بسم الله الرّحمن الرّحیم
راز شادی امام حسین«علیهالسلام»در قتلگاه
1- امام حسین«علیهالسلام» مأمورند زیباترین شکل مُردن را برای تاریخ جای بگذارد تا اینکه اگر یزیدیان مانع حاکمیت خدا از طریق امام معصوم میشوند نتوانند موحدان تاریخ را هرطور خواستند به قتل برسانند و لذا حضرت برای موفقیت در چنین مأموریتی سخت به مدد پروردگارشان نیاز دارند.
الف: هلال بن نافع میگوید: «إِنِّي كُنْتُ وَاقِفاً مَعَ أَصْحَابِ عُمَرَ بْنِ سَعْدٍ لَعَنَهُ اللَّهُ إِذْ صَرَخَ صَارِخٌ أَبْشِرْ أَيُّهَا الْأَمِيرُ فَهَذَا شِمْرٌ قَتَلَ الْحُسَيْنَ«علیهالسلام» قَالَ فَخَرَجْتُ بَيْنَ الصَّفَّيْنِ فَوَقَفْتُ عَلَيْهِ وَ إِنَّهُ«علیهالسلام» لَيَجُودُ بِنَفْسِهِ فَوَ اللَّهِ مَا رَأَيْتُ قَطُّ قَتِيلًا مُضَمَّخاً بِدَمِهِ أَحْسَنَ مِنْهُ وَ لَا أَنْوَرَ وَجْهاً وَ لَقَدْ شَغَلَنِي نُورُ وَجْهِهِ وَ جَمَالُ هَيْئَتِهِ عَنِ الْفِكْرَةِ فِي قَتْلِه» (۱) با سربازان عمر بن سعد ملعون ايستاده بودم كه يكى فرياد برآورد: امير، مژده، اين شمر است كه حسين«علیهالسلام» را كشته، گويد از ميان لشكر بيرون شدم و در ميان دو صف، بر بالين حسين ايستادم و او در حال جان كندن بود و به خدا قسم هرگز كشتهی آغشته به خونى را زيباتر و نورانىتر از او نديدم و من آنچنان مات نور آن صورت و محو جمال آن قيافه شده بودم كه متوجّه نشدم چگونه او را ميكشند.
ب: خوارزمی در مقتل الحسین«علیهالسلام» میگوید: چون شمر بر سینهی مبارک حضرت امام حسین«علیهالسلام»نشست و محاسنش را گرفت و آهنگ کشتن وی کرد ، حسین خندید و گفت: آیا مرا میخواهی بکشی؟ آیا مرا میشناسی؟(۲)
2- علت این خوشحالی و خنده و نشاط به جهت آن است که حضرت مأموریت خود را به زیبایی به انتها رساندهاند و احساس میکنند در این مأموریت بهترین کمکها از طرف خدا به ایشان رسیده است و به همین جهت است که حمیدبن مسلم میگوید: «فَوَ اللَّهِ مَا رَأَيْتُ مَكْثُوراً قَطُّ قَدْ قُتِلَ وُلْدُهُ وَ أَهْلُ بَيْتِهِ وَ أَصْحَابُهُ أَرْبَطَ جَأْشاً وَ لَا أَمْضَى جَنَاناً مِنْهُ«علیهالسلام»إِنْ كَانَتِ الرَّجَّالَةُ لَتَشُدُّ عَلَيْهِ فَيَشُدُّ عَلَيْهَا بِسَيْفِهِ فَتَنْكَشِفُ عَنْ يَمِينِهِ وَ شِمَالِهِ انْكِشَافَ الْمِعْزَى إِذَا شَدَّ فِيهَا الذِّئْبُ» (۳) به خدا مرد گرفتار و مغلوبى را هرگز نديدم كه فرزندان و خاندان و يارانش كشته شده باشند و دلدارتر و پابرجاتر از آن بزرگوار باشد، چون پيادگان بر او حمله ميکردند او با شمشير بدانان حمله ميكرد و آنان از راست و چپش ميگريختند چنانچه گلهی گوسفند از برابر گرگى فرار كنند.
و یا راوی میگوید هرچه به عصر عاشورا نزدیکتر میشدیم چهرهی حسین«علیهالسلام» گلگونتر میشد و بیشتر اصحاب حضرت نیز چنین بودند و به همین جهت وقتی دیدند باید با بهترین نوع مُردن، عالیترین مأموریت تاریخی را شکل دهند، با تمام امید شجاعتهای فوقالعادهای از خود نشان دادند.
