بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
32717

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: محضر جناب استاد طاهرزاده طاعات و عبادات قبول. لطفا تفاوت و وجه اشتراک تمرکز، تفکر، تعقل و توجه رو بفرمائید؟ ممنون میشم جواب و با ذکر جزئیات و مثال توضیح بفرمائید. تفصیل: اینکه در مکتب معرفت نفس توصیه به توجه به نفس شده و گفته شده انسان توجهش به هر ساحتی معطوف بشه بعد از مدتی خودش رو در اون ساحت خواهد دید و فطرتش باز خواهد شد به چه معناست؟ تمرین این توجه به من حقیقی و تمییز اون از تمرکز و تفکر و تعقل چه جوریه؟ متشکرم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در این نوع موارد مفصل است. کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» إن‌شاءالله زمینه تفکر در این موارد را می‌گشاید. موفق باشید

32507

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد،...

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر سری به آخرین مطالب «کانال مطالب ویژه» بزنید إن‌شاءالله نتایجی که مورد نیاز هست، می‌یابید. موفق باشید

32098
متن پرسش

سلام: با توجه به بحث حهانی میان دو جهان بصورت کوتاه علت پیروز شدن انقلاب اسلامی در مقایسه با دیگر انقلاب ها مثل الجزایر و کوبا و... چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انقلاب اسلامی در بستر تاریخی ماورای تاریخ مدرن که نه بیرون از آن تاریخ است و نه عین آن تاریخ به ظهور آمده است تا توحید را در جهان جدید به ظهور آورد. در حالی‌که انقلاب‌های مذکور در همان بستر غربی‌شدن تلاش می‌کردند. منتها بنا داشتند خود را از استعمار آزاد کنند. موفق باشید

39914

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام و احترام خدمت استاد بزرگوار: بابت طولانی شدن سؤال عذر میخوام. من جوانی سی ساله هستم، گذشته ی خوبی نداشتم اما خوشبختانه چند سال پیش با کتاب کیمیای محبت مسیر زندگی و نگاهم به دنیا عوض شد، الان تا اونجا که میتونم سعی در انجام واجبات و ترک محرمات و نماز اول وقت و... دارم ولی در طی این سال ها بارها سعی کردم مسیر سیر و سلوک رو آغاز کنم اما عزم و اراده کافی برای این کار رو ندارم و احساس می‌کنم به جای رشد افت کردم، از شما درخواست دارم ۱. برای درمان ضعف در عزم و اراده راهنمایی بفرمایید. ۲. متأسفانه من آدم کم صبر و طاقتی هستم و یک درد و بیماری معمولی یا مثلا یک گرسنگی شدید یا یک مشکل در زندگی تمام فکر من رو به هم میریزه و معنویت رو از من میگیره، ترس من از این هست که تو این زمانه آخرالزمان که هر روز امتحان ها شدیدتر میشه و هرکس بلاشک نوعی از امتحان مصیبت در جان و مال و اولاد و... رو پیش رو داره ایمانم رو به کلی از دست بدم یا مثلا جایی که باید استقامت کنم مثل جنگ، تهدید جانی یا هر چیزی که نیاز به صبر و مقاومت داره نتونم مقاومت کنم در حالی که به گفته ی قرآن انجام واجبات و ترک محرمات و این ایمان ظاهری به تنهایی به درد نمیخوره و اگه انسان در ابتلاء ها پیروز نشه همه چیز رو از دست میده مثل مردم بعد از پیامبر یا اهل کوفه و...، همین باعث میشه به این نتیجه برسم که اصلا این مسلمانی من به درد نمیخوره و خودم رو سر کار گذاشتم وقتی در مواقع بحران نتونم کار درست رو انجام بدم، از شما خواهش می‌کنم اگر این مسئله افزایش ایمان و استقامت راه حلی داره راهنمایی بفرمایید. ۳. اینکه من نمیدونم چطور باید تکلیف خودم رو در این زمانه برای یاری امام زمان (عج) و کمک به انقلاب بفهمم، آیا الان باید به دنبال کسب علم برم، به دنبال انجام کار فرهنگی برم یا... ملاک تشخیص تکلیف هر کس چیه؟ ۴. به طور کلی اگر یک نفر قصد سیر و سلوک و همچنین یاری امام زمان و یک کلام مسلمان انقلابی و شیعه ی تراز که می‌خواهد به بالاترین نقطه ی کمال مستعد خودش برسه چه سیر مطالعاتی رو پیشنهاد می‌کنید که جامع باشه؟ چون کتاب ها واقعا زیاده و من نمیدونم به کدوم مراجعه کنم، چه کتاب های سلوکی چه علمی و... ممنونم بابت اینکه وقت گذاشتین و مطالعه فرمودین.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد می‌شود از مباحث «معرفت نفس» شروع بفرمایید از آن جهت که حضور در ابعاد عمیق دین را معرفتِ نفس دانسته‌اند تا ان شاءالله دریچه‌ای شود جهت تدبّر در قرآن. موفق باشید https://lobolmizan.ir/book/71?mark=%D8%AF%D9%87%20%D9%86%DA%A9%D8%AA%D9%87 و https://lobolmizan.ir/sound/641?mark=%D8%AF%D9%87%20%D9%86%DA%A9%D8%AA%D9%87

