بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
37538

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: استاد بنده توسط اساتید مختلف طرد شده و جهت امر سلوک پذیرفته نشدم. اساتید مختلف با دیدن باطن بنده و اینکه چه قدر ضعیف و سست و بی هیچ نور و وجه مثبتی هستم بنده را شدیدا طرد کرده و به هیچ عنوان جهت سلوک نپذیرفتند. با این که من گمان می‌کنم نیتم دروغ نبود. چه کار کنم که توان درست کردن خودم رو ندارم. چه کار کنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مسیر سلوک، بحث از معرفت نفس است و خود را در این مسیر ادامه‌دادن. چرا باید معطل این حرف‌ها باشیم که استادی ما را بپذیرد یا نپذیرد؟!! در حالیکه به گفته آیت الله بهجت: «علم تو، استاد توست». https://lobolmizan.ir/leaflet/231?mark=%D8%A8%D9%87%D8%AC%D8%AA . موفق باشید

34171

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد عزیز: امیدوارم حالتون به عنایت حضرت ولی عصر (عج) خوب باشه. ببخشید بنده همیشه مزاحمتون میشم. به لطف خدا خیلی از مشکلاتم حل شده. ولی الان به جایی رسیدم که حس می‌کنم خیلی کند دارم به سمت حضرت حق حرکت می‌کنم و به مسیر حق نزدیک میشم. همچنین به امام زمان علیهم‌السلام. بنابراین تو ذهنم اومد که با کارهای مثل روزه گرفتن و احترام ویژه به پدر مادر و امثالهم، به این چیزی که نمی‌شود بهش گفت حرکت، حرکت بدم و در مسیر حق گام بردارم بصورت جدی بشوم جوان مومن و متعهد حزب اللهی (مد نظر رهبری) ولی از طرفی جسم من الان نیاز به خوراک زیاد و البته کافی رو داره که رشدم کامل بشه. و روزه گرفتن شاید جلوی رشد بهتر بدنم رو بگیره. چه کنم؟ چجوری میتونم به نتیجه برسم. در کل اگر عرضی در این باره دارید ممنون میشم کمکم کنید

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نباید به خودتان سخت‌گیری کنید. با امید به رحمت الهی در مسیر انقلاب اسلامی و رعایت دستورات شرع الهی، صبور باید بود به امید آن‌که به ما فرموده‌اند: «و بشّر الصّابرین». موفق باشید

33559
متن پرسش

سلام علیکم: عرضی داشتم و خواسته‌ای. آن هم اینکه در این شلوغ بازار، راه و مسیر خودمان را گم نکنیم. ترس آن دارم که در هیاهوهای این روزها، اخبار و حرف‌های مهم بگذرند و ما به آن توجهی نکنیم که به گفته رهبر انقلاب توقف هم معنی عقب‌گرد دارد. ان‌شاءالله که چنین نشود و نباشد‌.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم توجه به اصلِ اصیل انقلاب اسلامی است که دشمنان بزرگ دارد و عظمت انقلاب آن است که همین دشمنان را با همه تلاش بی‌وقفه و امکانات گسترده ناکام کند و ما را هرچه بیشتر نسبت به سواد رسانه‌ای خود در این جهان رشد می‌دهد. در این رابطه عرایضی اخیراً تحت عنوان «گمان کوتاه دشمنان حقیقت نسبت به آن» در شرح سوره «صف» شد. https://eitaa.com/matalebevijeh/11605

در ضمن خوب است در این رابطه به مقاله آقای مهدیان سری بزنید. موفق باشید https://eitaa.com/matalebevijeh/11599

33433

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: شما می فرمایید که عارف باید کشف خودش را با کشف معصوم مقایسه کند. تا صحت آن را تشخیص دهد. سوال: ما احادیث زیادی داریم که اشاره به دو گانگی خالق و مخلوق دارد نتیجه می‌گیریم که کشف عرفا در این باره، خلاف کشف معصوم است. در اینباره چه توضیحی دارید؟ با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر با دقت روایات را دنبال کنیم می‌توانیم متوجه این امر باشیم که در عین کثرت، وحدتی نهفته است حاکی از «وحدت وجود». در این مورد عرایضی در کتاب «آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود» عرض شده است. موفق باشید 

