بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
2835
متن پرسش
در تعریف «فکر» از منظر «فلسفه» منظور از «مبادی» در عبارتِ «حرکت به طرف مبادی» چیست؟ آیا منظور فقط مبادی تصدیقیه است (که قضیه و گزاره است مثل استحالة اجتماع نقیضین)؟ یا اعم از تصدیقیه و تصوریه (مثل تعریف موضوع و محمول)؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: «مبادی »آن عالَمی است که انسان یا جامعه آن را برای خود یافته و پذیرفته و بر اساس آن فکر می کند تا اهداف مطابق آن عالم را در مفهوم به فعلیت در آورد. در این راستا گفته می شود : تفکر عبارت است از «حرکۀ العقل بین المعلوم و المجهول...» یعنی فکر عبارت است از حرکت به سوی معلومات و از معلومات به سوی مطلوب. تا مبدئی در میان نباشد تصور معنا ندارد و تفکر حرکتی است از آغاز به سوی مقصد. بر همین اساس در کتاب سلوک بین مبادی در فلسفه و عرفان تا حدّی تفکیک قائل شدیم. و به عبارت دیگر مبادی در عقل نظری بدیهیات است که امری است حضوری و در عقل عملی شخصیت پذیرفته شده است که باز امری است حضوری که انسان از درون خود به آن شخص یا شخصیت گرایش دارد. موفق باشید یا می توان گفت: «مبادی »آن عالَمی است که انسان یا جامعه آن را برای خود یافته و پذیرفته و بر اساس آن فکر می کند تا اهداف مطابق آن عالم را در مفهوم به فعلیت در آورد. در این راستا گفته می شود : تفکر عبارت است از «حرکۀ العقل بین المعلوم و المجهول...» یعنی فکر عبارت است از حرکت به سوی معلومات و از معلومات به سوی مطلوب. تا مبدئی در میان نباشد تصور معنا ندارد و تفکر حرکتی است از آغاز به سوی مقصد. بر همین اساس در کتاب سلوک بین مبادی در فلسفه و عرفان تا حدّی تفکیک قائل شدیم. موفق باشید.
2834
متن پرسش
پریشان‌حالی غرب، به کدامیک از جهات زیر است؟ الف) به جهت اهداف پوچی که دارد. ب) به جهت ناهماهنگی میان اجزاءش. ج) به جهت ناهماهنگی میان اجزاء با هدفش.
متن پاسخ
تعالی؛ علیکم السلام: به جهت عدم رجوع به حضرت اَحد که ضامن انسجام عالم کثرت است و از این لحاظ می‌توان گفت؛ پریشان‌حالی غرب به جهت گزینه‌ی «ج» می‌باشد. همچنان که می توان گفت :علت هر نوع پریشان حالی، انقطاع از عالم وحدت و ملکوت است که این انقطاع با پوچی همراه است و موجب انواع ناهماهنگی می شود. موفق باشید
2833
متن پرسش
ما قبول داریم که آیت‌الله منتظری، حضرت امام را آنطور که باید نشناختند و خود را کنار امام دیدند. اما این «خود را کنار امام دیدن» را ما از کجا می‌فهمیم؟ آیا از عمل‌کردن به اجتهاد خودش می‌فهمیم؟ یا از نشناختن زمانه و درنتیجه اجتهادهای پرت و پلا؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همان طور که در کتاب «سلوک ذیل شخصیت حضرت امام خمینی«رضوان الله تعالی علیه» عرض شده آقای منتظری حضرت امام را در حدّ یک مجتهد می دید و نه در حدّ یک کسی که خداوند او را مستعد یافته جهت تجلی اشراقی که جهان اسلام بتواند از حاکمیت فرهنگ غرب عبور کند و یا به تعبیر مقام معظم رهبری: «سیره ی امام بزرگوار فقط بیان شخصیت یک انسان نیست بلکه راهنمای عمل همه ی ملت ایران و مسلمانا جهان است». موفق باشید
2832
متن پرسش
1- آیا منظور شما از «درک روح حاکم بر غرب» این است که این فضای حاکم را باید قلباً شناخت؟ 2- آیا منظور شما از «شناخت قلبیِ مبادی غرب» این است که خود این مبادی را قلباً بشناسیم یا بطلانِ این مبادی را قلباً بشناسیم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: شناخت روح غربی به معنای آن است که آن عالم را بتوانیم احساس کنیم تا بفهمیم چه چیزی را نفی می‌کنیم. چون ممکن است شما متهم شوید که با پیشرفت مخالف‌اید در حالی‌که ما غرب را از منظر دیگری نگاه می‌کنیم که در آن منظر پیشرفت غربی نمی‌تواند ارزش‌مند باشد، چون عالَم غربی، عالم ارزشمندی نیست. موفق باشید
