بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
37411

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب و احترام خدمت استاد طاهرزاده، پدری دلسوز و مهربان. با عرض تبریک بمناسبت پیروزی در حمله به رژیم اسراییل. سؤالی از خدمت تون دارم. بنده مادری هستم صاحب دو فرزند پسر ۱۱ ساله و دختر ۵ ساله و مثل همه مادران دیگه نگران آینده فکری و اعتقادی و علمی فرزندانم هستم. و همیشه از لحاظ درسی و تربیتی خیلی به فرزندانم دقت دارم البته در حد عقل و تجربیات و توانایی‌های خودم و الگوگیری از فرمایشات اساتید. پسرم بازیگوشه و خیلی سربه هواست و خیلی برای درس خواندن تلاش نمیکنه. من و پدرش در هوش و تحصیلات موفق بودیم (البته با توجه بشرایط تربیتی و فرهنگی و امکاناتی زمان گذشته خودمون، من دانش آموز المپیادی بودم و مهندسی برق می‌خوندم و در آزمون جامعه الزهرا نفر اول شدم، حافظ قرآن بودم و پدرش هم مهندس برق هستند و بسیار بسیار باهوش و تیز). من همیشه تلاش می‌کنم پسرم مؤدب باشه، برنامه ریزی کردن رو یاد بگیره، درست فکر کردن و تجزیه تحلیل کردن رو یاد بگیره نه اینکه صرفا خشک و خالی درس بخونه، آزمایشهای عملی بهش یاد میدم، مدرس خطاطی و خوشنویسی هستم. خلاصه جوری که از درس خواندن لذت ببره براش شرایط مهیا می‌کنم. مدرسه دولتی هم درس میخونه. ولی پسرم کلا بیخیاله، همیشه دنبال از درس خواندن و بار مسئولیت شونه خالی کردنه، اصلا براش مهم نیست که تکالیفش رو ننوشته یا دیر از خواب بیدار بشه، دیر میرسه مدرسه، تمام بازیهاش رو میکنه، کارتن میبینه، فیلم و سریالهای تلویزیون میبینن می‌ره مسجد بازیگوشیهاش رو می‌کنه و آخر میگه خوابم میاد نه امتحانش رو میخونه نه تکالیف می‌نویسه. ولی اگر بهش بگی صد دفعه برو نون بخر و بیا، یا توی هیئت کار کن میوه و میره، ولی وظایف سن خودش رو انجام نمیده، می‌ره مدرسه و معلم بازخواست می‌کنه و تجربه می‌کنه که نمیتونه سر امتحان جواب سؤالات رو بده ولی براش درس عبرت نمیشه و به نمره ۱۵ و ۱۶ راضیه. و من ناراحت این شیوه زندگیش هستم که راحت طلب و بیخیاله، با اینکه من حافظ قرآن بودم و مربی حفظ مسجدم و مربی خطاطی ام ولی با اینکه استعداد زیادی برای حفظ داره تلاشی نمیکنه، یا خطش خیلی بده. دنبال سریعترین و راحت ترین راهه و کمترین تلاش و زحمت و فقط بازی و وقت تلف کردن و مهمونی و خوش گذرانی.... هرچه با بزرگترها مشورت می‌کنم و راهنمایی های بقیه اساتید رو می‌پرسم، میگن بذار استرس نداشته باشه، لازم نیست کارنامه اش عالی باشه، ۱۷ هم نمره خوبیه. ۲۰ گرفتن اصلا مهم نیست. ولی من هدفم نمره کارنامه اش نیست. من از راحت طلبیش نگران و ناراحت میشم. من از اینکه صبح از خواب بیدار میشه برای تمام زمانش تا شب بی برنامه هست و تن نمیده به هیچ کاری و انجام وظایفش ناراحت میشم. وی خاطر همین خیلی سعی می‌کنم خودم رو کنترل کنم ولی بالاخره لابلای این همه کنترل کردن یکدفعه هم عصبانی میشم و پرخاش می‌کنم. بعدشم کلی از دست خودم ناراحت میشم. با خودم میگم شاید در آینده این بچه شهید شد آنوقت من چطوری میتونم سرم رو بالا کنم؟ که در بچگی چقدر سرش داد و بیداد کردم! ممنونم میشم مثل همیشه راهنماییم بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در جواب سؤال شماره 37410 به صورت تخصصی عرض شد؛ به هر حال ما در جهان و تاریخی هستیم که حتی جوانان ما نمی‌دانند معنای آن‌ها چیست و بحران معنا، همه آن‌ها را فرا گرفته از آن جهت که در معنایی که ما در دیروز خود به‌سر می‌بردیم، برای آن‌ها معنا ندارد و در این رابطه به نظرم توصیه آن‌هایی که پیشنهاد می‌کنند به نحوی باید آن‌ها را درک کرد و نباید نوعی اضطراب در آن‌ها شکل داد، هرچند می‌توان متذکرشان کرد به وسعتی که می‌توانند در آن حاضر شوند. و امید است نگاهی که در کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» مطرح شده، در این‌جا کارساز باشد و نسبت به حضورش در جلسات مذهبی می‌توان نوعی امیدواری را با معنای دیگری که از خود دارد، مدّ نظر قرار دارد. موفق باشید

37350

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم حاج آقا: حضرت آیت الله جوادی آملی نقل می کردن که یک پیرمرد روحانی بوده، گفته بودن که یکی از ابیات جناب شهریار در شعر علی ای همای رحمت ناقص هست و کامل تر و لطیف تر از این باید گفته می شد. گفتن کدام بیت؟! گفت بیت ِ: برو ای گدای مسکین در خانه علی زن / که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را. گفتن اینکه خیلی بلند و لطیفه! گفت: نه! گفتن لطیف ترش را بگو. گفت: مرو ای گدای مسکین تو درِ سرای مولا / که علی همیشه می زد در خانه گدا را! استاد، بالاخره بریم درب خانه مولا علی یا نریم؟!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! باید به درِ خانه آن عزیز از جان عزیزتر که همه معنای انسانیت ما می‌باشد، رفت و البته او نیز با آغوش باز به استقبال ما می‌آید. موفق باشید

