بنده در تشکل بسیج دانشجویی دانشگاه شریف فعال هستم. در رابطه با دوراهی طرح ولایت و دورهی اسلام ناب به بعضی چالشها برخورد کردم و در حال حاضر نمیدانم کدام یک را بعنوان دوره انتخاب کنم. طرح ولایت با توجه به مدت زمان طولانی ای که دارد بنده را چهل روز از تشکل دور میکند و تقریبا تابستان بنده به دور از تشکیلات خواهد بود و قبول این مسئله با توجه به اجتماعی بودن من و اولویت بودن تشکل برای من سخت است و احساس میکنم نمیتوانم نقش آفرینی درستی در سال بعد تشکل داشته باشم. بنده سیر مطالعاتی و مطالعات گروهی همراه با حلقه و البته مطالعات فردی دارم و با کتاب و کتابخوانی غریبه نیستم و در کنار اجتماعی بودن و علاقه به مسائل اجرایی همیشه دغدغهی کار اجرایی با مبنا را داشته و دارم ولی نمیدانم که آیا اسلام ناب در کنار مطالعاتم آن مبنا را برای من میسازد یا خیر مسئله طرح ولایت بهتر است. بصورت کلی هم نقش زندگی آینده خودم را در کار صرف اندیشه ای و فکری نمیبینم و احساس میکنم کف صحنهی کشور هم نیازمند مسائل فکری و مبنایی است. خواستم در رابطه با این دوراهی از شما سوال داشته باشم
باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی به خودتان دارد که در کدام حضور، بیشتر احساس میکنید به عمق اهداف سلوکیِ انقلاب اسلامی حاضر میشوید. تصور میشود مباحث «انقلاب اسلامی و فهم امام خمینی از انسان و جهان مدرن» https://eitaa.com/matalebevijeh/10677 در این مورد بتواند جهت انتخاب بهتر به شما کمک کند. موفق باشید
سلام بر شما استاد معزز: استاد سوالی داشتم از حضور شما که دوران امام خمینی رو درک کردید. استاد جان ما آن دوران رو درک نکردیم از وقتی هم که چشم باز کردیم بهمون گفتن که امام سال ۶۷ کلی جوان بی گناه رو دستور داد بکشند، اول انقلاب به محض پیروزی کلی از جوانان مملکت رو بدون برگزاری دادگاه درست و حسابی با گماردن خلخالی به کشتن داد و بعد میام می بینم شما چگونه امام رو تفسیر و تعریف می کنید، استاد دیگری میگه امام ۳۰۰۰ سال از ما جلوتره، رهبری میگه فاصله ما و امام نجومیه و... خلاصه آدم گیج میشه. حق بدید به نسلی که از کودکی در گوشش خوندن فلانی آدمکشه و نتونه الان هضم کنه این چیزها رو ما چه کنیم؟ ما که دوران امام رو ندیدیم و درک نکردیم، چطور پی ببریم به ابعاد وجودی ایشون. برام دعا کنید. ما دنبال حقیقتیم. حتی اگر گمراه باشیم
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده باید به این نکته فکر کنیم که اگر از دشمنیِ دشمن غفلت شود همان بلایی بر سرمان خواهد آمد که بر سر آدم آمد و او را از بهشت و از اُنس با خدا محروم کرد. به گفته مرحوم علامه طباطبایی، آدم، دشمنیِ شیطان را فراموش کرد و به وعدههای او امیدوار شد و کارش به آنجا کشید که میدانید. موفق باشید
سلام و عرض ادب خدمت استاد طاهرزاده عزیز و آرزوی توفیق و سلامتی؛ امروز در کانال مطالب ویژه، یک کلیپی که آهنگ خواننده ای درباره دسته بندی های سیاسی جهان و حزب باد بود را مشاهده کردم که حضرتعالی درباره اش نوشتید که این مورد نشانه بارز پوچی در ضع کنونی عالم است و تا به انقلاب اسلامی و حضور همه جانبه در برابر استکبار و به صحنه آوردن انسانیت انسانها که مظهرش شهید سلیمانی (ره) است، نظر نیفکنیم، از این پوچی خلاص نخواهیم شد. و همان موقع که این کلیپ و توضیحات حکیمانه ذیل آنرا دیدم، به یاد نکته ای از دستورات