بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
35153

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام استاد ارجمند: آنچه شما بزرگوار و دیگر بزرگان در تقلای بروز و ظهور و نهایتا حضور اش هستید، از زیر خاک سربرآورده آنچه از توحید می‌جستیم نمایان شده است، دیروز سوالی مبنی بر این که چه کنیم، نفاق آفاقی «فئتین» باعث بروز نفاق در درون و انفس متن نشود، امروز حضرت آقا «رهبر معظم» در بیانات گهربار شان در دیدار نمایندگان مجلس شورای اسلامی از اهمیت و توجه به تفاوت بین دوقطبیتی و اختلاف سلیقه فرمودند _فرموده شد اینکه دشمنان با تبلیغات سؤ در صدد ایجاد دوقطبیتی (حق _باطل) است دقیقا برای شکستن پایه های اختلاف سلیقه و نظر به وجوه مختلف قضیایاست ممنون می‌شویم قدری در این خصوص بفرمایید.

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً این مسئله بسیار مهمی است ما بین «دیگری» و دشمن، تفاوت نمی‌گذاریم گویا هنوز در تاریخی هستیم که «هرکس با ما نیست، بر ما است»، غافل از اینکه بشرِ جدید با وجوه انسانی خود در خود حاضر شده و در این فضا چه اندازه می‌توان حتی با غیرِ خودی رابطه انسانی برقرار کرد، چه رسد به خودی‌هایی که از جهاتی با همدیگر تفاوت نگاه داریم ولی در بستر اسلام و انقلاب. و این‌جا است که می‌توان دشمنان را به خوبی تشخیص داد، دشمنانی که جهت‌گیری آن‌ها نه انسانی است و نه الهی. موفق باشید

35130

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام استاد طاهرزاده: در کتاب انسان آنگونکه باید باشد نیچه یک جمله شگفت انگیز وجود دارد «بله گفتن به زندگی، حتی در عجیب ترین و دشوار ترین مسائل آن_ اراده به زندگی و به وجد آمدن از قدرت بی پایان آنست، برای قربانی کردن والاترین انواع خودش!!! من این را پیروی از غریزه نامیدم.... این پل من است» بنظر مبارکتان این را می‌شود با آیات که دستور «انفاق از آنچه رزقتان» شده است تطبق کرد؟ آیا قربانی کردن آنچه از زندگی و توسط اراده حضرت زنده گی به ما دستور است، با کلام نیچه سازگاری ندارد؟ این افق همان اشاره نورانی شما در تفسیر الضحی اخیر (دیروز) مبنی بر نماندن در ایمان دیروز، نیـــست؟ والضحی و الیل اذا سجی هم چنین افقی نمی‌گشاید که واضح است که این شب سجیه و شکل و صورت و عادت و خوگرفتن و اعتیاد را زایده؟ این «سجی_عادت و خو و طبیعتِ موجود در ذات الیل» نیست که ما را در توهم وداع حقیقت می‌کشاند؟ که حقیقت ما را يتيم گذاشته در حالیکه این سجیه موجود در تاریکی ذهن ماست! و آیا این راهکار حضرت حق نیست که می‌فرماید «وَوَجَدَكَ ضَالًّا فَهَدَىٰ» آیا معرفی «ضال» بعنوان سرمایه رویت نیست؟ این چارق و پوستین ایاز من و ما نیست که هر لحظه باید قربانی معرفتی شود؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا که نه! آری همانطور که به خوبی متوجه شده اید دغدغه نیجه در مقابل نوعی کاتولیک نگاهی دین همین است و اگر ظلماتی و یا بگو ضلالتی به سراغ ما آمد به آن معنا است که بخواهیم و نخواهیم، آن نوع بودن ما را به این نوع گرفتاری می‌کشاند تا باز آغازی به میان آید و حضوری که در آن دیروزمان اگر برای رونق بخشیِ به دیروزمان ما را به آرامش می‌کشاند، چرا در امروز به آن دیروز آویزان شده ایم؟ همانطور که نیجه می‌گوید آری! این سخنان نابهنگام است. ولی اگر نسبت به فردای مان درست نیندیشیم، امروزمان را از دست خواهیم داد. بگذار باز «هنوزنگفتنی ها به بهانه ای گفته شود» و اتفاقاً همانطور که خودتان پیش بینی کرده اید امید است به لطف الهی خداوند در سوره انشراح با ما سخنها بگوید. موفق باشید

