بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
26985
متن پرسش
سلام علیکم: امروز شاهدیم در سطح جهان اسلام، الگوهای اسلام توسعه گرا و تکنوکرات و مدرنیته اسلامی در حال بسط و نهادینه شدن بین امت اسلامی است و بصورت ویژه توسعه گراها در سطح ملل اسلامی در حال شبکه سازی و دولت سازی هستند و مشغول فتح سنگرهای دول اسلامی اند که نمونه های آن در مالزی و ترکیه و مصر دیده می شود و اکنون با سرعت بیشتر در حال گسترش هست. از طرفی شاهدیم با رویکردی که خود جبهه پرچمداران مدرنیته پدید آورند و معتقد بودند باید لبه های خونین تمدن را به دنیای اسلام برد، اسلام سلفی و منزوی از مواجهه با تمدن مدرنیته هم ظهور کرده اند و سلفی ها توانستند نفوذ بکنند و در بخشهایی هم بصورت قابل توجه پیش رفته اند. این از وضع عالم اسلام است و در جهان هم سعی دارند دوگانه غرب_غرب را احیا کنند و به نحوی جلو بروند که دوگانه اسلام و مدرنیته و انقلاب اسلامی و استکبار واقعیت نداشته و اکنون هم می گویند ایران در حد یک یاغی منطقه ای است نه یک مرکز تمدنی که بشارت ظهور تمدنی ماورای مدرنیته را می دهد. در چنین فضایی واقعا سخت است که امید به ظهور تمدن نوین اسلامی داشته باشیم و امیدوار باشیم که گفتمان امام و حضرت آقا سنگرها را از دست توسعه گرایان خارج کند و نظرها بسمت مواجهه اسلام با مدرنیته جلب شود ولی حضرتعالی بشدت معتقدید انقلاب اسلامی در ذاتش هویتی دارد که ظرفیت تمدنی شدن دارد و ما را از التقاط و انزوا بصورت ویژه ای بیرون می کشد و استکبار با وجود این انقلاب هم اکنون حتی در سطح منطقه هم به تلاطم و سرگردانی رسیده است. خود من بشدت با این وضعیت جهان اسلام و عالم و اینکه ما خودمان در ایران هم کم مشکل نداریم و انقلاب اسلامی و نیروهای انقلاب هنوز نتوانسته اند دولت سازی بکنند و توسعه گرایان در خود ایران بیشتر فعال اند و در حال ساخت گفتمان و ساختار با مدل توسعه و تکنوکراسی هستند، نگران ام و دلهره دارم و می گویم مبادا هیچ نقطه روشنی برای تبیین و دفاع از انقلاب نمانده باشد و ما سنگرها را از دست دادیم هر چند شهادت حاج قاسم بنظرم بصورت زیادی توانست این وضعیت و این توطئه ها و اینکه اسلام توسعه گرا و سلفی بجای انقلاب اسلامی مطرح شود، را بشکند و دوباره مواجهه تمدنی و هویت جهانی و فطری انقلاب را در سطح بین الملل نشان دهد ولی واقعا دل نگرانم از اینکه ما آیا به آن فتح قدسی می رسیم و آیا گفتمان انقلاب فراگیر خواهد شد و می توانیم تمدن سازی کنیم یا اینها بیشتر طرح مباحثی ایدئولوژیک بدور از واقعیات است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به این نکته فکر کنید که انسان‌ها در این تاریخ، جهانی شده‌اند و از حالت قبیله‌ای که سلفی بمانند و یا توسعه‌گرا، عبور کردند. در این شرایط به‌جز سرانِ دنیای مدرن یا ارتجاع، بقیه‌ی مردم به دنبال چیزی هستند که جوابگویِ بودنِ آن‌ها باشد و بنده در این راستا انقلاب اسلامی را جوابگوی چنین مطلبی می‌بینم. در این رابطه بد نیست سری به جزوه‌ی «قرارگرفتن در بودنِ تاریخی خود» که بر روی سایت هست، بزنید. موفق باشید

26891

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و خدا قوت خدمت استاد بزرگوار: یا توجه به تاثیرهای فرهنگی ای که غرب بر کشور عزیزمون که خودش سرشار ایده و فکر اسلامی است گذاشته است، می خواستم خدممتون مطلبی در مورد بازی که در ایران رواج پیدا کرده است را بیان کنم. و در آخر نظر شما را خواستارم. چند روزی است بازی بنام مافیا در ایران که خود یک کشور اسلامی می باشد رواج پیدا کرده که مبتکر این بازی فردی است روسی است و می گویند این بازی چون در آن همه به هم شک دارند اسلامی نیست و از آنجایی که ما در مسجد با بچه ها این بازی را انجام می دهیم میخواستم نظر شما را در مورد این بازی بدانم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در جریان آن بازی نیستم. موفق باشید

