بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
32465

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم. سلام الله علیکم استاد طاهرزاده. در دستگاه «هر چه هست، اوست» با درک باطن باطن باطن در نماز، وقتی می‌گوییم: الحمدلله الذی هدانا لهذا ... یا الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة مولانا امیرالمومنین و ... از حالت اینکه گوینده اوست خارج می‌شوم. در این مواقع چه باید بکنم؟ سایه حضرتعالی متعالی 🤲

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌جا است که باید متوجه شد حضرت محبوب در عین احدیت و بیکرانگی، «صمد» است و «مقصود» که باید به سوی او روانه شد در عین حضور در آغوشِ بیکرانه او. و عبادات ما جهت رفع حجاب این نوع حضور است تا احساس کنیم به سوی اویی می‌رویم که از همه به ما نزدیک تر است ولی حجاب‌های دنیایی مانع احساس این حضور است. و عبادات این حجاب‌ها را کم و کم‌تر می‌کند تا آن‌جا که می یابیم حتی او است که از زبان بنده حمد خود را می‌کند. عرایضی در این رابطه در بحث سوره «حمد» و سوره «توحید» شده است. موفق باشید https://lobolmizan.ir/search?search=%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87%20%D8%AD%D9%85%D8%AF&tab=sounds

https://lobolmizan.ir/sound/962#sound-row-4073

32347

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و ادب خدمت استاد گرامی: پرسشها را بعد از مدتی نگاه می‌کردم. یک پرسش قدیمی بود دوستی در اثر سفر به کربلا و عدم رعایت همراهان کورونای سختی گرفته بودند و بابت مصائب خصوصاً ریرش مو خیلی شاکی بودند گفتم عرض کنم شاید باز ببینند ریزش موی کرونا اغلب بعد از چند ماه جبران می‌شود و خوب می‌شود نگران نباشند خصوصاً اگر مواد مغذی بخورند زودتر بر می‌گردد. منم تابستان گرفتم الان موها تقریبا برگشته خوب شده. در مورد این قبیل اساتید دین و اخلاق هم چه عرض کنم. از عامی و عالم امر دین را سهل گرفتند و بنده که کلام جدید و قدیم و فلسفه قدیم و جدید را آشنام می‌بینم چه قدر فهم یقینی حقایق دینی و ارتباط ماده و معنا دشوار است و در عجبم از توهم همه چیز دانی قشر عامی و منبری و حرفهای ذوقی در ساخت علم و دین که دین و دنیای مردم را مثل جان این عزیز به بازی گرفته است. فکر می‌کنم امروز دین را باید از دست منبری ها و اساتید اخلاق ذوقی و بعضی امام جمعه ها هم نجات داد نه فقط منوتو و اینستاگرام.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با تشکر از تذکر و راهنمایی جنابعالی. توصیه شما را به آن کاربری که چنین مشکلی داشت، ارسال می‌داریم. موفق باشید

31185

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم و رحمت الله: استاد بزرگوارم در حدیثی که امام محمدباقر به جابر یزید جعفی می‌فرمایند: دوستدار ما محسوب نخواهی شد اگر تمام مردم شهرت بگویند تو آدم بدی هستی و... چرا این حدیث دو گونه ترجمه می شود؟ در تحف العقول ترجمه شده اگر بگویند آدم بدی هستی ولی تو ناراحت نشی از ما نیستی ولیکن در جاهای دیگری ترجمه شده اگر بگویند تو آدم بدی هستی و تو ناراحت بشی از ما نیستی مادامی که خودت رو به کتاب و سنت... حتی من یادمه خود شما هم اوایل به شکل دوم ترجمه می‌کردید و حتی امام (ره) رو مثال می‌زدید که فرموده بودن اگر تمام اینها که دارن میگن درود بر خمینی، بگن مرگ بر خمینی برام فرقی نداره، ولیکن اخیرا به صورت اول ترجمه می‌فرمایید. لطفا راهنمایی کنید. چون دو معنای کاملا متضاده. متشکرم. ماجور باشید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خیلی خوب دقت کرده‌اید. آری! در آموزه‌های دینی ما هست که نباید نگران نظر مردم بود به همان معنایی که داریم: «ماشاءالله و لا ماشاء النّاس». ولی با دقت در فضای حدیث مذکور، به نظر می‌آید که حضرت به جابربن یزید جعفی بنا دارند متذکر شوند که به نوعی اخلاق اجتماعی فکر کند و سعی نماید نگاه سایرین را نسبت به مسیری که شروع کرده است، مثبت نماید. موفق باشید

27874

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: طاعاتتون قبول. آقای شهریار بحرانی راجع به دعای حضرت نوح که فرموده این کافرین نمی‌زایند مگر کافر و فاجر در تلویزیون گفت منظور جنیانند و از آن به بعد عالم آنها از انسانها جدا شد. آیا چنین قولی هم وجود دارد در مورد این آیه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: احتمالا اگر هم این حرف بر اساس روایتی باشد، باید تأویل شود زیرا ظاهر آیه مربوط به خود قوم حضرت نوح است. موفق باشید

