بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
989
متن پرسش
سلام می خواستم درمورد نوعی از خواب که می بینم سوال بپرسم خواب هایی که در رابطه با اتفاق های روزانه نیست که مشغولیت ذهنی داشته ام بلکه یکسری اتفاقات گاهی خیالی که تا به حال حتی در مورد آنهافکر هم نکردم و فقط باعث این می شود که در هنگام بیداری خستگی در تنم می ماند؟ من کتاب آشتی با خدای شما را مطالعه کردم لطفا با آن مبانی بیشتر به من توضیح دهید. یک سوال دیگرم این است که اسلام برای خوابیدن راحت چه چیزهایی را توصیه کرده است. ممنون اجرکم عندا...
متن پاسخ
موضوع خواب را در سی‌دی شرح کتاب «ده نکته از معرفت نفس» در جلسه‌ی سوم و در کتاب «جایگاه جن و شیطان و جادوگر» دنبال بفرمایید. إن‌شاءالله پس از مطالعه‌ی آن دو کتاب می‌توانید احوالات خود را تحلیل کنید. اساتید بزرگ می‌فرمایند: اگر در طول روز با وضو باشید و با وضو بخوابید و در روز ذهن خود را مشغول رقابت‌های افراد و کینه با بندگان خدا نکنید و سعی کنید صادق باشید و بعد از نماز مغرب و عشا ذهن خود را مشغول تصاویر مهیج نکنید، إن‌شاءالله خواب شما پاک و نورانی خواهد بود. موفق باشید
988
متن پرسش
با سلام و خسته نباشید.استاد "رزق" شامل تحصیلات و ازدواج و شغل هم می شود و یا فقط به خوراک و ... اطلاق می شود؟
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی احتمالاً شامل علم و همسر و خانه و منبع درآمد هم می‌شود، عمده آن است که این امور را به خدا واگذار کنیم و در حدّ معقول فعالیتِ لازم را بنماییم و آنچه را خداوند در علم و همسر و خانه و منبع درآمد نصیب ما فرمود با طیب خاطر بپذیریم که مسیر کمال ما همانی است که خداوند مرحمت فرموده است. موفق باشید
987
متن پرسش
با سلام حضور محترم استاد گرامی. استاد من سوالی از محضر شما داشتم. من در سال گذشته به مدت یک سال و نیم دوران پر استرس و پر دردی رو تحمل کردم و یک خانواده تا می توانستند من را اذیت کردند و زجر دادند. در تمام آن مدت به خدا پناه بردم و از او گشایش خواستم و با اینکه می توانستم ضرباتی به ایشان بزنم اما ایشان را به خدا واگذار کردم. اکنون که مدتی است آن مسئله تمام شده اما به خاطر آزارهایی که این خانواده به من دادند گاهی احساس انزجار قلبی از ایشان میکنم. با اینکه میدانم و قبول دارم فرمایش مولا علی علیه السلام را که فرمود کسی که به تو ظلم میکند به نفع تو ضرر خود کار میکند، اما نمیدانم چرا نمیتوانم ایشان را ببخشم. البته به خدا قول دادم در اولین فرصت که لطمات وارده از سوی ایشان را برایم جبران کرد حلالشان کنم. حال مشکل من این است که من همیشه خوابهای روحانی و خوبی میدیدم و حالات معنوی داشتم اما از زمانی که کینه اینها ته دلم جاگرفته دیگر از آنها خوابها و حال خوش خبری نیست. لطفا مرا راهنمایی کنید که چه کنم؟استاد گرامی مرا دعا کنید. باسپاس
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی بحمدالله خودتان متوجه‌اید که «در سینه‌ی پُر کینه اَسرار نمی‌گنجد» عذر خلق را بپذیرید . آن‌ها با بدی شما بد بوده‌اند، موضوع را رها کنید تا موضوع ارزشمندی در افق جان شما طلوع کند. موفق باشید
986
متن پرسش
باسمه تعالی باعرض سلام می خواستم بدانم آیارشته ای هست که انسان رابه خدابرساند؟خودم رشته زبان و ادبیات عرب راخوانده ام وبااینکه می خواستم هدفم از خواندن صرف نمره نباشد ولی فکرنمی کنم آنچنان که بایدموفق شده باشم.
