باسمه تعالی: سلام علیکم: از لطف جنابعالی کمال تشکر را دارم و آرزوی توفیق و عاقبت بالخیر برایتان دارم. به هر حال این مباحث از هم جدا نیستند به شرطی که از «معرفت نفس» شروع شود که مبنایِ اخلاق است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر در آن حالت خواستهای هم میماند وقتی به نور حق وجودِ خود را در عالم احساس کردیم؟ موفق باشید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مباحث شریف «معرفت نفس» ابتدا روشن میشود صورتِ علمی محسوسات از نظر وجودی، در درجهی بالاتری از خودِ محسوسات که در مرتبهی عالم ماده هستندرادارا میباشند. و از آن جایی که علت، باید از نظر وجودی بالاتر از معلول باشد، امکان ندارد صورتِ علمیِ موجودات، معلولِ صورتهای محسوسهی آنها باشد مگر آنکه آنها در حدّ علت معدّه نفس را آماده کند تا صورت علمیِ محسوسات را از «واهب الصُوَر» دریافت نماید و بدین معنا که نفس باید آن صوَر را ابداع کند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میاید نمیتوان یک نظر شُسته و رُفته در این مورد داد. آری! رگه های از حرّیت در آنها هست که متأسفانه بعضاً گرفتار نفس امّاره شده و از آن بدتر، گرفتارِ حاکمان سیاسی هستند که عملاً آنها گروگان کمپهای صهیونیستی میباشند. ولی به هر حال رگههای هوشیاری و حرّیتی که در آنها هست، امیدِ به آینده را در نسبت با غرب از بین نمیبرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به آیهی ۲۲ سورهی احزاب فکر کنید:
قرآن میفرماید وقتی مؤمنین صدر اسلام با احزاب یعنی اتحاد کفر جهانی روبهرو شدند که بنا داشتند ریشهی اسلام را بکنند؛ گفتند: «هذا ما وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ صَدَقَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ ما زادَهُمْ إِلاَّ إيماناً وَ تَسْليماً» این است آن وعدهی خدا و رسول خدا (ص)، و خدا و رسولاش وعدهی صادقی دادند، و در مسیر مقابله با جمعِ کفار متحد، نهتنها خود را نباختند، بلکه ایمان و دلسپردگیشان به اسلام افزون شد. زیرا متوجه بودند وقتی همهی کفر به میان میآید، با شکستی که میخورد هویت تاریخیاش را از دست میدهد و تاریخ دیگری ظهور میکند. آن مؤمنین با نظر به چنین آیندهای، توانستند امروزِ خود را درست تحلیل کنند و در آن مأوا گزینند.
ملاحظه کنید تازه وقتی همهی کفر متحد شوند تا توحیدی را که به صحنه آمده است نفی کنند، بصیرتِ ایمانی متوجه میشود خداوند بنا دارد اسلام را با هویت جهانی به میان آورد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ما در مأوایِ انقلاب اسلامی با همهی انسانها به حکم انسانیتشان باید رابطه داشته باشیم، ولی اگر بعضیها انتظار دارند که ما از اصلِ انقلابِ توحیدیمان دست برداریم تا متحجر نباشیم؛ محال است. در همین راستا کتاب «عقل و ادب ادامهی انقلاب اسلامی در این تاریخ» نوشته شد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این سؤالات، کلّی است و نکتهی خاص و مشخصی که اقتضای جوابدادن به یک سؤال است را در این مورد نمیتوانم عرض کنم و چیزی بیش از آنچه عرض شده، ندارم. موفق باشید