33277

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: نمی دانم دنبال چه می گردم (باید بگردم)، دردم چیست...؟! "وقتی در خلوت در خود فرو می رویم واز همه جا آزاد می شویم از مفاهیم کلمات ذهنیات، چیزی که داریم جدای ازدرک خودمان و... «درد» است. یعنی شما فرض کنید کسی بگوید من هیچ چیز را قبول ندارم و در گوشه ای تنها نشسته باشد_ بدون عوامل تحریک خارجی مثل بوها: غذای اشتها آور... عوامل شهوت انگیز خارجی که معمولا روی بعد جلب منفعت یا عشق و علاقه کار می کنند_ ناگهان دندانش درد بگیرد یا ناگهان درد سنگ کلیه امانش را ببرد آیا عامل حرکت های ما نمی دانم اختیاری ها یا غیر اختیاری ها چیست؟ من آخرش برای خودم نتوانسته ام بفهمم که دنبال چه باید بگردم یا هدفم چی باشه؟! آیا تصمیم گیری و جهت گیری براساس احساس باید باشد یا شناخت؟ باید چشیدنی باشد از جنس درد باشد احساس شود یا از جنس شنیدنی ها و خواندنی ها؟ بارها خوانده ایم، شنیده ایم که انسان گمشده اش کمال مطلق است تا به آن نرسد آرام نخواهد گرفت انسان ایده آل جو است، پرستنده است، عشق قرب به خدا سعادت واقعی... ولی آیه ها همه حداقل برای من تنها (بقیه خودشان بهتر می دانند!) کلمات خوانده شده است و عبارات شنیده شده؟ ببینید همین مساله بازیابی خویشتن یا خود فراموشی که مثلا شهید مطهری در سیری در نهج البلاغه دارند حداقل برای خود من غیر ممکن است که بدون نماز شب بویی ازش ببرم با این که خودم می دانم که هیچ چیز ندارم ولی به اندازه ی سر سوزنی اگر قرار باشد به خودم بیایم و افکار و اندیشه ای داشته باشم. خب تا فرد دینی نداشته باشد نداند نمازی هست بعد تلاشی نکرده باشد، تازه آخرش شاید! گاهی به ذهنش بخورد که من در وسط این 'بی اختیاری های غرایز وراثت عقده های روانی صفات و ملکات نفسانی (کبر، حسد نفاق، ریا، شهوت...) شرایط محیط، تربیت های رسوخ یافته در روح و روانم احساسات.. در میان این همه که بی اختیار و نا آگاهانه دارند _خیلی ببخشید_ خر خودشان را می رانند دارم چه می کنم یا هدفم چیست؟ ولی این کجا و این که یکی! واقعا و واقعا هدفش مشخص باشد. به نظر شما با وجود این همه زمینه و اقتضائات که ناخودآگاه و غیر اختیارانه فعال اند چه طور باید هدف گزینی کرد برای خدو و زندگی مون. در عمل که خودمان را بکشیم وسوسه ی فکری رهایمان نمی کند. شک یک طرف، تذبذب طرف دیگه، کفر شرک بی بصیرت. خب فردا زمانی که به تکلیف می رسد یعنی در آن سن کم و قدرت درک و علم اندک و رشد نایافتنی روحی تحت تاثیر تعالیم دینی آیا با شناخت جهت گیری می کند یا با احساس؟ همین بحث عقل و عشق آخر به کجا رسیده است؟ یا مثلا کتابی که شما دارید از برهان تا عرفان. آیا باید با قدم عقل جهت گیری کرد؟ آیا نباید هدف زندگی دل چسب باشد یعنی درد باشد، احساس شود؟ خب کدام عقل؟ وقتی بناست عقل بدون تعیین هدف برای زندگی نتواند باید و نباید را معلوم کند بعد هم عقل به دور از حجاب رذایل و موانع **انگار این طور به نظرم می رسد که انسان غرق در بی اختیاری ها به خودی خود بویی از این حرف ها نخواهد برد شاید به ذهنش هم نیاید «دنبال چه می گردد؟» چون ناخوآگاه سرش گرم است ولی این «صدا»ی، ندای هدایت بیرونی آنهایی که واقعا هدف را یافته اند است که به گوشش می رسد یعنی آیا برای هدف گیری فقط شنیدن بدون درد کافی است؟ پس این همه گوش...! درد واقعی هم که باز همان بحث عبادت و بازیابی خود واقعی است؟ آیا باید با درد کمال مطلق خواهی به پیش گاه هدایت رفت یا با قدم فطرت حب نفس _ دفع ضرر و جلب منفعت_ و فطرت حقیقت جویی و بعد درد واقعی دار شد؟ تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین  طور که متوجه شده اید در این تاریخ ما با بشر جدیدی که خودمان هستیم روبرو می باشیم که محور همه فکر و اندیشه او درک بودن او می باشد که بودن خود را چگونه بودنی باید بیابد و به سوی بودنی که همان بودن است ولی در سعه بیشتر و باز هرچه هست بودن او است. عرایضی در روز پنج شنبه در شهر گلپایگان تحت عنوان «معنای حضور انسان آخرالزمانی نزد خود و دیگران و جامعه» شد که این روزها در کانال مطالب ویژه قرار می‌گیرد. به نظر می آید بتوانید نسبت به مسئله خود در این رابطه فکر کنید. موفق باشید