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی باید خودتان برنامه‌ای بریزید که بتوانید به کمک تفسیر المیزان با قرآن مأنوس شوید. پیشنهاد می‌کنم شرح خطبه‌ی اول از نهج‌البلاغه را کار کنید. موفق باشید
982
متن پرسش
باسلام و عرض ارادت و تشکر و آرزوی توفیق روزافزون. استادمن سوالی داشتم از محضرتان: من کسی را می شناسم که به علت مشکلات خانوادگی از دستیابی به خیلی از فرصتهای خوب به خصوص در امر ازدواج محروم است. ایشان انسان خوب و متقی است اما مسایلی که به هیچ وجه در ید اختیارش نیست مانع از این می شود که افرادی درخور خودش به خواستگاریش برود. من شخصا فکر میکنم این خواست خداست و امتحان این فرد اینگونه طراحی شده است اما دیگران به این امر معتقد نیستند و می گویند شرایط باعث این امر است. من خبر دارم که این دست ما چقدر هم در این خصوص توکل به خداوند میکند و دعا میکند اما سخت در چارچوب شرایط گیر افتاده است. گاهی با خودم می اندیشم شاید دیگران درست بگویند چون چطور دخترهایی هستند که چون شرایط خوبی دارند و پدشان فلان منصب را دارد و مادرشان فلان پست را به خوبی و به راحتی با انسانهای مومن و متقی حتی ازدواج می کنند و آب از آب تکان نمیخورد اما این بینوا هرچه هم توکل کند و دعا کند چون شرایطش جور نیست مشکلش حل نمی شود و اصلا چرا حتی در زندگی خودمان میبینیم که وقتی شرایط و علل مادی جور نیست دعا هم راه به جایی نمیبرد؟
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی رسول خدا«صلواة‌الها‌علیه» می‌فرمایند: « إذا رأیتم الأمر لا تستطیعون تغییره فاصبروا حتّى یکون اللَّه هو الّذی یغیّره. » اگر امور طوری بود که امکان تغییر آن را نداشتید صبر پیشه کنید تا خداوند آن را تغییر دهد. آری خداوند می‌خواهد صبر ما را امتحان کند و بیشترین برکات در همین صبر و رضا نصیب انسان می‌شود. فرصتی که دارید مغتنم بشمارید و در معرفت و اُنس به خدا بکوشید. موفق باشید
981
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی . من دختری چهار ده ساله هستم و به تازگی اهمیتم به نماز کمتر شده و از این بابت ناراحت هستم من حتی قبلا نمازم را همیشه به جماعت می خواندم ولی چند روزی است که نمازم به تأخیر می افتد . می خواستم اگر می شود کمی از اهمیت نماز برایم بگویید وکمی راهنماییم کنید.با تشکر
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی سعی کنید معرفت خود را به نماز بیشتر کنید تا بفهمید می‌توانید در نماز با نور خدا اُنس بگیرید و در اثر نوری که خداوند بر قلب شما می‌اندازد امور زندگی را درست انتخاب کنید و زشتی‌های اعمال زشت را با قلب‌تان احساس کنید. موفق باشید
979
متن پرسش
سلام استاد چرا شما سوالای منو جواب نمیدین؟ تا حالا چندتا سوال پرسیدم ولی جواب نگرفتم.البته بعضیاشم جواب دادین ممنون. استاد واقعا در معقوله ی خواب سر در گمم. آیا میشه خوابی که آدم در مورد خودش می بینه و معبر معتبر (مثل آقای صدیقین) هم اونو در مورد خودش تعبیر می کنه ، در مورد یکی از نزدیکان آدم تعبیر بشه نه برای خودش؟خواهش می کنم راهنماییم کنید . و کلا تا چه حد به رویای صادقه می توان اطمینان کرد.
