باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچند این موضوع نیاز به بحث مفصل دارد ۱. در اینکه این افراد در فضای اخلاقی زندگی میکنند، ولی عبودیت خود را رشد نمیدهند؛ مربوط به خودشان است و به مرور میرسند که یک جاهایی کم میآورند. زیرا انسان در ذات خود عین ربط به حق است و با عبودیت خدا این شخصیت به ظهور میآید. ۲. چه اشکال دارد در عین سیر مطالعاتی خود، رابطهتان محفوظ باشد و متذکر ضعفهای بینشیِ ایشان بشوید. ۳. در مورد یوگیها و تأثیری که بر طبیعت و جسم انسانها دارد، یک بحث است و حضور در برزخ و قیامت و روبروشدن با فطرتی که در إزای عبودیت میتواند از برکات قیامت بهرهمند شود، بحث دیگری است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عدهای در این مورد به همان شکلِ تردیدآمیز که شما متذکر هستید به موضوع فکر میکنند. هرچه هست باید به این نکته فکر کرد که خداوند جهان خود را در دست یک ویروس که از مخلوقات خود اوست؛ قرار نداده تا ما از سنتهای اصیل الهی از ترس کرونا دست برداریم. میماند که همه دارند فکر میکنند چگونه باید با این موضوع برخورد شود که همهی جوانب در نظر گرفته شود. به هر حال نباید جهان را به دست کرونا داد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: از آن جهت که شهدای عزیز به اذن الهی میتوانند واسطهی فیض الهی باشند، میتوان به آنها رجوع کرد و تجربه نیز این را نشان داده است و قرآن نیز به ما توصیه میفرماید: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسيلَة»(مائده/۳۵) که ای مؤمنان تقوا پیشه کنید و در جهت رسیدن به حضرت حق از واسطهها و وسائل غافل نباشید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اساساً این افراد نمیتوانند خدمتی به کسی بکنند. نهایتاً بعضاً آنچه را که در آینده پیش میآید از آن خبر میدهند، ولی کاری از این جهت نمیتوان کرد. عمده رعایت تقوای الهی است که انسان را از مشکلات در امان میدارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! ذات انقلاب اسلامی تنها راه نجات ملت است ولی این ما بودیم که آنطور که شایستهی اهداف انقلاب اسلامی است عمل نکردیم و عملاً به رهبر انقلاب ضربه زدیم. با اینهمه مطمئن باشید این انقلاب که با خون شهدا آبیاری شده است، بزرگتر از آن است که با این نوع سهلانگاریها به حاشیه رود. این نوع افراد سودجو را به حاشیه میبرد و با شخصیت اصیلی در آینده حاضر میشود. همین اندازه یک ملاک و قاعده را در نظر بگیرید که دشمنان این انقلاب که مشخصاً فاسقترین و فاسدترین انسانهای روزگارند، بنا دارند این انقلاب را از آیندهی متعالی خود محروم کنند و مطمئن باشید خداوند هرگز به مدد چنین افرادی نخواهد آمد و مسلّم آنها ناکام خواهند بود و اینجا است که باید برخلاف ظاهری که ما در کشور خود با آن روبهروئیم و به هر دلیلی بخصوص با تبلیغات دشمن فعلاً آنچه شایسته است را در میدان نداریم؛ این ظاهر را اصل قرار ندهیم. آنچه را که باید اصل قرار دهیم ارادهی الهی است در ناکامیِ ارادهی دشمنان این انقلاب و به ثمررسیدن اهداف رهبر متقی و فرهیختهی انقلاب اسلامی. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید منتظر شرایطی بود که از یک طرف فرزندان انقلاب نشان دهند سجایای اخلاقیِ بلندی دارا هستند و تهمتهای جبههی استکبار که از افراد مذهبی انسانهای تنگنظر ساخته است، خنثی نمود. و از طرفی با کار فرهنگی موضوع اصالتداشتن حجاب را تبیین نمود و به امید افول هرچه زودتر فرهنگ غربی که مبلغ عریانی است، منتظر ماند که بسیاری از این مشکلات در یک روند تاریخی رفع شود. البته به هیچوجه نباید از حجاب که یک نماد انقلابی و دینی و ایرانی است؛ کوتاه آمد و در نظر به تمدن اسلامی که در دل چنین شاخصههایی خود را به ظهور میآورد، مطلب را دنبال کرد. مناظرهی آقای مهدی نصیری با آقای دکتر سورنچی نشان داد که آقای نصیری گویا متوجه نیستند ما در آیندهی متعالی خود قرار داریم و عملاً ایشان یک نوع انفعال نسبت به تبلیغات دشمنان در رابطه با حجاب پیش کشیدهاند در حالیکه جناب آقای دکتر سوزنچی بسیار حکیمانه موضوع را مطرح کردند که نه حالت تحمیل دیکتاتورانه در کار باشد و نه حجاب از هویت حکومتی خارج شود. در این مورد خوب است به مصاحبهی مذکور که در برنامهی «زاویه» پیش آمد رجوع فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بد نیست با نیّت خیر، کودک بیسرپرستی را در پوشش تربیتی خود قرار دهید. به هر حال فطرت انسان پاک است و إنشاءالله خدا کمک میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر بدون اذن خدا آنها کوچکترین اقدام و ارادهای میتوانند داشته باشند. نهایتاً خداوند است که به آنها اذن میدهد تا توجهی به ما بکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمیدانم. شاید با ظهور احوالات مختلف، بنابراین است که ما را امتحان کنند. «ای برادر عقل یکدم با خود آر / دم به دم در تو خزان است و بهار». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. فکر میکنم همینطور که عمل میکنید خوب است. آنچه رزق شما باشد به لطف الهی از طریق همان کتابها که در اختیار دارید، به شما میرسد. ۲. بستگی به ذوق خودتان دارد. آری! بالاخره از کتابهای حضرت امام و علامه نباید غافل بود ولی بقیه را بر اساس روح و روحیهی خودتان دنبال کنید. موفق باشید
سلام و عرض ادب خدمت استاد گرانقدر: راستش استاد برای برگزاری مراسم پیاده روی اربعین امسال با توجه با اینکه شرایط خاص هست و خب با همین وجود کشور عراق اجازه ورود زائرین خارجی را داده است اما در کشور خودمان این اجازه صادر نشده، دو راه وجود دارد ۱. با توجه به اینکه گفتند این بیماری سالها با ما خواهد بود و باید شیوه زندگی خودمان را تغییر دهیم نه تعطیل! و همچنین سخن گرانقدر سردار سلیمانی که باید از بحران ها فرصت بسازیم به شرط اینکه برایمان ترس معنایی نداشته باشد پس مراسم اربعین هم باید برگزار شود اما نه با شرایط سال های گذشته و لزوم ایجاد شرایط جدید! ۲. اینکه برگزار نکنیم به دلیل اینکه الان با این شرایط سخت کرونایی و مدیریت ضعیف کشور در بحران کرونا احتمال آسیب ها و هزینه های بهداشتی بعد از مراسم اربعین بالاست آیا اشتباه نیست که به نظام برای برگزاری مراسم فشار بیاوریم؟ آخه خود حضرت آقا هم از برگزاری اجتماعات در محرم و مراسماتشان جلوگیری کردند و این یک الگو برای ما میشود. آیا بهتر نیست فشار نیاوریم و به خدا توکل کنیم اگر خود آقا بخواهند مسیر باز میشود؟! استاد بنده جزو کسانی بودم ک هرساله مشرف میشدم و امسال واقعا ناراحتم و برگزاری اربعین را مثل نیازهای دیگری میدانم که همه آنها اکنون در این شرایط برقرار هستند و حتی بالاتر! و با این شرایط نمیدانم چه تصمیمی درست و غلط است. ممنونم در این مورد راهنمایی کنید. سپاس فراوان.