39875

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم و رحمت الله: برداشت بنده از بعضی دروس جنابعالی این است که جهان هستی اعم از ملک و ملکوت ظهور اسما و صفات الهی بوده ولی بین ظاهر و مظهر یا ظهور و محل ظهور دوییت نیست و ذهن اینها را از هم تفکیک می‌کند مثلا اسم لطیف در عالم ماده صورت آب بخود می‌گیرد و اسم جمیل صورت گل / ولی اهل حس با حواس ظاهر صورت و شکل می‌بینند و ماهیات را اصل می‌پندارند ولی اهل باطن علاوه بر این صورت نازله ملکوت و باطن آن را هم با قوای باطن و قلب شهود می‌کنند و مسئله ظهور اسما و صفات الهی مثل قوای نفس و آلات قوا نیست که قوه بینایی در موطن چشم ظهور کند و بین این دو یعنی ظهور و محل ظهور دوییت باشد و همین قوه بینایی نمی‌تواند در موطن گوش ظهور کند چون تناسبی بین آن دو نیست آیا این برداشت درست است؟ و اگر درست است سنگ یا خاک ظهور چه اسمی می‌توانند باشند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که متذکر هستید. در مورد قسمت آخر سؤال خوب است  به بحث «برهان صدیقین» و صوت‌های مربوط به آن رجوع شود از آن جهت که وقتی «وجود» در مراتب تشکیکی خود تازل و نازل‌تر می‌شود، در محدودیت خود تا مرتبۀ عالَم ماده نازل می‌گردد و از این جهت پدیده‌های مادی مرتبه‌ای از وجود هستند با محدودیت خاص خود. موفق باشید

35882
متن پرسش

سلام علیک بجوامع السلام: با عرض پوزش از حضرت استاد و کاربران بابت زحمت و اذیت مطالعه ی مطلبی که قرار داده می شود.
کربلا و صیرورت تاریخی انسان
همچنان که انسان در سیر الی الله در ذیل تاریخ توحیدی از مقطعی یا از طوری در طور دیگر حاضر می شود و خود را پیش از گذشته در تعیین حقانی می یابد و احساس می کند که از آن به شدنی بعد از شدن یا بودنی پس از بودن می گوییم این صیرورت تاریخی که ذیل تاریخ قدسی معنا می‌شود از حضور آدم ابو البشر آغاز و تا حضور ختمی نبوی ادامه یافت و بعد همین صیرورت با حسین علیه السلام در تاریخ تعینی دیگر یافت و معنایی دیگر از انسان را به تاریخ گمگشته و حیرانی بشر امروز بخشید تا انسان در عمق معنا بخشی خودش در دل حضور تاریخی حسین علیه السلام بودنی دیگر را تجربه کند و خود را در ساحتی از عالم و نسبت عمیق‌تر از مناسبات مادی و مدرنیته بیابد و این صیرورت تاریخی را به تماشا بنشیند و احساس کند. اربعین، همان صیرورت تاریخی است که با حسین علیه السلام شروع شد تا دستِ افتاده ی انسان زمینگیر این تاریخ و زمانه را بگیرد و در افقی و ساحتی حاضر کند که طلب پنهان و نهفته ی وجودی هر انسانی است که در این تاریک خانه ی وهم آلودِ این سویی گم شده، یا غبار شهوت‌ها و غضب‌ها آن را مسکوت گذاشته است و اما اربعین آغازی بر پایان همین سکوت تاریک خانه ی عالم غبار آلودی است که بشر می خواهد از پوستین دروغین دیروزش به در آید و در فهمی جدید و عالمی جدید در نسبتی جدید با خودش روبرو شود و اربعین بستر چنینی بودن و شدنی است که از آن تعبیر به صیرورت تاریخی انسان می کنیم صیرورتی که انسان در عالی ترین نحوه ی حضور خودش با حقیقت قرار می گیرد همان حس حضور و شهود حق که تماماً بودن و هستی است و دیگر معنایی از کنید و یا دوگانگی در میان نیست همانی که محی الدین از آن تعبیر به حق الیقین می کند و یا صدرا آن را رهایی انسان از قیود و مقام اطلاقی انسان تعبیر می کند و این همان افقی است که با اربعین به روی انسان گشوده شده است تا خود را و بقیه را در وجه اطلاقی یک حقیقت قدسی به تماشا بنشیند و اگر بپرسی چیست؟ بایست بگوییم که فقط هستی است باید به افق شهودی اربعین حسینی نظر کرد و نظر بازی را از همین بستر شروع کرد آنگاه فقط تماما حقیقت است و حقیقت و لذت تماشای آن و حضور در بیگرانگی و دوری از بیگانگی های قیودات و مناسبات و شئونات شهر مدرن ..... شاید کسی بپرسد که در مسجد چه باید کرد؟ این پرسشی است که جواب دادن به آن انسان را در مسجد متحیر می کند عوض آنکه راهی جلوی روی او قرار دهد در حالی که مسجد محل حضور و شهود و رویارویی و انس حضور است و اعمالی که در مسجد انجام می‌شود جهت تقویت این حسِ حضور و رویت و لقاء حق است نه آنکه برای خود معنایی مستقل داشته باشد. بنابراین در مسجد باید حاضر شد و به این حضور شدت بخشید تا بودن و هستی یافت شود و حس پوچی و بیهودگی و گمگشتگی را از خود برانیم و در یک حیات متعالی و حضور بی‌کرانگی و قدسی در مسجد خود را احساس کنیم یک حس حضوری در عین بودن در نسبت با احدیت و گزنه هر چه از مسجد بگوییم یا برای شخص معین کنیم که باید در مسجد چه بکند او را متحیرتر کرده ایم! اعتکاف نیز از همین جنس است روزه در مسجد همراه با خلوت و سکوت و اعمالی که در اعتکاف دنبال می شود سنخ شدت حضور دارد تا آنکه بخواهد کار خاص مستقلی باشد. اربعین هم به شرح ایضاً یافتنی است بعد از یافتن، و شدنی است بعد از شدن. باید در مسیر اربعین حس حضور را شدت بخشید و پیاده روی خود عمل مستقل نیست! بلکه در مسیر صیرورت انسان در تاریخی است که از حسین علیه السلام می‌گذرد و بایست در این طریق و مشی کردن حضوری بعد از حضوری برایمان تثبیت شود و شدت بودن در ما بیش از پیش شود. اربعین، قدم زدن در ساحت قدیم الاحسانی (حضرت احدیت) عالم توحید است که انسان در این تاریخ طلب آن را در وجودش احساس کرده است و به سوی آن قدم برداشته است و نشانه ی این طلب، حضور شهدایی است که در این سالهای اخیر در ما ظهور کرده است و تشییع شهدایی که انسان‌هابی با آرمان و اندیشه ی همان طلب در زیر این تابوت‌ها حاضر شده‌اند. آری شهدا این طلب و این حقیقت را پیش روی ما نهاده اند و ما مشتاقانه به استقبال این حقیقت تاریخی افتاده ایم تا ما هم جزو این قافله ی قدسی در دل تاریخ توحیدی حسینی باشیم و اربعین، جواب عطش تاریخی انسان آخرالزمانی است که هیچ چیز جز اصیل‌ترین بودن‌ها (بودن با حق) و حقیقی‌ترین انسان‌ها (انسان کامل) او را اشباع و ارضاء نمی کند. باید به استقبال حضور اربعین رفت تا حقیقت ما را دربرگیرد و آنگاه است که انسان در صیرورت تاریخی خود حاضر شده است.... این مطلب را در آستانه ی حرکت به کربلا در کنار موکب چایی حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام نگاشتم همراه با چای عزای سیدالشهدا علیه السلام و شاید آنگاه که این مطلب خوانده شود این کمترین در مسیر زیارت سیدالشهدا علیه السلام باشم و امیدوارم دعای خیر جناب استاد و دوستان بدرقه ای باشد تا در این سفر شهودی حضوری اربعین بیش از پیش حاضر شویم.

