بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
33473
متن پرسش

کدوم آینده کدوم امیدواری؟ مملکت داره به قهقرا میره همین چند وقت پیش گشت ارشاد باعث آبرو ریزی شده بود دوباره یه داستان دیگه. کی به اینا همچین حقی میده؟ آخه الان میدونم می‌خواهید بگید ذیل شخصیت حضرت امام و افق روشن و از این صحبتای تکراری ولی چطور این جنایت ها رو نمی‌بینید؟ دختر ۲۲ ساله به خاطر بد حجابی باید ضربه مغزی بشه؟ آبرویی مونده برای اسلام با کارای اینا دیگه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! وقتی حرکتی بزرگ در راستای احیای انسانیت شروع شود معلوم است که باید نسبت به چنین ضعف‌هایی حساس بود. ولی آیا جز این است که باید به راهی فکر کنیم که امام شهدا و شهدای عزیز و رهبر حکیم انقلاب اسلامی مقابل این ملت گذارده‌اند؟ وگرنه حتماً می‌دانید صدها برابر این نوع خطاها در جهان مدرن انجام می‌شود بدون آن‌که حساسیتی جدّی در رفع آن پیش آید. پیشنهاد می‌شود به گفتگویی که بین آقای علیزاده و بعضی از خواهران و برادران پیش آمده و کانال مطالب ویژه آن را در معرض دید کاربران قرار داده؛ رجوع شود. موفق باشیدhttps://eitaa.com/matalebevijeh/11543

33444

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد محترم: با عرض معذرت، به این دلیل که وقت شما رو می‌گیرم، در پاسخ پرسش قبل فرمودید که، سوال ها رو نگاه کردید و درست بوده، حضرت امام خراباتی بودند و آیت الله ملکی تبریزی مناجاتی، ولی در چند سوال دیگه مثل سوال ۲۷۲۸۳، فرمودید که امام مناجاتی بودند و آیت الله ملکی تبریزی خراباتی... و در توضیحاتی در سوال دیگر می فرمایید که، «مناجاتی یعنی با معارف الهی پیش می روند.... و خراباتی احساس قلبی و جذبه ها علاقه دارد ...» البته علت اینکه این سوال واسه من پیش اومد این بود که در درس سر الصلاه ما می رسیم به صفحه ای که توضیح می دهد «اهل معرفت بر اساس هیبت و تعظیم خدا را عبادت می کنند و اهل جذبه بر اساس شوق، واسم سوال شد که چه تفاوتی بین اهل معرفت و اهل جذبه وجود دارد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد «خرابات و خراباتی» خوب است به نکاتی که جناب شیخ شبستری در این مورد مطرح می‌کنند، رجوع فرمایید که می‌فرماید:

         خراباتى شدن از خود رهاييست             خودى كفر است اگر خود پارساييست‏

         نشانى داده‏ اندت از خرابات             كه «التوحيد اسقاط الاضافات»

         خرابات از جهان بى ‏مثاليست             مقام عاشقان لااباليست‏

         خراباتى خراب اندر خراب است             كه در صحراى او عالم سراب است‏

شراب بيخودي در سر گرفته       به ترک جمله خير و شر گرفته

شرابي خورده هر يک بي لب و کام          فراغت يافته از ننگ و از نام

حديث و ماجراي شطح و طامات            خيال خلوت و نور کرامات

به بوي درديي از دست داده               ز ذوق نيستي مست اوفتاده

عصا و رکوه و تسبيح و مسواک             گرو کرده به دردي جمله را پاک

آری! «عصا و رکوه و تسبيح و مسواک» که به نوعی نشانه متوقف‌شدن در ظاهر دین است را، در کنار خود دارد، برعکسِ مناجاتی که از طریق رعایت کامل همین ظواهر، سیر خود را ادامه می‌دهند. و البته خراباتی نیز به ظاهر مقیّد است ولی نوعی خود را نشان می‌دهد که مانند سلوک مناجاتی نیست. موفق باشید            

33402

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: اتفاقات عجیبی را از اول عمرم تجربه می کنم...

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی متوجه باشیم حضرت ربّ العالمین به صورت‌های گوناگون راه‌های به سوی خود را و اُنس با خود را برای هر کس فراهم کرده است، چرا متوجه راه و راه‌هایی نباشیم که برای ما قرار داده؟ پیشنهاد می‌شود نامه حضرت مولی‌الموحدین علی مرتضی «علیه‌السلام» را به فرزند گرامی‌شان یعنی حضرت امام حسن «علیه‌السلام» مطالعه فرمایید و ببینید اتفاقاً حضرت علی «علیه‌السلام» با جوانانی همچون جنابعالی سخن‌ها دارند. آن نامه با شرح آن تحت عنوان «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» روی سایت هست. موفق باشید

https://lobolmizan.ir/book/294?mark=%D9%81%D8%B1%D8%B2%D9%86%D8%AF%D9%85

32879

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام وقتتون بخیر استاد گرانقدرم. با توجه به حدیث یابن جندب پس انداز کردن هم از غفلت هست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن‌جایی که برای رفع مشکلی نباشد، پس انداز یعنی چه؟! چرا به نیازمندانش نرسانیم تا وسعت بگیریم؟ موفق باشید

32794

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و عرض خدا قوت: دختر خواهری دارم که با توجه به اینکه پدر و مادرش در قید و بند دستورات اسلام نبوده اند خیلی با احکام اسلام آشنا نیست. اما الان نزدیک به سه سال است که با علاقه زیاد و کسب نمرات عالی در رشته زبان و ادبیات عرب تحصیل می‌کند و با توجه به بعد مسافتی که با هم داریم امسال که ایشان را دیدم متوجه شدم با توجه به رشته تحصیلی ایشان و مجبور بودن به مطالعه برخی متون اسلامی در رشته مذکور به مباحث عرفانی علاقمند است. خواستم سوال کنم اگر بخوام آثار شما رو بهشون معرفی کنم از کجا شروع کنم؟ حتی به نظرم اومد ابتدا ازش بخوام آثار شما رو به عربی ترجمه کنه. ممنون از راهنمایی تون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می آید اگر از کتاب «آشتی با خدا» و سپس با کتاب «ده نکته در معرفت نفس» همراه با شرح صوتی آن شروع کنند، خوب باشد تا استعداد و آمادگی و ذوق خود را بسنجند. موفق باشید

