بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
768
متن پرسش
سلام خدمت استاد گرامی دو سوال از محضر تان دارم1در زمان مجردی تقیدات جدی داشتم دنبال وظیفه می گشتم سعی می کردم هر حرفی نزنم تا چیزی را نیازندارم تهیه نکنم در برخورد با دیگرانی که به نحوی آزارم می دادند رفتاری متفاوت داشته باشم یا اینکه سکوت می کردم از کسی گله نکنم اما بعد از ازدواج اخلاق همسرم به نحوی است که مدام از دیگران گله می کند واز من می خواهددر مقابل کوتاهی های دیگران ساکت ننشینم وگله کنم ومثل خودشان رفتار کنم در غیر اینصورت او را دوست ندارم وبا رفتارم او را تحقیر کرده ام ازطرف دیگرحاصل ازدواج قبلی او دختری بسیار لجوج است که هیچ گاه جواب بله در دهانش نیست ودر مواقع حساس پدرش شیطنت های او را تحویل می گیرد وباعث عصبانیت شدید من وحتی پرخاشگری من به دخترش می شود عمدتا روز وشب ما به کل کل کردن می گذرد و از معانی بلندی که در مجردی دنبالش بودم خبری نیست از این وضع خیلی ناراحتم اما نمی توانم از پس عصبانیت هایم برایم وجلو فکر منفی و پرخاشگریم را بگیرم اطلاعاتم در این زمینه کم نیست در عمل مشکل دارم لطفا راهنماییم کنید چه کنم ازوضع خودم نگرانم واز آخرتم می ترسم کمکم کنید 2 همسرم در یکی ازادارات حساس شهر مشغول به کار است کاری بسیارسنگین که خیلی از او نیرو می گیرد وقت اداری وغیر اداری نمی شناسد خودم به اهمیت کارش واقفم اما چیزی که مرا رنج می دهد غفلت ایشان از وظایف همسریش در قبال من است ایشان در گیری فکری زیاد دارد من فکرم خیلی در گیر نیست به همین خاطر مدام درگیرم ومایه عصبی شدنم است چرا که ریاضت کشیدنم برای دوره مجردی بود قرار نیست در زندگی زناشویی هم ریاضت بکشم اگر قرار بود مثل مجردیم باشد که ازدواج نمی کردم این همه عوامل عدم تمرکز برای خودم درست کنم در مجردی می گفتم مجردم حالا چه /؟نمی دانم چگونه با او صحبت کنم که حمل به بی حیای نکند به شیوه های مختلف با ایشان صحبت کرده ام اما گویا فراموش می کند خودم می فهمم خیلی از عصبانیت هایم از این قضیه نشئت می گیرد اما نمی دانم چه کنم بچه داری ومسولیت های که بر دوشم است اجازه نمی دهد پیوسته کتاب بخونم وتمرکز کنم وسط مطالعه دائما ار پیش می اید وغفلت دوباره سراغم می آید لطفا مرا راهنمایی کنید ایمانم ذره ذره آب می شود ومن روز به روز عاجز تر می شوم از مقاومت کمکم کنید اسمم مستعار است مرا ببخشید
متن پاسخ
باسمه تعالی، سلام علیکم: در عین آن‌که از طریق روایات ائمه«علیهم‌السلام» به‌خصوص از طریق کتاب «شرح حدیث جنود عقل و جهل» از امام خمینی«رضوان‌الهد‌علیه» برای همسرتان روشن کنید که با عدم انتظار از بقیه گله‌مندی از دیگران که موجب خطورات منفی در قلب می‌شود را رها کنند. مسئولیت خودتان نسبت به دختر همسرتان را محدود کنید و انتظارات زیادی از دختری که بالاخره احساس بی‌مادری می‌کند نداشته باشید، خطاهایش را خیلی به رخش نکشید و با او بیشتر مهربانی کنید تا انتقاد. با نشان‌دادن زیبایی‌های خود به همسرتان و لباس مناسب و آرایش مناسب ارتباط را جذاب کنید، مگر بنا است زن در مورد شوهرش هم حیا داشته باشد؟ موفق باشید
767
متن پرسش
باسلام. یک دانشجو در شرایط کنونی چگونه می تواند آنچه وظیفه ی اوست را عمل کند،به عبارت دیگر:لطفا به طور کاملا مشخص اصول مراقبه -با حفظ حضور در اجتماع-را بیان بفرمایید و اگر نیاز است یک منبع کامل ارائه فرمایید.در پناه امام عصر باشید.
