بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
17472
متن پرسش
با سلام و آرزوی سلامتی و تندرستی برای جناب استاد طاهرزاده: در صحبتی که با برخی دوستان داشته ایم موضوعی بدین صورت مطرح شده است که می خواستم نظر گرامی تان را در این زمینه بدانم. در مورد واردات افکار به ذهن و منشاء آنها، همگی از دو ناحیه وارد ذهن می شوند یا الهامات الهی هستند و یا از ناحیه جنود شیطان و القائات آن ها می باشد و شخص با توجه به سوابق ذهنی و تمایلات درونی به پردازش آنها پرداخته و آنها را مطرح می کند. می خواستم بدانم آیا آیه ی خاصی و یا حدیث صحیح، در این مورد وجود دارد یا خیر؟ موفق باشید. ان شاءالله
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در قرآن داریم: «إِنَّما ذلِكُمُ الشَّيْطانُ يُخَوِّفُ أَوْلِياءَهُ فَلا تَخافُوهُمْ (175)آل‌عمران» که معنای دقیق آن این است که می‌فرماید شیطان از طریق یارانش شما را می‌ترساند. یا در روایت از قول پیامبر خدا«صلی‌اللّه‌علیه‌وآله» داریم: «إِنَّ لِرَبِّكُمْ فِي أَيَّامِ دَهْرِكُمْ نَفَحَاتٍ أَلَا فَتَعَرَّضُوا لَهَا» در زمان‌های مختلف از طرف پروردگارتان نفحات و خطورات معنوی به شما می‌رسد، سعی کنید با کم‌کردن مشغله‌های خود، خود را در معرض آن خطورات معنوی قرار دهید. موفق باشید

17067
متن پرسش
با سلام: می خواستم نظر آقای طاهرزاده رو در مورد متن زیر و بی نفسی و بی زمانی هنگام انزال در سکس بدونم و اینکه علت میل جنسی انسان، علاقه به اون لحظه بی نفسی و بی مکانی هست. ✨ اين انرژي جنسي چيست؟ چرا اينگونه با قوت زياد زندگي ما را به نوسان در مي آورد؟ چرا چنين نفوذ زيادي بر زندگي ما دارد؟ چرا زندگي ما، تا آخرين دم حول محور سكس مي گردد؟ جاذبه اش در چيست؟ پيران و قديسان شما هزاران سال است كه آن را منع كرده اند، ولي به نظر مي رسد كه در انسان ها كمترين تاثيري نداشته است. هزاران سال است كه به ما موعظه كرده اند كه بايد از سكس دوري كنيم و تمام افكار جنسي را از خود برانيم و حتي نبايد خواب هاي جنسي ببينيم. ولي اين روياها انسان ها را ترك نكرده اند نمي توانند اينگونه انسان را ترك كنند. من در شگفت بوده ام من با زنان خودفروش برخورد داشته ام، آنان هرگز چيزي در مورد سكس نمي پرسند، آنان در مورد روح و خدا جويا هستند. من همچنين با بسياري از مرتاضين و سالكين و مردان مقدس برخورد داشته ام، و هروقت با هم تنها بوده ايم آنان در مورد چيزي به جز از سكس سوال نمي كنند! من از درك اين نكته حيرت كرده ام كه مرتاضين و مردان به اصطلاح مقدس شما كه هميشه در مخالفت با سكس موعظه مي كنند، به نظر مي رسد كه در ذهن هايشان وسواس سكس را دارند و با آن مشكل دارند. آنان در جمع از روح و از خداوند مي گويند، ولي در درون، آنان نيز همچون همه دچار مشكل هستند. بايد هم چنين باشد، طبيعي است زيرا ما هرگز سعي نكرده ايم كه اين مشكل را درك كنيم. ما هيچگاه نكوشيده ايم تا پايه هاي اين انرژي را بشناسيم و هرگز نپرسيده ايم كه اين جاذبه ي عظيم چرا وجود دارد؟ چه كسي به شما جنسيت را آموزش مي دهد؟ تمام دنيا همه كار مي كند تا اين آموزش صورت نگيرد. والدين سعي دارند كودكانشان را از دانستن در مورد آن منع كنند و آموزگاران همين تلاش را دارند. متون مذهبي نيز چنين مي كنند. هيچ مدرسه و دانشگاهي براي آموزش سكس وجود ندارد، ولي روزي ناگهان شخص درمي يابد كه تمام وجودش سرشار از اين انرژي است اين چگونه رخ مي دهد؟ بدون هيچگونه آموزش، اين چگونه اتفاق مي افتد؟ حقيقت را آموزش مي دهند، عشق را آموزش مي دهند، ولي به نظر مي رسد كه در هيچ كجا يافت نمي شوند. پس اين كشش عظيم سكس چيست؟ اين جاذبه ي طبيعي براي آن چيست؟ البته اسراري در آن نهفته است كه لازم است كه درك شود. شايد آنگاه قادر باشيم به فراسوي جنسيت برويم. نخستين نكته اين است كه جاذبه ي سكس در وجود انسان ها درواقع كششي براي سكس نيست. آن خواسته ي جنسي كه در هسته ي دروني انسان هاست، درواقع يك خواسته ي جنسي نيست. براي همين است كه پس از هر آميزش جنسي، آنان به خود فرو مي روند، احساس ناشادي و افسردگي مي كنند آنان مي پندارند كه چگونه از آن خلاص شوند، زيرا چيزي در آن پيدا نمي كنند. شايد آن جاذبه براي چيزي ديگر باشد. و آن جاذبه يك اهميت بسيار مذهبي در خودش دارد. جاذبه اين است. به جز در تجربه ي جنسي، انسان ها در زندگي معمولي شان قادر نيستند به اعماق وجودشان دست پيدا كنند. در امور روزمره، آنان تجارب متنوعي دارند خريد، اداره، تجارت، به دست آوردن پول و شهرت ولي اين تنها تجربه ي آميزش جنسي است كه آنان را به ژرف ترين عمق وجودشان نزديك مي كن، در آن اعماق، دو چيز برايشان رخ مي دهد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت حق در قرآن در رابطه با علاقه‌ی همسران به همدیگر می‌فرماید: «وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْها وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ في‏ ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ (21)/ روم) از نشانه‌های اراده‌ی الهی در ادامه‌ی نسل بشر و مدیریت الهی در این رابطه آن‌که حضرت حق از خود شما همسرانی را جهت آرامش روحی و روانی و این‌که در کنار همدیگر لذت لازم را ببرید، همسرانی را قرار داد و بین شما روحیه‌ی ارادت‌مندی و دل‌سوزی گذاشت، در این پدیده نشانه‌هایی از مدیریت حکیمانه‌ی حضرت حق برای اهل تفکر وجود دارد.

