باسمه تعالی: سلام علیکم: یک احتمال آن است که واژهی «بشارت» به معنای صرف خبر باشد و نه خبر خوب و یک احتمال هم هست که طعنهای باشد مبتنی بر این که آنچه به دنبال آن بودید و امید نتایج داشتد، بفرمایید این هم نتایج آنچه میخواستید. موفق باشید
سلام استاد و پدر معنوی عزیزم: استاد چه خبر است در این عالم؟ چه سریست در این عالم که ما دهه هفتادی ها به بعد باید از حنجره حاج صادقی که همه شهدای دهه شصت راهی میدان عشق کرد (و خداوند با حکمتش حاج صادق تا به امروز نگه دارد) بشنویم که ندا دهد «حاج قاسم دلش اینجاست بیا تا برویم» ما که آرزوی دیدن همت و باکری و خرازی عمری به دل داریم، خداوند حاج قاسمی برایمان تا دهه ۹۰ نگه دارد و چکیده همه شهدا و عاشقان روح الله و مجاهدان راه حق، در شخصیت حاج قاسم این مرد بزرگ به ما بچشاند و قلب و دل و جانمان را یکجا تسخیر خودش کند و آنچنان از فراقش سینه ما تنگ شود که دعای هر روزمان باشد که خدایا بهشت و حور و جنتت برای دیگران همنشینی با حاج قاسم و این روح های پاک رو نصیب ما کن. خداوند چه نقش بزرگ و وسیعی در وجود من جوان دهه هفتادی در این زمانه حساس و در انتظار حکومت مهدوی قرار داده، که همه عالم قدیم و جدید رو یکجا در جانم احساس میکنم که رخوت و درجا زدن و سَیرنکردن و پا در گِل نفس ماندن و حرکت نکردن رو بزرگترین جفا در حق خودم میدانم و بقول عزیزی هر کدامتان یک حاج قاسم کوچک در محله و شهر خودتان باشید و عجیب احساس میکنم مخاطب این سخن ماها هستیم. استاد عزیزم مطلبی بفرمائید و ای دریای مواج و متلاطم وجودمان رو همچون اروند مقداری آرام اما از درون پرخروش نگاه دارید.. سالهاست پای ثابت دعاهایم هستید چرا که هرچه دارم از وجود پر برکتتان هست. التماس دعا. حامد بن علی
باسمه تعالی: سلام علیکم: به خوبی متوجه شدهاید نسیمی وزیدن گرفته و دلهای مردمان را در همه تاریخ که تاریخِ انسانهای قدسی است، حاضر نموده تا در امروز و در این تاریخ در آینه حاج قاسم، نهتنها خرازیها و باکریها و روحهای پاک آنها دیده شود، بلکه معنای نسبتی که مسلمانان صدر اسلام باید با مولایمان پیدا میکردند، فهمیده گردد. زیرا آن حضرت نیز قصه انسانی بود که با اسلام آغاز شده بود و اینجا است که محال بود دلی، دل باشد و از تاریخ جاهلیت عبور کرده باشد، و محبت مولا را در خود احساس نکند. بیحساب نیست که رسول خدا «صلواتاللهعلیهوآله» در مورد حضرت علی «علیهالسلام» میفرمایند: «إنَّ اللهَ أخَذَ مِیثاقَ المُؤْمِنینَ عَلی حُبِّک، وَ أخَذَ مِیثاقَ المُنافِقینَ عَلی بُغْضِک. وَ لَوْ ضَرَبْتَ خَیشُومَ المُؤْمِنِ ما أبْغَضَک، وَ لَوْ نَثَرْتَ الدَنانِیرَ عَلی المُنافِقِ ما أحَبَّک. یا عَلِی، لایحِبُّک إلّا مُؤْمنٌ، وَ لایبْغِضُک إلّا مُنافِقٌ». ای علی! خداوند به دوستی تو از مؤمنان پیمان گرفته و نیز بر دشمنی تو از منافقان پیمان گرفته و اگر تو (با شمشیرت) بر بینی مؤمنی ضربه وارد کنی تو را دشمن نخواهد داشت و دل آزرده نخواهد شد. و چنانچه دینارها را به پای منافق بریزی تو را دوست نخواهد داشت. ای علی! تو را دوست نمی دارد مگر مؤمن (به خدا و رسول) و با تو دشمنی نمی کند مگر دورو و منافق.
