بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
23880
متن پرسش
سلام علیکم استاد: خیلی اتفاقی یکی از برنامه های عصر جدید را در اینترنت دیدم. یک نفر شرکت کننده مرموز نتیجه یک بازی فوتبال خیالی که تمام جزئیاتش به وسیله دیگر شرکت کننده ها در برنامه زنده تعیین شد را از قبل با دقت پیش بینی کرد. آیا این فرد با اجنه ارتباط دارد؟ https://tamasha.com/v/4YoOR
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از آن‌که آدرس آن برنامه را دادید آن را دیدم. در مباحث معرفت نفس این مسئله به اثبات رسیده که نفس، با توجه به هویتِ ماورای زمان‌بودنش می‌تواند اگر خود را در جهت خاصی پرورش دهد، آن‌چه بعداً واقع می‌شود را، قبلاً و قبل از وقوع زمان آن، بیابد. و این برنامه بر آن اساس بود. البته این‌که انسان نفس خود را در همین سطح عالَم ماده و به زمانی که قبل از وقوع در عالَم ماده رشد دهد و استعدادهای آن را در این حدّ محدود کند؛ عملاً به نفس خود چندان خدمتی نکرده است. موفق باشید  

23877
متن پرسش
با سلام و خسته نباشید: ۱. اینکه در برخی روایات گفته می شود که جسم امامان تنها سه روز در قبرشان باقی می ماند و بعد به عالم بالاتر می رود تا چه حد صحت دارد؟ ۲. جسم خاکی حضرت عیسی الان کجاست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. جسم مبارک امامان همیشه در مضجع و حرم مبارک‌شان موجود است و روح آن‌ها در عوالمِ مختلف وجود دارد و چون نظر به جسم خود دارند با زیارتگاهِ حرم آن‌ها روح آ‌نان ما را مدد می‌کند. 2- با توجه به این‌که قرآن می‌فرماید حضرت عیسی «علیه‌السلام» را خداوند به آسمان برده، همین‌که جسم از مرتبه‌ی عالَم ماده بالاتر برود، به حالت مجرد در می‌اید و دیگر لازم نیست در جای خاصی باشد. این مطلب را می‌توانید در مباحث «برهان صدیقین» که بر روی سایت هست، دنبال کنید. موفق باشید

23872
متن پرسش
سلام و عرض خسته نباشید خدمت استاد عزیز: هدفگذاری در نگاه دینی چگونه است؟ عبودیت که به نوعی تکلیف گرایی را همراه دارد با هدفگذاری که به نوعی انتخاب راه و مسیر زندگی بر مبنای علایق و سلایق است (هدف گذاری که در عرف معنا میشود) آیا اساسا قابل جمع است؟ آیا این نوع هدف گذاری تلاش در حاکمیت امیال است؟ با نگاه به چه افقی بایستی هدف گذاری کرد؟ لازم به ذکر است که عمده ی منظور بنده از هدف، هدف شغلی و تحصیلی، شخصی و حتی سازمانی است. در دو حوزه ای اول با توجه به سرگردانی نسل جوان و نوجوان امروز، از جنابعالی درخواست دارم پاسخ مبسوطی در این مورد ارائه دهید و یا منبعی برای مطالعه پیشنهاد دهید. با آرزوی سلامتی و طول عمر برای جنابعالی.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن انسان‌ها را دعوت به عبادت می‌کند و می‌فرماید: «يَا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ وَالَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ» (بقره/۲۱ و ۲۲) اى مردم! پروردگار خود را پرستش کنيد؛ آن کس که شما، و کسانى را که پيش از شما بودند آفريد، تا پرهيزکار شويد.

ملاحظه می‌کنید که این انسان است که باید عبودیت الهی را انتخاب کند و عمق ببخشد. فکر می‌کنم در کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» که بر روی سایت هست، جواب قسمت دوم سؤال‌تان را بیابید. موفق باشید

23871
متن پرسش
سلام استاد خدا قوت. یک بار این سوال رو کردم ولی جوابی نیومد برام لذا باز می پرسم. من یک پسر کنکوری ام گاها از صحبتهای آیت الله جوادی آملی مثل دروس اخلاق و تفسیر ایشون استفاده می کنم و دانلود می کنم .......کدوم کتاب آیت الله جوادی رو پیشنهاد میکنین؟ .......
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب‌هایی مثل «کرامت انسان» و «اسرار عبادات» مطالب خوبی دارد ولی اصل مطالب ایشان را باید در تفسیر قرآن ایشان دنبال کنید. موفق باشید

23870
متن پرسش
بسم الله الحمن الرحیم سلام علیکم: ما یک گروه فرهنگی رسانه ای هستیم که کاری رو پیرامون ترویج سبک زندگی اسلامی شروع کرده ایم. پیش از این تجربه های متعددی پیرامون ساخت مستند، کلیپ و...داشته ایم اما این بار می خواهیم بر محتوای سبک زندگی تکیه کنیم. سوال از خدمت حضرت عالی این است که به نظر شما تمرکز در بحث سبک زندگی را بر چه عنوان یا موضوع یا... قرار دهیم و از کجا شروع کنیم؟ در کل اگر توصیه ای در این مورد فراتر از پرسش مطرح شده هم دارید، بفرمایید. (یک تیم طلبه که چند سالی پیرامون مباحث زندگی در آیات و روایات مطالعه کرده اند، نیز در این گروه حضور دارند) با تشکر فراوان. التماس دعای عاقبت بخیری
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم آن‌چه مقام معظم رهبری در اولین سخنرانی خود نسبت به سبک زندگی مطرح کردند، ابواب و موضوعات قابل توجهی را به میان آوردند. بنده چیزی غیر از آن‌چه ایشان مطرح فرمودند، در ذهن ندارم. موفق باشید

23868
متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد بزرگوار: ۱. خواستم ببینم آیا همان طور که انسان در بعضی از اعمال ترقی می کند آیا در هنگام خواب هم تکامل دارد؟ ۲. اگر دارد چکار بکنیم که خواب ما هم تکامل به سوی خدا باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان در خواب فقط با ملکات خود روبه‌رو می‌شود، می‌ماند که می‌تواند آن‌ها را زلال‌تر بنگرد به شرطی که در بیداری، خود را از کینه و حرص حفظ کرده باشد. موفق باشید

23866
متن پرسش
سلام استاد گرامی و بزرگوار وقتتون بخیر: ان شاءالله که سلامت هستین، استاد بعضی از خیالات خیلی بنده رو آزار میده، چه جوری میتونیم بطور عملی به توهمات خودمون میدون ندیم و ازش تاثیر نپذیریم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: گفت: «آب گِل خواهد که بر دریا رود / گِل گرفته پای او را می‌کشد». تا سیر به سوی دریا نداشته باشید که معلوم نمی‌شود چه تعلقاتی دارید! این خیالات که سراغ انسان می‌آید نشانه‌ی آن است که حرکتی صورت گرفته است. بفرمایید حالا اولِ کار است، باید فکری برای تک‌تکِ این خیالات کرد. هر اندازه انسان کار را برای خدا شروع کند و ادامه دهد، آن خیالات تبدیل به نور إلی اللّه می‌شود. موفق باشید 

23865
متن پرسش
سلام علیکم: ۱. آیا عارفان به دو گروه کامل و ناکامل تقسیم می شوند؟ مثلا اینکه می گویند مرحوم آیت الله میرزا جواد ملکی تبریزی عارف کاملی بود مگر عارف غیر کامل هم داریم؟ ۲. اگر عارف غیر کامل هم داریم بفرمایید که آیا عارف غیر کامل هم صلاحیت دستگیری دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بلی. بعضی‌ها تنها سیر إلی اللّه دارند و بعضی سیر إلی اللّه و فی اللّه دارند. عارفی می‌تواند دستگیری کند که عارفِ کاملِ مکمّل باشد یعنی عارفی که سیر إلی اللّهِ فی اللّهِ باللّهِ إلی الخلق داشته باشد. ۲. نه. موفق باشید