26985
متن پرسش
سلام علیکم: امروز شاهدیم در سطح جهان اسلام، الگوهای اسلام توسعه گرا و تکنوکرات و مدرنیته اسلامی در حال بسط و نهادینه شدن بین امت اسلامی است و بصورت ویژه توسعه گراها در سطح ملل اسلامی در حال شبکه سازی و دولت سازی هستند و مشغول فتح سنگرهای دول اسلامی اند که نمونه های آن در مالزی و ترکیه و مصر دیده می شود و اکنون با سرعت بیشتر در حال گسترش هست. از طرفی شاهدیم با رویکردی که خود جبهه پرچمداران مدرنیته پدید آورند و معتقد بودند باید لبه های خونین تمدن را به دنیای اسلام برد، اسلام سلفی و منزوی از مواجهه با تمدن مدرنیته هم ظهور کرده اند و سلفی ها توانستند نفوذ بکنند و در بخشهایی هم بصورت قابل توجه پیش رفته اند. این از وضع عالم اسلام است و در جهان هم سعی دارند دوگانه غرب_غرب را احیا کنند و به نحوی جلو بروند که دوگانه اسلام و مدرنیته و انقلاب اسلامی و استکبار واقعیت نداشته و اکنون هم می گویند ایران در حد یک یاغی منطقه ای است نه یک مرکز تمدنی که بشارت ظهور تمدنی ماورای مدرنیته را می دهد. در چنین فضایی واقعا سخت است که امید به ظهور تمدن نوین اسلامی داشته باشیم و امیدوار باشیم که گفتمان امام و حضرت آقا سنگرها را از دست توسعه گرایان خارج کند و نظرها بسمت مواجهه اسلام با مدرنیته جلب شود ولی حضرتعالی بشدت معتقدید انقلاب اسلامی در ذاتش هویتی دارد که ظرفیت تمدنی شدن دارد و ما را از التقاط و انزوا بصورت ویژه ای بیرون می کشد و استکبار با وجود این انقلاب هم اکنون حتی در سطح منطقه هم به تلاطم و سرگردانی رسیده است. خود من بشدت با این وضعیت جهان اسلام و عالم و اینکه ما خودمان در ایران هم کم مشکل نداریم و انقلاب اسلامی و نیروهای انقلاب هنوز نتوانسته اند دولت سازی بکنند و توسعه گرایان در خود ایران بیشتر فعال اند و در حال ساخت گفتمان و ساختار با مدل توسعه و تکنوکراسی هستند، نگران ام و دلهره دارم و می گویم مبادا هیچ نقطه روشنی برای تبیین و دفاع از انقلاب نمانده باشد و ما سنگرها را از دست دادیم هر چند شهادت حاج قاسم بنظرم بصورت زیادی توانست این وضعیت و این توطئه ها و اینکه اسلام توسعه گرا و سلفی بجای انقلاب اسلامی مطرح شود، را بشکند و دوباره مواجهه تمدنی و هویت جهانی و فطری انقلاب را در سطح بین الملل نشان دهد ولی واقعا دل نگرانم از اینکه ما آیا به آن فتح قدسی می رسیم و آیا گفتمان انقلاب فراگیر خواهد شد و می توانیم تمدن سازی کنیم یا اینها بیشتر طرح مباحثی ایدئولوژیک بدور از واقعیات است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به این نکته فکر کنید که انسان‌ها در این تاریخ، جهانی شده‌اند و از حالت قبیله‌ای که سلفی بمانند و یا توسعه‌گرا، عبور کردند. در این شرایط به‌جز سرانِ دنیای مدرن یا ارتجاع، بقیه‌ی مردم به دنبال چیزی هستند که جوابگویِ بودنِ آن‌ها باشد و بنده در این راستا انقلاب اسلامی را جوابگوی چنین مطلبی می‌بینم. در این رابطه بد نیست سری به جزوه‌ی «قرارگرفتن در بودنِ تاریخی خود» که بر روی سایت هست، بزنید. موفق باشید

25078

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و ادب خدمت استاد گرانقدر: از کجا بفهمیم عملی که انجام دادیم با اخلاص بوده و از کجا بفهمیم مورد قبول حق تعالی واقع شده؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید سعی کرد انگیزه‌ی دیگری جز رضایت حضرت حق در میان نباشد. موفق باشید

34654
متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم. با سلام و عرض ادب. استاد عزیز در مورد حجاب سوالی داشتم. استاد این که ما بخواهیم تو جامعه حجاب رو الزام کنید باعث یکسری مشکلات میشه چون حجاب برای معتقدان خوبه ولی برای معاندان که نه، به هرحال عده ای معاند در کنار ما زندگی می‌کنند که منتظر فرصت برای خورد کردن جبهه ی مقابلشون هستند حالا اینها چه حجاب بگیرند یا نگیرند کار خودشون رو میکنن. خوب حجاب نداشته باشند که بهتر شناخته میشند؟

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در این موضوع بسیار مفصل است از آن جهت که بی‌حجابی جدید مثل نمازنخواندن و یا انکار دیانت نیست، بلکه خواسته و نا خواسته نوعی فروافتادن در جبهه استکباریِ مقابله با نظام اسلامی است و این‌جا است که جایگاه بی‌حجابی برای افرادی که بدان دامن می‌زنند، جایگاهی غیر مردمی محسوب می‌شود از آن جهت که کلیت مردم ما در بستر مقابله با نظام استکباری هستند هرچند ممکن است بعضی از بی‌حجاب‌ها متوجه جایگاه بی‌حجابی خود نباشند و گمان کنند این نوع بی‌حجابی شبیه بی‌حجابیِ مثلاً زمان قبل از انقلاب است که نوعی تجدد و مدرن‌بودن به حساب می‌آمد. بهترین راه، تذکر به آنانی است که با بی‌حجابی خود بنای مقابله با فرهنگ مردم و دیانت الهی ندارند. از این گذشته، بحث قانونی‌بودن پوشش در میان است که باید هر شهروندی مطابق قوانین کشوری که در آن زندگی می‌کند، عمل نماید تا قوانین شهروندی را رعایت کرده باشد. در این‌که با برخورددلسوزانه و مادرانه می‌توانیم آنانی که گرفتار فضای رسانه‌ای نشده‌اند؛ متذکر شد، به نمونه‌ای اشاره می‌شود که خواهران مجاهد و متدین ما در متروی تهران عمل کردند https://eitaa.com/matalebevijeh/13033 . عرایضی در رابطه با انتخاب حجاب به عنوان جواب‌دادن به آزادی نسبت به عبور از هوس، در مقاله «تقابل آزادی و حجاب! چرا؟» همراه با شرح صوتی آن روی سایت هست. خوب است که به آن جا رجوع شود. موفق باشید  https://lobolmizan.ir/sound/666#sound-row-4342