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که می‌فرمایید به لطف الهی در منزلی حاضر شده‌ایم که ذیل نظر به حضرت سیدالشهداء «علیه‌السلام» در حال تجربه بودنی هستیم که این، نهایی‌ترین بودن است تا خود را و بقیه حاضران در صحنه اربعینی را آینه نمایش حقیقت قدسی بنگریم آن هم وقتی ماورای کثرت‌ها به هستیِ جان‌ها نظر کنیم، در آن صورت است که حیرت می‌کنیم چه اندازه خداوند در این عالَم و در این جان‌ها به ظهور آمده است.
همان‌طور که فرمودید و خوب هم فرمودید این اربعین، جوابِ عطش تاریخی انسان آخرالزمانی است که هیچ چیز جز اصیل‌ترین بودن که بودنِ «بالحقّی» است او را راضی نمی‌کند. به این فکر کنید وقتی رغبت به زندگی در انسان می‌میرد که زندگی را به پایین‌ترین شکل آن که فروافتادن در توهّمات دنیایی است، تقلیل دهیم و متوجه حضوری که حضور در بیکرانه توحید است، در میدان‌های ظهور انوار توحید، نگردیم و این یعنی عدم حضور در حماسه‌ای که تندبادِ طلب، در نهایی‌ترین حضور در این زمانه با انقلاب اسلامی و پیرو آن در رخداد اربعینی پیش آمده است. تندبادی که خداوند به حرکت در آورده تا هرکس خواست در زمانه ظهور ایمان در ایمان وارد شود، خود را به آن بسپارد بدون آن‌که تفصیلاً بداند بنا است تا کجاها جلو برود. همین اندازه می‌توان احساس کرد که: «پرّ کاهی است در مصاف تند باد / خود نداند در کجا خواهد فتاد.»
در سه جلسه‌ای که در خدمت رفقا تحت عنوان «باز اربعین» بود عرایضی شد، آن نکات می‌تواند إن‌شاءالله همچنان ما را متوجه افق گشوده‌ای بنماید که در آن از یک طرف انسان را در نهایی‌ترین حضور مدّ نظر قرار دهیم و از طرف دیگر تاریخی را که اشاره به نهایی‌ترین تاریخ که طلوع ظهور حضرت ولی عصر«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» است رامدّ نظر آوریم. https://eitaa.com/matalebevijeh/14529موفق باشید    

 