23864
متن پرسش
سلام علیکم: استاد چند سوال از محضرتون دارم: ۱. نظرتون در مورد فرقه گنابادی چیه؟ دراویش نعمت اللهی منظورم هست. منحرف هستند؟ ۲. کتاب شریف مقالات اثر مرحوم آیت الله شجاعی در جلد سوم امر هشتم از مرتبه دوم مراقبه امر ورد است. استاد می فرمایند سالک باید مشغول به اوراد شود البته بسیار تاکید می کنند که اوراد نباید سلیقه ایی انتخاب شود و باید با راهنمایی فردی که به معنای واقعی کامل است صورت گیرد. حال ما که دسترسی به کامل نداریم برای این مورد چه کار کنیم؟ کتاب مقالات از جلد اول تا سوم تمامش قابل اجرا است بجز امر هشتم. از مرتبه دوم مراقه که دستور ورد می باشد. چه باید کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. طرفداران آن فرقه متفاوت‌اند و بنده تحقیق مفصل در موردشان ندارم. ولی عده‌ای را می‌شناسم که در عین تعلق به آن فرقه، انسان‌های مثبتی هستند. ۲. فکر می‌کنم با اذکار عمومی که مورد تأیید ائمه «علیهم‌السلام» هست، بتوان مشکل را حلّ کرد. مثل اذکاری که در این ماه شعبان در مفاتیح وارد شده است یا ذکر «لا إله إلاّ اللّه» و یا ذکر «یا حیّ و یا قیّوم». موفق باشید

23862
متن پرسش
سلام علیکم: در رابطه با اینکه فرمودید نفس ناطقه بدن متناسب را می سازد، بنده بسیار لاغر هستم. هر چه پیش می روم لاغرتر می شوم طوری که مداوم سایز کم می کنم. تلاشم هست که وزن بگیرم اما نمی شود. طب سنتی می گوید طبعم خشک است و سودایی ام. تا سودا هست این وضعیت هست. منتها سودا به راحتی از بین نمی رود و نتیجه حاصل نمی شود. مادرم خیلی ناراحت است. ۱. آیا این امکان دارد که نفس ناطقه ی من دچار ضعف است که نمی تواند بدنِ متناسب را بسازد؟ (من تلاش دارم به لطف خدا که رابطه ام همچنان خوب باشد ولی خوب مبتدی ام. مراقب بودن هنوز ملکه نشده) یا اینکه به نفسم ربطی ندارد و باید بروم جدی تر طب سنتی را دنبال کنم. تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن‌چه در آن جواب عرض شد مربوط به بدن برزخی است که رابطه‌ی مستقیم با نفس ناطقه دارد. ولی در هر حال اگر روح انسان در آرامش لازم به کمک توکل به رحمت الهی قرار گیرد، آرام‌آرام همین بدنِ مادی هم به تناسب لازم می‌رسد. موفق باشید

23861
متن پرسش
با سلام و عرض احترام خدمت حضرت استاد: استاد نظر شما در مورد سوال ۲۳۷۸۰ برای من بسیار مهم است. لطفا مرا یاری بفرمایید. عذر برای گرفتن وقت گرانبهای شما.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌طور عرض شد: ۲۳۷۸۰ باسمه تعالی: سلام علیکم: روی هم رفته باید خوشتان بیاید. موفق باشید

23860
متن پرسش
سلام: این جمله را بسط و شرح مصداقی دهید در جامعه امروز. «آن کس که نمی داند در جدایی از خدا چه چیزی را از دست می دهد؛ چگونه پروای رعایت دستورات خداوند را دارد؟» خدا با رسولش (ص) محشورتون کنند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً هم همین‌طور است. زیرا ابتدا انسان باید بداند در رعایت دستورات خدا چگونه وارد عالَمی از نور می‌شود و چگونه آن‌چنان استقرار می‌یابد که گویا با همه‌ی سختی‌هایی که ممکن است در دنیا به او برسد، خود را در مغز عالَم احساس می‌کند. آری! چنین کسی می‌تواند مقیّد به رعایت دستورات الهی و رعایت حقوق انسان‌ها باشد. آیا نباید ابتدا انسان‌ها متوجه‌ی برکات راهی شوند که با دستورات الهی نصیب‌شان می‌شود تا خودشان در طلب رعایت دستورات الهی قرار گیرند؟ به نظر بنده، ما در این مورد کوتاهی می‌کنیم و بیشتر، تکالیفِ شرعی را متذکر می‌شویم تا برکاتی که برای انسان در إزای دستورات الهی به ظهور می‌آید. موفق باشید   

23859
متن پرسش
سلام علیکم استاد گرانقدر: استاد من خیلی ناراحت شدم وقتی شنیدم آخرین جلسه فصوص سه شنبه برگزار می شود. واقعا خوشحال بودم که وارد فصوص شده ایم. واقعا امکان برگزاری نیست؟کسی که می خواهد فصوص را ادامه دهد چه شرحی را گوش دهد که به شرح و زبان شما نزدیک باشد؟ بی توفیقی من و امثال منست که جلسه تعطیل شده.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در آخر جلسه عرض شد صوت شرح فصوصی که بنده عرض کرده‌ام را در اختیار رفقا قرار دهند و اگر همت کافی در آن‌ها باشد می‌توانند از طریق صوت و جزوات مربوطه، آن را ادامه دهند. البته تأکید بنده آن است که رفقا صوت مباحث را در اختیار کسانی قرار دهند که مقدمات کار را گذرانده باشند. یعنی علاوه بر دنبال‌کردن مباحث معرفت نفسی و برهان صدیقین و شرح فصّ آدمی و فصّ شیثی که در «سها» بحث شد؛ به صوت آن مباحث همراه با جزوات مربوطه رجوع فرمایند، إن‌شاءاللّه مفید خواهد بود. موفق باشید

23858
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید: در آغاز ماه شعبان در مفاتیح الجنان حدیث در مورد فضیلت ماه شعبان و روز اول آن آمده که از شما در خواست دارم در صورت امکان به فهم این حدیث کمک کرده و توضیحی برای روشن تر شدن این حدیث داشته باشین تا ما هم بتونیم درک بهتری از امور حاکم بر عالم داشته باشیم. این حدیث از مولا امیر المومنین است که از کنار جمعی که در مورد قضا و قدر صحبت می کنند در مسجد عبور می کنند که به جهت طولانی بودن حدیث، متن حدیث که در لینک زیر هست رو خدمتتان ارسال می کنم. http://www.erfan.ir/mafatih103/خبری-شریف-در-فضیلت-روز-اول-شعبان-مشتمل-بر-فوائد-کثیره-کلیات-مفاتیح-الجنان-با-ترجمه-استاد-حسین-انصاریان با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که متوجه‌اید حضرت به آن گروه که باید با رجوع به حضرت پروردگار متوجه‌ی تجلیات انواری بگردند که در دل آن انوار مسئله‌ی قضا و قدر به شکل حضوری برایشان حل می‌شود؛ می‌فرمایند:

آیا ندانستید که خداى تعالى را بندگانى است، که آنان را از هراس ساکت نموده بى آنکه لال باشند، یا از سخن گفتن عاجز باشند، اینان هرگاه عظمت خدا را به خاطر مى آورند، زبانهای شان شکسته و دلهای شان از جا کنده می شود، و عقولشان از سر می رود، و دچار بهت و حیرت می گردند، این همه به خاطر بلنداى عزت و شوکت و بزرگداشت خداست! هرگاه از این حالت به خود آیند با کردارهاى پاکیزه به سوى خدا رو می کنند و وجود خود را در شمار ستمکاران و خطاکاران به حساب می آورند، درحالی که از تقصیر و کوتاهى پا کند، اینان براى خدا به کردار اندک راضى نمیشوند، و عمل زیاد را براى او بسیار نمیشمارند، پیوسته به کار شایسته و عمل نیک مشغولند، اینان چنانند که هرگاه به ایشان بنگرى، ترسان و هراسان و در بیم و اضطراب به عبادت ایستاده اند، اى گروه تازه کاران شما کجا و ایشان کجا، آیا ندانستید که داناترین مردم به «قدر» ساکت ترین ایشانند در سخن از آن، و نادان ترین مردم به «قدر» سخن گوترین آنانند نسبت به آن.

