بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
17530

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
استاد سوالی پرسیده شده بود در مورد یکی از حکمت های نهج البلاغه، متن عربی را فرموده بودید، بنویسم: نهج البلاغه ترجمه محمد دشتی- حکمت 294 - وَ قَد سُئِلَ عَن مَسافةِ ما بَینَ المَشرِقِ وَ المَغرِب، فَقالَ علیه السلام: مَسیرَةُ یَومٍ للشَمس ( ترجمه آقای محمد دشتی: به اندازه یک روز رفتن خورشید) سوال این بود که با توجه به علوم تجربی منظور امام علیه السلام چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: امام معصوم در جواب سؤال‌کننده که اندازه‌ی مسافت بین مشرق و مغرب را می‌خواهد جواب می‌دهند به اندازه‌ای است که خورشید یک روز مسافتی را طی کند. حال اگر بتوانیم سرعت خورشید را در یک روز اندازه بزنیم می‌توانیم مسافت بین مشرق و مغرب را مشخص کنیم. در این‌جا دیگر فرق نمی‌کند که زمین به گرد خورشید بگردد و یا بگوییم خورشید حرکت می‌کند. حضرت در حدّ سؤال طرف به او جواب داده‌اند. موفق باشید

17108
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد طاهرزاده: با توجه به نزدیک بودن عید غدیر خم و لزوم تبلیغ غدیر و فرهنگ غدیر و با توجه به شرایط فعلی، به نظر شما، ما چگونه می توانیم در این راستا قدمی برداریم؟ آیا با مهمانی خانوادگی تشکیل دادن و ناهار دادن تبلیغ غدیر بکنیم، یا با تشکیل هیئت و برگزاری جشن و سرور، یا کاری غیر از این ها را باید برنامه ریزی کنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید در برزگ‌داشت روز غدیر توجه‌ها را به ولایت امام و حاکمیت حکم خدا جلب کرد. حال با هر بهانه‌ای، چه به قول شما با میهمانی‌دادن و جشن و سرور، یا هر کار دیگر. مباحثی در رابطه با «غدیر» بر روی سایت هست، إن‌شاءاللّه متذکر این موضوع خواهد شد. موفق باشید

16283

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: استاد یک راهنمایی از شما می خواستم. با توجه به اینکه به ماه رمضان نزدیک شدیم، برای جلسه قرآن محله که معمولا خانمهایی با سطح معلومات مختلفی حضور دارند از تحصیلات ابتدایی تا دانشگاهی ولی خانم های بسیار مشتاقی هستند. در طی سالهای گذشته موضوعات مختلفی گفته شده براشون. اما امسال بیشتر می خواستیم از کتاب ها و مباحث شما استفاده کنیم، شما چه پیشنهادی از میان کتاب های خودتون دارید. من فکر کردم شاید مباحث شما در شرح حدیث ای اباذر مفید باشد. لطفا پاسخ به ایمیل فقط ارسال شود.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از تذکر اجمالی نسبت به معرفت نفس تا نکته‌ی هشتم، خوب است با توجه به نکاتی که در کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» مطرح است، نکاتی را با آن مخاطبان در میان بگذارید. موفق باشید