3- راستی اگر «عمر سعد» در یک حملهی برقآسا حضرت«علیهالسلام» را اسیر و یاران آن حضرت را از اطرافشان پراکنده میکرد، آیا دیگر تاریخ سرمایهی بزرگی به نام کربلا در خود داشت؟ چرا چنین نشد؟!
راز آن را باید در عبادات شب عاشورا پیدا کرد. عصر تاسوعا وقتی دشمن میخواست حمله کند و جنگ را شروع نماید امام حسین«علیهالسلام»به حضرت ابوالفضل«علیهالسلام» فرمودند: «ارْجِعْ إِلَيْهِمْ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تُؤَخِّرَهُمْ إِلَى الْغُدْوَةِ وَ تَدْفَعَهُمْ عَنَّا الْعَشِيَّةَ لَعَلَّنَا نُصَلِّي لِرَبِّنَا اللَّيْلَةَ وَ نَدْعُوهُ وَ نَسْتَغْفِرُهُ فَهُوَ يَعْلَمُ أَنِّي قَدْ أُحِبُّ الصَّلَاةَ لَهُ وَ تِلَاوَةَ كِتَابِهِ وَ الدُّعَاءَ وَ الِاسْتِغْفَارَ»(۴) مراجعت كن و اگر بتوانى امشب را براى ما مهلت بگير و نبرد را به فردا بينداز به اين منظور كه ما بتوانيم امشب را به نماز و دعا و استغفار بهسر بريم زيرا خدا ميداند من دوست ميدارم نماز بخوانم و قرآن مجيد را تلاوت نمايم و همواره به دعا و استغفار بپردازم.
برای حضرت سیدالشهداء«علیهالسلام» مسلّم شده بود آنچه به ایشان وعده داده شده خیلی نزدیک است، در عصر تاسوعا امام در بیرون خیمه به شمشیرشان تکیه داده بودند و خواب خفیفی بر چشمانشان مستولی شد، فرمودند: «إِنِّي رَأَيْتُ رَسُولَ اللَّهِ «صلّیاللهعلیهوآله» فِي الْمَنَامِ فَقَالَ لِي إِنَّكَ تَرُوحُ إِلَيْنَا» (۵) من حضرت رسول«صلّیاللهعلیهوآله» را در خواب ديدم فرمودند: اى حسين به همين زودى نزد ما خواهى بود. و لذا حضرت و یارانشان که مطمئن شدند فردا روز شهیدشدن است و باید با آن شهادت غوغایی بهپا کنند تا بهترین مردن را رقم بزنند، به راز و نیاز پرداختند، بهطوریکه راوی میگوید: «وَ بَاتَ الْحُسَيْنُ«علیهالسلام» وَ أَصْحَابُهُ تِلْكَ اللَّيْلَةَ وَ لَهُمْ دَوِيٌّ كَدَوِيِّ النَّحْلِ مَا بَيْنَ رَاكِعٍ وَ سَاجِدٍ وَ قَائِمٍ وَ قَاعِد»(۶) امام حسين«علیهالسلام» و اصحابش آن شب را صبح كردند در حالی که مانند صداى زنبور عسل تا صبح در حال نیایش و دعا بودند! بعضى از آنان در حال ركوع، برخى در حال سجود، عدهاى در حال قيام و گروهى در حال قعود بودند.
4- پس راز پیروزی امام حسین«علیهالسلام» در به نتیجهرسیدن برنامههای حضرت را باید در نیایشهای شب عاشورا جستجو کرد و چون در روز عاشورا حضرت احساس پیروزی میکنند و متوجهاند برنامهها بهخوبی پیش میرود خطاب به لشکر عمر سعد میگویند: «اَيْمُ اللَّهِ لَا تَلْبَثُونَ بَعْدَهَا إِلَّا كَرَيْثِ مَا يُرْكَبُ الْفَرَسُ حَتَّى تَدُورَ بِكُمْ دَوْرَ الرَّحَى وَ تَقْلَقُ بِكُمْ قَلَقَ الْمِحْوَرِ عَهْدٌ عَهِدَهُ إِلَيَّ أَبِي عَنْ جَدِّي»(۷) به خدا كه به شما مهلتى به اندازهی زمان يك سوارشدن بر اسب بيشتر ندهند تا آنكه آسياب زمان شما را در زير چرخش خرد و ريز كند. آرى اين عهدى است از پدرم و از جدّم.