25078

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و ادب خدمت استاد گرانقدر: از کجا بفهمیم عملی که انجام دادیم با اخلاص بوده و از کجا بفهمیم مورد قبول حق تعالی واقع شده؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید سعی کرد انگیزه‌ی دیگری جز رضایت حضرت حق در میان نباشد. موفق باشید

34387

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: برای اطلاع از مباحث چگونگی عبور دادن جوان از پوچی و جایگاه انقلاب اسلامی در این مبحث، کدام کتب یا اصوات حضرت استاد باید مطالعه و شنیده شوند؟ متشکرم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از آن‌که متوجه شوند وسعتی بیش از حضوری که در دنیا دارند، برایشان هست، از طریق معرفت نفس، کتاب «انقلاب اسلامی، بازگشت به عهد قدسی» می‌تواند شروع خوبی باشد. موفق باشید

33795

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم استاد گرامی: بنده در عالم رویا مدیر جامعه الزهرای قم را به شکل یک خانم بسیار محجبه می‌دیدم و در دستشان پرونده ی من بود، هر ورقی که می‌زدند بسیار ناراحت و با دستشان محکم می‌زدند روی همان صفحه و میگفتن ضعیف، و همینطور هی ورق می‌زدند و میگفتن با ناراحتی ضعیف، من شگفت زده شده بودم و سؤال کردم پس با این پرونده ی ضعیفم چطور جامعه الزهرا قبول شدم؟ اون خانم یکباره و با جدیت تمام بهم گفتند فقط به عنایت اهل البیت علیهم السلام، حالا استاد بنده از سال ۹۸ وارد حوزه جامعه مجازی درس میخونم چیزی که داره رنجم میده این هست که نمراتم بسیار پایین و لب مرز هستند به ویژه صرف و نحوم، خیلی دوست دارم یاد بگیرم عمیقا برای کلام خداوند عزیز کلام اهل بیت علیهم السلام تا بتوانم درک کنم، ولی نمی‌دانم چرا استاد همچنان لنگ می‌زنم از اهل بیت از خداوند خجالت می‌کشم با این نمراتم گاهی به سرم می‌زند که صرف نظر کنم از ادامه ی تحصیل در حوزه جامعه الزهرا، خواهش می‌کنم راهنماییم کنید. استاد حرفی تازه و بسیار تلنگرانه بهم بفرمایید که باعث بشه درس خون بشم ‌ و اهل فهم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده حضور در این نوع مراکز برای خواهران، در آن حدّ مفید است که بتوانند با تفسیر قرآن و روایات و متون اصلی دین که علمای بزرگ تدوین کرده‌اند؛ رابطه برقرار کرد و در این رابطه خود را رشد دهید. حال اگر در بعضی موارد استعدادتان متوسط است نباید مأیوس شوید. موفق باشید

33688

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: روزتون بخیر. استاد ما میدونیم که عمر سعد می دونست که کارش غلطه، گناهه، ناجوره، نامردیه و... ولی نتونست بیخیال ری بشه!!! شما برای عمر سعد چه حرفی دارید؟ چطوری میخواید با عمر سعد تو اون وضع حرف بزنید! من تو اون وضعم و کارام از عمر سعد هم بدتره و نمیدونم چه کنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شرایط عمرسعد با سیطره فرهنگ اموی طوری بود که در حقیقت، اسلام به شدت به حاشیه رفته بود و از این جهت او در افق حضور خود، حقیقتی را احساس نمی‌کرد که بخواهد از دنیا بگذرد. ولی ما در امروزِ تاریخ خود با نور شهدا نسبت به حقیقت بیگانه نیستیم و این است که در وجدان خود حاج قاسم و امثال او را تأیید می‌کنیم. موفق باشید

