بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
27207

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز: لطفاً در پاسخ سوال ۲۷۱۷۷ بفرمایید که آیا این متن و تفسیر اشکال هم دارد یا نه اصلاً آیا از آیات مذکور این برداشت ها صحیح است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ما نمی‌توانیم به این راحتی‌ها چنین تطبیق‌هایی را بر قرآن تحمیل کنیم، به همین جهت عرض شد عظمت قرآن در جای دیگر است. موفق باشید

26788

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: در کتاب ده نکته فرمودید طبق نظر زیست شناسان بدن انسان چند وقت یکبار دیگه بدن قبلی نیست. همون زیست شناسان میگن مغز تا آخر عمر حتی بعد از مردن هم تا یه مدت تغییر نمیکنه. این شبهه میاد ذهن ما که: خب شاید من همون مغز باشه! این شبهه رو چجوری حل کنیم؟ ممنون استاد
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی متوجه‌ی تجرد نفس و بی‌زمان و بی‌مکانی آن باشیم، دیگر نمی‌توانیم پدیده‌ی مادی مثل مغز را به عنوان نفس ناطقه‌ی انسان قلمداد کنیم. موفق باشید

26516

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض ادب: بزرگوار من به عنوان یه جوان دانشجو واقعا یه سوالی شدید ذهنم رو درگیر کرده. اینکه در این برهه از زمان و تاریخ و زمانه امروزه دقیقا تکلیف من چیه که عمرم رو و زندگیم رو در اون راه وقف کنم؟ اولویت برای من فرهنگه، اقتصاده، چیه بالاخره؟ من اهل مطالعه هستم ولی تا الان نتونستم یه جواب قانع کننده پیدا کنم. احساس می کنم به یک استادی که نفس الهی داشته باشه نیاز دارم. اگر لطف کنید بنده رو راهنمایی کنید ممون میشم. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید آنچه فعلاً برایتان مقدور است را انجام دهید و خود را آماده کنید تا نسبت به آنچه در آینده برایتان پیش می‌آید، آمادگی لازم را داشته باشید. در تقویت صدق و تواضع نیز تلاش کنید. موفق باشید

25648

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی سلام علیکم: استاد یک سوال اساسی در جامعه پس از گذشت چهل سال از پیروزی انقلاب گذشته و در ورود به دهه پنجم انقلاب، این مسئله وجود دارد که اساساً انقلاب اسلامی چه میزان در تحقق اهدافش موفق بوده و به تعبیر ویگر راندمان انقلاب ما و جمهوری اسلامی در این چهل ساله چه بوده است؟ آیا حقیقتاً کارنامه انقلاب قابل دفاع و پشتیبانی است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انقلاب اسلامی، بانک بلند توحید در این زمانه است. این انسان‌ها هستند که باید ببینند چه اندازه در رجوع به آن دعوت موفق بوده‌اند. البته رویهمرفته انسان‌ها نسبت به صدای توحید زمانه‌ی خود بی‌تفاوت نبودند. موفق باشید

