بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
6863
متن پرسش
سلام استاد گرامی--استادنمی دانم چگونه سوالم را بپرسم..من در گذشته از زمانی که در نوجوانی در اردوی راهیان نور شرکت کردم به طور کلی مسیر زندگیم عوض شد و به لطف خدا در مسیر حق وارد شدم گرچه فراز و فرود زیاد داشته ام ولی حداقل ظواهر دین را به خوبی رعایت کرده ام دراین مسیر به مرور با استادانی چون حاج آقا پناهیان و دولابی و استادصفایی و شهید مطهری و..آشنا شده و از آثارشان بهره برده ام...در برهه ای از زندگی هم حقیقتا خدا لطف کرده و به طرز عمیقی طعم شیرین بندگی خویش و خدا داشتن را که انسان را ازهر لذتی مستغنی می کند چشیده ام گرچه ادامه نیافت به دلیل ضعیف بودن نفس خودم یا نداشتن پایه فکری لازم...حالا بعد از حدود شش سال که در این مسیرم به این نتیجه رسیده ام که خیلی از احساسات انقلابی ام که میخواستیم و فکرمیکردیم می توانیم دنیا را تغییر بدهیم فقط-احساسات- بوده است و آدمی در این جهان خیلی نمی تواند کاری بکند و حتی خیلی در سرنوشت خودش هم موثر نیست و فقط وظیفه اش درست امتحان دادن است...دچار نوعی یاس و سستی در عمل شده ام و دیگر دلیلی برای مبارزه با نفس نمی یابم..مگر چقدر تاثیر خواهد داشت..مگر من به کجا خواهم رسید..اصلا خدا که می تواند به هرشکلی که صلاحم است مسیر زندگی مرا تعیین کند پس من چکاره ام...احساس می کنم در جهان معلقم... به هیچ احساس یا تفکری وصل نیستم--از تفکرم که فکر میکردم تنها راه درست مسیر من است پشیمانم...فکر میکنم هرمسیری که فرد را به توحید برساند کافی است...داعیه ی شیعه و انقلاب که مطلق گرا هستند درست نیست...اصلا چرا ما باید خوب شویم و... ببخشید که طولانی شد و تشکر از لطف بی حدتان.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که می‌فرمایید هر مسیری که فرد را به توحید برساند کافی است و این تنها هدف زندگی ما بر روی زمین است و حقیقتاً توحید و اُنس با حق عالی‌ترین نوع زندگی است و در قیامت بهره‌های فراوانی دارد. سعی کنید حجاب‌های بین خود را برطرف کنید و قدم‌قدم جلو بروید. بنده به این نتیجه رسیده‌ام با شیعه‌بودن و نظر به اهل‌البیت«علیهم‌السلام» که مظاهر کامل اسماء الهی هستند این کار ممکن است و در راستای نظر به سیره‌ی امامان معصوم است که انقلاب اسلامی را ارزش می‌نهم و معتقدم در این روش مسیر اُنس با خدا ممکن است. موفق باشید
6860
متن پرسش
با تقدیم سلام خدمت شما استاد گرانقدر سوالی از محضرتان داشتم که بیان می‌دارم. مادری دلسوز، از گرفتار مسایل جنسی شدن پسر دبیرستانی‌اش، سخت نگران است. پسر، زمانی نماز می‌خوانده ولی اکنون رها کرده. گرفتاری‌اش بدان‌جا رسیده که برای ارضای خود، به‌دنبال یافتن دوست دختر است. البته فضای خانوادگی این خانواده، فضایی مدرن است. همین مادر دلسوز، خود خواهان دیدن برنامه‌های ماهواره‌ای است. مادر، از نظر ظاهر به‌گونه‌ای است که حجاب را رعایت نمی‌کند. با خانواده‌هایی حشر و نشر دارند که اختلاط را امری عادی تلقی کرده و شادی‌شان، تنبک زدن و رقصیدن است (البته آن‌زمان که صدای موذن به اذان‌گویی بلند شود، نماز اول وقت می‌خوانند!!! و مادر این اخلاق را بسیار بزرگ می‌داند). از طرفی بی‌توجهی و بی‌تفاوتی پدر به این پسر، آتش‌بیار معرکه شده‌است. بسیار شده‌است که اهالی خانه به سفر رفته‌اند و پسر به بهانه‌هایِ مادر پسندانه (همچون کلاس زبان، ریاضی، فیزیک و ... داشتن) در خانه تنها بوده‌است (البته تنها که نه، اینترنت هم شرف حضور داشته‌است). حال این مادر دلسوز و مضطرب، از بنده عاصی که یکی از دوستان پسرش هستم، درخواست کرده تا تدبیری بیندیشم و در کسوت دوستی، دستش را، به اراده‌ی ذات اقدس اله، گرفته و از این کوره راه بیرون بکشم. حال منم و دغدغه‌ی از وصال باز ماندنِ یک نوجوان پاک و ناچیز بودن خودم. به نعمت و منت الهی، به خاطرم افتاد که این سوال را از شما استاد عزیز بپرسم. باشد که به خواست خدای غفار ابتدا، باب نجات خودم و سپس دوستم باز شود. با آرزوی توفیقات بندگی روزافزونتان
