بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
8886
متن پرسش
با سلام: معمولا مراجع سود بانکی را حرام اعلام نمی کنند؛ استاد نظر شما راجع به این خبر در خصوص آیت الله جوادی آملی چیست: آیت الله جوادی آملی: ملت فقیر اهل تملق می‌شود/ بانکها پول حرام ربا به کارمندان خود می‌دهند قم - خبرگزاری مهر: یکی از مراجع تقلید شیعیان گفت: ملتی که دستش خالی شد اهل بساز می‌شود نه اهل سوز و ما باید توجه داشته باشیم که تنها نمی‌توانیم با شعار دادن استقلال کشور را حفظ کنیم. به گزارش خبرنگار مهر، آیت الله عبدالله جوادی آملی عصر پنج شنبه در دیدار سیف رئیس بانک مرکزی در سخنانی اظهار داشت: ملتی که دستشان و جیبشان خالی باشد فقیر به شمار می‌روند و آنگونه که باید و شاید پویایی خاصی ندارند. وی با بیان اینکه فقیر به معنای گدا نیست، افزود: فقیر به کسی گفته می‌شود که ستون فقراتش شکسته باشد و ملتی هم که دستش خالی باشد ویلچری خواهد شد و دیگر قادر به ایستادگی نیست. این مفسر قرآن کریم ادامه داد: ملتی که ویلچری باشد نمی‌تواند شعار نه شرقی و نه غربی سر دهد و در حقیقت اصول خود را زیر سئوال می‌برد و ملتی که جیبش خالی شد اهل تملق و چاپلوسی خواهد شد. اقتصاد مقاومتی به معنی دوری از تملق و چاپلوسی از قدرت‌ها است. وی گفت: اقتصاد مقاومتی که رهبر معظم انقلاب بر آن تأکید دارند به معنای پر بودن جیب ملت و دوری از تملق و چاپلوسی از قدرت‌ها است. آیت الله جوادی آملی، اضافه کرد: ملتی که دستش خالی شد اهل بساز می‌شود نه اهل سوز و ما باید توجه داشته باشیم که تنها نمی‌توانیم با شعار دادن استقلال کشور را حفظ کنیم. وی همچنین با اشاره به وقوع سرقت‌های مختلف در شهرهای کشور این مسئله را ناشی از جهل و بازگشت به دوران جهالت دانست و افزود: ما کشوری هستیم که یک درصد جمعیت جهان را و نیز ده درصد منابع طبیعی دنیا را در اختیار داریم. مرجع تقلید شیعیان، گفت: بانک‌ها در راستای استفاده مردم از منابع طبیعی وظیفه دارند آنان را راهنمایی و کمک کنند تا بتوانیم در عرصه‌های مختلف شاهد شکوفایی باشیم. وی تأکید کرد: کسانی که در نظام اسلامی مسئولیت بر عهده دارند اما نمی‌توانند از عهده بار مسئولیت خود برآیند باید پاسخگو باشند. آیت الله جوادی آملی، در بخش دیگری از سخنان خود در خصوص اخذ دیر کرد توسط بانک‌ها ابراز داشت: گرفتن ربا و جریمه دیر کرد در دین اسلام حرام است اما می‌بینیم که متأسفانه بانک‌ها همین پول‌ها را از مردم می‌گیرند و بعد به عنوان حقوق به کارکنان خود می‌دهند و آنان هم آن را به خانه می‌برند در حالی که باید بدانیم اگر کاری حلال نباشد حرام است و سرنوشت آن رفتن به جهنم خواهد بود. وی بیان داشت: امروز متاسفانه ربا به جای قرض الحسنه وارد سیستم بانکی شده است و کسی به دیگری رحمی نمی‌کند. استاد برجسته حوزه با تأکید بر اینکه نباید در جامعه عطوفت و عاطفه فراموش شود، افزود: جامعه باید با گذشت و عطوفت اداره شود. آیت الله جوادی آملی، در پایان توصیه کرد: بانک‌ها باید منابع و امکانات خود را در اختیار مردم قرار دهند تا آنان آن را در مسیر تولید و رونق به کار بگیرند. ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام‌علیکم: همین‌طور که حضرت استاد آیت الله جوادی آملی می‌فرمایند وقت آن رسیده که ما مشکل‌های عدیده‌ی حاصل از حرکات بانک‌ها را حل کنیم. به عنوان نمونه از یک طرف برای وامی که می‌دهند چند ضامن می‌خواهند تا اگر وام‌گیرنده وام خود را در سر موعد نداد از ضامن بگیرند، و از طرف دیگر به بهانه‌ی دیرکِرد پول زیادی بر وامِ وام‌گیرنده اضافه می‌کنند و عملاً کار را به ربا می‌کشانند. در حالی‌که می‌توانستند از طریق ضامن‌ها پول خود را وصول کنند، ولی این کار را نمی‌کنند چون پولی که از دیرکرد به جیب می‌زنند به نفع آن‌ها است. به نظرم باید کارمندان بانک در یک اعتراض عمومی مانع حرام‌شدن حقوق خود شوند و به بانک‌ها فشار آورند که اگر وام‌گیرنده وام خود را عقب انداخت از طریق ضامن‌ها مشکل را حل کنند تا بدون آن‌که بانک ضرر کند گرفتار ربا نشوند. موفق باشید
8105
متن پرسش
سلام علیکم سوال1: در سیر مطالعاتی همراه بعضی کتب نوشته شده "به همراه سی دی"، سوال بنده این است که نحوه مطالعه کتاب همراه سی دی چگونه است؟ آیا ابتدا باید کتاب و سپس سی دی مطالعه شود یا فصل به فصل همراه هم؟ سوال 2: شما سیر الف را پیشنهاد می کنید یا سیر ب را؟ سوال 3: چطور یک مطالعه خوب داشته باشیم؛ طوری که مطالب در ذهن ما نهادینه شود؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- در سیر مطالعاتی «الف» ابتدا باید شماره‌ی 1 را کامل مطالعه بفرمایید و سپس به شماره‌های بعدی بپردازید. در دنبال‌کردن شماره‌های بعدی تقدمی نیست هرچند بهتر است مثلاً مباحث قرآنی را در کنار مباحث اخلاقی دنبال کنید و یا در همین زمان از مباحث مربوط به انقلاب اسلامی غافل نباشید 2- سیر «الف» برای کسی که فرصت لازم دارد بهتر است 3- با یادداشت‌کردن مطالب مهم ذهنتان بر روی همان مطالب متمرکز می‌شود و إن‌شاءاللّه آن مطالب در ذهنتان می‌ماند. نباید سعی کنید همه‌ی مطالب را به ذهن بسپارید. موفق باشید
5733
متن پرسش
چراجنس خیال ناپایدار است؟چون برخی از محدودیتهای ماده رادارد ومجرد محض نیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: چون مرز بین عقل و ماده است، ثبات خود را از عقل و تغییر خود را از ماده می‌گیرد. موفق باشید
5714
متن پرسش
سلام ببخشید استاد..من مسئول فرهنگی مجموعه ی فرهنگی دهه ی محرم امسال شده ام...و دنبال یک موضوع جهت ارائه به جوانان 15-16 ساله هستم ..برای مثال:ادب یا هر چیز دیگر بر پایه ی قضیه ی شهادت امام ویاران..یا مثلا هرچیزی زیر سایه ی عاشورا .. به نظر شما چه موضوعی را انتخاب کنیم که نوجوان هایمان را بیشتر به به بندگی زیر سایه ی عاشورا نزدیک کنیم؟ یا علی...
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: شاید کتاب‌های آقای مهدی شجاعی مثل «سقای ادب» در وصف ابالفضل«علیه‌السلام» و کتاب «آفتاب در حجاب» در وصف حضرت زینب«سلام‌اللّه‌علیها» و کتاب «پدر عشق پسر عشق» در وصف حضرت علی‌اکبر«علیه‌السلام» کمک کند. موفق باشید
4924
متن پرسش
باسلام احتراما سبک زندگی روحانیت برای مردم و مخصوصا محرومین خیلی مهم است با توجه به شماتت علما توسط امام حسین علیه‌السلام در ص 245 تحف العقول و همچنین جواب امام زمان علیه السلام به علی ابن مهزیار که علت تاخیر دیدار، نارضایتی امام از سبک زندگی ایشان بوده است که مردم را از دین مایوس می‌کرده است، گاهی بنده به اینکه چرا بعضی طلبه ها سوار ماشینهایی به قیمت حداقل دوبرابر پراید میشوند فکر می‌کنم آیا باید این طلبه ها را برای حفظ دین مردم، امر به معروف کرد؟ رهبر معظم انقلاب هم می‌فرمایند اگر طلبه ای غیر از پیکان (ماشین عموم مردم در آن زمان و پراید در این زمان) سوار شود از ذی طلبگی خارج شده است. آیا اگر امر به معروف نکنیم امام زمان عجل الله تعالی فرجه از ما راضی خواهند بود؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی به شرایط دارد در هر صورت زندگی مسئولان و علماء دین باید به مردم عادی نزدیک باشد که بحمدالله رویهم‌رفته همین طور است حال اگر موارد استثنایی هست آن را به پای عموم طلبه‌ها و روحانیت نگذارید و اگر شرایط آماده بود باید به آن استثنائات نیز تذکر داد. موفق باشید
2375
متن پرسش
باسلام و خداقوت خدمت استادگرامی. بنده در کلاسهای طرح صالحین شرکت می کنم و درمورد ملک شناسی جزوات تفسیر سوره فاطر و خطبه یک نهج البلاغه را مورد بحث قرار می دهیم. با مراجعه به سایت المیزان سوال 2018 که درمورد ملک شناسی بود خواندم چند سوال برایم مطرح است: 1- چرا ملائک غذا نخوردند، اگر به صورت مادی ظاهر شدند نباید خصوصیات ماده را داشته باشند؟ و اگر می توانستند و نخوردند دراین صورت برای ملک اختیار قائل شده ایم.2- اگرحضرت ابراهیم ملائک را نشناختند چرا حضرت لوط زمانی که همان ملائک را دیدند شناختند؟ 3- آیا پطروس یا فطروس ملک واقعا ملک بود؟ و اگر بود چرا وظیفه خود را انجام نداده بود مگر ملک اختیار دارد که کاری را برخلاف فرمان خداوند انجام دهد؟ 4-در تفسیر خطبه 1 نهج البلاغه در مورد مقام ولایت و نبوت و اینکه مقام ولایت مقام عدم ظهور و مقام نبوت مقام ظهور است، آیا ظهور مقام نبوت به دلیل این است که نبی باید پیام خدا را به صورت علنی به انسانها ابلاغ نماید و تا ابلاغ یک پیامبر و پیام رسانی او نباشد انسانها به مقام نبوت او پی نمی بردند؟باتشکر از زحمات شما
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: 1- صورت مادی فرشتگان تَمثُل است بدون آن‌که سایر لوازم مادی مثل تقویت توسط غذای مادی را به همراه داشته باشند، اقتضای ذات فرشته‌بودن خود را به حضرت ابراهیم«علیه‌السلام» متذکر شدند. 2- حضرت لوط هم در ابتدا نشناختند تا این‌که خود فرشتگان وقتی مردم به خانه‌ی حضرت لوط حمله کرده‌ بودند، خود را معرفی کردند 3- حضرت آیت‌الله جوادی در مورد فطرس ملک می‌فرمودند روایت فطرس بناءً و مبناءً آب زیرش می‌رود یعنی نه از نظر سند معتبر است و نه از نظر محتوا با آیات قرآن تطبیق دارد 4- حرف خوبی است. موفق باشید
351

