محضر مبارک مرجع عالیقدر رهبر معظم انقلاب اسلامی امام خمینی- مد ظله العالی
پس از عرض تحیت و سلام، شاگردان مخلص شما جامعه مدرسین حوزه علمیه قم که سابقه اخلاص و خدماتشان قبل و بعد از انقلاب بر آن امام بزرگوار پوشیده نیست، در اثر ملاحظه نگرانیها احساس وظیفه شرعی نمودند مراتب را طی نامهای به استحضار مقام معظم رهبری ولایت امر و رهبری برسانند که از قرار معلوم کیفیت تعبیر، موجب تکدّر خاطر مبارک گردیده و از طرفی مشاهده شده دستهایی بدون توجه به انگیزه نامه مزبور و بدون آگاهی از مضمون آن در کار شدند تا وانمود کنند که جامعه مدرسین میخواهند در برابر امام بزرگوار اتّخاذ موضع نمایند. بدین وسیله با صراحت عرض میکنیم که امید ما و حوزههای علمیه و همه مسلمین و مستضعفان جهان را در وجود شریف و عزیز شما متبلور میدانیم و موضعی جز اطاعت نداشته و نداریم و از بابت تکدّر خاطر مبارک سخت متاثریم. در پایان متذکر میگردد که احساس میشود توطئه شومی در حوزه علمیه در شرف تکوین است تا بین مدرسین و طلاب و مراجع و بین انقلاب تفرقه و چند دستگی ایجاد شود که جز با دست توانای آن رهبر عظیمالشان دلسوز خنثی نمیگردد. خداوند سایه مبارک حضرتعالی را در پرتو عنایات و الطاف حضرت بقیهالله- عجلالله تعالی فرجه- برای اسلام و مسلمین مستدام بدارد.
جامعه مدرسین حوزه علمیه قم- 20/ 3/ 1367
بسمالله الرحمن الرحیم
خدمت حضرات حجج اسلام آقایان اعضای محترم جامعه مدرسین حوزه علمیه قم- دامت افاضاتهم
با اهدای سلام، نامه آقایان محترم رسید از اظهار لطفی که کردید متشکرم، خداوند شما و سایر خدمتگزاران اسلام و مسلمین را تایید فرماید. موقعیت مناسب شد تا مسائلی را تذکر دهم:
هیچ کس نباید در اینکه شما میخواهید از اسلام دفاع نموده و به مردم محروم و مستضعف کمک و رسیدگی نمایید شک کند. شما عمری را در درس و بحث گذراندهاید و در مبارزات همیشه یار و مددکار مردم بودهاید، شما فشار رژیم گذشته را احساس کردهاید و برای شکست طاغوت با کمک سایر اقشار تلاش نمودهاید. من به شما علاقه دارم و امیدوارم به آرمان اسلامیمان که حکومت اسلام در جهان و شکست دشمنان آن است برسیم. شما باید مطمئن باشید که قویترین بازوی شما، طلاب جوان حوزهها میباشند لذا نمیشود و نباید آنها را به حساب نیاورد. شما دوستان اگر خیال کنید همه در مسائل اعتقادی باید آنچه را شما قبول دارید قبول داشته باشند والا منحرف هستند، بدانید که راه درستی نمیروید. بحمدالله در حوزههای علمی یکی از مسائل حل شده که سابقه تاریخی بیش از هزار ساله دارد اختلاف آرا در زمینههای مختلف است. طلاب جوان دارای شور و شوقی میباشند که به واسطه آن انقلاب اسلامی پیروز شد؛ همان شور و شوقی که سینههاشان را در مقابل گلولههای شاه و صدام قرار داده است حال اگر آنان دارای اعتقاداتی باشند که با آنچه شما بدان اعتقاد دارید جور نباشد اشکالی ندارد. مسئله دیگر اینکه شما در قم مجموعهای را تشکیل دادهاید که هر کدام از شما هر حرکتی بنماید به عنوان آن مجموعه ثبت میگردد، هوشیارانه به این مسئله توجه کنید که ممکن است کسانی که وابسته به گروه و حزب و سازمانی هستند بخواهند از طریق شما و زیر پرچم شما مقاصد خود را پیاده کنند، باید بدون هیچ گذشتی آنان را در یکی از دو راه مختار نمایید یا جامعه مدرسین قم و یا حزب و گروه و سازمان وابسته به آن. چرا باید به گونهای حرکت کنیم که اجازه ندهیم طلبهها در قتلگاه مقدس فیضیه، این برجستهترین سنگر مبارزات روحانیت، برای شهدای عزیز پانزدهم خرداد، آن هم در همان روز تاریخی، جلسهای بگذارند. این موضعگیری غلط و تلخ در تاریخ ماند.
