بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
3674
متن پرسش
باعرض سلام خدمت استاد:خواستم نظرجنابعالی رادرخصوص حرکت سازماندهی شده برخی از طرفداران رییس جمهوردرجریان سخنرانی رییس مجلس درقم درروز22بهمن که منجربه حرکت زشت پرتاب کفش به سوی ایشان شده وباعث اختلال درسخنرانی شدکه با توجه به اینکه خودبنده درآنجاحضورداشم بااعتراض شدیدمردم مواجه گردید؟همچنین میخواستم نظرتون راجع به اینکه به نظرمیادکه درگیریهای لفظی داره به طرفداران دوگروه کشیده میشه ودرپی انتقام جویی وتلافی کردن کارهای هم و کینه ورزی ازهمدیگه دارن،نظرتون رابفرمایید؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم کار درستی نبود و همین‌که می‌فرمایید دشمن دو گروه متدین به انقلاب را دارد به جان هم می‌اندازد، باید ما تلاش کنیم بین آن‌ها مودت ایجاد شود. بر همین اساس بنده در آخر جواب به سؤال شماره‌ی3583آن پیشنهاد را کردم. موفق باشید
3673
متن پرسش
سلام علیکم! اندیشمندان بحث غرب شناسی در کشور یکی از موضوعات اساسی ای که مطرح می کنند بحث تکنولوژی و خوب یا بد بودن آن است. برخی ها عقیده دارند تکنولوژی بد است و این را به نحو کلی مطرح می کنند. اما من ندیده ام وارد بحث موردی شوند. یعنی مثلا فرد نا آشنا به ابن مباحث می گوید مگر بد است وسیله ای را ساخته اند که سفری که شش ماه طول میکشید الان چند ساعته می رویم!؟ مگر بد است وسیله ای را ساخته اند که تو همین الان مثلا در یک نقطه ای از ایران نشسته ای متصل می شود به فلان کتابحانه در آمریکا و به تحقیق می پردازی!؟ مگر بد است که با همین وسیله داری به تبلیغ دین می پردازی و هزاران نفر را مسلمان کرده ای!؟ مگر بد است نرم افزارهای فقهی حدیثی کلامی را ساخته اند که در عرض کمتر از یک دقیقه چند هزار جلد کتاب را جستجو می کنی!؟ یا مثلا شهر ما که یک شهر فوق العاده گرمسیر است تابستان که می شود همه از جمله خودم می گویم خدا پدرشان را بیامرزد کولزگازی و سانترال و اسپلیت را ساختند. مگر بد است... مگر بد است.... خوب طرف حق هم دارد. با خودش می گوید افرادی که با این چیزها مخالفند عجب آدم های نفهم و احمقی هستند. یا طرف می گویند یک عده هستند می گویند اینها بد است ولی خودشان نهایت استفاده را از این وسایل می کنند. وقتی هم به اینها می گوئی اینها بدی هم دارد می گویند خوب چاقو هم بدی دارد می شود با آن آدم کشت. خوب حالا چون چاقو بدی دارد یعنی چاقو بد است!؟ نخیر این تو هستی که داری از چاقو بد استفاده می کنی. اینجا هم همین است. اینترنت بذات خود بد نیست. این تو هستی که از اینترنت استفاده بد می کنی. از طرفی اگر هم به اینها بگوئی مثلا برو 10 جلد کتاب بخوان تا بفهمی ما چه می گوئیم و حرف حساب ما چیست اولا خیلی ها حال و حوصله و وقتش را ندارند ثانیا خیلی ها چون با مبانی آشنا نیستند ممکن است متوجه مطالب نشوند. حال اگر بشود بصورت محتصر و در عین حال به زبان ساده گفت بدی های اینها چیست بصورت موردی. نه اینکه بطور کلی بگوئیم غرب بد است و تکنولوژی بد است و ... . نه موردی بگوئیم مثلا اینترنت کجایش بد است؟! هواپیما کجایش بد است!؟ و ... این خیلی خوب است. حال به این سوال جگونه باید پاسخ داد؟!
