بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
27297

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: استاد در رابطه با بحث انسان شناسی فایل صوتی ده نکته از معرفت النفس را گوش کردم ولی برایم اقناع کننده نبود، لطف می فرمایید منابع دیگری هم معرفی فرمایید. و خواهشی که دارم اینست که یکی از شاگردانتان را معرفی فرمایید تا سوالی حین دنبال کردن آثارتان برایم پیش آمد ازشون بپرسم. سایتون مستدام.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «آشتی با خدا» و «خویشتن پنهان» را دنبال بفرمایید خوب است. در ضمن جناب حاج آقا اصفا در پیام‌رسان ایتا به آدرس زیر جواب سؤالات رفقا را می‌دهند. موفق باشید https://eitaa.com/joinchat/2058223627C6292143c14

27070
متن پرسش
سلام و عرض ادب: من مدتهاست دچار حالاتی میشم که نمیدونم از کجا نشعت می گیره از پارسال تابستان وقتی داشتم تو کوچه به سمت خونه می رفتم احساس کردم انگار از خود جدا شدم. البته بگم من چیزی من باب جدایی ندیدم و فقط احساس غریبگی داشتم و اونی که داشت راه می رفت و نمی شناختم و این موضوع به دفعات برای من اتفاق افتاده اوایل فکر کردم به نسیان دچار شدم اما به واقع چیز دیگری بود من در عرض چند ثانیه انگار در جسمم نبودم و این کسی که می رفت رو نمی شناختم با دفتر آیت الله سیستانی تماس گرفتم مسائلی رو بیان کردن و گفتن و توجه نکن اما خیلی دوست دارم ببین این چه حالیه در سلامت عقلی کامل هستم و هیچ مشکلی من باب هضیان و توهم و مالیخولیا ندارم در زمانی که دچار این حال میشم کاملا مسلطم بر راه و اینکه کجا میخوام برم و فقط اندازه ی چند لحظه من دو نفر میشم و این جسم رو نمی شناسم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد بنده چیزی برای گفتن ندارم. موفق باشید

34952

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد اوقاتتون بخیر: استاد مسئله برای من پیش اومده در حالی که کتاب جایگاه رزق رو میخوندم و مرتبط با مبتلا به این روزهای زندگی‌ام، در باب مسئله ازدواج با توجه به جایگاه رزق سوالی داشتم، استاد من در خانواده کمتر مذهبی و غیر ولایی زندگی کرده‌ام و در طول مسیر به نور الهی تغییراتی داشته‌ام که مذهبی‌تر و پذیرای ولایت فقیه شدم که جا دارد اول از شما تشکر کنم چون در این مسیر از کتاب‌های شما بهره فراوان برده‌ام، اما اکنون و این سالهای اخیر که به سن ازدواج رسیده‌ام هرچه سعی می‌کنم و از هر واسطه‌ای که کمک می‌طلبم سالهاست اکثر خواستگارانم افراد غیر مذهبی و غیر ولایی هستند یا در معدود افرادی که تا حدودی مذهبی‌تر بوده‌اند در اولین مواجهه با خانواده منصرف شده‌اند. حقیقتا نمی‌دانم چرا تقریبا همیشه با چنین افرادی روبرو بوده‌ام. با وجود اینکه از طریق ازدواج دانشجویی دفتر رهبری دانشگاه‌هایم و دوستان مومنم تلاش‌های زیادی کرده‌ام ینی راه‌های ممکنی که به ذهنم می‌رسیده را به عنوان یک دختر پیموده‌ام، اما نتیجه همین بوده است. شاید افراد مذهبی و ولایی با شنیدن شرایط من پا پیش نمی‌گذارند یا با اولین مواجهه و مثلا مشاهده خانواده منصرف می‌شوند. اکنون اما به خواستگاری برخورده‌‌ام که حداقل بر خلاف افراد قبلی دشمنی و خصومتی با دین ندارد، ائمه را قبول دارد، به اسم ولایی نیست اما حداقل ناکارآمدی تمدن مدرنیته را یافته و درگیر ظواهر تمدن مدرن نیست، هرچند کمتر از افراد قبلی به ظاهر مذهبی ظواهر دین مثلا نماز را عمل کند اما احساس می‌کنم حداقل کنش این فرد از ناآگاهی و جو غالب اطرافش بوده است تا از خصومت و دشمنی بعد از آگاهی... من قصد رد کردن این فرد را داشتم اما همزمان در حال مطالعه کتاب جایگاه رزق بودم و حال استاد سوالم اینجاست آیا با توجه به مسئله رزق و اگر ازدواج را هم یک رزق در نظر بگیریم، اینکه در کتاب فرمودید رزق صحیح ساده و بدون این همه غصه و زحمت اضافه به دست می‌آید، به ذهنم خورده که آیا باید بپذیرم شاید همین نوع افراد رزق من در همسر آینده هستند و تا بیش از این سنم بالا نرفته است ازدواج کنم، یا همچنان به سختی و دشواری قبل سعی کنم و صبر کنم تا خواستگاری ولایی و مذهبی‌تر پیدا کنم که مرا و شرایطم را بپذیرد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در ازدواج نباید چندان سخت‌گیری کرد، همین‌که طرف در حدّاقل دین حاضر باشد و مانع دینداری و فعالیت‌های شما نگردد، إن‌شاءالله می‌توانید با همدیگر زندگی کنید. موفق باشید

