بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
27669

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: استاد سوال دردناک من رو ببخشید. روحتون رو آزار میده. اخیرا خانمی به من رجوع کردن که مشکلات زیادی داشتن. سه تا بچه اشون رو به طرق فجیعی از دست دادن. یکیشون رو باردار بودن که براثر کتک از برادر شوهر از دست دادن. یکیش تو بغل مادر شوهر بی هیچ علت معلومی از دنیا میره و یکی هم پیش خانواده مادر شوهر بوده که میفته تو دیگ و بعد سه ماه از دنیا میره. موقع این حادثه اونا تمسخر میکنن بچه رو میگن آب پز شده! الان بعد ۸ سال این خانم یاد این حادثه که میفته و خیلی تحت فشار. استاد من به ایشون چطور راهنمایی بدم که دلشون آروم بشه
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید به او متذکر شد خداوند در کنار این مصائب می‌خواهد او را متوجه‌ی راهی دیگر و جهانی دیگر بکند. در جواب سؤال شماره‌ی ۲۷۶۵۶ عرایضی و اشاراتی در این رابطه شده است. موفق باشید

27228
متن پرسش
سلام خدمت عزیزان سایت یک مشکل اساسی قسمت پرسش و پاسخ دارد و آن اینکه نمی توان سریع به یک سوال با شماره خاص رسید مثلا اگر بخواهیم به سوال 13200 برسیم با فرض اینکه هر صفحه 100 سوال را نشان دهد باید بیش از 150 بار کلیک کنیم تا شاید برسیم. این خصوصا برای مواقعی که استاد به یک سوال قبلی ارجاع می دهند بسیار مورد نیاز هست اما معمولا با این اوضاع بی خیال می شیم. اگر لطف کنید امکانی فراهم نمایید که بتوان شماره سوال را بنویسیم و به ان سوال برسیم و علاوه بر ان سوالات قبل و بعد ان را هم نشان دهد. مثلا محدود سوالات 2000 تا 3000 را نشان دهد. می دانم طول می کشه . ولی دنبال کنید. خدا خیرتان بدهد. سلام به استاد هم برسانید. التماس دعا در این این ایام نورانی و مناجاتی و صلواتی.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:میتوانید به قسمت دانلودها مراجعه نموده وسوال وجواب ها را که بصورت 5000 تایی آماده دانلود میباشند دانلود نموده و از آنها استفاده نمایید.

26982

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام چندی پیش کتاب کیمیای محبت مرحوم شیخ رجبعلی خیاط را مطالعه نمودم و بسیار از مطالب کتاب فیض بردم در پایان کتاب با رویت تصویر مرحوم خیاط احساس کردم ایشان مرا مورد راهنمایی قرار داده اند و به نوعی ارتباط دارند. از چشمان ایشان در تصویر انگار نوری بیرون می آمد. صحیح است یا توهم است؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نباید به این امور مشغول شد. موفق باشید

26369

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد گرامی: مشکلی در مسیر خود دارم که چند سالی است به طور جدی برایم مطرح شده و نمی توانم از صحت آن سر در بیاورم و آن را به درستی حل کنم. از نعمت های الهی بوده که زیبا به دنیا بیایم، البته از نظر خودم خیلی هم زیبا نیستم که مورد توجه قرار گیرد به این اندازه. از زمانی که کودک بودم وقتی کسی در مورد زیبا بودنم صحبت می کرد خیلی حس بدی پیدا می کردم و فکر می کردم که آن شخص مرا نمی بیند و به چیز دیگری خیره شده و از درون درد می کشیدم، بعدها فراموش کردم و در جریان زندگی از یاد بردم که انسان‌ها ممکن است آدم را به اشتباه بندازند. تا چند سال پیش قبل از به دنیا آمدن فرزند دومم و تحولات روحی متعددی که برایم پیش آمد احساس بسیار قوی در درونم به وجود آمده که بیشتر کسانی که می شناسم صرفا به خاطر ظاهرم مرا دوست می دارند و متأسفانه این احساس را در واقعیت هم به اثبات رسانیده اند. پیری دارد کم کم می آید و فکر مرگ آنقدر قلبم را گاهی درگیر می کند که حسرت کسانی را می خورم که ظاهرشان مانع رشدشان نمی شود. اطرافیانم سال ها مرا در مورد خود به اشتباه انداخته اند و من هم آنچه گردو بود را مروارید پنداشتم. بعد از آشنایی با کتب شما، و بحث ده نکته معرفت نفس، تغییرات زیادی در درونم پیش آمده و وقتی می بینم که در دنیای واقعی انسان ها چگونه در مورد ظاهر افراد به خطا می روند و قضاوت ها می کنند قلبم به درد می آید. وقتی می بینم پسرم را که ظاهر زیبایی دارد بیش از دخترم مورد اکرام قرار می دهند ناراحت می شوم. هم برای دخترم که او به واسطه دختر بودن شایسته اکرام بیشتر است و هم برای پسرم که از همین کودکی انسان ها در مورد خودش او را به خطا می اندازند و گردو را مروارید نشانش می دهند. زمانی از دیدار شخصی با آیت الله بهجت می خواندم که آن شخص بینی آیت الله را در ذهن خود مورد تمسخر قرار می دهد و آیت الله بهجت به ایشان از راز دلش می گوید که برای من مهم نیست بینی ام را تمسخر کنی و می بخشم اما مواظب باش کس دیگری را مسخره نکنی بسا که تو را نبخشد. آن شخص اگر می دانست حسرت انسان هایی که زیبا هستند و دلبسته این زیبایی شده اند چقدر زیاد است هرگز به خود اجازه نمی داد حتی به ذهنش این موارد خطور کند. چه کنم؟ به انسان ها به چشم زیبایی و زشتی نگاه نمی‌کنم، اما برای خودم نگرانم این موضوع باعث شده نمی توانم به راحتی خودم و بدنم را از هم تشخیص بدهم. از طرفی وقتی می بینم دارم پیر می شوم درد زیادی احساس می کنم. نمی دانم دلبسته این جسم هستم یا نه؟ از کجا بفهمم که جسمم چقدر مانع رشدم شده؟ حسرت بیشترم از آن است که چهره دنیا را کسی خودش کسب نکرده اما در آن دنیا هر کس خودش چهره اش را رسم می‌کند و من در آن روز چگونه خواهم بود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در جلسه‌ی اخیر شرح سوره‌ی جاثیه، تحت عنوان «مواجهه‌ی وجودی با عالم و احساس حضور در ابدیت» شده است. إن‌شاءاللّه سعی بفرمایید خود را در آن افق حاضر کنید. موفق باشید