32832

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام خدمت استاد بزرگوار: در جلسات فرمودید که ذکر یونسیه را هر روز انجام بدیم زمان انجام این ذکر در بین الطلوعین هست، اگر نتوانستیم قضایش را چه زمانی انجام دهیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در موضوع ذکر یونسیه، باید احتیاط‌های لازم را مدّ نظر داشت. آری! به عنوان یک ذکر توحیدی نکات و ظرائف ارزشمندی در آن نهفته است ولی باید به احوالات خود نظر کنید و به نظر می‌آید بنا به تذکر اساتید مربوطه، این ذکر مربوط به افرادی است که چهل سالگی را پشت سر گذاشته باشند. موفق باشید

32828

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب: روایتی هست از پیامبر که مسلمانان را از مصاحبت با کسی که او را همسنگ خود نمی‌داند منع کرده اند اینجا دقیقا معنای همسنگ و مصاحبت چیست؟ ضمن این که روایاتی هست با بهتر از خودت نشست و برخاست کن این مسئله ایست که ذهن تعدادی را درگیر کرده. ممنون میشم پاسخ بدید اجرتون با امام حسین

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر متن روایت در میان بود، بهتر می‌شد نظر بدهیم. شاید منظور آن باشد که انسان مؤمن همواره باید نظر به وجه متعالی خود داشته باشد. موفق باشید

32734

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم. سلام علیکم استاد گرامی. سوال من از شما این است که تفکر گادامر منجر به نسبیت گرایی نمی‌شود؟ اگر نمی‌شود بفرمایید معیار صحت فهم نزد او چیست؟ و السلام علیکم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر برای فهم خود، فهمْ به خودی خود راهنما نیست؟ همان‌طور که برای صحت عقل، خودِ عقل راهنماست – شرح عشق و عاشقی هم عشق گفت- در روش قیاسی هم باز به خودِ فهم رجوع داریم برای تصدیق نتیجه حاصل از موضوع و محمول و تکرارِ حدّ وسط. ارزش کار جناب گادامر آن است که «فهم» را ماهیت انسان می‌داند و این‌که ما در فهم، نسبتی با جهان برقرار می‌کنیم همان‌طور که در مواجهه با اثر هنری می‌توان با حقیقت مرتبط شد. با تاریخ نیز می‌توان با حقیقت ارتباط پیدا کرد. موفق باشید