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده بحث جوان و انتخاب بزرگ را اولین بار برای همین نوع از جوانان مطرح کردم. اگر خیری در آن‌ها باشد إن‌شاءاللّه مؤثر خواهد بود. در ضمن نظر جنابعالی را به جواب سؤال شماره‌ی 6558 جلب می‌کنم. موفق باشید
6859
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز: مطلبی را تحت عنوان "مخالفان تمدن اسلامی، مخالفان جمهوری اسلامی "به نگارش درآورده ام . در این مطلب سعی بر آن بوده تا جایگاه مخالفان جمهوریت نظام را با نظر به تمدن اسلامی مشخص گردد. اگر وقت گرانبهایتان اجازه دهد محتاج نظر ارزشمندتان هستم.متن مقاله از این قرار است. تمدن اسلامی، مخالفان جمهوری اسلامی . همیشه لایه‌هایی پنهانی دارد و تحلیل راه دسترسی به این لایه‌ها است. گفتمان‌شناسی از شاخه‌های علم زبانشناسی نیز مدعای تحلیل متن یا گفته را دارد و با ساز و کارهایی آن را صورت علمی داده است. از شیوه‌های تحلیل، بررسی ساختارهای گفتمان‌مدار است. گزینش لغات و کاربرد نام از جمله این ساختارهاست که منعکس‌کننده دیدگاه خاصی است که می‌تواند بار منفی یا مثبت داشته باشد. به عنوان مثال آمریکایی‌ها بمب اورانیومی هیروشیما را مرد چاق و بمب پلوتونیومی ناکازاکی را پسر کوچولو نام گذاشتند تا واقعیت وحشتناکی که بر انفجار این ادوات مترتب بود را پنهان کنند(1) باز می‌توان به نامگذاری حوادث سال 88 توسط گروه‌های مختلف اشاره کرد که دقیقا دیدگاه آنها را منعکس می‌کند. این حوادث از طیف فتنه– که دارای بار سیاسی، قرآنی خاصی است- تا ظلم به جناح اصلاح‌طلب نامگذاری شده است. هنر آن است حتی اگر اسامی نامگذاران و پیشینه آنها را هم ندانیم، نوع دیدگاه آنها را درباره حوادث 88 کشف کنیم. 2- سریع‌القلم چندی پیش در اظهاراتی که کاملا نشان‌دهنده صبغه فکری ایشان است، مردم ایران را به صورت خاصی «نامگذاری» کرده است. ورای سابقه سیاسی ایشان می‌خواهیم به صورت کاملا علمی نشان دهیم که گفتمان این شخص چیست. وی در همایشی می‌گوید: «تربیت عقلی در خانواده و مدرسه بسیار ضعیف است. در نتیجه ما احساسی، غریزی و پوپولیستی تربیت می‌شویم. صدا و سیمای ما هم متاسفانه به این جریان کمک می‌کند. از یک لبوفروش یا راننده تاکسی که تمام روز را سرگرم حل مشکلات معیشتی‌اش است، درباره جریان هسته‌ای نظرخواهی می‌کنند. بنابراین صدا و سیما اصالتا یک نهاد پوپولیستی است و به جلوگیری از رشد عقلی و استدلالی جامعه کمک می‌کند». حال می‌خواهیم مشخص کنیم که چرا این شخص از تمام مدافعان برنامه هسته‌ای چگونه به بخش خاصی از مردم توجه می‌کند و علت توجه او چیست. اما تحلیل نامگذاری‌های انجام شده در بخشی از این متن: الف- تربیت عقلی: باید در کل این متن معنای عقل مورد نظر متکلم را یافت. اولین قرینه متضادهای این کلمه است که در جمله بعد آمده است.