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی عرض شد که عموماً انسان در خواب احوالات خود را تجربه می‌کند و ظاهراً نمی‌شود خوابی که می‌بیند و خودش را در آن خواب در جایگاهی می‌بیند جایگاه کس دیگری باشد ولی همین‌طور که می‌دانید این‌قدر موضوع خواب گسترده است که به‌راحتی نمی‌توان نظر قاطع داد. موفق باشید
978
متن پرسش
به نام خدا با عرض سلام و ادب خدمت استاد محترم با توجه به اینکه جنس روح و بدن هم سنخ نیستند ، در حرکت جوهری چگونه روح که مجرد است به بدنی که مادی است ملحق می گردد ؟ ادامه این وضعیت در عالم برزخ چگونه است ؟ با تشکر و با آرزوی سلامتی برای آن استاد عزیز علیرضا مترصد
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی چون در دنیا نفس انسان به بدن خود تعلق دارد تحت تأثیر حالات بدن از جمله حرکت جوهریِ بدن قرار می‌گیرد ولی بدنِ برزخی و قیامتی جنس روح است و دوگانگی بین جسم و روح نیست تا تحت تأثیر حرکت جوهری بدن باشد. موفق باشید
977
متن پرسش
سلام من کتاب ده نکته از معرف النفس شما را مطالعه کردم و تنها یک سوال برای من پیش آمده در باره ی حدیث پیامبر گرامی اسلام است که می فرماید« اگر رویا از کسی برداشته شود نباید نگران باشد زیرا وقتی کسی را سخ در علم شود، رویا از او برداشته می شود»متاسفانه متوجه معنای نشدم می شود در این مورد کمی بیشتر توضیح دهید؟ باتشکر
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی بهتر بود که سی دی شرح کتاب را هم می‌شنیدید در آن‌جا عرض شده که خواب‌دیدن از مقام خیال است و لذا اگر عقل انسان بر خیال او غلبه کند در خواب بیشتر با معانی روبه‌رو می‌شود تا با صورت‌ها. موفق باشید
976
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد گرامی ببخشید استاد چرا فلسفه ی ملاصدرا جهانی نشده؟ مگه فلسفه نباید جهانی شه؟ اما اشکال این فلسفه جیه که هنوز اونرو به عنوان فلسفه قبول ندارند؟ یعنی اصلا چرا پس ملاصدرا رو فیلسوف میدونیم؟ چه طور میشه جهانی شه؟ با تشکر فراوان
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی چند سال گذشته سمیناری در رابطه با فلسفه‌ی ملاصدرا در تهران تشکیل شد و از فیلسوفان مطرح دنیا دعوت شد بسیاری از صاحب‌نظران دنیا از جمله پروفسور ویلیام چیتیک معتقد بودند فلسفه‌ی ملاصدرا تمدن‌ساز است و حتماً تمدن آینده‌ی جهان متأثر از فلسفه‌ی حکمت متعالیه است. حتی حضرت امام خمینی«رضوان‌الهن‌علیه» بر مبنای تفکر ملاصدرا نهضت خود را تبیین کردند. بنده در جلسه‌ی هشتم از کتاب «تمدن‌زایی شیعه» در مورد جایگاه تاریخی فلسفه‌ی ملاصدرا و نظر مقام رهبری«حفظه‌الهت» عرایضی دارم. موفق باشید
975
متن پرسش
سلام.دیدگاه ما نسبت به قران چگونه باید باشد؟به چه دیدی باید به قران نگاه کنیم که بیشترین بهره راببریم؟(درباره این موضوع علما کم برای مردم شفاف سازی میکنند،لطفا مطالب راه گشا وکلیدی را بیان کنید)خدا نظر حضرت ولی عصرعجل الله تعالی فرجه رابرقلب شما وهمه شیعیان ومحبان امیرالمومنین علیه السلام معطوف گرداند.
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی سؤال گسترده‌ای است که پیشنهاد می‌کنم علاوه بر مطالعه‌ی مقاله‌ نسبت ما با فرآن در جهان معاصر که در قسمت سؤالات ویژه‌ی سایت لب‌المیزان هست و بعد از مطالعه‌ی جزوه‌ی چگونگی کار با تفسیر المیزان، با رجوع به خودِ قرآن، قرآن ما را راهنمایی می‌کند که چطور با آن برخورد کنیم. بارها عرض شده ما بر روی قرآن به اندازه‌ی یک واحد درسی تدبّر نمی‌کنیم در حالی‌که قرآن شرط صحبت با ما را تدبّر قرار داده است. موفق باشید
974
متن پرسش
سلام.نظر شما درباره جسمانی بودن معاد چیست؟با همین بدن دنیایی درقیامت حاضرمیشویم یا با بدن مثالی؟ماهیت بدن مثالی چیست؟
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی در جزوه‌ی «نحوه‌ی حیات بدن اُخروی» بنده نظر ملاصدرا و علامه طباطبایی«رحمة‌الله‌علیهما» را که خودم نیز به آن معتقدم، آورده‌ام. جزوه در سایت هست. موفق باشید
973
متن پرسش
سلام استاد،دانشجوی رشته فیزیکم.چطور میشه بین رشته تحصیلیم به خصوص بحث "عدم قطعیت شرودینگر" و "حرکت جوهری" ارتباط برقرار کرد؟به نظرتون لازمه جرقه ای در این مورد زده بشه؟خود شما در این مورد کار کردید؟ استاد بعضی اساتید ما در مورد حرکت جوهری چیزی نمیدونن و درخواست کمک از اونا در این مورد بی فایدس.
