سلام استاد وقتتان بخیر: و بابت پاسخگویی تان ممنونم. نطر به پاسخ پرسش ۳۷۵۸۸، فهمیدن حکمت صدرایی و داشتن منظومه فکری فلسفی و فهم درست از فلسه و حکمت صدرایی نیاز به گذراندن موسسات تخصصی فلسفه و حکمت و شرکت در دروس میسر میشود؟ یا با داشتن سیر مطالعاتی و نرفتن به موسسات تخصصی میشود به یک منظومه فکری صدرایی رسید و بجای آن در یک رشته دیگر تحصیل آکادمیک داشته باشد؟ پیشنهادتان چیست و اگر سیر مطالعاتی مد نظر در مورد فلسفه و حکمت صدرایی هست بفرمایید. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدلله با نسلی روبرو هستیم که گویا جناب صدرالمتالهین از قبل متوجه عقل و اندیشه آنان بوده و اتفاقاً آن مرد الهی در ذات حکمت خود، عقل اندیشه های آماده برای آنچنان سخنانی را مدّ نظر آورده و بدین لحاظ پیشنهاد میشود اگر با معرفت نفس و برهان صدیقین شروع کنیم، در افق «اصالت وجود» معنای بسیاری از آنچه که در این تاریخ با آن روبرو میشویم را درک می کنیم. شاید مباحث شرح کتاب «معاد، بازگشت به جدی ترین زندگی» افقی در این رابطه بگشاید. موفق باشید
با سلام: استاد عزیز به نظر شما در مورد جهاد تبیین و در میان گذاشتن اصل و اصول این تاریخ با عده ای از مردم در یک نشریه یا رسانه دیگر چه راهی بهتر است؟ ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال هر راهی که موجب شود تا به تعبیر رهبر فرزانه انقلاب پروپاگانداها و دروغهای رسانههای دنیا را افشاء کند، راهی است که باید در آن قدم زد. تصور بنده آن است که فعلاً صحبت روبهرو میتواند مؤثرتر باشد به روشی که امثال آقای حجتالاسلام محسن مجتهدیزاده مشهور به شیخ قمی عمل میکند. مثل صحبتی که با دختران دبیرستانی داشتند. https://eitaa.com/TablighGharb/3768موفق باشید
با سلام خدمت استاد عزیز: در رابطه با سوال ۳۴۰۲۳ نصیحت این حقیر آن است که در جایگاه یک فقیه ننشینید و فتوا ندهید! با تشکر!
باباسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال بحث در تذکر نسبت به یک قاعده است. تذکر به قاعده فقهی، نشستن به جای فقها نیست!! همانطور که اگر فقیهی در رابطه با مباحث کلامی یا فلسفی نظر داد، نباید گفت چرا در جای متکلّمین یا فقها نشستهاید؟ در مورد قاعده تترس، بد نیست به کتاب «جاذبه و دافعه» مرحوم شهید مطهری نیز رجوع فرمایید. موفق باشید
سلام علیکم استاد: لطفا بفرمایین دراین روزها امربه معروف برای خانمهای بی حجاب در خیابان لازم و واجب است؟ اطرافیان بدلیل شرایط خشونت نسبت به زنان چادری نگران به خطرافتادن من هستند و مرا منع میکنند برای امربه معروف؛ نظر شما بسیار برایم ارزشمند و راهگشاست. آیا الان در حالیکه تقریبا هیچ ارگانی نسبت به این مسئله و گناه فراگیرعکس العملی ندارد، وظیفه ای داریم برای اینکار یا باید جانمان را حفظ کنیم؟ ( اوضاع زنان بی حجاب در کرج واقعا اوضاع اسفناک شده) التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید فعلاً هنوز یک نوع خشم و مقابله با آمر به معروف و ناهی از منکر در میان است. در حالیکه بنا به گفته قرآن: «وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ ۚ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ» زنان و مردان مؤمن با توجه به نسبت دوستانهای که بین خود دارند اهل امر به معروف و نهی از منکر نسبت به خود میباشند. حال آنکه افرادی که متذکر هستید متوجه دلسوزی شما نسبت به امر به معروف به آنها و نهی منکر از آنها نیستند و البته به مرور این فضا تغییر میکند و اینان متوجه میشوند اسلام بنای محدودکردن آزادی آنها را ندارد، بلکه تذکری به آنها میدهد که تا در انتخاب آزاد خود، بهترینها را انتخاب کنند تا در مسیر سعادت قرار گیرند. موفق باشید
سلام و احترام درخواستی داشتیم از استاد طاهر زاده: برای استادی یک سیر مطالعاتی شهید مطهری در دانشگاه فرهنگیان شهید باهنر شیراز که توسط دبیرخانه بینش مطهر انجام میشود برای هر چهار الی پنج هفته یک بار، یک سخنرانی و کلاس معرفتی (درباره مباحث خوانده شده در طول چند هفته گذشته) برای اندیشه جویان برگزار شود این نیازیست که دانشگاه فرهنگیان شدیدا در معرضش قرار دارد و خلایی که میان دانشجویان احساس میشود سپاسگزار خواهید بود اگر اطلاع دهید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: واقعاً شرایط بنده طوری نیست که بتوانم در خدمت عزیزان در این نوع جلسات باشم. موفق باشید
با سلام خدمت شما استاد بزرگوار: می خواستم بدانم که چه فرقی میان جادوگرانی که روی قوه خیال مردم اثر میگذارند با پیامبر (ص) که تصرف می کند در قوه خیال مردم وجود دارد؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: پیامبران در کنار منوّرکردن و به فعلیتآوردن استعدادهای قلب و عقل، خیال انسان را نیز منوّر میکنند تا متأثر از عقل و قلب باشد، برعکسِ جادوگران که انسانها را گرفتار توهّمات خیال میکنند. در این مورد خوب است به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» سری بزنید. موفق باشید
سلام علیکم: خدا قوت! بنده دو صوت بازخوانی تقابل حجاب و آزادی، چرا!؟ را با دقت گوش کردم. انصافا راهگشا بود و خیلی از ابهامات فکری بنده را حل کرد و ذهنم نسبت به این مسئله شفاف تر شد. بالاخره خدا رو شکر این حوادث اخیر بهانه یا فرصتی شد تا نظر شما رو در مورد حجاب و آزادی بدانیم. انصافا از دید حضوری و فطری و ماوایی نگاه کردن به حجاب هنر می خواهد. اما استاد عزیز، حرف بنده این است که اگر بشود ما ولایت فقیه را تشخیص، تعیین و معرفی اولویت ها تعریف کنیم. بعد از اتمام جنگ تحمیلی و دفاع مقدس و پذیرش قطعنامه توسط امام (ره)، خود امام عزیز ما باب جدیدی برای ما گشودند و فرمودند الان اولویت و جنگ، جنگ بین فقر و غناست! اگه بشه سخنرانی های های امام و رهبری را رصد کرد اولیت های یک نظام اسلامی و مردم را عدالت اجتماعی، رفاه نسبی، مبارزه با فساد، فقر، تبعیض، ویژه خواری، رانت خواری، عدم شفافیت و... می دانند. به پشتوانه ی مجموع حرف های رهبری به نظر بنده مسئله ی حجاب، مسئله ی اصلی کشور نیست! کشور نیاز به یک اصلاح ساختار اداری _ اجرایی دارد. خود شما بهتر از بنده واقفید که قسمتی از این بدحجابی ها ریشه اعتراضی دارد به نحو حکمرانی در کشور به خصوص در مسئله اقتصاد و تورم، اشتغال، ازدواج، مسکن و... به نظر بنده این مسئله فقط در باب فرهنگ و فکر حل نمی شود! سیاسیون و مسئولین هم باید درد دل مردم رو بشنوند و پیگیر شوند! آیا نباید نخبگان ما ذیل گفتمان جنگ فقر و غنای امام که ولی فقیه است، فکر کنند و حرکت کنند!؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً همینطور است که میفرمایید. ولی باز به این نکته نیز بیندیشید که انسان باید در جای دیگر احساس غنا بکند تا از بیماریِ حبّ دنیا نجات یابد. اینجا است که باید به انسان و ابعاد روحانی او از جمله آزادی و انتخاب او پرداخت. و این وظیفه امثال ما میباشد و البته وظیفه دولتمردان، شکلدادن به جامعهای است که امکان تجاوز به حقوق سایرین نباشد. و ما در هر دو مورد البته کوتاه آمدهایم و همین امر موجب شده است که نه عدالت را دوست میداریم و نه متوجه زیباییهای آن عدالت هستیم. عدالتی که تنها در یک بستر معنوی که انسان احساس غنا بکند، خود را به زیبایی مینمایاند. موفق باشید
سلام استاد: در کتاب آخر آرمان فرمودید وقتی یک مکتب اندیشه ی انسان ها را مورد خطاب قرار داد، آن مکتب صاحب آینده است. دیگر نباید گفت تعداد ما شیعیان کم است. این حرف حرف منتظران امام زمان نیست. استاد جان شما تفکر زیاد شدن تعداد شیعیان را رد میکنید و تفکر زیاد کردن تعداد فرزند؟ در زمان الان تعداد فرزند را زیاد کردن مهمتره و بیشنر رضای خدا در آن است یا رشد دادن خودمون و بچه هامون و کار فرهنگی کردن؟ تشکر استاد عزیزم از محبت های شما
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر دو. ولی این جمله مولایمان فراموش نشود که فرمودند: «أَیُّهَا النَّاسُ لَا تَسْتَوْحِشُوا فِی طَرِیقِ الْهُدَی لِقِلَّةِ أَهْلِهِ» در مسیر هدایت الهی و توحید ربّانی کمیِ رهروان شما را به وحشت نیندازد. زیرا کیفیت در کنار کمیّتها امر مهمی است. موفق باشید
با سلام: در خصوص جواب سوال ۳۳۰۶۸ پس نتیجه این که ترنس ها جزو ناقص الخلقه ها حساب میشن و امتحان اللهی در کار نیست و بحث آزمون اللهی رد میشه درسته؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً با توجه به ناقصالخلقهبودن آنها است که موضوع آزمون و امتحان الهی پیش میآید و صبر بر آن امتحان موجب برکات خاص معنوی برای آنها میشود به همان معنایی که خداوند فرمود: «بَشّر الصّابرین» و معلوم است که در بشارت الهی چه عطاهایی نهفته است. موفق باشید
سلام استاد: این که تو روایات مکرر میفرمایند به عهد خود وفا کنید منظور از عهد چیه؟ و اینکه من به عنوان پرستار چه کاری میتونم واسه امام زمان عج انجام بدم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینکه نسبت به وظایف قانونی و شرعی خود در نظام جمهوری اسلامی مقید باشیم، إنشاءالله بر عهد خود نسبت به مولایمان حضرت صاحب الأمر «عجلاللهتعالیفرجه» پایدار خواهیم ماند و مورد توجهات آن حضرت قرار میگیریم. موفق باشید
سلام و عرض احترام: طاعاتتون قبول. استاد میخواستم کتاب مرصادالعباد از جناب فخررازی را مطالعه کنم خواستم نظر شریف شما را بدانم.. ممنون از توجه و راهنماییتون. التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: به عنوان دستورالعملهای فردی، نکات خوبی دارد. باید سعی کنید آن نکاتی که با روح و روحیه شما تطبیق دارد را، بگیرید و استفاده نمایید. موفق باشید