سلام بر استاد گرامی: امیدوارم سلامت و همچنان پر انرژی در راه انقلاب اسلامی و دفاع از آرمانهای آن باشید. استاد عزیز مطلبی در مورد ریشه آشوب ها و اغتشاشات اخیر در کانال پیام رسان ایتا نوشته ام. اگر زحمتی نیست نظر شریفتان را مطرح فرمایید. ممنون و متشکرم. مطلب: یکی از دوستان مطلبی در مورد ریشه اغتشاشات و آشوبهای اخیر جوانان و نوجوانان دهه هفتادی و هشتادی نوشته بود. به ذهن اینجانب نیز رسید که مطالبی را برای تحقیق و بررسی در ریشه های این آشوب ها و اغتشاشات مطرح کنم. در نظر بنده برای یافتن ریشهی این آشوب ها باید بین دو امر تفاوت قائل شویم و هر کدام را جداگانه بررسی کنیم. امر اول فاعلیت فاعل است که باید بررسی شود چه کسانی یا چه عواملی منجر به این آشوب شده اند و با چه ابزاری آتش آور معرکه در این آشوب و آشوب های قبل بوده اند. و برنامهریزی قبلی آنها برای رسیدن به یک آشوب چیست؟ امر دوم قابلیت قابل است که باید بررسی شود جوان و نوجوان دهه هشتاد و هفتادی در چه شرایطی است که این قابلیت را دارد تا عوامل بیرونی در درون او اثر بگذارد و او را وادار به شرکت در اغتشاشات و آشوب ها کند. در این پست به قابلیت درونی دهه هشتادی و هفتادی پرداخته میشود و انشاءالله در پست دیگری در مورد عوامل بیرونی نکاتی مطرح خواهد شد. ریشه های درونی مطرح شده در ذیل به صورت عبارت های کوتاه نوشته شده و امید است که دوستان در مجالس خود به صورت مفصل مورد بررسی قرار دهند. ♦️ ریشه آشوب های خیابانی در حسرت و عقده زندگی لاکچری است که سالهاست توسط رسانه ها و خصوصا اینستاگرام، در ذهن و خیال هر کسی تصویر سازی شده است، و نرسیدن به آن زندگی مساوی تباهی و نابودی است. وقتی در ذهن نوجوان و جوان کنونی قران و نظام جمهوری اسلامی، مانع رسیدن به آن زندگی باشد، او مجاز به آشوب و براندازی نظام است و ذهن او حکم میکند که قران را بسوزاند. ♦️ ریشه آشوب ها شهوتهای خفته در وجود نوجوانان دهه ۸۰ و جوانان دهه ۷۰ است. شهوت هایی که علاوه بر اقتضای سن، شعله گرفته از تصویرسازی های خیال است که از خیابانها و فضای مجازی در ذهن او ایجاد شده است و نظام جمهوری اسلامی را مانع و مخالف و ضد آن میبیند. ♦️ ریشه های آشوب، ناشی از خشونت پنهانی است که ریشه در نبودن محبت در خانوادهها دارد. ♦️ ریشه های آشوب ناشی از عدم ثبات است. ثباتی که در عدم حضور فعال و موثر پدر در خانواده و عدم عزت و احترام پدر و مادر در خانواده نابود شده است. ♦️ ریشههای آشوب ناشی از خشونت پنهانی است که ناشی از رشد دوران کودکی آنها در کودکستانها است. ♦️ ریشه آشوب در خشونت های روحی است که ناشی از عدم ارتباط های عاطفی با فامیل و صله ارحام است. ♦️ ریشه آشوب ها و آتش زدن پلیس و تلاش برای کور کردن پلیسی دیگر و بریدن گلوی مامور در نفهمی و کوری ناشی از مشروب خواری بسیاری از دهه هشتادی هاست. ♦️ ریشه حمله به خانواده با ظاهر مذهبی و کور کردن یک چشم از طفل آنها، در بسم الله نگفتن والدینشان هنگام رابطه زناشویی و شریک شدن جن در بسته شدن نطفه آنهاست. ♦️ ریشه در لقمه حرامی است که والدین خوردهاند و تبدیل به نطفه شده است. ♦️ ریشه در لقمه حرامی است که توسط خود جوان و نوجوان خورده شده است و بدن و مغز و .. او تشکیل شده است. ♦️ ریشه در خشونت پنهانی است که از سبک زندگی آپارتمانی و بزرگ شدن دهه هشتادی ها در آپارتمان است. ♦️ ریشه درخشونت پنهانی است که ناشی از شهر نشینی به صورت مدرن است. تفاوت شهر نشینی مدرن با شهرنشینی گذشته در این است که به کمک تکنولوژی شهر مدرن، شهر غریبه هاست. همسایه ها غریبه اند، همسفران هواپیما و قطار همدیگر را نمیشناسند. مشتری فروشگاههای زنجیره ایی همدیگر را نمیشناسند. شهر مدرن شهر غریبه هاست. ♦️ ریشه در تهور و جسارت بیش از حدی است که ناشی از زندگی در شهر مدرن است به صورتی که نه کسی او را میشناسد و نه او کسی را میشناسد. ♦️ و...... ♦️ و...... ریشه های فوق و سایر ریشه ها این قابلیت را در درون یک جوان و نوجوان ایجاد میکند که مطیع رسانهها شود. خصوصا رسانه هایی که عامل تمام بدبختیها و گرفتاریها را دین و قران و نظام جمهوری اسلامی معرفی میکنند. نتیجه قابلیت جوانان و فاعلیت دشمنان این میشود که جوان و نوجوان دهه هفتادی و هشتادی به این یقین میرسند که تنها و تنها راه نجات، حذف دین و بر اندازی نظام جمهوری اسلامی است، حتی به قیمت نابودی آینده و از دست دادن جان.