سلام: با توجه به قل هوالله احد پس خدا فیضان به سوی همه ماهیات نمیکند و وحدت وجود باطل است چون لم یلد ولم یولد و این نوعی تولد است. توضیحتان چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مقام حضرت احدیِ حق، همه اسماء، فانیاند چه رسد به ماهیات. موفق باشید
با سلام: استاد کجای کار من اشتباه است؟ چرا با من حرف نمی زنید؟ از من نا امید شدید؟ اشتباهاتم زیاد است ولی جهتم عوض نشده. خیلی از بهبودی اوضاع دلسرد می شوم وقتی جواب پرسش های مرا نمی دهید، خدا را صدا میزنم اما با پاسخ های شما جواب او را می شنوم اگر تقدیر من سر کردن روزگار در تیمارستان است بمن بگوئید راضی هستم. فقط اگر خدا همین را بخواهد. من که دیگر به درد نمیخورم در جامعه نمی توانم جایگاهی داشته باشم ودرساختن گلستانی که گفتید مشارکت کنم. همه درها به رویم بسته شده، من دختر خانه نشین نیستم. اما انگار تقدیر این است، ممکن است به نحوی در کارم گشایشی حاصل شود؟ راستش امیدم در حال اتمام است و همینطور انگیزه ام. دوست داشتم از جوانی ام بیشتر استفاده کنم اما نشد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: نگران خود نباشید به تقدیری که خداوند برایتان پیش آورده، راضی باشید خداوند هم همین را دوست دارد. موفق باشید
اهمیت اخلاق و تربیت اخلاقی از منظر قرآن. لطفا ی منبع معرفی کنید برای ارائه مقاله
باسمه تعالی: سلام علیکم: نکته خاصی به نظرم نمیآید. منابعی مثل «مهجة البیضاء» نکات خوبی در این رابطه دارد که تحت عنوان «راه روشن» ترجمه شده است. موفق باشید
با عرض سلام و احترام خدمت استاد بزرگوار: بابت طولانی شدن سؤال عذر میخوام. من جوانی سی ساله هستم، گذشته ی خوبی نداشتم اما خوشبختانه چند سال پیش با کتاب کیمیای محبت مسیر زندگی و نگاهم به دنیا عوض شد، الان تا اونجا که میتونم سعی در انجام واجبات و ترک محرمات و نماز اول وقت و... دارم ولی در طی این سال ها بارها سعی کردم مسیر سیر و سلوک رو آغاز کنم اما عزم و اراده کافی برای این کار رو ندارم و احساس میکنم به جای رشد افت کردم، از شما درخواست دارم ۱. برای درمان ضعف در عزم و اراده راهنمایی بفرمایید. ۲. متأسفانه من آدم کم صبر و طاقتی هستم و یک درد و بیماری معمولی یا مثلا یک گرسنگی شدید یا یک مشکل در زندگی تمام فکر من رو به هم میریزه و معنویت رو از من میگیره، ترس من از این هست که تو این زمانه آخرالزمان که هر روز امتحان ها شدیدتر میشه و هرکس بلاشک نوعی از امتحان مصیبت در جان و مال و اولاد و... رو پیش رو داره ایمانم رو به کلی از دست بدم یا مثلا جایی که باید استقامت کنم مثل جنگ، تهدید جانی یا هر چیزی که نیاز به صبر و مقاومت داره نتونم مقاومت کنم در حالی که به گفته ی قرآن انجام واجبات و ترک محرمات و این ایمان ظاهری به تنهایی به درد نمیخوره و اگه انسان در ابتلاء ها پیروز نشه همه چیز رو از دست میده مثل مردم بعد از پیامبر یا اهل کوفه و...، همین باعث میشه به این نتیجه برسم که اصلا این مسلمانی من به درد نمیخوره و خودم رو سر کار گذاشتم وقتی در مواقع بحران نتونم کار درست رو انجام بدم، از شما خواهش میکنم اگر این مسئله افزایش ایمان و استقامت راه حلی داره راهنمایی بفرمایید. ۳. اینکه من نمیدونم چطور باید تکلیف خودم رو در این زمانه برای یاری امام زمان (عج) و کمک به انقلاب بفهمم، آیا الان باید به دنبال کسب علم برم، به دنبال انجام کار فرهنگی برم یا... ملاک تشخیص تکلیف هر کس چیه؟ ۴. به طور کلی اگر یک نفر قصد سیر و سلوک و همچنین یاری امام زمان و یک کلام مسلمان انقلابی و شیعه ی تراز که میخواهد به بالاترین نقطه ی کمال مستعد خودش برسه چه سیر مطالعاتی رو پیشنهاد میکنید که جامع باشه؟ چون کتاب ها واقعا زیاده و من نمیدونم به کدوم مراجعه کنم، چه کتاب های سلوکی چه علمی و... ممنونم بابت اینکه وقت گذاشتین و مطالعه فرمودین.
باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد میشود از مباحث «معرفت نفس» شروع بفرمایید از آن جهت که حضور در ابعاد عمیق دین را معرفتِ نفس دانستهاند تا ان شاءالله دریچهای شود جهت تدبّر در قرآن. موفق باشید https://lobolmizan.ir/book/71?mark=%D8%AF%D9%87%20%D9%86%DA%A9%D8%AA%D9%87 و https://lobolmizan.ir/sound/641?mark=%D8%AF%D9%87%20%D9%86%DA%A9%D8%AA%D9%87
با عرض سلام خدمت شما بزرگوار: من هنوز خیلی با شما آشنا نیستم. فقط یکی از دوستان در رابطه با کتاب جایگاه رزق در جهان هستی مطالبی را ارائه دادند آیا رشته ای مثل رشته حسابداری در دین قابل توجیهه؟ حسابداری اول از همه برای نظم دادن به حسابهاست که این قسمتش شاید قابل توجیه هست و خیلی نیاز به علم حسابداری نیست چون با نرم افزارهایی که الان وجود داره همش بدون علم حسابداری قابل محاسبه است. ولی در قسمت دوم که الان درس خواندن در دانشگاه بیشتر با این هدفه. نظرتان راجع به این رشته چیه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: مدیریت درآمد مالی یک امر عقلانی و دینی است و علم حسابداری میتواند در این رابطه هزینهها و درآمدها را معنا کند که در اصطلاح دینی به آن «تقدیر المعیشة» میگویند. به نظر میآید ما نیاز به این عقل داریم. موفق باشید
با سلام وعرض احترام وعرض تسلیت بابت شهادت مادر سادات بی بی دوعالم حضرت فاطمه الزهرا (س). استاد ببخشید من میخوام دیوان شمس مولانا و مثنوی ایشان رو شروع کنم. آیا شما تدریس کردید؟ اگر نه یه نویسنده خوب معرفی میفرمایید که این دو کتاب را خوب تفسیر کرده باشد؟ و استاد سوال دیگرم به غیر از دیوان شمس و مثنوی کدام اثر حضرت مولانا را مطالعه کنیم برای راه سلوکی مفید هست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. خود بنده در این مورد تدریسی نداشتهام ولی شرح آقای کریم زمانی برای مثنوی خوب است. از «شرح دیوان شمس» اطلاعی ندارم. ۲. فکر میکنم کتاب «فیه ما فیه» کتاب خوبی باشد برای بیشتر آشناشدن با اندیشه جناب مولوی. موفق باشید
با عرض سلام و خدا قوت هیاهوی جوانی ۱. انسان، آیینهء تمام نمای حضرت رب العالمین است و از زمان پا گشایی بر جهان هستی و پس از رسیدن به اولین مرتبهء بلوغ، حجت زمینیِ او بر آن تمام است و آن نقشی که بنا بوده برزمین حک کند را آغاز مینماید. جوانی، پر ثمرترین دوران زندگیِ زمینیِ انسان است که بدن وی در بهترین حالتی که میتوانسته به آن برسد، رسیده و اکنون دوره ویژه حضور اسماء و صفاتِ تکاملِ اوست که آن، همان حضور در دریایِ اسماءِ رب العالمینی است. ۲. جوانِ به دوران رسیده ای که با تمام خیالات عظیمِ نوجوانی به مرحلهء جدید و پر تلاطم زندگی اش رسیده، (البته اشتباه برداشت نشود که منظور اینست که تماماً پوشالی و دور از واقع است) با سرعت به دنبال إغنای خود و پیدا کردن حضورِ حداکثریِ خود در اکنون است. ۳. این ایّام، هجمه ای از نصایح بزرگان و دور و نزدیکان بر سر جوان سرازیر می شود که: جوان تا جوانی و میتوانی قدر جوانی را بدان و حسابی استفاده ببر که وقتی به سن ما رسیدی دیگر رقم هیچ چیزی را نداری و با یک انسان تسلیم روبرو خواهی شد. ۴. جوانِ پر شور و تلاطم، شروع به تلاش های بی وقفه ای میکند که نکند آن حضور اکنون بیکرانه ای را قرار بوده در آن سیر کند، از دست بدهد. اگر تمام هدف وی را