باسمه تعالی: سلام علیکم:پاسخ به جیمیل تان ارسال شد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف خوبی است. آری! وقتی انسان خدا را ماورای حجابها، نزدیک دید همه حوائج را از او میطلبد و به جهت امیدواری به او، آن حوائج برآورده میشود زیرا جز به خدا به امری دیگر اعتماد نکرده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین حساسیتی که نسبت به حضور تاریخی خود دارید، کارساز است. زیرا درک حضور تاریخی، امری است حضوری و آرامآرام، خود را به ظهور میآورد. عمده گوشسپردن به ندایی است که در این تاریخ به سوی قلبها روان است و تقوای لازم، زمینهی به تفصیلدرآوردن آن میباشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمیدانم. هرچه هست در برخورد با این توصیهها باید قصّهی ما قصّهی «تو پای به راه در نِه و هیچ مپرس» باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کار خوبی است. زیرا در افق شخصیت آن عزیزان، خود را ادامه میدهید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم:میتوانید به قسمت دانلودها مراجعه نموده وسوال وجواب ها را که بصورت 5000 تایی آماده دانلود میباشند دانلود نموده و از آنها استفاده نمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی متوجهی تجرد نفس و بیزمان و بیمکانی آن باشیم، دیگر نمیتوانیم پدیدهی مادی مثل مغز را به عنوان نفس ناطقهی انسان قلمداد کنیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! ولی متوجه باشید مستحبات، واجبات را پشتیبانی میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بر فرض اگر کارتان را رها کنید، چه اطمینانی دارید کسی که میگوید انقلاب اشتباه است، زندگی با شما را ادامه دهد؟ کار، اصل نیست، ولی در این موارد سعی کنید همسرتان را درمان کنید، نه اینکه کار را ترک کنید. موفق باشید
چرا هرچه بیشتر با سیر مطالعاتی شما جلو می آیم پوچی و فسردگی و خشکی و خستگی ام بیشتر شده، از مومنین و اهل ایمان بیشتر دور میشوم، روز و شبم را مثنوی پر کرده اما خواندن قرآن برایم سختتر میشود، احادیث برایم نامانوس و سطحی است، احکام ظاهری شرع هر روز پوچ تر از قبل برای این زمانه شده... خسته ام. شوق و حال خوب و سلامتی روزهای اولم در کدام جلسه و کدام سطر از کتب و صحبت هایتان گم شد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال همانطور که در جواب سؤال شماره 38368 عرض شد باید همواره نسبت به حقیقت ایمان، خود را بازخوانی کنیم. راه حقیقی ما آن است که با قرآن و روایات و بخصوص در این زمان از طریق تفسیر «المیزان» خود را بیابیم. و اگر عرایض بنده این انس را ایجاد کرده باشد، ارزش خود را دارد و البته و صد البته عنایت داشته باشید که زمانه، زمانه تقدیر نیهیلیسم است و هنر ما تسلیمشدن نیست، عبورکردن است. موفق باشید