34853
متن پرسش

سلام استاد عزیز از اینکه تا گرفتار میشیم میایم سراغ شما و وقتتون را می‌گیریم‌ متاسفم. ولی حقیقتا راه دیکه ای به ذهنم نمیرسه. استاد از حرام خسته شدم. حرمت و حیا م در مقابل فعل حرام حسابی کم شده و و دیگه مثل دوران‌نوجوانی و اوایل جوانی تنفرم از گناه کم شده. الانم دقیقا نمیدونم سوالم‌چیه ولی کاش جایگاه حرام، گناه، نامحرم و ...اونقدری برام روشن می‌شد که حیا می‌کردم. استاد خسته شدم. سال هاست تلاش می‌کنم و هر بار شرایط داره بدتر میشه. هر بار کارهای عجیب تری می‌کنم. منم یه جوونم و قلبم توانایی ندارد. هر چه جایگاه گناه هم روشن میشه باز انگار نمیتونم انجام ندم .دارم عمرمو از دست میدم. آروم آروم دارم یه آدم‌ جهنمی‌ میشم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به آیه « يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا آمِنُوا...» فکر کنید که ایمانِ دیروزین برای حضور در امروزِ این تاریخ کافی نیست. همان‌طور که اگر مار نتواند پوست بیندازد می‌میرد، اگر ذهن انسان برای تغییر دچار مانع باشد، دیگر ذهن نیست، انبار اطلاعات است. اگر خود را در آینده‌ تاریخ خود حاضر نکنیم و همچنان در گذشته متوقف باشیم، عملاً گور خود و نظام را پیشاپیش کنده‌ایم، زیرا در برابر آنچه در حال رشد و بالندگی است، کور و نابینا شده‌ایم. انسان‌‌هایی می‌خواهیم که معنای سعه‌ توحیدیِ انقلاب اسلامی را بفهمند که چگونه انقلاب، اقیانوس شده است و دوره‌ دریاچه‌ بودنش به‌سر آمده. زیرا وقتی خود را در مرحله‌ای از تاریخ پیدا می‌کنیم باید سعی کنیم «گاه به گاه خود را گم کنیم» تا دوباره از نو بازیابی شویم. این است آن شدنِ ابدی که بودنی خشک و ساکن نمی‌باشد. موفق باشید  

34109

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم. در رابطه با مطالعه و تحقیق در باب فلسفه علم چه منابعی پیشنهاد می‌فرمایید؟ ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در جریان آخرین کتاب‌ها که قابل اطمینان باشد نیستم. شاید با کتاب «علم و دین» جناب آقای آیان باربر شروع کنید به اعتبار این‌که ایشان به عنوان یک فیزیسین نگاه خوبی به امور عقلی و دینی دارند، افق ارزشمندی را در مقابل شما می‌گشاید. خلاصه آن کتاب تحت عنوان «کلام جدید» روی سایت هست. موفق باشید  https://lobolmizan.ir/leaflet/236?mark=%DA%A9%D9%84%D8%A7%D9%85%20%D8%AC%D8%AF%DB%8C%D8%AF

33258

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض قبولی عزاداری‌هاتون استاد: استاد در تفسیر فتح خون فرمودید مذهبی ها خدای مفهومی و کهنه ای را می‌پرستند چه خدایی مدنظر شماست و چه خدایی را باید پرستید مگر غیر اینست که واجب الوجودی که خواب ندارد و همه جا هست، خدای ماست؟!؟! ممنون میشم تبیین بفرمایید. با تشکر از زحمات شما استاد جلیل‌‌القدر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! خدای واقعی خدایی است که جان انسان را نورانی می‌کند و انسان احساس حضور خداوند را در جان خود دارد و خود را در آغوش او احساس می‌نماید. عرایضی در این رابطه در شرح سوره «اخلاص» و نکاتی در کتاب «آشتی با خدا» شده است. موفق باشید

33203
متن پرسش

سلام‌علیکم: با تسلیت ایام سوگواری و آرزوی قبولی عزاداری‌های شما. با توجه به آنکه الان رمان ها بیشترین خواننده را دارند پرداختن  وقدم گذاشتن در راه داستان‌نویسی و استفاده از تخیل خود در این جهت بنظر شما کار نیکویی می‌تواند باشد؟ نوشتن رمانهای مذهبی و پرداختن به زندگی شهدا به زبان داستان را چگونه می‌توانم برای خودم با توصیه‌های شما در مسیر صحیحی هدایت کنم؟ سپاس از راهنمایی شما

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً لازم است و بسی لازم‌تر. عنایت داشته باشید که شهدای عزیز ما ناگفتنی‌های بسیاری دارند که تنها به صورت رمان می‌توان بر زبان آورد و نباید گمان کنیم اگر از احوالات آن‌ها که روح تاریخیِ آن‌ها به حساب می‌آید و جان آن‌ها را فرا گرفته است؛ سخن بگوییم، به خیالات وهمی دامن زده‌ایم. این‌طور نیست. به روح صحنه‌ها که امری است مافوق عبارت، اشاره کرده‌ایم. موفق باشید

32925

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: این که تو روایات مکرر می‌فرمایند به عهد خود وفا کنید منظور از عهد چیه؟ و اینکه من به عنوان پرستار چه کاری میتونم واسه امام زمان عج انجام بدم؟

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌که نسبت به وظایف قانونی و شرعی خود در نظام جمهوری اسلامی مقید باشیم، إن‌شاءالله بر عهد خود نسبت به مولایمان حضرت صاحب الأمر «عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» پایدار خواهیم ماند و مورد توجهات آن حضرت قرار می‌گیریم. موفق باشید

32790

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: آدرس کانال تلگرام و ایتا که ازش صحبت می‌کنید رو لطفا طی پاسخ به این سوال درج بفرمائید. ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم، لطفاً آدرس ایمیل تان رادرج نمایید.

موفق باشید.