گویا با حاج قاسم همان تاریخ تکرار شد که چگونه بعضی به اصطلاح روشنفکران، او را نهتنها به چیزی نگرفتند حتی انکار میکنند و در سالگرد شهادت او کلامی در رسانهها و روزنامههایشان بر زبان نیاوردند!! ولی برعکسِ آنها در آن دوردستها، آنهایی که به ظاهر با ما بیگانه بودند نشان دادند چگونه دلسپرده شخصیت او هستند. موفق باشید
سلام علیکم استاد عزیز: سالهاست به دنبال (کار برای خدا یا کار برای رضا خدا) هستم حال آنکه با مسائلی از این دست که: هر چه هست اوست ما همه هیچ هستیم و عین هستی و عین کمال و رب و رحیم و.... اوست اصل مطلب کار برای خدا را نفهمیده یا به عبارت بهتر نیافته ام. خواهشا در این خصوص راهنمایی بفرمائید. آیا ملاک و معیاری برای سنجش و فهم میزان کار برای خدا و مخلصانه بودن عمل هست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند با ارسال رسولان وظایفی را مقابل ما قرار داده است تا با عمل به آن وظایف رضایت خداوند را به دست آوریم و آن انجام واجبات و ترک محرمات است. به امید آنکه حضرت ربّ العالمین آنها را قبول فرماید. موفق باشید
با سلام خدمت کاربران عزیز: به اطلاع عزیزان رسانده میشود به جهت آنکه به لطف الهی سفر اربعینی در پیش است برای مدتی از جوابگویی به سؤالات کاربران عزیز محروم هستیم. دعاگوی همه عزیزان میباشیم و التماس دعا داریم.
با سلام خدمت کاربران عزیز: به اطلاع عزیزان رسانده میشود به جهت آنکه به لطف الهی سفر اربعینی در پیش است برای مدتی از جوابگویی به سؤالات کاربران عزیز محروم هستیم. دعاگوی همه عزیزان میباشیم و التماس دعا داریم.
سلام: آیا مطالعه کتب عرفان نظری برای طلاب مبتدی را مجاز میدانید؟ پیش نیاز عرفان نظری چه علومی است؟ با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: نه. به هر صورت از این نکته غافل نباشید که فرمودهاند: «الا یا ایها الطلاب ناشی! علیکم بالمتون لا بالحواشی» ۲. پیشنیازِ عرفان نظری برای طلاب، پس از دروس رسمی حوزه و گذراندن رسائل و مکاسب و حضور در درس خارج، «حکمت صدرایی» است تا با عمقی لازم به این نوع مباحث بپردازند. موفق باشید
سلام استاد جان: خدا قوت! استاد جان برای متخلق به اخلاق الهی شدن و خوش اخلاق شدن در خانه، محل کار، جامعه و... سیر مطالب و اصوات خودتون چگونه است؟ چه صوت یا مطالبی به ترتیب اولویت پیشنهاد می کنید؟ آیا شرح مکارم اخلاق کفایت می کنه؟ آیا این شرح نیاز به پیش نیاز نیست؟ بعد از این شرح هم مطالب دیگه ای هست برای استفاده کردن؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه اصل همه خوشبینیها و درک سایرین به حساب میآید، «تفکر» است و در این رابطه آری! معارف توحیدی و از جمله «معرفت نفس» از یک طرف و توصیههای اخلاقیِ اصیل مانند آنچه حضرت امیرالمؤمنین «علیهالسلام» به فرزندشان در نامه ۳۱ نهجالبلاغه فرمودند؛ و مباحث مکارم الاخلاق از طرف دیگر، کارساز است. موفق باشید