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: آن‌هایی که منتقد تکنولوژی غربی هستند متوجه‌اند که این تکنولوژی با فرهنگی ساخته شده که نگاه خاصی به عالم و آدم دارد و برای آن فرهنگ با ارزش است ولی اگر آن تکنولوژی وارد فرهنگ‌های دیگری شد که بنا دارند در مقام قدسی زندگی را بگذرانند، ناخواسته فرهنگ تکنیک را حاکم می‌کند و فرهنگ قدسی را به حاشیه می‌برد. این را شما به تجربه در همه‌جا دیده‌اید ولی به هرحال این‌ حرف‌ها حرف‌هایی نیست که مردم عادی بتوانند قبول کنند. به همین جهت منتقدین به تکنولوژی اصرار ندارند این حرف‌ها برای مردم عادی که به قول شما حوصله‌ی خواندن یک کتاب را هم ندارند گفته نشود چون کار به جدال می‌کشد. بالاخره بنده عرایضی در کتاب «گزینش تکنولوژی از دریچه‌ی بینش توحیدی» در اثبات رابطه بین تکنیک غربی و فرهنگ غربی داشته‌ام. شاید خودتان بتوانید آن را مختصر کنید و برای کسانی که آمادگی لازم را دارند شرح دهید. موفق باشید
3672
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با عرض سلام خدمت حضرت استاد طاهرزاده جوانی 22 ساله هستم که در رشته مهندسی کامپیوتر فارغ التحصیل شده ام ، نشستم با خود فکر کردم که برای عبث خلق نشده ام و از خلقت من هدفی بوده است و هدف خلقت بندگی خداوند بزرگ است، حال این حقیر از شما خواهش دارم که بفرمایید چه حجاب هایی بین من و خدای بزرگ است؟ و چگونه می توان آن ها را رفع کرد؟ من(این حقیر کمتر ناچیز) فقط می ترسم از بهشت لقاالله جا بمانم ، در هردو دنیا می خواهم با حضرت امام رضا علیه السلام باشم ، همیشه به خودم می گویم باید امروز گناه نکنم ، ولی زمانی که روز تمام می شود ؛ می بینم من می مانده ام و شرمندگی در محضر خداوند سبحان. حالا نمی دانم چه کثافاتی در گوشه های دلم است که شیطان به من طمع می کند و می گوید این از حزب خودمان است. جامعه و اجتماع را نگاه کردم و دیدم جای روحانیانی که مبارز باشند کم است، باور بفرمایید بعضی موقع ها که مجبورم از بعضی خیابان ها گذر کنم ، حالم بد می شود؛ خیابان ها و تلویزیون های ما به جای ترویج مفاهیم قرآن ، ترویج شهوت رانی ، پول پرستی و مظاهر دنیا را می کنند، صدای موسیقی حرام در خیابان ها به راحتی پخش می شود و من نظاره این ها هستم و کاری برای دین خدا نمی توانم بکنم، و از غم و اندوه رنگم سیاه می شود. انگار که مرغی در درون قفس هستم . در زندگی ام مشکلات بسیار زیادی داشته ام و می ترسم که مشکلات من را در رسیدن به رضای الهی باز دارد و از دینم برگردم. (حرف های من گله از خداوند بزرگ نیست ، از شما می خواهم شیوه برخورد با این مشکلات و تکیه به خداوند بزرگ را بفرمایید)لطف بفرمایید بنده را راهنمایی کنید. به دلیل مشکلات مالی توان ازدواج ندارم و اگر توان مالی هم پیداکنم ، می ترسم با کسی ازدواج کنم که حب اهل بیت نداشته باشد و گریه کن حضرت صدیقه الکبری فاطمه زهرا سلام الله علیها نباشد . در خود توانایی رفتن به حوزه را دیدم و گفتم وظیفه من است که به حوزه بروم ؛ لکن دیدم پشتیبانه مالی ندارم ؛ حالا مانده ام چه کنم،اگر بروم ، چگونه بروم و اگر نروم ؛ که دلم در حوزه است. لطف بفرمایید این حقیر را راهنمایی فرمایید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در حفظ حالات روحانی باید به دنبال معارفی برویم که در نهایت ما را با قرآن و روایات مأنوس کند و خوب است از مباحث معرفت نفس شروع کنید تا به تفسیر قیّم المیزان برسید. و این نوع زندگی در حوزه بهتر محقق می‌شود اگر خداوند علاقه‌ی لازم را جهت درس‌های حوزه در شما ایجاد کرده کوتاهی نکنید. موفق باشید
3671
متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیزم از خدمتتون سوالی داشتم در بحث حرکت جوهری به این جا رسیدم که دائما باید فیض از بالا برسد تا عالم بقا بیابد وگرنه عالم ماده عدم می شود اما مشکل این جاست که این سخن هنوز ما را گرفتار زمان می کند، می گوییم دائما باید اینگونه باشد و این یعنی ما داریم از درون زمان سخن می گوییم در حالی که زمان خود انتزاع شده از حرکت است و به نظر می رسد لازمه ی فیض دائمی غیب متحرک باشد و گرنه وجود ثابت چگونه می تواند وجود متغیر به وجود آورد و این برای بنده بک تسلسل ایجاد کرده در مورد خود اصل حرکت جوهری احساس می کنم حرف مکانیک کوانتمی در فیزیک خیلی نزدیک به حرکت جوهری است درست است که فلسفه می تواند از جوهر سخن بگوید اما فیزیک صرفا می تواند از عرض سخن بگوید اما مثل این که فیزیک به وسیله ی کوانتم به اعراضی از عالم رسیده که این اعراض فقط یک چیز نشان می دهند فقط و فقط حرکت ما در کوانتم همه چیز را ساخته شده از موج می بینیم و می گوییم طبیعت را همین امواج می سازند اصلا از چیزی که موج دارد سخن نیست بلکه از خود موج سخن است می خواستم نظرتان را در این مورد بدانم خداوند توفیقاتتان را روزافزون نماید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر صورت ما در حرکت جوهری با جوهری روبه‌رو هستیم که عین حرکت یا عین قبول است و بقاء آن به ادامه‌ی فیض است حال اگر در کوانتم فیزیک به جایی برسیم که کوانتم عین موج است و موج را چیزی جز قبول و حرکت ندانیم به حرف حرکت جوهری نزدیک شده‌ایم وگرنه بالاخره این سؤال پیش می‌آید که چه چیزی است که به صورت موج ظهور کرده. موفق باشید
3669
متن پرسش
سلام خدمت استاد طاهرزاده آیا موضوع برادر بودن شیعه وسنی با وجود تفاوت های اعتقادی موجود بین دو مذهب و بحث حساس فدک آیا امری است که در زمان حال برای رودررویی با دشمن مشترک اسلام است ویا اینکه این یک اصل اصیل وپابرجاست؟ چرا؟وایا بعد از ظهور نیز بحث برادری وجود دارد یا اینکه حق بودن شیعه اثبات شده وهر عقیده ای ضد شیعه دشمن محسوب می شود؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم مردم مسلمان اهل سنت چیزی جز همان اسلام ناب را نمی‌خواهند اگر تشنجات کنار رود و اسلام در فضایی سالم مطرح شود حتماً گرایش جهان اسلام به شیعه شدید می‌شود و همیشه علماء بزرگ شیعه به دنبال چنین فضایی بودند و بر موضوع تقریب مذاهب بر این مبنا تأکید دارند و این یک اصل اصیل است و بعد از ظهور حضرت حجت«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» با آن روش عالمانه‌ی حضرت حجت«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» اهل سنت به‌خوبی به مکتب اهل‌البیت«علیهم‌السلام» رجوع خواهند داشت. موفق باشید
3665
متن پرسش
سلام:شما در جواب سوال 3637فرمودین از اشتباهاتشان بگذریم و خائن سازی نکنیم! حالا که نوبت خودتان رسید بله؟پس آقای خاتمی هم اگر اشتباهی کرده بگذریم چرا شما نمیگذریدچرا مرتب شما و روزنامه کیهان خطاههای خاتمی را پیراهن عثمان کردید و تو سر شون می کوبید. ما شاگرد شما هستیم اما خاتمی را دوست داریم و به این سید جلیل القدر افتخار می کنیم و به شما هم هم چنین . اما انصاف داشته باشید!موسوی و کروبی که حسابشان جداست.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در جواب آن سؤال عرض کردم خائن‌سازی نکنیم و همیشه از این جهت نسبت به روزنامه‌ی کیهان گله‌مند بوده‌ام که همه را با یک چوب می‌راند و هرگز معتقد نیستم امثال آقای خاتمی اهل خیانت است هرچند انتقاداتی اساسی نسبت به ایشان دارم ولی ایشان در آخر دولت‌شان پیشنهاد رهبری را عمل کرد که فرمودند خودتان معاهده‌ی تعلیق در مورد انرژی هسته‌ای را تعلیق کنید و ایشان این کار را کرد. موفق باشید
3664
متن پرسش
سلام استاد معزز. روایاتی هست در منابع شیعه و سنی پیرامون اینکه امام علی علیه السلام بر منبر رفتند و فرمودند به پسر من (حسن بن علی علیه السلام) زن ندهید زیرا او مطلاق است و بسیار زن می گیرد و طلاق می دهد. استاد این روایات درست است؟اگر نه پس این اسناد چه می شود؟ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: معاویه«لعنة‌الله‌علیه» این روایات را در زمان حاکمیت خود ساخته است تا ننگ حذف امام حسن«علیه‌السلام» را از دامن خود پاک کند. موفق باشید
3663