32554
متن پرسش

سلام استاد عزیز و گرانمایه: در این روزهای پایانی شعبان المعظم ما رو از دعای خیرتان بی نصیب نفرمایید. استاد جان، یک سوال داشتم و شاید سوال خیلی ها باشه، بنده روی همرفته، نسبت به این موضوع که دنیا را نباید جدی گرفت و نباید تمام ذهن و ذکر و فکر رو روی دنیا گذاشت مشکلی ندارم، اما از آنطرف انگیزه و اراده ای برای کار دیگه ای ندارم، گاهی به خودم میگم باز هم به اهل دنیا، خیلی با شور و نشاط تر از ماها هستن، واجبات رو انجام می دم و یکسری کارهای خونه، البته ۴۰ ساله هستم، مطالعاتی دارم اما هیچ کدوم من رو راضی نمی کنه. توسل کردم به شهید حججی که من هم در جایی قرار بگیرم که مثمرثمر و مؤثر باشم، توسل کردم به شهید سلیمانی که من هم مخلص باشم، اما هیچی نیستم. یعنی اصلا از خودم رضایت ندارم، استاد لطفا منو راهنمایی کنید. من چه کنم که از عمرم بهترین بهره رو ببرم؟ چه کنم که برنامه ریزی داشته باشم و از اون مهمتر برای اجرای برنامه ها انگیزه و توان؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی انسان در مسیری که باید آن را طی کند قرار بگیرد، از آن به بعد باید اجازه دهد تا این‌که چه پیش می‌آید و در این تاریخ آن مسیر و راهی که باید در آن حاضر باشیم پس از کسب معارف توحیدی و رعایت دستورات شرعی، حضور در تاریخ انقلاب اسلامی می‌باشد با همه لوازمی که این حضور در بر دارد.

آری! اگر اهل دنیا به توهّمات خود مشغولند از تنهایی‌هایی که برایشان پیش می‌آید مصون نیستند و سخت در زحمتند زیرا تمرین نکرده‌اند تا تنهایی‌های خود را با محتواهای اصیل مدیریت کنند. به ما فرموده‌اند: «به تنهایی بکن عادت که در گور/ بخواهی ماند تنها تا دَم صور» و این نوعی با خود بودن است، خودی که در اصالتِ خود نظر به حضرت حق دارد، خداوندی که ما با بودن و با منِ خود می‌توانیم حضور او را در افق حضور خودمان احساس کنیم. به گفته جناب آقای ناصر فیض:

مَن اگر با مَن نباشم می‌شَوَم تنهاترین

کیست با مَن گر شوم مَن باشد از مَن ما ترین

مَن نمی‌دانم کی‌ام مَن، لیک یک مَن در مَن است

آن که تکلیف مَنَش با مَن مَنِ مَن، روشن است

موفق باشید         

32369

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام و سپاس فراوان از لطف بی دریغ شما: استاد شما در یکی از سخنرانیها جمله ایی با این مضمون فرمودید که اقوام بر ما حق بیشتری جهت توجه و صله رحم دارند، چرا؟ منظورم این است که مگر ما قرار است چه خدمتی به آنها بکنیم یا اینطوربگویم که توقع از ما چیست؟ مثلا من به دیدن کسی بروم چه کمکی به او می کند؟ فرمودید ما به افرادی که مثل حافظ عشق را به جامعه بر گردانند نیاز داریم، چطور باید این عشق و محبت به جامعه باز گردد؟ یعنی منظورتان فقط مدارا بود؟ آیا می توان جهاد تبیین را در همین سمت و سو معنا کرد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. رویات مکرری در رابطه با صله رحم داریم حکایت از آن دارد که ارحام نسبت به سایرین حقوق خاصی دارند که نباید از آن غفلت کرد. رعایت ارحام موجب حُسن عاقبت می‌شود. ۲. به هر حال باید به انسانیت انسان‌ها نظرمان مثبت باشد و به همین جهت می‌فرمایند با گناهِ گناهکاران مخالف باشید و نه با خودشان. آری! یکی از نمونه‌های برخورد انسانی با انسان‌ها، همان مدارایی است که می‌فرمایید. موفق باشید

32329

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و احترام: آیا با توجه به بی احترامی که بعضا به لفظ جلاله در پرچم کشور می شود (انتخابات، مراسم و...) آیا مناسب نیست جایگزینی برای آن داشته باشند؟ با تشکر.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید از آن جهت که به قصد بی‌احترامی به لفظ جلاله نیست، می‌توان از موضوع اغماضاً عبور کرد. موفق باشید

32286

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: استاد مطالعه معرفت نفس زمان بره؟ صوت جلسات شما رو گوش دادم و با یکی از دوستان مباحثه هم دارم ولی فکر می‌کنم دیره و بایستی زودتر رد بشم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر صورت هرطور که خودتان صلاح می‌دانید عمل کنید. موفق باشید