سلام حاج آقا: سنم ۲۴ دو راه پیش رو دارم ۱. اشتغال به نظامی گری (مرتبط با نهاد های انقلابی) و دور شدن از درس و بحث اما امکان تسریع در تشکیل خانواده (در عوض امکان کار فرهنگی در آن نهاد انقلابی فراهم است) ۲. درسو بحث تمام وقت با هدف تمدن سازی اسلامی در رشته های فلسفه اسلامی و غرب و پژوهش در حوزه انقلاب اما سخت شدن تشکیل خانواده ؟ به نظر شما کسب تخصص و ثمر دادن در زمینه های معرفتی با توجه به این که مسئولیت های مختلف اجرایی داشتید قابل جمع است با داشتن مسئولیت اجرایی غیر مرتبط؟ لطفا راهنمای بفرمایید. پوزش بخاطر این که سوال شخصی شد. ضمنا کارشناسی حقوق هستم و رشته های فلسفه و کلام اسلامی (ابتدا) و (خودخوان) فلسفه غرب رو قصد دارم در مقطع ارشد ادامه بدم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید به هر حال باید وارد زندگی شد. إنشاءالله خداوند به طریقی که صلاح می داند مسیر زندهنگهداشتن روحیه پژوهشی را فراهم میکند. موفق باشید
سلام علیکم و رحمت الله و برکاته: از نظر نظم و مدریت شخصی و گروهی، منبعی معرفی میکنید که راه کارهای نظری و عملی از جنبه اسلامی را بررسی کرده باشد؟ استاد لطفی بکنید و توضیح بدهید مطلب را... همانگونه که نقل میکنند سیر و سلوک جز با مدیریت نظم و زمان انجام پذیز نیست. بنده قصد دارم یک جریان عظیمی در مدرسه علمیه راه اندازی کنم ذیل نظم و مدریت قربته الی الله. خدا خیرتون دهد
باسمه تعالی: سلام علیکم: این مباحث, مباحثی نیست که در دل یک سوال و جواب بگنجد. پیشنهاد می شود کتاب «امامت و رهبری» شهید مطهری را به عنوان شروع این نوع امور مد نظر داشته باشید. موفق باشید
سلام استاد: خسته نباشید. طاعات و عباداتتون قبول باشه ان شاءالله. استاد شرمنده وقت با ارزشتون رو میگیریم. دو تا سوال داشتم. تازگیا محبت و علاقه عجیب و خوبی به آیت الله فاطمی نیا در ما ایجاد شده. میخواهم به ایشان نزدیک شم هم راه و روش زندگی و هم معرفتی، چکار کنم؟ آیا این حس خوبیه؟ سوال دوم اینکه آنهایی که طلب شهادت میکنند از خدا و اصرار دارند به این امر، صاحب چه ویژگی هایی هستند؟ طلب شهادت و شوق رسیدن به شهدا باشد ولی در عمل و زندگی شباهتی به آنان نداشته باشی میشود؟ چرا باید از خدا طلب شهادت کنیم، به چه هدفی؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. دوستداشتنِ علمای فرهیخته حتماً از عنایات الهی است و کافی است در جواب این نوع دوستداشتنها، سخنان ایشان را با جدّیت کامل دنبال کنید إنشاءالله معارف ارزشمندی نصیبتان میشود. ۲. طلب شهادت در راستای حضور بیشتر در تاریخ الهی است که شروع شده، و اتفاقاً در همین رابطه رهبر معظم انقلاب میفرمایند شهدا بعد از شهادتشان دستشان بازتر است. موفق باشید
