بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
31354

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: پس از صبر جمیلی که داشتیم بالاخره دولت فقر روحانی که گرانی را ارزانی کرد به تاریخ پیوست و بار گران رفت. سوالات قبل که در طول این دولت فخیمه پرسیده شده بود را که بعضا بررسی می کردم احساس می‌شود شاید به علت عدم تضعیف دولت یا دلایل دیگر حقایق را به طور کامل بیان نفرمودید. از طرفی صحبت های رهبری در پایان دولت هاشمی و خاتمی را که مقایسه می کنم با صحبت آخر رهبری با دولت روحانی به این نتیجه می‌رسم که صرف غربگرا بودن باعث چنین عملکرد ضعیفی نمی‌شود. نکته ای یکی از نامزدها در انتخابات ظاهرا بیان فرمودند که اگر در نتیجه آزمونی مشخص شود که همه تستها را اشتباه زده است اینجا نمی توان گفت شانسی زده است بلکه جواب درست سوالات را می‌دانسته که تعمدا همه را غلط زده است حال بدون تعارف بیان فرمایید داستان روحانی چه بود؟ جاسوس بود؟ غربی‌ها از او آتو داشتند؟ موتور انقلاب اسلامی را می‌خواست پایین بیاورد؟ نگاه لیبرالیستیش باعث این وضع شد؟ ضعف های اخلاقیش کار دستش داد؟ یا نه او تلاشش را کرد و عوامل خارج از اراده اش از زمین و آسمان داخل و خارج بهم دست داد تا ناکام شود؟ یا نه علی رغم این عوامل عملکرد خوبی داشت؟ دولت اسبق که حمایت های جناب طاهرزاده هم پشتوانه اش بود تحریم ها از پا انداختش یا ونزوئلا اندک تحریمی بهش وارد شد به چه فلاکتی افتاد. اما بالاخره دولت روحانی نگذاشت اقتصاد فروبریزد هسته ای را حفظ کرد. نشانش آنکه ظرف چند ماه به ۶۰ درصد رسیدیم با این وجود تاکنون هیچ قطعنامه ای صادر نشده است، شاید حضور ایران در منطقه کار دستمان داد به هر رو قضاوت جامع استاد را در مورد دولت سابق خواستارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که این روزها بهتر در حال روشن‌شدن است اصل مذاکره با آمریکا چیزی نیست که با اهداف انقلاب اسلامی مغایر باشد. آنچه دولت آقای روحانی را ناکام کرد اولاً: اعتماد بیشتر به جهان غرب بود و ثانیاً: اصلاح همه امور را به موضوع برجام متصل نمودند. موفق باشید

31352

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام استاد عزیز: پیرو سوال ۳۱۳۴۴، اگر شخص با تحقیق علم به این پیدا کند که برخی امور در آنجا برخلاف قانون انجام می شود و قانون اجرا نمی شود، آن وقت تکلیف چیست؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر صورت از این موارد در همه ادارات هست. یک کارمند در محدوده کار خودش مسئول است. اگر انجام آن کار خلاف شرع باشد او نباید آن کار را انجام دهد. موفق باشید

30816

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: در ادامه سوال ۳۰۸۱۵ این رو عرض می‌کنم که چون قصد ازدواج به همین زودی ها رو دارم واسه تربیت فرزند و مسائلی از این دست هم بی‌زحمت منبع یا منابعی معرفی نمایید. متشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب ارزشمند «تعلیم و تربیت اسلامی» از آیت الله حائری شیرازی در این مورد کمک می‌کند. البته نباید چندان دغدغه داشت، زیرا در همان بستر سنتی و بومیِ ما فرزندان‌مان راه خود را به خوبی پیدا می‌کنند. موفق باشید

30728

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدمت استاد گرامی: «ذَٰلِكَ الْكِتَابُ لَا رَيْبَ ۛفِيهِ ۛهُدًى لِلْمُتَّقِينَ» در این تعبیرات اشاراتی هست که بنحو اجمال بانها |شاره می‌شود: ۱. تعبیر باسم اشاره بعید «ذلك» نه به کلمه «هذا»: برای تجلیل و تعظیم مقام قرآن است که از آفهام متوسط دور باشد. ۲. کتاب: به معنی تثبیت و ضبط و اظهار نیّت و مقصود است و حقیقت قرآن مجید همین است، یعنی آحکام و حقایق و معارفی است که از جانب خداوند متعال ظاهر و تجلّی کرده و در قلوب مومنین و در صفحات خارجی ثبت و ضبط می‌شود و این تثبیت از جانب خداوند متعال صورت می‌گیرد و اين تعبیر در اين مورد مناسبتر از کلام یا قرآن یا فرقان است زیرا نظر در کلمه قرآن بجهت تفّهم و ضبط تنها از طرف بنده باشد و در کلام بجهت تنها ظهور نیّت باطنی است و در فرقان به جهت جدا کردن حق از باطل باشد. پس مراد از کتاب همان معنی مصدری ثبت و ضبط کردن از جانب خداوند باشد نه بمعني اسم مفعول (ثبت شده) تعبیر به ریب مناسبتر از شک است: زیرا ریب دلالت می‌کند به توهم که تولید شک می‌نماید و از این تعبیر مأخذ و منشأً شک نیز منظور گشته و هر دو جهت نفي مي شود و چون کتاب را بمعنی تثبیت خداوند گرفتیم: نبودن ریب در آن کاملا روشن و قطعی خواهد شد زیرا که در تثبیت و فعل خدا شکی واقع نمی‌شود. ---------------- این مطلب از علامه مصطفوی رو مناسب دیدم برای شما ارسال کنم اگر نظری دارید بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف خوبی است. إن‌شاءالله ایشان در اشاعه‌ی معارف اسلامی بیش از پیش موفق باشند. موفق باشید