متن پرسش
باسلام استاد گرانقدر سوال داشتم که خواهشمندم آنرا به دقت ملاحظه بفرمایید و جوابش را هم بفرمائید و ما را به مراجعه کتاب سفارش نفرمائید چون دوست دارم خودتان جواب بدهید: الف:درشرح گلشن راز(محمدلاهیجی)این جمله آمده:((بت پرستی چیزی غیر از خداپرستی نیست و اگر مسلمان که قائل به توحید است و انکار بت می نماید بدانستی و آگاه شدی که فی الحقیقه بت چیست و مظهرکیست و ظاهر به صورت بت چه کسی است بدانستی که البته دین حق در بت پرستی است)) منظور این جمله چیست؟ ب:برخی عرفا می گویند ((حضرت موسی برادرش را عتاب کرد بدین جهت بود که توچرا گوساله پرستی را انکار کردی و نفهمیدی گوساله پرستی غیر از خداپرستی نیست))شفاف توضیح دهید؟ 2.شما قائل به این هستید که امروز سلوک ذیل اندیشه امام ، حال سئوال اینجاست که خود امام بارها فرمودند استاد پیدا کنید خودرو نمی شود و یا اینکه علامه طهرانی در کتاب سرالفتوح کاملا مخالف نظر شما فرموده اند با اینکه زمان انقلاب هم درک کرده اند جمع بین این دوحرف با فرمایش شما چیست؟ و آیا در تایید حرف شما کسی قائل به این نظر شما هست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: الف- در عرفان سالک به بصیرتی می‌رسد که همه‌چیز را آیت حضرت حق می‌بیند در آن حال بت نه از آن جهت که بت است،بلکه از آن جهت که مخلوق خداوند است مظهر اسماء الهی است. چنانچه قرآن می‌فرماید: « سَنُریهِمْ آیاتِنا فِی الْآفاقِ وَ فی‏ أَنْفُسِهِمْ حَتَّى یَتَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَق‏ » به زودی ایات خود را در افاق و در جان مومنین طوری می نمائیم که همه ان ایات را حق می بینند. ب- باید عین متن باشد تا بتوانیم با توجه به قبل و بعد جمله منظور را بفهمیم. 2- بنده در جزوه‌ی «روش سلوکی حضرت آیت الله بهجت» سخن آیت الله بهجت را شرح داده‌ام که چرا می‌فرمایند: «علم تو، استاد تو است» در ضمن چرا خودِ حضرت امام را در جهت‌گیری کلی استاد خود به حساب نیاوریم و در امور جزیی‌تر از اساتید عزیز نیز استفاده کنیم؟ موفق باشید ‏
3660
متن پرسش
سلام استاد خسته نباشید میگویند شیطان وقتی انسان خیلی پیشرفت کرد و در مراحل بالایی از لحاظ تقوا قرار گرفت یکدفعه همه چیزش را میگیرد درست است/عاقبت به خیر شوید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: خیر، شیطان در مسیری که انسان به سوی خدا می‌رود دام پهن کرده و هراندازه انسان به خدا نزدیک‌تر شود دام‌های شیطان خطرناک‌تر است همچنان که نور انسان جهت دفع شیطان نیز شدیدتر شده. ولی این‌طور نیست که شیطان بتواند به راحتی همه‌چیز انسان را از بین ببرد مگر این‌که انسان به چیزی غیر از بندگی خدا نظر داشته باشد.
3658
متن پرسش
سلام حضرت استاد بنده نمی دانم چرا احوالاتم در ارتباط با خدا متغیر است. گاهی حالت سردی و بی رغبتی به عبادت دارم و گاهی شوق و علاقه، آیا این حالت همانی است که به اصطلاح قبض و بسط روح میگویند؟ آیا می شود انسان به حالتی برسد که هر آن اراده کند حال دعا و مناجات برایش پیدا شود؟ آیا خود حضرت عالی این حالت را تجربه کرده اید؟ می خواهم بدانم این حالت برای من که خیلی از معارف را می دانم چه قدر عادی است؟ زمانی یک حالت شوق و نشاط معنوی مداوم داشتم اما کم کم سردی و رخوت در من رخنه کرد. چگونه میتوان این حالت را علاج کرد؟ متشکرم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً قصه از همین قرار است در حدّی که مولوی هم ما را نصیحت می‌کند که عاقلانه با این موضوع برخورد کنیم و نگران نباشیم. می‌گوید: « ای برادر عقل یک‌دم با خود آر .... دمبدم در تو خزان است و بهار» . موفق باشید
3657
متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز. بنده در یکی از دانشگاهای تهران مسئول مباحث سیاسی حوزه ی بسیج هستم و تصمیم بر فعالیت هایی داریم...در اول قصد مشورت با شما را داشتم و بعد خواهش و خواهش و خواهش برای هماهنگی با شما برای حضور در دانشگاه حالا به هر نحوی داشتم.خواهشا شماره تماسی به بنده بدهید که بتوانم با شما یا با مسئول برنامه هایتان صحبتی داشته باشند...استاد عزیز اینجا هوای سیاسی دانشجویان بس آلوده است در این تهران بزرگ هم نمیشه افکار این دانشجویان امام زمان را بدست هر کسی داد محتاجیم. یا علی