در راستای آنکه احساس کردند خدا همهی مددهای خود را به حضرت«علیهالسلام» مرحمت فرمودهاند، حضرت در آخرین ساعات عمر بهشدت خوشحالاند و وقتی دیگر توان بلندشدن نداشتند سر مبارک را بر روی خاک میگذارند و ندا سر میدهند: «بسماللّهِ و باللّهِ وَ عَلی ملةِ رسولِ اللّه» به نام خدا و به مدد الهی و در راه خدا و بر دین رسول خدا«صلّیاللهعلیهوآله» و این دنیا را ترک کردند و رسالت خود را بهخوبی به انتها رساندند، رسالتی که رسول خدا«صلّیاللهعلیهوآله» در خواب به ایشان فرمودند: «يَا حُسَيْنُ اخْرُجْ فَإِنَّ اللَّهَ قَدْ شَاءَ أَنْ يَرَاكَ قَتِيلا»(۸) ای حسین«علیهالسلام» قیام کن خداوند میخواهد تو را شهید ببیند. همچنانکه به او فرمود: «إِنَّ لَكَ فِي الْجَنَّةِ دَرَجَاتٍ لَا تَنَالُهَا إِلَّا بِالشَّهَادَة»(۹) برای تو درجاتی از بهشت هست که بهدست نمیآوری مگر به شهادت.
5- وقتی میتوانیم راز شادمانی و احساس پیروزی آن حضرت را بشناسیم که متوجه حضور فرهنگ نفاقی باشیم که درآن زمان سراسر جهان اسلام را فرا گرفته بود، به طوری که پستترین افراد جزیرةالعرب بدون هیچ ارادتی به اسلام با شعارهای اسلامی شخصیتهای خبیث خود را به مردم تحمیل کردند و امام حسین«علیهالسلام» این پردهی نفاق را پاره کرد. و هر اندازه عمیقتر متوجه عمق نفاق آن زمان شویم، به همان اندازه متوجه پیروزی و رازخوشحالی حضرت«علیهالسلام» میگردیم.
مشکل نفاق آن است که در باطن تمام گرایشهای پست کافران را دارد ولی مدعی اسلامیت است و نهتنها به مسلمانان واقعی وقعی نمیگذارد، بلکه آنها را از دایرهی مسلمانی بیرون میداند.
مثل وقتی در تظاهرات، دختران و پسران نامحرم قاطیاند و شعار صهیونیستی «نه غزه، نه لبنان» و «جمهوری ایرانی» سر میدهند و شب عید غدیر با آب و تاب تمام ادعا میکنند ما میخواهیم انقلاب اسلامی را که از مسیر منحرفشده، به عدل علوی برگردانیم! و با انواع تهمتها دولتی که در جهت احیاء ارزشهای انقلاب و عدالت و معنویت قد راست کرده، خارج انقلاب و اسلام میدانند و مخالفتی با آن دارند که با اسرائیل و آمریکا ندارند.
آیا اگر عدهای به تأسی به مولایشان امام حسین«علیهالسلام» برای نجات انقلاب اسلامی از چنین نفاقی جان بدهند تا انقلاب را از چنین مهلکه نجات دهند خوشحال نخواهند بود؟
6- حضرت سیدالشهداء«علیهالسلام» در آن شرایط عمق فاجعهای که بر سر اسلام آمده بود را به خوبی درک میکردند و متوجه شدند به مدد الهی در روز عاشورا کار نفاق تمام شد و دیگر فرصتی بیشتر از فرصتی که یک نفر اسب خود را سوار شود و پیاده گردد، امکان ادامهی حیات ندارد.
7- اگر مسیری که بنیامیه طراحی کرده بودند، تغییر نکرده بود پس از یک نسل که صحابهی پیامبر همه رحلت میکردند، از اسلام چیزی نمیماند، حتی بنیالعباس با شعار خونخواهی امام حسین«علیهالسلام» از جهان اسلام یارگیری کردند و بنیامیه را حذف نمودند و به خاطر دشمنی بنیامیه هم که بود، بسیاری از سنتهای پیامبر که از طریق نفاق فراموش یا بیارزش شده بود، احیاء شد.