سلام استاد گرامی: بنده میخواستم یکی از باورهایم را خدمت شما عرضه کنم و صحت و سقم این عقیده را از زبان شما بشنوم، در مورد اینکه آیا فقط شیعیان به بهشت میروند؟ باور بنده این است که پاسخ این سوال هم بله است هم خیر. بله هست_چون که اهل بیت علیهم السلام تنهاانسانهای کامل روی زمین هستند پس طبیعی است که پیروان راستین آن حضرات به واسطه پیروی از آنان بهشتی باشند و اما پاسخ خیر است به این دلیل که شاید انسان هایی باشند که در زندگی خود هیچگاه فرصت آشنایی با روش ایشان را نداشتند ولی در زندگی از روی فطرت انسانی خود زندگی عاقلانه ای داشتهاند که بهشتی نشدن آنها با عدالت الهی سازگار نباشد. به نظر حقیر در جهان آخرت اعمال انسانهای غیر شیعه را با اعمال اهل بیت به عنوان انسان کامل مورد سنجش قرار میدهند و به هر میزان که به لحاظ نیت و عملکرد با این حضرات علیهم السلام تطابق داشته باشد اعمالشان پذیرفته میشود پس با این توضیح بیراه نیست اگر بگوییم فقط شیعه به بهشت میرود برخی که شیعه رسمی هستند و دسته ای هم شیعه بودنشان ثابت میشود اما غیر رسمی. ممنون میشوم در این خصوص ارشاد بفرمایید و صحت و سقم این عقیده را معلوم فرمایید. با تشکر از جنابعالی
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است حتی تا آنجایی که خداوند در مورد اهل کتاب میفرماید: «لَيْسُوا سَواءً مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ أُمَّةٌ قائِمَةٌ يَتْلُونَ آياتِ اللَّهِ آناءَ اللَّيْلِ وَ هُمْ يَسْجُدُونَ (آلعمران/113) آنها همه يكسان نيستند؛ از اهل كتاب، جمعيّتى هستند كه (به حق و ايمان) قيام مى كنند؛ و پيوسته در اوقات شب، آيات خدا را مى خوانند؛ در حالى كه سجده مى نمايند. موفق باشید
بسم الله الرحمن الرحیم. محضر استاد طاهر زاده سلام علیکم و رحمة الله ببخشید، یکی از دوستان بنده در یزد میگوید دو سه سال پیش برای پیدا کردن یک شی با ارزش گمشده، برخلاف میل باطنی و اطلاع از خطرات احتمالی، به یک دعا نویس مراجعه کرده. و از عواقب آن مراجعه این بوده که طی این سه سال با اجنه درگیر شده. و علیرغم مراجعه به برخی اساتید و روحانیون برای درمان، این مشکل ریشه کن نشده، البته که کمتر شده. حالا بسیار پشیمان است و میگوید خیلی سخت است و اذیت میشود. ۱. توصیه و راهنمایی حضرتعالی درباره ایشان چیست؟ ۲. ما و سایرین برای پیشگیری چه کنیم که در مسیر معنویت درگیر آزارهایی از جمله تمثل و تجسم شیاطین نشویم؟ و لطفا ایشان و ما را از دعای خیرتان در این زمینه و همه زمینه ها محروم نسازید. قبلا از عنایات حضرتعالی بسیار متشکرم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: با آرزوی توفیق برای همه عزیزان. در این موارد پیشنهاد میشود کتابهای «ادب خیال و عقل و قلب» و «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» مطالعه شود. موفق باشید
کدوم آینده کدوم امیدواری؟ مملکت داره به قهقرا میره همین چند وقت پیش گشت ارشاد باعث آبرو ریزی شده بود دوباره یه داستان دیگه. کی به اینا همچین حقی میده؟ آخه الان میدونم میخواهید بگید ذیل شخصیت حضرت امام و افق روشن و از این صحبتای تکراری ولی چطور این جنایت ها رو نمیبینید؟ دختر ۲۲ ساله به خاطر بد حجابی باید ضربه مغزی بشه؟ آبرویی مونده برای اسلام با کارای اینا دیگه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! وقتی حرکتی بزرگ در راستای احیای انسانیت شروع شود معلوم است که باید نسبت به چنین ضعفهایی حساس بود. ولی آیا جز این است که باید به راهی فکر کنیم که امام شهدا و شهدای عزیز و رهبر حکیم انقلاب اسلامی مقابل این ملت گذاردهاند؟ وگرنه حتماً میدانید صدها برابر این نوع خطاها در جهان مدرن انجام میشود بدون آنکه حساسیتی جدّی در رفع آن پیش آید. پیشنهاد میشود به گفتگویی که بین آقای علیزاده و بعضی از خواهران و برادران پیش آمده و کانال مطالب ویژه آن را در معرض دید کاربران قرار داده؛ رجوع شود. موفق باشیدhttps://eitaa.com/matalebevijeh/11543