36782
متن پرسش

سلام علیکم: در فرازی از الهی نامه طولانی امیرالمؤمنین علیه السلام نقل شده: «الهی أفحمتنی ذنوبی و قطعت مقالتی فلا حجت لی و لاعذر فانا المقر بجرمی المعترف بإسائتی الأسیر بذنبی المرتهن بعملی المتهور فی بحور خطیئتی المتحیر عن قصدی المنقطع بی: معبودا! گناهانم مرا خاموش ساخته، و سخن گفتنم را قطع کرده، و هیچ عذر و برهانی هم ندارم. بنابراین منم که به گناه خویش اقرار می کنم. و به بدی خود معترفم. و این منم که در بند عملم گرفتارم. و در رهن کردار و عملم هستم. از بی باکیِ خود، خویشتن را به دریاهای خطاکاری خود انداخته ام. و از مقصد اصلی سرگردان شده ام و راه چاره بر من قطع شده» استاد چرا مولای پارسایان و امام متقیان اینگونه با خدا سخن می گوید؟! خیلی حیرت آوره!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنگرید که حتی مردی که همه حرکاتش از کودکی حکایت حق‌گراییِ اوست؛ وقتی از یک طرف به عظمت حضرت حق می‌نگرد و از طرف دیگر به ظرفیت‌های نهفته خود، چه می‌گوید؟ تا ما باشیم و هزار راهی که باید به نور اولیای الهی در مقابل خود گشوده بیابیم. تازه در آن موقعیت است که می‌یابیم مولایمان از چه منظری این سخنان را به میان می‌آورند از بس متوجه ظرفیت بی‌نهایتِ خود هستند. در این رابطه خوب است به موضوع «حسنات الابرار سیئات المقربین» نیز فکر شود. موفق باشید   

36720

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: ببخشید برای اینکه عارف بالله شویم، بطوریکه خدا به طور کامل درون ما تجلی کند، (همانند امام خمینی (ره) باید از کجا شروع کنیم؟ چه کتابی بخونیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از همان راهی که حضرت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» رفتند یعنی برهان و عرفان و قرآن. به نظر می‌اید سیر مطالعاتی سایت بتواند در این رابطه کمک کند. موفق باشید

36293

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: بنده چند پرسش داشتم لطفا مجزا پاسخ دهید: ۱. استاد برای ورود به عالمی که عالمان داشتند و علمایی که در کتاب خیال فرمودید این ورود و انس با مطالعه آثارشان و تمرکز روی مباحثشان امکان دارد درسته؟ منظور چیست؟ ۲. برای فهم حکمت صدرایی و عرفان محیی الدین و حرکت جوهری و... نیاز است یک دوره فلسفه اسلامی مطالعه شود؟ چگونه در این مباحث عمیق شویم؟ ۳. بنده دوست دارم روی مباحث انسان شناسی و خداشناسی و امام شناسی و معرفت نفس عمیق مطالعه کنم به نظر شما آثار امام و علامه حسن زاده و آقای شجاعی و آقای مصباح را هرکدام بر اساس سیر مطالعه کنم یا با توجه به موضوع کتب مختلف را؟ در آخر بنده معتقدم یکی از خلا های موجود عدم ارتباط علما با مردم است که شما با توجه به وقتی که میزارید قابل تقدیرید. بنده دعای گوی شما در حرم رضوی خواهم بود. برای بنده و ازدواجم دعا کنید. تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آری! وقتی سعی کنیم با آثار علما نظر به احوالات و روحانیت آنها داشته باشیم، خود به خود عالم آنها برایمان گشوده می‌شود. ۲. بهتر است حداقل «بدایه الحکمه» از علامه طباطبایی در ابتدا خوانده شود. ۳. آثار هر کدام از علمای مذکور که با  ذوق خودتان بیشتر همراه است، ابتدا در آثار آن عالم تعمق بفرمایید. ان شاءالله موفق باشید

35833

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد عزیز: یه سوال داشتم. نظر شما در مورد حرزهایی که از اهل بیت نقل شده هست چیست؟ مثل محج دعوات و انیس صادقین و... این حرزها سندیت دارند یا خیر؟ خداوند توفیقی حاصل کرده آثار شما را دنبال کنیم. خدا اجرتون بده

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: نظردادن به این موارد بسیار مشکل است زیرا باید اهل نظر که سند روایات را بررسی کرده‌اند، نظر بدهند. می‌ماند نکاتی که مرحوم شیخ عباس قمی در مفاتیح در مورد حرزها مطرح فرموده‌اند که رویهمرفته قابل اعتماد است، به اعتبار سند. و بحث تأثیر آن به خود شخص و آمادگی‌های روحی وی بستگی دارد. موفق باشید

35814

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم. سلام علیکم: از گرفتاری در بیت دروغین نفس بیزارم و برای من رنجی از این بالاتر وجود ندارد. مردم روزگار گذشته همانهایی هستند که در تک تک ظلم های عالم دخیل بودند و اگر خدا قصد هدایتمان نمی‌کرد با توجه به آخرالزمان که هرکسی نزد خودش حاضر می شود (چه ترامپ ها تازه می‌فهمند چقدر ترامپند و در مقابل چه شهدا چقدر شهید) حتی دیگر جای توبه هم نمی‌ماند. انسان بودن یعنی در حضورِ زندگی حضرت حق تعالی و هیچ عمل و معنایی یا بودنی جز این حضورِ ناب بی معنیست. مذهبی نیستم مومن و مسلمانم تا آدم و متشرع باشم و در ظهور انسانیت معنا یابم زیرا مذهبیان سعی می‌کنند کاری کنند یا مدل رفتار خاصی انجام دهند و برنامه ریزی برای موفقیت خود بنویسند تا چیزی بدست آرند اما من حتی تقوا را کاری انجام دادن یا ندادن نمی‌فهمم، پس فرمودند: ألهمنی التّقوی . دیگر کسی نگوید علی علیه السلام مظلوم‌ است تازه زمان او شروع شده است.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! هر اندازه انسان آرام‌آرام در جهان خود حاضر شود و در آن حضور به ابعاد متعالی‌اش نظر کند، او می‌ماند و افقی که در راستای قرب به خدا برایش گشوده می‌شود. و این‌جا است که حضور پیامبران چه اندازه ارزشمند می‌گردد تا انسان را نسبت به آن افق، نزدیک و نزدیک‌تر کند و تقوی و یا به تعبیری وارستگی، همان حضور امیدوارانه است نسبت به آنچه پیش آمده است تا در زندگی درجا نزنیم. موفق باشید