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام من دانشجوی دانشگاه تربیت معلم سبزوار هستم در دانشگاه من با دوستانم رسالت خود دیدیم که استاد را به جامعه دانشجویی معرفی کنیم،واین کار راداریم می کنیم وخواهیم کرد (ان شاء الله) . من چند روز پیش مطلبی که شما تحت عنوان آشنایی با استاد طاهر زاده در سایت قرار دادید را در برد نماز خونه ها ومهدیه دانشگاه قرار دادم(البته از طریق کانون نماز ومناسبتها ) ولی عده ای آن را از بردها کندند وگفتند که چون نوشته شده استاد تحت تاثیر عرفان محی الدین است ومحی الدین هم سنی ومخالف شیعه بوده است این کار را کرده اند .خواهشمندم در مورد این موضوع ونحوه حل کردن آن راهنمایی بفرمایید فقط خیلی سریع !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
متن پاسخ
باسمه تعالی علیکم السلام البته این‌طور نیست که وقتی گفته می‌شود شخصی عرفان نظری را از محی‌الدین گرفته به این معنی است که مکتب خود را از محی‌الدین گرفته، نمونه‌اش حضرت امام خمینی«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» و استادشان حضرت آیت‌الله شاه‌آبادی است که در عرفان نظری از محی‌الدین‌بن عربی استفاده کرده‌اند ولی هرگر به این معنی نیست که مکتب خود را از محی‌الدین گرفته‌اند. علت مسئله هم این است که محی‌الدین توانسته عرفان اسلامی را تنظیم کند و لذا شهید مطهری در کتاب «کلام عرفان»، محی‌الدین‌بن‌عربی را پدر عرفان اسلامی می‌دانند و یا علامه‌ی طباطبایی«رحمة‌الله‌علیه» می‌فرمایند: بعد از معصوم هیچ سخنی به پای سخنان محی‌الدین‌‌بن‌عربی نمی‌رسد. از طرفی بر روی سنی‌بودن محی‌الدین به هیچ‌وجه نمی‌توان تأکید کرد. حضرت آیت‌الله‌جوادی«حفظه‌الله‌تعالی» می‌فرمودند: محی‌الدین از نظر کلامی و عقیدتی شیعه و از نظر فقهی حنفی است. و از قول قاضی طباطبایی«رحمة‌الله‌علیه» نقل است که فرموده بودند او شیعه است. در سال‌های اخیر جناب آقای محمد بدیعی از فضلای حوزه‌ی علمیه‌ی قم کتابی تحت عنوان «محی‌الدین‌عربی؛ احیاگر عرفان» نوشته‌اند و نظر علماء شیعه را نسبت به او جمع‌اوری کرده‌اند، اکثرا معتقدند او شیعه است و سخنانی در فصوص و فتوحات دارد که هرگز نمی‌تواند با توجه به آن سخنان، سنی‌مذهب باشد. آیت‌الله حسینی طهرانی«رحمة‌الله‌علیه» در کتاب «روح مجرد» دلایلی بر شیعه‌بودن مولوی و محی‌الدین آورده‌اند که خوب است به آن‌جا رجوع فرمایید. به هر صورت عنایت داشته باشید که سخنان محی‌الدین آنقدر مورد توجه علماء شیعه بوده که حضرت آیت‌الله‌جوادی«حفظه‌الله‌تعالی» 418 جلسه وقت می‌گذارند و کتاب فصوص‌الحکم او را درس می‌دهند و یا حضرت امام‌خمینی«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» بر همان کتاب شرح و حاشیه می‌نویسند. با این‌همه إصراری نداشته باشید که دانشجویان عزیزی که سوز تشیع دارند نسبت به مسئله حساسیت نداشته باشند ، حساسیت آن عزیزان در جای خود برای ما ارزش مند است.
19402
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: لطفا نظر خود را راجع به متن زیر اعلام بفرمایید (چرا که اکثرا همگی بعد از دولت آقای احمدی نژاد از ناپختگی ها و خطایای جریان اصولگرا خسته و دلخورده ایم): عبور از اصولگرایی اولین قدم پیروزی در مورد انتخابات اخیر بازار تحلیل داغ است و هر کس نظرش را می گوید. جریان مدعی اصولگرا این بار جلیلی ای نبود که بخواهند به جرم وحدت شکنی شکست را به گردن او بیاندازند. این بار هیچ بهانه ای نداشتند هر چه می خواستند در این انتخابات برایشان فراهم بود از وحدت گرفته تا امکانات تا دولتی ضعیف و ناکارآمد و مردمی ناراضی از رکود و بیکاری. اما توانایی گل خالی هم نداشتند. پس به ناچار بخشی از جریان همیشه مدعی که شکست خود را با حرفهای نظیر تغییر ذایقه مردم و خلایق هرچه لایق و ... لاپوشانی می کند. البته از جریانی که در تحلیل ها و محاسباتش «مردم را از دست رفته» می بیند انتظاری بیش از این نمی رود. اما در این میان جریان خوش فکر انقلابی در تحلیلهایش و ارائه راه حل برای برون رفت از وضعیت فعلی به نکات درستی مثل لزوم ارتباط گیری با مردم، خدمت رسانی، تقویت بعد فرهنگی و احتماعی اشاره می کند. به نطر می رسد اگر این راهکارها با اقدامی لازم همراه نشود ابتر خواهد بود و آن چیزی نیست جز لزوم مرزبندی جدی و شفاف با بزرگان اصولگرایی فعلی. در واقع جریان انقلابی باید هرچه سریعتر خود را از سایه اصولگرایی بیرون بکشد. تا کی باید انقلاب و جریان انقلابی هزینه قبیله گرایی سیاسی اصولگرایان را پرداخت کند؟ تا کی قرار است اصولگرایان از جیب انقلاب برای اهداف سیاسی خود هزینه کنند و خود را به دروغ نماینده انقلاب جابزند؟ اگر این اتفاق نیافتد و جریان انقلابی مرزبندی خود با اصولگرایان را شفاف نکند هر چه اندوخته و اعتبار از کار جهادی ارتباط مردمی و خدمت رسانی و فعالیتهای اجتماعی کسب کند باز هم در آینده اصولگریان به لطایف الحیلی همه آن اندوخته ها را برای مطامع سیاسی خود هزینه خواهد کرد. پس برای انقلابی جوان اولین قدم و شرط اثرگذاری دیگر اقدامات مرزبندی و عبور از جریان اصولگرایی فعلی است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از آن جهت که اصول‌گرایی در بعضی موارد حالت حزبی به خود گرفته‌اند، حرف خوبی است. ولی به نظر می‌رسد بهتر آن است که اصول‌گرایی با هویت جدیدی به صحنه آید زیرا گذشته‌ی اصول‌گرایی همواره با تعهد و دیانت و انقلابی بودن همراه بوده است. و از این جهت شاید تحلیل آقای محبیان در امر بازخوانیِ اصول‌گرایی نسبت به ادامه‌ی خود حرف درستی باشد. موفق باشید ایشان می‌فرمایند: امير محبيان، روزنامه‌نگار اصولگرا، تحليلگر سياسي و استاد فلسفه غرب، اصولا نخستين فردي است كه رسانه‌ها براي شنيدن تحليل‌هايش از اوضاع اصولگرايي به سراغش مي‌روند. يك روز بعد از انتخابات رياست‌جمهوري دوازدهم، «شرق» هم با او درباره «مسئله اصولگرايي» عطف به انتخابات اخير، گفت‌وگو كرده است.