متن پاسخ
باسمه تعالی، سلام علیکم: علاوه بر این‌که رهنمودهای رهبری که می‌تواند بسیار کارساز باشد، کتاب «شرح حدیث جنود عقل و جهل» از حضرت امام خمینی«رضوان‌الهر‌علیه» کارساز است. موفق باشید
766
متن پرسش
با سلام و خسته نباشید استاد مگر ما معتقد نیستیم که لقب "امیرالمومنین" مختص امام علی بن ابیطالب می باشد، پس چرا در کتاب تحف العقول میبینیم که ائمه علیهم السلام خلفای عباسی را با این لقب نان می برند؟ آیا ما کاسه داغتر از آشیم و یا ایشان به دلیل ملاحظات سیاسی این کار را می کردند؟باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی، سلام علیکم: خودِ ائمه«علیهم‌السلام» می‌فرمایند عنوان امیرالمؤمنین مخصوص علی«علیه‌السلام» است و به خلفای جور در راستای تقیه آن عنوان را به‌کار می‌بردند. موفق باشید
765
متن پرسش
با سلام و تحییت خدمت استاد ارجمند فرق بین ولایت تکوینی و تشریعی چیست و ولی فقیه دارای کدامیک بوده و حدود آنها کدام است با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی، سلام علیکم: ولایت تکوینی قدرت تصرف در عالم است و ولایت تشریعی حق ایجاد تکلیف بر انسان‌ها است و هر دو بالإصاله مربوط به خدا است و خداوند بالتّبع به پیامبران نیز داده و امامان نیز به إذن الهی دارای ولایت تکوینی هستند ولی تشریع به عهده‌ی آن‌ها نیست بلکه چون از باطن شریعت آگاهند احکام شریعت را تبیین می‌کنند که در این رابطه می‌توانید به تفسیر آیه‌ی 59 سوره‌ی نساء در المیزان رجوع کنید. ولی فقیه کارشناس کشف حکم خدا است از آنچه پیامبر«صلواة‌اله ‌علیه» آورده و امام تبیین فرموده و لذا نقش ایشان را می‌توان در راستای ولایت تشریعی دانست. موفق باشید
764
متن پرسش
با سلام و آرزوی سلامتی برای شما. شنیده ام اگر کسی مجبور به دزدی باشد می تواند در حد نیازش دزدی کند. آیا این مطلب درست است؟ از طرف دیگر در ضمن تفسیر یک سوره ای شنیدم حدیثی داریم که اگر یک مسلمانی از گرسنگی در حال مردن هم باشد سزاوار است که بمیرد ولی از کفار تقاضای نان نکند باطن این احکام چگونه است؟ لطفا مفصل شرح بفرمایید که کاربرد این دو حکم در فقه و نیز کاربرد عرفانی آن کجاست و در صورت امکان مثال بزنید. باتشکر.
متن پاسخ
باسمه تعالی، سلام علیکم: یکی از تکالیف انسان این است که از جانش محافظت کند و اگر این تکلیف در مقام عمل، با تکلیف دیگری درگیر شد (که به اصطلاح اصولیون از آن به تزاحم تعبیر می‌شود) فقهاء با قواعدی که در مقام استنباط از آن استفاده می‌کنند، حکم این‌که کدام یک از این دو تکلیف باید مقدم شمرده شود را بیان می‌کنند. در مورد اولین قسمت سوال شما نیز انسان با دو تکلیف مواجه می‌شود؛ یکی وجوب حفظ نفس و دیگری حرمت تصرف در ملک دیگران بدون اذن. هنگامی که این دو تکلیف با هم تزاحم می‌کنند فقهاء تکلیف به حفظ نفس را به خاطر این‌که در قیاس با حرمت تصرف در ملک غیر، ملاک اهم دارد، مقدم داشته‌اند البته اگرچه تصرف در ملک دیگران بدون اجازه‌ی آن‌ها این‌جا جایز شمرده‌شده، منافات با حکم به ضمان ندارد. در مورد دومین قسمت سوال شما، باز دو تکلیف بر عهده‌ی انسان است که با هم تزاحم نموده‌اند. یکی حفظ نفس و دیگری عدم ایجاد تسلط کفار بر مؤمنین. اگر روایتی با مضمونی که نقل کردید ثابت و قابل استناد فقهی باشد می‌توان این‌چنین گفت که در آن روایت، ملاک تکلیف به حفظ نفس، کم اهمیت تر از تکلیف دیگر شمرده‌شده. موفق باشید
763
متن پرسش
سلام جناب استاد. کلاس های دانشگاهی من با جلسات هفتگی شما تداخل دارد. پیشنهاد شما چیست؟ کدام را رها کنم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی، سلام علیکم: باید در سر کلاس‌های دانشگاه حاضر شوید تا از نظر رشته‌ی علمی خود شخصیت دست دومی نباشید. سی‌دی جلسات را بگیرید و با سی‌دی جلو بروید. موفق باشید