35767

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: آیا در اعیان ثابته کثرت علمی هست؟ یعنی مثلاً علی و حسن در اینجا دوحقیقت هستند؟ آیا عین ثابته آنها بصورت تمایز علمی در ذات خداست؟

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! علم به کثرات، علم است و نه کثرت. موفق باشید

35574
متن پرسش

با سلام و درود فراوان خدمت شما که مدام از افق و آینده ای صحبت می‌کنید که متاسفانه روز بروز وضع دین و ایمان مردم بدتر می شود. چند وقت پیش هم محمدی گلپایگانی رییس دفتر رهبری گفت: من به دیدار یکی از مراجع در قم رفته بودم. ایشان گفتند گرانی وجود دارد که حقیقت هم همین است و... من گفتم عجله نکنیم کارهای اساسی در حال انجام است. باز جای شکرش باقیست که بالاخره یکی از مراجع عظام در قم وجود گرانی‌ها در کشور را تایید و به شیخ محمد گلپایگانی گفته‌اند که «گرانی وجود دارد» و شیخ هم ضمن تایید آن پاسخ داده‌اند که «عجله نکنیم، کارهای اساسی در حال انجام است»! با این حال مدیونید اگر فکر کنید که این‌همه تساهل و تسامح نسبت به وضع نامطلوب موجود و گرانی‌های لجام‌گسیخته، فقط برای دولت کریمه شیخ ابراهیم رییسی است! بنابراین با توجه به اینکه ما پیرو مکتب انتظاریم و در فرهنگمان مقوله‌ای بنام «عجله» یک ضد ارزش تلقی می‌شود و ۴۵ سال انتظار برای بهبود زندگی دلیل این مدعاست، عمر دولت رییسی که سهل است، چند دولت پس از او هم که شورای محترم نگهبان و بالادستی‌ها برایمان مهندسی کنند، صبر پیشه خواهیم کرد فقط دریغ که همه مردم عمر نوح را ندارند تا از نتایج و ثمرات «کارهای اساسی» آقایان در آینده بهره‌مند شوند! با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در تبرئه خودمان و کوتاهی‌ها و خلافکاری‌هایی که به نام اسلام و انقلاب شده، نیست؛ بحث در آن است که بیندیشیم آیا جز این است که از طریق بازخوانی اهداف انقلاب و مسیری که حضرت امام و رهبر معظم انقلاب مطرح کرده و می‌کنند؛ کار را باید جلو برد؟ همه وظیفه ما آن است که متوجه شویم خبری در راه است.
ما از طریق نظر به سیره شهدا کربلای خود را در این تاریخ تجربه کنیم و متوجه اموری باشیم که در دل این کربلا پیش می‌آید، به این معنا که خبری در راه است و با حضور در این تاریخ می‌توانید فرزندان امیدی باشید که در آن «حضور بیکرانه اکنون جاودانه» خود را می‌یابید و این یعنی انسان همواره در میان راه خویش است، راهی با بامدادی نو. با توجه به تجربه‌ای که با شهادت حاج قاسم پیش آمد و شباهتی که با شهادت اباعبدالله «علیه‌السلام» داشت و با نظر به حضوری که بعد از شهادت اباعبدالله«علیه‌السلام» در تاریخ پیش آمد، می‌توان گفت: «خبری در راه است». جناب حافظ هم در همین رابطه می‌فرمایند:
كس ندانست كه منزلگه معشوق كجاست            این قدر هست كه بانگ جرسی می‌آید
ما هنوز در اجمال تاریخی خود هستیم که به مرور با تفصیل آن روبه‌رو خواهیم شد، ولی خوب است به این حضور فکر کنیم. حضوری که به گفته جناب حافظ: «پیوسته شد این سلسله تا روز قیامت»، هرچند ممکن است در حال حاضر احساس کنید آن حالت ،کمی خود را عقب کشیده و نور جلال او بر انوار جمالیه‌اش غلبه کرده ولی وقتی در تاریخی حاضریم که با نور شهدا شکل گرفته و خداوند وعده داده: «وَأَنَّ اللَّهَ لا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُؤْمِنِينَ» خواهیم گفت:
حاشا که من از جور و جفای تو بنالم             بیدادِ لطیفان همه لطف است و کرامت
ولی آنچه همواره باید مدّ نظر باشد دنبال‌کردن و کوتاه‌نکردن حضور شهدا در تاریخی است که مدّ نظر آن‌ها است و همه سخن ما در این گفتار آن است که:
کوته نکند بحث سر زلف تو حافظ                    پیوسته شد این سلسله تا روز قیامت
موفق باشید   

 