 

34474

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و احترام. اخیرا آقای دکتر یامین پور به کاربران کانال خود توصیه کرده‌اند برای آشنایی با هایدگر، درسگفتارهای آقای فاطمی @sr_fatemy را گوش بدهند. جای خوشحالی است که شخصیتی مثل ایشون با اینهمه مشغله‌ای که اخیرا دارند همچنان در فضای فکری فعالند و اخیرا به هایدگر اعتنا کرده‌اند. به نظر حضرتعالی ضرورت آشنایی بچه‌های فکری جبهه انقلاب اسلامی با نگاه هایدگر چقدر است؟ سوال بعد اینکه چطور ورود پیدا کنند که در دام روشنفکری نیفتند؟ منظورم روشنفکری کسانی است که شما بارها اشاره کرده‌اید که برخلاف آشنایی که با هایدگر دارند ولی چون نسبتی با انقلاب برقرار نمی‌کنند عملا در پوچی هستند. (البته بنده تا جایی که درسگفتارهای آقای فاطمی را گوش داده‌ام متوجه شدم هرچه از هایدگر و دکتر داوری و... می‌گویند در نسبت با انقلاب اسلامی و عرفان است و نگاه امثال دکتر عبدالکریمی را نفی می‌کند)

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خیلی خوب تشخیص داده‌اید. در این‌که به نظر بنده اگر بخواهیم در این زمانه در تاریخ تفکر حاضر شویم نمی‌توانیم هایدگر و دکتر داوری را نادیده بگیریم، بحثی نیست و بحمدلله جناب آقای فاطمی به‌خوبی در موضوعات ورود می‌کنند و حقیقتاً هایدگرِ واقعی و با توجه به دغدغه‌هایی که داشته، همان هایدگری است که دکتر فردید به ما معرفی کرد یعنی هایدگری که با «فلسفه آماده‌گری‌اش» منتظر انقلاب اسلامی بود. موفق باشید

34387

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: برای اطلاع از مباحث چگونگی عبور دادن جوان از پوچی و جایگاه انقلاب اسلامی در این مبحث، کدام کتب یا اصوات حضرت استاد باید مطالعه و شنیده شوند؟ متشکرم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از آن‌که متوجه شوند وسعتی بیش از حضوری که در دنیا دارند، برایشان هست، از طریق معرفت نفس، کتاب «انقلاب اسلامی، بازگشت به عهد قدسی» می‌تواند شروع خوبی باشد. موفق باشید

34352

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: پیرو پرسش شماره 34209 با توجه به اهمیت این پرسش و پاسخی که جابعالی مرقوم فرمودید چند نکته بصورت سوال مطرح است. ۱. فرمودید: آیا در صدر اسلام می‌توانستیم به بهانه بعضی از چهره هایی که سقیفه را شکل دادند از کلیت اسلام منصرف شویم؟ در حالیکه حضرت علی علیه السلام در همان فضا هم سعی داشتند خلفا را کمک کنند تا روح اسلام بماند (هرچند که به خوبی متوجه ضعف هایی بودند که بسیار با سیره پیامبر صلوات الله علیه و آله و قرآن فاصله داشت) اما پاسخ: حضرت بالاجبار حکومت خلفا را پذیرفتند و سعی داشتند در آن شرایط بهترین نحوه ممکن از دین محافظت کنند. آیا حضرت حکومت خلفا را تایید می کردند؟ آیا حضرت نواقص حکومت خلفا را به پیچ تاریخی وصل می کردند و به هر شیوه تمامی مشکلات را توجیه می کردند؟ آیا حضرت علی، خلفا را ولی امر خود می دانستند و اطاعت از آنها را در همه حال بر خود فرض می گرفتند؟ آیا حضرت در مقابل انحراف های بزرگ خلفا سکوت می کردند و یا با توجیه های غیر منطقی سعی در تطهیر خلفا داشتند؟ آیا حضرت عقل را در برابر خلفا تعطیل کرده بودند؟ خیر. هیچگاه حضرت در زمان حکومت خلفا سر سوزنی از تقوی خارج نشدند و به گفته خودشان دین خود را به حکومت بر مردم نفروختند. ۲. اشتباه بزرگ شما این است که یک جبهه حق علیه باطل تشکیل دادید و حکومت ایران را معادل حق گرفتید و آمریکا را معادل باطل محض و دائم دارید حق و باطل را در این دو جبهه توجیه می کنید، در صورتیکه بر مبنای معارف شیعی تشکیل جبهه حق علیه باطل بدون حضور معصوم امکان پذیر نیست و همه انسانهای غیر معصوم، نسبتی از حق و یا باطل را با هم دارا هستند. ملاک حق و باطل برای ما عقل و قران و سنت است نه حکومت جمهوری اسلامی و یا فلان آیت الله. اینکه فردی غیر معصوم را برای خود حجت پنداشتید سابقه ندارد و یک بدعت در دین است. برای همین است اینقدر به تناقض رسیده اید و دائم در حال توجیه مشکلات و اشتباهات حکومت هستید. ۳. نقد کردن و لب به اعتراض کشودن برای حفظ دین است و نه صرف نظر از دین.علمایی که معترضند و منتقد وضع موجود آیا منظورشان صرف نظر از کلیت دین است؟ یا برعکس مقصودشان حفظ دین است؟ وقتی هر گونه نقد و اعتراض را مساوی با صرف نظر از کلیت دین می دانید باز اشتباه قبل را دارید تکرار می کنید. انقلاب اسلامی ایران معادل دین نیست. این انقلاب هرجا حق گفته و بدنبال حق بوده ، حق است و هرجا اشتباه گفته، حق نیست. متشکر می شوم نظر خود را صریح و بدون استفاده از عبارات کلی مانند پیچ تاریخی و ... بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اجازه دهید وارد این نوع مباحث که بیشتر کار به جدال می‌کشد نشویم. همین‌قدر عرض کنم جناب آقای دکتر عبدالفتاح عبدالمقصود دانشمند سنی‌مذهب در کتاب «امام علی بن ابیطالب» که در ۸ جلد تألیف فرموده‌اند، و جلد اول آن را مرحوم آیت الله طالقانی که به تعبیر حضرت امام «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» مالک اشتر انقلاب بودند؛ ترجمه نمودند در همان جلد اول می‌فرمایند از عظمت علی «علیه‌السلام» همین اندازه بس که همگان می‌دانستند راه او و نگاه او از راه و نگاه خلفا جداست و در عین حال از همکاری و کمک به آن‌ها هیچ دریغی نمی‌نمودند. زیرا بحث، بحث حاکمیت اسلام بود در مقابل جاهلیت و بت‌پرستی. موفق باشید