30432

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام بر شما: ببخشید این کتاب را می شه بررسی کنید چون من نتونستم پاسخش را بدم. با تشکر. البته سایتش فیلتر است. https://www.aqeedeh.com/book/view/193/%D8%B5%D8%AD%D8%A7%D8%A8%D9%87-%D8%B1%D8%A7-%D8%A8%D8%AF%D8%B3%D8%AA-%D8%A2%D9%88%D8%B1%D8%AF%D9%85-%D8%A8%D8%AF%D9%88%D9%86-%D8%A7%DB%8C%D9%86%DA%A9%D9%87-%D8%A7%D9%87%D9%84-%D8%A8%DB%8C%D8%AA-%D8%B1%D8%A7-%D8%A7%D8%B2-%D8%AF%D8%B3%D8%AA-%D8%A8%D8%AF%D9%87%D9%85#book_card
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چنین کاری از عهده‌ی بنده خارج است. مگر آن‌که جنابعالی نکته‌ی خاصی را از آن کتاب، کتباً مرقوم بفرمایید اگر بنده بتوانم در آن رابطه نظر خود را عرض خواهم کرد. موفق باشید

30317

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم وقت بخیر: اگر دیگران را عفو نماییم (افرادی که حقمان را پایمال کرده اند)، آیا خداوند حق دارانمان را، راضی می نماید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره صفای زندگی در آن است که «بیش از این عربده با خلق خدا نتوان کرد». از جاهل باید گذشت، ولی از دشمنان دین خدا، نه. زیبایی زندگی به دشمنی با دشمنان خداست. موفق باشید

30152

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: آیه شریفه قرآن کریم می‌فرماید «شهدالله انه لا اله الا هو» یعنی شانی از شوون خداوند که جامعیت اسمایی دارد یا اولین تجلی شهادت می‌دهد که هو یا مقام ذات یکی است؟ این شهادت چگونه و به چه معناست و چگونه باید در مورد آن اندیشید؟ جزاکم الله خیرا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: می‌فرماید نور حضرت «الله» در عالم، حکایت از آن دارد که تنها اوست که اوست در یگانگی و معبودیت. موفق باشید

29985

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام: بنده در محیط کارم با برخی همکاران که مشکل داشتم هابیلی رفتار کردم و همیشه آیه: «لَئِن بَسَطتَ اِلَیَّ یَدَکَ لِتَقتُلَنی مآ اَنَا بِباسِطٍ یَدِیَ اِلَیکَ لِاَقتُلَکَ» مدنظرم بود اگر جفایی در حقم می‌کردند گذشت می‌کردم اگر زیر آب مرا می‌زدند من مقابله به مثل نمی‌کردم از طرفی مطلبی از یکی از روحانیون مدنظرم بود که کریم نه تنها از خطاهای دیگران می‌گذرد که حتی حاضر نیست به روی طرف بیاورد که خطا کردی و من می‌بخشم بلکه در درون خویش می‌بخشد و انگار نه انگار که او جفایی در حقش مرتکب شده است از سویی دیگر حاضر نشدم حتی یک دروغ بگویم ولو به نفعم باشد و صداقت به ضررم تمام شود. اما نمی دانم چرا خداوند با من تاکنون همانگونه رفتار نمود که با قابیل نمود. رسوایم کرد مطرود خلایقم نموده است از خرداد ۹۸ که اخبار لغو پیمانم منتشر شد. (البته پارسال کلی دویدم تا مرخصی بدون حقوق گرفتم امسال هم تاکنون تلاشهایم به جایی نرسیده است قرار بود مربی پرورشی شوم که در مصاحبه مردود شدم حال چه تصمیم دیگری بگیرند الله اعلم) باری درین ۱۹ ماه و نیم همچو مرغ سرکنده دست و پازدم چه شبها که چکنم چکنم ورد زبانم بود چه تهمتها که نثارم نشد و هیچ حق دفاعی به من ندادند چقدر ازین اداره به آن اداره مرا فرستادند و رسما گفتند که ما تو را پاسکاری می‌کنیم خلاصه گویی جنازه ای هستم که هیچ کس حاضر به دفنش نیست چرا خدا یاریم نکرد من که دروغ نگفتم من که کریمانه رفتار کردم سعی کردم هیچ اسمی از کسی نبرم و کسی را حتی به حق تخریب نکنم. چرا همه چیز بر سرمن خراب شد و اگر خطایی بود چرا حق کریمانه رفتار نکرد؟ باور کنید هر چه حقوق معلمی ۹۷ ام باقی مانده است را نیت کردم به مادرم بدهم و حتی تابستان امسال قبل از اینکه هنوز کارم درست شود به حسابش ریختم یا سال ۹۸ نیتم این بود که اگر کارم درست شود حقوقم را اختصاص دهم به جهیزیه خواهر یتیمم. اما نشد امسال هم با اینکه از اموالم گذشتم باز تا کنون فرجی نشده است من که قابیل نبودم چرا حق مرا قابیل می‌پندارد مگر قلب سوخته و اشکهایم که هم اکنون جاریست را نمی بیند منکه قابیل نبودم چرا؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا به این سنت فکر نمی‌کنید که «دوست دارد یار، این آشفتگی». ولی نتیجه‌ی نهایی هرچه پیش آید به ضرر شما نیست. موفق باشید

28343

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: سپاسگزارم از پاسختان به سوال شماره ۲۸۳۳۴، استاد هر شخصی اعمالی را انجام می‌دهد گاهی برای حاجت، گاهی مثلا استغفار می‌‌گوید برای آمرزش گناهان و ...، منظور این است که برای نیت خاصی اعمال را انجام می‌دهد، حال سوال این است که اینطور اعمال که برای نیت خاص است ثواب هم دارد؟ و این اعمال هم می‌شود هدیه کرد به اهل بیت (ع)؟ یا اینکه اعمال عبادی که فرمودید تعریف خاصی دارد؟ و به طور کل بهترین نیت چه نیتی است برای انسان، با توجه به اینکه هدفش تکامل و قرب به سوی خداست و می‌خواهد به آن برسد؟ و هم اینکه پوشش دهد مشکلات و حاجات دنیایی انسان را؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همین‌که انسان برای رفع حوائج خود از مسیر دین استفاده می‌کند و اعتماد خود را به دین و نگاه معصومین انداخته، ثواب آن را می‌برد. ۲. عرایضی در کتاب «چگونگی فعلیت‌یافتن باورها» شده که اساساً در چه افقی می‌توان با نظر به اولیای الهی اعمال عبادی خود را به برکت بیشتر رساند. موفق باشید