8- حضرت سیدالشهداء«علیهالسلام»؛ روحِ زمانه را که جریان نفاق با غفلت خلفاء عوض کرده بود به خود برگرداند و بنبستی را که امویان برای حرکت اسلام به سوی اهداف الهیاش پدید آورده بودند، شکافتند، بنبستی که در آن بنبست آنقدر ارزشها ضد ارزش شد که تا سَبّ و توهین به علی«علیهالسلام» پیش رفت، در نهضت امام حسین«علیهالسلام» روشن شد چگونه اگر نفاق زیر پوست نظام اسلامی خانه کند دشمنان اسلام بیشتر تأثیرگذار خواهند بود تا یاران اسلام. و لذا دیروز «سرجونمنصورالرومی» مشاور یزید میشود و برنامهی قتل امام حسین«علیهالسلام» را میریزد و امروز باز همان غرب است که جریان نفاق را رهبری میکند و پیچیدهترین جبههی مقابله با انظام اسلامی را به میان میآورد و امروز نیز امام حسین«علیهالسلام» و فرهنگ شهادت است که نظام اسلامی را از دام دشمن منافق میرهاند.
9- وقتی متوجه شدیم خداوند با مدد کامل خود تقاضای حضرت سیدالشهداء«علیهالسلام» را برآورده کرد تا حضرت به بهترین نحو مأموریت خود را انجام دهند و به زیباترین شکل کربلا بروز کرد، امام باقر«علیهالسلام» در سجدهی خود در زیارت عاشورا ندا سر میدهند:
«اللَّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ حَمْدَ الشَّاكِرِينَ لَكَ عَلَى مُصَابِهِمْ، الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى عَظِيمِ رَزِيَّتِي». بار الها! حمد تو را از اینهمه زیبایی که حسین را مسرور نمود، آنهم حمد شاکرین برای تو بر مصیبت خود، حمد خدا را به جهت مصیبت بزرگ من که در آن لطف خدا نمایان شد و امام حسین«علیهالسلام» به نتیجهای که باید برسند، رسیدند.
«والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته»
۱-اللهوف على قتلى الطفوف، ص:۱۲۸
۲-خوارزمي مقتل الحسين ص:۳۹
۳-ارشاد شيخ مفيد.جلد۲.ص:۱۱۱
۴-ارشاد شيخ مفيد.جلد۲.ص:۹۰
۵ - شيخ طبرسى، إعلام الورى بأعلام الهدى، ص: 237
۶ - اللهوف على قتلى الطفوف، ص: 94
۷ - اللهوف على قتلى الطفوف، ص: 99
- سخنان حسینبنعلی«علیهالسلام» از مدینه تا کربلا، محمدصادق نجمی، ص 300، نقل از لهوف، ص 110
۸ - بحار الأنوار، ج44، ص: 364
۹ - أمالي الصدوق، ص: 152
بسم الله الرّحمن الرّحیم
راز آیندهداری انقلاب اسلامی
از آنجایی که یک تمدن وقتی شکل میگیرد که پایههای تئوریک آن ریشه در اصیلترین باورهای افراد جامعه داشته باشد به انقلاب اسلامی نظر میکنیم تا معلوم شود ریشه در کجا دارد و به چه سمت و سویی در حرکت است.
1- معني آمادهشدن زمانه از نکات بسیار ظریف و عمیقی است که تحت عنوان «انتظار فرج» باید مورد توجه قرار گیرد به طوری که از شخصِ منتظِر، انسان حکیمی میسازد که میداند در چه زمانی باید چه اقدامی انجام دهد تا منجر به ظهور انوار توحیدی حضرت حق در جامعه گردد و انقلاب اسلامی هدیهی فرهنگ انتظار فرجِ منتظرانی بود که به کمتر از حاکمیت احکام الهی در جامعه راضی نبودند.
2- جهت حضور در فرهنگ توحیدی انبیاء، موضوع سیرِ جدايي جبههی حق از جبههی باطل در مسير تاريخ نکتهی قابل توجهی است به طوری که مقابله با رژیم ناصرالدين شاه با اینكه شاهِ يك كشور شيعه بود با مقابله با نظام اسلامی كه وليّ فقيه بر رأس آن است يك شكل نیست و به یک اندازه مقابلهی حق با باطل به حساب نمیآید. این است معني پررنگترشدن تقابل جبههی حق و جبههی باطل که حضرت صادق«علیهالسلام» در مورد تقابل جبههی حق با جبههی باطل در آخرالزمان میفرمایند: «فَإِنَّهُ تَمْتَدُّ أَيَّامُ غَيْبَتِهِ لِيُصَرِّحَ الْحَقُّ عَنْ مَحْضِهِ وَ يَصْفُوَ الْإِيمَانُ مِنَ الْكَدَرِ بِارْتِدَادِ كُلِّ مَنْ كَانَتْ طِينَتُهُ خَبِيثَةً مِنَ الشِّيعَةِ»؛[1] غیبت قائم«عجّلاللهتعالیفرجه» طولانی خواهد شد تا حقِ محض عیان و آشکار گردد و با ارتداد شیعیانی که دارای سرشت پلید هستند، ایمان از آلودگی پاک گردد.