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی به نظرم با دقت در حرکت ذاتی عالم می‌توان به یک معنی عدم قطعیت شرودینگر را تبیین کرد، بدون آن‌که گرفتار نسبیت فلسفی شویم. چون در حرکت جوهری بحث بر سر آن است که یکی از مراتب وجود یعنی عالم ماده عین حرکت است و عین حرکت یعنی چیزی که هیچ ثباتی ندارد و در عین حال در عین حرکت‌بودن ثابت است. اطلاعی ندارم که کسی از نگاه فلسفه‌ی صدرایی اندیشه‌ی شرودینگر را تبیین کرده باشد، اگر این کار بشود می‌توان جایگاه بحث عدم قطعیت را درست تبیین کرد. موفق باشید
972
متن پرسش
مشکل من تو دانشگاه از اون جایی شروع شد که نتونستم یه سؤالو جواب بدم. هست کسی که تو دانشگاهی که ما هستیم شیطان پرسته، بهش می گی مگه خدا رو قبول نداری، می گه بهم ثابت کن که هست ولی بودنه این که بگی تو کجایی قرآن اومده یا این که دور خودتو ببین اینا کار خداست. منظورش اینه که مثل آدم خدا رو اثبات کن که هست ولی زیر آبی نرو؟ خوب اگه بگی تو کجایه قزآن اومده، خوب می گه من خدا رو قبول ندارم، حرفاشو قبول داشته باشم. حالا از شما می خوام به قول دوستم بدونه زیر آبی ثابت کنی که خدا هست
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی کافی است که انسان عقل خود را تعطیل نکند در آن صورت به نظر بنده «برهان صدیقین» به‌خوبی عقل را در اثبات خدا قانع می‌کند و حتی قلب را جهت اُنس با او آماده می‌سازد. این شخص شیطان‌پرست چگونه ثابت کرده است شیطان هست؟ موفق باشید
971
متن پرسش
سلام. افرادی که شغلشان نیاز به تمرکز بالا و فکر زیاد دارد (از قبیل شغل برنامه نویسی کامپیوتر) در رابطه با دائم الحضور بودن در محضر خداوند منان و اینکه پیوسته خدا را به یاد داشته باشند، مشکل دارند و در روز به طور معمول 7-8 ساعت را در غفلت به سر می برند. لطفا اگر راهی برای رفع این مشکل سراغ دارید بفرمایید. (هدف این است که با حضور دائم در محضر خداوند، مشمول آیه شریفه "رجال لا تلهیهم تجاره و لا بیع عن ذکر الله و اقام الصلوه " شوند) با تشکر فراوان
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی اگر تجرد نفس انسان از طریق معارف عالیه و تزکیه‌ی لازم شدید شد به مرحله‌ای می‌رسد که کاری او را از کاری باز نمی‌دارد و در طول آن که ذهن و عقلِِ ریاضی مشغول محاسبات است، قلب در محضر خدا است. مولوی در وصف رسول خدا«صلواة‌الله‌علیه» می‌گوید: «آن یکی نقشش نشسته در جهان.... آن دگر نقشش چو مه در آسمان» سعی کنید در کنار تدبّر در معارف الهی و تدبّر در قرآن، نوافل را انجام دهید به‌خصوص نافله‌ی شب را. إن‌شاءالله نفس شما به مقام جمع می‌رسد و در عین حضور در ساحتی از حضور در ساحت دیگر غافل نجواهد بود. موفق باشید
970
متن پرسش
با سلام. [با توجه مباحث معرفت نفس شما]، 1- این نفوس(اماره، لوامه و ...) و قواهایی(شهویه، غضبیه و ... ) که منشورگونه به نفس انسانی نسبت می دهند، را چگونه با نفس واحد مرتبط دانیم؟ آیا همانطور که عرض شد، این موارد مانند رابطه منشور و نور است یا باید از وجه دیگری به آن نگریست؟ آیا مشکل وحدت و کثرت برای نفس پیش نمی آید؟ و یک نکته دیگر آنکه چگونه است که نفسی که ما داریم روحیست که خدا در کالبد ما دمیده است ولی قسمتی از آن بدون حضور شیطان، ما را به سوء ترغیب می کند؟ (مگر این نفس نباید خواص والد خود را به ارث برده باشد) 2- شما فرمودید که نفس پس از تولد مدتی در حال مرتاضیست تا بتواند بر بدن تدبیر کامل نماید و مثلا بتواند کنترل دست و پا را در اختیار گیرد. حال سوال اینجاست که زمانی که هنوز انسان اول کار است و یا حتی جنین است، چه موجودیتیست که اعمال حیاتی را به این خوبی تدبیر می کند و مثلا نبض قلب دیگر نیازی به ریاضت نفس برای تدبیر ندارد و از ابتدا به خوبی می زند. آیا خود تن این کار را بصورت غریزی انجام می دهد و یا اصلا غریزه یعنی تدبیر مستقیم الهی در بدن؟ 