باسمه تعالی
کاربران محترم عنایت داشته باشند که این سایت وظیفۀ خود را تنها در محدودۀ جواب دادن به سؤالات معرفتیِ کاربران میداند و از اینکه نمیتوانیم جوابگوی سؤالات شخصی و حالات فردی کاربران محترم باشیم؛ عذرخواهی میشود.
طاهرزاده
.
با سلام و عرض ادب استاد اینکه میگویند اگر نماز قبول نشود هیچ عملی قبول نمیشود ، آیا با این آیه قران که فمن یعمل مثقال ذره خیرا یره و .....که کوچکترین کار خیری پاداش و کمترین کار شری جزا دارد منافات ندارد .پس چگونه خداوند در قران اینگونه می فرماید ؟ و تکلیف افرادی که بسیار دست به خیر هستند و ذاتا افراد خوبی هستند و نه اهل غیبت ونه تهمت و نه ظلم و.... ولی نماز نمی خوانند چه می شود؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: همان یک ذرّه و اندازۀ کمِ خیر هم وقتی برای انسان در ابدیت کارساز است و نتیجۀ آن را مشاهده میکند که در بستر عبودیت حضرت حق انجام گرفته باشد که «نماز» نمادِ اصلی آن است. ولی چنانچه انسانها کارهای خوبی از سر ترحم داشته باشند جهت آرامش روح خودشان، نتایجش را در همین دنیا میبرند مگر آنکه در بستر عبودیت و با انگیزۀ اطاعت از امر الهی انجام بدهند که این بدون حاضرشدن در میدان «نماز» محقق نمیشود. موفق باشید
سلام استاد نظر شما در مورد مطلب زیر را خواستم جویا باشم برابر با روایات شب قدر افضل شبهای سال است که در این شب، مقدرات بندگان برای یک سال آینده تعیین میشود. به همین دلیل، آن را «شب قدر» نامیدهاند. «شب قدر» یک ساحت زمانی و ظهور دارد که مستند به آیات قرآن یکی از شبهای ماه مبارک رمضان است و یک ساحت تکوینی و منزلتی. در واقع ظرف وجودی شب قدری که در آن قرآن نازل شده و ارزش هزارماهه پیدا کرده پیش از آن باید به چنین منزلتی در عرصه تکوین رسیده باشد. به بیانی دیگر شب قدر شب نزول قرآن است و قرآن مظروفی است که تنزل پیدا کرده و به عالم زمینی رسیده است. برای این امر باید برای این مظروف، ظرفی وجود داشته باشد تا پذیرای عظمت قرآن باشد و این ظرف چیزی جز قلب امام معصوم نیست. پرواضح است که ظرف و مظروف باید متناسب هم باشند تا ظرف فراتر و پست تر از مظروف نباشد. در مورد شب قدر دو نگاه می توان متصور شد. یکی اینکه فقط یک شب قدر بوده و آن یکی از ۲۳ شبی بوده که در زمان حیات پیامبر اکرم بوده و قلبی که پذیرای قرآن بوده همان وجودی است که فاطمه را قبل از تولد در خود نهان داشته است. تصور دوم این است که شب قدر هر ساله تکرار می شود و قرآن بر قلب و وجود امام معصوم علیه السلام نازل می شود و سایر ائمه معصومین علیهمالسلام یا شخص امیرالمومنین که مساوی نفس پیامبر بودند و یا دودمان پرورش یافته و از گل وجودی حضرت زهرا سلام الله علیهم هستند. با این تفصیل شاید بتوان روایت امام صادق (ع) را توجیه کرد که چرا فاطمه سلام الله علیها معادل «لیله»قدر و منظور ضمیر «فیها» در آیه مبارکه «تنزل الملائکه و الروح فیها...» و مساوی شب قدر و ظرف محوری نزول قرآن و هدایت تکوینی و تشریعی انسانها قرار می گیرند. از امام جعفر صادق(ع) در تفسیر فرات کوفی، چنین نقل شده است: إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَهِ اَلْقَدْرِ.اَللَیْلَهُ: فاطمه والقدر: اَللَّهُ. فمن عرف فاطمه حق معرفتها، فقد ادرک لیله القدر، و انّما سُمّیت فاطمه لانّ الخلق فطموا عن معرفتها ... و قوله: وَ ما أَدْراکَ ما لَیْلَهُ اَلْقَدْرِ لَیْلَهُ اَلْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ، یعنى: خیر من الف مؤمن و هى ام المؤمنین.تَنَزَّلُ اَلْمَلائِکَهُ وَ اَلرُّوحُ فِیها و الملائکه المؤمنون الذین یملکون علم آل محمد(ص) و الروح القدس هى فاطمه. بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ سَلامٌ هِیَ حَتَّى مَطْلَعِ اَلْفَجْرِ. یعنى حتى یخرج القائم. اللیله، حضرت فاطمه، است. القدر ،«اللَّه» است. پس هر کس که فاطمه و مقام ایشان، را به حقیقت بشناسد، حتماً شب قدر را درک کرده است. و علت نامگذارى آن حضرت به فاطمه، به خاطر این است که مردم از شناختنش، ناتوان هستند. اما معناى «لیله القدر، بهتر از هزار ماه است»؛ یعنى، بهتر از هزار مؤمن است و آن نیز امالمؤمنین حضرت زهرا (س) مىیباشد. مراد از ملائکه، مؤمنان عالِم به علوم آل محمد و مراد از روح یا روحالقدس همانا، فاطمه است و مراد طلوع فجر، ظهور حضرت