بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
34136

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: ان شاءالله حالتون خوب باشه. استاد توی این اوضاع کشور که فشارها از داخل و بیرون هست می‌خواستم نظر شما رو در مورد این موضوعات بدونم و اینکه برداشتن روسری داره عادی میشه. آینده رو چطور می‌بینید آیا همون پیش بینی هایی که اهل بیت (ع) از آخرالزمان کردند باید درانقلاب ما رخ بده یا...؟ ممنونم 🙏

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در جواب سؤال شماره 34127 عرض شد اتفاقاً این افراد با سرخوردگیِ شدیدی روبرو خواهند شد. مگر تا حال شده است که انسان‌ها با بی‌حجابیِ سیاسی کاری از پیش ببرند؟ جز شکستی که آن‌ها را گرفتار بی‌تصمیمی و افسردگی می‌کند؟ آری! می‌توان گفت قصه آخرالزمان در میان است به همان معنایی که ظلمات محض در مقابل نور محض قرار دارد.

با توجه به دروغ‌های فوق‌العاده جریان مقابله با نظام جمهوری اسلامی، وظیفه همه معتقدین به نظام جمهوری اسلامی این است که اولاً: در جریان آن دروغ‌ها و تهمت‌ها باشند. و ثانیاً: مخاطبان خود را متوجه دام‌های فریب‌کارانه دشمنان بنمایند. و این‌که امیدوار باشیم آن‌گاه که دشمنان این نظام تا این اندازه در جایگاه باطل قرار دارند، مسلّماً این نظام آینده‌ای بس متعالی دارد و در دل خود کوتاهی‌هایی که دشمنان بر آن انگشت می‌گذارند را در خود مرتفع می‌سازد. موفق باشید

34089

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد جان: ترک اولی در مورد پیامبران درست هست یا نه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! ولی همان‌طور که در جواب سؤال شماره 34086 عرض شد باید متوجه معنای ترک اولی باشیم از آن جهت که بدان معنا نیست که پیامبران در بین دو انتخاب، آن‌که ارجحیت نداشته است را انتخاب کرده باشند. موفق باشید

34032

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

استاد گرامی سلام علیکم. ............

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید ایشان را با همین روحیه درک کنید و بدانید: «کار سازِ ما به فکر کار ما است / فکر ما در کار ما، آزار ما است» ناشکری در این موارد موجب قطع رحمت الهی می‌باشد. رحمت خدا بر چنین مردانی که در این زمانه از سنت بنده‌های صالح که همان صله رحم است به همان صورت که می‌فرمایید؛ غفلت نکرده‌اند. موفق باشید

در این موارد که مسائل خصوصی را کاربران محترم مطرح می‌کنند لازم است که ایمیل خود را مرقوم فرمایند. البته بهتر از آن این است که این موارد را با کسانی که طرفین را می‌شناسند به مشاوره گذاشته شود.

33876

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت شما استاد بزرگوار: یک کارشناس دینی سخنی فرمودند، لطفا نظر خودتان را در این باره بفرمایید. ایشان فرمودند که از نظر فقهی برای نماز واجب خواندن، حتما باید به طرف قبله باشیم اما از نظر عرفانی لازم نیست موقع نماز واجب خواندن روبه قبله باشیم. از کارشناس پرسیدم چرا از نظر عرفانی اشکالی ندارد، گفت عرفان می‌گویند «فاینما تولوا فثم وجه الله» .ترجمه: «به هر سو نظر کنی خدا را می‌بینی.» لطفاً نظرتان را در این باره بفرمایید! با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال ما در نمازمان به سیره رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» نماز می‌خوانیم و این‌که قرآن می‌فرماید: «فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ ۚ وَحَيْثُ مَا كُنْتُمْ...» در نماز، جهت و وجه خود را به سوی مسجدالحرام بینداز و البته این غیر از آن است که جلوات حضرت حق را در هر منظری مدّ نظر داشته باشیم. موفق باشید