با سلام خدمت استاد محترم: با عرض معذرت، به این دلیل که وقت شما رو میگیرم، در پاسخ پرسش قبل فرمودید که، سوال ها رو نگاه کردید و درست بوده، حضرت امام خراباتی بودند و آیت الله ملکی تبریزی مناجاتی، ولی در چند سوال دیگه مثل سوال ۲۷۲۸۳، فرمودید که امام مناجاتی بودند و آیت الله ملکی تبریزی خراباتی... و در توضیحاتی در سوال دیگر می فرمایید که، «مناجاتی یعنی با معارف الهی پیش می روند.... و خراباتی احساس قلبی و جذبه ها علاقه دارد ...» البته علت اینکه این سوال واسه من پیش اومد این بود که در درس سر الصلاه ما می رسیم به صفحه ای که توضیح می دهد «اهل معرفت بر اساس هیبت و تعظیم خدا را عبادت می کنند و اهل جذبه بر اساس شوق، واسم سوال شد که چه تفاوتی بین اهل معرفت و اهل جذبه وجود دارد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد «خرابات و خراباتی» خوب است به نکاتی که جناب شیخ شبستری در این مورد مطرح میکنند، رجوع فرمایید که میفرماید:
خراباتى شدن از خود رهاييست خودى كفر است اگر خود پارساييست
نشانى داده اندت از خرابات كه «التوحيد اسقاط الاضافات»
خرابات از جهان بى مثاليست مقام عاشقان لااباليست
خراباتى خراب اندر خراب است كه در صحراى او عالم سراب است
شراب بيخودي در سر گرفته به ترک جمله خير و شر گرفته
شرابي خورده هر يک بي لب و کام فراغت يافته از ننگ و از نام
حديث و ماجراي شطح و طامات خيال خلوت و نور کرامات
به بوي درديي از دست داده ز ذوق نيستي مست اوفتاده
عصا و رکوه و تسبيح و مسواک گرو کرده به دردي جمله را پاک
آری! «عصا و رکوه و تسبيح و مسواک» که به نوعی نشانه متوقفشدن در ظاهر دین است را، در کنار خود دارد، برعکسِ مناجاتی که از طریق رعایت کامل همین ظواهر، سیر خود را ادامه میدهند. و البته خراباتی نیز به ظاهر مقیّد است ولی نوعی خود را نشان میدهد که مانند سلوک مناجاتی نیست. موفق باشید
با سلام: به نظرم عرفان یک چیزی کم دارد. به نظرم در عرفان باید درد فراق باشد در حالیکه حرف از وصال است. باید عرفان، لا عرفان شود. چرا؟ چون ما با حقیقت دست نیافتنی روبروییم. به نظرم ما با توجه به الله از ذات غافلیم و ذات در نزد عارف گویا نیستی است. عارف به جای همدمی با ذات می آید و همدم اسم می شود. چرا عارف در فراق ذات نسوزد. آن فراق است که لذت دارد. هر آنچه که ذات به عنوان اسم از خودش ضهور می دهد برای آن است که توجه به ذات کنیم و در سرزمین حیرت ابدی بسوزیم. نظر شما درباره متن فوق چیست؟ آیا با وحدت وجود میسازد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرفان حقیقی متذکر میشود که انسان همواره در راه است. به لطف الهی پس از مطالعه کتاب «فصوص الحکم» همراه با شرح لازم و ورود به کتاب شریف «منازل السائرین» در آخرین منازل است که سالک در عطش توحید، خود را مییابد که البته بحث آن بسیار مفصل است. موفق باشید
سلام و درود بر شما استاد گرامی: آیا برای کتب استاد مطهری رحمه الله علیه سیر مطالعاتی پیشنهادی دارید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم برای مطالعه آثار عمومی ایشان دیگر نیاز به سیر مطالعاتی نباشد، مگر مباحث فلسفی ایشان که استاد مربوطه خودشان تقدم و تأخّر آن را مشخص میکنند. موفق باشید