33701

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: در پوچ ترین حالت ممکن زندگیم براتون می‌نویسم چون هنوز همه ی امیدم ناامید نشده کل عمرم خودخواه بودم پدر و مادرم و برادر کوچکترم، دوستانم و اطرافیانم، همه را آزرده ام. آنقدر بد بودم و هستم و مغرور و خودخواه، که حالم از خودم بهم میخوره. خیلی وقته که نماز هم نمیخونم. از وقتی هم که ازدواج کردم همسرم رو عاصی کردم هیچ کس رو جز خودم نمی‌بینم کاری کردم تو این ۲ سال و نیم کل عشقش از بین بره مگه من مخلوق خدا نیستم؟ چرا از اول زندگیم انقد بد بودم؟ چرا نمیتونم خوب باشم؟ کاش خودکشی گناه کبیره نبود.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: درست در همین‌جا است که باید وارد محبت به دیگران و تواضع نسبت به آن‌ها بود تا متوجه شویم جهان بس بزرگ‌تر از آن جهان تاریک و تنگ دیروز در مقابل ما گشوده می‌شود. موفق باشید

33132

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: لطفاً پاسخ سوال مرا بر اساس علم عرفان جواب دهید نه برهان صدیقین! سوال: من هستم وغیر از من هم چیزهای زیادی هستند. دو نظر هست یا وحدت وجود است یا کثرت وجود. اگر بگوییم کثرت وجود حق است، در جهان هستی هم خدا هست و هم در کنار خدا هستی های دیگر. حال اگر کثرت وجود را نپذیریم، باید وحدت وجود را بپذیریم که معنای آن این است که فقط خدا هست. حال می پرسیم، پس این اشیا چه هستند؟ در پاسخ یا باید بگوییم که اینها مظاهر خدایند. می‌پرسیم مظاهر خدایند آیا وجود دارند؟ اگر پاسخ بله باشد باز کثرت وجود می شود. اگر نه باشد، می شود همه ی این چیزها خدا، اگر بگوییم این چیزها اصلا نیست می شویم سوفسطایی، نظر شما درباره عبارات بالا چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت حق در مقام جامعیت اسماء در جلوات مختلف اسمائ به نور اسمای حسنایش به ظهور می‌آید و هرچه هست، مظاهر اسمای حسنای او می‌باشد. پس همه موجودات «بالحقّ» در صحنه هستند، در نتیجه کثرت در عین وحدت و وحدت در عین کثرت در میان است. امری که مولایمان حضرت امام المتقین «علیه‌السلام» در منظر خود چنین می‌یابند که فرمودند: «ما رَأيْتُ‏ شَيْئاً إلّا وَ رَأيْتُ اللّهَ قَبْلَهُ وَ مَعَهُ وَ بَعْدَه»[1] نديدم چيزى را مگر آن‏كه قبل از آن چيز و با آن چيز و بعد از آن چيز، «الله» را ديدم. در اين نگاه واقعاً انسان مواظب است ذهنيات او در نگاهش به واقعيت، دخالت نكند و لذا هر چيز را تجلى خالق آن چيز مى‏‌بيند. موفق باشید

[1] ملا محسن فيض كاشانى، علم اليقين، ج 1، ص 49

32429

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استادعزیزم، استاد در برخورد با زنان اونطور که دقت کردم البته نه همه، چندان تمایل به وارد شدن در بحث های سیاسی وجود ندارد و وقتی بعضی حرفهای سیاسی زده میشه این جمله را میگن که آدم باید اول خودش را درست کند یه روایتی راجع سیاست دیدم ازغرر الحکم مبنی بر اینکه کسی که نفس خود را تربیت کند سیاست حقیقی را دریافته است و آیا میشه در بحث های سیاسی به این روایت استناد کرد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه هست ممکن است خانم‌ها تمایلی در امور جزیی سیاسی که چندان مربوط به آن‌ها نیست؛ نداشته باشند، ولی ملاحظه کرده‌اید در آن‌جایی که سیاست، عین دیانت است به تعبیر حضرت امام در وصیت‌نامه‌شان از مردان نیز جلوتر بوده‌اند و از این جهت می‌توان گفت کسی که نفس خود را تربیت کند سیاست حقیقی را دریافته است. موفق باشید

32019

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: حقیر مربی پرورشی هستم. سعی در صمیمیت با هنرجویان دارم و لکن گاه سوءاستفاده می‌کنند و حتی برخی که جنبه ندارند توهین می‌کنند. حال چه باید کرد رو به خشونت بیاورم؟ البته نه فیزیکی بلکه دفتر انضباطشان با من است نمره کم کنم یا به دفتر معرفی کنم و ...