مهدی و قائم، است. نتیجه اینکه برای درک شب قدری که در ماه مبارک رمضان واقع شده باید ولایت و حقیقت تکوینی حضرت زهرا سلام الله علیها شناخته و درک شود و ولایت ایشان پذیرفته شود تا از سویی شب قدر، به منزلتی فراتر از شبهای دیگر برسد و از سویی ظرف نزول مقام رفیع قرآن کریم عینیت یابد تا نزول قرآن و زمینی شدن آن در قلب معصوم محقق شود فاطمه زهرا (س) رمز و راز بقاى اسلام محمدى (ص)، حلقه اتصال نبوت، امامت و ولایت، وارث سریر رسالت، حامى امامت و حامل ولایت است. فاطمه که خود کوثر و خیر کثیر جارى در جان جهان و باقى در هر زمان است، کوثر وجود یازده امام معصوم (ع) بعد از خویش است
باسمه تعالی: سلام علیکم: مطالبی که فرمودهاید نکات خوبی است و به همین جهت باید در نسبت شب قدر و وجود مقدس حضرت زهرای مرضیه«سلاماللهعلیها» فکر کرد. عرایضی در کتاب «مقام لیلة القدری حضرت زهرا«سلاماللهعلیها» که روی سایت هست، شده است. ولی باز هم باید برای درک مقام لیلة القدری حضرت زهرا«سلاماللهعلیها» جلو و جلوتر رفت تا در افق شخصیتِ اجمالی آن بانوی بزرگ به مطلع الفجرِ تاریخی جهان اسلام رسید. موفق باشید
سلام استاد عزیزتر ازجان حضرت زهرای مرضیه💚 دردعای روز دوشنبه چنین طلبی را به زبان آورده اند: اللّهُمَّ... ولا تَجعَلِ #القُرآنَ بِنا ماحِلاً... (صحیفه فاطمیه) امکان دارد این طلب مادرانه را برایمان کمی به تفصیل آورید.🙏
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرضه میداریم: «اللّهُمَّ ولا تَجعَلِ القُرآنَ بِنا ماحِلاً» قرآن را دوراز دسترسمان قرار نده. واژه «ماحل»، از ریشه «محل» بوده و به کسی گفته میشود که نزد فرمانروایی رفته و از دیگری بدگویی و سعایت کند. این معنا در برخی از دعاها درباره قرآن نیز استعمال شده است از آنرو که قرآن از کسانی که او را ضایع ساخته و نسبت به آن جفا کنند، در نزد خدا شکایت میکند. بنابر این، معنای دعای حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) این میشود: «خدایا مبادا قرآن معایب ما را در نزد تو افشا کرده و از ما بدگویی کند». موفق باشید
سلام علیکم! در بحث حامد و محمود هر دو کمال هستند. چون حمد کردن کمال است.و محمود بودن هم کمال است. ایا این قاعده را درباره عابد و معبود هم میتوانیم پیاده کنیم. یعنی بگیم که هم عبادت کردن کمال است و هم معبود بودن کمال است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی دارد که معبود را چه بدانیم. آری! اگر معبود، خداوند است کمال او عامل معبودبودن او میشود. ولی اگر معبودِ مورد پرستش، بت باشد به اعتبار معبودبودن کمالی برای آن نیست. موفق باشید
سلام عرض میکنم خدمت استاد طاهر زادهی بزرگوار. استاد، من در سوال قبل از شما پرسیدم که راهی جلوی پایم بگذارید که این فکر برای همیشه از من دور شود. ولی جواب این سوال که آیا معنی استخاره این بوده است که و اینکه را از شما دریافت نکردم. لطفا این سوال من را بیپاسخ نگذارید. ممنون از لطف شما و التماس دعا. 🙏🏻
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که میدانید ما در امورات خود نباید معطل خوابدیدنها و یا استخاره شویم. به همین جهت جناب علامه طباطبایی میفرمایند پشت به استخاره، پشت به قرآن نیست و تکلیفآور نمیباشد. بنابراین باید بر اساس وظایف شرعی و عقلانی عمل کنیم و امورات خود را به خدا بسپاریم. موفق باشید
سلام و عرض ادب: از بعد شکست سخت دشمن در جنگ ۱۲ روزه دشمن و رسانه های دشمن به سمت طراحی یک اغتشاش می روند برخی هم از داخل کشور صداهایی موافق جهت گیری دشمن از خود نشان می دهند حال یا غافلند یا از عمد این کار رو می کنند از آنجایی که دولت فعلی هم اصلاح طلب هست هر چند که ترسی از ناحیه رئیس جمهور محترم نیست ولی اطرافیان و مدیران ایشان بعضا افراطی هستند این ترس رو دارم که بخواهند با اغتشاش و مشکلات داخلی و بازی های اصلاح طلبانه به مخالفت با ولایت فقه بپردازند و خیال هایی داشته باشند. حتما از سخنان تاج زاده و حسن روحانی در این روزها مطلع هستید که هر کدام به نحوی در نقشه دشمن بازی می کنند احساس میکنم رهبری تنها هستند چرا کسی برای دفاع از رهبری این روزها در دهان این دشمنان و یاوه گویان نمی زند؟ من میترسم خدایی نکرده مشکلی به وجود بیاورند. ای کاش رئیسی ها و حاج قاسم و مطهری ها و مصباح ها می بودند و کاری میکردن.