2831
متن پرسش
لطفاً چند مثال بزنید از مبادی فکر غربی که بیکن تعیین کرد.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: اصل قضیه در آزادشدن از تکلیفی بود که غربی ها ماوراء میل نفس اماره، از طریق دین برایشان مطرح می‌شد. پیرو این گرایش انواع هوس‌ها و شهرت دوستی و رقیب‌کشی همه به عنوان مبادی روح غربی ظهور کرد. موفق باشید
2830
متن پرسش
1- «تسلط بر طبیعت» آیا غرض فکر غربی است؟ یا مبادی فکر غربی است؟ 2- آیا مبادی یک فکر نباید قضیه و گزاره (دارای موضوع و محمول) باشد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: 1- روح غربی طالب تسلط بر طبیعت شد و پیرو آن، فکرِ تسلط بر طبیعت پیش آمد 2- مبادی از امور علم حضوری است در حالی‌که نظر به موضوع و محمول در قضیه مربوط به علم حصولی است. موفق باشید
2829
متن پرسش
آیا غرض از یک فکر را مبادیِ آن فکر جهت می‌دهد؟ یا مبادیِ یک فکر است که غرض از آن فکر را جهت می‌دهد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: مبادی، مبادی فکر است، مثل بدیهیات. موفق باشید
2828
متن پرسش
خدا را شکر بعد از اینکه رهبری به اشتباه خود در خصوص کاهش جمعیت اقرار کردند،دیگر بت خود ساخته ی متحجرین قایل به بیشتر از 14 معصوم شکست.خسته شدیم از بس آقای خامنه ای را خدا کردند.بالاخره معلوم شد ایشان هم یک انسان هستند.از کجا معلوم بسیاری از حرف های ایشان اشتباه نباشد و فقط معلوم نشده است؟چگونه می شود آنقدر ساده لوح بود که حرف های ایشان ملاک عقل و فکر فهم ما شود؟(نه بر عکس).آقای طاهر زاده، به همین شما،اگر قبل از صحبت های رهبری گفته می شد آن سیاست اشتباه بوده و رهبری اشتباه کرده،فورا موضع می گرفتید و جوانان ذوب در ولایت گردن من را می زدند.الالن هم که یا جوابی ندارند یا توجیهات فضایی می آورند یا سکوت می کنند.آخر چرا بت می سازید؟ایشان یک انسان مومن متقی عالم و دنا و خردمند هستند.اما معصوم نیستن بخدا.اما عقلانیت و معنویت و عدالت بر محور ولایت فقیه نیست بخدا(شعار جبهه پایداری).ولایت فقیه است که بر محور آن هاست.تا حرف هم بزنیم برچسب منافق ضد ولایت فقیه ضد انقلابی خیانتکار کافر می خوریم.آخر چرا از ایشان یک آدم فضایی می سازید؟چرا به جوانان القا می کنید ایشان یک شخصیت اشراقی هستند؟از حالا می دانم جواب های شما و توجیهات همیشگیتان چیست.اما چه کنم کسی جز شما را برای درد دل،صمیمی و دوست داشتنی و پدرانه پیدا نکردم.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: در هرحال آیا جز این است که در زمان غیبت امام معصوم باید به کسی رجوع کرد که متخصص فهم روایات امامان معصوم است و در امر اداره‌ی جامعه مبتنی بر سیره و روش معصوم عمل می‌کند؟ آیا نباید به او اعتماد کرد؟ آیا تجربه‌ نکرده‌اید در صحنه‌های مختلف خداوند به مقام معظم رهبری مدد کرده تا جامعه از ورطه‌های خطرناک رها شود؟ آیا نام این نوع مددها اشراق نیست؟ ما معتقد نیستیم رهبری معصوم‌اند ولی معتقدیم نسبت به سایر مردم به تعبیر آیت‌الله مشکینی«رحمة‌الله‌علیه» قلیل‌الخطاء می‌باشند، همان‌طور که وقتی جهت درمان بیماری به متخصص آن بیماری رجوع می‌کنیم بدون آن که معتقد باشیم او در تخصص خود معصوم است. موفق باشید