26287
متن پرسش
سلام علیکم: به نظر حضرتعالی وضعیت کنونی اجتماعی ایران به ویژه در قشر جوان، وضعیت دین گریزی و دین زدگی است و انقلاب اسلامی که داعیه دار احیای هویت دینی بوده و هست، با ایراداتی که بوجود آورده مردم را دین زده و دین گریز ساخته است؟ یعنی حکومت دینی با ساختارهای غلطی که دارد، مردم را از تفکر دینی دور نگهداشته یا خیر؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم بنا بر این است که مردم در امتحانی که در پیش رو دارند، سره‌ی آن‌ها از ناسره‌شان جدا شود. زیرا کلیّت نظام که مربوط به روح توحیدیِ نظام جمهوری اسلامی است در مقابل استکبار، بسیار خوب و بی‌نظیر است. امور اجرایی هم که مربوط به مردم می‌باشد و باید خودشان، خود را اصلاح کنند و در دام شیطان نیفتند که اشکالات خود را به پای دین و نظام اسلامی بگذارند. موفق باشید

38371

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

چرا هرچه بیشتر با سیر مطالعاتی شما جلو می آیم پوچی و فسردگی و خشکی و خستگی ام بیشتر شده، از مومنین و اهل ایمان بیشتر دور می‌شوم، روز و شبم را مثنوی پر کرده اما خواندن قرآن برایم سخت‌تر می‌شود، احادیث برایم نامانوس و سطحی است، احکام ظاهری شرع هر روز پوچ تر از قبل برای این زمانه شده... خسته ام. شوق و حال خوب و سلامتی روزهای اولم در کدام جلسه و کدام سطر از کتب و صحبت هایتان گم شد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال همان‌طور که در جواب سؤال شماره 38368 عرض شد باید همواره نسبت به حقیقت ایمان، خود را بازخوانی کنیم. راه حقیقی ما آن است که با قرآن و روایات و بخصوص در این زمان از طریق تفسیر «المیزان» خود را بیابیم. و اگر عرایض بنده این انس را ایجاد کرده باشد، ارزش خود را دارد و البته و صد البته عنایت داشته باشید که زمانه، زمانه تقدیر نیهیلیسم است و هنر ما تسلیم‌شدن نیست، عبورکردن است. موفق باشید

34267
متن پرسش

با سلام و احترام و وقت بخیر: استاد سیر رجوع به قرآن چگونه است؟ آیا اول ادبیات عرب بخونیم؟ اول تفسیرالمیزان بخونیم؟ یا مستقیم به خود قران و ترجمه رجوع کنیم؟ هر طور که باید باشد بنده را راهنمایی بفرمایید. با تشکر. اجرکم عندالله

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بهترین شکل رجوع به قرآن آن است که انسان تا حدّی با ادبیات عرب آشنا باشد و سپس به معارفی مثل «معرفت نفس» و «برهان صدیقین» که مقدمه تفکر و تدبر نسبت به قرآن است بپردازد و آن‌گاه با تفسیری مانند «المیزان» راه انس با قرآن را هموار کند. ۲. حال اگر شرایط ارتباط با ادبیات عرب کارساز نبود، معرفت نفس و برهان صدیقین و سپس حدود ۱۰۰ جلسه به بحث‌هایی که در سوره‌هایی مثل سوره روم و عنکبوت و آل‌عمران و نساء شده است؛ بپردازند و سپس به المیزان رجوع کنند، إن‌شاءالله نتیجه می‌گیرند. موفق باشید