35561

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

به نام خدا. مدتیه با خودم در کلنجارم که در مسئله رابطه آدم شهری با طبیعت و حیوانات چطور باید حرف زد، چه زمانی امکان حرف زدن هست یا کی بالاخره شرایطی پیش میاد تا مردم بخوان رابطه درستی با حیوانات برقرار کنند. اول این رابطه توسط غرب خراب شد الان هم رابطه ای برقرار شده اما باز هم توسط آدمایی که هیچ آگاهی ندارند پس حد اقل اگه الان وقتش نیست بیایم یه سری کارهایی که کلی هست انجام بدیم تا نه تنها اونها بلکه خودمون رنج روحی کم تری ببریم چون بخشی از وجود ما طبیعته و ما در حیوانیت خود با حیوانات هم خانواده ایم که اگر اونهارو نادیده بگیریم درواقع خودمونو نادیده گرفتیم و انکار کردیم. هرچی در جامعه دینداران می‌بینم فقط فقه هست که مثلا اون نجس و اون فلانه اما خب این در این شرایط بحرانی خیلی نگاه خاصیه درحالی که آدم خانواده خودشو فقط با فقه میبینه یا اخلاق، ارتباط روحی و تعامل و زندگی هم برقرار می کنه؟ حالا فعلا همین که تو این گرما برای حیوانات ظرف آب و محل غذاهایی که براشون مضر نباشه مثل باقی مانده گوشت ها، استخان هایی که توسط ما خرد بشوند و شسته بشوند تا شکر یا ادویه ای در غذا نمونه خوبه. البته با یکم جستجو می‌فهمیم چه غذاهایی باید براشون بگذاریم مایی که مابقی غذاها را دور می‌ریزیم حد اقل در اختیار حیوانات محبوس شهری قرار دهیم زیرا طبیعت مال حیواناته که توسط آدم ها ربوده شده و شرایط زندگی عادی مثل خورد و خوراک و آرامش و شکار از حیوانات گرفته شده. امیدوارم آشتی با طبیعیت به نحوه انسانی اسلامی طبیعی به ما بازگردد با هرچه تواضع بیشتر دربرابر تصمیمات طبیعت و نوع زندگی حیوانات، آنهایی که خودشان بلدند زندگی کنند و ما نباید به آنها زیستن بیاموزیم. این رابطه با طبیعت در زمانه ما با شرایط های ما بسیار خوب است زیرا خدا طبیعت را آفرید تا آدمی خود را مشغول واقعیات خدادادی کند تا رنج های روحی او که زمانبر است برای خوب شدن را کم تر احساس کند. اگر سئوال است چرا بعضی سگ ها در شهرها به مردم حمله کردند ریشه اش در برقراری ارتباط ما با آنهاست چون احساس تنگی کنند پس غلبه توهم متقابل فشار زیادی برای آنها و شما ایجاد می کنه. حال ببینید همین یک خودروی سوختی شما به او و خودتون آسیب میزنه تا هزاران چیز دیگه پس ما بدهکاریم نه آنها بدکار ما.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! طبیعت نظم خاصی دارد زیرا توسط خدای حکیم ایجاد و مدیریت می‌شود و هر موجودی در طبیعت، جایگاه خاصی دارد و حیوانات در این رابطه هر کدام مأموریتی دارند تا طبیعت در مسیر خودش خود را ادامه دهد که البته بحث در این موضوع بسیار مفصل است. عرایضی در کتاب «تمدن‌زایی شیعه» شده است. می‌ماند که ما در رعایت حیوانات جنبه تعادل را حفظ کنیم تا نه آن‌ها به زندگی انسان ورودی بیش از حدّ داشته باشند و نه انسان‌ها با آنان درگیر شوند. مثل آن‌که وقتی اطراف زندگی انسان عفونت زیادی پیدا شد این سوسک‌ها هستند که برای از بین بردن آن عفونت به میدان می‌آیند و ما به جای آن‌که عفونت‌ها را کم تا آن موجودات در آن صحنه‌ها حاضر نشوند؛ با انواع سموم، سوسک‌ها را می‌کُشیم. همین مورد را نیز در رابطه با سایر حیوانات غیر اهلی باید مدّ نظر قرار داد. موفق باشید

35527
متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم. الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایه امیرالمومنین علیه السلام و اولادهم المعصومین علیهم السلام یا علی مددی
 استاد گرانقدر اظهار حب علی علیه السلام در شب عید غدیر را هدیه می کنم به شما و لطفی که خداوند رحمان بواسطه کلام شما به ما رسانید عیدتان مبارک. نمی‌دانم واقعا چگونه می‌توانیم با این زبان الکن و قاصر فقط شکر همین یک نعمت یا علی گفتن و از علی گفتن و دل به علی دادن و ... را به جا بیاوریم لذا همون طور که به ما یاد داده اند با همه نفهمی وجودمان با زبان جانمان اقرار می کنیم «الحمدلله الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایه امیرالمومنین علیه السلام و اولادهم المعصومین علیهم السلام» خداوندا یا رب العالمین ای مهربانترین مهربانان تو شاهد باش ما به اندازه فهم ناقصمان به اندازه قلب کوچکمان دیدیم و فهمیدیم حب علی علیه السلام و اولادش در جانمان مستولی است. «همه عمر برندارم سر از این خمار مستی / که من از ازل نبودم که تو در دلم نشستی».
 نفهمیدیم کی عاشق شدیم اما مزه عشق اصیل را با نام *علی* چشیدیم با ایوان نجف از خود بیخود شدیم و عاشقانه منتظر دیدار مولایمان در آخرین لحظه حیات این دنیا و لحظه عروج به سوی تو هستیم به جانمان نشاندی که همه زندگی در غدیر تعریف شده و همه زندگی مان یعنی حرکت زیر سایه ولایت مولا تنظیم عقربه زندگی و تصمیم هایمان بر اراده و حب مولا ولایت ولی یعنی او افق حقیقی انسانیت ابدی ماست و نگاه و توجه ما به او یعنی بیعت آن به آن با غدیر، حال که ما ندانسته و نفهمیده و سراپا سیاه و شرمسار خود را در بیکرانه الطاف بی پایان حب علی علیه السلام در عالم دیدیم به همان حب علی که بند بند وجودمان را با آن بستی ما را عاشق صادق ولایت امام زمان عج قرار بده، عاشقانه برای کسب لبخند رضایت مولای غریب بکوشیم و بالاترین عیدی ما را ندای خطاب جانانه خودت به جانمان قرار بده، «یا ایتها النفس المطمینه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه فادخلی فی عبادی وادخلی جنتی» به برکت حب علی علیه السلام عید عشقبازی اصیل بشریت با واسطه عاشق صادق حضرت حق به سوی معبود بی کران بر عاشقان مبارک❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً رازِ بزرگداشت «غدیر» را به خوبی بیان فرمودید تا هرکس از محبّین مولایمان به خود آید که راستی را! چه در درون ما گذشته است که در نسبت با امام المتقین این‌همه یگانگی احساس می‌کنیم و اگر باز به «غدیر» و باز به نظر به مولایمان به خود می‌آییم، قصه آن است که متوجه بدِ حادثه شده‌ایم که چگونه روزمرّگی‌ها ما را به بازی گرفته است. این‌جا است که در همراهی با جناب حافظ خواهیم گفت:
ما بدین در نه پی حشمت و جاه آمده‌ایم
از بد حادثه این جا به پناه آمده‌ایم
ره روِ منزل عشقیم و ز سرحد عدم
تا به اقلیم وجود این همه راه آمده‌ایم
سبزه خط تو دیدیم و ز بستان بهشت
به طلبکاری این مِهرگیاه آمده‌ایم
با چنین گنج که شد خازن او روح امین
به گدایی به در خانه شاه آمده‌ایم
و این یعنی ما با «غدیر» حقیقتِ انسانی ابدی خودمان را می‌چشیم و این همان زندگی است که با حبّ علی «علیه‌السلام» تجربه می‌کنیم. و این ابتدای راه است، راهی که تنها در تاریخ انقلاب اسلامی، امروز معانی خاص خود را به میان آورده. موفق باشید      

