بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
39907
متن پرسش

سلام علیک استاد عزیز: در مورد زندگی پس از زندگی سوالی مطرح شد که مجموعه جوابهای شما را در این مورد که در ایتا ارسال شده بود مطالعه کردم از توجه شما ممنونم جزاک الله خیرا. برداشت بنده این از آنها این شد که شما آن مشاهدات را یک تجربه شخصی می‌دانید و... ولی چه اشکال دارد بگوییم حقیقتا این افراد با برزخ حقیقی متصل شده و واقعیاتی از نعمت‌ها و ثواب و عقاب را نسبت به خود و دیگران دیده اند و چشیده اند. فرموده بودید چون نکیر منکر و پاسخ به سوالات نبوده جنبه شخصی داشته که مثلا در ذات خود اموری را مشاهده کرده‌اند در حالی که به گفته آیت الله فاطمی نیا با استناد به روایات سوال و جواب قبر مربوط به کسانی است که یا ایمان را کامل کرده اند و یا کفر را کامل کرده اند و اکثر انسانها به حال خود رها شده و با صور اعمال و اخلاق خود سرو کار دارند خصوصا اینکه بعضی از اینها در سرد خانه و غسالخانه بوده و حقیقتا مرده‌اند و گزارش از اقوام گذشته و حالت‌های آنها داده اند و حتی پیام‌ها و کمک‌ها و رفع بعضی مشکلات و بدهی‌ها را درخواست کرده اند که کسی از آن خبر نداشته و همگی مطابق با واقع بوده اند مثل جریان معراج که برای پیامبر اکرم پیش آمد که به خاطر لطافت و پاکی نفس بود یا آنچه برای آیت الله قوچانی و خیلی از اولیا در اثر ریاضتهای شرعی نسبت به مرتبه آنها پیش میاید ولی همین ادراکات برزخی و فوق طبیعی به دلیل قهری و مثلا تصادف و بیماری و انصراف نفس از بدن برای افراد عادی هم ممکن است پیش بیاید حضرت آیت‌الله حسن زاده رحمت الله علیه در کتاب انسان در عرف عرفان دلایل معرفت النفسی آن را بیان کرده و جمله ای در این رابطه دارند که / نوم و نوم مغناطیسی بیهوشی. کما مرگ طبیعی و مرگ ارادی هیچکدام موضوعیت در تمثیلات برزخی ندارند بلکه اصل انصراف نفس از بدن است و به هر دلیل این انصراف صورت گیرد تمثیلات برزخی و ادراکات فوق طبیعی شروع می‌شود و خصوصا اینکه پرده و حجاب اصلی برای مشاهدات برزخی همین بدن و تعلق به آن است «لقد کنت فی غفلت من هذا فکشفنا عنک غطایک.»

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با این احوال، حضورِ برزخی و احتضارِ قبل از آن که هویت انسان را از هویت دنیا به هویتِ برزخی تبدیل می‌کند، برای حضور در جهانی دیگر؛ بحثِ دیگری است. و این‌که طرف در برزخ می‌گوید: «حَتَّى إِذا جاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ رَبِّ ارْجِعُونِ (99) لَعَلِّي أَعْمَلُ صالِحاً فيما تَرَكْتُ كَلاَّ إِنَّها كَلِمَةٌ هُوَ قائِلُها وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلى‏ يَوْمِ يُبْعَثُونَ (100) مؤمنون) از این جهت مسلّم این حضور که در برنامۀ خوب «زندگی پس از زندگی» مطرح است، حضور برزخی نیست و بحث ملکین نکیر و منکر و یا بشیر و مبشّر، بسیار عمیق‌تر از این حرف‌ها می‌باشد. و در این مورد فکر نمی‌کنم بیان این مباحث به این سادگی‌ها باشد. عرایضی در این رابطه در کتاب «معاد...» که روی سایت هست، شده است. موفق باشید

34205

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: آیا عبارات زیر صحیح است؟ من یک درخت را دیدم. در درخت من قدرت را دیدم. این قدرت صفت خداست. صفت از ذات خدا جدا نیست. پس من خدا را دیدم. با تشکر

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! ولی در صورتی که درخت را آینه بگیریم, نه آنکه جسم  درخت و یا صورت آن مد نظر باشد. مثل آنکه وقتی کسی شما را ملاقات می‌کند حیات و فهم شما را ملاقات نماید و نه جسم و صورت شما را. و لازمه این آن است که انسان نسبت به اسماء و صفات الهی با عبور از حس گرایی, آگاهی نسبی داشته باشد. موفق باشید

34145
متن پرسش

سلام بر استاد طاهرزاده: ممنون و متشکر از لطف شما که با صبر و حوصله سوالات ما را می‌خوانید و جواب می‌دهید. استاد عزیز مطلبی در مورد ماهیت کم حجابی و کشف حجاب نوشته ام و در پیامرسان ایتا منتشر کرده ام. می‌خواستم نظر شریفتان را بفرمایید که آیا این نحوه نگاه کردن و خصوصا رویکرد داشتن با پدیده بیحجابی و خصوصا تبیین ماهیت بی حجابی چقدر صحیح است؟ ممنون و کمال تشکر. ♦️♦️♦️♦️ جنس زن، آشکار کردن لطافت و زیبایی های روح خود است. تا به چشم دیگران آید و تحسین شود و پسندیده شود. و این نشانی از حضرت باری تعالی است که در وجود زنان به امانت گذاشته شده است. ولی سالیان سال است که سبک زندگی جدیدی آمده است و آنها اسیر آپارتمانها شدند. و در گذشت زمان، عرصه هنرنمایی بر آنها تنگ و تنگ تر شد و نتوانستند زیبایی‌های درونشان را به نمایش بگذارند و به چشم آیند. آن گونه که در سالیان دور، به روی چشم ها بودند و مردان را به اوج آسمانها می‌رساندند. و سالهاست دختران سرزمین ما، ره گم کرده‌اند و حجاب کم می‌کند تا به چشم آیند و نشان دهند که بسیار ارزش مند هستند تا تحسین شوند. و اخیراً کشف حجاب می‌کنند تا به زبان بی زبانی بگویند ما خیلی شجاع و جسور هستیم، پس ما را ببینید و آفرین گویید. چه بسیار کم هستند کسانی که برای دهن کجی به خداوند و حکم او، کشف حجاب کنند. بانوان سرزمین ما، دلشان با امام حسین است و عشق حسین در دلهایشان حرارت نهفته دارد. آنها منتظر عرصه حسینی هستند تا زیبایی درونشان را در فداکاری برای امام حسین به نمایش بگذارند. همچنان که زیبایی مادرانه و خواهرانه خود را در هشت سال مقدس به نمایش گذاشتند. همه زنان جلوه جمال باری تعالی هستند تا نشانی از اسماء لطیف و جمیل و رحیم الهی باشند و به چشم آیند و حمد شوند. و سپاس خدای را که کل حمد و مطلق حمد ازآن اوست. الحمد لله رب العالمین @DarseEtaat