35024

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: به دنبال نسخه ای شفا بخش برای بیماری های باطنی هستم. متاسفانه هجوم نفس بر من چیره شده و طبیبی نیافتم که دردم را با او مطرح کنم. نزد شما آمدم تا بلکه دارویی برای درد من داشته باشید. درگیر کار علمی هستم منتها این بیماری که وجودم را درگیر کرده مدام مرا از کار باز می دارد. شرط لازم برای تعلم را ندارم که فرمود:« واتقو الله و یعلمکم الله». مانده ام چه کنم. ۶-۷ سال است که دارم دست و پنجه نرم می کنم و فرجی نمی شود. ناامیدی هم که خودش عامل سقوط است؛ خیر، نا امید نیستم. ولی می‌خواهم این دوران پست خاتمه یابد چون فکر می‌کنم انقلاب اسلامی ایران بالاخره به اشخاص علمی نیاز دارد همانگونه که شخصیت های علمی به انقلاب اسلامی نیاز دارند. ولی این قضیه که مدام نمی شود و نمی شود... حال انسان را به شدت می گیرد. به دنبال ادعیه قرآنی و دعاهای وارده نیز رفتم ولی چیزی نیافتم که نتیجه اش درمان درد های نفسانی باشد. خلاصه که از ته دلم اشتیاق به بازگشت به خود و خدا را دارم ولی موانع خیلی زیاد است مخصوصا در این وانفسای آخرالزمان. نمی‌دانم چه کنم. یعنی می‌دانم ولی توفیق عمل را پیدا نمی کنم. در اصل این دانش ناچیز هم سبب عذاب شده است زیرا نمی توانم عمل کنم. ۴_۵ سال یادگیری که نتوانم به هیچ‌یک عمل کنم چه فایده دارد؟ ولی عجیب است که دلم چقدر آماده است! کافی است یک ساعت در گلستان شهدا بگذرانم یا دقایقی به مسجد بروم، از فرط ذوق دلگرم می شوم ولی باز روز از نو و... عاجزانه از شما خواستار راهنمایی ام. با تشکر 🌹

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً همین مأیوس‌نشدن و بر باورهای الهی پایداری‌کردن و در رشددادن معارفی مانند معرفت نفس، تلاش‌نمودن موجب می‌شود تا نتیجه‌ای که به دنبال آن هستید را به‌دست آورید زیرا رحمت حضرت ربّ‌العالمین وسیع‌تر از آن است که ما گمان می‌کنیم. پس «آن‌قدر ای دل که توانی بکوش!». موفق باشید

34602

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام حضرت استاد: خدا قوت، به این رسیدم که اگر عمل انسان باعث پیوند دل و عشق دل به خدا نشود هر لحظه ممکن است تحت تاثیر هوا و هوس قرار بگیرد و بلغزد کما اینکه توی ذهنم نیست که در حال اشد حبا لله گناهی کنم از روی عمد البته که من لایق این محبت نیستم ولی میدونم محب اراده نمی‌کند که محبوب را اذیت کند و به این رسیدم که دلیل اینکه هرچه درجا می‌زنم حرکت نمی‌کنم بخاطر نبودن این محبت هست ولی نمیدونم چطور و چگونه این محبت رو فعال کنم، خیلی حدودی میدونم، ممنون میشم کمکم کنید، به این فکر بودم که خودم رو نساختم فردا امام زمان علیه السلام میان به دردشون نمی‌خورم ولی به فکرم خورد که اگر دلم عاشق خدا بشه و آن حالت خشیت مخلوط با محبت رو پیدا کنه مثل آیت الله ناصری، دیگر به راحتی میتونم به نیازهام برسم و خدا محب خودش را ناامید نمیکنه و به درد بخور میشم. شاید این پیامی که دادم آنقدر لزومی نداشت که وقتتون رو بگیرم ولی چه کنم که دوستتون دارم؟ همانطور که پدر و خانواده ام هم همینطور بودن

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم آن است که بتوانیم هر اندازه که ممکن است در محضر خداوند خود را احساس کنیم و در امور زندگی راضی به رضای خداوندی باشیم که همواره مواظب ما بوده و هست. و در این رابطه خلق خدا را دوست بداریم و اگر هم از آن‌ها بدی می‌بینیم با بدیِ آن‌ها بد باشیم و نه با انسانیت آن‌ها. موفق باشید

39147
متن پرسش

سلام و عرض خسته نباشید: استاد اینم پاسخ و تیر خلاص حضرت آقا به ... : آن تحلیلگرِ نادانِ بی‌خبر از معنای مقاومت خیال می‌کند که مقاومت که ضعیف شد، ایران اسلامی هم ضعیف خواهد شد و من عرض می‌کنم به حول و قوه‌ی الهی، به اذن الله تعالی، ایران قوی مقتدر است و مقتدرتر هم خواهد شد.