 

35457

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد وقتتون بخیر: راستش می‌خواستم بدونم اگر بخواهیم هرروز یک صفحه قرآن بخونیم ان شالله چطوری بخونیم؟ همینطوری بخونیم بدون توجه به معنی یا با معنی و تفسیر بخونیم نمیدونم چه روشی صحیح تره برای بار اول ختم قران؟!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال مهم انس با قرآن است از طریق تفاسیر. از این جهت خوب است ابتدا صوت شرح سوره‌های عنکبوت و زمر را با نظر به آیات مربوطه که روی سایت هست، شروع فرمایید. موفق باشید

35317
متن پرسش

پی نان بدویدم یکی چند به تزویر... خدا داد غذایی که ز تزویر بجستم غزل۱۴۷۲ دیوان شمس
موضوع : حول و حوش واژه «تــزویر»: بعنوان آخرین مـرحله ماده و اولین باب ورود به «حرم».
 با سلام: با عنایت به نظرِ ارباب لغت در خصوص واژه تــزویر آنچه حاصل می‌شود اینست که تــزویر ریشه اش زَوْر _بمعنای زیارت کننده است و از آن جهت، تزویر یعنی نمایاندن چیزی به ظاهری که باطن اش آن نیست، شاید اگر به دغدغه «شرح صــــدر» جنابعالی توجه شود که درصدد درک حقیقی از نسل جدید، دل پاک اما غرب زده، است، بی ربط نباشد که به این موضوع بپردازیم که آیا «سنگ انقلاب و اسلام و ایران» را به سینه زدن تــزویر نیست؟ همان اعتراض و نیشی که احیانا این قسم از انسان ها آن‌را بسیار چشیده اند!؟ می‌شود گفت که بله تزویر است یعنی باید بپذیریم که انقلاب مطرح شده در چهل و چند سال اخیر هنوز به حرم و به باطن و درونی ترین وجه هایش نرسیده است، لذا اینکه تزویر بنمایاند، محال نیست بله آنچه انقلاب اسلامی در دلها، سودای اجراش را دارد هنوز نشده!! این ظاهر هنوز آن باطن را نمی‌نمایاند (جز در شهداء) توجه را به بیت ابتدایی ارجاع می‌دهدم: «پی نان بدویدم یکی چند به تزویر / خدا داد غذایی که ز تزویر بجستم» راهکار قرآنی می‌فرماید «فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسَانُ إِلَىٰ طَعَامِهِ» به طعام خود بنگرید اگر نبود باران، آب و.... طعام و غذایی نیز نبود! چه کسی و چه توانی را توان شکافتن زمین است برای بالا خواستن جوانه های طعام؟ به این حــــــرکت خطی نگاه کنیم، بظاهر، یک چرخه است، آب و ابر و باد و خورشید و حبه و نهایتا غذا! اما اگر نیک بنگریم این امر چرخه وار نیست، در توان اختیار طبیعت نیست، این حرکت خطی است، از مبدائی است تا غایتی! چشم حس ما هرچند آن‌را یک چرخه و سیکل می‌بیند اما خط است، خداوند غذایی معنوی چون انقلاب اسلامی را که در حرم حریم ایران به منصه ظهور آورد، نیز بار دیگر دعوت می‌کند ای انسان نیک بنگر و باز بنگر چگونه ممکن بود در میان این چرخه جهان لیل و سجیه و عادت و تاریکی و گمراهی، اینچنین نور به مصداق فجر بتابد؟ من با تزویر به انقلاب رو آوردم! نوراش دلم را کشانید اما هنوز که بذات آن نائل نشده ایم! باید بپذیریم که با تزویر به آن رسیدیم و ان‌شاءلله روزی به بطن آن برسیم، به حرم، به وطن، به بلد امین. «خمش باش خمش باش به تفصیل مگو بیش / ز تفسیر بگویم ز تف سِـیْر بجستم.»

 

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً همین‌طور است که ما در ابتدا با تصورات خود وارد انقلاب شدیم که بعضی از آن تصورات، اصیل نبود. مانند برخوردی که اکثر مسلمانان در صدر اسلام داشتند که مطابق فضای تاریخیِ متأثر از شرک جاهلیت آن زمان بود، به اسلام رجوع کردند. ولی از آن‌جایی که ذات اسلام توحید بود آنانی که حضور در اسلامیت خود را با صداقت ادامه دادند، به لطف الهی به توحیدی که شایسته جان آنان بود، رسیدند. و همین امر در مورد انقلاب اسلامی در میان است که پایداری در آن، کار را به جایی می‌کشاند که آری! «خدا داد غذایی که به تزویر بجستیم» و آن احساسِ عالی‌ترین حضور در نزد خود در این تاریخ است. این‌جا است که چه خوب است مردم ما مانند شهدا و امام شهدا و رهبر معظم انقلاب متوجه این حضور بشوند که عطایی است الهی به آنهایی که تا آخر در کنار این انقلاب ایستاده‌اند. و حقیقتاً رهبر معظم انقلاب نکات ارزشمندی را در ۱۴ خرداد امسال در حرم حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» در این رابطه مطرح کردند. خوب است به تذکراتی که در این رابطه پیش آمد نظری بشودhttps://eitaa.com/matalebevijeh/13918. موفق باشید.