با سلام و قبولی طاعات و عبادات و التماس دعای مخصوص به مناسبت ایام لیالی مبارک قدر. استاد گرامی مطلبی در جایی مشاهده نمودم که گفته بود خواندن آیه مبارکه ۲۹ سوره مومنون فلان تعداد و بعد از نماز صبح و یا به گمانم عصر باعث خانه دارشدن و یا اگر کسی قصد جابجایی دارد برای او کارساز است سوالم اینه چه اتفاقی در نفس فرد می افته با خواندن أین آیه که باعث خانه دارشدن او میشه؟ و اینکه در زمینه مسکن یه نظراتی هست هرکس یه چیز میگه یکی میگه بحث خانه های مهر صحیح نیست یکی بحث بنیاد مسکن امام ره را مطرح میکنه و آیا میشه از این مطلب یعنی خواندن این آیه استفاده کرد برای بحث ساماندهی به بحث مسکن به صورت صحیح؟ آخه یه جورایی خیلی مبحث حول بحث مسکن وجود داره از یه طرف ساماندهی دلال ها از یه طرف دولت از یه طرف حاشیه نشینی از یه طرف از بین رفتن بحث خانواده در اثرعملکرد غلط دولت های قبلی از یه طرف بالا رفتن سن ازدواج که یکیشم خودم باشم به خاطر عدم توانایی تهیه مسکن و اجاره بالا برای آقایان که زیربارازدواج نمیرن.
باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوع مسکن بسیار پیچیدهتر از این حرفها است. آری! اذکار و ادعیه در کنار برنامههای دینی و عقلانی کارساز است. ولی امروز ما با بحران مسکن روبهرو هستیم و اگر موضوع با جدیّت تمام دنبال نشود با یکی از خطرات بزرگ خود نسبت به آینده روبهرو خواهیم شد در آن حدّ که انقلاب اسلامی و نظام اسلامی را تهدید میکند. باید بسیار زیربناییتر از این حرفها به مسکن فکر کرد. به نظر بنده یادداشت آقای دکتر سید مهدی ناظمی قرهباغی که در کانال تلگرامی ایشان مطرح است، نکات قابل تفکری را در مقابل ما میگذارد. موفق باشید
چند سطری از یادداشت «پدیداری به نام خانه به دوشی»
🔴 سید مهدی ناظمی قره باغ
🔶«...«خانه به دوشی» غیر از مستأجری است. مستأجر می تواند محترم و با آرامش زندگی کند. خانه به دوشی، یک مسأله اقتصادی نیست. همچنان که هیچ یک از معضلات بزرگ اجتماعی که رویکرد سرمایه سالارانه آفریده است، اقتصادی نیست. اقتصاد، پوششی است تا مانع فهم ماوقع این بحرانها گردد. ...»
🔶«... خود خانه، با هر کیفیت و سبکی که باشد، حداقل به چند سال زمان نیاز دارد تا انسان بتواند با آن انس بگیرد و اعضای خانواده متناسب با نیازهای خود و متناسب با تغییرات در زمان، زیر و بم آن را بشناسند و در فرآیند آزمون و خطا، با آن انس بگیرند. خانواده ای که اجازه نداشته باشد با محل زندگی خود انس بگیرد، یکی از اساسی ترین وجوه انسان بودن خود را، یعنی انس گرفتن را، مخدوش و محقر می بیند و از عوارض متعدد و خطرناک این مخدوش شدن، متأثر می گردد....»
🔶«... بحران مسکن در ایران، که برآمده از تلقی برساخته شده سرمایه ای نسبت به زمین و مسکن است، اولاً فاقد پایگاه تئوریک است، زیرا از نظر فقهی، زمین مالکیت پذیر نیست، ثانیاً فاقد توجیه اقتصادی است زیرا این انباشت سرمایه هیچ تأثیر مثبتی در اقتصاد کلان کشور ندارد. بحران مسکن بطور کلی و بحران شدید اجاره نشینی بطور خاص، ناشی از پدیده سرمایه داری افسارگسیخته جهان سومی در ایران است. این سرمایه داری بعد از افول چند ساله، سال ۶۸ با سیاستهای راستی-رانتی-امنیتی مجدداً زنده شد و به تدریج با بحرانی شدن اقتصاد و تثبیت ادبیات سرمایه داری در فضای اقتصاد و سیاست کشور، بسط پیدا کرد و با بحران سیاسی رها کردن کشور طی سالهای ۹۲ تا ۱۴۰۰ به اوج خود رسید ...»