27699

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: استاد عزیزم قبول باشه، استاد لطفا بنده را تو این زمینه راهنمایی کنید. استاد به گمانم بحث جهاد فقط جهاد به معنی خاص دفاع مقدس تا قبل از کرونا در بحث فرهنگ مطرح بود یادمه یه وقت که ابتدای کلاسهای امثال شما و شما بودم بیشتر وقتی با شهدا و مباحث شهدا و راهیان نور مرتبط می‌شدم آن احساس حضور را درک می‌کردم و می‌کنم ولی شاید اینکه اکثر افراد اینطور هستن شاید کمبود کار فرهنگی تو بحث جهاد شاید باشه در صورتی که روایات راجع جهاد زیاده مثلا تازگی این سوال برا بنده پیش اومده که چرا من وقتی مثلا دارم راجع به مباحث علمی که در روایات هست مباحثه علمی جهاد هست احساس حضور در جهاد نمی‌کنم یا مثلا آقایی که برای خانوادش تلاش میکنه و.. چرا این حس حضور در جهاد برا فرد نیست ضمن اینکه به نظرم نباید اون بحث دفاع مقدس حذف شه. استاد به نظرم میرسه نسل جدید از عمق وجود دوست داره با بحث جهاد مرتبط شه یه بار هم دفتر رهبری بحث راجع به فرهنگ جهاد داشت اگر درست فهمیده باشم. استاد اگر بخوام بیشتر راجع به جهاد مطالعه کنم چه باید کرد با توجه به بحث حماسی بودن جهاد و اینکه مثل کرونا افراد میخان خود را در عالم جهاد حس کنن شاید از ظرفیت بحث جهاد در ارتباط به عالم بالا کم بهره برده شده. متشکرم استاد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید به جهانی که با انقلاب اسلامی در مقابل ما گشوده شده است، فکر کرد تا هر قدمی در راستای حضور در آن جهان برمی‌داریم، در حکم جهاد فی سبیل اللّه احساس شود. خوب است به جواب سؤال شماره‌ی ۲۷۶۹۴ سری بزنید. موفق باشید

27354
متن پرسش
سلام. ببخشید من چند بار این رو فرستادم جوابش نیومد ۲۷۳۲۵ علتش چیه
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که این سایت، تنها به سؤالاتی می‌تواند جواب دهند که کاربران محترم نسبت به مباحث مربوط به موضوعات کتاب‌هایی که بر روی سایت هست، برایشان سؤال پیش آمده باشد. موفق باشید

27113
متن پرسش
سلام: در خصوص ارتباط علم اعصاب و آناتومی مغز با علوم معرفت نفس سؤال داشتم. مغز انسان دو نیمکره مغزی چپ و راست دارد. هر نیمکره تا حد زیادی به اعمال بدنی مخالف آن مرتبط است. نیمکره چپ دست و پای راست و سمت راست میدان دید و غیره و نیمکره راست دست و پای چپ و سمت چپ میدان دید و غیره را اداره می کند. در اغلب مردم توانایی تکلم اصولاً در نیمکره چپ است. ارتباط بین دو نیمکره مغز انسان، توسط ماده ای به اسم جسم پینه ای برقرار می شود. در برخی موارد مثل بیماری صرع، این ارتباط با جراحی برداشته می شود. گفته شده که در اثر این کار، اختلالاتی رخ می دهد. مثلاً اگر یک جسم را به چشم چپش نشان دهیم (چشم راستش نبیند) نمی‌تواند اسمش را تلفظ کند، چون تکلم در نیمکره چپ است ولی چیزی که دیده در نیمکره راستش قرار گرفته. به نظر می‌رسد این مسأله با وجود فقط یک درک کننده در بدن تناقض دارد، و این گونه تصور می شود که آن چیزی که خود واحد تصور می کنیم، منوط به اتصال سالم دو نیمکره و در نتیجه امری مادی است. این تناقض ظاهری چگونه توجیه می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مباحث «معرفت نفس» در این ساحت، حضور دارد که می‌یابد آن کسی که خود را و بدن خود را احساس می‌کند، امری است که در فلسفه به آن نفس ناطقه می‌گویند و می‌یابد که بدن او با تمام ابعادش، ابزارهای نفس ناطقه است. موفق باشید

