جواب: سلام علیکم :
باسمه تعالی
بحمدالله در ویرایش جدید کتاب «نگرشی بر تکنولوژی از دریچهی بینش توحیدی» بحث نسبتاً مبسوطی در این مورد عرض شده. و کتاب نزدیک به چاپ است. إنشاءالله آن مباحث را دنبال فرمایید.
موفق باشید
به نام خدا
1- میزان علم و قدرت خداوند متعال در این دنیا تا چه اندازهای است؟
جواب: با توجه به اینکه تمام مخلوقات پرتو وجود حضرت حقاند و همینکه او به خود علم دارد، به همهی مخلوقات عالم است و همه در قبضهی قدرت اوست. میزان علم و قدرت خداوند مطلق و نامحدود است.
2- میزان تاثیر وجود خدا در زندگی مادی بشر کجاست؟
جواب: عالم ماده نیز جزو مخلوقات حضرت حق است و تأثیر خداوند در عالم ماده تامّ و تمام است، منتها خودش خواسته تا انسانها با اختیار خودشان سرنوشت خود را در نظام الهی شکل دهند.
3- با توجه به این که علم و زندگی در جهان امروز نیازی به توحید و ستایش دارد، حال جایگاه توحید و ستایش در پیشرفت زندگی را بفرمایید؟
جواب: توحید یعنی توجه به حضور خداوند در عالم و توجه به اینکه همهی کمالات در نزد اوست و درنتیجه هرکس به اندازهای که از طریق رعایت دستورات الهی و اُنس با حضرت حق با او مرتبط شود، به کمالات حقیقی دست مییابد و پیشرفت واقعی چیزی جز این نیست.
4- تفاوت بین پرستشهایی که در دنیای امروز در حال وقوع است با ستایش در دین اسلام چیست؟ همهی اینها هم به دنبال خدا هستند و از جهات مادی پیشرفت قابل توجهای دارند.
جواب: جهان مدرن به جهت غفلت از حضور خداوند و دوری از اُنس با خدا به جهت روح سکولاریتهای که دارد، با انواع بحرانها و تیرگی آینده و یأس و افسردگی روبهرو شده به طوری که به قول «اریکفروم» روانشناس آمریکایی؛ در آمریکا تعداد تختهای بیمارانی که از مشکلات روحی رنج میبرند از سایر بیماران بیشتر است. در این رابطه است که میتوان به حقانیت آموزههای دینی بهخصوص دین اسلام پی برد که میفرماید: «ألا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوب» یعنی همه بدانید به اندازهای که به یاد خدا باشید و دستورات حضرت ربّالعالمین را در زندگیهایتان وارد کنید، آرامش مییابید. و دین اسلام از طریق نماز که زیباترین نحوهی پرستیدن است؛ نیازِ به پرستش را به بهترین نحو جواب داده از آن جهت که برنامهی نیایش مورد نیاز بشر را در پنج مرحله و یا حدّاقل سه مرحله از بیست و چهارساعت تدوین نموده است.
5- نعمتهایی که در اختیار انسان است از طرف کیست؟ برای تشکر از این نعمتها چهکار کنیم و شکل تشکر آن را بیان کنید.
جواب: هر نعمتی که بهواقع نعمت محسوب شود، از طرف خداوند است زیرا به تعبیر قرآن که میفرماید: «لِلَّهِ الْأسْماءُ الْحُسْنى» همهی کمالات از اوست و برای یافتن آن کمالات و نعمتها باید دائماً با منبع و منشأ آن نعمتها مرتبط بود.
6- چرا انسان در دین اسلام باید احکامش را رعایت کند؟ چرا باید نماز خواند و اگر با زبان ساده بگوییم خدایا شکرت پذیرفته نیست؟
جواب: خداوند میفرماید دوست دارم آنطور که خودم اراده کردهام پرستش شوم «إنّي اُحِبّ أنْ اُطاعَ مِن حيثُ اُريد» [1] دوست دارم همانطور كه اراده كردهام اطاعت شوم. با توجه به این امر اگر کسی بخواهد بهواقع خدا را عبادت کند باید به همان صورتی که پیامبران خدا گفتهاند، عبادت کند که یک مورد آن «نماز» است.
7- آیا فردی که مسلمان هست ولی نماز نمیخواند و همین فرصت را برای مطالعه و تحقیق و ... هزینه میکند پیش خداوند اجر و مزدی ندارد؟
جواب: اگر کسی از دستورات حضرت حق سرپیچی کند مسلّم مطرود خداوند است و راه رسیدن به کمالات لازم و حقایق معنوی را به صورت واقعی از دست میدهد. و چون اقامهی نماز حکمِ صریح خداوند است، پشتکردن به نماز، پشتکردن به خداوند است و گرفتارشدن به انواع محرومیتهای روحی و روحانی.