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ( بنده از نظر جسمی در شرایطی نیستم که بتوانم در دانشگاه صحبت داشته باشم می‌توانید با موسسه ساحت حضور تماس بگیرید ممکن است آن عزیزان بتوانند در خدمتتان باشند. موفق باشید تلفن ساحت حضور 09138037964
3656
متن پرسش
با سلام و احترام. حضرت استاد اینجانب 41 ساله و دارای دو فرزند دختر 12 و 6 ساله می باشم حدود20 سال سابقه کار کارمندی و 14 سال هم به عنوان شغل دوم کار آزاد دارم. از سال 86 تا 90 نیز در دانشگاه ادامه تحصیل داده و در سن چهل سالگی مدرک کارشناسی مدیریت بازرگانی گرفته ام. اما برخی اوقات احساس می کنم برای تامین احتیاجات زندگی زمان زیادی را به کار مشغولم و کمتر می توانم به مطالعه و عبادت و تفریح و مسافرت با خانواده بپردازم . با این وجود تقریبا تمام کتابهای شما را یک دور و برخی مثل فرزندم اینچنین باید بود را 2 بار خوانده و در جلسات چهارشنبه شما نیز شرکت می کنم اما هرچه تلاش می کنم نمی توانم برای نماز شب قبل از اذان صبح بیدار شوم. در واقع بیدارشده و دومرتبه تا یکساعت پس از اذان صبح می خوابم. فکر می کنم خدای ناکرده مصداق حدیثی هستم که فرموده اند گناهان روز شما مانع نماز شب شماست. اما در کسب و کارم هم سعی کرده ام رعایت انصاف و راستگوئی را داشته باشم و به وظایف کارمندی ام نیز عمل کنم. احساس می کنم از مرز چهل سالگی گذشته ام و باید به فکر آخرت باشم اما شرایط زندگی ما را بیشتر به سمت دنیا می کشد اگر چه زندگی متوسطی دارم .بعد از سالها آپارتمانی ساخته و به دست مستاجر داده ام و اجاره بها به مصرف ادامه تحصیل خانمم در مقطع کارشناسی ارشد مشاوره می رسدو هنوز در طبقه دوم منزل پدری ام هستم لطفا راهنمائی بفرمائید چگونه سلوک معنوی ام را حفظ کرده و در جا نزنم و در ضمن بی نیازی ام از خلق و آسایش و آینده زندگی ام نیز تامین شود؟ با کمل تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شرح حدیث «عنوان بصری» را که صوت آن روی سایت هست دنبال کنید. إن‌شاءالله مشکل رفع می‌شود و اُنس شبانه با خدا شروع می‌گردد. موفق باشید
3655
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد بزرگوارم - مشغله شدید کاری دارم از صبح تا شب مجبورم بخاطر مسئولیت سنگینی که دارم _ شهردار_ درگیر موضوعات مختلف باشم از این رو فراغت فکری خیلی کم دارم شاید بگویم اینقدر مسائل کاری در ذهنم خطور می کند که شاید به جرات بتوان گفت اصلا نمیتوانم خلوت داشته باشم چندبار تصمیم گرفتم تا استعفا بدهم بلکه خودم را گم نکنم ولی از طرف دیگر احساس تکلیف میکنم چون واقعا در این مسئولیت میتوانم به مردم خدمت نمایم حضرتعالی چه توصیه ای به بنده جهت فارغ نمودن ذهنم از مشغله ها دارید، جالب اینکه اگر بخواهم شبی برخیزم و نماز بخوانم تمام طول نماز شبم به شدت درگیر مسائل و مشغله هایم میشود از پاسخگویی تان سپاسگزارم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: با نیت خدمت به مردم کار را ادامه دهید ولی جمله‌ی حضرت علی«علیه‌السلام» را فراموش نفرمایید که فرمودند: «ْ وَ لَکِنِّی لَا أَرَى إِصْلَاحَکُمْ بِإِفْسَادِ نَفْسِی‏» بنا ندارم به قیمت اصلاح شما خود را فاسد کنم. سعی کنید حضور در جلسات دینی و مطالعه‌ی کتب اخلاقی را با مسئولیت اجرایی هر دو را با هم داشته باشید. موفق باشید
3653