مولایمان حضرت صادق (ع) به عبدالله بن جندب افتادم که حضرت میفرمایند: [لَو اَنَّ شيعتَنا اسْتَقامُوا لَصافَحَتْهُمُ الملائكةُ و لاََظَلَّهُمُ الغَمامُ وَ لاََشرَقُوا نَهاراً و لأَكَلُوا مِن فَوقِهِم و مِن تَحتِ اَرجُلِهِمْ و لَما سَأَلُوا اللّهَ شَيئاً اِلاّ اَعطاهُم] و شما در تفسیری که بر این حدیث داشتید به زیبایی تبیین نمودید که با مد نظر گرفتن ائمه معصومین و عدم تعلق قلبی به فرهنگ دشمنان اهل البیت و مجاهدت در دنیا و دلسوزی برای برادران دینی، از غفلت در روزمرگی ها نجات میابیم و و تمرکز ما بسمت جهت کمالی که طالبش هستیم تنظیم گشته و به چنان توفیقی میرسیم نه تنها از بهره های معنوی و طبیعی عالم بهره میبریم، بلکه به کمک انوار الهی به درخشندگی رسیده و تاریخ خود را متاثر میسازیم و ناکامی در مسیرمان نخواهد بود. به نظرم وجه اشتراکی که بین پیام حاکم بر آن کلیپ و این فرمایش حضرت بود، شاید این بود که امام معصوم بعنوان مقصد جانها و عین الانسان و حقیقت انسانیت هر انسان، راهی را نشان میدهد که بوسیله مجاهده و عدم تعلق در برابر نیست انگاران و جبهه تاریخی استکبار و دولت ابلیس و ایضاً حساسیت نسبت به اتصال ایمانی که باید بر جامعه مومنین حاکم باشد، بتوانیم از برکات حیات وسیع انسانی و رهایی از پوچی و فرار از خود مستفیض بشویم و توفیق تاثیر گذاری بر تاریخ و زمانه و خدمت به انسانیت انسانها بیابیم. چنانچه روح کلان و حرکت اصلی انقلاب عزیزمان و سیرت امام راحل و خلف صالح شان همین بوده و اگر جز این بود این همه تقلا برای نابودی این اتفاق مبارک و نفرت از آن، معنایی نداشت و اساساً نباید شاهد می بودیم که حتی در آن سوی مرزهای ایران یعنی در کشمیر، وقتی خبری از جسارت به تصویر شهید سلیمانی و رهبر حکیم انقلاب پخش شد، آنچنان فورانی از خشم راه بیفتد که حتی پلیس هند را مجبور به عذرخواهی و ادای احترام به تصویر آن دو بزرگوار بکند و همچنین مراسم زیبا و عجیبی بمناسبت سالگرد پیروزی انقلاب در مسجد عروه الوثقی لاهور پاکستان به راه بیفتد که بعضا در کشور خودمان هم نظیر ندارد. هرچند در بسیاری از حرکتها و موقف ها و جزئیات، آنچنانکه شایسته بود بر مسیر نجات بخشی که امام ششم تببین نمودند، استقامت بورزیم، مقاوم نبودیم و از همین جا لطمه دیدیم و فراموش کردیم روح انقلاب اسلامی در انفتاح تاریخی متعالی و شکستن انسداد تمدن معاصر غربی و به عرصه آوردن بنیان انسانیت است و حتی دلبسته به عناوین موهومی چون ژاپن اسلامی شدیم یا نفهمیدیم که بحمدالله ما اقیانوس شده ایم و دیگر برکه کوچکی که براحتی گل آلود شود، نیستم. البته با روح کلی انقلاب و تجلی ولایت خداوندی در ولایت نائب امام و خونهای مطهری که در جهت پیشبرد نهضت ریخته شد و وعده الهی مبنی بر «ان الله لا یضیع اجر المحسنین»، پر امید هستیم که میتوانیم به درخشندگی و تاثیر بر تاریخ و ناکام نبودن در اهداف عالیه برسیم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور که میفرمایید بزرگترین بصیرت در این تاریخ که مادرِ بصیرتِ بصیرتها میباشد، درک روحی است که به جهت اسارت در فرهنگ مدرنیته گرفتار نیهیلیسم یا نیستانگاری شده است و حقیقتاً درک این مشکل، اولین قدم است برای رجوع به شریعت آخرالزمانیِ اسلام عزیز که در مواجهه با ظلمانیترین ظلمات، یعنی ظلمات آخرالزمان میتواند جواب عمیقترین حضور انسان را در عرشِ وجودش به او عطا کند.
