بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
1613

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد باتشکر از زحماتتان.در ادامه سوال1600.بهترین زمینه برای تفکر درقران که علاوه بر جنبه مهم خودسازی خدمت گذاری به انقلاب اسلامی (کار جهاد گونه) رانیز شامل شود چه زمینه ایست؟اگر امکان دارد یک برنامه تربیتی علمی جهت این امر برایم ایمیل نمایید؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: فکر می‌کنم با مطالعه‌ی جزوه‌ی «نحوه‌ی کار با تفسیر المیزان» و بحث «ضرورت مطالعه و نحوه‌ی آن» در آخر کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» بتوانید جواب خود را پیدا کنید. موفق باشید
1605

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسلام میخواستم یه کتاب بهم معرفی کنید که به طورکامل درمورد نظام سرمایه داری توضیح داده یاشه و موارد نقد آن رانیز داشته باشد؛اگر استادطاهرزاده نیز نقدی در این باره دارن بهم معرفی کنید با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: این در تخصص بنده نیست، استادهای اقتصاد می‌توانند در این امر راهنمایی کنند. موفق باشید
590

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد عزیز من چند سوال خدمتتان دارم 1. من یک دوره کتابهای شما را خوانده ام می خواستم بدانم حالا باید چه کار کنم آیا باید دوره کنم یا باید کتابهای دیگر را بخوانم اگر بخواهم دوره بکنم چه کتابهای دیگری را که از این عالم خارج نشوم پیشنهاد می فرمایید؟ 2.آقای رحیم پور در سخنرابیهایشان ابن میگویند که ما مخالف پیشرفت نیستیم ولی پیشرفتی که بریده از غیب نباشد /یادر یکی از تیترهای یکی از مقالات خود دارند:غرب آری ونه لطفا نظر خود را بفرمایید 3.برای یک طلبه که بخواهد در رشته فلسفه وغرب شناسی کار کند نیاز است مجتهد در فقه واصول شود.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: پس از آن‌که با مطالعه‌ی کتاب‌ها به لطف الهی آمادگی لازم را پیدا کردید به سراغ تفسیر المیزان و کتاب‌های روایی مثل اصول کافی و تحف العقول و انشاء الله بحار الانوار بروید. به نظرم اگر کتاب مدرنیته و توهم و شرح آن را کار کنید جواب قسمت دوم سؤالتات را می‌گیرید که از چه جهت غرب آری و از چه جهت نه. بالاخره طلبه باید فقه و اصول را خوب بداند و در حد چندین سال درس خارج رفتن کار کرده‌باشد.
210