یعنی کلمات «احساسی»، «غریزی» و «پوپولیستی». کلمه غریزی مشخص می‌کند که یک شخص از دیدگاه آقای سریع‌القلم در اصل یا تربیت عقلی شده یا بی‌تربیت است. چنین کسی قاعدتا پوپولیست است و نخبه محسوب نمی‌شود، چرا که تربیت عقلی ندارد، بنابراین باید به سراغ نخبگان رفت. نکته اینجاست که آقای سریع‌القلم مهم‌ترین شاخصه نخبه بودن را نه عالم و آگاه بودن به رشته‌ای خاص بلکه دانستن زبان انگلیسی می‌داند و می‌گوید: «کسی که زبان انگلیسی نمی‌داند، منطقی فکر نمی‌کند، چون تولید علم ۹۰ تا ۹۵ درصد به زبان انگلیسی است». دو نکته را باید توجه داشت: اول اینکه منطقی، عقلی و استدلالی در این کلام مترادف محسوب می‌شود. دوم آنکه صرف اینکه شخصی در آموزشگاه زبان، زبان انگلیسی را بفهمد، برای ورود او به جامعه نخبگان سریع‌القلم کفایت نمی‌کند، بلکه باید شخص با خواندن مقالات علمی انگلیسی به فرهنگ آنگلوساکسونی داخل شود. دلیل این سخن آن است که ابرنخبه‌ای(!) همچون سریع‌القلم از نقش پنجره‌ای زبان در ورود فرهنگ کاملا آگاهی دارد و در ادامه در تبیین رسالت صدا و سیما می‌گوید: «اگر رسانه ملی ما معتقد به توسعه و فهم بین‌المللی باشد نیمی از برنامه‌های خود را به زبان انگلیسی تولید و پخش می‌کند و با انرژی که این نهاد ملی دارد می‌تواند ظرف مدت دو سال در فرهنگ جامعه تغییر ایجاد کند». برای فهم بهتر این جمله باید دقت کنیم که تغییر دارای سه مولفه از... به .... با... است. اگر دوباره جملات را کنار همدیگر بگذارید، کاملا آشکار می‌شود از دیدگاه گوینده تغییر در فرهنگ ما باید از فرهنگ پوپولیستی، غریزی و طرفدار انرژی هسته‌ای به فرهنگی با انسان‌های عاقل، دارای تفکر استدلالی و با ابزار اشاعه زبان انگلیسی انجام شود. بنابراین فرهنگ عاقلانه، عالمانه و غیراحساسی، فرهنگ آنگلوساکسونی است که باید توسط صدا و سیما در جامعه اشاعه یابد. ب- لبوفروش و راننده تاکسی: استعاره‌ای از قشر کم‌سوادهای جامعه که فهمی از ماورای خود ندارند، فقط در فکر شکم خود هستند و در عین حال به اظهارنظر می‌پردازند (با پوزش از این قشر زحمتکش، ما در حال بحث علمی هستیم اگرنه نگارنده معتقد به گزاره ان اکرمکم عندالله اتقیکم است و طبقه اجتماعی را دخیل در ارزش شخصیت افراد نمی‌داند.) توضیح بیشتر اینکه آیا تمام موافقان برنامه هسته‌ای چنین افرادی‌اند؟آیا اساتید دانشگاه، مراجع تقلید و دیگر فرهیختگان جامعه مدام از آبرو، وقت و جان خود در راه دستیابی به انرژی هسته‌ای مایه نگذاشته‌اند؟ بحث رجوع غیر متخصص به متخصص نیست بلکه این افراد با جوهره استکبارستیزی که مردم ایران از مراد خود خمینی کبیر به ارث برده‌اند و به طور تخصصی روابط عالم را براساس ظلم‌ستیزی و قادر بودن خدای متعال تحلیل می‌کنند، مشکل بنیادین دارند. اگر قرار باشد کسی را به نگاه سطحی و عوامانه متهم کنیم، کسانی که قدرت خداوند به عنوان قادر مطلق را در تحلیل‌های خود به حساب نمی‌آورند مستحق چنین صفتی هستند. بنابراین این نامگذاری کاشف از آن است که این پرمدعاهای کروات‌زده، مردمی را که غرب را به عنوان قبله آمال خود نمی‌بینند و بر انرژی هسته‌ای به عنوان نماد مبارزه با غرب تکیه دارند، دشمن خود می‌بینند. اینجاست که وظیفه خود می‌بینند در هر تریبونی به آنها توهین کنند تا شاید تغییری حاصل شود. می‌دانند که اگر در مناظرات انتخاباتی القاب باهوش و مودب را به عروسک صهیونیست استکبار نثار می‌کردند، جایگاهشان بعد از آرای باطله بود و رای مردم، رای به این سخنان نبوده است. 3- طبعا موافقت 96درصد مردم ایران با ادامه برنامه هسته‌ای با وجود ادامه تحریم‌ها، این چنین این فرد را به انتحار روی آورده است. اگر صدا و سیما و دیگر مراکز نظرسنجی بومی این نتایج را منتشر کرده بودند، قطعا چون این حکم را یک جهان سومی صادر کرده بود، هیچ ارزشی نداشت اما چه کند، زاگبی و گالوپ، جهان اولی هستند و از قضا نتایج این نظرسنجی را هم به زبان انگلیسی منتشر کرده‌اند بنابراین این شخص به کسانی که نظرسنجی از آنها صورت گرفته است حمله می‌کند. اما سوال اینجاست: چرا مردمی که هنوز جوهر رای آنها خشک نشده باید چنین تحقیر شوند؟ البته سابقه این افراد روشن است اما شاید کمتر کسی فکر می‌کرد کسانی که در کودتای فتنه 88 تصمیم به وتوی جمهوریت گرفتند، امروز بعد از گرفتن رای مردم با اختلاف میلیمتری پروژه گذشتن از رای مردم را تئوریزه ‌کنند. 4- با اندکی پژوهش در تفکرات این فرد می‌توان به راحتی نوع دقیق سیستمی را که وی به جامعه ایرانی پیشنهاد کرده، بفهمیم. آنگاه مشخص می‌شود علت مقابله این فرد با عموم ملت ایران اختلاف عملی مردم با نوع تمدنی است که در افق طبقه خودنخبه، پندار بهشت برین و در دیدگاه مردم تنها یک توهم شیطان‌گونه است. سریع‌القلم در صفحه 226 کتابی(2) پیرامون توسعه طی جدولی مشخصاً الگوی توسعه خود را ارائه می‌دهد: کاملا واضح است که این الگو، همان لیبرال‌ـ‌‌دموکراسی است و قبله آمال این فرد همان دنیای متوحش غربی است که از قضا خود دچار هزار گرفتاری‌اند و مردم ایران از سال 57 تصمیم به عبور از این تمدن گرفته‌اند. فقط به دو الگوی عملی سکولاریسم و دنیادوستی دقت و زاویه وحشتناک آن را با نص آیات و روایات مشاهده کنید. 5- سریع‌القلم‌هایی که در بدنه تئوریک و عملی دولت یازدهم در حال نضج گرفتن هستند، عملا هیچ توجهی به ظرفیت‌های ملت ایران ندارند و دوباره می‌خواهند گفتمان «ما نمی‌توانیم» را به کشور بازگردانند. می‌خواهند مسیر حرکت به سوی تمدن اسلامی را کند کنند درحالی که ملت سال‌ها پیش تصمیم به حرکت گرفته است. می‌خواهند تفکرات امام خمینی را به موزه بفرستند و ملت بزرگ‌ترین عاشق خمینی است. می‌خواهند هر کسی از قماش آنها نبود، برچسپ پوپولیسم بر پیشانی‌اش بزنند و با تحقیر و توهین میدان را باز کنند. این افراد به تمام دارایی‌های ملت ایران و زحمات آن به دیده تحقیر نگاه می‌کنند. قدرت دفاعی ملت ایران که شاخه‌هایی از آن در جنگ 33 روزه و 22 روزه کمر ارتش شکست‌ناپذیر اسرائیل را شکست را، موشکی از کار افتاده می‌بینند. آنها دوباره می‌خواهند ظرفیت عظیم دولت جمهوری اسلامی را نه در دولت‌سازی اسلامی بلکه در ذوب شدن در دنیای آنگلوساکسون‌ها هزینه کنند و بزرگ‌ترین مانع، ملت بزرگ ایران است که اینک همه لبوفروش دانسته می‌شوند. به سخنان دکتر پورازغدی توجه کنید: «کسانی می‌خواهند دوباره انقلاب اسلامی را از مرحله «ما چه می‌اندیشیم» به مرحله «آنها چه گفتند» بازگردانند! دوباره می‌خواهند «آنها چه گفتند» و «غرب چه می‌گوید» را تبدیل به الگو و دستورالعمل برای علم و اقتصاد و سیاست و فرهنگ و حقوق و هنر کنند. ما در مرحله «آنها چه گفتند» نماندیم و وارد مرحله «ما چه می‌گوییم» شده‌ایم اما کسانی می‌خواهند دوباره گفتمان «ما نمی‌توانیم» را به کشور برگردانند. به جای «تولید علم» از «ترجمه‌زدگی و اصالت ترجمه» دفاع می‌کنند».(3) 1- گفتمان‌شناسی رایج و انتقادی، لطف‌الله یارمحمدی، انتشارات هرمس، چاپ اول 1383، صص 145-144 2- دکترمحمود سریع‌القلم. عقلانیت و آینده توسعه‌یافتگی ایران. تهران. مرکز پژوهش‌های علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه، 1386. ص226 3- رجانیوز، چهارشنبه 27 آذر 1392 * طلبه حوزه علمیه اصفهان با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم بر روی نکته‌ی مهمی دست گذاشته‌اید و حقیقتاً می‌توان با ملاک نظر و عدم نظر جریان‌ها نسبت به تمدن نوین اسلامی جایگاه آن‌ها را به عنوان خودی و یا غیر خودی تعیین کرد با این توضیح که بعضاً تصور درستی از تمدن اسلامی و رویکرد انقلاب اسلامی ندارند وگرنه مخالفت نخواهند کرد. موفق باشید
6858
متن پرسش