8- آیا نماز میتواند در زندگی برای انسان آرامش روحی و ذهنی ایجاد کند؟
جواب: حتماً اینطور است زیرا از طرفی میفرماید: «ألا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوب» و از طرفی میفرماید: «أقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْري». پس بنابراین نماز یاد خداست و یاد خدا موجب آرامش قلب.
9- آیا حضور قلب در نماز میتواند به آرامش نمازگزار کمک کند؟
جواب: با توجه به اینکه نماز به معنای اصلی آن یاد و ذکر خدا است و شرایط اُنس با خداوند است؛ هر اندازه حضور قلب انسان در نماز بیشتر باشد، آرامش لازم و هدایت او بیشتر است.
10- تاثیر نماز در بهداشت فردی نمازگزار تا چه اندازه است؟
جواب: بهداشت واقعی، پاکی از اخلاق بد و افکار فاسد است و نماز به حکم آنکه وسیلهای است تا انسان از فحشاء و منکر باز شود، بهترین وسیله جهت بهداشت است تا انسانی مفید برای خود و جامعه ساخته شود. رسول خدا«صلواتاللّهعلیهوآله» مىفرمايند: «النِّظافَةُ مِنَ الْايمَان وَ صَاحِبُهُ فِي الْجَنَّة»؛[2] نظافت از ايمان است و آن كس كه با آن مأنوس است در بهشت است. روايت ديگرى هم داريم كه حضرت على«علیهالسلام» مىفرمايند: «الطُّهْر نِصْفُ الْايمَان»؛[3] پاكيزگى و نظافت نصف ايمان است. زيرا ايمان دو مرحله دارد؛ يك مرحله آن عبارت است از اينكه شما موانع تجلى انوار الهى را از قلب خود پاك كنيد، مثل پاك كردن حسد و كبر و غيره، و نصف ديگر آن تجلى انوار الهى است كه خودِ خداوند به عهده گرفته است، و روايت دوم مى فرمايد آن نصف اولِ ايمان، با نظافت به دست مى آيد كه عبارت است از پاك شدن از موانع انوار الهى يعنى پاك شدن از امثال كبر و حسد و غيره.
11- آیا نماز می تواند به نمازگزار نظم داده و برایش برنامه ریزی کند؟
جواب: انسانهای منظم انسانهایی هستند که بتوانند کارهای اصلی و فرعی را از همدیگر تفکیک کنند و هرکاری آنها را به دنبال خود نبرد و انسانی که رعایت وقت نماز را بکند عملاً بین کار اصلی خود که بندگی خدا است و کارهای دیگر تفکیک میکند و در نتیجه زندگی منظمی خواهد داشت.
12- چطور نمازگزار زندگیاش را با نماز تنظیم میکند؟
جواب: وقتی رعایت اوقات نماز اول وقت را بکند.
13- آیا نیاز هست نمازگزار زندگیاش را با نماز تنظیم کند؟
جواب: بهترین کار این است که محورهای اصلی زندگی، اوقات نماز باشد.
14- آیا نماز در پیشبرد فعالیت های اجتماعی تاثیر دارد؟
جواب: همینطور است، زیرا اجتماع سالم اجتماع مبرا از فریبکاری است و این از طریق نماز محقق میشود که انسان را از فحشاء و منکر باز میدارد.
15- شکل برگزاری نمازهای جمعی (جماعت و جمعه) چه تاثیری در حکومت اسلامی و جامعه ایمانی دارد؟
جواب: این یک مژدهی الهی است که میفرماید: «إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَر» یعنی اگر جامعهای میخواهد در سلامت بماند، باید نماز را وارد زندگی خود کند زیرا روح انسانهای نمازگزار، روحِ پذیرش حق و دوریکردن از باطل است و این یعنی سعی در حاکمیت دستورات الهی و بقاء حکومت اسلامی. همینکه شما از طریق نماز با حضرت حق که همهی خوبیها است، روبهرو میشوید خود به خود میل شما از رجوع به بدیها کاسته میشود. البته این بستگی دارد به اینکه ما چه اندازه در نماز خود عزم رجوع به حق را پیشه کرده باشیم.
والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته
_______________________________________
[1] - بحارالأنوار، ج 2، ص 262.