39908
متن پرسش

📽«فرصتِ روایت» بسم رب الزهرا 📌…در عالم رازیست که جز به بهای خون فاش نمی شود… رازِ خون را تنها اهل راز به جان می آزمایند و تو گو‌ که چه کس را در زمان اینگونه میابی که چشم به راه باشد و گوش در انتظار ندای یار در قتلگاه دوست. فتح های ما را بین که رنگ بوی یاس و سرما و بن بست به خود گرفته اند و تو گویی هرگز خبری از دوست در میان مان نبوده است. و راستی را بی فتحِ روایت من و تو کدام فتح و کدام طلیعه و امید و آرمان را توان دید و می‌توان برایش طبل و مارش فتح زد و آهنگ دوباره آزادی انسان را نواخت. جوانان ما طلیعه داران و پرچم داران دوباره فتحِ تاریخی اسلام در عصر امروز اند و اگر نبودند، تو بگو که طلیعه آینده انقلاب خمینی را در کدامین گواه و شاهد و آینه به نظاره می‌نشستیم. باید چشم شست و نظاره گر دوباره فتحِ روایت طلیعه داران قیام خمینی بود و دید که فتح و گشایش و پیروزی مبین دوباره اسلام در عصر امروز چگونه در زبان و روایت ما طلیعه خواهد یافت و هیمنه این بت و مجسمه، غول افیون و شرک و استکبار و ظلم جهان امروز با زبان و روایت ما فرو خواهد ریخت و میوه های شجره طیب انقلاب خمینی به اذنِ الله در زمان حیات ما به بار خواهد نشست و منتظران او چگونه بشر جدید را به رنگ زبانِ سرخِ روایت، آماده تولد و طلوع دوباره انسان خواهند کرد. دوباره به دیدار او برویم و راه را به تفصیل حضورمان در آینۀ روایت او از ما باز جوییم که او مبشر صبح کربلایِ ماست و زبان و روایتش آیینۀ همه حضور ما در امروز و فردای ماست. همان او که سید و پیرِ راهبر ما در وصف او گفت: «چنان می‌گفت که گویا راه‌های آسمان را خودش رفته، دیده و می‌داند که این‌ها آشناتر هستند» همان او که همزبان و همسخن ایام غربت او، فیلسوف پیر ما بود و در فراقش گریست و شانه هایش را گرفتند و بیم مرگش را داشتند و در غمِ دوست گفت: «وجودش را فراموش می‌کنند ولی عدم اش را هرگز» همان او که صدایش همیشه آشنا و گرما بخش جان های گمشده ماست و راهش بی شک همه تمنای حضور ما در امروزمان و زبان و قلمش رمز راز همه چگونگی حضور ما در فردایمان آری سید شهیدان اهل قلم را می‌گوییم شهید آوینی عزیز همان صدای آشنا و معصوم و نجیب و محکم آقا مرتضیِ روایتِ فتح های جبهه های ما. دوباره به نظاره او بنشینیم و چشم و گوش به روایت او از ما بسپاریم تا فرصتِ روایت دوباره فتح را در فتحِ دوباره روایت و زبان یکدیگر بجوییم و حقیقت را به نظاره چشمانمان بگزاریم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد شهید آوینی همین یک جمله که فیلسوفِ پیرِ ما استاد داوری در موردش فرمودند، همۀ آن کاری است که ما باید به میان آوریم. جمله‌ای که فرمودند: «وجودش را فراموش می‌کنند ولی عدمش را هرگز». حقیقتاً این‌طور نیست که عدم حضور شهید آوینی که ما را در خود سرگردان کرده، نبودنی باشد که نبودنِ یک شخص به حساب آید، نه! عدم حضور او که ان شاءالله هرگز پیش نمی‌آید، نبودنِ تاریخی است که در پیش است و به ظهور می‌آید و متولد می‌شود. و آن شهید بزرگوار با تمام وجود متذکر آن بود. نبودِ او را فراموش نمی‌کنیم زیرا توقف خود را از میانۀ این تاریخ نمی‌توانیم فراموش کنیم و ما باز با آوینی است که تازه معنای نبودن آن را می‌فهمیم که چه اندازه به او نیاز داریم و این یعنی تولد دوبارۀ شهید آوینی. تولدی که با احساس نبودن او و با همراهی با کلمه کلمۀ او آغاز می‌شود تا سرگشتگان این کوی و برزن به مأوایی بیندیشند که تنها کلماتِ شاعرانه آن را در میخانۀ مطلوبِ حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» می‌گشاید. کلماتی که به گفتۀ استاد فردید از پندارها، ساخته نشده، قصّۀ دیدارها می‌باشد. و این‌جا است که باز فردید و رازِ سر به مُهری که آوینی را منهای استاد فردید نمی‌توان «فهم» کرد. و این، اولِ ماجراست. موفق باشید      

34351
متن پرسش

سلام استاد و پدر معنوی عزیزم: استاد چه خبر است در این عالم؟ چه سریست در این عالم که ما دهه هفتادی ها به بعد باید از حنجره حاج صادقی که همه شهدای دهه شصت راهی میدان عشق کرد (و خداوند با حکمتش حاج صادق تا به امروز نگه دارد) بشنویم که ندا دهد «حاج قاسم دلش اینجاست بیا تا برویم» ما که آرزوی دیدن همت و باکری و خرازی عمری به دل داریم، خداوند حاج قاسمی برایمان تا دهه ۹۰ نگه دارد و چکیده همه شهدا و عاشقان روح الله و مجاهدان راه حق، در شخصیت حاج قاسم این مرد بزرگ به ما بچشاند و قلب و دل و جانمان را یکجا تسخیر خودش کند و آنچنان از فراقش سینه ما تنگ شود که دعای هر روزمان باشد که خدایا بهشت و حور و جنتت برای دیگران همنشینی با حاج قاسم و این روح های پاک رو نصیب ما کن. خداوند چه نقش بزرگ و وسیعی در وجود من جوان دهه هفتادی در این زمانه حساس و در انتظار حکومت مهدوی قرار داده، که همه عالم قدیم و جدید رو یکجا در جانم احساس می‌کنم که رخوت و درجا زدن و سَیرنکردن و پا در گِل نفس ماندن و حرکت نکردن رو بزرگترین جفا در حق خودم می‌دانم و بقول عزیزی هر کدامتان یک حاج قاسم کوچک در محله و شهر خودتان باشید و عجیب احساس می‌کنم مخاطب این سخن ماها هستیم. استاد عزیزم مطلبی بفرمائید و ای دریای مواج و متلاطم وجودمان رو همچون اروند مقداری آرام اما از درون پرخروش نگاه دارید.. سالهاست پای ثابت دعاهایم هستید چرا که هرچه دارم از وجود پر برکتتان هست. التماس دعا. حامد بن علی

