بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
7395
متن پرسش
سلام علیکم. در سفارشات دینی به همه سفارش شده که به تفقه در دین برسند مثل حدیثی از ابوحمزه که قال: سمعت أبا عبد الله علیه السلام یقول: تفقهوا فی الدین فانه من لم یتفقه‏ فی‏ الدین‏ فهو أعرابی یا سفارش امام علی ع به امام حسن در نامه 31 و سفارش پیامبر ص به اباذر ره و ... حال چگونه در آیه 122 توبه فرموده (گروهی) بروند در دین فقیه شوند؟«فلو لا نفر من کل فرقه منهم طائفه لِیَتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَ لِیُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُونَ»
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در آیه‌ی 122 توبه که در موقع جهاد با کفار نازل شد متذکر می‌شود همه لازم نیست با آن‌همه اهمیتی که جهاد دارد، به جهاد بروید، عده‌ای بروید در مراکز علمیِ دینی و در دین تعمق و تفقه کنید و برگردید جامعه‌تان را هدایت نمایید. موفق باشید
6158
متن پرسش
با سلام واحترام خدمت استاد عزیز.من وهمسرم شش سال است با کلاس ها و کتب شما اشنا شده ایم ولی من مدتی است کلاسهای شما را ترک کرده و علاقه ای به امدن این کلاسها ندارم چون این مباحث هیچ تاثیری در من نداردناگفته نماند در زندگی با همسرم بسیار مشکل دارم و از اینکه پای جلسات شما بنشینم و نتوانم رفتارم را اصلاح کنم خجالت میکشم از شما خواهش میکنم من را راهنمایی کنید ایا ترک کردن این کلاسها درست است یا نه؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره راه حل مسئله آن نیست که از جلساتی که متذکر اخلاق فاضله و معارف حقه می‌شوند – حالا هرکجا که می‌خواهد باشد – فاصله بگیرید. آرام‌آرام سعی کنید با تواضع هرچه بیشتر مشکل را حل کنید. موفق باشید
5739
متن پرسش
با سلام.اینکه می گویند:تا یار که را خواهد و میلش به که باشد،واقعا در مورد خداوند صادق است؟واقعا پشت پرده چیزهایی است که ما خبر نداریم؟واقعا بعضی ها انتخاب می شوند؟ یا اینکه جناب حافظ می گوید:گر چه وصالش نه به کوشش دهند،هر قدر ای دل که توانی بکوش.استاد من واقعا در زندگی مشاهده می کنم بعضی ها یک چیزهایی دارند که بقیه ندارند یک جور خوبی ذاتی یک جور خاص بودن یک جور درک و فهم خیلی عمیق که وقتی دقت می کنی می بینی هیچ ربطی به اکتساب ندارد.انگار برگزیده هستند.شما اینچنین افرادی را دیده اید؟بعضی ها هر چقدر زور می زنند و تلاش می کنند نمیشود که نمیشود، نمی توانند.شما قبول دارید؟من همیشه احساس می کنم یک نظر خاصی با بعضی ها است یک عنایت ویژه که با هیچ فرمولی قابل پیش بینی نیست و فقط به فرد داده اند و انگار در گرفتن آن عنایت خوش شانس یا مجبور بوده است!شما قبول دارید؟انسان به چهره بعضی ها نگاه می کند میفهمد این آدم خاصی است و بعدا آدم بزرگی می شود و خاص و ویژه است گرچه یک کودک یا یک آدم کاملا معمولی باشد.بعضی ها با سن کم یک افق هایی دارند یک حرف هایی می گویند که محال است آن را به دست آورده باشند یا کار خاصی انجام داده باشند که مثلا مورد عنایت واقع شده باشند.همیشه فکر می کنم اینها ذاتا یک چیز خوبی(که نمیدانم از کجا آمده) دارند یک گوهری در درونشان است یک برگزیدگی ای دارند که خدا همینجوری بهشان می دهد.