[2] - «وسائلالشيعه»، ج 4، ص 469.
[3] - «بحارالانوار»، ج 77، ص 237.
باسمه تعالی: سلام علیکم: احادیث نوع اول نظر به مدعیانی دارد که در زمان امامان با تحریک خلفاء در مقابل فرهنگ اهلالبیت«علیهالسلام» بساط پهن کرده بودند. ولی فلاسفهای مثل فارابی و عرفایی مثل محیالدین تلاش دارند تا سخن ائمه را تبیین کنند. 2- موضوع افشاء راز ائمه بحث دیگری است که جناب استاد حجتالاسلام و المسلمین امیر غنوی از اساتید حوزهی علمیهی قم در شرح زندگانی امام کاظم«علیهالسلام» نکاتی در این مورد فرمودهاند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: روش شهید مطهری در مسیر علماء باللّه و به روش حکماء بوده است، هرچند خودشان از نظر سلوکی سیر عرفانی داشتهاند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: گفت: «در تو نُمرودی است در آتش مرو / ور روی اول تو ابراهیم شو». آری! اگر کسی نمرودش را کشته باشد همهجا برای او گلستان است. ولی به ما توصیه شده از دیار کفر به دیار ایمان هجرت کنیم مگر آنکه ابراهیموار برای شکستن بتها به دیار کفر قدم بگذاریم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آدم حسابی،در جلسهی خواستگاری انسان باید از زیباییهای زندگی صحبت کند و اگر طرف رویهمرفته مردِ زندگی است و دینداری را برای خود پذیرفته است، دیگر نباید به مسائلی پرداخت که طرف فکر کند به خواستگاری «نکیر و منکر» آمده است!! در نظر بگیرید که فردا آن آقایی که شما را به او معرفی کردهاند به معرّف خواهد گفت: بابا ما را سراغ قبر فرستاده بودی یا سراغ یک خانم برای زندگی؟! همین جزءنگریهاست که ما را متهم میکنند که مذهبیها بدسلیقهاند. آری! اگر طرف دین را پذیرفته است و زیباییهای مدیریت مقام معظم رهبری را درک میکند، دیگر باید از اهداف عالیهی زندگی با خواستگار خود سخن بگویید و همانطور که بنا است زیباییهای ظاهریتان را به خواستگارتان بنمایانید، زیباییهای روح خود را با او در میان بگذارید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده که فقط یک کتاب ننوشتهام که لازم باشد علمِ «کانَ و ما یکون» رادر آن مطرح کنم. در حالیکه توصیهی فوقالعاده ارزشمند مولایمان به فرزند جوانش در کتاب «فرزندم؛ اینچنین باید بود» در جلوی شما است که در آن تمام راههای بندگی بدون یک نقطه کم و زیاد در آن مطرح است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این یک نوع علم حضوری و احساس درونی است ولی علم به این حالت، حصولی میباشد که به آن علمِ به علم میگویند. موفق باشید
استاد جانم سلام: متن زیر را خواندم در دلم با شما سهمیمش شدم .. ▪️ دلنوشتهای بهبهانۀ سیوچهارمین سالگرد آغاز رهبری حضرت آیت الله خامنهای از آقای سید محمدحسین دعائی که میفرمایند:
دیروز، پیر پیلافکن ما، در هشتاد و چهار سالگی، هفتاد دقیقه در مراسم بزرگداشت رحلت امام بزرگوار سخنرانی کرد و البته صدایش گرفت. میخواهم از همین صدای گرفته بنویسم؛ همین صدای گرفتهای که شنیدنش دلمان را باز میکند؛ همین صدای گرفتۀ راهگشا. صدایی که از سالها تکرار حق گرفته، نه از خستگی. صدایی که گرفتگیاش عجین با پختگی است. صدایی که در عین گرفتگی، دروازههای حکمت را به روی بشر امروز گشوده است. صدایی که در پیچ و خم کوچههای شلوغ دهکدۀ جهانی، حامل پیغامهای مهمی از هفت شهر عشق است. صدایی که به رغم بدخواهان عنود و حسود، اگرچه گرفته، اما همچنان در جهان طنینانداز است. آری؛ این صدای حقیقت، صدای اصالت و صدای معنویت است؛ این صدای انقلاب اسلامی است. صدایی که قرآنگونه، غبارروب قلب