باسمه تعالی: سلام علیکم: شاکله در عرفان، همان عین ثابتهی انسان است و همانطور که در جواب سؤال شمارهی 16855 عرض شد شاکله یا عین ثابتهی انسان در بستر همان انتخاب اولیه شکل میگیرد و این انتخاب هر لحظه میتواند تغییر کند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: انسانهای الهی بعد از رحلت از این دنیا، چون گرفتار گناهان خود نیستند و به تجرد کامل خود رسیدهاند، در همهی عالم به تمامه حاضرند مثل حضور نفس انسان در بدن. و این طور نیست که کاری و توجهی آنها را از توجه دیگری باز دارد و توسل به آنها موجب مددرساندن به روح و روان همهی انسانهایی میشود که به آنها متوسل شوند تا ما با نورانیت بیشتر به عالم معنویت نظر کنیم و از خداوند بخواهیم به نور آن حقیقتی که آنها را منوّر کند به ما نیز نظر نماید. و قرآن در این رابطه میفرماید: حتی شهداء میتوانند به افرادی که به آنها نظر میکنند، بشارت دهند و نگرانیهای آنها را برطرف نمایند میفرماید: «وَ يَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذينَ لَمْ يَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلاَّ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ» (170)/ آلعمران). موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- عقل میتواند متوجهی «وجود» شود ولی ذهن، عموماً با مظاهر وجود تحت عنوان ماهیت روبهروست که در برهان صدیقین بدان پرداخته شده است 2- آری 3- حرکت جوهری، حرکت ذات عالم ماده است از قوه به فعل، و همینکه اعراض حرکت دارند چه از نظر ظاهر آن حرکت به سوی کمال باشد و چه نباشد، دلیل بر آن است که ذات عالم در حرکت است و حرکت بدون تبدیل قوه به فعل معنا ندارد و وقتی در ذات شیئ و جوهر آن، این تبدیل واقع شود حتماً اشتدادی است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد تشیع ابن عربی و مولوی و حافظ بحمداللّه بزرگان دین مطالب ارزشمندی گفتهاند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنانکه در شرح سورهی اعراف عرض شد اسلام در آیهی مذکور به معنای تسلیم حکم خداشدن است، حال با هر دینی که میخواهد باشد و از طرفی اگر خداوند توفیقی در این زمان به یهود و نصارا بدهد که متوجه توحید حقیقی بشوند، بدون آنکه لازم باشد به صراحت مسلمان گردند، به توحید محمدی«صلواتاللّهعلیهوآله» رجوع خواهند کرد و إنشاءاللّه سعادتمند میشوند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: «روات حدیث» کسانیاند که روح و فرهنگ و مذاق احادیث اولیاء معصوم را چشیده باشند. حال یکوقت در حدّ نکات فقهی به این مرحله رسیدهاند و یکوقت بالاتر، در حدّ نکات عرفانی و معرفتی، و یا از این هم بالاتر، در حدّ ولایت سیاسی، هرکدام در جای خود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقت امر آن است که در این مورد هرکس نمیتواند از خود نظر بدهد زیرا مسئلهی حرامبودن و یا حرامنبودن چیزی از طریق تفقه فقها معلوم میشود و در خودِ فقه با توجه به حیطهای که آیات و روایات دارند مشخص میشود که موضوعی تاریخی و مربوط به شرایط خاص است و یا در ذات آن موضوع حرمت نهفته است. لذا باید بدون آنکه از برخورد حکیمانه عدول کنیم به طرف مقابل گفت اجازه بدهید در چنین مواردی که میخواهیم حرامبودن چیزی را بشناسیم، از خود نظر ندهیم. موفق باشید