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده به نکات خوب و دقیقی اشاره نمودهاید وریشهیابی کردهاید. آری! حدّاقل خوب است که کاربران محترم یکبار هم که شده نکاتی که متذکر شدهاید را مدّ نظر قرار دهند زیرا از این طریق، تفکر نسبت به مسائل جامعه سراغ انسان میآید. موفق باشید
عرض سلام و ادب خدمت استاد عزیز: در روایات مختلف شنیدهایم که گفتهاند امام حسین در کربلا و با چه کیفیتی به شهادت میرسند؟ یا ائمه و کسانی که در زمان حیات عمر سعد و شمر و... گفتهاند که اینان قاتلان پسران پیغمبرند و با چه کیفیتی. سوال بنده این است آیا این جبر نیست؟ اگر این حرفها صحتداشته باشد بیشتر شبیه یک نمایشنامه است که کارگردان میگویند تو نقش مثبتی و تو منفی و در این جا لعن و نفرین و گریه و ... همگی زیر سوال میرود. آیا علم خدا نافی اختیار آدمی نیست؟ من بسیار تحقیق کرده. ممنونم اگر ساده و با ذکر مثال این حقیر رو روشن کنید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: جهت بحث در علم خدا و جبرینبودنِ حادثهها را میتوانید به جزوه «جبر و اختیار» که روی سایت هست رجوع فرمایید. https://lobolmizan.ir/leaflet/181?mark=%D8%AC%D8%A8%D8%B1%20%D9%88%20%D8%A7%D8%AE%D8%AA%DB%8C%D8%A7%D8%B1 در ضمن مرحوم شهید مطهری در کتاب شریف «حماسه حسینی» بابی را جهت دفع این شبهه گشودهاند. خوب است که به آن کتاب شریف رجوع شود. موفق باشید
بسمه تعالی. باعرض سلام: استاد در بحث ارتباطات علمی با نامحرم، زنان دغدغه مند بسیاری دچار سردرگمی هستند واغلب دچار تعارض و وسواس میگردند. با توجه به اینکه زمانه زمانه قدیم نیست و مقتضیات خاصی پیدا کرده و زن امروز نمیتواند درچهارچوب رفتار زن قدیم خود را معنا کند. از علمای اخلاق سوال می شود ایشان توصیه به ترک همکاری با نامحرم را دارند. خواستم نظر جنابعالی را بدانم. با تشکر و آرزوی توفیقات روزافزون
باسمه تعالی: سلام علیکم: چند سال پیش دختر حضرت امام خمینی (ره) در پایگاه خبری «رجا نیوز» صحبتی داشتند و در آن جا فرمودند حضرت امام در مورد مسائل انقلاب و نشست با مردها، هیچگونه سختگیری نمیکردند. ولی اگر یک تماس بیجا حتی سلام بیجا به نامحرم صورت میدادیم، سختگیری میکردند. موفق باشید
سلام: در کتاب هدف از خلقت زمینی آدم. جلسه دهم شیطان. قسمت ذات شیطان و چگونگی عمل او. سوالات بی پاسخی وجود دارد که مولف بزرگوار در انتها بدون نتیجه گیری به عبارت قابل تامل است بسنده نموده و به نوعی نتیجه گیری را به خود خواننده واگذار نموده است با توجه به برگزاری جلسات در سال ۷۴ آیا منابع یا پاسخهای جدیدتری جهت مطالب و سوالات مطروحه در بحث فوق مد نظر جنابعالی میباشد. اجرتان با امام حسین
باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی به سؤالی دارد که برای خواننده محترم پیش میآید. ولی در هر حال مبنای این مباحث، سیر مطالعاتی سایت میباشد بخصوص مباحث «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین». موفق باشید