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مشکل این بنده های خدا که در این شرایط مبادرت به بی‌حجابی کرده‌اند، به نظر بنده بیشتر مقابله با نظامی است که در هر حال با همه ضعف‌هایی که دارد، در ذات و کلیّت خود دارای حضوری قدسی است و به همین جهت اینان از درون دچار مشکل می‌شوند و نمی‌دانند چه بلایی بر سر خود آورده‌اند. این غیر از آن است که بخواهند زیبایی‌های خود را که باید برای محارم‌شان ظاهر کنند، تحت تأثیر فرهنگ غربی برای نامحرمان ظاهر نمایند. موفق باشید

33688

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: روزتون بخیر. استاد ما میدونیم که عمر سعد می دونست که کارش غلطه، گناهه، ناجوره، نامردیه و... ولی نتونست بیخیال ری بشه!!! شما برای عمر سعد چه حرفی دارید؟ چطوری میخواید با عمر سعد تو اون وضع حرف بزنید! من تو اون وضعم و کارام از عمر سعد هم بدتره و نمیدونم چه کنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شرایط عمرسعد با سیطره فرهنگ اموی طوری بود که در حقیقت، اسلام به شدت به حاشیه رفته بود و از این جهت او در افق حضور خود، حقیقتی را احساس نمی‌کرد که بخواهد از دنیا بگذرد. ولی ما در امروزِ تاریخ خود با نور شهدا نسبت به حقیقت بیگانه نیستیم و این است که در وجدان خود حاج قاسم و امثال او را تأیید می‌کنیم. موفق باشید

33453

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام اینکه بگوییم: فقط خدا رزاق است، آیا درست است یا نه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا که نه. به حکم آن‌که مرزوقی باشد اوست که تنها رازق است و بستر رزق به طالبان رزق را فراهم می‌نماید. موفق باشید

32626

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب: آیا حضرت استاد افکار جناب کمیلی در باب وحدت را که کوتاه آمدن از بعضی عقاید شیعه است رو قبول دارند تا اهل سنت از ما راضی بشن؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب آقای کمیلی از اساتیدی هستند که همه همت خود را صرف می‌کنند تا آنچه حضرت امام و رهبر معظم انقلاب بر وحدت بین شیعه و سنی تأکید دارند، محقق شود و هرگز نباید تلاش‌های چنین افراد دلسوز را به معنای تقلیل عقاید حقه شیعه بیان کرد. آری! ما نسبت به بعضی از عقاید برادران اهل سنت، انتقاد داریم ولی تقابل نداریم و این سیره ائمه معصومین «علیهم‌السلام» است. موفق باشید

32578

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد بزرگوارم: فرارسیدن شهرالله مبارکتان. استاد بزرگوارم امروز در سخنرانی تان شنیدم که فرمودید گاهی فردی در اشراق قرار می‌گیرد و یک اراده محکمی به قلبش القاء می شود که مثلا بحارالانوار را کامل مطالعه کند، بعد اگر این اشراق ادامه داشته باشد بر این همت باقی می ماند و آن کار رو به اتمام می‌رساند، حال سوالم اینه که چه کنیم مشمول این عالم اشراقی بشیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در سایه رعایت تقوای الهی و دستورات عبادی است که به لطف الهی نفحاتی که به سراغ انسان می‌آید، پایدار می‌ماند و با توجه به این امر، رهبر معظم انقلاب در روز دوم ماه رمضان فرمودند: «بدون مراقبه هم گاهی حال برای انسان پیدا می‌شود امّا این حال باقی نمی‌ماند؛ اگر مراقبه بود، آن حال معنوی هم برای انسان باقی می‌ماند.» . موفق باشید

32482

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم و خدا قوت: ۱. اگر بخواهیم به طور کلی با زندگی و شخصیت و اندیشه و نظریات جناب آقای ابن عربی آشنا بشیم چه منبع و کتابی رو پیشنهاد می‌کنید؟ ۲. به نظر شما کتاب طلای سرخ کتاب معتبر و خوبی هست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به نظر بنده کتاب آقای دکتر محسن جهانگیری تحت عنوان «ابن عربی» در این رابطه می‌تواند کمک کند. ۲. مسلّم کتاب «طلای سرخ» که جناب شعرانی از شارحان مهم ابن عربی تنظیم کرده‌اند، ظرایف دقیقی دارد و بنده نکاتی از آن را خلاصه کرده‌ام که تحت عنوان  «گزیده ای از کتاب طلای سرخ» در سایت المیزان به آدرس زیر هست. موفق باشید

https://lobolmizan.ir/leaflet/426?mark=%D8%B7%D9%84%D8%A7%DB%8C%20%D8%B3%D8%B1%D8%AE

 

32434

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام خدمت استاد عزیز: ضمن تبریک ایام ماه شعبان استاد، مشکلی که به شخصه دارم، در برخورد با افراد ماها به ظواهر دینی خیلی اهمیت می دیم مثلا آیا حجاب شخص کامل هست یا نه، نماز می خواند و یا نه، خمس می دهد و یا نه منظورم در مورد نزدیکان است. اگر کسی یک مورد رو رعایت نکرد تاثیر بسیار زیادی روی رفتار ما با اون شخص می گذاره گویا از آسیب های رعایت ظاهر امور دینی اینه که مثلا اگر خودمون ۱۷ رکعت نماز می خونیم ، دیگه اگر کسی این نماز رو نخونه آدم حساب نمی کنیم همینطور در مورد حجاب، اگر کم و یا زیاد نگاهمون رو کنترل کنیم، دیگه شخص بی حجاب خیلی پایین می بینیم و رویکردمون این است که از افرادی که رعایت نمی کنند تا حد ممکن اجتناب کنیم. سوال اول من چگونگی جمع بین رعایت ظاهر امور دینی و سعه صدر در پذیرش و ارتباط با افراد است (برای نمونه دو مورد بالا) سوال دوم هم نگاه صحیح به افرادی که مثلا نماز نمی خونن، حجاب کامل رو رعایت نمی کنن، حرمت روزه داری رو رعایت نمی کنن، بدحجاب هستن، بی حجاب هستن چه نکاهی و چه رویکرد و مواجهه ای باید با این افراد داشت؟ تشکر از شما استاد گرانقدر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شرایط بسیار حساس است. آری! یک وقت کسی منکر شریعت الهی است و نسبت به آن مخالفت دارد؛ که البته نسبت ما با چنین افرادی، جدایی است. به همان معنایی که قرآن می‌فرماید: «لکم دینکم ولی الدّین». ولی اکثر این افراد که می‌فرمایید به تعبیر جناب اقبال لاهوری: قلب‌شان ایمانی است، هرچند عقل‌شان تحت تأثیر فرهنگ مدرنیته است. این افراد را نباید از خود برانیم. و رهبر معظم انقلاب در نسبت با این افراد به علمای خراسان شمالی فرمودند:

«خودتان را مجهز کنید. مسلح به سلاح معرفت و استدلال کنید، بعد به این کانونهای فرهنگی - هنری بروید و پذیرای جوانها باشید. با روی خوش هم پذیرا باشید؛ با سماحت، با مدارا. فرمود: «و سنّة من نبیّه»، که ظاهراً عبارت است از «مداراة النّاس» ؛ مدارا کنید. ممکن است ظاهر زننده‌ای داشته باشد؛ داشته باشد. بعضی از همینهائی که در استقبالِ امروز بودند و شما - هم جناب آقای مهمان‌نواز، هم بقیه‌ی آقایان - الان در این تریبون از آنها تعریف کردید، خانمهائی بودند که در عرف معمولی به آنها میگویند «خانم بدحجاب»؛ اشک هم از چشمش دارد میریزد. حالا چه کار کنیم؟ ردش کنید؟ مصلحت است؟ حق است؟ نه، دل، متعلق به این جبهه است؛ جان، دلباخته‌ی به این اهداف و آرمانهاست. او یک نقصی دارد. مگر من نقص ندارم؟ نقص او ظاهر است، نقصهای این حقیر باطن است؛ نمی‌بینند. «گفتا شیخا هر آنچه گوئی هستم / آیا تو چنان که می‌نمائی هستی؟».  ما هم یک نقص داریم، او هم یک نقص دارد. با این نگاه و با این روحیه برخورد کنید. البته انسان نهی از منکر هم میکند؛ نهی از منکر با زبان خوش، نه با ایجاد نفرت. بنابراین با قشر دانشجو ارتباط پیدا کنید.» بیانات در دیدار علما و روحانیون خراسان شمالی۱۳۹۱/۰۷/۱۹

موفق باشید

32215

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: در خصوص سوال 32205 که رجوع دادید به جواب سوال 32203 استاد عزیز من واقعا به انقلاب اسلامی ایمان و یقین دارم و با تمام وجود آ‌ن‌را پذیرفته که حس می‌کنم و می‌دانم که شروعی بوده برای انقلاب جهانی ولی استاد نمی‌خواهم به یقین بگویم ولی دوتا مشکل دارم گفتم شاید علت تاریکی من اینها باشد. چون نتوانستم تجزیه تحلیل کنم سوال 32203 رو پرسیدم اول آنکه خیلی سعی کردم کنترل چشم داشته باشم و تا ۴٠ سالگی یه جورایی سرکوبش کردم که به نامحرم و حرام نرود و چشم چرانی نکنم موفق هم بودم تا حدی که فکر می‌کردم کاملا تسلط دارم ولی به یکباره الان ٣ سالی هست که حس می‌کنم به اختیارم نیست انگار از من زور شده و خودبه خود خطا میره کلی تلاش کردم موقع چشم چرانی نگاه به آسمان می‌کردم، صلوات و استغفار می‌فرستادم یا موقع این عمل سریع سلام بر امام زمان می‌دادم وابراز پشیمانی می‌کردم، راههای مختلفی را طی کردم. تنبه قرار دادم که خطا کرد قرآن بخوانم و نماز شب بخوانم خلاصه هر راهی رفتم باز انگار نمی‌توانم تسلط پیدا کنم. اینقدر به لقمه حلال حساسم و اینقدر به پول و درآمد شبهه ناک حساسم که جرات سمت رفتنش رو ندارم چشمم هم قبلا همینطور بود. نمی‌دانم چرا از دستم خارج شده آیا چوب اعتماد بیش از اندازه به چشم رو می‌خورم که آتش زیر خاکستر بوده و الان تو میان سالی که وقت عرق کردن عقل هست افتاده به جانم. خدا میدانه چقدر نگران و ناراحت این مشکل هستم، ولی تلاشهایم نتیجه نمی‌دهد با اینکه می‌دانم مرا از سلوک باز می‌دارد ولی درمان نمی‌شود به قول معروف برایم شاخ شده. دوم خیلی از این مدرن بودن بدم میاید علاقه شدیدی به ساده زیستی دارم و دلم محیطی ساده مثل روستا می‌خواهد به دور از زندگی شهری ولی بخاطر شغل و علاقه زن و بچه هام به شهر گیر کردم والا می‌رفتم به روستای خودمان تا لااقل صله رحم داشته باشم با پدر و مادر و اقوام ودر کنار آنها باشم ولی الان هفته ای یا ماهیانه می‌ریم سر می‌زنیم حس می‌کنم این تاریکی و عدم نشاط روحی بخاطر مشغول شدن نفس به کثرات هست چون از وحدت دور میشم مانند اینکه بخشیش مربوط به چشم و بخشی مربوط به مشغول شدن ذهن به زادگاه و زندگی شهری و صله رحم و... که اجازه نمیده خودم رو در افق دیگر بیابم نمیزاره عبور کنم انگار خوردم به سرعت گیر و دست انداز و گیر کردم تو چاله و افق روبرو رو می‌بینم ولی پای رفتن نیست چون در چاله هست برای این دو مشکل چه کنم؟ برام سخته با این همه شهید برای انقلاب و این همه سختی اهل بیت بخام گیر این چیزها باشم و از سیر و سلوک عقب بمانم. استاد یه آدم میان سال خوب می‌فهمد که فرصتش رو به اتمام هست. حداقل نیمیش رفته پس به خدا خجالت می‌کشم از خدا و شهدا. منتها از شدت ناراحتی موندم چکار کنم با این جریان نظر مبارکتان چیست؟ راهی برای درمان هست؟ تا عاقبتمان ختم به خیر شود تا در این آخر زمان به چاه نرم بسیار بسیار نگران هستم نکند شیطان تیر خلاص بزنه!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بسیار امیدوار باشید که خداوند عمق زشتی مواردی را که خودش نهی فرموده است را به شما نشان دهد و بحمدلله در شرایطی هستید که متوجه خواهید شد چرا خداوند ما را از این نوع اعمال نهی فرموده. ۲. آری! در حدّ توان خود از صله رحم و کمک به آشنایان غفلت ننمایید. موفق باشید