‌سؤال: شما چند روز مانده به انتخابات کاملا سکوت و از تحلیل خودداری کردید، چرا؟

سكوت من در چند روز قبل از انتخابات و عدم اعلام صريح نظرات به دليل فضاي احساسي غالب بر اصولگرايان بود كه عملا امكان نقد عقلاني را از ميان برده بود. دوستان به‌هيچ‌وجه آمادگي شنيدن نقد را نداشته و جز تأييد نمي‌طلبيدند و اين براي من امكان نداشت. در فضاي غيرعام، ديدگاه‌هاي خود را در مورد رفتار و ادبيات غلط به افراد منشأ اثر مي‌گفتم و نتيجه حاضر را پيش‌بيني و تذكر مي‌دادم. در مصاحبه‌هاي عمومي هم گفته بودم اگر اصولگرايان بتوانند بدون هراساندن افكار عمومي از خود به دور دوم راه يابند، احتمال پيروزي دارند؛ به‌ويژه با قاليباف، ولي تمام مسيرها معكوس پيموده شد.

‌سؤال: آیا می‌توان گفت انتخابات ریاست‌جمهوری دوازدهم به‌نوعی سرنوشت اصولگرایی را هم تغییر داده یا خواهد داد؟ اصولا این انتخابات روی جریان اصولگرایی چه اثری خواهد گذاشت؟