باسمه تعالی: سلام علیکم: الحمدلله که دشمنان این انقلاب در هر جایی که باشند از جاهلترین انسانهای جهان هستند. از آن جهت که متوجه نمیباشند تاریخی که با انقلاب اسلامی شروع شده است با حضور نرم خود جهان را متأثر کرد تا به آیندهای بیندیشیم که رهبر معظم انقلاب به خوبی متوجۀ آن میباشند و میفرمایند: «جوانهای عزیز!... بدانید آیندهی این کشور و آیندهی ایران اسلامی از گذشتهی آن بمراتب بهتر و درخشانتر است. بدانید اگر چنانچه با این روحیهای که امروز شما دارید و نشان میدهید، این ملّت پیش برود و حرکت بکند، تردیدی نیست که در آیندهی نهچندان دوری خواهد توانست به اوجی در دنیا برسد که در تعاملات جهانی، همیشه دست برتر را داشته باشد و بتواند مقاصد خودش را پیش ببرد؛ این چیزی است که حتمی و قطعی است و در این تردیدی نیست، و شما جوانهای عزیز انشاءالله این را به چشم خودتان خواهید دید و آن روز تجربه خواهید کرد این پیشرفت عظیمی را که به برکت اسلام و به برکت انقلاب اسلامی در کشور به وجود آمده است.» بیانات در دیدار دانشآموزان و دانشجویان 1397/8/12 و باز به این سخن رهبر معظم انقلاب بیندیشید که میفرمایند: «مهمترین راهبرد دشمن علیه جمهوری اسلامی جنگ نرم است. .. چرا امروز جنگ نرم علیه ما این قدر سخت است؟ علّت، این است که ما قوی شدهایم؛ ما قوی شدهایم. امروز جبهۀ حق از لحاظ زیرساختها، از لحاظ امکانات قوی شده. امروز چالش دشمن با جبهۀ حق آسان نیست، کار دشواری است؛ لذاست که به جنگ نرم متوسّل میشوند و همه تلاش خودشان را میکنند که ذهنیّات را خراب کنند». آیا این دقیقترین سخن این زمانه نیست؟ موفق باشید
سلام خدمت استاد عزیز: خداوند در آیه شریفه ۱۱۲ آل عمران فرمودند که «یهودیها هر جای دنیا که باشند، خفت و خواری باید بر سرشان سایهافکن باشد؛ مگر اینکه مسلمان شوند یا پناهنده. .. و داغ بیچارگی بر پیشانیشان زده شده است.» اما اکنون ثروتمندترین افراد جهان یهودی اند. این آیه با واقعیت امروز چگونه جمع می شود؟ تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! در مورد اکثر یهودیان به اعتبار آنکه در مقابل وَحی الهی ایستادند که حکایت از آن دارد که عملاً کتاب مقدس خود را نیز زیر پا گذاشتند؛ میفرماید: «ضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ أَيْنَ ما ثُقِفُوا إِلاَّ بِحَبْلٍ مِنَ اللَّهِ وَ حَبْلٍ مِنَ النَّاسِ وَ باؤُ بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ وَ ضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الْمَسْكَنَةُ ذلِكَ بِأَنَّهُمْ كانُوا يَكْفُرُونَ بِآياتِ اللَّهِ وَ يَقْتُلُونَ الْأَنْبِياءَ بِغَيْرِ حَقٍّ ذلِكَ بِما عَصَوْا وَ كانُوا يَعْتَدُونَ» هر جا يافت شوند، مهر ذلت بر آنان خورده است؛ مگر با ارتباط به خدا، (و تجديد نظر در روش ناپسند خود،) و(يا) با ارتباط با مردم (و وابستگى به اين و آن)؛ و به خشم خدا، گرفتار شده اند؛ و مهر بيچارگى بر آنها زده شده؛ چرا كه آنها به آيات خدا، كفر مى ورزيدند و پيامبران را بناحق مى کشتند. اينها بخاطر آن است كه گناه كردند؛ و(به حقوق ديگران،) تجاوز مى نمودند. و به همین جهت ملاحظه میکنید که حتی برای عبور از آن سرگردانی مجبور میشوند به زمینها و کشور مردم فلسطین تجاوز کنند و سرگردانی غیر از ثروتمندی و چپاول ثروت بقیۀ انسانها میباشد که این خود نوعی سقوط در انسانیت انسانیشان میباشد و ادامۀ نیستانگاری و نیهیلیسم، از آن جهت که «زندگی» غیر از «رفاه» می باشد. موفق باشید