34496

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد: برخی اوقات شما در رابطه با سوالات اکثرا خواهران و احیانا برادران در زمینه ازدواج بسیار منفعل هستید آیا برای شما این وضعیت حق و حقوق زنان نگران کننده نیست؟ در سنت اسلامی ما مرد جایگاه و زن هم مقامی داشت. امروز با لطائفی همه دور زده می شود مثلا حق طلاق و... این طور همه چیز را برای زنان خواستن اگر منجر به وضع بهتر خانواده می شد باز وجهی داشت امروز زنان تمام حقوق یک زن مدرن را دارند از حق کار و تحصیل (بدون کار در زمان تحصیل به جهت حمایت پدر) و هم تمام شان زن اسلامی را این امور باعث ضعیف شدن خانواده شده، مردان پا به ازدواج نمی دهند و زنان جواب نمی دهند. البته این وضع نگران کننده است چراکه این نامتعادل بودن خیلی ادامه دار نخواهد بود تا چندی پیش پسران بیشتر به دنبال دختران شاغل بودند الان کم و بیش مواردی می بینم مردان شرط ضمن عقد کرده اند بر حتمی بودن کار زن و تقسیم خرج خانه. بحث این است شما بسیار منفعلانه در این مسئله وارد می شوید. اینکه زنان هم متکفل خرج خانه شوند نه اینکه به میل خودشان به زودی با این روند جزو وظایف آنان شمرده خواهد شد و چه بسیار از زنان آسیب خواهند دید و می‌دانید زنان به دلایل مختلف توانایی حضور در همه صحنه های کار در کنار مردان را ندارند به دلیل فضای خشن و بدنی خیلی از کارها. برای شما این تغییر زن خانه دار به زن کارگر مهم نیست؟ اینکه زن طبق گفته رهبر انقلاب باید در اجتماع باشد و خانه داری به معنای خانه نشینی نیست را قبول داریم اما این وضع و اینگونه پاسخ های شما که با سست کردن اقتدار مرد به روش های گوناگون او را از یک مرد فداکار برای خانه کنده و الان پسران خودشان را مسول تشکیل خانواده نمی دانند و زنان هم کوچک ترین همراهی با شوهر را نمی توانند بپذیرند. الان بسیاری از زنان هیچ همراهی برای مثلا تغییر شهر برای کار همسر را نمی پذیرند. اینها آیا ریشه در فضایی که حتی در بین مذهبی ها گسترش یافته که شما هم کم و بیش در آن شریک هستید دارد بالاخره ما روایت رسول خدا بر تقسیم کار بیرون و درون خانه را داریم یا نه؟ بالاخره آیه «الرجال قوامون علی النسا» را داریم یا نه؟ اگر اشتباه متوجه شدیم بفرمایید. بالاخره نمی‌شود تمام آنچه مرد با آن اعمال اراده می کند را گرفت و دچار اشکال در هویت او نشویم. از آنجا که در فضای معمولی نه در وضع امروز پسران راحت تر به کسب و کار می توانند بپردازند و امر جنسی خارج خانواده خیلی بیشتر به زنان آسیب می‌زند و پسران با وارد شدن در آن به دلیل سخت بودن ازدواج و استفاده بیشتر و بدون مسولیت برای آنها فراهم شده درست است باز به این رویه ادامه دهیم ؟ به نظر می آید جریان مقابل انقلاب با پیش کشیدن حق زنان برای آسیب به نظام اسلامی ما هم دچار یک رقابت بیخود شده ایم و کور کورانه سعی در پیش گرفتن داریم. چندی پیش به گمانم آقای رائفی پور گفتند (در رابطه با حق زن مبنی بر گرفتن پول برای کار خانه) اینها برای این است مرد احساس پر رویی نکند و هر بار زن را در خانه دید بداند به او دارد لطف می کند. با این منطق می توان گفت هر بار زن از خانه پایش را بیرون گذاشت بداند مرد به او لطف کرده و یا هر روز که مرد با زن دیگری ازدواج نکرد به خانه آمد به او لطف کرده آیا این حرف ها باعث قوت خانه می شود؟ اینکه زنی کنار مرد خود برای خانه زحمت می کشد را اینجور به جان هم بیندازیم درست است؟ نگویید جای آن حرف چیز دیگری است و... در مشاوره های خانواده اثر این گفتمان ها را می توان دید. زنانی که با اندک اختلاف در یک بحث ساده به سرعت بحث کار خانه را پیش می کشند و از طرفی مهریه سنگین و از طرفی حق طلاق زنان و از آن طرف تبلیغ برای اینکه هزینه زن برای خودش است و از طرفی با توجه به فضای سنتی ما که اگر زن کار از دست بدهد زیر خرج شوهر یا پدر می رود البته فعلا و از طرفی حق کار خانه و... باعث شده همه آنچه آورده دین و سنت و مدرنیته باشد در حق زن به او داده شده و دست مرد را خالی کردیم. با این وضع طبیعی است زنان به راحتی به مردان جواب ندهند. طبیعی است به راحتی حتی حاضر نشوند با اندک اختلافی زندگی را تحمل کنند. یک نگاه به سنت ازدواج که رایج شده شده بیاندازید، پسران دهه ۷۰ دهه ۸۰ را برای ازدواج قبول می کنند چرا که با فاصله بیشتر و زیاد پسر فرصت پیشرفت و مال و.... داشته و برای یک دختر با فاصله کمی بیشتر می تواند مورد قبول باشد با این روند هر دهه که می گذرد بر دختران مجرد یک دهه افزوده می شود. الان چند میلیون زن بالای ۳۲ سال وجود دارد که شوهر ندارند!!! چون مردان هم به طرز طبیعی و هم این وضع که ایجاد شده اصلا توانایی ارضای خواسته های آنها را ندارند و دنبال دختران سن پایین تر می روند این ریشه در ضعیف کردن مرد ندارد؟ این ریشه در اینکه بالاخره زنان باید با مرد در زندگی راه بیاید ندارد؟ وقتی برای کار شوهر و محل زندگی و.... که اسلام تلاش کرده مرد که خرجی آور است اولویت و بر اساس اقتضای کار او تنظیم شود زن را محق کردیم و تخلف از آن را نوعی بدبختی آن زن قلمداد کردیم ازدواج سر می گیرد؟؟ بهتر می دانید استاد بالاخره مردان مجرد سن بالا راحت تر با توجه به قدرت مالی و....حتی نیاز جنسی و عاطفی را برطرف کرده و می‌کنند اما برای یک خانم سخت است و نمی تواند در سن بالای ۳۲ سال با هر سال یا دو سال یا حتی کمتر با یک مرد بودن سر کند. تفاوت در خلقت وجود دارد. بالاخره مرد راحت تر با این مشکل کنار می آید مرد نیاز کمتری نسبت به زن در مورد دوست داشته شدن توسط یک نفر را دارد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاحظه فرمایید که شرایط امروزین تاریخی که انسان جدید در آن حاضر است، شرایط تاریخی خاصی است و نمی‌توان تاریخ را به عقب برگرداند. در کتاب «زن؛ آن‌گونه که باید باشد» سعی شده نگاه قرآن و روایات به زن مدّ نظر قرار گیرد ولی باید همان نگاه قرآنی در این زمان و این تاریخ، جواب دهد و باید طوری باشد که زنان ما احساس نکنند خداوند و قرآن به آن‌ها ظلم کرده، چیزی که متأسفانه با برداشت دینیِ بعضی از مذهبی‌ها پیش آمده است. در این رابطه عرایضی تحت عنوان «معنای حضور انسان آخرالزمانی نزد خود و دیگران و در جهان» https://eitaa.com/matalebevijeh/11304  شده است امید است مفید افتد. موفق باشید