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: بنده هم قبول دارم ولی این جمله‌ی استاد آیت‌اللّه حائری شیرازی را هم قبول دارم که: «هرکه داراتر است بدهکارتر است» و لذا اگر ابتدا توفیقی به کسی دادند به همان اندازه سر او بیشتر به خطر است. بیا ما با همین پای لنگ، لنگان لنگان برویم و به رضایت الهی امیدوار باشیم چون او إن‌شاءاللّه از ما زودتر راضی می‌شود. موفق باشید
5104
متن پرسش
با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات و عذر خواهی از تصدیع وقت حضرتعالی. حاج‌آقا برای دفع بلا و رفع نگرانی از اتفاقات ناگوار که در اثر خواب و یا القائات نفس و یا... پیش آمده و پریشانی ایجاد می‌کند به طور کلی و در آستانه‌ی شب‌های قدر چه باید کرد؟ آیا قربانی کردن گوسفند با خرید گوسفند کامل که به نیت خاص ذبح نشده و پوست و... آن جدا گردیده برای توزیع بین فقرا متفاوت است؟ اگر گوسفند در خانه و در ملک شخصی قربانی شود با قربانی توسط قصاب در جای دیگر متفاوت است؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در این موارد تخصصی ندارم. موفق باشید
3490

ولایت فقیهبازدید:

متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: ان شاءالله خدا خیرتون بده می خواستم بپرسم چرا در کتابها در مورد ولایت فقیه اونچه شما در سی دی ولایت نبی تا ولایت فقیه توضیح واضح می دهین کتاب پیام های آسمانی سوم درس یازدهم مبحثی داره به نام رهبری در عصر غیبت ، از امام خامنه ای زیاد حرفی به میان نیامده فقط در حد اسم بردن خیلی این مبحث در کتابها ثقیل و مبهم است ؟ لطفا برامون دعا کنین
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: موضوع ولایت فقیه یک موضوعی علمی است که باید به همان روش علمی بحث شود و مصداق آن را خبرگان باید تعیین کنند. موفق باشید
3134

فهم روایتبازدید:

متن پرسش
طی دو سؤال، به استدلال شما در صفحة 42، دو اشکال مطرح کردیم. و شما در پاسخ به هر دو سری سؤال، مدعای خودتان را تکرارکردید! بحث بر سر نتیجة استدلال (مدعای شما) نیست، بلکه بحث بر سر استدلال شماست. ظاهراً باید اشکال‌مان را روی فهم از روایت ببریم و مشخصاً استظهارمان در برداشت از این روایت را مطرح کنیم؛ اولاً فعلِ «یَحمِلُ هذا الدین» آیا ظهور ندارد در این که فاعلِ این فعل باید زنده باشد؟ نسبت‌دادنِ این فعل به فاعلی که از دنیا رفته‌است، آیا خلاف ظاهر نیست؟ ثانیاً آیا «عدولٌ» به کمتر از سه نفر محقَّق می‌شود؟ اگر مثلاً کسی بگوید: «فی هذا البیت عدولٌ»، اگر یک نفر عادل در آن خانه باشد، آیا این حرف صادق است؟ لطفاً در پاسخ به این دو سؤال ما، مدعای خودتان را تکرارنفرمایید؛ بحث بر سر این نیست که: «آیا سیرة امام‌خمینی اسلام را از انحراف نجات می‌دهد یا نه؟»، بلکه بحث بر سر استظهار از این روایت است. لذا لطفاً هر دو سؤال را بدون ذکر مدعای خود پاسخ دهید. لطفاً این لحن جسورانة ما را بگذارید به حساب این که تواضع شما، ما را آنقدر با شما راحت کرده که مثل یک مباحثة بین دو طلبه اینطور اشکال‌مان را مطرح کنیم.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: بنده از ظاهر این روایت جز آن‌چه عرض کردم نفهمیدم و فکر می‌کنم اگر یک نفر به بنده گفت انسان‌هایی هستند که می‌توانند در چندسالی یک تذکری به دانشگاهیان بدهند و اتفاقاً بنده با شخص شهید مطهری در آن سال در دانشگاه روبه‌رو شدم می‌فهمم منظور ایشان شهید مطهری بوده‌، دیگر نمی‌گویم نکند منظور ایشان از به‌کاربردن «انسان‌هایی» چند نفر بوده و از کجا که اصلاً منظور شهید مطهری بوده. چون از همه‌ی جهات شهید مطهری را مطابق آن سخن می‌بینم شک نمی کنم که درست تشخیص داده ام. نمی‌دانم چرا شما از آن روایت به صورت عرفی برداشت نمی‌کنید و تصور می‌فرمایید که چون روایت فرموده «عدول» پس باید چند نفر باشند و نمی‌روید به آن فکر که واژه‌ی عدول را به اعتبار آن‌که حضرت امام یکی از آن افراد است که در هر قرنی ظهور می‌کند باید پذیرفت. موفق باشید
3017
متن پرسش
سؤال19: ما قبول داریم که امام‌خمینی حکومتی بنا نهادند که دیگران خیلی که هنرکنند، باید آن حکومت را خوب حفظ کنند. و شاید اگر حضرت امام نبود، هیچ عالم دیگری نمی‌توانست چنین کاری کند؛ خصوصاً که آن انقلاب و سیرة امام در شکست‌دادن حکومت پهلوی از طریق به صحنه آوردن مردم با دست خالی و شهیدشدن آنها، بر خلاف عقل انسان‌های عادی، بلکه بر خلاف عقل اندیشمندان و عرفایی مثل شهیدمطهری و علامه طباطبائی بود، تا آنجا که آیت‌الله میانجی گفته‌بود: «امام‌خمینی به سیرة عقلا عمل نمی‌کند.»! البته الآن که انقلاب پیروز شده، ما همه بسادگی می‌پذیریم که آن استراتژی عاقلانه بوده. پس شاید بتوان گفت که حضرت امام در شکست‌دادن حکومت شاه، عقلی فوق حتی عقل علما و عرفا و فلاسفه و مفسرین داشته‌است. آری، ما قبول داریم که این انقلاب، بدون امام‌خمینی پیروزنمی‌شد. اما بحث بر سر این مطلب است که ما می‌خواهیم از طریق استدلالی عقلی که در صفحة 46 آمده، مقامی خاص را برای حضرت امام حتی در این زمان (بعد از رحلت‌شان) هم ثابت کنیم! لبّ استدلال شما در دلیل سوم این جمله است: «خداوند به همان دلیل که پیامبر فرستاد و امامان را پرورش داد، در زمان غیبتِ امام زمان، فقیهی که بتواند جامعه را درست هدایت کند می‌پروراند.»، طبق این استدلال، مصداق این استدلال در زمان حاضر باید فرد زنده‌ای باشد. پس این استدلال، نه تنها این مقام را برای حضرت امام در این دوران اثبات نمی‌کند، بلکه نفی هم می‌کند!