32725

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: خوبید؟ چطورید؟ سوالاتی داشتم ۱. آیا نماز شب آدم رو به جنت ذات میتونه ببره یا تنها کاربرد نماز شب در نهایت جنت افعاله؟ ۲. اگر شاکله وجودمون خراب شده باشه آیا برای پاک کردن شاکله چه راهکاری باید انجام بدیم و دستورالعمل جامعی بهم بدید. ممنون میشم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. نمی‌دانم نماز شب انسان را به جنت ذات می‌رساند یا به جنت افعال. ولی همین اندازه می‌دانم که راهی است برای اُنس با حضرت محبوب و رفع حجاب‌هایی که ما را در امنیت حضور در آغوش خودش مفتخر می‌کند. ۲. هر آنچه که حضرت محبوب فرموده‌اند اعم از صدق و ایثار و دوری از بخل و تواضع نسبت به خلق، همه و همه راه‌های پاک‌شدن شاکله‌های انسان است تا در راه نماند. موفق باشید

32103
متن پرسش

با سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز: تا اونجایی که بنده متوجه شدم طبق نظر ملاصدار نفس جمسانیت الحدوث و روحانیت البقاء می باشد، یعنی در ابتدا بصورت یک قوه در نطفه می باشد که در اثر حرکت جوهری مجرد می شود، طبق گفته شما استاد بزرگوار نفس بدن متناسب با خود رو می سازه مثلا نفس گرگ بدن گرگی می سازه، اگه این کار توسط نفس انجام میشه و جایگاه ملائکه کجاست؟ آیا نفس انسان رو هم میشه به نوعی یکی از ملائکه تعریف کرد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سخن صدرا در مورد جسمانی‌بودن نفس، در مورد نفس است آن‌گاه که در هویت شخص معینی به ظهور می‌آید که حرکت جوهری بدن، زمینه می‌شود تا آن نفس متعیّن شود. ولی بحث «خلق الارواح قبل الابدان» مربوط به روح انسان است در علم خداوند که هنوز تعیّن خاصی پیدا نکرده است. موفق باشید

31961

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

در تفسیر سوره جاثیه اشاره کردید که این روزمرگی هاست که اجازه نمی‌دهد انسان با وجه ملکوتی عالم ارتباط برقرار کند؛ آیا امکان دارد بیشتر راجع به این مسئله توضیح دهید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این موضوعات را با دنبال‌کردن همان مباحث می‌توانید برای خود ملکه کنید. سعی بفرمایید همان مباحث را دنبال کنید و این‌طور نیست که با تعریف چنین موضوعاتی مطلب تمام‌شده تلقی گردد. موفق باشید

31952

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام وقت بخیر استاد: شخصی از زمان گذشته و آینده و از کثرات دنیا فارغ شود و در زمان حال نفس ناطقه خود را هر روز مستمر چندین ساعت توجه اشخاصی زنده مثل امام زمان روحی فداه و یا شخصی اصلا ندیده و از دنیا رفته مثل صحابی پیامبر و فرشتگان مجرد توجه کند و فرد در عالم خیال مونده باشد و وارد عالم عقل نشود تجرد عقلی نداشته باشد می شود اتحاد نفس و روحی و ارتباط بین اشخاص زنده و فوت شده داشته باشد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نباید مطمئن بود زیرا به ما فرموده‌اند: «كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ رَهِينَةٌ» پس باید فکر خودمان در ایجاد شخصیت خود با رعایت دستورات شرع و معارف الهیه در میان آید. موفق باشید

30827

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: در مورد آیه ۱۸۶ سوره بقره «و اذا سالک عبادی انی فانی قریب، اجیب الدعوه الداع...» قسمت اول آیه را فرمودید که خداوند قریب است و قریب رو باید دید؛ در مورد قسمت آخر آیه میشه توضیحی ارائه بفرمایید: «اجیب دعوه...» اینکه چرا بحث خواندن و استجابت در ادامه این آیه آمده است؟ چون استادی فرمودند که اگر انسان متخلق به اسما الهی شود، و توانست اسماء و صفات را کسب کند، یقینا وقتی اسماء الله را می گوید دعای او مستجاب است. یا در جایی دیگه که مراحل طهارتی را توضیح می دادند، یکی از مراحل را مستجاب الدعوه شدن گفتتد. این کدام مرحله هست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف خوبی است. آری! وقتی انسان خدا را ماورای حجاب‌ها، نزدیک دید همه حوائج را از او می‌طلبد و به جهت امیدواری به او، آن حوائج برآورده می‌شود زیرا جز به خدا به امری دیگر اعتماد نکرده است. موفق باشید

28272

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: حدود تحمل و صبر و سعه صدر داشتن تا کجاست و چگونه باید مراقب بود سعه صدر و صبر به رویکردهایی نظیر اسلام رحمانی و پلورالیسم و نادیده گرفتن مبانی و دستاوردها به بهانه مدارا و سعه صدر منجر نشود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با نظر به حقیقت و تلاش برای نظرکردن به حقیقت وجود، جایگاه هرچیزی معلوم می‌شود که حجاب حقیقت است، مثل افراد معاند؛ و یا آینه‌ی ظهور حقیقت‌اند مثل شهدا. موفق باشید