ملاحظه می‌کنید که خداوند موضوع سکس را در مسیر صحیح برای بشر شکل داده است تا علاوه بر آرامش روحی که باید همسران در نسبت به هم و لذتی که پیش می‌آید، داشته باشند؛ نتایج دیگری مثل ارادت و ایثار نیز در بین آن‌ها بماند. چیزی که مسلّم اگر مسیر ارتباط جنسی از روش الهی خارج شود، به‌دست نمی‌آید. و این مشکل اساسی بشر امروز است که متوجه نمی‌شود صِرفِ ارتباط جنسی، تمام ابعاد انسانی جواب داده نمی‌شود، مگر آن‌که آن ارتباط جنسی در مسیر تکوینی و تشریعیِ خودش قرار بگیرد. از این جهت است که در آخر آیه فرمود: «إِنَّ في‏ ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ» در این نوع ارتباط که در عین آرامش روحی و جنسی، مودت و رحمت بین زن و مرد جاری می‌شود؛ نشانه‌هایی از حکمت الهی برای اهل تفکر می‌باشد. بنابراین موضوع گرایش جنسی که در بشر قرار داده شده است اگر در مسیر صحیح آن قرار نگیرد، بشر به نتایجی که باید از این ارتباط به‌دست آورد، به‌دست نخواهد آورد. و این مشکلی است که بشر امروز از آن غفلت اساسی دارد. موفق باشید