16059
متن پرسش
بسم الله النور سلام علیکم: و اما بعد، بنده به چند سایت و وبلاگ که آدرس آنها در ذیل می آید و دیدن آن برای استحضار و درک مطلب لازم است را چندی پیش رویت نمودم. درک بنده این بود که این آموزه ها دارای بار منفی و ملحدانه بعضا می باشد. چرا که اولا یک نوع اصالت برای این نیروها در روح مطالب آن مفروض شده و از طرفی ذوقیات ضاله که هیچ ما به ازای خارجی ندارد مطروح شده و چه بسا اگر هم ما به ازای خارجی داشته باشد این ما به ازا در برابر روش باطل مثل کهانت و سحر بدست می آید. بنده در تذکری به گردانندگان آن معروض داشته: (بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم مع الاسف و العجب بارگذاری مطالب ضاله و بعضا شهوانی و ترویج عقائد الحادی مکاتب ضاله چون هندویسم، چون سونامی فساد و فحشاء جامعه را به بلیات شیطانی مبتلا می سازد. که البته شکی نیست قدرت تخیل و تمرکز و تفال نیک مثل سایر نیروهای موجود در گیتی یک امر مبرهن است لکن باید دیگران را بدین اعتقاد حقه رهنمون کرد که تمامی این نیروها به اذن الهی متنفذ می شود در حالی که روح برخی این خاطرات داستانی، اصالت دادن به این نیروها مفاهمه می شود. و این بزرگترین خطر یا همان فرموله کردن عقائد الحادی و تفکرات ضاله می باشد که اظهر من الشمس است که این قبیل پایگاهها برای تخدیر اعتقادات و اخلاقییات جوامع اسلامی کفایت کرده و می تواند دریچه ی نفوذ استکبار جهانی و ایادی آن را تسریع کرده و جامعه ی ما را به زخارف شیطانی و ملغمه های الحادی آلوده کند. و درگاهی که شاکله اش بر اساس تباهی باشد یقینا تالی مفاسدی چون انهدام کانون مصفای خانواده و التهابات فردی - اجتماعی را رقم زده و ام القرای جامعه ی اسلامی را به گرداب ضلالت و تباهی و فرو ریختن ارکان هدایت سوق می دهد و جامعه را به سرنوشت آندلس و عواقب شوم آن منتهی می کند. و حقیقتا این عملکرد واهی، قبح منکرات اخلاقی را شکسته و از طرفی اباحه گری اخلاقی و اعتقادی را ترویج می کنند همان رویه ی باطل شیطانی که در قرآن مجید مذمت شده و رهیافت آن را انکار معاد و سایر اعتقدات صحیحه می داند. ( بَلْ يُرِيدُ الْإِنْسَانُ لِيَفْجُرَ أَمَامَهُ ﴿٥﴾ يَسْأَلُ أَيَّانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ: بلکه انسان مي خواهد [با دست و پا زدن در شک و ترديد] فرارويش را [از اعتقاد به قيامت که بازدارنده اي قوي است] باز کند [تا براي ارتکاب هر گناهي آزاد باشد!] ( 5 ) [با حالتي آميخته با ترديد] مي پرسد: روز قيامت چه وقت است؟ سوره : القيامة آیه : 6 و7 و در آخر شما را به خشیت در برابر اوامر عالیه ی الهی دعوت نموده و از نشر و تسهیل مبادی فساد و فحشاء بجد بر حذر داشته لذا بایسته است به چارچوبهای مدون در نظام مقدس اسلامی پایبند بوده و از این گناه دخیل درسرنوشتتان، خود و دیگران را رهایی بخشید. و مبادا اینکه به سهولت خود را در دام کبائر محرمه بیاندازید که تاوان دنیوی و اخروی آن بسی سخت و سهمگین خواهد بود و نور فطرت و عظمت روحانی آدمی را مضمحل می کند. :(قَوْله تَعَالَى: { مَنْ يَشْفَع شَفَاعَة حَسَنَة يَكُنْ لَهُ نَصِيب مِنْهَا وَمَنْ يَشْفَع شَفَاعَةسَيِّئَة يَكُنْ لَهُ كِفْل مِنْهَا } هر كس وساطت پسنديده‏ اى (در هر امر خيرى در نزد خدا يا مخلوق) انجام دهد او را بهره‏ اى از آن (پاداشى در دنيا يا آخرت) خواهد بود، و هر كس وساطت ناروايى (در هر امر باطلى يا در حق شخص ناشايسته ‏اى) انجام دهد او را نيز نصيبى از (گناه و وبال) آن خواهد بود، و خداوند همواره بر هر چيزى توانا و نگهبان است.) حال سوال اساسی اینجاست به نظر حضرت استاد این درک بنده از جریانات مذکور درست و حق است یا اینکه این طیف در دایره ی ضلالت نیستند؟ لطفا جواب مکفی داده و برخی خلأ های احتمالی را متذکر شوید. با تشکر و امتنان فراوان والسلام
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد باید با دقت نظر و با نظر به رویکرد نهایی هر سایتی با آن برخورد نمود. آری! آن نوع سایتی که همان‌طور که شما می‌فرمایید عمل می‌کند، بدیهی است که باید به همان شکل جواب داد. ولی اگر سایتی صِرفاً به عنوان سرگرمی و تفنن کارهای خود را جلو می‌برد، نمی‌توان آن را متهم به دریچه‌ی نفوذ استکبار نمود. موفق باشید

15952
متن پرسش
سلام: نوشتن ها با کاغذ و قلم باشد یا با سیستم های الکترونیک؟ به طور واضح تر اینکه در جزوه نویسی ها از کاغذ و قلم استفاده شود و یا در سیستم و رایانه جزوه نویسی شود؟ با توجه به دو نکته: اولا اینکه روح نوشتن در استفاده از قلم و کاغذ بیشتر است و ذیل همین هم از علامه طباطبایی نقل شده که با نی می نوشتند و از استفاده از خودکار های آهنی اجتناب می ورزیدند. و ثانیا با توجه به امکاناتی که در سیستم های رایانه ای فراهم آمده و تسریعی که در آن ها وجود دارد و میزان قابل استفاده بودن آن و امکاناتی که برای نوشتن در اختیار ما می گذارد و امکاناتی که در ویرایش ها و اضافه کردن ها وجود دارد. و همچنین امکان توزیع بسیار زیادی که در استفاده از این گونه وسایل وجود دارد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! اگر این امکانات نبود که عدم استفاده از آن‌ها حکم عقب‌ماندن ما را نسبت به وضع موجود ظاهر نمی‌کرد، بهترین حالت آن بود که خودمان بنویسیم و در نوشته‌ی خود، خود را به بهترین شکل به تماشا بنشینیم. ولی امروز شرایط طوری است که نمی‌توانیم در آن فضا بمانیم و عملاً از وظایفی که در این تاریخ به عهده داریم، باز می‌مانیم. موفق باشید