28206

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و عرض ادب استاد: من کتاب هایی که شما در باب انقلاب اسلامی نوشتید را مطالعه می‌کنم. شما از تاریخ جدیدی سخن می‌گویید که توسط انقلاب اسلامی گشوده شده است. اما چرا من نمی‌توانم با سخنان شما همراهی کنم و نمی‌توانم همدل باشم زیرا وقتی وضع موجود را نگاه می‌کنم (وضعیت بد اقتصادی و فرهنگ و .....) نمی‌توانم با این روایت شما همراهی کنم، چه کار باید بکنم که بتونم به درک حقیقی سخنان شما برسم و بتونم اعتماد و تکیه کنم؟ مگر شهید بهشتی نفرمودند آینده انقلاب در گروه عملکرد ماست و شهید مطهری فرمودند اگر عدالت اقتصادی اجرا نشود انحطاط قطعی خواهد بود؟ از سوی دیگر شما از پیروزی صددرصد انقلاب اسلامی سخن می‌گویید و وقتی من سخنان شما رو با وضع موجود مقایسه می‌کنم احساس می‌کنم شما خیلی آرمانی سخن می‌گید. البته نمی‌دانم حتما شما افقی را می‌بینید که من از درکش عاجز هستم و چیزی که من در آیینه باید ببینم شما در خشت خام می‌بینید. به هرحال استاد خواهشا بنده را روشن کنید. سپاسگزارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر حرکت تاریخی طیّ فرآیندی از تاریخ گذشته عبور می‌کند. خوب است که در این مورد سری به جزوه‌ی «نقش فرآیندی انقلاب اسلامی در این تاریخ» بزنید. موفق باشید 

لینک جزوه:نقش فرآیندی انقلاب اسلامی در این تاریخ

27698
متن پرسش
عرض سلام و ادب: استاد گرامی، گویا خداوند متعال زندگی ما را در دورانی قرار داده است که مظهر تجلی زیبایی های فراوانی است، عمق وجود مردم ما با حقیقتی که امام (ره) به صحنه آوردند گره خورده و آن زمان که این پوسته ی ظاهری نارضایتی و گله مندی ها کنار می رود، ما خودمان را در مقابل زیبایی میدانی بسیار ارزشمند مشاهده می کنیم. اما استاد عزیز، با برخی عناصر محدود اما تازه به دوران رسیده که در نهاد های انقلابی هم حاضر هستن و بی رحمانه تیشه به ریشه ی زحمات انقلابیون واقعی می زنند چه کنیم؟ اگر اعتراضی کنیم، دشمن شاد می شود، اگر چیزی نگوییم باید شاهد ظلم و ستم به اسم انقلاب و انقلابی گری باشیم. به نظر شما علاج مقابله با این روحیه ی ناشایست چیست؟ با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده نیز بحمداللّه خیلی زود متوجه‌ی مشکلی که شما می‌فرمایید، شدم. راه‌کار را باید در تعالیِ انسان و به شکوفاآمدنِ کرامت‌های انسانی جستجو کرد تا خود به خود این افراد منزوی و انگشت‌نما شوند، هرچند گرگ‌هایی هستند در لباس میش، ولی از گرگ هم تندخوتر و کینه‌ورزترند. به انقلاب اسلامی و آینده‌ای امیدواریم که اینان را هرچه بیشتر رسوا می‌کند. موفق باشید

27263

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و آرزوي سلامتي براي استاد عزيز: بنده حقير در زمان هايي كه لطف الهي نصيب اينجانب مي شود و موفق به انجام اعمال عبادي نماز و روزه مي گردم، شديدا علاقه دارم كه همه آنها را به نيابت از بعضي از صلحا و شهدا و به قصد قربتا الي الله انجام دهم، اين عمل از لحاظ سلوك ديني مناسب است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کار خوبی است. زیرا در افق شخصیت آن عزیزان، خود را ادامه می‌دهید. موفق باشید

25648

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی سلام علیکم: استاد یک سوال اساسی در جامعه پس از گذشت چهل سال از پیروزی انقلاب گذشته و در ورود به دهه پنجم انقلاب، این مسئله وجود دارد که اساساً انقلاب اسلامی چه میزان در تحقق اهدافش موفق بوده و به تعبیر ویگر راندمان انقلاب ما و جمهوری اسلامی در این چهل ساله چه بوده است؟ آیا حقیقتاً کارنامه انقلاب قابل دفاع و پشتیبانی است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انقلاب اسلامی، بانک بلند توحید در این زمانه است. این انسان‌ها هستند که باید ببینند چه اندازه در رجوع به آن دعوت موفق بوده‌اند. البته رویهمرفته انسان‌ها نسبت به صدای توحید زمانه‌ی خود بی‌تفاوت نبودند. موفق باشید

25588
متن پرسش
با سلام: آیا اگر هدف خلقت به کمال رسیدن همه ی انسان هاست انسان ها می توانند با انجام صرف واجبات و ترک کامل محرمات بدون انجام ذره ای مستحب به تمام کمالات ممکن برسند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! ولی متوجه باشید مستحبات، واجبات را پشتیبانی می‌کند. موفق باشید