سلام میخواستم بدانم ما چقدر در مقابل دیگران مسیول هستیم . یعنی چقدر درمقابل دیگران وطیفه بر عهده ی ماست .؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همان اندازه که شریعت الهی تعیین کرده و به پیامبر«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» فرموده است: «فَذَکِّرْ إِنَّما أَنْتَ مُذَکِّرٌ× لَسْتَ عَلَیْهِمْ بِمُصَیْطِرٍ» ای پیامبر تو به آن‌ها تذکر بده تنها تو تذکردهنه‌ای، تو بر آن‌ها سیطره نداری که حتماً و لابد باید خوب شوند. موفق باشید
6857
متن پرسش
سلام.درمورد جبهه پایداری لطفا واضح تر برای تبیین این جریان انقلابی توضیح دهید؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده رویهم‌رفته در مقایسه با سایر جریان‌ها و احزاب، جبهه‌ی پایداری را در راستای حفظ اهداف انقلاب می‌دانم ولی نه به آن معنا که سایر احزاب را به‌کلی نفی کنم. موفق باشید
6856
متن پرسش
سلام مولفه های قدرت در گفتمان اشراقی حضرت روح الله چیست؟قدرت از نگاه جامعه شناختی حضرت امام؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ما به قدرت به عنوان یک عنصر مستقل نمی‌نگریم. ما به حق می‌نگریم و نه به قدرت. حق است که کمال مطلق است و قدرت به خودی خود کمال نیست. موفق باشید
6855
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار. چه کنم که محبت خداوند و عشق به او در قلبم نهادینه شود؟چه کنم که خدا را صمیمانه دوست بدارم و به خاطر حب به او منقادش باشم؟سپاس
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: او حُب خود را در دل ما گذارده سعی کنیم این دنیا که به حقیقت دوست‌داشتنی نیست را در دل جای ندهیم تا نور محبت او ظهور کند. با رعایت حرام و حلال الهی سیر ما به سوی خدای دوست‌داشتنی عملیاتی می‌شود. موفق باشید
6854
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد محترم ببخشید اگر ممکن است اینجانب در رابطه با اینکه بدن ابزاری برای نفس است مثلا دیدن کار نفس و چشم ابزاری است برای آن واینکه افرادی که مادر زاد از بعضی از ابزار مثلا نابینا هستند چگونه میتوانند خدا را بشناسند ؟ و آیا واقعا بدن در شناخت خدا نقش دارد یا نه؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در علم به وجود خداوند دو روش هست؛ یکی از اثر و آثار و آیات متوجه خدا شویم و یکی با تعقل متوجه شویم مخلوقات نیاز به خالقی دارند که آن خالق مخلوق نیست و برای فرد نابینا جهت علم به وجود خدا هر دو روش ممکن است، و در نهایت متوجه وجود مخلوقات می‌شود و به خالقی پی می‌برد که مخلوق نیست. موفق باشید
6852
متن پرسش
با سلام، ببخشید سوال 6741 ناظر به تعیین جایگاه آقای هاشمی و روحانی از منظر وجودشناسانه است و خلطی صورت نگرفته است. و جمله ای که در سؤال آمده از پاسخ شما به یکی از سوالات سیاسی سایت حوالی انتخابات کپی پیس شده است با این مضمون که فرمودید ناظر به تفکر اصالت وجودی و آن هم وجود از آن جهت که تشکیکی است ، جایگاه تاریخی افراد در نظام اسلامی رو باید شناخت و در سوال به جای افراد آقایان هاشمی و روحانی قرار داده شدن. با تشکر فراوان . التماس دعا.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: کلیت یک فکر را می‌توان نسبت به جایگاه تاریخی که در آن هستیم بفهمیم. شاید از آن جهت عرایضی داشته‌ام و در همین رابطه می‌توانم بگویم به‌طور کلی تکنوکرات‌ها بسط فرهنگ غرب در کشورهای دیگر هستند در حالی‌که در نگاه اصالت وجودی روح فرهنگ غربی نظر به وَهم دارد و به هیچ حقیقتی اشاره نمی‌کند تا بتواند سرگشتگی خود را درمان کنند. موفق باشید
6850
متن پرسش