31886
متن پرسش

سلام: نمی دانم چه شد این هفت خان برای ارسال پرسش طراحی شد. اول کلمه کلیدی مثلا گرانی را وارد می‌کنیم ۲۰۰، ۳۰۰ پرسش همه را باید بررسی کنی (خود کلمه را جستجو میکند نه موضوع را بنابرین بسیاری از سوالات غیر مرتبط هم می آید فقط به صرف آنکه گرانی در آن بود) این بررسی برای اینست که باید تایید کنیم سوال را در سوالات نیافتیم برای آنکه دروغ نگوییم باید سوالات را بررسی کرده باشیم بعد وارد ارسال که میشویم کد امنیتی، نام را نمی‌دانم برای چه می‌خواهید بعد هم که بعضا ارسال با خطا روبرو می‌شود.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. کلمه کلیدی کمک می‌کند تا کاربران محترم با نظر به سابقه موضوعی که در نظر دارند، سؤال خود را مطرح کنند ۲. کد امنیتی موجب می‌شود تا عده‌ای فضای ارائه نظرات خود به سایت را با مجموعه‌ای حروف نامفهوم از نوع چینی و انگلیسی اشغال نکنند. مشکلی که در سایت قبلی برای ما پیش می‌آمد و ما مجبور بودیم فرصت زیادی جهت حذف آن حروف صرف کنیم. موفق باشید

29829

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خسته نیاشید: فایل جلد دوم تاریخ فلسفه غرب خرابه بی زحمت اگر برای شما مقدور است اصلاحش کنید. خیلی ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءالله بررسی و مشکل رفع می‌شود. موفق باشید

27648

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام:‌ ببخشید استاد من تصمیم گرفتم از امروز مدام زیارت و توسل نسبت به امام زمان یا حضرت علی داشته باشم‌. می‌خواستم ببینم اولویتی وجود داره بین امام زمان و حضرت علی علیه السلام؟ من نسبت به امام زمان خیلی حس دوری دارم خیلی خیلی زیاد اما نسبت به حضرت علی حس دوری ندارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چون بنده به این نحوه ورود ندارم، نمی‌توانم نظر دهم. موفق باشید

 

 

26849

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: عرض وقت بخیر و تشکر دارم حضورتون. برای یک عده جوان و نوجوان قصد استفاده از ترجمه‌ی قرآن داریم (بدون تفسیر) توصیه‌ی شما کدام ترجمه ست؟ موید و برقرار باشید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چون نتوانسته‌ام جدا جدا آن ترجمه‌ها را مقایسه کنم، نمی‌توانم نظر بدهم. موفق باشید

37317

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: اگر روح همه کمالات را دارد پس تقویت روح و تقویت اراده و غیره یعنی چه؟ و اساسا در قوس صعود چه تغییری در روح ایجاد میشه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ما با اراده‌های خود می‌توانیم آن کمالات تکوینی را به عنوان یک شخص از آنِ خود کنیم تا آن کمالات از طریق رعایت دستورات شرع و توجه به هویت فطری خود برای ما حاضر شوند. موفق باشید

34919
متن پرسش

سلام بر شما: از استاد گرامی تقاضا دارم که متن زیر را گفتمانی انتقادی جهت اصلاح امور اجتماعی ببینند لطفا کامل بخوانید تا درد سینه سوز من برایتان آشکار شود. _ای کاش.‌.. «ای کاش طرح عفاف و حجاب دیروز شروع شده بود تا یک پنجمِ همین جمعیت میلیونی، متخلف به حساب می آمدند!» «ای کاش طرح عفاف و حجاب هنگام رفراندوم ۱۳۵۷ اجرا می‌شد تا خیل کثیری از رأی دهندگان فاقد قدرت قانونی برای رأی دهی می بودند» «ای کاش طرح عفاف و حجاب زودتر آغاز شده بود تا هر ۴ سال شاهد حضور این افراد برای رأی دهی نبودیم» «ای کاش طرح عفاف و حجاب بهمنِ امسال اجرا می‌شد تا ۲۲ بهمنِ مان برای اولین سال بعد از ۴۴ سال با معنویت هزارچندان برگزار می‌شد!!!» «ای کاش سردار سلیمانی در حیات مادی خودشان بودند تا می دیدند که دختر کم حجاب دختر ایشان نیست. اصلا این افراد تعلقی به انقلاب ندارند» و ای کاشِ آخر... «ای کاش شب قدر هنگامه آغاز این طرح بود تا متخلفین کثیری را در گلستان شهدا مشاهده می کردیم! کسانی که شهدا اشتباه کرده اند آنها را به حریم شان راه داده اند» «ای کاش... »... گویا کف گیر گفتمان انقلابی به ته دیگ خورده است. کجایند طاهرزاده ها و رائفی پورها و پناهیان ها؟ فقط وقتی تبیین می کنند که اوضاع به نفع انقلاب نباشد و الا هر زمان قدرت به گفتارشان بازگشت، آنها نیز ترجیح دادند سکوت کنند. شما مسئولید! اهل تفکر مسئول اند! انقلابی ها وظیفه دارند که سکوت نکنند! نه اینکه یک روز بگویند این دختر کم حجاب دختر من است و روز دیگر ایشان را به رسم انسان بودن هم نشناسند. در شبکه یک سیما سخن از حق الیقین جوانان امروزی می زنید؛ ای کاش درباره این طرح ها - که براستی یقین را از انسان می ستاند چه برسد به حق الیقین! - نیز صحبت بکنید. هربار که سؤالی داشتم، شما فرمودید: «بالاخره جوانان ما باید به این امر نظر کنند که حضوری در پیش است بس گرانقدر که انسان در ذیل حضرت روح الله (رحمة الله علیه) جهانِ خود را بسی گشوده سازد» اگر معتقد هستید این نوع از مطالب و این نوع از بیان برای بشر جدید است و آنها را به فطرت شان دعوت می‌کند، بسم الله! شب جمعه بعدی به چهارباغ بیایید و با جوانان چنین گفت و گویی کنید و واکنش ایشان را از نزدیک ببینید. متاسفانه گاهی اوقات انقلاب به سمتی می رود که قابل دفاع نیست. با چه رویی به سر کار بروم وقتی در خیابان هزاران سؤال کننده- به حق- هستند که توانایی جوابگویی به آنها را ندارم؟! (بله می‌توانم جواب سرسری بدهم و با الفاظی مانند «خون شهدا» و... وجدان شان را فشرده سازم تا از ادامه بحث صرف نظر کنند ولی وجدانم اجازه نمی‌دهد که وقتی هیچ در بساط ندارم، سؤال های به حق مردم را عقیم کنم). دل در گرو انقلاب دارند ولی متخلف اند. دختر انقلاب اند ولی قانون ستیز اند. بسیار عالی...! گویا صدا و سیما حد بی حجابی را تعیین کرده است. بر این اساس افراد، صرف نظر از هر نوع پوششی اگر در راهپیمایی شرکت کنند بی حجاب نیستند ولی اگر همین فرد یکساعت بعد در خیابان مشاهده شود مجرم است. آری... این است رفتار دوگانه ای که لاشه کرم خورده صدا و سیما را برای مردم هویدا می کند. استفاده ابزاری از دختران کم حجاب برای تبلیغ انقلاب! احسنتم. وقتی رهبری به اهل تریبون دستور تبیین دادند و این جماعت برای سخن رهبری پشیزی ارزش نگذاشتند باید به فکر امروز می بودیم. هیچ زمانی گفتمان انقلابی را اینگونه در حضیض نیافتم! لطفا کامل بخوانید و بعد به همه این مطلب ورای کلیشه های قبلی پاسخ بدهید. وقت آن نرسیده است که آوینی بیاید و ما را با صوت رحمانی و قلم نورانی اش متحد نماید؟ با انسانیت ما نه تعصبات مان! آری انتظار بکش...