761
متن پرسش
بسمه تعالی ضمن عرض سلام خدمت استاد بزرگوار لطفا پاسخ به سوال بنده را در سایت درج نکنید و تنها به میلم بفرستید. مشکل بزرگی گریبانگیر من شده است که به شدت آزارم میدهد و زندگی‌ام را مختل کرده است. این مشکل اگرچه بسیار اذیت کننده است اما در حقیقت یک زخم قدیمی است که پس از چندسال مجددا سرباز کرده است. قضیه از این قرار است که بنده در سن 12 سالگی کاملا اتفاقی و بدون اینکه بدانم اصلا چه کار دارم میکنم به استمنا مبتلا شدم و 2، 3 ماهی این عمل شنیع از من صادر شد تا بالاخره در مدرسه بوسیله معلم دینی به اینکه چنین کاری اصلا چی هست و حکمش چیست پی بردم. بلافاصله به توفیق الهی از آن کار دست شستم اما دو مشکل در وجودم نهادینه شده بود: اول آنکه تحریک پذیری جنسی ام بسیار بالا رفته بود و با اندک موضوع مربوط و نامربوطی تحریک می شدم (بدون آنکه اهل دیدن فیلم و عکس و از این جور مسائل باشم) و دوم آنکه خیالاتم بسیار ولگردی می کرد و گاهاً مرا به شدت آزار میداد. این فضای زجردهنده 7 سالی ادامه پیدا کرد تا اینکه دست تقدیر مرا به اصفهان کشاند. در آنجا با یک گروه فرهنگی و انقلابی اشنا شدم و از طریق آنها هم با شما، جلساتتان و کتابهایتان انس گرفتم . فضای انقلابی گروه و انس با شما چنان مرا از زندانی که در آن بودم آزاد کرد که به ندرت مشکلاتی که خدمتتان عرض کردم گریبانگیرم می شد. تصورم این بود که برای همیشه از شر این موضوع خلاص شده ام. دوران ماندن در اصفهان به سررسید و من به حکم وظیفه و برای طلبه شدن عازم شهر دیگری شدم. در آن شهر نه از آن جمع انقلابی خبری بود و نه از شما! از طرفی از آنجا که باید تمام تمرکزم را روی مباحث درسی می گذاشتم ارتباطم با کتب معرفتی بسیارناچیز شد. ادبیات عرب هم به هیچ وجه روحم را تغذیه نمیکرد. متاسفانه و بعد از چندهفته تا به خودم نگاه کردم دیدم در همان گردابی هستم که قبل از اصفهان در آن دست و پا میزدم. شرکت در جلسات اخلاق هم تنها مسکن خوبی بود.این بار تحمل این فضا برایم بسیار مشکلتر بود چون این بار این مشکل بعد از تجربه یک فضای انقلابی و تمرکز بر بسیاری از مباحث معرفتی شما برایم حاصل شده است. این موضوع در القای یاس از طرف شیطان به من بسیار کمک می کند. خیالات بسیار آزارم میدهد. در هر جایی به سراغم می اید، سر کلاس درس، صحبت کردن با دوستم ، مطالعه و .... بسیار رنج دهنده است. گاهی اوقات احساس میکنم هیچ اراده و اختیاری برای نجات از این خیالات ندارم و محکوم به زمین خوردنم. چند بار روزه گرفتم ولی نه تنها مشکل حل نشدبلکه خیالاتم پرّان تر هم شد. به سرعت و بدون آنکه عامل محرکی درمیان باشد تحریک می شوم. دیگر یقین پیدا کرده ام که در قلبم از آن امراضی است که خداوند در قران از انها یاد کرده است. تنها درمواقعی که دچار یاس و ناامیدی هستم از شر این خیالات به دورم.چندبار تصمیم گرفتم که طلبگی را رها کنم اما پشیمان شدم. من که برای رسیدن به مقاصد بالای معنوی به حوزه آمده بودم حالا به شدت زمینگیر شده ام.تمام دستوراتی که برای مهار خیال بلد بودم را به کار بستم ولی نشد. گاهی اوقات فکر میکنم که اگر ازدواج کنم مشکل حل می شود اما از یک سو شرایط ازدواج برایم مهیا نیست و از طرف دیگر می گویم که اگر این مشکل با ازدواج حل نشود قضیه بغرنج تر هم می شود. شما را به خدا کمکم کنید در شرایط سختی نفس می کشم. شرایط زندگی برایم بسیار تنگ شده، بیماری پدرم اخیرا اوج گرفته است، شرایط طلبگی ام هم آنگونه است که عرض کردم. شما را به خدا هم دعایم کنید و هم راهنمایی ام کنید.
