باسمه تعالی: سلام علیکم: خدا فاعل محض است و تمام عالم مظهرِ فاعلیت اوست. آری! از آن جهت که انسان کامل واسطهی فیض است، آن فاعلیت از طریق انسان کامل انجام میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که در جواب 21186 عرض شد در برزخ و قیامت همان روح است که مبتنی بر عقاید و اخلاق، صورت پیدا میکند پس دوگانگی بین روح و بدن نیست و عقاید ما به معاد جسمانی بر همین اساس است که عقاید و اخلاق صورت پیدا میکنند حال چه با بدن و چه با اطراف بدن که باز از درون انسان یعنی از عقاید و اخلاقش اطراف هرکس را احاطه میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- خدا را شکر کنید که متوجهی حقانیت دین شدهاید و از آن مهمتر متوجه شدهاید قطع رحم اگر آسان است، درستترین کار نیست 2- داستان شخصیت مصعب بن عمیر آن اشرافزادهی قهرمان را دنبال کنید که چگونه رسول خدا «صلواتاللّهعلیهوآله» به او فرمودند: با اینکه مادرش کافر بود، نباید قطع رحم کند 3- ذیل آیات «أن یوصل» در قرآن روایات خوبی نصیب شما میشود. در ضمن کتاب شریف «نهج الفصاحه» نیز در این مورد مطالب خوبی دارد 3- آری! اگر رحم انسان معاند بود و به جنگ اسلام آمده باشد، قضیه فرق میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: تا ساختارهای نظام اداری ما در هر سه قوه تغییر نکند، اگر هم آن امور همه مستقیماً زیر نظری مقام معظم رهبری باشد، مشکل باقی خواهد بود. مدیریت ایشان از آن جهت با ارزش است که تحت عناوینی مثل آتش به اختیار و یا رشددادن جریانهای خودجوشِ مردمی، جامعه را از ساختارهای غربی عبور دهد 2- چون خداوند در سورهی نساء آیهی 113 به پیامبر خود به عنوان رهبر دینی جامعه میفرماید: « وَ لَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكَ وَ رَحْمَتُهُ لَهَمَّتْ طائِفَةٌ مِنْهُمْ أَنْ يُضِلُّوكَ وَ ما يُضِلُّونَ إِلاَّ أَنْفُسَهُمْ وَ ما يَضُرُّونَكَ مِنْ شَيْءٍ وَ أَنْزَلَ اللَّهُ عَلَيْكَ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ عَلَّمَكَ ما لَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ وَ كانَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكَ عَظيماً»، اگر فضل و رحمت خدا شامل حال تو نبود، گروهى از آنان تصميم داشتند تو را گمراه كنند؛ اما جز خودشان را گمراه نمى كنند؛ و هيچ گونه زيانى به تو نمى رسانند. و خداوند، كتاب و حكمت بر تو نازل كرد؛ و آنچه را نمى دانستى، به تو آموخت؛ و فضل خدا بر تو (همواره) بزرگ بوده است. رهبر دینی امروز ما نیز تواناییهایی دارند که امثال حضرت آیت اللّه حسنزاده با نظر به این تواناییهای خدادادی آنچنان تواضعهایی را انجام میدهند، در عین آنکه همواره حرکات رهبری را در نسبت با سیرهی امامان معصوم میسنجند و جای نقد را محفوظ میدارند. 3- تصمیمگیریهای مربوط به شورای امنیت ملی را به عهدهی اعضای آن گذاشتهاند که رئیس آن از طرف رئیس دولت انتخاب میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: روح انقلاب اسلامی نفحهای الهی است جهت عبور از استکبار، استکباری که حجاب توحید است و این روح بر قلب حضرت امام خمینی «رضواناللّهتعالیعلیه» اشراق شد و رهنمودهای ایشان موجب شد تا بنده و امثال بنده در نقد فلسفهی غرب و تفکر غربی به نوشتههای امثال دکتر داوری و هایدگر رجوع نماییم که عملاً تفصیل رهنمودهای حضرت امام بود. این حضرت امام بودند که در ابتدا، ما را متوجهی ظلمات غرب کردند. در این رابطه معتقدم اگر نیروهای انقلاب نتوانند زبان فلسفیِ فرهنگی که حضرت روح اللّه به صحنه آوردند را، به میان آورند؛ عملاً مسئولیت خود را نسبت به انقلاب اسلامی درست انجام ندادهاند. در آخر گفتگوی خود را با یکی از اساتید تفکر غرب خدمتتان ارسال میدارم. موفق باشید