سلام وقت بخیر استاد: برای کتاب منازل السائرین، آیا شرح شما کفایت می کند یا نیازه در کنارش شرح استاد یزدانپناه هم دنبال بشه؟ با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر به شرح ایشان هم رجوع فرمایید معلوم است که کار کاملتر خواهد شد. موفق باشید
سلام: چرا در «ایاک نعبد و ایاک نستعین» جمع میآورد که «منم» در کار نباشد و تکبر نیاورد ولی در جای دیگر میفرماید «رب زدنی علما» و آنجا «منم» وسط هست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً اگر در آن نوع آیات دقت بفرمایید همیشه یک «قل» در ابتدای آنها هست به اعتبار اینکه رسول خدا «صلواتاللهعلیهوآله» در آنجا فقط محو امر خدا هستند. موفق باشید
سلام علیکم:
تقدس جمهوریت با نظر به تاریخ قدسی فردا
آری! شاید و چه بسا حقیقتا اگر انسان با نظر به افق برین و گشوده ای از آنچه که می تواند باشد و حاضر شود در نظر به جمهوریت ذیل انقلاب اسلامی در تجسم انسانی همچون حاج قاسم ها و یا همچون شهدا به آینده و فردای این تاریخ نگاه کند دیگر حضورش در صحنه ی انتخابات را ادامه ی دیروز تحجر و فساد و رانت امروز نمی فهمد بلکه به طلب فردایی برای حضور هر چه بیشتر از جنس حاج قاسم ها دنبال می کند و این یعنی همان (جمهوریت) آری، ما در صحنه ی حضور مردمی در انتخابات چه بسا دست به انتخابی بزنیم که در افق تاریخ فردای ما نباشد اما جنس حضور ما فردایی است گرچه انتخابمان اینگونه نشود. امید و امیدواری به فردای تاریخ درست در این نقطه است که شکل می گیرد و یأس و بازگشت از مسیر هم در این نقطه مفهوم می شود. [درست همان جایی که می توانیم باشیم اما بدون نظر به فردا و نظرگاه حضور و طلبی که می شود به آن چشم دوخت و انتظار کشید اما پا پس می کشیم]. باید یکی از محورهای جبهه ی تبیین در انتخابات پیش رو، نظرگاه فردایی باشد که جنس حاج قاسم است و نظرش به جمهور در دفاع از حرم است (حرم جمهوری اسلامی) اگر ستون این خیمه بلرزد خیمه ی حرم آل الله خواهد لرزید. شاید به یک وجه با آنانی که از انتخابات دلسرد شدند وجه اشتراکی بتوان یافت اما وجه افتراق است که درست نقطه ی مقابل آن که جمهوریت را تقویت می کند. وجه اشتراک همان ادامه ی دیروزی است که با رانت و فساد و تبعیض و بی عدالتی و....سایه بر امید حضور انداخته است تا انسان پا پس بکشد و یأس در عالم اراده ی انسانی اش رخنه کند و او را از برهه ای حساس در تاریخی بس بزرگ و تقابلی به شدت معنا دار و معنا بخش محروم کند و این همان جنود ابلیس است که آدمی را ابتدا بی اراده می کند و آنگاه بر حیات سرگردانی اش افسار می زند و صحنه ی زندگی اش را میدان تفرج توهمات و خیالات می کند و سپس در یک تاریکی سرگردان و بی معنایی او را بی حاصل دچار دوران زندگی از امروز به فردا و از فردا به فردایی دیگر تا فرا رسیدن مرگ اگر قبلش منجر به خودکشی نشود می کشاند. اما وجه افتراق در همان طلب فردایی است که ظهور انسانهایی میتواند باشد از جنس حاج قاسم ها که نه حضوری ملی داشته باشند بلکه مکتبی باشند فرا روی انسان های معنویت خواه و آزادی طلب و آزاده که در