33512

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد عزی: استاد عزیز برای اینکه سخن طولانی نشه مقدمه سخنم اینکه ما در توحید می‌رسیم به اینکه در جایی از یکی از کتب تان از شخص بزرگی آوردید که انسان فقط دعا است، حالا اینکه استاد به نظر شما می توانیم بگوییم اگر در ادامه بیشتر جلو برویم می بینیم دعا هم نوری از خداست که خدا به قلب انسان می اندازد که باید دعا توسط انسان گفته شود، مثل عصای حضرت موسی باید عصا به سنگ زده بشود تا بازهم خدا به ظهور بیشتر برسد. در صحنه از اجمال دعا به تفصیل بیشتر درآید. خب استاد اینجا ممنون میشم با بیان اشاره ای راهنمایی بفرمایید که اگر ماده و معنا و دعا و خطورات و الهام و علاقه و حب همه آیت خداست پس آیا من فقط اراده پیگیری اینها هستم؟ مثلا وقتی حب و علاقه به دعا و... در من ایجاد می شود، اراده از خدا شروع شده آیا اصلِ من فقط توسط پیگیری آن اراده اولیه ساخته می شوم؟ ۲. آیا می توانیم بگوییم که مجموعه نتایج و ماحصل های انتخاب های من ثابت و تعیین شده توسط خداست؟ مثلا از ازل در علم خدا بوده که من در سنی براساس اراده های قبلی خودم به دو راه خواهم رسید که اگر راه اول را بروم، نتیجه ثابت و توسط خدا تعیین شده و راه دوم هم همینطور، پس زندگی عرصه ای برای ظهور خداست و اوست که می خواهد خود را ظهور دهد. ۳. در نهایت اینکه در صحنه ماده و.. که فقط خداست، الهام وعلاقه به راهی برای زندگی هم که ظهور اراده خداست، نتیجه هر راهی هم که خداست و توسط خدا تعیین می شود واین خداست که می خواهد به ظهور آید، پس انسان کو؟ انسان فقط مجموعه انتخاب هاست. ۴. استاد می توانیم بگوییم که عرصه زندگی و خلقت عرصه نظر خدا به حالات مختلف خودش است؟ البته اگر استفاده از لغت حالات برای خداوند جایز باشد. ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جمع هر دو مطلب درست است که از یک طرف، انسان مجموعه انتخاب‌های خودش می‌باشد و با انتخاب‌هایش امکانِ بالقوه خود را فعلیت می‌بخشد و از طرف دیگر حضرت حق است که در هر صحنه خود را به ظهور می‌آورد و به تعبیر اساتید عرفان، خود را می‌چشد. موفق باشید