35431
متن پرسش

بنی امیه در چهار فاز با اسلام جنگیدند. فاز اول فاز ابوسفیان: در این مرحله بنی امیه تلاش کردند اسلام را در نطفه خفه کنند و از پاگرفتن آن جلوگیری کنند. در این فاز مخالفت آنها با ظاهر و باطن اسلام بود. برخورد اردوگاه اسلامی در این فاز مقابله آشکار تا پیروزی بود (پیامبر ص). فاز دوم فاز عثمانی: در این فاز تلاش شد اسلام بگونه ای تاویل شود تا با اشرافیت بسازد و طبقه اشرافی که بنی امیه خود را از آن می‌دانست احیا شود. خاصه خواری و باندبازی از ضروریات و خصوصیات این دوره بود. برخورد مرکزیت حقیقی اردوگاه اسلام در این فاز نصیحت و عدم تأیید بود تا مردم به آگاهی برسند (امیرالمؤمنین ع). فاز سوم فاز معاویه: در این فاز دیکتاتوری اشراف به اوج رسید و اسلام به کلی از محتوا تهی شد. اما ظواهر اسلام حفظ شد. برخورد مرکزیت حقیقی اردوگاه اسلام در این فاز مماشات و صبر استراتژیک بود (امام حسن ع). فاز چهارم فاز یزید: بنی امیه به تقابل آشکار با باطن و ظاهر اسلام برخواست و چون ظواهر دین نیز در معرض خطر افتاد مرکزیت اردوگاه اسلام نیز به تقابل آشکار پرداخت تا امت بیدار شود (امام حسین ع). فاز اول را می‌توان معادل انقلاب سال ۵۷ دانست. فاز دوم معادل دولت هاشمی رفسنجانی، فاز سوم معادل دولت روحانی و فاز چهارم مقابله آشکار با ظواهر اسلامی مانند حجاب و تئوریزه کردن مماشات با آن است. در فاز چهارم امام حسین علیه السلام به بهای بقای ظاهری خود از ظواهر دین عبور نمی‌کند. ما امروز در فاز یزیدی هستیم. استاد بزرگوار لطف بفرمایید و نظرتان را راجع به این نوع تفکر در جامعه امروز بفرمایید. سپاسگزارم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نگاه تاریخی به رخدادها، نگاهِ متفکرانه است و نگاهی که مدّ نظر آورده‌اید مخاطب را به ساحتی از تفکر دعوت می‌کند. آری! در حال حاضر جبهه یزیدی می‌خواهد همه آنچه در جامعیت انقلاب اسلامی به ظهور آمده است را نفی کند و جبهه حسینی انقلاب اسلامی که نمادی همچون حاج قاسم سلیمانی به میان آورده، طوری در این مرحله از تاریخ به ظهور آمده که می‌تواند ما را دعوت کند تا در همه ابعاد انقلاب اسلامی، بازاندیشی کنیم و در این راستا جهانِ اموی را به‌کلی نفی نماییم. این است معجزه انقلابی که شهدا پشتوانه آن می‌باشند. آنانی که با شهادت‌شان نشان دادند فردایی را مدّ نظر دارند بسی گسترده‌تر و گشوده‌تر از امروز؛ که البته بحث آن مفصل است و باید بیش از این از آن سخن گفت. موفق باشید     

34930

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: میگم یه سوالی مدتی برام پیش اومده اگر آدم توبه کرد، که کرد، «فتلقی آدم من ربه»... پس چرا دوباره «قل نهبطوا منها جمیعا» اومد؟ توبه اش قبول نشد؟! پس چرا هبوط کرد دوباره؟ اگر آثار عمل گناه تا این حد باقی میمانه پس توبه دقیقا چیکار میکنه؟ " توبه آثار عمل رو از بین نمیبره؟ " قبل از توبه آدم و آیه «فتلقی آدم من ربه» هم اومده که «قل اهبطوا بعضکم لبعض عدو»... یعنی قبل از توبه هم باید هبوط می‌کرده.... ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «هدف حیات زمینی» عرایضی در این رابطه شده است مبنی بر آن‌که خداوند از همان ابتدا بنا دارد خلیفه‌ای در زمین قرار دهد و در این صحنه‌ها که ملاحظه می‌کنید به آدم نشان داد که اتفاقاً زمینی باید باشد و از زمین که صورت برزخیِ آن «شجره»، است و آدم به آن نزدیک شد؛ باید شروع کند. موفق باشید