به نگاره بنشینید، متوجه خواهید شد که یک هدف واضح و مشخصی نیست و دست آخر نیز از کار های او نمیتوانید سردربیاورید! و شاید که جوان را متّهم به گفته ای بکنید: که جوان دست از این کار ها بردار و بچسب به زندگی ات، گویا منظورشان از زندگیْ همان زندگیِ مرده ایست که خودشان در آن به سر میبرند. ۵. این نکته را نباید فراموش کرد که اللخصوص جوانِ آخر الزمانی ظرفیت های ویژه ای دارد که ما از آن غافلیم و درصورت ایجاد مانع برای وی، بزرگترین ضربه ممکن را به او زده ایم که تا قیام قیامت شاید نتوان جبران کرد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! باید به حضور گرمی که جوان را در اموراتش بیطاقت کرده است؛ نظر کنیم و به جای تلاش برای توقف و سرخودگی او، میدانی بس گشوده و گستردهای را با او در میان بگذاریم که به گفته شما میدان درکِ حضور حداکثریِ اکنون او است و البته حضور در چنین میدانی بدون سرگردانیهای معمولی نیست. پس سرگردانیهای او را نیز باید درک کرد. موفق باشید
با سلام: بنده برهان صدیقین و ده نکته در معرفت نفس را کار کردم. اما نتوانستم آیه«هو الاول والاخر و الظاهر والباطن» را بر اساس برهان صدیقین فهم کنم. لطفا اگر ممکن است، بر اساس برهان صدیقین و یا عرفان توضیح مختصری بفرمایید. ممنونم!
باسمه تعالی: سلام علیکم: چنانچه صوت مبحث «برهان صدیقین» را دنبال بفرمایید، روشن میشود که در «برهان صدیقین» بیشتر متوجه تشکیک وجود هستیم و اینکه همه عالم مظاهر او است. ولی حقیقت آیه مذکور با نظر به «وحدت وجود» روشن میشود و حضرت امام خمینی «رضواناللهتعالیعلیه» در شرح سوره «حمد» نکات ظریفی را در این مورد به میان آوردند https://lobolmizan.ir/sound/645?mark=%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87. موفق باشید
سلام و احترام: ببخشید درباره سوال ۳۳۳۴۱ فکر می کنم اولا آقای امید دانا تقابل مستقیم با امام خمینی نکرده و دوما حتی رهبری فرمودند اگر کسی من را قبول ندارد ولی انقلاب را قبول دارد جزو جبهه انقلاب است. خود رهبر اینطور فرمودند آن وقت شما می گید اگه کسی رهبر انقلاب رو قبول نداشته باشه ضد انقلابه؟ ببخشید این اظهار نظرتون کاملا مخالف حضرت آقاست.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده اصراری ندارم که ایشان در نزد رفقا قبول و یا ردّ شوند. به نظر میآید خوب است صوت مورد بحث را دقیقاً استماع فرمایید و بعد به هر نتیجهای رسیدید، مربوط به خود شما است. نکته دیگر اینکه عنایت بفرمایید حضرت امام خمینی «رضواناللهتعالیعلیه» آغاز تاریخی است که برای ما شروع شده است و اینطور مناقشه در شخصیت ایشان، بنیانی برای ادامه این تاریخ نمیگذارد. عنایت داشته باشید که بحث در شخص آقای هادی مطر و تأیید و یا ردّ ایشان توسط مثلاً سید حسن نصرالله نیست. اگر صوت ایشان را در این رابطه با دقت استماع فرمایید، بحث در اصل موضوع برخورد حضرت امام با سلمان رشدی است و تقابل ایشان با حضرت امام به جهت آن فتوا است. در حالیکه به گفته مقام معظم رهبری آن فتوا از متن قرآن است و تعطیلبردار نیست. موفق باشید
استاد عزیز و بزرگوار سلام: اگر گاهی بخواهیم خودمان را در لحظه محک بزنیم و میزان تقوای خود را بسنجیم تا کمی امید به قلبمان بیاید، باید به چه نشانه هایی توجه کنیم؟ کلا محک میزان تقوا در وجود یک نفر از دیدگاه خود شخص چیست؟ من معصوم نیستم. اما تلاش بسیار زیادی برای رسیدن به تقوای واقعی می کنم. ولی باز گناهان فراوانی دارم و گاهی ناامیدی وجودم را فرا می گیرد.😔
باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاک آنکه حضرت ربّ العالمین نظر به بنده خود دارد آن است که آن بنده نسبت به رعایت دستورات او حساس است و خود او اگر غفلتی برای بندهاش پیش آید میل به توبه را در او ایجاد مینماید. به این سخن جناب مولوی نیز نظر کنید که میفرماید:
آن یکی الله میگفتی شبی
تا که شیرین میشد از ذکرش لبی
گفت شیطان آخر ای بسیارگو
این همه الله را لبیک کو
مینیاید یک جواب از پیش تخت
چند الله میزنی با روی سخت
او شکستهدل شد و بنهاد سر
دید در خواب او خضر را در خضر
گفت هین از ذکر چون وا ماندهای
چون پشیمانی از آن کش خواندهای
گفت لبیکم نمیآید جواب
زان همیترسم که باشم رد باب
گفت آن الله تو لبیک ماست
و آن نیاز و درد و سوزت پیک ماست
حیلهها و چارهجوییهای تو
جذب ما بود و گشاد این پای تو
ترس و عشق تو کمند لطف ماست
زیر هر یا رب تو لبیک هاست
موفق باشید
سلام استاد: در حال حاضر نظر دقیق شما در مورد ریزش ساختمان در آبادان و عدم تجهیزات و امکانات کافی جهت آوار برداری و نجات جان انسان ها چیست؟ اگر این اتفاق زمان شاه میفتاد تا الان صدها بار از صدا سیما پخش کرده بودن به عزا دارها و خانواده داغدار چطوری بگیم به نور حرکت و اقدام امام خمینی و توصیه های مدبرانه ی رهبر انقلاب توجه کنن؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال اولاً: لازمه زندگی در جهان مدرن که اینچنین نظام زندگی از بستر طبیعی خود فاصله میگیرد، این نوع خسارات و تلفات را دارا می باشد و منحصر به ما و این تاریخ نیست و نباید در این رابطه تحت تأثیر تبلیغات دشمنان قرار بگیریم که ضعف های ما را بزرگ میکنند تا نظام را ناکارآمد نشان دهند. ثانیاً: آری! به هر حال ضعفهایی داریم و راهکار عبور از آن ضعف ها، حضور بیشتر در تاریخی است که با انقلاب اسلامی شروع شده وگرنه باز غربزدگی و باز فلک زدگی است که سرنوشت کشورهای جهان سوم میشود. موفق باشید
سلام استاد جانم: فقط میخواستم خدمتتون بگم خیلی دوستون دارم و دستتون را از راه دور میبوسم . از وقتی با شما آشنا شدم راهم را درست تر و روشنتر دیدم و خدا شما را سر راهم قرار داد. از خدای مهربانم سپاسگزارم التماس دعا استاد خوب و عزیزم شاگرد کوچکتان نسیم
باسمه تعالی: سلام علیکم: إنشاءالله ذیل ولایت الهی با ولیّ فقیه زمان خود مأنوس باشید. موفق باشید
سلام علیکم و رحمة الله. لطفا برای شناخت تاریخ ایران و غرب و دیگر ملل و تمدن ها و زمینه ها به عنوان زمانه و تاریخی که طلوع انقلاب اسلامی به آن مرتبط هست و برای شناخت بهتر انقلاب باید آنها را شناخت، سیر مطالعاتی لطف بفرمایید که به صورت گروهی تعدادی از طلاب قراره کار کنن. البته بنده زبان تخصصی نداشتم شاید همین سوال رو با اصطلاحات بهتری میتونستم برسونم، اگه اینچنین است لطفا اطلاع بدین با تشکر.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ابتدا بد نیست جزوه « انقلاب اسلامی و ریشه های آنhttps://lobolmizan.ir/leaflet/214?mark » که روی سایت هست را رفقا مطالعه و مباحثه فرمایند و بعداً خوب است با نوشتههای آقای دکتر موسی حقانی و دکتر موسی نجفی مطالب را دنبال کنند. موفق باشید