33551
متن پرسش

سلام خدا قوت: الحمدلله زیارت اربعین نصیب ما هم شد، حال و هوای خوبی بود و اتصال خوبی با اهل بیت برقرارشد، چه کنیم که در شهر هم حال و هوا و آرامش امام حسینی همراه ما باشد؟ باور کنید دلم می‌خواست بایستم جلوی ماشین و نگذارم وارد شهر بشود، ناخودآگاه اشک بود که سرازیر می‌شد و دلی که هنوز در کربلا بود و نمی‌خواست مثل قبل گرفتار خیلی از حرف ها و برخوردهای واقعا به دردنخور بشود، دلم می‌خواست ماشین از روی همه ی هواهای پوچ ام بگذرد ولی بعد از چند روز، متاسفانه من ماندم و دوباره گرفتاری در مسائل بیهوده ی دنیایی و حرف ها و نگاه های دیگران و... و دلتنگی برای آن حال انقطاع و صاف و ساده شدن برای حسین علیه السلام. همیشه ماندن در آن حال سخت است و خواستنی و برای بنده ی ناچیز دست نیافتی... التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در زیستنِ اربعینی و حضور در تاریخی است که ایثارها و عطوفت‌ها که حاصل خُلق محمدی «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» است، جایگزین خشونت و دنیاپرستی شود که حاصل غرب‌زدگی است. در همین رابطه بحث «زیستن اربعینی» به میان آمد تا کسانی که در رخداد تاریخی اربعین این سال‌ها حاضر شده‌اند، متوجه گردند اولاً: مسئولیتی بس عظیم به عهده دارند. ثانیاً: باید به آغاز تاریخی فکر کنند که منجر به تولد بشر آخرالزمانی می‌شود. بشری که از یک طرف در جهان حاضر است و از طرف دیگر شرایطی را فراهم می‌کند که گرگ و میش در یک آخور در کنار هم غذا می‌خورند به معنای از میان‌رفتنِ دوگانگی ها و کبرها و تکبّرها. موفق باشید.

https://eitaa.com/matalebevijeh/11448    

33222

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام وقت بخیر: ممنون بابت زحمات سخنرانیها عالیه ولی من یه سوال دارم استاد طاهر زاده در سخنرانی  وسعت نفس و امکان فهم زبان دین ۴  در دقیقه ۳۳ میگه دوستان بحث قبر معاد رو مفصلا دنبال کنن این بحث قبر معاد  کدومه؛ کتابه یا سخنرانیه؟ کجا هست که من پیگیری کنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: منظور کتاب «معاد؛ بازگشت به جدّی‌ترین زندگی» است که طی ۷۵ جلسه شرح داده شده است. متن کتاب و شرح صوتی آن روی سایت هست. موفق باشید

32872

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام و ادب خدمت استاد گرامی: در این مدت ۱-۲ سال گذشته علمای دینی و شخصیت های برجسته انقلابی زیادی را در عرصه های مختلف علمی و فرهنگی، از دست دادیم. بدون مبالغه می توان گفت که برخی از آنها یگانه بودند و دیگر مانند آنان نخواهیم داشت _ مانند استاد حسن زاده آملی _ بدون در نظر داشتن علت فوت این بزرگان سوال اصلی این است که آیا مرگ این شخصیت های برجسته مقدر الهی بوده است یعنی مثلاً فوت آیت الله فاطمی نیا رحمت الله علیه در سن ۷۰ و چند سالگی مقدر شده بود یا عوامل طبیعی و یا انسانی فوت این بزرگواران را جلو انداخته است؟ ۲. با توجه به این موضوع که مرگ این چنین عالمان دینی رخنه در دین محسوب میشه آیا خداوند در این زمانه با فوت این بزرگان می خواهد ما را در معرض امتحان قرار دهد؟ بسیار تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آیه ۲۱ و ۲۲ سوره حدید متذکر این امر مهم است که مرگ انسان‌ها از قبل مشخص و مقدّر شده و البته شکل آن‌ها متفاوت است. ۲. آری! باید به راهی فکر کرد که ظرفیت تولد چنین انسان‌های بزرگی را دارد و آن راه را راهی برای آینده خود در نظر گرفت. موفق باشید

32798

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سوال در مورد خواب: با سلام خدمت استاد گرامی. دچار مشکلی هستم و هر کاری از دستم برمیاد کردم. تا بحال حداقل ۱۰ نفر از دوستان و آشنایان بهم زنگ زدن و همه یک نتیجه را در خواب دیدن، بعضی جزئیات را هم شبیه هم نقل کرده اند، ولی هیچ اتفاقی نمی افته. و این ها در حداقل ۶ ماه اتفاق افتاده. می خواستم راهنمایی بفرمایید که این خواب ها محل اعتنا هست؟ 

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال اولیای معصوم به ما توصیه کرده‌اند که نباید به خواب‌دیدن‌های خود اعتماد کنیم و زندگی خود را در دست خواب‌‌دیدن‌های خود و خواب‌دیدن‌های دیگران بسپاریم. زیرا امکان حضور شیطان در آن‌جا بسیار زیاد است. موفق باشید  

