بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
32215

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: در خصوص سوال 32205 که رجوع دادید به جواب سوال 32203 استاد عزیز من واقعا به انقلاب اسلامی ایمان و یقین دارم و با تمام وجود آ‌ن‌را پذیرفته که حس می‌کنم و می‌دانم که شروعی بوده برای انقلاب جهانی ولی استاد نمی‌خواهم به یقین بگویم ولی دوتا مشکل دارم گفتم شاید علت تاریکی من اینها باشد. چون نتوانستم تجزیه تحلیل کنم سوال 32203 رو پرسیدم اول آنکه خیلی سعی کردم کنترل چشم داشته باشم و تا ۴٠ سالگی یه جورایی سرکوبش کردم که به نامحرم و حرام نرود و چشم چرانی نکنم موفق هم بودم تا حدی که فکر می‌کردم کاملا تسلط دارم ولی به یکباره الان ٣ سالی هست که حس می‌کنم به اختیارم نیست انگار از من زور شده و خودبه خود خطا میره کلی تلاش کردم موقع چشم چرانی نگاه به آسمان می‌کردم، صلوات و استغفار می‌فرستادم یا موقع این عمل سریع سلام بر امام زمان می‌دادم وابراز پشیمانی می‌کردم، راههای مختلفی را طی کردم. تنبه قرار دادم که خطا کرد قرآن بخوانم و نماز شب بخوانم خلاصه هر راهی رفتم باز انگار نمی‌توانم تسلط پیدا کنم. اینقدر به لقمه حلال حساسم و اینقدر به پول و درآمد شبهه ناک حساسم که جرات سمت رفتنش رو ندارم چشمم هم قبلا همینطور بود. نمی‌دانم چرا از دستم خارج شده آیا چوب اعتماد بیش از اندازه به چشم رو می‌خورم که آتش زیر خاکستر بوده و الان تو میان سالی که وقت عرق کردن عقل هست افتاده به جانم. خدا میدانه چقدر نگران و ناراحت این مشکل هستم، ولی تلاشهایم نتیجه نمی‌دهد با اینکه می‌دانم مرا از سلوک باز می‌دارد ولی درمان نمی‌شود به قول معروف برایم شاخ شده. دوم خیلی از این مدرن بودن بدم میاید علاقه شدیدی به ساده زیستی دارم و دلم محیطی ساده مثل روستا می‌خواهد به دور از زندگی شهری ولی بخاطر شغل و علاقه زن و بچه هام به شهر گیر کردم والا می‌رفتم به روستای خودمان تا لااقل صله رحم داشته باشم با پدر و مادر و اقوام ودر کنار آنها باشم ولی الان هفته ای یا ماهیانه می‌ریم سر می‌زنیم حس می‌کنم این تاریکی و عدم نشاط روحی بخاطر مشغول شدن نفس به کثرات هست چون از وحدت دور میشم مانند اینکه بخشیش مربوط به چشم و بخشی مربوط به مشغول شدن ذهن به زادگاه و زندگی شهری و صله رحم و... که اجازه نمیده خودم رو در افق دیگر بیابم نمیزاره عبور کنم انگار خوردم به سرعت گیر و دست انداز و گیر کردم تو چاله و افق روبرو رو می‌بینم ولی پای رفتن نیست چون در چاله هست برای این دو مشکل چه کنم؟ برام سخته با این همه شهید برای انقلاب و این همه سختی اهل بیت بخام گیر این چیزها باشم و از سیر و سلوک عقب بمانم. استاد یه آدم میان سال خوب می‌فهمد که فرصتش رو به اتمام هست. حداقل نیمیش رفته پس به خدا خجالت می‌کشم از خدا و شهدا. منتها از شدت ناراحتی موندم چکار کنم با این جریان نظر مبارکتان چیست؟ راهی برای درمان هست؟ تا عاقبتمان ختم به خیر شود تا در این آخر زمان به چاه نرم بسیار بسیار نگران هستم نکند شیطان تیر خلاص بزنه!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بسیار امیدوار باشید که خداوند عمق زشتی مواردی را که خودش نهی فرموده است را به شما نشان دهد و بحمدلله در شرایطی هستید که متوجه خواهید شد چرا خداوند ما را از این نوع اعمال نهی فرموده. ۲. آری! در حدّ توان خود از صله رحم و کمک به آشنایان غفلت ننمایید. موفق باشید

29790

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض احترام: استاد ببخشید مطلبی هست که اگر بخواهیم مثلا یکی از اسما الهی در قلب ما برسد باید از صدر، شغاف و مهجه القلب برسد و حتی تا مرحله فنا و بقای اسم. میشه صوتی یا کتابی را معرفی بفرمایید که کلا این مراحل را توضیح کامل داده باشد؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رویهمرفته جلد اول کتاب «مقالات» آیت الله شجاعی جوابگو خواهد بود. اگر کتاب در بازار پیدا نشد، شرح صوتی آن را می‌توانید از حاج آقا نظری بگیرید. موفق باشید

29541

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و عرض ادب: رابطه ی لذت و تکلیف (وظیفه) چگونه است؟ اصالت با کدام یک است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از آن‌جایی که تکالیف دینی به اعتبار آن‌که فرمود: «لا إکراه فی الدین» با جان انسان همراه است؛ اگر هم ابتدا حالت تکلیف به خود می‌گیرد، بعد از مدتی رعایت همان تکالیف، حالت لذّت برای انسان پیش می‌آورد. موفق باشید

28845

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: ببخشید چطوری دایره ی لغاتمون رو برای نوشتن متون معرفتی و تربیتی گسترده کنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد تخصص خاصی ندارم. موفق باشید

