باسمه تعالی: سلام علیکم: عرض بنده این بود که چرا بعضی از اصولگرایان به کار تیم هستهای چون دشمن نگاه میکنند گویا به جای بیاعتمادی به دشمن به یک نحوه بیاعتمادی به تیم هستهای إعمال میکردند و این همدلی نبود. بنده هم خدا را شاکر هستم که رهبری عزیز چگونه اندیشهها را متوجه حقایق میکنند و همدلی و همزبانی را به همهی جریانها – اعم از دولت و ملت - متذکر میشوند. مقام معظم رهبری«حفظهاللّه» فرمودند خط قرمزها را به دولت تذکر دادهاند و به نظرم میتوان از متن بیانیه رعایت آن خط قرمزها را تا حدّی فهمید. ولی بعضی از عزیزان خیلی بدبینانه نگاه کردند و اصل حضور ما را در مقابل استکبار نادیده گرفتند و اینکه توانستیم کاری کنیم که نتوانند ما را نادیده بگیرند؛ ظاهراً با جشن اصلاحطلبان و انتقاد تند اصولگرایان، که مربوط به حضور تمدنی ما است، گم شد. بنده در همان راستایی که دغدغهی سیر توحیدی برای جامعه دارم، دغدغهی نگاه سیاسی جامعه را نیز در خود احساس میکنم و میدانم آنهایی که سلوک دینی را بیرون از نگاه سیاسی به این دوران پیشه کردهاند و نیز کسانیکه صرفاً نگاه سیاسی به همهچیز دارند با بنده همدلی نمیکنند ولی من هم نمیتوانم از وظیفهی معلمیام کوتاه بیایم و با بهانه قراردادنِ آنچه در این تاریخ واقع میشود متذکر تفکری که تراز حضور انقلابیون در این تاریخ است نشوم. چهرههای تفصیلی انقلاب اسلامی یکی بعد از دیگری در حال ظهور است که دیدن آن چهرهها مشروط به آن است که از نگاههای سیاسی حزبی و گروهی آزاد باشیم و از این جهت معتقدم غربیها میخواستند اسطورهی ایستادگی ایران را در مقابل غرب به بهانهی انرژی هستهای بشکنند و از این جهت نتوانستند. که تفصیل بیشتر این موضوع را در جواب سؤال شمارهی 11841 خواهید دید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ابتلای به فقر و در عین حال شکر کار بسیار بزرگی است. «رَبَّنا وَ لا تُحَمِّلْنا ما لا طاقَةَ لَنا بِه». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در جواب سؤالهای شمارهی 17230 و 17231 داده شد که میتواند فضای جواب به این سؤال را تا حدّی روشن کند. در عین آنکه نمیدانم آیا حقیقتاً برجام در همان بستر تاریخیِ صلح حدیبیه واقع شده است و یا بر عکس است؟ در فضای تاریخی صلح حدیبیه مسلمانان شرایط حضور سال آینده را در مجمع حج فراهم نمودند و به یک معنا با آن حضور، همهی هیبت استکبار ابوسفیانی ذوب گردید و عملاً فتح قلعهی استکبار به صورت فکری و فرهنگی شروع شد. در حالیکه با بیطاقتیِ دولتمردانِ ما گویا این ماییم که در حال ذوبشدن قرار میگیریم و تنها قرارگاهِ هیبت انقلاب که توسط مقام معظم رهبری مدیریت میشود؛ ما را و دولتمردان را از این ذوبشدن تا حدّی رهانید. در زمانی که میرفت تا با اندکمقاومتِ ما در مقابل استکبار، نهتنها معنای تحریم از بین برود، بلکه معنایِ حضور استکباری غرب از صحنهی این تاریخ بهشدت کاهش یابد. آری! تحریمها دریچهای بود که خداوند برای طیکردنِ ره صدساله در یکشبه در مقابل ما قرار داد، ولی ما این راه را به جهت روحیهی اشرافیگریِ بعضی از مردممان نتوانستیم طی کنیم. پس باید در جدّیتِ کار فرهنگی بیش از این کوشا باشیم، وگرنه باز تحریم و باز بیقراریِ طیف خاکستری و باز متوقفشدن در راه بزرگی که باید طی کرد!!!! ما در شعب ابیطالب به جهت مقاومتی که داشتیم، توانستیم خود را معنا کنیم و در این جا بود که خداوند مستقیمتر از هر مستقیمی به کمک ما آمد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتابها را در نمایشگاه کتاب تهران - دفتر نشر معارف (آثار استاد طاهرزاده) سالن 2 – راهروی 7- غرفهی 522 میتوانید پیدا کنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کجا بودید قبل از انقلاب! تا با صحنههایی ناخواسته روبهرو شوید که چند شبانه روز ذهنتان را آنچنان به خود مشغول میکرد که تنها با پناهبردن به خدا و مقاومت در مقابل آن شرایط به روحانیتی دست مییافتید که فکر آن را هم نمیکردید. چرا امام سجاد«علیهالسلام» میفرمایند: در آخرالزمان انسانهایی هستند که از همهی انسانهای دوران بهترند زیرا حفظ ایمان در آن زمان مثل نگهداشتن آتش در کف دست است؟! آیا همینکه با همهی این سختیها که میفرمایید، مقاومت میکنید نتیجهاش بیشتر از صدها بهشتی نیست که آن شخص مسیحی با آن روبهرو شد؟ اگر خداوند به حکم آیهی «لایکلف اللّه نفساً الاً وسعها» در شما و امثال شما چنین آمادگیهایی را نمیدید، حتماً مطمئن باشید که چنین شرایطی را برای شما فراهم نمینمود. از خدا تقاضای مرگ نکنید، از خدا بخواهید که از این پل صراط آتشین دنیا همچون شهدای عزیز به سلامت عبورتان دهد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت آیت اللّه حائری شیرازی در مصاحبهی خود فرمودند آقای هاشمی با ظرایفی تلاش داشت تا بعد از امام، رهبریِ انقلاب به صورت شورایی اداره شود ولی صحبتهای امام«رضواناللّهتعالیعلیه» و تأکید مرحوم احمدآقا، نگاهها را به حضرت آیت اللّه امام خامنهای«حفظهاللّه» انداخت. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوع آزادی موضوعی است بس خطیر و بزرگ، که اگر امکان آن را داشتم تا آنچه در مافیالضمیر دارم را با کلمات مناسب اظهار کنم؛ مطمئن باشید بیشتر از 1000 صفحه سخن برای گفتن بود. خداوند با دادن اختیار به انسانها بزرگترین هدیهی خود را که آزادی است به بشریت داده است تا او خود، انتخاب کند و حتی به پیامبر خود میفرماید: تو تنها، حقیقت را به انسانها متذکر باش ولی مصیطر نباش و چیزی را به آنها تحمیل نکن، آنها خود مسئول انتخابهای خود میباشند. پاسداشتنِ آزادی یعنی آنکه انسانها از سر ترس و اجبار زندگی نکنند. یعنی حق داشته باشند که بهجای آنکه «من باشند یا شما باشند، خودشان باشند». مردمان شایستهی داشتنِ زندگی آزادند. برای زندگی آزاد بیش از آنکه به قانونِ خوب، نیاز باشد به مردم خوب نیاز است. آدمی جویای حق است و فرزانگی به آن است که به او امکان دهیم خودش حق را انتخاب کند. هر چیزی که آزادیِ انسان را از او بگیرد، او را دفن کرده است. و مسلّم انسانِ آزاده انسانی نیست که با آزادی خود، آزادی دیگران را نابود کند. امروز تنها داعشیها نیستند که خود را به نام دین به بقیهی انسانها تحمیل میکنند؛ آن کارمند اداری هم که حقوق شهروندی ما را رعایت نمیکند، صورت دیگر همان داعشی است و آن مردی که به اسمِ دین و در راستای اختیاراتی که دین به او داده است، حقِ همسر خود را زیر پا میگذارد او نیز داعشی است. وقتی به همسر خود بگوید من اجازه نمیدهم به مادر و برادرت سر بزنی و بخواهد برای او تصمیم بگیرد، همان داعشیِ پنهانشده در زیر حقوقی است که خداوند برای تنظیم نظام خانواده به او داده است. مثل آن کارمندی که بنا است از قدرتِ قوانین جامعه، امور شهروندان را رعایت کند، نه آنکه خود را بر شهروندان تحمیل نماید. آری! هزاران هزار چهرهی داعشیگری اطراف ما را پر کرده است، حال شما از ترجیح عدالت بر آزادی سخن میگویید؟!! تا وقتی ما زیباییِ آزادی را با جانِ خود و با رگ و پوست خود احساس نکنیم و تا وقتی آزادی را حقِ همهی انسانها ندانیم؛ مسلّم عدالت نه معنا میدهد و نه رُخ مینمایاند. توانِ ادامهی سخن در بنده نیست، ولی چه ظلماتی به جهت ندیدنِ جایگاه آزادی همهی عالَم را فرا گرفته است. چگونه میتوان تنفسِ آزاد داشت وقتی به آزادی عشق نمیورزیم؟!! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده به جای اینکه بخواهید به تکتک این سؤالات بپردازید و همواره سرگردان انواع سؤالها باشید؛ خوب است که یک سیر مطالعاتی در سه جانب «خودشناسی» و «شناخت جایگاه تاریخی انقلاب» و «شناخت غرب» پیشه کنید تا بهخوبی با قدرت تفکری که حاصل میشود، کارها را جلو ببرید. در مورد «خودشناسی» بحث «ده نکته در معرفت نفس» و شرح آن بنا به تجربهی خواهران و برادران بسیاری از مسائل روحی و شوقی انسان را مدیریت میکند. به فرمایش یکی از طلاب، بحث معرفتالنفس فتحالفتوح میباشد. و در مورد انقلاب و امام، کتاب «انقلاب اسلامی و رجوع به عهد قدسی» و کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضواناللّهتعالیعلیه» افق خوبی را در معرض تفکر و دید افراد قرار میدهد. و در رابطه با «غربشناسی» کتاب «مدرنیته و توهّم» همراه با شرح آن میتواند جمعبندیِ نسبتاً خوبی را در رابطه با شناخت غرب مطرح کند. همهی مطالب فوق، بر روی سایت هست. میماند که در بین سؤالات متکثر، یک سؤال مشخص داشته باشید که مانع حرکت شما باشد. خوب است که همان سؤال را مطرح بفرمایید موفق باشید