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به خوبی متوجه شده‌اید نسیمی وزیدن گرفته و دل‌های مردمان را در همه تاریخ که تاریخِ انسان‌های قدسی است، حاضر نموده تا در امروز و در این تاریخ در آینه حاج قاسم، نه‌تنها خرازی‌ها و باکری‌ها و روح‌های پاک آن‌ها دیده شود، بلکه معنای نسبتی که مسلمانان صدر اسلام باید با مولای‌مان پیدا می‌کردند، فهمیده گردد. زیرا آن حضرت نیز قصه انسانی بود که با اسلام آغاز شده بود و این‌جا است که محال بود دلی، دل باشد و از تاریخ جاهلیت عبور کرده باشد، و محبت مولا را در خود احساس نکند. بی‌حساب نیست که رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» در مورد حضرت علی «علیه‌السلام» می‌فرمایند: «إنَّ اللهَ أخَذَ مِیثاقَ المُؤْمِنینَ عَلی حُبِّک، وَ أخَذَ مِیثاقَ المُنافِقینَ عَلی بُغْضِک. وَ لَوْ ضَرَبْتَ خَیشُومَ المُؤْمِنِ ما أبْغَضَک، وَ لَوْ نَثَرْتَ الدَنانِیرَ عَلی المُنافِقِ ما أحَبَّک. یا عَلِی، لایحِبُّک إلّا مُؤْمنٌ، وَ لایبْغِضُک إلّا مُنافِقٌ». ای علی! خداوند به دوستی تو از مؤمنان پیمان گرفته و نیز بر دشمنی تو از منافقان پیمان گرفته و اگر تو (با شمشیرت) بر بینی مؤمنی ضربه وارد کنی تو را دشمن نخواهد داشت و دل آزرده نخواهد شد. و چنانچه دینارها را به پای منافق بریزی تو را دوست نخواهد داشت. ای علی! تو را دوست نمی دارد مگر مؤمن (به خدا و رسول) و با تو دشمنی نمی کند مگر دورو و منافق.

گویا با حاج قاسم همان تاریخ تکرار شد که چگونه بعضی به اصطلاح روشنفکران، او را نه‌تنها به چیزی نگرفتند حتی انکار می‌کنند و در سالگرد شهادت او کلامی در رسانه‌ها و روزنامه‌های‌شان بر زبان نیاوردند!! ولی برعکسِ آن‌ها در آن دوردست‌ها، آن‌هایی که به ظاهر با ما بیگانه بودند نشان دادند چگونه دل‌سپرده شخصیت او هستند. موفق باشید  

33105

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام و خسته نباشید: من سوالاتی در زمینه رزق و روزی داشتم که اخیرا با مطالعه کتاب جایگاه رزق انسان در هستی علی رغم قوت قلب گرفتن، سوالات دیگری افزون بر سوال قبلی‌ام پیش آمد. با این که در زندگی خود آثار قواعد رزق را مشاهده می‌کنم، اما این سوالات همچنان باعث مشغولیت من هستند. ۱. اگر «روزی هر جنبنده‌ای بر عهده خداست»، چرا امروزه بخشی از انسان‌ها از گرسنگی می‌میرند؟ به طوری که طبق آمار منتشر شده هر ۱۱ دقیقه یک نفر بر اثر گرسنگی می‌میرد و حدود ۸۰۰ میلیون نفر در دنیا با گرسنگی درگیر هستند. شاید دلایلی نظیر اعمال خود انسان ها یا عدم تلاش آن ها یا عدم پرداخت خمس توسط عده ای و ... بتوان برشمرد، اما همین مرگ بر اثر گرسنگی در دنیای حیوانات نیز وجود دارد درحالیکه مواردی نظیر تنبلی و استعمار در دنیای حیوانات وجود ندارد و آن ها به طور غریزی به دنبال روزی خود هستند. ۲. در حدیثی از امام صادق (ع) در کتاب ذکر می‌شود که «خدا نه آنچنان تنگ می‌گیرد که به کلی قطع شود، و نه آنچنان وسعت می‌دهد که بی حساب باشد.» در مورد اول، همانگونه که در سوال ۱ مطرح شد مشاهده می‌شود روزی یک عده‌ای قطع می‌شود و اجل و پایان زندگی آن‌ها با نبود رزق اتفاق می‌افتد. حتی در مواردی کودکان پس از به دنیا آمدن بر اثر گرسنگی می‌میرند که با موضوع روزی از طریق شیر مادر قابل جمع نیست. همچنین در دنیا افرادی هستند که ثروت‌های بسیار عجیب در اختیار دارند که به گونه‌ای بی حد و مرز محسوب می‌شود. مشاهدات امروز ما چگونه با این حدیث قابل جمع است؟ ۳. در کلام امیرالمومنین گفته می‌شود که «قسم دوم روزی، روزی‌ای است که خود به دنبال توست.» همانگونه که مرگ به دنبال توست، و آن روزی با تلاش اندک و کافی به انسان می‌رسد. اما از طرفی اهتمام به همت و تلاش بسیار نیز توصیه شده است، در داستان راستان شهید مطهری با نقل از بحارالانوار در بخش نصیحت زاهد داستانی از امام باقر (ع) می‌آورد که ایشان در زیر گرمای آفتاب مدینه به هنگام ظهر با سختی و مشقت فراوان با همراهیانش در حال کار کردن در باغی بودند. این دو وجه که روزی به دنبال ماست و سفارش فراوان به کار و تلاش و کسب روزی و این که ۹ جزء عبادت کسب و کار حلال است به نظر بنده قابل جمع نمی‌رسد. ۴. همانگونه که در کتاب نیز گفته می‌شود ثروت بسیار باعث تکبر و فقر باعث گناه است، اما چیزی که مشاهده می‌شود عدم توازن است. یعنی میزان گناه فقرا به علت قرار گرفتن در فشار و تنگنا بیشتر از میزان تکبر ثروتمندان است و انجام امور اولیه دینی نیاز به حداقلی از امکانات دارد. در سیره معصومین نیز گفته می‌شود که زندگی ایشان ساده بوده‌است، اما این ساده بودن به معنای فقیرانه و زاهدانه بودن نبوده و بلکه به معنای عدم مصرف گرایی می‌باشد. به غیر از امام علی (ع) در دوره خلافت ایشان که علت سیره زندگی خود را حاکم بودن و هم سطح پایین ترین افراد جامعه بودن عنوان می‌کنند، سایر ائمه از ظرفیت ها و امکانات موجود در جامعه تا حد مناسبی بهره برده‌اند. بنابراین در بخش های مختلف کتاب حس می‌شود به گونه ای سعی شده است فقر در نوع هایی مطلوب نشان داده شود، اما حضرت علی (ع) فقر را فرزند تنبلی و ناتوانی عنوان می‌دارند، همان حضرت علی (ع) که در دوران خلفا مشغول به خلق ثروت بوده‌اند و باغات و قنات های بسیاری را احداث کرده بودند. پیشاپیش با تشکر از شما.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که متوجه‌اید و بحمدلله موضوع «رزق» را دنبال می‌کنید، سؤالات زیادی در این سال‌ها شده‌ است که هر کدام می‌تواند بابی را در موضوع رزق بگشاید و به همین جهت پیشنهاد می‌شود به آرشیو مربوط به رزق که در آدرس پیشنهادی آمده، رجوع فرمایید . إن‌شاءالله علاوه بر دریافت سؤال، مطالب دیگری نیز برایتان روشن می‌شود. موفق باشید  https://lobolmizan.ir/category/67?tab=quests&inner_tab=all-quest