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! وقت آن رسیده تا آوینی‌ها بیایند و ما را متذکر آن نوع تنگناهای تاریخی که جنابعالی از آن سخن گفتید؛ بکنند. تنگناهایی که حکایت از آن داردکه نه انقلاب اسلامی و تاریخ خود را شناخته‌ایم و نه این نسل را! تصور بنده آن است که گِله‌های شما، گِله‌های امثال بنده نیز هست و راه عبور از این مشکل که مشکلی است در بین خودمان و نه در بین آن خانم‌های به اصطلاح بی‌حجاب؛ به این راحتی‌ها نمی‌باشد و خونِ دلی که به نظر می‌آید رهبر معظم انقلاب می‌خورند، از همین ماها می‌باشد. نمی‌دانم برایتان ممکن هست در دلِ صحبت‌هایی که اخیراً تحت عنوان: «باز آوینی و وسعت روزه داری پس از فتنه این روزها»        https://eitaa.com/matalebevijeh/13440  با جمع دوستان شد، نکته‌ای از جنس این نوع تنگناها بیابید؟ با این‌همه جای هیچ ناامیدی نیست، به همین دلیل که رهبر معظم انقلاب آرام‌آرام ما را در دل نگاه دینی، آری! در دل نگاه دینی، با امری روبه‌رو کردند که هرگز ۲۰ یا ۳۰ سال پیش امکان گفتن آن نبود. و تنها دینداری را در آن حدّ می‌دانستیم که طرف، حجابش کامل باشد، حال ایشان بدون آن‌که نفی ضرورت حجاب کنند، بعضی از بی‌حجاب‌ها را اهل دین و اهل تضرع می‌دانند و متذکر می‌شوند: « کشف حجاب، حرام شرعی و حرام سیاسی است؛ هم حرام شرعی است، هم حرام سیاسی است. خیلی از کسانی که کشف حجاب می‌کنند نمی‌دانند این را؛ اگر بدانند که پشت این کاری که اینها دارند می‌کنند چه کسانی هستند، قطعاً نمی‌کنند؛ من می‌دانم. خیلی از اینها کسانی هستند که اهل دینند، اهل تضرّعند، اهل ماه رمضانند، اهل گریه و دعایند، [منتها] توجّه ندارند که چه کسی پشت این سیاستِ رفعِ حجاب و مبارزه‌ی با حجاب است». ملاحظه کنید این یک امر سیاسی نیست، بلکه یک حقیقت دینی است که از زبان یک فقیه مقیّد به امور شرعی جاری می‌شود. آیا ما در فهمِ دین و در ابعاد متفاوت آن نسبت به سال‌های گذشته جلوتر آمده‌ایم و نسبت به دینداریِ دینداران و فهم دین گشوده و گسترده‌تر شده‌ایم؟ و یا گرفتار نوعی إباحه‌گری گشته‌ایم؟ موفق باشید                                              