حقیقتاً حرکت توحیدی انقلاب اسلامی آیندهای را نوید میدهد که نه حضور در گذشته است و نه حضور در جهان سکولارزده؛ بلکه حضور در آیندهای است که نام آن را میتوان «جهان بین دو جهان» گذارد. جهانی که نه جهان گذشته است و نه جهان سکولار، بلکه حضور در امروز است ولی با هویت قدسی، راهی که میتواند نسل امروز و فردای ما را در آن جهان حاضر کنند و از این جهت هنوز میتوان درباره تعهد به انسان فکر کرد و هنوز میتوان به ذات عاشقانه انسان فکر نمود و هنوز میتوان حرکت انقلابی و دینی را یک «عشق» دانست و اگر این عشق فهمیده شود زندگی در این تاریخ با همه مشکلاتش، رضایتمندانهترین شکل از زندگی خواهد بود به طوری که مشکلات روزمرّه آنچنان برجسته نمیشوند تا این عشق و این بسطِ شخصیت در دیگر انسانها بمیرد. موفق باشید
سلام استاد گرامی: وقت عالی بخیر. نظر شما درباره واکنش ما به برنامه عصر جدید چیست؟ برنامه ای است که ظاهرا بیشتر آکروبات بازی و سرود و نقاشی و تئاتر نشان میده و ما بینش شاید یک اثر هنری ارزشی هم نشون بده. نمیدونم در مجموع اثر خوبی داره روی جوونا یا نه؟ فکر میکنم اشکالش این باشه که جوونا رو علاقه مند کنه به همین نوع کارها که بیشتر خودنمایی توش مطرح هست و اونها رو نسبت به فعالیت های عمیق مثل مطالعه و عبادات بی رغبت کنه. البته این استنباط من هست.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده به طور مستقیم هیچکدام از برنامههای عصر جدید را نتوانستهام تماشا کنم مگر آن کلیپهای خوبی که رفقا به طور گزینشی از آن برنامه گرفتهاند که عموماً کلیپهای خوبی بوده است. به نظر بنده باید همه جوانب موضوع را بررسی کرد و اینکه مسئولان تنظیم برنامه عصر جدید، مخاطب خود را چه کسانی قرار دادهاند و آیا نسبت به آن مخاطب، چشم انداز و افقی مقابل او گشودهاند؟ هرچند که آن افق چندان هم آرمانی نباشد. ولی در هر صورت باید در راستای معنابخشی به انسان باشد و عبور از پوچیِ دوران. موفق باشید
سلام علیکم: آقا سوال بنده این بود چرا توی متن قرآن آمده از زبان خدا «ادعونی استجب لکم» در حالیکه باب استفعال برای طلبه مگه خدا برای اجابت دعای بنده ش باید از چیزی طلب کنه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: با این نوع تقاضاکردن که خداوند به ما دستور داده است، ظرفیت لازم جهت عنایات الهی در انسان فراهم میشود. موفق باشید