33444

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد محترم: با عرض معذرت، به این دلیل که وقت شما رو می‌گیرم، در پاسخ پرسش قبل فرمودید که، سوال ها رو نگاه کردید و درست بوده، حضرت امام خراباتی بودند و آیت الله ملکی تبریزی مناجاتی، ولی در چند سوال دیگه مثل سوال ۲۷۲۸۳، فرمودید که امام مناجاتی بودند و آیت الله ملکی تبریزی خراباتی... و در توضیحاتی در سوال دیگر می فرمایید که، «مناجاتی یعنی با معارف الهی پیش می روند.... و خراباتی احساس قلبی و جذبه ها علاقه دارد ...» البته علت اینکه این سوال واسه من پیش اومد این بود که در درس سر الصلاه ما می رسیم به صفحه ای که توضیح می دهد «اهل معرفت بر اساس هیبت و تعظیم خدا را عبادت می کنند و اهل جذبه بر اساس شوق، واسم سوال شد که چه تفاوتی بین اهل معرفت و اهل جذبه وجود دارد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد «خرابات و خراباتی» خوب است به نکاتی که جناب شیخ شبستری در این مورد مطرح می‌کنند، رجوع فرمایید که می‌فرماید:

         خراباتى شدن از خود رهاييست             خودى كفر است اگر خود پارساييست‏

         نشانى داده‏ اندت از خرابات             كه «التوحيد اسقاط الاضافات»

         خرابات از جهان بى ‏مثاليست             مقام عاشقان لااباليست‏

         خراباتى خراب اندر خراب است             كه در صحراى او عالم سراب است‏

شراب بيخودي در سر گرفته       به ترک جمله خير و شر گرفته

شرابي خورده هر يک بي لب و کام          فراغت يافته از ننگ و از نام

حديث و ماجراي شطح و طامات            خيال خلوت و نور کرامات

به بوي درديي از دست داده               ز ذوق نيستي مست اوفتاده

عصا و رکوه و تسبيح و مسواک             گرو کرده به دردي جمله را پاک

آری! «عصا و رکوه و تسبيح و مسواک» که به نوعی نشانه متوقف‌شدن در ظاهر دین است را، در کنار خود دارد، برعکسِ مناجاتی که از طریق رعایت کامل همین ظواهر، سیر خود را ادامه می‌دهند. و البته خراباتی نیز به ظاهر مقیّد است ولی نوعی خود را نشان می‌دهد که مانند سلوک مناجاتی نیست. موفق باشید            

33305

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و درود بر شما استاد گرامی: آیا برای کتب استاد مطهری رحمه الله علیه سیر مطالعاتی پیشنهادی دارید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم برای مطالعه آثار عمومی ایشان دیگر نیاز به سیر مطالعاتی نباشد، مگر مباحث فلسفی ایشان که استاد مربوطه خودشان تقدم و تأخّر آن را مشخص می‌کنند. موفق باشید

32481

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد خسته نباشيد: مبحث «رهنمودهاي سلوكي و اخلاقي» ديگر ادامه ندارد؟ احاديث بسيار سرنوشت ساز بود، اميدوار بوديم بحث ادامه پيدا كند. خواهشمندم در صورت امكان جلسات را ادامه دهيد. با تشكر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال این هجران‌ها خودْ قصه‌ای دارد تا متوجه باشیم بس راه‌ها در میان است که باید پیموده شود. پیشنهاد بنده آن است که سری به سایت «لُبّ المیزان» بزنید و مباحث «معرفت نفس» و در سوره‌ها سری به تفسیری که از سوره آل عمران شده است، بزنید. إن‌شاءالله خیری در آن هست. موفق باشید

32138

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: دختر ۱۴ ساله ام درمورد منطق اجبار حجاب و لزوم آن سوال دارد. در جست و جوی یک پاسخ منطقی هستند. نگرانم اصل دین برایش زیر سوال برود. من با پرسش از چند نفر متخصص به شما رسیدم و شما را معرفی فرمودند. آیا اجازه دارم شما را معرفی کنم تا پرسش خود را از شما بپرسند یا بزرگوار دیگری را معرفی می فرمایید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوع حجاب چیزی نیست که در گردونه چند سؤال و جواب بتوان روشن نمود. عمده آن است که انسان متوجه ابعاد روحانی خود بشود و در دل آن حضور معنوی برسد به آن‌که اسلام با دستورات خود راهِ گشوده‌شدنِ آن افق‌های معنوی را به ما از طریق چنین تکالیفی نشان می‌دهد. در این رابطه خوب است که با کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» که روی سایت هست، کار شروع شود. موفق باشید

32092

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد خسته نباشید و خدا قوت: استاد معنای عبد چیست؟ چرا باید ما انسان ها عبد باشیم؟ و اگر قرار است عبد باشیم، چرا باید عبد خدا باشیم؟ و اگر قرار است عبد خدا باشیم چه کار کنیم؟ میشه کتابهایی از خودتان و دیگران معرفی کنید تا مطالعه کنیم و با عقل و قلب بپذیریم که باید عبد باشیم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در این رابطه در دومین جلسه شرح سوره حمد شده است. خوب است به سایت رجوع فرمایید. https://lobolmizan.ir/sound/908#sound-row-3932. موفق باشید