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال همه در این فکر هستیم که در ادامهی حضور انقلاب اسلامی خداوند چه چیزی را بعد از اربعین برای ما تقدیر کرده است. گویا انقلاب اسلامی در این چندساله با حضور اربعینیِ خود راهی را گشود که ادامهی آن از طریق مردم عراق محقق خواهد شد و به همین جهت جمعیت 20 میلیونی اربعین توسط مردم عراق تعطیل نمیشود، بلکه زائر خارجی نمیپذیرند. باید به نحوهای دیگر از حضور تاریخی خود فکر کرد. نکاتی که منجر به انتظار میشود در شرح غزل شمارهی 89 عرض شده است. ذیلاً خدمتتان ارسال میشود. موفق باشید
غزل شمارهی 89
رخداد اربعینی و راهی دیگر در تاریخی دیگر
باسمه تعالی
یا ربّ سببی ساز که یارم به سلامت
باز آید و برهاندم از بند ملامت
طلب حضور محبوب و برگشتن به شعف گذشته، موجب سرزندهشدن روحانیتِ از دست رفتهی انسان است. جناب حافظ در شرایطی خود را احساس میکند که تجلیات خاص دورانی که در آن بوده، به نحوی رخ برکشیده و او را تنها گذاشته و با توجه به آن نوع شورآفرینی که نورانیتاش همه را در بر گرفته بود، طلب برگشت آن را دارد و به یاد آن دوران میگوید:
خاک رهِ آن یار سفر کرده بیارید
تا چشم جهانبین کنماش جای اقامت
آنچنان حضور آن محبوب برایش ارزشمند بود که میگوید خاک راهی که او در آن قدم گذاشته، ارزش آن را دارد که چشم خود را در جای پای او گذارم و از این طریق در هوای آن حال و احوال باقی بمانم، زیرا معنای زندگی را در آن احوالات احساس میکرده.
فریاد که از شش جهتم راه ببستند
آن خال و خط و زلف و رخ و عارض و قامت
در فریادی از سر در برگرفتگی همهی ابعاد وجود انسان، میگوید که مظاهر حضور و ظهور او آنچنان مرا در بر گرفته که اساساً ماورایی جز خال و خط و زلف و رخ و عارض و قامت او را نمیشناسم که بخواهم به ماورای آنها نظر کنم و توجه نمایم. تماماً در سیطرهی حضور او هستم، به همان معنایی که «وحدت وجود» همهی ابعاد انسان را در خود غرق میکند.
امروز که در دست توام مرحمتی کن
فردا که شوم خاک، چه سود اشک ندامت
ای محبوب من! آنچه مرا مسرور میکند و به نشاط میآورد آن است که امروز احساس کنم مرا در برگرفتهای. من امروز نیاز به چنین اُنس و مناسبتی خاص با تو دارم و در آن حالت حضور ابدی خود را احساس کنم و در فردایی که در همین امروز میتوان آن را احساس کرد، حاضر شوم، وگرنه در فردای زندگی اگر متوجه شوم چه راهی را میتوانستهام طی کنم، چه سودی برای من دارد و اشک ندامت چه فایدهای برای من خواهد داشت.
ای آنکه به تقریر و بیان دم زنی از عشق
ما با تو نداریم سخن خیر و سلامت
ای کسی که میخواهی با توصیف عشق، عشق را به صحنه آوری! چنین کاری ممکن نیست و ما را با تو کاری نمیباشد. زیرا عشق، احساسی است که جان انسان باید احساس کند و حالتی است که با سیطرهی حضور محبوب پیش میآید، شنیدنی نیست، چشیدنی است.
درویش مکن ناله ز شمشیر اَحِبا
کاین طایفه از کشته ستانند غرامت
ای درویش! جای گلایه و ناله از شمشیر دوستان نیست زیرا این دوستان از کشته هم غرامت میگیرند زیرا این نوع کشتن و از خود بیخود شدن، آنچنان حیاتبخش است که جا دارد در ازای آن غرامتها داد. زیرا اگر کسی به عنوان غرامت سر ندهد، سردارِ دلها نمیشود.