32169

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام در خصوص سوال 32165 ببخشید از اینکه وقت شما رو گرفتم حلال کنین.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در خدمت رفقای عزیز هستم. منتها اگر بتوانند به اختصار موضوع خود را مطرح کنند، بهتر می‌توانم در إزای آن موضوع خاص جواب دهم. موفق باشید

39878

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد گرامی: از مطالب زیبایی که بیان می فرمایید متشکرم. در راستای نگاه وجودی و تاریخی به معماری، متنی اولیه را آماده کرده ام. می خواستم خلاصه مطالب را اینجا ارسال کنم ولی به دلیل نیاز به راهنمایی شما در تکمیل و تصحیح مطالب، کلِ متن را در پیامرسان ارسال کردم. خیلی ممنون می شوم اگر راهنمایی بفرمایید. از وقت شما بی نهایت سپاسگزارم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً آن متن را دیدم. در رابطه با معماری اسلامی و ظرایفی را که باید مدّ نظر قرار داد تا انسان در آن فضا احساس کند معمار با طراحی خود، آسمان را به زمین آورده؛ نکات دقیقی را در آن نوشتار به میان آورده‌اید. حقیقتاً همین‌طور است که ما از سُکنی‌گزیدن در زمین به جهت مهندسی‌های بی‌روح محروم شده‌ایم.  تا آن‌جایی که حتی جناب هایدگر متوجه این امر شده است و بحث «ساختن، سکنی گزیدن، اندیشیدن» را به میان آورده است که جناب آقای دکتر صافیان در 8 جلسه شرح خوبی را از آن نوشته به میان آورده‌اند که خوب است به آن توجه شودhttps://t.me/MJSafian/530 . موفق باشید

37475
متن پرسش

سلام استاد: گاهی دلم می‌خواهد دانشجویی در یکی از دانشگاه های آمریکا و یا اروپا بودم و شجاعتی همچون آن ها برای مقابله با ارباب ها و زورگویانِ دنیا داشتم. مبارکشان باد این بیداری

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! با چنین انگیزه‌ای که در خود دارید، در واقع همان‌جا و کنار همان دانشجویان هستید و زیبایی‌های اراده‌های آنها در جان شما، راهی را می‌گشاید که نتیجه آن به لطف الهی عبور از جهانی است که غده سرطانی رژیم صهیونیستی در آن وجود دارد. چه اندازه خون کودکان شهید غزه کارساز بود. آری! «صد هزاران طفل سر ببریده شد / تا کلیم الله صاحب دیده شد». آیا بصیرت دانشجویان دانشگاه‌های جهان غرب، ریشه در صفای خون کودکان شهید ندارد؟ چه جاهلانه است که رژیم صهیونیستی گمان می‌کند آن کودکان را از میان برداشته است! موفق باشید        

37463

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: ۱. تفسیری از قرآن که عرفانی باشد و تأویلات را بیان کرده باشد وبه فارسی هم نوشته شده باشد، کدام مناسب است؟ ۲. بهترین ترجمه قرآن کدام است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در این مورد کتاب «تأویلات قرآن حکیم مشهور به تفسیر ابن عربی» مربوط به عبدالرزاق کاشانی که آقای سیدجواد هاشمی علیا ترجمه کرده‌اند، خوب است. ۲. البته هرگز ترجمه، جای متن اصلی را نمی‌گیرد ولی با اینهمه ترجمه مرحوم آقای موسوی همدانی که فعلاً در بازار هست، کمک می‌کند. موفق باشید

36423

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام جناب استاد طاهرزاده: بنده بر مبنای نظریه عالم صغیر و کبیر معتقدم جریان های حاکم بر عالم دارای ماهیت مشخصی هستند که آنها نیز در نظریه عالم صغیر و کبیر جا می‌گیرند به این معنی که موجودیت آنها در عوالم دیگر تجلی پیدا می‌کند. در این مورد بنده معتقدم ایران جمهوری اسلامی مرکزیت دارد یعنی تمام عالم را در خود دارد. جناب استاد طاهرزاده بنده معتقدم ضربه کاری به موجودیت رژیم صهیونیستی با ضربه به عالم صغیر رژیم صهیونیستی از همینجا ممکن است. شاید به نحوی و در عالمی بزرگتر از بدن فیزیکی ما این عرض من در چارچوب «جهاد اکبر» جای بگیرد ولی بنده لزوما بحثم این نیست. اما ظاهرا من بعد از چندین سال پژوهش توانستم عالم صغیر رژیم صهیونیستی را بیابم که با ضربه به اون می‌توان روی موجودیت اسراییل نیز اثر گذاشت. ابتدا نظر شما را در مورد کلیت موارد ذکر شده می‌خواستم بدانم. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد فکر نکرده‌ام. آری! ما می‌توانیم مردمی که در جهان صهیونیستی گمان‌های باطلی داشته‌اند را متذکر کنیم تا اگر حقیقتاً به دنبال حق هستند، بیدار شوند. نمونه‌اش خانم هنرمندی که اخیراً پاسپورت اسرائیلی خود را باطل کرد و مقیم تورنتو شد و فرمود اطلاعات غلطی نسبت به اسرائیل و قوم یهود به من داده‌اند. موفق باشید