جناب استاد با عرض سلام و احترام: احتراما حدیثی از حضرت پیامبر در موضوع دروغ گفتن و وعده دروغ به همسر دادن به شرح ذیل می باشد: کلینى، کافى، ج ۲، ص ۳۴۲، ح ۱۸. قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ کُلُّ کَذِبٍ مَسْئُولٌ عَنْهُ صَاحِبُهُ یَوْماً إِلَّا کَذِباً فِی ثَلَاثَةٍ رَجُلٌ کَائِدٌ فِی حَرْبِهِ فَهُوَ مَوْضُوعٌ عَنْهُ أَوْ رَجُلٌ أَصْلَحَ بَیْنَ اثْنَیْنِ یَلْقَى هَذَا بِغَیْرِ مَا یَلْقَى بِهِ هَذَا یُرِیدُ بِذَلِکَ الْإِصْلَاحَ مَا بَیْنَهُمَا أَوْ رَجُلٌ وَعَدَ أَهْلَهُ شَیْئاً وَ هُوَ لَا یُرِیدُ أَنْ یُتِمَّ لَهُمْ. البته در برخی سایت ها می گویند منظور دروغ مصلحتی و با هدف حفظ و تحکیم و بنیان خانواده است و برخی این روایت را فاقد سند می دانند نظر حضرت عالی درباره ی این موضوع و روایت چیست؟! مثلا ما موقع خواستگاری وعده ی فراهم کردن شرایط مالی مانند خرید خانه و خودرو و مثلا کنار آمدن با نحوه پوشش و برخی خلق و خوهای طرف مقابل را بدیهم در حالی که می دانیم حقیقت چیز دیگریست به نوعی نفی خود کرده و زمینه ساز مشکلات عمده در آینده را فراهم کرده ایم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: دروغ در موضوع سوم را باید در فضای دو موضوع قبلی مدّ نظر قرار داد به آن معنا که بخواهیم از خشونت و دوگانگی عبور کنیم. مثل آنکه طرف از ما چیزی را طلب میکند که اگر از همان ابتدا بگوییم نمیشود، ناراحت میگردد. لذا چیزی نمیگوییم و یا قبول میکنیم و سپس میگوییم نشد و امکانش نبود. موفق باشید
سلام وقت به خیر: ببخشید بنده می خواستم علت حرمت رقص و آهنگ و رقص و پاسور را بدانم و می خواستم ببینم بر اساس چه حدیث متقنی از لحاظ سلسله روایات این ها حرام شده اند؟ لطف بفرمایید راهنمایی کنید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در این مورد صاحبنظر نیستم. آنچه هست خداوند ما را از هر آنچه لهو و لعب است نهی فرموده است. یعنی هر آنچه لغو است و هر آنچه سرگرمی و عیّاشی است. حال این ائمه معصومین «علیهمالسلام» و پیرو آن با نظر به قرآن و سخنان معصومین، مراجع هستند که مصداق لهو و لعب را تعیین میکنند. و البته ملاحظه کردید که ممکن است در هر تاریخی، مصداقهای آن متفاوت باشد. همانطور که حضرت امام تشخیص دادند شطرنج مانند قبل، مصداق لهو و لعب نیست. موفق باشید
سلام: حقیر مربی پرورشی هستم. سعی در صمیمیت با هنرجویان دارم و لکن گاه سوءاستفاده میکنند و حتی برخی که جنبه ندارند توهین میکنند. حال چه باید کرد رو به خشونت بیاورم؟ البته نه فیزیکی بلکه دفتر انضباطشان با من است نمره کم کنم یا به دفتر معرفی کنم و ...