امیدوارم چنین اتفاقی بیفتد. جریان اصولگرایی دارای ریشه‌های قدرتمند اجتماعی است، اما مدت‌هاست به دليل خودداری از بازنگری در مبانی و حتی راهبردها و تاکتیک‌ها و به‌ویژه ادبیات ارتباط با افکار عمومی به حاشیه کشیده شده است و حتی در زمانی که قدرت را در دوران احمدی‌نژاد به دست آورد، به دلیل ضعف تشکیلاتی و ارتباطی، رئيس‌جمهوري را از دست داد. بر این باور هستم که زمان آن رسیده که اصولگرایی به تذکری که سال‌هاست داده می‌شود، توجه کرده و به بازتعریف جایگاه خود و همچنین باورها و اصول بپردازد. اصولگرایی دارای مبانی و پرنسیپ‌های ارزشمندی است که با دین پیوند خورده؛ اما اکنون می‌بینیم پوپولیسم و قدرت‌گرایی این اصول را از متن به حاشیه رانده است. اصولگرایان با همه سازوبرگ و برنامه‌ریزی و ائتلاف و جبهه‌سازی و حمایت‌های کامل از نامزد موردنظر خود نتوانستند نتیجه لازم را به دست آورده و پیروز انتخابات شوند. قطعا دلایل آن مختلف است.  بخشی از آن به بحران هویت برمی‌گردد. اصولگرایان دچار اغتشاش هویتی شده‌اند؛ اصولگرایی نباید با افراد تعریف شود؛ افراد باید نسبت خود را با اصولگرایی تعریف کنند. نمونه روشن آن هم به‌حاشیه‌رفتن نهادهای مهم اصولگرایی نظیر جامعتین است. جامعتین از پیشگامی در جریان اصولگرا کاملا به دنباله‌روی افتاده است؛ این خطرناک است و باعث کاسته‌شدن از وزن ارزشی و اعتقادی اصولگرایان و پرشدن این خلأ با قدرت‌گرایی و فرصت‌طلبی و پوپولیسم می‌شود. از طرف دیگر؛ این اغتشاش هویتی به اغتشاش و تناقض رفتاری انجامیده است. توسل به خوانندگان زیرزمینی شاید برای اصلاح‌طلبان زیاد خلاف تعریفشان از قدرت نباشد، ولی برای اصولگرایی فاجعه است. برای اصولگرا کسب رأی به هر قیمتی ارزش ندارد. اصولگرایان از طرف دیگر قدرت نرم خود را که در ارزش‌های فرهنگی و دینی نهفته به فراموشی سپرده و به ساختارهای قدرت و رانت‌های سیاسی چسبیده‌اند. ما باید بدانیم که قدرت نرم دینی ١٤٠٠ سال سابقه مثبت و ریشه در جامعه دارد؛ نباید این ارزش‌ها را کنار بگذاریم و برای قدرت به بازی‌های پوچ اتکا به سلبریتی‌ها بپردازیم. از سوی دیگر؛ مشکل ادبیات ارتباطی اصولگرایان هم مهم است. اصولگرایان باید مظهر عقلانیت، صداقت و پاکدستی توصیه‌شده در دین باشند؛ نه مظهر خشم و نفرت و بی‌نظمی و حذف رقیب به هر قیمت یا کسب قدرت به هر قیمت.

‌سؤال: اگر قرار به يك دسته‌بندی از اشتباهات اصولگرايان  در اين انتخابات باشد، اين دسته‌بندي از نظر شما چيست؟

١. تلاش ناموفق براي آشناسازي جامعه با چهره ناآشناي حجت‌الاسلام رئيسي در مدت‌ كوتاه.

  ٢. جابه‌جايي ناموفق چهره نام‌آشناي قاليباف با چهره كم‌آشناي رئيسي

 ٣. ورود قاليباف از مسير غلط به صحنه انتخابات. قاليباف در بستر گفتمان كارآمدي و با اتخاذ موضع نقد منطقي و غيرتخريبگر مي‌توانست از شكل‌گيري دوقطبي احساسي بكاهد و عملا درصد رأي احساسي مبتني‌بر ترس از رقيب به روحاني را كاهش دهد

 ٤. در اين رقابت از قاليباف چهره‌اي كينه‌جو و مهاجم كه روي شكاف ٩٦-٤ درصد مي‌كوشيد خود را سمبل محرومان نشان دهد، ولي فاقد پتانسيل آن بود، به نمايش درآمد درحالي‌كه قاليباف ظرفيت رقابت در گفتمان كارآمدي با تصوير يك مدير واقع‌گرا، منصف و كارآمد را داشت كه به‌ويژه طبقات متوسط قادر بودند به او تكيه كنند. اساسا دليل تقدم رئيسي بر قاليباف برخورد متين او بود، پس متانت برگ برنده بود، نه جنجال‌گري و تهاجم منفي! قاليباف فرصتي طلايي براي موفقيت و حتي پيروزي را به دليل برخورد احساسي و نيز راهبرد غلط انتخاباتي كه محصول مشاوره افراد نامسلط به سياست بود، از دست داد. ما نبايد سرمايه‌هاي مديريتي خود را به اين راحتي بسوزانيم. 

٥. باز هم فقدان برنامه به اصولگرايان ضربه زد؛ هميشه خلأ برنامه را شعار پر مي‌كند. مردم احساس كردند دست اصولگرايان براي حل معضلات خالي است؛ هرچند دغدغه‌هاي آنها در بيان معضل طبقات محروم درست است

 ٦. افتادن در چرخه شعارهاي سوسياليستي- پوپوليستي بدون ارائه برنامه دقيق، درحالي‌كه سابقه جريان اصولگرا در واقع باور به اقتصاد باز در بستر ارزش‌هاي اسلامي بود؛ نشان مي‌دهد لنگر تئوريك اصولگرايان ديگر آنها را به ارزشي خاص متصل نكرده و ميل به پيروزي آنها را به سوي پوپوليسم كور مي‌راند. اين در حالي است كه قوي‌ترين پيش‌رانه‌هاي نظري؛ يعني جامعتين، در كنار اصولگرايان بوده ولي سال‌هاست كارخانه موتور تئوريك آنها خاموش است.  نقاط اتصال اصولگرايان به ارزش‌هاي ديني كه رفتار سياسي برون داد آن است، بايد بازبيني شود. بعضي از رفتارها در انتخابات نشانگر ضعف در همين نقطه است. روحانيت بايد شجاعانه به عنوان بازرس همين اشكالات در جهت تطبيق رفتار با آموزه‌هاي دين وارد صحنه شوند. نبايد بحران اخلاقي در جريان دين‌گراي اصولگرا به وجود آيد.

‌سؤال:  اتفاقات روزهای اخیر در اردوگاه اصولگرایی مانند دیدار آقاي رئيسي با امیرحسین تتلو را در شکست اصولگرایی چقدر مؤثر می‌دانید؟ برخی معتقدند این دیدار با مشاوره نزدیکان احمدی‌نژاد در ستاد آقای رئیسی رقم خورد. تا چه اندازه با این تحلیل موافق‌اید و اصلا این اتفاق را که از منظر بیرونی بسیار عجیب به نظر می‌رسید چقدر در نتیجه کار به ضرر آقای رئیسی مؤثر می‌دانید؟ برخی معتقدند که جریان اصولگرایی به هوای جذب رأی هواداران چند‌میلیونی این خواننده بود که به سراغش رفت. آیا جریان اصولگرایی تا این اندازه به بحران و بن‌بست رسیده است؟