سلام استاد عزیز و ولایی: دو سوال داشتم: ۱. اگر شخصی سواد ندارد یا اصلا دارد ولی این مباحث برایش سنگین است چگونه میتواند نماز با حضور قلب بخواند و یا سلوک کند؟ چه پیشنهاد میفرمایید؟ ۲. وقتی ما خسته میشویم خوابمان میگیره این بدن که از خودش چیزی نداره مرکب نفس است خوب نگذاره بخوابه اگه کسی نخوابه که طوری نمیشه. مثل اون شخص جانبازی که تو برنامه ۲۰:۳۰ سراغش رفتند گفت به علت بیماری حدود ۱۸ساله که اصلا نخوابیده. با تشکر از شما استاد گرانقدر.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همینکه انسان با فطرت الهی خود تعلّقات دنیایی خود را کم کند، خود به خود در حضور قلبی که باید بدان برسد، میرسد. ۲. خداوند میفرمایند: «وَهُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ اللَّيْلَ لِبَاسًا وَالنَّوْمَ سُبَاتًا وَجَعَلَ النَّهَارَ نُشُورًا» و از این جهت خواب را وسیله آرامش قرار داده است. بنابراین نباید کسی طلب نخوابیدن بکند بلکه باید از پرخوابی احتراز نماید. موفق باشید
با سلام: از صوت بدن اخروی برای من سوالی مطرح شد. و آن اینکه آیا در قیامت میشود که یک روح بدن اخروی اش، مثلا دارای سه سر باشد، مثلا هم سرش گرگ باشد هم میمون و هم خوک؟ با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که به گفته جناب صدرالمتألهین: «النّفس فی وحدته کلّ القوا» میباشد بنابراین هر نفسی در حالت طبیعی بدن واحد خود را شکل میدهد و تدبیر میکند. موفق باشید
با سلام: درجلسه اخیر رهنمودهای سلوکی و اخلاقی، جریان روز عرفه و روزه بودن امام حسین علیه السلام و سفره انداختن امام حسن مجتبی علیه السلام را بیان کردید و توضیحات دادید. من استنباط کردم که این موضوع را میتوان به زمان غیبت یعنی زمان ما هم تعمیم داد. بدین معنی که اختلاف نظر مراجع محترم تقلید هم برای در وسعت بودن امت است که ببینند کدام مرجع به حالشان منطبق است همان را انتخاب کنند. مثلا در سال ۵۷ عده کثیری از امت حالشان و روحیاتشان با مرحوم امام منطبق شد و از ایشان تبعیت کردند و عده ای هم روحیاتشان با آیت الله خوئی منطبق بود و از ایشان تبعیت کردند لذا هر دو گروه مجزی اند ان شاءالله چون هیچکدام در صف دشمنان اسلام قرار نگرفتند و در زمان حاضر گروهی از مردم روحیات انقلابی دارند و مقلد و پیرو رهبری هستند و عده ای هم روحیات معمولی دارند و مقلد سایر علماء از جمله آیت الله سیستانی هستند و هر دو گروه مجزی اند ان شاءالله لطفا اگر توضیح تکمیلی هست بفرمایید ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است که میفرمایید. خدا کند متوجه این امر باشیم تا چندگانگیها همه به یگانگی تبدیل شود. موفق باشید
بسم الله الرحمن الرحیم باعرض سلام و خداقوت خدمت استاد عزیزتر از جانم استاد طاهرزاده. حضرت آقا میفرمایند امروز میدان رزم ،جنگ نرم است.جنگ نرم رابه" شبهه پراکنی" تعبیر کردند. یک جمله ای فرموده بودند که کسانی بودند در برابر شمشیر و نیزه ایستاند ولی در برابر شبهه و تردید زمین افتادند، اگر امکان دارد ،مصداق عینی از این افراد را در زمان ائمه اطهار و یا در زمان خودمان بفرمایید. و شبهه ای که با آن زمین گیر شدند را نیر بفرمایید. خیلی ممنون استاد عزیز.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همه مباحث کلامی که جناب خواجه نصیرالدین طوسی در کتاب «تجرید الاعتقاد» و یا مرحوم شهید مطهری در آثار گرانقدرشان مطرح میکنند اکثراً جواب شبهات است و هر آنچه ما به آثار علمای دین بیشتر نزدیک شویم، بیشتر میتوانیم جواب شبهاتی مثل علت حجاب و یا علت نماز و خمس و زکات را بدهیم و یا چرا بایدبر اساس آموزههای دین نسبت به مظلومیت مردم فلسطین بیتفاوت نبود و چرا نباید رژیم صهیونیستی را به رسمیت شناخت. موفق باشید