باسمه تعالی: سلام علیکم: تا میشود باید با جوانان مدارا کرد. ولی گاهی چنانچه نفس امّاره آنها به میان آید که جز خوف، آن را کنترل نمیکند اینجا است که باید بحث تنبیه به میان آید و نه در مواقعی که بیشتر به جهت نادانیشان حرکاتی را انجام میدهند. موفق باشید
سلام: نمی دانم چه شد این هفت خان برای ارسال پرسش طراحی شد. اول کلمه کلیدی مثلا گرانی را وارد میکنیم ۲۰۰، ۳۰۰ پرسش همه را باید بررسی کنی (خود کلمه را جستجو میکند نه موضوع را بنابرین بسیاری از سوالات غیر مرتبط هم می آید فقط به صرف آنکه گرانی در آن بود) این بررسی برای اینست که باید تایید کنیم سوال را در سوالات نیافتیم برای آنکه دروغ نگوییم باید سوالات را بررسی کرده باشیم بعد وارد ارسال که میشویم کد امنیتی، نام را نمیدانم برای چه میخواهید بعد هم که بعضا ارسال با خطا روبرو میشود.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. کلمه کلیدی کمک میکند تا کاربران محترم با نظر به سابقه موضوعی که در نظر دارند، سؤال خود را مطرح کنند ۲. کد امنیتی موجب میشود تا عدهای فضای ارائه نظرات خود به سایت را با مجموعهای حروف نامفهوم از نوع چینی و انگلیسی اشغال نکنند. مشکلی که در سایت قبلی برای ما پیش میآمد و ما مجبور بودیم فرصت زیادی جهت حذف آن حروف صرف کنیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: متوجه سؤالتان نشدم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اشکال در کارمندشدن در بانک نیست. اشکال در بعضی از قوانین بانک است که ربطی به کارمندی که مطابق وظایف قانونیاش عمل میکند، ندارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: خیلی خوب دقت کردهاید. آری! در آموزههای دینی ما هست که نباید نگران نظر مردم بود به همان معنایی که داریم: «ماشاءالله و لا ماشاء النّاس». ولی با دقت در فضای حدیث مذکور، به نظر میآید که حضرت به جابربن یزید جعفی بنا دارند متذکر شوند که به نوعی اخلاق اجتماعی فکر کند و سعی نماید نگاه سایرین را نسبت به مسیری که شروع کرده است، مثبت نماید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. مبنای علم اخلاق و تزکیه باید معارفی باشد که آن اعمال را پشتیبانی کند و موجب انگیزهی عمل اخلاقی باشد. ۲. در علم حضوری، معلوم عند العالم است. ۳. فقه، آداب قرب الی الله را برای انسان روشن می کند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این نوع اذکار که تحت عنوان اذکار عام گفته میشود در هر موقعی و برای هرکسی مفید است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است با جناب آقای نظری به شمارهی 09136032342 تماس بگیرید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشفرضنداشتن برای فهمِ سخنان آسمانی، غیر از گرایشنداشتن نسبت به آن سخنان است. یادداشتهایی که در مورد «زبان قرآن» اخیراً تایپ شده است، قسمتی از آن را خدمتتان ارسال میدارم: موفق باشید
۱. قرآن از یک حقیقت واحدی صادر شده و به همین جهت تمام آیات آن دارای پیوستگی هستند. مشکل آن هایی که در قلب هایشان زیغ است آن است که[1] کلام خدا را با کلام مردم عادی مقایسه میکنند.
۲. آن «اللّه» که جامع کمالات است در قرآن با ما سخن میگوید و در سخنان خود، خود را به ما نشان میدهد. اگر او را بشناسیم میتوانیم به سخن او گوش فرا دهیم. قرآن، قرآن خدایی است که به سخن آمده و با ما در کتابش آشکار میگردد. باید بتوانیم از طریق قرآن در حضور خدایی قرار بگیریم که با ما سخن میگوید. امام صادق«علیهالسلام» در همین رابطه میفرمایند: «لَقَدْ تَجَلَّی اللَّهُ لِخَلْقِهِ فِي كَلَامِهِ وَ لَكِنَّهُمْ لَا يُبْصِرُون» (بحارالأنوار، ج ۸۹، ص ۱۰۷.) بدرستى كه خداوند در كلام خود براى بندگان خود تجلّى كرده است و ليكن آن ها نمی بینند.