34365

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

عرض سلام حضرت پروردگار و خیر و برکاتش بر شما. ان شاءلله در پناه معشوق باشید. ببخشید استاد من وقتی در جبهه ی باطل صفحات مجازی قرار می‌گیرم چنان هجمه ی ذهنی بهم وارد میشه که اصلا عقلم از استدلالی که شیرین و با عشق اون رو در شرایط معمولی بیان می‌کردم به جورایی عاجز میشه و تلاش در سست کردن عقاید در قلبم داره به طوری که به وضوح این رو حس می‌کنم آیا این از کمبود ایمانه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! «دوست دارد یار این آشفتگی». بالاخره اگر متوجه نباشیم جنگ، جنگِ حق و باطل است و در این جنگ آن‌چنان نیست که همیشه همه‌چیز به نفع ما باشد؛ مجبوریم فکر کنیم و باز هم فکر کنیم تا متوجه سنت پیروزی حق بر باطل در دلِ همین طوفان‌ها باشیم. عجله نباید کرد. خداوند از ما شکیبائی و صبر می‌خواهد تا خودش آرام‌آرام گنجی که در خانه ما می‌باشد را طوری به ما بدهد که باید تا مصر سرگردان شویم. این اشاره به شعر مولوی است که شنبه شب در جلسه خوانده شد. موفق باشید

34267
متن پرسش

با سلام و احترام و وقت بخیر: استاد سیر رجوع به قرآن چگونه است؟ آیا اول ادبیات عرب بخونیم؟ اول تفسیرالمیزان بخونیم؟ یا مستقیم به خود قران و ترجمه رجوع کنیم؟ هر طور که باید باشد بنده را راهنمایی بفرمایید. با تشکر. اجرکم عندالله

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بهترین شکل رجوع به قرآن آن است که انسان تا حدّی با ادبیات عرب آشنا باشد و سپس به معارفی مثل «معرفت نفس» و «برهان صدیقین» که مقدمه تفکر و تدبر نسبت به قرآن است بپردازد و آن‌گاه با تفسیری مانند «المیزان» راه انس با قرآن را هموار کند. ۲. حال اگر شرایط ارتباط با ادبیات عرب کارساز نبود، معرفت نفس و برهان صدیقین و سپس حدود ۱۰۰ جلسه به بحث‌هایی که در سوره‌هایی مثل سوره روم و عنکبوت و آل‌عمران و نساء شده است؛ بپردازند و سپس به المیزان رجوع کنند، إن‌شاءالله نتیجه می‌گیرند. موفق باشید

33777

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم. محضر استاد طاهر زاده سلام علیکم و رحمة الله ببخشید، یکی از دوستان بنده در یزد می‌گوید دو سه سال پیش برای پیدا کردن یک شی با ارزش گمشده، برخلاف میل باطنی و اطلاع از خطرات احتمالی، به یک دعا نویس مراجعه کرده. و از عواقب آن مراجعه این بوده که طی این سه سال با اجنه درگیر شده. و علیرغم مراجعه به برخی اساتید و روحانیون برای درمان، این مشکل ریشه کن نشده، البته که کمتر شده. حالا بسیار پشیمان است و می‌گوید خیلی سخت است و اذیت می‌شود. ۱. توصیه و راهنمایی حضرتعالی درباره ایشان چیست؟ ۲. ما و سایرین برای پیشگیری چه کنیم که در مسیر معنویت درگیر آزارهایی از جمله تمثل و تجسم شیاطین نشویم؟ و لطفا ایشان و ما را از دعای خیرتان در این زمینه و همه زمینه ها محروم نسازید. قبلا از عنایات حضرتعالی بسیار متشکرم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با آرزوی توفیق برای همه عزیزان. در این موارد پیشنهاد می‌شود کتاب‌های «ادب خیال و عقل و قلب» و «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» مطالعه شود. موفق باشید