سلام: میخواستم در مورد شروع حیات انسان در کره زمین سوال بپرسم. الان انسان دیرین شناسان با توجه به بقایا و علم ژنتیک یک خط تکاملی برای پیدایش ما دارند که از حدود ۸ ملیون سال پیش توی آفریقا شروع شده و تا الان ادامه داره. میخواستم نظرتون در مورد تکامل رو بدونم و بپرسم حالا آدم و حوا که توی دین گفته شده اولین انسان ها هستن کجای این خط تکاملی میتونن قرار بگیرن؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: مرحوم شهید مطهری در کتاب «تکامل» که مجموعۀ فرمایشات ایشان در باره تکامل است میفرمایند از نظر دینی ما میتوانیم بگوییم اولین انسان که نژاد این انسانها میباشد، حضرت آدم و حضرت حوّا بودهاند. ولی دلایل علم فسیلشناسی در رابطه با ادعایشان نسبت به تکامل انسان ناقص است. بنده در جلسات اولیۀ شرح سورۀ سجده عرایضی در این رابطه داشتهام. https://lobolmizan.ir/sound/1250?mark=%D8%B3%D8%AC%D8%AF%D9%87 موفق باشید
سلام علیکم: من یه مطلبی دیدم که نشان میدهد ابن عربی به معاد ی که شما میگید اعتقاد ندارد: ابن عربی در الفتوحات المکیه، به صراحت، به حدیثی از پیامبر (ص) درباره چگونگی آغاز نشئهٔ جدید و حشر اجساد اشاره میکند و آن را با نزول آب حیات الهی توضیح میدهد: متن ابن عربی دربارهٔ نحوهٔ زنده شدن از عجب الذنب این متن در ضمن بحث از نحوهٔ حشر اجساد و چگونگی به وجود آمدن اعضا از عجب الذنب (در نشئهٔ آخرت) آمده است: متن عربی (منبع دقیق) «وَ قَدْ أَخْبَرَ النَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ أَنَّ النَّشْأَةَ تَقُومُ عَلَى عَجْبِ الذَّنَبِ، فَيَنْزِلُ مِنْ سَمَاءِ الْحَيَاةِ مَاءٌ يُسَمَّى مَاءَ الْحَيَوَانِ فَتَنْبُتُ الْأَجْسَادُ مِنْ عَجْبِ الذَّنَبِ، كَمَا يَنْبُتُ الشَّجَرُ وَ الْخَضِرُ مِنْ مَائِهَا، فَيَظْهَرُ الرَّجُلُ وَ السَّاقُ وَ الْفَخْذُ وَ الْمَقْعَدَةُ فَعَنْ حَرَكَةٍ مَنْكُوسَةٍ، وَ مَا ظَهَرَ مِنْ عَجْبِ الذَّنَبِ إِلَى وُجُودِ الرَّأْسِ فَعَنْ حَرَكَةٍ مُسْتَقِيمَةٍ، وَ مَا ظَهَرَ فِي الِاتِّسَاعِ عَنْ جِهَةِ الْيَمِينِ وَ الشِّمَالِ وَ الْخَلْفِ وَ الْأَمَامِ فَعَنْ حَرَكَةٍ أُفُقِيَّةٍ...» ترجمه فارسی «پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم خبر داده است که نشئه [جدید] بر عَجْبُ الذَّنَب استوار میشود، پس آبی از آسمانِ حیات نازل میشود که آبِ حیوان نامیده میشود، آنگاه اجساد از عَجْبُ الذَّنَب میرویند، همانگونه که درخت و گیاه از آبشان میرویند. پس [اعضایی مانند] ساق، ران و نشیمنگاه با یک حرکت معکوس آشکار میشوند، و آنچه از عَجْبُ الذَّنَب تا رسیدن به سر آشکار میشود، با یک حرکت مستقیم است، و آنچه در توسعه و گسترش [بدن] به سمت راست و چپ و عقب و جلو پدیدار میشود، با یک حرکت افقی است...» منبع دقیق کتاب: الفتوحات المکیة جلد و صفحه (در یکی از نسخههای رایج): جلد ۲، صفحه ۴۶۴ (در باب حرکتهای نبات و انسان). موضوع اصلی: بیان استمرار حیات (معاد) و آغاز نشئهٔ دوم بر اساس حدیث نبوی، با استفاده از تمثیل حرکت در نباتات.