پی فردایی در قامت انسانیاند، نه ادامهی دیروز و نه رانت و فساد و اختلاس. کافی است در این افتراق و اشتراک بیندیشیم، فکر کنیم و به گفتگو بنشینیم تا انسانها حضور جمهوریت را همان ادامهی حضور حاج قاسمی ببینند و تصدیق کنند که اگر نبود آن حضور، جریان استکبار و صهیونیزم انسان را در سحر توهّمات و تخیلات و تمایلات نفسانیشان به اسارت میگرفتند و از انسان بردهای میساختند در تسخیر تمایلات عالم خود. آنچنان که در پروتکل های اندیشه ورزی شان نظر به چنین انسانی در آخرالزمان برای خود ترسیم کردند. جمهوریت همان دیروز نیست تا پا پس بکشیم، بلکه ادامهی فردایی است که با امروز تاریخ انقلاب اسلامی گره خورده است و درست همین جاست که باید حاضر شد، حضور از جنس فردایی برای عبور از دیروز با نظر به شهدا، اما نه با تکیه بر احساسات بدون تفکر تاریخی. و این صورت تفکر تاریخی بر عهدهی جبهه نخبگان انقلابی است تا افق حیات بخش فردا را و عبور از صورت گذشته را در تعین حاج قاسم ها به جمهوریت نشان دهند تا این طلب در جانشان زنده شود و در تاریخ حضور فردای خود شرکت کنند آنچنان که زیر تابوت حاج قاسم حاضر شدند.آری تابوت حاج قاسم طلب گمشده ی فردایی و پس فردایی انسان بود فلذا به صحنه آمد و در پی گمشدهی خود میگشت. به نظر میرسد اگر همین انسان را در فردایی از این جنس که همان طلب گمشده و حضور فراگشودهی خودش باشد حاضر کنیم و یا بتواند حضورش را در آن فردا بیابد، جمهوریت شکل خواهد گرفت و مشارکت ذیل یک تاریخ قدسی از همان صورتی که در تشییع پیکر حاج قاسم بود بار دیگر صورت خواهد گرفت. آری! باید به این نحوه از مشارکت فکر کرد و در وجه و صورت های مختلف آن برای معنابخشیاش و صورتگریاش به انسان تفکر کرد بدون آنکه بخواهیم گرفتار جدال و مراء با او شویم بلکه او خودش را متعلق به فردای انتخابات بیابد و حضورش را حضور خود معنا کند آنچنان که در تشییع شهدا رخ میدهد که حضورش را حضور تشییع خود می یابد اگر چه زباناش را ندارد تا این را بازگو کند اما معنایش را در خود به همراه دارد. سخن در مشارکت، سخن در نحوهی حضور انسان است که طلبی بس متعالیتر و معنابخشتر از دیروز را دارد که یأس از دیروز او را از ادامهی فردا باز نگه داشته است و اگر مطلوب و معنایی فراتر از امروز و دیروز را در فردایی که حقیقتاً در دل انقلاب اسلامی وجود دارد را در او زنده کنیم؛ امید را برای جمهوریت زنده کردهایم. بلی، سخن در نحوهی چگونگیها باقی است و کلام با اجمال همراه است و برای تفصیل باید به «گفت» نشست و زبان را به صحنه آورد تا هم گوشها بشنوند و هم زبانها سخن بگویند تا قلب تصدیق کند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در اینکه بشر جدید بنا دارد در انتخاب خود، خود را حاضر کند؛ بحثی نیست. و در اینکه در این انتخاب به دنبال حضوری بس متعالی است، باید با او به گفتگو نشست تا معلوم شود اگر آن انتخاب با نظر به افق توحیدی و بستر متعالی انجام نگیرد؛ انتخاباتی انجام نگرفته است، بلکه با بازی رسانهها، هوسهای سرگردان به میان آمده است و تقابل اساسیِ بین حضور مردمی در جمهوری اسلامی با جمهوریتهای سکولار دقیقاً در همین نکته است.