15659
متن پرسش
با این تناقض ها چه کنیم ما؟! سلام علیکم حضرت استاد: بنده فارغ التحصیل رشته ی مهندسی صنایع هستم. حضرت استاد ما بین مفاهیم دینی و دروسی که خوانده ایم تناقض مشاهده می کنیم، این علمی که ما می خوانیم در خدمت مدرنیته است، در خدمت سرمایه داران برای ترویج مصرف گرائی و رسیدن به سود بیش تر. حضرت استاد بسیاری از جوانان حزب اللهی که رشته های مهندسی را می خوانند میانه کار و یا انتهای تحصیل خود دلزده می شوند! چون تناقض می بینند بین اعتقادات خود و مفاهیم دورس خودشان. واقعا با این معضل چه کنیم ما؟ خیلی از بچه های مذهبی یا بعد از دروس تصمیم به حوزه رفتن می گیرند و یا با رفتن به شغل فرهنگی و نامربوط با رشته تحصیلی خود سعی بر حل این تناقض هستند. آیا نباید حکومت نسبت به این معضل پاسخی بدهد؟ نحوه مواجه ما با این علوم و حالت ایجاد شده در ما چگونه باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ما در دوره‌ی گذار هستیم. واقعیت آن است که نه می‌توانیم بیرون از تجدد زندگی کنیم و نه می‌توانیم به آن نوع زندگی که تجدد در مقابل ما قرار داده، دل بسپاریم. از این جهت است که باید با تعقل و بدون آرمان‌گراییِ افراطی، رشته‌های مناسب جامعه‌ی خود را به صحنه آوریم. ولی در حال حاضر نمی‌توان از سر بی‌مسئولیتی نسبت به امور مردم از طریق همین نوع فعالیت‌ها شانه خالی کرد. موفق باشید

14126

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و ارادت: در جواب یکی از کاربران در ارتباط با اربعین می فرمایید که اگر قرار باشد فتحی در تاریخ صورت گیرد حتما به نور حسین علیه السلام خواهد بود و سوال اینجاست که آیا این که همه ی امامان بزرگوار اذعان دارند که ما به مادرمان فاطمه اقتدا می کنیم و ایشان حجت بر ما هستند آیا این ما را سوق نمی دهد بسوی این که توجه خاصی به حضرت فاطمه داشته باشیم و بگوییم سیره و روش ایشان در رابطه با رویکرد تمدنی ما و مقابله با تمدن فعلی بهتر جواب می دهد؟ چرا که مطرح کردن امام حسین علیه السلام در اذهان مردم یک نحوه جنگ و درگیری نظامی را تداعی می کند که گویی این مربوط به شرایط ظهور است ولی در شرایط فعلی که درصدد گفتگوی بین فرهنگ ها هستیم گویی سیره ی فاطمه علیها السلام و اقتدای به ایشان بهتر جواب می دهد هرچند که کلهم نور واحد و حسین علیه السلام هم چنین سیره ای را از خود بروز دادند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! کُلُهم نورٌ واحد، ولی در اربعین حتی در سال‌های اخیر به آن‌هایی که به زیارت نجف و کاظمین و سامرا می‌روند می‌گویند زوّار حسین«علیه‌السلام» و این معلوم است که در این تاریخ رویکردِ خاصی به امام حسین«علیه‌السلام» شده است و إن‌شاءاللّه موجب دلگرمی حضرت مهدی«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» خواهد شد. موفق باشید

12906

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: نمی خواهم مزاحم شوم ولی در شرح کتاب ده نکته در نکته ی چهار و پنج از قول خودتان می گویید که وقتی امام (ره) رحلت کردند با یک روح برخی ارتباط برقرار کردم. راه این کار چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده احضار روح نکرده‌ام و این کار را هم قبول ندارم. موضوع آن جلسه از این نوع کارها نبود، بلکه آن روح برزخی بنا به مأموریتی که برایش تعیین کرده بودند، مأمور بود تذکراتی از طریق زبان آن جوان به جمع برساند و بنده نیز در آن جلسه دعوت شده بودم. و این‌طور نیست که راه‌کار خاصی برای این امور در میان باشد. موفق باشید

12662
متن پرسش
با عرض سلام و احترام: دو سوال درباره قرآن داشتم: چرا قرآن در بعضی مسائل خیلی ریز می شود و به جزئیات می پردازد (مثلا ارث یا محرمیت)؟ اگر به خاطر اهمیت آن موضوع است چرا تمام جزئیات آن موضوع نیامده؟ در حالی که مسائل دیگر را به صورت کلی بیان می کند و توقع هم همین است که در قران احکام و قواعد کلی درباره همه موضوعات باشد و جزئیات هر موضوع با روایات و عقل فهمیده شود. چرا خطاب های قرآن متوجه مردان است که مثلا با زنان فلان طور رفتار کنید اما در جایی از قرآن عموم زنان مورد خطاب قرار نگرفته اند (غیر از مورد همسران پیامبر(ص))، البته منظورم خطاب هایی همچون «یا ایها الذین آمنوا» نیست چون هم برای مردان و هم برای زنان است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- قرآن کتاب زندگی است در مواردی که نیاز به امور جزئی بوده باید به صورت جزیی وارد می‌شده 2- بسیاری احکام در بین زن و مرد مشترک است و از این جهت در قرآن خطاب به مردم‌است و مردم غیر از مردان است. مثل مسلمین که به معنای زن و مرد مسلمان است، ولی مسلمات یعنی فقط زنان مسلمان. موفق باشید

11770

فایل سوالاتبازدید:

متن پرسش
با سلام: خواهش دارم فایل سوالات همراه با جواب رو برای دانلود و مطالعه آف لاین بزارین ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی

سلام علیکم

فایل سوالات بصورت یک فایل اکسل اماده شده است ولی بدلیل اینکه استفاده از آن به سختی انجام میگرفت وبراحتی برای کاربرانقابل استفاده نبود تصمیم برآن شد که  طراحی فرمت آن تغییرکند که انشاالله درصورت آماده شدن در اختیارعزیزان قرار خواهد گرفت.مدیریت سایت