35251

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم وعرض ادب خدمت استاد گرامی: ببخشید سوالی ذهن من را مشغول کرده اگر قبول زحمت بفرمایید و بنده را راهنمایی بفرمایید ممنون میشم. استاد در نظر بنده امام خمینی (ره) مظهر قدرت هستند چون اتقلاب بزرگی را ایجاد کردند. استاد آیا این قدرت فقط مختص فردی مثل امام بوده یا نه ما هم می‌توانیم در زمان کنونی دارای چنین قدرتی بشویم؟ اگر جواب مثبت هست چه سیر مطالعاتی باید داشته باشیم و چه تمریناتی انجام دهیم؟ با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! می‌توان گفت حضرت امام خمینی نماد قدرت الهی در این زمانه جهت احیای انسان و نفی استکبار بودند و در دل تاریخ توحیدی که آن مرد بزرگ بوجود آوردند، هر قدمی که برداریم حکایت ادامه همان قدرت است مانند آنچه حاج قاسم سلیمانی انجام دادند. ما نیز باید بنگریم که برایمان در شرایطی که هستیم در بستر انقلاب اسلامی ذیل ولایت فقیه چه پیش می‌آید همان کار در عمل، نماد قدرت ما در بستر توحیدی خواهد بود مانند همین صبر و استقامتی که مردممان در مقابل تحریم‌های استکبار انجام می‌دهند و به شرف صبرِ صابران می‌رسند. کسانی ضرر می‌کنند که با عدم صبر و استقامت خود در این شرایط، از قدرت الهی خود غفلت می‌کنند. موفق باشید

35136

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: قرار است تا دو سال دیگر قدرت اول منطقه باشیم اگر قدرت را مردم بدانیم مشارکت مردم ایران در انتخابات قبلی را با مشارکت اخیر مردم ترکیه مقایسه کنید تا واقعیت مشخص شود.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم مقایسه درستی نیست. نه به معنی انکه انتخابات ترکیه، انتخاباتی معقول نبود، بلکه به خاطر آنکه در پشت انتخابات پیش آمده در ایران هزاران فتنه نهفته است که این بسیار عمیق تر از ضعفهای جزیی است که ما داریم. عظمت کار در انتخابات ایران را در این بدانید که چگونه بالاخره رئیس جمهورهای متقاوتی با گرایشهای متفاوت در دل انتخابات ما پیش می آید و انقلاب، تحمل این نوع حضورها را دارا است. امید است با هرچه بیشتر تعالیِ معنوی مردم و درک جایگاه جریانهای متفاوت، انقلاب اسلامی نمادی از برگشت معنا و معنویت به جامعه ایرانی و جهانی بشود. امری که بنده با تمام ضعفهایی که می شناسم به آن امیدوار هستم به جهت روح توحیدی انقلاب اسلامی. موفق باشید

35132

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام عليكم استاد عزیز: می خواستم بدونم برای شروع عرفان عملی مقالات استاد شجاعی رو بخونم یا منازل السائرین رو یا کتاب دیگه ای باید بخونم یعنی کدوم بهتره؟ و اینکه آیا قبلش به عرفان نظری یا چیز دیگری نیاز هست؟ سوم اینکه برای اینکه بتوانم در طی مراحل عرفان موفق شوم و مثل بسیاری از سالکین در جا نزنم چکار باید بکنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خوبیِ مقالات آیت الله شجاعی آن است که جلد اول مقالات در واقع نوعی عرفان نظری است و کمک می‌کند برای حضور بیشتر در اعمال عرفانی. و چنانچه درسیر عرفانی ما نوعی از حضور تاریخی که با انقلاب اسلامی و با نظر به شهداهست پیش نیاید؛ معلوم است که آن نتیجه حقیقی و آن شور و شعف لازم را پیش نمی آورد. موفق باشید

35049

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: مناظره ی مهدی طغیانی نماینده ی فولاد مبارکه در مجلس با سید یاسر جبرائیل را در برنامه ی جهان آرا بخش زیادیش را دیدم. اما متاسفم که ما در دل جامعه ی اصولگرا و مذهبی این گونه تفکر نئولیبرال رو داریم که رو در روی مردم می گوید سفره شما باید کوچک بشود ولی دلار شرکت های بزرگ باید به قیمتی که به قول حضرت آقا با دلار تلگرامی تایین بشود و سود بیشتر ببرند. به نظر شما راه مبارزه با این نگرش که متأسفانه بنده خود در دور قبل با توجه به حمایت آیت الله مهدوی از لیست ایشون به ایشان رای دادم چیست! از طرف دیگه ای هم که تعدادی از نمایندگان هم مشخص شده که خودرو بدون نوبت گرفته اند. ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده به راحتی نمی توان نتیجه ای را که می فرمایید بگیرید. به هر حال مناظره بدی بود و انتظار ما از دو طرف آن بود که همدیگر را رعایت می کردند. این نکته که می فرمایید و آقای جبرائیلی نیز مطرح کردند، ایشان ادله کافی برای سخن خود نداشتند و آقای طغیانی هم اتفاقاً نکاتی را در جواب ایشان گفتند که قابل توجه باید باشد. موفق باشید