ملاحظه می‌کنید راه‌کاری که حضرت برای درک صحیح تقدیرات الهی پیشنهاد می‌کنند حضور در عبادات الهی است. زیرا در راستای عبادات به‌خصوص در ماه شعبان، تجلیاتی از شعبه‌های معرفتِ حضوری نصیب انسان می‌شود که جزئیات افکار به کلیات معارف متصل می‌گردد. موفق باشید  

 

23857
متن پرسش
سلام علیکم: ببخشید سوالی پرسیدم اما جوابش رو ندیدم. اینکه برای مطالعه ی المیزان روزانه چقدر وقت بذاریم و کلا ملاک میزان وقت گذاشتن روزانه برای اینطور مباحث چیه؟ سوال دوم هم اینکه چرا با وجود این روایات در مورد مجسمه و اینکه فتوای همه ی مراجع تحریم مجسمه هست رهبر فتوای حلالیت اون رو دادن؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مقام معظم رهبری با نظر به هنرهای تجسمی، نظر خود را تغییر دادند به این دلیل که هنرهای تجسمی را مصداق مجسمه‌ای که در روایات مطرح است، نمی‌دانند. موفق باشید

23856
متن پرسش
با سلام: استاد لطف کنید کمی بیشتر توضیح دهید مطلبی که درباره بودا فرمودید که بودا از اگزیستانس انسان سخن می گوید مانند آنچه هایدگر در این باره می گوید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این را باید با مطالعه‌ی کتاب‌هایی که مکتب بودا را به طور مفصل توصیف می‌کند، دنبال کنید. چیزی نیست که بتوان در یک سؤال و جواب دنبال کرد. بنده سال های پیش  از کتاب «فروغ خاور» شامل زندگي، آيين و رهبانيت بودا، اثر «هرمان الدنبرگ» دانشمند بزرگ آلماني ترجمه بدر الدین کتابی استفاده کردم. موفق باشید

23855
متن پرسش
سلام: دلیلِ اصلیِ اینکه افرادی که در غدیر حضور داشتن، ولی بعد از پیامبر رفتن با ابوبکر بیعت کردن چی بود؟ آیا دلیلش این بود که خودسازی نداشتن؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً جریانی برنامه‌ریزی کرده تا با جوّسازی هم که شده «غدیر» دیده نشود. بد نیست در این مورد سری به کتاب «بصیرت فاطمه‌زهرا «سلام‌اللّه‌علیها» که بر روی سایت هست، بزنید. موفق باشید

23853
متن پرسش
سلام: آيا شما فكر نمي كنيد مطالب زهد گرايانه كه در كتاب فرزندم اينچنين بايد بود آورده ايد باعث دلزدگي دين يا برعكس باعث دست كشيدن از كار و تلاش در جامعه و اكتفا به حداقل ها گردد. مثال : آوردن شعر مولوي در باره خراب كردن خانه تن جهت رسيدن به گنج يا مثال خانه پيامبر در مدينه در حالي كه مي دانيم بسياري از امامان از نظر زندگي دنيايي داراي اموال و ثروت بوده اند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال آموزه‌های دینی به ما متذکر می‌شوند «کُن لدنیاک کانّک تعیش ابداً، و کن لآخرتک کأنّک تموت غداً» باید طوری زندگی کرد که گویا تا ابد زنده‌ایم، و نیز باید طوری به فکر آخرت بود که گویا فردا از این دنیا می‌روی. به هر طرف بیفتیم، در افراط و تفریط قرار گرفته‌ایم. موفق باشید  

23852
متن پرسش
سلام: می خواستم ببینم این پیام که به مناسبت دوازده فروردین توی واتساپ دست به دست شده، صحت داره یا نه؟ «بمناسبت فرارسیدن دوازدهم فروردین یادی می کنیم از علامه طباطبایی، آیه الله سید رضا صدر، آیه الله سید محمد روحانی، آیه العظمی سید احمد خوانساری، آیه الله العظمی شیخ مرتضی حائری یزدی، آیه الله دکتر مهدی حائری یزدی، آیه الله سید ابوالفضل موسوی مجتهد زنجانی، آیه الله سید رضا موسوی زنجانی که حاضر نشدند به جمهوری اسلامی رأی دهند» اگه صحت داره خواستم ببینم دلیلشون چی بوده؟ اگه هم اطلاع ندارین لطفا منبع موثقی معرفی کنین تا بررسی کنم. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در جریان نیستم. شاید تصوری که آن عزیزان از جمهوری اسلامی داشته‌اند، درست نبوده‌ است. وگرنه مگر می‌شود عالِمی از علماء اسلام معتقد به ولایت فقیه در امور جامعه نباشد؟! موفق باشید

بد نیست نظر  شهید صدر درباره پیش نویس قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران را  بخوانید که می فرماید:

بسم الله الرحمن الرحيم 

والصلاة والسلام على قائد البشرية محمد وعلى الهداة الميامين من آله الطاهرين والخيرة من أصحابه الصالحين.

با توجه به ارزش توجه شما به طرح مبارکی که پرچمش را حضرت آیت الله العظمی امام خمینی بالا برد و قلوب همه مسلمانان را زنده کرد و جان آنها را نورانی نمود، تلاش می‌کنیم سخنانی را به شما ارائه کنیم که در این زمینه روشنگری کرده، به طرح افکاری در سطح مفاهیم اسلام و فرضیه‌های قابل اجرا از نظر اسلام کمک کند. البته باید بر این نکته تأکید کرد که این امام مجاهد که این پرچم را بلند کرد و توانست به پیروزی برسد، دارای والاترین سخنان و صاحب جایگاه قضاوت در این مسأله است و همة ما اطمینان داریم که پیروزی بزرگ وی در تبلور و اجرای این قانون چیزی از جهاد بزرگ او در نابودی طاغوت و خارج کردن ایران از تاریکی‌های ظلم و ستم کم ندارد.

حکومت، یک پدیدة اجتماعی اصیل در زندگی انسان است. این پدیده به دست پیامبران و فرستاده‌های آسمانی تأسیس شد و ساختار طبیعی خود را به دست آورد و نقش سازندة‌ خود را در رهبری جامعة انسانی و هدایت آن از طریق سازماندهی اجتماعیِ شکل گرفته توسط انبیا در این زمینه و بر اساس حق و عدالت ایفا کرد و هدف او حفظ وحدت بشریت و رشد آن در مسیر صحیح بود.

خداوند تعالی می‌فرماید: «كان الناس أمة واحدة فبعث الله النبيين مبشرين ومنذرين وأنزل معهم الكتاب بالحق ليحكم بين الناس فيما اختلفوا فيه وما اختلف فيه إلا الذين أوتوه من بعد ما جاءتهم البينات بغياً بينهم فهدى الله الذين آمنوا لما اختلفوا فيه من الحق بإذنه والله يهدي من يشاء إلى صراط مستقيم.» البقرة: 213.