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: فکر می‌کنم بتوانیم بر مبنای همان استدلال بر این نکته تأکید کنیم که حکمت الهی اقتضا می‌کند فقیهی را با سیره‌ی خاص در زمان غیبت بپروراند که سیره‌ی آن فقیه سال‌ها جامعه را هدایت کند که در سؤالات قبلی مثال سیره‌ی شیخ طوسی و صاحب جواهر را عرض کردم. موفق باشید
2901
متن پرسش
با سلام سؤالات سری 12 و 13 و 14 را پاسخ نداده اید، ما منتظریم. از آنجا که شما فرمودید در هر بار تنها یک سؤال بفرستم، لذا زین پس به جای «سری» از واژة «سؤال» استفاده میکنم: سؤال15: آیا «لم‌یَرَ فیه غیرَ صوابٍ» به این معنی نیست که: «هر چیزی (در اقوال یا افعال) از او صادرشود، صواب و درست است.»؟!
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: 1- سؤالات 12 و 13 و 14 مشاهده نشد. جواب سؤال 15- بنده این طور می‌فهمم آن زعیمی را که خداوند برای اصلاح امور بندگانش انتخاب کند از همان جهت طوری او را مدد می‌نماید که غیر صواب از او صادر نشود. موفق باشید
2668
متن پرسش
با سلام خدمت استاد با توجه به بیانات امام خامنه ای در جمع جوانان خراسان شمالی که در مورد تمدن شیعه صحبت فرمودند می خواستم بدانم اینکه شما در ابتدای مباحث فعالیتهای فرهنگی فرمودید هنوز شرایط طرح این افکار آماده نشده آیا منظورتان همین حرفهای رهبری بود؟ وآیا با طرح این مسائل توسط ایشان زمینه طرح این نوع فکر در جامعه را آماده می بینید؟ به نظر شما وظیفه دانشجو وطلبه در قبال این بیانات ایشان چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: همین طور که ملاحظه کردید فرمودند: «بحث امروز ما آغاز یک بحث است.... انتظار داریم اهل فکر و نظر این کار را پیش ببرند» یعنی باید زمینه‌‌های این فکر را فراهم کرد. ابتدا فرمودند باید موضوع را آسیب‌شناسی کرد و علت‌های غفلت از پیشرفت حقیقی را پیدا نمود و روشن کردند مشکل اصلی تقلید از غرب است و تا حدّی در مورد باطن غرب صحبت کردند. به نظر بنده اگر از یک طرف بتوانیم غرب را درست بشناسیم و از طرف دیگر تمدن اسلامی را درست تصور کنیم و روشن کنیم در تمدن اسلامی ارتباط ما با عالم و آدم چگونه خواهد شد، توانسته‌ایم سخن مقام معظم رهبری را از به حاشیه‌رفتن نجات دهیم. موفق باشید
1660

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسمه تعالی،سلام علیکم با توجه به پاسخ حضرتعالی به سوال 1656 ، آیا شروع مطالعات دینی با مسئله شناخت شهید مطهری و دیگر کتب معرفت شناسی مثل معرفت در قرآن علامه جوادی آملی ، تایید می گردد؟ منظور از دقت قلبی عرفا چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام به نظرم خوب است. دقت قلبی با علم حضوری و عبور از ماهیت و نظر به وجود، ظهور می‌کند و ادامه می‌یابد. شاید کتاب «ادب عقل و قلب و خیال» برای شروع کار خوب باشد. موفق باشید
1566

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسمه تعالی سلام علیکم استاد گرامی (خواهش می کنم سوال و جوابم کاملاً محرمانه بماند و لطفاً پاسخ به ایمیلم ارسال گردد.) بنده از جنابعالی یک سوال کلی دارم که خیلی از اوقات به جواب آن نیاز دارم و بخصوص در این زمان مشکلی که در ذیل مطرح می کنم مرا بر آن وادشته که دنبال جواب سوالم بگردم: و اما سوال کلی من: انسانی پیوسته می گوید خدایا راضیم به رضای تو ،اما زمانی که در معرض یک امتحان قرار می گیرد و هنگام اتخاذ تصمیم نمی داند که رضای خدا در چیست ،چنین شخصی چه باید بکند؟ در واقع می خواهم بدانم چگونه خدا به بعضی انسانها در استجابت" افوض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد" نشانی می دهد و آن ها را از آن کاری که به صلاحشان بوده و خیر دنیا و آخرت در آن است آگاه می کند؟ دختری 39 ساله ام خواستگاران زیادی داشتم هر کدام را به دلایل معنوی و عقاید رد کردم مرد ایده آل خود را کسی می دانستم که غیر از اینکه می گویند فلانی مومن است نماز می خواند ، روزه هم می گیرد از واجبات دیگرو مستحبات و مکروهات و حرامات هم بداندو به آنها عمل کند. از این رفت و آمدها خسته شده بودم به زیارت امام رضا(ع) رفتم و متوسل شدم و شریطی را از خدا خواستم که نخواهم اینقدر در حضور خواستگاران حاضر شوم و بعد از این آن کسی بیاید که مورد رضای خداست.