متن پاسخ

 باسمه تعالی. سلام علیکم. بنده هم به صحبت‌های اخیر آن آقایی که در سوال خود نام بردید انتقاد اساسی دارم ولی حتماً می‌دانید که حتی بعضی از نمایندگان مجلس متاسفانه سخنان مایوس کننده بدتری را طرح کرده‌اند ، حاکی از آنکه ما باحضور در سوریه اشتباه کردیم. اینجاست که تقوا به ما اجازه نمی‌دهد تا به راحتی مصداق سخن حضرت آقا را که خودشان نام نبردند با یک فرد تطبیق دهیم، هرچند که به آن فرد انتقاد داشته باشیم. مهم سخنان فوق العاده دقیق و عمیق رهبر معظم انقلاب در موضوع سوریه بود که حقیقتاً باید رفقا سعی بفرمایند نکته نکتۀ آن را با تامل بیشتر مدّ نظر قرار دهند. با همین انگیزه رفقا در «سرای هنر و اندیشه» نکاتی را تحت عنوان «در چه وضعی به سر می‌بریم؟» مطرح فرموده‌اند که خوب است به آن نکات نیز توجه شود. موفق باشید

https://eitaa.com/soha_sima/4528

38909

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و ادب و احترام خدمت استاد طاهرزاده: ببخشید در آیه ۳۶ سوره انعام خداوند می فرمایند: مردگان را خدا برخواهد انگیخت سپس به سوی او بازگردانیده می شوند منظور از مردگان چه کسانی هستند؟ یعنی نفس انسان که تو برزخ هست می‌میرد و دوباره موقع قیامت زنده می‌شود؟ ان شالله خداوند طول عمر باعزت به شما عطا بفرماید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که در روایات ما منظور از قبر، همان برزخ است و همان افرادی که از دنیا رفته‌اند و در برزخ هستند در نسبت با قیامت و یوم الحشر، همه از قبرِ برزخی در قیامت حاضر می‌شوند و از این جهت گفته می‌شود مردگان از قبرشان خارج شده و در یوم الحشر ظاهر می‌شوند. موفق باشید

38883

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد عزیزم: بنده وقتی به رفتار خودم در گذشته و حتی الان دقت می‌کنم می‌بینم که وقتی افراد زیبا رو را می‌بینم (فقط آقا) بیشتر با آنها ارتباط برقرار می‌کنم. و بیشتر به آنها نگاه می‌کنم خب من نمی‌توانم کثرت را در وحدت و وحدت را در کثرت ببینم. آیا این مخالف سیر و سلوک است؟ با تشکر فراوان

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمی‌کنم. شاید در ابتدای راه این امور، طبیعی باشد و خود به خود انسان به جهت‌های دیگری متوجه می‌شود. موفق باشید

37075

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب و احترام خدمت جناب استاد طاهرزاده عزیز: سه تا سؤال دارم از محضر شریف تان. ۱. من خیلی از سؤالاتم را توی دفتر نامه نگاری ام می‌نویسم و بعد جوابش را در صورتهای شما می‌شنوم، علت چیست؟ ۲. اینکه حضرت آیت الله بهجت ره می‌فرمایند به آنچه می‌دانید بطور مداوم عمل کنید آنچه نمی‌دانید رو خداوند بهتون می‌رساند (منظورم نه علم تئوری بلکه شدن و علم حضوری هست)، از کجا متوجه بشویم که در مسیر شدن هستیم؟ ۳. همسرم چند سال پیش من رو از رفتن به زیارت عتبات عالیات و مشهد مقدس منع کردند و من بسیار مشتاق هستم و بارها در تنهایی ام گریه می‌کردم و با اهل بیت علیهم السلام صحبت می‌کردم و ازشون می‌خواستم که من که شرایط آمدن به زیارت با معرفت با شما ندارم منت بگذارند و به دیدن من تشریف بیاورند، و مدام به حضرت حجت ارواحنا له الفدا میگم منزل من برای شماست، احساس تنهایی و آوارگی نکنید، تا اینکه خداوند راه آشنا شدن با شما را برای من باز کرد و من صوتهای نهج البلاغه و مهدویت و معاد و زیارت جامعه کبیره شما رو گوش دادم و نت برداری کردم. و مدام در نامه علیک به امام زمان علیه السلام سلام شما رو به ایشون می‌رسانم. آیا این انس و معرفت ایجاد شده نشان دهنده اینه که حضرات معصومین علیهم السلام به خانه من و برای دیدن من تشریف آوردند و دلتنگی و سوزش قلب من را جواب داده اند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفته آیت الله حسن‌زاده، مهم آن است که آن حضرت نظر مبارک‌شان را به ما بیندازند و ما در مسیر توحید و معرفت الهی علاقه‌مند به اطرافیان و خلق خدا شویم و مغرور نیز نگردیم. زیرا «هر عنایت که داری ای درویش / هدیه حق بود نه کرده خویش». همواره باید عقلانی‌بودنِ شخصیت خود در همه امور را سرزنده نگه داریم و به راحتی به هر نکته‌ای که می‌رسیم آن نکته را قبول نکنیم مگر در صورت شرعی بودن و یا عقلانی‌بودن. موفق باشید 