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: تا می‌شود باید با جوانان مدارا کرد. ولی گاهی چنانچه نفس امّاره آن‌ها به میان آید که جز خوف، آن را کنترل نمی‌کند این‌جا است که باید بحث تنبیه به میان آید و نه در مواقعی که بیشتر به جهت نادانی‌شان حرکاتی را انجام می‌دهند. موفق باشید  

29829

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خسته نیاشید: فایل جلد دوم تاریخ فلسفه غرب خرابه بی زحمت اگر برای شما مقدور است اصلاحش کنید. خیلی ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءالله بررسی و مشکل رفع می‌شود. موفق باشید

29398
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: عده ای از دوستان بیان می‌کنند که خوب است بعد از انتخابات آمریکا مردم آمریکا به جان هم بیفتند و هم را بکشند و کشورشان به هم بریزند. درحالی که بنده چنین تفکری را صحیح نمی‌دانم. اگرچه چنین حوادثی و پایمال نمودن کرامت انسانی در چنین جامعه ای اجتناب ناپذیر است ولی آیا ما باید از چنین حوادثی خوشحال باشیم؟ آیا زوال تمدن غرب و اینکه انسانها بفهمند این راهی که غرب می‌رود غلط است جز از این طریق ممکن نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید از این صحنه‌ها عبرت بگیریم که نظام سرمایه‌داری بالاخره به این نوع بحران‌ها می‌رسد و کاستی‌های معرفتی آن‌ها بالاخره آشکار می‌شود تا عبرتی برای ما باشد. موفق باشید 

27972

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: وقتتون بخیر. این حدیث شامل آدم های معمولی یا گناهکار هم می‌شود یا مال اولیاء خداست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کدام حدیث؟! موفق باشید

26882
متن پرسش
سلام علیکم: در مباحث معرفت النفس فرمودید که روح جنین زمانی زمانی که در شکم مادر هست، باید بدنی متناسب با خود بسازد و انتخاب کند. در همین باره داریم که روح در چهار ماهگی و پس از تکمیل بدن افاضه می شود پس چگونه روح به تدبیر و انتخاب و ساختن بدن مشغول می شود وقتی پس از تکمیل آن افاضه شده است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مباحث «معرفت نفس» روشن می‌شود که روح، از همان ابتدا در جنین دمیده می‌شود؛ ولی در ابتدا روحِ نباتی، بالفعل است و روحِ انسانی، بالقوه. و جنین سعی دارد بالقوه‌گی‌های خود را بالفعل کند و در ۴ ماهگی روحِ نباتی شدت یافته و به روحِ انسانی تبدیل می‌شود که بحث آن مفصل است. موفق باشید