32713

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: چطور ممکنه کسی پا در کفش خدا کنه یا طلب چیزی رو داشته باشه که اختصاص به خداوند داره؟

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر حضرت حق، خودش آنچه را به خود اختصاص دارد عطا کند، باز خودش عطا کرده. خود خداوند می‌فرماید: «عَبْدِي أَطِعْنِي أَجْعَلْكَ مِثْلِي، أَنَا حَيٌّ لاَ أَمُوتُ أَجْعَلُكَ حَيّاً لاَ تَمُوتُ، أَنَا غَنِيٌّ لاَ أَفْتَقِرُ أَجْعَلُكَ غَنِيّاً لاَ تَفْتَقِرُ، أَنَا مَهْمَا أَشَاءُ يَكُونُ أَجْعَلُكَ مَهْمَا تَشَاءُ يَكُونُ.» بنده ‌من، مرا اطاعت كن تا تو را مانند خود سازم. همان طورى كه من زنده هستم و نمى‌ميرم تو هم هميشه زنده باشى. همان طورى كه من غنى هستم فقير نمى‌شوم تو هم هميشه غنى باشى. همان طورى كه من هر چه را اراده كنم مى‌شود تو را هم همين طور سازم. موفق باشید

32550

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: آیا انجام کار تربیتی توسط مربی و مبلغ برای کودکان و نوجوانان واجب است؟ اگر مربی گری در بسیج و انجام امورات فرهنگی باعث مشغولیت ذهنی شود و بدنبال آن منجر به عدم تمرکز در عبادات بخصوص نماز گردد، اهم و مهم کدام است؟ و وظیفه من چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به این نکته فکر کنید که انسان در وسعت توحیدی خود می‌تواند در شرایطی قرار گیرد که کاری از کاری بازش ندارد. بنابراین جمعِ دو امر فوق برایتان پیش می‌آید إن‌شاءالله. موفق باشید

32546

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد عزیز و گرامی: پیشاپیش ماه مبارک رمضان رو بهتون تبریک میگم. استاد عزیز چه کنم خشم و غضب خودم رو کنترل کنم که امانم رو بریده؟ استاد الحمدالله ۱۵ ساله دراصفهان که فقط خواست خداوند بوده و سرنوشت من گره خورده در جمع رفقای مذهبی و مومن زندگی می‌کنم و اگر توفیقی باشه پای درس کلاس شما و کلاسهای مذهبی نشستم و به تازگی درس حوزه و طلبیگیم رو تمام کردم استاد نمیگم که انسانی خوبی هستم. خیلی رعایت می‌کنم که اعتقاداتم و دینم زیر سوال نره لباس قشنگ می‌پوشم در حین حفظ حجاب و اینکه شان طلبگیم زیر سوال نره و خیلی مسائل دیگه رو رعایت می‌کنم. سعی می‌کنم بیشتر الگوی عملی باشم نه اینکه فقط حرف بزنم ولی عمل نکنم ولی استاد چه جوری خشمم و غضبم رو کنترل کنم در مقابل خانوادم در مقابل عزیزانم که هر ساله دارن بدتر میشن عزیزانم روی آوردن به شراب خواری؛ فیلم و صحبت‌های نامشروع؛ رقص در مکان‌های عمومی و خنده و شوخی با نامحرمان و بی حجابی و هزار درد دیگه. استاد من به خاطر مادر مریضم میام شهرستان و خانواده من هم تشریف فرما میشن اینجا وقتی کارهاشون رو می‌بینم بهشون چیزی نمیگم که چرا اینکارا رو می‌کنید چون میدونم دعوا میشه و به خاطر حال مادرم رعایت می‌کنم ولی چرا منی که نمیتونم مثل اونها باشم اینقدر مورد اذیت و آزار قرار می‌گیرم؟ چرا اینقدر تحقیر میشم؟ چرا مورد تمسخر قرار می‌گیرم؟ همسرم میگن شما باید بهشون گیر بدید و گرنه اونا بهت گیر میدن ولی من رعایت می‌کنم چون از دعوا و ناراحتی می‌ترسم. ولی استاد من نتونستم در برابر این‌همه گناه و درباره این‌همه توهین کردنشون تحمل کنم و کاری که نباید می‌شد انجام شد و من باهاشون دعوام شد. دعوایی که فک نکنم دیگه این جمع با بودن من در کنارشون اتفاق بیفته. نتونستیم خشم و غضبمون رو کنترل کنیم. استاد بی حیایی و بی بند و باری به اوج خود رسیده بود نمیدونم چیکار باید می‌کردم من خانوادم رو دوست دارم. استاد من به خاطر دیدار مادر راهیان نور رو از دست دادم و به جای زیارت شهدا اومدم زیارت مادرم چون میدونستم بودنم در کنارشون واجبتره و برکت دیگه ای برام داره به خودم قول دادم که عید هر اتفاقی در کنار خانوادم افتاد خودمو کنترل کنم تا ماه رمضان خوبی داشته باشم ولی هیچکدوم نصیبم نشد. برای حال دل من دعا کنید. راهنمایی کنید من باید چه می‌کردم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه هست باید فراموش نکنیم ما با اعمال بدِ انسان‌ها باید مخالف باشیم و همواره انسانیت آن‌ها را با احترام مدّ نظر قرار دهیم تا انسانیت آن‌ها به ظهور آید، مگر آن‌که انسان‌های معاندی باشند که بنا دارند با حقّ و حقیقت مقابله نمایند. موفق باشید