33444

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد محترم: با عرض معذرت، به این دلیل که وقت شما رو می‌گیرم، در پاسخ پرسش قبل فرمودید که، سوال ها رو نگاه کردید و درست بوده، حضرت امام خراباتی بودند و آیت الله ملکی تبریزی مناجاتی، ولی در چند سوال دیگه مثل سوال ۲۷۲۸۳، فرمودید که امام مناجاتی بودند و آیت الله ملکی تبریزی خراباتی... و در توضیحاتی در سوال دیگر می فرمایید که، «مناجاتی یعنی با معارف الهی پیش می روند.... و خراباتی احساس قلبی و جذبه ها علاقه دارد ...» البته علت اینکه این سوال واسه من پیش اومد این بود که در درس سر الصلاه ما می رسیم به صفحه ای که توضیح می دهد «اهل معرفت بر اساس هیبت و تعظیم خدا را عبادت می کنند و اهل جذبه بر اساس شوق، واسم سوال شد که چه تفاوتی بین اهل معرفت و اهل جذبه وجود دارد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد «خرابات و خراباتی» خوب است به نکاتی که جناب شیخ شبستری در این مورد مطرح می‌کنند، رجوع فرمایید که می‌فرماید:

         خراباتى شدن از خود رهاييست             خودى كفر است اگر خود پارساييست‏

         نشانى داده‏ اندت از خرابات             كه «التوحيد اسقاط الاضافات»

         خرابات از جهان بى ‏مثاليست             مقام عاشقان لااباليست‏

         خراباتى خراب اندر خراب است             كه در صحراى او عالم سراب است‏

شراب بيخودي در سر گرفته       به ترک جمله خير و شر گرفته

شرابي خورده هر يک بي لب و کام          فراغت يافته از ننگ و از نام

حديث و ماجراي شطح و طامات            خيال خلوت و نور کرامات

به بوي درديي از دست داده               ز ذوق نيستي مست اوفتاده

عصا و رکوه و تسبيح و مسواک             گرو کرده به دردي جمله را پاک

آری! «عصا و رکوه و تسبيح و مسواک» که به نوعی نشانه متوقف‌شدن در ظاهر دین است را، در کنار خود دارد، برعکسِ مناجاتی که از طریق رعایت کامل همین ظواهر، سیر خود را ادامه می‌دهند. و البته خراباتی نیز به ظاهر مقیّد است ولی نوعی خود را نشان می‌دهد که مانند سلوک مناجاتی نیست. موفق باشید            

33402

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: اتفاقات عجیبی را از اول عمرم تجربه می کنم...

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی متوجه باشیم حضرت ربّ العالمین به صورت‌های گوناگون راه‌های به سوی خود را و اُنس با خود را برای هر کس فراهم کرده است، چرا متوجه راه و راه‌هایی نباشیم که برای ما قرار داده؟ پیشنهاد می‌شود نامه حضرت مولی‌الموحدین علی مرتضی «علیه‌السلام» را به فرزند گرامی‌شان یعنی حضرت امام حسن «علیه‌السلام» مطالعه فرمایید و ببینید اتفاقاً حضرت علی «علیه‌السلام» با جوانانی همچون جنابعالی سخن‌ها دارند. آن نامه با شرح آن تحت عنوان «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» روی سایت هست. موفق باشید

https://lobolmizan.ir/book/294?mark=%D9%81%D8%B1%D8%B2%D9%86%D8%AF%D9%85

33080

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب خدمت استاد بزرگوارمان. وکیل خوب در چشم مردم وکیلی است که در سریع ترین زمان با کم ترین هزینه بهترین نتیجه را برایمان رقم بزند یکی از اسماءالله اسم وکیل است خداوند جل جلاله نه تنها بهترین وکیل بلکه تنها وکیل حقیقی است پس چگونه است که اگر به آدمی ظلمی شده باشد و یا حقی خورده شده باشد و این آدم درمانده و از همه جا بریده، به اسم یا وکیل حضرت احدیت از عمق جان پناهنده شده باشد شاید عمری طول بکشد تا به نتیجه برسد و حق خورده شده اش برگردد و آبرویش برود؟ چرتکه ی الهی در اسم وکیل چگونه است و رمز و راز و سرّ این اسم را برایمان شرح دهید که مدتهاست ذهن این حقیر را به خود درگیر کرده. با آرزوی عاقبت به خیری برای استاد عزیزم شما را به خدا می سپارم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر به او واگذار کردیم و می‌دانیم که او بهترین وکیل است؛ به این باید فکر کرد که «شاید رسیده باشیم» زیرا بنا بر آن شد که او وکالت ما را در امورمان به عهده بگیرد حال «زير دريا خوش‌تر آيد يا زبر / تير او دلکش تر آيد يا سپر» مطمئن باشید او شما را در مشکلات رها نخواهد کرد. موفق باشید