32347

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و ادب خدمت استاد گرامی: پرسشها را بعد از مدتی نگاه می‌کردم. یک پرسش قدیمی بود دوستی در اثر سفر به کربلا و عدم رعایت همراهان کورونای سختی گرفته بودند و بابت مصائب خصوصاً ریرش مو خیلی شاکی بودند گفتم عرض کنم شاید باز ببینند ریزش موی کرونا اغلب بعد از چند ماه جبران می‌شود و خوب می‌شود نگران نباشند خصوصاً اگر مواد مغذی بخورند زودتر بر می‌گردد. منم تابستان گرفتم الان موها تقریبا برگشته خوب شده. در مورد این قبیل اساتید دین و اخلاق هم چه عرض کنم. از عامی و عالم امر دین را سهل گرفتند و بنده که کلام جدید و قدیم و فلسفه قدیم و جدید را آشنام می‌بینم چه قدر فهم یقینی حقایق دینی و ارتباط ماده و معنا دشوار است و در عجبم از توهم همه چیز دانی قشر عامی و منبری و حرفهای ذوقی در ساخت علم و دین که دین و دنیای مردم را مثل جان این عزیز به بازی گرفته است. فکر می‌کنم امروز دین را باید از دست منبری ها و اساتید اخلاق ذوقی و بعضی امام جمعه ها هم نجات داد نه فقط منوتو و اینستاگرام.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با تشکر از تذکر و راهنمایی جنابعالی. توصیه شما را به آن کاربری که چنین مشکلی داشت، ارسال می‌داریم. موفق باشید

32019

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: حقیر مربی پرورشی هستم. سعی در صمیمیت با هنرجویان دارم و لکن گاه سوءاستفاده می‌کنند و حتی برخی که جنبه ندارند توهین می‌کنند. حال چه باید کرد رو به خشونت بیاورم؟ البته نه فیزیکی بلکه دفتر انضباطشان با من است نمره کم کنم یا به دفتر معرفی کنم و ...

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: تا می‌شود باید با جوانان مدارا کرد. ولی گاهی چنانچه نفس امّاره آن‌ها به میان آید که جز خوف، آن را کنترل نمی‌کند این‌جا است که باید بحث تنبیه به میان آید و نه در مواقعی که بیشتر به جهت نادانی‌شان حرکاتی را انجام می‌دهند. موفق باشید  

31962

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم استاد: چگونه در تاریخ انقلاب اسلامی حضور پیدا کنیم؟ لطفا در یک جمله و با زبان ساده ودر حد فهم عوام بیان بفرمایید. ان شاءالله علم نافع بیشتر وبیشتر روزیتان شود.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد خوب است در ابتدای امر کتاب «انقلاب اسلامی و بازگشت به عهد قدسی» را مطالعه فرمایید. إن‌شاءالله نتایجی که به دنبال آن هستید را با شما در میان می‌گذارد. موفق باشید

 

29880

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و عرض ادب و ارادت: در آیه ۱۱۰ کهف فرموده شده هر کس به لقای پروردگار امید دارد ابتدا فرموده عمل صالح و بعد فرموده شرک نورزیدن به خدا که جزء عقاید است. آیا می‌شود این تقدم و تاخر را به حساب آن گذاشت که خداوند عمل را مقدم دانسته، و اعتقاد و یقین انسان با عمل به مرور زمان زیاد می‌شود و یقین در مرتبه بعد است؟ آیا می‌شود به این  صراحت و تفکیک گفت؟ و رابطه عمل صالح و اعتقاد اینگونه است؟ با تشکر و توفیقات روز افزون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید بتوان گفت عبور از شرک بعدی آن توحیدی است که منجر به لقاء‌الهی می‌شود که همان شرک خفی باشد. موفق باشید

29829

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خسته نیاشید: فایل جلد دوم تاریخ فلسفه غرب خرابه بی زحمت اگر برای شما مقدور است اصلاحش کنید. خیلی ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءالله بررسی و مشکل رفع می‌شود. موفق باشید

28726
متن پرسش
سلام: در خصوص فرصتی که به شیطان داده شده، که در قرآن از آن با نام «یوم الوقت المعلوم» یاد شده، فارغ از این که این روز چه روزی است، سؤالی در خصوص لفظ معلوم دارم. حکمت ذکر شدن این لفظ چیست؟ آیا غیر از خدا، کس دیگری هم این روز را می‌داند؟ اگر فقط خدا به آن علم دارد، خداوند که عالم به همه چیز و همه کس است، و چیزی بر خدا مجهول نیست، و به کار بردن لفظ معلوم ممکن است در اذهان، حشو به نظر برسد. مثل این که به شخصی بگوییم : «تا یک روز خاص به تو مهلت دادم و این مهلت را می‌دانم» مشخص است که شخص مهلت دهنده به مهلت آگاه است. مگر این که منظور، انحصار بر علم باشد، یعنی فقط خدا می‌داند. اصلا شاید هم حکمتی دیگر داشته باشد. به طور خلاصه بفرمایید که برداشت شما از ذکر کردن لفظ «معلوم» چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: «معلوم» بعضاً به معنای محدود است و در آیه‌ی فوق در مقابل تقاضای شیطان که شیطنت خود را «الی یوم یبعثون» تقاضا کرده بود، جواب داده می‌شود در وقت «معلوم» و محدودی آن تقاضا جواب داده می‌شود مثل آن‌که در آیه‌ی ۲۱ سوره‌حجر داریم: «وَإِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا عِنْدَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ» به این معنا که آنچه از خزانه‌ی الهی نازل می‌شود به اندازه‌ی معلوم و محدودی نازل می‌گردد. موفق باشید

