب «آشتی با خدا» تنظیم شده است. فکر می‌کنم اگر تک‌تکِ مباحث آن کتاب با این نوع رفقا در میان گذاشته شود، آن‌ها را به فکر فرو ببرد. موفق باشید

29617

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: با توجه به محاسبه گر نرخ تورم سایت آمار کشور، پهلوی از سال ۱۳۱۵ تا ۱۳۵۷ تورم را ۳۵ برابر افزود با توجه به تمام مشکلات جنگ جهانی و اشغال کشور و دولت مصدق که کشور از درامدهای نفتی محروم شد و بعد از آن هم درامدهای نفتی به اندازه جمهوری اسلامی نبود و ظاهرا طبق قراردادهای کنسرسیوم و ... بخشی از سهم نفت به شرکتهای خارجی تعلق می گرفت. اگر چه شاه در سال های آخر حکومتشان صراحتا اعلام کرد حاضر به تمدید این قرارداد نیستند با این وجود سرجمع ۳۵ برابر افزودند اما نظام اسلامی از ۵۷ تا ۹۸ تورم را طبق سایت آمار خودشان ۱۳۱۴ برابر افزودند تازه تورم ۹۹ در سایت نبود و محاسبه نکردیم و بعد از این چقدر تورم افزوده خواهد شد که حسب تحلیل برخی صاحب نظران سرنوشت ونزوئلا رو احتمالا در پیش رو داریم الله اعلم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ولی اراده‌ی الهی چیز دیگری است. بنا بر آن است که با حضور انقلاب اسلامی در این تاریخ، معادلات دیگری به میان آید. در این مورد بد نیست به سؤال و جواب شماره‌ی ۲۹۶۱۶ و به سؤال ۲۹۶۲۳ و به جزوه‌ی «نقش فرآیندی انقلاب اسلامی در این تاریخ» رجوع شود. موفق باشید

29440

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: بنده و دوستانمان در بسیج دانشجویی می‌خواهیم درباره «نقش بسیج دانشجویی در پیاده سازی بیانیه گام دوم انقلاب» کار کنیم لطفا راهنمایی فرمایید. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است به جزوه‌ی «انقلاب اسلامی و عصری جدید در گام دوم» که در سایت هست، به آدرس زیر مراجعه فرمایید. موفق باشید

http://lobolmizan.ir/leaflet/1720/%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%B9%D8%B5%D8%B1%DB%8C-%D8%AC%D8%AF%DB%8C%D8%AF-%DA%AF%D8%A7%D9%85-%D8%AF%D9%88%D9%85

28208
متن پرسش
بسمه تعالی. سلام علیکم: استاد منظور از مواجه با تمدن غرب بدون اصالت دادن به اومانیسم و سکولاریته چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: غرب به عنوان یک عقل تاریخی که انسان‌ها بنا دارند با آن عقل، خود را در جهانی وسیع‌تر از جهان قرون وسطی دنبال کنند، یک بحث است؛ و این‌که انسان به جای اصالت‌دادن به حضور خداوند و کبریایی او، خود را محور قرار دهد، بحث دیگری است. مشکل غرب و فرهنگ غربی در قسمت دوم می‌باشد. موفق باشید

27990

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام: در جواب یکی از پرسش های قبلی من فرمودید که باید با دشمنان مدارا کرد، سوال بنده این است که نیت مدارا کردن را هر بار که بخواهیم با آنها برخورد یا صحبتی داشته باشیم یا کاری برایشان انجام دهیم باید در ذهن بیاوریم یا همین‌که یک‌بار برای همیشه این نیت را بکنیم کافیست؟ و دوم اینکه مباحثی که مطرح می کنید برای من بسیار جذاب است و در عمق جانم نفوذ می‌کند اما برای آنکه خیلی زود آنها را فراموش نکنیم و هم چنین بعد از خواب یا حتی روز بعد تاثیر آن را در خود به طور مداوم احساس کنیم باید چه کاری غیر از خلاصه بر داری انجام دهیم تا آن احساس و حال خوب را حفظ کنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همین‌طور که می‌فرمایید، خوب است. ۲. بنا نیست مطالب در حافظه بماند. ارزش کار به آن است که آن مطالب، تصمیمات ما را رشد دهد. موفق باشید

نمایش چاپی