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام آقای طاهرزاده یک سوال اخلاقی داشتم باید ببخشید چون من نمی دانستم این مشکلم را با کی در میان بگذارم من خیلی کم تحمل هستم یعنی اصلا توهین دیگران را نمی توانم تحمل کنم به علاوه زندگی خوشکی هم دارم فضای خانوادگی ما نیز همین طور است می خواستم ببینم که راهکارهای لطیف تر کردن زندگی چیست؟چگونه می توانم بر فضای خانواده برای نجات خودم غلبه کنم ؟و دیگر اینکه آیا مبارزه با بعضی خصوصیات اخلاقی دیگر می تواند حالت غضب را در انسان تقویت کند؟ اگر کتابی هم در این موارد معرفی کنید که بیشتر در بعد معرفتی وارد شده باشد تا در بعد عملی ممنون می شوم
متن پاسخ
باسمه تعالی علیک السلام: خداوند می‌فرماید: «خُلِقَ الإنسانُ ضَعیفاً» یعنی انسان ضعیف خلق شده، پس هرکس به طور طبیعی دارای ضعف‌های اخلاقی است، عمده آن است که انسان جهت اصلاح نفس برنامه‌ریزی کند. بنده فکر می‌کنم دستورالعمل حضرت مولی‌الموحدین«علیه‌السلام» به حضرت امام حسن«علیه‌السلام» یک دستورالعمل جامعی جهت رفع ضعف‌ها به‌خصوص رفع موضوعاتی است که جنابعالی مطرح فرمودید. پیشنهاد می‌کنم شرح آن نامه را که در دو جلد تحت عنوان «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» با حوصله‌ی زیاد مطالعه نمایید. موفق باشید
18238
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد عزیز: با گذشت ایام 9 دی (روز بصیرت) و دوباره گرم شدن تنور مباحث مربوط به فتنه، کلیپ ها و صوت هایی از برخی عاملان و سران فتنه و کسانی که به شدت جهت براندازی نظام فعال شده بودند، در فضای مجازی منتشر گردیده است. (من جمله صوت مکالمه بین نیک آهنگ کوثر فراری از کشور با برخی اعضای خانواده جناب هاشمی رفسنجانی) پس از در میان گذاشتن این محتوا با برخی دوستان نزدیک، این بحث مطرح گردید، که چنین کاری (یعنی انتشار صوت مکالمه ی چنین اشخاصی که بنده به این اطمینان رسیدم که از معاندین نظام هستند) می تواند مصداق تجسس باشد و انتشارش اشکال دارد. در اینجا یک بابی باز می شود تحت عنوان انواع مخالف (اپوزیسیون) در نظام اسلامی. طبق تعاریف علوم سیاسی (موریس دورژه) مخالفین به دو دسته تقسیم می شوند: 1. اپوزیسیون قانونی: این نیروهای سیاسی شاید علاوه بر سیاست‌مداران و مجریان با برخی سیاست‌ها هم مخالفت بورزند، اما مخالفتشان به اصول کلی و مبانی مشروعیت نظام برنمی‌گردد. این گروه، چهارچوب قانونی موجود را در حکم قاعده بازی می‌پذیرد. 2. اپوزیسیون معارض: یعنی گروهی که معاند نظام بوده و در پی براندازی است. این گروه نه تنها با مجریان سیاسی، بلکه با اصول کلی و مبانی مشروعیت نظام هم مخالفت دارد. در تاریخ اسلام نیز پیامبر و ائمه مخالفان نظام اسلامی را به دو گروه کلی تقسیم نموده اند: 1. منتقدان حکومت که صرفا در چهارچوب پذیرفته شده نظام، انتقاد می کنند و به سلاح متوسل نمی شوند. 2.معارضان: یعنی آنان که در برابر نظام اسلامی شورش مسلحانه می کنند که به اصطلاح فقهی «باغی » محسوب می شوند. نمونه های فراوانی از برخورد ائمه با این دو گروه در تاریخ اسلام ذکر شده است که در لینک زیر می توانید به آنها دسترسی پیدا کنید: http://www.hawzah.net/fa/Magazine/View/89/3410/15879/%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%B9%D9%84%DB%8C-(%D8%B9)-%D9%88-%D9%85%D8%AE%D8%A7%D9%84%D9%81%D8%A7%D9%86 حال در اینجا بحث بر سر مصداق یابی است. آیا کسانی که فیلم حضورشان در بین فتنه گران در خیابان و سخنان بسیار زشتشان در مورد براندازی نظام و ولایت فقیه منتشر شده (اشاره به برخی فرزندان جناب هاشمی رفسنجانی) و مهدی هاشمی ای که طبق تحقیقات به عمل آمده از دفتر کارش در دانشگاه آزاد کلی مدارک مهم کشوری (از قراردادهای مهم گرفته تا نامه های محرمانه و ...) کشف شده و اخیرا هم صوت مکالمه ی او با نیک آهنگ کوثر در فضای مجازی منتشر گردیده است، و سایر فتنه گران؛ آیا پخش کردن چنین محتواهایی به منظور آگاه نمودن مردم و شناخت دوست از دشمن، می تواند مصداق تجسس و ... باشد؟!؟ انتشار کردن آنها چه حکمی دارد؟!؟ تکلیف تقوای سیاسی چه می شود؟!؟ ممنون می شوم اگر به این سوال پاسخ دهید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: واقعاً بر روی نکته‌ی مهم و مشکلی دست گذاشته‌اید زیرا از یک طرف اندیشمندان جامعه باید متوجه‌ی جایگاه افراد و افکار باشند چرا که این افراد تابع قانون «همه یا هیچ» نمی‌باشند و همه را با یک چوب نمی‌رانند. ولی افراد معمولی نمی‌توانند با دیدن این صحنه‌ها قضاوت‌های حکیمانه‌ای بکنند حتی متوجه نیستند ابتدای اعتراض به انتخابات سال 88 با انتهایِ آن متفاوت بود و انتهای اعتراض‌ها را که بیشتر به جنبه‌ی براندازیِ نظام کشیده می‌شد را، نباید پای کسانی گذاشت که در ابتدایِ اعتراض‌ها پا به میان گذاردند و تذکرات رهبری که به بعضی از سران جریان اعتراض فرموده بودند ابتدایِ این کار دست شماست ولی انتهای آن دست شما نیست؛ در همین رابطه است. اشکال اساسی و واقعاً عنادآمیزِ امثال آقای میرحسین موسوی و آقای کروبی آن بود که پس از آن‌که معلوم شد جریان، جریانِ اعتراض سیاسی نیست بلکه جریان، براندازی است، کوچک‌ترین سخن و قدمی در راستای جدایی از جریان انتهایی برنداشتند. موفق باشید 