33678

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام و خدا قوت: پیدا کردن معلوم زنده ۱. بعد از بالغ شدنِ نطفه بسته شده، فطرت انسان اقتضای بر تعامل دارد، اصلا یدالله مع الجماعت است، انسان نمی‌تواند بدون تعامل اجتماعی رشد کند، اصلا معنایی ندارد. اولین ارتباط اجتماعی یک انسان با جنس مرد، پدر اوست و با جنس محبت و لطافت که تعبیر اعم آن زن است، مادرِ اوست. ۲. اینجاست که نقش پدر و مادر بیش از پیش رنگ می‌گیرد و شخصیت اجتماعی فرزند شکل می‌گیرد. ۳. فضای مدرسه و دانشگاه جدای از اینکه فضای آموزشی هستند، اولین و بزرگ‌ترین و مهم‌ترین محل شکلی گیری انسانیتِ انسان و شخصیت و تفکرات اوست. ۴. در همین حال و هوای رشد نوجوان در دنیای امروزی که در هیچ عنوان قابل قیاس با انسان های دیرین ندارد و در جستجوی خود در بستری فراتر از آنچه که هستْ هست، فضای مجازی را می جوید و خود را در جای جای جهان حاضر می بیند. طبیعتاً تا حدودی می تواند خود را آرم کند. ۵. تولدِ بدون فرهنگ فرزند، تحصیلِ بدون فرهنگ انسان و در نهایت فعالیت در جامعه و بسترِ بدون فرهنگ یا به بیان بهتر کج فرهنگْ، که دشمن تمام توان ازلی و ابدی اش فرهنگ بوده، مطمئناً وی را با پوچی روبروی می‌کند. توضیح اضافه است اما خوب است برای تکمیل نوشته اشاره ای شود؛ مستحضرید که کشور های غرب زده به چه شکلی تشنه حقیقت از فضای مذهبی حوزه های علمیه هستند، البته دین را به عنوان یک مجموعه احکام مذهبی و به طور کلی دین را یک حضور مذهبی نمی‌بیند، البته منافاتی ندارد این عرض بنده با اینکه فعالیت های مذهبی نیز انجام بدهند، عرض بنده اینجاست که تشنه حقیقت اند و در رسیدن به مقصود حاضر به انجام احکام مذهبی نیز می شوند. ۶. در فضای انقلاب اسلامی بعد از این‌همه تاکید سرداران این انقلاب، هنوز فرهنگ از همیشه زخمی تر و خسته تر است. نوجوان ما، جوان ما، یا راحت تر بیان کنم خوده بنده پس از تلاش های فراوان در پی جستجوی خود پناه آوردم به دین که آن‌هم متاسفانه در جمهوری اسلامی جز حوزه های علمیه، آن‌هم به صورت ضعیف در مکانی دیگر قابل جستجو نیست یا به بیان بهتر نقطه شروع دیگری نیست. ۷. حالا من هستم و یک خدای ساختگیِ به ظاهر زیبا در حوزه علمیه!!! با تنها هدفی که شهید عزیز، بهشتیْ فرمودند: ما به دنیا آمده ایم برای تلاش پر نبرد و پر رنج در راه تکامل خویش و انسانیت.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حوزه به عنوان بستری است که پس از طی مقدمات مثل آموزش ادبیات عرب، می‌تواند زمینه‌ای باشد برای انس با معارف عالیه قرآنی و روایی و انسان‌شناسی. پس از این‌که انسان تا حدّی در این موارد توانا شد خداوند میدان حضور ما را برای ارتباط بیشتر با انسان‌ها در موقعیت‌های مختلف فراهم می‌کند. هنر ما در این‌جا خواهد بود که بتوانیم با درک انسان‌ها و احترام به انتخاب‌های آن‌ها، آن‌ها را متوجه حقایق و معارف الهی بکنیم. موفق باشید

33470

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: از صوت بدن اخروی برای من سوالی مطرح شد. و آن اینکه آیا در قیامت می‌شود که یک روح بدن اخروی اش، مثلا دارای سه سر باشد، مثلا هم سرش گرگ باشد هم میمون و هم خوک؟ با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که به گفته جناب صدرالمتألهین: «النّفس فی وحدته کلّ القوا» می‌باشد بنابراین هر نفسی در حالت طبیعی بدن واحد خود را شکل می‌دهد و تدبیر می‌کند. موفق باشید