37059

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام طاعات و عبادات شما قبول باشه ان شاءالله. استاد عزیز یک موضوع هست که بعضا محل بحث واقع میشه در عرصه انتخابات شهر ما حدود ۳۰ نفر کاندیدا شده اند. تنور انتخابات به نفع آقای «الف» و «ب» است و با توجه به اینکه هرکدام ۸ سال در مجلس بوده اند و آقای الف منتسب به جریان غیرانقلابی و آقای «ب» منتسب به جریان انقلابی است، از تبلیغات و نظر سنجی ها و ... مشخص است که یکی از این دو نفر رای خواهد آورد. راجع به آقای الف که حرفی نیست. هم غیرانقلابی است هم با جریانهای مختلف است هم مدافع برجام و سرمایه داران و هزینه های نجومی در انتخابات و ... ولی آقای «ب» هم در عین انقلابی بودن، رای هایش در در سطح کلان کشوری همسو با همین مجلس انقلابی بوده، اما در عزل و نصب ها دخالت می‌کند حتی بعد از فرمایش آقا، به افراد مخالف نظام میدان داده و مسئولیت های شهرستانی را به ایشان داده که بعضا فسادشان نیز در دادگاه محرز شد و ... بعضی دوستان انقلابی نظرشان اینست که نفری مثل آقای «م» اصلح است و ما کاری به میزان رای ایشان نداریم و می گویند وظیفه ما انتخاب اصلح است حتی اگر آقای «ب» که غیرانقلابی و حامی جریانات غیرانقلابی و ضدمنافع ملی است به مجلس راه یابد، ما باید وظیفه خود را انجام دهیم، درصورتیکه همه ما بصورت قطعی می دانیم که آقای«م» مقبولیت مردمی ندارد و مسلما در انتخابات رای نمی آورد البته بعضی دوستان نیز همان آقای «ب» را اصلح می دانند اما اینک ما مانده ایم که با یکدست شدن برای آقای «ب» ایشان را انتخاب کنیم تا در شرایط فعلی و حساس کشور، آقای الف که آراء او در سطح کلان کشوری نیز قطعا مخالف مصالح انقلابی و ملی و جبهه مقاومت است وارد مجلس نشود یا اینکه برویم سراغ اصلح، هرچند می دانیم ایشان به هیچ عنوان رای نخواهد آورد البته که قطعا مشارکت بالا هدف اول است اما این سوال را از جهت انتخاب انتخاب نماینده پرسیده ام با تشکر حال بنظر شما چکار کنیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید در این شرایطی که می‌فرمایید باید متوجه میدان انتخابات هم باشیم و صرفاً به شخص، نظر نکنیم از این جهت است که می‌‌توان گفت برای حذف فردی که معتقدیم صلاح نیست وارد مجلس شود، پس باید به فردی که رقیب او می باشد، رأی بدهیم. موفق باشید

37036

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: باز هم متولد شدم تا شهید شوم. در جشن تولدم ازم می‌پرسند آرزویت را بگو؟ من رو می‌کنم به خدا و می‌گویم امسال را سال شهادت من قرار بده. تولدم افتاده به روز عاشورا در روز جمعه، ولادتت مبارک باد ای زنده یاد، جان ها باز امدی و رفتنی را نشانم دادی. خوشت باد ای جان بی غم می‌شویمت و در دریایی گمت می‌کنم تا دگر پیدا نشوی. هردم دارم تلاش می‌کنم پیدا تر باشم. با ولادتم یادم می آید روزهای حرمتم را، نجواهایی در رحم با مادرم را. خواطر نشانم می‌شود روزهای ندیدنم را و به یاد نیامدنم را. زندگی ام شده شیشه ی زمان که هردم با گذشتی زمان آن را از این طرف یه آن طرف می‌کنند . و باید بگذرد این زمان و بگذرد. مهدی جان مثل این که باز هم ولادت شما شد و من بودم که جا ماندم . انگار که من ار صحنه قافل شدم. من شدم عمر زمانه که خواستم با دیدن فرصتی به منبر مسجد کوفه بروم و منبر از من دور می‌شد. من افتادم در پی خوردن نان جو به جای نان گندم بلکه توانسته باشم فرار کنم از چیزهایی که می‌تواند دور کندم از ریختن خون خدا بر روی زمین داغ کربلا. کار سازم هست همیشه نشستن در کنار گودال قتل گاه و اشک را ریختن. انتخاب کنم مرگی اختیاری را و داوطلبانه را. گر که ریزد خون من آن دوست رو / پای کوبان جان بر افشانم بر او / رقص جولان بر سر میدان کنند / رقص اندر خون خود مردان کنند / چون جهند از دست خود دستی زنند / چون رهند از رقص خود رقصی کنند. دلم پرواز میخواد، دلم همراز میخواد، زمین پایان من نیست. قرار ما حسینه بهار ما حسینه. زمین پایان من نیست دلم آغاز میخواد. با ذکر یا حسین. از شما هم می‌خواهم از همون لحظه با ذکر یا حسین شروع کنید. یا حسین