9845
متن پرسش
سلام علیکم: استاد وقتی جوهر سیب شدت می گیرد و رنگ و بوی آن هم شدید می شود چه چیزی باعث می شود که سیب رنگ قرمز یا مثلا فلان بو را انتخاب کند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اعراض محل ظهور کمالات جوهرند، هر اندازه زمینه‌ی ظهور کمالات جوهر فراهم باشد آن کمالات در اعراض ظهور می‌کنند. موفق باشید
9615

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدمت استاد: مقام معطم رهبری در دیدار با خانواده یکی از شهدا این جمله را فرمودند: «به مجرد این که شهید روی زمین افتاد، قبل از آن‌که به آن دنیا برود، ملائکه به استقبالش می‌آیند و به او مژده می‌دهند. او همه اینها را با همین چشم مادی می‌بیند. خدا هم همه گناهانش را می‌بخشد.» سوال بنده در رابطه با دیده شدن ملائکه با چشم مادی است. لطفا تشریح بفرمایید. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: منظورشان با چشم نفس ناطقه است وگرنه باید سایرین هم که اطراف او هستند ببینند. موفق باشید
4192
متن پرسش
جناب آقای استاد طاهرزاده سلام علیکم در شرایط و زمانه کنونی چرا باید رهبر معظم انقلاب اسلامی را امام خامنه ای بدانیم و بنامیم؟ اساسا از نظر دین مبین اسلام جدای از دلایل عقلی و نقلی چه دلایلی وجود دارد؟ در صورت صلاحدید اگر ممکن است پاسخ این سوال را به صورت جامع و کامل بفرمایید.
متن پاسخ
.باسمه تعالی: سلام علیکم:واژه‌ی امام به معنای رهبر است و در دنیای اسلام معمول است که به رهبر معنوی خود امام می‌گویند مثل آن‌که شیعیان لبنان به مرحوم شهید موسی صدر ، امام موسی صدر می‌گفتند. موفق باشید
2541

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و ادب خدمت جنابعالی بنده حقیر چند سالیست در ارگانی مشغول به کار هستم ولی از ابتدا به کارهای دولتی علاقه نداشتم ولی شرایط به نحوی شد که مجبور شدم ولی طبق قائده هر که را بهر کاری ساختند میل ان در دلش انداختند تنها علاقه بنده به تعلیم و تعلم است و نظر این است که در این کار دولتی در حال تلف شدن هستم و تنها راه حل خود را رفتن به حوزه میدانم منتهی چند مشکل سر راه وجود دارد : 1- از لحاظ سنی حدود 35 سال سن دارم و اگر حوزه روم باید از ابتدا شروع کنم و ظاهرا دیر شده است 2- چون متاهل هستم از لحاظ معیشتی نگران هستم که به مشکل زیاد گرفتار شوم و ان فراغ لازم را برای تحصیل نداشته باشم البته خانم هم به لحاظ مشکلات معیشتی که ممکن است پیش اید موافق نیست 3- از همه مهمتر نمیدانم چقدر در این راه میتوان موفق باشم جواب را فقط به ایمیل ارسال نمایید با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: اگر در خودتان آمادگی فکری جهت فهم دروس حوزوی – به‌خصوص ادبیات عرب با قواعد صرف و نحواش- را می‌یابید و از نظر معیشتی به زحمت نمی‌افتید تصمیم خوبی است وگرنه کسب در آمد حلال برای گذران زندگی و تربیت فرزندان صالح در حکم جهاد فی سبیل الله است و إن‌شاءالله از این طریق به همان معنویتی که به دنبالش هستید می‌رسید.
1341

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد موضوع پایان نامه ام رانقش اعتقادبه مبداومعاددرمعنابخشی به زندگی انتخاب کردم که درمحدودش واین که درکدام فیلسوف بهترمیشه بررسی کرد،مرددم،به نظرشمابین ملاصدراوعلامه طباطبایی کدام مناسبترند ضمن این که اصل این بحث درفلسفه اگزیستالیسمها هست به نظرشماچطورمیتوانم دراین تحقیق موفق باشم ؟چون موضوعم تحلیلی است ونیازبه استنباطهای خودم ازمتون صدرایاعلامه طباطبایی یاشهیدمطهری رادارد ازراهنماییهای همیشگیتان متشکرم
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: از ملاصدرا بهتر می‌توانید استفاده کنید، در جلد هشتم و نهم اسفار و کتاب اسرارآیات بعثت و کتاب مبدأ و معاد نکات خوبی دارد. موفق باشید
1165