در خرقه زن آتش که خَمِ ابروی ساقی
برمیشکند گوشهی محراب امامت
ای درویش! خرقه را آتش بزن و بسوزان، زیرا خم ابروی ساقی طوری در صحنه است که گوشهی محراب امامت را میشکند. پس چه جای حفظ خرقه در منظر ساقی، وقتی خم ابروی او اینچنین امام جماعت را از امام جماعت مردم شدن سرگردان میکند تا سر بر کوی و بیابان بگذارد.
حاشا که من از جور و جفای تو بنالم
بیدادِ لطیفان، همه لطف است و کرامت
ای یار سفر کرده! ای انوار معنوی که ما را فرا گرفته بودید و در دعای کمیلِ شبهای جمعه در مسجد دارخوئین، آن غوغا را برپا میکردید، حالیا در خود آن احوالات را نمییابیم و ملامتها در میان است از عدم حضور انوارِ یار سفر کرده. آری، ای یار سفر کرده! «حاشا که من از جور و جفای تو بنالم» زیرا این حرمان در جای خود بیداد لطیفان است که سراسر لطف و کرامت میباشد و در جای خود «راهی است دیگر در تاریخی دیگر.»
کوته نکند بحثِ سر زلف تو حافظ
پیوسته شد این سلسله تا روز قیامت
آری! بحث از سر زلف یار و نظر به انواع حضور او در مراحل مختلف تاریخ، چیزی نیست که حافظ و هر انسان طالب حقیقت، بخواهد از آن دست بردارد و سخن را کوتاه کند. زیرا پیوستگی و استدام سلسلهی زلف او تا قیامت ادامه دارد و در هر تاریخی دارای ظهور خاصی است و اگر از خدا میخواهیم که یار دیروزین و محل اُنس با حقیقت همچنان باز گردد و آن احوالات دوباره ما را در برگیرد، از این نکته هم غافل نیستیم که این رُخ برکشیدنِ امروزین محبوب، بیداد و جور لطیفانهای است که بیحساب نیست و تجربهی دیگری است از درک حضور ارادهی الهی در مرحلهای دیگر از تاریخی که با انقلاب اسلامی شروع شده است و لذا «پیوسته شد این سلسله تا روز قیامت» همچنان باید در انتظار نحوهای دیگر از حضور محبوب بود برای قدمگذاردن در راهی دیگر و روبهروشدن با حضرت محبوب در شأنی جدید.
یعنی اگر سفر اربعینی مثل سالهای قبل، در میان نیست و این حقیقتاً جور و جفایی است بر جان شیفتهی ما و خداوند چنین تقدیرِ جانسوزی را بر ما روا داشته؛ میدانیم بیدادِ لطیفان همه لطف است و کرامت، و لذا دست از سر زلف یار که محل صعود به سوی اوست برنمیداریم و میدانیم سلسلهی زلف او که راههایی است به سوی او، تا قیامت گشوده است. هنرمان آن است که در این تاریخ راهی دیگر برای اُنسی دیگر بیابیم.