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به امید آن‌که هرچه بیشتر متوجه فردایی باشیم که در امروزمان باید درک کنیم. آیا نباید منتظر برآیند كارهای انبیاء و اولیاء در تاریخ بود؟ پیامبر خدا «صلوات‌الله‌علیه‌واله» فرمودند: «وَالَّذی بَعَثْنی بِالْحَقِّ بَشیراً ،لَوْ لَمْ یَبْقِ مِنَ الدُّنیا اِلّا یَوْمٌ واحدٌ لَطَوَّلَ الله ذالِكَ الْیَوم حَتّی یَخْرُجَ فیهِ وَلَدی الْمَهدی»، قسم به خدایی كه مرا مبعوث كرد تا از خوبی‌ها خبر بدهم، اگر از دنیا نمانده باشد مگر یك روز، خدا آن روز را آن‌قدر طولانی می كند تا این كه مهدی كه فرزند من است، ظهور كند. «وَ یَبْلُغُ سُلطانُهُ الْمَشرِقَ وَ الْمَغْرِبَ» حاكمیت فرزندم كه حاكمیت اسلام نهایی است، مشرق و مغرب را فرامی گیرد. به همان معنایی که انسانیت انسان‌ها تحت تأثیر حضور انسان کامل، عالم‌گیر می‌شود و همگان خود را در آن حضورِ متعالی احساس می‌کنند. موفق باشید

37019

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام خدمت استاد ارجمند: درمسیر تحصیلی و انتخاب شغل و رشته من یک کشش درونی در خود به رشته حقوق و سیاست و مسائل اعتقادی و سیاسی دیدم و صد البته مستعد بودم الان هم از انتخابم راضی ام، نیاز جامعه و ولایت و اثر گذاری و مسائل مالی را هم دیدم و به این سمت آمدم آیا انتخاب من درست بوده؟ پیش خودم فکر می‌کردم در مسائل هسته ای و یا پزشکی استعداد دارم اما عیچ علاقه ای نداشتم و از محاسبات فیزیک و... بیزار بودم، ارزشش را دارد این علاقه را برای خدمت به کشورم به اجبار ایجاد کنم برای خودم یا با قدرت به مسیرم ادامه دهم؟ استاد بزرگوار پایه علمی قوی در علوم انسانی و مبانی اعتقادی دارم. بیشتر علاقه ام به عضویت در هیئت علمی دانشگاه های برتر هست اما خوب موقعیتی کاملا اشباع شده هست بنابراین مسیر قضاوت را انتخاب می‌کنم هرچند طبع لطیفی دارم اما می‌توانم مستعد عمل کنم. نظرتان را درباره هدفگذاری ام بفرمایید به نظرتان مسیر کلی ام صحیح هست؟ روش کشف استعداد اسلامی در این مسیر را بفرمایید، در صورت امکان اگر ممکن هست استخاره ای هم در باره ورودم به منسد قضا بگیرید،

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» در خطاب به کسانی که از حضور در نظام قضائی احتیاط می‌کردند، می‌فرمودند اگر در همین مسیر، قصدتان احیای حقوق افراد باشد، ارزش خود را دارد. موفق باشید

36946

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب خدمت استاد بزرگوار: کدام یک از کتب حضرتعالی مناسب است که برای سی جلسه ماه مبارک رمضان از محتوا و عناوینش الگو برداری شود برای موعظه و منبر؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: می‌توان در این مورد به کتاب‌های «رمضان؛ دریچه رؤیت» و «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» و کتاب «سوره فتح و آینده روشن مجاهدان سالک» https://lobolmizan.ir/book/622?mark=%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87%20%D9%81%D8%AA%D8%AD فکر کرد. موفق باشید