33079
متن پرسش

با سلام خدمت استاد محترم: در مورد توحید ماه رجب و ماه شعبان. توضیحات و کلیپ های بسیار خوبی از مجموعه شما هست. ولی در مورد ماه ذلحجه، چیزی در دسترس نیست. اگه ماه رجب فنا بود و احدی بود و نفی کثرات و ماه شعبان بقا بود و واحد و تجلی به اسما و صفات، توحید ماه ذلحجه چه نوع توحیدی است؟ اگر امکانش هست توضیح کاملی ارائه نمایید ممنون می شوم. سوال دوم: در مبحث احدیت جمع اسما ذاتی که می گویند لا شرقی و لاغربی، جایی خواندم که یعنی ظاهر و باطن یکی شود، سر و علن یکی شود. این را هم متوجه نشدم یعنی چی؟ چه تفاوتی است بین اینکه سر و علن یکی شود با جایی که فقط حق فقط در صحنه هست و یا حق به خلق در صحنه هست.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. حقیقتاً توحید ماه ذی‌الحجه توحید فنایی و عرشی است به همان معنایی که کثرت‌ها در وحدت فانی می‌شود و انسان به وسعت کثرت‌ها در هویت وحدانی خود را در عالم می‌یابد به همان معنای معجزه‌آسای دعای عرفه حضرت سیدالشهداء «علیه‌السلام» که چگونه به جزئی‌ترین اجزای بدن اشاره می‌فرمایند و همه را در توحید فنایی و عرشی مدّ نظر قرار می‌دهند تا آن‌که عالَم آینه نور وحدانی حضرت معبود شود و ما بمانیم و توجه تامّ و تمام به جلوات او. ۲. آری! وقتی هویت اسمائی «لا شرقی و لا غربی» شد آنچه می‌ماند نور است به جامعیت احدی. لذا همه چیز هست و هیچ چیز نیست مانند نور بیرنگ. در این مورد خوب است به مباحث مطرح‌شده در شرح «برهان صدیقین» که روی سایت هست رجوع فرمایید. موفق باشید 

32209

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد جان: خدا قوت! استاد جان، می خوایم یه مسابقه ی کتابخوانی برای کتاب جوان و انتخاب بزرگ برای دانش آموزان دبیرستانی بذاریم و جایزه بدیم. حالا سوال اینجاست که استاد جان به نظر شما گذاشتن مسابقه برای این کتاب و چنین کتاب های دلی و روحی که حفظی نیستند، روح کتاب رو نمی کشه و سلب انتقال معنا نمی کنه!؟ چون هدف این مسابقه، فراخوانی است برای خواندن این کتاب غنی و تاثیر گذار!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید برای جوانان که خودشان سراسر احساس‌اند؛ مواردی که در کتاب مطرح است إن‌شاءالله می‌تواند بنیانی برای تفکرشان باشد. موفق باشید

31858

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: مراد از حائل شدن خداوند بین مرء و قلب چیست؟ آیا منظور از «یحول بین ....» به کمال رسیدن است، همانطور که یک سال «حول کامل» است؟ اگر منظور مانع شدن باشد مراد از این منع چیست؟ آیا مراد از مرء نفس انسان است یا روحیه شجاعت و غیرت و حمیت او؟ و آیا قلب مرکز احساسات و اداراک عاطفی؟ اگر چنین باشد چگونه می توان این دو را با هم تلفیق کرد؟ و آیا این حیلوله قهری است؟ آیا همگانی است و یا برای افراد خاصی حاصل می شود؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌که قرآن می‌فرماید: «وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِه»‏ بدانيد خداوند ميان انسان و قلب او حايل مى‏‌شود، می‌خواهد متذکر نزدیکی خدا به انسان شود از آن جهت که فرموده‌اند : «یار نزدیک‌تر از من به من است» زیرا از آن جهت که وجود ما در قبضه حضور حق است، قبل از آن‌که امری را در درون و قلب خود به ظهور آوریم و یا مدّ نظر قرار دهیم، نزد حضرت ربّ العالمین قرار داشته و او از آن آگاه می‌گردد. موفق باشید

31816

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

به نام خدا: من یک دانش آموز پایه یازدهم هستم که خانواده‌ام اهل دین نیستند و با دینداری من هم مشکل دارند. علائقم نسبت به علم حقوق خیلی زیاد بود ولی تنها علمی که باعث کمال انسان می‌شود علوم دینی است و از جایی که نمی‌خواهم فردی عادی در دین باشم می‌خواهم در راه خدا و هر خدماتی که بیشتر به مردم عرضه کنم در حوزه علمیه تحصیل کنم نظر شما در این باره چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی به علاقه و استعدادتان دارد . راه با برکتی است و زندگی را به صورتی ارزشمند معنا می بخشد. موفق باشید