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که این موارد ابداً مواردی نیست که کسی بدون استاد و آن هم با ترجمه متوجه شود!!!! و تازه انتظار داشته باشید که در میدان سؤال و جواب این سایت از آن گفتگو شود! موفق باشید
سلام علیکم استاد: متن روزنامه وطن امروز درباره فصل تازه دینداری یه چارچوب خوبی از منظومه فکری شما رو به من داد با اینکه آثارتون رو مطالعه میکردم. حالا توی این موصوعاتی که اشاره شد. اینکه دینداری سنتی و روشنفکری دینی جوابگوی نسل جدید نیست و نیاز داریم به تفکر انقلاب اسلامی عهد ببندیم. بخوایم همین موضوع رو مبنایی توصیح بدیم چه آثاری بخونیم که پشتوانه های معرفتیش رو بفهمیم و بتونیم منتقل کنیم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «بشر جدید و آیندۀ قدسی در پیش رو» میتواند نکاتی را در این رابطه با مخاطب در میان بگذارد و یا کتاب «انقلاب اسلامی و چگونگی تحقق آینده دینداری ما» با شرحی که جناب حاج آقا نجاتبخش در آن ورود میکنند https://eitaa.com/soha_sima/5336 . مباحثی که در محرم امسال تحت عنوان «کربلا و عبور از دوگانگیِ زندگی و مقاومت» پیش آمد، ان شاءالله میتواند کمک کند. https://lobolmizan.ir/sound/1670?mark=%DA%A9%D8%B1%D8%A8%D9%84%D8%A7%20%D9%88%20%D8%B9%D8%A8%D9%88%D8%B1 موفق باشید
با سلام خدمت استاد عزیز: استاد در جلسات توحید و ایمان فرمودند (از قول معصوم) هرگاه خواستید نماز بخوانید ما را بخاطر آورید و یک نفر هم موقع نماز آیت الله شاه آبادی را یاد میکرد و به مقامات عالیه رسید. منظور استاد از این جمله چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در شرح صوتی کتاب «چگونگی فعلیتیافتن باورهای دینی» عرایضی در این مورد شده است به اعتبار روایتی که از حضرت صادق «علیهالسلام» داریم که میفرمایند: «وَ انْوِ عِنْدَ افْتِتَاحِ الصَّلَاهِ ذِکْرَ اللَّهِ وَ ذِکْرَ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله وَ اجْعَلْ وَاحِداً مِنَ الْأَئِمَّهِ نُصْبَ عَیْنَیْک.» یعنی در هنگام شروع نماز یاد خدا و یاد رسول خدا باش و یکی از ائمه علیهم السلام را مد نظر قرار بده. و این به همان معنای مدّ نظرقراردادن شخصیت توحیدی آن عزیزان است که افق نهاییِ انسانیتِ هر انسانی میباشد و در این راستا فرمودند اساتیدی که متذکر چنین حضور و افقی هستند را میتوانید مدّ نظر قرار دهید. موفق باشید
سلام و عرض ادب: پیرو سوال ۴۰۸۲۰ باید عرض کنم که بنده تمام منابع و کتبی که معرفی فرمودید را پیشتر مطالعه کرده ام. نظر شما درمورد ۷ جلد شرحی که استاد حسن زاده آملی بر اسفاراربعه نوشته اند چیست؟ آیا این مجموعه میتواند پاسخگو باشد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آن کتاب را ندیدهام. ولی مگر میشود سخنی و کتابی از حضرت آیت الله حسنزاده آن مردِ ذوالفنون در میان باشد و تماماً مؤثر و مفید نباشد؟! موفق باشید
سلام و عرض ادب خدمت استاد: سوال اولم اینه که می خواستم بدونم در مورد اینکه هر فردی چجوری باید وظیفه ش را بشناسه و بفهمه که چی هست؟ یعنی مثلا از کجا بفهمه که وظیفه ش دکتر شدن یا مهندس شدن یا طلبه شدن و... هست و اصلا برای انتخاب شغل و مسیر زندگی چه ملاک هایی را باید در نظر گرفت و انتخاب مسیر کرد؟ و سوال دوم اینکه الان جامعه چه نیازهایی دارد و مسیری که بهتره جوانان وارد آن بشوند با توجه به نیاز جامعه چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در مسیر زندگیِ دینی باید هرکس به استعدادهای خودش و امکاناتی که دارد نظر کند و در این حالت هیچ تفاوتی بین مهندسشدن و طلبهشدن برایش نیست و البته مشورت با اهل اندیشه که آن شخص را میشناسند؛ خوب است. ۲. جامعه به همۀ آن رشتهها که فرمودید نیاز دارد ولی در هر حال در چنین شرایط تاریخی جهاد تبیین امر مهمی است. در همین راستا رهبر معظم انقلاب میفرمایند: مهمترین راهبرد دشمن علیه جمهوری اسلامی جنگ نرم است. چرا امروز جنگ نرم علیه ما این قدر سخت است؟ علّت، این است که ما قوی شدهایم؛ ما قوی شدهایم. امروز جبهۀ حق از لحاظ زیرساختها، از لحاظ امکانات قوی شده. امروز چالش دشمن با جبهۀ حق آسان نیست، کار دشواری است؛ لذاست که به جنگ نرم متوسّل میشوند و همه تلاش خودشان را میکنند که ذهنیّات را خراب کنند. موفق باشید