31952

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام وقت بخیر استاد: شخصی از زمان گذشته و آینده و از کثرات دنیا فارغ شود و در زمان حال نفس ناطقه خود را هر روز مستمر چندین ساعت توجه اشخاصی زنده مثل امام زمان روحی فداه و یا شخصی اصلا ندیده و از دنیا رفته مثل صحابی پیامبر و فرشتگان مجرد توجه کند و فرد در عالم خیال مونده باشد و وارد عالم عقل نشود تجرد عقلی نداشته باشد می شود اتحاد نفس و روحی و ارتباط بین اشخاص زنده و فوت شده داشته باشد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نباید مطمئن بود زیرا به ما فرموده‌اند: «كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ رَهِينَةٌ» پس باید فکر خودمان در ایجاد شخصیت خود با رعایت دستورات شرع و معارف الهیه در میان آید. موفق باشید

31369

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدمت استاد: حضرت حافظ در غزل ۳۰۱ می‌فرمایند که: چرخ برهم زنم ار غیر مرادم گردد من نه آنم که زبونی کشم از چرخ فلک دقیقا منظور حضرت چیست؟ من فکر می‌کنم به آزادی و آزادی خواهی اشاره داشته باشند آیا چنین برداشتی صحیح است؟ متن کل غزل: ای دل ریش مرا با لب تو حق نمک حق نگه دار که من می‌روم الله معک تویی آن گوهر پاکیزه که در عالم قدس ذکر خیر تو بود حاصل تسبیح ملک در خلوص منت ار هست شکی تجربه کن کس عیار زر خالص نشناسد چو محک گفته بودی که شوم مست و دو بوست بدهم وعده از حد بشد و ما نه دو دیدیم و نه یک بگشا پسته خندان و شکرریزی کن خلق را از دهن خویش مینداز به شک چرخ برهم زنم ار غیر مرادم گردد من نه آنم که زبونی کشم از چرخ فلک چون بر حافظ خویشش نگذاری باری ای رقیب از بر او یک دو قدم دورترک
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! جناب حافظ بنا دارند در مقابل تنگناهایی که زمانه بر ایشان تحمیل می‌کند تسلیم نشوند و متوجه راهی شوند که باید طی کنند. موفق باشید

29798

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و خدا قوت خدمت استاد گرامی: استاد حدود یکسال و نیم است که با آثار شما و سیر مطالعاتی در مرحله برهان صدیقین هستم. سوالم پیرامون نوع برخورد و تشخیص بیان سخن درست در اجتماعی مثل محل کار است. حقیر در محل کار که روزانه ۹ ساعت از روز را با جوی روبرو می‌شوم که افراد تحصیل کرده با استدلالهای بسیار ضعیف خود را از حضور در فضای دین محروم می‌کنند. شخصا وقتی سکوت می‌کنم حالم خوب است اما صدای آنها در می آید که آقا یه جوابی چیزی. وقتی پاسخ می‌دهم و سعی دارم که بیانم با مراء هم آمیخته نشود اولا که حالم بد می‌شود و در ثانی شبهه و بحث جدیدی را پیش می‌کشند و با شوخی و مزاح مانع از به سرانجام رسیدن بحث می‌شوند. جالب اینکه در طی چندین سال شاهد تغییراتی هم در آنها بوده ام هم نظام اسلامی و هم تغییرات در گرایش به دینداری و... اما فضای دلشان با فضای دلمان یکسو نمی‌شود و این حال مرا در مواجهه در برخورد و حضور در بین آنها سخت اذیت می‌کند. مثل همیشه بیان دلگرم کننده شما را مشتاقانه به انتظار می‌نشینم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید همان‌طور که متوجه هستید حالت «مراء» پیش نیاید و در حدّ فهم آن‌ها با آن‌ها صحبت شود و همیشه فضا را برای فرار آن‌ها از بحث، باقی بگذارید که مجبور نشوند مطلب را بپذیرند. موفق باشید