33289

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم. کمی که فکر کردم در جهت تبیین حقایق انقلاب اسلامی دیدم خوب است بعض از جملاتی که شما در این سالهای اخیر به اشاره فرمودید و در قلب بنده نقش بسته است را (با زبان خودمان که جوانان امروز جامعه جهانی هستیم) بازگو کنم و در اول برای روشن شدن اینکه در چه شرایطی هستیم به دو حدیث که حضرت رسول فرمودند اشاره می کنم: از پیامبر (ص) نقل شده که فرمود: «به این دلیل آن دوران خاص، دوران جاهلیت نامیده شده است که اهل آن نادان بودند و اعمال نادرست انجام می دادند.»1 همچنین پیامبر(ص) فرموده است: «من میان دو جاهلیت برانگیخته و مبعوث شده ام و جاهلیت دوم، بسیار سخت تر و مصیبت بارتر از جاهلیت اوّل است.». و در همین شرایط نوع حضور تاریخی و فرا تاریخی (که انقلاب اسلامی و امروز ماست یعنی آخرالزمان) حضرت را در آیه ۱۲۸ سوره توبه می آورم: اعوذ بالله من الشطان الرجیم [لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَءُوفٌ رَحِيمٌ (یقینا فرستاده ای به اراده الهی بسوی شما آمد که از خود شماست و شما را بهتر از هر کس می شناسد و مسائل شما عینا مسائل اوست و ازین رو رنج های شما رنج اوست و بسیار بر او سخت است مشکلات شما و اشتیاق شدیدی به یگانه تر شدن با شما دارد تا با هر نفر که قلبا حقیقیت توحید (که حقیقی ترین خود شماست) را پذیرفته با محبت در جای خود حقیقی اش نگه دارد و همواره رشد کند تا زنده بودن را زندگی کند). در جملات بالا فهمیدیم زمانه ای را سپری می کنیم که گمگشتی از خود حقیقی مان که همان توحید است با ظلمات بوجود آمده ازین رو مردم نمی دانند کسیتند تا نشان دهند چگونه اهل توحیدند و در شرایطی که خدا بسوی مردم می آید و مردم به خود می آیند خود را نشان خواهند داد، برای روشن شدن این موضوع به یوم الله ها نگاه می کنیم مثل شهادت حاج قاسم رضوان الله علیه که حضرت الله به ظهور در خلق آمدند و مردم گمگشته خود را یافتند هرچند در گیر ظلمات و جهل آخرالزمان هستند  مثال هایی که شما فرمودید را که ببینیم روشن کننده تر است که در جایی فرمودید: «این جوانها گناه می کنند اما می بینیم که باز هم شادند!» و جایی دیگر فرمودید: «که طبق حدیث گناهانی را بعضی مرتکب می شوند اما در قیامت از آن آنها نیست و به صاحبان اصلی اش خواهند داد!» و اضافه فرمودید: «ظاهر و رفتار نادرست مردم تصمیات عقلی آنهاست (عقلی که در گروِ اجتماع جاهل و ظلمات لیل و نهار و رفتار و کردار مردم عامه است) اما باطن آنها که حقیقت آنهاست پذیرنده توحید است تنها توحید حامل اراده های عظیم الهی تاریخ همان انقلاب اسلامی» حضرت آقا حفظه الله فرمودند جنگ امروز جنگ نرم افزاریست و فرمودند من شبانه روز در جنگم و شما در تفسیر این فرموده گفتید یعنی جنگ باطنی (که البته‌گاهی در ظاهر هم به نمایش درآمد مثل تشیع پیکر شهیده عزیز شیرین ابوعاقله و بی حرمتی های اسراعیلی ها به پیکر مطهر شهیده که نشان دهنده ناکامی نظام کفر و استکبار جهانی در برابر حقایق و اراده های در حال تحقق توحیدی انقلاب اسلامی است) و اشاره فرمودید: دیگر نمی‌توان زندگی کرد و خود بود مگر با تاریخ حق الیقینی که انقلاب اسلامی با آن همه وسعت جهانی اش که حزب الله لبنان و یمن و بحرین و قلبا هر آزاده ای که پی زندگی و بودن حقیقی است با هر دین و تفکری را شامل است در تمام وسعت مردم دنیا. ازین رو حضرت آقا حفظه الله فرمودند قطعا ما (هم اکنون) پیروزیم (چون داریم می‌بینیم) و امید دهید و تبیین کنید تا مردم ازین تنگنا ها و ظاهر به باطن توجه کنند؛ تا ما بدانیم با جوانانی که عقلشان دست استکبار جهانیست و آنها را به گمگشتی های تاریک از خود توحیدیشان کشانده و گاهی اشتباه می کنند تند روی نکنید که حضرت آقا در دیدار با اعمه جمعه فرمودند: «مثل پدری دلسوز با جوانان و مردم برخورد کنید آنها از شمایند». تیر خلاص این جمع بندی را می‌توان به گفته ای که در جلسه ای داشتید اضافه کنم تا همه بدانند یقینا امید وار و پیروز (اراده خدای حاضر تاریخ همراه با حضور خود پیامبر و اهل بیت پیامبرشان که همان انقلاب اسلامیست) است: فرمودید حتی مسیح علینژاد هم با حجاب خواهد شد و طبق حدیث همه چیز یک شبه عوض خواهد شد همچون شهادت حاج قاسم سلمانی رضوان الله علیه که روز شهادت مردم گریان بودند و یکشبه همه چیز عوض شد. هرچند گوش خشک مذهب های ظاهر بین بدهکار نیست اما جوانان و آزادگان که سلام بر آنها این جملات را آشنا و شنیده می داند تا نهراسند و غمگین و نا امید نباشند و بدانند کافر شدن از خدای عقلی و عینی برای مقصود حق الیقینیست تا «خود» توحید را احساس کنند. پس با این شعر تمام می کنم: ندید او از بت الا خلق ظاهر / بدین علت شد اندر شرع کافر / ز اسلام مجازی گشت بیزار / که را کفر حقیقی شد پدیدار / درون هر بتی جانی است پنهان / به زیر کفر ایمانی است پنهان / همیشه کفر در تسبیح حق است  / و «ان من شیء» گفت اینجا چه دق است / چه می‌گویم که دور افتادم از راه / «فذرهم بعد ما جائت قل الله» بدان خوبی رخ بت را که آراست / که گشتی بت‌پرست ار حق نمی‌خواست / هم او کرد و هم او گفت و هم او بود / نکو کرد و نکو گفت و نکو بود / یکی بین و یکی گوی و یکی دان / بدین ختم آمد اصل و فرع ایمان /  نه من می‌گویم این بشنو ز قرآن / تفاوت نیست اندر خلق رحمان. ۳. پی نوشت ها: ۱. (تاریخ المعرفه) ۲. الامالی، ج ۲. ص ۲۷۷. ۳.شیخ محمود شبستری » گلشن راز » بخش ۵۹ - جواب

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین طور است که می فرمایید. به لطف الهی حضور در آینده با درک زمانه و روشن‌کردن راهی که در پیش است، فراهم می‌شود و غفلت از حضوری که در پیش است، همان بی‌خردی و جهل و نشناختن زمانه است که در روایات از قول حضرت صادق «علیه‌السلام» داریم: «عَلَى‏ الْعَاقِلِ‏ أَنْ يَكُونَ بَصِيراً بِزَمَانِهِ مُقْبِلًا عَلَى شَأْنِه حَافِظاً لِلِسَانِه»  لازم است بر عاقل كه نسبت به زمانه خود بصیر باشد و با پیش‌آمدها مطابق شأن و بصیرتی که دارد برخورد کند و حافظ زبان خود باشد تا مطابق زمانه‌اش سخن بگوید.
آیا جز این است که اهل نظر باید به امکان‌های زمانه بیندیشند و در طلب چشم‌انداز آینده باشند؟ زیرا بدون آن چشم‌انداز، آینده معنا ندارد و گرفتار تکرار زمانه می‌شویم. موفق باشید

 