3- از امیرالمونین(ع) روایت داریم که نوزاد تا 40 روزگی همبازی ملائکه است، چه اتفاقی بعد از 40 روزگی بر سر نفس می آید که ارتباطش با عالم ملکوت به یکباره اینقدر کم می شود؟ آیا دلیلش وجوب همان ریاضت شدید نفس برای به دست آوردن تدبیر بدن تا 4-5 سالگی است که ارتباط قویش با عالم ملکوت مانع آن می شود؟ 4- فرموده اید که برای هر یک از عوالم (دنیا، برزخ، قیامت) تنی متناسب برای نفس در نظر گرفته شده است تا نفس بتواند با آن تن ادامه حیات دهد. سوالم کمی گنگ است ولی هضم این موضوع برایم کمی ثقیل است که چرا این نفس با این قوت باید همیشه به تنی برای سیر وابسته و یا بهتر بگویم اسیر باشد؟ 5- آیا در خواب هم نفس ما سوار بر تنی مخصوص برای سیر می شود؟ 6- آیا عالم ذر هم نفس دارای تن بوده است؟ با تشکر
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی 1- قوای نفس تجلیات نفس‌اند در مواطن خاص و با تجلی آن ها وحدت نفس محفوظ است. نفس انسان از روح خدا – به عنوان بالاترین مخلوق – است و ربطی به والدین ندارد که ارثی از آن‌ها برده باشد و از آن جهت که دارای کشش‌ها و گرایش‌های مختلف است وَجهی دارد که به جنبه‌های بدنی و زمینی متمایل است، همان‌طور که وجهی دارد که به جنبه‌های معنوی تمایل دارد 2- شاید در دوره‌ی جنینی هم موضوعِ آمادگی جنین مطرح باشد که از همان ابتدا قلب در جنین ظهور نمی‌کند و باید نفس جنین بر روی بافتی که باید قلب شود تمرکز کند 3- شاید منظور حضرت آن باشد که برای جنین تا چهل روز هنوز حضوری در بدن برایش فراهم نشده و چون توانست بدن را تدبیر کند توجه آن به بدن شروع می‌شود 4- مجردات عموماً تجلیاتی دارند که این تجلیات برای نفس ناطقه در برزخ و قیامت بدن انسان محسوب می‌شود و تنها بدن دنیایی است که جهت سلوک نیاز به ان هست ، بدن‌های برزخی و قیامتی حاصل ملکات و اخلاقیات انسان است 5 و 6- بدن به معنی دنیایی آن که وسیله‌ای است در اختیار نفس فقط مربوط به دنیا است. موفق باشید
969
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد گرامی ببخشید استاد با توجه به بحث برهان حرکت جوهری این نظریه که اگر بتوان با سرعت نور و بیشتر حرکت کرد زمان به عقب برمیگردد آیا توجیهی دارد یا رد می کند؟ مگر میشود قوه هایی که به فعل تبدیل شدند مجددا به قوه تبدیل شوند؟ یا اینکه قوه ها به فعل تبدیل نمیشوند اما این وقایعی که ما میبینیم در تبدیل قوه به فعل نقشی ندارند که به نظر نادرست می آید . سوال دیگری داشتم آیا این جمله ی بنده درست است یا نه که قوه هایی که به فعلیت رسیدنددر زمان پیامبر باعث شد که فیض الهی منجر شود و زمینه برای وجود مبارک حضرت محمد (ص) آماده شود؟ ببخشید استاد من مدتی است دچار ناامیدی شدم (البته مطمئن نیستم ناامیدی است) احساس می کنم تحمل زندگی را ندارم یعنی فکر اینکه چندین سال دیگر زندگی کنم مرا اذیت می کند.مدتی است به خواندن کتاب های معرفتی بی رغبت شدم اصلا حوصله ی اینکه درس بخوانم یا خرید بروم را ندارم.غم عچیبی دارم واقعا آرزو دارم از این دنیا بروم.البته به خاطر بار گناهانم از مرگ میترسم اما ترجیح میدهم که نباشم و میتوانم خودم را سرگرم کنم اما به نظرم غفلت است.اصلا به نظرم مسخره هست همه چی لطفا مرا راهنمایی بفرمایید باتشکر فراوان