3- در رابطه با جهتگیری عالم به سوی ولایت الهی مقایسه کنید آن وقتی را که شاه عباس تا آسمان بر سر فقها منت ميگذاشت تا به شهرها نامه بنویسد که حكم شيخ بهايي و محقق کرکی را به عنوان شيخ الاسلام بپذیرند، ولی سیر تاریخی در حال حاضر به جایی رسیده است که وليّ فقيه حكم رئيس جمهور را تنفيذ و قابل اثر ميكند و اين همان معني جهت گيري عالَم است به سوي غلبهی همه جانبهی ولايت حق و ظهور ولايت تامّهی الهی است که به ظهور حضرت مهدي«عجّلاللهتعالیفرجه» به پیش میرود و طوری است که اگر مانعي در مقابل آن قد عَلَم کند چون آن مانع بیریشه است محكوم به فنا است و هرگز امکان ندارد جهتگیری عالَم به سوی ولایت کامل الهی تغییر کند. زیرا تحقق ظهور ولايت تامّهی الهي جزء لاينفك عالم هستي است و رسول الله«صلواةاللهعلیهوآله» بر همین مبنا میفرمایند: «لَوْ لَمْ يَبْقَ مِنَ الدُّنْيَا إِلَّا يَوْمٌ وَاحِدٌ لَطَوَّلَ اللَّهُ ذَلِكَ الْيَوْمَ حَتَّى يَبْعَثَ اللَّهُ فِيهِ رَجُلًا مِنْ وُلْدِي»؛[2] اگر يك روز از عمر دنيا باقي باشد آن روز آنقدر طولاني ميشود تا مردی از فرزندان من برانگیخته شود. آری بر همین اساس باید متوجه بود جهتگیری عالم به سوی حاکمیت توحید و نفی هرگونه شرک است.
4- معني پر رنگشدن جبههی حق و باطل هماکنون ظاهر شده و باطل بسيار جذاب گشته و تنها از طریق حقِّ محض آنهم در نهایتِ پررنگی یعنی خلوص همهجانبه، قابل دفع است و منتظران واقعی کسانیاند که در امر نزدیکی به حق، نهایت تلاش را در عقیده و عمل داشته باشند. اگر در يك دينداري ضعیف و نيمبند هستيم معلوم نيست در این شرایط که باطل اینچنین پُررنگ و جذاب به صحنه آمده است بتوانیم سر به سلامت ببريم. بايد به صورتی عمیق و همهجانبه حساب خود را از باطلِ زمانه جدا كنيم و اگر به كفر زمانه با آنهمه ظاهر تكنيكياش، «نه» گفته نشود در زير سايهی ولايت امام زمان«عجّلاللهتعالیفرجه» قرار نخواهيم گرفت، همچنانكه انجمن حجتيهايها قرار نگرفتند، چون در عین پذیرش همهی تجملات دنياي مدرن میخواستند طالب ولايت امام زمان«عجّلاللهتعالیفرجه» باشند، نتیجه آن شد که روبهروي انقلاب اسلامي ايستادند.[3] شناخت خطر موجب میشود تا راه نجات را بهخوبی بشناسیم و با همّت مضاعف از آن استقبال کنیم.
5- ظلمات آخرالزمان آن چنان غليظ است كه هرگونه غيبي را انكار ميكند، در چنین شرایطی هركس نظر به امام غایب یعنی امام زمان«عجّلاللهتعالیفرجه» نداشته باشد يك نحوه نسبت و سنخيتي با ظلمات آخرالزمان پیدا خواهد کرد و به همان اندازه از حضرت مهدی«عجّلاللهتعالیفرجه» که حقیقت خالص است فاصله دارد و پیرو آن نظام ولایت فقیه را که نیابت حاکمیت حضرت صاحبالأمر«عجّلاللهتعالیفرجه» است در زمان غیبت آن حضرت انکار میکند، اين فكر نشانهی گرفتاری در ظلمات آخرالزمان است که حاکمیت خدا بر انسانها را انکار میکند. و راه نجات از آن عبارت است از توجه جدّی به انقلاب اسلامی و ولایت فقیه به جای ولایت طاغوت.