34904

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

عرض سلام خدمت شما: شهادت مولای متقیان تسلیت باد. ببخشید استاد کلیپی از استاد پناهیان هست که می‌گویند صیحه ی آسمانی طبق روایات در شب ۲۳ ماه رمضانی که شب جمعه است اتفاق می افتد. سوالی مطرح شد که خوب این کلیپ چند سال پیش پخش شده بود و ظهور اتفاق نیفتاد عزیزی اینگونه جواب سوال را دادند: یا محبوب! بسم رب علی (ع) شهادت مولای مولای یا مولای گویان تسلیت باد سپاس از مطالبی که ارسال کردید. به نظر بنده ابتدا باید عنایت کنند به اینکه سخن از معصوم است و ایشان (ع) بر باطن و زمان و مکان احاطه ی کامل دارند و جان جهانند و واسطه ی فیض ارض و سما پس باید دانست وقتی چنین روایتی گفته شده قطع به یقین قرار بوده سخنی را با تمام کسانی که در طول تاریخ با آن مواجه اند داشته باشد. نحوه ی بیان استاد پناهیان ما را به این سمت می برد که ببینید این سخن را و بنگرید حال خود را. اینجا که می‌فرمایند ببینید ولوله راه می افتد یا نه به خوبی اشاره می‌کنند روایت علاوه بر اینکه قرار است خبری بدهد قرار است غوغایی در جان ها ایجاد کند. و این مربوط به رابطه ی زمان ظهور و اعمال ماست. حضرت حق کارش معطل ما نمی ماند و باید برویم که جا نمانیم. این روایت بر این بنا گفته نشد که فردا شب ظهور اتفاق می افتدـ خودشان هم گفتند روایت هست «شبی» که ۲۳ رمضان است. بنابراین این نگاه یک نگاه انفسی است که باید روایت را با جان وجدان کرده به زمان ها دقت کنیم و کارهای خودمان دقت کنیم. به راستی اگر زمان ظهور بیاید، ما نیز جانمان آماده ی دریافت آن عشق است؟ به هر حال باید دانست سخن معصوم بهترین حالت برای خبر دادنی جانانه بوده است. و استاد پناهیان سال هاست در این زمینه کار می‌کنند ـ به نظر می‌رسد افق درستی را برای مواجه جان ها مطرح کرده اند و نمی توان گفت منظورشان تعیین تاریخ ظهور است که فرموده اند هر کس آن را مطرح نمود دروغ گفته است و ایشان چنین قصدی را نداشته اند و السلام. به نظر شما این تحلیل درست است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که ملاحظه می‌کنید در آن روایت، بحث در صیحه آسمانی است و افقی معنوی که از عالم اعلا به سوی انسان‌ها گشوده می‌شود و می‌توان گفت مناسبات جدید که حاکی از هر چه بیشترنزدیک‌شدنِ حضور حق و عدل است؛ نوعی صیحه آسمانی است و إن‌شاءالله در همین روز قدس با حماسه‌ای که در جهان اسلام پیش می‌آید؛ ما با نوعی صیحه آسمانی روبه‌رو می‌شویم، به معنای تجلیات امور معنوی و آسمانی که به ظهور می‌آید. موفق باشید

34474

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و احترام. اخیرا آقای دکتر یامین پور به کاربران کانال خود توصیه کرده‌اند برای آشنایی با هایدگر، درسگفتارهای آقای فاطمی @sr_fatemy را گوش بدهند. جای خوشحالی است که شخصیتی مثل ایشون با اینهمه مشغله‌ای که اخیرا دارند همچنان در فضای فکری فعالند و اخیرا به هایدگر اعتنا کرده‌اند. به نظر حضرتعالی ضرورت آشنایی بچه‌های فکری جبهه انقلاب اسلامی با نگاه هایدگر چقدر است؟ سوال بعد اینکه چطور ورود پیدا کنند که در دام روشنفکری نیفتند؟ منظورم روشنفکری کسانی است که شما بارها اشاره کرده‌اید که برخلاف آشنایی که با هایدگر دارند ولی چون نسبتی با انقلاب برقرار نمی‌کنند عملا در پوچی هستند. (البته بنده تا جایی که درسگفتارهای آقای فاطمی را گوش داده‌ام متوجه شدم هرچه از هایدگر و دکتر داوری و... می‌گویند در نسبت با انقلاب اسلامی و عرفان است و نگاه امثال دکتر عبدالکریمی را نفی می‌کند)

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خیلی خوب تشخیص داده‌اید. در این‌که به نظر بنده اگر بخواهیم در این زمانه در تاریخ تفکر حاضر شویم نمی‌توانیم هایدگر و دکتر داوری را نادیده بگیریم، بحثی نیست و بحمدلله جناب آقای فاطمی به‌خوبی در موضوعات ورود می‌کنند و حقیقتاً هایدگرِ واقعی و با توجه به دغدغه‌هایی که داشته، همان هایدگری است که دکتر فردید به ما معرفی کرد یعنی هایدگری که با «فلسفه آماده‌گری‌اش» منتظر انقلاب اسلامی بود. موفق باشید

34213

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و عرض ادب: چنانچه مطلع هستید گروهی از مخاطبان جنابعالی و کسانی که مشتاق قدم گذاشتن در عرصه سلوک الی الله هستند مشغول درس خواندن هستند. منظور بنده از درس، درسهای حوزوی و دینی و علوم انسانی نیست بلکه منظورم علوم تجربی و ریاضیات، و به خصوص علوم تجربی است. در ذهن اکثر افرادیکه علوم تجربی می‌خوانند این تفکر نقش بسته که: «علمی که ما می‌خوانیم در سلوک ما تأثیری ندارد». و بعضا هم از سوی افرادی این تفکر القا می‌شود که اگر می‌خواهید به خدا برسید حتما باید طلبه دروس دینی باشید. حال نظر شما چیست؟ بالاخره یکسری از افراد، با استعدادِ علوم تجربی هستند و در ایرانِ کنونی، علم آنها برای کشور و انقلاب قدرت آور است. این افراد با چه انگیزه و هدفی درس بخوانند که هم سلوک محقق شود و هم علم شان در راه درستی صرف شود؟ با تشکر 🌹

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان که متوجه هستید بسیاری از افراد بدون آنکه حضور حوزوی را برای خود تعریف کرده باشند راههای صد ساله را به تعبیر حضرت امام خمینی «رضوان الله تعالی علیه» یک شبه طی کرده اند زیرا متوجه شده اند در زمانه خود چه اموری نیاز است و به آن پرداختند. مسلماً امروز در کنار تحصیلات حوزوی تحصیلات دانشگاهی و علمی نیز لازم و ضروری است. عمده انگیزه و رویکردی است که باید مد نظر داشت و از جهت دیگر توجه به معارف دینی و معنوی است که در کنار فعالیت علمی باید سرزنده نگه داشت. چه خوب است که در کنار حرکت علمی, برنامه معرفتی مورد غفلت قرار نگیرد. شاید سیر مطالعاتی سایت برای کسانی که ذوق معرفت نفسی داشته باشند, کمک کار باشد. موفق باشید

33454
متن پرسش

با سلام خدمت کاربران عزیز: به اطلاع عزیزان رسانده می‌شود به جهت آن‌که به لطف الهی سفر اربعینی در پیش است برای مدتی از جوابگویی به سؤالات کاربران عزیز محروم هستیم. دعاگوی همه عزیزان می‌باشیم و التماس دعا داریم.

متن پاسخ

با سلام خدمت کاربران عزیز: به اطلاع عزیزان رسانده می‌شود به جهت آن‌که به لطف الهی سفر اربعینی در پیش است برای مدتی از جوابگویی به سؤالات کاربران عزیز محروم هستیم. دعاگوی همه عزیزان می‌باشیم و التماس دعا داریم.