2826
متن پرسش
سلام.استاد تا بحال کتب شعر سهراب سپهری را مطالعه کرده اید؟نظر شما نسبت به سپهری چیست؟او را عارف و موحد می دانید؟نظر شما نسبت به دیدگاه وی نسبت به زیبایی و تقدیس طبیعت چیست؟این تقدیس طبیعت و محترم شماردن آن و دیدن این همه زیبایی و ظرافت در آن خیلی جذاب و دلفریب و موحدانه تر و عالمانه تر به نظر می رسد.یعنی راستش به نظر میرسد جز گمشده ی صحبت های شماست.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: نتوانسته‌ام با مطالعه‌ی ممتد اشعار مرحوم سهراب سپهری ، به عالم او وارد شوم تا بتوانم نظر بدهم. موفق باشید
2825
متن پرسش
سلام علیکم.علم ائمه(سلام الله علیهم) به چه اموری تعلق میگیرد؟اموری که در حوزه ی تعالی بخشیدن به زندگی انسان و وظایف آنان است؟ائمه به ژنتیک فیزیک موسیقی مهندسی الکترونیک و... نیز علم دارند؟و یا باید داشته باشند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: وقتی حقیقت عالم و آدم در نزد ائمه«علیهم‌السلام» است، به جنبه‌ی وجودی هر موجودی علم دارند. اگر علم ژنتیک و فیزیک و موسیقی به جنبه‌ی وجودی پدیده‌ها نظر دارند، ائمه دارای آن علم هستند ولی اگر موضوع مورد بحث یک موضوع وَهمی است، معلوم است که حقیقتی در میان نیست که علم به آن معنا داشته باشد. در موضوع علوم تجربی باید بین آنچه تجربه می‌شود و بین آن‌که دانشمندان از تجربه نتیجه می‌گیرند تفکیک کرد. آنچه مورد بحث است و خطا در آن راه دارد قسمت دوم است که در جلسات آخر کتاب «تمدن‌زایی شیعه» به آن پرداخته شده است. موفق باشید
2824
متن پرسش
سلام.استاد می خواهم بدانم شما خواندن کتاب تذکره الاولیا را توصیه می کنید؟برای من کلی سوال و شبهه پیش آمده.این افرادی که ذکرشان در کتاب رفته مسلمانند؟شیعه اند؟ اصلا عارف هستند؟هیچ چیز این ها شبیه پیامبر و ائمه نیست.اصلا گویی کاری هم به پیامبر و ائمه نداشته اند.حرف این ها فقط خدا بوده و من هیچ نشانی از ولایت در این ها نمی بینم.گویی مقامشان هم شان پیامبران و امامان است و نیازی به آن ها ندارند.می شود اینشکلی به آن ها نگاه کرد؟این ها فقط از یک نفر حرف می زنند آن هم خداست.این چه تناقضی است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: همان‌طور که ملاحظه کرده‌اید مرحوم عطار «تذکرة‌الاولیاء» را با کلامی از امام صادق«علیه‌السلام» شروع می‌کند و به امام باقر«علیه‌السلام» ختم می‌نماید تا معلوم شودچشم او در سلوک به چه کسانی است. از طرفی مرحوم عطار صرفاً بعضی از احوالات و کلمات اهل دل را در آن‌جا فرموده است. این غیر از سلوکی است که هرکس باید از طریق نظر به انسان‌های کامل داشته باشد. آری فقط باید نظر به خدا داشت ولی در آینه‌ی انسان‌های کامل چنین کاری عملی می‌شود. به گفته‌ی آیت‌الله الهی قمشه‌ای اشکال شیطان آن بود که در آینه‌ی حضرت آدم انوار الهی را ندید وگرنه برای سجده‌نکردن بر آدم که نباید چنین عقوبتی به او می‌دادند که از بهشت با آن‌همه عبادات بیرونش کنند. «جرمش آن بود که در آینه‌ی روی تو ندید.... ورنه بر بوالبشری ترک سجود این‌همه نیست». موفق باشید
2823
متن پرسش
سلام.نظر شما در رابطه با تحصیل در خارج از کشور چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: به خودی خود نمی‌تواند مذموم باشد. بستگی به هدف ما دارد. موفق باشید
2822
متن پرسش
سلام.1.معنای زندگی چیست؟2.هدف زندگی چیست؟3.چه رابطه ای بین معنا و هدف زندگی وجود دارد؟4.لطفا به کتاب و سخنرانی ارجاع ندهید!
