باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور که میفرمایید باید از جایی شروع کنید، یا با سیر مطالعاتی سایت جلو بروید، یا با توصیههای حضرت امیرالمؤمنین «علیهالسلام» به امام حسن «علیهالسلام» در کتاب «فرزندم؛ اینچنین باید بود». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. سخن عزیزالقدرِ جناب صدرالمتألّهین در رابطه با «النّفس جسمانیة الحدوث و روحانیة البقاء» در رابطه با حضور نفس است در این دنیا که تحقق خاص جزیی فردیِ او از طریق همین بدن جزئی به ظهور میآید و شکل میگیرد. ولی آنجا که در روایت گفته میشود: «خلق الأرواح قبل الأبدان» نظر به وضع ارواح در علم خدا دارد و این دو با هم متنافی نیستند. ۲. خیر! سیر کلّی انسان به حالت اجمالیِ در برزخ معلوم میشود و پس از آن همان سیر در قیامت به تفصیل ظاهر میگردد. ۳. إنشاءالله که چنین باشد، ولی نمیتوان به پای خدا و اولیای الهی چنین گذاشت. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به گفتهی شهید مطهری «رحمتاللهعلیه» اصول دینی که در بین ما شیعیان مطرح است در مقابل اشاعره و معتزله میباشد وگرنه اموری مثل امر به معروف و یا همین ایمان به فرشتگان، بسیار اصولیتر است در فضای قرآنیِ بحث. ۲. حضرت ربّ العالمین «ستارالعیوب» اند تا عیب مردم فاش نشود و از ادامهی کمالات مأیوس گردند. ولی حضرت ولیّ عصر «عجلاللهتعالیفرجه» حجّتِ همهی انسانیتاند و به نور آن حضرت، انسانها سر و سامان میگیرند. مگر میشود آن حضرت در جریان وضع انسانها نباشند؟! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به رحمت خداوند امیدوار باشید و سعی کنید با توبه، قدرتِ آن گناه را ضعیف نمایید و اگر باز مرتکب شدید، باز از توبه غافل نشوید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عموماً در این موارد، ورودی نداشتهام. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرفا عموماً در مقام حالِ معنوی هستند، ولی چون میدانند این خطر همیشه هست که آن حال، از خطوراتِ شیطان باشد، همواره آن احوالات را با تطبیق با سخن و سیرهی معصومین به صحت و سقمش پی میبرند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در اینکه بتوان برای این امور زمان تعیین کرد، فکر نمیکنم ممکن باشد. به گفتهی جناب عطّار: «تو پای به راه در نِه و هیچ مپرس / خودْ راه بگویدت که چون باید کرد». در این مورد خوب است سری به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که روی سایت هست، بزنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اموری مثل صلهی رحم، خوشبینی و خوشرویی، صدق و تواضع و توبه و حلالیت طلبیدن از ذویالحقوق کارساز است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فرهنگ، ترجمهی کالچر است و نظر به آداب خاصی دارد که در فرهنگ غربی مدّ نظر میباشد. به همین جهت بحث یوروپ کالچر مطرح شده، ولی بعداً خود به خود معنایِ خِرد قوم را به خود گرفته، حال چه آن خرد، دینی باشد و یا غیر دینی. در ایران فرهنگ، به معنای خِردی است که روح ایرانی همراه با تشیع شکل داده. در مورد منبع، به طور مشخص چیزی در ذهن ندارم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمیکنم چیز غیر عادی و فوقالعادهای پیش آمده باشد. بالاخره حضرت حق میفرمایند: «نَحْنُ قَدَّرْنا بَيْنَکُمُ الْمَوْتَ وَ ما نَحْنُ بِمَسْبُوقينَ» مرگ هرکس از قبل مشخص شده و هیچچیز نمیتواند از آنچه خدا تعیین کرده، یا تقدیر کرده، جلو بزند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید قسمت سوم کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» و کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» در این مورد جوابگو باشد. در مورد کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» بد نیست سری به گروه «جوان و انتخاب بزرگ» بزنید. موفق باشید
✅https://eitaa.com/joinchat/1797062673C76e30f884f