32131

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: در شب شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها این سوال را می فرستم. در خواست راهنمایی زود بازده دارم. من می دانم که از نظر روحی دچار آشفتگی هستم. یکی از نشانه هایش این است که خوابهایی که می بینم همیشه دچار آشفتگی است و چون می گویند روح در خواب آزادتر است در نتیجه خوابهای آشفته و بی سر وته من کاشف از آشفتگی روحی من است. نشانه دیگر آشفتگی ذهنی در طول روز و تصاویر ذهنی خیلی ناجور می باشد و نشانه های دیگر هم هست که جای بیانش اینجا نیست. حال چه کنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم اگر سری به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که روی سایت هست بزنید، شروع خوبی برای رفع این مشکل خواهد بود. موفق باشید

31124

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: وقتتون بخیر. استاد ملاصدرا در چه کتابی راجع به افلاک صحبت کرده؟ چه نظری راجع به افلاک داره؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به یاد ندارم. احتمالاً در اسفار باید باشد. موفق باشید

30762

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: طاعات مقبول. استاد جان، متن ذکر استغفار «عظیم» که برخی علما سفارش می کنند چیست؟ ممنون. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم. موفق باشید

 

 

30107

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و رحمة الله، ببخشيد در مورد اين جنس صحبت ها سوال داشتم؛ https://t.me/Panahian_ir/8394 از اين باب كه ممكنه به جهت نداشتن ملاک واضح برای تمیيز الهامات درست از توهمات، فرد دچار توهم بشه، از طرفى اگر عقلانيت در صحنه باشد فرد به حسب وجدانش مي‌تواند الهام درست را از توهم و عدم عقلانيت تشخيص بدهد و به بركات يیگیرى اينها دست پیدا کند. حال سوال اين هست كه آيا در حال حاضر عامه مردم اين عقلانيت رو در صحنه دارند تا وجدانا در مصداق را درست تشخيص بدهند و به خطا نیوفتند؟ خلاصه طرح اين جنس بحث براى عوام صحيح هست از نظر شما؟ تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ای کاش متن بحث را مرقوم فرموده بودید، زیرا نتوانستم در اینترنت بیابم. موفق باشید

34414

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: چندی ست که با گروه های منتقد برپایی حکومت قبل ظهور ارتباط گرفتم. افرادی که مطلع هستند و خلاق در قبولاندن حرف ها. خیلی ترس دارم. ترس از انحراف. نظر تان در رابطه با این گروه ها که ادله شان را با روایات نهی از برپایی حکومت قبل ظهور ارائه می‌کنند چیست؟ آیا این ادله روایی اصالتا صحیح و قابل اعتناست و یا اگر قابل اعتنا هست آیا برداشتی غیر از برداشت این افراد دارد؟ منبع و کتابی در رابطه با صحت برپایی حکومت قبل ظهور معرفی بفرمایید. یاعلی

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید به شرایط تاریخی آن روایات توجه کرد که عده‌ای خود را دائماً به عنوان مهدی امّت معرفی می‌کردند، از محمد نفس زکیه بگیر که پدرش او را مهدی امت معرفی می‌کرد؛ تا مهدی عباسی از سلسله عباسیان. بنابراین روایاتی که آقایان مدّ نظر دارند متذکر این امر است که قبل از ظهور حضرت نباید کسی به عنوان مهدی ادعایی داشته باشد، نه آن‌که حکومتی جهت امر به معروف و نهی از منکر و جاری‌شدن دستورات الهی تشکیل نشود. حضرت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» در کتاب «ولایت فقیه» متذکر این نکات شده‌اند. در ضمن کتاب  «تحلیل تاریخی نشانه های ظهور» از استاد مصطفی صادقی نکات خوبی در این مورد دارد. موفق باشید

34016
متن پرسش

سلام و ادب آقای طاهرزاده: حالمون خوب نیست. محضر امام زمان چی ببریم که فضای دانشگاه ها خوب بشه؟ چیکار کنیم حاج آقا؟ حالمون از این جوی که علیه ماست و دانشجوهایی که فکر میکنن جمهوری اسلامی و نیروهای امنیتیش دشمنشونه، اما خسته ایم و تنها، چی ببریم محضرش؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: امیدواری به آینده را به آن حضرت تقدیم کنید و عرضه بدارید: آقای ما! به خوبی می‌دانیم اراده خداوند به این تعلّق گرفته است که برای به ظهورآمدن ابعاد حقّانی نظام اسلامی، فریب‌خوردگانی این‌چنین گمراه را مقابلش قرار دهد تا از یک طرف ابعاد متعالی نظامی به ظهور آید که مخلص‌ترین فرزندان اسلام برای او فدا شده‌اند و از طرف دیگر ظلمات پنهان آنانی که باورشان نمی‌آمد بی‌تفاوتی نسبت به حق، هر کجا که باشند در جبهه باطل‌اند و خواسته و ناخواسته خداوند ظلمات درونی آن‌ها را از آن طریق آشکار می‌کند. به سخن مقام معظم رهبری بیندیشید که راه چاره را «ایستادگی» آری! «ایستادگی» متذکر شدند. موفق باشید    