۳. قرآن اسرار حضور خداوند در عالم را بر روی ما باز میکند از آن جهت که هماهنگ تکوین عالم است. یعنی از یک جهت حضور خدا در عالم و دیگر حضور خدا در کلام او به میان آمده است و اگر هرکس در کلامش حاضر میشود، خداوند در قرآن ظاهر شده آنهم در عین همزبانی با انسانها. قدرت درستدیدن را به انسانها هدیه میکند.
۴. قرآن همان بودن خدا در عالم است، به همان اندازه که برای دین خدا در مظاهر باید «وجودبین» شد و از محدودهی ماهیات عبور کرد، به همان اندازه باید با تدبّر در قرآن و نگاهِ وحدتنگریعنی تمامیتیِ معنادار، خدا را در قرآن دید.
۵. برای شنیدن کلامی اینچنین گسترده که خدا را مینمایاند باید گشودگیِ لازم را در خود ایجاد کنیم و از تنگناهای سوءِ فهم و سوءِاخلاق خود را آزاد نماییم وگرنه سخن گستردهی خدا را در شخصیت تنگ خود اسیر میکنیم، و این است معنای تفسیر به رأی.
۶. برای گوشسپردن به سخن خدا لازم است ابتدا به «خود» گوش فرا دهیم تا بیابیم فطرت ما چهچیزی را طلب میکند و با این گشایشِ اولیه میتوان به سراغ خدا رفت و از ضیقِ قلبی آزاد شد. شنیدن سخن خدا با گوشِ فطرت ممکن است و آن تنها گوشی است که همواره در مقابل سخن خدا گشوده است. مگر نه آن است که تنها کسی که میفهمد گوش فرا دهد؟
۷. زبان واقعی که سطحی و همراه با پراکندهگویی نباشد، حتماً زبانی است که تأویلبردار است، زیرا بیبنیاد و بیریشه نیست. و زبان قرآن، زبانی است که به عالیترین شکل میخواهد حقیقت را ظاهر کند. لذا به همان اندازه وجوهِ مستور و تأویلی دارد در عین آنکه دریچهای به سوی حقیقت است و هنر قرآن به ظهورآوردنِ حقایقی است که مستورند و این غیر از گزارشکردنِ حقایق است و به همین جهت حقیقت را در متن حادثههای تاریخی نشان میدهد و هر آنچه هست را با زبان اشاره نشان میدهد.
۸. قرآن، عامل اظهارِ حقایقی است که در هستی پنهاناند و از این جهت خداست که سخن میگوید و نه انسان. خداوند خود سخن میگوید و تجلیِ آن حقیقت، صورتِ گفتار میشود و اولین کسی که از آن گفتار بهرهمند میگردد، رسول خدا «صلواتاللّهعلیهوآله» میباشند. این معجزه نیست که خدا سخن میگوید؟
۹. با نظر به قرآن، «بودنِ» ما برای ما روشن میشود و احساسی به وسعت حضور در همهی عوالم به سراغ ما میآید.
۱۰. اندیشیدن به سخن خدا در قرآن، یک نوع گوشدادن به ندای خداوند است و این مهمترین و سختترین کاری است که انسان باید برای شخصیت خود شکل دهد از آن جهت که خداوند در عین آشکاری در کلام قرآن، خود را در همان کلام مخفی نگه داشته و در صورتی انسان میتواند این دو نحوه نگاه را در خود بپروراند که به توحید جمعِ اضداد برسد، توحیدی که حضرت حق در عین اولبودن، آخر است.