27669

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: استاد سوال دردناک من رو ببخشید. روحتون رو آزار میده. اخیرا خانمی به من رجوع کردن که مشکلات زیادی داشتن. سه تا بچه اشون رو به طرق فجیعی از دست دادن. یکیشون رو باردار بودن که براثر کتک از برادر شوهر از دست دادن. یکیش تو بغل مادر شوهر بی هیچ علت معلومی از دنیا میره و یکی هم پیش خانواده مادر شوهر بوده که میفته تو دیگ و بعد سه ماه از دنیا میره. موقع این حادثه اونا تمسخر میکنن بچه رو میگن آب پز شده! الان بعد ۸ سال این خانم یاد این حادثه که میفته و خیلی تحت فشار. استاد من به ایشون چطور راهنمایی بدم که دلشون آروم بشه
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید به او متذکر شد خداوند در کنار این مصائب می‌خواهد او را متوجه‌ی راهی دیگر و جهانی دیگر بکند. در جواب سؤال شماره‌ی ۲۷۶۵۶ عرایضی و اشاراتی در این رابطه شده است. موفق باشید

27433

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام بر حضرت استاد طاهرزاده حفظه الله تعالی: با توجه به روایت مشهور زیر که اکثرا با آن آشنا هستند لطف بفرمایید با توجه به فرمایش امام صادق (ع) انسان اگر بخواهد به این روایت عمل کند باید چقدر این اذکار را بخواند و شرایط خاص و ... ندارد؟ ممنون از لطف شما. التماس دعاع خیر. امام صادق(ع): از چهار گروهی که از چهار چیز می ترسند و نسبت به آن نگران هستند، تعجب می کنم، چرا به چهار چیز پناه نمی برند: ۱. آنکه از ترس می نالد، چرا به این کلام خداوند عزّوجل پناه نمی برد که فرموده است: «حسبنا الله و نعم الوکیل؛ [لطف و یاری] خدا برای ما بس است و چه خوب وکیلی است!».
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کدام اذکار؟ موفق باشید

25588
متن پرسش
با سلام: آیا اگر هدف خلقت به کمال رسیدن همه ی انسان هاست انسان ها می توانند با انجام صرف واجبات و ترک کامل محرمات بدون انجام ذره ای مستحب به تمام کمالات ممکن برسند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! ولی متوجه باشید مستحبات، واجبات را پشتیبانی می‌کند. موفق باشید

34355

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام خدمت استاد عزیز: غرض از مزاحمت، یکی از اساتید متعهد و متخصص دانشگاه در خصوص مسائل فرهنگی و عقیدتی جامعه نگرانی هایی را مطرح کرده بودند. کلیت موضوع حول این موضوع بود که به نظر می‌رسد از دید جامعه شناختی، سطح دینداری و اعتقادات در جامعه تنزل یافته. به طور مثال، جمعیت جوان در مساجد و نماز جمعه ها بسیار کمتر از جمعیت افراد میانسال و پیر است، حال این که در کل جامعه این طور نیست و مشخصاً نسل جوان و نوجوان حضور کمتری دارد. اوضاع حجاب را هم که می‌بینید، بسیار بدتر از گذشته های دور. من حیث المجموع، به نظر می‌رسد کمیت و کیفیت دینداری مردم رشد نکرده است. پاسخی که حقیر به نظرم رسید این است که از نظر کمیت ممکن است شاهد این مشکلات باشیم، اما از نظر کیفی نه. انقلاب اسلامی موفق به تربیت نسلی شده که ممکن است از نظر تعداد ظاهری در اقلیت باشند، اما ان شا الله همین ها مصداق «کم مِّن فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذْنِ اللّهِ» خواهند شد و کشور را به اوج خواهند رساند. نظر شما در خصوص پاسخ حقیر چیست؟ به طور کلی پاسخ شما به این سوال چیست؟ آیا سطح دینداری در عموم جامعه کاهش یافته است؟ چرا جمعیت حاضر در مساجد و نمازهای جمعه رو به پیری رفته؟ و از دید بالاتر و مهمتر، نقش آفرینی انقلاب اسلامی در عرصه تمدن سازی و فرهنگ سازی را چگونه می بینید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در این رابطه در قسمت دوم مصاحبه‌ای که با مجله «سوره اندیشه» شد پیش آمد مبنی بر این‌که نسل جدید ظرفیت‌های بسی گسترده دارند که با قرائت دیروزی که ما از دینداری داریم، راضی نمی‌شوند و این به معنای بی‌دینی آن‌ها نیست. به همین جهت ملاحظه می‌کنید اینان خود را در وسعت حاج قاسم سلیمانی جستجو می‌کنند و از آن مهم‌تر با نظر به شخصیت قدسی و متعالی رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» خود را در نظر می‌گیرند که در زیر سایه آن حضرت، جهان خود را شکل دهند. پیشنهاد می‌شود سری به آن مصاحبه بزنید. موفق باشید https://eitaa.com/matalebevijeh/12424

33995

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام وقت بخیر. بنده چند وقتی هست.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در بعضی موارد روانپزشکان در این مورد کارهایی کرده‌اند که خوب است نسبت به پیشنهادهای آن‌ها فکر کنید. ولی از ورزش و مطالعه و انس با دوستان غفلت نشود. پیشنهاد می‌شود سری هم به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که روی سایت هست، بزنید. موفق باشید