مردم، امّتى يگانه بودند؛ پس خداوند پيامبران را نويدآور و بيم‏ دهنده برانگيخت، و با آنان، كتاب [خود] را به حق فرو فرستاد، تا ميان مردم در آنچه با هم اختلاف داشتند داورى كند. و جز كسانى كه [كتاب‏] به آنان داده شد -پس از آنكه دلايل روشن براى آنان آمد- به خاطر ستم [و حسدى‏] كه ميانشان بود، [هيچ كس‏] در آن اختلاف نكرد. پس خداوند آنان را كه ايمان آورده بودند، به توفيق خويش، به حقيقت آنچه كه در آن اختلاف داشتند، هدايت كرد. و خدا هر كه را بخواهد به راه راست هدايت مى‏ كند.

با توجه به این آیه می‌بینیم که مردم در مرحله‌ای که فطرت بر آنها حکم می‌کرد، امت یگانه‌ای بودند و تصورات اولیة زندگی و خواسته‌های مشخص و نیازهای ساده، باعث وحدت آنها می‌شد. سپس ـ از طریق فعالیت‌های اجتماعی در زندگی ـ استعدادها و قابلیت‌ها شکوفا شد، امکانات متفاوت به وجود آمد، افق‌های دید گسترده‌تر شد، آرزوها تنوع پیدا کرد و نیازها پیچیده شد. پس اختلاف به وجود آمد و بین ضعیف و قوی تناقض ایجاد شد و زندگی اجتماعی به قوانینی نیاز پیدا کرد که محدوده حق را مشخص کند و عدالت را نمود بخشد و ضامن ادامة وحدت مردم در چارچوبی سالم باشد و تمام این قابلیت‌ها و امکاناتی را که تجربة اجتماعی رشد داده، در یک محور مثبت قرار دهد که برای همة مردم مایه خیر و آسایش و ثبات باشد، نه اینکه منشأ تناقض و پایه‌ای برای درگیری و سوء استفاده باشد. در این مرحله ایدة حکومت به دست پیامبران ظهور کرد و پیامبران نقش خود را در ایجاد یک حکومت سالم ایفا کردند و خداوند پایه‌های حکومت را همانطور که در آیه مذکور دیدیم، بنا نهاد.

پیامبران به روش‌های مختلف نقش بزرگ خود را در ایجاد یک حکومت صالح ادامه دادند و بسیاری از آنها مثل داود و سلیمان و غیره نظارت مستقیم بر حکومت داشتند. بعضی از انبیا  مثل حضرت موسی (علیه السلام) در تمام طول زندگی خود حکمرانی کردند و در این راه تلاش کردند. پیامبر اسلام (صلوات الله علیه) توانست تلاش‌های پیامبران پاک گذشته را با برپایی پاک‌ترین حکومت در تاریخ به ثمر برساند. حکومتی که حقیقتا نقطه عطف بزرگی در تاریخ انسان بود و اصول یک حکومت صالح را به شکلی کامل و دل‌انگیز نمود بخشید.

با وجود اینکه پس از وفات رسول اکرم، این حکومت در بیشتر مواقع توسط رهبرانی مدیریت شد که اهداف حقیقی آن و رسالت بزرگ خود را ایفا نمی‌کردند، امامت که امتداد معنوی و عقیدتی نبوت و وارث رسالت آسمان بود، این نقش را ادامه داد و تلاش کرد مسیر این حکومت را اصلاح کرده، آن را به راه درست نبوی بازگرداند. ائمه در این راه قربانی‌های زیادی دادند که در رأس آنها شهادت پدر آزادگان و سید شهدا ابا عبدالله الحسین و اهل بیت برگزیدة او و اصحابش در روز عاشورا است.

امامت پس از عصر غیبت از طریق مرجعیت ادامه پیدا کرد. همانطور که امامت ادامة نقش نبوت بود، مرجعیت نیز بار این رسالت عظیم را به دوش گرفت و در طول تاریخ با روش‌های مختلف در این راه تلاش کرد و مقدمات آن را فراهم ساخت.

این دانشمند مسلمان شیعه همواره با انسان‌های صالح و مستضعف این امتِ برگزیده، حشر و نشر داشت و با تمام اشکال باطل در تضاد بود و بر وابستگی به حکومت انبیا و ائمه اصرار داشت. حکومت حق و عادلانه‌ای که تمام نیکان بشریت و برگزیدگان صالح دنیا برای آن جهاد کرده‌اند.

ملت مسلمان ایران توانست بزرگ‌ترین پایگاه را برای این مبارزة قهرمانانه و ایستادگی قدرتمندانه در راه حکومت پیامبران  و ائمه و پاکان به عنوان بخش در هم گره خورده با مرجعیت دینی و پایه‌های دینی و مذهبی آن تشکیل دهد. این پایگاه والا توانست با عنایت رهبری حکیم به مرجعیت صالحی دست پیدا کند که امام خمینی (ره) آن را نمود بخشید. وی تمام هوشیاری رسالت‌مدار و سیاسی خود را از طریق مبارزة مداوم با طاغوت‌های کفر و مقاومت شجاعانه در برابر فرعون معاصر ایران به کار گرفت تا توانست به این هدف برسد و بزرگ‌ترین شکست را به نیروهای کافر استعمار وارد کند. نیروهایی که آرزو داشتند از جهان بزرگ اسلامی ما یک مستعمره کافر بسازند.

طبیعی بود که ملت مسلمان ایران به رسالت بزرگ تاریخی او ایمان روزافزونی پیدا کند و احساس کند که اسلام، سرنوشت بزرگ آن است. زیرا آنها با اسلام و نیروی مرجعیتی که اسلام بنا کرده و با تلاش امام خمینی توانستند سنگین‌ترین غل و زنجیر‌ها را بشکنند. اسلام تنها یک رسالت نیست، بلکه منجی و تنها نیروی موجود در صحنه است که توانست برای این ملت بزرگ پیروزی را به ارمغان بیاورد.

از این رو طرح مرجعیت بالغ جمهوری اسلامی، شعار، هدف، حقیقت و بیانی زنده از دل امت بود و مبارزه آنها را به نتیجة طبیعی خود رساند و ضمانتی برای ادامه مسیر این ملت در راه پیروزی است که اسلام برایش گشوده است.

ملت بزرگ ایران با بالا بردن این پرچم و ایفای نقش خود در تبلور این آرمان و بر پا کردن جمهوری اسلامی خود را به عنوان ملتی مطرح نکرد که تنها به فکر ساختن خویش است، بلکه خود را به عنوان پایگاهی نشان داد که برای تمام جهان اسلام و تمامی دنیا در این لحظات دشوار تاریخ انسانیت نورافشانی می‌کند و با آن تمام ملت‌های جهان اسلام را به نجات از تسلط غرب و اروپا و تمدن جعلی آنها راهنمایی می‌کند. در سایه این نور، تمام ملت‌های جهان احساس می‌کنند که نیاز به رسالتی دارند که جلوی سوء استفاده انسان‌ها از انسان‌های دیگر را بگیرد.