متن کامل در فایل پی دی اف بعدی همین کانال
@sayyedmahdinazemi
سلام و ادب: با تشکر از پاسخ سریع شما در پرسش ۳۲۶۱۴ نمیدانم بگویم متاسفانه یا خوشبختانه ولی دلیل مهم سردرگمی من در انتخاب مسیر همین ذوق و استعدادی است که در امور مختلف دارم. به همین دلیل هم در دوران نوجوانی از برنامه نویسی و نرم افزار تا گرافیک، بازاریابی و معماری را امتحان کردم. اما علاقه من به حوزه به دلیل تعمق در علوم دینی و کنجکاوی زیاد در فهم حقایق آفرینش است که موجب احساس حیرت و شگفتی در من می شود و این احساس را خیلی دوست دارم. در بین همه علوم حوزوی نیز به علوم تربیتی و فلسفه و عرفان علاقه بیشتری دارم. هر چند در فقه و کلام نیز توانایی و استعداد خود را سنجیده ام. از سوی دیگر در مهارت های نوشتن، ارتباط گیری، مدیریت کارهای تیمی، مخاطب شناسی، آموزش و ساده سازی مفاهیم و متناسب سازی آن با مخاطب هم در سال های اخیر تا حدود زیادی موفق بودم و به همین دلیل هم در سمتی مشغول کار هستم که به مجموعه این مهارتها نیاز دارم. در بین همه تفاسیر به المیزان علاقه زیادی دارم و اگر توصیه شما این است که با وقت گذاشتن جدی تر روی آن نتایج متفاوت تری کسب خواهم کرد لطفا بفرمایید که باید روی یادگیری زبان عربی هم وقت بگذارم یا ترجمه ای را پیشنهاد می کنید که مرا از زبان عربی بی نیاز می کند؟ چون در هر صورت وقت محدود است و نیروی جوانی هم به سرعت رو به کاهش است.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده اگر با دقت و جدیّت ترجمه جناب آقای موسوی همدانی را دنبال بفرمایید و تا آخر ادامه دهید، با نگاه قرآنی که نصیب شما میشود، میتوانید جایگاه سایر امورتان را نیز تشخیص دهید. موفق باشید
سلام علیکم: آقا سوال بنده این بود چرا توی متن قرآن آمده از زبان خدا «ادعونی استجب لکم» در حالیکه باب استفعال برای طلبه مگه خدا برای اجابت دعای بنده ش باید از چیزی طلب کنه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: با این نوع تقاضاکردن که خداوند به ما دستور داده است، ظرفیت لازم جهت عنایات الهی در انسان فراهم میشود. موفق باشید
با سلام خدمت استاد گرانقدر: ۱. چه کنیم از وسوسه شیطان خلاص بشویم به خصوص خیلی حسرت گذشته را میخورم به خصوص در بحث مالی خیلی حرص میخورم با توجه به تورم، چون پول داشتم با خود درگیرم چرا فلان چیز را نخریدم ۲. احساس میکنم خیلی می ترسم از کمترین چیز هم می ترسم. کلا از بچگی خیلی ترسو هستم برای آرامش و ثبات قلب چکار باید بکنم؟ ممنون از راهنمایی
باسمه تعالی: سلام علیکم: سعی بفرمایید با معارف توحیدی ناب متوجه عالَمی بشوید که بسی قابل مقایسه با امور دنیایی نیست. پیشنهاد میشود معارف توحیدی را با دنبالکردن شرح سوره «زمر» که روی سایت هست، دنبال بفرمایید. موفق باشید
سلام استاد: حقیر دستی بر قلم دارم ولی برایم سوالاتی مطرح است: ۱. نهایت افق شعر کجاست و چرا شعر؟ ۲. از معاصرین کدام را عمیقتر میدانید؟ ۳. در وادی عرفان کدام یک از شعرا چه در فارسی و دیگر زبانها برترند؟ ۴. مرحوم مولوی از حیث عرفان عملی، مرحوم جامی از حیث عرفان ابن عربی روحی له الفدا افضلند صحیح است؟ ۵. جایگاه مرحوم بیدل را چگونه ارزیابی مینمایید؟ گویا ایشان هم محی الدینی هستند.