32481

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد خسته نباشيد: مبحث «رهنمودهاي سلوكي و اخلاقي» ديگر ادامه ندارد؟ احاديث بسيار سرنوشت ساز بود، اميدوار بوديم بحث ادامه پيدا كند. خواهشمندم در صورت امكان جلسات را ادامه دهيد. با تشكر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال این هجران‌ها خودْ قصه‌ای دارد تا متوجه باشیم بس راه‌ها در میان است که باید پیموده شود. پیشنهاد بنده آن است که سری به سایت «لُبّ المیزان» بزنید و مباحث «معرفت نفس» و در سوره‌ها سری به تفسیری که از سوره آل عمران شده است، بزنید. إن‌شاءالله خیری در آن هست. موفق باشید

32092

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد خسته نباشید و خدا قوت: استاد معنای عبد چیست؟ چرا باید ما انسان ها عبد باشیم؟ و اگر قرار است عبد باشیم، چرا باید عبد خدا باشیم؟ و اگر قرار است عبد خدا باشیم چه کار کنیم؟ میشه کتابهایی از خودتان و دیگران معرفی کنید تا مطالعه کنیم و با عقل و قلب بپذیریم که باید عبد باشیم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در این رابطه در دومین جلسه شرح سوره حمد شده است. خوب است به سایت رجوع فرمایید. https://lobolmizan.ir/sound/908#sound-row-3932. موفق باشید

31961

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

در تفسیر سوره جاثیه اشاره کردید که این روزمرگی هاست که اجازه نمی‌دهد انسان با وجه ملکوتی عالم ارتباط برقرار کند؛ آیا امکان دارد بیشتر راجع به این مسئله توضیح دهید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این موضوعات را با دنبال‌کردن همان مباحث می‌توانید برای خود ملکه کنید. سعی بفرمایید همان مباحث را دنبال کنید و این‌طور نیست که با تعریف چنین موضوعاتی مطلب تمام‌شده تلقی گردد. موفق باشید

31952

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام وقت بخیر استاد: شخصی از زمان گذشته و آینده و از کثرات دنیا فارغ شود و در زمان حال نفس ناطقه خود را هر روز مستمر چندین ساعت توجه اشخاصی زنده مثل امام زمان روحی فداه و یا شخصی اصلا ندیده و از دنیا رفته مثل صحابی پیامبر و فرشتگان مجرد توجه کند و فرد در عالم خیال مونده باشد و وارد عالم عقل نشود تجرد عقلی نداشته باشد می شود اتحاد نفس و روحی و ارتباط بین اشخاص زنده و فوت شده داشته باشد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نباید مطمئن بود زیرا به ما فرموده‌اند: «كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ رَهِينَةٌ» پس باید فکر خودمان در ایجاد شخصیت خود با رعایت دستورات شرع و معارف الهیه در میان آید. موفق باشید

31572

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: استاد سال هاست برایم سوال است که چه تفاوتی بین روح و نور مطرح است؟ گاهی بیان می شود نور امام حسین را باید در قلب خود بیابید، گاهی بحث اتحاد روحی با امام حسین هست. به نظر روح بالاتر از نور باشد. شاید نور می خواهد مفهوم اتصالی را بیان کند، ولی روح مفهوم وحدت و یکی شدن را؟ ما سلام هم که می دهیم می گوییم السلام علیک و علی الارواح...
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در به کار بردن واژه «نور»، نوعی استعاره در کار است تا انسان در مواجهه با ارواح مقدس اولیای الهی به نورانیتی متوجه شود که جان او را فرا می‌گیرد و حجاب‌های بین او و حقیقت را مرتفع می‌کند و به همین جهت در سوره اعراف قرآن را به نور توصیف فرموده و می‌فرماید: «وَ اتَّبَعُوا النُّورَ الَّذي أُنْزِلَ مَعَه‏» پیروی کنید از نوری که بر آن حضرت نازل شده. موفق باشید

30840

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: گذاشتن ۲ چوب تر همراه میت و یا آب پاشیدن بر روی قبر که روایت هست که عذاب رو از فرد برمی‌داره، آیا به این علت هست که این تر بودن برای جمسش تاثیر گذاره و مثلا فسادش رو به تاخیر میندازه و چون فرد تعلق خاطر به این بدن داره پس عذاب ناشی از اذیت بدنش کمتر میشه یا دلیل دیگه ای داره؟ با تشکر از شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه ما در این رابطه می‌دانیم سنتی است که رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» برایمان باقی گذارده‌اند. بقیه‌اش بیشتر احتمالی است که می‌دهیم. آری! در مورد آب و خاک، بالاخره طراوتی به میان می‌آید که متوفی آن را در نزد خود نیز احساس می‌کند. موفق باشید