12466
متن پرسش
بسمه تعالی با سلام: استاد عزیز دو سوال از حضورتان داشتم: سوال اول اینکه بنده در سخنرانیهای شما در شرح حال افرادی دیدم که اینان پایشان را در جایی که قرآن باشد دراز نمی کنند، بنده در اتاقی که می خوابم قرآن هست البته غیر از آشپزخانه خانمان جایی دیگر پیدا نمی شود که کسی نخوابد بدلیل اینکه بقیه قسمتهای خانه کسی می خوابد. پس حال بدین منظور که حرمت قرآن حفظ شود چه باید کرد؟ از طرفی این فقط مخصوص قرآن است اگر مفاتیح یا صحیفه یا کتبی دیگر که آیاتی از قرآن در آنها هست بالای سر انسان باشد مثلا کتابهای شما شامل این نمی باشد؟ چون بنده کتابهای شما را هم بالای سرم می گذارم بدلیل اینکه از آنها در شبها مطالعه می کنم و نیز اینکه بعضی روی دیوار اتاقها سوره ای از قرآن نصب می کنند. ممنون می شوم این سوال را کامل پاسخ دهید. سوال دوم اینکه بنده دوستانی دارم که رعایت حجاب را چندان نمی کنند. یکی از ایشان اینقدر فضائل اخلاقی دارند که بنده خودم را در حدی نمی دانم که بتوانم امر به معروف کنم ایشان روزه شان سر جایش، نمازشان، احترام و نیکی به پدر و مادرشان و... فقط چیزی که بنده می بینم اینکه زیاد مقید به حجاب نیستند، چطور بگویم، مانتو کوتاه و بیشتر مواقع بیرون ماندن مو از روسری و مقنعه و آرایش شده وارد فضای بیرون و اداره. گفتم نه خود را در حد امر به معروف کردن می دانم و نه روش آن را می دانم چاره چیست؟ آیا باید قطع رابطه کنم؟ این یعنی سر بودن بنده که واقعا می گویم بنده ظاهر امرم درسته وقتی ایشان را در بعضی موارد می بینم غبطه می خورم یا اینکه ممکن است در طولانی مدت حداقل ظاهر بنده هم روی ایشان تاثیر بگذارد؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1ـ تا می‌توانید آن‌جایی که تلقّی قرآن در میان است ادب را نگه دارید ولی هیچ وقت کتاب‌هایی مثل مفاتیح را نمی‌توان به عنوان قرآن در نظر آورد و احترامی که برای قرآن لازم است را در مورد آن رعایت کرد. 2ـ با صحبت‌های طولانی و ادامه‌ی صمیمیت اگر شرایط فراهم شد، خوب است که با منطقی دوستانه از او بپرسید شما که این‌همه خوبی را در خود جمع کرده‌اید چرا نسبت به رعایت کامل حجاب که منجر می‌شود خوبی شما کامل شود کوتاهی می‌کنید؟ عنایت داشته‌باشید که امر به معروف در فضای صمیمیت تأثیر خود را دارد و در همین رابطه قرآن می‌فرماید «مومنین و مومنات دوستان همدیگر‌اند و در این راستا همدیگر را امر به معروف و نهی از منکر می‌کنند» (سوره مبارکه توبه، آیه71). موفق باشید

10598

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
ما که هر وقت می خوایم دنبال یه شماره ی سوال بگردیم، کلی وقتمون میره آخرش هم به نتیجه نمی رسیم و تنها ثمری که برامون میمونه اینه که از دست طراحان سایت عصبانی میشیم. لطفا حالا که اینقدر شماره ی سوالهاتون بی نظمه، یه زحمتی بکشید توی بخش جستجو، علاوه بر امکان جستجوی عبارت که زحمت کشیدید و مهیا کردید، امکان جستجوی شماره ی سوال را هم قرار بدید. مخصوصا که در موارد زیادی میشه ارجاعتون به شماره ی سوال هست ولی ما علی رغم رجوع، دستمون خالی می مونه.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که می‌فرمایید. به همین جهت دوستان با صرف هزینه و وقت زیاد، سایت جدیدی را طرّاحی کرده‌اند که إن‌شاءاللّه همین روزها به میدان می‌آید. موفق باشید
9552
متن پرسش
سلام: زنی هستم فعلا خانه دار، تحصیلات حقوق دارم و مدتی وکیل بودم. بخاطر جو کاری و دروغها و نوع درآمد فعلا در خانه نشستم و بچه بزرگ می کنم. گاهی عذاب وجدان دارم که اگر کار می کردم پولم را می شد به نیازمندان بدهم و کارهای خوب دیگر، اما بخاطر خستگی و تنبلی و آسایش در خانه نشسته ام. (لطفا این حس خستگی از کار و احساس تنبلی را برایم باز کنید. آیا من کم گذاشته ام برای جامعه نیازمند؟) من به عنوان مسلمان چه کاری از دستم می آید؟ برای دین و برای خدا. درخانواده سعیم بر این است که اخلاق خوش داشته باشم و دست بخیر باشم. آیا اینها برای برزخ و قیامت من کافی است؟ برای غزه فقط دعای من کافیست ؟ برای مملکت، دین و امام زمان (عج) مثلا سرپرستی یتیم و.... لطفا مرا به کارهای خانه و همسرداری ارجاع ندهید. دارم آنهارا انجام میدم اما دستم خالیست، فکر می کنم خیلی کارها باید انجام دهم ولی نشسته ام، عمرم دارد می گذرد و به 40 دارم می رسم. اما توانایی آدم 30 یا 35 ساله را دارم. برای کار فرهنگی هم موسسه ای نبود که بتوانم کاری کنم، نگرانم، لطفا راهنمایی بفرمایید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در انجام وظیفه و تعمق در معرفت و دقت در عبادات کوتاهی نکنید بعد از آن اگر افقی گشوده شد و کاری پیش آمد که با شئون اسلامی شما متناسب بود از آن استقبال کنید. در جایگاهی از تاریخ قرار گرفته‌ایم که بنا است از تفکر غربی و سبک زندگی غربی و نوع برداشتی که غرب از انسان دارد عبور کنیم، سعی کنید خانواده‌ای را شکل دهید که خود را در مصرف هرچه بیشتر کالاها جستجو نکند، روح قناعت و سادگی و صفا را در زندگی خود حاکم کنید و از این طریق نشان دهید می‌توان نوعی دیگر زندگی کرد تا نگاه مردم ما به آینده‌ای دیگر معطوف شود و از زندگی نمایش‌گونه‌ی مالیخولیائی چشم بردارند و تلاش کنند زندگی خود را بر اساس عقاید خودشان بسازند. شما بخواهید و یا نخواهید مدّ نظر انسان‌های بسیاری هستید و تا ارزش نگاه‌کردن دارید برای الگوگرفتن از شما، به شما نگاه می‌کنند. موفق باشید
9367