31436

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی: سلام: خدا قوت. مطلبی از شهید شفیعی در گروه دیدم مادر شهید عقیقی داشت که روز خاکسپاری عربی باو میده و میگه با لب شهید متبرک کنند و وقتی مادر میاد اون روبرگردونه از مرد عرب اثری نمیبینه این عقیق به توصیه علما برای شفا باقی میمونه و حکایتهای شفای زیادی ازش هست. کلیپ رو کامل نگاه نکردم چون تحملش نبود. کاش دوربینها می‌تونستند فضای خونه کوچیک شهید که توش بدنیا اومده و همونجا زیارت عاشوراهاش رو خونده و اشک هاش رو به تنش مالیده ضبط کنند. خواستم بگم ماجرای عقیق و کاروانهایی که به بهانه شفا راهی دروازه ری قم می‌شدند و نوع بودن این مادر شهید تا چند سال پیش هم خودش نحوی زندگیست که کاش استاد به اون هم اشاره کنند. شهید چند بار مادر رو شفا میده و برمیگردونه انگار باید در خونه باز باشه با مادر و نقطه عروج و تربیت این شهید خودش کارها بکنه. و رحم مکانی باشه برای ساختن بقیه قلوب
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! قصه شهدای عزیز ما این‌چنین است با مأموریت‌هایی متفاوت و رجعتی که هرکدام به صورتی در پیش دارند. موفق باشید

31181
متن پرسش
سلام استاد: خدا قوت! یک جایی می فرمایید که تفکر تاریخی است، انسان تاریخی است، وجود یعنی حضور در مراحل تاریخ و... بعد می گویید که منظورتون از تاریخ هیستوری نیست! پس، تعریفتون از این «تاریخ» چیه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان طور که قرآن می فرماید: «کل یومٍ هو فی شأن» حضرت حق در هر زمان و زمانه ای با شأنی از شئون انوار و اسمای الهی اش مطابق ظرفیت جهان و انسان ظهور می کند و تاریخ، همان مراحل مختلف ظهور شئونات الهی است و این غیر از تاریخ به معنای داستانهایی است که چه کسی رفت و چه کسی آمد. به همین جهت خداوند به پیامبر خود می فرماید: «وَذَكِّرْهُمْ بِأَيَّامِ اللَّهِ» ای پیامبر آنها را متذکر روزگارانی قرار بده که محل ظهور اراده الهی می باشند. موفق باشید.

31075

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: در رابطه با سوال 31071 قبلا بحث حرکت جوهری را با صوت کار کرده ام ولی جواب این سوالها را نگرفتم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره عنایت داشته باشید که آن سؤالات در رابطه با مبانی حرکت جوهری که مخاطب آن سؤالات از آن آگاهی داشت در جواب شماره 31009 عرایضی شد. نکته جدیدی برای گفتن ندارم. موفق باشید

30594

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام عليكم: استاد گرامي سوال من در مورد چشم زخم و رواياتي است كه آمده. آيا احاديثي دال بر اينكه پيامبر گفتند چشم زخم فرد را در قبر و شتر را در ديگ مي‌كند يا قله كوه جابجا مي‌شود صحت دارد؟ آيا خدا قدرتي در بعضي قرار داده است كه موجبات مرگ مي‌شود؟ آيا آيات «و من يكاد...» دال بر چشم زخم دارد چقدر حقيقت دارد اين امر؟ ممنون ميشم جهت تحقيق راهنمايي بفرماييد. ممنون و سپاس
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در این رابطه در کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» شده است. می‌توانید به آن کتاب که روی سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید

30299

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: نقد مدرنیته چه نقشی در ساخت تمدن نوین اسلامی دارد؟ با تشکر فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: یکی از عوامل شناخت فرهنگ مدرن و نقد آن برای آن است که معلوم شود چه چیزی نباید باشیم. موفق باشید

30099

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: آیا متکفل بحث هست ها و نیست ها در جهان بینی ها فلسفه هست؟ اگر هست فرق فلسفه با جهان بینی چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: علاوه بر آن‌جایی که متکفّلِ هست‌ها و نیست‌ها، حسّ انسان است برای محسوسات. برای معقولات، عقل است که با استدلال‌های خود می‌تواند متوجه‌ی معقولات شود و جهان‌بینی، جمعِ بین محسوس و معقول می‌تواند باشد. موفق باشید