مؤمنان است و آیینۀ دق منافقان. صدایی که بهسان نسیم، دل تفتیدۀ مستضعفان را خنک میکند. صدایی که همچون گردباد، بساط مستکبران را در هم میپیچد. صدایی که درسها داده است، سخنها رانده است، خطبهها خوانده است و یادگارهایی ماندگار آفریده است. صدایی که شجاعت و مظلومیت علوی را، هیبت و حکمت حسنی را و عزت و غربت حسینی را با هم دارد. صدایی که شبها نالیده است و روزها غریده. صدایی که به رنگ خداست. صدایی که هیچوقت کمفروشی نکرده؛ چه قبلها ـ در اوج جوانی ـ که لاجرعه گوش را سیراب میکرد؛ و چه حالا ـ در پختگی پیری ـ که پیالهپیاله مینوشاند. آری؛ ما با این صدا بزرگ شدهایم. ما ـ جوانهای انقلاب ـ چهل سال است که داریم با این صدا زندگی میکنیم. این صدا، موسیقی متن زندگی ماست. تُن این صدا، طنین این صدا، جوهر این صدا، رنگ این صدا، مردانگی این صدا، پختگی این صدا، ملاحت فارسی این صدا، لحن عربی این صدا، گویش معیار این صدا، لهجۀ خراسانی و آذری این صدا و خلاصه جذابیت و نورانیت این صدا، همۀ عشق ماست. ما در تمام این سالها، با طنازی این صدا خندیدهایم و با بغض آن گریستهایم. با وقار آن آرام شدهایم و با شور آن به هیجان آمدهایم. با طمأنینۀ آن بر بالش امنیت آرمیدهایم و با نهیب آن از خواب غفلت پریدهایم. با لرزش آن لرزیدهایم و در آغوش غرش آن غنودهایم. ما درس دین و دنیا را با این صدا آموختهایم. صدایی که صلابت خمینی و لطافت طباطبائی، در آن به هم رسیدهاند. صدایی که هم ترنّم عرفان را دارد و هم طنین حماسه را. این صدا شاید گاهی بگیرد، اما هیچوقت گم نمیشود؛ چون در حافظۀ تاریخی جهان ثبت است؛ چون صدای سخن عشق است. پس برای همیشه ماندن، باید در این صدا گم شد؛ و شدهایم. این صدا ـ این صدای سحرآمیز و خاطرهانگیز ـ همۀ هویت ماست. این صدا، تصویر حقیقی پروفایل ما در دنیای لبریز از مجاز امروزی است. این صدا، نه فقط صدای ملت ایران، که صدای امت اسلامی است؛ صدای همۀ مظلومان و مستضعفان جهان. آری؛ دیروز این صدا گرفته بود؛ و چرا نگرفته باشد؟ اصلا اگر نگرفته بود تعجب داشت. کسیکه سالهاست حنجرهاش را خنجر کرده است و تیزی کلامش را بر قلب تاریک اهریمن فرومیبرد، باید هم صدایش بگیرد. تازه این گرفتگی صدا چه اهمیتی دارد، وقتی پیرنامرد مفلوک و خرفت حاکم بر مثلا ابرقدرت دنیا، تا یک مزخرف نامربوط نگوید یا زمین نخورد، روزش شب نمیشود؟ الغرض، گرفتگی صدای رهبر عزیزتر از جان ـ که عمرش دراز و پرچمش همیشه بر فراز باد ـ عجیب نیست؛ بلکه این صافی صداهای ماست که عجیب است. آری؛ باید مجروح جهاد تبیین شد که اجرش از شهادت اگر بیشتر نباشد، کمتر نیست.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین اندازه میتوانم در استقبال از این نوشته فاخر عرض کنم چه زیباسخنی که حکایت تماشاگریِ راز است و گرفتگی صدای رهبر معظم انقلاب را به زیبایی تماشا کرده و آن را گزارش داده. این کلمات، انعکاس دیدن حقیقت است در بوستان خداوند به عنوانِ راستترین کلمات. هرچه در رابطه با این کلمات بگویم حجابی میشود نسبت به اشاراتی که این کلمات بدان حقایق اشاره دارد. آری! به گفته جناب آقای دعایی، «باید مجروح جهاد تبیین شد» که در اینجا آنچه زخم برمیدارد حنجره است برای حضور در جان همه جوانان. باید بنگریم در جان جوانانمان چه میگذرد و سپس با آنها گفتگو کرد حتی با حنجرهای خسته. و این است آنچه در کلمات رهبر معظم انقلاب استشمام میشود و معلوم است که صدای هرکس که باشد میگیرد زیرا از دریا سخنگفتن آنهم برای جوانانی که جانهای دریایی دارند، کار آسانی نیست. موفق باشید.