باسمه تعالی: سلام علیکم: «ظل» و «ذی ظل» در نسبت وجودی که بین سایه و صاحب سایه هست، مثال خوبی است به شرطی که مخاطب، قدرت تفکر نسبت به رابطهی وجودی بین آن دو داشتهباشد نه آنکه فکر کند رابطهی ظل و ذی ظل مثل رابطهی خورشید و سایهی دیوار است. از آن جهت حضرت امام رضا علیهالسلام با عقل مردم در موضوعی که برایشان قابل درک باشد سخن میگویند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میرسد بهتر است فاصله نگیرید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: میتوان گفت هگل بنا به سوابق علمی و آشنایی که با اسلام دارد بحث سریان روح در تاریخ را تحت تأثیر همین بحث مشیت الهی میگوید، ولی در نگاه هگلی کاملاً موضوع با آن چه در روایات ما هست فرق میکند زیرا او معتقد است آن روح همواره به کمال میرسد و کمال آن روح در انقلاب فرانسه ظهور کرد، در حالیکه در آموزههای دینی «مشیت الهی» مناسب طلب جامعه و امتها ظهور میکند و اینطور نیست که یک مشیت ثابت باشد و منقطع از حضرت حق همواره در مسیر کمال خود قرار داشته باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف خوبی است ولی نباید در آن متوقف شد. اگر جلو برویم معنای اعتباریبودنِ ماهیات با ظرائف بیشتری برای ما روشن میشود. ولی در هر حال در ابتدای امر تعبیر «ماهیات، ظهور وجوداند» تعبیر خوبی است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- متوجه بودم خواستهاید خودمانی باشید ولی خواستم عرض کنم شما بعنوان طلبه سعی بفرمایید در نوشتار درست بنویسید 2- عرض کردم باید موضوعات دینی را بفهمیم، وقتی درست فهمیدیم در آن موضوع صاحبنظر میشویم مثل آنکه فقها در امور فقهی صاحبنظرند، مثل آنکه آقای دکتر جواد لاریجانی در امور سیاست بین الملل مجتهد و صاحبنظر است. طرح کلّی کتاب حضرت آقا در گزینش آن آیات، یک نوع اجتهاد است ولی کسی میتواند از آن استفاده کند که حداقل تفسیر المیزان را خوب فهمیده باشد. 3- باز واژهی «کردین» و «قومشو» و «داستانو» که در نوشتار خودمانی هم معمول نیست و غلط به حساب میآید بهکار بردهاید. آری واژهی «میخونه» یا «باهاتون» معمول است. موفق باشید