29984

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: با توجه به نکته سوم کتاب ده نکته اینگونه برداشت می‌شود که هر چه روح را تقویت کنیم و مجردتر شود بیماری کمتر بر بدن غلبه پیدا می‌کند. ولی از نظر پزشکی هر چه جسم را تقویت کنیم به این معنی که جسم را از نظر موادی همچون ویتامین، پروتتین، کلسیم و... تغذیه کنیم بیماری کمتر بر بدن غلبه پیدا می‌کند. که این قضیه به تجربه ثابت شده است. لطفا راهنمایی بفرمایید. سوال دوم اینکه آیا این نکته ای که شما فرمودید فقط مربوط به بیماریهای میکروبی است؟بیماری های قلبی و عروقی که در اثر خوردن نمک زیاد یا چربی زیاد بر بدن عارض می‌شود چطور؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. اتفاقاً از نظر پزشکی هم ،نقش روح جهت پذیرش و یا عدم پذیرش بیماری بسیار مورد بحث قرار گرفته. ۲. در هر حال روح است که بر بدن حکومت می‌کند و آن را تدبیر می‌نماید. موفق باشید.

29869

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسمه تعالی. سلام علیکم: استاد خدا قوت در مورد آقای امجد چه باید گفت آیا عرفان بدون بصیرت به اینجا می‌رسد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است در این مورد به جواب سوال‌های شماره 29854 و 29816 و جلسه‌ی آخر «بنیان‌های حکمت حضور در جهان بین دو جهان» رجوع شود. موفق باشید

29503

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد وقتتون بخیر: استاد من سوالی قبلا در سایت مطرح کرده بودم و شما رو پدر و استاد خطاب کردم، بعد که دنبال پاسخ سوالم بودم، در کانال دیدم سوالم ویرایش شده و واژه پدر گرامی ازش حذف شده، خیلی ناراحت شدم و دلم گرفت، یعنی ما نمیتونیم شما رو پدر معنوی خودمون بدونیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: برای مخاطبان که سؤال‌ها را می‌خوانند صلاح نیست تصور کنند با این نوع واژه‌ها باید با بنده صحبت شود. زیرا ممکن است ما را متهم به مریدپروری بکنند. شما کار خودتان را بکنید و بگذارید ما هم کار خودمان را بکنیم. موفق باشید

29217

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: چرا وقتی مجلس خبرگان قانون اساسی برای تدوین قانون اساسی و به همه پرسی گذاشتن آن تشکیل شد، در آن مجلس خبرگان نفراتی که توده ای و عضو مجاهدین خلق و لیبرال مذهبی به اصطلاح بودند، حضور داشتند و توانستند در انتخابات شرکت کنند؟ مگر مردم در ۱۲ فروردین ۵۸ به جمهوری اسلامی که حکومتی اسلامی و متکی به ایمان اسلامی و تعهد مسئولین به اسلام و قانون گذاری مطابق شرایع اسلام و تطبیق با حدود و احکام و سنجه های اسلامی است رای نداده بودند، پس چگونه توده ای و مجاهد خلق و لیبرال مذهبی توانستند در انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی که قرارست قانونی مطابق قوانین و شرایع الهی است تنظیم کند، نامزد بشوند و چند نفرشان هم رای بیاورند هر چند تعدادشان کم بود و اکثریت مجلس خبرگان قانون اساسی نیروهای انقلابی و خط امامی بودند ولی چندین توده ای و ملی مذهبی و مجاهد خلق هم حضور داشتند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: یا باید به این فکر کنیم که آن افراد رویهمرفته در آن زمان انقلاب حضرت امام را پذیرفته بودند و یا به سعه‌ی اسلام فکر کنیم که برای دیگران نیز جای و جایگاه قائل است. موفق باشید

28150

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد بزرگوار: دعاگوی شما هستیم: استاد عزیز مختصری در مورد حضانت در قانون حمایت خانواده توضیح می‌دهید یا آدرس صوت شما بزرگوار بهرهمند بشویم ممنون از زحمات شما که با حوصله برای پاسخ گویی وقت میزارین ما را حلال بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اطلاع چندانی ندارم. اگر در رابطه با مواردی که مربوط به معارف اسلامی هست، سؤالی باشد بتوانم در خدمت خواهم بود. موفق باشید

27667

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض ادب: استاد عزیزم روزتون مبارک. خدا را بسیار شاکرم که با شما آشنا شده و بسیار بهره ها برده و می برم. و روح تشنه خود را با کلام شیرین و حکیمانه شما سیراب می سازم. برای شما و عزیزانتون سلامتی و جزای خیر از خداوند سبحان خواستارم. دست شما را می بوسم. توفیقاتتون روز افزون و مبارک. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از لطف جنابعالی کمال تشکر را دارم و آرزوی توفیق و عاقبت بالخیر برایتان دارم. موفق باشید