36924

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: روزگار هم جریان خودش رو داره. توش تا نمیری پیدا نمیشی، کلا حسابی تو رو هر جور هم که نمیخوای میکشه توی خودش، مگه این که یه روزهایی خیلی کمی پامون برسه به جاهای محکم و سخره ای، وگرنه تمام شن زار است و باتلاق. ای بابا! چی بگم، من دیوونس، جوونه و سنگینه؛ دردسر گریز شدم از وقتیکه در یادم هست. راجع به امروز که گفتید ۲۲ بهمن و راهپیمایی، رفتم و مشارکت کردم، خلاصه دیدم... انگار یک پوچی آنی و لحظه ای در جوّ بود ولی نهایتا برای خودم و همه ی کسانی که شرکت کردند یک به خود آمدنی بود بنظرم! ولی خیلی تفاوت داشت با ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ انگار همه میدونستن جای خودشون رو توی تظاهرات و اجتماعات کجاست و چیه. از آینده نیومده ام و ندیدم که حالا چی میشه اما میدونم یه خدایی هست که ما رو تو بی تابی خودش می خواد. ما مسخره شدیم بیایم بگیم مرگ بر آمریکا؟ آری! باید مسخره شد و ملتهب شد بخواطر کشورم. اگه همچی درست بود که کسی بلند نمی شد بره تظاهرات کنه. دفاع مقدس هم توی مسخره گی کامل بود، هرکی نمی دونست پامی شد می‌رفت. پرچم؛ اونو دوست دارم که هویت منه ، اونو دوست دارم که هویتم رو با الله همراه کرده.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: امری فوق اراده‌های جزئی ما، ما را به سویی که مأوای جان‌مان است؛ جلو می‌برد تا خود را در لایه‌هایی عمیق‌تر که در هستی ما نهفته است، تجربه کنیم. آری! «عاقل به کنار جوی پیِ پل می‌گشت / دیوانه پا برهنه از جوی گذشت». این نوع دیوانگی از هزار عقل‌مداریِ اهل دنیا عاقلانه‌تر است یعنی «اوست دیوانه که دیوانه نشد». موفق باشید

36435

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم وقتتون بخیر: مقبولیت و مشروعیت حکومت رهبر حق بر جامعه از پذیرش مردم ناشی می‌شود یا خیر؟ اگر احراض شود، مردم حکومت رهبری را نمی‌خواهند آیا ایشون وظیفه شرعی دارند هنوز رهبر باشند یا خیر؟ به نظرم سیره حضرات معصومین به ویژه حضرت علی که فرموده اند اگر حضور مردم نبود حجت بر من تمام نمی‌شد نشان می‌دهد رهبر حق را هم باید مردم بخواهند. البته تشخیص رهبری بر حق بر عهده مردم نیست بر عهده مجلس خبرگان است. نیازی هم به برگزاری رفراندوم مورد تبلیغ رسانه های بیگانه نیست، فضای عمومی جامعه نشان دهنده این است که مردم رهبری حضرت آقا رو قبول دارند. برداشتم درسته یا خیر؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً نظر مقام معظم رهبری آن است که مشروعیت منسب ولایت فقیه، به مقبولیت مردم است. ولی نه مقبولیت شبکه رسانه های استکباری!! که صدایش بلند و بسی تکرارِ یک موضوع است در کانال‌های مختلف به طوری که افراد عادی را به اشتباه می‌اندازند. موفق باشید

36359

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: اعیان ثابته به مجموعیت در ذات خداوند هستند یا به جامعیت؟ با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ذات خداوند در احدیت‌اش هیچ کثرتی ندارد. آری! علم خدا به اعیان ثابته، علم است و علمِ به کثرات، موجب کثرت نمی‌شود. موفق باشید

36346

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

استاد عزیز سلام: سوالی در مورد کلمه فردایی و پس فردایی که در جملات استفاده می کنید داشتم. آیا می توانیم اینطور بگوییم که فردای ما ادامه ی امروز ماست چون مثلا در بحث علم و تکنولوژی هرچند ما با نیات دیگری از تکنولوژی غرب بهره می بریم و آثار مخرب را کم کنیم ولی باز در همان رینگ هستیم و این سعی و انتظار، ظرفیتی برای ایجاد پس فردایی به لطف الهی است که علم هایی در صحنه می آیند که تا الان برای بشر مطرح نبوده است و دیگر در رینگ علم غربی نیست. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: منظور جناب آقای دکتر فردید از به کاربردن این واژه همین است. خوب است به متنی که تحت عنوان « گزیده‌هایی از افکار و اندیشه های دکتر احمد فردید» روی سایت است رجوع فرمایید https://lobolmizan.ir/leaflet/1284?mark=%D9%81%D8%B1%D8%AF%DB%8C%D8%AF . موفق باشید

36195

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: بعضی از نزدیکان بنده متاسفانه تحت تاثیر نوشته ها و فایلهای امثال آقایان سید ابوالفضل برقعی و سید کمال حیدری و عبدالعلی بازرگان و... (به عنوان شیعیانی که داعیه محقق بودن دارن و متمایل به اهل سنت هستند) که در جمعهای خودشون با هم دیگه رد و بدل میکنن، گرایش به عقاید اهل سنت پیدا کرده اند، عقایدی نظیر حسبنا کتاب الله و وجود امام زمان و توسل و شفاعت و...، و همه را اعم از عوام و خواص و حتی بزرگان شیعه را جاهل میدونن، می‌خواستم خواهش کنم در این زمینه راهنمایی بفرمایید ما چه کاری میتونیم انجام بدیم. اگر هم منابعی در رد این افراد و عقاید سراغ دارید ممنون میشم معرفی کنید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» می‌توانید دلایل قرآنی نسبت به حضور سیره پیامبر و ائمه «علیهم‌السلام» که در کنار قرآن آمده است را بیابید تا روشن شود اگر این افراد حقیقتاً به دنبال انوار و اشارات قرآن هستند، نیاز دارند راهی که سیره ائمه مقابل‌شان قرار داده است را فهم کرده و طی نمایند. کتاب روی سایت هست. موفق باشید https://lobolmizan.ir/book/252?mark=%D9%85%D8%A8%D8%A7%D9%86%DB%8C%20%D9%86%D8%B8%D8%B1%DB%8C