حضرات مدرسین محترم، شما حاصل سالها تلاش حوزههای علمیه میباشید. من به هیچ وجه خدمات ارزنده شما را فراموش نمیکنم ولی شما باید خود را از گزند تبلیغات سوء حفظ کنید. مثلًا چه اشکالی دارد که طلاب عزیز قم هم دو سه نفری را در شورای مدیریت حوزه قم داشته باشند تا بدانند که دستی از دور بر آتش دارند و بهتر از آنچه شورای مدیریت فعلی انجام میدهد نمیتوانند انجام دهند. شما باید تمام سعی خود را بنمایید تا جوانان حوزههای علمیه و دانشگاهها را جذب کنید و مطمئن باشید که نه شما غیر از اسلام چیزی را میخواهید و نه آنها. از این درگیریهای تلخ چه کسانی غیر از دشمنان اسلام سود میبرند. چه کسی است که نداند بسیاری از مشکلات در جمهوری اسلامی حل نشده است و دل شما و ما و هر صاحب دردی از آن دردناک است ولی نباید صحنه را خالی گذاشت باید دست در دست یکدیگر نهیم تا این بار را به سلامت به منزل برسانیم. باید توجه کنیم تا زمانی که شما اسلام سربازان انقلاب در حوزهها و دانشگاهها را، اسلامی مارکسیستی بدانید آنان اسلام سرداران خود را اسلام امریکایی میدانند در حالی که نه اسلام آنها التقاطی و مارکسیستی است و نه اسلام شما امریکایی؛ بلکه دو نحو برداشت از اسلام عزیز است و برداشتهای گوناگون از اسلام سابقه تاریخی دارد. من در ملاقاتهای مکرر به دوستان روحانی این امر را گوشزد کردهام که باید به صورتی حرکت کنید که متهم به طرفداری از فئودالها و سرمایهدارها نشوید. در بیش از بیست سال پیش خیلی از افراد بزرگواری که در ردههای بالای این حکومت بودند و به خیل شهدای عزیزمان پیوستند و یا فعلًا میباشند از منافقین با عناوین انقلابیون صدر اسلام و یا انقلابیون حافظ قرآن و نهجالبلاغه به نیکی یاد میکردند و پیغامهای مکرر میدادند که اینجانب آنان را تایید کنم باید صریحاً بگویم از افرادی که امروز دایه مهربانتر از مادر شدهاند و شعار عمل به رساله عملیه را سر دادهاند و مانند منافقین میخواهند از روحانیون به نفع مقاصد خود استفاده کنند پرهیز کنید. منافقین و این گروه، دو روی یک سکهاند. امروز خطر هدم اسلام در جهان بسیار قوی است. بدون جذب جوانان دلسوخته حوزهها و دانشگاهها و بازارها و خیابانها نمیشود اسلام ناب محمدی- صلیالله علیه و آله و سلم- را در جهان مستضعفان و پابرهنگان پیریزی کرد. بحث اینکه به من چه نوشتید و یا متاثر از تاثر من شدید نیست، بحث بر سر این است که چگونه باید جواب نسلهای آینده را داد، بحث بر سر این است که اگر دیر بجنبیم اسلام امریکایی از جلسات سیاسیون ظاهرالصلاح وابسته به امریکا و نیز از همین حوزهها و دانشگاهها چنان زیبا برای جهان پابرهنگان تشنه عدالت ترسیم میگردد که همگی محکوم به فنا هستیم. امروز روز اتحاد است، روز خروش علیه استکبار شرق و غرب است، با محبت و دوستی نور صفا و پاکی را در دلهای نورانی عاشقان اسلام بپاشید. من به شما بزرگان حوزهها دعا میکنم و شما را یاران باوفای اسلام عزیز میدانم و از خداوند متعال میخواهم تا قلوب ما را به هم نزدیک و نزدیکتر گرداند. شما امیدهای آینده هستید. مردم و طلاب باید قدر شما عزیزان را بدانند باید آنها توجه کنند که خدای نخواسته به دست آنان مقاصد سوء دشمنان اسلام اجرا نگردد. خداوند همه را در کنف حمایت خویش نگه دارد. این نصیحتی بود از پدری پیر برای فرزندان واقعی اسلام. خدا یار و نگهدارتان باد. والسلام علیکم و رحمهالله و برکاته.
روحالله الموسوی الخمینی
3/ 4/ 67