سؤال: به نظر شما، کدام فلسفه می تواند مرا را به امام خمینی نزدیک و شبیه کند؟ کدام فلسفه می تواند مرا تا ابتدای راه نجات ببرد؟ کدام فلسفه دست مرا در دست خمینی می تواند بگذارد؟
جواب: با سلام: شما خودتان میدانید که خردمندانِ هر تاریخ کسانیاند که متوجهی ظرفیت زمانهی خود میباشند، ظرفیتی که در زمانی دیگر غایب میشود[1] و تفاوت «شهادت» با «انتحار» در همین جا است. در انتحار، احساساتی کور و بیآینده در میان است ولی در شهادت، خردمندی خاصی در راستایِ فهم ظرفیت تاریخی به میان آمده است و به همین جهت شهادت، تاریخساز است. زیرا شهید، خردمندترین انسان روزگار خود میباشد و بیش از همه به مسائل روزگار خود فکر کرده است. از این جهت آن صوت را برای جنابعالی ارسال داشتم، چون میدانستم در فهم تفکر تاریخی به کمک میآیید و قصهی آن روز که عرض کردم باید با ملکوتِ هگل مرتبط شد، عطش فهم کشف تاریخیِ خودمان را باید به کمک آن معلم بزرگ به همان معنایی که هایدگر از او تعلیم گرفت و ابتدا خواست «وجود» را در «زمان» بیابد و هگل افقِ عمیقتری را در مقابل او گذاشت که آن آینه، تاریخ است و نه «زمان». زیرا با نظر به «زمان» هنوز در چمبرهی مفاهیم گرفتاریم. وای! اگر ما با ادعایِ فهمِ هگل و هایدگر، فهمِ تاریخی را از آنِ خود نکنیم و در این روز و روزگار، در راستای جستجوی «وجود» به چیزی جز آینهی انقلاب اسلامی نظر داشته باشیم. آیا وقت آن نیست که از طریق انقلاب اسلامی، تفکر را، آری تفکر در «وجود» را به خود و جامعهی خود برگردانیم؟
میگویی: به نظر شما، کدام فلسفه می تواند مرا را به امام خمینی نزدیک و شبیه کند؟ کدام فلسفه می تواند مرا تا ابتدای راه نجات ببرد؟ کدام فلسفه دست مرا در دست خمینی می تواند بگذارد؟ به من بگو: فلسفه را که رجوع به «وجود» است باید در کجا جستجو کرد تا مثل بعضیها، تازه نخواهیم هگل و هایدگر را در یک غالب متافیزیکی جدید قرائت کنیم؟
درکِ آیندهی تاریخی که همان نظر به بیکرانهی وجودی است که در مقابل ما گشوده شده است، با درکِ ظرفیتی رخ میدهد که خداوند برای آن ملت تقدیر کرده، اگرچه هنوز همهی ملت متوجهی آن نباشند ولی با اقدامی مناسب، عالمِ انسانیِ خاص آن ملت ظهور میکند و آن ملت بر خلاف باور نظام سلطه جای خود را در آن تاریخ باز مییابد و این نکته، هم در کربلا معلوم شد و هم در دفاع مقدس و هم در دفاع از حرم حضرت زینب کبری«سلامالله علیها». آیا در جای دیگری باید تفکر را و یا بگو فلسفهای که از آنِ امروزِ تاریخ ما است، باید جستجو نماییم؟
آنچه آیندهنگری و تدبیر را به یک ملت برمیگرداند توانایی برای قدمگذاشتن در راه آینده است و این با شناخت ظرفیت تاریخی پیش میآید. در این مسیر، نه خوشبینیِ بیجا کار را جلو میبرد و نه بدبینیِ بیدلیل. تنها با درکِ درست امکاناتی که خداوند در مقابل آن ملت قرار داده کار جلو میرود که آن امکانات مخصوص آن ملت و مربوط به تقدیر تاریخیِ آن ملت است و شهدا در طول تاریخ هرکدام متوجهی چنین تقدیری در تاریخ خود هستند و از این جهت نه کار را آسان میدانند و نه غیر ممکن، هرچند آن تقدیر به قیمت شهادت آنها محقق شود.