27225

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامی و تبریک سال ۱۳۹۹ بعضی وقت ها با دیدن مکانی یا شنیدن مثلا یک موسیقی یک حالت خاصی به من دست می دهد که حالت قشنگی با یک دلگیری زیبایی است. مثلا یک مکانی در ذهنم تداعی می شود که احساس می کنیم قبلاً در آن فضا یا مکان بوده ام. اگر اشتباه نکنم در یکی از کتاب هایتان به این موضوع اشاره کرده اید. ممنون می شوم اگر در کتابتان به این موضوع پرداخته اید. نام آن را اعلام نمایید. همچنین اگر توضیح تکمیلی در این خصوص دارید عنوان بفرمایید. ممنون از وقتی که می گذارید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن موضوع در کتاب «ده نکته در معرفت نفس» مورد بحث قرار گرفت از آن جهت که نفس ناطقه‌ی انسان مجرد است و فوق زمان و مکان می‌باشد. موفق باشید

25816
متن پرسش
سلام علیکم: استاد طاهرزاده، مدتی است این مطلب ذهنم رو مشغول کرده و پس از مطالعه ای که روی کتاب «فرهنگ مدرنیته و توهم» داشتم دغدغه ام روی این مبحث بیشتر شد. ابتدا پس از اینکه غرب و استراتژی غرب را شناختیم که مقدم بر مسائل و مباحث دیگر است، باید معلوم کنیم ما در تعامل و همزیستی مسالمت آمیز با غرب هستیم یا در پیکار و مقابله با تمدن غرب. به نظرم ما نه در تعامل با غرب و نه در ستیزه با غرب هستیم بلکه برتر و والاتر از غربیم و تا حد ضرورت سعی داریم آن دسته قوت های تمدنی غرب را در نظام اسلامی پیاده کنیم به نحوی که همسو با اهداف و ارزشهای خودمان شود مثل برخورد فارابی با فلسفه ارسطویی که عناصری از منظومه فکری ارسطو را چنان در اندیشه دین بنیان خود استحاله کرد که توانست از آنها در راستای همان تبیین معارف دینی و عقاید آنتولوژیک اسلامی بهره برد. وقتی می گوییم ما رقیب تمدنی غرب هستیم سطح خودمان را تنزل می دهیم و گویی وانمود می کنیم که حکایت ما و غرب مثل دو دونده است که مدام در صدد اند لحظه ای از دیگری پیشی بگیرند و جدال تن به تن و در سطح هم دارند. مدام در صدا و سیما می بینم که نشان داده می شود آمار تولید ناخالص آمریکا پایین آمده یا در مصرف فلان جنس و کالا آمار مسرفانه ای دارند و یا حالا ما هم یکسری صنایع نوین در حد استاندارهای بین المللی ساختیم و انحصار غرب را شکستیم یا فلان درصد از غربی ها جلو تریم خب پس ما داریم می رویم بسمت قله های تمدنی و توانسته ایم رقیب تمدنی شان و در رقابت جلو بزنیم و غربی ها عقب ماندند. این نوع تفاسیر و تبیین ها به عقیده ام سطح تمدن اسلامی با این قوت منابع و مباحث و عقاید را زیر سوال می برد که انگار ما هیچ قدرتی از جهت مسائل کلان و طرح ریزی های راهبردی نداریم به مجرد اینکه غربی ها در حوزه ای آمارشان پایین آمد و کمتر از ما شد، آن را دال بر فروپاشی غرب و لیبرالیسم و قوت خود می دانند و رسماً سطح و شان ما را تنزل می دهند. ما باید فرای این جزئی نگری های عجیب و نامتعارف بنگریم که تمدن زایی ما به افق متعالی انسان دارد و جوهرش به‌مراتب والاتر از غرب است و می تواند زیر نظام های اقتصادی و فرهنگی و سیاسی و ... بچیند حتی با استفاده از نقاط مثبت غرب به نحوی که آن زیر نظام ها نظر به انسان متعالی دارد و در صدد رشد و تعالی اوست و بنا دارد که ولایت الله را تحقق بخشد. به امید تحقق تمدن نوین اسلامی و تشکیل دولت حقه آل محمد (ص) التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده درست بر روی نقطه‌ی اصلی دست گذاشته‌اید. اخیراً نیز بنده با مجموعه‌های تربیتی، صحبتی در مورد «فلسفه‌ی غرب در دو مرحله» داشته‌ام که فکر می‌کنم کمک کند. در هر حال باید ما بین جهان مدرن و نظام سلطه تفکیک کنیم و با رویکردی درست در جهان مدرن حاضر شویم. موفق باشید