27972

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: وقتتون بخیر. این حدیث شامل آدم های معمولی یا گناهکار هم می‌شود یا مال اولیاء خداست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کدام حدیث؟! موفق باشید

26882
متن پرسش
سلام علیکم: در مباحث معرفت النفس فرمودید که روح جنین زمانی زمانی که در شکم مادر هست، باید بدنی متناسب با خود بسازد و انتخاب کند. در همین باره داریم که روح در چهار ماهگی و پس از تکمیل بدن افاضه می شود پس چگونه روح به تدبیر و انتخاب و ساختن بدن مشغول می شود وقتی پس از تکمیل آن افاضه شده است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مباحث «معرفت نفس» روشن می‌شود که روح، از همان ابتدا در جنین دمیده می‌شود؛ ولی در ابتدا روحِ نباتی، بالفعل است و روحِ انسانی، بالقوه. و جنین سعی دارد بالقوه‌گی‌های خود را بالفعل کند و در ۴ ماهگی روحِ نباتی شدت یافته و به روحِ انسانی تبدیل می‌شود که بحث آن مفصل است. موفق باشید

26769

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام استاد عزیز: ۱. در بین آیات ۴۵ تا ۵۱ سوره مبارکه فرقان، بعد از بیان نعمات باد و باران و شب و روز، خداوند عالم در آیه ۵۰ می فرمایند: «و لقد صرفناه بینهم لیذکروا» اینکه اگر لطف بفرمایید در مورد مرجع ضمیر «ه» بفرمایید. ۲. با توجه به اینکه در آیه بعدی خداوند می فرماید: «اگر می خواستیم در میان هر قریه ای نذیری می فرستادیم.» یکی اینکه منظور از قریه چیست و اینکه آیا می توانیم بگوییم چون خداوند این گردش ها را برای تذکر می آورند، آیا خداوند برای جایی که نذیر خاصی نمی فرستند از طریق این حوادث طبیعی تذکر می دهند و آیا مردم آن جا باید به دین پیامبران اولاالعزم بگرایند؟ ۳. نسبت سوال قبلی با این آیه که هر امتی رسولی دارد چیست؟ ممنون میشم راهنمایی بفرمایید. ۴.نسبت آیه ۵۱ با کسانی که در آخرالزمان هستند و قبل از ظهور چیست؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به قرآن برمی‌گردد به اعتبار آیه‌ی ۴۴ که فرمود: فکر می‌کنی ای پیامبر! اکثر آن‌ها سخنان خدا را می‌شنوند و تعقل می‌کنند؟ ۲. نذیر، کسی است که متذکر خطر می‌شود و قریه، یعنی هر شهری. بالاخره جامعه هیچ‌وقت بی «نذیر» نیست. ۳. رسول یعنی کسی که سخن خدا را چه مستقیم و چه غیر مستقیم به مردم می‌رساند. ۴. نمی‌دانم. در این مورد باید فکر کرد. موفق باشید