من درباره زندگی شخصی فرد نام‌برده قضاوتی نمی‌کنم؛ چنین حقی هم برای خودم قائل نیستم؛ اما این دیدار نشانه بدی بود. ما اصولگرایان مدعی هستیم قدرت برای ما ارزش درجه دو را دارد و اهمیت نخست متعلق به ارزش‌های دینی است. این که ما تصور کنیم هر کاری ما انجام می‌دهیم، همان دین است، غلط است. ما باید خودمان را با ارزش‌های دینی تطبیق دهیم. قدرت نباید آن‌قدر اهمیت یابد که هر کاری مجاز شود. این دیدار نشانه‌ای از غلبه پوپولیسم و قدرت‌گرایی است. افول ما تا این حد بوده است که از شاخص‌هایی مانند مراجع و علمای بزرگ دین به رپرهای زیرزمینی رسیده‌ایم؟ هر توجیهی شود، بی‌معناست. من مخالف آن نیستم که افراد توبه کرده و بازگردند؛ اشکالی ندارد ولی بسیار زشت است که به طمع رأی چنین کنیم؛ این کار فقط حرکتی غلط نبود، فاجعه بود. علامتی از یک انحراف در رویکرد سیاسی تحت نام اصولگرایی بود؛ آن‌هم از سوی عالمی که پدر همسر او نگاهی سخت‌گیرانه در این زمينه دارد. من رفتار شخصی آقای رئیسی را در مناظرات متین و محترمانه دیدم و اگر کسانی چنین مشورتی داده‌اند، حتما باید در باورهای اصولگرایانه آنها شک کرد.

‌سؤال: چه تحلیلی باعث می‌شود مثلا آقای مقصودلو معروف به تتلو به عنوان حامی آقای رئیسی با ایشان دیدار کند و برجسته شود؟ این توصیه و مشاوره از جانب چه جریان یا افرادی بوده، خبر دارید؟ من واقعا اطلاعی ندارم؛ اما با سردرگمی دوستانمان در توجیه این عمل مواجه بودم. در برخورد عادی، من مخالف آن نیستم که همه اقشار به نحوی رابطه‌ای را با اصولگرایی تعریف کنند؛ بالاخره همه شهروند این کشور هستند؛ ولی در فضایی که شبهه طمع رأی وجود دارد، این عمل توجیه‌پذیر نبود. زمانی بزرگی از اصلاحات، گفت که نقیصه اصلاح‌طلبی این است که دموکراسی و آزادی‌خواهی را با سفره مردم نتوانسته گره بزند. به نظر می‌رسد اصلاح‌طلبان تا حد زیادی توانسته‌اند این نقیصه خود را برطرف کنند و شاهد آن هم انتخابات اخیر است که شعارهای منتهی به توزیع پول و یارانه، خریداری پیدا نمی‌کند. در مقابل شما معتقد بوده‌اید (به اشتباه یا درست) چهره‌ای که از اصولگرایان تبیین شده، آنها را ضد آزادی‌خواهی تصویر کرده است. آیا به نظر شما همین تصویر، بالاخره پاشنه‌آشیل آنها نشد؟ آیا اصولگرایان قربانی این نگاه نشده‌اند؟ یعنی اصلاح‌طلبی سعی کرد نقیصه‌ی خود را جبران کند؛ اما اصولگرایی نتوانست یا نخواست؟

 خیر! اصلاح‌طلبی هنوز نتوانسته است با طبقات مستضعف پیوند بیابد. این ضعف هنوز پابرجاست. اگرمردم به شعارهای پوپولیستی افزایش نامعقول یارانه «نه»گفتند، به دليل ارتباط اصلاح‌طلبان با طبقات مستضعف نیست؛ به دليل سطح بالای آگاهی توده‌هاست که نمی‌توان آنها را با این شعارها به سوی خود کشید. نقطه ضعف اصولگرایان؛ یعنی ضعف ارتباطی با طبقات متوسط یا بخشی از نخبگان دانشگاهی و اتخاذ یا طراحی ادبیات نوگرا هنوز پابرجاست و حتما باید بازنگری شود.

‌سؤال: کنارکشیدن آقای قالیباف را تا چه اندازه در شکست اصولگرایان مهم می‌دانید؟ گفته بودید اگر کار به دور دوم بکشد، شانس اصولگرایان بیشتر است. گویا خود آنها هم این را می‌دانستند؛ اما چه شد که این اتفاق نیفتاد. چه تحلیلی باعث کنارکشیدن آقای قالیباف شد؟ آیا ایشان واقعا رأی نداشت؟ آیا تصور این بود که آراي ایشان به سبد اصولگرایان ریخته می‌شود؟ درحالی‌که معلوم بود همه‌ی سبد رأی ایشان، پایگاه اصولگرایی ندارد.

آقای قالیباف با وجود داشتن بهترین فرصت، متأسفانه عملیات انتحاری کرد . براین باور بودم که قالیباف در بستر گفتمان کارآمدی و با اتخاذ ادبیات وزین و محترمانه و البته نقد علمی قدرتمند با اتکا به تجربه مدیریتی خود قادر بود از ایجاد فضای دوقطبی رادیکال جلوگیری کند؛ در این صورت انتخابات به دور دوم می‌رفت و قالیباف با وحدت قهری پیش‌آمده در اصولگرایی قادر بود حداقل ٤٠ درصد احتمال برد داشته باشد. اما قالیباف – به دلیلی که نمی‌دانم- با سر وارد انتخابات شد؛ ادبیاتی نامتناسب با شخصیتش و تکیه‌کلام‌هایی سوسیالیستی- پوپولیستی برگزید؛ تمام ظرفیت مثبت قالیباف در یک بازی دو سر باخت سوخت.   قاليباف عمليات انتحاري كرد:  قالیباف حیف شد ولی کسی جز خود او را نمی‌توان سرزنش کرد. قالیباف رأی نخست را در میان اصولگرایان داشت ولی باید تحلیل می‌کرد که از زمان درگیری رادیکال در مناظره‌ها جز ریزش رأی چه سودی یافت؟ چرا این روند را ادامه داد؟ همین‌جاست که ما ارزش مشاوران هوشمند سیاسی و فضاشناس را می‌فهمیم.

‌سؤال: اصولا آیا آقای رئیسی گزینه خوبی برای جریان اصولگرایی در انتخابات دوازدهم بود؟

ابتدا به نظر نمی‌رسید که ایشان به‌دلیل فقدان سابقه اجرائی و سیاسی مؤثر، پتانسیل ورود قوی به صحنه سیاسی را داشته باشد؛ اما حتی فراتر از انتظار خود من ایشان خوب عمل کرد، ولی نباید فراموش کرد که هر کاندیدایی ابتدا باید معروف شود و سپس محبوب شود. قالیباف معروف بود ولی رئيسي معروف نبود؛ اما ظرفیت‌های خوبی هم داشت ازجمله توانست بخشی از آرایی را که به حساب قالیباف نمی‌رفت؛ جذب کند. رفتار سیاسی او هم در مناظره‌های انتخاباتی متین بود. به‌هرحال اکنون ما یک ظرفیت جدید داریم که می‌تواند در فضای اصولگرایی فعالیت مؤثر داشته باشد.

‌سؤال: آیا این شکست باعث نمی‌شود که اصولگرایی دوباره به احمدی‌نژاد روی آورند؟ برخی معتقدند که این شکست این تصور را که تنها ناجی اصولگرایان خود احمدی‌نژاد است یا بود تقویت کرده است.