38459

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: نظر شما چیست در باره این‌متن؟ «مردگان  از جمله پیامبران و امامان، نه صدای ما را می‌شنوند و نه دعای کسی را اجابت می کنند نقل از علی نجار: دبیر بازنشسته و پژوهشگر دینی سال ۶۴ یا ۶۵  در ماه رمضان مرحوم حاج شیخ نعمت الله صالحی نجف آبادی در اصفهان بود و نماز جماعت به امامت ایشان که فردی محقق و دانشمندی بزرگ بود در مسجد الحجه برگزار می شد. نماز گزاران این مسجد اغلب جوانان مخلصی بودند که بسیاری از آنها به خیل شهدا پیوستند در آن ماه، هر روز عصر در زیر زمین مسجد، جلسه کلاس و پرسش و پاسخ توسط ایشان برگزار می شد سخنان آن مرحوم بسیار عمیق و قابل تامل بود و گاهی آنقدر تازگی داشت و خلاف باورهای سنتی بود که به همه شوک وارد می کرد بطوری که با وجودی که تمام آنها مستند به آیات قرآن بود پذیرش آنها برای عده ای!! بسیار سخت و گاهی غیر ممکن بود. بعنوان مثال یک روز بحث ایشان به آنجا رسیده بود که، (اهل قبور و از جمله پیامبران و امامان (ع) نه صدای ما را می‌شنوند و نه دعای کسی را اجابت می کنند) و این حرفی بود که برای عده ای بسیار ثقیل و هضم آن بسیار دشوار و حتی غیر قابل تحمل بود. بطوری که یکی از حضار برخاست و با صدایی که اعتراض از کلامش محسوس بود گفت: حاج آقا؛ ما وقتی به زیارت امام رضا(ع) می‌رویم به آن حضرت عرض می کنیم: السلام علیک یا علی بن موسی الرضا، اشهد انک تشهد مقامی و تسمع کلامی و ترد سلامی و تعلم حاجتی و تقضی حوائجی و...... شهادت مي‌دهم كه تو جايگاه مرا مي‌داني، كلام مرا مي‌شنوي و جواب سلام مرا مي‌دهي و حاجت مرا می‌دانی و حوائج مرا برآورده می کنی و ... مرحوم آیت الله صالحی با آرامش پاسخ داد و گفت: راوی این مطالب جهود بوده است و سپس ادامه داد که: 1️⃣ هر چیزی اعم از زیارت یا حدیث و ... که مغایر با قرآن باشد مطمئن باشید از معصوم نیست و باید به دیوار کوفت. 2️⃣ این جمعیتی که اطراف ضریح امام و در رواق ها و صحن ها و ... از امام رضا همزمان حاجت می‌طلبند و او را می خوانند، تعداشان از هزاران نفر تجاوز می کند، تازه اضافه کنید مردمی که در شهرهای دور مانند اصفهان، تهران و ... او را صدا می‌زنند. حال اگر امام رضا (ع) توانایی داشته باشد که هم زمان  تک تک آنها را ببیند و صدای تک تک آنها را بطور مجزا بشنود و حوایج تک تک آنها را بطور مجزا و همزمان بداند و حوایج تک تک آنها را بر آورد کند و راه دور و نزدیک هم ‌برایش فرقی نکند، چنین کسی با چنین توانایی فقط (اله) است. یعنی با قدرتی خارق العاده. پس قبول این فرض، (لا اله الا الله) را نقض می کند زیرا غیر از الله ( اله) دیگری هم وجود دارد. بعبارت دیگر یا باید (لااله الاالله) را قبول کنیم یا اینگونه فرض ها را، زیرا هر دو با هم قابل جمع نیست. و از طرفی این گونه صفات از اختصاصات خداوندی است زیرا او سمیع و بصیر و قاضی الحاجات است. 3️⃣ وقتی حضرت علی (ع) فرقش شکافته و در بستر خوابیده بود، برای مداوای او یک پزشک یهودی آوردند. واین درحالی بود که سه_امام بر بالین او بودند، امامان حسن، حسین و سجاد خردسال و چندین امامزاده از جمله حضرت ابوالفضل، و اینها همگی بر بالین حضرت گریه می کردند و با وجودی که او عزیزترین کس نزد آنان بود اما کار خارق العاده‌ای برای او نمی توانستند انجام دهند تا او شفا یابد و تازه همه آنها هم زنده بودند. حال، وقتی در زمان حیات شان و آنهم برای عزیزترین کس شان نتوانستند کار خاصی انجام دهند، چگونه انتظار دارید که در زمان ممات برای دیگران بتوانند کاری انجام دهند!؟ و این در حالی است که قرآن می فرماید: إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ عِبَادٌ أَمْثَالُكُمْ فَادْعُوهُمْ فَلْيَسْتَجِيبُوا لَكُمْ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ  اعراف: 194 مسلماً آنهائي که [براي حاجات خود] به جاي خدا مي‌خوانيد، [اعم از فرشتگان، ارواح انبياء، اولياء و مقدّسين] بندگاني همچون خود شما هستند. پس [براي آزمايش و تجربه هم که شده] آنها را بخوانيد تا درخواست شما را [در حاجات] برآورده کنند، اگر راست مي‌گوئيد! أَلَهُمْ أَرْجُلٌ يَمْشُونَ بِهَا أَمْ لَهُمْ أَيْدٍ يَبْطِشُونَ بِهَا أَمْ لَهُمْ أَعْيُنٌ يُبْصِرُونَ بِهَا أَمْ لَهُمْ آذَانٌ يَسْمَعُونَ بِهَا  اعراف: 195 آيا آنها را پاهائي است که با آن قدم بردارند [و به دنبال حل مشکلات شما بروند؟] يا دست‌هائي که با آن [بر دشمن] يورش آورند؟ يا چشم‌هائي که با آن [احوال پريشان شما را] ببينند؟ يا گوش‌هائي که با آن [درد دل‌هاي شما را] بشنوند؟ ... و ده ها آیه دیگر که بر بي‌تأثير بودن واسطه‌ها در برآوردن حاجات دلالت مي‌کند. و این اولین جرقه ها بود که زده شد و شوک هایی بود که وارد شد آنهم در آن تاریخ که خیلی سخت بود. و این گفتار به مزاق آخوندهای آن روزها خوش نیامد، او را تکفیر کردند و نگذاشتند این واقعیت در جامعه به گوش عوام برسد، تا دکان دین فروشی حفظ شود...!!!.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اشکالاتی که به آقای صالحی نجف‌آبادی گرفته می‌شود از جمله اشکالاتی که مرحوم شهید مطهری به کتاب شهید جاوید گرفتند؛ بی‌حساب نبود. متأسفانه در شخصیت آقای صالحی نوعی سطحی‌نگری و ظاهرگرایی نهفته است که البته بحث در این مورد مفصل‌تر از آن است که بتوان در این سؤال و جواب‌ها بدان پرداخته شود. همان‌طور که ملاحظه می‌کنید ایشان حتی متوجه نیستند وقتی قرآن در مورد شهداء می‌فرماید: «وَيَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِينَ لَمْ يَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ» آنان به کسانی که هنوز به آن‌ها ملحق نشده‌اند، بشارت می‌دهند که نگران نباشند و یا وقتی قرآن می‌فرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ» و ما را دعوت می‌کند تا در مسیر رجوع به او به واسطه‌ها و وسایل رجوع کنیم. چگونه می‌توان گفت نباید به اولیای الهی توسل جست؟!! حال آیا مصلحت آن است که اجابت شود یا نه، بحث دیگری است همان‌طور که مصلحت بود حضرت ابراهیم «علیه‌السلام» از آتش نمرودی نجات یابند ولی مصلحت نبود تا حضرت اباعبدالله «علیه‌السلام» شهید نشوند. موفق باشید

34492

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب و احترام خدمت استاد عزیز: با توجه به جدال بین مدرنیسم و پست مدرنیسم و چگونگی جایگاه عقل از دید این نحله های فلسفی مختلف و نظام های تربیتی مبتنی بر آن ها؛ برای فهم جایگاه عقل در فلسفه اسلامی و نظام تربیتی برخواسته از آن، چه منابعی را پیشنهاد می کنید؟ (از آثار خود و آثار مفید دیگری که در این زمینه می دانید.)