عرض سلام و ادب: ببخشید مزاحمتون شدم ان شاء الله به جهت عیدغدیر میخواهیم به فضل خدا، به فضل خدا، به فضل خدا موکب بزنیم. بدین جهت لازم میدانیم برای هرچه بهتر خدمت رسانی و نوکری کردن، از ایده ها و طرح های خلاقان و مجربّان این امر، حتما استفاده کنیم . لطفا اگر چیزی بذهنتان میرسد، دریغ نفرمایید. با تشکر. خادم
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! «در دل دوست به هر حیله رهی باید کرد». به هر بهانهای که نام مولای متقیان یعنی تعیّن ولایت تامّ و تمام الهی در انسان را برافراشته داریم، هنر انسانی خود را به میان آوردهایم. با این دید است که موکب شما معنا پیدا میکند و ولایت الهیه مولایمان مدّ نظر قرار میگیرد تا بفهمیم چرا جناب مولوی در نظر به آن حضرت میگوید:
از علی آموز اخلاص عمل / شیر حق را دان مُطَهّر از َدغَل
در غَزا ، بر پهلوانی دست یافت / زود ، شمشیری برآورد و شتافتا
او خدو انداخت بر روی علی / افتخارِ هر نبی و هر ولی
آن خدو زد بر رُخی که رویِ ما / سَجده آرد پیشِ او ، در سجده گاه
در زمان، انداخت شمشیر آن علی / کرد او اندر غَزائش کاهلی
گفت: بر من تیغِ تیز افراشتی / از چه افکندی ؟ مرا بگذاشتی ؟
آن چه دیدی بهتر از پیکارِ من / تا شدستی سست در اِشکارِ من ؟
در شجاعت ، شیر رَبّانیستی / در مُروّت ، خود که داند کیستی
ای علی که جمله عقل و دیده ای/ شَمّه ای واگو از آنچه دیده ای
تیغِ حلمت، جانِ ما را چاک کرد / آبِ علمت ، خاکِ ما را پاک کرد
بازگو دانم که این اسرارِ هوست / ز آنکه بی شمشیر کشتن کارِ اوست
باز گو، ای بازِ عرشِ خوش نگار / تا چه دیدی این زمان از کردگار ؟
راز بگشا ای علیِ مرتصی / ای پسِ سُوءُالقَضا ، حُسنُ القَضا
چون تو بابی ، آن مدینۀ علم را / چون شعاعی ، آفتابِ حِلم را
باز باش ای باب، بر جویایِ باب / تا رسد از تو قُشور اندر لباب
باز باش ای بابِ رحمت تا ابد / بارگاهِ ما لَهُ کُفواََ اَحد
موفق باشید
سلام و عرض ارادت خدمت استاد بزرگوار آقای طاهرزاده: استاد عزیز آیا نظرات جناب آقای امینی خواه در باب زندگی پس از مرگ و برزخ و قیامت صحیح است؟ و استفاده از سخنرانی های ایشون و جلساتشون اشکالی نداره؟ مشکل مبنایی نداره نظرات ایشان؟ ممنون از وقتی که در اختیار ما سر گشتگان وادی دنیا قرار میدهید. در پناه خدا باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده یکی از جلسات ایشان را گوش دادم. بحمداللّه با مبانیِ حِکمی و روایی سخن میگفتند. موفق باشید
سلام علیکم: ببخشید خواستم بپرسم اساسی ترین و مهم ترین کتاب که از آثار شماست کدام است؟ اگر ممکن علتشم بفرمایید التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: این بستگی به ذوق و حالات رفقا دارد. زیرا از نظر بنده هر آنچه را عرض میکنم و عرض کردهام اساسی بوده است وگرنه نمیگفتم. مباحث «معرفت نفس» مقدمات خوبی را پیش میآورد. موفق باشید
با سلام و عرض ادب استاد عزیز استاد عزیز: اگر امکان دارد کتابی را معرفی بفرمایید که در آن بتوان فضائل آقا امیرالمؤمنین را مطالعه کرد. با تشکر از محضر شریفتان
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید مجلّدات «امام شناسی» آیت الله طهرانی و یا خلاصه «الغدیر» با ترجمه آقای شفیعی شاهرودی در این مورد کمک کند. و کتابهای «حقیقت نوری اهل البیت «علیهمالسلام» و «مبانی نظری و عملی حبّ اهلالبیت «علیهمالسلام» که روی سایت هست، إنشاءالله راهگشا است. مشروط بر اینکه ابتدا کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» را شناحته باشید. موفق باشید