[1] - اشاره است به آیهی ۷ سورهی آلعمران که میفرماید: «أَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِيلِهِ» اما آنها كه در قلوبشان انحراف است، به دنبال متشابهاتند، تا فتنه انگيزى كنند و به دنبال تاویل آن هستیند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مباحث «معرفت نفس» روشن میشود که روح، از همان ابتدا در جنین دمیده میشود؛ ولی در ابتدا روحِ نباتی، بالفعل است و روحِ انسانی، بالقوه. و جنین سعی دارد بالقوهگیهای خود را بالفعل کند و در ۴ ماهگی روحِ نباتی شدت یافته و به روحِ انسانی تبدیل میشود که بحث آن مفصل است. موفق باشید
سلام علیکم: برای اطلاع از مباحث چگونگی عبور دادن جوان از پوچی و جایگاه انقلاب اسلامی در این مبحث، کدام کتب یا اصوات حضرت استاد باید مطالعه و شنیده شوند؟ متشکرم
باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از آنکه متوجه شوند وسعتی بیش از حضوری که در دنیا دارند، برایشان هست، از طریق معرفت نفس، کتاب «انقلاب اسلامی، بازگشت به عهد قدسی» میتواند شروع خوبی باشد. موفق باشید
با سلام: آیا عبارات زیر صحیح است؟ من یک درخت را دیدم. در درخت من قدرت را دیدم. این قدرت صفت خداست. صفت از ذات خدا جدا نیست. پس من خدا را دیدم. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! ولی در صورتی که درخت را آینه بگیریم, نه آنکه جسم درخت و یا صورت آن مد نظر باشد. مثل آنکه وقتی کسی شما را ملاقات میکند حیات و فهم شما را ملاقات نماید و نه جسم و صورت شما را. و لازمه این آن است که انسان نسبت به اسماء و صفات الهی با عبور از حس گرایی, آگاهی نسبی داشته باشد. موفق باشید
سلام: در پوچ ترین حالت ممکن زندگیم براتون مینویسم چون هنوز همه ی امیدم ناامید نشده کل عمرم خودخواه بودم پدر و مادرم و برادر کوچکترم، دوستانم و اطرافیانم، همه را آزرده ام. آنقدر بد بودم و هستم و مغرور و خودخواه، که حالم از خودم بهم میخوره. خیلی وقته که نماز هم نمیخونم. از وقتی هم که ازدواج کردم همسرم رو عاصی کردم هیچ کس رو جز خودم نمیبینم کاری کردم تو این ۲ سال و نیم کل عشقش از بین بره مگه من مخلوق خدا نیستم؟ چرا از اول زندگیم انقد بد بودم؟ چرا نمیتونم خوب باشم؟ کاش خودکشی گناه کبیره نبود.
باسمه تعالی: سلام علیکم: درست در همینجا است که باید وارد محبت به دیگران و تواضع نسبت به آنها بود تا متوجه شویم جهان بس بزرگتر از آن جهان تاریک و تنگ دیروز در مقابل ما گشوده میشود. موفق باشید
سلام استاد: روزتون بخیر. استاد ما میدونیم که عمر سعد می دونست که کارش غلطه، گناهه، ناجوره، نامردیه و... ولی نتونست بیخیال ری بشه!!! شما برای عمر سعد چه حرفی دارید؟ چطوری میخواید با عمر سعد تو اون وضع حرف بزنید! من تو اون وضعم و کارام از عمر سعد هم بدتره و نمیدونم چه کنم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: شرایط عمرسعد با سیطره فرهنگ اموی طوری بود که در حقیقت، اسلام به شدت به حاشیه رفته بود و از این جهت او در افق حضور خود، حقیقتی را احساس نمیکرد که بخواهد از دنیا بگذرد. ولی ما در امروزِ تاریخ خود با نور شهدا نسبت به حقیقت بیگانه نیستیم و این است که در وجدان خود حاج قاسم و امثال او را تأیید میکنیم. موفق باشید