36031

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: خیلی زیاد گفتارهای شما را گوش می‌کنم ولی به‌خودم‌که رجوع می‌کنم برای یاد گرفتن مطالب جهت جواب دادن به شبهات سایرین است به محض این که یه چیز خیلی خوب می‌شنوم به خودم میگم خب این رو اگه به فلانی بگم دیگه جوابی ندارم، نمیگم حتی ولی فکرش میاد. چه کنم که بهره بهتری ببرم؟ با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به حضوری که در مواجهه با این کلمات برایتان پیش می‌آید، نظر کنید، مرحله‌ای بعد از مرحله‌ای تا راه خود را همچنان ادامه دهید، راهی که خود بگوید چگونه باید ادامه یابد و به حکم «إقرأ» می‌گویید آنچه را باید بگویید. موفق باشید

36028

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و احترام: یک نکته ای که جدیدا متوجه شدم، این است که، اگر بین خواب و خواندن نماز و انجام عبادت مخیر شوم، خواب را ترجیح می‌دهم. اگر در جایگاه امام حسین (ع) بودم، و بین یک روز شهادت زودتر و یک روز عبادت مخیر می‌شدم، تعجیل بنده در شهادت بود. سخت است در این دنیا بودن، و هرچند عبادت شیرینش می‌کند، ولی شاید چون حین عبادت من را می‌بینم ولی حین خواب هیچ نمی‌بینم. بعضا وقت سحر و برای نماز صبح، بیدار می‌شوم، به شکلی که خوابم نمی‌برد، ولی دوست دارم بخوابم. هرچند دوست دارم بیدار شوم و حس و حال سحر را درک کنم ولی ترجیحم خواب است. بیشتر بخاطر اینکه، خواب برادر مرگ است، با خواب خودم را فراموش می‌کنم، ولی در نماز من حضور دارم. در حالیکه حین عبادت لذت می‌برم، ولی با توجه به شرایط فعلی بنده خواب خوشایند تر از نماز است. باید چه کنم که از این فرصتها استفاده کنم و با این حال از دست ندهم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال انسان چه در خواب و چه در بیداری نزد خود حاضر است منتها در خواب، تنها در اختیار ملکات خود می‌باشد بدون آن‌که بتواند اراده جدیدی داشته باشد. ولی در بیداری همواره می‌تواند راه‌های نرفته را در مسیر سلوک الی الله طی کند و از این جهت، بیداری و زندگی در دنیا فرصتی است تا بر تعالی خود بیفزاید تا در خواب و مرگ از آن اراده‌ها به صورت ملکاتِ برتر بهره‌مند شود. موفق باشید

35579

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام و ادب و احترام: در تفسیرحدیث جنود عقل و جهل فرمودید که به قلبمون تلقین کنیم و مثلاً بگوییم ای قلب لااله الا الله. ۱. آیا این تذکر لازم است که به زبان بیاید یا در دلمان هم بگوییم اثر دارد. ۲. هنگام گفتن این تلقین توجه به قلب صنوبری باید بکنیم یا نه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همان ذکر درونی کافی و تأثیرگذار است. ۲. آری! زیرا همین قلب محل احساسات است. موفق باشید

35491

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: من فردی هستم زمانی که یه اتفاق بد برام میفته خیلی خود خوری می‌کنم و حرص می‌خورم، اینقدر تو فکرش میرم که حتی ممکنه شب خوابش هم ببینم. یا اصلا از فکر خوابم نبره. حالا سوالم از شما اینه با توجه به اینکه اصل ما جسم نیست و خود ما هستیم اگر من با این وضع بمیرم روحم در فشار و تنگی است؟ چکار کنم که از این مشکل رهایی پیدا کنم و مصداق شخص میوه فروش که بعد از ۱۰۰ سال هنوز می‌گفت گل بسر داره خیار نباشم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خطوراتی این‌چنینی، اصلِ شخصیت انسان را تشکیل نمی‌دهند. شخصیت اصلی انسان مبتنی بر معارف ناب و اخلاق فاضله است و از این جهت باید سعی در فهم عمیق‌تر معارف حقّه و تلاش برای رعایت اخلاق فاضله داشت. در این مورد خوب است به شرح «حدیث جنود عقل و جهل» که حضرت امام خمینی شرح کرده اند رجوع شود. موفق باشید