بر این اساس ملت مسلمان ایران در این لحظات سرشار از تاریخ و آواز مفاهیم قهرمانی، جهاد و احساس پیرزوی و اراده تغییر را زنده کردند. این ملت نقش تاریخی خود را ایفا کرد و برای اولین بار در تاریخ معاصر اسلام، قانون اساسی جمهوری اسلامی را وضع کرد و تصمیم بر آن گرفت که این قانون را در تجربه‌ای دل‌انگیز و پیشتاز به مرحلة اجرا درآورد. همانطور که این ملت بزرگ، وجدان جهان را لرزاند و مقیاس‌های مادی آن را با ارزش‌هایی که در مرحلة مبارزة خود نمود بخشید، به لرزه درآورد، همینطور وجدان گمراه انسانیت و وجدان میلیون‌ها شکنجه‌گر تکان خواهد خورد و جهان از نور جدیدی که نور اسلام است روشن خواهد شد. جهانی که انسان‌های غربی و مزدورانِ به ظاهر فرهیختة آنها آن را تاریک کرده‌اند و از تمام ابزار خود از اشغال نظامی گرفته تا تاریک‌نمایی فرهنگی و تحریف عقاید برای دور کردن جهان اسلام از این نور استفاده کرده‌اند تا بر آنها تسلط پیدا کنند و این تبعیت را به آنها تحمیل کنند.

اسلامی که استعمار آن را هم از نظر نظامی و هم از نظر سیاسی در زندانی محبوس کرده بود تا جهان اسلام را به هر رنگی که می‌خواهد در بیاورد، در ایران از این زندان بیرون آمد و زلزله‌ای علیه ستمکاران برپا کرد و الگویی والا برای ساخت یک ملت مجاهد و فداکار و شمشیری برنده بر ستمگران و منافع استعمار و پایگاهی برای بنای امتی از نو ارائه کرد. امام خمینی تنها اسلام را با نیروی شگرف خود و قهرمانی ملت ایران از زندان بیرون نکرده است، بلکه جنایت بزرگ تمام گروه‌هایی را برملا کرد که تلاش داشتند اسلام را قرنطینه کنند و نیروهای شگرف آن را بخشکانند و آن را از پیشرفت تمدن این امت دور کنند.

این نور جدید که مقدر شده بود ملت ایران آن را به جهان برساند، نظام‌هایی را که از روی نیرنگ نام اسلام را بر خود نهاده‌اند، رسوا خواهد کرد، همانطور که نظام‌هایی را که اسلام را رد کرده‌اند، محکوم کرد.

در ادامه چند مورد از افکار سیاسی را در زمینة آماده‌سازی طرح قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مطرح می‌کنیم و شرایط روحی ملت ایران را در پرتو تعالیم اسلام مورد استنباط قرار می‌دهیم.

ملت بزرگ ایران به اسلام به عنوان شریعتی که باید پایه‌های زندگی بر اساس آن بنا شود، ایمان کامل دارد. همچنین به مرجعیت مجاهدی که در سخت‌ترین شرایطِ مبارزه، رهبری این ملت را به عهده گرفت تا توانست کاخ طاغوت را ویران و پیروزی را محقق کند، ایمان دارد. این ملت به انسان ایرانی و کرامت او و حق آزادی، مساوات و مشارکت در بنای اجتماع ایمان دارد.

بر اساس این ایمان، چند امر مقرر می‌شود.

خداوند منبع تمام قدرت‌هاست.

و این بزرگ‌ترین حقیقی است که از بزرگ‌ترین انقلابی حکایت می‌کند که انبیا به پا کردند و برای آزادی انسان از پرستش انسان مبارزه کردند.

این حقیقت یعنی انسان آزاد است و هیچ انسان دیگر، یا طبقه یا گروه بشری دیگری بر او سیادت ندارد. سیادت تنها برای خداست. با این دیدگاه مرز نهایی تمام انواع حکم‌رانی و سوء استفاده و تسلط انسان بر انسان مشخص می‌شود.

این سروری و سیادت برای خدایی است که انبیا تحت شعار (لا اله الا الله) مردم را به او دعوت کردند. این سیادت با آن حق الهی که ستمگران و پادشاهان قرن‌ها برای حکم‌رانی و تسلط بر دیگران از آن سوء استفاده می‌کردند، تفاوتی اساسی دارد. آنها سیادت و سروری را به عنوان نامی بر خدا گذاشته بودند تا در جهان واقع، آن را تصاحب کرده، خود را به عنوان جانشینان خدا در زمین به خلافت انتصاب کنند.

انبیا و کسانی که بر مرکب آزادیِ انبیا و جانشینان آنها سوار بودند، به این سیادت ایمان داشتند و خود و انسانیت را با آن از همه اشکال انسان‌پرستی نجات دادند. زیرا آنها این حقیقت را به مصداق واقعی و مشخصش رساندند که در شریعت آسمانی نمود داشت. از این رو دیگر امکان محدود کردن قدرت در یک فرد، خانواده یا طبقه به اسم قدرت الهی وجود نداشت.

تا زمانی که خداوند سرمنشأ قدرت‌هاست و شریعت، بیانی واقعی و مشخص از سوی خداست، طبیعی است که راهی که این قدرت‌ها از طریق شریعت اسلامی می‌پیمایند را مشخص کند.

شریعت اسلام، منبع تشریع و قانون‌گذاری است.

به این معنا که اسلام، منبعی است که قانون اساسی از آن کمک می‌گیرد و قوانین در جمهوری اسلامی در پرتو آن وضع می‌شوند. این کار به شکل زیر صورت می‌گیرد:

یک: احکام ثابت شریعت با یک وضوح مطلق فیهی به اندازه‌ای که با زندگی اجتماعی در ارتباطند، جزء ثابتی از قانون اساسی را تشکیل می‌دهند، اعم از اینکه به طور مستقیم در سند قانون اساسی به آنها تصریح شده باشد یا نه.

دوم: هر موضعی از شریعت نیاز به چندین اجتهاد دارد. حوزة جایگزین‌های متعدد در اجتهاد مشروع، حوزة قانون اساسی به شمار می‌رود و همچنان انتخاب جایگزین معین از بین این جایگزین‌ها به قوة مقننه موکول می‌شود که امت در پرتو مصلحت عمومی آن را اتخاذ می‌کند.

سوم: در صورت عدم وجود یک موضع قطعی نسبت به حرمت یا وجوب در شریعت، قوة مقننه که نمایندة مردم است می‌تواند قوانینی تصویب کند که آنها را مناسب تشخیص می‌دهد. البته این قوانین نباید با قانون اساسی تعارض داشته باشند. حوزة این قوانین، منطقة خالی نامیده می‌شود. این منطقه تمام حالاتی را شامل می‌شود که شریعت در آنها به مکلف اختیار اتخاذ موضع را داده است. قوة مقننه این حق را دارد که موضع مشخصی را بر طبق مصالح عمومی به شرطی که با قانون اساسی تعارض نداشته باشد، اتخاذ کند.

قوة مقننه و قوة مجریه فعالیت‌های خود را به مردم استناد می‌دهند. زیرا این مردم هستند که در عملکرد این دو قدرت به روشی که قانون اساسی مشخص می‌کند، صاحب حق هستند. این حق، حق جانشینی و نظارتی است که از منشأ حقیقی قدرت‌ها که خداوند است، یاری می‌گیرد. با این کار، ملت رشد می‌کند و تا نهایت احساس مسئولیت خود با قدرت در ارتباط است، زیرا می‌داند که او به عنوان خلیفة خدا در زمین در امور تصرف می‌کند. بنابراین حتی مردم، صاحب قدرت نیستند، بلکه آنها در برابر خداوند مسئول حمل امانت و ادای آن هستند. {إنا عرضنا الامانة على السماوات والأرض والجبال فأبين أن يحملنها وأشفقن منها وحملها الإنسان. ما امانت [الهى و بار تكليف‏] را بر آسمان‏ها و زمين و كوه‏ها عرضه كرديم، و آنها از پذيرفتن آن سرباز زدند و از آن هراسيدند، ولى انسان آن را بر دوش گرفت به راستى او ستمگرى نادان است.