33268

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: اگر حقیقتش را بخواهیم ما به تک تک انبیایی که حتی ندیدیمشان، به تک تک مبارزان تاریخ آدمی، به تک تک شهیدانی که در جنگ های گوناگون علیه باطل کشته شدند، به تک تک کسانی که برای استقرار حق و حرف خدا شکنجه های زجرآور شدند و به کلی افراد دیگری که به ذهن من نمی رسد مدیون هستیم و باید ادای دین کنیم تا پیش برویم این را که در کنار حق الناس های زندگی ام بویژه نسبت به خانواده ام فکر می کنم می بینم من با این حال نه تنها هرگز امکان ندارد پیش بروم، بلکه وحشتم گاهی می گیرد که آیا امکان امان از عذاب هم ممکن می شود برای من؟ من حتی برای خانواده ام هم نمی توانم جبران کنم هرگز؛ و این داغ سنگینی است روی دلم شاید تا همیشه؛ بعد مدیونی ام نسبت به این همه آدم را در طول تاریخ چه کنم؟ واقعا فکر که کنیم وحشت دارد اگر خدا جبران کند خب زورش می رسد؛ اما اگر جبران نکند چه کنم؟ حتی فکرش هم میخکوبم می کند سرجایم، عینش که بماند.... یعنی خدا این‌همه سلسله آدم را می شود همه شان را از من راضی کند؟! حالا چه باید کرد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ما در حضور خدا در واقع در کنار همه انبیاء و اولیاء خواهیم بود و به حکم آن‌که فرمود: «إِنَّ الْحَسَنَاتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئَاتِ» انجام اعمال نیک، گناهان را از میان می‌برد و این‌جا است که انسان با رعایت حق‌الناس و حق‌الله، در حدّ توان خود عملاً خود را در کنار حضرت حق می‌یابد. موفق باشید

32808

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و روز بخیر: من ان شاءالله در نظر دارم سیر مطالعاتی استاد طاهرزاده را شروع کنم. در لیست پیشنهادی برخی از کتب را به همراه سی دی نوشته اند. فایل کتاب ها که در سایت هست برای تهیه سی دی ها چگونه اقدام کنم؟

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد با جناب حاج آقا نظری به شماره 09136032342 تماس بگیرید. موفق باشید

32720

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

استاد بزرگوارم و عزیز سلام: یک سوال مدتهاست ذهن من را درگیر کرده است. از منبعی معتبر شنیدم که اگر بعد از نیمه شب شرعی تا قبل از اذان صبح قرآن را باز کنیم، اولین آیه از صفحه ی سمت راست، حال و اوضاع آن روز ما را نشان می دهد. من بارها و بارها قرآن را باز کردم و شاید بیشتر مواقع آیه ی کفر و عذاب و جهنم آمد و این باعث شد ناامیدی و غم وجود مرا در بر بگیرد. من اشتباهات فراوانی داشته و دارم. ولی علی رغم جسم بسیار بیمار و توان کم و سختیهای زیاد در زندگی، تلاش زیادی برای ترک گناه و جلب رضایت پروردگار می‌کنم. ولی نمی دانم چرا هر بار قرآن با من از در کفر و عذاب سخن گفت. آیا این موضوع سندیت دارد؟ در کل برای من که افتان و خیزان و کند در این مسیر پیش می روم، از کجا بفهمم که در لحظه چه جایگاهی دارم؟ سوال دوم ...

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. ابداً نباید این نوع نکات ذوقی را ملاک ارزیابیِ شخصیت خود قرار دهید. به اندازه احساس عبودیت، امیدوار باشید که خداوند راه به سوی خودش را برایتان گشوده است. ۲. إن‌شاءالله از برکات آن زیارت بهره‌مند می‌شوید. امیدوار باشید إن‌شاءالله خداوند خودش راهِ نتیجه‌گرفتن را می‌گشاید. موفق باشید

32510

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و وقت بخی! استاد عزیز! این چه احساسی ست که در اثر فشار و مشکلات دنیایی بیش از پیش دچار قبض می شوم؛ تا حدی که نمی‌توانم با ائمه و شهدا ارتباط قلبی بگیرم! اما همین قلب، سخت این احساسات و افکار را منکر می‌شود و این دوگانگی به شدت من را آزار می‌دهد. می‌دانم نباید اینچنین باشم اما هستم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! به گفته جناب مولوی: «ای بردار عقل یک‌دم با خود آر/ دم به دم در تو خزان است و بهار» از یک طرف باید آن‌گاه که قبض ما را فرا می‌گیرد سعی کنیم معارف الهیه خود را وسعت دهیم، و از طرف دیگر متوجه باشیم آن‌گاه که بسط و بهاری به سراغ ما می‌آید، در بهره‌برداری از معارف و تقوای خود بیشترین تلاش را داشته باشیم. موفق باشید

32380

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و ادب محضر حضرتعالی: آرزوی توفیق روز افزون برای شما، با توجه به ارتباط زیادی که با جوانان دانشجو و دانش آموز دارم در بحث کارآیی دین و پذیرش دین به نظر می رسد که این قشر و بسیاری از افراد چه عام و چه تحصیل کرده جایگاه حقیقی دین رو در زندگی خودشان فهم نکرده اند یا به عبارت دیگر قدرت تطبیق آموزه های دینی و حتی درسی را با واقعیت ها و متن زندگی خویش ندارند که یک عاملش به نظر عدم آگاهی به مبانی و اصول کاربردی و عملی دین است، به نظر حضرتعالی برای رفع این مشکل راه کار های مفید و قابل ارائه و پیاده شدن چیست؟ پیشاپیش از بذل لطف و عنایت شما سپاسگزارم ملتمس دعای خیرتان هستم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً بنده نیز با توجه به همین امر و رابطه‌ای که با این نسل داشته‌ام، مباحث «معرفت نفس» و انس با قرآن در نگاه علامه طباطبایی را تأکید می‌کنم. اخیراً عرایضی در این رابطه تحت عنوان «نگاهی هرمنوتیکی به شخصیت علامه طباطبایی (ره ) در تفسیر المیزان»  شد که خوب است به آن بحث نیز رجوع شود. https://eitaa.com/matalebevijeh/8538. موفق باشید