سلام استاد: خدا قوت! دخترم کلاس سوم ابتدایی است و تازه به سن تکلیف رسیده است. گفتم برای آداب و اعمال و اندیشه های دینی چطور مواجه بشه بهتره؟ مثلا نماز، حجاب و... آیا لازم که برای نوبت های نماز صداش بزنیم و پیگیر نماز خواندنش بشیم، آیا لازمه که خودمون برای نماز صبح بیدارش کنیم؟ چون می ترسم زده و خسته بشه! چه باید کرد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ابتدا خوب است او را متوجه شخصیت مهمی بکنید که خداوند با به تکلیفرسیدنش برایش پیش آورده و برای حفظ آن شخصیت که مورد نظر خاص خداوند و فرشتگان است باید آن شخصیت را با بندگی خداوند حفظ کند. آری! در این راستا خودش دوست دارد برای نماز صبح بیدار شود و شما کمکش خواهید کرد. موفق باشید
آیا اخلاق در پیوند اعضاء وراثتی است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: اصل و مبنای اخلاق، نفس ناطقه انسان است و بدن او، بستر و محل ظهور آن اخلاق است. بنابراین در ذات اعضاء، آن اخلاق نهفته نیست، هرچند اگر عضوی با روح و روحیهای خاص شکل گرفته باشد وقتی به شخص دیگری پیوند زده شود، تا مدتی آن روح و روحیه را در خود دارد و مستعدّ ادامهدادن آن هست، مگر آنکه روحِ شخصی که آن عضو به او پیوند زده شده باشد؛ نخواسته باشد و یا نتواند همان روح و روحیه را دنبال کند. موفق باشید
سلام وعرض ادب خدمت استاد بزرگوار: من سوال ها و وسوسه های میاد ذهنم و درونمرو به آشوب میکشه که نکنه آدم خیلی بدی هستم اینکه اصلا علت خلقتمون چی هستش که به دنیا بیایم و زجر بکشیم مگه ما خواستار خلقت بودیم خدا خودش آفریده و وظیفه اش هست کمکمون کنه و نعوذبالله خدا بین ما و اهل بیت تبعیض قائل شدن تو رو خدا راهنمایی کنید و من رو نجات بدید از دوزخی که درش هستم و داره نابودم میکنه. یاعلی
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم بد نیست با کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» مدتی بهسر ببرید تا معلوم شود اولیای الهی از این جهت امتیازی برایشان نیست، بلکه باری بر دوش آنها است تا خلقان را دستگیری نمایند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: چنین کاری از عهدهی بنده خارج است. مگر آنکه جنابعالی نکتهی خاصی را از آن کتاب، کتباً مرقوم بفرمایید اگر بنده بتوانم در آن رابطه نظر خود را عرض خواهم کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است به کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» که روی سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد تخصص ندارم. باید از فقیهی که در دسترس دارید سؤال بفرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید این موضوع را به فطرت مربوط کنید که انسان فطرتاً به دنبال معارف است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: متأسفانه در شرایطی نیستم که بهجز از طریق سایت بتوانم در خدمت رفقا باشم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: الفاظ کلام الله صورت گفتاری حقیقت است و بدین اعتبار به نفس الامر متصل می باشد.
مگر به ما نفرموده اند قرآن حامل عبارت و اشارت و حقایق است. فکر میکنم زبان قرآن زبان فطرت انسانها است و در هر مرتبه ای برای انسانها حرف دارد و هرکس به وسعت خود از قرآن بهره میگیرد لذا هم زبان عام در او هست که عبارت را از آن میتوان فهمید و هم زبان خاص در آن هست برای اهل اشارت و حقیقت. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد بنده آن است که مدتی بحثهای «تفکر قرآنی» را دنبال بفرمایید. مباحث در کانال مطالب ویژه هست. موفق باشید @matalebevijeh