25364

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدمت استاد گرامی: استاد من اگر الان بخوام در زمینه ای مثلا تاریخ، تفسیر، فلسفه، عرفان،... یا هر علمی یه مطالعه ای داشته باشم یا در موضوع خاصی یا یه دور اطلاع داشته باشم چه شکلی باید عمل کنم؟ مثلا از چند تا استادش باید بپرسم؟ معروف ترین استاداش کین با زیر مجموعه اون استادا صحبت کنم راهنمایی بگیرم؟ (نحوه ورود و بررسی یک علم) با توجه به اینکه تجربه نشان داده است اکتفا به اساتید سطوح پایین بعضا انسان را از ارتباط با معارف عالیه باز می دارد. ممنونم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم با سیر مطالعاتی مطرح شده بر روی سایت بتوانید شروع کنید. موفق باشید

24891
متن پرسش
با سلام و احترام خدمت استاد محترم: در کتاب «چگونگی فعلیت یافتن باورهای دینی» فرموده بودید، در حال بودن یعنی اینکه عملا اراده ای را قرار ندهید و اراده ها را به خداوند واگذار کنید. بنده در موقعیت ها متوجه نمی شوم کدام اتفاق اراده و خواست الهی است. آیا ممکن است اراده خداوند مثلا در کاری بوده و من آن کار را رد کرده باشم، چه کار کنم که مطمئن باشم طبق خواست و اراده الهی حرکت می کنم؟ البته در مسیر دینی کاملا متوجه هدایت های حساب شده خداوند می شوم ولی در زندگی دنیایی ام نمی دانم چه کار می کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال باید متذکر حضور حضرت حق بود مثل ماهی که در دریا است و آبِ سرچشمه آن را احاطه کرده است و در عین حال به سوی سرچشمه در حرکت است. موفق باشید

24237
متن پرسش
سلام استاد طاهر زاده عزیز: طاعات و عباذت مقبول حق ان شاءالله خدا به شما طول عمر با عزت بدهد. می دانم سر شما شلوغ است ولی اگر لطف کنید جواب سولاتم را بدهید از شما ممنون خواهم بود. ۱. کسی که اطلاعات دینی تقریبا خوبی دارد مانند عقاید، اخلاق، احکام و به کتابهای شما هم تسلط کمی دارد از جمله کتب شما «آشتی با خدا» «آنگاه که فعالیت فرهنگی پوچ می شود.» «هدف حیات زمینی آدم» «خویشتن پنهان» «ده نکته» «ادب خیال عقل و قلب» و... برای اصلاح خود و عبور از ظاهر به باطن چه راهی پیشنهاد می کنید. آیا باید اول روی نیت و توجه ام به خدا کار کنم یا اول اراده ام را تقویت کنم یا اینکه روی معرفت نفس کار کنم پیشنهاد شما چیست؟ ۲. برای تداوم یاد خدا و حضور قلب و تطهیر قوه خیال چه راهی توصیه می کنید؟ ۳. هر وقت می خواهم به خدا توجه کنم اینطوری به خدا توجه می کنم که انگار خدا همه جا هست و من او را به این معنا می بینم آیا اینطوری درست است چون همیشه سعی می کنم که زمان و مکان و صفات ماده را از وجود مطلق بگیرم و به یک موجودی که دارای هستی مطلق می باشد و همه جا حاضر است توجه کنم فکر کنم کمی فلسفی است شما بفرمایید اینطوری متوجه بودن درست است و اگر نیست چطوری باید توجه به حق کنم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. این سه‌گانه که می‌فرمایید همه با هم می‌تواند یک‌جا در میان باشند. از طرفی اراده‌ی خود را متمرکز می‌کنیم به واقعی‌ترین واقعیات یعنی خداوند و توجه داریم همین رانیّت خود قرار دهیم و در خودشناسی نیز متوجه می‌گردیم چه اندازه به خداوند نزدیک هستیم. ۲. مقیّدبودن به احکام شرع با رویکرد تطهیرِ خیال، بسیار کارساز است. ۳. همه‌ی عالم محل ربوبیت رب‌العالمین است و ما در آغوش ربوبیت او هستیم. موفق باشید.

نمایش چاپی