16844
متن پرسش
سلام علیکم استاد طاهرزاده ی بزرگوار: استاد عزیز! مسجدی که نماز می خوانیم توی یک روستاست. چند تا دختر نوجوان (حدود دوازده سیزده ساله) برای اقامه ی نماز به مسجد می آیند و نماز باقی خانم ها را دچار مشکل کرده اند؛ به خاطر آزار و اذیت و همین طور رعایت نکردن احکام شرعی. فی المثل: نپوشاندن گردن موقع نماز و همین طور اذیت کردن همدیگر در اثنای نماز و حتی گاهی حرف زدن در نماز. (و این کارها را عمدا انجام می دهند نه از روی ندانستن حکم شرعی، چرا که این روستا از خیلی وقت پیش روحانی می آمده و این طور نیست که نسبت به دین بیگانه باشند و طرفه آن که حتی وقتی حکم شرعی را هم بهشان متذکر می شوند اینان اعراض می کنند و محل نمی گذارند و با گستاخی و تهدید کنان جواب می دهند که: دیگر مسجد نمی آیند و خب البته می آیند) وقت نماز در صف اول می ایستند بدون این که بگذارند کسی حدفاصل اتصال مردها و زن ها بایستد. و نمازهای یک عده را دچار مشکل می کنند. بسیار سر و صدا و آزار و اذیت می کنند به طوری که چندین نفر از خانم های مسن از مسجد فراری شده اند و گفته اند که تا این دخترها با سرو صداشان و حتی گستاخی و بی ادبی و زبان درازی که در برابر بزرگ تر ها نشان می دهند توی مسجد حضور دارند آن ها به مسجد نخواهند آمد. و روز به روز از همین تعداد اندک مسجدی ها کم تر می شود. نه با اخلاق و محبت و صحبت کردن به راه می آیند و نه با درشتی کردن. در مقابل همه چیز مقاومت می کنند. حتی با یک نوع گستاخی که معلول نوجوانی و خیلی چیزهای دیگر است جلو خانم هایی که سنی ازشان گذشته می ایستند و درشتی می کنند. فقط یک مورد آن که همین دیشب بود که این دختر خانم ها وقتی همه مشغول نماز بودند پسر بچه ی حدود سه ساله ی یکی از نمازگزاران را به یک دست شویی بردند و حبس کردند و برق را هم خاموش کردند طوری که بچه ی بیچاره از شدت داد و فریاد و گریه بی حال شده بود که مادر بی چاره اش به شدت اظهار ناراحتی می کرد. شیطنت هایشان واقعا غیر قابل تحمل است. دو تای از این دخترها چون که پدرشان مرده است و یتیم هستند خیلی لی لی به لالاشان گذاشته می شود. در حال حاضر چند بار هم قول داده اند که اذیت و آزار نکنند. چندین بار هم کسانی ضمانت کرده اند که دیگر کارهایشان را تکرار نکنند. هیچ کدام فایده نداشته است. کفش خانم هایی که به مسجد می آیند را روی پشت بام پرتاب می کنند و بعد هم انکار می کنند و کارهای دیگر، اگر کسی متعرض کارشان بشود به مادرشان اطلاع می دهند و مادرشان هم با الفاظ زشت و داد و بی داد، طرف را ساکت می کند. می خواستم بپرسم: ایرادی دارد موقتا حدود سه چهار هفته از آمدنشان به مسجد ممانعت کنیم تا بلکه رفتارشان را تغییر بدهند و اگر اصلاح شدند بگذاریم بیایند؟ آیا از نظر شرعی ایرادی ندارد؟ از نظر اخلاقی چه طور؟ اگر شما نظر دیگری دارید بفرمایید واقعا ما درباره این ها به بن بست رسیده ایم و تنها کاری که به ذهنمان رسیده این است که رئیس هیئت امنای مسجد را بگوییم جلو در ورودی به مسجد از سمت خانم ها بایستد و مانع از ورود این سه چهار نفر بشود. (البته هنوز این کار نشده است.) واقعا ایذاء و اذیت مومنین می کنند. والبته یقینا وقتی نگذاریم به مسجد بیایند به وسیله ی مادرشان که از قضا زن بسیار بددهنی است ما را مورد ملاطفت قرار خواهند داد. (البته ما می توانیم تحمل کنیم.) اما هر چه فکر می کنیم هیچ راه حل دیگری به ذهنمان نمی رسد. ببخشید که این اندازه نوشتم. شاید یک بند از این حرف ها کافی باشد. ولی حقیر آن قدر امروز ذهنم به خاطر همین مسئله پراکنده شده است که تا الان که حدود ساعت دو نیمه شب است خواب نرفته ام، مجبور شدم به شما پناه بیاورم. ببینید شما را به خدا ذهن حقیرانه ی من مشغول چه چیزهایی است؟! شرمنده ام. باز هم حقیر را ببخشید و حلال بفرمایید. ممنونم. یاعلی.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در روایت از رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» داریم: «جَنِّبُوا مَسَاجِدَكُمْ‏ صِبْيَانَكُمْ ومَجَانِينَكُمْ» کودکان و دیوانگان را از مساجد دور کنید. حتی در شرح حال بعضی از علمای بزرگ داریم که قبل از اقامه‌ی نماز در درب مسجد می‌ایستادند و مانع ورود کودکان می‌شدند. زیرا دیوانگان و کودکان، فضایِ قدسی مسجد را از بین می‌بردند و این حکم، برای هرکس که رعایت فضای مسجد را نکند، جاری است. به همین جهت خوب است که هیئت امنای محترم که وظیفه دارند در حفظ فضای قدسیِ مسجد همت نمایند، قدم در پیش بگذارند و مانع حضور چنین افرادی شوند. موفق باشید

15657

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام محضر مبارک استاد: از کجا می توان فهمید محبتمان به شخصی محبت حقیقی است؟ آیا محبت بین افراد دوطرفه است؟ از کجا موضع افراد را نسبت به خود متوجه شویم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: محبت به خوبی‌های افراد یعنی محبت حقیقی، پس دیگر کاری به محبت طرف مقابل نداریم که بخواهیم ببینیم او هم به ما محبت دارد یا نه! چون ما به خوبی‌ها محبت کرده‌ایم. موفق باشید

14908
متن پرسش
با سلام: می خواستم اگر امکان دارد نظریه تیوریک قبض و بسط شریعت را در یک خط توضیح دهید، خواندم ولی متوجه نشدم. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: می‌گوید شریعت قبض و بسط دارد ولی نه بر اساس تعمق عالمانِ دین در مبانیِ اصیل قرآن و سنت، بلکه با مطابقت شریعت با علمِ جدید آن‌هم علمی که نه‌تنها بر مینای حس و تجربه شکل گرفته، بلکه در بسیاری موارد مبتنی بر حدس علمای تجربی است و به یک معنا می‌خواهد بگوید دین ذیلِ علم تجربی و آن‌هم با نگاه غرب به آن قرار گیرد که در عمل دینی برای بشر باقی نمی‌ماند و غرب بر همه‌چیز سیطره می‌یابد. که البته بعداً از این هم عدول کرد و اعلام نمود، «اساساً نبوتی وجود ندارد، آن‌چه پیامبر گفته‌ است آن‌هایی است که به فکرش رسیده ولی پنداشته است پیامبر است». موفق باشید  