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رفقا هر کدام در این رابطه بحمدلله تلاش‌های خوبی دارند از جمله جناب حجت‌الاسلام آقای مهدی منصوریhttp://mtabeen.ir و حجت الاسلام محسن عباسی ولدیhttps://eitaa.com/abbasivaladi . به نظر می‌آید در هر حال مباحث «معرفت نفس» از کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» و «ده نکته در معرفت نفس» بگیر تا کتاب «خویشتن پنهان»، اموری هستند که در تعلیم و تربیت می‌توانند مبنایی باشند و در ادامه، کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» به نور توصیه‌های مولای‌مان علی «علیه‌السلام»، راه‌هایی بسی گسترده در مقابل انسان می‌گشاید. موفق باشید

34202
متن پرسش

سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامی: استاد این روزها و با این هجمه رسانه ای دائم بر تعداد متنفران از نظام و مسوولان و اسلام داره اضافه میشه و بر تنفر سابقین هم همچنین، الان هم بحث اعدام‌ها مستمسک شده و من نمیدونم بعد اعدام اون چند ده نفر که توی صف هستن چی میشه و اصولا الان آیا اعدامها کار صحیحی هست یا نه، اگه الان یه انتخاباتی برگزار بشه بعید میدونم بیشتر از ده بیست درصد مشارکت کنن و این یعنی خدشه در مشروعیت، در این شرایط امثال ما چه جوری میتونیم رو به نا امیدی و افسردگی نریم، بنده تازه مطالعه کتاب الغارات را تموم کردم، همونطور که خدا اون زمان معجزه نکرد و معاویه با قدرت رسانه ای و تفرقه افکنی و... حضرت امیر را شکست داد خوب الان هم نباید انتظار معجزه داشت، حالم خیلی بده استاد و این غم زندگیم را تحت تاثیر قرار داده.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر چه هست همان طور که حضرت روح الله «رضوان الله تعالی علیه» فرمودند ما مامور به ادای تکلیف هستیم و کاملاً مطمئنیم خطی که با انقلاب اسلامی شروع شده است؛  خط نابودی ابرقدرت ها است و بحمدلله تظام اسلامی از سر قدرت به هیچ وجه نسبت به جو سازی جهان استکباری کوتاه نیامده است و مطمئن باشید خداوند در همین صحنه ها قدرت خود را نمایان می کند. معلوم است که هرکس موجودیت نظام اسلامی را تهدید کند به عنوان محارب محکوم به اعدام است و نباید کوتاه آمد. این مردمند که باید بیش از پیش نسبت به احکام الهی سر تسلیم فرود آورند وگرنه خداوند حجاج بن یوسف ثقفی ها را بر آنها حاکم می کند. ولی البته بحمدلله مردم ما تنها آنهایی نیستند که شبکه های رسانه ای نشان می‌دهند و مردم نمایی می‌کنند. مطمئن باشید اکثریت, پای نظام و رهبری هستند و به لطف الهی این نظام منجر به ظهور حضرت مهدی «عجل الله تعالی فرجه الشریف» می شود. موفق باشید

34127
متن پرسش

سلام و درود بر شما: استاد عزیز لطفا بفرمایید در وضعیت پیش آمده که دیگر کاری کردند که دیگر امکان تذکر و امر به حجاب نیست در جامعه. آیا دیدن زنانی که کشف حجاب کردند و از کنار آنان گذشتن و سکوت کردن گناهی بر ما است؟شما بفرمایید وظیفه من چیست؟ واقعا اینکه برخی زنان که در اقلیت هستند اصرار به تشبه به زنان غربی دارند خود یک تنگنای تاریخی شده. راهنمایی کنید چگونه تامل و تحلیل و انجام وظیفه کنیم. از کجا شروع کنیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فعلاً نباید عجله کرد. اینان متوجه نیستند این نوع کشف حجاب، خواسته و یا ناخواسته آنان را در بستر دشمنان این ملت قرار می‌دهد و فرهنگ دیرینه و تاریخیِ ما علاوه بر دیانت اسلام، پذیرش این نوع افراد را حتی در خانواده خودشان ندارد و چیزی نمی‌گذرد که متوجه می‌شوند جامعه پذیرشی و جایگاهی برای آن‌ها قائل نیست. زیرا بی‌حجابی آن‌ها یک بی‌حجابیِ عادی قلمداد نمی‌شود و به همین جهت شدیداً سرخورده می‌گردند و بی‌تصمیم می‌شوند. آن‌جا است که ما تازه با آن‌ها گفتگو خواهیم کرد تا بلکه آن‌ها را از خلأ و تنهاییِ خودساخته‌شان نجات دهیم. موفق باشید

33112

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و تبریک اعیاد خدمت استاد بزرگوار، استاد عزیز یه مطلب و مسیله ای که هست و دوست دارم از نظر شما راجع این موضوع بیشتر استفاده کنم آینه که به گمانم قبل از هر نوع اطلاعات یا یاد دادن مسایل دینی به فرد باید یه موضوع را فرد متوجه بشه و یا او را متوجه کرد و آن کارکردن روی این موضوع هست که علت اینکه افراد جذب دشمن میشن چیه؟ آیا قبل از هر چیز باید دشمن شناسی را افراد بدونن، یا قضیه چیز دیگر است، و یا شاید هم یه نظر بنده آینه افراد ذهن پاک خود را بعضا در دیگران می‌بینن و برفرض فکر میکنن اون طرف مقابل هم همین چیز را میگه درصورتی که همیشه اینطور نیست و گاه آدم وارد رابطه ای میشه یا ضربه میخوره با اون فرد یا گروه او را می‌برد الان هم که ارتباطات گسترده شده. چطوراستاد میشه این خطا را مدیریت کرد؟ کما اینکه در دهه قبل اکثربچه مذهبی ها افراد بی دین را حتی مثل خود تصورمیکردن و شاید علت جذب اروپا شدن همینه برای این مشکل واقعا چه باید کرد؟ البته کتاب آنگاه که فعالیتهای فرهنگی پوچ می‌شود را هم خواندم و خواستم بیشتر راهنمایی بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همین‌که می‌فرمایید. باید بتوانیم به خوبی دشمن‌شناسی کنیم. در این مورد بد نیست نظری به فایل https://eitaa.com/matalebevijeh/10958 رجوع فرمایید. موفق باشید