با سلام و عرض ادب محضر استاد طاهرزاده توحید حقیقت فطری است .انقلاب اسلامی که از جنس توحید است می توان گفت انقلاب هم از طریق فطرت درک می شود ؟ (البته منظورم عموم مردم است نه فقط قشر متدین ) مثلا وقتی در راهپیمایی ها (بخصوص 9 دی )حضور همه قشرهای مردم را میبینیم می تواند مصداق این موضوع باشد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که می‌فرمایید، پس هر اندازه مردم از حجاب فطرت آزاد شوند بیشتر با انقلاب اسلامی احساس یگانگی می‌کنند. موفق باشید
6849
متن پرسش
با سلام چگونه میشود از استعدادی که هر انسان در عین ثابته دارد اطلاع کسب کرد؟ چون به گفته خیلی از عرفا من جمله شیخ اکبر تمام عطا و بخشش ها از طرف خدا مطابق استعداد عین ثابته هرشخص میباشد ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: فقط اولیاء خاص که تا سرّ قدر جلو رفته‌اند به این مرحله می‌رسند که از اقتضائات عین ثابته‌ی خود آگاه می‌شوند. وظیفه‌ی ما رعایت شریعت الهی است که تجلیات نور همان خدایی است که جواب عین ثابته‌ی ما را داده. تا از جزئیات به حقائق کلی سیر کنیم. موفق باشید
6847
متن پرسش
با عرض سلام و تشکر فراوان به دلیل پاسخگویی به سوالات گذشته یه سوال میخواستم درباره ی یا از شما بپرسم.میخواستم بدونم کجای قران و توی چه احادیثی از این لفظ استفاده شده برای روشن شدن سوالم یه مثال میزنم---->در قسمتی از ایه ی قران به این شکل اومده (کتب علیکم الصیام)
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این به عهده‌ی جنابعالی است که قرآن را و کتاب‌های روایی را ورق بزنید و مطالب را دنبال کنید. این کار را به دوش بنده نگذارید. موفق باشید
6846
متن پرسش
باسمه تعالی. باسلام حضور استاد معزز. انشاءالله در کنف حمایت امام زمان موید باشید. استاد سوالی از حضورتان داشت: بنده فردی هستم به لطف خداوند متعال علاقمند به شریعت؛ از این رو در هر مکانی که قرار می گیرم ناخودآگاه دلم میخواهد نام خدا و ائمه معصومین علیهم السلام مطرح باشد از این رو با توجه به ظرفیت و رویکرد افراد(اینکه آیا اصلا پذیرای مباحث دینی هستند یا نه) دیدگاههای ائمه را در موارد مختلف، با توجه به موضوع بحث ذکر می کنم. استاد معمولا فضاهایی که در آن قرار می گیرم یک فضای سبک و آرامش بخش می شود و افراد به آرامش می رسند. حال مسئله ای که هست آن است که عموما دیگران بنده را یک فرد دیندار می دانند (هرچند من نمیخواستم اینگونه شود؛ (من حقیقتا دوست دارم نام و یاد ائمه تسری یابد و آنها اصل باشند و در هر موضوعی دیدگاه آنها لحاظ شود).در یکی از سخنرانیهای حضرتعالی حدیثی با این مضمون شنیدم که: وای به حال کسی که به واسطه لباسش یا دینش شناخته شود؛ استاد من چه کنم؟ یعنی دیگر نباید در جلسات و محافل یاد خدا و ائمه را زنده کرد؟واقعا گیج شده ام چه باید کرد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شما همین کاری که می‌کنید به نور اولیاء معصوم«علیهم‌السلام» ادامه دهید، چون شما اراده نکرده‌اید که با این عناوین شناخته شوید. موفق باشید
6845
متن پرسش
سلام علیکم حضرت امام صائق در حدیث عنوات بصری می فرمایند و لا یدبر العبد لنفسه تدبیرا منظور از اینکه بنده تدبیر برای خود نکند چیست؟ چون انسان باید اموراتش را با عقل و تدبیر انجام دهد متشکرم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در شرح حدیث «عنوان بصری» عرایضی در این فراز داشته‌ام حاکی از آن که انسان می‌تواند در یک جهت‌گیری صحیح امورات خود را به خدا واگذارد. مثل کاری که حضرت امام در رابطه با انقلاب انجام دادند. موفق باشید
6843
متن پرسش