آقای احمدی‌نژاد طرفداران خاص خود را دارد و انتخاب روحانی لزوما به معنای تغییر موازنه به سود دکتر احمدی‌نژاد نخواهد بود.
‌برخی هم معتقدند که علت شکست اصولگرایان نه تتلو، نه قالیباف و نه عملکرد رئیسی بلکه بالارفتن آگاهی مردم به وسيله شبکه‌های اجتماعی بود و اینکه مردم بیش از نان، خواهان آرامش و امنیت و آزادی‌اند و با رأی خود گفته‌اند که حتی نانشان هم در گرو امنیت و آزادی است. شبــکه‌های اجتــماعی بسـتر فعالیت اصولگرایان و اصلاح‌طلبان به‌صورت توأمان بود؛ اتفاقا اصولگرایان از رسانه‌های مجازی بسیار خوب استفاده کردند. اینکه مردم آگاهانه و منطبق بر منافع کلان عمل می‌کنند درست است؛ اما تأکید می‌کنم آقای روحانی به ‌دلیل استراتژی غلط اصولگرایان در انتخابات پیروز شد و نه به ‌دلیل عملکرد خوب اقتصادی خود.

‌سؤال: به نظر شما واکنش اصولگرایان در قبال پیروزی حسن روحانی چه خواهد بود؟

اصولگرايان اكنون بدنه قدرتمند و منسجمي را در اختيار دارند كه بايد با حفظ موضع انتقادي به دولت كمك كنند كه در حل مشكلات اقتصادي كشور با قدرت حركت كند. اصولگرايان و كانديداهاي آنان بايد اولين كساني باشند كه به رئيس‌جمهور منتخب تبريك بگويند و براي او آرزوي موفقيت كنند و در همين حال برنامه‌هاي پيشنهادي خود براي حل معضلات را در اختيار رئيس‌جمهور قرار دهند تا او در صورت نياز از آن استفاده كند.

‌سؤال: شما يك آسيب‌شناسي از وضعيت اصولگرايي ارائه كرديد. در دوران دوم روحانی، به نظر شما اصولگرایان باید برای بازسازي‌اي كه پیشنهاد شماست چه کاری انجام دهند؟

«جمنا» با وجود انتقاداتي كه به آن دارم؛ حركت خوبي بوده و بخشي از رشد رأي اصولگرايان محصول آن بود. بايد با تجربيات به‌دست‌آمده مجلس اعلي يا كنگره اصولگرايي تشكيل شود و حتي اصولگرايان كابينه سايه را تشكيل داده و به دولت از طريق نقد منطقي و عالمانه و فشار افكار عمومي در جهت تحقق مطالبات مردم كمك كنند.

‌سؤال: اصولگرایان انتقاداتي هم به روحانی داشتند و دارند. به نظر شما آيا روحاني مسئوليتي در قبال اين انتقادات دارد؟

به نظر من بخش عمده‌ی ايرادات و انتقادات مطرح‌شده اصولگرايان به دولت روحاني وارد بوده و هست و روحاني بايد آنها را برطرف كند.  پيري و كندي كابينه، مردم‌گرانبودنِ كابينه، كمبود سياست‌هاي رفع معضلات حاد طبقات مستضعف، رابطه‌ی ضعيف كابينه و رئيس دولت با افكار عمومي، موضع غلط تهاجمي و اتخاذ ادبيات خشن با منتقدان، فقدان كاركرد مناسب منطبق با سياست اقتصاد مقاومتي، ضعف در كنترل ركود اقتصادي، ضعف در حل معضل بيكاري؛ همه‌ی اينها ايرادات درستي بود كه فقط افكار عمومي قانع نشدند كه اصولگرايان برنامه يا كفايت لازم براي حل آن دارند، والا همه‌ی انتقادات از نظر من به دولت وارد است. دولت بايد با رويكرد انقلابي (نه كند و بوروكراتيك) اين مشكلات را برطرف كند. اصولگرايان پس از انتخابات نبايد منفعلانه كنار بنشينند؛ آنها بايد با پايش رفتار دولت، عمل دولت را در مسير خواست و مطالبات ملي قرار دهند. اين رفتار سازنده‌اي خواهد بود. والسلام

17783

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی. محضر مبارک استاد طاهرزاده سلام علیکم: نظر جنابعالی در مورد عقاید و باورهای دینی مرحوم میرزا مهدی اصفهانی و مکتب معارفی خراسان که در زمان حال حاضر معروف به مکتب تفکیک هست، چیست؟ با تشکر و التماس دعای فرج
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به اسم مخالفت با فلسفه، عملاً کار به مخالفت تعقل در دین کشیده است. موفق باشید

16243

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: طلبه ای هستم، متاهل، می خواستم بدانم چنانچه در شرایطی قرار بگیریم، که نیاز به پول داشته باشیم، ولی پولی نداشته باشیم، باید مقداری پول قرض کنیم و یا منتظر بمانیم تا خداوند روزی ما را برساند؟ به عبارتی دیگر، آیا قرض، با توکل بر خداوند، منافات دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قرض در جای خود با توکل منافات ندارد مشروط بر آن‌که زندگی ساده‌ی طلبگی محفوظ باشد و در عین حال، نیازی به میان آید که تنها با قرض‌کردن رفع می‌شود. موفق باشید

12571
متن پرسش
استاد گرامی سلام علیکم: لطفا راه مسدود کردن سستی و اجتناب از سوف سوف را بفرمایید. چرا با وجود اهداف بلند و مسیر و امیر مشخص، بعد از طی اندکی راه، دچار رکود و عدم تلاش و مداومت در مسیر سلوک می شویم؟ لطفا راه و روش عمیق شدن و عمق بخشی به فعالیتها و افکار و نیات را نیز بفرمایید. موفق باشید، باتشکر، التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رعایت دستورات اخلاقی مثل کم‌خوردن و کم‌گفتن و نداشتن آرزوهای بلند و لجبازی‌نکردن و کینه‌ی مؤمنین از قلب بیرون‌کردن و راضی به رضای خداوندبودن و منتظر عنایت حضرت حق‌شدن؛ در این مورد کمک خواهد کرد، إن‌شاءاللّه. موفق باشید