سلام استاد عزیزم: استاد جان راستش من دوست دارم عمل لیزیک چشم انجام بدم تا دیگه عینک نزنم (به علت ضعیفی چشمم) اما وقتی عمیق به این موضوع فکر میکنم پر از شک و تردید میشم برای عمل کردن. علت اصلی اینکه میخوام عمل کنم اینه که از عینک خسته شدم و برای بچه داری عینک یکم سخته و یکم هم برای زیبایی ظاهری. از طرفی میترسم در امر خدا دخالت بیجا کرده باشم و این کار مورد رضای خدا نباشه از وقتی با کلام و فکر شما آشنا شدم به مسایل اطرافم ریزبین تر و دقیق تر نگاه میکنم و البته گاهی وقتها اینقدر وسواس و دقیق میشم که حس میکنم از تعادل خارج میشم . لطفا کمکم کنید با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: تصور بنده آن است که این نوع حضور در جهان، حضوری نیست که مقابل اراده الهی قلمداد شود. زیرا نظام ارگانیکی خود را از آن طریق به هم نمیزنید. موفق باشید
با سلام: چگونه انسان می تواند چشم برزخی خود را باز کند و آیا می توان از راه های غیر شرعی چنین کاری را کرد و اگر جواب مثبت است این عمل با ستاریت خدا چگونه قابل جمع است؟ با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: ما را چه به داشتنِ چشم برزخی و به دنبال این امور رفتن!!! خداوند راه زندگیکردن در این دنیا را از طریق عطای بزرگ خود یعنی شریعت به ما لطف کرده است تا با چشم خداوند، خود را و زندگی را بنگریم و بندگی، آری! و بندگی را که بزرگترین سرمایه انسان است پاس داریم. موفق باشید
سلام: خدا قوت. اگر ما جامعه ی آرمانی ای را تصور کنیم که همه ظرفیت دیدن کرامات و فهم آن و منحرف نشدن را داشته باشند آیا پسندیده است که از یکسری کرامات مثل طی الارض برای خدمات عمومی و روزانه مردم استفاده کرد؟ یعنی مثلا شخصی دارای قدرت طی الارض کاری کند که مردم برای رفت و آمد های روزانه از قدرت او استفاده کنند به طور مثال تصرف در محفظه ای بکند که وقتی هر کسی وارد آن محفظه شد فورا به نقطه ای دیگر منتقل شود؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: زندگی این جهانی برای حضور در این جهان است با همین محدودیتها و ابتلاءها. به همین جهت انبیاء و ائمه «علیهمالسلام» برای حوائج خود و امورات این دنیا، از آن تواناییها و ظرفیتهای خود استفاده نمیکردند مگر در موارد خاص. بنابراین در جامعه آرمانی، ما نیز با همین محدودیتهای دنیایی باید مواجه باشیم و امورات خود را طی کنیم. موفق باشید
با سلام و وقت بخیر: آیا مسائلی مانند ترس، سرخوشی یا حواس پنج گانه مثل احساس سردی و گرمی و... مربوط به درک روح هست یا یک فرایند ذهنی است که توسط ذهن درک میشود؟ با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر احساسی که برای انسان هست، مربوط به نفس و قوای نفس ناطقه او است و به همین جهت وقتی نفس ناطقه از عضوی به هر دلیلی مثل فلجشدن آن عضو منصرف شود، دیگر آن عضو، حسّ خود را از دست میدهد و از آنجایی که نفس ناطقه بدن را تدبیر میکند نسبت به بدن و حالات آن حساس است. موفق باشید