متن پاسخ
باسمه تعالی، سلام علیکم: خداوند می‌فرماید: «وَإِذَا جَاءکَ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِآیَاتِنَا فَقُلْ سَلاَمٌ عَلَیْکُمْ کَتَبَ رَبُّکُمْ عَلَى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ أَنَّهُ مَن عَمِلَ مِنکُمْ سُوءًا بِجَهَالَةٍ ثُمَّ تَابَ مِن بَعْدِهِ وَأَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ»(سوره‌ی انعام، آیه‌ی 54) به پیامبر خود توصیه می‌کند وقتی مؤمنین به طرف تو می‌آیند به آن‌ها خبر بده که سلامت و دوری از خطر نصیب شما است، پروردگار شما بر خودش فرض کرده که شما را زیر سایه‌ی رحمت خود قرار دهد و لذا اگر شماها از سر نادانی به عمل سوئی دست زدید سپس به آن عمل راضی نباشید و از آن فاصله بگیرید و برنامه‌ای در جهت تغییرمسیر خود بریزد، بدانید که خداوند غفور و رحیم است، یعنی نه‌تنها از گناهان آن می‌گذرند بلکه شرایط مساعد جهت تعالی روحانی او برای او قرار می‌دهد. با توجه به آیه‌ی فوق معتقدم باید امیدوار باشید که إن‌شاءالله از این معضل رها می‌شوید و به زندگی معنوی خوبی وارد می‌گردید. از طرفی تا آن‌جا که ممکن است در امر ازدواج خود تسریع کنید برای شما که رویکردتان بندگی خدا است بسیار کارساز است. موفق باشید
760
متن پرسش
سلام استاد 1.چرا پیامبر صلی الله درروز غدیر به صورت رک وپوست کنده حضرت علی علیه اسلام راجانشین انتخاب نکردند! 2.در مورد مولوی داریم که حکایت از رقصیدن دربازار می کند .جریان چیه! 3.شما در مورد خصلتهای نیک مثال اتاق ونوررازدیدکه نباید پنجره راباز کردتانورداختل شود نور هست باید جهتمان راعوض کنیم.در مورد رذیلت ها هم همینجوره یعنی اونهاراهم داریم فقط کافیه جهتمونا به سمتش کنیم! 4.استاد من جلسات شمارا شرکت می کنم(چهرشنبه ها هرموقع که اصفهان باشم) برهمین اساس به خانمم که دانشجو هست ودر خابگاشون کلاس کونگ فو می رفت راگفتم کونگ فو نرود.نظرتون چیچیه! تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی، سلام علیکم: 1- همچنان که مرحوم علامه امینی«رحمة‌الله‌علیه» در الغدیر تحقیق کردند و شواهد خود را از کتب اهل سنت آورده، موضوع خلافت علی«علیه‌السلام» پس از پیامبر«صلواة‌الله‌علیه‌وآله» بدون هیچ ابهامی در بین مسلمانان مطرح بود، آنچه موضوع را عوض کرد جریان سیاسی خاصی بود که آن را نادیده گرفت و سقیفه را به مسلمانان تحمیل نمود. پیشنهاد می‌کنم خلاصه‌ی الغدیر را در این مورد مطالعه فرمایید. 2- در مورد قسمت دوم سؤال باید در مورد احوالات خاص عرفا تحقیق بفرمایید که در حدّ این نوشتار نیست. 3- کافی است انسان نظر خود را به خوبی‌ها معطوف کند، رذائل به خودی خود محو می‌گردد چون رذائل از جنس وَهمیات است و انسان به اندازه‌ای که با حقایق مرتبط باشد از وَهمیات آزاد می‌شود. 4- کونگ‌فو به عنوان یک ورزش می‌تواند مفید باشد، ولی عنایت داشته باشید که بعضاً به عنوان یک ایدئولوژی ،افکاری را در آن القاء می‌کنند که واقعی نیست. موفق باشید
759
متن پرسش
آیا رابطه ای بین غدیر وظهور از نظر ولایت پذیری هست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی، سلام علیکم: وقتی امکان ولایت حضرت مولی‌الموحدین«علیه‌السلام» بر اساس غدیر فراهم نشد، ظهور حقیقت به زمان مناسب خود منجر خواهد شد تا مردم به مرحله‌ای برسند که بتوانند خود را در محضر ابعاد غیبی امام معصوم حاضر ببینند و غدیر در ولایت مهدی«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه»ظهور کامل می یابد. إن‌شاءالله. موفق باشید
758
متن پرسش
با سلام و خسته نباشید. استاد گرامی, ما معتقدیم که ائمه سلام الله علیهم دارای علم لدنی هستند و نیاز به کسب علوم از جایی ندارند, اما گاهی در روایات واصله به مطالبی برمیخوریم که خلاف این را ثابت می کند مثلا در تحف العقول در نامه ای که امام هادی علیه السلام به مردم اهواز می نویسند در نامه چیزی تقریبا به این مضمون( دقیق جملات را خاطرم نیست) امام نوشته اند که: " در اخبار رسیده و مطالب گذشته نظر کردم و فهمیدم که ..." آیا نیاز بوده امام به منابع مراجعه کنند؟ و بعد از مراجعه مطلبی را بفهمن؟ دیدگاه تشیع این است که امام خودش کاملا از جانب خدا به مسائل آگاهی دارد؟ آیا این گونه نیست و من در مورد علم ائمه که لدنی و کسب نکردنی است اشتباه می کنم؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی، سلام علیکم: ائمه«علیهم‌السلام» در راستای هدایت مردم دارای علم لدنی هستند زیرا در علمی که با مطالعه به‌دست آید تدریج هست و علمی که به تدریج به‌دست آید همواره وجهی از نقص را به همراه دارد و این با هدایتی که باید به سوی حقیقت باشد نمی‌سازد و در همین رابطه خود ائمه می‌فرمایند آن‌که با آن‌ها ارتباط دارد «اَعْظم مِنْ جبرائیل و میکائیل» از جبرائیل و میکائیل برتر است. اما ائمه«علیهم‌السلام» در امور شخصی سعی می‌کنند مثل همه‌ی انسان‌ها زندگی کنند و از علم لدنی خود استفاده ننمایند که در مباحث «علم امام» می‌توانید موضوع را دنبال بفرمایید. موفق باشید