مه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در جلسه هفتم بحث «عقل تکنیکی» در مورد شاعرانگی شد. شاید در جلسه آینده نیز عرایضی در تکمیل بحث قبلی بشود. آری! به گفته رسول خدا «صلواتاللهعلیهوآله»: «إنَّ مِنَ الشِّعرِ لَحِكمَةً» میتواند نکاتی را اشاره کند که الفاظ در قالب عادی، چنین ظرفیتی را ندارند. به همین جهت قرآن نیز در عین آنکه شعر نیست، ولی الفاظ آن روح شاعرانگی دارد.
به نظر بنده به راحتی نمیتوان معاصرین را درجهمندی کرد اعم از نیما و اخوان ثالث و فرخزاد تا قزوه و برقعی و مولوی و جامی. در مورد بیدل، ورود مخصوصی نداشتهام. موفق باشید
سلام استاد عزیز: چند سال پیش یه حاج اقا داشتیم رو منبر گفت اگر کسی به شوخی دروغ بگه حرام نیست ولی در حال و هوای معنویاش تاثیر منفی می گذارد. در ادامه گفت دروغ شوخی هم دروغی است که شنونده بداند آن حرف، خلاف واقع است و اگر چنانچه نیت گوینده از این حرفِ خلاف واقعی که گفته شوخی باشد اما شنونده نداند که شوخی است این دیگر مصداق دروغ شوخی نیست و بلکه خودِ دروغ است. سوالم اینه: با توجه به این تعریف، حضرت علامه عزیز این کار شیرینی که کردند نه تنها مصداق دروغ شوخی نیست بلکه مصداق دروغ واقعی بوده. چون طرف مقابل ، حرف علامه را باور کرد و واقعا فکر میکرد که علامه میخواهد در گوشش چیزی بگوید. لینک اینستاگرام این کلیپ اینست. خواهش میکنم در اینستاگرام این کلیپ رو ببینید: https://www.instagram.com/tv/CW06CBRILL_/?utm_medium=share_sheet خواهش میکنم راهنماییم بفرمایید. تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده اینستاگرام در اختیار ندارم. اگر مضمون مطلب را بفرمایید در خدمت هستم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کدام حدیث؟!! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف خوبی است. آری! وقتی انسان خدا را ماورای حجابها، نزدیک دید همه حوائج را از او میطلبد و به جهت امیدواری به او، آن حوائج برآورده میشود زیرا جز به خدا به امری دیگر اعتماد نکرده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید بدون توجه به وسوسههای نفس امّاره به حکم وظیفه کار خود را انجام دهید. آری! «اگر نفس بنالد، بگیریم کَریها». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر قسمت را باید بر اساس فضای خودش بحث نمود. شاید اگر بحث هایی که در این رابطه در سورهی آل عمران عرض شده را دنبال بفرمایید، ظرایف موضوع تا حدّی روشن شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اینطور به صورت شخصی جواب داده شد: ۲۸۴۰۶ - باسمه تعالی: سلام علیکم: عرض شد با داشتن مدرک، راحتتر انسان کارهایش را انجام میدهد، ولی ضرورتی در میان نیست. منظور از مراکز کاربردی مثل مراکز پیام نور که چندان در دادن مدرک سخت نمیگیرند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمیکنم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در جلسهی اخیر شرح سورهی جاثیه، تحت عنوان «مواجههی وجودی با عالم و احساس حضور در ابدیت» شده است. إنشاءاللّه سعی بفرمایید خود را در آن افق حاضر کنید. موفق باشید