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد گرامی: نفس ناطقه ممکن است به جهت اختلالات در وهمیات نتواند از بدن خود درست استفاده کند،منظور از اختلالات در وهمیات چیست که باعث اختلال عملکرد نفس میشود؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: نفس انسان وقتی دنیا را مطلوب خود قرار داد وَهمیات او قوت می‌گیرد و از حقایق دور می‌شود. موفق باشید
9221

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی. سلام. بهترین دعای کوتاه یک جمله ای تاثیر گذار در حق همسر و فرزندان، که می شود بر آن مداومت داشت کدام دعاست. لطفا عربی آن را بفرمایید. با تشکر.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این نکات را باید در متن ادعیه بر اساس روح خود پیدا کنید. در دعای شریف ابی‌حمزه جواب سؤال خود را می‌یابید. موفق باشید
9167

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: طاعات قبول. اینجانب قصد تحصیل و اشتغال در رشته قضاوت را دارم. 1- چه کتب و یا سیر مطالعاتی را برای حقیر مناسب میدانید؟ 2- هدف عالی در این رشته چه چیز میتواند باشد؟ آیا صرف گسترش عدالت کافی است؟ با تشکر. التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در جریان کتاب‌های مربوط به قضاوت نیستم ولی همین‌که از ابتدا قصدتان آن باشد که حقوق افراد مظلوم را در امر قضاوت به آن‌ها برگردانید، راه‌های عنایت الهی به سویتان گشوده می‌شود. سعی کنید با کتاب‌های معرفت دینی، توحید خود را عمیق کنید. موفق باشید
7748
متن پرسش
با سلام منظور از حدیثی که میفرماید:"السعید سعید فی بطن امه ..."چیست؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: در مورد آن زیاد بحث شده است. در آخر جزوه‌ی «جبر و اختیار» از نظر کلامی عرایضی شده. از نظر عرفانی موضوع برمی‌گردد به عین ثابته‌ی فرد و انتخاب خودش و ادامه آن انتخاب. موفق باشید
7712
متن پرسش
باسلام وخدا قوت به شما برادر گرامی.باتوجه به اینکه درسیروسلوک عملی مزاج بدن نیز عامل تاثیرگذاری است وهرچه معتدل تر باشددریافت حقایق نیز بهترخواهد بود.حال چگونه مزاج خود را معتدل کنیم ؟آیافقط با اصلاح تغذیه ؟یا موارد دیگر نیز دخالت دارد؟مزاج من صفراوی است و27سال دارم .لطفادرصورت امکان در موردتغذیه هم برنامه ای ذکر بفرمایید. من الله توفیق
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: این حرف درستی است که هرچه مزاج بدن متعادل‌تر باشد روح راحت‌تر می‌تواند به عوالم بالاتر سیر کند ولی فکر می‌کنم اگر با همان دستورات اولیه‌ی دین، مزاج خود را تربیت کنیم کافی باشد. مثل آن‌که فرموده‌اند تا گرسنه نیستید غذا نخورید و قبل از سیرشدن دست بکشید و چند نوع غذا نخورید و غذاهای ساده استفاده کنید و هر روز غذای گوشتی نخورید و در ماه حتی الامکان سه روز روزه بگیرید. در مورد انواع مزاج‌ها و تغذیه‌ی مناسب هر مزاج، بنده چیز زیادی نمی‌دانم. موفق باشید
6849

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام چگونه میشود از استعدادی که هر انسان در عین ثابته دارد اطلاع کسب کرد؟ چون به گفته خیلی از عرفا من جمله شیخ اکبر تمام عطا و بخشش ها از طرف خدا مطابق استعداد عین ثابته هرشخص میباشد ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: فقط اولیاء خاص که تا سرّ قدر جلو رفته‌اند به این مرحله می‌رسند که از اقتضائات عین ثابته‌ی خود آگاه می‌شوند. وظیفه‌ی ما رعایت شریعت الهی است که تجلیات نور همان خدایی است که جواب عین ثابته‌ی ما را داده. تا از جزئیات به حقائق کلی سیر کنیم. موفق باشید
6638