سلام استاد: نظرتون در مورد این نکته آقای فیاض بخش چیه ایشون قریب به مضمون میفرمایند تنها راه چاره برون رفت از تلبیسهای شیطانی و مشکلاتی که ابالسه نه فقط برای انقلاب بلکه برای اصل اسلام در سراسر عالم چیدند توجه به اصل مسئله ولایت از منظری هست که علامه طباطبایی و امام امت (ره) برای ما چیدند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند جناب آقای فیاضبخش را حفظ کند که سخن بسیار درستی فرمودهاند و در راستای حضور ذیل ولایت الهی باید در انقلاب اسلامی هم به عنوان حضور ذیل اراده و ولایت الهی حاضر شد وگرنه حتی اگر طرفدار انقلاب هم باشیم، بیشتر با انگیزههای سیاسی وارد شدهایم و نه انگیزههای الهی. موفق باشید
سلام و عرض ادب و تشکر: بنده کتاب خویشتن پنهان را مطالعه کردم و ابهام برام پیش آمده لطفا راهنمایی میفرمایید: ۱. درکتاب است که اگر نفس در ابعاد انسانی یا در ابعاد حیوانی کامل شود بدن را رها میکند که به این مرگ، مرگ طبیعی گویند حال افرادی که در اثر کهولت سن بعد از چند روز مریضی مثلا در ۱۰۰سالگی فوت میکنند از کجا بفهمیم نفس ناطقه شان در بعد حیوانی کامل شده یا در بعد انسانی، که بدن را رها کرده؟ اگر نفسشان کامل شده پس دیگر در برزخ و یا قیامت نباید عذابی داشته باشند چون کامل شده اند؟ ۲. افرادی که میخوابند و در خواب فوت میکنند شامل کدام نوع مرگ میشوند، مرگ طبیعی یا اخترامی؟ آیا شامل همین کامل شدن نفس ناطقه می شوند؟ ۳. خداوند انسان را به گونه ای خلق کرده که از فرشته هم میتواند بالاتر باشد. پس چگونه است که مثلا فردی که ۹۰ سال عمر کرده و به کمال فرشتگان هم حتی نرسیده چه برسد به بالاتر و در اثر کهولت سن چند روزی بیمار شده و بعد فوت کرده، یعنی نفس ناطقه اش کامل شده و فوت شده؟ منظور از کامل شدن نفس، چه کمالی است؟ آیا اگر فرضا همان شخص ۹۰ ساله زنده میماند نمیتوانست بازهم کامل تر شود؟ ۴. منظور از مرگ طبیعی و کامل شدن صرفا مرگی که در اثر بیماری نباشد را میگویند؟ بالاخره هرکس که فوت میشود یه جورایی بیماری عارض می شود که فوت میکند پس چگونه نفس کامل شده؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آری! قاعدۀ کلی آن است که نفس در تدبیر بدن بنا دارد که بالقوههای خود را بالفعل کند و چنانچه در بُعد انسانی و یا حیوانی که هر دو در انسان است؛ بالفعل شود دیگر نیاز به بدن ندارد و بدن را ترک میکند. این بدین معنا نیست که حتماً در کمال انسانی کامل شده باشد. ۲. تفاوتی بین مرگ در خواب و یا بیداری نیست. ۳. همانطور که عرض شد علاوه بر ترک بدن به جهت فعلیت در حیوانیت و یا انسانیت، در آن کتاب ملاحظه میکنید که بحث «یأس» از ادامۀ حیات نیز یکی از عواملی است که موجب انصراف نفس از بدن میشود. موفق باشید
معلمی و دشواری قرار گرفتن در لحظهیِ حیرتِ نزاعهای درونی و آشفتگیهای فکری و وجودی ـــ شاید معلم، خیالی از انسان، تاریخ و جهان دارد و برای تحقق خیالات و رؤیاهایش پای در زندگی دیگر انسانها میگذارد (شاید هم دیگران پای در زندگیاش میگذارند) تا قصهای که در وجود میپروراند را تحقق بخشد. اما چه لحظهی دشواری است آنگاه که خود دچار حیرت میشود از چیستی وجود انسان! به راستی کمر همت به تربیت انسانی بسته که نمیداند از چه آب و گلی سرشته شده است؟ و قصهای میخواهد رقم بزند که خود پایان آن قصه را نمیداند؟! خودم هم کاملا متوجهام که دارم با تکلف زیاد مینویسم: زبان کودکان را فقط مادران میفهمند. لکنتی که در زبان یک کودک است باعث میشود نتواند آنچه را که قصد دارد، بیان کند. اما گاهی اگر شانس با او همراه باشد، مادرش میفهمد که او چه میگوید و همین باعث میشود که آهسته آهسته، همزبانیِ بین کودک و مادر، لکنت زبان کودک را برطرف کند و زبان گویا شود. نمیدانم، آیا واقعاً سخن گفتن از چیستی و هستی انسان، راهگشاست. یا فعلاً باید به آنچه میدانیم عمل کنیم تا ببینیم چه پیش میآید؟ (و اگر هیچ ندانیم، چه؟) اصلا مگر راهی در میان است که گشوده شود یا در تنگنا قرار گیرد؟ سرمنزل این راه کجاست تا بفهمیم که سخن گفتن از هستی ما را به آن نزدیک میکند یا عمل به یافتهها؟ ــ آیا لحظات دشواری نیست، حال انسانی که در این لحظهی آشفتهی درونی قرار میگیرد و گاه به این فکر میکند که به زیر میز بازی بزند؟ (حال فرض کنید این انسان معلم هم باشد)