بنده از دکتر داوری بزرگ استفادههای فراوانی بردهام و او بود که معنای فهم هایدگری را به بنده آموزش داد، ولی معلم من، یعنی معلم تفکر این دوران، روح اللّه خمینی است. کافی است که به اشارات او نظر کنیم در آن حال، آینهای که آینهی نظر به «وجود» است، در مقابل ما گشوده میشود. به همین جهت معتقدم سؤال و جواب بین ما و شما در حدّ تذکر معنای حقیقی گفتمان را به ما برمیگرداند، بدون آنکه بخواهیم برای همدیگر استدلال بتراشیم. دوران، دورانِ تذکر و اشارت است به چیزی که میخواهد اسیر متافیزیک منجمدِ سردِ آزاردهنده نباشد.
[1]- این همان غفلتی است که امثال توابین بعد از نهضت کربلا داشتند که دیگر آن ظرفیت که شهدا کربلا متوجه آن بودند برای آنها غایب شد و عملا به اسم شهادت، دست به خودکشی زدند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم روزه برای عموم افراد مهم است مگر آنکه طبق آیات قرآن عدهای طاقت آن را نداشتهباشند که خداوند از طریق دیگری رحمت خود را برای آنها جاری خواهد کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! در ابتدای امر تفکر به همان معنایی است که میفرمایید ولی پس از مدتی که روح آمادهی نظر بر عالم معنا شد، معنای تفکر توجه به عالم معنا است تا حقایق غیبی به صورت جامع به او برسد. و روایتی که میفرماید یک ساعت تفکر از 70 سال عبادت برتر است، نظر به حالت دوم دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «معاد؛ بازگشت به جدّیترین زندگی» بحث شده که در برزخ و قیامت که دارِ تکلیف نیست، تکامل در آنجا به معنای رفع حجاب است. ولی نه آنکه انسان بتواند ارادهی جدیدی بکند و کمالات جدیدی را بهدست آورد؛ تنها با ملکات خود زندگی میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مقام حقیقت محمدی(ص) فوق جبراییل و میکاییل است ولی مقام نفس ناطقه ی حضرت از طریق حضرت جبراییل تعلیم می گیرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی دارد آن استاد محترم از اصطلاح «احدیتِ ذاتی» چه مقامی را منظور کردهاند؟ آری! میتوان فهمید ایشان احدیتِ ذاتی را همان مقام فنایِ ذات در مقام احدی میدانند و بعضیها معتقدند تا این مقامات، امکان سلوک هست، ولی برای نادر افرادی که مؤلف محترم نیز آن را متذکر شدهاند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فدای مولایمان علی ابن ابیطالب«علیهالسلام» شوم که چگونه در عین توجهدادن به این قاعدهی بزرگ که انسانها باید با انسانها زندگی کنند و کمال خود را در کنار هم جستجو نمایند، ما را متوجه میکنند که در متن چنین قاعدهای راهِ ارتباط با خدا را گم نکنیم و از استغنایی که باید با اُنس با خدا بهدست آوریم، غفلت نماییم. حقیقتاً این نوع روایات، معنای زندگی طبیعی را که بشر باید داشته باشد متذکر میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- هراندازه که نفس گرفتار تدبیر بدن نباشد، بهتر میتواند سیر کند و لذا اشکال ندارد کاری کنیم که بدن گرفتار تشنگی و گرسنگی افراطی نباشد 2- همانطور که عرض شد باید روح، مشغول بدن نگردد. به همین جهت کارهای طاقتفرسا در هنگام روزهداری صلاح نیست 3- روش خاصی نمیخواهد باید سعی کرد در هر حال از غذاهای ساده و کم حجم استفاده کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ما به عنوان فردِ خاص شخصیتمان از دورهی جنینی شروع میشود، ولی قبل از تولد همه در علم خدا