34352

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: پیرو پرسش شماره 34209 با توجه به اهمیت این پرسش و پاسخی که جابعالی مرقوم فرمودید چند نکته بصورت سوال مطرح است. ۱. فرمودید: آیا در صدر اسلام می‌توانستیم به بهانه بعضی از چهره هایی که سقیفه را شکل دادند از کلیت اسلام منصرف شویم؟ در حالیکه حضرت علی علیه السلام در همان فضا هم سعی داشتند خلفا را کمک کنند تا روح اسلام بماند (هرچند که به خوبی متوجه ضعف هایی بودند که بسیار با سیره پیامبر صلوات الله علیه و آله و قرآن فاصله داشت) اما پاسخ: حضرت بالاجبار حکومت خلفا را پذیرفتند و سعی داشتند در آن شرایط بهترین نحوه ممکن از دین محافظت کنند. آیا حضرت حکومت خلفا را تایید می کردند؟ آیا حضرت نواقص حکومت خلفا را به پیچ تاریخی وصل می کردند و به هر شیوه تمامی مشکلات را توجیه می کردند؟ آیا حضرت علی، خلفا را ولی امر خود می دانستند و اطاعت از آنها را در همه حال بر خود فرض می گرفتند؟ آیا حضرت در مقابل انحراف های بزرگ خلفا سکوت می کردند و یا با توجیه های غیر منطقی سعی در تطهیر خلفا داشتند؟ آیا حضرت عقل را در برابر خلفا تعطیل کرده بودند؟ خیر. هیچگاه حضرت در زمان حکومت خلفا سر سوزنی از تقوی خارج نشدند و به گفته خودشان دین خود را به حکومت بر مردم نفروختند. ۲. اشتباه بزرگ شما این است که یک جبهه حق علیه باطل تشکیل دادید و حکومت ایران را معادل حق گرفتید و آمریکا را معادل باطل محض و دائم دارید حق و باطل را در این دو جبهه توجیه می کنید، در صورتیکه بر مبنای معارف شیعی تشکیل جبهه حق علیه باطل بدون حضور معصوم امکان پذیر نیست و همه انسانهای غیر معصوم، نسبتی از حق و یا باطل را با هم دارا هستند. ملاک حق و باطل برای ما عقل و قران و سنت است نه حکومت جمهوری اسلامی و یا فلان آیت الله. اینکه فردی غیر معصوم را برای خود حجت پنداشتید سابقه ندارد و یک بدعت در دین است. برای همین است اینقدر به تناقض رسیده اید و دائم در حال توجیه مشکلات و اشتباهات حکومت هستید. ۳. نقد کردن و لب به اعتراض کشودن برای حفظ دین است و نه صرف نظر از دین.علمایی که معترضند و منتقد وضع موجود آیا منظورشان صرف نظر از کلیت دین است؟ یا برعکس مقصودشان حفظ دین است؟ وقتی هر گونه نقد و اعتراض را مساوی با صرف نظر از کلیت دین می دانید باز اشتباه قبل را دارید تکرار می کنید. انقلاب اسلامی ایران معادل دین نیست. این انقلاب هرجا حق گفته و بدنبال حق بوده ، حق است و هرجا اشتباه گفته، حق نیست. متشکر می شوم نظر خود را صریح و بدون استفاده از عبارات کلی مانند پیچ تاریخی و ... بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اجازه دهید وارد این نوع مباحث که بیشتر کار به جدال می‌کشد نشویم. همین‌قدر عرض کنم جناب آقای دکتر عبدالفتاح عبدالمقصود دانشمند سنی‌مذهب در کتاب «امام علی بن ابیطالب» که در ۸ جلد تألیف فرموده‌اند، و جلد اول آن را مرحوم آیت الله طالقانی که به تعبیر حضرت امام «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» مالک اشتر انقلاب بودند؛ ترجمه نمودند در همان جلد اول می‌فرمایند از عظمت علی «علیه‌السلام» همین اندازه بس که همگان می‌دانستند راه او و نگاه او از راه و نگاه خلفا جداست و در عین حال از همکاری و کمک به آن‌ها هیچ دریغی نمی‌نمودند. زیرا بحث، بحث حاکمیت اسلام بود در مقابل جاهلیت و بت‌پرستی. موفق باشید

34127
متن پرسش

سلام و درود بر شما: استاد عزیز لطفا بفرمایید در وضعیت پیش آمده که دیگر کاری کردند که دیگر امکان تذکر و امر به حجاب نیست در جامعه. آیا دیدن زنانی که کشف حجاب کردند و از کنار آنان گذشتن و سکوت کردن گناهی بر ما است؟شما بفرمایید وظیفه من چیست؟ واقعا اینکه برخی زنان که در اقلیت هستند اصرار به تشبه به زنان غربی دارند خود یک تنگنای تاریخی شده. راهنمایی کنید چگونه تامل و تحلیل و انجام وظیفه کنیم. از کجا شروع کنیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فعلاً نباید عجله کرد. اینان متوجه نیستند این نوع کشف حجاب، خواسته و یا ناخواسته آنان را در بستر دشمنان این ملت قرار می‌دهد و فرهنگ دیرینه و تاریخیِ ما علاوه بر دیانت اسلام، پذیرش این نوع افراد را حتی در خانواده خودشان ندارد و چیزی نمی‌گذرد که متوجه می‌شوند جامعه پذیرشی و جایگاهی برای آن‌ها قائل نیست. زیرا بی‌حجابی آن‌ها یک بی‌حجابیِ عادی قلمداد نمی‌شود و به همین جهت شدیداً سرخورده می‌گردند و بی‌تصمیم می‌شوند. آن‌جا است که ما تازه با آن‌ها گفتگو خواهیم کرد تا بلکه آن‌ها را از خلأ و تنهاییِ خودساخته‌شان نجات دهیم. موفق باشید