10627
متن پرسش
با سلام: خصوصی جواب داده شود لطفا. سوال: آیا در باب سلوک اگر اینجانب ببینم در نماز صبح به شکل فرادا احیانا حضور قلب بیشتری دارم می شود که در جماعت مسجد شرکت نکنم یا اثر تکوینی جماعت بیشتر از آن است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اثر تکوینی جماعت بیشتر است، زیرا علاوه بر آن‌که به دستور خدا نماز خوانده‌اید، به دستور خدا در جماعت هم شرکت کرده‌اید. موفق باشید
9973
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد: در خصوص حدیثی که از امام صادق علیه السلام نقل است که تلاش برای دنیایی که برای رفاه خود و عیال و استفاده از آن برای صدقه و حج باشد آخرت است نه دنیا، چطور می شود انسان بدون تزکیه خودش را گرفتار دنیا به امید کسب آخرت بکند؟ برای امثال ما که نفس و شیطانی سرکش داریم آیا این حدیث مصداق دارد و این فرمایش حضرت برای مومن واقعی نمی باشد؟ راهنمایی بفرمایید. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مخاطب این حدیث کسانی‌اند که بنای خودسازی دارند و گمان می‌کنند تلاش اقتصادی مانع خودسازی است. حضرت تذکر می‌دهند آن نوع تلاش اقتصادی هم نوعی تلاش برای آبادانی آخرت است. موفق باشید
9824
متن پرسش
سلام علیکم: استاد در یک سوال دیگر به یکی از دوستان فرموده بودید که می شود بعد از این عالم کنونی و پس از به فعلیت رسیدن آن عالمی دیگری با توجه به بحث حرکت جوهری پیدا شود. چند تا سوال داشتم. می شود دلایل نظری این قضیه را به طور مبسوط برای من بفرمایید تا من خودم روی آن کار کنم و در جزوه ام درج کنم؟ و سوال دوم اینکه اگر عالمی دیگر پدید بیاید با توجه به حقیقت نوری اهل بیت (ع) که صادر اول هستند و آن مقامات خاص را دارند و ولی خدا در تمام هستی هستند یعنی پیامبر و امام آنها وجود نازنین معصومین (ع) هستند؟ تکلیف کتاب و قبله اشان چه می شود؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از آن‌که فایل‌های صوتی حرکت جوهری از کتاب «از برهان تا عرفان» را دنبال فرمودید و جزوه‌ی جدید را هم مطالعه فرمودید احتمالاً جواب این سؤالات را می‌گیرید و اگر باز مشکلی باقی ماند در آن صورت با توجه به اطلاعات جدیدی که ملاحظه می‌فرمایید، سؤال کنید. همین اندازه انتظار داشتم که وقتی چندین‌بار تذکر داده می‌شود که حرکت جوهری مربوط به عالم ماده است، دیگر این سؤال در مورد مقامات فوق عالم ماده که در معرض حرکت جوهری نیستند مطرح نمی‌شد. موفق باشید
9344

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن اتلرحیم با سلام خدمت استاد عزیز: من در سجده به جای 400 بار ذکر یونسیه 100 بار ذکر یوسیه 100 بار ذکر امام کاظم 100 بار «الهم اخرج حب الدنیا من قلبی» 100 بار «یا حی یا قیوم» یا «لا اله الا انت» و اگر توان داشتم ذکرهای دیگری می گویم و فکر می کنم این طور بهتر می توانم با خدا نجوا کنم. آیا کارم صحیح است یا باید طبق گفته بزرگان 400 بار را ذکر یونسیه بگویم؟ 2- من چون دچار زانو درد هستم اگر بخواهم تمام 11 رکعت نماز شب را بخوانم زانو دردم تشدید می شود لذا مجبورم سه رکعت آخر را بخوانم و به جای نماز دعا می خوانم آیا از فیض نماز شب و برکاتش محروم می شوم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- آن عزیزانی هم که می‌فرمایند ذکر یونسیه 400 بار گفته شود به صِرف تجربه می‌فرمایند. حضرت آیت‌اللّه جوادی می‌فرمودند: حضرت یونس یک بار گفت و از آن مشکلات رها شد و از طرفی بعضی بزرگان تا 1000 بار آن را پیشنهاد کرده‌اند. بنابراین آن‌طور که شما عمل می‌کنید نتیجه‌ی لازم را خواهید برد منتها باز مواظب باشید تعادل روحی شما نسبت به بقیه‌ی امور زندگی و ارتباط با اطرافیان از حالت معمولی خارج نشود 2- بزرگان می‌فرمایند حتی اگر سه رکعت آخر نماز شب را نیز نمی‌توانید بخوانید به رکعت آخر آن بسنده کنید. إن‌شاءاللّه نتیجه‌ی لازم را خواهید گرفت. موفق باشید
8290
متن پرسش
سلام خدمت استاد گرامی جناب استاد یکم برام در مورد شما ابهام پیش اومده میبینم که بعضی افراد با بی ادبی و گستاخی از شما سوال میپرسن و وقتی به لحن پاسخ های شما نگاه میکنم میبینم با وجود اینکه ادب رو کاملا رعایت میکنید اما لحن شمام مثل لحن سوال کننده میشه مثلا اگه کسی لحن تند داشته باشه دقیقا میشه دید لحن شمام تنده ووقتی کسی با لحن نرم حرف میزنه لحن شما هم نرم هستش حالا سوال من اینه که با وجود اینکه میدونیم حضرات معصومین بدترین برخوردها رو با بهترین برخورد جواب میدادن و شما هم تاکید دارید به سیره معصومین برجوع کنیم و مکارم الاخلاق تدریس میکنید ابهام شده چرا واقعا چرا البته شاید شما این نظرو قبول نداشته باشید ولی من اینا از لسوالایی که ازتون شده بود حس کردم
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: بنده سعی می‌کنم این‌طور نباشم به‌خصوص که واقعاً حتی نسبت به آن‌هایی که به ظاهر با بنده تند برخورد می‌کنند کوچک‌ترین احساس ناراحتی ندارم چون می‌یابم که با قلبی پاک و ضمیری مصفّا این طور سخن می‌گویند. تصور خودم آن است که اگر خودمانی با این عزیزان صحبت کنم بیشتر ارتباط برقرار می‌شود چون احساس می‌کنم این کاربران عزیز یک نوع فاصله با بنده در خود احساس می‌کنند. با این حال از جنابعالی متشکرم که این تذکر را به بنده دادید. موفق باشید
8154