756
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد گرامی با خواندن نظرات شما در مورد نقل قولی خاص ،احساس می کنم که منظور فرد این طوری که شما می فرمایید نیست .یعنی نقل قولی که از شخصی میفرمایید و بعد هم مطرح می کنید که مقصود شخص گوینده اینست از نظر من مناسب نیست و فرد مورد نظر نمی خواسته حرفی رو بزند که شما می فرمایید و گاهی این موضوع ذهن مرا مشغول می کند چون از طرفی نیاز به ادامه ی مباحث رو احساس می کنم و از طرفی نمی تونم خودم را راضی کنم حرفی رو بپذیرم که به نظرم اصلا مقصود گوینده نبوده و در نتیجه نمی توان به نتیجه ای که شما در نظر دارید برسم .خواهشمندم مرا راهنمایی بفرمایید.آیا نظرات شما در مورد این نوع نقل قولها را می توان علی رغم این که با برداشت من مخالف است را بپذیرم؟ با تشکر فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی، سلام علیکم: همیشه عنایت داشته باشید که «در مثال مناقشه نیست» یعنی ممکن است همین‌طور که خودتان می‌فرمایید آن مثال برای شما قابل قبول نباشد و لذا از آن می‌گذرید و نظر خود را به بحث اصلی معطوف می‌دارید، اگر آن بحث اصلی دلائل قانع‌کننده‌ای داشت می‌پذیرید و از تقسیم مباحث به محکم و متشابه غفلت نکنید، بالاخره محکمات یک سخن باید مورد توجه قرار گیرد و نه متشابهات آن. موفق باشید
755
متن پرسش
سلام علیکم جناب استاد چگونه می توان با عنایت خداوند و اهل بیت بر خشم غلبه کرد اینجانب بسیار سعی کرده ام ولی به یکبار عصبانی شده و تمام کارها را خراب می کنم تو را خدا من را راهنایی کنید و صراط اصلی را به اینجانب نشان دهید
متن پاسخ
باسمه تعالی، سلام علیکم: موضوع فائق آمدن بر غضب از مشکل‌ترین ابعاد سلوک است تا آن‌جا که شیطان از طریق غضب عبادت شش هزارساله‌اش را نابود کرد. پس باید با برنامه‌ای دراز مدت و مرحله ‌به مرحله إن‌شاءالله خود را از آن آزاد کنید. پیشنهاد می‌شود قسمت غضب از کتاب «شرح حدیث جنود عقل و جهل» از حضرت امام خمینی«رضوان‌الله‌علیه» را دستور کار خود قرار دهید. موفق باشید
754
متن پرسش
سلام استاد من یه دختر دانشجو ام یه همکلاسی دارم که به جز خدا هیچ چیزی رو قبول نداره من خیلی باهاش صحبت می کنم اما علم خودم کمه ونمیتونم قانعش کنم تصمیم گرفتم سوالاتمو از شما بپرسم اولین مشکل ما اینه که اون میگه زندگی به همین دنیا ختم میشه وهمه چیز همین زندگی مادیه به روح هیچ اعتقادی نداره من درمورد رویای صادقانه،احساسات انسان و وجدان براش گفتم اما فایده نداششت میگه عملکرد مغزه.میگه اگه روح هست چرا یه انسان عاقل در اثر یه موج گرفتگی دیوونه میشه لطفا به سوالام جواب بدین چون دوستم وضعیت خوبی نداره با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی، سلام علیکم: این مباحث در کتاب «آشتی با خدا از طریق آشتی با خود راستین» به صورت مبسوط طرح شده، کتاب بر روی سایت هست و قابل دانلودشدن می‌باشد. شما به ایشان توصیه کنید اگر می‌خواهد به آن کتاب رجوع کند ولی بدانید که او باید دغدغه‌ی این را داشته باشد که از معارف عمیق محروم نشود، نه شما. موفق باشید
753
متن پرسش
باسلام خدمت استادطاهرزاده بنده دانشجویی20ساله هستم ودرحدود2سال است به بیماری شک ووسواس فکری وعملی دچارشده ام وبامراجعه به روانشناس داروبرای من تجویزکرده اندولی با توجه به مضرات این داروها بنده نمیتوانم دارومصرف نمایم به لطف خدا اینجانب اراده قوی دارم وازاستادخواهش میکنم بنده راراهنمایی کرده تابر این بیماری که زندگی مرابسوی نابودی پیش برده پیروزشوم وهچنین ایات وروایتی که این مسئله رامذمت مینمایند رابرای اینجانب توضیح فرماید باتشکر
متن پاسخ
به جواب شماره‌ی 9 در سایت رجوع فرمایید با رعایت آنچه گفته شده إن‌شاءالله مشکل رفع می‌شود. موفق باشید.