33308
متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم. سلام علیکم: جناب استاد شما می‌فرمایید که روح انسان زن و مرد ندارد و زن و مرد بودن تنها مخصوص بدن است اما سوال حقیر اینجاست که اگر چنین است که شما می فرمایید، تفاوت ها و خصوصیات اخلاقی که به روح نسبت داده می‌شود و در زن و مرد متفاوت است را چگونه می توان با فرمایش شما تطبیق داد؟ برای مثال روح زن بسیار لطیف تر و مهربان تر از مرد است و روح مرد سرسخت تر و جدی تر از زن است و این خصوصیات به بدن مربوط نمی‌شود.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! روح یا نفس ناطقه از جهت مجردبودنش، زن و مرد برایش معنا ندارد ولی به هر حال همین‌که روح‌ بدنِ زن‌بودن و یا مردبودن را برای خود انتخاب می‌کند، حکایت از آن دارد که گرایشی در درون آن‌ها نسبت به زن‌بودن و مردبودن هست و سعی شده این نکته در کتاب «خویشتن پنهان» مورد بحث و بررسی قرار گیرد. موفق باشید

33304
متن پرسش

اعوذ بالله من الشیطان رجیم. ای مامورین و ای مذهبیان مکثر العباده چه باعث این همه خشم درونتان شده؟ بگذار گفتار آن بزرگ مرد توحیدی حضرت آیت الله عبودیت رضوان الله علیه که شاگرد سلوکی حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه بوده است را بازگو کنم فرمایش می‌کردند: قبل از انقلاب که طلبه ای جوان بودم شب های پنجشنبه می‌رفتم تخت فولاد برای عبادت و دعای کمیل، در بین راه اول شب عرق خورها کنار خیابان تجمع کرده بودند به عیش و نوش آنها را می‌دیدم و با خود می‌گفتم ای وای بر آنها؛ نزدیک های صبح که باز می‌گشتم آنهایی که از همه بیشتر مست بودند و از همه بیشتر خورده بودند کنار خیابان افتاده بودند و ما بقی رفته... پیش خودم می گفتم من چه کار خوبی کردم که موفق به عبادت شدم احسنت! و آن عرق خورها در 'دل' خود می گفتند خدایا ما چه بد بنده ای هستیم و ببین آن جوان مومن را و غبطه می خوردند. جناب آیت الله عبودیت فرمایش می‌کردند که من می دانم خدا آنها را بیشتر از ما دوست داشت زیرا قلبا خود را خار درگاه حق می دانستند و ما خود را برتر. یارای ادامه گفتار ندارم اما وای بر مردمی که به اسم ولایت مداری ولایت را خار می کنند! همان ولایت فقیه که قبلا عاشق سلامت افراد جامعه است و ناراحت این رفتار های خشمگین مامورین و مذهبیانیست که از زمانه نا آگاه و از بینش ناکام و از خشم و ادعا و ریش و کثرت عبادت پُرَند... همانها که اگر ناخنشان بزنی اهل دنیایند و اگر حکومت شاهنشاهی بود خدا می داند کدام در دین و کدام در دربار و حکومت طاغوتی رخت حکومت تن می کردند تا غلدر باشند. (خامش کنم تا حق کند او را سیه روی ابد)... آغوش باز هدایت های رهبری و بازگشت به عبودیت حقیقی و سلامت دینی مامورین مگر بسته است؟ والله که باز است... در رابطه با رفتارهای خشن مامورین گشت ارشاد با دخترانی که نه می دانند حجاب چیست و نه می دانند کم حجابی آنها فقط نمی دانند. (شب عاشورای همین امثال به چشم خود دیدم که جوانان کم حجاب و با ظاهری متفاوت پشت در تجمع کرده بودند و قلبشان عاشق حسین علیه السلام اما بخاطر تفاوت لباس رویشان نمی شد وارد شوند، خب بیا و ببین ). راه ولایت باز است.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! باید هر کدام‌مان متوجه ضعف‌های خود باشیم. یکی از راه حلها برای عبور از این ضعف‌ها توصیه‌های حضرت سجاد «علیه‌السلام» به جناب زُهَری است . آن روایت این‌گونه است:

قَالَ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ الْبَاقِرُ ع دَخَلَ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ مُسْلِمِ بْنِ شِهَابٍ الزُّهْرِيُّ عَلَى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ زَيْنِ الْعَابِدِينَ ع وَ هُوَ كَئِيبٌ حَزِينٌ فَقَالَ لَهُ زَيْنُ الْعَابِدِينَ مَا بَالُكَ مَهْمُوماً مَغْمُوماً قَالَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ هُمُومٌ وَ غُمُومٌ تَتَوَالَى عَلَيَّ لِمَا امْتُحِنْتُ بِهِ مِنْ جِهَةِ حُسَّادِ نِعْمَتِي وَ الطَّامِعِينَ فِيَّ  وَ مِمَّنْ أَرْجُوهُ وَ مِمَّنْ أَحْسَنْتُ إِلَيْهِ فَيُخْلِفُ ظَنِّي فَقَالَ لَهُ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ زَيْنُ الْعَابِدِينَ ع احْفَظْ لِسَانَكَ تَمْلِكْ بِهِ إِخْوَانَكَ قَالَ الزُّهْرِيُّ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ إِنِّي أُحْسِنُ إِلَيْهِمْ بِمَا يَبْدُرُ مِنْ كَلَامِي قَالَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ ع هَيْهَاتَ هَيْهَاتَ إِيَّاكَ وَ أَنْ تُعْجَبَ مِنْ نَفْسِكَ بِذَلِكَ وَ إِيَّاكَ أَنْ تَتَكَلَّمَ بِمَا يَسْبِقُ إِلَى الْقُلُوبِ إِنْكَارُهُ وَ إِنْ كَانَ عِنْدَكَ اعْتِذَارُهُ فَلَيْسَ كُلُّ مَنْ تُسْمِعُهُ نُكْراً يُمْكِنُكَ لِأَنْ تُوَسِّعَهُ عُذْراً ثُمَّ قَالَ يَا زُهْرِيُّ مَنْ لَمْ يَكُنْ عَقْلُهُ أَكْمَلَ مَا فِيهِ كَانَ هَلَاكُهُ مِنْ أَيْسَرِمَا فِيهِ ثُمَّ قَالَ يَا زُهْرِيُّ وَ مَا عَلَيْكَ أَنْ تَجْعَلَ الْمُسْلِمِينَ مِنْكَ بِمَنْزِلَةِ أَهْلِ بَيْتِكَ فَتَجْعَلَ كَبِيرَهُمْ بِمَنْزِلَةِ وَالِدِكَ وَ تَجْعَلَ صَغِيرَهُمْ بِمَنْزِلَةِ وَلَدِكَ وَ تَجْعَلَ تِرْبَكَ مِنْهُمْ بِمَنْزِلَةِ أَخِيكَ فَأَيَّ هَؤُلَاءِ تُحِبُّ أَنْ تَظْلِمَ وَ أَيُّ هَؤُلَاءِ تُحِبُّ أَنْ تَدْعُوَ عَلَيْهِ وَ أَيُّ هَؤُلَاءِ تُحِبُّ أَنْ تَهْتِكَ سِتْرَهُ وَ إِنْ عَرَضَ لَكَ إِبْلِيسُ لَعَنَهُ اللَّهُ بِأَنَّ لَكَ فَضْلًا عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَهْلِ الْقِبْلَةِ فَانْظُرْ إِنْ كَانَ أَكْبَرَ مِنْكَ فَقُلْ قَدْ سَبَقَنِي بِالْإِيمَانِ وَ الْعَمَلِ الصَّالِحِ فَهُوَ خَيْرٌ مِنِّي وَ إِنْ كَانَ أَصْغَرَ مِنْكَ فَقُلْ قَدْ سَبَقْتُهُ بِالْمَعَاصِي وَ الذُّنُوبِ فَهُوَ خَيْرٌ مِنِّي وَ إِنْ كَانَ تِرْبَكَ فَقُلْ أَنَا عَلَى يَقِينٍ مِنْ ذَنْبِي وَ فِي شَكٍّ مِنْ أَمْرِهِ فَمَا لِي أَدَعُ يَقِينِي بِشَكِّي وَ إِنْ رَأَيْتَ الْمُسْلِمِينَ يُعَظِّمُونَكَ وَ يُوَقِّرُونَكَ وَ يُبَجِّلُونَكَ فَقُلْ هَذَا فَضْلٌ أَخَذُوا بِهِ وَ إِنْ رَأَيْتَ مِنْهُمْ جَفَاءً وَ انْقِبَاضاً عَنْكَ فَقُلْ هَذَا لِذَنْبٍ أَحْدَثْتُهُ فَإِنَّكَ إِنْ فَعَلْتَ ذَلِكَ سَهَّلَ اللَّهُ عَلَيْكَ عَيْشَكَ وَ كَثُرَ أَصْدِقَاؤُكَ وَ قَلَّ أَعْدَاؤُكَ وَ فَرِحْتَ بِمَا يَكُونُ مِنْ بِرِّهِمْ وَ لَمْ تَأْسَفْ عَلَى مَا يَكُونُ مِنْ جَفَائِهِمْ وَ اعْلَمْ أَنَّ أَكْرَمَ النَّاسِ عَلَى النَّاسِ مَنْ كَانَ خَيْرُهُ فَائِضاً عَلَيْهِمْ وَ كَانَ عَنْهُمْ مُسْتَغْنِياً مُتَعَفِّفاً وَ أَكْرَمُ النَّاسِ بَعْدَهُ عَلَيْهِمْ مَنْ كَانَ عَنْهُمْ مُتَعَفِّفاً وَ إِنْ كَانَ إِلَيْهِمْ مُحْتَاجاً فَإِنَّمَا أَهْلُ الدُّنْيَا يَعْشَقُونَ الْأَمْوَالَ فَمَنْ لَمْ يُزَاحِمْهُمْ فِيمَا يَعْشَقُونَهُ كَرُمَ عَلَيْهِمْ وَ مَنْ لَمْ يُزَاحِمْهُمْ فِيهَا وَ مَكَّنَهُمْ مِنْهَا أَوْ مِنْ بَعْضِهَا كَانَ أَعَزَّ وَ أَكْرَم‏

امام باقر عليه السّلام فرمود: محمد بن شهاب زهرى خدمت امام سجاد عليه السّلام رسيد در حالى كه محزون و گرفته بود، امام عليه السّلام به او فرمود: چرا محزون مى‌‏باشى، گفت يا ابن رسول اللَّه حسودان بر من حسد مى‌‏برند از اين رو محزون هستم، آنها در مال من طمع كرده ‏اند و نعمت‏هاى مرا كفران مى‏‌كنند و نيكيهاى مرا فراموش نموده‏ اند.

امام سجاد عليه السّلام فرمودند: زبان خود را نگهدار تا همه را بطرف خود جلب كنى، زهرى عرض كرد يا ابن رسول اللَّه من به آنها احسان مى‏‌كنم ولى گاهى از زبان من كلامى بدون قصد گفته مى‏‌شود امام فرمود: همان متوجه باش كه خودپسندى نكنى، و سخنى از زبانت بيرون نيايد كه بعد نتوانى آن را انكار كنى و يا معذرت خواهى بكنى.