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی چون زمان، ذاتی عالم ماده است و ریشه در حرکت ذاتی عالم دارد، برگشت به عقب برای عالم ماده معنی ندارد و در عالم مجردات است که گذشته و آینده جمع است و می‌توان در گذشته و آینده حاضر شد. بعید است بتوان بعثت نبی‌اکرم«صلواة‌الله‌علیه» را در رابطه با فعلیت‌یافتن قوه‌های عالم ماده تفسیر کرد، زیرا هنوز ذات عالم ماده از ماده‌بودن در نیامده تا از آن جهت در عالَم دیگری قرار گیرد. در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» به‌خصوص در قسمت دوم کتاب در رابطه با علت بی‌رغبتی نسبت به مطالعه عرایضی مطرح شده و از نظر مشکل روحی شاید ریشه‌ی فیزیولوژیک داشته باشد و عدم تغذیه‌ی مناسب و یا عدم ترشح هورمون‌های لازم در میان باشد، خوب است با روان‌پزشک موضوع را در میان بگذارید. موفق باشید
968
متن پرسش
با سلام افرادی را سراغ داریم که در شبانه روز 4-5 ساعت بیشتر نمی خوابند و مشکلی هم ندارند. و یا فردی را می شناسم که در شبانه روز فقط یکبار غذا می خورد و بدنش هم سالم است و لاغر نمی شود. می خواستم ببینم آیا راهی هست که من هم مانند اینگونه افراد خواب و خوراک خود را کم کنم؟زیرا معصومین فرموده اند روزی دو وعده بخورید در حالیکه اکنون اکثر افراد سه وعده میخورند. لازم به ذکر است که من فردی نسبتا" لاغرم و چند ماه برنامه دو وعده غذایی را اجرا کردم و کمی لاغرتر هم شدم.
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی هرکس طبیعت خاص خود را دارد. شما سعی کنید بیشتر از هشت ساعت نخوابید و هراندازه طبیعت شما اجازه داد که آن را کم کنید بهتر است، ولی در جوانی خواب‌تان کم‌تر از شش ساعت نباشد ممکن است در رشد شما آثار منفی داشته باشد. در مورد غذا هم به طبیعت خودتان نگاه کنید، طوری غذا بخورید که در عین پرخوری‌نکردن تا چهل‌سالگی لاغر نباشید. آنچه موجب می‌شود که خواب افراطی و یا حرص به غذا در انسان رشد کند غفلت از اُنس با حقایق روحانی و معنوی است. موفق باشید
967
متن پرسش
باسمه تعالی با سلام حضور استاد گرامی کلیت سوال درباره ایمان وراه تقویت آن تا رسیدن به یقین کامل است: * پشتوانه ایمان چیست؟یعنی برای آنکه بدانیم آنچه که آن را واقعی میدانیم حقیقتا واقعی است(در حالی آن غیب است) چه راهی هست؟آیا استدلال عقلی ما را بی نیاز میکند؟( یا باید بکند )و یا اینکه نه؛باید ایمان ما به شهود ختم شود؟ آیا این انتظار نابجایی است؟ *ما در توسلمان به اهل بیت علیهم السلام می توانیم انتظار پاسخ بگونه ای داشته باشیم که ما مطمئن کند که اوهست و همانگونه است که ما میشناسیمش و اصلا زمانی که او را مخاطب خود قرار داده ایم واقعا او مخاطب ما است,شاید ما گمان میکنیم که او را مخاطب قرار داده ایم و با او ارتباط داریم ولی خود را فریب داده و مثلا با خود سخن میکنیم و اگر اشک میریزیم ناشی ازچیز دیگری است(مثلا خستگی یا مشکلات روزمره یا..) *آیا ایمان امری ارادی است یعنی ما سعی کنیم با افزایش علم(عقلی و نقلی) و عمل در حد خودمان باور مندتر بشویم و میشویم؟ با تشکر از دقت نظر و وقتی که صرف میکنید التماس دعا
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی قلب انسان حقیقت را می‌شناسد، باید از طریق عقل متوجه آن حقیقت شد و با تزکیه و رعایت احکام شرعی، قلب را آماده کرد که با حقایق مأنوس شود. گفت: «اول قدم آن است که او را یابی...دوم قدم آن است که با او باشی» اگر معرفت کافی به جایگاه اهل‌البیت«علیهم‌السلام» یعنی انسان‌های کامل داشته باشیم و انسانیت را بشناسیم می‌توانیم نظر آن ذوات مقدس را بر قلب خود احساس کنیم و به‌خصوص در زیارت آن‌ها تأثیر آن‌ها را در اصلاح خود به‌خوبی دریافت نماییم. پس از آن‌که عقل را در تشخیص حقیقت به میدان آوردیم و تزکیه‌ی لازم را انجام دادیم نور ایمان خود به خود تجلی می‌کند. موفق باشید