6- قرآن پس از نامبردن از پیامبرانِ طول تاریخ میفرماید: «أُولئِكَ الَّذينَ آتَيْناهُمُ الْكِتابَ وَ الْحُكْمَ وَ النُّبُوَّةَ فَإِنْ يَكْفُرْ بِها هؤُلاءِ فَقَدْ وَكَّلْنا بِها قَوْماً لَيْسُوا بِها بِكافِرين»[4] آنها كسانى هستند كه كتاب و حكم و نبوّت به آنان داديم؛ و اگر کسانی نسبت به دین توحید الهی كفر ورزند، كسان ديگرى را نگاهبان و حافظ آن مىسازيم كه نسبت به آن، كافر نيستند.
طبق آیهی فوق حرکت توحیدی متوقف نمیشود و اگر عدهای در طول حرکت به آن کافر شدند و اهداف اصلی آن را نادیده گرفتند خداوند عدهای دیگر را مسئول حفظ آن حرکت میکند که به آن ایمان دارند. و افتخار دفاع از دین الهی دنیا و آخرت آنها را آباد میگرداند و در این راستا اگر خواستیم در دنیا و آخرت از مسیر توحیدی عقب نمانیم امروز باید با تمام وجود وارد اردوگاه مدافع انقلاب اسلامی شویم.
7- سران فتنهی سال 88 روح توحیدی انقلاب اسلامی را نشناختند، هرچند قرآن میخواندند ولی نه به عنوان آنکه وَحی الهی است بلکه به عنوان پروتکل خط و گروه، به همین جهت ملاحظه میکنید که با منکر وَحی ائتلاف میکنند و یک جبهه را میسازند.
8- با توجه به امر فوق معلوم میشود انقلاب اسلامی تا آنجا جلو آمده که بهعنوان یک حرکت توحیدی اصیل، میتواند جایگاه جریانهای سیاسی را تعیین کند تا معلوم شود کدام جریان گرایش توحیدی دارد و کدام جریان گرفتار ظلمات زمانه است. سران فتنه چون روح توحیدی انقلاب اسلامی را نمیشناختند نشان دادند بهواقع هیچ نسبتی با انقلاب اسلامی نداشته و ندارند همچنان که جریانهای اصولگرا نیز نسبتِ متفاوت با انقلاب اسلامی دارند، آنهایی که گروه و جناحشان برایشان بیشتر از روح توحیدی انقلاب اسلامی ارزش دارد از یکجا به بعد در ادامهی وفاداری به اهداف انقلاب و رهبری ولیّ فقیه لنگ خواهند زد. فقط موحدین واقعی تا آخر با این انقلاب که روح توحید زمانه است، خواهند بود، آنهایی که همواره تلاش میکنند روح توحیدی را بر زندگی و قلب خود غالب نمایند.
9- خداوند عین بقاء است و هرچیزی به اندازهای که توحیدی و خدایی است باقی و پایدار است و برعکس، هر جبهه و حاکمیت و خانوادهای به اندازهای که از توحید فاصله دارد از حضور در تاریخ حذف میشود، هرچند مثل حسنی مبارک زیر پوشش «شرایط فوقالعاده» 30 سال خود را بر مردم مصر تحمیل کند، و لذا بر اساس بقاء و وسعت حقیقتِ توحید، انقلاب اسلامی نهتنها پایدار خواهد ماند بلکه همواره وسعت مییابد و هرکس هر اندازه که خود را به آن متصل گرداند آیندهدار است و گرفتار سرنوشتی همچون سرنوشت شاه و بنعلی و حسنی مبارک نخواهد بود. و این است قصهی حیات توحیدی دوران ما و راز آیندهداری انقلاب اسلامی.
به امید حضور هرچه بیشتر انقلاب اسلامی در مناسبات آیندهی جهان جهت ایجاد زمینهی ظهور حضرت مهدی«عجلاللهتعالیفرجه».
"والسلام"
1 - كمال الدين و تمام النعمة، ج2، ص: 356
2- الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد، ج2، ص: 340
3 - مقام معظم رهبری«حفظهالله» میفرمایند: اگر قدرت در اجتماعات انسانی دست شیطانصفتان باشد دنیا به همان راهی میرود که شما امروز مظاهر آن را در دنیای مدرن مشاهده میکنید. هرچه دنیا مدرنتر بشود خطرِآنگونه حکومتها بیشتر میشود(4/9/1389)
4 - سورهی انعام، آیهی 89