28951
متن پرسش
سلام استاد عزیز و بزرگوار: ممنون بابت پاسخ سوال 28943 بنده تا حدودی به حضور تاریخی و این طور بحثها واقف هستم مشکل این است که آنقدر حکمت ندارم که نحوه حضور خداوند و شأن او را در این زمان بیابم امثال بنده معمولا تابع هستیم. تا اینجا می‌فهمم که باید از این فرصت عمر استفاده کنم و نسبتم با خداوند را که رابطه بندگی است اصلاح کنم (البته با توجه به شرایط زمانه و ظهور انقلاب و... نه به صورت خانقاهی و پناه به جنگل و عبادت اینگونه) خود او در شرایطی که برایم تدارک می‌بیند مرا در این تاریخ حاضر و نهایتا به ثمر می‌رساند مگر امثال حاج قاسم و امام (ره) جز خدا را خواستند او خود را اینگونه به آنها نشان داد شاید معرکه ای که برای منِ شخصی مهیا می‌کند چیز دیگری باشد. استاد خوبم نمی‌توانم در تحیر اینکه خدا یا حقیقت در این تاریخ چه حضوری دارد بمانم این خودآگاهی تاریخی را به گمانم خود حقیقت اگر مواجهه ما با او صحیح باشد و جایگاه او را نسبت به خود بشناسیم و همت کنیم برای او باشیم در حد فهم خودمان، به ما می‌نمایاند و در لحظات حساس همانگونه که شهیدان را مهیا کرد ما را نیز به ثمر می‌رساند. به نظر می‌رسد خلوت انسانها و انس با خدا و همان لیلی که در فتح خون از آن سخن گفتید، ظلمت و سرگردانی این زمانه را هم برای انسان هویدا می‌کند و هم انسان را در یک مأمن امنی در دل این اقیانوس مواج به سمت ساحل نجات قرار می‌دهد شاید نیازی به این همه تفکر و گفتگو نباشد هرچند سلوک انسان با ارتباط و گشاده رویی و خدمت به دیگران کامل می‌شود ولی نه لزوما با فهم دنیای دیگران. نمی‌دانم استاد، من اینقدر می‌فهمم و در فهم خود حاضر و در حال سیر هستم. دلم برایتان تنگ شده و عمیقا دوستتان دارم. همیشه سخنان شما مثل آب گوارا بر جان تشنه ام می‌نشیند و طهارت دهنده و روشنی بخش است. الحمدلله. عمیقا برایتان آرزو دارم که از اصحاب خاص امام علیه السلام در کربلای این زمان باشید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین حساسیتی که نسبت به حضور تاریخی خود دارید، کارساز است. زیرا درک حضور تاریخی، امری است حضوری و آرام‌آرام، خود را به ظهور می‌آورد. عمده گوش‌سپردن به ندایی است که در این تاریخ به سوی قلب‌ها روان است و تقوای لازم، زمینه‌ی به تفصیل‌درآوردن آن می‌باشد. موفق باشید

27599

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: سوال من این است که ‌در چهل حدیث حضرت امام آمده است برای مقام اول یعنی نشئه ظاهر باید با چهار مرحله شروع کرد: ۱. تفکر ۲. عزم ۳. مشارطه مراقبه محاسبه ۴. تذکر. می خواستم بپرسم که آیا نظر همه علما همین است یا آرا محتلف است؟ ثانیا اینکه از بعضی علما مطالبی در خصوص رعایت اصل تدریج رفق با نفس و.... می شنویم و همچنین برخی می گویند برای شروع باید انسان ابتدا عزت نفس خود را دریابد و شروع به خودسازی کند چه جایگاهی در این چهار مرحله دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم. هرچه هست در برخورد با این توصیه‌ها باید قصّه‌ی ما قصّه‌ی «تو پای به راه در نِه و هیچ مپرس» باشد. موفق باشید

27263

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و آرزوي سلامتي براي استاد عزيز: بنده حقير در زمان هايي كه لطف الهي نصيب اينجانب مي شود و موفق به انجام اعمال عبادي نماز و روزه مي گردم، شديدا علاقه دارم كه همه آنها را به نيابت از بعضي از صلحا و شهدا و به قصد قربتا الي الله انجام دهم، اين عمل از لحاظ سلوك ديني مناسب است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کار خوبی است. زیرا در افق شخصیت آن عزیزان، خود را ادامه می‌دهید. موفق باشید

26788

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: در کتاب ده نکته فرمودید طبق نظر زیست شناسان بدن انسان چند وقت یکبار دیگه بدن قبلی نیست. همون زیست شناسان میگن مغز تا آخر عمر حتی بعد از مردن هم تا یه مدت تغییر نمیکنه. این شبهه میاد ذهن ما که: خب شاید من همون مغز باشه! این شبهه رو چجوری حل کنیم؟ ممنون استاد
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی متوجه‌ی تجرد نفس و بی‌زمان و بی‌مکانی آن باشیم، دیگر نمی‌توانیم پدیده‌ی مادی مثل مغز را به عنوان نفس ناطقه‌ی انسان قلمداد کنیم. موفق باشید

24170

بدون عنوان:بازدید:

متن پرسش
سلام استاد خسته نباشید. ۱.متاسفانه همسرم نسبت به انقلاب بدبین شده و اصل انقلاب را زیر سوال می برد و از طرفی بنده را تحت فشار قرار داده و می گوید من راضی نیستم شما در این شغل باشید و دلایلش را علاوه بر بی ثمر بودن این کارها ،ارتباط من با نامحرم مطرح می کند(همسرم در بحث زنان قایل به نظریه سنتی است که زن باید در خانه بماند و هیچ نامحرمی او را نبیند)همچنین مساله تربیت فرزندمان را مطرح می کند و می گوید وظیفه بنده فقط این است ک او را تربیت کنم. با توجه به اینکه بنده هنگام استخدام با موافقت خود ایشان تعهد به حداقل شش سال کار داده ام ایشان می گوید اگرچه من ظاهرا مانع نمی شوم ولی قلبا راضی نیستم و می گویند اینکه شما می روید و برای امور انقلاب و کار فرهنگی با مردان دیگر در یک جلسه شرکت می کنید انگار تیغ به قلب من فرو می برید و در حال حاضر هم زندگی ما بسیار سرد شده و همسرم از بنده فاصله گرفته و حتی مساله ی خواب و خوراکشان را جدا کرده اند و.... با این شرایط تکلیف من چیست؟البته بنده و همسرم از قبل مشکلاتی داشتیم چون همسرم یک شخصیت درونگرا و بدبین دارند و دچار بیماری وسواس هم هستند از طرفی الان قایل به نظریه سکولاریسم هستند و می گویند امام اشتباه کرد که انقلاب کرد و از این حرفها...
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بر فرض اگر کارتان را رها کنید، چه اطمینانی دارید کسی که می‌گوید انقلاب اشتباه است، زندگی با شما را ادامه دهد؟ کار، اصل نیست، ولی در این موارد سعی کنید همسرتان را درمان کنید، نه این‌که کار را ترک کنید. موفق باشید

35957

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: استاد تکلیف ما با هدیه ها چیه؟ استاد قبل خواب چه آیه یا سوره ایی بخونیم بهتره؟ استاد من هر وقت میام که به سمت سیر مطالعاتی یا کتابای خوبی که شما معرفی کردید برم یه طوری میشه که نتونم. میخوام ولی همزمان نمیتونم، مثلاعاشق کتاب خوندنم اینقدر که دوستدارم مدام جلوی چشم باشن، در عین حال اصلا کتاب نمیخونم و همیشه آرزوی خوندنش رو دارم! استاد چطور از نادانی گفت و گوها دربیام؟ استاد برای دست پیدا کردن کوتاه مدت به ثبات شخصیت راهکاری که بشه روش مداومت داشت هست؟ استاد برام دعا کن آدم بشم از دست خودم خستم، ببخشید.

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. قبول هدیه به خودی خود اشکال ندارد. ۲. حداقل خوب است سوره واقعه و آیه آخر سوره کهف خوانده شود. ۳. سعی کنید با یادداشت‌برداریِ نکات مهم کتاب‌ها و انتخاب نکات مهم متوجه هدف و مقصد نویسنده بشوید. ۴. صبر و سکوت. موفق باشید

35431
متن پرسش

بنی امیه در چهار فاز با اسلام جنگیدند. فاز اول فاز ابوسفیان: در این مرحله بنی امیه تلاش کردند اسلام را در نطفه خفه کنند و از پاگرفتن آن جلوگیری کنند. در این فاز مخالفت آنها با ظاهر و باطن اسلام بود. برخورد اردوگاه اسلامی در این فاز مقابله آشکار تا پیروزی بود (پیامبر ص). فاز دوم فاز عثمانی: در این فاز تلاش شد اسلام بگونه ای تاویل شود تا با اشرافیت بسازد و طبقه اشرافی که بنی امیه خود را از آن می‌دانست احیا شود. خاصه خواری و باندبازی از ضروریات و خصوصیات این دوره بود. برخورد مرکزیت حقیقی اردوگاه اسلام در این فاز نصیحت و عدم تأیید بود تا مردم به آگاهی برسند (امیرالمؤمنین ع). فاز سوم فاز معاویه: در این فاز دیکتاتوری اشراف به اوج رسید و اسلام به کلی از محتوا تهی شد. اما ظواهر اسلام حفظ شد. برخورد مرکزیت حقیقی اردوگاه اسلام در این فاز مماشات و صبر استراتژیک بود (امام حسن ع). فاز چهارم فاز یزید: بنی امیه به تقابل آشکار با باطن و ظاهر اسلام برخواست و چون ظواهر دین نیز در معرض خطر افتاد مرکزیت اردوگاه اسلام نیز به تقابل آشکار پرداخت تا امت بیدار شود (امام حسین ع). فاز اول را می‌توان معادل انقلاب سال ۵۷ دانست. فاز دوم معادل دولت هاشمی رفسنجانی، فاز سوم معادل دولت روحانی و فاز چهارم مقابله آشکار با ظواهر اسلامی مانند حجاب و تئوریزه کردن مماشات با آن است. در فاز چهارم امام حسین علیه السلام به بهای بقای ظاهری خود از ظواهر دین عبور نمی‌کند. ما امروز در فاز یزیدی هستیم. استاد بزرگوار لطف بفرمایید و نظرتان را راجع به این نوع تفکر در جامعه امروز بفرمایید. سپاسگزارم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نگاه تاریخی به رخدادها، نگاهِ متفکرانه است و نگاهی که مدّ نظر آورده‌اید مخاطب را به ساحتی از تفکر دعوت می‌کند. آری! در حال حاضر جبهه یزیدی می‌خواهد همه آنچه در جامعیت انقلاب اسلامی به ظهور آمده است را نفی کند و جبهه حسینی انقلاب اسلامی که نمادی همچون حاج قاسم سلیمانی به میان آورده، طوری در این مرحله از تاریخ به ظهور آمده که می‌تواند ما را دعوت کند تا در همه ابعاد انقلاب اسلامی، بازاندیشی کنیم و در این راستا جهانِ اموی را به‌کلی نفی نماییم. این است معجزه انقلابی که شهدا پشتوانه آن می‌باشند. آنانی که با شهادت‌شان نشان دادند فردایی را مدّ نظر دارند بسی گسترده‌تر و گشوده‌تر از امروز؛ که البته بحث آن مفصل است و باید بیش از این از آن سخن گفت. موفق باشید     