قسمتی از دعایم مستجاب شد و به یکباره خواستگاران کم شدند اما آنها که می آمدند باز مانند قبلی ها بودندو تا کنون که 39 سالم تمام شده (دیماه90) هنوز ازدواج نکرده ام ، با وجودی که بسیار دعا و نذر و نیاز می کنم .از ابتدای سال 90 شروع به برداشتن ختم های 40 روزه کرده ام ، هر 40 روز تعدادی از دعاها ،اذکار ،زیارات،نمازها وقرائت سور قرآن کریم ، به تعداد عددی از اعداد مقدس مانند 40 سوره حشر، یس ، نباء ، واقعه ، نور ، 40 نماز امام زمان،40 زیارت عاشورا ،40 شب زیارت امام رضا(ع) بعد از نیمه شب،1001 سوره قدر به نام امام رضا(ع)،دعای مقاتل بن سلیمان،دعای سریع الاجابه،110 مرتبه دعای نادعلی، دعای توسل،استغفار،حدیث کساء،حرز حضرت فاطمه (س)و... تا اینکه در دهه عاشورا یکی از همکارانم مرا برای مردی خواستگاری کرد. یک مرد که در شرف طلاق همسرش است و یک پسر 13 ساله دارد.ظاهرا آدم خوب ،متشرع و دینداری است و احتمالاً پس از صحبت با ایشان به نتیجه مطلوبی برسم اما من توانایی کنار آمدن با چنین شرایطی را ندارم بعلاوه اینکه برای خانواده ام چنین شرایطی بسیار غیر قابل قبول است.بدون اینکه با کسی صحبتی کنم به تعداد 313 مرتبه "افوض امری الی الله ..." گفتم و سپس جواب منفی دادم ،ولی بعد از 9 هفته دوباره مطرح شد .بخاطر وجود یک پسر 13 ساله با آن مشکلاتی که نوجوانان بخصوص پسران در سن بلوغ دارند از یک طرف و به خاطر خانواده ام و حرف مردم از طرف دیگر این قدرت را در خود نمی بینم که شرایط موجود را ساده انگارم و برای صحبت و آشنایی بیشتر اعلام آمادگی نمایم. اما پیوسته این فکر مرا بخود مشغول داشته که نکند رضای خدا در همین است و این یک امتحان بزرگ برای من است؟از خدا می خواهم به من یک نشانی بدهد که بدانم باید چه کنم و نهایتاً چه جوابی بدهم؟ هیچکس جز خدا از حال درونی من آگاه نیست پیوسته بدنبال موقعیتی هستم که پدر و مادرم از خانه بیرون روند و من با حالت عجز و ناتوانی بنده گنهکاری که به بن بست رسیده و هیچ راهی برای حل مشکلش سراغ ندارد جز اینکه با حال توجه به درگاه احدیتش تضرع و زاری کنم که خدایا اگر من آن کسی که لیاقتش را ندارم برای ازدواج از تو می خواهم ولی یا قاضی الحاجات تو ارحم الراحمینی و از فضل خود اجابتم خواهی کرد اما چه کنم که من صبرم کم است ، خدایا خودت خوب می دانی که روزها و شب ها را به سختی می گذرانم و بخصوص شبها با توسل به ائمه آرام می گیرم. استاد معزز از جنابعالی استدعا دارم: 1-التماس دعای فراوان چون خیلی درمانده ام . 2-پاسخ سوال کلی بنده را بفرمایید. 3-اگر ممکن است در مشکل مذکور، بنده را راهنمایی بفرمایید چه کنم ؟ خداوند حافظ و نگهدار شما باشد و عاقبت بخیرتان گرداند. متشکرم.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: دلیل ندارد که خواستگار جدید را ردّ کنید، چه اشکال دارد اگر برای آن پسر 13 ساله مادری کنید و مشکلاتی که پیش می‌آید را به کمک پدرش مرتفع سازید، اگر خواستگارتان مرد فهمیده و متدینی است، موضوع را با خانواده‌تان در میان بگذارید و به آن‌ها دل‌داری دهید که نگران نباشند. موفق باشید
17218
متن پرسش
با سلام: وقت شریفتان را نمی گیرم فقط بفرمایید نظرتان در مورد اینکه (هر آنچه در این دنیا برای ما حاصل می شود فقط نتیجه اعمال ما در این دنیا یا عوالم گذشته است) چیست؟ همین که بفرمایید موافق این نظریه هستید یا خیر فعلا برایم کفایت می کند هر جور صلاح می دانید. حلال کنید اگر سوال تکراری است. التماس دعا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به «جسمانیة الحدوث و روحانیة البقاء»بودنِ نفس، حضور نفس در عوالم دیگر معنا ندارد، تنها بحث انتخاب عین ثابته‌ی هرکس در علمِ خدا مطرح است که آن انتخاب و انتخاب‌گری همچنان تا آخر برای انسان هست و هر لحظه می‌تواند آن را تغییر دهد. موفق باشید

16595