33081

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام بر شما: گاهی اوقات انسان نیاز دارد که از مسیری که در آن قرار گرفته است اطمینان پیدا کند. یعنی مطمئن شود که راهی که می‌رود، همان راهی ست که باید در آن حرکت کند و وظیفه خود را به انجام برساند. ولی خیلی از مواقع این اتفاق نمی افتد یعنی هیچ عاملی نیست که به انسان تذکر دهد که راهت درست است و موفقیت و رستگاری تو در این راه است در نتیجه حالتی از سستی و تنبلی و رخوت در انسان پدید می آید که دیگر انگیزه ای برای انجام کارش نیست به عنوان مثال در هنگام درس خواندن و یا کار کردن در محل کسب این اتفاق روی می‌دهد و انسان شک می‌کند که مسیرش درست است و الان در جای درستی قرار دارد و دارد کار درست را انجام می دهد یا خیر؟ ۱. در این حالات باید چه کرد؟ ۲. چه کنیم که وظیفه خود را به درستی در این زمانه بشناسیم و انجام دهیم؟ (آیا وظیفه، از طرف خدا افاضه می‌شود یا اطلاع یافتن از آن اکتسابی است؟) ۳. مقام معظم رهبری (حفظه الله تعالی علیه) می‌فرمایند که عامل انگیزه دینی که شهدا داشتند باعث این شد که اینچنین بدرخشند (نقل به مضمون)؛ این انگیزه دینی چیست و چگونه باید آنرا در خود ایجاد نمود؟ با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. حضور بندگی در افق توحید در عین خوف و رجاء و نه در شک و تردید. ۲. همواره سیره و شخصیت اولیای معصوم حجّت‌اند در این‌که آیا راه را درست می‌رویم یا نه. زیرا «هُمُ السّبیل». ۳. انگیزه اصلی آن مردانِ مرد و آن زمان‌شناسانِ واقعی تحقق نظام توحیدی در مقابل  استکبار یزیدی بود به سیره مولای‌شان حضرت اباعبدالله «علیه‌السلام». موفق باشید

33002

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام: خواهشمند ام دغدغه ذهنی بنده را درک کنید. و اگر کتاب یا جزوه ای در این خصوص است برای بنده معرفی نمایید. بنده بسیار مقالات خوانده ام از براهین امکان و وجوب و علیت و براهین استاد مصباح و کتاب بدایه و نهایه و برهان صدیقین و... در خداشناسی به این نتیجه رسیده ام که ما واجب الوجود و ممکن الوجود نداریم اگر خدا را وجودی جدا از ممکنات بدانیم شرک است چون وقتی خداوند وجود بسیط و نا محدود است اگر جدای از خدا وند (واجب) وجودی فرض کنیم (ممکن) هم خدا حد وجودی خواهد داشت هم آن موجود دیگر و کسانی که قایل به تشکیک وجود شده اند نیز دقیقا این اشتباه را دارند. حال که یک وجود نامحدود داریم اگر هر تصوری از چگونگی آن به ذهن ما دراید آن چیزی است که ذهن ما ساخته و برایش حد قایل شده تا مدرکش شود و کمال محض نیست لذا در ذهن ما خدای واقعی نمی‌گنجد (مقام غیب). حالا موجوداتی که ما به عینه می‌بینیم چیستند و چگونه تفسیر می‌شوند؟ آن‌چیزی که من متوجه شدم این است که موجود لایتنهاهی ذاتا تجلی می‌بابد و ذاتا می‌بایست مخلوق داشته باشد لذا وجودش قیدهایی می‌خورد کمالاتش در محدوده هایی قرار می‌گیرد و عالم ماده و انسان و اشیاء و غیره قابل درک برای مخلوقات می‌شوند و معنی خلق هم یعنی اندازه زدن.. آیا این تصورات من صحیح می‌باشد؟ دو سوال اساسی دارم اول اینکه این بساطتت وجودی خدا اینکه هرچیزی را تصور کنی محدود است و خدا ورای آن است از کجا می‌توان اثبات کرد یعنی چگونه می‌توان بی حد بودن وجودی خدا را اثبات کرد که نتیجه اش بی‌نیازی و عدم تغییر و عدم مثلا لذت و خشم و.. ویا عدم هدف داشتن خدا از انجام کاریست؟ چون هدف موقعی معنی دارد که چیزی بخواهد نقصی یا نیازی را پاسخ دهد و خدا بنا به فرض بی‌نیاز است. مثلا اینکه می‌گویند وجود را اگر گسترش دهیم عدم نیست که به آن برسیم لذا وجود لایتناهیست بعضی ها ایراد می‌گیرند این طرز فکر نتیجه کمی دانستن خداست. سوال دوم اینکه اگر خدا بی نیاز و کمال مطلق است و تغییری در او رخ نمی‌دهد این تجلیات که ذاتی اوست باید ازلی باشد یعنی مثلا وجود انسان از ازل تجلی خدا بوده و وجود داشته چون تغییر در ذات بینهایت و بی نیاز محال است آیا این چنین است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی متوجه باشیم در منظر نگاه فلسفی، خداوند عین وجود است و «وجود» به تعبیر نگاه دینی، دارای تجلیات است، به همان معنایی که قرآن می‌فرماید: «لَهُ الأسماءُ الحُسنی» پس آنچه در صحنه است انوار اسماء او می‌باشد در جلوات مختلف و مطابق امکانِ ممکن‌الوجودها. و همواره چنین است. آنچه تغییر می کند مظاهر اسماء الهی است مثل گلی که پژمرده می‌شود در آن صورت نور اسماء جمال از بین نرفته، بلکه منظری که آن را به ظهور آورده، از میان رفته است. در این مورد «برهان صدیقین» برای ما نکات خوبی دارد. موفق باشید

نمایش چاپی