بودهایم با تمامِ جزئیاتی که در شخصیت ما متصور است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ما امروز در شرایطی هستیم که هر آنچه ابعاد شخصیتی رهبر انقلاب را در فضای واقعبینی مدّ نظر قرار دهیم، بیشتر متوجه میشویم که حقیقتاً خداوند اراده کرده است تا چرخشی در این تاریخ ایجاد کند و در این راستا انسانی مناسب آن اراده را مدد میرساند و اینهمه حکمت و دلسوزی و بصیرت؛ آینهی نمایش ارادهی خدا است. امید است که ما در پیاله عکس رُخ یار ببینیم تا پیاله را پاس داریم، به همان معنایی که به گفتهی مولوی: «راند حق، این آب را در جوی تو / آفرین بر دست و بر بازوی تو». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید در مورد ذکر مذکور با استادی که مطلب را میشناسد و روحیهی شما را نیز میشناسند، مشورت کنید 2- اگر کلیت مطالب در دست شما است، مانعی ندارد که با چند استاد مشورت شود ولی اگر نه از یک استاد استفادهی کامل را ببرید و بعداً اگر لازم دیدید به استاد دیگری مراجعه کنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به این جهت آن باب خدمتتان باز شد تا از این زاویه به موضوع بنگرید که بدنِ نازله از روح، همان بدنِ برزخی است نه بدنِ ابزاری. و لذا همانطور که متوجه شدهاید آن بدن است که همیشه با ما است و ما با اعمال خود آن را میسازیم و با خود به برزخ و قیامت میبریم و صورت عقاید و ملکات ما میباشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: وحدت تشکیکیِ وجود در مظاهر قابل قبول است. یعنی حقیقت وجود بر اساس ظرفیت و آمادگی ما برای ما ظهور میکند. ولی وجود نسبت به خودش یک حقیقت بیش نیست و در ذات خود نمیتواند تشکیکی باشد که البته بحث آن مفصل است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نماز اول ماه را در طول روز اول ماه میتوان خواند و قضا ندارد که به جای آن روزِ بعد خوانده شود، نماز با ارزشی است تا آنجا که ممکن است نباید از دست داد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان که مقام معظم رهبری «حفظهاللّه» در نشست اخیری که با مجلس خبرگان داشتند و فرمودند باید دولت را تقویت کرد و دولت هم باید شبانهروز تلاش کند؛ باید کار را و رفع مشکلات را از همین دولت مطالبه کرد. هرچند به نظر میآید روحیه و توان ادارهی این کشور انقلابی را در چنین تاریخی که هر روز دشمنان مشکلی برای آن ایجاد میکنند، را نداشته باشد. عمده آن است که حداقل مردم بدانند این جریان با این نحوه افکارِ رفاهطلبانه برای ادارهی این کشور مفید نیستند و گویا در برجِ عاجهای خود درکی از واقعیاتهای جامعه ندارند که نمونهی روشناش را در روزهای اخیر ملاحظه کردید که چگونه خواستند پول مردم را در ایران از آنها بگیرند و در سر مرز و یا در داخل کشور عراق به آنها دینار تحویل بدهند که به نظر بنده هر کودک دبستانی که اندکفهمی از شرایط داشت میفهمید که این کار غیر عملی است. مشکلی که بهوجود آورد آن بود که عدهای تنها پولی که برای سفر اربعینی خود به بانکها سپردند تا در مرز تحویل بگیرند و نتوانستند، از ادامهی سفر محروم شدند و از سر مرز با چشمانی گریان، خود و زن و فرزندشان به ایران برگشتند. این است قصهی دولتی که با واقعیات ما آشنا نیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم اگر انسان در مسیر توحید و در بستر و سیرهی اولیاء الهی باشد، ضعفها و خطاهایش هم موجب عبرت میشود. آیا نباید برای مردم معلوم میشد سیاسیون مدعی اصلاحطلبی که عملاً یک باندِ طرفدار ثروت و اشرافیتاند نمیتوانند قدمی در راستای خدمتگذاری به مردم در مسیر اهداف انقلاب اسلامی بردارند؟ مسلّم مردم در انتخابهای آیندهی خود متوجهی این امر خواهند شد و از این جهت میتوان همین مشکلات را هم منشأ خیر دانست، به همان معنایی که حضرت ربّ العالمین میفرماید: «فاعتبروا یا اولی الابصار!». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که حساس شدهاید نمیدانیم قضیهی دایناسورها به چه نحو و در کجاها بوده؟ و آیا مانع حضور حجج الهی بوداهاند یا نه؟ از طرفی شاید موضوع «لَوْ لَا الحُجّه لَساخَتِ الْارض باهلِها»؛ اگر حجت الهى نبود زمين نابود مى شد، داراى مفهوم وسيعى است، يعنى همين حالا نيز اگر مديريت حضرت نبود جهان شديداً گرفتار بحرانهاى غير قابل تحملى بود. به عبارت ديگر اين طور نيست كه حجت خدا آن بالا نشسته و منتظر زمان ظهورشان باشند بلكه در جاى جاى زمان در تصميم گيرىهاى مردم براساس ظرفيت زمانه نقش دارند، و اگر ظرفيت زمانه از آن چه فعلًا هست بيشتر مى شد و ظهور آن حضرت محقق مى شد، نقش حضرت هم فوق العاده مى گشت. 2- مسلّم اولین انسان بر روی زمین پیامبر بوده که همان حضرت آدم «علیهالسلام» است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره انسان با انسان، انسان میشود. باید سعی کرد در فضای ایمانی هرکس آینهی دیگری باشد در نشاندادنِ حقایق. امام صادق (عليه السلام) مى فرمايند: «إِنَّ فِي حِكْمَةِ آلِ دَاوُدَ يَنْبَغِي لِلْمُسْلِمِ الْعَاقِلِ أَنْ لَا يُرَى ظَاعِناً إِلَّا فِي ثَلَاثٍ؛ مَرَمَّةٍ لِمَعَاشٍ، أَوْ تَزَوُّدٍ لِمَعَادٍ، أَوْ لَذَّةٍ فِي غَيْرِ ذَاتِ مُحَرَّمٍ، وَ يَنْبَغِي لِلْمُسْلِمِ الْعَاقِلِ أَنْ يَكُونَ لَهُ سَاعَةٌ يُفْضِي بِهَا إِلَى عَمَلِهِ فِيمَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ وَ سَاعَةٌ يُلَاقِي إِخْوَانَهُ الَّذِينَ يُفَاوِضُهُمْ وَ يُفَاوِضُونَهُ فِي أَمْرِ آخِرَتِهِ، وَ سَاعَةٌ يُخَلِّي بَيْنَ نَفْسِهِ وَ لَذَّاتِهَا فِي غَيْرِ مُحَرَّمٍ، فَإِنَّهَا عَوْنٌ عَلَى تِلْكَ السَّاعَتَيْنِ».[1]در حكمت آل داود چنين است كه شايسته است مسلمانِ عاقل، زمانى از روزِ خود را براى كارهائى كه بين او و خداوند انجام مى گيرد، اختصاص دهد، و زمانى ديگر برادران ايمانى خود را كه با همديگر در امر آخرت مشاركت دارند ملاقات كند، و زمانى نفس خود را با لذائذ و مشتهياتش كه گناه نباشد آزاد بگذارد. زيرا اين زمان؛ آدمى را در انجام وظائف دو امر ديگرش كمك مى كند. حرف بنده توجه به نكته ى آخر است كه مى فرمايند؛ لذت با محرم خود روحيه ى عبادت و ارتباط با مؤمنين را رشد مى دهد و از انحراف ساير ابعاد انسان جلوگيرى مى كند.
ملاحظه میکنید که حضرت قسمتی از روز را برای ارتباط با مؤمنین قرار دادهاند، یعنی با برادران ایمانی. موفق باشید
[1] ( 1)- الكافى، ج 5، ص 87 ..
باسمه تعالی: سلام علیکم: این علوم در فرهنگ مدرنیته که ما هم گرفتار آن هستیم ، معنای خود را پیدا میکند، حال اگر بشر نوعِ دیگری از زندگی را برای خود تعریف کند دیگر نه نیاز به برق دارد و نه نیاز به وسایل نقلیهی امروزی. در این مورد عرایضی در کتاب «تمدنزایی شیعه» که بر روی سایت هست، شده. کتاب «توسعه و تمدن غرب» از شهید آوینی در این مورد نکات خوبی دارد. موفق باشید