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد عزیز و گرانقدر بعد از ازدواج، محبت و علاقه بسیار زیادی به همسرم پیدا کردم. البته وظیفه خودم می دانستم که خدا از من این طور می خواهد. اما بعد از دو سال این علاقه و محبت مرا بسیار اذیت می کند. احساس می کنم آن گونه که احتیاج دارم همسرم به من توجه و محبت نمی کند. و این موضوع ذهنم را زیاد مشغول می کند. یا بر سر اختلافاتی که طبیعی پیش می آیند صبر نمی کنم و موجب دامنه دار شدن اختلافات ما شده و همسرم را لجباز کرده است. چه کار کنم این عشق و محبت به تعادل برسد. همیشه ترس دارم این محبت در دل خودم یا دل همسرم به خاطر این مشکلات از بین برود. فکر می کنم محبت خدا در دلم کم شده. می گویند در یک قلب محبت دو چیز جای نمی گیرد. می دانم اگر خدا را در نظر داشته باشم هم صبر خواهم کرد هم آن گونه خواهم بود که شوهرم دوست دارد. اما خیلی اوقات نفسم اجازه نمی دهد و تصمیم اشتباه می گیرم و رفتار بدی می کنم. نمی دانم آیا باید محبت به همسر را کم کنم؟چطور عشق به خدا را در دلم زیاد کنم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: (برای خودش) شما مسیر محبت را هرگز از دست ندهید، محبتی که خداوند در قلب شما انداخته از آن نوع محبت ها نیست که مانع محبت به خدا شود ولی مواظب باشید محبت به همسرتان موجب نشود که مزاحم او شوید، بگذارید او در اموراتی که به عهده دارد جلو برود و شما هم کمک‌اش کنید تا مسیر خود را درست طی کند. کتاب «زن؛ آن‌گونه که باید باشد» شاید کمک کند. موفق باشید
3652
متن پرسش
سلام علیکم خسته نباشید سوال اولم این بود که می خواستم بدونم سوالات توسط خود شما بررسی وپاسخ داده می شود .سوال دوم اینکه من علاقه مندم مباحث معرفتی را طی کنم اما گاهی نیمه راه باز می مانم شما لطفا مرا راهنمایی کنید. ضمنا چه شکلی می توان فکر کسی را از ذهن بیرون کرد. با تشکر از شما . لطفا فقط سوالم را از طریق ایمیل پاسخ بدهید . سپاسگذارم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- سؤالات را تنها بنده جواب می‌دهم، اگر نقص و عیبی دارد مربوط به بنده یعنی طاهرزاده است 2- با سیر مطالعاتی که بر روی سایت هست کار را شروع کنید و اگر می‌توانید در جلسات ساحت حضور نیز شرکت کنید. موفق باشید
3651
متن پرسش
باسلام و درود حضور استاد عزیز استاد چندین روز است تا یادم به رهبری می افتد گریه ام می گیرد، یاد مظلومیتشان می افتم. امروز در راهپیمایی مدام یاد ایشان می افتادم و اشک می ریختم. استاد من چون روز تظاهرات در محکومیت اهانت به رسول اکرم صلی الله علیه و آله خیلی افتاب به سرم خورد و اذیت شدم قصد نداشتم امروز برم واسه 22بهمن راهپیمایی. اما وقتی رهبری بر حضور در راهپیمایی تاکید کردند با جان و دل رفتم. بهرحال حال غریبی است استاد. به نظر شما این حس خوب است؟راهنماست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مبارکتان باد، خداوند یاد یکی از بهترین اولیاء خدا را در قلب شما انداخته. موفق باشید
3650
متن پرسش
استاد سلام علیکم -امیدوارم سایه شما بر سر ما مستدام باشد. برای بنده سوالی پیش آمده که مدت ها ست درگیر هستم اما بلاخره راهنمای شما بعنوان استاد ما انشالله راهگشاست . من جوانی 25 ساله و متاهل می باشم بنا به شرایطی پیش مادرم زندگی می کنیم و پدرم نیز مرحوم شده اند .مادرم با من و عیالم بسیار ناسازگاری می کند و دایما بر سر هر چیزی دعوا درست میکند و شروع به نفرین کردن میکند و این تا جایی است که بنده و عیالم بسیار مراعات حال او را میکنیم اما اگر ما به جلسات شما ، راهپیمایی ،کوهنوردی و ... برویم آنقدر پشت سرمان و در روی مان بد و بیراه می گوید و خلاصه خلق مان را تنگ و زندگی را تلخ میکند و این در حالی است که با رفتن ما به بیرون او در هیچ عسر و حرجی نمی افتد و زحمتی برایش ندارد .استاد شما بقرمایید من با مادرم چه کنم ؟آیا ناراحتی های او برای سیر و سلوک مان ضرری ندارد؟خداوند حافظ شما التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر عیال‌تان آمادگی داشته باشد که برای خدا مادر شما را تحمل کند در این حال رعایت چنین مادری حتماً برکات دنیوی و اُخروی دارد ولی به شرطی که حقوق عیال‌تان رعایت شود و از ترس مادرتان وظایفی که نسبت به همدیگر دارید را ترک نکنید. موفق باشید