34496

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد: برخی اوقات شما در رابطه با سوالات اکثرا خواهران و احیانا برادران در زمینه ازدواج بسیار منفعل هستید آیا برای شما این وضعیت حق و حقوق زنان نگران کننده نیست؟ در سنت اسلامی ما مرد جایگاه و زن هم مقامی داشت. امروز با لطائفی همه دور زده می شود مثلا حق طلاق و... این طور همه چیز را برای زنان خواستن اگر منجر به وضع بهتر خانواده می شد باز وجهی داشت امروز زنان تمام حقوق یک زن مدرن را دارند از حق کار و تحصیل (بدون کار در زمان تحصیل به جهت حمایت پدر) و هم تمام شان زن اسلامی را این امور باعث ضعیف شدن خانواده شده، مردان پا به ازدواج نمی دهند و زنان جواب نمی دهند. البته این وضع نگران کننده است چراکه این نامتعادل بودن خیلی ادامه دار نخواهد بود تا چندی پیش پسران بیشتر به دنبال دختران شاغل بودند الان کم و بیش مواردی می بینم مردان شرط ضمن عقد کرده اند بر حتمی بودن کار زن و تقسیم خرج خانه. بحث این است شما بسیار منفعلانه در این مسئله وارد می شوید. اینکه زنان هم متکفل خرج خانه شوند نه اینکه به میل خودشان به زودی با این روند جزو وظایف آنان شمرده خواهد شد و چه بسیار از زنان آسیب خواهند دید و می‌دانید زنان به دلایل مختلف توانایی حضور در همه صحنه های کار در کنار مردان را ندارند به دلیل فضای خشن و بدنی خیلی از کارها. برای شما این تغییر زن خانه دار به زن کارگر مهم نیست؟ اینکه زن طبق گفته رهبر انقلاب باید در اجتماع باشد و خانه داری به معنای خانه نشینی نیست را قبول داریم اما این وضع و اینگونه پاسخ های شما که با سست کردن اقتدار مرد به روش های گوناگون او را از یک مرد فداکار برای خانه کنده و الان پسران خودشان را مسول تشکیل خانواده نمی دانند و زنان هم کوچک ترین همراهی با شوهر را نمی توانند بپذیرند. الان بسیاری از زنان هیچ همراهی برای مثلا تغییر شهر برای کار همسر را نمی پذیرند. اینها آیا ریشه در فضایی که حتی در بین مذهبی ها گسترش یافته که شما هم کم و بیش در آن شریک هستید دارد بالاخره ما روایت رسول خدا بر تقسیم کار بیرون و درون خانه را داریم یا نه؟ بالاخره آیه «الرجال قوامون علی النسا» را داریم یا نه؟ اگر اشتباه متوجه شدیم بفرمایید. بالاخره نمی‌شود تمام آنچه مرد با آن اعمال اراده می کند را گرفت و دچار اشکال در هویت او نشویم. از آنجا که در فضای معمولی نه در وضع امروز پسران راحت تر به کسب و کار می توانند بپردازند و امر جنسی خارج خانواده خیلی بیشتر به زنان آسیب می‌زند و پسران با وارد شدن در آن به دلیل سخت بودن ازدواج و استفاده بیشتر و بدون مسولیت برای آنها فراهم شده درست است باز به این رویه ادامه دهیم ؟ به نظر می آید جریان مقابل انقلاب با پیش کشیدن حق زنان برای آسیب به نظام اسلامی ما هم دچار یک رقابت بیخود شده ایم و کور کورانه سعی در پیش گرفتن داریم. چندی پیش به گمانم آقای رائفی پور گفتند (در رابطه با حق زن مبنی بر گرفتن پول برای کار خانه) اینها برای این است مرد احساس پر رویی نکند و هر بار زن را در خانه دید بداند به او دارد لطف می کند. با این منطق می توان گفت هر بار زن از خانه پایش را بیرون گذاشت بداند مرد به او لطف کرده و یا هر روز که مرد با زن دیگری ازدواج نکرد به خانه آمد به او لطف کرده آیا این حرف ها باعث قوت خانه می شود؟ اینکه زنی کنار مرد خود برای خانه زحمت می کشد را اینجور به جان هم بیندازیم درست است؟ نگویید جای آن حرف چیز دیگری است و... در مشاوره های خانواده اثر این گفتمان ها را می توان دید. زنانی که با اندک اختلاف در یک بحث ساده به سرعت بحث کار خانه را پیش می کشند و از طرفی مهریه سنگین و از طرفی حق طلاق زنان و از آن طرف تبلیغ برای اینکه هزینه زن برای خودش است و از طرفی با توجه به فضای سنتی ما که اگر زن کار از دست بدهد زیر خرج شوهر یا پدر می رود البته فعلا و از طرفی حق کار خانه و... باعث شده همه آنچه آورده دین و سنت و مدرنیته باشد در حق زن به او داده شده و دست مرد را خالی کردیم. با این وضع طبیعی است زنان به راحتی به مردان جواب ندهند. طبیعی است به راحتی حتی حاضر نشوند با اندک اختلافی زندگی را تحمل کنند. یک نگاه به سنت ازدواج که رایج شده شده بیاندازید، پسران دهه ۷۰ دهه ۸۰ را برای ازدواج قبول می کنند چرا که با فاصله بیشتر و زیاد پسر فرصت پیشرفت و مال و.... داشته و برای یک دختر با فاصله کمی بیشتر می تواند مورد قبول باشد با این روند هر دهه که می گذرد بر دختران مجرد یک دهه افزوده می شود. الان چند میلیون زن بالای ۳۲ سال وجود دارد که شوهر ندارند!!! چون مردان هم به طرز طبیعی و هم این وضع که ایجاد شده اصلا توانایی ارضای خواسته های آنها را ندارند و دنبال دختران سن پایین تر می روند این ریشه در ضعیف کردن مرد ندارد؟ این ریشه در اینکه بالاخره زنان باید با مرد در زندگی راه بیاید ندارد؟ وقتی برای کار شوهر و محل زندگی و.... که اسلام تلاش کرده مرد که خرجی آور است اولویت و بر اساس اقتضای کار او تنظیم شود زن را محق کردیم و تخلف از آن را نوعی بدبختی آن زن قلمداد کردیم ازدواج سر می گیرد؟؟ بهتر می دانید استاد بالاخره مردان مجرد سن بالا راحت تر با توجه به قدرت مالی و....حتی نیاز جنسی و عاطفی را برطرف کرده و می‌کنند اما برای یک خانم سخت است و نمی تواند در سن بالای ۳۲ سال با هر سال یا دو سال یا حتی کمتر با یک مرد بودن سر کند. تفاوت در خلقت وجود دارد. بالاخره مرد راحت تر با این مشکل کنار می آید مرد نیاز کمتری نسبت به زن در مورد دوست داشته شدن توسط یک نفر را دارد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاحظه فرمایید که شرایط امروزین تاریخی که انسان جدید در آن حاضر است، شرایط تاریخی خاصی است و نمی‌توان تاریخ را به عقب برگرداند. در کتاب «زن؛ آن‌گونه که باید باشد» سعی شده نگاه قرآن و روایات به زن مدّ نظر قرار گیرد ولی باید همان نگاه قرآنی در این زمان و این تاریخ، جواب دهد و باید طوری باشد که زنان ما احساس نکنند خداوند و قرآن به آن‌ها ظلم کرده، چیزی که متأسفانه با برداشت دینیِ بعضی از مذهبی‌ها پیش آمده است. در این رابطه عرایضی تحت عنوان «معنای حضور انسان آخرالزمانی نزد خود و دیگران و در جهان» https://eitaa.com/matalebevijeh/11304  شده است امید است مفید افتد. موفق باشید