33518

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم و رحمه الله: بنده از طلاب غیر ایرانی حوزه علمیه قم هستم و آرزوی این را دارم که بتوانم خدمتی به دین خدا و مکتب آل رسول و انقلاب اسلامی که به نظرم قرائتی جامع و ناب از اسلام رسول خدا ارائه می‌کند، هست. احساس می‌کنم که چنین کاری امروز، که در سیطره تمدن غرب هستیم، بدون اشراف به فلسفه و علوم انسانی به سختی بتوان انجام داد. سوال بنده این است برای کسانی مثل من که می‌خواهند علوم انسانی جدید - از جمله علوم سیاسی و اجتماعی و ادبی و روانشناسی، و فلسفه جدید یاد بگیرند، توصیه می‌کنید از کجا شروع کنند چه سیری را طی کنند؟ اگر کتاب هایی هم مد نظر دارید بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید بعد از حکمت صدرایی و چشیدنِ آن حکمت، فلسفه غرب را با اسلوب هایدگری ادامه دهید. جهت شروع حکمت صدرایی ورود در «برهان صدیقین» و شرح آن که روی سایت هست، إن‌شاءالله کمک می‌کند. موفق باشید https://lobolmizan.ir/search?search=%D8%A8%D8%B1%D9%87%D8%A7%D9%86%20%D8%B5%D8%AF%DB%8C%D9%82%DB%8C%D9%86&tab=sounds

https://lobolmizan.ir/book/240?mark=%D8%A7%D8%B2%20%D8%A8%D8%B1%D9%87%D8%A7%D9%86%20%D8%AA%D8%A7%20%D8%B9%D8%B1%D9%81%D8%A7%D9%86

33112

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و تبریک اعیاد خدمت استاد بزرگوار، استاد عزیز یه مطلب و مسیله ای که هست و دوست دارم از نظر شما راجع این موضوع بیشتر استفاده کنم آینه که به گمانم قبل از هر نوع اطلاعات یا یاد دادن مسایل دینی به فرد باید یه موضوع را فرد متوجه بشه و یا او را متوجه کرد و آن کارکردن روی این موضوع هست که علت اینکه افراد جذب دشمن میشن چیه؟ آیا قبل از هر چیز باید دشمن شناسی را افراد بدونن، یا قضیه چیز دیگر است، و یا شاید هم یه نظر بنده آینه افراد ذهن پاک خود را بعضا در دیگران می‌بینن و برفرض فکر میکنن اون طرف مقابل هم همین چیز را میگه درصورتی که همیشه اینطور نیست و گاه آدم وارد رابطه ای میشه یا ضربه میخوره با اون فرد یا گروه او را می‌برد الان هم که ارتباطات گسترده شده. چطوراستاد میشه این خطا را مدیریت کرد؟ کما اینکه در دهه قبل اکثربچه مذهبی ها افراد بی دین را حتی مثل خود تصورمیکردن و شاید علت جذب اروپا شدن همینه برای این مشکل واقعا چه باید کرد؟ البته کتاب آنگاه که فعالیتهای فرهنگی پوچ می‌شود را هم خواندم و خواستم بیشتر راهنمایی بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همین‌که می‌فرمایید. باید بتوانیم به خوبی دشمن‌شناسی کنیم. در این مورد بد نیست نظری به فایل https://eitaa.com/matalebevijeh/10958 رجوع فرمایید. موفق باشید

33081

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام بر شما: گاهی اوقات انسان نیاز دارد که از مسیری که در آن قرار گرفته است اطمینان پیدا کند. یعنی مطمئن شود که راهی که می‌رود، همان راهی ست که باید در آن حرکت کند و وظیفه خود را به انجام برساند. ولی خیلی از مواقع این اتفاق نمی افتد یعنی هیچ عاملی نیست که به انسان تذکر دهد که راهت درست است و موفقیت و رستگاری تو در این راه است در نتیجه حالتی از سستی و تنبلی و رخوت در انسان پدید می آید که دیگر انگیزه ای برای انجام کارش نیست به عنوان مثال در هنگام درس خواندن و یا کار کردن در محل کسب این اتفاق روی می‌دهد و انسان شک می‌کند که مسیرش درست است و الان در جای درستی قرار دارد و دارد کار درست را انجام می دهد یا خیر؟ ۱. در این حالات باید چه کرد؟ ۲. چه کنیم که وظیفه خود را به درستی در این زمانه بشناسیم و انجام دهیم؟ (آیا وظیفه، از طرف خدا افاضه می‌شود یا اطلاع یافتن از آن اکتسابی است؟) ۳. مقام معظم رهبری (حفظه الله تعالی علیه) می‌فرمایند که عامل انگیزه دینی که شهدا داشتند باعث این شد که اینچنین بدرخشند (نقل به مضمون)؛ این انگیزه دینی چیست و چگونه باید آنرا در خود ایجاد نمود؟ با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. حضور بندگی در افق توحید در عین خوف و رجاء و نه در شک و تردید. ۲. همواره سیره و شخصیت اولیای معصوم حجّت‌اند در این‌که آیا راه را درست می‌رویم یا نه. زیرا «هُمُ السّبیل». ۳. انگیزه اصلی آن مردانِ مرد و آن زمان‌شناسانِ واقعی تحقق نظام توحیدی در مقابل  استکبار یزیدی بود به سیره مولای‌شان حضرت اباعبدالله «علیه‌السلام». موفق باشید