34589
متن پرسش

سلام به استاد گرامی: حقیقتاً از کسانی نیستم که نسبت به متون دینی و کتاب‌های مذهبی حتی عرفانی و فلسفی غافل و ناآگاه باشم و نسبت به حضور در حوزه و دانشگاه بیگانه باشم. ولی احساس نوعی سرگردانی در خود احساس می‌کنم از آن جهت که اولاً: از کجا باید شروع کنم؟ و ثانیاً: به دنبال چه نتایجی باید باشم که در نزد خود احساس رضایت کنم و برای سایرین نیر مؤثر و مفید باشم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی، سلام علیکم: نکته حساسی است و مکرراً رفقا از بنده در این مورد سؤال کرده‌اند و بنده نیز در این مورد فکر کرده‌ام. حاصل فکر و تحقیقهای که در جمع‌بندی به آن رسیده‌ام را خدمت جنابعالی ارسال می‌کنم. امید است که مفید افتد. موفق باشید

بسمه تعالی

 سلام علیکم: در مورد نسبتی که ما باید با تراث معنوی و معرفتی خود پیدا کنیم؛ عرض بنده آن است: با فرض این‌که هر یک از بزرگان ما، اعم از ابن عربی و جناب خواجه عبدالله انصاری و صدرالمتألّهین که در میدان حضور تاریخی گذشته حاضر بوده‌اند و یا امثال جناب هایدگر که در میدان حضور تاریخی جهان مدرن حاضرند؛ هر کدام بر اساس مسائل تاریخی خود با حقیقت زمانه و تاریخی که در آن حاضر بوده‌اند، مسائلی داشته‌اند و مطابق آن مسائل، اندیشه خود را در آثارشان گزارش داده‌اند. حال ما در امروزِ تاریخ خود با توجه به مسائل خودمان به آن اندیشمندان رجوع می‌کنیم تا در تاریخ خود حاضر باشیم و در این راستا دینداریِ خود را، آری! دینداری خود را فهم و دنبال می‌کنیم.[1] با توجه به این امر، بنده به‌خصوص در مورد ابن عربی به دنبال حاضرکردن تفکر آن عارف بزرگ در تاریخ خودمان، شرح «فصوص‌الحکم» را در آن کتاب و همراه با شروح صوتی آن به میان آوردم.[2] با این نیّت که نه بنا بر آن است که مخاطب ما در آن مباحث بخواهد استاد تدریس «فصوص الحکم» باشد و نه آن‌که بنا بر این باشد که در تاریخ دیروزینِ «فصوص‌الحکم» با جناب ابن عربی همراهی کند، بلکه قصد ما آن است که با فهم ابن عربی در این تاریخ در نسبتی که باید با دینداری خود نزد خود حاضر باشیم، به «فصوص‌الحکم» رجوع شود، از آن جهت که با نسلی روبه‌رو هستیم که به تعبیر قرآن: «وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ» (نور/35) آماده است مطلب را بدون حواشی و شروح امثال قیصری بیابد و خود را در تاریخ انقلاب اسلامی ادامه دهد.[3]

در مورد نزدیکی به تفکر صدرالمتألّهین گمان می‌شود در راستای حضور در مسائل زمانه خود نظر به کتاب «ده نکته در معرفت نفس» همراه با شرح صوتی آن و کتاب «خویشتن پنهان» و شرح «برهان صدیقین» و «حرکت جوهری» و کتاب «معاد، بازگشت به جدّی‌ترین زندگی» همراه با شرح صوتی آن‌ها می‌تواند کارساز باشد.[4]  

در مورد نظر به تفکر هایدگر و کمک‌گرفتن از تفکر ایشان نسبت به مسائل خودمان گمان می‌شود تأمّل روی سه کتاب «انقلاب اسلامی، طلوع جهانی بين دو جهان» و «انقلاب اسلامی و چگونگی تحقق آينده دين‌داری ما» و «در راستای بنیان‌های حکمت حضور انقلاب اسلامی در جهانی بین دو جهان» تا حدّ زیادی کافی باشد مگر آن که کسی که بخواهد دانش‌آموخته فلسفه هایدگر باشد که باید از کتاب «هستی و زمان»  ایشان شروع کند.[5]

 

[1] - این غیر از آن است که مثلاً تصمیم گرفته باشیم با هایدگر در فلسفه غرب و یا با ملاصدرا در فلسفه اسلامی، فیلسوفی کنیم.