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. حقیقتاً شیطان هم از حضرت حق خوف دارد از آن جهت که بخواهد پا را از گلیمی که برایش تعیین کردهاند و اذنی که به او دادهاند، جلوتر بگذارد. ۲. در مباحث تفسیری سورهی واقعه تا حدّی در رابطه با «حورالعین» و «غلمان» عرایضی شده است. خوب است به صوت آن مباحث رجوع شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در جلسات مختلف در این رابطه شده است که نظام جمهوری اسلامی حرکتی است توحیدی در مقابل استکبار، و بدین لحاظ آیندهی درخشانی دارد هرچند که با تنگناهایی روبهرو هستیم که با همان روحیهی انقلابی اول انقلاب میتوان از آنها عبور کرد. موفق باشید
http://lobolmizan.ir/leaflet/1690/
باسمه تعالی: سلام علیکم: هفت سالهی دوم با آگاهی مختصری که نوجوان پیدا کرده است، علت دستورات اصلاحی که به او داده میشود را میفهمد و احساس نمیکند آن دستورات به او تحمیل میشود، برعکسِ هفتسالهی اول. و به همین جهت فرمودهاند در هفتسالهی اول چندان به او سختگیری نشود. موفق باشید
سلام، وقتتون بخیر استاد ۱. استاد بنده سخنرانی دکتر داوری در جلسه نقد و بررسی کتاب پایان تئولوژی آقای عبدالکریمی را گوش کردم منتهی متوجه نشدم دقیقا نقد ایشون به کتاب چی بود. بی زحمت این رو برام توضیح بفرمایید و اینکه اساسا اندیشه دکتر داوری با آقای عبدالکریمی چه تفاوت هایی دارد؟ ۲. آیا شما نامه دکتر داوری به همسر شهید آوینی که اخیرا نوشته شده درباره کتاب روایت جنگ در دل جنگ خوانده اید؟ اگر آری، می خواستم اونجاهایی که نظر خودشون و شهید آوینی رو درباره انقلاب و تفاوتشون رو بیان می کنند نظرتون رو بدونم. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. دکتر داوری مثل همیشه با ظرافت خاص خود در رابطه با پایان تئولوژی بحث تئوس را که به یک معنا خدا به حساب میآید، مطرح کردند و فرمودند تئوس که پایان ندارد. و سپس آقای دکتر عبدالکریمی را حواله دادند به جواب نقدی که آقای دکتر پورحسن مطرح کرده بودند. ۲. در مورد نظر آقای دکتر داوری به آن کتاب، بنده مطلب ذیل را برای رفقا نوشتم: موفق باشید
شهید آوینی و سپر آتنا و دکتر داوری
همانطور که دکتر داوری میفرمایند آوینی انقلاب را نه جانشینشدنِ یک سیاست و حکومت به جای حکومت دیگر، بلکه انقلاب در جانها و آغاز عصری دیگر که در آن صفا و امید و آسایش مردم و ...به میان می آمد، میدانست.
حقیقتاً دکتر داوری به خوبی تشخیص داده است که نگاه شهید آوینی به انقلاب چگونه بوده است. دکتر داوری متوجه است که آوینی با سپری که زشتیها را میپوشاند، به ذات انقلاب نگریسته است و عملاً زشتیهایی که بود و خواهد بهوجود آید را به کمک آن سپر نمیبیند و نمیخواهد ببیند. زیرا او به ذات و حقیقت انقلاب مینگرد که چون نوری همچنان در ظلمات جلو میآید و روا نیست که برای دیدنِ نور و راهی که در پیش دارد، به ظلمات نظر کند و این بدان معنا نیست که نمیبیند، بلکه به جهانی مینگرد که عصر دیگری است غیر از عصر غربزدگی و فلکزدگیِ ما که هم میراث دیروز است و هم کجفهمیهای امروز.
جناب آقای دکتر داوری فریاد بر میآورند که چرا سپر آتنایِ آقای آوینی دیده نشود؟ و آوینی جواب میدهد: «من جایی بیرون از جهان توسعه خود را جستجو میکنم و امروز و فردایِ خود را به نمایش میگذارم. در آنجا که جهان توسعهیافتگی و توسعهنیافتگی هر دو بر بادند، اساسا سپری نیست، زیرا ظلماتی در صحنه نمیباشد.» تفاوت دقیقاً اینجا است که ما کجا ایستادهایم؟ بر مرکب نور سوار شده و در دل ظلمات به سوی حقیقت میشتابیم؟ و یا در زمین جهانِ فلکزدگی و غربزدگی تلاش داریم گرفتاریهای مردم فلکزدهی غربزده را فرو بنشانیم و آنها را متوجهی راز فلکزدگیِ خود در جهان توسعهیافتگی بکنیم. عجیب است که این هر دو همدیگر را میفهمند با اینکه یکی به افقی نظر دارد که حضرت روح اللهِ او بر آن افق پای میفشارد و دیگری بر مشکلات تاریخیِ مردمی دل میسوزاند که راه حلّ امروزین آن را نجات از خرد توسعهنیافتگی میداند با دلسوزیهایی که متفکرانی چون هگل برای جهان جدید داشتند. همانطور که ما نیز نه میتوانیم از دکتر داوری بگذریم و نه از حضرت روح الله«رضواناللهتعالیعلیه».