3649
متن پرسش
با سلام شما روز شنبه 21 بهمن در عظمت این انقلاب و اتصال آن به حرکت توحیدی مفصل صحبت کردید. بنده شخصا از طرفداران این نظام هستم اما همیشه در مقابل این سول که چرا در نظام بانکی ما ربا و جود دارد. که جزء خط قرمزهایی است که صریحا در قرآن آمده است نمیتوانم پاسخ دهم. همیشه این سوال مطرح است که ما که انقلاب کردیم درست است که ایراداتی وجود دارد وباید سخت گیری نکرد تا ان شا الله حضرت مهدی همه مشکلات را حل کنند ولی ربا که خط قرمز است چگونه ربا در انقلاب اسلامی را توجیه کنیم. منتقدان میگویند کلا انقلاب اشتباه بود. چون از خط قرمز گذشته است. لطفا راهنمایی کنید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: آیا منتقدانی که می‌گویند انقلاب اشتباه بوده چون ربا در بانک‌های ما ریشه‌کن نشده به نظام شاهنشاهی معتقدند که سراسر ربا و فحشاء بود یا باید نظام اسلامی آمادگی لازم را پیدا کند و بتواند از این مشکل اقتصادی نجات یابد؟ موفق باشید
3647
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم.سلام 1:با توجه به مطالب کتاب آنگاه که فعالیت های فرهنگی پوچ میشود. و مرتبط شدن با خود حقیقت نه با مفهوم. به نظرتان دلیل این همه تاکید بر نماز شب برای این نیست که آن ساعات بیشترین انوار قدسی انسان را به حضور میبرد و نماز شب محل علم حضوری و دیدن حقائق است؟ 2: صوت های شرح کتاب از برهان تا عرفان کجا هست؟ 3: اینکه مطالب این کتاب خیلی سنگین است و برای ما که در رشته های غیردینی هستیم قابل فهم نیست.چکار کنیم؟ با تشکر از شما.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- حرف درستی است 2- از مسؤل سایت سؤال بفرمایید 3- از مقدمات که در سیر مطالعاتی مطرح است شروع کنید. موفق باشید
3646
متن پرسش
به نام خدا با عرض سلام و خسته نباشید و تشکر فراوان از شما 1-استاد عزیز برای رساندن اذکار نماز به قلب میتوان این اذکار یعنی ذکر سجده و رکوع و ...را خارج از نماز نیز تکرار کرد یا فقط باید در خود نماز کرار شود تا بتوان به ملکوت نماز رسید؟ 2-آیا ذکری یا دعایی هست که بر اثر مداومت بر آن صفت جمال و جلال خدا به قلب برسد؟ 3-نمازهای جماعت چون سریعتر خوانده میشوند فرصتی برای تکرار اذکار نیست و نماز های فرادا را با طمانینه بیشتری میتوان خواند آیا با این دلیل میتوان تمام نماز ها را فرادا بخوانیم و به مسجد نرویم؟ خدا حفظتان کند-خدا خیرتان دهد-دعایم کنید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- اشکال ندارد إن‌شاءالله مؤثر خواهد بود 2- ذکر «یا حیّ و یا قیّوم» خوب است 3- این مشکل را با نمازهای نافله جبران کنید ولی به این بهانه جماعت را ترک نکنید. موفق باشید
3645
متن پرسش
با سلام چند وقتی است که نوعی شک و تردید وجودم را فرا گرفته و مدام به این قضیه فکر میکنم که خدا چگونه ازلی و ابدی است با وجوداین که جواب این سوال را میدانم که خدا از زمان مبراست اما هر چه فکر میکنم درک نمیکنم لطفا راهنماییم کنید تا دلم آرام گیرد.و اینکه آیا این شک و تردید شیطانی است؟با تشکر.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید بحث «برهان صدیقین» جهت رفع این شبهه کمک کند. موفق باشید
3644
متن پرسش
با سلام و عرض خسته نباشید /ایا خداوند مهربان و عریز و بخشنده و۰۰۰۰۰۰درروز قیامت یکی از سوالاتش این نخواهد بود :جایگاه این سینما و بازیگران بااین فساد وفحشا ی غیرقابل بیان کجاست چه برخوردی کردی چرا اقدامی اساسی نکردی ونظر خود را به صورت اساسی و مخالفتت را بیان نکردی؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ما وظیفه داریم به روش صحیح این فکر و فرهنگ را همچون شهید آوینی نقد کنیم. موفق باشید
3641
متن پرسش