34130

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد محترم: بنده دوستی دارم که حدود ۱۰ سال پیش کودکش را در حادثه ای از دست داد. بعد از این جریان دیگر بچه دار نشد و پیگیر درمان هم هست. این حادثه مسیر جدیدی را برای او باز کرد که پایش به حوزه باز شود و با معارف دینی آشنایی پیدا کند. الان دنبال این موضوع هست که روش درمانی جدیدی را انجام دهد که این روش هم هزینه های زیادی دارد و اگر نتیجه ندهد، ضربه روحی برای او خواهد داشت. برای این روش درمان با استادی که از چشم باطن برخوردار است مشورت کرد، و ایشان به او گفتند که همان داروهای طب سنتی را ادامه بده و فقط امیدت به قرص ها نباشد امیدت به خدا باشد. من احساس می کنم که این دوست ما گره اش اعتقادی است. هنوز اثر را از قرص و دارو و درمان می بیند و نه از خداوند. نمی داند چه کار کند؟ نمی داند همان سنتی را ادامه دهد و یا شیمیایی را پیگیر شود. اگر راهنمایی می شود به ایشان کرد بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در این مورد تخصصی ندارم. ولی همین اندازه می‌دانم خداوند شفای بیماری‌ها را در راه‌های سخت و مشکل قرار نداده است. به همین جهت در آن حدّی که می‌توان، باید اقدام کرد و بیش از آن با صبر باید کار را پیش برد. موفق باشید  

34056

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد خوبین. استاد من پارسال که با جلسه تفسیر تون آشنا شدم خیلی خوب بود. این تفسیرها کمک کرد که برم تو یه عالم. اون موقع توی عالم دیگه ای بودم و هرچی شما می‌گفتین رو انگار می‌دیدم ولی الان نه اون عالم دیگه برام نیست و فقط دربارش حرف می‌زنم. یعنی الان دیگه خودم نمی‌بینم ولی دربارش حرف می‌زنم درصورتی که پارسال انگار واقعا می‌دیدم و یه رشد خیلی خوبه داشتم. چیکار کنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! «ای برادر عقل، یک دم با خود آر / دَم به دَم در تو خزان است و بهار» عمده صبر و پایداری است تا از خزانِ «قبض» عبور کنیم و جهانی بسی برتر و بهتر از بهار دیروزین در ما شکوفا گردد و به ظهور آید. موفق باشید

34000

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب: در کجای قرآن خداوند متعال خودش را اثبات می کند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن می‌فرماید: «أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا» (نساء/82) آیا در قرآن تدبّر می‌کنند تا بنگرند اگر این سخنان و اشارات و راهکارها از غیر خدا صادر شده باشد، مسلّم این‌چنین انسجام و یگانگی در آن نمی‌بود. از این‌جا است که می‌توان گفت وجود قرآن دلیل بر وجود خداوند است و در واقع هرکس با کمی تدبّر در قرآن وارد شود، می‌یابد که با سخن خدا و انوار الهی روبهرو شده است. در این مورد خوب است به کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» به قسمت «دریچه‌های اعجاز قرآن» رجوع فرمایید. کتاب روی سایت هست. موفق باشید

33980

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد جان: وقتتون بخیر. یکی از نزدیکان به تازگی عزیزی را از دست داده که می‌گوید جای مادر نداشته اش بوده و خیلی برایش طاقت فرساست. می‌گوید خانمه هنوز شصت سال نداشته بسیار دست و پا خیر بوده، برای آرامش او چه فرمایشی و توصیه ای دارید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چیز خاصی در این مورد برای گفتن ندارم. عمده آن است که متوجه باشیم بالاخره آن‌ها با زندگی جدیدی روبه‌رو می‌شوند و زندگی خود را شروع کرده‌اند و ما نیز زندگی خود را در این دنیا با حضوری معنوی و قدسی ادامه دهیم. موفق باشید

33971

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامی: توی هر خانواده و فامیل مشکلاتی وجود داره. من توی زمانه حاضر چقدر باید احساس مسئولیت کنم؟ و چگونه باید به حدی قوی بشم که بتوانم موثر بشم!؟ از اینکه حرفم گاهی موثر نیست و گاهی حرف ندارم که بزنم و کاهی حرف نمی‌زنم ناراحتم و احساس ضعف می‌کنم؟ به نظرتون وظیفه بنده چیه که هم بتونم توی مشکلات موثر باشم که هم خودم راضی باشم از نقش خودم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با رفاقت و دلسوزی اگر شرایط مناسب بود توصیه‌های خود را انجام می‌دهید بدون انتظار به این‌که همان موقع آن‌ها قبول کنند. به هر حال نباید مشاجره‌ای در میان باشد. موفق باشید

33352

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: آیا جملات زیر درست است؟ «عالم خدا نیست اما عالم جدای از خدا نیست.» با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همه عالم، مظاهرِ انوار اسماء الهی هستند و از این جهت مولایمان علی «علیه‌السلام» می‌فرمایند: «مَا رَأَيْتُ‏ شَيْئاً الّا وَ رَأَيْتُ‏ اللّه قَبْلَه وَ بَعْدَه وَ مَعَهُ» [1] من هرگز چيزى از موجودات را نديده‏ ام مگر آن كه خدا را قبل از او و بعد از او و با او ديده ‏ام. ولی این به معنای دیدن ذات خداوند نیست. از این جهت هرگز کسی عالَم را ذات خداوند نمی‌داند. موفق باشید

[1] ( 1)- مصباح الهداية، ص 89 88.