14294
متن پرسش
سلام عرض می کنم خدمت حضرت استاد: جلسات برهان صدیقین رو گوش دادم و برکات زیادی الحمدلله نصیبم شد اما جلسه آخر رو شاید درست متوجه نشدم جناب استاد شما در مساله تشکیک فرمودین تمام مخلوقات تجلیات حق هستند در واقع اسماء الهی هستند که متجلی شدن و عین الربط به حق هستند و «عین الربط» هیچ شانی از وجود نداره و ربط محضه .. (این فرمایشتون در مورد تشکیک وجود بود) در وحدت شخصی فرمودین که در صحنه، فقط وجود و هستیه، که در تجلی هست و تشکیک در ظهور و تجلی هست و بعد فرمودین که در تشکیک وجود، وجود مخلوق و وجود خالق داریم !و ما در وحدت شخصی بالاتر می آییم و حظی از وجود برای ظهورات قائل نیستیم. سوال: شما در اصوات قبلی هم که گفتین تجلیات عین الربط هستن عین الربط هم که حظی از وجود نداره در واقع «عین الربط» وجود نیست بلکه نموده، پس چطور میگین که توی تشکیک به تقریری که عرض کردین هستی مطلق و هستی مقید مطرحه «عین الربط رو که فرمودین نموده و نه بود» و در صوت آخر فرمودین که عرفا حتی عین الربط رو هم قبول نمیکنن و بالاتر میرن. این بالاتر رو متوجه نشدم. چون تقریری که از وحدت شخصی فرمودین با تقریر قبلیتون از تشکیک به نظرم یکی اومد! در هر دو عنوان هستی مطلق در صحنه هست و تجلیاتش تجلیات هم که اسماءالله هستند و عین الربط به حق.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خیلی خوب است که از عین‌الربط‌ بودنِ معلول متوجه شده‌اید معلول آن‌چنان وجودی ندارد که بحث دوگانگی خالق و مخلوق پیش آید، ولی در حکمت صدرایی از آن جهت که عالَم مادونِ عین وجود را مراتب وجود فرض می‌کند، از وحدت وجود فاصله می‌گیرد در حالی‌که در عرفان روشن می‌شود حضرت اللّه در همه‌ی عوالم و در همه‌ی اعیان حاضر است و در نتیجه تشکیک را فقط باید در ظهور دانست و نه در وجود. موفق باشید

13607
متن پرسش
با سلام: بنده می خواهم یک راه درست و صحیح رو برای زندگیم در پیش بگیرم و ان شاءلله برسم به مقامی که خواست خدا هست و جای واقعی هر انسانیه مثل آیت الله قاضی و آیت الله انصاری و... اگر بخواهم از صفر شروع کنم و مثل کسی که اصلا اطلاع زیادی از دین نداره از کجا باید شروع کنم و با چه برنامه ای جلو برم که مطمئن باشم به مقصد می رسم و اول از لحاظ عقلی کاملا همه اصول و فروع دین برام اثبات بشه و بعد ان شاءلله پا به مرحله عرفانی بگذارم؟ و چه کتابهایی رو بخونم؟ البته سیر مطالعاتی سایت رو مطالعه کرده ام و کتاب آشتی با خدا رو هم تقریبا خونده ام ولی ممنون میشم در این زمینه بیشتر راهنماییم کنید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم اگر سیر مطالعاتی سایت را دنبال بفرمایید و بعد از دنبال‌کردن بحث معاد و شرح آن و بحث «خویشتن پنهان» با کتاب‌های «مقالات» آیت اللّه شجاعی کار را دنبال کنید از آن به بعد «خودْ راه بگویدت که چون باید کرد». موفق باشید

11369
متن پرسش
سلام علیکم: آیا در کنار مطالعه ی سیر شما، خواندن کتاب های دیگر مانع یا ضرری دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب‌های بنده تذکری است تا بهتر بتوانید با کتاب‌های بزرگان دین مرتبط شوید. پس نه‌تنها مانعی ندارد بلکه ضروری است. موفق باشید
 

11088
متن پرسش
سلام استاد: عزیز مدتی است بسیار ناراحت و حتی فکر می‌کنم بیمار شده‌ام همیشه به خدا اعتماد داشتم و حسن ظن به خدا داشتم و با بسیاری از مشکلات زندگی ساختم سعی کردم با تحمل آن‌ها خم به ابرو نیاورم اما مدتی مشکلات زندگی خیلی فشار می‌آورد و مرا درمانده کرده خواهشمندم کمکم کنید بیماری شوهر، ازدواج‌نکردن و پیدا نشدن همسر مناسب شأن خانواده برای دخترانم که از مرز سی سال گذشته‌اند و..... مرا دارد نابود می‌کند احساس می‌کنم توکلم کم شده و در راه سیر و سلوکم که مدت‌ها روی آن تلاش کرده بودم زمین خورده‌ام. اگر راه حل معنوی سراغ دارید کمکم کنید. اجرتان با خدا.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: چه جای ناراحتی؟ مگر ما خدا نداریم؟ و مگر خدا مصلحت ما را بهتر از ما نمی‌داند؟! بسپارید به خدا و مطمئن باشید خدا شما را فراموش نکرده و خدا دوست دارد رضایت خود را از فضایی که او برای شما مقدر کرده نشان دهید و در حدّ وظیفه‌ی خود کوتاهی نکنید تا یک قدم از زندگی‌های معمولی اهل دنیا جلوتر باشید. موفق باشید
10995