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: اگر به کتاب و سخنرانی ارجاع ندهم باید یک کتاب برایتان بنویسم و آن‌وقت شما که حوصله‌ی خواندن یک کتاب را ندارید حتماً جواب بنده را هم که در حدّ یک کتاب خواهد بود، نخواهید داشت. از خر شیطان پایین بیایید و کتاب «آشتی با خدا» را بخوانید إن‌شاءالله جواب خود را می‌گیرید. موفق باشید
2821
متن پرسش
سلام.استاد من شب عید غدیر خوابی دیده ام که به شدت مرا بهم ریخته و اصلا حالم خوب نیست.خواهش میکنم جواب بدهید.دیشب خواب دیدم روز حشر است و همه جمع اند و من در حال عبور از پل صراط بودم.یک پل ناهموار کج و معوج که پایین آن فقط سیاهی بود.در همان حال که با ترس و لرز عبور می کردم،ناگهان دیدم در خانه مان هستم و دارم کتاب هایم را می شمارم(من خیلی به کتاب و کتاب خوانی علاقه دارم و دلبستگی به کتابها و کلا علم و دانستن دارم)داشتم می شمردم که چند تا کتاب خوانده ام(به عنوان افتخار و توشه ای برای ظاهرا موقف حساب)که یک دفعه صدای آیت الله بها الدینی آمد که گفتن:ول کن این کتابا رو! و من اعتنایی نکردم و دوباره مشغول شمردن شدم که یک باره صدای آیت الله جوادی آملی آمد که فرمودن: فقط یکی از کتاب هایی که نوشتم اینجا به دردم خورد!(اسم هم بردن که من اصلا یادم نیست)دوباره دیدم روی پل هستم و یک دفعه پایم لغزید و افتادم اما از پل آویزان شدم و دیگر یادم نیست و بیدار شدم.استاد خواهش می کنم بگویید این خواب چه تعبیری دارد،کلا مرا بهم ریخته و کسی نیست که جوابی به من بدهد.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: بنده علم تعبیر خواب ندارم، شاید تذکری باشد تا در کنار مطالعه به قلب و سلوک قلبی هم توجه نمایید. موفق باشید
2818
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم - سلام علیکم ، با حدود سی نفر بنا به مسائل پژوهشی و کاری در ارتباط مستقیم هستیم ، از یک سال پیش شبهه ای توسط یکی از همکاران مطرح شد و تا به الآن نه تنها بر طرف نشده بلکه اثرات بد این شبهه در بین همکاران روز به روز دارد بیشتر می شود ، متن سوال ( شبهه ) : " مگر در قرآن کریم ذکر نشده است که گروهی از مردم که توان جهاد را دارند بشتابند به سوی جهاد در راه خدا،و همچنین در قرآن ذکر شده است افرادی از مومنان برای یادگیری علوم دینی بروند و تا در مسائل دینی کمک دیگران کنند ، همچنین در قرآن ذکر شده است که کسی که به تفقه در علوم دینی می پردازد اجرش معادل مجاهد فی سبیل الله است . سوال که مطرح می شود این است که آیا مجاهد فی سبیل الله انتظار دریافت وجهی را از امت دارد ؟؟! ( مسلما نه ) پس آیا درست است که روحانی نماز خانه ی ما ماهیانه 300 هزار تومان از پژوهشگاه می گیرد ؟! ( آیات مطالب فوق را ایشون می خواندند ولی بنده الآن حضور ذهن ندارم )" از مطرح شدن این شبهه در گروه ما یک سال می گذرد و از آن زمان تا به حال آن دوستمان که شبهه برایش مطرح شده بود ، پشت سر روحانی نماز خانه ، نماز نمی خواند . در ضمن تعدادی دیگر از همکاران نیز به مرور این شبهه برایشان بزرگ شده و احساس می کنم بایستی هر چه سریعتر پاسخ قانع کننده ای برایش پیدا کنم ، لطفا ، خواهشا ، پا سخ کامل و قانع کننده ای و همچنین با ذکر آدرس منبع( چون اکثر همکاران استاد دانشگاه هستند و خیلی روی ذکر منبع حساس اند) بفرمائید . باز هم ببخشید که با سوال خودم وقت شریف شما را گرفتم ، یا علی ، التماس دعای خیر و عاقبت بخیری دارم .