به نام خدا با سلام: در ادامه ی سوال ۳۲۹۲۴ بله استاد عزیز کتاب سحر و جادو جن، مطالعه شد و کمک بزرگی به بنده بود. وقتی از سحر قوی استفاده بشه که متوجه شرور بودن موکل هم میشویم هم اثری ندارد؟ بنده در جریان این سحر که از عید تا به حال برام بود در زندگی ام چیزهای عجیبی دیدم که به لطف خدا تا حدودی الان میتونم موارد توهمی را تشخیص بدهم ولی قدرتهای عجیبی هم مشاهده کردم، سوال بنده این هست که باز هم که متوجه شرور بودن موکل میشویم هم اثر زیادی ندارند درست است؟ و توکل کار سازترین است؟ و باز هم که شرورترین هست قدرتی ندارد برای اثر روی بدن؟ استاد بنده در این جریانات خیلی نگران فرزند نه ساله ام هستم که اثر بدی بر روی ایشون بگذاره؟ استاد نباید دنبال شناخت فردی که این کار رو کرده باشیم و با آن فرد قطع رابطه کرد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال انسان با توکل و عزمِ توحیدی نهتنها از این نوع مسائل عبور میکند، بلکه متوجه قدرت الهی در مقابل این فتنهها میگردد و مییابد که «إنّ کید الشیطانِ کانَ ضعیفاً». موفق باشید
سلام بر استاد بزرگوار: بنده از شاگردان شما در تربیت معلم بودم، بعد از بیست سال معلمی در درس حرفه و فن، امسال شرایطی پیش آمد که معاونت مدرسه ای به من داده شد، بنده با این فکر این پیشنهاد را قبول کردم که احتمالا بتوانم به امید خدا دانش آموزانی را شناسایی کنم و مباحث خداشناسی و معاد و... را با آنها کار کنم، برای این کار هم خیلی از خدا خواستم که اگر به صلاحم هست معاونت برایم درست شود، الان ۲ ماهه که درست شده ولی چون مدرسه ی ما از مدارس حاشیه شهر میباشد و مشکلات زیادی دارد و دانش آموزان هم مشکلات انضباطی زیادی دارند، فعلا متاسفانه طبق برنامه ام نتوانستم کار کنم البته بعد از عید من به این مدرسه رفته ام، آیا الان به نظر شما ادامه دهم یا فکرم اشتباه بوده، من قبلا معلم حرفه و فن بوده ام الان گفتم شاید بتوانم از این فرصت استفاده کنم، از کتاب ها و جزوه های شما هم در این سالها برای خودم استفاده کرده ام، و در کلاس های تدریسم اگر وقت بوده در هدایت دانش آموزان استفاده کرده ام، لطفا راهنماییم کنید. ان شا ء الله موفق و سلامت باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عجله نکنید. إنشاءالله خیر در همین است که پیش آمده است. با دلسوزی و محبّت با همین دانشآموزان با همه ضعفهایی که دارند، مدارا کنید. همین نحوه برخورد شما برای خودتان نوعی سلوک و برای دانشآموزان راهی است جهت هدایت. موفق باشید
سلام استاد خسته نباشيد: مبحث «رهنمودهاي سلوكي و اخلاقي» ديگر ادامه ندارد؟ احاديث بسيار سرنوشت ساز بود، اميدوار بوديم بحث ادامه پيدا كند. خواهشمندم در صورت امكان جلسات را ادامه دهيد. با تشكر
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال این هجرانها خودْ قصهای دارد تا متوجه باشیم بس راهها در میان است که باید پیموده شود. پیشنهاد بنده آن است که سری به سایت «لُبّ المیزان» بزنید و مباحث «معرفت نفس» و در سورهها سری به تفسیری که از سوره آل عمران شده است، بزنید. إنشاءالله خیری در آن هست. موفق باشید