34962

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد طاهرزاده عزیز: چندین سال است که بصورت رایگان، تدریس خصوصی کتابهای ریاضی و فیزیک و شیمی و ... را انجام میدم و واقعا به معنای واقعی کلمه عشق می‌کنم با تدریس. الحمدلله خدا یه لطفی در حقم کرده در تدریس که از قدرت تفهیم خوبی برخوردارم و همین عامل باعث شده همیشه افرادی که بهشون تدریس می‌کردم به شدت راضی باشن. امسال به پیشنهاد یکی از رفقا‌ به صورت آزاد در مدارس سطح شهر به عنوان معلم انتخاب شدم و مشغول تدریس شدم. اولین تجربه‌ای بود که به صورت عمومی برای جمع تقریبا ۳۰ نفری تدریس کرده بودم. خدا رو شاهد می‌گیرم منی که چندین سال است دارم بصورت خصوصی تدریس می‌کنم هیچ وقت فکر نمی‌کردم تا این اندازه به کلاس درس و دانش‌آموز و  تدریس علاقه داشته باشم. بخدا همیشه لحظه شماری می‌کنم تا برم مدرسه و با دانش‌آموزان ارتباط داشته باشم. از طرفی لطفی که شامل حالم شد این بود که تقریبا همه دانش‌آموزا همیشه این رو بهم میگفتن که: آقا تو این چند سالی که داریم درس میخونیم هیچوقت معلمی به این خوبی در تدریس ندیدیم. خدا شاهده خودجوش همیشه این رو بهم میگفتن نه اینکه ازشون نظرخواهی بکنم و در جوابم اینجوری بگن. جوری بود که همیشه تقریبا ۷۰ درصد دانش‌آموزان در امتحانات نمره کامل می‌گرفتن. توی مدرسه به عنوان معلم برتر معروف شدم . این رو هم بگم حقوقی که از طرف مدرسه بهم میدن بسیار ناچیز هست. تقریبا یک میلیون و خورده‌ای است که نصفش میره بابت هزینه رفت و آمدم با تاکسی. ولی اون چیزی که منو میکشونه مدرسه نه بحث اقتصادیه نه چیز دیگه بلکه فقط عشق و علاقه‌س. بخدا نمیدونم چجوری میزان علاقه‌م رو به این کار به شما منتقل کنم. خلاصه تمام این اتفاقات این یک سال عاملی شده که آتشی در قلبم شعله بکشه که فقط با تدریس و دیدن بچه‌ها خاموش میشه. شاید باورتون نشه ولی شاید در این ۲۸سال عمری که از خدا گرفتم به جز در نماز( که اونم بعضی وقتا) هیچ وقت خدا لذت اینجوری بهم نداده. همیشه حسرت میخورم و با خودم میگم ای کاش معلم رسمی آموزش و پرورش میبودم. اینها رو گفتم که بگم این چند روز پایانی سال تحصیلی از اینکه دیگه قراره بچه‌ها رو نبینم به شدت افسرده شدم. هیچ وقت فکر نمی‌کردم انقدر وابسته یه چیزی بشم. به طوری که بعضی وقتا گریه‌م میگیره. استاد طاهرزاده عزیز سالهاست با کتابها و آثار شما مانوسم و حظ بردم. کتابهای خوبی مثل ده نکته و برهان صدیقین و حرکت جوهری و... رو ازتون خوندم و نگاهم رو به زندگی عوض کردین. همیشه خودم رو شاگردتون میدونم (البته اگه لیاقت داشته باشم). بخدا حالم خیلی خرابه. بعضی وقتا از بالا که به خودم نگاه می‌کنم از خودم تعجب می‌کنم که چرا باید این اتفاق برام بیفته. تو رو خدا یه راهکاری یا حتی اگه شده یه ذکری چیزی بهم بگید من از این حالت خارج بشم و این دلبستگیم برطرف بشه.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این لطف خداوند است که انسان خود را در دانش‌آموزانش بسط دهد. بنده هم در تابستان‌ها دلم هوای دانش‌آموزانم را می‌کرد و همین امر بنده را به مطالعه کتاب‌های گسترده و خوبی مانند تفسیر المیزان کشاند. بد نیست این را تجربه کنید. موفق باشید

34828

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: استاد داوری اردکانی در جایی می فرمایند: «من هنوز از این فکر که تجدد عمر جاودان ندارد و آدمی نمی تواند به دین و معرفت پشت کند، منصرف نشده ام اما پی برده ام که به محض ظهور آثار پیری عهد تجدد، تمدن غربی از هم نمی پاشد و میدان را وانمی گذارد. همچنین «نفوذ» در این تمدن و برقراری عهد و نظم تازه موکول به ظهور «اندیشه بنیانگذار» است. تدبیر و سیاست و قانون جای خود را دارند اما اینها نگهبان و نگهدارنده اند نه پدید آورنده و بسط دهنده. انقلاب ما شأن سیاسیش غالب بود و هنوز هم چنین است. باید اندیشه ره آموزی کند تا معاملات و مناسبات و کار و کردار و رفتار و اداره و مدرسه و اقتصاد و...سامان یابد. من در احوال شیفتگی نسبت به انقلاب، به تدریجی بودن و آرام آرام آمدن و دیدار نمودن و پرهیز کردن تفکر و قهر و نازهایش که معمولاً خریداری ندارد، توجه نداشتم و فکر می کردم که همه چیز یکجا از راه می رسد. در این سی سال هم همواره چشم به راه تفکر بوده ام.» اولاً: خواهش می کنم تا اندازه ای که برایتان مقدور هست در مورد «نفوذ» در این تمدن و «اندیشه بنیانگذار» که ایشان اشاره کردند توضیحاتی مبذول فرمایید. و ثانیاً: از نظر جنابعالی آن قسمت و نقطه ای که قلب تجدد حساب می شود و با هدف گیری آن می توان تمام این تمدن شیطانی را متلاشی و منفجر کرد کجاست؟ آیا اسلام چنین تیری در چنته دارد؟ یا جنابعالی اساساً به این پرسش اخیر فکر نکرده اید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحثِ این نوع مباحث بسیار مفصل است و ارزش آن را دارد که موضوعات مطرح شده در کتاب‌های «انقلاب اسلامی، طلوع جهانی بين دو جهان» و «انقلاب اسلامی و چگونگی تحقق آينده دين‌داری ما» را که روی سایت هست، دنبال فرمایید

34037

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: ببخشید در مورد دیه سوال داشتم. در سایت سرچ کردم و مقداری گشتم چیز خاصی دستگیرم نشد. یک دانش آموز دبیرستانی از بنده پرسیده چرا دیه زن، نصف مرد است؟ برای پاسخ به این سوال از چه دریچه ای باید وارد بحث شوم؟ آیا دلایل عقلی وجود دارد؟ آیا دلایل نقلی وجود دارد؟ چگونه وارد بحث باید بشویم تا ان شاءالله نتیجه لازم گرفته بشود؟ با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در محافل علمی در رابطه با این موضوع بحث‌های خوبی شده است مبنی بر آن‌که محور اقتصاد خانواده، مرد بوده و لذا چنانچه آن مرد را به قتل برسانند باید دیه آن طوری باشد که خانواده یعنی زن و فرزندان کم‌تر ضربه بخورند و از این جهت دیه مرد بیشتر است زیرا منافع آن به زن خانواده و فرزندان می‌رسد. با این‌همه با توجه به این‌که تا حدّی شرایط تغییر کرده است، مجلس شورای اسلامی قانونی را به صورت زیر تصویب نمودند:

بر این اساس، از سال ۹۲، «صندوق تأمین خسارات‌های بدنی» در مورد جنایاتی که بر روی یک زن واقع می‌شد با حکم دادگاه، موظف به پرداخت معادل تفاوت دیه تا سقف دیه مرد شد. موفق باشید

33994

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: آیا خداوند می‌تواند موجود مجرد را نابود کند؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نسبت خداوند با موجودات، نسبت تجلی وجود است به شرایط امکانیِ آن‌ها. حال به هر دلیلی چنانچه امکان آن تجلی پیش نیاید، خود به خود این موجود نیست می‌شود. در روایت داریم که در قیامت خطاب به جناب عزرائیل «علیه‌السلام» که در عین ملک مقرب، مخلوقی مجرد هستند، حضرت حق می‌فرماید: «یا موتُ مُتْ» ای مرگ، بمیر!  موفق باشید