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم با توجه به تعاریف و دلایل علمی و فرا طبیعی که برای مثلث برمودا وارد شده است ، مشتاقم بدانم که نظر شما در این باره چیست؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده با دیدی مشکوک به این موضوع می‌نگرم. موفق باشید
6418
متن پرسش
با سلام با توجه به تفسیری که از نزدیکی آدم به شجره در المیزان ارائه میشودآیا واقعا ظهوری داشته؟یا صرفا اشاره به نزدیکی آدمیان به دنیا دارد؟علامه در خود تفسیر آیات اشاره به مثل بودن این گونه آیات دارند اما در شرح روایات به این نکته اشاره میکنند که شاید بهشت مورد اشاره بهشت برزخی بوده است.در مورد سجده ملائکه به حضرت آدم چطور؟شما فرموده اید آنجا مقام آدمیت به اعتبار علم آدم السمائ کلها مد نظر است،آیا سجده ملائکه و تمرد شیطان از آن نمود خارجی به همین شکل بیان شده داشته یا خیر؟با توجه به صحبت شما که میفرمایید این مقام آدم(با توجه به قرار داشتن جایگاه آدم در قوس صعود) بالاتر زمانی بوده که به شجره نزدیک شده،ظاهرا زمان هم در آنجا مطرح نیست و ملائکه همواره در حال کتمان مقام آدم و سجود نسبت به آدم هستند،در اینجا منظور از تمرد شیطان چیست؟آیا منظور اینست که شیطان هم همواره نسبت به سجده به مقام آدمیت تمرد دارد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که علامه«رحمة‌اللّه‌علیه» می‌فرمایند شجره صورت مثالی دنیا است که در برزخ نزولی حضرت آدم«علیه‌السلام» برای حضرت از یک جهت و برای آدمیت از جهت دیگر ظهور داشته. آری جریان آدم و ملائکه و شیطان جریان جاری در نظام هستی است و همواره چنین است. موفق باشید
6383
متن پرسش
با سلام. حضرت رسول اکرم ص در حدیثی می فرمایند من از دنیای شما سه چیز را دوست میدارم نماز زن و عطر . چه حقیقتی در وجود زن نهفته است که حضرت او رادر کنار نماز قرار می دهند ؟ استدلال قرآن در اینمورد چیست؟ با سپاس فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحثی را در کتاب « صلوات بر پیامبر صلى الله علیه وآله؛ عامل قدسى‏ شدن روح » دارم که عینا خدمتتان ارسال می دارم انشاء الـله جواب سوالتان را در آن می یابید. جایگاه زن در منظر پیامبر (ص) :روش پیامبر (ص) در قبال غذا و خواب «قناعت» است و شیوه ایشان در برابر زنان «کرامت» است، همان نگاهى که خدا به انسان ها دارد، پیامبر (ص) هم همان نگاه را دارند. شیطان و انسان هاى شیطانى بر زنان نظرى پست دارند و برعکسِ نظرآن ها؛ نظر پیامبر (ص) است، که نظر خاصى بر نساء دارند. این نظر همان نظر کریمانه اى است که خداوند بر همه انسان ها دارد، محترم شمردن آن نوع از انسان که مادر همه انسان ها است، انسانى از جنس زن. زن به این اعتبار تشابه به حق دارد، خداوند از یک زاویه منشأ عالم و امّ هستى است، پیامبر (ص) نیز از زاویه دیگرى انگیزه خلقت عالم و امّ هستى مى باشد و زنان هم از نظر مسیر خلقت انسان ها ظهور امّیت الهى در هستى مى باشند، همه انسان ها از زنان هستند و کرامت انسان به کرامت زنان است. از این جاست که مى بینید پیامبر (ص) مى فرمایند:«حُبِّبَ إِلَیَّ مِنَ الدُّنْیَا ثَلَاثٌ، النِّسَاءُ وَ الطِّیبُ‏ وَ قُرَّةُ عَیْنِی فِی الصَّلَاةِ» براى من پسندیده شده از دنیا سه چیز: زنان، و بوى خوش، و نور چشم من در نماز است». این نگاه کجا و نگاه آلوده‏ امروز دنیا به زنان کجا؟ به اسم احترام به زنان آن ها را بازى مى دهند و هسته توحیدى خانواده را مضمحل مى کنند، تا دیگر نه زن، زن باشد و نه مرد، مرد. در حالى که تمام دستورات اسلام در مورد زنان در راستاى حفظ کرامت آنان است . در کتاب «زن آن گونه که باید باشد» دلایل قرآنی کرامت زن آورده شده است. موفق باشید
6049