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: مجاهد فی سبیل‌الله انتظار وجهی از امت ندارد ولی امت وظیفه دارند در مقابل وقتی که از او می‌گیرند، زحمت آن را جبران کنند. همان‌طور که قرآن می‌فرماید اگر کسی شاهد یک ماجرایی بود و از او خواستند شهادت بدهد باید برود شهادت بدهد ولی آن‌هایی هم که وقت او را گرفتند باید جبران خسارت او را بکنند. می‌فرماید: «وَلاَ یُضَآرَّ کَاتِبٌ وَلاَ شَهِیدٌ» یعنی نباید به آن کاتبی که چیزی را برای کسی می‌نویسد و آن شاهدی که شهادت می‌دهد، ضرری وارد شود. آری آن روحانی بهتر است قیمت تعیین نکند ولی وظیفه‌ی اداره است که بر اساس عرف جامعه حق او را بدهد. شما هم مواظب باشید که شیطان به بهانه‌های مختلف از فضیلت نماز جماعت محروم‌تان نکند. موفق باشید
2816
متن پرسش
سلام علیکم شخصی به نام شاه نعمت الله ولی پیشگویی هایی داشته است که دقیق و حیرت آور به نظر می رسد از حضرت عالی خواهش می کنم لینک مربوط به پیشگویی ایشان را مطالعه فرمایید . در این پیشگویی آمده است که زعامت مقام معظم رهبری 40 سال طول می کشد و بعد از ایشان امام زمان ظهور می کنند .خواهشا پس از مطالعه بفرمایید آیا احتمال دارد که پیشگویی ایشان درست باشد اگر اینچنین است روایات در مورد تعیین تاریخ ظهور چه می شود ؟ متشکرم
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: در هر صورت ما وظیفه‌ای نداریم که خود را مشغول این حرف‌ها و این پیشگویی‌ها بکنیم. موفق باشید
2815
متن پرسش
با عرض سلام خدمت حضرت استاد،این حقیر می خواهم در زمینه عرفان کار کنم از کجا شروع کنم و چگونه استاد عرفان پیدا کنم؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: به تعبیر آیت‌الله بهجت«رحمة‌الله‌علیه»: «علم تو استاد توست» حضرت امام خمینی«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» توصیه می‌کردند مقدمات عرفان، معرفت نفس و به تعبیری جلد 8 و 9 اسفار است. لذا اگر با «ده نکته در معرفت نفس» و سپس کتاب «آشتی با خدا» و بعد کتاب «برهان صدیقین» و سپس کتاب «معاد» و بعد کتاب «خویشتن پنهان» شروع کنید تا حدّی مقدماتی که حضرت امام مدّ نظرشان بوده است را طی کرده‌اید، سپس به فصوص الحکم محی‌الدین بپردازید. موفق باشید
2814
متن پرسش
سلام استاد عزیز:‌به دادم برسید بنده بعد از سفر مشهد با کلی امید و آرزو قلبم سختر شده و دیگه حال معنوی ندارم. وقتی رفتم اصلا آرزوی مادی نداشتم و همش میخواستم از نظر معنوی پیشرفت کنم هر روز نماز جعفر طیار را خوندم وزیارت جامعه کبیره را خوندم و مواظب چشم هام هم بودم ولی اومدم بدتر شدم خیلی از حال های معنوی ازم گرفته شد استاد عزیز ضمن این که دعام می کنید دستورالعملی هم بهم بدین ممنونم
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: بعضی موارد امام معصوم«علیه‌السلام» در زیارت خودشان ضعف‌های ما را به ما می‌نمایانند تا با دقت و عمق بیشتر به آن بپردازیم و قبل از آن‌که در برزخ با این مشکلات روبه‌رو شویم همین دنیا مشکل را حل کنیم. دستورالعمل آن است که با معرفت بیشتر کار را جلو ببرید. موفق باشید
2813
متن پرسش