33194

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم. سلام علیکم: طبق گفته عرفا انسان تا ۲ سالگی در حالت فنای فی الله به سر می برد و پس از آن تعداد انگشت شماری از انسان ها به غیر از معصومین هیچ گاه معصیت خدا را انجام نمی دهند و برخی نیز انجام می دهند. آن انسان که گناهی مرتکب نشده است به مقاماتی می‌رسد. حال سوال این است که انسان گناه کار بعد از توبه آیا با مجاهدت و مراقبت می تواند حتی به مقامات بالاتری نسبت به انسانی که هیچ گناهی نکرده است دست پیدا کند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم از کجا می‌فرمایید «طبق گفته عرفا انسان تا ۲ سالگی در حالت فنای فی الله به سر می برد»؟ لازمه فنای فی الله اراده‌های ممتد و عبور از امیال نفسانی است. در مورد نکته دوم به سخن رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» بیندیشید که می‌فرمایند: «التَّائِبُ مِنَ الذَّنْبِ كَمَنْ‏ لَا ذَنْبَ لَه» توبه ‏كننده از گناه مثل آن است كه گناهى براى او نيست. موفق باشید

32649

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض و ادب خدمت شما استاد ارجمند: می‌خواستم بپرسم درباره نظام اخلاقی چه از قدما و متأخرین کتابی داریم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب شریف «شرح جنود عقل و جهل» و کتاب «جامع السعادة» در این رابطه کمک‌کننده خوبی هستند و شرح صوتی هر دو کتاب را می‌توانید در سایت دنبال کنید. موفق باشید

32131

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: در شب شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها این سوال را می فرستم. در خواست راهنمایی زود بازده دارم. من می دانم که از نظر روحی دچار آشفتگی هستم. یکی از نشانه هایش این است که خوابهایی که می بینم همیشه دچار آشفتگی است و چون می گویند روح در خواب آزادتر است در نتیجه خوابهای آشفته و بی سر وته من کاشف از آشفتگی روحی من است. نشانه دیگر آشفتگی ذهنی در طول روز و تصاویر ذهنی خیلی ناجور می باشد و نشانه های دیگر هم هست که جای بیانش اینجا نیست. حال چه کنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم اگر سری به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که روی سایت هست بزنید، شروع خوبی برای رفع این مشکل خواهد بود. موفق باشید

38245
متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم. سلام علیکم استاد معظم. اخیرا جناب دکتر دینانی در مصاحبه با شبکه ی عمانی مطالبی گفتند از جمله: «ابن عربی بعضی حرف های ظاهرا کفر آمیز دارد که ظاهرش کفر و باطنش توحیدست، ابن عربی می‌گوید اولین موحد خداوند است، دومین موحد ابلیس ست چون به غیر خدا سجده نکرد و غیرت داشت و سومی حضرت محمد. ما می‌گوییم ابلیس لعین اطاعت نکرد استکبار کرد اما تاویل باطنی قرآن این نیست. این غیرتِ توحیدست. تکوین با ظاهر فرق دارد، قرآن و حدیث ظاهرست، باطن این حرف ها همین ابن عربیست. دیانت را تاویلی نکنیم دچار مشکل می‌شویم، شرع و ظاهر برای عوام ست. متکلمین نمی‌فهمند، فلاسفه و ملاصدرا می‌فهمند. صوفی ها خوب فهمیدند» سوالم اینست: قبلا بحث تحریف و اضافه شدن برخی مطالب به مطالب ابن عربی را مطرح کرده اید، همچنین موضوع استبصار او را طرح کرده بودید، این مطالبی که جناب دینانی گفته اند از کدام بخش است؟ تحریفات؟ یا مطالب قبل از استبصار؟ و یا مطلبی همچون تفسیر ذیل که مشابه آن در آثار ابن عربی بسیار زیادست: ابن عربي در ذيل آيه «خَتَمَ الله عَلي قُلُوبِهِمْ وَ عَلي سَمْعِهِمْ وَ عَلي أَبْصارِهِمْ غِشاوَةٌ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظيم» مي‌گويد: «خلاصه مفهوم اين آيه چنين است: يا محمد، اينان كه محبّت مرا در دل پنهان داشتند (كافران)، برايشان تفاوتي ندارد. چه آنان را به وعيد خود بيم دهي و چه بيم ندهي به سخن تو ايمان نمي‌آورند؛ زيرا اينان جز مرا نمي‌بينند و درك نمي‌كنند. چگونه به تو ايمان آوردند در حالي كه بر دل‌هايشان مهر (محبّت خود) زده‌ام. تا جايي براي چشم‌هايشان پوششي از بهاء و عظمت خود افكنده‌ام تا ديگري را هرگز نبينند. اگر توجّه‌شان را از سوي خود به تو معطوف دارم، به رنج و اندوه مي‌افتند. در حالي كه محو جمال والاي من گشته‌اند و مبهوت، به اين منظر تابناك مي‌نگرند. پس چگونه اينان را از خود بازدارم و متوجّه بيم دادن‌هاي تو كنم!» پذیرش این مطالب با مبنای باطنی ها (تضاد باطن و ظاهر به خلاف ارتباط بطن با ظاهر) چه مشابهت و چه تفاوتی دارد؟ ارتباط این مطالب با مطالب عین القضات همدانی و منصور حلاج چیست که می‌گفتند: «هر کس در این معنی راه نبرد، ابلیس داعی است در راه، و لیکن دعوت می‌کند ازو، و مصطفی دعوت می‌کند بدو. ابلیس را به دربانی حضرت عزّت فروداشتند و گفتند: تو عاشق مایی، غیرت بر درگاه ما و بیگانگان از حضرت ما بازدار.» «ای دریغا گناه ابلیس عشق او آمد با خدا و گناه مصطفی دانی که چه آمد؟ عشق خدا آمد با او» سیر این افکار و عقاید چه ارتباطی با تصوف دارد؟ از تصوفی که در زمان ائمه می‌زیستند تا به حال؟ منظور جناب دینانی از تاویلی کردن دین چیست؟ همان چیزی که در احادیث متوار تحت عنوان تفسیر به رای معرفی شده؟ متشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید نکته‌ای که آیت الله محی الدین الهی قمشه‌ای در این رابطه با عدم سجده شیطان به آدم فرموده‌اند بسیار کارساز است. آن‌جا که می‌فرمایند: 
جرمش آن بود که در آینه روی تو ندید     ورنه بر بوالبشری ترک سجود این همه نیست
همه حرف جناب ابن عربی آن است که حضرت حق در جلوه اسمای حسنایش در میان است و به اسماء حسنایش هست. و این راز بزرگی است در مکتب ابن عربی که چگونه ما او را از طریق اسماء حسنایش آن هم در آینه و مظاهر اسماء حسنایش بنگریم، وگرنه اگر به او نظر کنیم بدون اسماء‌اش، موحد هم که باشیم، شیطانیم. و ابن عربی به صورت‌های مختلف می‌خواهد این نکته را متذکر شود. و این درست مقابل این کلام الهی است که می‌فرماید: «له الاسماء الحسنی فدعوه بها». آری! رجوع به او به همان معنای «فدعوه بها» از طریق اسماء حسنا می‌باشد، آن هم از طریق مظاهرِ اسماء حسنا، که به گفته حضرت صادق آل محمد «صلوات‌الله‌علیه‌وآله»: «نحن والله الاسماء الحسنى التي لا يقبل الله من العباد عملا إلا بمعرفتنا» . و درک این موضوع از ظرائف توحید است و بحث آن بسی حساس و دقیق می‌باشد به همان معنای مرز کفر و ایمان. موفق باشید 
 