با سلام شما در یک سخنرانی فرموده اید بعضی ها( بیش از بیست سال از عمرشان را با یک بیماری سرو کله میزنند و عمرشان را صرف این بیماری میکنند ) در چنین مواردی :اولا ما که بیست سال از بیماری رنج میبریم مگر این موضوع دست خودمان بوده است یا با اختیار خومان این بیماری را انتخاب کرده ایم که عمرمان را صرف این کار کرده ایم. ثانیاً در چنین مواردی تکلیف کسی که با بیماری سخت در گیر است چیست؟ باید سراغ درمان برود یا سازگاری کند یا توسل و... با تشکر از استاد عزیز
متن پاسخ
- باسمه تعالی: سلام علیکم: عرض بنده آن است که بعضی‌ها بیست‌سال است جهت رفع بیماری به یک پزشک رجوع می‌کنند و بدون آن‌که بهبود یابند باز هم می‌گویند آن پزشک، پزشک واردی است. اگر وارد و حاذق است پس چرا به آن بیمار بهبودی نبخشید؟ عرض بنده این بود، نه این‌که بگویم باید به درمان بیماری خود نپرداخت. باید آن بیمار به این فکر فرو رود که ممکن است راه دیگری برای درمان بیماری‌اش هست. موفق باشید
3640
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم مدتی است ذهنم درگیر این مساله شده که تا چه اندازه باید به مهمانها رسیدگی کرد در خانواده ای هستم که همیشه سفره رنگینی از غذا برایمان پهن می کنن و 2 الی 3 نوع غذا برایمان تدارک می بینند و از انواع میوه ها برایمان می خرند و خلاصه مهمان را خیلی تکریم می کنند من احساس می کنم این تکلف باشد حالا می خواهم ببینم وظیفه من در برابر آنها چیست من هم باید 2 الی 3 نوع غذا تهیه کنم و به سبک آنها از آنها پذیرایی کنم؟در ضمن فکر می کنم اگر یک نوع غذا در سفره بگذارم این کار را بی احترامی نسبت به خود فرض کنند تکلیفم چیست؟ با مهمان باید مثل خودش رفتار کرد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ما وظیفه داریم که خودمان را گرفتار تجمل و سفره‌های رنگین نکنیم بدون آن‌که بخواهیم به میهمان بی‌احترامی کنیم. آری حق آن است که یک نوع غذا در سفره باشد و یا یک خورش. موفق باشید
3638
متن پرسش
سلام علیکم! با تشکر از پاسخ شما به سوال بنده در مورد رزق در سوال به شماره 3591 اما شما گفتید زندگی مدرن باعث شده زندگی ها سخت بشود و ... . حال بله سبک زندگی مدرن باعث این مشکلات شده و این مشکلات هم تقصیر خودمان است نه خدا. اما بالاخره این سبک زندگی الان وجود دارد و ما نیز چه خوشمان بیاید چه بدمان بیاید فعلاً گریزی از این زندگی نداریم. در این دوره و زمانه فعلی نمی شود بدون اینترنت و موبایل و ماشین و خانه ای با فلان امکانات زندگی کرد. پس برای شرایط فعلی اگر همان جوان مذکور در سوال قبل با توجه به شرایطش گفت ازدواج نمی کنم آیا این جوان در همین شرایط فعلی نیز به خدا سوء ظن دارد یا او دارد زندگی خویش را تدبیر می کند؟! همچنین شما به سوال دوم بنده جواب ندادید که جهت یادآوری دوباره تکرار می کنم: 2- به نظر می رسد محتوای این حدیث با آیه: «وَ لْیَسْتَعْفِفِ الَّذینَ لا یَجِدُونَ نِکاحاً حَتَّى یُغْنِیَهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِه‏»(النور:33) در تضاد است. چون از طرفی حدیث می گوید اگر کسی به خاطر مشکلات مالی و ترس از فقر ازدواج نکند؛ به خدا سوء ظن دارد. اما این آیه می گوید کسی که مشکل دارد فعلاً صبر کند تا خدا مشکلش را برطرف کند. البته به نظر می رسد این آیه با آیه قبلش نیز در تضاد باشد. چون آیه قبل می گوید اگر فقیرند خدا غنیشان می کند. اما اینجا می گوید تا وقتی مشکل دارند صبر کنند. بالاخره مشکل دارد طبق آن حدیث و آیه قبل ازدواج بکند یا طبق این آیه صبر کند؟!
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به آن جوان باید گفت تا آن‌جا که می‌تواند باید ماوراء آن‌چه دنیای مدرن بر او تحمیل کرده تصمیم بگیرد در آن صورت می‌بیند زندگی ان ‌قدر سخت نیست که تصور کند خداوند رعایت او را نکرده. عمده آن است که بدانیم خداوند در شرایط طبیعی زمینه‌ی برآورده‌شدن همه‌ی میل‌های منطقی ما را برآورده کرده است 2- برداشت من آن است که آن حدیث و آیات، نظر به آن جنبه‌ای دارند که انسان در حدّی هرچند ساده می‌تواند ازدواج کند و لذا نباید کوتاه بیاید. ولی آیه‌ی 33 سوره‌ی نور نظر به آن جنبه دارد که حتی چنان امکانی هم نیست. موفق باشید
نمایش چاپی