انتظار یک طلبه از حوزه (2)
فشارهای دورهی «گذار» بر دوشِ طلبهی امروز انقلاب
بسم الله الرحمن الرحیم
سوال
با عرض سلام و ادب خدمت حضرت استاد: پاسختان به طلبه ی عزیز ما سرشار و هم هدایت گر به سمت حوصله و حکمت بود و به خاطرش یک دنیا از شما ممنونم اما به نظرم جای یک مطلب در پاسخ شما خالی آمد که امیدوارم اگر اشتباه میکنم بنده را متذکر سازید و آن مطلب اینکه اگر چه حوزه بنا بر مهیاسازی طلاب برای رجوع به منابع دینی دارد اما آنچه معمولا باعث دلزدگی و گاهی عصبانیت و درنتیجه عجله ی طلاب انقلابی میشود خروجی های نه چندان منطبق بر گفتمان انقلاب اسلامی اند. گاهی برخی مراجع و علما اگر چه برای ما قابل اکرام واحترام و از نظر علوم حوزوی پرتلاش و عالم هستند اما آن چنان که مورد انتظار است از آنها انقلاب اسلامی ساطع نمی شود. منبری در تراز انقلاب از آنها دیده نمیشود درس خارجشان مناسب با دویست سال پیش است نگاهشان به هنر اقتصادو کلا جامعه یک نگاه تمدن ساز نیست یک نگاهی است که میتواند در کنار غرب به حیات خود ادامه دهد درحالی که ما میدانیم اگر اندیشه ای برگرفته از اسلام باشد هرگز با باطل قابل جمع نیست یا باطل را نابود میکند یا باطل در صدد نابودی آن است نکته مهم تر اینکه اگرچه نسل آینده ی حوزه بسیار امیدوار کننده و از جنس اندیشه ی انقلاب است اما بعضا کسانی که حوزه، آنان را بزرگان مینامد در دستگاه انقلاب یک انسان محترم و عزیز ولی معمولی اند. این گاهی تازه های حوزه را دلخور میکند. چنانکه در زمان جنگ بعضی افراد درشهر درحال گذراندن دوره های نظامی بودند و آنچه در این آموزش ها به آنان حرارت میبخشید حضور سرداران و فرماندهان در خط مقدم جنگ و گاه تشییع پیکر های آنان و دیگر عزیزان بر دستان همین افراد و بر دستان امت بود. اما عالمی که موضعش درفتنه 88 مبهم و گاه ساده لوحانه است نمیتواند به طلبه ی تازه وارد و انقلابی انرژی بدهد. یا آن خطیب مشهوری که در زمانی که پیچیده ترین نقشه ها برای نفوذ درخبرگان درحال طراحی است در جمعیت هزاران نفری اخلاق فردی میگوید اگر چه این بحث مفید و ارزنده و این خطیب مورد احترام و بزرگوار است اما نمیتواند قلب تازه های حوزه را پرحرارت و پرانرژی کند اگر اشتباه میکنم اصلاح بفرمایید و اگر درست میگویم چرا نقد جدی ای از حضرت عالی به علمایی که البته برای ما عزیز و مورد اکرام و اعظام و احترام اند و یا یک مناظره در فضای آزاد اندیشی که نشان از روحیه ی تحمل و حق طلبی است بین شما و آن عزیزان نمیبینیم؟ و یا چرا در این سوال اشاره ای به آن به عنوان یک آفت و یک عامل یاس نبود؟شاید لازم باشد بگویم بنده حوزوی و چند سال است درس خارج خوان هستم. عذرخواهی از طولانی شدن نوشتارم . یاعلی
جواب
باسمه تعالی
سلام علیکم
شما به هیچوجه اشتباه نمیکنید که چنین انتظاری از حوزهی علمیه دارید. عرض بنده آن است که:
اولاً: متوجه شویم در چه جایگاهی از تاریخ خود قرار داریم؟
ثانیاً: مراجع عظام را در چه جایگاهی از تاریخ اسلام بنگریم؟
شما بنا دارید از سرمایههای اساسی حوزه استفاده کنید و در تاریخی وارد شوید که از یک طرف انقلاب اسلامی به طور کاملاً شفاف و زلال متذکر حیات قدسی بشر است و از طرف دیگر نظام استکباری همهی پردههای تزویر خود را کنار زده و با خط قدسیِ انقلاب اسلامی به مقابله پرداخته. در حالیکه بسیاری از مراجع عظام آن زمان که در سنّ و موقعیت تحصیلی شما بودند و سلوک حوزوی خود را جهت حفظ اسلام انتخاب کردند و خواستند شخصیت خود را بر اساس آن تاریخ شکل دهند؛ انگیزهشان آن بود که اصل اسلام را در مقابل فرهنگ سکولارزدهی رضاخانی حفظ کنند تا اسلام از دست نرود. وقتی عمامهها را از سر برمیداشتند و روحانیت بهشدت تحقیر میشد، همین بزرگان حوزه بودند که مقاومت لازم را از خود نشان دادند و حال در ادامهی آن شخصیت، اسلام را در فقه و فقاهت مدد میرسانند. آیا بیش از این از آنها میتوان انتظار داشت؟! و بدین لحاظ است که بنده در درون خود انتقادی نسبت به آن بزرگان ندارم که البته در این مورد حرف و سخن بسیار است. ولی آنچه برای تازههای حوزههای علمیه مهم است؛ درک درست شرایط تاریخی است که شما در آن قرار دارید و اینکه امروز طلبهی انقلاب اسلامی به وسعت همهی عالم، وسعت یافته و باید از زیرساختهای تاریخ گذشتهی حوزه به بهترین نحو استفاده کنیم ولی در آن پازل، خود را محدود ننماییم. در پازلی که تلاش میشد رضاخان و دستیاران او – مثل محمدعلی فروغیها- با روحیهی سکولاریته، دین را از ما بربایند. باید به شرایطی که از طریق انقلاب اسلامی بهوجود آمده است و در عین حال، به ظاهر دیده نمیشود؛ نظر کرد. کوشش بنده برای نشاندادنِ آن شرایط است. ما در این شرایط، خودمانْ خودمان هستیم و در شرایط دیگر این «ما» ما نیستیم. هر متفکری وقتی میخواهد متعهدانه در تاریخ خود جلو رود با مشکلات خاص خود روبهرو میشود. مهم آن است که رسالت تحقق تفکری که در این دوران باید به صحنه آید را از دست ندهیم. چرا طلاب عزیز متوجهی چنین حضوری در این تاریخ نیستند تا امیدوارانه، خود را بر اساس نقطههای هدف مجهز کنند؟ و چرا متوجهی جایگاه افراد نمیباشند تا در دورهی فترتی که در آن قرار داریم، تحمل فشاری که به طور طبیعی در این دوره بر دوش طلاب قرار دارد را، تحمل کنیم؟
موفق باشید