امت این نظارت را به روش‌های زیر انجام می‌دهد:

اول: همانطور که در مسأله چهارم می‌آید، انتخاب رئیس قوة مجریه پس از اینکه از سوی مرجعیت کاندید شد، در دست مردم است و رئیس منتخب پس از اتخاذ رأی خود اعضای دولت خود را انتخاب می‌کند.

دوم: شورای نگهبان مستقیماً توسط مردم انتخاب می‌شود. مجلس وظایف زیر را انجام می‌دهد:

اول: اقرار اعضای دولتی که رئیس قوة مجریه تشکیل داده است به اینکه در اتخاذ قدرت وی را یاری خواهند کرد.

دوم: مشخص کردن یکی از جایگزین‌ها از اجتهاد‌های مشروع.

سوم: پر کردن منطقة خالی با تشریع قوانین مناسب.

چهارم: نظارت بر سیر اجرای قانون اساسی و کنترل قوة مجریه و بررسی آن.

مرجعیت بالغ، مسیر شرعی اسلام است و مرجع همان نایب عام امام از نظر شرعی است. بر این اساس مرجع وظایف زیر را به عهده دارد:

اول: مرجع الگوی والای حکومت و فرمانده کل قوای ارتش است.

دوم: مرجع کسی است که تعیین نامزد می‌کند یا نامزدی یک یا چند فرد را که برای رسیدن به منصب ریاست جمهوری کاندید شده‌اند، امضا می‌کند. نامزدی از سوی مرجع برای تأکید بر هماهنگی عهده‌دار شدن مقام ریاست جمهوری از سوی نامزد با قانون اساسی و وکالتی برای او بر فرض پیروزی وی در انتخابات است تا تقدس و شرعیت بیشتری به عنوان یک حاکم داشته باشد.

سوم: تعیین موضع قانون اساسی شریعت اسلام به عهده مرجعیت است.

چهارم: مرجعیت باید در مطابقت قوانینی که مجلس شورای نگهبان برای پر کردن منطقه خالی تعیین می‌کند، با قانون اساسی تصمیم‌گیری کند.

پنجم: ایجاد دیوان عالی حسابرسی برای هرگونه تخلف احتمالی در زمینه‌های مذکور.

ششم: ایجاد دیوان مظالم در تمام کشور برای بررسی لوایح شکایت و شاکیان و پراکندگی مناسب آن.

مرجع شورا از صد فرهیخته روحانی تشکیل می‌دهد که چند تن از فضلای حوزه و چند تن از بهترین حقوق‌دانان و چند تن از بهترین خطیبان، نویسندگان و متفکران اسلامی در آن شرکت دارند. همچنین این شورا حدأقل ده مجتهد دارد و مرجعیت اعمال خود را از طریق این شورا پی می‌گیرد.

مرجعیت، یک حقیقت وضع شدة اجتماعی در امت است که بر اساس موازین شرعی عمومی عمل می‌کند که در عمل در مرجع رهبر انقلاب نمود پیدا کرده است. رهبری که حدود بیست سال است این ملت را رهبری می‌کند و ملت همواره پشت او بودند تا اینکه پیروزی محقق شد. اما به عنوان مقولة عالی دولت اسلامی در این راه طولانی، باید شخصی که این مقوله را متبلور می‌سازد، دارای ویژگی‌های زیر باشد:

 اول: صفات مرجع دینی از جمله اجتهاد مطلق و عدالت.

دوم: خط فکری او از طریق نوشته‌ها و تحقیقاتش نسبت به ایمان به حکومت اسلامی و ضرورت حمایت از آن کاملاً روشن باشد.

سوم: مرجعیت او در میان مردم عملا به روش‌های طبیعی پی گرفته شده در تاریخ باشد.

چهارم: اکثریت اعضای مجلس خبرگان او را تعیین کرده باشند و انتخاب از سوی تعداد بسیاری از فعالان حوزه‌های دینی ـ که در قانون اساسی مشخص شده است ـ مانند علما و طلاب حوزة علمیه و حقوق‌دانان و ائمه جماعات و خطبا و نویسندگان و متفکرین اسلامی صورت بگیرد.

اگر مراجعی که این شرایط را داشتند، نظرات متفاوتی داشتند، رهبر از طریق انتخابات ملی عمومی انتخاب می‌شود.

پنجم: همانطور که گذشت، امت صاحب حق در نظارت و حمل امانت است و تمام افراد امت در مورد این حق در برابر قانون مساوی هستند و هریک از آنها می‌تواند در ایفای این حق، نظرات و افکار خود را بیان کند و به روش‌های مختلف به عملکرد سیاسی بپردازد. مردم همچنین حق دارند که به شعائر دینی و مذهبی خود بپردازند.

دولت تعهد دارد که این امر را برای شهروندان غیر مسلمان نیز فراهم کند. شهروندانی که به انتساب سیاسی خود به دولت و چارچوب عقیدتی آن عقیده دارند، اگرچه از نظر دینی منتسب به ادیان دیگری هستند.

ششم: جمهوری اسلامی ایران به حکم رسالت و مسئولیت عظیم خود، دارای اهدافی تاریخی است. این اهداف بر اساس خطوط سیاسی و روش‌های آن در زمینه‌های مختلف تعیین شده است. اهداف داخلی آن عبارت است از:

اول: اجرای اسلام در زمینه‌های مختلف زندگی.

دوم: تبلور روح اسلام با اقامة اصول ضمانت اجتماعی و توازن اجتماعی و از بین بردن تضاد طبقاتی و فراهم کردن حدأقل معیشت برای هر شهروند و توزیع مجدد ثروت با روش‌های مشروع و به روشی که اصول عدالت اجتماعی اسلام را تحقق بخشد.

سوم: فرهنگ‌سازی اسلامی در بین شهروندان به شکل هوشیارانه و ایجاد یک شخصیت اسلامی عقیدتی در هر شهروند تا قاعدة فکری مستحکمی شکل بگیرد که امت از طریق آن بتواند همواره از انقلاب حمایت کند.

اهداف خارجی آن عبارتند از:

اول: رساندن نور اسلام و مشعل این رسالت عظیم به تمام جهان.

دوم: ایستادن در طرف حق و عدالت در مسائل بین‌المللی و ارائة الگوی عالی اسلام از این طریق.

سوم: کمک به تمام مستضعفان و شکنجه‌شوندگان در زمین و مقاومت در برابر استعمار و ستم، به خصوص در جهان اسلام که ایران جزئی جدایی ناپذیر از آن به شمار می‌آید.

اهداف حکومت بزرگ قرآن تمام نمی‌شود. زیرا کلمات خداوند تمام نمی‌شود و حرکت به سمت او پایان‌ناپذیر است و تلاش به سمت مطلق و نامحدود توقف ندارد.

این رمز این نیروی شگرف در این حکومت و قدرت پیشرفت و نوآوری مداوم در سرنوشت انسان به سمت خداست: {قل لو كان البحر مداداً لكلمات ربي لنفد البحر قبل أن تنفد كلمات ربي ولو جئنا بمثله مدداً} [الكهف: 109].  بگو اگر دريا براى كلمات پروردگارم مركب شود پيش از آنكه كلمات پروردگارم پايان پذيرد قطعا دريا پايان مى‏يابد هر چند نظيرش را به مدد [آن] بياوريم.

بر اساس آنچه گذشت می‌توان به طور خلاصه گفت که: تصویری که ارائه کردیم بر پایة اصول تشریعی زیر در فقه اسلامی استوار است:

۱. ولایت اصالتا تنها از آنِ  خداست.