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام.آیا شما آیت الله فائزی را می شناسید که مرحوم شده اند؟از شما خواهش می کنم چند خط راجع به ایشان بگویید و بگویید کار اصلی ایشان در زمان حیاتشات چه بوده و چه اثری از خود بر جای گذاشته اند.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده ایشان را نمی‌شناختم. موفق باشید
5624
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید با توجه به حدیث حضرت حجت سلام الله علیها که در زمان غیبت به روات حدیث مراجعه کنید . اگر متن دقیق عربی آن را نگاه کنید فقط نوشته روات حدیثنا . من با چند نفرصجبت میکردم متوجه آن شدم که حضرت هیچ قید نکرده که فقها , متکلمان , اصولیون , عرفا , فلاسفه و ....از همین حیث فقط باید به روایت کنندگان حدیث مراجعه کنیم .مثلا در باب عقل , به همان مقداری مجاز هستیم که در روایات دست ما را باز گذاشته اند ( بطور مثال باب عقل در کتاب اصول کافی ) که در این وادی میتوان از بزرگانی چون شیخ صدوق و مرحوم مجلسی که مورد توجه خاصه حضرت ولی عصر بودند نام برد .از طرفی دیگر با بزرگانی چون شیخ مفید رحمت الله علیه و علامه حلی و ... مواجه میشوم که مجتهد بودند و صاحب فتاوی .و این بزرگان هم با اینکه باب اجتهاد را باز کرده بودند مورد توجه خاص حضرت بودند . یا بزرگانی دیگر چون شیخ بهایی , شیخ اعظم انصاری , میرزای شیرازی و دیگر زعمای شیعه که علم و کرامات اینها برکسی پوشیده نیست .از طرفی دیگر مواجه هستم با بزرگانی چون سید علی آقا قاضی رضوان الله , علامه طباطبائی (ره), سید هاشم حداد , علامه طهرانی , علامه حسن زاده آملی , شیخ محمد جواد انصاری که جزو عرفای ما محسوب میشوند.من این عرفا را قبول دارم و میدانم که برایشان فتح باب حاصل شده است و سالک کوی الهی بوده اند , اما هرچه سیره ی آنها را بررسی میکنم خیلی کم با احادیث مماس است ومن حدیثی در این خصوص پیدانکردم که بتواند کمی خاطر مرا آرام کند . مثلا نقل قول است که یکی از این بزرگان در راه مسجد عبا به سر می کشیده که با دیدن مردم دچار قساوت قلب نشوند یا دیگر بزرگی صبح تا به شب در بیابان مشغول عبادت بوده است , خب مگر این بریدن از خلق نیست , مگر ما در روایات به کثرت مشاهده گر این نبوده ایم که اهل بیت کسانی را که از دنیا قطع میکردند ومشغول عبادت میشدند سرزنش میکردند و با اینکه کرامت این بزرگواران بر من معلوم است ولی بیشتر این اعمال با مبانی تصوف جور در میاید.حال متصوفه هم که شامل کسانی چون حلاج میشود که حضرت حجت او را لعن کرده است . آیا حالات عرفا همان سفرهای چهارگانه است؟ .که اگر حالات این بزرگواران همان اسفار اربعه است , پس باید گفت معاذبالله حکمت متعالیه وحی مطلق هست که عرفا سیر خود را به جای قرآن و عترت با فلسفه صدرایی طی میکنند.که این خود بی لطفی به ساحت مقدس قرآن و اهل و بیت است .چون حتی بعضی از علمای عصر معاصر اگر شخصیت فلسفی داشته باشند باز هم بعضی از قسمت های اسفار اربعه را قبول ندارند . چون من در اسفار مطالبی دیدم که در پرسش های بعدی ازخدمتتان میپرسم دیدم , که این مطالب از لحاظ ظاهری کاملا مخالف با شرع مقدس و اعتقادات شیعه اثنی عشری است ( این مطالب به وضوح در اسفار و کتب ابن عربی دیده میشود )که فعلا مجال درج آنها نیست و به امید باری تعالی در فرصت های آتی از حضورتان پرسیده میشود . از طرفی دیگر با عرفایی مواجه میشوم چون مرحوم بهاالدینی , مرحوم کشمیری, رجبعلی خیاط , شیخ حسنعلی نخودکی , مرحوم بهجت و... که من هرچه در زندگی و سیره این عزیزان بررسی کردم رد پایی از فلسفه و عرفان نیافتم (البته عرفان به معنی عرفان نظری , و یا حکمت متعالیه و ...) . بلکه طریق آنها بیشتر روی مباحث اخلاقیات و شرعیات بود و با همین حال احوالات اینها برکسی پوشیده نیست و این بزرگان عارفان بالله هستند . از طرف دیگر خود شما گفتید که در یک سخنرانی گفته اید که شیخ بهایی , مرحوم مفید و ... همه عارف بودند.حال عارف از نوع صدرایی بودند یا عارف بر مبنای اخلاقیات مانند آیت الله بهاالدینی و... خلاصه من در این وادی چون کلاف سردر گم شده ام . اگر میشود مرا راهنمایی کنید و اگر کتابی هست به من معرفی کنید . من از دی ماه سال پیش بین مکتب تفکیک و فلسفه گیر کرده ام و نمیدانم کدام حق است . با توجه به این اوضاع وظیفه ی من در عصر غیبت و طی کردن نهایت سیر و کمال و با توجه به حدیث مولانا حجت بن الحسن العسگری که ارجعوا الی روات حدیثنا چه راهی را باید انتخاب کنم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: چه اشکال دارد که در فرصت مناسب مقداری بر روی حکمت متعالیه و عرفان محی‌الدین وقت بگذارید تا معلومتان شود آیا سخنان آن‌ها به ما کمک می‌کند تا با دقت بیشتر قرآن و روایات را بفهمیم، یا حجاب ما در فهم قرآن و روایت می‌شود؟ به عنوان نمونه امثال علامه طباطبایی و حضرت امام که در حکمت صدرایی و عرفان محی‌الدین تعمق کرده‌اند به چه نتیجه‌ای رسیده‌اند؟ موفق باشید
4310