نظام مقدس جمهوری اسلامی میدانی را برای انسان فراهم میکند تا هرکس خود را در نزد خود در میدان انتخابی که انجام میدهد احساس کند و شورِ بودن خود را تجربه نماید. زیرا نه انسان میتواند بدون انتخابهایش و با تحمیل دیکتاتوران در این زمانه زندگی کند و نه میتواند در انتخابهای خود در افق تاریک سکولاریته، نیستانگاریِ خود را عمق ببخشد. و اینجا است که معنای انتخابات در نظام مقدس جمهوری اسلامی معلوم میشود با همان نگاه دقیقی که جنابعالی بر آن تأکید دارید. یعنی انتخاب برای حضور فردایی که در پیش است و در دل همین نظام میتوان با همه تنگناهای تاریخی که داریم به آن فردا نظر کرد. در این مورد بسیار میتوان سخن گفت تا معنای سخن آن پیر فرزانه را «فهم» کرد که فرمود: «فقط «جمهوری اسلامی»، نه یک کلمه زیاد و نه یک کلمه کم.» زیرا با این جمله بدون آنکه از حضور تاریخ جدید خارج شویم، از پوچی آراء سرگردان در جهان مدرن مبرّا خواهیم شد. چه اندازه در غفلتاند آنانی که جایگاه انتخابات را در نظام جمهوری اسلامی به اموری متصل میکنند که اتفاقاً با ادامه انتخاباتی که بر آن تأکید شده است؛ میتوان از آن امور و از آن تنگناها عبور کرد. موفق باشید.
https://lobolmizan.ir/book/69
باسمه تعالی: سلام علیکم: آدرس فوق آدرس ترجمه جلسه چهارم کتاب «آشتی با خدا» میباشد. کاربران محترمی که نسبت به زبان انگلیسی تسلط دارند، خوب است که نسبت به ترجمه جلسه چهارم کتاب «آشتی با خدا» اگر نظری دارند بفرمایند تا اعمال شود. موفق باشید
با سلام و دعای فراوان خدمت استاد: ۱. استاد رنگین کمان کدام حقیقت است که تنزل یافته و به صورت رنگین کمان نمایان شده است؟ ۲. استاد عزیزم که قلبا شما رو دوست دارم؛ شما فرمودید وقتی بدون هیچ نسبتی وعاری از خود به حضور یک حقیقت میرویم به میزانی که توجه مان از خودمان دور شده باشد به محضر آن حقیقت شرف یاب میشویم. مثلا در مصباح الهدایه در توضیح فیض اقدس فرمودید «ببینید چقدر به محضرش میروید». استاد من باورم نمیشه که واقعا به محضر این حقایق بروم. لب اللباب، ده نکته در معرفت نفس، برهان صدیقین، معاد، مصباح الهدایه ،عرفان نظری فص آدمی و شیثی رو هم بارها گوش دادم. الان باب توبه منازل هستم. خداحفظ تون کنه
باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر جز این است که جنس حقیقت همواره به گفته جناب حافظ اینچنین است که: شیدا از آن شدم که نگارم چو ماه نو ابرو نمود و جلوهگری کرد و رو ببست
تا همواره در افق جان خود به سوی او باشیم و در عین حال در اکنون خود با او زندگی کنیم و او را بیرون از خود ندانیم؟ موفق باشید
با سلام و دعای خیر: چرا خداند قادر متعال عالم ماده را هم مثل عالم مجردات دفعتا ایجاد نکرد؟ درست است که این بخاطر ظرفیت عالم ماده و نحوه ی وجوددی آن است اما عزیزی این سؤال را از من پرسید و گفتم اراده ی خداوند آنی بود اما ظهور آن تدریجی صورت گرفته است و آن بخاطر محدودیت عالم ماده و ذات حرکت جوهری آن است ولی قبول نکرد. بی زحمت راهنمایی بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال هر موجودی که حرکت، ذاتیِ آن باشد تدریجیالوجود است و اراده الهی به «محال» تعلق نمیگیرد تا بگوییم خدا که میتواند امری که تدریجیالوجود است یک لحظه ایجاد کند. در حالیکه آن موجود در ذات خود تدریجیالوجود میباشد. موفق باشید