۲. نیابت عام از امام برای مجتهد کامل عادل با صلاحیت است. طبق گفته امام زمان علیه السلام: «وأما الحوادث الواقعة فارجعو فيها إلى رواة أحاديثنا فإنهم حجتي عليكم وأنا حجة الله» در حوادث (جدیدی) که رخ می‌دهد، به راویان حدیث ما رجوع کنید که آنها حجت من بر شما هستند و من حجت خدا هستم. این روایت دلالت دارد بر آینکه آنها در تمام حوادثی که رخ می‌دهد به اندازه‌ای که با ضمانت اجرای شریعت در زندگی مطابق باشد، مرجعیت دارند. زیرا از آنجایی که آنها راویان احادیث و حامل شریعت هستند ولایت به معنای قیمومیت بر اجرای شریعت و حق نظارت کامل از این زاویه به آنها داده شده و باید به آنها رجوع شود.

۳. جانشینی عام امت بر اساس قاعدة شوری که به آنها حق رسیدگی مستقل به امور را می‌دهد در چارچوب نظارت و کنترل قانونی از سوی نایب امام صورت می‌گیرد.

 

۴. نظر شورای نگهبان که در حیات اسلامی اجرا می‌شود و آن را به شکلی که با قانون شورا و نظارت قانونی از سوی نایب امام هماهنگ باشد، پیش می‌برد و انتخاب مجلس نمایندگان مردم که با انتخاب مردم تعیین می‌شود.

۵. از طریق این خطوط خلاصه می‌توانید در زمینة فقهی قانون اساسی، مواضع ذکر شده را با سایر مواضع مکاتب اجتماعی در مهم‌ترین نقاطی که قانون اساسی معاصر مورد بررسی قرار می‌دهد، مقایسه کنید.

از نظر شکل‌گیری حکومت و نشأت تاریخی آن، ما با توجه به دیدگاه اسلامی نظریة زور، غلبه و نظریة تفویض اجباری الهی و نظریة قرارداد اجتماعی و نظریة حکومت بر خانواده را رد می‌کنیم و عقیده داریم که حکومت یک پدیدة نبوی است و عمل نبوی را که در مرحلة مشخصی از تاریخ بشریت آغاز شد، بالا می‌برد.

از نظر وظیفة حکومت، ما با توجه به دیدگاه اسلامی، مذهب فردی یا مذهب عدم تداخل مطلق (اصالت فرد) و مذهب سوسیالیستی یا اصالت جامعه را قبول نداریم و عقیده داریم که وظیفه حکومت اجرای شریعت آسمانی است که بین فرد و جامعه موازنه برقرار کرده، از جامعه نه به عنوان یک وجود هگلی (فیلسوف دیالکتیکی هگل) در مقابل فرد، بلکه به اندازه‌ای که از افراد حکایت می‌کند و توده‌ها را در بر دارد و نیاز به حمایت و نظارت دارد، حمایت می‌کند. از نظر شکل، حکومت، قانونی به شمار می‌رفت. یعنی به بهترین شکل مقید به قانون است. زیرا شریعت بر حاکم و محکوم به یک اندازه سیطره دارد.

همچنین، نظریة اسلامی با پادشاهی یعنی نظام پادشاهی مخالف است و حکومت فردی را به هر شکلی رد می‌کند و حکومت اشرافی را نیز قبول ندارد و شکلی برای حکومت ارائه می‌دهد که تمام نقاط مثبت نظام دموکراسی را دارد و تفاوت‌هایی دارد که به واقعی بودن ساختار می‌افزاید و ضمانتی برای عدم انحراف به شمار می‌رود. امت، در نظام دموکراسی منشأ سیادت است و در نظام اسلامی سکوی خلافت و سکوی مسئولیت در برابر خداوند تعالی است. تمامی قانون اساسی در نظام دموکراسی ساخت بشر است و در بهترین حالت و در مواقع نمونه اکثریت بر اقلیت حکم می‌کنند. در حالی که اجزای ثابت قانون اساسی نظام اسلامی را شریعت خداوند و عدالت وی تشکیل می‌دهد که موضوعیت و واقعیت قانون اساسی و عدم تبعیض را ضمانت می‌کند. شریعت اسلام که مبدأ مالکیت عمومی و مالکیت حکومت را در کنار مالکیت خصوصی وضع کرده است، این تعبیر را در نتیجة درگیری طبقاتی یا مقدم کردن منافع این بخش از جامعه بر منافع بخش دیگری به کار نبرده است، بلکه از موازین عدالت و حق پیروی کرده و از این رو از نظر تاریخی از تمام توجیه‌های مادی یا طبقاتی برای ظهور این نوع از قانون‌گذاری پیشی گرفته است. از نظر مشخص کردن روابط بین قدرت‌ها، حکومت اسلامی به نظام ریاست جمهوری نزدیک است ولی تفاوت‌های زیادی با نظام‌های ریاست جمهوری در کشورهای سرمایه‌داری دموکراتیک دارد که بر اساس جدایی بین قوه مجریه و قوه مقننه بنا شده‌اند. اجرای عملی حیات اسلامی همیشه نیاز به حکومتی دارد که در یک رئیس نمود پیدا کند. رئیس این حکومت مشروعیت نمایندگی خود را از قانون اساسی ـ نص شرعی ـ یا مستقیما از امت ـ انتخاب مستقیم ـ یا هردوی آنها می‌گیرد. در این مختصر، مجال ورود به جزئیات تفاوت‌ها بین سازماندهی قدرت‌ها و مشخص کردن روابط آنها در تصویر پیشنهادی اسلام و سازماندهی و مشخص کردن روابط آنها در سایر نظریات نیست.

ای علمای اعلام! این یک نظر فقهی خلاصه بود. در جواب سوال شما به این مختصر کفایت شده و یک نظریة اجمالی از مفهوم جمهوری اسلامی که ملت مسلمان ایران به رهبری امام خمینی مطرح کردند، ارائه شده است. ما این نظریه را صرفاً به عنوان پیشنهاد یک نظریة قابل بررسی و اجرا مطرح کردیم که پرتو اسلامی بر این موضع افکنده است.

از خداوند سبحان می‌خواهیم که شما را حفظ کند و در خدمت به اسلام و بالا بردن پرچم آن توفیق دهد. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

نجف اشرف/ 6 ربیع الاول 1399

23851
متن پرسش
سلام علیکم: رهبری ساخت مجسمه و خرید و فروش و نمایش آن را جایز می دانند اما در جزوه ی مجسمه شما نوشته که ایشان جایز نمی دانند. http://farsi.khamenei.ir/treatise-content?id=105&pid=105&tid=-1 این لینک فتوای ایشان است
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در جزوه‌ی مذکور نظر به فتوای قبلی ایشان شده است و باید در اسرع وقت این قسمت از جزوه تغییر کند، با تشکر از تذکر جنابعالی. موفق باشید

23850
متن پرسش
سلام خدمت استاد بزرگوار و دوست داشتنی دامت برکاته «كَلَّا لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ» در آیه مذکور کدام علم است که با آن می توان جحیم را دید؟ داریم که: ظاهر قرآن حکم و باطن آن علم است این علم رو چطور میشه بهش رسید؟ در کتاب رساله الولایه علامه طباطبایی رحمه الله علیه داریم: فالباطن أیضاً مشهود عند شهود الظاهر بالفعل! چطور می توان این باطن رو دید؟ آیا با چشم سر میشه باطن اشیاء رو دید یا این دیدن چیزی شبیه دیدن در قوه خیال هستش؟ در آیه فوق الذکر چطور؟ ممنونم بابت وقتی که میذارید برای پاسخگویی به سوالات، اجر شما با صاحب الزمان (عج)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که قرآن می‌فرماید در «علم‌الیقین» است که انسان متوجه‌ی جهنم و وَجهِ مادون هرچیز می‌شود و این علم با رعایت دستورات شرعی به قلب می‌رسد و در آن حال، جانِ انسان با حقایق روبه‌رو می‌شود، نه چشمِ سر او. موفق باشید