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرانقدر شما در پاسخ به سوالی که فردی درباره اختلاف نظر با ولی فقیه پرسیده بود ، پاسخ دادید که اگر آن شخص به یقین برسد که نظر خودش درست و نظر رهبری غلط است، می تواند به نظر رهبری عمل نکند ولی حق ندارد که نظرش را در جامعه نشر دهد و موجبات تضعیف رهبری را فراهم کند. اما اینجا دو سوال پیش می آید: 1- جواز این که فرد می تواند در صورت یقین به غلط بودن حکم یا نظر رهبری ، به آن عمل نکند از کجاست ؟ آیا فقیهی اینچنین حکمی داده است یا اجتهاد حضرت عالی بوده است؟ ممکن است به بیانات چند باره رهبری مبنی بر عدم اشکال مخالفت کارشناسی با نظر رهبری استناد کنید که آن بیانات قطعا در حیطه حکم نبوده است! پس اولا از کجا می گویید که حکم ولی را در صورتی که یقین و حجت پیدا کنیم که غلط است، می توان اجرا نکرد؟ و اگر اینطور است چرا به ما گفته اند مرجع تقلید حجت است حتی اگر اشتباه کند؟ دوما اگر منظورتان فقط در حیطه نظر است سوال دوم پیش می آید: 2- اگر آن شخص به این نتیجه برسد که نظر رهبری غلط است و در نزد خداوند حجت داشته باشد که نظر رهبری غلط است، آنوقت وظیفه ای در قبال اصلاح نظر رهبری ندارد؟ چون فی المثل عموم اختلاف نظرهای مخالفان نظری آیت الله خامنه ای ، پیرامون مسائل اجتماعی و کلان است؛ نه مثلا نحوه مسواک زدن یا معیارهای یک همسر خوب !!! بنابراین اگر فردی به این نتیجه برسد ، شرعا بر او لازم نیست که جلوی یک انحراف را در مسیر اداره مملکت امام زمان بگیرد؟ مثلا در حوزه های مختلفی مثل عدالت ، سیاست، مدل پیشرفت و ...؟ نصیحت حاکمی که در خلوت و جلوت وظیفه مردم زمان امیر المومنین بوده الان جایگاهش دقیقا کجاست؟ البته ناگفته بدیهی است که اقتضائات رسانه ای زمان امیرالمومنین با اقتضائات زمان کنونی تفاوت های جدی و عظیمی دارد و فی المثل انتظار ندارم که هر بنی بشری بتواند به راحتی زمان امیرالمومنین به حاکم دسترسی داشته باشد چون قاعدتا جمعیت و حجم کار حکم اسلامی به مراتب بزرگ تر از قبل است.... ببخشید از این که پرحرفی کردم لطفا سعی کنید به تمامی سوالات مطروحه پاسخ دهید .
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1ـ در علم اصول، ابتدای بخش حجج، مبحثی به نام حجیت قطع مطرح است که به این معنی است که اگر شخصی قطع به حکمی پیدا کند، برای او حجت است مگر این که از مقدمات آن قطع نهی شده باشد به همین خاطر اگر شخصی قطع به مخالفت حکم یک فقیه با واقع کند، می تواند به آن عمل نکند و حتی اگر قطع پیدا کند که حکم آن فقیه، الزام به مفسده باشد عقلا نمی بایست به آن عمل نماید. البته منظور از «حکم»، حکم مترتّب بر موضوع است که هر فقیهی آن را در موضوع های مختلف استنباط می کند ولی در مورد «حکم حاکم» و جواز و عدم جواز عمل کردن به آن، مسأله متفاوت است. 2ـ این که گفته اند نظر مرجع تقلید حتی اگر اشتباه باشد حجت است، در موردی است که برای مکلّف قطع به اشتباه بودن آن حاصل نشود که در این صورت آن حکم حجیتی ندارد. البته باید توجه داشت که تحصیل حجت و قطع، بایستی از راهی باشد که خود آن راه حجیت داشته باشد و از آن نهیی صادر نشده باشد و به همین خاطر است که برای کشف احکام و فهمیدن درست واشتباه نظر فقها، تا خود شخص اهل فنّ نشده باشد و بر طبق موازین استنباط حرکت نکند نه اشتباه بودن یک حکم را می تواند درک کند و نه قدرت استنباط حکم صحیح را دارد و به همین خاطر است که می گوییم هر کسی نمی تواند ادعای تحصیل قطع نماید تا مبادا سر از قرائت های مختلف و اجتهاد های بدون ضابطه و احکام ذوقی در آوریم. 3ـ اگر شخصی با امعان نظر کارشناسانه به این نتیجه برسد که رهبری، در حیطه ی فلان نظر، نظر خلاف واقعی دارند در صورتی که بتواند به صورت منطقی و بدون ایجاد حاشیه آن را به رهبری برساند نه تنها خدمتی به نظام مقدس جمهوری اسلامی کرده بلکه همان طور که گفته اید به وظیفه ی خود عمل نموده. موفق باشید
3398