32759

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد گرامی: وقتتون به خیر و برکت و سلامتی، استاد در جواب سوالی در رابطه با عملکرد اخیر دولت در رابطه با تخصیص یارانه نقدی و حذف یارانه پنهان اقلامی چون آرد صنعتی در تایید این اقدام فرمودین (نقل به مضمون) که عملا این یارانه های پنهان به نفع مردم نبوده و به نفع قاچاقچان بوده، ولی مردم این نوع مدیریت رو اصلا قبول ندارن چون به جای برخورد با قاچاقچان و مدیریت قوی تر، به سراغ آسونترین راه یعنی دست انداختن به سفره مردم میرن و کمر مردم رو زیر بار این تورم ها خورد میکنن، مردم حرفشون اینه که ما یارانه نمیخوایم به جاش تورم رو کنترل کنین، توی این چند سال اختصاص یارانه چه مشکلی از مردم رو حل کرده ؟ یارانه ای که چندین و چند سال ثابت مونده و تورم چندین و چند برابر شده و هر بار هم عده ای رو از این یارانه غربال میکنن تا دیگه کسی نمونه واسه گرفتن اون، متاسفانه مدتهاست که مردم شاهد اقدام مثبتی به نفع مردم که به طور ملموس شاهد تغییر در سفره اونا شده باشه ندیدن و هر بار تن مردم رو لرزوندن با تورم افسار گسیخته ناشی از مدیریت ضعیفشان، تا کی باید مردم چوب ندانم کاری دولتها رو بخورن؟ بنده به آقای رییسی رای دادم ولی به این معنی نیست که چشمم رو به روی واقعیت ها ببندم و فقط به صرف اینکه رییس دولت از جناح مورد تایید من بوده فقط به به چه چه اونو بگم و در قضاوت فقط نگاه حزبی جناحی داشته باشم، متاسفانه مردم ناامید شدن، و این ربطی به القای دشمن و ناامید کردن مردم نداره، من نمیدونم اگر این دشمن نبود بی مدیریتی و نقص خودمون رو به کی ربط می‌دادیم، دشمن بله وجود داره اما ضربه ای که بعضی از سیاستهای غلط دولت ها به اعتماد مردم میزنه هزاری دشمن نمیزنه، مردم دیگه بی اعتماد شدن، سالهاست کاری نکردن که مردم واسه یه بار بگن خدا پدر و مادرت رو بیامرزه با این کار مثبتی که انجام دادی.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد یارانه‌ها همین‌طور است که می‌فرمایید. بالاخره باید از زندگی یارانه‌ای که به نحوی موجب تقلیل ارزش پول ما می‌شود عبور کرد ولی راه‌کار آن در شرایط حاضر بسیار باید حساب‌شده و حکیمانه باشد. تا آن‌جا که بنده در جریان امور هستم اتفاقاً دولت آقای رئیسی در همین رابطه بنا دارند کار را جلو ببرند. عمده آن است که متوجه جهت کلّی دولت باشیم که به گفته رهبر معظم انقلاب در دیدار با مسئولین نظام: «واقعاً هم جفای به مردم است، هم جفای به کشور است، هم جفای به انقلاب است، اگر امروز کسی بخواهد مردم را ناامید کند و احساس بن‌بست را به مردم القاء کند و بخواهد روحیه‌ی مردم را بشکند و اراده‌ی مسئولین را تضعیف کند.» در ضمن پیشنهاد می‌شود صحبت‌های اخیر آقای استاد حسین امیدیان در رابطه با شرایط امیدبخشی که دولت آقای رئیسی پیش آورده‌اند؛ دنبال بفرمایید. فکر می کنم بتوانید در کانال «مطالب ویژه» در پیام رسان ایتا آن را بیابید. موفق باشید