966
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد گرامی ببخشید استاد من مدتی هست که احساس می کنم دچار وسواس شدم یعنی نمیدونم شایدم وسواس نباشه.مثلا وقتی وضو میگیرم همش فکر میکنم اشتباه گرفتم و حداقل باید دو بار بگیرم تا خیالم راحت شه.آخه هر چقدر با دین بیشتر آشنا میشم حیفم میاد که از دست بدم فرصتو و وضوی اشتباه بگیرم.برای نماز هم همینجور شدم دو سه بار باید نماز مثلا مغربو بخونم تا خیالم راحت شه.آخه وقتی یاد این حرف شما میفتم که" میخواید سریع نماز بخونید که بعدش چه کار کنید "باعث میشه بیشتر ترغیب بشم به دوباره خوندن نماز.و میترسم که نمازم از دست بره.برای همین چندین بار میخونم.نمیدونم این وسواس از شیطان است یا نه.لطفا راهنماییم بفرمایید با تشکر فراوان
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی چنانچه وضو و نمازی که می‌خوانید مطابق دستوری است که فقهای گرامی گفته‌اند و از نظر فقهی اشکالی به آن نیست حق ندارید آن وضو و نماز را باطل بپندارید و دوباره وضو بگیرید و یا دوباره نماز بخوانید، شما با این کار ادعا دارید فقها را قبول ندارید. آری! سعی کنید همان وضو و نماز را با طمأنینه انجام دهید و معلوم است که ما نمی‌توانیم در تمام طول وضو و نماز حضور قلب داشته باشیم و خداوند هم با توجه به همین ناتوانایی‌هایی که در ما می‌بیند از سر رحمت با ما برخورد می‌کند. موفق باشید
965
متن پرسش
با عرض سلام و التماس دعا. از خدمت استاد راهنمایی و مطالبی در مورد راه درست طلبگی،نیاز های یک طلبه در آینده،زندگی خانوادگی طلبه،و آنچه که یک طلبه باید در دست داشته باشد تا بتواند از این بازار رنگارنگ حوزه جان سالم به در برد؟ظاهرا جزوه ای موجود است که ما هرچه کردیم بدست نیاوردیم.
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی جزوه‌ی «عالم طلبگی» و کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که در سایت هست، إن‌شاءالله مفید خواهد بود. موفق باشید
964
متن پرسش
سلام. 1- قوانین که برای نفس انسان فرمودید آیا بر نفوس اجنه هم حکم فرماست؟ و آیا ملائک هم نفس دارند؟ اگر دارند تفاوتشان با نفوس آدمی چیست؟ 2- آیا اجنه یا ملائکه وقتی در یک جسم (حیوان یا انسان) حلول می کنند، این یک جسم واقعیست یا اینکه فقط چشمان ما آن را می بیند؟ (چیزی شبیه شعبده) و اینکه وقتی آنها بصورت مادی ظاهر می شوند(خصوصا اجنه) از قدرتهای نفسانیشان کاسته می شود و آسیب پذیر می شوند؟ در قرآن آمده است که اجنه در زمان حضرت سلیمان(ع) غواصی و بنایی می کردند. آیا این کارها مستلزم مادی شدن آنها بوده است؟ و یا در روایات است که چشم راست ابلیس توسط حضرت ابراهیم(ع) با سنگ کور شد. 3- برخی از پیشگوهای بزرگ که متاسفانه اکثر شیطانی بوده اند چگونه توانسته اند آینده را (البته تا حدی) پیشگویی کنند؟ (مثل نوسترناداموس که کابالائیست است) تا آنجایی که بنده می دانم اجنه (آنهم اجنه شیطانی) قدرت خبرگیری از آینده را ندارند. مگر نه اینست که قدرت خبرگیری از آینده در حیطه قدرتهای نفوس پاک است و البته به اذن خدا؟ پس این پیشگوها این اخبار را از کجا کسب کرده اند؟
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی 1- اجنه هم مثل ما جسم دارند و نفس دارند، منتها جسم آن‌ها از مارجٌ مِن نار است ولی ملائکه چنین نیستند 2- حلول پذیرفتنی نیست، اجنه خیال انسان‌ها را تحت تأثیر قرار می‌دهند و ملائکه با الهام خود قلب‌ها را منوّر می‌کنند و به شعور انسان کمک می‌کنند 3- اجنه می‌توانند به صورت مادی در آیند 4- شیاطین که از جنس اجنه‌اند می‌توانند اخبار غیبی را از عالم بالا سرقت کنند که در بحث در سوره‌ی حجرات و سوره‌ی قاف مطالبی عرض شد و روشن شد همان‌طور که مال دزدی برکت ندارد خبرهای دزدی هم در نهایت کارساز نیست. موفق باشید