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم همانطور که مستحضرهستید درزمان غیبت صغری حضرت ولی عصر(عج)افرادی ادعای نیابت یا وکالت ازجانب حضرت نمودندومدعی ا رتباط باایشان شدند که برای معلوم الحال شدن ادعای کذب وضلالت انها عالمان شیعه و بخصوص نواب اربعه هرکدام در زمان خود ایشان را نفی وملعون نمودند وحضرت نیزدرباره تعدادی ازان مدعیان نیابت توقیعاتی صادرفرموده وموردلعنشان قراردادندازجمله این مدعیان نیابت وارتباط باحضرت ولی عصر منصورحلاج است که شرح حال او در ج51 ص397 بحارالانواربیان شده به طوری که علی بن بابویه والد شیخ صدوق به شدت اوراترد ومورد لعنت قراردادولی با این حال شرح حال وذکر ومدح او سالهاست که در کتاب ادبیات سال اخرتحصیلات متوسطه (درس شانزدهم ) بیان شده وحد اقل برباطل بودن روش وطریقه او هم حتی تاکید نشده بلکه برعکس ازمحتوای درس مدح او و ضم مخالفان او برداشت می شودو متاسفانه عقاید وافکار فرزندان و دانش اموزان را در معرض انحراف ویاتردید قرار داده است وخود حقیر که سالها قبل این درس را درکتاب خود میخواندیم برایم سوال بود که بالاخره این قبیل افراد مورد تایید اهل بیت وقران بوده اند یا خیرکه البته الان که مطالعات خودراعمیقترکرده ام راه حق را یافته ام و انهایی که مطالعات دقیق یا مبنای اعتقادی مستحکمی ندارند احتمالا عقاید صوفیه یا طریقه سلوکی افرادی مثل فرد مزبور را راه وروش دین به حساب می اورندبرای بنده سوال است دلیل این همه کم توجهی در کشوری که به نام مذهب اهل بیت نامیده میشود .ازانجا که مدتی است با این سایت در ارتباط میباشم از جنابعالی خواهش میکنم این موضوع را مورد بررسی وتذکر قراردهید ودرصورتی که بنده دراین مورداشتباه میکنم لطفا بنده را روشن فرمایید .به هرحال برایم روشن شده که انهاییکه درزمینه تالیف کتب درسی فعالیت میکنند خواسته یا ناخواسته این قبیل اشتباهات رامرتکب شده اند وازقبیل این عقاید نادرست زمینه اموزش وتربیت قرار داده شده است وصرف اینکه عطارنیشابوری یکی ازشاعران مورد توجه است ایا عقاید وهمه نوشته های اوهم مورد قبول وتاییداهل بیت است و همین که در مدح شخص یا اشخاصی دست به قلم برده ما هم باید روش اورا دنبال کنیم .
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی حلاج از آن جهت مورد توجه است که عارفی است مسلمان و در مسیر توحید قدم‌ها برداشته و در همین رابطه حضرت امام خمینی«رضوان‌الله‌علیه» در غزل معروف خود از او یاد می‌برند و میفرمایند: «فارغ از خود شدم و کوس اناالحق بزدم.... همچو منصور خریدار سر دار شدم». موفق باشید
1157

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام با عرض خسته نباشید خدمت استاد جناب طاهرزاده و آرزوی توفیق روز افزون برای جنابعالی اینجانب قصد مشورت در باب موضوعی را با جنابعالی دارم بنده دانشجوی سال آخر فوق لیسانس مهندسی مکانیک دانشگاه صنعتی می باشم چند سالی است با کتابها و سخنرانی های شما مانوس هستم و همین انس دغدغه تهذیب نفس را در بنده ایجاد کرده است . در حال حاضر یک سالی است علاوه بر درس در شرکتی مشغول به کار هستم (مهندس مکانیک) و اکنون که این نامه را خدمت جنابعالی می نویسم قسمت عمده روحم در این یکسال با مسایل کاری گره خورده به صورتی که آن آرامش معنوی لازم را از زندگیم گرفته است ودچار روزمرگیم کرده با وجودی که هنوز ازدواج نکرده و با مسایل زیادی روبرو نیستم. حال مسیله ای که قصد مشورت در باب آن را با جنابعالی دارم این است که کاری که بنده قصد انجام آن را به منظور بازیابی آرامش معنوی خویش دارم این است که کار شرکتی را تعطیل کنم تا زمان بیشتری داشته باشم (البته مطمین نیستم که مشکلم نداشتن زمان کافی باشد) و برای حل مسیله مذکور چاره ای بیاندیشم اما چیزی که از اتفاق افتادن آن بیم دارم این است که با توجه به شناختی که از خود دارم احتمالا پس از ترک کار گرفتار نفس شده و موفق به امر فوق نمی شوم ودلیل این حرف وجود نداشتن بستری مناسب و نداشتن برنامه ای برای بازیافتن آرامش معنوی است لذا خواهشمندم در این باب اینجانب را راهنمایی فرمایید.
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی چه اشکال دارد که با مدیریتی که در زندگی خود ایجاد می‌کنید هم کار خود را ادامه دهید و هم در جهت سیر علمی و روحانی خود برنامه‌ریزی کنید. احتمالاً پس از مدتی که بر کار خود مسلط شدید بهتر می‌توانید برنامه‌ریزی کنید. موفق باشید
466