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام من طلبه ی پایه دو هستم راستیاتش یکی از اساتید مدرسه ی ما کلاس اموزش فلسفه گذاشته اند و ما را تشویق به این کار کرده اند تا اینکه امروز به اقای وییسی گفتم و ایشون گفتند بپرسید و می خواستم ببینم چه کار کنم اسم کتابی که اموزش می دهند فلسفه مشایی و اشراق است ازاقای غلامرضا رحمنی با تشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: فکر می‌کنم حالا زود است وارد مباحثی این‌چنین از فلسفه بشوید. از وظایفی که از نظر درستی در این زمان به عهده دارید عقب می‌افتید. موفق باشید
7678
متن پرسش
سلام علیکم . در یکی ازجوابها فرموده بودید " که در رابطه با هر دوی این دو پیامبر خدا (ادریس و عیسی) بحث در آن است که آن‌ها با جسمی لطیف‌تر از جسمی که در عالم ماده هست در عالمی بالاتر از عالم ماده به‌سر می‌برند و جنبه‌ی روحانی آن‌ها بر جنبه‌ی مادی آن‌ها غلبه دارد. " اینکه جسم حضرت عیسی جسم مثالی نیست چون ایشان وارد عالم برزخ نشده اند . جسم مادی شدید هم نیست و فرموده اید که جسمی لطیف تر دارند و بر اساس برهان صدیقین جسمی است که شدت یافته است . و فرموده اید که روحانیت آن بیشتر است . پس ایشان دارای جسم مادی هستند ولی بطور لطیف و رقیق . این چگونه با بحث عالم مجردات قابل جمع هست ؟یعنی شما منظورتان چیزی شبیه به بخار است . یعنی جسمی رقیق .خب این جسم رقیق جایش کجاست ؟ به نظر من راهی نیست جز اینکه وجود حضرت عیسی را مجرد بدانیم و هیچ جنبه ی مادی برای ایشان قائل نباشیم . میشود کمی توضیح دهید . . و سوال دوم اینکه مگر جز عالم ماده ی ما و کهکشان راه شیری عالم ماده ی دیگری هم هست که رقیق و لطیف باشد با تشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- وقتی جسم لطیف شد برزخی می‌شود و همین حالا برزخ به عنوان یک مرتبه‌ی وجودی هست و نسبت این برزخ برای آن پیامبران غیر از برزخی است که هرکس بمیرد وارد آن می‌شود 2- خیر ، وقتی می‌گوییم ماده لطیف؛ منظورمان جسم برزخی و مثالی است، مثل جسمی که در خواب هست. موفق باشید
5960
متن پرسش
با سلام آیا باجن میتوان ازدواج کرد؟ اگربله چگونه مگرجنس آنها بامافرق ندارد؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: همین‌طور که می‌فرمایید ما با جنّیان از دو جنس هستیم و ازدواج بین ما و آن ها معنا نمی دهد و قرآن می‌فرماید شیطان از آن جهت که از جنس جنّ است شما را می‌بیند ولی شما آن‌ها را نمی‌بینید. می‌فرماید: «یا بَنی‏ آدَمَ لا یَفْتِنَنَّکُمُ الشَّیْطانُ کَما أَخْرَجَ أَبَوَیْکُمْ مِنَ الْجَنَّةِ یَنْزِعُ عَنْهُما لِباسَهُما لِیُرِیَهُما سَوْآتِهِما إِنَّهُ یَراکُمْ هُوَ وَ قَبیلُهُ مِنْ حَیْثُ لا تَرَوْنَهُمْ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّیاطینَ أَوْلِیاءَ لِلَّذینَ لا یُؤْمِنُونَ»(سوره‌ی اعراف، آیه‌ی 27 ). موفق باشید
5903
متن پرسش
با سلام.در جواب سوال عزیزی فرموده اید:"انسان‌هایی که در این دنیا خود را از اعتباریات دنیایی آزاد کنند متوجه حضور برزخی خود می‌شوند و عملاً بعد از مرگ همان زندگی زیبای دنیایی را دارند با شدت بیشتر و حجاب کمتر"استاد به بنده بگویید اگر همین الان بمیرم چه چیزی می بینم؟من در همین زمین خاکی زندگی می کنم و علاوه بر آن چیزهای نادیدنی را هم میبینم؟یا دیگر از دیدن این زمین خاکی خبری نیست؟چگونه می شود بعد از مرگ در این دنیا زندگی کرد؟در حالی که قوای ظاهری(حواس 5 گانه) و قوای باطنی( خیال و وهم و حافظه و..)صرفا برای این دنیاست و بعد از مرگ این قوا زایل می شود عملا من نمی توانم ارتباطی با این دنیا داشته باشم.من که قرار نیست اینجا اب بخورم یا زبان داشته باشم و حرف بزنم یا روی زمین گام بردارم.پس من کجا خواهم بود؟
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: اگر انسان‌ها بعد از مرگ گرفتار گناهانشان نباشند نسبت به این دنیا نیز احاطه دارند و لازمه‌ی این احاطه حواس پنجگانه‌ی مربوط به بدن نیست، همین‌طور که شما آینده را خواب می‌بینید بدون آن‌که چشم شما در رختخواب باز باشد. موفق باشید
4092
متن پرسش
آیا ممکن نیست دانشمندان کافر حدس بزنند؟ اگر ممکن است، اگر یک دانشمند کافر، در علم حصولیِ خودش توانست یک حدس بزند آنگاه آن حدس را تئوریزه کرده اثبات کند، آیا آن حدس را به عنوان لطفی از طرف خداوند می‌داند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: یک دانشمند کافر هم می‌تواند «حدس» بزند حالا یا آن حدس از طریق مبادی صحیحی اشراق شده‌است و نفس کافر در‌آن تصرف نکرده‌است و یا تحت تأثیر عقائد و اخلاق فاسد، آن حدس آلوده شده‌ا ست. موفق باشید.
3488
متن پرسش
با سلام .نظرتان راجعبه حافظ رجب برسی وآثارش علی الخصوص انوار .چیست .باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: بنده در این مورد صاحب‌نظر نیستم. نظر علماء نیز در مورد او مختلف است ولی کتاب «مشارق الأنوار» او احادیث ارزشمندی دارد. موفق باشید
3005
متن پرسش
با سلام . خدا که کمالاتش را خودش بدسا نیاورده از ازل داشته و اکتسابی نبوده پس این چه کمالی برای خداست؟ ما اگر خصلتی را از پدر و مادر به ارث ببریم فضیلتی برای ما محسوب نمی شود چون جبری بوده وخودمان بدست نیاوردیم. پس خدا هم که کمالاتش را خودش به دست نیاورده فضیلتی ندارد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: مگر خدا چیزی غیر کمال است؟ خدا عین علم و حیات و قدرت است. شما یک خدا تصور کرده‌اید و یک مقدار کمال . در حالی‌که چنین نیست. موفق باشید
2417
متن پرسش
با سلام . برخی از متفکرین معتقدند در آیه علم الادم الاسماء کلها، آدم مذکور در آیه اول ما خلق الله است و به تعبیر خودشان آدم عالم ملکوت است نه آدم ابو البشر یکی از دلائلشان این است که چگونه ممکن است پیامبر خاتم که افضل است علم را از جبرئیل و و با و اسطه دریافت کند ولی آدم مستقیما از خدا دریافت کند. ظاهر آیه و قبل و بعد آیات همگی بر آدم ابو البشر دلالت دارند ظاهرا نظر آقای جوادی و علامه طباطبائی نیز همین است. نظر حضرت عالی در رابطه با این آیه و دلیل آن چیست.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: همین‌طور که می‌فرمایید مقام «عَلَّم آدم الأسماء کلّها» مقام خلیفة اللهی آدم است که مصداق کامل آن رسول خدا«صلواة‌الله علیه‌وآله» هستند. موفق باشید
1845
متن پرسش
سلام استاد خسته نباشی.حدود یک ساله از حوزه علمییه خواهران فارغ التحصیل شده ام .اینکه انسان اصول وکارهای الهی خیلی باارزشی رو درک میکنند ولی به سمت تحقق انها در وجودش نمی پردازد دلیلش چیست(مانند حفظ حجاب اسلامی الهی).استاد واقعا معذب هستم در خیلی مواقع و از یک ناراحتی درونی همواره دارم چکار باید کرد چه توصیه ای می کنید؟باتشکر.
متن پاسخ
گفت: اول قدم آن است که او را یابی.... آخر قدم آن است که با آن باشی» درس و بحث حوزه و مدرسه شما را به سراغ خدا فرستادند از این به بعد باید با پای دل به سوی حق رفت و با او اُنس گرفت و در این راه حجاب‌ها را برطرف کرد، حرام و مکروه موانع طی مسیرند. کتاب «اسماء؛ دریچه‌ی اُنس با حق» را نگاه کنید إن‌شاءالله راه نشان‌تان می‌دهد. موفق باشید
نمایش چاپی