با سلام استاد در بحث عین ثابته فرموده اید:((نتها اشتباه از این جا پیش می‌آید که آن وقوعِ اولیه که در آن‌ مرحله هیچ نقص وکمالی برای صاحبانش نیست مگر امکانِ کمال یا نقص، آن را به کمال یا نقص انتهایی افراد نسبت می‌دهیم. در ابتدا امکانِ صدام شدنِ صدام به عنوان یک انسان خون‌خوار در عین ثابته‌ی او هست، منتها در عینِ اختیار و شعور فطری که دارد. درست است هرگز صدام نمی‌تواند امام خمینی شود ولی به جهت اختیاری که دارد می‌تواند شهید خرازی شود.)) می خواستم این را کمی شرح دهید، خلاصه صدام در این دنیا می توانست شهید خرازی شود و نشد یا اینکه چون در عین ثابته اش اینگونه انتخاب کرد که صدام شود صدام شد؟ 2.عین ثابته باجبر چگونه جمع می شود؟ 3.آیا اینکه بگوییم برای مثال همه طلاب می توانند مجتهد شوند با عین ثابته جمع می شود چون شاید کسی انتخابش آنجا این نبوده باشد؟وعلاوه براین همه استعدادها آیا توان مجتهد شدن با تلاش را دارد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عین ثابته‌ی انسان همواره با انتخاب او همراه است پس نه جبری پیش می‌آید و نه این‌که یک انتخاب اولیه باشد و دیگر هیچ. همواره با انتخاب‌اش همراه است و می‌تواند انتخاب جدیدی بکند. موفق باشید
6842
متن پرسش
باسلام 1.فرق سیر مطالعاتی شما و شهید مطهری چیست؟ 2.به نظرشما برای شروع با سیر شما شروع شود یا با سیر شهید مطهری؟ 3.برای جوانان 20ای 30 سال در مورد مسایل دینی چه چیزهایی کار بشود خوب است؟ 4.همانگونه که آن دنیا کارهای بد ما اگر شخصیت ما شده باشد عذاب می بینیم آیا در مورد خوبی ها هم باید آن خوبی ها شخصیت ماشده باشد یا نه؟ 5. عده ای می گویند که تفسیر المیزان یا تفاسیر دیگر را نخوانید چونکه مقلد بار می آیید و بجای این فقط دروس حوزه را بخوانید تا بجایی برسید که خودتان تفسیر بنویسید آیا این در ست است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1 و 2 - بستگی دارد روح شما با کدام کتاب‌ها بهتر مرتبط می‌شود ولی در هرحال نباید از اندیشه‌ی شهید مطهری فاصله بگیرید که از اندیشه‌ی عالم بزرگواری فاصله گرفته‌اید. 3- مباحث معرفت‌النفس و مباحث کتاب «فرزندم این‌چنین باید بود» 4- انسان در قیامت همواره با ملکات خود زندگی می‌کند. 5. تفسیر المیزان عقل را می‌پروراند تا قدرت تدبّر در قرآن در انسان ایجاد شود. موفق باشید
6841
متن پرسش
با عرض سلام و خداقوت لطف کنید و بفرمایید ماهیت قلب چیست و نقش آن در دریافت معارف چیست؟ با تشکر نوروزی
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: لطفاً به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» رجوع فرمایید. موفق باشید
6838
متن پرسش
سلام مضمون این جمله که(باعاشورا هرروز زندگی کن،باقرآن هرسال)که در کتابهای استاد طاهرزاده آمده،یعنی چی؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: معلوم نیست این جمله در کتاب‌های بنده باشد ولی این جمله باید بدین منظور گفته شده باشد که اصول کلی را از قرآن بگیر و امور جزیی‌تر را از سیره‌ی امامان دریافت کن. موفق باشید
6834
متن پرسش
با سلام چرا عده ای در جامعه اسلامی ما به دنبال تمدن سازی و عبور از غرب و فرهنگ غربی نیستند در حالی که انقلابی هم هستند؟ در حالی که با توجه به تقابل صد در صد غرب و انقلاب سرانجام یکی باید باقی بماند و جز این هم قابل تصور نیست و حضرت مهدی هم که اوج اسلام را قرار است به اجرا بگذارند؛با تمدن غرب سازگاری نخواهند داشت و آنرا نابود خواهند کرد چون مبانی فرهنگ غربی در تضاد کامل با مبانی فرهنگ و تمدن اسلامی است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ده‌ها سال است تکنوکرات‌ها تحت تأثیر غرب گمان می‌کنند انقلاب اسلامی یعنی یک زندگی غربی با ادب اسلامی. سال‌ها طول می‌کشد تا ذهنیت این افراد درست شود. شاید دولت یازدهم وسیله‌ای باشد تا برای ملت روشن شود با تکنوکرات‌ها ملت به اهدافی که در انقلاب دنبال می‌کنند، نمی‌رسند. موفق باشید