34711

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

«إِلَهِی إِنْ کَانَتِ الْخَطَایَا قَدْ أَسْقَطَتْنِی لَدَیْکَ فَاصْفَحْ عَنِّی بِحُسْنِ تَوَکُّلِی عَلَیْکَ» سلام استاد: به نظر شما چرا ما با حضور سرمایه‌های بزرگی مثل خدا و اهل البیت در هستی که در امثال کتاب حقیقت نوری اهل البیت و مقام لیلة القدری حضرت فاطمه سلام الله علیها متذکر هستید، نمی توانیم مسائل خودمان را حل کنیم و خودمان را نجات بدیم؟ به نظر شما مشکل ما در کجاست؟ و چرا نمی‌توانیم از آن همه حضور و تصرف در جهت نجات از باتلاق و گرداب گرفتاری ها استفاده‌ کنیم؟(چگونه می توان مثل چشمه ای که همیشه جوشان و جاری است و همواره می توان از آن آب برداشت، از وجود همیشه جاری و جوشان خدا و اهل البیت، زندگی و آب حیات برداشت کرد؟)

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خودمان را درست نمی‌شناسیم که چه ظرفیت‌های گسترده و گشوده‌ای داریم و کجاها باید خود را دنبال کنیم و چرا متوجه حضور ابدی اکنون خود نیستیم؟ پیشنهاد می‌شود جهت ماه رمضانی که در پیش است، برای درک این موضوع، سوره مرسلات همراه با شرح صوتی آن دنبال شود. موفق باشید

34552
متن پرسش

با سلام و عرض ادب محضر استاد طاهرزاده: لطف بفرمایید اهمیت راهپیمایی امسال از جهت اهمیت تاریخی و همچنین از جنبه معرفتی و سلوکی بیان فرمایید با تشکر

متن پاسخ

تعالی: سالم علیکم: به نظر بنده اگر 22 بهمن سال 57آغازی بود برای
حضور در تاریخی که دیگر ادامه تاریخ سیطره استکبار بر روح و روان ما نبود؛ راهپیماییِ امسال، آغاز دیگری است برای حضور در تاریخی که عبور از سیطره شبکه جهانیِ رسانه های استکباری است و این، نوعی از تولد را برای انسان به همراه دارد، تولد درجهانی که ماورای حرّافیهای رسانههای دنیای استکبار، خود را در دل سنتهای جاری الهی احساس کنیم که چگونه خداوند راهی بسی گشوده و زندگیساز جلو بندگانش میگذارد، هرچند شیطان قویترین دامهای خود را به میان آورده باشد. موفق باشید

34479
متن پرسش

درود مجدد استاد عزیز: به بهانه همزبانی وجودتان با نسل ما و در ادامه پاسخ عزیز ایام البیض و امید نسبت به آینده ای روشن شعر زیر تقدیم می‌گردد:

هنوز نه

گفتم سزاست هر دم و هر گه، هنوز نه؟ / گفتی چه باک، رنج در این ره؟ هنوز نه!

 بینم به چشم، میکده‌ای را ز دور لیک/ بشنیده‌ام ز هر در و درگه هنوز نه!

 لندی که سوخت در طلبِ آفتاب صبح / بودش سؤال از خور و از مه، هنوز نه؟

گویی بسوز تا که بسازی مسیر را / گویم به دوست بی تو در این ره هنوز نه!