752
متن پرسش
با سلام وخسته نباشید خدمت استاد عزیز یک بار حدود یک ماه پیش در مورد تحصیل همزمان حوزه و دانشگاه سوالی پرسیدم که فرمودید تماس بگیرم تا شماره یکی از کسانی که دانشجوی دکتری هستند وهمزمان دروس حوزه را نیز با موفقیت پیگیری می کنند به من بدهید من هم متعاقبا ایمیل را پاسخ دادم اما جوابی دریافت نکردم اگر ممکن است لطفا شماره یا ایمیل این دوستان را لطف کنید و اما سوالات دیگری هم داشتم که ممنون می شوم اگر جواب بدهید،سوالات را مورد به مورد عرض می کنم: 1-در جزوه"ضرورت و نحوه مطالعه" سیر مطالعاتی را پیشنهاد داده اید در سایت شما در قسمت سیر پیشنهادی مطالعاتی آثار شما سیر دیگری معرفی شده که انگار متفاوت با سیر پیشنهادی در جزوه است اولا هر کدام از این سیرها برای چه قشری و در چه سطحی کاربرد دارد؟ 2- برای بنده با این مشخصات که که بحمدا... استعدد دروس حوزوی را دارم، علاقمند به بحث تولید علم هستم و از طرفی دانشجوی کارشناسی ارشد و متمایل به ادامه تحصیل دکترا هم هستم و کتب شهید مطهری و بعضی از کتاب های بزرگانی مثل آیت ا... جوادی و صفایی حائری و... را هم بعضا مطالعه کرده ام با توجه به اولویت روز و جامعه چه راهی پیشنهاد می کنید؟ دروس حوزه را یا یکی از این سیرها را؟ 3- اصولا تکلیف و اولویت ما با این شرایط چیست و چگونه باید آن را بفهمیم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی، سلام علیکم: 1- شماره تلفن را در ایمیل‌تان قرار دادم. 2- برای افرادی که به کتاب‌ها و به سی‌دی‌ها دسترسی دارند یک سیر پیشنهاد شده و برای افرادی که فقط به کتاب‌ها دسترسی دارند سیر دیگری پیشنهاد شده. 3- اگر برایتان امکان دارد که دروس حوزه را ادامه دهید مبنای خوبی جهت تدبّر در ایات و روایات پیدا می‌کنید. 4- مقام معظم رهبری«حفظه‌الله» اولویت‌ها را برای حوزویان و دانشگاهیان مشخص کرده‌اند باید خطوط اصلی را از ایشان گرفت. موفق باشید
751
متن پرسش
با عرض سلام اینجانب دانشجوی کارشناسی ارشد رشته فلسفه و کلام اسلامی با گرایش کلام می باشم.این موضوعات را برای تحقیق و احتمالا پایان نامه انتخاب کرده ام.یکی "بررسی در مورد رابطه تکوینی بین اعمال انسان و جزا و پاداش آنها" و "بررسی و تبیین این مطلب که بهشت و جهنم همین الان موجودند" و "بررسی واسطه فیض بودن اهل بیت علیهم السلام" از نظر عقلی و نقلی.می خواستم نظر شما را در مورد این موضوعات و این که کدام یک اولویت دارند بدانم و اینکه اگر موضوع بهتر و در اولویتی را سراغ دارید بفرمایید.و در هر صورت منابعی را اعم از فلسفی و کلامی و روایی و قرآنی برای این موضوعات معرفی بفرمایید. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی، سلام علیکم: موضوع سوم خوب است وجای کار زیادی دارد و از مباحث حقیقت نوری اهل‌البیت«علیهم‌السلام» که به صورت نوشتاری در آمده می‌توانید استفاده کنید. موفق باشید
749
متن پرسش
با عرض سلام و ادب خدمت شما جناب استاد در کتاب جوان و انتخاب بزرگ فرموده اید حضرت عیسی در اثر معنویتی که داشت با همین بدن به آسمان عروج کرد . استاد چگونه این بدن مادی می تواند در ان عالم غیر مادی وارد شود آیا تغییری در او صورت می گیرد ؟ یا به همان نحو وارد می شود که ظاهرا محال است. و ایا معاد جسمانی با همین بدن است ؟ چون در داستانی دیدم با عنایت حضرت ابوالفضل عباس علیه السلام یک حوری با ایجاد تغییراتی به این عالم امده است و با طلبه ای ازدواج کرده است.