33229

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم. سلام علیکم: استاد کفر بعد از ایمان و فرار از جو عوام تا کجا ادامه پیدا میکنه؟ اذیتم میکنه هر چیزی که منو بر میگردونه به اون عبادت ها، روضه ها و اشک های گذشته ام و حتی تحمل رفاقت هایی که با رفقای مذهبیم داشتم رو دیگه ندارم، کتاب هم دیگه نمیتونم بخونم. چیز جدیدی طلب می‌کنم که ایمان و کارهای قبلی در مقابل این گناه کبیرس. گاها به شعرهای مولانا با اون حس عاشق وشی و خراباتیی که دارن پناه میبرم. آه! دلا دیدی چه کردند خوب رویان

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءالله موفق خواهید شد. خوب است در این رابطه سری به بحثی که در شرح سوره «دهر» شد و روی سایت هست، بزنیدhttps://lobolmizan.ir/sound/844 موفق باشید

33112

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و تبریک اعیاد خدمت استاد بزرگوار، استاد عزیز یه مطلب و مسیله ای که هست و دوست دارم از نظر شما راجع این موضوع بیشتر استفاده کنم آینه که به گمانم قبل از هر نوع اطلاعات یا یاد دادن مسایل دینی به فرد باید یه موضوع را فرد متوجه بشه و یا او را متوجه کرد و آن کارکردن روی این موضوع هست که علت اینکه افراد جذب دشمن میشن چیه؟ آیا قبل از هر چیز باید دشمن شناسی را افراد بدونن، یا قضیه چیز دیگر است، و یا شاید هم یه نظر بنده آینه افراد ذهن پاک خود را بعضا در دیگران می‌بینن و برفرض فکر میکنن اون طرف مقابل هم همین چیز را میگه درصورتی که همیشه اینطور نیست و گاه آدم وارد رابطه ای میشه یا ضربه میخوره با اون فرد یا گروه او را می‌برد الان هم که ارتباطات گسترده شده. چطوراستاد میشه این خطا را مدیریت کرد؟ کما اینکه در دهه قبل اکثربچه مذهبی ها افراد بی دین را حتی مثل خود تصورمیکردن و شاید علت جذب اروپا شدن همینه برای این مشکل واقعا چه باید کرد؟ البته کتاب آنگاه که فعالیتهای فرهنگی پوچ می‌شود را هم خواندم و خواستم بیشتر راهنمایی بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همین‌که می‌فرمایید. باید بتوانیم به خوبی دشمن‌شناسی کنیم. در این مورد بد نیست نظری به فایل https://eitaa.com/matalebevijeh/10958 رجوع فرمایید. موفق باشید

32833
متن پرسش

سلام و عرض ادب خدمت استاد طاهرزاده عزیز و آرزوی توفیق و سلامتی؛ امروز در کانال مطالب ویژه، یک کلیپی که آهنگ خواننده ای درباره دسته بندی های سیاسی جهان و حزب باد بود را مشاهده کردم که حضرتعالی درباره اش نوشتید که این مورد نشانه بارز پوچی در ضع کنونی عالم است و تا به انقلاب اسلامی و حضور همه جانبه در برابر استکبار و به صحنه آوردن انسانیت انسانها که مظهرش شهید سلیمانی (ره) است، نظر نیفکنیم، از این پوچی خلاص نخواهیم شد. و همان موقع که این کلیپ و توضیحات حکیمانه ذیل آن‌را دیدم، به یاد نکته ای از دستورات مولایمان حضرت صادق (ع) به عبدالله بن جندب افتادم که حضرت می‌فرمایند: [لَو اَنَّ شيعتَنا اسْتَقامُوا لَصافَحَتْهُمُ الملائكةُ و لاََظَلَّهُمُ الغَمامُ وَ لاََشرَقُوا نَهاراً و لأَكَلُوا مِن فَوقِهِم و مِن تَحتِ اَرجُلِهِمْ و لَما سَأَلُوا اللّهَ شَيئاً اِلاّ اَعطاهُم] و شما در تفسیری که بر این حدیث داشتید به زیبایی تبیین نمودید که با مد نظر گرفتن ائمه معصومین و عدم تعلق قلبی به فرهنگ دشمنان اهل البیت و مجاهدت در دنیا و دلسوزی برای برادران دینی، از غفلت در روزمرگی ها نجات میابیم و و تمرکز ما بسمت جهت کمالی که طالبش هستیم تنظیم گشته و به چنان توفیقی می‌رسیم نه تنها از بهره های معنوی و طبیعی عالم بهره می‌بریم، بلکه به کمک انوار الهی به درخشندگی رسیده و تاریخ خود را متاثر می‌سازیم و ناکامی در مسیرمان نخواهد بود. به نظرم وجه اشتراکی که بین پیام حاکم بر آن کلیپ و این فرمایش حضرت بود، شاید این بود که امام معصوم بعنوان مقصد جانها و عین الانسان و حقیقت انسانیت هر انسان، راهی را نشان می‌دهد که بوسیله مجاهده و عدم تعلق در برابر نیست انگاران و جبهه تاریخی استکبار و دولت ابلیس و ایضاً حساسیت نسبت به اتصال ایمانی که باید بر جامعه مومنین حاکم باشد، بتوانیم از برکات حیات وسیع انسانی و رهایی از پوچی و فرار از خود مستفیض بشویم و توفیق تاثیر گذاری بر تاریخ و زمانه و خدمت به انسانیت انسانها بیابیم. چنانچه روح کلان و حرکت اصلی انقلاب عزیزمان و سیرت امام راحل و خلف صالح شان همین بوده و اگر جز این بود این همه تقلا برای نابودی این اتفاق مبارک و نفرت از آن، معنایی نداشت و اساساً نباید شاهد می بودیم که حتی در آن سوی مرزهای ایران یعنی در کشمیر، وقتی خبری از جسارت به تصویر شهید سلیمانی و رهبر حکیم انقلاب پخش شد، آنچنان فورانی از خشم راه بیفتد که حتی پلیس هند را مجبور به عذرخواهی و ادای احترام به تصویر آن دو بزرگوار بکند و همچنین مراسم زیبا و عجیبی بمناسبت سالگرد پیروزی انقلاب در مسجد عروه الوثقی لاهور پاکستان به راه بیفتد که بعضا در کشور خودمان هم نظیر ندارد. هرچند در بسیاری از حرکتها و موقف ها و جزئیات، آنچنانکه شایسته بود بر مسیر نجات بخشی که امام ششم تببین نمودند، استقامت بورزیم، مقاوم نبودیم و از همین جا لطمه دیدیم و فراموش کردیم روح انقلاب اسلامی در انفتاح تاریخی متعالی و شکستن انسداد تمدن معاصر غربی و به عرصه آوردن بنیان انسانیت است و حتی دلبسته به عناوین موهومی چون ژاپن اسلامی شدیم یا نفهمیدیم که بحمدالله ما اقیانوس شده ایم و دیگر برکه کوچکی که براحتی گل آلود شود، نیستم. البته با روح کلی انقلاب و تجلی ولایت خداوندی در ولایت نائب امام و خونهای مطهری که در جهت پیشبرد نهضت ریخته شد و وعده الهی مبنی بر «ان الله لا یضیع اجر المحسنین»، پر امید هستیم که می‌توانیم به درخشندگی و تاثیر بر تاریخ و ناکام نبودن در اهداف عالیه برسیم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که می‌فرمایید بزرگ‌ترین بصیرت در این تاریخ که مادرِ بصیرتِ بصیرت‌ها می‌باشد، درک روحی است که به جهت اسارت در فرهنگ مدرنیته گرفتار نیهیلیسم یا نیست‌انگاری شده است و حقیقتاً درک این مشکل، اولین قدم است برای رجوع به شریعت آخرالزمانیِ اسلام عزیز که در مواجهه با ظلمانی‌ترین ظلمات، یعنی ظلمات آخرالزمان می‌تواند جواب عمیق‌ترین حضور انسان را در عرشِ وجودش به او عطا کند.