شما بدانيد اگر سخنى از زبانت بيرون شد و كسى از شما ناراحت گرديد ديگر عذرخواهى و پوزش نمى‌‏تواند دل او را آرام كند و رفع كدورت نمايد، اى زهرى هر كس عقلش كامل نبود نابوديش آسان خواهد بود.

اى زهرى چرا نمى‏‌خواهى همه مسلمانان را مانند خانواده ‏ات بدانى، بايد متوجه باشى كه بزرگان آنها پدرت هستند و كوچك‏ها فرزند شما مى‏‌باشند، و جوان‏ها برادرت هستند، اگر اين چنين بدانى به كدام شخص ظلم مى‏‌كنى و يا به كدام يك نفرين مى‏‌نمائى، و يا مى‏‌خواهى پرده كدام يك از آنها را پاره سازى. اگر ابليس لعنة اللَّه عليه به تو تلقين كرد كه تو را بر ديگران فضيلتى هست و تو بر ساير مسلمانان فضيلت دارى، تو خود در اينجا توجه كن اگر شخصى از تو بزرگتر است بگو او از من چند سال بزرگ است و بيش از من عمل صالح دارد و ايمان او هم از من بهتر است و لذا او بر من فضيلت دارد.

اما اگر شخصى از شما كوچك‏تر است بگو او از من كمتر معصيت كرده از اين رو از من بهتر خواهد بود و اگر با تو همسال است بگو من در گناهان خود و آلودگيم يقين دارم ولى نسبت به او در شك مى‌‏باشم، پس چرا اكنون يقين خود را بگذارم و به شك عمل كنم.

اگر مشاهده مى‌‏كنى كه مسلمانان تو را تعظيم مى‏‌كنند و به تو احترام مى‏‌گذارند، بگو اين چيزى است كه آنها از من ديده‏ اند، اگر مشاهده كردى آنها به تو ظلم مى‏‌كنند و يا اعتنائى به شما ندارند بگو اين بخاطر گناهى است كه مرتكب شده‏ ام.

اى زهرى تو اگر اين چنين شكر كنى و اين گونه با آنها برخورد كنى خداوند زندگى شما را لذت‏بخش و خوشگوار مى‏‌كند و دوستانت را زياد مى‏‌گرداند، و دشمنانت را كم مى‏‌سازد، و از محبت آنها برخوردار مى‏‌گردى و خوشحال مى‏‌شوى، و از جفاى آنها دلتنگ نمى‏‌گردى. بدان كه گرامى‏ ترين مردم آن كسى است كه خيرش بر آنها جريان داشته باشد و او از مردم بى ‏نيازى حاصل كند و عفيف باشد و بعد از اين آن انسانى بزرگوار و شريف است كه عفت بخرج دهد و دست نياز بطرف كسى دراز نكند و به تو نيازمند باشد.

مردمان دنيا به مال و ثروت علاقه دارند و به آن عشق مى‌‏ورزند و هر كس در امور مالى مزاحم آنها نشود به او احترام مى‏‌كنند، اين چنين شخصى كه چشم به مال و ثروت ديگران ندارد و با عزّت زندگى مى‌‏كند معزز و محترم مى‌‏باشد.

عرایضی در شرح آن روایت گرانقدر شده است که در کانال «مطالب ویژه» می‌توانید آن را دنبال فرمایید. موفق باشید https://eitaa.com/matalebevijeh/11328

33039

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد گرامی: روزگار خوش و تنتون سالم و روحتون قرین قرب حضرت عشق، استاد شما خیلی قشنگ با مساله تجرد جوانان برخورد میکنین و اونو واسشون یه معضل و مشکل بزرگ نشون نمیدین و جوان رو روحش رو به بالاتر از اون پرواز میدین و میخواین جوان به وسعت ابدیت نظر داشته باشه، آدم احساس آرامش میکنه نه شکست و کمبود و تحقیر، اما برعکس شما عده ای کارشناس مسایل خانواده هستن که این تجرد رو یه بحران وحشتناک بزرگ نشون میدن و میگن هر طور شده ازدواج کنین خودتونو به در و دیوار بزنین اما ازدواج کنین حتی اگر شده با مرد متاهل چه اشکالی داره، و اینطور القاء میکنن که اگر ازدواج نکنی بدبخت میشی و هزاران مشکل پیدا می‌کنی، جوان بیچاره مخاطب این حرفها هم فقط و فقط استرس و اضطراب از آینده نامعلومی پیدا میکنه که این جماعت سیاه و تاریک جلوش میدن اونم از کارشناس خانواده ای که اتفاقا از قشر روحانی هستن، استاد اینان رو یه نصیحتی بفرمایید که اگر دوا نیستن لااقل روح و روان جوان رو به هم نریزن و بذارن زندگیشون رو بکنن .با امید به خدای همیشه زنده و در صحنه. تشکر فراوان از شما

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان طور که جواب سوال شماره 33025 عرض شد بالاخره فراموش نکنید با همه مسائلی که مسائل جنسی دارند و اسلام هم آنها را نفی نکرده است ولی جایگاه آنها در موطن بدن انسان و کششهای بدنی ما می باشد و نباید حد آن را در محدوده فطریات و نفس ناطقه آن قرار داد که حکایت بعد اصیل ما را مد نظر دارد و جهانی است بسی گسترده که هم اکنون می‌توان در آن حاضر شد. حتماً قصه اویس قرنی را دارید که جهانی غیر از جهان آنهایی برای خود انتخاب کرد که با ازدواج جهان خود را شکل داده اند. بحث در تشویق به عدم ازدواج نیست بحث در آن است که اگر از نظر روحی افرادی خود را در شرایطی دیگر احساس می‌کنند آنها را درک کنیم و موقعیت آنها را پاس بداریم. به حضرت یحیی می‌توان نظر کرد که خداوند در وصف آن حضرت می فرماید: « …سیدا و حصورا و نبیا من الصالحین» . ( یحیی ) رهبر خواهد بود و حصور و پیامبری از صالحین. و حصور به معنای کسی که از ازدواج کردن خود داری می کند  نیز آمده است. موفق باشید