سلام علیکم: خدا به شما خیر بدهد که به این پرسشها پاسخ میدهید من یه دختر سه ساله دارم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال نمیتوانیم به جهت چنین احتمالاتی از خلقت این افراد که با خود برکاتی را به همراه میآورند، جلوگیری کرد. ولی از آن طرف هم نباید زندگی را برای خود سخت نمود. اجازه بدهید در کنار زندگی خودتان این افراد باشند و در حدّ توان خود البته باید کمکشان کرد ولی امور را به خدا بسپارید و دغدغه بیش از حدّ به خود راه ندهید. موفق باشید
با سلام و احترام خدمت استاد گرامی: انسان همینکه می داند یکی در گوشه ای از دنیا او را دوست دارد در تمام ناملایمات زندگی هم حال اش خوب است، خوشحال است و در واقع احساس رضایتی دارد. حال همین انسان می داند یک هستی بی نیاز همیشه بی نهایت دوستش دارد اما این باعث نمی شود حالش خوب باشد. به نظر می رسد یک جای کار می لنگد. در صورت امکان راهنمایی بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: چیزی در این مورد نمیدانم. موفق باشید
سلام و ادب محضر حضرتعالی: آرزوی توفیق روز افزون برای شما، با توجه به ارتباط زیادی که با جوانان دانشجو و دانش آموز دارم در بحث کارآیی دین و پذیرش دین به نظر می رسد که این قشر و بسیاری از افراد چه عام و چه تحصیل کرده جایگاه حقیقی دین رو در زندگی خودشان فهم نکرده اند یا به عبارت دیگر قدرت تطبیق آموزه های دینی و حتی درسی را با واقعیت ها و متن زندگی خویش ندارند که یک عاملش به نظر عدم آگاهی به مبانی و اصول کاربردی و عملی دین است، به نظر حضرتعالی برای رفع این مشکل راه کار های مفید و قابل ارائه و پیاده شدن چیست؟ پیشاپیش از بذل لطف و عنایت شما سپاسگزارم ملتمس دعای خیرتان هستم
باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً بنده نیز با توجه به همین امر و رابطهای که با این نسل داشتهام، مباحث «معرفت نفس» و انس با قرآن در نگاه علامه طباطبایی را تأکید میکنم. اخیراً عرایضی در این رابطه تحت عنوان «نگاهی هرمنوتیکی به شخصیت علامه طباطبایی (ره ) در تفسیر المیزان» شد که خوب است به آن بحث نیز رجوع شود. https://eitaa.com/matalebevijeh/8538. موفق باشید
با عرض سلام و سپاس فراوان از لطف بی دریغ شما: استاد شما در یکی از سخنرانیها جمله ایی با این مضمون فرمودید که اقوام بر ما حق بیشتری جهت توجه و صله رحم دارند، چرا؟ منظورم این است که مگر ما قرار است چه خدمتی به آنها بکنیم یا اینطوربگویم که توقع از ما چیست؟ مثلا من به دیدن کسی بروم چه کمکی به او می کند؟ فرمودید ما به افرادی که مثل حافظ عشق را به جامعه بر گردانند نیاز داریم، چطور باید این عشق و محبت به جامعه باز گردد؟ یعنی منظورتان فقط مدارا بود؟ آیا می توان جهاد تبیین را در همین سمت و سو معنا کرد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. رویات مکرری در رابطه با صله رحم داریم حکایت از آن دارد که ارحام نسبت به سایرین حقوق خاصی دارند که نباید از آن غفلت کرد. رعایت ارحام موجب حُسن عاقبت میشود. ۲. به هر حال باید به انسانیت انسانها نظرمان مثبت باشد و به همین جهت میفرمایند با گناهِ گناهکاران مخالف باشید و نه با خودشان. آری! یکی از نمونههای برخورد انسانی با انسانها، همان مدارایی است که میفرمایید. موفق باشید