با سلام محضر استاد عزیز و دوستانی که درباره سوال همسر دوم نظر داده اند: من همان فردی هستم که از دوستم خواستم آن سؤال را از استاد بکند، بعد از آن‌که جواب استاد را گرفتم با سیل اشکالاتی که به جواب استاد داده شد روبه‌رو شدم ، حال خودم چند سوال دارم:آیا هر کس با این اوضاع اقتصادی ، فرهنگی ، اجتماعی و ... حتی یک بار ازدواج کند و بتواند حقوق زندگی مشترک را رعایت کند کاری بزرگ انجام نداده ؟آیا کسی که به خود جسارت داده و قبول کرده با رمسئولیت دو خانواده را به دوش بکشد آیا هوس باز است؟آیا اگر کسی اهل هوسبازی باشد راه های شرعی و غیر شرعی دیگری وجود ندارد؟آیا اسلام گفته ندانسته و بدون آگاهی همه را با یک چشم نکاه کن و به هر رابطه یا هر دو نفری که با هم هستند تهمت بزن؟آیا بعضی از مراجع عقد موقت را برای دختر رشیده حتی اگر باکره باشد جایز ندانسته؟آیا مردی 40 ساله اگر با دختری 36 ساله آشنا شود و بعد از محرمیت به نتیجه برسند ازدواج نمایند ولی به خاطر مصالح خانواده هر دو طرف به بزرگتری مراجعه و مشاوره نمایند باید توبه کارشان نمود و به جای کمک کردن آنان را به اعماق چاه فرستاد؟آیا عاشقی و وفاداری فقط در گوشه مساجد یافت می شود و نمی توان در هر جای اجتماع، پاک و بدون آلایش و از راه های شرعی زندگی کرد؟آیا کسی که همسر دوم اختیار کند باید همه به چشم جنایتکار و هوس باز به او نگاه کنند ولی در جامعه افراد زناکار به راحتی به فسادشان ادامه دهند و درکمال بی حیایی در اجتماع حاضر شوند، آیا هوس‌بازی زناکردن است یا زن دوم اختیار کردن؟ آیا دختر خانمی 36 ساله چون همدم و همزبان مورد نظرش را پیدا نکرده و حال و در این سن و به این حقیر تن می دهد و می داند باید با خیلی از لذات و حقوق دنیوی خود به خاطر این تصمیمش پشت کند هوس باز است؟ نه استاد عزیز نه دوستان گرامی : خدا به انسان اختیار داده، نه من آن دختر را اجبار کردم و نه او مرا اجبار کرده، هیچ کدام اهل هوس نبودیم ودر ارتباط ما ذره ای مسائل شرعی زیر پا گذاشته نشده است. ما به خاطر احترام به خانواده من و خانواده آن دختر به این نتیجه رسیدیم پای روی عشق خود گذاشته و در فراغ بسوزیم .اما با همه آموخته هایی که دارم نباید همه را به یک چشم نگاه کرد : التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام . بنده جهت هرچه بیشتر روشن‌شدن جواب‌های داده شده عین سخن جنابعالی را در معرض دید عزیزان قرار می‌دهم تا در هر حال هیچ‌کدام راه افراط و تفریط را در پیش نگیریم. موفق باشید
2811
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز 1-با توجه به اینکه در موضوع انتخاب همسر بعضی از بزرگان می فرمایند : در انتخاب کردن سخت گیری نکنید و به معیارهایی چون چادری بودن و ارتباط نزدیک با نامحرم نداشتن( و از همین قبیل معیارهای کلی) ،بسنده کنید . آیا شما هم همین نظر را دارید؟ - در صورت منفی بودن پاسختان ،معیار های شما برای انتخاب همسر چیست؟ - در صورت مثبت بودن پاسختان ، لطفا دلیل قانع کننده بیاورید. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: اگر ظاهر آن کسی که می‌خواهید با او ازدواج کنید برایتان پذیرفتنی بود و رویهم‌رفته بنای دینداری دارد و رعایت دستورات دین را می‌کند و در ولایت فقیه نیز مشکلی ندارد، دیگر معطل چه چیزی هستید؟ از این به بعدش وسواس است، شیطان در این موارد ما را بازی می‌دهد که حالا باز هم عجله نکن شاید مورد بهتری پیش آید و از تصمیم‌گیری صحیح بازمان می‌دارد. موفق باشید
2808
متن پرسش
با عرض سلام و خدا قوت. دو سوال مدت زمانی زیادی ذهنم را به خود مشغول کرده ولی با پرسش از اساتید قانع نشده ام . قبل از طرح سوال اجازه دهید بگویم طالب حقیقت هستم نه شبهه وارد کردن. 1- همیشه وقتی به این مطلب می اندیشم که خداوند ما انسانها را مختار آفرید تا با ارادۀ خود راه کمال و قرب را طی کنیم و درآخر نیز به سوی او رجوع می کنیم . خدا می داندکه ما با اختیارمان سعید یا شقی می شویم علم خدا هم که تغییر و تبدیل پذیر نیست پس ما همان که خدا می داند را با اختیار خود انجام می دهیم و در آخر متناسب عملکرد خود ثواب یا عقاب را می چشیم. سوالی که همیشه کنار ذهنم می آید این جمله است (که چی؟) (چرا خلقمان کرد که بعد به سویش برگردیم) 2- ما ممکن الوجود در ذات خود هستیم که از خودمان است 50در صد عدم و50در صد وجود که در حقیقت هیچی است داریم.