متن پاسخ
باسمه تعالی، سلام علیکم: منظور بدنی است مناسب آن نشئه و از آن‌جایی که همیشه نفس ناطقه در هر نشئه‌ای بدن خود را با خود دارد گفته می‌شود انسان همیشه با بدن خود در هر نشئه‌ای حاضر است که ممکن است این جمله موجب شود افراد تصور کنند منظور بدن مادی است. موفق باشید
747
متن پرسش
با عرض سلام خدمت جنابعالی آقا در این بیت که حافظ می فرماید " بیا ای شیخ و در خمخانه ما شرابی خور که در کوثر نباشد " منظور چه شرابی است ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی، سلام علیکم: منظور شراب لقاء است که قلب سالک بدون واسطه، به نور الهی منور گردد و به شعف آید. موفق باشید
745
متن پرسش
با سلام وادب و احترام خدمت استاد گرامی2 سوال خدمتتان داشتم:1- به نظر شما نسبت امروز ما با اهل سنت چگونه باید باشد و تعامل اهل شیعه با این گروه در عرصه های مختلف سیاسی فرهنگی اجتماعی چطور باید باشد ؟ 2- قبول نداشتن ولایت و امامت اهل سنت منجر به صحیح نبودن اعمالشان است یا مورد قبول نبودن اعمال آنها در درگاه خداوند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی، سلام علیکم: همیشه توصیه‌ی ائمه«علیهم‌السلام» آن بوده که شیعیان ما باید نسبت به اهل سنت تعامل مثبت داشته باشند تا جایی که حضرت صادق«علیه‌السلام» می‌فرمایند: به آن‌ها زن بدهید و از آن‌ها دختر بگیرید. اهل سنت به طورکلی گرایش کامل به اهل‌ بیت «علیهم‌السلام» دارند و حبّ اهل بیت را بر خود واجب می‌دانند، مشکل روحیه‌ی امویان است که در بین اهل سنت نفوذ کرده که با تعامل هرچه بیشتر با آن ها روحیه امویان به حاشیه می‌رود. اعمال مردم معمولی اهل سنت به اعتبار آن‌که به عنوان حکم الهی آن‌ها را انجام می‌دهند، قبول درگاه الهی است . ولایت بر مسلمین جز برای خدا و رسول و انسان‌های معصوم برای هیچ‌کس دیگر روا نیست، مگر فقیهی که حکم خدا و رسول و انسان‌های معصوم را کشف و اجرا کند. موفق باشید
744
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز میخواستم در مورد این شبه که میگویند ولایت فقیه دیکتاتوری است چون کسی نظارتی روی ولی نمیکند و اگر هم میکنند(مثل مجلس خبرگان) نظارت جانبدارانه است یعنی اعضای مجلس به طور صریح اعلام طرفداری میکنند، پاسخی بدهید و کتابهایی در مورد پاسخ به شبهات ولایت فقیه معرفی کنید ممنون
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی افلاطون در کتاب مدینه‌ی فاضله‌اش معتقد است در جایی که قانون مشخص است چه بهتر که حکومت فردی باشد و یک نفر تصمیم بگیرد و در جایی که قانون نیست بهتر است شورایی تصمیم گرفته‌شود. بحمد الله «فقه» تکالیف را مشخص کرده و به بهترین نحو شرایط را قانون‌مند نموده و نه تنها خبرگان و مراجع بلکه همه‌ی مردم قوانین الهی را می‌شناسند و اگر ولی فقیه از آن عدول کند به خوبی تشخیص می‌دهند و تفاوت ولایت فقیه با دیکتاتوری آن است که میل و نظر دیکتاتور به خودی‌ خود باید عمل شود. همان طور که در زمان رضا خان هر کس را رضا خان می خواست به قتل برساند، به قتل می‌رساند و هر کس را که او می‌خواست بالا رود، بالا می‌رفت. درحالی که ولی فقیه مقید به قانون شرع است و هیچ عملی را نمی‌تواند با میل خود انجام دهد و لذا به هیچ وجه نمی‌توان این را دیکتاتوری نامید، در حالی که همین امروز در کشورهای به اصطلاح دموکراتیک اختیاراتی که سران مملکت دارند طوری است که به میل خود می‌توانند به یک کشور حمله کنند و یک میلیون مردم عراق را به قتل برسانند. موفق باشید
743
متن پرسش