23849
متن پرسش
با سلام و عرض تبریک اعیاد شعبانیه. ۱. لطفا بفرمایید در آیه سی هفت سوره آل عمران که حضرت زکریا علیه السلام با ضمیر هذا و اشاره به شیء از حضرت مریم علیها السلام با ضمیر هو و اشاره به شخص پاسخ دادند منظور ایشان چه بوده است؟ ممنونم ۲. لطفا در مورد اینکه این عالم نازله عوالم بالاتر خود است توضیحی بفرمایید. ۳. نظر شریفتان در مورد صحبتهای آقای مهدی نصیری چیست؟ ممنونم التماس دعا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. «هذا» اشاره به آن رزق غیبی دارد و چون برای آن ارزش حیاتی قائل بودند با ضمیر «هو» به آن اشاره کردند. ۲. در این مورد خوب است به کتاب «برهان صدیقین» که بر روی سایت هست، رجوع فرمایید. ۳. نمی‌دانم کدام یک از صحبت‌های ایشان را می‌فرمایید. در مورد مخالفت ایشان با فلسفه، بنده با ایشان همراهی ندارم. موفق باشید

23848
متن پرسش
سلام استاد روزتون بخیر: من در مورد حجاب سوالاتی داشتم. امیدوارم شما بتونید کمکم کنید. بنده حدود حجاب رو متوجه هستم و پوشش بنده در محیط بیرون چادر هست. بنده تفاوت بین خوش پوش بودن و خوش سلیقگی در پوشش و زیبا و آراسته بودن با جلب توجه نکردن را متوجه نمی‌شوم. می‌گویند نباید دوخت یا رنگ پوشش به گونه ای باشد که موجب جلب توجه نامحرم شود. اما بنده می‌گویم هر چیز زیبایی باعث جلب توجه می‌شود و بنده آدم خوش سلیقه‌ای هستم و سخت پسند و نمی‌توانم آن چیزی که زیبا نیست رو انتخاب کنم و یا بپوشم. و اغلب هم آن چیزهایی که بنده می‌پسندم گران قیمت و جنس خوب و خاص و ساده هستند. لطفا واضح‌تر بفرمایید که چه پوششی و چه جلب توجهی مذموم است. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده عرایضی در جواب سؤال‌ شماره‌ی ۱۶۶۴۸ بدین مضمون داشتم: مؤمن باید در عین رعایت حجاب با ظاهری آراسته در بین مردم ظاهر گردد و لذا داشتن روسری‌های رنگی چنان‌چه جلف و زننده نباشد، نه‌تنها نمی‌تواند اشکال داشته باشد بلکه یک نحوه خوش‌سلیقگی از خواهران مؤمن را تداعی می‌کند. در ضمن بد نیست به جواب سؤال‌ شماره‌ی ۱۱۳۳۱ و جواب شماره‌ی ۵۶۱۹ تحت عنوان «زن ایرانی زیبایی را در رنگ و طرح پوشش جستجو می کرد، نه در نمایش تن» رجوع فرمایید. موفق باشید

23847
متن پرسش
با سلام: جناب استاد درباره بودا سوالی که مطرح است این است که بودا خیلی خوب متوجه حقیقت عالم ماده می شود که عالم ماده چون عین تغییر است دل بستن به آن باعث رنج می شود و باید از طریق آن هشت دستور از تعلق به عالم ماده نجات یافت ولی مشکل این است که هیچ متذکر عالم غیر متغیر نمی شود حتی مطلب در بودیسم طوری مطح می شود که روان انسان و روح او هم متغیر است و این سوال که اگر حقیقت انسان غیر از عالم ماده نباشد پس چه چیزی می خواهد خود را از عالم ماده نجات دهد و اگر غیر عالم ماده متغیر عالم ثابتی نباشد پس چگونه انسان می خواهد خود را نجات دهد. اصلا به این سوالها هیچ پاسخی داده نمی شود و خیلی مشکل است باور کرد کسی در سطح بودا متوجه این حقایق نباشد یعنی یک حلقه گمشده بزرگی در تفکر منسوب به بوداست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که جناب بودا در فرهنگ خاص خود سخن می‌گوید که ابداً آن فرهنگ، فرهنگ فلسفی که عالَم را به ماده و مجرد تقسیم می‌کند، نیست. به تعبیری می‌توان گفت او از اگزیستانسِ انسان سخن می‌گوید، شبیه چیزی که هایدگر در «دازاین» اشاره می‌کند. موفق باشید

23846
متن پرسش
سلام علیکم: عذر خواهی می کنم مزاحم شدم. این متن رو جایی خوندم می خواستم نظر شما رو بپرسم راجع به این متن. بسم الله الرحمن الرحیم. شاید در زمانه ما دو نوع نگاه بتوان به طلبگی کرد که هر دو نگاه برگرفته از مبنای یکسانی است. اولین نگاه برای استعداد های معمولی است و دغدغه مند های نفسی که صرفا طلبگی سنگری است برای آن ها برای در امان ماندن ساز سیل بلایا و سختی های زمانه ها و این ها بیش از این نباید از خود و طلبگی انتظار داشته باشند که سبب یاس است. اما در نگاه دوم نیز طلبگی به منزله سنگری است اولا برای در امان ماندن و دوما برای مبارزه و دفاع در برابر دشمن در جنگ نرم چه جهاد صغیر و چه جهاد اکبر. به همین دلیل نگاه به حوزه باید وسیع تر شود و هر دو را در خود جای دهد اما ثمره ای که حوزه می تواند داشته باشد برای گروه اول این است که این افراد به گونه ای تربیت شوند که بتوانند همراه با خود به اندازه توانشان جان هر چقدر از افراد که می توانند را از این سیلاب نجات دهند و کمالشان در نجات خود و دیگران است. و گروه دوم بالفعل اینگونه هستند علی رغم اینکه در حال حمله به دشمنان و سنگر سازی و تقویت سنگر نیز هستند. و در هر دو گروه به خصوص گروه دوم باید از خودشان گذشته باشند و ذره ای به سنگر و زمین در سیطره شان مغرور نشوند آن که از خود گذشته باشد می تواند دیگری را نیز نجات دهد و آنکه از زمین تحت سیطره اش و رفاه و امنیتش در آن جا بگذرد می تواند سنگر های دیگر نیز بسازد. آری بدون غایت از خود گذشتن هیچ یک از اهداف دو گروه مذکور محقق نمی شود. اما همه ی اینها معنا می شوند در موقعیت جنگی و تقابل، در غیر اینصورت همه ی این نقش ها به مثابه تئاتر یا بازی است و هر چقدر هم در این نقش ها افراد تلاش کنند هیچ ثمره ای نمی بینند و ثمره ای نمی دهند و بیش از پیش در خیالات و غیر واقعیات فرو می روند. آری طلبگی در زمانه ما لا بد است از شهدایی بودن و شهدایی زیستن و شهید شدن. آری اگر طلبه زمانه خودمان یعنی عصر انقلاب نباشیم صرفا بازیگر تئاتر خیالات خود هستیم و در مجازات با حقایق بازی میکنیم. طلبگی باید کرد به نسبت زمانه، باید طالب باشیم، طالب حقیقت، طالب تقوا، طالب انجام وظیفه، طالب علم حقیقی و مقدماتش، طالب شهادت. سر جمع این طالب ها می شود طلبه. آری صرف طلب علم می شود طالب که در غیر حوزه است اما طلبه حاصل طالب های مذکور مجموع است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده رویهمرفته نکات خوبی به‌خصوص در قسمت آخر آن متن دیدم. موفق باشید

نمایش چاپی