سلام وقت بخیر: ممنون بابت زحمات سخنرانیها عالیه ولی من یه سوال دارم استاد طاهر زاده در سخنرانی وسعت نفس و امکان فهم زبان دین ۴ در دقیقه ۳۳ میگه دوستان بحث قبر معاد رو مفصلا دنبال کنن این بحث قبر معاد کدومه؛ کتابه یا سخنرانیه؟ کجا هست که من پیگیری کنم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: منظور کتاب «معاد؛ بازگشت به جدّیترین زندگی» است که طی ۷۵ جلسه شرح داده شده است. متن کتاب و شرح صوتی آن روی سایت هست. موفق باشید
با عرض سلام و ادب خدمت استاد گرامی: در این مدت ۱-۲ سال گذشته علمای دینی و شخصیت های برجسته انقلابی زیادی را در عرصه های مختلف علمی و فرهنگی، از دست دادیم. بدون مبالغه می توان گفت که برخی از آنها یگانه بودند و دیگر مانند آنان نخواهیم داشت _ مانند استاد حسن زاده آملی _ بدون در نظر داشتن علت فوت این بزرگان سوال اصلی این است که آیا مرگ این شخصیت های برجسته مقدر الهی بوده است یعنی مثلاً فوت آیت الله فاطمی نیا رحمت الله علیه در سن ۷۰ و چند سالگی مقدر شده بود یا عوامل طبیعی و یا انسانی فوت این بزرگواران را جلو انداخته است؟ ۲. با توجه به این موضوع که مرگ این چنین عالمان دینی رخنه در دین محسوب میشه آیا خداوند در این زمانه با فوت این بزرگان می خواهد ما را در معرض امتحان قرار دهد؟ بسیار تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: آیه ۲۱ و ۲۲ سوره حدید متذکر این امر مهم است که مرگ انسانها از قبل مشخص و مقدّر شده و البته شکل آنها متفاوت است. ۲. آری! باید به راهی فکر کرد که ظرفیت تولد چنین انسانهای بزرگی را دارد و آن راه را راهی برای آینده خود در نظر گرفت. موفق باشید
با سلام: استاد لطفا و در مورد مراحل سیر و سلوک کتابی ترتیب بدهید بسیار ساده و همه فهم. مثلا مقام فنا در عرفان اصولا بسیار پیچیده توضیح داده شده است که رسیدن به آن بدون فهمش واقعا کاری نشد است!! و خداوند کاری نشد را از انسانها خواسته است؟ چرا قابل فهم صحبت نمیشود واقعا عجیبه برام!!! یعنی ما عوام واقعا اینقدر عقل نداریم، یا شماها لفظ قلم حرف میزنید؟ اگر کمبود از ماست که بسی جای افسوس و ضرر است.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدلله مرحوم آیت الله محمد شجاعی در سه جلد کتاب «مقالات» همانطور که جنابعالی به دنبال آن هستید، راهِ سلوکی خوبی را در مقابل ما گشودهاند و توسط بنده نیز آن کتابها شرح شده است که میتوانید صوت آن را از جناب حاج آقا نظری به شماره 09136032342 بگیرید. إنشاءالله استماع همان صوتها، راهگشا میباشد. موفق باشید
سوال در مورد خواب: با سلام خدمت استاد گرامی. دچار مشکلی هستم و هر کاری از دستم برمیاد کردم. تا بحال حداقل ۱۰ نفر از دوستان و آشنایان بهم زنگ زدن و همه یک نتیجه را در خواب دیدن، بعضی جزئیات را هم شبیه هم نقل کرده اند، ولی هیچ اتفاقی نمی افته. و این ها در حداقل ۶ ماه اتفاق افتاده. می خواستم راهنمایی بفرمایید که این خواب ها محل اعتنا هست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال اولیای معصوم به ما توصیه کردهاند که نباید به خوابدیدنهای خود اعتماد کنیم و زندگی خود را در دست خوابدیدنهای خود و خوابدیدنهای دیگران بسپاریم. زیرا امکان حضور شیطان در آنجا بسیار زیاد است. موفق باشید