باسمه تعالی: سلام علیکم: چه خوش است معلّمی از آن جهت که شغل انبیاء میباشد. انبیائی که تا آنجا مادرانه با افراد و حتی گمراهان عمل میکنند که پروردگارشان به آنها میفرماید: «لَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَفْسَكَ أَلَّا يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ» شاید تو می خواهی برای اینکه آنان ایمان نمی آورند، خود را از شدت اندوه هلاک کنی! پس مهم، درک کودکان است آنهم با حوصله، بخصوص با نسلی که در طوفان فضای مجازی سرگردان است ولی در عین حال به شدت آماده است که امری بزرگتر از سخنان عادی بشنود. عرایضی در رابطه با نسلی که باید برای او سخنِ فردایی زد؛ در مصاحبهای با آقای دکتر دخانچی شده است، خوب است به آن رجوع شود. https://eitaa.com/matalebevijeh/20803 موفق باشید
سلام استاد عزیزم خدا قوت. نظرتون در مورد زهران ممدانی شهردار مسلمان و طاهرا شیعه نیویورک چی هست؟ عده ای اون را خروجی مقاومت و نماینده انقلاب میدانند و معتقدن علت رای آوردنش صرفا حمایت از فلسطینه (درحالی که شعارهای اصلی او عدالت اجتماعی برای مهاجرین و مسائل داخلی آمریکا بوده و دفاعش از فلسطین در مجلس ایالتی بوده نه شهرداری)... . عده ای هم میگن او پوسته اسلامی داره برای بدنام کردن شیعه یا فریب افکار عمومی و شاهد مثال هم حمایت علنی و جدی این آقا از همجنس گرایی. به هر حال ممدانی مسول آمریکاییه و هدفش منافع خودشون و قوانین اونجاست. اصلا این انتخاب باید برای ما مهم باشه یا نه؟ و اینکه اگر کسی صرفا ادعای شیعه بودن و حمایت از مقاومت داشته باشه کافیه یا باید در عمل نشون بده؟ ممنون میشم نظرتون را بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد به صحبتهای آقای دکتر فؤاد ایزدی https://eitaa.com/jedaaltv/4929 و مقالۀ آقای سعدالله زارعی https://eitaa.com/matalebevijeh/20828 رجوع شود. موفق باشید
سلام: پیامبر فرموده قران خواندن صحبت کردن خداوند با انسان و نماز خواندن صحبت کردن بنده با خداونده. چرا در نماز که انسان با خدا صحبت می کند سوره حمد و دیگر سورهای قرآن را می خوانیم؟ مچکرم
باسمه تعالی: سلام علیکم: در نماز مهم، نظر به حضرت حق است که فطرتاً انسان او را میشناسد و این واژهها همه به اویی اشاره دارد که به ما در سورۀ حمد یاد داده است که خطاب به حضرتش عرضه بداریم: «ایاک نعبد و ایاک نستعین». موفق باشید
سلام علیکم: مقام واحدي پایین تر از مقام احدی است. آیا این نتیجه نمیدهد که مقام واحدي ناقص است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: واحد را با صفت خاص مانند قهّار میآورند که به تعبیر علامه طباطبایی واحدِ قهار همان احد است. در رابطه با رجوع به حق باید از این نوع مفاهیم آزاد شد. در این مورد اخیراً عرایضی شده است که میتوانید بدان رجوع فرمایید.https://eitaa.com/matalebevijeh/20849 موفق باشید
عرض سلام و ادب: استاد بنده به دنبال منبعی برای مطالعه اسفار اربعه هستم، اما از آنجایی که نمیتوانم منبع عربی آن را مطالعه کنم میخواستم که اگر امکان دارد منبع معتبر و قابل استنادی که به زبان فارسی نوشته شده است به بنده معرفی بفرمایید. ممنون از پاسختون
باسمه تعالی: سلام علیکم: متأسفانه بنده ترجمهای فارسی از «اسفار اربعه» را سراغ ندارم. ولی اگر به مباحث «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» همراه با شرح صوتی آنها و کتاب «خویشتن پنهان» و پس از آن به کتاب « معاد، بازگشت به جدیترین زندگی» همراه با شرح صوتی آن رجوع فرمایید و پس از آن به کتاب «معرفتِ نفس و حشر» که متن آن همراه با شرح صوتی آن روی سایت هست؛ نیز رجوع فرمایید تا حدی وارد فضای «اسفار اربعه» خواهید شد. موفق باشید
سلام علیکم استاد گرانقدر: بنده ۲۷ سال سن دارم و ۲۷ سال غفلت کرده ام در رمضان سال ۱۴۰۴ و از ابتدای این سال خداوند به این بنده توفیق داد و چندین بت و زنجیر بزرگ که بر پای دلم بود با عنایت خاص خداوند برچیده شد. هر چند هنوز بت های بزرگی دارم اما آن که مانع اصلی حرکت بود برداشته شد و توفیقات زیادی هم از جانب خدا به من شد که با اسباب خود خدا از طریق قرآن و کتب اخلاقی هر جا گیر میکنم صفحه را باز میکنم خود صفحات و حوادث راه را نشانم میدهند. رشته ی این بنده حقیر در دانشگاه حقوق بوده و آزمون هایی از جمله قضاوت داده ام که احتمالا پذیرفته میشوم از خدا خواستم راه را جلوی پایم نشان دهد علاقه زیادی به عرفان و علما و حوزه در بنده ایجاد شده میشود راه را بر این بنده عاصی نمایان کنید؟ با توجه به این که سن بنده هم به تحصیل رسمی حوزه نمیخورد چه میفرمایید این روزها حوادث و قرآن و کتب میگویند باید جهاد کنی و از دنیا دل بکنی و اگر در میانه معرکه حق و باطل نباشی چه تپه نشین ندبه باشی چه شمر لعین (در ضمن دوره تحصیل و قبل از غفلت ها استعداد خیلی خوبی داشتم) در ضمن استخاره گرفتم آیه ۳۹ سوره حج آمد و خوب بود.