 مَطْلع از آنِ سیدنا الشهید باد/  آن دم که گفت در بر الله هنوز نه!               ۱۴۰۱/۱۱/۸

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! راهی در پیش داریم تا خدا را به زندگی برگردانیم تا بین زندگی و عبادات، دوگانگی پیش نیاید و تمام زندگی بوی خدا بدهد و راهی باشد به سوی او. باز باید به ایمانی برگردیم که به کمک آن ایمان بود که این انقلاب اسلامی بزرگ شکل گرفت و با نظر به این افق، ایّام البیضِ این سال حضوری است برای نظر به آینده‌ای که آن آینده «هنوز نه!». ولی به خوبی روشن است که در پیش است، با امیدواری که فوق‌العاده امروزِ ما را زنده نگه می‌دارد به آنچه به عنوان چشم‌انداز در پیش است. و ماه رجب این سال حقیقتاً می‌تواند با سه روز روزه‌داری و نماز شب‌های سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم با سوره‌هایی که وارد شده، خود را در روشنی‌گاهِ حضور در تاریخ انقلاب حاضر کرد به همان معنایی که مولایمان حضرت علی «علیه‌السلام» و حضرت زهرا «سلام‌الله‌علیها» با عبادات آنچنانی خود تلاش کردند نهایی‌ترین حضور را در اسلامی که آغاز شده بود در جان خود به فعلیت در آورند و این یعنی حاضرشدن ذیل اراده الهی. عجیب است که این سال‌ها این اعمال برای بسیاری با اعتکاف و اعمال امّ ‌داود همراه شده است تا نتیجه اعمال عزیزان در نهایتِ آخرالزمانی‌اش به ظهور آید مانند جمع زیارت امام حسین«علیه‌السلام» با زیارت در اربعین و پیاده‌روی به سوی کربلا، که اعمال زائر را در نهایت آخرالزمانی‌اش به ظهور می‌آورد و ظرفیت بشر جدید را به انتهای آن می‌رساند. موفق باشید

34356

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و عرض ادب: با خودم که فکر می‌کنم می‌بینم که چه آفرینش زیبایی داریم؛ هنگامی که با خواندن چند کلمه از یک متنِ یک کتاب، از عالم جسم ها به عالم خیال ها پرواز می‌کنیم. از کودکی در فن نوشتن استعدادی در خودم حس کردم و این موهبت الهی را در قالب داستان های کودکانه در دوران نونهالی بر خودم عرضه کردم. حال که دغدغه مندتر از گذشته شده‌ ام حس می کنم که فراتر از اینها باید بود تا بتوان گوهری آفرید که راز درونی جوهر انسان را بر همگان برملا کند. خواهان خلق اثری هستم که شخص وقتی آن‌را می‌خواند، با دیدن هر کلمه و گذشتن از هر فصل کتاب، از کالبدش رهایی یابد و به اصل خویش نزدیکتر شود. گویا می خواهم انسان را به نمایش انسان بیاورم. نمی‌دانم! کتاب هایی را درباره سردارِ شهید حاج قاسم سلیمانی خواندم که روحیه مناسبی داشتند. با خودم می گویم که چگونه باید ایشان را وصف کرد که ایشان وصف شود؟! اگر خواننده ای تصویر درونی ما از سردار دلها را ببیند، در هرجای دنیا بدون هیچ تعصبی می پذیرد که آری! این است «انسان» آنگونه که باید باشد. مانده ام چگونه متنی بیافرینم که هر انسان با هر نگرشی را به اصل خویش فرا بخواند؟ این متن و این اثر چه ویژگی و یا ویژگی هایی دارد؟ آن تصاویری که در عالم خیال نقش می‌بندند گاهی اوقات آمیخته با اباطیل است و همین، تشخیص صلاح نوشته را سخت می‌کند. اصلا چگونه آن خیال پاک را به عرصه بیاورم؟ اصلا آیا منشأ این تفکرات، خیالات ما هستند؟ قضیه برایم موهوم است و روشنایی می‌طلبم. خواهانِ پیشنهاد شما استاد بزرگوار هستم. با تشکر 🌹

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور است که می‌فرمایید. بشر امروز با روحیه آخرالزمانی‌اش در جستجوی خودش می‌باشد. خودی به وسعت همه اسمائی که بر جان او دمیده شده است. به همین جهت باید او را با «خودش» آشنا کرد. عرایضی در این رابطه در جلسه اخیر صحبت از سوره «الشمس» شده است. خوب است به آن جلسه نظری بفرمایید. موفق باشید https://eitaa.com/matalebevijeh/12566

https://eitaa.com/matalebevijeh/12574

34032

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

استاد گرامی سلام علیکم. ............