29790

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض احترام: استاد ببخشید مطلبی هست که اگر بخواهیم مثلا یکی از اسما الهی در قلب ما برسد باید از صدر، شغاف و مهجه القلب برسد و حتی تا مرحله فنا و بقای اسم. میشه صوتی یا کتابی را معرفی بفرمایید که کلا این مراحل را توضیح کامل داده باشد؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رویهمرفته جلد اول کتاب «مقالات» آیت الله شجاعی جوابگو خواهد بود. اگر کتاب در بازار پیدا نشد، شرح صوتی آن را می‌توانید از حاج آقا نظری بگیرید. موفق باشید

28807

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام وقت بخیر: چند شب پیش سوال ارسال کردم با کد ۲۸۷۹۰ فکر می‌کردم باید صبر کنم تا میل شه جواب بهم. اما سایت رو نگاه انداختم دیدم پنج شماره بعد من پاسخ داده شده. ایمیلم رو چک گردم پاسخی متاسفانه دریافت نکردم گفتم شاید آدرس ایمیل رو اشتباه دادم. ممنون میشم پاسخ سوال منم بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به صورت شخصی این طور جواب داده شد: ۲۸۷۹۰- باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد سیر مطالعاتی موجود در سایت إن‌شاءاللّه شروع خوبی است. مثل کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» و کتاب «آشتی با خدا» که در سایت به آدرس زیر موجود است: موفق باشید

http://lobolmizan.ir/book/1188/%D8%AC%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%A7%D9%86%D8%AA%D8%AE%D8%A7%D8%A8-%D8%A8%D8%B2%D8%B1%DA%AF

و آدرس کتاب «آشتی با خدا» http://lobolmizan.ir/book/1187/%D8%A2%D8%B4%D8%AA%DB%8C-%D8%AE%D8%AF%D8%A7-%D8%B7%D8%B1%DB%8C%D9%82-%D8%A2%D8%B4%D8%AA%DB%8C-%D8%AE%D9%88%D8%AF-%D8%B1%D8%A7%D8%B3%D8%AA%DB%8C%D9%86

27599

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: سوال من این است که ‌در چهل حدیث حضرت امام آمده است برای مقام اول یعنی نشئه ظاهر باید با چهار مرحله شروع کرد: ۱. تفکر ۲. عزم ۳. مشارطه مراقبه محاسبه ۴. تذکر. می خواستم بپرسم که آیا نظر همه علما همین است یا آرا محتلف است؟ ثانیا اینکه از بعضی علما مطالبی در خصوص رعایت اصل تدریج رفق با نفس و.... می شنویم و همچنین برخی می گویند برای شروع باید انسان ابتدا عزت نفس خود را دریابد و شروع به خودسازی کند چه جایگاهی در این چهار مرحله دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم. هرچه هست در برخورد با این توصیه‌ها باید قصّه‌ی ما قصّه‌ی «تو پای به راه در نِه و هیچ مپرس» باشد. موفق باشید

26948

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام استاد عزیز: این بار پیام دادم در انتهای این سال پر از خیر و برکت از شما تشکر کنم. به مدد و لطف الهی که از کانال شما به من رسید صوت سوره زمر را می شنیدم که مطالبی را در باب ذکر فرمودید. یعنی بعد از فهمیدن این مطالب انرژی من هزار برابر شد برای طی مسیر تازه فهمیدم، اگر علاقه دارم به حوزه و به حفظ قرآن و به مطالعه و شنیدن سخنرانی و... در واقع می خواهم با تمام وجود غرق در او باشم، آنجا که یاد او بیشتر می شود و آنجا که حضور او بیشتر حس می شود دیگر نمی گذارم شیطان با ایجاد شک و دو دلی در انجام کارهایی که نور خداوند در آنهاست مرا از نور حق محروم کند. با برنامه ریزی این امر را محقق کرده ام و تازه مراقبت هایی را در زمینه رعایت آداب اسلامی برای خودم در نظر گرفتم که در حال عمل به آن هستم البته اعمالی با تمام لذت، فهمیدم انسان از ماده نیست که انرژی می گیرد برای انجام خیرات بیشتر، بلکه از عالم غیب به او انرژی می رسد در اثر ذکر به معنای واقعی، با اینکه با شما از طریق صوت ها و نوشته هایتان آشنا شدم ولی واقعا به عنوان استاد، شما را دوست دارم و با تمام وجود از خداوند آرزوی بهترین ها را برای شما دارم. این را صمیمانه می گویم که به سمت هر استادی کشیده شدم دائما به سفره ای که شما پهن کردید برگشتم و با آموزه های شما آنها را تطابق دادم. کی من بی مقدار می توانم شکر این نعمت بس بزرگ را به جا بیاورم؟ شما برآیم مانند پدر بودید. سال نو شما مبارک استاد عزیز و صبور.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:

عاشق شده ای، ای دل سودات مبارک باد

 از جا و مکان رستی، آنجات مبارک باد

از هر دو جهان بگذر تنها زن و تنها خور

تا مُلک و مَلَک گویند، تنهات مبارک باد

کفرت همگی دین شد تلخت همه شیرین شد

حلوا شده ای کلی حلوات مبارک باد

بر شما نیز طلوع بهار و تحقق سال نو مبارک باد. موفق باشید

26369

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد گرامی: مشکلی در مسیر خود دارم که چند سالی است به طور جدی برایم مطرح شده و نمی توانم از صحت آن سر در بیاورم و آن را به درستی حل کنم. از نعمت های الهی بوده که زیبا به دنیا بیایم، البته از نظر خودم خیلی هم زیبا نیستم که مورد توجه قرار گیرد به این اندازه. از زمانی که کودک بودم وقتی کسی در مورد زیبا بودنم صحبت می کرد خیلی حس بدی پیدا می کردم و فکر می کردم که آن شخص مرا نمی بیند و به چیز دیگری خیره شده و از درون درد می کشیدم، بعدها فراموش کردم و در جریان زندگی از یاد بردم که انسان‌ها ممکن است آدم را به اشتباه بندازند. تا چند سال پیش قبل از به دنیا آمدن فرزند دومم و تحولات روحی متعددی که برایم پیش آمد احساس بسیار قوی در درونم به وجود آمده که بیشتر کسانی که می شناسم صرفا به خاطر ظاهرم مرا دوست می دارند و متأسفانه این احساس را در واقعیت هم به اثبات رسانیده اند. پیری دارد کم کم می آید و فکر مرگ آنقدر قلبم را گاهی درگیر می کند که حسرت کسانی را می خورم که ظاهرشان مانع رشدشان نمی شود. اطرافیانم سال ها مرا در مورد خود به اشتباه انداخته اند و من هم آنچه گردو بود را مروارید پنداشتم. بعد از آشنایی با کتب شما، و بحث ده نکته معرفت نفس، تغییرات زیادی در درونم پیش آمده و وقتی می بینم که در دنیای واقعی انسان ها چگونه در مورد ظاهر افراد به خطا می روند و قضاوت ها می کنند قلبم به درد می آید. وقتی می بینم پسرم را که ظاهر زیبایی دارد بیش از دخترم مورد اکرام قرار می دهند ناراحت می شوم. هم برای دخترم که او به واسطه دختر بودن شایسته اکرام بیشتر است و هم برای پسرم که از همین کودکی انسان ها در مورد خودش او را به خطا می اندازند و گردو را مروارید نشانش می دهند. زمانی از دیدار شخصی با آیت الله بهجت می خواندم که آن شخص بینی آیت الله را در ذهن خود مورد تمسخر قرار می دهد و آیت الله بهجت به ایشان از راز دلش می گوید که برای من مهم نیست بینی ام را تمسخر کنی و می بخشم اما مواظب باش کس دیگری را مسخره نکنی بسا که تو را نبخشد. آن شخص اگر می دانست حسرت انسان هایی که زیبا هستند و دلبسته این زیبایی شده اند چقدر زیاد است هرگز به خود اجازه نمی داد حتی به ذهنش این موارد خطور کند. چه کنم؟ به انسان ها به چشم زیبایی و زشتی نگاه نمی‌کنم، اما برای خودم نگرانم این موضوع باعث شده نمی توانم به راحتی خودم و بدنم را از هم تشخیص بدهم. از طرفی وقتی می بینم دارم پیر می شوم درد زیادی احساس می کنم. نمی دانم دلبسته این جسم هستم یا نه؟ از کجا بفهمم که جسمم چقدر مانع رشدم شده؟ حسرت بیشترم از آن است که چهره دنیا را کسی خودش کسب نکرده اما در آن دنیا هر کس خودش چهره اش را رسم می‌کند و من در آن روز چگونه خواهم بود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در جلسه‌ی اخیر شرح سوره‌ی جاثیه، تحت عنوان «مواجهه‌ی وجودی با عالم و احساس حضور در ابدیت» شده است. إن‌شاءاللّه سعی بفرمایید خود را در آن افق حاضر کنید. موفق باشید

25433

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: پاسخ به سوال ۲۵۴۰۴ فراموش نشود!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به صورت شخصی این‌طور جواب داده شد:

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد سری به جواب سؤال شماره‌ی ۲۵۳۹۷ بزنید. موفق باشید

37187
متن پرسش

سلام علیکم: باعرض ادب و احترام محضر استاد طاهرزاده. امام خمینی بیت شعری دارند که: درِ میخانه گشایید به‌رویم، شب و روز که من از مسجد و از مدرسه، بیزار شدم که حضرتعالی بارها شرح این بیت را بیان فرمودید ولی حضرت امام بیت شعری دیگری دارند: ماه رمضان شد می و میخانه برافتاد عشق و طرب و باده به‌ وقت سحر افتاد از حضرتعالی خواستم اولا شرحی بر بیت دوم بفرمایید و بیان نمایید چرا حضرت امام که قبلا فرمودند درِ میخانه گشایید شب و روز، اکنون با حلول رمضان می‌فرمایند (میخانه برافتاد) با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در بیت اخیر، متذکر می‌شوند حتی همان میخانه‌ای را که در زندگی به دنبالش بودند، میخانه‌ای که حضوری است در راستای عبور از معلومات و عبادات انتزاعی و مفهومی و عادتیِ مسجد و مدرسه. حال با رمضانی‌شدنِ زمان، صورتی بسی برتر و زنده‌تر به میان آمده و آن همان شروع روز است در شبانگاهِ رمضان با احوالاتی که سراغ انسان می‌آید. موفق باشید

35431
متن پرسش

بنی امیه در چهار فاز با اسلام جنگیدند. فاز اول فاز ابوسفیان: در این مرحله بنی امیه تلاش کردند اسلام را در نطفه خفه کنند و از پاگرفتن آن جلوگیری کنند. در این فاز مخالفت آنها با ظاهر و باطن اسلام بود. برخورد اردوگاه اسلامی در این فاز مقابله آشکار تا پیروزی بود (پیامبر ص). فاز دوم فاز عثمانی: در این فاز تلاش شد اسلام بگونه ای تاویل شود تا با اشرافیت بسازد و طبقه اشرافی که بنی امیه خود را از آن می‌دانست احیا شود. خاصه خواری و باندبازی از ضروریات و خصوصیات این دوره بود. برخورد مرکزیت حقیقی اردوگاه اسلام در این فاز نصیحت و عدم تأیید بود تا مردم به آگاهی برسند (امیرالمؤمنین ع). فاز سوم فاز معاویه: در این فاز دیکتاتوری اشراف به اوج رسید و اسلام به کلی از محتوا تهی شد. اما ظواهر اسلام حفظ شد. برخورد مرکزیت حقیقی اردوگاه اسلام در این فاز مماشات و صبر استراتژیک بود (امام حسن ع). فاز چهارم فاز یزید: بنی امیه به تقابل آشکار با باطن و ظاهر اسلام برخواست و چون ظواهر دین نیز در معرض خطر افتاد مرکزیت اردوگاه اسلام نیز به تقابل آشکار پرداخت تا امت بیدار شود (امام حسین ع). فاز اول را می‌توان معادل انقلاب سال ۵۷ دانست. فاز دوم معادل دولت هاشمی رفسنجانی، فاز سوم معادل دولت روحانی و فاز چهارم مقابله آشکار با ظواهر اسلامی مانند حجاب و تئوریزه کردن مماشات با آن است. در فاز چهارم امام حسین علیه السلام به بهای بقای ظاهری خود از ظواهر دین عبور نمی‌کند. ما امروز در فاز یزیدی هستیم. استاد بزرگوار لطف بفرمایید و نظرتان را راجع به این نوع تفکر در جامعه امروز بفرمایید. سپاسگزارم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نگاه تاریخی به رخدادها، نگاهِ متفکرانه است و نگاهی که مدّ نظر آورده‌اید مخاطب را به ساحتی از تفکر دعوت می‌کند. آری! در حال حاضر جبهه یزیدی می‌خواهد همه آنچه در جامعیت انقلاب اسلامی به ظهور آمده است را نفی کند و جبهه حسینی انقلاب اسلامی که نمادی همچون حاج قاسم سلیمانی به میان آورده، طوری در این مرحله از تاریخ به ظهور آمده که می‌تواند ما را دعوت کند تا در همه ابعاد انقلاب اسلامی، بازاندیشی کنیم و در این راستا جهانِ اموی را به‌کلی نفی نماییم. این است معجزه انقلابی که شهدا پشتوانه آن می‌باشند. آنانی که با شهادت‌شان نشان دادند فردایی را مدّ نظر دارند بسی گسترده‌تر و گشوده‌تر از امروز؛ که البته بحث آن مفصل است و باید بیش از این از آن سخن گفت. موفق باشید     

نمایش چاپی