سلام و رحمت خدا به استاد بزرگوار: چند روزی هست به جهت موقعیت شغلی در مواجهه کاری با خانم هایی قرار گرفتم که کشف حجاب کرده اند، (کلیپی از آقای بشیر حسینی دیدم که گفته اند حاج قاسم عزیز به ایشان گفته اند اگر در دیدید بین دختر چادری و بی حجاب باید برای کسی وقت می گذاشتید سراغ آن بد حجاب باشید زیرا با حجاب در پناه حجاب و خانواده و مسجد است و او هیچ کس را ندارد) با توجه به دقت در احکام فقهی، نظر حضرت استاد در جهت این نوع نگرش نقل قول شده از حاج قاسم عزیز را چگونه ارزیابی می کنید؟ ان شاءالله عاقبت بخیر باشید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! در افقی که آن مردِ مردها، آن بصیرِ زمانشناس آینده را ملاحظه میکرد، همه چیز حکایت از آن داشت و دارد که نه دوران داعشیگری، بلکه دوران داعشیسازان که میخواستند اسلام را بدنام کنند؛ گذشته است. و این مائیم که بایدمتوجه آینده قدسی جهان باشیم تا در امروزمان بهترین نحوه بودنها را تجربه کنیم.
مسلّماً نیازها است که انسان را جلو میبرد تا برآورده شوند، ولی باید از خود پرسید نیازها را چه عواملی بهوجود میآورند؟ آیا اگر نیازهای ما را روح غربزده ما تعیین کند، در آن صورت تلاش برای برآوردهکردن آن نیازها، تلاش برای رسیدنِ بیشتر به روح غربی نیست که انسان را بیبنیاد میکند؟ درک این موضوع ما را دعوت میکند تا به نوعی از حضور در زندگی فکر کنیم که نیازهای ما معنابخشِ ما باشند و در برآوردن آنها احساس آزادی و شکوفایی بکنیم و منتظر آغازی شویم که در ذات مستعد آن هستیم. آغاز شور و شیدایی برای آنکه صیدِ «وجود» باشیم که عین قرار است در عین بیکرانگی و این یعنی جاودانگی که گذشته را به آینده مبدّل میسازد و این یعنی حضور در انقلاب اسلامی و حضور در بودنی که گذشته را به آینده مبدّل میکند، به معنای پایداری و بقاء.
با توجه به این امر، این افراد فریبخورده را باید فریبخوردگانی دانست که در جستجوی راهی هستند غیر از آنچه امروز گرفتار آنند. موفق باشید.
سلام: دکتر سروش قائل به وحدت وجود گویا هستند. پس چگونه است که کسی که در توحید مشکل ندارد گرفتار پوچی باشد بخصوص با آن انسی که با حضرت مولانا قدس سره دارند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: مشکل ایشان در عدم درک درست «وَحیِ» الهی است. در این مورد عرایضی در جزوه «غفلت از مقام نبوت در پوشش تمجید از حضرت محمد صلی الله علیه و آله» شده است. موفق باشید
https://lobolmizan.ir/leaflet/219?mark=%D8%AF%DA%A9%D8%AA%D8%B1%20%D8%B3%D8%B1%D9%88%D8%B4
با سلام: بهترین شخصی که کتاب حافظ و کتاب مثنوی معنوی مولانا را شرح ساده و روان داده چه کسیست؟ دوست دارم در این زمینه من نیز متبحر شوم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید بتوان گفت متأسفانه هنوز شرحی مناسب آن دو کتاب شریف در میان نیامده است. شرح آقای کریم زمانی برای مثنوی نسبتاً خوب است و کتاب «حافظ معنوی» تألیف آقای کریم فیضی بد نیست. موفق باشید