34014
متن پرسش

استاد عزیز و گرانقدر با سلام مجدد: در مورد پاسخی که فرمودین «برای سرنگونی این نظام باید مانند آن‌هایی که برای سرنگونی نظام شاهنشاهی کشته دادند و شکنجه شدند، کشته بدهند.» استاد بفرمایید تفاوت سخن شما با این که بگوییم بسیاری دلباختگان به نظام و انقلاب مطمئنا تا پای جان پای نظام می ایستند چیست؟ شما حداقل در نظر بگیرید این نظام سی هزار نفر داشته باشه تا پای جان پای نظام باشن (حد بسیار بسیار پایین در نظر گرفتم) اینها تا پای جان پای نظام بایستند، دشمن حمله کنه، از کشتن ابایی نداشته باشه، بعد از جنایت طیف خاکستری به نفع نظام برنگرده و ..... ، این افراد اونقدر با ملایمت برخورد کنند که اگر ده نفر از اینان کشته شد یک نفر از طرف مقابل بیشتر کشته نشه، با این اوضاف باز شد همون حرف - دشمنان و مخالفان همون عدد سه هزار رو کشته میدن یعنی واضح است وقتی می گوییم دلباختگان نظام تا پای جان می ایستند، آن حرف شما رو در بطن خودش داره ولی اون حرف تحریک آمیز که باید کشته بدین، و ظاهر استکباری داشته باشه، در این جو رسانه ای کجا و این بیان کجا؟ استاد همچنین فرمودین : «واین جریان، با نظر به وابستگی شدیدش، خواسته و ناخواسته جریانی است که باید در دل آیه «إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا سَوَاءٌ عَلَيْهِمْ أَأَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ» مدّ نظر داشت» استاد سران و تحریک کنندگان اصلی شاید ولی بدنه ای که توخیابونن نه، بسیاری از اونهایی که طرفدار جریان مخالف هستند نه، طیف خاکستری نه اینطور نیست از قضیه ای ناراحته حرفی می زنه، آزادیش گرفته شده ، حقی ازش خورده شده و اجازه حرف زدن بهش داده نشده ...، حتی شاید کسی از زندگی نا امیده دنبال مقصر می گرده، دنبال هیجانه ، و ... («ویژگی مشترک همه آنها این بود که چیزی برای از دست داشتن نداشتند.») استاد مورد سوم که فرمودین : «نه‌تنها حتی به دنبال سرگونی نظام بلکه به دنبال نابودی کل ایران می‌باشند. جریان‌های استکباری و تحجّر منطقه، به این نتیجه رسیده‌اند که اگر ایران باشد حتی با حاکمیتی که غیر اسلامی است به جهت سابقه تاریخی و فکری و فرهنگی که دارد، همچون تیغی است در چشم آن‌ها.» دقیقا دو سه هفته است به همین موضوع فکر می کنم، در حد خودم از این آدمین های گروه ها و کانال ها می پرسم فرض بگیریم معترضا موفق شدن و نظام برگشت و نظام جدید و کاملا همسو با غرب در ایران مستقر شد، سود و زیان کشورهای منطقه و جهان به چه صورته؟ آیا خود آمریکا منفعت می بره؟ (کی بیاد این کشورهای عربی رو بترسونه و باعث لزوم تحق قیمومیت قرار گرفتن اونها توسط امریکا و فروش چند صد میلیارد دلاری سلاح بشه؟ چجور بتونن قیمت نفت رو کنترل کنن؟) آیا ترکیه سود می بره؟ آیا اروپا سود می بره؟ آیا کشورهای عربی سود می برن؟ طالبان سود می بره؟ روسیه سود می کنه؟ ایران یکپارچه غربی به سود هیچکدوم نیست، خیلی دوست داشتم در یک برنامه آزاد چند نفر بشینن توجیه کنن که چرا ایران طرفدار غرب به نفع آمریکا و بقیه کشور هاست؟ اگر ایران یکپارچه به نفع کسی نباشه حتما تجزیه اش می کنند.

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت دارید که هر کدام از نکاتی که می‌فرمایید دارای ابعادی است. به نظر می‌آید به تقابل دو جبهه در کلیّت آن نظر کنیم به معنای کلیّت یک جبهه با اصراری که در باطل دارد و جبهه دیگری که نظر به حق می‌کند، آن هم در کلیّت. در این شرایط است که می‌توانیم میدان تفکر به آنچه می‌فرمایید را گشوده نگه داریم. آری! بحث در انگیزه دشمن است ولی توجه دارید که در دل همین فتنه‌ها است که حقّانیت نظام اسلامی در مقابل استکبار به ظهور می‌آید و حضوری که در جهان آینده خواهی نخواهی برای آن رقم خورده است. به هر حال مثل روز روشن است که جهان استکبار متوجه آینده نظام اسلامی شده است و همه تلاشش آن است تا مانع آن حضور بشود و ما بیشتر اتفاقات را در دل این نحوه تلاش‌ها تحلیل می‌کنیم، وگرنه در این‌که چند نفر موتور سوار بعضی از مردم و یا نیروهای انتظامی را به رگبار ببندند، هیچ معنایی نخواهد داشت و معلوم است که هیچ نتیجه‌ای که دشمن بتواند روی آن حساب کند، حاصل نمی‌شود. موفق باشید 