34192
متن پرسش

سلام خدمت استاد عزیز: در مورد بحث امروز یعنی یک شنبه در جلسه «در راستای بنيان‌های حکمت حضور انقلاب اسلامی در «جهانی بين دو جهان» اینکه فرمودید ما در کنار کانت و هگل و هایدگر به میراث فلسفی خودمان توجه کنیم. من به این فکر می کردم که چگونه می توانیم جهان و تمدن را بدون فیزیک بسازیم، زیرا جهان امروز پیش از آنکه فلسفه کانت در موردش سخن گفته باشد فیزیک نیوتن قبل از آن شکل گرفته که کانت وجود را فیزیک دیده و متوجه وجهی جدید از وجود شده است. اگر تقدیر تاریخی ظهور وجود به صورت تکنیک است منهای بلایی که با گشتل سر جهان آمد خبر از آن می دهد برای تمدن نیازمند فیزیک هستیم و قبل از اینکه فیلسوفان راه ساختن تمدن را بدهند فیزیک باید باشد، و به نظرم کانت علت موفقیتش در ساختن تمدن جهانی این بود که پیش از خودش نیوتن فیزیکی پایه گذاری کرد که جهان را به لرزه انداخت، هرچند که معتقدم فیزیک کوانتوم ثابت کرد نگاه فیزیکی نیوتن تنها نگاه فیزیکی به عالم نیست و فیزیک فراتر از چیزی است که نیوتن دیده بود و یک بُعد فیزیک، نیوتنی است، پس خدا مقدمات ظهور تمدنی جهانی را به تعبیری که از هایدگر می فهمم اینگونه رقم زده که به صورت تکنیک متجلی گردد و تکنیک یعنی پشتوانه داشتن فیزیکی محکم. بنده همیشه فکر می کنم شیخ بهایی عزیز که اینقدر روابط مادی و فیزیکی زیبایی می دانسته و نمونه اش به قول شما این اصفهان زیباست چرا مثل نیوتن فیزیک ننوشت و اگر نوشته بود شاید ما امروز تکنیک دیگری به ظهور آورده بودیم، و شاگردش ملاصدرای عزیز که همه ما در فهم هستی مدیون ایشان هستیم می توانست مانند کانت تمدنی بر مبنای فیزیک و نحوه ساختن آن به ما بگوید. اشکال بنده این هست ملاصدرا برای ساختن تمدن جهانی بدون فیزیک متناسب با فلسفه خودش آنچنان که کانت داشت فقط تمدنی که بیان می کند در حد نظری باقی می ماند و نمی تواند بروز و ظهور پیدا کند. ما امروز با ملاصدرا از حیث نظری و تفکر در درک هستی از مادی و مجرد و برزخ و قیامت بسیار جلو هستیم و غرب در فلسفه ذره ای درک در این مسائل ندارد، اما در ساختن تمدن، بسیار عقبیم و دلیلش این هست که فیزیکی که امثال شیخ بهایی باید بیان می کردند ارائه نشد و جهان که دیر یا زود تکنیکال می شد با فیزیک نیوتن امروز به این وضع افتاد. ما برای ارائه تمدنی که صدرا قرار است به ما ارائه کند اول از همه نیازمند فیزیک هستیم اما نه فیزیک نیوتنی که باز در عالم فلسفه کانت باقی می مانیم. مشکل دوم ما چشم سوبژکتیویته ماست که جهان را همواره سوبژه می بینیم و وجود را چیزی جز سوبژه درک نمی کنیم. سوبژه آیا راه رسیدن به الثیاست یعنی بدون سوبژه امکان درک وجود تکنیکی که قرارست ظهور کند فراهم می گردد یا نه؟ اگر قرار نیست درک شود چگونه تمدن بدون سوبژه ساخته می شود؟ کانت به ما یاد داد که ابژه و ماهیت بیرونی قابل شناخت نیست مگر اینکه در ذهن من به سوبژه تبدیل گردد و بعد به ابژه بیرونی درآید و این ابژه دوم قابل شناخت است پس طبیعی است بشر چیزی از عالم هستی جز مهندسی شناختی ندارد، چون ابژه قابل شناختش همان سوبژه ای است که ذهنش ساخته و ابژه اولیه صرفاً ماده ای بود که حقیقتی نداشت جز مصالح سوبژه ذهنی من تا به صورت ابژه ثانویه درآید. جهان ما پر از سوبژه است و چشم من چیزی جز سوبژه شناسایی نمی کند، آیا لازمه الثیا و آشکار شدگی وجود سوبژه است چون تکنیک راهی جز این ندارد، اینکه نقص فکر کانت بی اهمیتی به ماهیت ابژه اولیه است باید هرطور شده برطرف گردد ولی ظاهراً اینکه جهان و تمدن که لازمه آن تکنیک است بدون کانت ساخته نمی شود، مشکل من با ملاصدرا این است چگونه می خواهد تمدنی جهانی بسازد بدون اینکه اولا فیزیک نداشته باشد و ثانیا سوبژکتیو مثل کانت نگاه نکند؟ مگر بگوییم تمدن آینده چیزی است فرای چیزی که ما از تمدن جهانی می‌فهمیم که فعلاً چون مصداقی از آن سراغ نداریم مجبوریم در مورد آن سکوت کنیم و نمی توانیم واقعاً بگوییم جهان و تمدن آینده آن دقیقا چیست و چگونه ساخته می شود. بنده فکر می کنم خداوند آخرین ظهور خود را در آخرالزمان به صورت تکنیک رقم زد هرچند چون به دست بشری افتاد که اهمیت تکنیک را فهمیدند ولی منکر وجود مطلق بودند، لذا گرفتار گشتل شدند و هرچند به تعبیر هایدگر این گشتل نیز تقدیر تاریخی بود و گریزی از آن نبوده ولی گشتل یعنی می توانست این ظهور وجود جور دیگری هم باشد و الزامی نیست که تا ابد تکنیک اینگونه واقع گردد، لذا آخرین ظهور وجود تبدیل به تمدن جهانی گردید تمدنی که قرار است حجت آخر خدا جهانی رقم زند و ظاهراً این قیام امام زمان بدون ظهور وجود به صورت تکنیک قابل رقم خوردن نبوده چون همه بشر باید در وسعت زمین همدیگر را می یافتند و این جز به تمدن جهانی امکان نداشته و این تمدن هم در جهانی شدن بدون تکنیک ممکن نبوده، و تکنیک هم بدون فیزیک ممکن نبوده، پس فیزیک نقش اساسی در جهانی شدن تمدن دارد. ما بدون فیزیک چگونه با صدرای عزیزتر از جان روحی فداه می توانیم تمدن بسازیم؟ سعی امروز بنده در بیان این مطلب بود کمکم کنید لطفاً، چون مدتهاست هرچه سعی می کنم تمدن صدرایی را در بیان صدراییان پیدا کنم، ناامیدتر از قبل می شوم، گویی شما در این جلسه و جلسه قبلی که بحث سوبژه را مطرح کردید راهی می خواستید بگویید، ولی من می خواهم ببینم شما قبول دارید که جهان تمدنش بدون فیزیک ساخته نخواهد شد؟ پس قبول کنیم از دل این صدرا آن تمدن که از روی کاغذ بیرون بیاید به راحتی نه به صورت کلی، بیرون نمی آید ولی طبیعتا ما همچنان در گشتلی که کانت و هگل و نیوتن برای ما ساختند باید به سختی ادامه دهیم تا دست تقدیر منجی ای برای ما ارسال کند و ما را از زندان گشتل رها کند. در مورد موضوعی که فرمودید که جریان قلدری اجازه نداد صدرا نمایش پیدا کند و یا سرخپوستان آمریکا را قلع و قمع کرد درسته ولی با زور نمی توان جلوی تفکر را گرفت و ملاصدرا هرچند دویست سال بایکوت بود ولی بالاخره آقا محمد بیدآبادی و ملاعلی نوری از این بایکوت خارجش کردند، تفکر و نور را نمی توان برای همیشه مخفی کرد بالاخره طلوع می کند، مشکل اینجاست که ظاهراً ملاصدرای ما مانند کانت فیزیک ندارد که تمدن خود را بتواند بسازد، و تمدن ملاصدرای ما بیشتر ملکوتی است هرچند اصرار بر عمران دنیا دارد ولی به ما مثل کانت نمی گوید چگونه این جهان را بسازیم، حالا یا مسئله برایش حل بوده یا واقعاً خودش هم نمی دانسته و کلی می دانسته بدون عمران دنیا آخرتی هم نیست. جهان صدرا در عین زیبایی و دوست داشتنی بودن دور است و در دسترس نیست کجاست این جهان که مرا از جهانی که کانت بر آن غلبه کرده نجات دهد؟ من این صحبتها را با شما در میان گذاشتم چون می دانم می فهمید من چه می خواهم بگویم و من هیچ علاقه شخصی حتی به اندازه یک دانه جو در قلبم به کانت ندارم ولی تمام قلبم پر از ملاصدراست چنان که دوست دارم در او ذوب گردم ولی این سوال مدتهاست من را مشغول کرده و در بحث امروز و هفته گذشته شما برایمان تشدید شد و چون بیانش در جمع سخت و باعث سوء تفاهم هست نمی خواستم بیان کنم و وقت جلسه را بگیرم ولی شما بگویید اگر فیزیک نه پس چگونه تمدن را بسازیم در عین اینکه تماما به فیزیک نیوتن انتقاد شدید دارم و معتقدم کوانتوم راهی باز کرد که به ما فهماند جهان نیوتنی نیست. عذرخواهم از اطاله کلام، حلال بفرمایید...