سلام و درود خدا بر امام عصر. با سلام خدمت استاد گرامی: نکته ای در مورد سوره یوسف به ذهنم رسیده است. استدعا دارم نظرتون را در مورد آن نکته مطرح کنید. باطن داستان حضرت یوسف، قسمت اعظمی از روند غیبت و ظهور حضرت بقیه الله الاعظم میتواند باشد. سوره یوسف طبق آیه قران بهترین داستانها است و شاید از این جهت بهترین داستانها معرفی شده است که بیشترین توضیح را در مورد علت غیبت امام عصر، نشانههای غیبت ایشان و علت ظهور و روند شروع ظهور و نحوه مدیریت خداوند برای غیبت و نحوه مدیریت خداوند برای اتمام غیبت را مطرح میکند. پیراهن سالم یوسف قبل از غیبت کبری نشانه حیات اوست. وجود نواب خاص اربعه میتواند این پیراهن باشد. یوسف قبل از ظهور کبرای خودش یک ظهور صغری دارد و پیراهنی میفرستد که بوی خودش را میدهد. ولایت فقیه و انقلاب اسلامی و سلام اخیر کودکان به فرمانده پیراهن هایی است حضرت بقیه الله میفرستند. بوی پیراهن یوسف را فقط یعقوب منتظر میفهمد بوی پیراهن های حضرت بقیه الله را امام خمینی و شهدا و حاج قاسم حس میکنند. یوسف ۱۱ برادر و یک پدر و مادر دارد حضرت بقیه الله ۱۱ برادر یعنی یازده امام و یک پدر یعنی رسول الله و یک مادر یعنی حضرت زهرا را دارد. یوسف میدانست پدر منتظرش کجاست ولی کنعانیان و پدرش نمی دانستند حضرت بقیه الله میدانند منتظرانش کجایند ولی ما و منتظرانش نمیدانیم حضرت کجاست. کنعانیان برای گندم به مصر رفتند ولی با یوسف مواجهه شدن. و این احتمال وجود دارد که در آینده نزدیک نوعی عجز به وجود آید و مردم برای درمان یا غذا یا هر چیز عازم محل نجاتی شوند که از قضا گوهر وجود حضرت بقیه الله آنجا مخفی شده باشند. استاد لطفا دو سوال را جواب دهید این نوع نگاه چقدر صحیح است آیا این گونه برداشت، مصداق تفسیر به رای است. با تشکر التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: این نوع نگاه حکم تفسیر قرآنی ندارد ولی میتواند نظر به اشاراتی باشد در راستای تطبیق حضور و سیره حضرت یوسف «علیهالسلام» با حضور و سیره حضرت مهدی «عجلاللهتعالیفرجه». این نشانه زیبایی ذوق نویسنده است و چیز خوبی است. موفق باشید
با سلام: آیا طی کردن راه عرفان تنها مخصوص عده ای خاص هست که ظرفیت لازم را دارند؟ مثل اینکه مقام ۱۴ معصوم مخصوص آن هاست و بقیه انسان ها نباید در آن طمع کنند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که در متون دینی خود داریم ائمه «علیهمالسلام»، «سبیلالله» میباشند تا ما در مسیر قرب الهی و انس با محبوب ازلی، راه را درست طی کنیم. آیا تجربه نکردهاید با نظر به سیره امامان و زیارت آن عزیزان، بهترین نحوه بودن برای انسان پیش میآید؟ موفق باشید
با توجه به اینکه متن کتاب آشتی با خدا توسط جناب آقای مهندس مسائلی به زبان انگلیسی در حال تهیه میباشد و تا کنون ۲ بخش آن نیز ترجمه شده است وفایل های آن هم به پیوست میباشد، لذا خواهشمند است در صورتی که کاربران گرامی پیشنهادی در این ارتباط دارند آن موارد را ارسال فرموده تا درانجام ترجمه ازآنها استفاده گردد.
....