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد محترم: اگر ذیل نور امام معصوم و همراه با استغفار در شب قدر ملک به قلب ما نازل شود در این صورت تقدیرهای شایسته و الهی برای یک سال مان داریم و یعنی اگر کسی در شب قدر ملک بر قلبش نازل نشود تقدیرات شایسته و الهی ندارد؟ لطفا کمی توضیح دهید!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با احیاء شب قدر شرایط نزول انوار الهی بهتر فراهم می‌شود ولی این‌طور نیست که اگر کسی توفیق احیاء نداشت به‌کلّی از انوار الهی محروم شود. موفق باشید

13454

عین ثابته‌بازدید:

متن پرسش
با سلام و خسته نباشید خدمت اساتید بزرگوار: در مورد علم حق بنظر می رسد که علم الهی قدیم و عین ذات اوست پس معلول حق تعالی و حادث نیست که خداوند خود علم خود را ایجاد کند و معلومات و اعیان ثابته نیز همین حکم را دارد... و عین ذات حق تعالی هستند در مرتبه ذات و این اعیان هر کدام اقتضای خاصی برای ظهور را در متن خود دارا هستند یعنی در متن عین ثابت فلان شخص هست که باید در فلان مکان و زمان و حتی فلان صفات اخلاقی و خانوادگی و مذهب و..... به دنیا بیاید و از آنجا که اعیان عین علم حق و عین ذات اویند این خدا نیست که اراده کرده فلانی در فلان شرایط به دنیا بیاید و با فلان خانواده باشد و .... بلکه خداوند تجلی کرده و لازمه تجلی ایجاد جهان کنونی بدین کیفیت است که مثلا آقای الف دارای فلان خانواده و شرایط زندگی باشد خداوند فقط به اعیان ظهور داد نه اینکه کیفیت حضور اعیان در متن خارج را هم تعیین کند چرا که اعیان در علم حق ذاتا اقتضای ظهور در یک شرایط خاص را داشتند. آیا مبنای بالا صحیح است؟ و آیا جبر نیست مبنای بالا چون اینطوری هر انسانی اقتضای داشتن یک سرنوشت خاص رو در عین ثابت خودش داره و جز اون ظهور پیدا نمیکنه.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مبنای خوبی است. فقط در نظر داشته باشید که همان عین ثابته‌ی انسان که برای خود در ابتدای امر، یک زندگی را انتخاب و اختیار کرده است، همچنان مختار است و هرلحظه می‌تواند انتخاب دیگری داشته باشد یا همان انتخاب را ادامه دهد. موفق باشید

11729
متن پرسش
با سلام و خسته نباشید: می خواستم ببینم عرف امروزه در مورد سفره های غذا برای میهمانیها چگونه است؟ مثلا جایی که آدم میره پنج نوع غذا براش میارن اگه بیان منزل ما و یک نوع غذا بزاریم بی احترامی میدونن مثلا اگه دو نوع بزاریم غیر اخلاقی تلقی میشه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنا شد به میهمان احترام بگذاریم ولی نه به قیمت بی‌احترامی به حکم خدا! باید با یک خورش از میهمان پذیرایی کرد نه بیشتر. موفق باشید

11003
متن پرسش
آیت اللّه جوادی وَ ما أَدْراکَ ماآیت اللّه جوادی! به به روشن شدیم قرار بود جایی برای ارتباط با شما و دیگر کاربران را در سایت راه بیاندازید که گویا فراموش شد. همین خاطر اینجا بوجود آمدنم از جوابتان به فلان سوال را با عنوان مذکور بیان کردم گاهی از شما در وبلاگم می گویم و از نقطه نظرتتان حلال بفرمایید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد شما را به مسئولان محترم سایت عرض کردم فرمودند با تعریفی که برای قسمت سؤال و جواب سایت کرده‌اند برایشان پیشنهاد شما ممکن نیست. شما صاحب اختیار هستید که هرچه می‌خواهید از مباحثی که بنده دارم در وبلاگ خود درج نمایید، ولی خوب است به جهت رعایت اخلاق رسانه‌ای و راهنمایی بیشتر کاربران، منبع اصلی موضوع را درج نمایید. موفق باشید
10865
متن پرسش
سلام: آیا با انجام اوامر الهی و ترک محرمات تخلیه و پس از آن تحلیه صورت می گیرد؟ آیا حصول تخلیه و تحلیه قطعی ست؟ آلوسی در تفسیر خود در ذیل آیه 33 سوره احزاب می گوید این آیه در بیان این است که اگر اهل بیت (ع) به اوامر الهی عمل کنند و از نواهی او دوری کنند قطعا تخلیه و تحلیه در آنها صورت می گیرد اما در افراد دیگر این امر قطعی نیست یعنی ممکنه تخلیه و تحلیه حاصل نشه. به نظر شما این حرف درسته " و الآیة متضمنة الوعد منه عزّ و جلّ لأهل بیت نبیه صلّى اللّه علیه و سلم بأنهم أن ینتهوا عما ینهی عنه و یأتمروا بما یأمرهم به یذهب عنهم لا محالة مبادئ ما یستهجن و یحلیهم أجلّ تحلیة بما یستحسن، و فیه إیماء إلى قبول أعمالهم و ترتب الآثار الجمیلة علیها قطعا و یکون هذا خصوصیة لهم و مزیة على من عداهم من حیث إن أولئک الأغیار إذا انتهوا و ائتمروا لا یقطع لهم بحصول ذلک." روح المعانی /ذیل ایه 33 احزاب