34002

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: این چندروزه اخیر مخصوصا یه حدیثی از امیرالمومنین چندبار به گوشمون خورده با چنین مضمونی که میفرماید «...اِعرِفِ الحق،تَعرِف اَهلَه...» حق رو بشناس، اهل حق‌رو خواهی شناخت... و چند روزه تو این فکرم که حق‌رو چطور میشه شناخت؟! یعنی چه نشانه‌هایی داره؟! با چی قابل شناخته (قلب،عقل یا...)؟! و چقدر قابل شناخته؟! یعنی آیا هرکسی قابلیت رویت حق‌رو داره یا نه؟! اگر آره که هیچ، اگر نه باز سوال اینکه امکان داره شناخته باشه اما پشت‌گوش انداخته باشه یا نه (البته تاریخ میگه امکانش هست)؟! حالا چی میشه که یک عده با اینکه می‌شناسند حق‌رو اما بیخیالش میشند؟! و سوال بعد اینکه همیشه نشناختن حق عامدانه‌ست یا نه، سهوی هم هست؟ یعنی طرف براش واقعا قابل تشخیص نبوده؟! اگر اینم هست باز چی میشه که طرف دچار چنین حالتی میشه؟! و سوال آخر اینکه «هل یستوی الذین یعلمون الحق و الذین لا یعلمون»؟! احیانا امکان داره یکی باشه؟! اگر امکان داره چطور؟! سوالهارو از دیگران می‌پرسم احساس می‌کنم با پیچوندن پاسخمون میدن که قانعم نمیکنه...! و حقیقتا دیگه از سخنرانایی که یچیز کلی میگن و میرن بدم میاد. دست خودم نیست (با تمام احترامی که به روحانیت داریم) میان سخنرانی میکنن با فن‌بیانی که دارن... صحبتاشون با تماااام قشنگی و زیبایی بیانشون. ولی قانعم نمیکنه چون در فضای حقیقی می‌بینم حل نمیکنه! یعنی گاهی‌وقتا حتی احساس می‌کنم عامدا اینطور صحبت میکنن با این سبک و لطافت که جامعه مخاطب صرفا از لحن بیانشون خوششون بیاد و بخندند نه از محتواشون! بیشتر احساس پیچوندن می‌کنم تا اقناع بیشتر. اون‌دسته‌ای که دم از تفکر و گفتگو می‌زنند حرفاشون رو که می‌شنوم بیشتر احساس ادا بازی می‌کنم چون تو فضای حقیقی واقعا دارم می‌بینم که گره‌ای حتی از جامعه مخاطبش، حتی از طرفدارانش، حتی از اونایی که خیلی ازش تعریف میکنن، می‌بینم که باز نمیشه واقعا. صرفا توهم زده میشن انگار دیگه از حرفا کلی و اخلاقی خسته شدم. آخرم گفته میشه فلان کار رو انجام بدید به بهشت نزدیک میشید. چه‌میدونم اینقد ثواب داره اونقد کباب یا... من اصلا بهشت اینجور نمیخوام، ثواب و بهشتش برای خودشون! واقعا نمیخوام. خلاصه نمیدونم چکار کنم به کی بگم! سر این مسائل و سوالات بحران زده شدیم چند وقته.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آری! در آن روایت ما را دعوت کرده تا با نور حقیقت که در فطرت خود به صورت نهادینه داریم؛ شخصیت افراد را بسنجیم. ۲. وقتی انسان به امیال خود بیش از حدّ میدان می‌دهد، حتی اگر حق را هم بداند، انکار می‌کند به همان معنایی که سامری به حضرت موسی «علیه‌السلام» عرض کرد: «كَذَٰلِكَ سَوَّلَتْ لِي نَفْسِي» یعنی حق را می‌دانستم ولی میل نفسانی‌ام به چنین عملی کشاند. ۳. آیه مذکور، وجدان مخاطب را مورد خطاب قرار می‌دهد از آن جهت که هر انسانی در نزد خود می‌‌داند علمِ به حقایق و جهل به حقایق، مساوی نیست. به همان جهت دشمنان حضرت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» هم در حقّانیت او نسبت به صدام حسین اقرار داشتند. موفق باشید

33885

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: می‌خواسم بدونم چرا خدا در قران می‌فرمایند که قوم بنی اسرائیل رو برگزیدم از میان جهانیان؟ در حالی که این‌همه بهونه آوردن و آنقدر پیامبران ما رو اذیت کردن و قوم خوبی نبودند که حتی خود این آیه برای خودشون هم باعث غرور میشه که میگن خدا ما رو برگزیده و برتر از جهانیان قرار داده.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از آن جهت که آن‌ها در شرایط خود فرزندان جناب یعقوب بودند و تنها جریان توحیدی در زمانه حاکمیت فرعونیان هستند؛ قابل توجه می‌باشند. مشکل، مربوط به ضعف‌هایی بود که بعداً گرفتار آن شدند و شأن خود را پاس نداشتند. موفق باشید 

33876

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت شما استاد بزرگوار: یک کارشناس دینی سخنی فرمودند، لطفا نظر خودتان را در این باره بفرمایید. ایشان فرمودند که از نظر فقهی برای نماز واجب خواندن، حتما باید به طرف قبله باشیم اما از نظر عرفانی لازم نیست موقع نماز واجب خواندن روبه قبله باشیم. از کارشناس پرسیدم چرا از نظر عرفانی اشکالی ندارد، گفت عرفان می‌گویند «فاینما تولوا فثم وجه الله» .ترجمه: «به هر سو نظر کنی خدا را می‌بینی.» لطفاً نظرتان را در این باره بفرمایید! با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال ما در نمازمان به سیره رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» نماز می‌خوانیم و این‌که قرآن می‌فرماید: «فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ ۚ وَحَيْثُ مَا كُنْتُمْ...» در نماز، جهت و وجه خود را به سوی مسجدالحرام بینداز و البته این غیر از آن است که جلوات حضرت حق را در هر منظری مدّ نظر داشته باشیم. موفق باشید

نمایش چاپی