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم 1 آنچه ازتعالیم حضرت عالی درکتاب»ده نکته»استفاده شده که «نفس»حقیقی بسیط دارد. به گونه ای که نه تنها درهمه ی بدن حاضر است بلکه کل ان در همه بدن حاضر است .و ازهمین جا اثبات شده که نفس من به وسعت هستی است ودر تمام هستی حاضر است حال سوال این است که باتوجه به این تعالیم عامل تشخص افراد کدام است؟ و چه چیزی نفسی را از نفسی جدا می کند؟ ریشه طرح چنین سوالی آن است تا کیفیت عذاب اخروی مشخص شود زیرا با توجه به بساطت نفس¸هرگونه عذابی به هر نفس ,عذاب کل نفوس خواهد بودوبر عکس,هر گونه تفضل واجری,گرامی داشت کل نفوس خواهد بود.
متن پاسخ
علیکم السلام باسمه تعالی نفس انسان در ذات خود در همه‌جا حاضر است ولی هرکس به اندازه‌‌ی انتخاب‌هایی که انجام می‌دهد فرد خاصی می‌شود با شخصیت خاص و لذا فرمود: «کلُّ نفسٍ بِما کَسَبَتْ رَهینه» هرکس در رهن آن چیزی است که کسب می‌کند و انتخاب می‌نماید. مفصل این بحث در کتاب «چگونگی فعلیت‌یافتن باورها» هست. و یا بحث را در کتاب «هدف حیات زمینی آدم» تحت عنوان انسان فقط انتخاب است، دنبال بفرمایید. موفق باشید
21660
متن پرسش
سلام علیکم: سوال دارم مختصر: در زمان ابو مسلم خراسانی که بر علیه ستم بنی امیه قیام شد چرا امام صادق علیه السلام همراهی یا تایید مشروط نکردند آیا ایشان به حضور تاریخی اعتقاد نداشتند؟ جنابعالی حضور تاریخی را اصل می دانید در حالی که امام راحل عمل به وظیفه را اصل می دانستند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً چون حضرت متوجه‌ی شرایط تاریخی آن زمان بودند، وارد صحنه نشدند. ابومسلم اسبابِ دستِ بنی‌العباس بود و هزاران شیعه را به قتل رساند. بد نیست سری به جزوه‌ی «هویت گمشده‌ی شیعه» قسمت مربوط به امام صادق «علیه‌السلام» بزنید. جزوه بر روی سایت هست. موفق باشید

21629
متن پرسش
با سلام و خسته نباشید. ببخشید من اخلاق بسیار تند و بدی با همه مخصوصا با همسرم دارم و بعد از عصبانیت و تندخویی شدیدم بسیار ناراحت میشم و روزها درگیر موضوع می شوم خودم رو سرزنش می کنم و بسیار گریه می کنم. آقای استاد اخلاقم بدجور قالب شده و اذیتم میکنه. حقیقتش همیشه فکر می کنم خدایی نکرده اگر برای همسرم اتفاقی بیوفته چطور باید صبوری و مهربانی و اخلاق بسیار نرمشو بیاد بیارم و طاقت بیارم. حالم خیلی بد است. شما برای من و همسرم دعا کنید که هر دو در کنار هم عاقبت بخیر باشیم. ممنون از توجهتون. لطفا کمکم کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: متوجه باشید بهترین جایی که شیطان بهره‌های خود را می‌برد، تندی زن و شوهر نسبت به یکدیگر است. باید اصلی را بر خود بنیان کرد تا شیطان مأیوس شود. موفق باشید