38109

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: رهبر انقلاب چگونه آقای پزشکیان را نگاه می‌کنند که ایشان را فردی فرزانه، مردمی، صادق و دانشمند معرفی کردند؟ مخصوصا فرزانه و دانشمند؟ اگر شخصی واقعا این خصوصیات را داشته باشد که کاملا مناسب برای ریاست جمهوری است!!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در جواب سؤال شماره 38107 عرض شد رهبر معظم انقلاب با نگاه حکیمانه خود، نکاتی را مدّ نظر دارند که با توجه به آن نکات، این صفات را فرموده‌اند. امید است که آقای پزشکیان با حرکات و اعمال خود نشان دهند که شایسته چنین صفاتی هستند. موفق باشید 

37395
متن پرسش

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. سلام استاد: در رابطه با ماجرای شیطان و عدم سجده اش بر آدم، ۱. آیا خود شیطان از کفری که داشت «کان من الکافرین» خبر داشت؟ ۲. آن کفری که شیطان قبل از سجده نکردنش بر آدم در شخصیتش بود «کان من الکافرین»، چگونه ایجاد شده بود؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! ممکن است او و یا هر متکبّری از کفر خود آگاه نباشد، ولی اگر در خود جستجو می‌نمود از تکبر و خودبینی‌اش در نسبت با حقیقت می‌توانست آگاه شود و طبیعی است که حضرت حق در مسیر امتحان هرکس، میدانی را برای مواجهه با خودش یعنی خود آن فرد می‌گشاید و شیطان با مواجهه با حضرت آدم که آینه اسماء الهی بود با کفر خود سجده‌ای که باید انجام می‌داد را، انجام نداد و این خودبینی و تنها خوبی‌های خود را دیدن در هر موجود مختاری هست و خودش باید مواظب خودش باشد تا در عرصه ابتلا و امتحان از آن خودبینی‌ها عبور کند. به گفته آیت الله محیی‌الدین الهی قمشه‌ای: «جرمش آن بود که در آینه روی تو ندید / ور نه در بوالبشری ترک سجود اینهمه نیست». و این مائیم و عبرت از خطر رجیم‌بودنی که شیطان گرفتار آن شد. موفق باشید                        

36624
متن پرسش

با سلام خدمت استاد طاهرزاده عزیز و بزرگوار: آیا ممکن است کسی که ذات یا اعیان ثابته اش در علم خداوند شقی است سعید از دنیا رود و یا برعکس کسی که ذات یا اعیان ثابته اش در علم خداوند سعید است شقی از دنیا رود؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است زیرا همواره انسان در مقام انتخاب است. لذا آن روایات متذکر همین امر است که اگر کسی شقی می‌باشد، خودش در همان ابتدا آن را انتخاب کرده، پس میدان انتخابی متفاوت برای او هست. موفق باشید    

36535
متن پرسش

سلام علیکم حضرت استاد: خداوند را شاکر و سپاسگزارم که وجود اساتیدی وین جمله حضرتعالی را موجود نموده است تا بسان آینه ایی در مقابل ما ایستاده و مرا به من هدیه می‌کنند! و اما بعد استاد! مدتیست ذهنم درگیر ادعایی است که می‌گوید؛ «اگر بگویند تمام فسادهای جوامع اسلامی مِن بعد رحلت رسول الله صلی الله و آله تا به اکنون و حتی تا ظهور مهدی موعود عج الله در یک ریشه مستتر است و آن ترجمه ناصواب «تقوا» به «پرهیز و خودداری» است شاید گزافه نیست» به فرض من! بعنوان انسان یک تمایلی دارم و [می‌خواهم] تمایل به هرچیزی و به هرمعنا که متصور می‌توان شد. از طرفی گروهی به اسم دین، اخلاق، قانون، و....... می‌گویند نه! ‌‌[نخواه].... اگر بخواهی چنان و چنین خواهد شد.....⛔⛔⛔⛔⛔⛔⛔ حالا اگر متوجه باشیم من می‌خواهم و آنها در ضدیت می‌گویند نخواه در حالیکه ضدیتی در کار نیست. اگر «تقوا» را « قوی شدن» معنی کنیم و بگویند درست است می‌خواهی ولی رسیدن به خواسته در نخواستن ممکن است نخواستن همان خواست تست! درست است که ابهام گونه عرض کردم ولی بیانش بیشتر ازاین مقدور نیست. توصیه جنابعالی برای بیشتر فهمیدن و بیان این پارادوکس عاشقانه چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکته پیچیده‌ای است. آیا ما را به نخواستن دعوت کردند تا رهبانیت را بر ما تحمیل کنند و زندگی را از ما بگیرند تا گمان شود خداوند دشمن زندگی است؟ لعنت به آن توصیه‌هایی که به نام اخلاق، ما را از خود و از زندگی می‌گیرد. آیا این شور زندگی نیست که انسان با دیگر انسان‌ها، خود را به وسعت ظهور در همه چیز و در جهان تجربه می‌کند؟ ما را با نیست‌انگاری چه کار؟ آن‌گاه که با خدای خمینی زندگی می‌کنیم و در زمانه خود در همه جهان حاضر می‌شویم در آن حدّ که او در آخرین روزهای عمر شریف خود چیزی گفت که قصه همه زندگیش بود و فرمود: «با دلی آرام و قلبی مطمئن و روحی شاد و ضمیری‏‎ ‎‏امیدوار به فضل خدا از خدمت خواهران و برادران‏‎ ‎‏مرخص، و به سوی جایگاه ابدی سفر می کنم.». بنده هر اندازه به این نهایی‌ترین جمله ایشان می‌اندیشم، از عظمت این کلام، بیشتر و بیشتر حیران می‌مانم. کدام کس است که در این زمانه بتواند در راهی قدم گذارد که در آخرین روزهای روزگارش چنین بگوید که او گفت. آیا او همه راه یعنی همه تقوا به معنایی که او تقوا را نشان داد؛ نبود و نیست؟! درود خدا و فرشتگان بر او که همه راه و همه تقوایی بود که ما نیاز داریم تجربه کنیم تا در بودنِ خود معنی زندگی را از دست ندهیم. موفق باشید    

نمایش چاپی