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام زیارت انشا الله قبول اقا طلبه سیرجانی 4 ماه است به علت قیام برای امر به معروف زندانی است و به حمد الله صدایی از کسی در نیامد نه از فقیه نه از فیلسوف نه از سپاه نه از بسیج حقیقتا این یعنی مرگ جامعه امام حسین برای امر به معروف شهید شد ولی ما دلمان را خوش کردیم به عزاداری به اربعین زیارت رفتن ولی از اصل قضیه غافل شدیم کسی این مرد را حمایت نکرد صدایی از کسی در نیامد
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: تا آن‌جا که اطلاع دارم رفقای با غیرت عدالت‌خواه موضوع را دنبال می‌کنند. موفق باشید
3214
متن پرسش
وقتی ما از شما پرسیدیم: «چه اشکالی دارد که (طبق دستورالعمل آیت‌الله بهجت) از طریق «ترک معاصی» به قرب برسیم و از حضرت امام فقط چند گزارة حصولی بگیریم؟»، شما در پاسخ فرمودید: «خلطی بین مبادی عملی با نظری شده‌است» و با توجه به ادامة پاسخ‌تان (که قبولیِ عبادات مشروط است بر ولایت ائمه) منظورتان این بوده که در سلوک إلی الله و عبادات فردی‌مان باید نظر به حضرت امام داشته‌باشیم. ما در سؤال‌مان این را انکارنکردیم، بلکه گفتیم در چند گزارة حصولی در امور اجتماعی به حضرت امام نظر داریم. اولاً آیا چند گزارة حصولی از حضرت امام گرفتن، نظرداشتن به ایشان است؟ ثانیاً آیا برای آن که از طریق عبادات‌مان قرب پیداکنیم، علاوه بر این که چند گزارة حصولی از حضرت امام بگیریم، نیاز داریم به این که بیشتر از این به حضرت امام نظر داشته‌باشیم؟ این نظرداشتنِ بیشتر چگونه است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: همچنان‌که در کتاب عرض شد باید امام خمینی«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» مبادی شخصیت ما شوند که یک موضوع حضوری است. موفق باشید
2881

غریزه وفطرتبازدید:

متن پرسش
با سلام تفاوت غریزه وفطرت چیست؟آیا غریزه جزیی از فطرت می شود؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: فطرت و غریزه دو نوع گرایش‌اند در انسان که انسان در وجود آن‌ها نقشی ندارد و به همین جهت به آن‌ها فطری یا غریزی می‌گویند. منتها جهت گرایش‌های فطری به سوی موضوعات روحی و پایدار است ولی گرایش‌های غریزی به سوی موضوعات جسمانی است. وظیفه‌ی ما است که گرایش‌های فطری و غریزی خود را از طریق شریعت الهی جهت‌دهی کنیم. موفق باشید
2253

غیر مربوطبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام وارادت مادر همسر م بسیار به ایشان وابسته است البته ایشان نسبت به دیگر فرزندان توجه بسیار ی به مادرش دارد وهمین توجه به مادر این وابستگی را ایجاد کرده است همسر من آرامش ورفاه مادی ومعنوی خود وهمسرش را در شهر دیگری می بیند من نیز به این نتیجه رسیده ام تنها گیر و مانع این مسافرت و جابجایی مادر ش است در ضمن چهار فرزند داریم ودر این شهر از نظر مالی هم تحت فشاریم اما در شهر مد نظر شرایط بهتری خواهیم داشت مادر ش بر حسب ظاهر نه نمی گوید اما قلبا بسیار ناراحت می شود وقتی مسأله را جدی می بیند اگر امکان دارد راهنمایی بفرمایید چه کنیم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: این‌چیزی نیست که بنده بتوانم جواب دهم. با کسی مشورت کنید که از نزدیک زندگی شما را می‌شناسد. موفق باشید.
2153

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام.آقای طاهر زاده من سوالی در مورد خدا و محور بودن خدا یا من پرسیده بودم و از ریا و خودخواهی انسان و ریاکار بودن او در همه شئون سوال کرده بودم که به نظر می رسد این سوال حذف شده.لابد از نظر شما کفرگویی کردم؟من همچنان منتظر هستم به آن سوال پاسخ بدهید.همان نگاه ابزاری انسان به خداوند
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: بنده جوابی نداشتم که خدمتتان بدهم. موفق باشید
نمایش چاپی