[2] - عنایت داشته باشید علومی مانند «فصوص‌الحکم» علومی نیست که به صرف مطالعه متون نوشتاری نزد مخاطب حاضر باشد، بلکه علومی است که باید سینه به سینه منتقل شود. به همین جهت بر شرح صوتی دویست وچهارگانه آن،‌ که در خدمت عزیزان بودیم همراه با توجه به متن و شرح نوشتاری آن تأکید می‌شود.

[3] - البته برای درک اصطلاحات جناب ابن عربی بهتر است رفقا قبل از ورود به «فصوص الحکم»، به جزوه «مبانی نظری عرفان در اسلام» که طی  27 جلسه شرح داده شده، رجوع فرمایند. هرچند که در متن خود فصوص می‌توان متوجه معنای آن اصطلاحات شد.

[4] - البته اگر بعد از نظر به کتاب «معاد، بازگشت به جدّی‌ترین زندگی» همراه با شرح صوتی آن به متن کتاب «معرفتِ نفس و حشر» که ترجمه جلد 8 و 9 «اسفار» است، رجوع شود؛ برای تکمیل نگاهی که جناب صدرالمتألّهین به امر انسان و امر «وجود» دارد، خوب است.

[5] - نظر و توجه به آثار اقای دکتر رضا داوری در کتاب‌های مذکور در راستای هرچه نزدیک‌ترشدن به تفکر آقای مارتین هایدگر می‌باشد در عین حضور در فرهنگِ خودی.

33893

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد گرامی: بنده می‌خواستم یکی از باورهایم را خدمت شما عرضه کنم و صحت و سقم این عقیده را از زبان شما بشنوم، در مورد اینکه آیا فقط شیعیان به بهشت می‌روند؟ باور بنده این است که پاسخ این سوال هم بله است هم خیر. بله هست_چون که اهل بیت علیهم السلام تنهاانسانهای کامل روی زمین هستند پس طبیعی است که پیروان راستین آن حضرات به واسطه پیروی از آنان بهشتی باشند و اما پاسخ خیر است به این دلیل که شاید انسان هایی باشند که در زندگی خود هیچگاه فرصت آشنایی با روش ایشان را نداشتند ولی در زندگی از روی فطرت انسانی خود زندگی عاقلانه ای داشته‌اند که بهشتی نشدن آنها با عدالت الهی سازگار نباشد. به نظر حقیر در جهان آخرت اعمال انسانهای غیر شیعه را با اعمال اهل بیت به عنوان انسان کامل مورد سنجش قرار می‌دهند و به هر میزان که به لحاظ نیت و عملکرد با این حضرات علیهم السلام تطابق داشته باشد اعمالشان پذیرفته می‌شود پس با این توضیح بیراه نیست اگر بگوییم فقط شیعه به بهشت می‌رود برخی که شیعه رسمی هستند و دسته ای هم شیعه بودنشان ثابت می‌شود اما غیر رسمی. ممنون می‌شوم در این خصوص ارشاد بفرمایید و صحت و سقم این عقیده را معلوم فرمایید. با تشکر از جنابعالی

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است حتی تا آن‌جایی که خداوند در مورد اهل کتاب می‌فرماید: «لَيْسُوا سَواءً مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ أُمَّةٌ قائِمَةٌ يَتْلُونَ آياتِ اللَّهِ آناءَ اللَّيْلِ وَ هُمْ يَسْجُدُونَ (آل‌عمران/113) آنها همه يكسان نيستند؛ از اهل كتاب، جمعيّتى هستند كه (به حق و ايمان) قيام مى ‏كنند؛ و پيوسته در اوقات شب، آيات خدا را مى ‏خوانند؛ در حالى كه سجده مى ‏نمايند. موفق باشید

33777

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم. محضر استاد طاهر زاده سلام علیکم و رحمة الله ببخشید، یکی از دوستان بنده در یزد می‌گوید دو سه سال پیش برای پیدا کردن یک شی با ارزش گمشده، برخلاف میل باطنی و اطلاع از خطرات احتمالی، به یک دعا نویس مراجعه کرده. و از عواقب آن مراجعه این بوده که طی این سه سال با اجنه درگیر شده. و علیرغم مراجعه به برخی اساتید و روحانیون برای درمان، این مشکل ریشه کن نشده، البته که کمتر شده. حالا بسیار پشیمان است و می‌گوید خیلی سخت است و اذیت می‌شود. ۱. توصیه و راهنمایی حضرتعالی درباره ایشان چیست؟ ۲. ما و سایرین برای پیشگیری چه کنیم که در مسیر معنویت درگیر آزارهایی از جمله تمثل و تجسم شیاطین نشویم؟ و لطفا ایشان و ما را از دعای خیرتان در این زمینه و همه زمینه ها محروم نسازید. قبلا از عنایات حضرتعالی بسیار متشکرم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با آرزوی توفیق برای همه عزیزان. در این موارد پیشنهاد می‌شود کتاب‌های «ادب خیال و عقل و قلب» و «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» مطالعه شود. موفق باشید

نمایش چاپی