والسلام
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! انسان باید در ابعاد مختلف خود را رشد دهد و به یک معنا از همان جهت که خداوند حقایق اسماء خود را متجلی میکند، انسانها میتوانند فرزندان خود را به ظهور آورند. از آن طرف فراموش نکنیم که باید «دست در کار و دل با یار باشد»، مگر آنکه فضا آنچنان گناهآلود است که امکان حضور معنوی را از انسان بگیرد وگرنه طبیعی است که ارتباط با خلق، بعضاً موجب غفلت میشود و در همین رابطه پیامبر خدا «صلواتاللهعلیهوآله» که هرگز غفلتی بر جان مبارکشان جاری نمیشد، میفرمایند هر روز ۷۰ بار استغفار میکنم به جهت آنکه قلبم تیره میگردد. در مورد نکتهی آخر پیشنهاد میشود جزوهی «حضور نرم و نقش مؤثر زن در این تاریخ» که روی سایت هست، مطالعه شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اول مخلوق از یک جهت مقام پیامبر خدا «صلواتاللهعلیهوآله» است و از جهت دیگر مقامِ عقل است و نه مقام روح. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: متأسفانه روحیهی دولت، روحیهای نیست که بتواند در مقابل این زیادهخواهیها مقاومت کند. بالاخره جناحی از جریانهای این کشور معتقدند با مراعات این نهادها مسائل را حلّ کنند. در حالیکه بهتر است ما اساساً وارد تاریخ دیگری شویم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است به جزوهی «نقش فرآیندی انقلاب اسلامی در این تاریخ» رجوع فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر سران فتنه یک کلمه ابراز پشیمانی کردند تا مورد عفو قرار گیرند؟! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده قبل از انقلاب نیز در جریان منزل ایشان بودم و بعضی از این حرفها آن روزها هم مطرح بود. در حالیکه اگر لااقل به این فکر میکردید که ایشان محلی برای کتابهای زیادشان میخواستند و جایی باشد که راحت بتوانند فکر کنند؛ قابل توجیه بود که محل زندگی ایشان در آنجا باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث آن مفصل است. موضوع از این قرار است که وقتی سالک طوری متوجهی حضور خداوند شد که ابتدا و انتهای آن حضور، همواره مدّ نظرش قرار میگیرد، در مقام حیرت وارد شده است که به اصطلاح میگویند حالت دایرهوار پیدا کرده. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کربلا یک دریا حضور است، آیا میشود از نگاه شهید آوینی به کربلا که سالهای سال برای ما حرفِ ماندگار گذاشته است، غفلت نمود؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هرکس به جای اینکه خود را با خود ادامه دهد، بهتر است خود را بینام و نشان با انسانهای بزرگ ادامه دهد تا با ادامهی آنها و در وسعتی که آنها در عالَم حاضرند، ادامهی خود را احساس کند. این تنهایی و بینام و نشانبودن، انزوا نیست، نوعی وطنِ جاودانهای است که اصحاب امام حسین «علیهالسلام» در کربلا و یاران امام خمینی «رضواناللهتعالیعلیه» در ایران بدان دست یافتند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید در تاریخی هستیم که آیت اللّه بهجت میفرمایند: «علم تو، استاد توست» باید سعی کرد با معارف الهیه جلو رفت. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آیت اللّه طباطبایی میفرمایند: پشت به استخاره، پشت به قرآن نیست» بنابراین مشورت نسبت به استخاره ارجحیت دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نظرات مقام معظم رهبری را میتوانید در کتاب «سلوک ذیل شخصیت حضرت امام خمینی«رضوانالله تعالی علیه» در مورد جناب صدرالمتألهین دنبال بفرمایید. بعضاً انسان حیرت میکند که ایشان چه دقتهایی نسبت به فهم مکتب صدرایی و آیندهای که ما از طریق فلسفهی صدرا در جهان حاضر میشویم، را مدّ نظر دارد. به عنوان نمونه مقام معظم رهبري میفرمایند: فلسفهاي که «در اسلوب و محتواي صدرايي، جاي خالي خويش را در انديشهي انسان اين روزگار ميجويد و سرانجام خواهد يافت».[1] در ضمن خوب است سری به سؤال عالمانهی شمارهی 28987 بزنید. موفق باشید
[1] ـ مقام معظّم رهبري در تاريخ 1/3/1378.
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمیکنم. نباید در این موارد چندان حساس بود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه برای انسان اصیل است عبودیت است نه آن نوع تواناییهایی که شیطان هم بعضاً دارا میباشد. بالاخره ما باید برای رجوع به قرآن و روایات از عالمان استفاده کنیم. آیا امروزه میتوان در فهم اصیل قرآن از امثال علامهی طباطبایی مستغنی باشیم؟ موفق باشید