سوالم این است که آن 50درصد وجود که در یک مخلوق امکان پروانه در مخلوق دیگر امکان انسان شدن و همین طور به اندازۀ همۀ مخلوقات ممکن که مثلادرپروانه می توانندپروانه بشود وجود دارد.(این 50درصد وجود در هر نوع از مخلوقات روی چه حسابی بوده است؟) از اینکه برای این سوال وقت گرانبهای خود را صرف می کنید کمال تشکر را دارم. التماس دعا.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: 1- در ابتدای کتاب «آشتی با خدا» بحثی در رابطه با «چرا خدا ما را خلق کرد؟» شده ، فکر می‌کنم می‌توانید جواب خود را بگیرید 2- نمی‌دانم چرا ممکن‌الوجود را این‌طور معنا کرده‌اید. ممکن‌الوجود یعنی معدومی که امکان پذیرش وجود را از طرف حق دارد و تنها همان مخلوقی می‌شود که در ذات خود امکان آن را دارد و هرگز این‌طور نیست که 50٪ امکان پروانه‌شدن داشته باشد و 50٪ امکان انسان‌شدن. موفق باشید
2806
متن پرسش
با سلام محضر استاد ارجمند. پاسخ جنابعالی به پرسشی را که راجع به نامه نگاری اخیر و تاکید لزوم وحدت قوا از سوی رهبری بود مطالعه کردم ولی در آن راجع به موضوع پرسش مطلبی مشاهده نکردم. امام خامنه ای در دیدار 10 آبان فرمودند" هم اختلافات بین مسئولین مضر است؛ هم بدتر از آن، کشاندن اختلاف میان مردم مضر است. این را من به مسئولین، به رؤساى محترم هشدار میدهم" و در قسمت دیگری فرمودند:"این اختلافاتى که انسان میبیند بین این حضرات هست، چیزهائى نیست که اینقدر اهمیت داشته باشد که حالا با ادعاهاى گوناگون، ما اینها را بزرگ کنیم، جلوى چشم مردم نگه داریم، به اینها اهمیت بدهیم؛ که اهمیتى هم ندارد. اختلافات را نباید علنى کرد؛ اختلافات را نباید به مردم کشاند؛ احساسات مردم را نباید در جهت ایجاد اختلاف تحریک کرد... از امروز تا روز انتخابات، هر کسى احساسات مردم را در جهت ایجاد اختلاف به کار بگیرد، قطعاً به کشور خیانت کرده. " آیا اکنون به پرسش قبلی همان پاسخ را خواهید داد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: همان‌طور که ملاحظه فرمودید بنده در آن جواب عرض کردم این نامه‌ها که هرکدام از مسئولان عزیز بر مواردی از قانون اسای استناد کنند مشکلی را حل نمی‌کند و حیرانی مردم را بیشتر می‌نماید ای کاش قوه‌ی قضائیه به رئیس جمهور احترام می‌گذاشت و اجازه می‌داد از زندان دیدن کنند و مقام معظم رهبری«حفظه‌الله» هم فرمودند چیز مهمی نبوده، نه از جهت آن‌که قوه‌ی قضائیه و آن بازدید را سخت‌گیری کند ونه از جهت آن‌که آقای احمدی‌نژاد باید موضوع را خیلی مهم تلقی کنند و کار را به مردم بکشانند. موفق باشید
2805
متن پرسش
با سلام در مورد مباحث سازمان و مدیریت(منابع انسانی،رفتار سازمانی،تئوریهای سازمان،اصول مدیریت)در کدام یک از کتاب ها و جزوات شما میتوان اطلاعات کسب کرد؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: فکر نمی‌کنم چیزی در کتاب ها و جزوات بنده بتوانید پیدا کنید. نوارهایی در شرح نامه‌ی امیرالمؤمنین«علیه‌السلام» به مالک اشتر داشته‌ام اگر پیدا کنید شاید نکاتی داشته باشد ولی رویهم‌رفته نامه‌ی علی«علیه‌السلام» به مالک اشتر منبع خوبی است. موفق باشید
2804
متن پرسش