سلام: وقت بخیر، عیدتون مبارک. استاد بهتره کتاب قیدار رو بخونید، اگه خوندید، دوباره مطالعه اش کنید خدا آگاهِ خواست خداست که به یاد شما افتادم در حالیکه چند سالی ست نه کتابهایتان را خوانده ام نه دیگر صوتی شنیده ام. حتما راهگشای شما بوده کار خدا با کارهای ما توفیر دارد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: والأمر الیکم ان شاء الله در روحیه جوانمردی که نیاز امروز ما می باشد. بیش از بیش موفق باشید. موفق باشید
با سلام و تشکر: ۱. سوالم درباره شفای امراض سخت است. به نظر می رسد اگر کسی مبتلا شد، چاره فعلا فقط در مرگ است، اصلا شفایی نیست. آنچه علم مادی دارد که فعلا به جایی نمی رسد از یک طرف، از سوی دیگر آنچه در دین هم آمده که فلان سوره و فلان ختم هم مگر برای چند نفر جواب داده است؟ تعداد کسانی که از این خوان بهره مند شده اند بسیار کمتر از کسانی است که بهره نبرده اند. پس یا علم پیشرفت کند یا کار زیادی از دین برنمی آید؟ طرف برای درمان به فلان مرتاض هندی و فلان مقدار پول مراجعه کرده و مرض محکوم به مرگ را، شفا گرفته. افراد برای شفا واقعا دنبال این علوم بروند؟ ۲. در دوره آخر الزمان که فقر و بیماری و ظلم نیست، مردم به چه آزمایش می شوند؟ بساط آزمایش برچیده می شود؟ یا مسابقه در کسب معارف است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه هست همه این دستورات و درمانها، زمینه است تا نفس ناطقه انسان توان تدبیر بدن را به دست آورد و به همین جهت هیچکدام از این موارد مطلق نیست و آیا نفس ناطقه اگر از عضوی منصرف شود و یا نتواند آن را تدبیر کند، مگر این نوع درمانها میتوانند کاری بکنند؟ دعا یکی از وسایلی است که زمینه تدبیر نفس ناطقه را فراهم می کند. اگر نفس ناطقه آمادگی تدبیر لازم را در مورد آن عضو در اراده خود داشته باشد. موفق باشید
با سلام استاد عزیز: به نظر شما طبق مباحث عقل تکنیکی، با توجه به وحدت وجود و اینکه اگر خدواند اراده ای کند، در تمام اشیا آن اراده متبلور شده و در انسان یک حالت تمایل ایجاد می شود، حال امروز که خداوند انقلاب اسلامی را اراده کرده است، باید با تفکر برخواسته از انقلاب اسلامی با طبیعت برخورد کنیم و اینگونه با نگاه پدیدارشناسانه با اشیا و پدیده ها برخورد می شود. این نوع نگاه و ارتباط با طبیعت میتواند جای خیلی از قوانین خودساخته بشر غربی و حاکم بر اجتماع و ارتباطات بین افراد را بگیرد، بطور مثال یک شخص با زمینه و بنیادهای فکری قرآنی و اسلامی امروز بهتر از طبیعت جواب میگیرد و برای کشف اینکه ببینیم هر پدیده چه می گوید و جایگاه آن در امتداد جهانی بین دو جهان چیست، باید شخصی که در جهانی بین دو جهان مستقر است، جایگاه آن را در راستای آن جهان تعیین کند و حق را در آن کشف کند و اگر جهانی بین دو جهان را روح زمانه آینده بدانیم که آن روح زمانه حاصل اشتراک افق های انسانهایی است که هر کدام جهانی بین دو جهان هستند، که مقدار اطلاعی که ما از آن می توانیم الان داشته باشیم، به اندازه ظرفیت پذیرش آن روح است. ۲. شاید در نگاه اول بگوییم که جهانی بین دو جهان همان جهانی است که باید با اراده حضور تاریخی صحیح در دوران دکارت و ملاصدرا بدون گرفتار شدن به بدفهمی های گشتل ساخته می شد، اما گویا استاد این روح برای پخته تر شدن و برای