35414

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

به نام خدا سلام و عرض ادب: حضرت آقا در سالروز ازدواج حضرت علی و حضرت زهرا علیهما السلام برای اجرای مراسم عقد خواهر شهید قربانی، مهریه را ۱۴ سکه گرفتند و اتفاقا تاکید هم کردند که مهریه بیش از این را عقد نمی کنند. سوال بنده این است که این عمل رهبر انقلاب به معنای این است که ۱۴ سکه برای تمامی دختران حد متعالی مهریه است یا این که حد تعالی مهریه برای هر دختری مطابق با شرایط، متفاوت است؟ برخی از بزرگان معتقدند ۱۴ سکه از آن جهت که رهبر انقلاب و علمای دیگر در شرایط خاصی هستند و بنابه دلایلی می خواهند افراد کمتری برای عقد مراجعه کنند یا جهات دیگری، چنین مهریه ای را در نظر گرفته اند ولی در اصل مهریه باید طبق عرف خانواده دختر باشد و به گونه ای حالت بازدارندگی برای پسر وجود داشته باشد که در شرایط سخت زندگی پشتوانه ای برای دختر باشد. سخن درست چیست؟ آیا ما باید فعل رهبر را به همان شکل عیناً اجرا کنیم و برای کسب حد تعالی رشد، مهریه را ۱۴ سکه بگیریم؟ و یا اینکه حد تعالی مهریه برای ما تعریفی متفاوت دارد و باید مطابق با شرایط خودمان مهریه را بالا نگیریم ودر عین حال در این حد هم پایین نگیریم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّماً آنچه رهبر معظم انقلاب در این مورد متذکر می‌شوند به معنای تکلیف نیست، ولی در هر حال مهریه کم، ارزش خود را دارد و مهریه زیاد به هیچ وجه پشتوانه‌ای برای ادامه زندگی نیست و بعضاً ممکن است موجب تحریک خانم‌ها گردد که با کوچک‌ترین اختلاف به امید استفاده از مهریه سنگین‌شان تصمیم به طلاق بگیرند. موفق باشید

35312

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد عزیز: صوتی از دکتر چاوشی گوش دادم که برخلاف نظر مشهور، نکات قابل تاملی درباره نسبت حکمت متعالیه صدرا با عرفان طرح می‌کنند. لینک صوت را برایتان می‌فرستم: https://eitaa.com/varastgi/401 به نظر می‌رسد دوستانی که قصد رجوع به عرفان را دارند، بی‌نیاز از تذکرات فردید و دکتر چاوشی نیستند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با تشکر. در جریان سخنان ایشان و نیزسخن اخیر ایشان هستم. موفق باشید

35263

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام خداقوت: بنده در حیطه کار با نوجوان دارم کار می‌کنم میخوام یه سیر مطالعاتی از کتاب استاد طاهر زاده بهم معرفی کنید خیلی نیازمند هستم، هم روش کار با این سن، هم اعتقادی. ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن شاءالله با کتاب «جوان و انتخاب» و «چه نیازی به نبی» شروع فرمایید و سپس با کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» ادامه دهید، نتیجه خواهید گرفت. موفق باشید

35256

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

به نام خدا با عرض سلام و احترام: بنده معلم سوم دبستان هستم و دانش آموزی بسیار توانمند، مودب و باهوش دارم در حدی که از هر لحاظ، رتبه ی اول کلاس را کسب می کند، اما ویژگی ای دارد که موجب نگرانی بنده و به ویژه خانواده ی ایشان شده است؛ او به شدت کمال طلب است، تا جایی که تحمل شکست ندارد و اگر در امری شکست بخورد آن را به طور کامل کنار می گذارد و از طرفی می خواهد در هر چیز بهترین باشد و بهترین را داشته باشد، به طور مثال تنها یک دوست انتخاب کرده، دوستی که فردی بسیار مودب و مومن و به ظاهر کامل است و تمایل دوستی با دیگران را ندارد با اینکه دیگران او را دوست دارند. به گفته ی پدر ایشان، فردی در دوستانشان چنین شرایطی را داشته و طبق شکستی که در دوستی خورده، به دلیل اینکه دوستش فردی بسیار مذهبی بوده، دین و متعلقات آن را به طور کامل کنار گذاشته است. در حال حاضر این نگرانی وجود دارد که مبادا این کمال طلبی و ریسک ناپذیری خطری برای رشد او و دین او داشته باشد. علم بنده یارای تحلیل این موضوع و ارائه ی راهکار در این باب را نداشته لذا از شما خواهشمندیم ما را در این باره راهنمایی نمایید تا ان‌شاءالله وظیفه ی خود را در قبال این کودک انجام دهیم. با تشکر و التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است با این نوع دانش‌آموزان از معارف بلند معرفت نفسی سخن گفت تا در دل آن معارف، تواضع نیز پیش آید. پیشنهاد می‌شود کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» که روی سایت هست با ایشان در میان گذاشته شود. موفق باشید

نمایش چاپی