6833
متن پرسش
با سلام چرا فرموده اید مذاکرات ژنو را جام زهر نمیدانم؟این مذاکرات جز ذلت مسلمانان در برابر کفار سود دیگری هم داشت؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: البته آن را فتح الفتوح هم نمی‌دانم. در عین آن‌که روح حاکم بر مذاکرات و سند نهایی را نمی‌پسندم ولی فراموش نکنید نظام اسلامی در این مذاکرات توانست خود را در جهانی که غرب برای خود تعریف کرده بود تثبیت کند. خدا کند مذاکره‌کنندگان متوجه هویت تاریخی انقلاب اسلامی باشند و با این منظر مذاکره را ادامه دهند. موفق باشید
6832
متن پرسش
با سلام یکی از شاگردان شما چنین تحلیل میکرد که فتنه 88 تا نود درصد به اهداف خود رسید و یکی از نشانه های آن اینست که دوباره اصلاح طلبها با رای بالایی به صحنه آمدند نظرتان چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این طور نیست، هدف فتنه‌ی 88 بین‌بردن نظام اسلامی بود و برای همیشه نظام اسلامی از چنین فتنه‌ای رها شد. فعلاً نظام در حال گام‌برداشتن است تا به اهداف دیگر خود دست یابد و به مرور از فکری که به غرب اصالت می‌دهد نیز عبور می کند. موفق باشید
6831
متن پرسش
با سلامالف) آیا در زمان حضرت مهدی یهودیانی که ایمان نمی آورند جزیه پرداخت میکنند یا وقتی بر آنان حق آشکار شد کشته میشوند؟ب)راجع به سنیها چطور؟ج)آیا روایاتی در دست هست که کسانی مانند چاوز هم رجعت کنند؟د)آیا اینکه حضرت مهدی جمعه ظهور میکنند قطعی است یا همه روزها باید منتظر ظهور حضرتش بود؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً وقتی حق روشن شود دیگر جایی برای جزیه‌دادن نمی‌ماند و با ظهور حضرت صاحب‌الأمر«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» دیگر شیعه و سنی مطرح نیست، اسلام مطرح است با نور حاکمیت مهدی«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه». موضوع در مورد چاوز برای بنده مبهم است. از آن‌جایی که بهترین زمان‌ها ظرف ظهور بهترین انسان است می‌توان گفت جمعه استعداد بیشتری برای ظهور حضرت دارد. موفق باشید
6830
متن پرسش
با سلام به نظر می آید این جمله که اسلام را در بین غیر مسلمانان یافتم و در بین مسلمانان اسلام را ندیدم جمله درستی نیست.نظر شما چیست؟خواهشا دلایل خود را هم ذکر کنید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب سید جمال‌الدین اسدآبادی می‌خواسته بگوید آن نظمی که اسلام توصیه می‌کند در بین غیر مسلمانان بیشتر رعایت می‌شود وگرنه مسلّم است که رویکرد آن‌ها به سوی توحید نیست تا مسلمانی در آن‌جا بیشتر باشد. موفق باشید
6829
متن پرسش
با سلام با توجه به اینکه ماده و حرکت دو مفهومی هستند که مصداقا جدایی ناپذیرند آیا به این نتیجه میتوان دست یافت که با حرکت سریعتر به عالم ماده و بعد زمینی خود بیشتر نزدیک شده ایم؟آیا نفس مجرد آدمی تاب تحمل این همه سرعت در دنیای مدرن را دارد که بعد بتواند با بعد آسمانی و مجردش با خدا مرتبط شود؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که هراندازه بشر به ماده نزدیک‌تر شود بیشتنر به شتاب مبتلا می‌شود و به همان اندازه از آرامش لازم جهت اُنس با ثابتات عالم محروم می‌شود. موفق باشید
6828
متن پرسش
با سلام منظور از نامه عمل و داده شدن آن به دست راست و چپ چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عمل در قیامت صورت پیدا می‌کند و اگر آن عمل دارای میمنت باشد به وَجه یمین انسان می‌رسد – مطالب را در کتاب معاد دنبال بفرمایید- موفق باشید
نمایش چاپی