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر رویکرد ما به جای فرار از جهنم رجوع الی اللّه باشد رعایت اوامر و نواهی الهی جهت امر تحلیه کافی است و تحلیه‌ی بعد از تخلیه حاصل می‌شود و از آن جهت که رویکرد اهل‌البیت«علیهم‌السلام» در همه‌ی امور «ابتغاءً لوجه اللّه» بود آلوسی آن سخن را گفته. موفق باشید
10167
متن پرسش
سلام علیکم: استاد اینگونه که برداشت کرده ام در حکمت مشاء وجود را یک ویژگی انتزاعی می دانند مگر وجود همان جوهر و ذات عالم نیست که هستی محض است پس چگونه می توان آن را یک امر ذهنی گرفت؟ آیا برداشت من از حکمت مشاء در خصوص کثرات متباین ناصحیح است یا این یکی از ضعف های حکمت مشاء می باشد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین که برای هر موجودی وجود خاص قائل‌اند عملاً وجود را به عنوان یک حقیقت نمی‌شناسند تا برای آن اصالت قائل باشند و عملاً چه بخواهند وچه نخواهند اصالت را به ماهیت داده‌اند. موفق باشید
7652
متن پرسش
باسلام چند وقتی است جناب پناهیان در سخنرانی هایشان اشاراتی میکنند مبنی بر نزدیک بودن ظهور . با عباراتی نظیر " یا زینب مثل اینکه شما مقدمه ساز ظهور هستی" اشاره به درگیری های سوریه. یا مثلا پس از تاکید بسیار زیاد که برای ظهور دعا کنید ، میگویند خبرهایی هست که من نمی توانم بگویم. یا اساسا طرح مباحثی که به قول خودشان قواعد ظهور است. در همین زمینه چند ماه پیش جناب رسول جعفریان نامه ای عتاب آمیز به پناهیان نوشتند با مضمون نقد همین رفتارهای پناهیان. البته کمی با زبان بی ادبی. خواستم نظر شما را بدانم. آیا این نحوبرخورد با ظهور توسط جناب پناهیان درست است؟ آیا این انحراف نیست؟ آیا این تعیین وقت نیست؟ آیا این سبک کردن بحث ظهور نیست؟ اصلا وقتی سیره حضرت امام و رهبری را با این افراد مقایسه میکنیم ، می بینیم تناقض وجود دارد. رهبری به فکر ساخت تمدن اسلامی است ولی این افراد دائما توجه مردم را به نزدیک بودن ظهور معطوف میکنند. لطفا توضیح کامل بدهید
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: بنده سخنان آقای پناهیان را در آن رابطه که آقای جعفریان اشکال کرده بودند دنبال کردم. سخنان آقای پناهیان را سخنانی منطقی دیدم و اتفاقاً ما را متوجه آینده‌ای می‌کنند که ماوراء زندگی غربی باید فکر کنیم. قبلاً در این مورد عرایضی داشتم. موفق باشید
7436
متن پرسش
سلام علیکم حاج آقا بنده و یکی از دوستان در کنار دروس رسمی حوزه،‌ بدایه و نهایه حضرت علامه طباطبایی رضوان الله تعالی علیه را با شرح آقای فیاضی خواندیم. جلد 8 و نه اسفار را هم با شرح شما خواندیم و با یکدیگر مباحثه کردیم. حاج آقا ما با بررسی‌هایی که کرده بودیم به این نتیجه رسیدیم که باید به طور مفصل اسفار را بخوانیم. اما اخیراً یک سی دی‌ به نام نقد کتاب سلوک به دستمون رسید. ما به نقدهایی که در این سی دی مطرح شده بود، خیلی کاری نداشتیم، و سؤال و مشکلی که الان برای ما پیش اومده در مورد مباحثی است که در مورد فلسفه اسلامی و حکمت متعالیه در این سی دی مطرح شده. و این مطالب مطرح شده در سی دی حقیقتا برای ما شبهه درست کرده. در قسمت سؤالات، بررسی کردیم و دیدیم که انگار شما در مورد این سی دی در سؤالات شماره7375، 6925، 4403، 4443، جواب برخی از شبهاتی که در این سی دی مطرح شده بود را داده اید.(اگر سؤال دیگری بوده ما ندیدیم.) اما در این سؤالات انگار خیلی شبهات مربوط به فلسفه، جواب داده نشده بود. به شکلی که این شبهات ما را درخوندن فلسفه اسلامی و اسفار و یک کار مطالعاتی جدی در فلسفه دچار تردید کرده. *این آقایان در سی دی ادعاهایی می‌کنند که اگر فلسفه برای دین داری فردی لازم باشد، می بینیم که شهدا بدون فلسفه خواندن، به بالاترین مقامات رسیده اند. پس میشه بدون فلسفه سلوک دینی داشت. * وقتی بهشون می‌گیم که منظور خوندن فلسفه خشک و رسمی نیست،‌ بلکه منظورمون داشتن نگاه فلسفی و توحیدی عرفانی به عالمه، جواب می دن- تو سی دی این جواب را مطرح کردند- که اگر شهدا بدون خوندن بدایه و نهایه و اسفار به این نگاه عرفانی و حضوری رسیدن، چرا باید ما برای رسیدن به این نگاه این همه فلسفه بخونیم و روی فلسفه وقت بگذاریم؟ * در مورد تبیین معارف دینی با زبان حکمت متعالیه هم می‌گویند اگر تبلیغ دین به فلسفه لازم باشه، که پیامبر و اهل بیت، فلسفی با مردم حرف نزده اند و دین را تبلیغ نکرده اند *اگر به آنها بگوییم حکمت متعالیه و اصالت وجود فرهنگ فهم روایات است و برای فهم درست روایات لازم است، در جواب ادعا می‌کنند که روایات تفصیل قرآن است و برای فهم روایات باید از خود قرآن کمک گرفت و قرآن هم که بنا به تصریح خودش تبیان لکل شیء است، و تبیان کل شیء، تبیان خودش هم هست. و برای فهم روایات هم اهل بیت به ما دستور دادند که روایات را با کمک قرآن بفهمید. * اگر هم بگوییم که می‌خواهیم با فلسفه تمدن اسلامی را بسازیم، جواب می‌دن که اگر غرب با فلسفه، تمدن درست کرده دلیل نمی‌شه که تمدن اسلامی هم نیاز به فلسفه داشته باشه. و می‌گویند ما نمی‌توانیم با قیاس کردن از تمدن غرب، در مورد تمدن اسلامی نتیجه بگیریم. و یک سری استناد هم از تاریخ تمدن غرب هم میارن و ادعا می‌کنند که فلسفه در غرب با سایر اجزاء تمدن غرب، همزمان بوده و اصلاً شروع تمدن سازی در غرب با فلسفه نبوده که حالا برای تمدن اسلامی لازم باشه سیر از فلسفه اسلامی شروع بشه. حاج آقا حقیقتاً ما با این حرف‌ها برامون شبهه شده و نمی‌دونیم چه جوابی باید به این شبهات داد و به کمک چه دلیل عقلی میشه حرفاشونو رد کرد. ما تصمیم داشتیم که با استفاده از فلسفه اسلامی، در فضای جنبش نرم افزاری وارد شویم و اصلاً هدف مون از حوزه اومدن همین بود. ولی الان با این حرف ها دچار تردید و شبهه شدیم و خیلی برای خوندن فلسفه سرد شدیم. خواهش می‌کنم ما را راهنمایی کنید.
متن پاسخ
- باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال ما برای اظهار فرهنگ اهل‌البیت«علیهم‌السلام» نیاز به تفکری داریم که اولاً: با عمق بیشتر ما را به آن فرهنگ نزدیک کند و ثانیاً: جواب‌گوی عقل مردمی باشد که باید عقلاً و قلباً نسبت به دین قانع شوند. در این راستا متفکری مثل صدرالمتألهین در گذرگاه تاریخی خاصی متوجه این امر شد، در گذرگاه تدوین عرفان از طریق محی‌الدین‌بن‌عربی از یک طرف و ظهور فرهنگ حسّی غرب از طرف دیگر، به تدوین دستگاه فکری دقیقی دست زد که انسان هم می‌تواند به روش عقلی با عرفان آشنا شود و با همان روش عقلی از فضای حسّی غرب آزاد گردد مثل کاری که حضرت امام«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» انجام دادند که ما را از یک طرف از فضای فرهنگ غرب آزاد نمودند و از طرف دیگر متوجه فرهنگ اهل‌البیت«علیهم‌السلام» کردند. بنابراین در حکمت متعالیه اصلاً بحث فلسفه‌ی صرف نیست بلکه بحث تفکری است که ما امروز برای سلوک خود از یک طرف و برای عبور از فرهنگ حسّی غرب از طرف دیگر به آن نیاز داریم. از طرفی آن‌هایی که می‌فرمایند برای تبیین دین نیاز به تفکری مثل حکمت متعالیه نداریم، آیا متوجه نیستند عموم آن‌هایی که در میدان تبیین دین در صحنه هستند امثال علامه طباطبایی و شهید مطهری و حضرت امام، همه دستی در حکمت متعالیه دارند؟ این‌که می‌گویید خود قرآن باید خود را تبیین کند، مگر خودِ قرآن نفرموده در من تدبّر کنید؟ آیا مگر حکمت متعالیه چیزی جز حاصل تدبّر در قرآن توسط یک عالم و دانشمند اسلامی است؟ بنده تعجب می‌کنم که می‌فرمایید یک تمدن بدون تفکر فلسفی امکان حضور و ظهور در تاریخ دارد! گویا بین یک دهکده‌ی دورافتاده با یک تمدن که باید در تمام جوانب سازمان‌های اجتماعی حرف داشته باشد، خلط شده! مگر با گرایش‌های فرانسیس‌بیکن تمدن غرب شکل می‌گرفت اگر فلسفه‌ی دکارت به میدان نمی‌آمد؟ با این‌همه عنایت داشته باشید تاریخی با رویکرد توحیدی شروع شده و در طرح توحید در دنیای جدید ما نیاز به زبانی داریم که تفکر توحیدی ما را در همه‌ی ابعادش ظهور دهد تا از تاریخ توحیدی امروزمان بیرون نباشیم، آیا راهی جز حکمت متعالیه و عرفان محی‌الدین را از یک طرف و شخصیت اشراقی حضرت روح اللّه«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» را از طرف دیگر در مقابل خود داریم. شهدای ما اتفاقاً با اشارات توحیدی حضرت امام که حاصل تمحض ایشان در حکمت متعالیه و عرفان محی‌الدین بود به صحنه آمدند. آیا طلبه‌ای که می‌خواهد جامعه را به سوی تمدن اسلامی هدایت کند و در این راستا باید توحیدی آنچنان روشن را مدّ نظر‌ها قرار دهد که امروز ما در مقابل ظلمات غرب نیاز داریم؛ خداوند راهی بهتر از سلوک حضرت امام در فکر و عمل برای ما تقدیر کرده؟ آیا نسبت سلوکی و عرفانی عرفایی مثل مرحوم حسینقلی‌همدانی و ملا احمدکربلایی و قاضی طباطبایی را با حکمت متعالیه می‌توان نادیده گرفت؟ بنده بحمداللّه سعی کردم در تنظیم چهار جلسه بحثی که در مدرسه‌ی معصومیه‌ی قم داشتم، نکاتی را در تبیین این موضوع عرض کنم که جزوه‌های آن فعلاً در دست تکمیل است. إن‌شاءاللّه جواب بعضی از سؤالات عزیزان در آن خواهد بود . موفق باشید
7015
متن پرسش
با سلام چند روزی است که کلامی از حضرت امام از کتاب المکاسب المحرمه جلد1 صفحه 251با این تعبیر(غیر از ما شیعیان برادران ما محسوب نمی شوند گرچه مسلمان باشند)در فضای مجازی پخش شده است.و همه را در مورد وحدت به شک انداخته است. خواهشا توضیحی بفرمایید تا ما از شک بیرون بیاییم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این جا اصطلاح برادر غیر از اصطلاحی است که ما در رابطه با برادران اهل سنت به کار می بریم. آن برادر که در موضوعات فقهی به کار برده می شود و بار حقوقی دارد فقط بین دو شیعه جاری است همان طور که ما مسلمانان غیر شیعه نیز نسبت به همدیگر حقوقی داریم که با یهود و نصاری نداریم. موفق باشید
6940
متن پرسش
ضمن عرض سلام ، نظر حضرتعالی درباره اظهارات آیت الله سیدحسن مصطفوی درباره ی ملاصدرا در پیش همایش حکیم تهران چیست ؟ که می فرمایند : "یعنی در واقع ملاصدرا حیات برزخی را اثبات کرده است، اما معاد جسمانی را اثبات نکرده است. ملاصدرا علی رغم همه زحمتی که کشیده و برهانهایی که اقامه کرده است نتوانسته حیات دنیوی معاد جسمانی را ثابت کند."با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید اقایان انتظار دارند ملاصدرا ثابت کند در قیامت همین گوشت و استخوان مادی باید عود کند که این اثبات‌کردنی نیست، کافی است انسان بدون فکر در ظاهر آیات متوقف شود. ولی با تدبّر در قرآن نکاتی به‌دست می‌آید که حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» در مورد ملاصدرا فرمودند: «و ما ادراک ما الملاصدرا ملا صدر مسائلی از معاد را حل کرد که شیخ الرئیس حل نکرد!». موفق باشید
6224
متن پرسش
سلام علیکم نظرتان را در مورد آمریکاستیزی میخواستم بدانم آیا وقت آن نرسیده که با دولت آمریکا رابطه ای معقولانه داشته باشیم باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مذاکره در حدّ رفع ابهام نسبت به انرژی هسته‌ای کار خوبی است ولی عنایت داشته باشید که تقابل تمدنی با غرب یک تقابل اساسی است و ما در فکر ایجاد تمدن اسلامی باید باشیم تا از قرارگرفتن در ولایت غرب نجات یابیم. موفق باشید
5878
متن پرسش
با سلام: استاد من گاهی اوقات دچار بی‌حوصلگی می‌شوم و حتی حوصله‌ی گفتگو با خدا و این‌که مشکلم را به او بگویم و از او کمک بخواهم را ندارم یک گوشه می‌نشینم و فقط گریه می‌کنم بعد از گذشت چند ساعت هم پشیمان می‌شوم که چرا لحظاتی که می‌توانم بهترین استفاده را از آن‌ها بکنم این‌گونه سپری می‌شود! نظر شما درمورد این مشکل چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: پیشنهاد می‌کنم کتاب «آشتی با خدا» را تا آخر بخوانید. موفق باشید
5856
متن پرسش
سلام علیکم برای حاجت گرفتن از معصومین (ع) چه مقدماتی و شرایطی لازم است؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: باید از طریق معرفت نفس جایگاه حقایق غیبی را شناخت. موفق باشید
نمایش چاپی