33002

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام: خواهشمند ام دغدغه ذهنی بنده را درک کنید. و اگر کتاب یا جزوه ای در این خصوص است برای بنده معرفی نمایید. بنده بسیار مقالات خوانده ام از براهین امکان و وجوب و علیت و براهین استاد مصباح و کتاب بدایه و نهایه و برهان صدیقین و... در خداشناسی به این نتیجه رسیده ام که ما واجب الوجود و ممکن الوجود نداریم اگر خدا را وجودی جدا از ممکنات بدانیم شرک است چون وقتی خداوند وجود بسیط و نا محدود است اگر جدای از خدا وند (واجب) وجودی فرض کنیم (ممکن) هم خدا حد وجودی خواهد داشت هم آن موجود دیگر و کسانی که قایل به تشکیک وجود شده اند نیز دقیقا این اشتباه را دارند. حال که یک وجود نامحدود داریم اگر هر تصوری از چگونگی آن به ذهن ما دراید آن چیزی است که ذهن ما ساخته و برایش حد قایل شده تا مدرکش شود و کمال محض نیست لذا در ذهن ما خدای واقعی نمی‌گنجد (مقام غیب). حالا موجوداتی که ما به عینه می‌بینیم چیستند و چگونه تفسیر می‌شوند؟ آن‌چیزی که من متوجه شدم این است که موجود لایتنهاهی ذاتا تجلی می‌بابد و ذاتا می‌بایست مخلوق داشته باشد لذا وجودش قیدهایی می‌خورد کمالاتش در محدوده هایی قرار می‌گیرد و عالم ماده و انسان و اشیاء و غیره قابل درک برای مخلوقات می‌شوند و معنی خلق هم یعنی اندازه زدن.. آیا این تصورات من صحیح می‌باشد؟ دو سوال اساسی دارم اول اینکه این بساطتت وجودی خدا اینکه هرچیزی را تصور کنی محدود است و خدا ورای آن است از کجا می‌توان اثبات کرد یعنی چگونه می‌توان بی حد بودن وجودی خدا را اثبات کرد که نتیجه اش بی‌نیازی و عدم تغییر و عدم مثلا لذت و خشم و.. ویا عدم هدف داشتن خدا از انجام کاریست؟ چون هدف موقعی معنی دارد که چیزی بخواهد نقصی یا نیازی را پاسخ دهد و خدا بنا به فرض بی‌نیاز است. مثلا اینکه می‌گویند وجود را اگر گسترش دهیم عدم نیست که به آن برسیم لذا وجود لایتناهیست بعضی ها ایراد می‌گیرند این طرز فکر نتیجه کمی دانستن خداست. سوال دوم اینکه اگر خدا بی نیاز و کمال مطلق است و تغییری در او رخ نمی‌دهد این تجلیات که ذاتی اوست باید ازلی باشد یعنی مثلا وجود انسان از ازل تجلی خدا بوده و وجود داشته چون تغییر در ذات بینهایت و بی نیاز محال است آیا این چنین است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی متوجه باشیم در منظر نگاه فلسفی، خداوند عین وجود است و «وجود» به تعبیر نگاه دینی، دارای تجلیات است، به همان معنایی که قرآن می‌فرماید: «لَهُ الأسماءُ الحُسنی» پس آنچه در صحنه است انوار اسماء او می‌باشد در جلوات مختلف و مطابق امکانِ ممکن‌الوجودها. و همواره چنین است. آنچه تغییر می کند مظاهر اسماء الهی است مثل گلی که پژمرده می‌شود در آن صورت نور اسماء جمال از بین نرفته، بلکه منظری که آن را به ظهور آورده، از میان رفته است. در این مورد «برهان صدیقین» برای ما نکات خوبی دارد. موفق باشید

32964

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و خدا قوت: خواستم اگر امکانش باشه فایل تصویری یا صوتی از همایش «امام خمینی (ره) و تقدیر تاریخی عصر» که در تاریخ ۱۱ و ۱۲ خرداد ۱۳۹۳ برگزار شده و استاد و آقایان رحیم پور ازغدی و کچوئیان و... در اون سخنرانی داشتند رو بفرستید تا دانلود کنیم. چون هرچی گشتم چیزی پیدا نکردم نه در سایت شما و نه در جاهای دیگه. ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید در کتاب «انقلاب اسلامی و خودآگاهی تاریخی» و با نظر به مقدمات کتاب، بشود چیزهایی پیدا کرد. چیز دیگری به یاد ندارم. موفق باشید