راستی! ادامهی راه کدام است؟ آیا راهی که آوینی مدّ نظر دارد همان نگاهی نیست که رهبر معظم انقلاب بر آن پای میفشرد و دکتر داوری بدون آنکه از آن افق چشم بردارد، به ما میگوید متفکرانه از اطراف خود غافل نباشید و بدانید سپر آتنا بالاخره چیزهایی را میپوشاند که آینده ما را در سپردن راه در این ظلمات بعضاً زمینگیر میکند. ولی آوینی فریاد بر می آورد که ای مقدسان نادان! و ای متحجرین! و ای لشکریان علی «علیهالسلام» در کسوت خوارج! چرا مواظب نیستید، شکست معاویه نزدیک است. ولی بخواهیم و نخواهیم نمیتوان از خوارج چشم پوشید.
با این همه، امروز روزی نیست که بتوان معطل این مقدسان نادان و یا غربزدگانی شد که نمیتوانند به جهانی بین دو جهان فکر کنند. آنها نه داوری را میفهمند و نه امام خمینی را. و آوینی هم داوری را فهمید و هم حضرت روح الله «رضواناللهتعالیعلیه» را.
باسمه تعالی: سلام علیکم: متوجه نشدم چه سؤالی در نوشتهی شما مطرح است که بنده باید نظر بدهم؟!! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید با توجه به نظر حضرت امام و رهبر معظم انقلاب بتوانیم از این تنگناها عبور کنیم بخصوص که در این تاریخ در جهانی زندگی میکنیم که نمیتوان از فلسفه و عرفان غفلت کرد و حضرت امام در همین رابطه آن نامهی مشهور را به آقای گورباچف مینویسند و او را دعوت به مکتب صدرایی و عرفان ابنعربی میکنند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: از نظر بنده بلا مانع است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» و کتاب «چه نیازی به نبیّ» که روی سایت هست، جوابگو باشد. موفق باشید
http://lobolmizan.ir/book/1382
http://lobolmizan.ir/book/1383
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در این موارد با شماها موافق هستم. اتفاقاً با این ادبیات، خود را از صحنه خارج میکنیم زیرا انقلاب اسلامی در بستر حکمت و حماسه میتواند استعدادهای خود را شکوفا سازد و حاج محسن فخریزادهها را به بار آورد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نیّت خوبی است ولی نباید امری را بر حضرت تکلیف کنیم که چه موقع تشریف بیاورند. آری! تقاضای تعجیل در فرج را باید از خدا داشت، ولی اگر بعد از ۴۰ روز نیامدند، بدهکار نباشند بلکه برکات آن حضرت شامل حال ما شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده همانطور است که میفرمایید. آری! در مسیر سلوک به لطف خدا کار به جایی میرسد که به قول مولوی: «غیر آن جعد نگار مقبلم / گر دو صد زنجیر آری بگسلم». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به همهی این نکات که میفرمایید میتوان گفت آنها منکر نبوت نبی نبودند، ولی نبوت را تقلیل میدادند. مثل بعضی از علمای شیعه که «سهو النّبی» را جایز میدانند در حالیکه عقاید ناب شیعه برای نبوت نبیّ مقامی بس والا قائل است به همان معنایی که حضرت امام خمینی «رضواناللهتعالیعلیه» در کتاب شریف «مصباح الهدایة الی الخلافه والولایة» مطرح میفرمایند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم همینکه نامحرم، نامحرم است یعنی جای او در حریم جان و روح ما نیست و ما را از آنچه مهمِ ما است و باید بر آن بیندیشیم، باز میدارد. باید بر آنچه محرم ما است یعنی حضرت معبود، دل بست و قرآن و روایات وقتی بر آنها تدبّر شود، نمایش قصهی حضور اوست. هر اندازه در این وادی اندیشه به خرج دهیم، به همان اندازه با محرم جان خود مأنوس میشویم. آری! «خلوت دل نیست جای صحبت اغیار / دیو چو بیرون رود فرشته درآید». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم تخریب آقای احمدینژاد را به هر دلیلی صلاح نمیدانم. ولی در مورد ریاست جمهوری اجازه بدهید زمانش برسد، فعلاً نباید عجله کرد. به جملهی مقام معظم رهبری در مورد دو قطبیشدن افراد مذهبی با آمدن آقای احمدینژاد باید فکر کرد. موفق باشید