سلام آقای طاهر زاده خیلی منظور خودم را میخوام صریح بگم:ما گرفتار ظاهر گرایی شدید شدیم در جامعه،نه تنها کارهای ماهیچ به تفکر اسلامی مربوط نیست،بلکه سر بحث های ابتدایی مشکل داریم . سوال اصلی من اینه که چرا ما باید پس از 31 سال دوباره بشینیم از اول در این خصوص صحبت کنیم که تمدن اسلامی چیست ؟
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی بالأخره ما باید شرایط تارخی خود را بشناسیم و بدانیم هنوز درشرایطی نیستیم که از سرمایه‌های فرهنگی والهی خود درست استفاده کنیم. باید همان طور که مقام معظم رهبری"حفظه‌الله" عمل می‌کنند دائما متذکر اهداف و راه‌کارهای خود بشویم تا آرام، آرام ملت خود را به شرایط بالاتر عبور دهیم. موفق باشید
742
متن پرسش
سلام.چگونه به عقل قدسی دست یافت؟{مقدمات.مراحل.روش.}عقل فتسفی ذهن ریاضی چه نسبتی با ان دارند؟
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی نفس ناطقه‌ی انسان مراتبی دارد و بر اساس آن مراتب در عوالم وجود حاضر است و لذا اگر بتواند حجاب بین خود و مراتب عالیه عالم وجود را برطرف کند نفس ناطقه‌ی او منور به عقل قدسی می‌شود و مراتب بالقوه‌ی او در آن مرحله به فعلیت نایل می‌گردد.
741
متن پرسش
سلام علیکم در یکی از مباحث ماه رمضان فرمودید که قلب انسان در وسط بدن قرار نگرفته، بلکه سمت چپ است و قلب قرآن هم سوره یس است که وسط نیست و در نیمه پایانی قرآن است. اولا آیا این یک مقایسه ذوقی است یا یک ارتباط حکیمانه ای وجود دارد. ثانیا آیا این سخن با در نظر گرفتن این نکته است که ترتیب سوره ها در قرآن های امروزی با قرآن زمان نزول فرق دارد؟
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی مسلم یک سخن ذوقی است. با فرض این که ترتیب سوره‌ها به همان صورتی که در قرآن هست مورد تأیید امامان معصوم(علیهم‌السلام) بوده‌‌است ،آن سخن گفته‌شده زیرا سوره‌ی "یس" در همین قرآن‌ها در نیمه‌ی دوم قرآن قراردارد.
740
متن پرسش
با سلام وخسته نباشید. استاد من هنگام دعا فرضا میگویم : خدایا به حق فاطمه زهرا و یا به حق امام علی فلان حاجتم را برآورده کن. ولی بعضیها میگویند این درست نیست. مگر ائمه حقی گردن خدا دارند که بگیم به حق اونا؟ لطفا مرا راهنمایی کنید که این نوع دعا کردن اشکال دارد؟ بعضیها میگویند چرا میگویید یا علی و یاحسین بگویید یا خدا. مگر صدا کردن ائمه اشکالی دارد و شرک است؟باسپاس
متن پاسخ
لیکم السلام، باسمه تعالی ائمه(علیهم‌السلام) به نور الهی منور به حقایقی هستند که بسیار ارزشمند‌اند. حقیقتی که بر جان امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) متجلی شده موجب گردیده که حضرت در چنین علم وتقوایی قرارگیرند. حال اگر شما به آن حقیقت نظر کنید و از خدا تقاضا کنید به نورهمان حقیقتی که بر جان امیرالمؤمنین‌(علیه‌السلام) متجلی کرده جان شما را منور کند، نه تنها کار غلطی انجام نداده‌اید بلکه به خداوند از منظر لطفی که به حضرت علی(علیه‌السلام) کرده نظر کرده‌‌اید و عملا قلب خود را آماده‌ی آن لطف نموده‌اید. در مورد سایر ائمه(علیهم‌السلام) نیز قاعده از همین قرار است. متأسفانه آن‌هایی که اشکال می‌گیرند موضوع را درست نمی‌شناسند.
738
متن پرسش
با سلام. آیا ائمه علیهم السلام قدرت تصرف در عالم و برآورده کردن حاجات را به اذن خدا دارند؟ با تشکر
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی اخبار موثقی که از طرف شیعه و سنی به ما رسیده حکایت از آن دارد که چنین قدرتی به اذن خدا در ائمه(علیهم‌السلام) هست.
نمایش چاپی