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: زیاد وقت شما رو نمی گیرم. بنده با تمام سختی هایی که بود خدا رو شکر توانستم به مدد الهی عروسی بدون گناهی بگیرم، ولی برادر خانمم خیلی اهل رعایت نیست و به زودی قرار هست عروسی بگیرن بنده از خیلی وقت پیش اضطراب این را دارم که چکار کنم؟ با توجه به اینکه بنده طلبه ای ساده هستم و با اینکه ملبس نیستم خیلی احساس گناه می کنم که به چنین جلساتی بروم اما با توجه به شخصیت عصبی که برادر خانم بنده دارن اصلا امکان اینکه جلوی رفتن خانمم به عروسی داداشش رو ندم نیست. خانم بنده هم طلبه هستن و خیلی مقید هستن منتها الان بحث بر سر دعواها و کدورت هایی هست که بعدا ایجاد می شود، اگر بهانه ای جور کنیم که نرویم هم باز دلخوری ایجاد می شود، چکار کنم استاد؟ در ضمن بنده خیلی دوست دارم امر به معروف که می کنم مردانه جلوی شخص بایستم ولی بعضی اوقات فقط با بهانه توانستم جلوی منکر کسی رو بگیرم مثلا وقتی داخل تاکسی راننده نوار میزاره بنده به بهانه صحبت با گوشی میگم صدای نوارو کم کنه اما ته دلم راضی نمیشم چون فکر می کنم از سر ترس صحبت با گوشی رو بهانه کردم. این بهانه ها نشانه ترسو بودن ما نیستند؟ ممنون استاد
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ابتدا در مورد موسیقی و حتی رقص، آخرین نظر فقها را بگیرید. ظاهراً موضوع چندان حساس نیست که شما گمان کنید با حضور در این جلسات به گناه می‌افتید مگر آن‌که اختلاط زن و مرد در میان آید که باید جلسه را ترک کرد. ولی در غیر این صورت موضوع حساس نیست. موفق باشید
10367
متن پرسش
سلام آقای طاهر زاده: در جواب سوال قبلی من (مربوط به امام خمینی که شما آقای گلپایگانی را مثال زدید) و با توجه به سوال 10280 شما می گویید امام از همان ابتدا ی کودکی نترس بوده اند و آقای گلپایگانی می گوید من به اندازه امام نترس نیستم پس یک حالت نا امیدی در من پیدا شده و چند سوال مهم خدا در قران می گوید: هرکسی وقتی به دنیا می آید ضعیف است و کلا هیچ چیزی ندارد (پس همه در کمالات انسانی موقع تولد یکی اند) و آیه دیگری می گوید ای مردم شما فقیر به سوی خدا هستید و خدا غنی و ستودنی است و آیه دیگر م یگوید اولیا الهی را هیچ خوف و غمی نیست و آیه دیگر و کسانی که ایمان آورده اند آنها را ترس و غمی نیست پس با این حساب یا ایمان آقای گلپایگانی ضعیف بوده و یا جز اولیا نبوده اند و دیگر اینکه این آیات شامل حال امام نمی شده و از همان ابتدا قوی و بی نیاز بوده اند. دیگر آن که شما با جواب 10280 این امید را در من بی رنگ کردید و راه کمال و از بین بردن ترس و اضطراب را یک جور سخت و دشوار دانسته اید که با توجه به مطالب کتاب جوان و انتخاب بزرگ و نزدیکی به خدا پس این ترس چه می شود؟ اگر استاد عزیز بی احترامی در سوالات من است ببخشید چون کمی گیج شده ام
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: درست است که انسان را در ابتدا ضعیف خلق کردند، ولی فرمود هرچیزی را خلقت مخصوص به خودش را به او دادند و در همان راستا خلق‌اش کردند: «رَبُّنَا الَّذی أَعْطى‏ کُلَّ شَیْ‏ءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدى‏». به امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» خلقت خودشان را دادند و انتظاری مناسب توانایی‌شان از ایشان دارند و به آیت‌اللّه گلپایگانی«رحمة‌اللّه‌علیه» نیز خلقت خودشان را دادند. مهم آن است که نسبت به آنچه خدا داده راضی باشیم و در همان بستر بندگی کنیم. موفق باشید
10302
متن پرسش
سلام علیکم: حدیث قدسی زیر از چه منبعی استناد می شود؟ بنده هر چه گشتم نیافتم. «من طلبنی وجدنی و من وجدنی عرفنی و من عرفنی احبنی و من احبنی عشقنی و من عشقنی عشقه و من عشقه قتله و من قتله فعلی دیته و من علی دیته فانا دیته» (خداوند فرمود): هر کس مرا طلب کند، مرا می یابد و هر که مرا بیابد، مرا می شناسد و هر که مرا بشناسد، مرا دوست دارد و هر کسی مرا دوست بدارد، عاشقم می شود و هر که عاشقم بشود، عاشقش می شوم و هر کس را که عاشقش بشم، او را می کشم و هر کس را بکشم، دیه او به گردن من است و هر کس که به گردن من دیه دارد، من خودم دیه او هستم. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در متون عرفانی مثل تفسیر «تُستَری» و یا کتاب «حالة اهل الحقیقة مع اللّه تعالی» از احمدبن علی الرفاعی آمده که خداوند به حضرت داود چنین گفته و یا ابودردا می‌گوید: سخنی به همین مضمون را از رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» شنیده. موفق باشید
6879
متن پرسش
سلام علیکم " استاد برای تربیت دینی کودکان چه کتابی را پیشنهاد میکنید ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در این امر کار نکرده‌ام. شاید قسمت «من کو؟» از کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» شروع خوبی باشد. ولی در هر حال باید به عزیزانی رجوع فرمایید که در این زمینه کار کرده‌اند و آثار مربوطه در این امر را می‌شناسند. در رادیو معارف می‌توانید از استاد دهنویو استاد تراشیون استفاده کنید . موفق باشید.
5505