بسم الله الرحمن الرحیم. با عرض سلام خدمت استاد عزیزتر از جانم استاد طاهرزاده. استاد بنده خاک برسر بسیار احساس عقب ماندگی و بی فایدگی میکنم. نسبت به بچه های فلسطین و یمن و شهدای دفاع مقدس که در مقابل شرک و طاغوت زمانه خود ایستادند، لکن بنده حقیر عین جامانده ها میمونم. یاران همه رفتند افسوس که جامانده منم. استاد تو رو به حضرت زهرا (سلام الله علیها) دعا کنید و بفرمایید چه کار باید بکنیم که ما رو به عنوان سرباز بپزیرند؟! استاد زندگی بدون مبارزه با شرک و طاغوت زمانه عین مردگی می ماند. التماس دعا ♡
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال باید با کسب معارف و درک حقیقت انقلاب اسلامی خود را بپرورانید تا نسبت به آنچه پیش میآید چه جهاد مستقیم و چه جهاد تبیین، عقب نمانید. به نظر میآید سیر مطالعاتی سایت شروع خوبی باشد. موفق باشید
سلام: این که این همه حرم های ائمه را با طلا و... زینت میدهند آیا جایز است و بهتر نیست پولش صرف فقرا و ازدواج جوانان و.... شود؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در اینکه مساجد و حرم ائمه باید با شکوه باشد تا نماد شکوه الهی در منظرها پیش بیاید؛ سخنی نیست. ولی به نظر بنده هم بین شکوه و زیبایی و تجمل در حرمها، خلط شده است. آیت الله جوادی میفرمودند چون حضرت ظهور کنند بسیاری از این تجملات را بیرون میریزند، یکی از طلاب عرض کرد چرا خود شما دست به کار نمیشوید؟ فرمودند در آن صورت همانهایی که این مساجد و حرمها را اینگونه کردهاند، ما را بیرون میاندازند، پس اجازه بدهید فعلاً کاری که میتوانیم بکنیم را بکنیم، بقیهاش طلب ما. موفق باشید
سلام استاد: بطور کلی گفتن قرآن مهیمنست که امکان مقایسه نمیدهد بگویید قرآن فلان مطلب توحیدی دارد که هیچ جای دیگر نیست راست و حسینی بگویید پاسخی برای این مطلب وجود دارد یا نه و اگر فرصت بسط ندارید منابع معرفی کنید. مثلا در المیزان اوج توحید قرآن در کجا بحث شده یا اگر علامه امکان بسط عرفانیات نداشتند کدام تفسیر عمیق تر توحید عرفانی قرآن را بحث نموده است (زمانی میشد بدون توجه به سایر ادیان اسلام را حاکم بلامنازع دانست ولی حال همان ابتدای تائوت چینگ را نگاه کنید فکر کنم این بود تائویی که بتوان نام برد تائو نیست اما در قرآن در خاطرم نیست جایی اشاره به مقام بی اسمی حق شده باشد.)
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده مطالبی که تا حال در خدمتتان عرض شده، موضوع روشن است که چگونه با طرح انسان آخرالزمانی که مدّ نظر قرآن است و با توحیدی که نمونههایش عرض شد؛ قرآن نسبت به سایر کتب آسمانی مهیمن است، بقیه امر مربوط به خود جنابعالی است که تدبّر لازم را انجام دهید به حکم آنکه فرمود: «أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا» (نساء/82). و یا فرمود: «أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلى قُلُوبٍ أَقْفالُها» (محمد/ (24). موفق باشید
سلام: آیا میشود درموقع بیداری وهوشیاری روح ازبدن جدا شود وعالم دیگری برود اما هم زمان جسم خودش رو احساس کند و اطراف خودش رو حس کنه و این اتفاق هرازگاهی بیفته و دست خود انسان نباشه و فقط نیمه شب اتفاق بیفته و اگرمیشود این موضوع میتونه چی باشه؟ میشه کامل توضیح بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: این همان حکایت تجرد نفس است با ساحات مختلفی که دارد. مفصّل آن را در کتاب «خویشتن پنهان» میتوانید دنبال بفرمایید. موفق باشید
اهمیت اخلاق و تربیت اخلاقی از منظر قرآن. لطفا ی منبع معرفی کنید برای ارائه مقاله
باسمه تعالی: سلام علیکم: نکته خاصی به نظرم نمیآید. منابعی مثل «مهجة البیضاء» نکات خوبی در این رابطه دارد که تحت عنوان «راه روشن» ترجمه شده است. موفق باشید