32848

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

عرض سلام و ادب دارم خدمت استاد عزیز: امیدوارم در سلامتی کامل باشین. بنده در شهر قم مشغول تحصیل در حوزه علمیه هستم. قصد دارم اگه خدا توفیق بده روضه هفتگی در منزلم برگزار کنم و تعدادی از رفقای طلبه که دغدغه حرکت تمدنی انقلاب اسلامی رو دارن دعوت کنم که در این مجلس شرکت کنند و میخوام استادی هم دعوت کنم که بحثی که ادامه دار باشه رو مطرح کنن به نظر شما چه موضوعی یا چه کتابی رو انتخاب کنم که با محوریت اون استاد انتخاب بشه و بحث شکل بگیره‌. بنده چند تا موضوع به ذهنم میرسه ولی نمیدونم خوبه یا نه یا موضوع بهتر و ریزتری هست یا نه، مثل غرب شناسی، تحلیل تاریخ معاصر، اخلاقی و سلوکی، روحانیت و تمدن اسلامی، مباحث معرفتی و... بهتره طبق یه متنی پیش بریم یا دست خود استاد باشه و استادش هم اگه میشه پیشنهاد بدید همچنین اگه توصیه دیگه ای در این زمینه دارید بیان بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر صورت همه این نکات خوب است. فکر کنم اگر مباحث قرآنی با نظر به سخنان مقام معظم رهبری نسبت به انقلاب و آینده انقلاب در میان آید, جمع بین نگاه قرآنی و حاضرشدن در زمانه پیش آید. شاید کتاب «انقلاب اسلامی و تحقق آینده دینداری ما» که روی سایت هست, بتواند تذکراتی در این امر داشته باشد. موفق باشید

32568

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام بر شما: با دنبال کردن مباحث آشتی با خدا (شنیدن صوت حضرتعالی) به این نتیجه رسیدیم که رسیدن به حقایق چیزی است که به جز خواندن درسهای مدرسه محقق می‌شود و درس هایمان (میزان سوادمان) نقشی در کمال و قرب الهی ندارند. حال ما با چه رویکردی، با چه انگیزه ای و با چه هدفی درسهایی مثل (زیست شناسی، ریاضی، شیمی و...) را بخوانیم که آن احساسِ پوچی و حس نومیدیِ ناشی از نرسیدن به هدف عالی برایمان ایجاد نشود؟ و اصلا آیا این نگاه ما نسبت به این علوم صحیح است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! انسان دارای ابعاد گوناگونی است که بعضی از ابعاد، اصالت خاص خود را دارند مثل عقاید حقّه. که در این مورد انسان باید در هر شغل و جایگاهی که هست نسبت به کسب عقاید حقّه تلاش نماید تا جایگاه خود را در هستی چه در دنیا و چه در آخرت به بهترین شکل بیابد و در کنار چنین حضوری معلوم است که باید نسبت به زندگی دنیایی و اموری که دنیای انسان را سر و سامان می‌دهد، نیز تلاش کند. و این‌جا است که علومی مثل علومی که فرمودید، معنا و جایگاه دارند. موفق باشید

32505

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم سلام الله علیکم: خجسته میلاد پر میمنت دوازدهمین گوهر گنجینه امامت و ولایت، صاحب الامر، حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف مبارک باد. در حرم سید الکریم حضرت عبدالعظیم حسنی دعاگویتان هستم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با سلام. بنده نیز این ولادت عظیم را تبریک می گویم.آری! انتظار، نوعی فرار از اکنون‌زدگی و بی‌آیندگی می‌باشد از آن جهت که انسان متوجه می‌شود در افق زندگی، خورشیدی در حال طلوع است.

انتظار، با خودآگاهی نسبت به حقیقتِ تاریخیِ حضرت مهدی«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» شروع می‌شود و به دل‌آگاهی  که نوعی از شعور به سوی حقیقت و اُنسِ با ساحت وجود است؛ می‌رسد.

انتظار، موجب انفتاح ساحتِ وجود و نظر به گشایشی است در افق حیات بشری و ظرفیتی که انسان‌ها در خود به صورت نهفته دارند.

در انتظار، انسان‌ها متوجه‌ی ذات بشری می‌شوند که اصلِ اصل‌های همه‌ی بشریت و انسانیت است و در چنین انتظاری، انسان‌ها از اکنون‌های بی فردا آزاد خواهند شد و به توحید که بقایی است در مأمنِ حضور خداوند، نزدیک می‌شوند.

انتظار، باقی‌ماندن در زندگی با حضرت مهدی «عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» است که ماورای گذشته و آینده در واقعی‌ترین بودن، انسانْ بودنِ خود را احساس و تجربه می‌کند و این است معنای حضورِ آخرالزمانیِ انسان. موفق باشید.

32210

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و رحمه الله. خیلی خلاصه و مختصر از جنابعالی راهنمائی طلب می‌کنم، چند وقتی خدا توفیق داده سحرها بلند میشم و مقداری قرآن می‌خوانم و بیشتر ذکر و تسبیح و صلوات تا اذان صبح و نماز و به کار و زندگی روزمره می‌رسم. خیلی دوست دارم مقداری از این زمان را به نماز شب اختصاص بدم اما نمیدونم چرا دلم راضی نمیشه از این جهت که انگاری این اسم نماز شب برای من خیلی بزرگ و غیرقابل دسترسه یا من لیاقت این مدل بندگان و خواص را ندارم یا اگر بخونم و کسی متوجه بشه و پخش بشه شاید اذیت بشم از نگاه و صحبت دیگران. واقعا نمیدونم نماز شب بخونم یا نه!! فقط دو رکعت نماز اول سحر میخونم بدون هیچ نیت خاصی و صرفا شکر خدا. ممنونم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با خود مدارا کنید إن‌شاءالله شرایطی پیش خواهد آمد که نماز شب، خودش خود را به عنوان یکی از راه‌های زیبا جهت اُنس با خدا، نشان می‌دهد. موفق باشید