32687

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد گرامی: اخیرا سوالی از محضر شما پرسیدم با کد lobolmizan_pu7thimm6u و لطف فرمودید و جواب دادین. بسیار تشکر می‌کنم. سوال اول در مورد این بود که چرا مخاطب قرآن جنس مرد است. و البته در سوال ذکر کرده بودم که منظورم ضمایر مذکر نیست. چون این را می‌دانم که ضمیر مذکر برای کل زن و مرد به کار می‌رود. که شما در پاسخ بنده همان ضمایر مذکر را اشاره فرمودین. منظور من این نبود. ببینید، مثلا در آیه ای از قران می‌فرمایند: «هن لباس لکم، و انتم لباس لهن.» برای زن ضمیر غایب به کار رفته و برای مرد ضمیر مخاطب. ترجمه هم می‌شود: آنها لباس شمایند و شما لباس آنهایید. دقت بفرمایید که «آنها» و «شما». یعنی قران داره با مردان سخن میگه. میگه شما. یعنی خداوند عرص می‌کنند مخاطب من شمایید. ولی وقتی از زنان سخن میگه، می‌فرماید آنها. پس من به عنوان یک خانم وقتی قران میخونم احساس می‌کنم مخاطب نیستم. واقعا چرا؟ در بسیاری از آیات دیگر هم همینطور هست. فقط این آیه ای که اشاره کردم نیست. من می‌خواهم جواب دخترم و دختران جوان دیگر را بتوانم خیلی زیبا و منطقی در این باب  بگویم. ممنون میشم اگر لطف کرده و پاسخ مرا بدهید. سوال دومم در خصوص این بود که چرا به حضرت فاطمه سلام الله علیها می‌گویند «سیده النسا العالمین» در صورتی که ایشان سرور کل عالم است. شما فرموده بودید این نساء اشاره به جنسیت خود خانم فاطمه زهرا دارند. من متوجه نشدم. مگر ترجمه این لفظ نمی‌شود «سرور بانوان عالم»؟ واگر اینطور هست که می‌فرمایید، یعنی بانویی که سرور عالم است، آیا در آیه ۴۲ سوره آل عمران نیز منظور همین است؟ «و (یاد کن) آن گاه که فرشتگان گفتند: ای مریم، همانا خدا تو را برگزید و پاکیزه گردانید و بر زنان جهانیان برتری بخشید». ترجمه لفظی در هر دو مورد اینجور می‌گوید که «بر زنان عالم شما برتری دارید.» میشه لطفا بیشتر معنی و مفهوم مورد نظرتون رو که فرمودید به جنسیت خود بانو فاطمه زهرا و حضرت مریم اشاره دارد تبیین بفرمایید؟ تا بتوانم بهتر پاسخگوی خودم و دیگران باشم. بسیار از وقت و لطف شما ممنونم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به این نکته فکر کنید که بالاخره تاریخ، مذکر است و مخاطب مستقیم قرآن از این جهت مردان هستند. آیا با ضمیر غایب از زنان سخن‌گفتن، نوعی رعایت احترام و حیا در میان نیست؟ از آن جهت که در دروس بلاغت می‌خوانیم، غایبانه از کسی سخن‌گفتن به جهت تفخیم و بزرگ‌داشتن او است. ۲. عرض بنده آن بود که در این نوع جمله‌ها باید روح تاریخی یا هرمنوتیکیِ آن جمله‌ها را مدّ نظر داشت و نه ترجمه تحت اللفظیِ آن‌ها را، و از این جهت عرض شد آیه مذکور می‌خواهد بفرماید آنان که از جنس زن‌ و از برترینِ زنان‌اند، برای مرد و زن اسوه می‌باشند. موفق باشید

32320

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام و دعای خیر محضر استاد عزیز: می خواستم بپرسم آیا در عالم ذر یا عالم ارواح نحوه ی زندگیمون و امتحاناتمون رو هم خودمون امتخاب کردیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی حضرت حق در آن عهد الستی به تک تک افراد خطاب می‌فرمایند: «الست بربّکم» یعنی آیا من پروردگار شما نیستم؟ و آن‌ها هر کدام جواب می‌دهند: «بلی شهدنا» یعنی آری! ما پروردگاریِ شما را می‌بینیم؛ حکایت از آن دارد که همه انسان‌ها در بنیان و فطرت خود با حضرت ربّ‌العالمین و با نظر به ربوبیت حضرت حق روبه‌رو شده‌اند و به اختیار خود جواب خداوند را داده‌اند. البته چون در دنیا وارد شده‌اند و با کثرات دنیا مرتبط گشتند، بعضاً از آن حضور و از آن عهد غفلت کردند. موفق باشید

32244

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: آیا ابلیس هم مظهر تام اسمی از خدا است؟ اگر عرفا می‌گویند اری پس باید اکنون هم فرشته باشد ولی ظالم و جهنمی است.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! او وجهی از اسم جلال حق است به این معنا که اسم جلال، هرکس را که شایسته قرب نیست، پس می‌زند. ولی لازم نیست که ابلیس از آن جهت که «کان من الجنّ» است؛ فرشته باشد. موفق باشید

31591

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
امام خمینی می‌فرمایند اگر کسی بخواهد تهذیب بشود با علم تهذیب نمی‌شود. سوال بنده این است که اگر بدین صورت است پس معرفت و ایمان و امثال ذلک همه از سنخ علم هستند چطور ممکن است اینها در مسیر سعادت و تهدیب نفس دخلی نداشته باشند؟ به نطر شما بهترین مسیر برای تهدیب نفس و ارتقای روح از دنائت چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایض نسبتاً مفصلی در کتاب «آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود» در این رابطه شده است و به همین جهت به ما می‌فرمایند: «العلم هو حجاب الاکبر» بدان جهت که مانع نظر به حقیقت می‌شود و ما را در مفاهیم متوقف می‌کند. موفق باشید