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده این گفتگو را نه‌تنها به فال نیک می‌گیرم، حتی معتقدم توجه به امری است که آینده را برای ما معنا می‌کند. از این جهت اجازه بدهید بحث در حدّ یک گفتگو بدون آن که گمان شود حرف، تمام شد؛ بماند. زیرا در این صورت نه جنابعالی دغدغه آن را دارید که همه سخن خود را نفرموده‌اید و نه بنده نگران آن هستم که حقّ مطلب را نسبت به نکاتی که شما فرموده‌اید، ادا کرده باشم.

در مورد این‌که علم فیزیک مبنای تمدن جدید است، هیچ بحثی نیست ولی حتماً در جریان سخنان هایدگر در مقاله «پرسش از تکنولوژی» هستید که چه اندازه نسبت به علم فیزیک به عنوان یکی از علوم دقیقه، گله‌مند است مبنی بر آن‌که نگاه فیزیکی به عالَم، جهان را جهان ریاضی می‌داند و بنا دارد آنچه را که می‌خواهد از جهان بیرون بکشد. که بنده مثال چاه عمیق را در مقایسه با قنات زدم. زیرا ما در قنات، نسبت‌مان را با طبیعت حفظ می‌کنیم و در ساختن جهانی که امکان زندگی در آن هست، تلاش می‌کنیم و عملاً در این‌جا با روحیه بشر جدید، تمدن دیگری به ظهور خواهد آمد. تمدنی که شیخ‌بهائی‌ها بنای ساختن آن را داشتند. مشکل، همان‌طور که عرض شد تهاجمی بود که از طریق‌های مختلف به ما شد و انقلاب اسلامی با به‌خودآمدنی که بیرون از جهان بشر جدید نیست، بنا دارد تمدنی را مدّ نظر آورد که از ظرائف روحی بشر جدید و عالم وجود در آن غفلت نشود. با توجه به بشری که در تمامیت ابعاد خود حتی سیر «من الحق فی الحق الی الخلق» را با اُنس با طبیعت به عنوان آینه خدا در خود تجربه می‌کند. این‌جا است که تصور بنده آن می‌باشد که جناب صدرا در همان فضای تاریخی که جناب شیخ بهائی بنا دارد جهان خود را بسازد، حاضر می‌شود و به صنعت و هنر نظر می‌کند تا جهانی بسازد که در عین آن‌که یک تمدن به حساب می‌آید، اولاً: از هستی انسان در نسبت با هستی مطلق غفلت نشود، که همه مشکل جهان مدرن است و پدیدآمدن نیهیلیسم. و ثانیاً: انسان را در حضور در جهان، گرفتار توهّمات رومانتیک نکند. و گمان بنده آن است که هایدگر بزرگ، به عنوان اندیشمند منتظر و آماده‌گر، به دنبال چنین جهانی و چنین انسانی و چنین حضوری بود.