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد. چرا تاریخ وصیت نامه سیاسی الهی امام (ره) مربوط به سال 61 است؟ایشان در سالی که رحلت کردند وصیت نامه تنظیم نکردند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: امام در اواخر عمر شریف‌شان تغییراتی در آن دادند و طی مراسمی این کار را به اطلاع عموم رساندند. موفق باشید
4991
متن پرسش
سلام علیکم سوال 2373 در دفاع از مولوی و حافظ است و اینکه اینها ولایت تکوینی ائمه را تماما قبول دارند اما در سوال 845 استاد می گوید که محی الدین و مولوی حاکمیت غیر معصوم را پذیرفته اند و لذا سیرشان سیر توحیدی ابراهیمی نیست. این تناقض چگونه حل می شود یا اینکه نظر استاد عوض شده است؟ (ضمنا در پاسخ سوال 2379 استاد دنبال حدیث سوال شده بودند که حدیث ذیل پیدا شد: 10- حَدَّثَنَا الْحُسَیْنُ بْنُ إِبْرَاهِیمَ بْنِ نَاتَانَةَ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ عُمَارَةَ بْنِ مُوسَى السَّابَاطِیِ‏ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الصَّادِقِ ع قَالَ: مَنْ صَلَّى الصَّلَوَاتِ الْمَفْرُوضَاتِ فِی أَوَّلِ وَقْتِهَا فَأَقَامَ حُدُودَهَا رَفَعَهَا الْمَلَکُ إِلَى السَّمَاءِ بَیْضَاءَ نَقِیَّةً وَ هِیَ تَهْتِفُ بِهِ حَفِظَکَ اللَّهُ کَمَا حَفِظْتَنِی وَ اسْتَوْدَعَکَ اللَّهُ کَمَا اسْتَوْدَعْتَنِی مَلَکاً کَرِیماً وَ مَنْ صَلَّاهَا بَعْدَ وَقْتِهَا مِنْ غَیْرِ عِلَّةٍ فَلَمْ یُقِمْ حُدُودَهَا رَفَعَهَا الْمَلَکُ سَوْدَاءَ مُظْلِمَةً وَ هِیَ تَهْتِفُ بِهِ ضَیَّعْتَنِی ضَیَّعَکَ اللَّهُ کَمَا ضَیَّعْتَنِی وَ لَا رَعَاکَ اللَّهُ کَمَا لَمْ تَرْعَنِی‏(امالی شیخ صدوق ص 256. در بحار و وسایل الشیعه هم با تفاوتهایی این حدیث آمده است)
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در جواب سؤال 845 عرض شده عرفای مذکور حاکمیت سیاسی و اجتماعی برای ائمه قائل نیستند و این یک ضعف است برای آن‌ها ولی اینها معتقد به حاکمیت تکوینی اولیاء معصوم می باشند، چون عرفا خیلی برای مسائل اجتماعی و سیاسی و حاکمیت در این امور جایگاهی قائل نیستند. در حالی‌که سیره‌ی پیامبران ابراهیمی غیر از این است و باید حاکمیت جامعه در دست کسانی باشد که حکم خدا را حاکم می‌کنند. از ارسال روایت تشکر می‌کنم. موفق باشید
4583
متن پرسش
سلام استاد عزیز امروز که داشتم جزوه ماه رجبتان را می خواندم سوالی که از قدیم داشتم به یادم آمد. قبلا این سوال برایم مطرح بود که این که برای بعضی از ماه ها فضیلت خاصی ذکر کرده اند آیا این فضیلت اعتباری است؟ یعنی آیا یک ماهی را همین جوری انتخابات کرده اند تا مسلمانان در آن ماه توجه بیشتری به خدا داشته باشند یا این که مثلا در کائنات اتفاقات خاصی می افتد که امکان کسب فیض از عالم غیب بیشتر می شود؟ چون می دانیم که ماه ها چیزی جز گردش قمر به دور زمین نیستند و روز ها و شب ها هم چیزی جز گردش زمین به دور خورشید. اما چه طور می شود که بعضی از این حرکات وضعی این قدر فضیلت پیدا می کنند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که الفاظ ما به ظاهر از نظر علم تجربی ارتعاشات هوا است ولی وقتی با گوش انسانی برخورد کند که دارای روح است، دارای معنا و محتوا می باشد، تمام حرکات عالم دارای محتوی و باطن است، حتی فروافتادن یک برگ. آن چشم بصیر و قلب بیدار اولیاء الهی است که متوجه باطن پدیده‌ها از جمله ماه‌ها می‌شود. حتی روح شما هم نسبت به باطن ماه‌ها تا حدّی حساس است به همین جهت توفیق عبادت و روزه در ماه رجب برای شما بیشتر است و زمینه‌ی عمیق‌ترشدن عبادات در این ماه به صورت تکوینی بیشتر فراهم است. موفق باشید
3515

خیالپردازیبازدید:

متن پرسش
سلام . استاد :بنده سالها پیش رمان می نوشتم و برای تدوین آن، مجبور بودم شخصیتهای داستانها را در ذهنم پرداخته کنم، فلذا خودم، در خیالات، نقش یکی از شخصیتهای داستان را بازی می کردم و با خیالپردازی و تخیل، دیالوگها را تدوین میکردم و ...بعدها، تصمیم گرفتم با توجه به اینکه هچ انگیزه الهی در این کار نبود، به طورکامل این قضیه را قطع کنم. اما مشکل این است که با توجه به پرورش قوه تخیل-شاید هم توهم-الان در ارتباطاتم با دیگران و کلا مسائل مختلف، ذهنم فعالانه، شروع به خیالپردازی می کند. مثلا فلان روز با یک نامحرم -که البته ناخواسته علاقه ای هم درمیان هست-جلسه دارم، ناخودآگاه ذهنم از قبل دچار توهمات می شودو...چه کنم این مشکل حل شود؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: به نظرم کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» می‌تواند کمک کند. موفق باشید
3171
متن پرسش
بسم الله.. با عرض سلام و ادب خدمت استاد یک سوال شخصی از خدمتتون داشتم و آن اینکه چرا جنابعالی 1.دروس حوزه را بصورت مرسوم دنبال نکرده اید و ملبس هم نیستید ، آیا علت خاصی داشته است؟ شاید نتوان لباس و طی مدارک را نشانه تایید دانست اما از آن طرف کمی اعتماد و اطمینان به اشخاص فاقد این تاییدیه(هر چند کافی نباشد) مشکل به نظر میرسد بخصوص در حوزه ی دین عزیزمان اسلام و اینکه بحث های جنابعالی از دست بحث های نرم افزاری در این حوزه است ان شاالله که سوال موجب بی احترامی و حمل بر اغراض سوء نشده است.با تشکر و دعای خیر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: در جواب های شماره 2324و 2281و 2060و1831 عرایضی داشته ام. موفق باشید
2466
متن پرسش
سلام فرق روح و نفس و عقل چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: عموماً در کتب فلسفی «روح» و «نفس» را به یک معنا می‌گیرند که یکی از مراتب آن عقل است همچنان‌که یکی از مراتب آن خیال می‌باشد. موفق باشید
2429
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم ایا می شود با قوه واهمه یا خیال اشیاء اطراف خود را حرکت داد یا در انها تغییری ایجاد کرد؟چگونه؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: اهلش می‌توانند ولی اگر کسی به این قصد عمر خود را در تمرکز جهت این امر صرف کرد ضرر کرده ولی اگر با نظر به توحید الهی از عالم کثرت به سوی عالم وحدت سیر نمود و در این راستا به اذن الهی به چنین توانایی رسید ضرر نکرده. موفق باشید
479

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام ایاچرا شما شیعه ها می گویید رسول ا... در کارهای روزمره معصوم است ولی نقل مستند وجود دارد که در جنگ بدر چیزی گفت و خلاف ان شد؟2- مشکل شما با ماچیست و چرا در زیارت عاشورا ما و خلفای راشد را لعن می کنید ؟
متن پاسخ
علیکم السلام باسمه تعالی قرآن به صراحت می‌فرماید:« وَ أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ » از خدا و رسول خدا اطاعت کنید؛ آیا می‌شود خداوند ما را به اطاعت کسی دعوت کند که معصوم نیست؟ آیا نباید به موثق بودن آن روایتی که برای رسول خدا«صلواة‌الله‌علیه‌وآله» اشتباه قائل می‌شود، شک کرد؟ مگر قرآن در مورد رسول خدا«صلواة‌الله‌علیه‌وآله» نمی‌فرماید: «وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الهَوی» یعنی هیچ چیزی را از خودش نمی‌گوید و همه‌ی آنچه می‌گوید از وَحی الهی است. در ضمن این‌که می‌فرمایید چه تفاوتی بین شیعیان که معتقد به امام معصوم هستند با هل سنت هست؛ عنایت داشته باشید که شیعیان معتقدند همواره خداوند انسان‌های معصومی را در افق زندگی بشر قرار داده تا با اطمینان کامل بتوانند در زندگی ، صحیح‌ترین عمل را انجام دهند. که بحث مفصل آن را می‌توانید در کتاب‌های احتجاجات دنبال بفرمایید. مثل کتاب «الاحتجاج» از احمدبن‌ علی طبرسی، ترجمه‌ی احمد غفاری. موفق باشید
213

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام 1- پیامبر برای رسیدن به مقام نبوت آزمایش می شود؟ مقام امامت چطور؟ آیا مقام عصمت نبی و امام اکتسابی است؟ 2- فلسفه آزمایش پیامبران چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی علیک السلام: قرآن می‌فرماید: «أَحَسِبَ النَّاسُ أَن یُتْرَکُوا أَن یَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا یُفْتَنُونَ، وَلَقَدْ فَتَنَّا الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ فَلَیَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِینَ صَدَقُوا وَلَیَعْلَمَنَّ الْکَاذِبِینَ» آیا مردم پنداشتند که تا گفتند ایمان آوردیم رها مى‏شوند و مورد آزمایش قرار نمى‏گیرند، و به یقین کسانى را که پیش از اینان بودند آزمودیم تا خدا آنان را که راست گفته‏اند معلوم دارد و دروغگویان را [نیز] معلوم دارد. ملاحظه می‌فرمایید که در آیه‌ی فوق می‌فرماید: خداوند امتحان می‌کند تا روشن شود هرکس چه‌کاره است، هرچند خداوند از قبل می‌داند ولی ظهور علم خدا از طریق آزمایش ظهور می‌کند و در این مورد پیامبر و امام استثنا نمی‌توانند باشند. در مورد فاطمه زهرا«علیهاالسلام» داریم: «السلام عَلیکَ یا مُمْتَحَنَةُ إمْتحنک الّذی خَلَقَکَ قبلَ أنْ یَخْلُقکَ»؛ سلام بر تو که آن خدایی که تو را خلق کرد قبل از خلقت زمینی‌ات امتحانت کرد، «وَ کنتُ لِماامتحنک به صابراً» و تو نسبت به آنچه امتحان شدی، بردباری نشان دادی و از عهده‌ی آن برآمدی. عصمت نبی و امام حتماً موهبی است، منتها در عینی که خداوند عصمت را به آن ذوات مقدسه مرحمت می‌کند، آن‌ها در حفظ آن عصمت باید نهایت تلاش را بکنند که از آن قلّه فرو نیفتند که به قول عرفا سخت‌ترین مرحله همین مرحله است که انسان بتواند مقام قرب خود را حفظ کند. محنت قرب ز بُعد افزون است جگر از هیبت قربم خون است هست در قرب همه بیم زوال نیست در بُعد جز امید وصال اگر عصمت اکتسابی باشد، لازم می‌آید که تدریجاً به‌وجود آید و لذا همواره از جهتی در نقص هستند و این با شأن هدایت‌گری نبی و امام سازگار نیست.
18732