حقیقتاً حرکت توحیدی انقلاب اسلامی آینده‌ای را نوید می‌دهد که نه حضور در گذشته است و نه حضور در جهان سکولارزده؛ بلکه حضور در آینده‌ای است که نام آن را می‌توان «جهان بین دو جهان» گذارد. جهانی که نه جهان گذشته است و نه جهان سکولار، بلکه حضور در امروز است ولی با هویت قدسی، راهی که می‌تواند نسل امروز و فردای ما را در آن جهان حاضر کنند و از این جهت هنوز می‌توان درباره تعهد به انسان فکر کرد و هنوز می‌توان به ذات عاشقانه انسان فکر نمود و هنوز می‌توان حرکت انقلابی و دینی را یک «عشق» دانست و اگر این عشق فهمیده شود زندگی در این تاریخ با همه مشکلاتش‌، رضایتمندانه‌ترین شکل از زندگی خواهد بود به طوری که مشکلات روزمرّه آن‌چنان برجسته نمی‌شوند تا این عشق و این بسطِ شخصیت در دیگر انسان‌ها بمیرد. موفق باشید

32564

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد گرامی: وقت عالی بخیر. نظر شما درباره واکنش ما به برنامه عصر جدید چیست؟ برنامه ای است که ظاهرا بیشتر آکروبات بازی و سرود و نقاشی و تئاتر نشان میده و ما بینش شاید یک اثر هنری ارزشی هم نشون بده. نمیدونم در مجموع اثر خوبی داره روی جوونا یا نه؟ فکر می‌کنم اشکالش این باشه که جوونا رو علاقه مند کنه به همین نوع کارها که بیشتر خودنمایی توش مطرح هست و اونها رو نسبت به فعالیت های عمیق مثل مطالعه و عبادات بی رغبت کنه. البته این استنباط من هست.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده به طور مستقیم هیچکدام از برنامه‌های عصر جدید را نتوانسته‌ام تماشا کنم مگر آن کلیپ‌های خوبی که رفقا به طور گزینشی از آن برنامه گرفته‌اند که عموماً کلیپ‌های خوبی بوده است. به نظر بنده باید همه جوانب موضوع را بررسی کرد و این‌که مسئولان تنظیم برنامه عصر جدید، مخاطب خود را چه کسانی قرار داده‌اند و آیا نسبت به آن مخاطب، چشم انداز و افقی مقابل او گشوده‌اند؟ هرچند که آن افق چندان هم آرمانی نباشد. ولی در هر صورت باید در راستای معنابخشی به انسان باشد و عبور از پوچیِ دوران. موفق باشید

32530

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: خوبید حاج آقا من یه آدم به شدت با احساسات و عاطفه و محبت هستم به شدت وابسته میشم، به مادرم که آنقدر وابسته هستم و دوستش دارم که خیلی آزارم میده و خیلی به اینکه یروزی نباشه فکر می‌کنم و دیوانه میشم، به خونه به آدم، به هرچیزی که بشه باهاش خاطره ساخت، خیلی وابسته و دلتنگ میشم، مثلا بیرون که میرم، مخصوصاً پیرمرد و پیرزن ها را که می‌بینم خیلی محبت خاصی تو دلم براشون ایجاد میشه و واقعا دلم میخاد قوربون صدقشون برم دوست داشتنم هم اینجوریه که مثلا وقتی یکی رو خیلی دوستش داشته باشم، دلم میخاد بمیرم، از این جهت که دلم میخاد اصلا وسط نباشم، یعنی خودی وسط نباشه و هرچیزی که هست  اون مخاطبی باشه که دوستش دارم، خلاصه آدمی هستم که خیلی زیاد محبت می‌کنم، یجورایی ارتباط های دوستانه هم که برقرار می‌کنم، دچار افراط تفریط می‌شوند، اکثر اوقات هم دل رنجور هستم، و دلم میگیره به خاطره این همه بی رحمی که بین مردم هست و آنقدر نسبت به همدیگه بی محبت و سرد هستن دلم به‌شدت میریزه بهم، از یه نظرایی خوبه، مثلا میشینم با خدا حرف می‌زنم و دلم میخاد اشک بریزم اما گفتم با شما مطرح کنم و... به نظر شما، ارتباط دوستانه ام را زیاد کنم یا محدود؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با تعمق در معارف توحیدی به لطف الهی، روح انسان در کنار عواطف معنوی به تعقل اساسی نیز نائل می‌گردد و به همین جهت پیشنهاد بنده آن است که بعداً با مطالعه کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» و با رجوع به تفاسیر قرآن و تدبّر در آیات به آن تعادل لازم دست می‌یابید. موفق باشید

نمایش چاپی