باسمه تعالی: سلام علیکم: خدا را شکر کنید که در این سنّ که سنّ آمادگی برای کسب معارف و حقایق است؛ به میدان آمدهاید. پیشنهاد اولیه رجوع به سیر مطالعاتیِ سایت است بخصوص مباحث «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» همراه با شرح صوتی آنها و کتاب «خویشتن پنهان» و پس از آن رجوع به کتاب « معاد، بازگشت به جدیترین زندگی» همراه با شرح صوتی آن و پس آن نظر به سورههای روم و عنکبوت و آلعمران که همۀ آن موارد در سایت هست. و البته بدون عجله و با برنامه. در ضمن از آموزش ادبیات عرب هم غفلت نشود زیرا بالاخره متون دینی را اگر با همان زبان که گفته شده است، بیابیم ارزش خود را دارد. موفق باشید
من متوجه تعارضات شما پیرامون افراد و سلک های مختلف نمیشوم، از طرفی میگویید خواب و مکاشفه حجت نیست، از طرفی میفرمایید مطالبی که مخالفت واضح با قرآن و حدیث دارند از امثال جناب ابن عربی را نباید حکم به ظاهر کرد و باید دید او از چه نگاهی به دنیا نگریسته و اینان که مثلا به جناب ابن عربی خرده میگیرند که چرا آیات عذاب را به غرق در لذات و نعمات بهستی بودن تاویل و تفسیر کرده، این افراد در ظاهر گیر کرده اند و نفهمیدند، از طرف دیگر وقتی ده ها بار ابن عربی میگوید مکاشفه برای سنجش صحت و سقم احادیث از بررسی سند و محتوا و معیارهای حدیثی بالاتر است، هیچ واکنشی نشان نمیدهید، یعنی در این مورد هم معتقدید ابن عربی منظورش این نیست و باید نگریست چه نکات لطیفی در این نظراتش داشته؟ و یا وقتی سید حیدر آملی مینویسد اگر ابن عربی به دروغ هم اگر کتابش را به رسول الله (ص) نسبت داده باشد کار خوبی کرده میفرمایید مجال پاسخ در پرسش و پاسخ سایت وجود ندارد. حضرت استاد این تناقضات پدر صاحب مغزم را درآورده.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در این مورد بسیار است که در محدودۀ سؤال و جواب نمیگنجد. خوب است سری به کتاب «مبانی و اصول عرفان نظری» از استاد یزدانپناه بزنید. البته آنچه در مورد جناب سید حیدر آملی گفتید تهمتی است که به ایشان زده شده. اتفاقاً او بر عکس، معتقد است ملاک حق و باطل تنها پیامبر خدا و ائمۀ هدی «علیهمالسلام» هستند. موفق باشید
سلام استاد گرانقدر: خواستم در این پیام از همه الطاف الهیهای که از طریق کتب شما و بسط دادن شاگردانتان نصیب ما بیچیزان شدهاست تشکر کنم، الحمدلله که شما و دوستان هستید، بی مزد مادی و منت هرآنچه را دارید شما و دوستان پیشکش کردهاید و بلطف خدا انقلاب را به احسن وجه تبیین میکنید. خدا سایه شما را برای خانواده محترمتان و شاگردان و ما بیچیزان و همه جهان اسلام مستدام بدارد، من طلبه اقرار میکنم که با شما تازه عاشق رهبری و انقلاب و شهیدان شدم، با کتب شما و صوتها چه شد که ما پیگیر سخنان رهبری شدیم و خود را در یک توحید آخرالزمانی حس میکنیم. در دستگاه کتبتان فهمیدیم مکتب فلسفه و عرفان ملاصدرا مکتب فلسفی عرفانی حماسی و مبارزه با ظلم و جهل است. شما به خوبی قرآن و برهان و عرفان را با حماسه و انقلاب پیوند زدهاید. از شما و همه شاگردانتان متشکرم. حفظکم الله.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! اگر برکتی هست به لطف خدا بوده است به حکم: «هر هدایت که داری ای درویش / هدیۀ حق شمر نه کردۀ خویش» و امید است خداوند از ما بپذیرد و خدا را شکر میکنیم که آنطور که میفرمایید راهی گشوده شده باشد به سوی حقیقتی که اسلام و ذیل اسلام، انقلاب اسلامی و حضرت روح الله «رضواناللهتعالیعلیه» و رهبر معظم انقلاب متذکر آن هستند. موفق باشید
سلام: درباره بخشش دیگران، درسته که همه خلایق با هر ظلمی که بهمون کردن رو ببخشیم به امید جلب نظر خدا؟ و آیا امام حسین (ع)، قاتلان خود رو بخشیدن؟ امام علی (ع) هم ابن ملجم رو بخشیدن؟ یا خواستن حتما قصاص بشه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوع گذشت و بخشش و اغماض، در بستر حضور افراد است در جامعۀ اسلامی در کنار همدیگر که گاهی به حسب عادت و یا غفلت، خطاهایی نسبت به ما از آنها سر میزند. چه اندازه کار درستی است که نسبت به کار آنها اغماض کنیم. ولی این چه ربطی به دشمنان اسلام و انسانیت دارد؟! که اغماض از کارهای آنها عین کفر است. موفق باشید