اینکه با مقوله انتخاب سرمایه جا انسان شود، طبق این که انقلاب ادامه مدرنیته است گویا باید این روح در آن زمان گرفتار بدفهمی میشد وانسانهای بعدی با تعیین نسبت خود با نتایج تلخ و دور از معنویت حاصل از بدفهمی های گشتلی وانتخاب های خود ظرفیت پذیرش تجلی روح جهانی بین دو جهان را ایجاد کنند. ۳. عرض آخرم در مورد دوره های مختلف تاریخ قبل از منجی ها و فرستادن رسولان و انبیا است، که به نظر شما آیا میتوانیم بگوییم که اگر گشتل را نوعی بدفهمی و خروج از تعادل بگیریم، در این دوره ها هم نوعی گشتل بوده که باید انسانهای منتظر در دوره انتظار نسبت های خود را با آن گشتل ها تعیین کنند و این انتظار واقعی است که این کار ظرفیتی را برای شخص ایجاد می کند که در زمان آمدن رسول، جزو نجات یافتگان باشد، و شاید بتوانیم اینطور بگوییم که در دوران انتظار ما باید نسبت مان را با گشتل ها ونتایج آن تعیین کنیم و شاید زمان ظهور خود نوعی قیامت و ظهور نتایج این تعیین نسبتهاست و نتایج اینکه من چه چیزهایی را نمی خواهم و طبق آن نور رفع کننده ظهور می کند. ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بالاخره کار باید به اینجاها بکشد. ۲. حرف خوبی است. باید بر آن تأمّل کرد و هرچه جلوتر بروید موضوع بیشتر روشن میشود. ۳. به نظر بنده همینطور است. باید همچنان این فکر را ادامه داد زیرا امری نیست که تمام شود. آری! «بینهایت حضرت است این بارگاه / صدر را بگذار، صدرِ توستْ راه». موفق باشید
سلام استاد خسته نباشید و خدا قوت: استاد معنای عبد چیست؟ چرا باید ما انسان ها عبد باشیم؟ و اگر قرار است عبد باشیم، چرا باید عبد خدا باشیم؟ و اگر قرار است عبد خدا باشیم چه کار کنیم؟ میشه کتابهایی از خودتان و دیگران معرفی کنید تا مطالعه کنیم و با عقل و قلب بپذیریم که باید عبد باشیم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در این رابطه در دومین جلسه شرح سوره حمد شده است. خوب است به سایت رجوع فرمایید. https://lobolmizan.ir/sound/908#sound-row-3932. موفق باشید
در تفسیر سوره جاثیه اشاره کردید که این روزمرگی هاست که اجازه نمیدهد انسان با وجه ملکوتی عالم ارتباط برقرار کند؛ آیا امکان دارد بیشتر راجع به این مسئله توضیح دهید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: این موضوعات را با دنبالکردن همان مباحث میتوانید برای خود ملکه کنید. سعی بفرمایید همان مباحث را دنبال کنید و اینطور نیست که با تعریف چنین موضوعاتی مطلب تمامشده تلقی گردد. موفق باشید
سلام وقت بخیر استاد: شخصی از زمان گذشته و آینده و از کثرات دنیا فارغ شود و در زمان حال نفس ناطقه خود را هر روز مستمر چندین ساعت توجه اشخاصی زنده مثل امام زمان روحی فداه و یا شخصی اصلا ندیده و از دنیا رفته مثل صحابی پیامبر و فرشتگان مجرد توجه کند و فرد در عالم خیال مونده باشد و وارد عالم عقل نشود تجرد عقلی نداشته باشد می شود اتحاد نفس و روحی و ارتباط بین اشخاص زنده و فوت شده داشته باشد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: نباید مطمئن بود زیرا به ما فرمودهاند: «كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ رَهِينَةٌ» پس باید فکر خودمان در ایجاد شخصیت خود با رعایت دستورات شرع و معارف الهیه در میان آید. موفق باشید