1.در دوستی ها چکار کنیم که وابستگی ایجاد نشود چون بالاخره بعد از گذشت چندین سال دوستی بصورت طبیعی وابستگی ایجاد می شود؟ 2.دوستانی داریم که بعلت وابستگی به دوستی های خودشان بعد از جدا شدن از همدیگر نمی توانند دوری هم را تحمل کنند اینها باید چکار کنند؟ 3.اینکه امیرالمومنین فرمودند علم یک نقطه است جاهل ها آنرا اضافه کردند به چه منظور است؟ 4.آیا روایات اصول کافی همه اش درست است؟ 5.آیا نزاع بین عقل و عشق وجود دارد و امام حسین با عشق جلو رفت یا با عقل چون بعضی می گویند امام حسین کار عاقلانه نکرد عاشقانه کرد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: 1 و 2- این نوع دوستی‌ها به جهت غلبه‌ی قوه‌ی واهمه‌است که بر عقل حاکم می‌شود و احساساتی به میان می‌آید که عاقلانه نیست. پیشنهاد می‌کنم برای مدیریت واهمه کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» را مطالعه بفرمایید 3- یعنی حقیقت در مقام خودش کثرت ندارد ولی وقتی هرکس یک بُعد از آن را دید به صورت علومِ کثیر در می‌آید و در این حالت هرکسی نسبت به ابعاد زیادی از حقیقت جاهل خواهد ماند 4- به گفته‌ی شهید مطهری نمی‌توان این را گفت که همه‌ی روایات اصول کافی درست است ولی رویهمرفته کتابی است بسیار قابل اطمینان و اگر در یک روایت هم مطلب به طور ناقص آمده باشد با یک روایت دیگر کامل می‌شود و به همین جهت می‌توان به اصول کافی اطمینان کرد 5- عقل حساب‌گر بیشتر دنیا را در مقابل ما مهم می‌کند و این عقل با عشق هماهنگ نیست ولی عقل محمدی«صلواة‌الله‌علیه‌وآله» ما را به عشق الهی می‌رساند و در کربلا شما اتحاد بین عقل قدسی و عشق الهی را مشاهده می‌کنید. موفق باشید
2803
متن پرسش
1.یک جمله ای هست به این مضمون که سپاسگزار معلمی هستم که به من اندیشیدن را یاد می دهد نه اندیشه ها را، می خواستم ببینم شما که می فرمایید کتب آیات عظام را بخوانید یا خودتان سیر مطالعاتی کتاب های خودتان را دارید آیا این شیوه شما اندشه ها را به انسان یاد می دهد یا اندیشیدن را لطفا مفصل جواب بدهید؟ 2.آیا خواندن کتب انسان را مقلّد بار می آورد؟ 3.بعضی ها قائل به این هستند که انجام واجبات ترک محرمات، آیا ما باید فقط به این دو کار بپردازیم و دیگر دنبال کتب اخلاقی نرویم و معرفت کسب نکنیم؟ منظور فرمایش این بزرگان چیست؟ 3.استاد بنده در قزوین مشغول تحصیل علوم حوزوی در پایه4(لمعه) هستم و 21 سال سن دارم و تاکنون حدود 100جلد کتاب معرفتی و اخلاقی و حدود10 جلد کتب مهدویت خوانده ام و حدود 700 ساعت از بزرگان دین سخنرانی گوش داده ام که اینها با راهنمایی های استاد اخلاق حوزه بوده است و از وقتی که شما را به توفیق الهی یافتم می بینم که شما بیشتر می توانید به بنده راهنمایی بدهید و در مورد شما خیلی تحقیق کردم، خواستارم به بنده بفرمائید باید چگونه مباحث شمارا پیگیری کنم و نام کتابهایی را که باید از ابتدا شروع کنم بفرمائید و طریقه مباحثه کتب هم بفرمائید و از کدام سخنرانی شما شروع کنم؟البته درست است که نمی توانم در جلسات شما شرکت کنم ولی رابطه قلبی ام را سعی می کنم که با شما برقرار کنم.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: 1 و 2- اگر کتاب‌ها و سیرهای مطالعاتی، عقل ما را مخاطب قرار دهد و بخواهد عقل ما رشد کند تا خودمان قدرت فکرکردن پیدا کنیم خوب است و تشخیص آن به عهده‌ی خودتان است که آیا کتاب ها چنین توانی را دارد یا نه .3- دینداری به کسب معارف از طریق تعقل و به‌دست‌آوردن اخلاق فاضله و رعایت حرام و حلال الهی است، هرکدام از این سه قسمت که تعطیل شود انسان یک بُعدی می‌گردد 4- اصل کار خودتان را بر آن بگذارید که دروس رسمی را خوب بخوانید و خوب مباحثه کنید در کنارش سیر مطالعاتی که در سایت هست إن‌شاءالله مفید خواهد بود و بنای شما آن باشد که إن‌شاءالله در سال‌های آینده برنامه‌ای برای مطالعه‌ی عمیق تفسیر المیزان داشته باشید. موفق باشید
نمایش چاپی