البته نکته بسیار خوب شما در رابطه با ابژه‌کردن آنچه در عین حال سوبژه است، جای گفتگو دارد. گویا بتوانیم در عین ابژه‌کردن جهان در راستای سوبژه خودمان، نسبتی با هستی برقرار کنیم که در آن صورت سوبژه ما صورتی از حقیقت باشد در افقی که هستی گشوده نسبت به هستی انسان به ظهور می‌آورد. البته بحث، همچنان ادامه دارد و باید امیدوارِ حضورِ والاتری در نسبت با چنین گفتگوهایی باشیم. موفق باشید       

33504

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: آیا درست است که بگوییم که نفس عین شنیدن و دیدن است اما دیدن و شنیدن عین نفس نیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! زیرا وجهی از عین حقیقت، عین آن حقیقت نیست. موفق باشید

33305

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و درود بر شما استاد گرامی: آیا برای کتب استاد مطهری رحمه الله علیه سیر مطالعاتی پیشنهادی دارید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم برای مطالعه آثار عمومی ایشان دیگر نیاز به سیر مطالعاتی نباشد، مگر مباحث فلسفی ایشان که استاد مربوطه خودشان تقدم و تأخّر آن را مشخص می‌کنند. موفق باشید

33152

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: رهبری در دیدار اخیر با پوتین فرمودند در قضیه اوکراین چنانچه شما ابتکار عمل را به دست نمی‌گرفتید، طرف مقابل با ابتکار خود، موجب وقوع جنگ می‌شد. این جمله را حقیر نتوانستم هضم کنم و تا حدودی جا خوردم و نسبت به رهبری دچار تردید شدم. سابق شخصی گفته بود ایران مستعمره روسیه است ولی باور نداشتم اگر غرب حمله می کرد که متجاوز آنها بودند ولی الان پوتین متجاوز است به فرض برای قصاص قبل از جنایت پوتین صلاح دیده حمله کند تجزیه آن کشور چه معنایی دارد؟ خطر را مرتفع کند ولی تمامیت ارضی کشور اوکراین که از حقوق آن ملت است را به چه حقی نقض نمود؟ جدایی کریمه نیز مگر محل اشکال نیست؟ حضرتعالی نیز سابق فرمودید با این‌همه ترس از اسلحه‌ها بیشتر کارآمد است تا به‌کاربردنِ آن‌ها، و از این جهت ظاهراً نیاز به جنگ نبود.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قضیه، بسیار عمیق‌تر از این حرف‌ها می‌باشد و عظمت سخنان مقام معظم رهبری را وقتی خواهیم فهمید که در جریان عمیق خطرات اوکراین و فاشیست‌ها نازی آن جریان باشیم. شمّه‌ای از آن را یکشنبه شب در شبکه افق کارشناسان خبره بر ملا کردند. اگر فرصت کردید به کانال آقای دکتر مرتضی محیط در تلگرام سر بزنید بد نیست. در ضمن مصاحبه آقای علیزاده با آقای محیط را که کانال مطالب ویژه گذاشته است برای شروع کمک می‌کند. https://eitaa.com/matalebevijeh/9840  موفق باشید

32864

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

ضمن سلام و عرض ادب و احترام. رابطه قوه‌هایی از جمله عقلیه، قضبیه، شهویه و یا وهمیه با روح انسان (من انسان) چگونه است و به چه شکل است؟ آیا اینها جزیی از من هستند یا نه؟ ارتباطشان گونه ی دیگری دارد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عموماً نفس انسان در مراحل مختلف دارای چنین قوایی می باشد که به صورتهای متفاوت ظهور می‌کنند. عرایضی در این رابطه در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» شده است. کتاب رروی سایت هست. موفق باشید

32509

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

استاد گرامی سلام: امروز در مسیر دیدم که تعداد زیادی از تابلوهای خیابان ها با زدن ترقه تخریب شده. همچنین در اخبار گاها شنیده می شود نوجوانی حساب مردم را از طریق هک کردن حساب ها خالی کرده است و مواردی دیگر که در جوانان و نوجوانان به اصطلاح آینده ساز کشور مشاهده می شود. سؤالم اینست بعد از ۴۳ سال از وقوع انقلاب و قرار گرفتن در زمان بلوغ انقلاب ( با توجه به عدد ۴۰) و پوچ شدن فعالیت های فرهنگی در این ۴۳ سال، اکنون با این حد از توحش که نمونه آن را عرض کردم و ذهن هایی که حرام و حلال نمی شناسند و کوچکترین ارزشی برای بیت المال قائل نیستند حضرتعالی چگونه به آینده انقلاب امیدوارید؟ التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر جز این است که همه این مشکلات به جهت دوری از آرمان‌های انقلاب و غرب‌زدگی پیش می‌اید؟ آیا بهترین راه همین نیست که همچنان با تأکید بر آرمان‌های انقلاب و جبران کوتاهی‌ها و ضعف‌ها، از این نوع مشکلات عبور کنیم؟ و به راهی بیندیشیم که شهدای عزیز همچون حاج قاسم‌ها مقابل ما قرار دادند و فرمودند جمهوری اسلامی حرم است. موفق باشید

نمایش چاپی