34854
متن پرسش

سلام استاد: برخی حجاب را با نماز مقایسه می کنند و قبول دارند که حجاب حکم خداست و واجب هم هست. منتها معتقدند اجبار بر حجاب و منع قانونیِ بی حجابی ریشه شرعی ندارد. کما اینکه در رابطه با بی نمازی با شخص بی نماز برخورد قانونی صورت نمی گیرد. معتقدند در هیچ کجایی از سیره و سنت و سخن پیامبر و امامان علیم السلام، در رابطه با مجازات بی حجابی و اجبار بر حجاب چیزی دیده نمی شود. لذا معتقدند حکم حجاب فقط مخصوص زنان پیامبر و زنان مؤمنه است. نظر حضرتعالی چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌طور نیست. همیشه در هر زمانی بر حجاب تأکید شده و در صدر اسلام به جهت پوشش عمومی و سنتی که از قبل بوده، بی‌حجابی مسئله نبوده است. زیرا علاوه بر آن‌که حجاب و رعایت آن به عنوان دستور شرع امری است فردی، وجوهی اجتماعی در آن جاری است و از این جهت از صدر اسلام تا کنون جامعه اسلامی نسبت به حجاب حساس بوده و بر آن تأکید داشته است و برهنگی ریشه در فرهنگ فراعنه داشته است و از آن‌جا حتی به یونان منتقل شده و غرب جدید تحت تأثیر یونانی که در فرهنگ رومی به ظهور آمد، قرار گرفت. موفق باشید

34554
متن پرسش

یا محبوب: شاد باش ای عشقِ خوش سودای ما/ ای طبیب جمله علت های ما . ای دوای نخوت و ناموس ما/ ای تو افلاطون و جالینوس ما.

 عرض درود و رضوان حضرت معشوق و یوم اللّه ۲۲ بهمن بر شما مبارک باد. استاد، بنده صحبت های شما رو در شب اول ماه رجب بار ها مرور میکنم زندگی باید آن باشد که چمران گفت: خدا بود و دیگر هیچ نبود و ظهور خدای زمان باید سرچشمه ی توحید را به جان تشنه ی انسان برساند لیک چرا توان دیدن آن ظهور را ندارم؟ و اینکه شما فرمودید ما نباید عبادت کنیم تا دینمان از دستمان نرود ولی متاسفانه با وضعی که در اطرافیان و وظایف خودم شاهدم دگر آن شور روز های ابتدایی عاشقی دارد از من دور می شود و تقلایم برای گرفتن آن گیجم کرده از سمتی فرمودید در هر زمینه ای آنقدر که لازم است و در نزد خود میدانیم باید پیشرفت کنیم میدانم توحید داروی تمام درد هاست اصلا وقتی پای سوال به وسط می آید اشک ناخواسته جاری شده زیرا: ای طبیب حمله علت های ما... لیک ظهور خدای زمانم را چگونه بچشم یعنی در اصل این هم سوال نیست چون فرمودید مثلا حضرت امیر مومنان علی (ع) شیی هزار رکعت را از برای همین ظهور حضرت محبوب در زمان انجام می دادند و اصلا راه و چاه و مقصد مشخص است لیک نمی دانم این بی سوالی است یا سائل سوال مند