31467

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
به نام خدا سلام عليكم: ان شاءالله سلامت باشيد كثرالله امثالكم. آثار جنابعالي الحمدلله بسيار راه گشا و مصداق علم نافع است اين را از باب «و اما به نعمت ربك فحدث» با درجه تقليلي آن عرض مي‌كنم. چندي پيش سوالي مطرح كردم بنده را ارجاع به كتاب «انقلاب اسلامي، جهاني بين دو جهان» داديد - كتاب را خواندم اما خيلي خلاصه عرض كنم - مباحث را با عقل ناقص خودم، توجيه سخنان دكتر داوري يافتم بنده مواضع ايشان را در انتخابات و برجام و... نمي دانستم و بعد از خواندن مطالب شما خيلي تاسف خوردم و به مردم عوام در مقابل اين افراد تحصيل كرده حق دادم كه بعضي وقتها نماز جمعه را چهار شنبه بخوانند. در شرايط كنوني با اين همه اطلاعات و بودن افرادي مثل حججي و حاج قاسم و... كه بدون اينكه مباحث مريوط به عقل نظري را از دانشگاه يا حوزه بدست بياورند با اقتدا به امامين انقلاب و كاربرد حكمت عملي، اين چنين به علم حضوري رسيده و قس علي هذا، آيا افرادي مثل ايشان بايد چنين ديدگاه و نظراتي كه تاثير آن بر قشر تحصيل كرده بسيار زياد است ابراز گردد عوام از سليبرتي ورزش و هنر تبعيت مي كنند و اين افراد براي خواص و تحصيلكرده الگو محسوب مي شوند نتيجه آن مي شود كه يكي بايد «بذل مهجته» تا «ليستنقذ عباده» اتفاق بي افتد. تيز هوشي و حكيم بودن حضرت آقا را امروز دشمن اعتراف دارد ولي خواص نمي فهمند. همان غرب پيرو نظم هگل و اخلاق دكارت كه در اين مسئله شرطي شده، اگر در معرض تبليغ بدون سانسور شيعه ناب قرار بگيرند نمونه كوچك آن رويش شيعه در نيجيريه و حضور در زيارت اربعين اتفاق خواهد بود. به نظر عقل ناقص بنده بايد علماي علوم عقلي و نظري (بعضي) با خود بنشينند و در نظرات خود تجديد نظر نمايند تا نكند پايه ريزي حكومت سكولار با كمك اينها اتفاق بي افتد اگرچه فرمايش جنابعالي مرا قاتع كرده كه بايد حرف بزرگان را شنيد و تقليد نكرد. گروه مباحثه اي شما با گشت و گذار در سخنان دكتر داوري در صدد خير خواهي ايشان براي فرداي انقلاب اسلامي بر آمده و حال اينكه سيره عملي آنها اين را نمي گويد. اگرچه جواب سوال خودم را براي نحوه فعاليت فرهنگي تا حدودي گرفتم ولي نتوانستم نسبت خود را با اين افراد پيدا كنم لطفا بنده را راهنمايي كنيد. - اين نكته را بگويم كه بنده منحصرا آثار آيت الله جوادي (نه در مواضع سياسي) و جنابعالي را مطالعه مي كنم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان‌که در آن کتاب عرض شد بنا نیست ما مقلّد آقای دکتر داوری باشیم ولی نادیده‌گرفتن تفکر ایشان، ما را نسبت به حضور در جهان بین دو جهان که معنای انقلاب اسلامی در این تاریخ است، غافل می‌کند. تأکید بنده آن است که با حوصله مطالب کتاب را به صورت همه جانبه دنبال بفرمایید. موفق باشید

30999

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام استاد عزیز: بحث قدرت تصمیم گیری که در روانشناسی مطرح هست چقدر متناسب با مبانی دینی هست؟ آیا اون هم مثل آزادی و مبانی دیگر معنای دیگری دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: می‌توان موضوع را به روحیه ابتکار انسانی برگرداند و استعدادهای فراوانی که انسان به جهت ذات گسترده و گشوده‌اش دارد. موفق باشید

30826

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و خدا قوت و با آرزوی قبولی طاعات و عبادات: چگونه می‌توانم تمام آیات مربوط به حتمی بودن معاد را در قرآن پیدا کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مثل کاری که مرحوم آیت الله حسینی تهرانی در کتاب‌های «معادشناسی» انجام دادند. موفق باشید

30724

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامي: در مورد صحت چشم زخم كه اينكه موجب مرگ انسانها مي‌شود حديثي است كه نصف مردم خوابيده در گورستانها بخاطر جشم زخم يا حديثي كه چشم قله كوه رو جابجا مي‌كند يا شتر را در ديگ، آيا واقعا خداوند چنين نيرويي در بشر قراداده است؟ مگر نه اينكه هيچ برگي بي اذن خدا بر زمين فرو نمي‌افتد؟ آيا بايد واقعا قبول كرد اعتقاد به تاثير گزاري انسانها بر يکديگر را؟ ممنون از پاسخ گويي شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! در نظام علت و معلول، خودِ حضرت حق متذکر چنین عواملی می‌شوند تا انسان‌ها در این نظام متوجه‌ی چنین عواملی باشند. در کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» جایگاه چشم‌ زخم مشخص شده تا گمان نشود انسان‌ها در بست در اسارتِ چشم زخم افراد گرفتار می‌شوند. موفق باشید

30628

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: با توجه به اعتراف رئیس زندان ها بر وجود زندان هایی که حتی رئیس زندان ها را در آن راه نمی دهند، که در این زندان ها به قول ابوالفضل بهرامپور نمی کشند بلکه زجر کش می کنند. و با توجه به اعتراف برخی مسئولین به این امر حیوانی که تعدادی از رفقای ما هم گرفتار آن هستند، جانابعالی و همفکرانتان چگونه از این حکومت طرفداری می کنید و در جواب همه انتقاد های محکم و مستدل می فرمایید انقلاب افقی را در جهان گشوده! آیا وقت ان نشده صف حکومت فعلی ایران را از صف انقلاب اسلامی جدا کنید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:مسلّماً نظام اداری ما و کارمندان آن هر چند انسان های خوبی باشند. ساخته و پرداخته‌ی نهادهایی است که با روح فرهنگ مدرنیته شکل گرفته و نمی‌توان از این نظام‌های اداری امید یاری اهداف انقلاب را داشته باشیم و از این جهت رهبر معظم انقلاب موضوع دولت اسلامی در فرآیند حضور تاریخی انقلاب پیش کشیدند و آنچه موجب امیدواری به آینده است در افقی که انقلاب اسلامی گشوده، می‌توان دنبال کرد. آیا راه دیگری برای ملت ما هست؟ موفق باشید

نمایش چاپی