20695

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز: می خواستم نظرتون رو نسبت به این متن بدونم اگه ایراد و انتقادی هست لطفا بفرمایید البته میدونم متن زیاده از اینکه وقتتون رو میگیرم عذرخواهی می کنم: کسانی که ادعا دارند اگر طب اسلامی وجود داره پس چرا علما و یا مقام معظم رهبری بچه هاشونو واکسیناسیون می کنند و وقتی خودشان مریض می شوند برا معالجه به پزشکان امروزی (طب شیمیایی) مراجعه می کنند لازم می دانیم به موارد زیر توجه خاص داشته باشند. باید توجه داشته باشیم که پزشکی امروزی (طب صهیونیستی) حاصل 80 سال برنامه ریزی صهیونیست ها برای پی ریزی و عملیاتی کردن این طب در دنیا و در ایران است و به شدت در زمان حکومت پهلوی در ایران ریشه دوانده است و تمام زیر ساخت های لازم برای این طب صهیونیستی اعم از ساخت هزاران بیمارستان و دانشگاه برای تربیت نیرو و از همه مهم تر به دست گرفتن افکار عمومی با در دست داشتن رسانه ها و فریب مردم شکل گرفته است و همان طوری که امام راحل (ره) فرمودن که حکومت اسلامی تشکیل دادیم و حالا سعی کنید دولت اسلامی و بعد جامعه اسلامی تشکیل بدین ولی هنوز بعد از 40 سال که از انقلاب گذشته هنوز نتوانستیم دولت اسلامی تشکیل بدیم. چرا که اقتصاد ما به فرموده ی مراجع ربوی است و نظام آموزشی و دانشگاهی ما بر گرفته از نظام غرب و بهداشت و درمان ما نیز برگرفته از غرب است و در یک کلام غیر الهی است. این نشان از نداشتن ظرفیت فکری لازم برای پیاده کردن احکام الهی (در بخش اقتصاد و بهداشت و درمان و ...) از طرف مسئولین دولتی و نماینده ها ی مجلس است و متاسفانه مردم نسبت به بی تقوایی مسئولین بی توجهی نشان می دهند. نکته قابل توجه این است که برخی سکوت مقام معظم رهبری و برخی علما و تایید ظاهری این روش اداره کشور را دلیل بر حقانیت و درست بودن روش اداره کشور دانستند. چنانکه در برخی موارد مثلا می گویند اگر این پزشکی نوین غیر الهی است یا اقتصاد و بانک ها ربوی است چرا رهبری و علما علنا چیزی نمی گویند. این آقایون غافل از آنند که رهبری به عنوان ولی خدا و نائب امام زمان روشی برای اداره کشور بر گزیده که همان روش اداره ی پیامبر و امیر المومنین است چنان که با توجه به وضعیت کشور و اینکه این حکومت بعد از 1400 سال و با دادن خون هزاران انسان الهی به وجود آمده اولویت اول حفظ نظام اسلامی است و نباید به خاطر مصالح پایین تر. مصالح بالاتر که حفظ نظام است به خطر افتد کما اینکه امام راحل فرمودن حفظ نظام از اوجب واجبات است آیا شریح قاضی که قاضی القضات مولا امیرالمونین بود مگر نه این بود که مولا می خواستن بر کنارش کنن و فشار سران اون زمان باعث ابقای پست او شد؟ آیا اشعث که یک منافق بود فرماندار مولا نبود؟ مگر نه این بود که به خاطر اینکه اشعث مقبولیت زیادی بین مردم داشت و با دور کردن اشعث از خود و تقابل با او مولا هزاران سرباز را از دست می داد؟ آیا انتخاب اشعث و قاضی شریح به عنوان فرماندار و قاضی القضات توسط مولا به منزله ی مقبولیت این دو توسط مولا بود یا به خاطر مصالح بالاتر که همان حفظ اسلام است اینکارو کردند؟ در واقع در بین سران اون زمان مومنی که مقبولیت مردمی بالایی داشته باشه نبوده برای همین مولا مجبور بوده امثال اشعث رو بهشون پست سیاسی بده. این مثال ها رو زدم تا راحت تر رفتار ها و گفتارها ی مقام معظم رهبری قابل فهم بشود. مثلا با این سابقه ای که طب صهیونیستی در دنیا و در ایران دارد چه از لحاظ زیر ساخت چه تربیت نیرو و از همه مهم تر در دست گرفتن افکار عمومی آیا صحیح است که رهبری موضع تهاجمی بگیرد؟ آیا مردم ظرفیت آن را دارند که کل نظام اقتصادی و دانشگاهی و بهداشت و درمان زیر و رو شود؟ آیا مسئولینی داریم که بتواند این افکار الهی چه در اقتصاد چه در بهداشت و درمان و ... اجرا کنند؟ کدام مسئول؟ این دولت؟ این مجلس؟ که آدمهاشون تو این دانشگاه هایی که صهیونیست ها نظامش رو طراحی کردن و کتاب های غربی تدریس میشه تربیت شدن چه طوری می توانند بر ضد این طب صهیونیستی عمل کنن؟ آیا رهبری بدون پشتوانه ی مردم می تواند با این سیستم غیر الهی در بیافته؟ مگر نه اینست که امام (ره) به پشتوانه ی مردم (با بصیرت) توانستن حکومت طاغوت را نابود کنن؟ به تناسب آن برای انقلاب در اقتصاد و در بهداشت و درمان و ... نیز رهبری نیاز به پشتوانه ی مردمی دارد. اصلا وظیفه ی رهبری این است که مردم را به کمال برساند و مردم با خواسته ی خودشون و حضور خودشون باید این انقلاب ها رو به ظهور برسانند نه اینکه ما بنشینیم و منتظر باشیم رهبری برای ما کاری کند البته رهبری و با اشاره حرفاشونو میزنن همان طوری که پیامبر فرمودن که من به اشارت مبعوث شدم نه به صراحت. ما مردم باید اشاره های مقام معظم رهبری را بگیریم. مگر نفرمودند دغدغه ی من طب اسلامی ایرانی است؟ پس بسم الله. اگر هم به پزشکان امروزی مراجعه میکنن به سبب همان مصالحی است که عرض کردیم. این مردم هستن که باید بروند و فدای امام حسین بشوند و اگر مردم غفلت کنن امام مظلوم واقع می شود و به قتلگاه می رود. البته مردم ما به اون بصیرت رسیدن که نگذاشتن حتی نائب امام زمان 40 سال براشون این اتفاقا بیافتد. ولی برای مبارزه با این سیستم غیر الهی نیاز به حضور موثر تر این مردم هست. در مورد طب صهیونیستی هم مردم باید وارد میدان شوند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این‌که طب شیمیایی نظام بدن و تدبیر نفس را بر هم می‌زند؛ حرفی نیست. و در این‌که صهیونیست‌ها نیز بعضاً در آن نفوذ کرده‌اند هم بحثی نیست. ولی اولاً: همه‌ی این طب، صهیونیستی نیست، ثانیاً: بنا به فرمایش حضرت امام در کتاب «کشف‌الأسرار» متأسفانه رضاخان طب اسلامی را از بین برد و ما فعلاً در ابتدای راه هستیم. از این جهت باید حوصله به خرج داد تا طب اسلامی رشد لازم را بکند تا بتواند با طب شیمیایی رقابت نماید. موفق باشید