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مسیر توحید آنچه در میان حاضر است، «انتظار» می‌باشد که افضل اعمال می‌باشد. در 22 بهمن امسال خواهید دید چه اندازه خداوند در صحنه خواهد بود و چگونه قلب‌های آماده را به میدان می‌آورد. شور تاریخی، همین حضوری است که ما در خود در این صحنه‌ها احساس می‌کنیم و عبادات ما، ما را به درک چنین شور ایمانی در دل تاریخ توحیدی می‌کشاند و ما آن را احساس می‌کنیم. موفق باشید

34014
متن پرسش

استاد عزیز و گرانقدر با سلام مجدد: در مورد پاسخی که فرمودین «برای سرنگونی این نظام باید مانند آن‌هایی که برای سرنگونی نظام شاهنشاهی کشته دادند و شکنجه شدند، کشته بدهند.» استاد بفرمایید تفاوت سخن شما با این که بگوییم بسیاری دلباختگان به نظام و انقلاب مطمئنا تا پای جان پای نظام می ایستند چیست؟ شما حداقل در نظر بگیرید این نظام سی هزار نفر داشته باشه تا پای جان پای نظام باشن (حد بسیار بسیار پایین در نظر گرفتم) اینها تا پای جان پای نظام بایستند، دشمن حمله کنه، از کشتن ابایی نداشته باشه، بعد از جنایت طیف خاکستری به نفع نظام برنگرده و ..... ، این افراد اونقدر با ملایمت برخورد کنند که اگر ده نفر از اینان کشته شد یک نفر از طرف مقابل بیشتر کشته نشه، با این اوضاف باز شد همون حرف - دشمنان و مخالفان همون عدد سه هزار رو کشته میدن یعنی واضح است وقتی می گوییم دلباختگان نظام تا پای جان می ایستند، آن حرف شما رو در بطن خودش داره ولی اون حرف تحریک آمیز که باید کشته بدین، و ظاهر استکباری داشته باشه، در این جو رسانه ای کجا و این بیان کجا؟ استاد همچنین فرمودین : «واین جریان، با نظر به وابستگی شدیدش، خواسته و ناخواسته جریانی است که باید در دل آیه «إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا سَوَاءٌ عَلَيْهِمْ أَأَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ» مدّ نظر داشت» استاد سران و تحریک کنندگان اصلی شاید ولی بدنه ای که توخیابونن نه، بسیاری از اونهایی که طرفدار جریان مخالف هستند نه، طیف خاکستری نه اینطور نیست از قضیه ای ناراحته حرفی می زنه، آزادیش گرفته شده ، حقی ازش خورده شده و اجازه حرف زدن بهش داده نشده ...، حتی شاید کسی از زندگی نا امیده دنبال مقصر می گرده، دنبال هیجانه ، و ... («ویژگی مشترک همه آنها این بود که چیزی برای از دست داشتن نداشتند.») استاد مورد سوم که فرمودین : «نه‌تنها حتی به دنبال سرگونی نظام بلکه به دنبال نابودی کل ایران می‌باشند. جریان‌های استکباری و تحجّر منطقه، به این نتیجه رسیده‌اند که اگر ایران باشد حتی با حاکمیتی که غیر اسلامی است به جهت سابقه تاریخی و فکری و فرهنگی که دارد، همچون تیغی است در چشم آن‌ها.» دقیقا دو سه هفته است به همین موضوع فکر می کنم، در حد خودم از این آدمین های گروه ها و کانال ها می پرسم فرض بگیریم معترضا موفق شدن و نظام برگشت و نظام جدید و کاملا همسو با غرب در ایران مستقر شد، سود و زیان کشورهای منطقه و جهان به چه صورته؟ آیا خود آمریکا منفعت می بره؟ (کی بیاد این کشورهای عربی رو بترسونه و باعث لزوم تحق قیمومیت قرار گرفتن اونها توسط امریکا و فروش چند صد میلیارد دلاری سلاح بشه؟ چجور بتونن قیمت نفت رو کنترل کنن؟) آیا ترکیه سود می بره؟ آیا اروپا سود می بره؟ آیا کشورهای عربی سود می برن؟ طالبان سود می بره؟ روسیه سود می کنه؟ ایران یکپارچه غربی به سود هیچکدوم نیست، خیلی دوست داشتم در یک برنامه آزاد چند نفر بشینن توجیه کنن که چرا ایران طرفدار غرب به نفع آمریکا و بقیه کشور هاست؟ اگر ایران یکپارچه به نفع کسی نباشه حتما تجزیه اش می کنند.

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت دارید که هر کدام از نکاتی که می‌فرمایید دارای ابعادی است. به نظر می‌آید به تقابل دو جبهه در کلیّت آن نظر کنیم به معنای کلیّت یک جبهه با اصراری که در باطل دارد و جبهه دیگری که نظر به حق می‌کند، آن هم در کلیّت. در این شرایط است که می‌توانیم میدان تفکر به آنچه می‌فرمایید را گشوده نگه داریم. آری! بحث در انگیزه دشمن است ولی توجه دارید که در دل همین فتنه‌ها است که حقّانیت نظام اسلامی در مقابل استکبار به ظهور می‌آید و حضوری که در جهان آینده خواهی نخواهی برای آن رقم خورده است. به هر حال مثل روز روشن است که جهان استکبار متوجه آینده نظام اسلامی شده است و همه تلاشش آن است تا مانع آن حضور بشود و ما بیشتر اتفاقات را در دل این نحوه تلاش‌ها تحلیل می‌کنیم، وگرنه در این‌که چند نفر موتور سوار بعضی از مردم و یا نیروهای انتظامی را به رگبار ببندند، هیچ معنایی نخواهد داشت و معلوم است که هیچ نتیجه‌ای که دشمن بتواند روی آن حساب کند، حاصل نمی‌شود. موفق باشید 

نمایش چاپی