963
متن پرسش
با سلام، [با توجه به مباحث معرفت نفس شما] 1- در طی الارض دقیقا چه اتفاقی برای تن و نفس می افتد؟ آیا نفس با توجه قدرتی که کسب کرده در قواعد زمان تصرف می کند؟ آیا تن تکثیر می شود؟ (چون در حکایات افراد طی الارض شده داریم که همزمان توسط افراد مختلف دو شهر دیده شده اند) و یا اینکه اصلا تن تکان نمی خورد و این نفس است که در چندین جا حاظر می شود. 2- رابطه مدیریت تن توسط مغز با مدیریت تن توسط نفس چگونه است؟ آیا نفس مستقیما ضربان قلب، تنفس، مغز و ... را تدبیر می کند و یا اینکه نفس تنها مغز را تدبیر می کند و مغز هم با توجه به قدرتش بقیه اعمال حیاتی را؟ 3- در مرگ مغزی چه اتفاقی بر سر نفس می آید؟ مگر نفس وقتی خودش عمیقا در می یابد که این بدن دیگر قابل تدبیر نیست آن را رها نمی کند؟ پس وقتی رها نکرده و مثلا هنوز قلب و سایر اعمال حیاتی را کنترل می کند، یعنی اینکه امید به تدبیر بدن دارد. پس چرا اجازه ساقط کردن تن توسط پزشکان صادر می شود؟ و اینکه در این مدت نفس در دنیاست یا در برزخ؟ یا چیزی مابین دنیا و برزخ؟ 4- نحوه درمان حضراتی مانند شیخ حسنعلی نخودکی و یا آقای نباتی آیا انرژی درمانیست (کمک از اجنه) یا تصرف در نفس شخص بیمار است که نفس خود شخص را بارور کند تا بدنش را ترمیم گرداند یا اینکه نفس خودشان مستقیما در بدن شخص بیمار تصرف می کند و یا اینکه اصلا مستجاب الدعوه هستند؟
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی 1- موضوع طی الأرض را در بحث حرکت جوهری در کتاب «از برهان تا عرفان» دنبال فرمایید 2- نفس موجودی مجرد است و خودش احاطه‌ی کامل بر همه‌ی اعضاء از جمله قلب دارد 3- همین طور که متوجه شده‌اید در مرگ مغزی هنوز نفس ناطقه آمادگی‌های لازم را جهت ترک بدن ندارد و لذا از نظر معرفت نفس نباید اعضاء او را از او جدا کرد و با دست خودمان او را به قتل برسانیم، باید هنوز نفس در دنیا باشد که بدن خود را تدبیر می‌کند 4- با توانایی نفس خود که متصل به مبادی معنوی است نفس بیمار را به تعادل می‌کشانند. موفق باشید
962
متن پرسش
با سلام خدمت حضرت استاد بنده جهت درمان یکی از مشکلات روحی ام قصد مشاوره داشتم. چند سالی است که از نظر ذهنی دچار فرورفتن در خیالات و عدم تمرکز حواس شده ام. به طوری که در حین انجام خیلی از کارها از نماز خواندن گرفته تا درس خواندن و غیره دچار حواس پرتی می شوم و ذهنم مشغول به گذشته یا آینده می شود و خیلی از چیزهایی که دیده یا شنیده ام به طور ناخودآگاه به ذهنم سرازیر می شوند. لطفا راهکارهای عملی جهت درمان این مشکل را ذکر بفرمایید. با تشکر
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی بنده سعی کرده‌ام جواب این نوع سؤالات را در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» خدمت عزیزان عرضه کنم فکر می‌کنم اگر آن کتاب را به حوصله مطالعه فرمایید راهکاری عملی مناسب روح خود پیدا کنید. موفق باشید
961
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز , سوالی داشتم در مورد جنگهایی که در زمان آقا امام زمان رخ خواهد داد که آیا این جنگها به شکل امروزی و با استفاده از سلاحهای امروزی است یا به شکل ماورایی است و از همان سلاحهایی که در روایات آمده است استفاده میشود؟
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی برای بنده درست معلوم نیست ولی از آن‌جایی که اسلحه‌های موجود ناشی از تعامل غلط با طبیعت است و روح تجاوز به طبیعت در ساخت آن هست بعید است حضرت از آن‌ها استفاده کنند. موفق باشید
نمایش چاپی