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: 1. در مورد منازل السائرین: معاد کار شده است، خویشتن پنهان هم کار شده است، جلد اول مقالات هم کار شده است. به نظر حضرت استاد، الان وارد شوم، یا اینکه کمی عرفان نظری کار کنم و سپس وارد آن شوم؟ کمی راهنمایی بفرمایید ۲. جایگاه فصوص برای منازل چیست؟ یعنی خواندن فصوص چقدر می تواند در تبیین منازل کمک کند؟ بهتر است که فصوص را بخوانیم یا خیر؟ کمک بفرمایید. یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده چون در حال حاضر گرفتار تاریخی هستیم که علم و عمل به نحوی از هم جدا هستند، در حالی‌که در زمان خواجه عبداللّه، معارفی در پشت منازل بود که به سرعت سالک را وارد رهنمودهای منازل می‌کرد. از این جهت بنده این‌طور پیشنهاد دارم که پس از 3 فصّ فصوص، یک قسم از 10 قسمِ منازل که همان «بدایات» است کار شود و سپس 3 فصّ دیگر کار شود و بعد «ابواب» قس علی هذا . موفق باشید

17374
متن پرسش
سلام استاد گرانقدر و بزرگوار خسته نباشید: امیدوارم در پناه حق و توجهات ائمه علیهم السلام بخصوص امام عصر سلامت و موفق باشین و عاقبت بخیر، ببخشید استاد چرا گفته میشه که مراقبت بدون استاد هم نمیشه و اینم جزیی از عرفان هستش؟ مگر مراقبه جز مراعات محضر و معیت حق کردن است؟ استاد ببخشید یه سوال دیگه، اینکه باید سکوت رو سرلوحه خودمون قرار بدیم بنده رو دچار سردرگمی کرده چون مثلا آلان بنده مهمون داداشم هستم برای مدتی و زن داداشم تنهاست و دوس داره همصحبتش شم و نمیشه سکوت کرد چون حمل بر بی توجهی و سردی میشه، از یه طرفم خودم حس می کنم که وقتی کمتر صحبت می کنم توجهم به در محضر خداوند بودن بیشتر میشه، موندم چیکار کنم و تکلیفم چیه. تشکر استاد
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- ایده‌ی واقعی که در مراقبه باید مدّ نظر باشد را در شخصیت‌های سلوکی مثل حضرت امام، بهتر می‌توان مدّ نظر قرار داد 2- آن‌چه در متون دینی ما نهی شده است «فضول الکلام» است. یعنی حرفی که لازم نیست بزنیم، را نزنیم. موفق باشید

10793
متن پرسش
سلام علیکم. استاد جوانی 26 ساله هستم و تابحال به کربلا مشرف نشده ام. شوق زیارت اربعین از سال گذشته در دلم بوده و امسال در تدارک آن بودیم. منتها با نزدیک شدن به ایام این سفر پایم لغزیده و مرتکب گناهی شده ام که از قبل آن عذاب فراوان می کشیدم ولی به عنایت و لطف خداوند متعال، مدت زیادی از شرش در امان بودم. حالا آن شوق و شادی زیارت به غم و اندوه ناشی ازین روسیاهی بدل شده و به خود می گویم کسی که می خواهد به زیارت حسین (ع) مشرف شود مرتکب چنین گناهی نمی شود. پس تو بمان و تا سال دیگر مرتکب گناه نشو آنگاه به زیارت مشرف شو. حالا در برزخم که چه کنم؟ چنین کنم یا همین امسال بروم و به یاری حسین (ع) ترک معصیت کنم؟ آخر تا پیش ازین ارتکاب ذوق داشتم و فکر و ذکرم در طول این سفر امام (ع) بودند و قافله و غم ایشان، اما حالا غم دارم و فکرم در این سفر مدام گناه و گناهکاری خودم خواهد بود! سپاسگزار خواهم شد اگر مرا زودتر ازین برزخ به در آرید. یاعلی. التماس دعا برای تمام ما جوانان
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: سفر را شروع کنید و پوزه‌ی شیطان لعین را که شما را گرفتار گناه کرده است تا مأیوس‌تان کند؛ به خاک بمالید و مطمئن باشید در اولین قدم که در این راه برمی‌دارید همه‌ی گناهانتان پاک می‌شود و با روحی پاک و منوّر به نور حسین«علیه‌السلام» بقیه‌ی راه را طی می‌کنید. در این مورد عرایضی در متن «حضور تاریخی ما در راستای اربعین حسینی» که روی سایت هست، داشته‌ام. موفق باشید
نمایش چاپی