31398

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیزم: استاد جان! بنده در این اندیشه به سر می‌برم که برای پیشبرد اهداف متعالی انقلاب باید چکار کنم؛ هرچند احساس می‌کنم تقدیر خویش را خدمت در دولت جوان و حزب الهی می بینم! اما گاها فکر می‌کنم باید تخصصی را در خود احیاء و ایجاد نمایم. گاها فکر می‌کنم باید نظام فرهنگی کشور را تدوین کنم! گاها فکر می‌کنم باید قوانین کشور را بازآفرینی کنم! و معمولا به این فکر می‌کنم؛ این برنامه ها در قالب نگارش مقالات و کتاب ها ممکن است! اما استاد جان! با عنایت به اینکه حضرتعالی در کتب ارزشمندتان متذکر می شوید که باید با رفع حجاب های ظلمانی و نورانی نفحات الهی بر قلب شما بوزد و آماده دریافت الهام الهی شوید؛ حال سوأل اصلی اینجا است؛ که برای ساخت نظامات اجتماعی و تمدن اسلامی، باید با اندیشه حصولی خود و بهره گیری از اندیشه نخبگان، آن را تئوریزه و اجرایی نمود یا بایستی برای ساخت نظام اجتماعی ِ الهی (تمدن اسلامی)، منتظر الهام الهی برقلب خویش باشیم!؟ ضمن اینکه چقدر باید به دو ساحت فوق اعتناء و اعتماد نمود!؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر دو. آری! فرموده‌اند: «آن‌قدر ای دل که توانی بکوش / گرچه بهشتش نه به کوشش دهند» پس باید در تعالی علم و اخلاق و معرفت بکوشیم و از آن طرف‌منتظر الطاف الهی باشیم. موفق باشید

31345

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام استاد عزیز: علت اینکه در مورد موضوعی مرجع تقلیدی حکم به حرام بودن و مرجع دیگری حکم به بی اشکال بودن طبق شرایط می‌دهد چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث بسیار حساسی است و بستگی دارد آن فقیه، جایگاه آن موضوع را در گستره شرع در کجا ببیند. موفق باشید

31136

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: استاد عزیز می‌خواستم نظرتون رو درباره سبک زندگی و افرادی که از نظر اعتقادی فقط میدونن که خدایی هست و به مرتبه باوری که در زندگی کاربردی باشد نرسیده اند و از لحاظ احکامی و واجبات گاهی نماز می خونن و از نظر اخلاقی بیشتر روزمره با بداخلاقی های غیبت و تهمت و حق و ناحق کردن می گذرانند و گرفتاران روزگار که فرصتی رو درباره بدگویی از نظام اسلامی و... از دست نمیدن، انسانهایی که زندگی عادی دارند و فقط اینکه مثلا دزدی نمی کنند والحق و الانصاف جدیدا سد زندگی توحیدی دیگران هم می شوند، این مدل ها در اطرافیان کم نیستند حالا ۵۰ الی ۶۰ سال سن هم دارن. حال جدای از اینکه اینها دیگری هستند اما نه از نوع کافر و... آیا خداوند به اندازه عقل اینها با آنها برخورد می کند؟ جایگاه اینها در دستگاه الهی کجاست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم. ما نباید در این موارد با این افراد درگیر شویم. به ما فرموده‌اند: «وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَامًا» مؤمنین وقتی با امور لغوی روبه‌رو می‌شوند با بزرگواری از این موارد عبور می‌کنند. موفق باشید

28803

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد اصغر طاهرزاده: وقت بخیر عزاداری هایتان قبول. نظر شما درباره ی شخصیت جناب آقای دکتر سید مصطفی محقق داماد و نظریاتشان چیست به خصوص کتب جنجالی ایشان مثل فاجعه جهل مقدس و در دادگاه جهل مقدس؟ در ولایت فقیه رای مردم تزیینی است یا مشروعیت بخش است؟ منظور من تقابل دو دیدگاه انتصاب آیت الله مصباح و جوادی و انتخاب شهید مطهری و آیت الله منتظری و صالحی نجف آبادی است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به راحتی نمی‌توان نسبت به ایشان نظر داد. بعضی از دغدغه‌های ایشان خوب است مثل همان بحث جهل مقدس. ولی تصور بنده آن است که ایشان متوجه‌ی حضور لطیف روح انقلاب اسلامی در این تاریخ نیستند که بحث آن مفصل است. موفق باشید

27642

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
اينجانب با توجه به اثراتي كه براي ذكر يونسيه شمرده شده است علاقه به مداومت به اين ذكر در سجده دارم به تعداد ۴۰۰ مرتبه آيا ميتوانم؟ اثر سو ندارد يا نياز به استاد دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم این نوع اذکار با این تعداد در صورتی که بخواهد مداومت داشته باشد، نیاز به استاد دارد. موفق باشید

27087

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض تبریک اعیاد شعبانیه و سال جدید: استاد بزرگوار چه کنیم ظرفیت وجودی مان برای دریافت ملکات و علوم و فضایل الهی بیشتر شود تا بتوانیم بهتر و بیشتر در جامعه مثمر ثمر باشیم و بر روی ریل عبودیت الهی قدم برداریم؟ آیا عبادت یا ذکر و تمرین خاصی مورد سفارش و تاکید است (فرع بر کلیت عبودیت خداوند)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده خوب است به جزوه‌ی «قرارگرفتن در بودنِ تاریخی خود» که بر روی بنر سایت هست، سری بزنید إن‌شاءاللّه راه‌گشا خواهد بود. موفق باشید

26787

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: غرب مکاتب فکری خود را مثل اومانیسم چگونه در دنیا و در وجود انسانها رسوخ داده؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بر اساس نفس امّاره‌ی مردم، مردم را به سوی خود کشاندند. موفق باشید

نمایش چاپی