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید ایشان را با همین روحیه درک کنید و بدانید: «کار سازِ ما به فکر کار ما است / فکر ما در کار ما، آزار ما است» ناشکری در این موارد موجب قطع رحمت الهی می‌باشد. رحمت خدا بر چنین مردانی که در این زمانه از سنت بنده‌های صالح که همان صله رحم است به همان صورت که می‌فرمایید؛ غفلت نکرده‌اند. موفق باشید

در این موارد که مسائل خصوصی را کاربران محترم مطرح می‌کنند لازم است که ایمیل خود را مرقوم فرمایند. البته بهتر از آن این است که این موارد را با کسانی که طرفین را می‌شناسند به مشاوره گذاشته شود.

33681

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: به کرم الهی امسال به حج مشرف شدم و قبل از حج و بعد از حج به صورت مجازی کلاس های استاد وارسته رو دنبال کردم. بصورت مستمر و هرگز دلم نمی خواهد توفیقات این کرامت را از دست بدم. در معرفت النفس و رسیدن به توحید. بیشتر در حاضر کردن خودم و درک، صحبت می کنم و در حین تلاوت قرآن به مفاهیم قرآنی مراجعه می کنم و در تمرکزهام جای سخن بیشتر از تمرکزه و این حال مطلوب وجودم نیست. چگونه مسیر صحیح رو داشته باشم؟ و آیا میشه در کلاس های حضوری شما شرکت کنیم یا خیر؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضور رفقا در کلاس‌های حضوری بلامانع است. عمده آن است که ابتدا مباحث معرفتی مثل «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» همراه با شرح صوتی آن‌ها و سپس مباحث قرآنی و در ادامه توجه به حضور در تاریخی که در آن هستیم از طریق مطالعه کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» شکل بگیرد. موفق باشید

33570

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و عرض ادب! سوالی داشتم از محضر استاد گرامی! امیدوارم که پاسخ آن را بدهید! سوال: شما که ما را تشویق به معرفت النفس می فرمایید، لطفا در صورت امکان بفرمایید که شما که در طی این سالها روش معرفت النفس را رفته اید، به چه نتایجی رسیده اید؟ چون حق شاگرد است که بداند استادش در چه راهیست. امیدوارم که صادقانه پاسخ دهید. لطفا توجیه نفرمایید. منتظر پاسخ با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسئله «معرفت نفس» امری نیست که مربوط به بنده باشد. موضوع بشر جدید است که نیاز دارد ابعاد گسترده خود را بیابد، حال یا از طریق معرفت نفسی که امثال علامه طباطبایی و یا آیت الله حسن‌زاده به میان می‌آورند؛ یا از طریقی که جناب هایدگر در موضوع «دازاین» مطرح می‌کند. موفق باشید

33293

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و عرض ادب و احترام: جناب استاد بنده قصد دارم صحیفه امام و مجموعه بیانات رهبر انقلاب را به طور کامل مطالعه کنم. به نظر جنابعالی ابتدا کدام را مطالعه کنم؟ البته با هر یک که شروع کنم، سخنرانی‌های کنونی رهبری را از دست نخواهم داد. اما برای مطالعه کامل، مجموعه بیانات ایشان را قبل از بیانات امام بخوانم یا بعد از آن؟ این مطلب را هم عرض کنم که فعلا در حال مطالعه کتب شهید مطهری هستم و بیانات امام یا رهبری را - هر کدام که شما مقدّم بدانید- تدریجاً و آرام آرام در کنار آن پیش خواهم برد ان‌شاءالله.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدلله کار خوبی را در مطالعه کتب شهید مطهری عزیز شروع کرده‌اید. به نظرم اگر با صحیفه امام خمینی شروع کنید، متوجه زیربناهای خوبی خواهید شد که در فهم سخنان رهبر معظم انقلاب نیز به شما کمک می کند. موفق باشید

نمایش چاپی