33002

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام: خواهشمند ام دغدغه ذهنی بنده را درک کنید. و اگر کتاب یا جزوه ای در این خصوص است برای بنده معرفی نمایید. بنده بسیار مقالات خوانده ام از براهین امکان و وجوب و علیت و براهین استاد مصباح و کتاب بدایه و نهایه و برهان صدیقین و... در خداشناسی به این نتیجه رسیده ام که ما واجب الوجود و ممکن الوجود نداریم اگر خدا را وجودی جدا از ممکنات بدانیم شرک است چون وقتی خداوند وجود بسیط و نا محدود است اگر جدای از خدا وند (واجب) وجودی فرض کنیم (ممکن) هم خدا حد وجودی خواهد داشت هم آن موجود دیگر و کسانی که قایل به تشکیک وجود شده اند نیز دقیقا این اشتباه را دارند. حال که یک وجود نامحدود داریم اگر هر تصوری از چگونگی آن به ذهن ما دراید آن چیزی است که ذهن ما ساخته و برایش حد قایل شده تا مدرکش شود و کمال محض نیست لذا در ذهن ما خدای واقعی نمی‌گنجد (مقام غیب). حالا موجوداتی که ما به عینه می‌بینیم چیستند و چگونه تفسیر می‌شوند؟ آن‌چیزی که من متوجه شدم این است که موجود لایتنهاهی ذاتا تجلی می‌بابد و ذاتا می‌بایست مخلوق داشته باشد لذا وجودش قیدهایی می‌خورد کمالاتش در محدوده هایی قرار می‌گیرد و عالم ماده و انسان و اشیاء و غیره قابل درک برای مخلوقات می‌شوند و معنی خلق هم یعنی اندازه زدن.. آیا این تصورات من صحیح می‌باشد؟ دو سوال اساسی دارم اول اینکه این بساطتت وجودی خدا اینکه هرچیزی را تصور کنی محدود است و خدا ورای آن است از کجا می‌توان اثبات کرد یعنی چگونه می‌توان بی حد بودن وجودی خدا را اثبات کرد که نتیجه اش بی‌نیازی و عدم تغییر و عدم مثلا لذت و خشم و.. ویا عدم هدف داشتن خدا از انجام کاریست؟ چون هدف موقعی معنی دارد که چیزی بخواهد نقصی یا نیازی را پاسخ دهد و خدا بنا به فرض بی‌نیاز است. مثلا اینکه می‌گویند وجود را اگر گسترش دهیم عدم نیست که به آن برسیم لذا وجود لایتناهیست بعضی ها ایراد می‌گیرند این طرز فکر نتیجه کمی دانستن خداست. سوال دوم اینکه اگر خدا بی نیاز و کمال مطلق است و تغییری در او رخ نمی‌دهد این تجلیات که ذاتی اوست باید ازلی باشد یعنی مثلا وجود انسان از ازل تجلی خدا بوده و وجود داشته چون تغییر در ذات بینهایت و بی نیاز محال است آیا این چنین است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی متوجه باشیم در منظر نگاه فلسفی، خداوند عین وجود است و «وجود» به تعبیر نگاه دینی، دارای تجلیات است، به همان معنایی که قرآن می‌فرماید: «لَهُ الأسماءُ الحُسنی» پس آنچه در صحنه است انوار اسماء او می‌باشد در جلوات مختلف و مطابق امکانِ ممکن‌الوجودها. و همواره چنین است. آنچه تغییر می کند مظاهر اسماء الهی است مثل گلی که پژمرده می‌شود در آن صورت نور اسماء جمال از بین نرفته، بلکه منظری که آن را به ظهور آورده، از میان رفته است. در این مورد «برهان صدیقین» برای ما نکات خوبی دارد. موفق باشید

نمایش چاپی