20687
متن پرسش
بسمه تعالی با سلام خدمت استاد عزیز: طلبه پایه نهم هستم چند وقتی است دنبال نوشتن مقاله ای در باب تببین چیستی قوای نفس ناطقه بودم که به روایتی از امیر المومنین علیه السلام برخوردم که در جواب سوال کمیل (معرفت نفس) فرمودند: نفس چهار مرتبه دارد نامیه نباتیه، حسیه حیوانیه، ناطقه قدسیه، کلیه الهیه، برای هر نفس پنج قوه و دو اثر نقل می کنند، قوای نفس ناطقه را اینطور ذکر می کنند: علم، فکر، ذکر، حلم، نباهه. می خواستم کمی درباره این پنج قوه نفس ناطقه (علم،فکر، ذکر، حلم، نباهه) توضیح و راهنمایی بفرمایید و اینکه چرا فقط این پنج تا را بعنوان قوای نفس ناطقه نقل فرمودن؟ علت اینکه در باب معرفت نفس این نوع خاص تقسیم بندی از نظر حکما کمتر مطرح شده، چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حکما بیشتر به جنبه‌ی وجودیِ نفس ناطقه نظر دارند ولی در روایات مثل روایت فوق، نظر به حالاتِ نفس ناطقه می‌شود و هر مرتبه از نفس ناطقه، یک نفس به حساب می‌آید. مثل آن‌که مرتبه‌ی نموّ آن را، نفسِ نامیه و مرتبه‌ی احساس آن را، نفس حیوانیه و مرتبه‌ی فطری آن را، قدسیه و مرتبه‌ی عقلانی آن را، کلیه می‌گویند. و مبتنی بر این تقسیم‌بندی، متذکر قوای آن می‌شوند. موفق باشید  

18528
متن پرسش
با سلام: جلسه 12 یا 13 صوت مصباح الهدایه بود که به لطف خدا مطالبی را متوجه شدم در مورد عین ثابته ی محمدی صلوات الله علیه و اله که خیلی برام عالی بود و می خواستم اونا را برای شما مطرح کنم تا ببینم آیا این دید درسته که این کار را بخاطر اینکه وقت حضرتعالی را نگیرم نپرسیدم، تا اینکه دیدم تو جلسه ی 15 همه ی اون چیزهایی که به لطف خدا متوجه شده بودم از زبان بیان شد، از شما خیلی ممنونم که این راه را جلوی راه همه ی عاشقان دین و دینداری گذاشتید. بنده شاید خیلی قدیم تر هم به صورت اجمالی متوجه این حقایقی که شما بهش اشاره می کردید می شدم با اینکه خیلی آدم با تقوایی نبودم ولی متوجه اونا می شدم تا اینکه امروز بهشون رسیدم، احساس می کنم نسل امروز اگه ذهنشون درگیر مسایل جزیی نباشه و بتونن ازش خارج بشن خیلی خوب می تونن از این مباحث استفاده کامل کنن، استاد بنده احساس معنویت و حضوری که از مباحث مصباح الهدایه بهم دست میده را در هیچ کدام از مباحث شما اعم از تفسیر و ... نمی تونم مقایسه کنم. خدا به شما طول عمر با عزت بده. خیلی ملتمس دعای خیر شما هستم. یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» به کمک آن نوری که خداوند به قلب‌شان انداخته بود نه‌تنها متوجه این مطالب مهم عرفانی و معرفتی شدند، حتی متوجه شدند مطالب نیازِ بشر این دوران است و از این جهت دست به قلم شدند و آن‌ها را نوشتند. این مطالب، غذای روحانی جوانان این دورانی هستند که شیطان با همه‌ی توانایی‌هایش به صحنه آمده است. موفق باشید   

17886
متن پرسش
سلام علیکم: استاد گرامی خدا سایه شما را کم نکند. دارم هلاک می شوم کمکم کنید: دیشب قرآن را گشودم و به آیه سوم سوره زمر رسیدم «أَلَا لِلَّهِ الدِّينُ الْخَالِصُ وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ أَوْلِيَاء مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَى إِنَّ اللَّهَ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ فِي مَا هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ هُوَ كَاذِبٌ كَفَّارٌ» یک مرتبه توجه کردم نکند آنچه وهابیون راجع ما شیعیان می گویند درست است؟سراغ المیزان رفتم سر در نیاوردم. استاد خواهش می کنم پاسخم دهید اینکه خدا می فرماید بعضی اولیایی می گیرند غیر از خدا و می گویند صرفا قصد ما تقرب به خداست مشمول حال شیعه هم می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر قرآن برای این کارها است؟؟! قرآن برای تدبّر است آن‌هم نه در یک آیه، بلکه در مجموعه‌ی یک سوره و سوره‌ها. موفق باشید

17270

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: می خواستم نظر شما رو 1. در باب ارتباط فقه و فلسفه بدونم؟ 2. من شنیدم که بعضا مجتهدان قدیم ما به جز امر طلبگی مشغول به کار دیگه ای هم بودن (مثلا بازاری بودن) و نظرات فقهی خودشون رو هم در باب کسب و کار می دادند؟ شما چنین مطلبی رو چجوری تحلیل می کنید و آیا با توجه به جریان مدرنیته موجود این کار صحیح به نظر می رسد که یک طلبه مشغول کار دیگری جز درس خواندن باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فقه از باید و نبایدهای شریعت سخن می‌گوید و فلسفه نظر به هست‌ها و بایدها دارد و از این جهت می‌شود که یک فقیه باید و نبایدهای شریعت را اخذ کند بدون آن‌که فلسفه بداند 2- به نظر می‌رسد که امروزه وسعت کار یک طلبه به او اجازه‌ی کار در بیرون از طلبگی ندهد، هرچند باید از مسائل اجتماعی و جهت اقتصادی جامعه آگاهی کامل را داشته باشد که البته در درس مکاسب تا اندازه‌ای وارد این مسائل می‌شود. موفق باشید

نمایش چاپی