باسمه تعالی: سلام علیکم: روح انسان به جهت ذاتِ مجردی که دارد، ماورای حواس پنجگانه با عالَم مرتبط است و به همین جهت حتی خطاهای حس را هم متوجه میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر کنم بتوانیم با در نظر به حضور تاریخی انقلاب و با توجه به آن نوری که از طریق انقلاب اسلامی شهداء را فراگرفت؛ به جای ترکِ این شبکههای مجازی، با خودآگاهیِ لازم از آنها عبور کنیم و بر آنها سلطه پیدا نماییم و رسالت خود را نسبت به آنها در خنثیکردنِ اثر آنها قرار دهیم. که البته کار آسانی نیست، شبیهِ در آتشرفتنِ حضرت ابراهیم «علیهالسلام» است و رسواکردن و خنثینمودنِ آتش نمرودی. آری! «در تو نمرودی است در آتش مرو / ور روی، تو ، اولْ ابراهیم شو». انقلاب اسلامی با پروریدن بزرگانی همچون چمرانها و صیادها، ابراهیمهایی را پروریده است و این نسل، از نسلِ چمرانها و باکریها و خرازیها و آوینیها هستند، چرا تو نباشی!! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید منظور این باشد که علم به غفاربودن حضرت پروردگار موجب میشود تا انسان اصالتی برای گناه قائل نباشد. به این معنا که گناه را به رسمیت نمیشناسد و اگر هم مرتکب گناهی شد بیش از آنکه به گناه نظر داشته باشد و از آن لذت ببرد، از آن گناه متنفر است و از حضرت رب العالمین تقاضای مغفرت دارد و خداوند نیز او را به جهت امیدی که به مغفرت پروردگارش دارد، مورد مغفرت قرار میدهد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این نکته که میفرمایید نکتهی بسیار دقیقی است از آن جهت که در بستر یک حقیقت که به صورت تشکیکی ظهور میکند به موضوع مینگریم. مثل آنکه در عین شدت و ضعفی که نور دارد، با نور روبهروییم. لذا حقانیت کلام در بستر همهی این رجوعها به قرآن یا به سخنان ائمه مدّ نظر میباشند. یعنی در عین یک حقیقت واحد، جلوات مختلف آن نباید مورد غفلت قرار بگیرد و آن وجه وحدانی و حقانی متن یا سخن، محور وحدت همهی صورتهای متفاوت آن میباشد. این یعنی نظر به وحدت در عین کثرت. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم خوب است اگر کار را همانطور که در نظر دارید شروع کنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمیدانم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! به هر حال متوفی، نظر به محل دفن خود دارد و از قرآنی که بر سر مزار او خوانده میشود، بهرهمند میگردد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر زمینهی روحانی مناسب را داشته باشد، میتواند با نظر به محل دفن خود وقتی آن محل، محل مقدسی باشد؛ بهرههای معنوی ببرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: خیال، یکی از ابعاد وجودی انسان است و باید آن را تربیت کرد 2- روح با تقیّد بر شرع الهی، محل تجلیات انوار معنوی میشود و عملاً خیالش عکس انوار بستان الهی میگردد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم بد نیست کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» را که به چنین مواردی نیز اشاره دارد، مطالعه فرمایید. کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- خود حضرت سیدالشهداء «علیهالسلام» اذن داده بودند که اگر کسی خواست برود، برود. 2- مهم نیّت امام و مأموم است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در اینکه باید همهکارهی عالم را خدا بدانیم، بحثی نیست و این، عالمانهترین تفکری است که میتوان در این عالم داشت. منتها به ما گفتهاند: «ره چنان رو که رهروان رفتند». انسانهای بزرگ در بستر زندگی با سایر انسانها و نشاندادنِ فضایل انسانی با نیّت قرب إلی اللّه، انسان شدند. به قول مولوی: «من ندیدم در جهان جستجو / هیچ اهلیت بهجز خُلقِ نکو». هرچه داریم از برخورد خوب و دلسوزانه و خوشبینانه و مدارا با سایر انسانها است و این در وقتی مؤثر و مفید است که با نیّت و هدفِ قرب الهی انجام شود و نه در راستایِ امور روانشناسانه که بیشتر یک نوع خودآرایی است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوع آزادی موضوع مهمی است. مسلّم کتب شهید مطهری در جای خود در رابطه با این موضوع نکات خوبی دارد. ولی بحث در مورد آزادی بسیار مهم است. بنده نیز عرایضی دارم که إنشاءاللّه در جزوهای تحت عنوان «پاسداشتِ آزادی در جمهوریت انقلاب اسلامی» خدمت رفقا عرضه خواهد شد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید متوجهی تفاوت بین ارتباط خدا با مخلوق و ارتباط مخلوق با خدا بود. آری! ارتباط خدا با مخلوق، محدود به هیچچیزی نیست. لذا فرمود: «إنّی قریب». ولی ارتباط بین مخلوق با خدا، بستگی به عوامل مختلف دارد مثل داشتن حال تواضع یا حضور در مکانهای مقدس و یا پیشآمدنِ زمانهای مقدس. و موضوع عرضهشدن اعمال در روزهای دوشنبه و پنج شنبه به اعتبار آمادگی بیشتر زمانی است که ظرفیت آن عرضه به جهت رفع حجابهایی که بین عبد و ربّ است، در آن بیشتر است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در «تسبیح»، انسان متوجه جلال الهی میشود و در «تحمید»، نظر به جمال او دارد و زیباترین ارتباط، جمعِ بین جلال و جمال الهی یا تسبیح و تحمید اوست که آیهی مذکور نیز به همین امر انسانها را دعوت میکند. آری! بعضاً آیات میخواهد ما متوجهی تنزیه و جلال او شویم آنجاست که بحث «سبحان اللّه» را به طور جداگانه به میان میآورد. مثل آنکه میفرماید: «سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ» (صافات/ 159). موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که علامه میفرمایند آیات مذکور نمیخواهد مخلّدبودن در آتش را برای آن افراد اظهار نماید. ولی این بدین معنا نیست که حضرت علامه در عدم مخلّدبودن در عذاب برای بعضی از اهل نار، همنظر با ابنعربی باشد. بلکه بالعکس، ایشان معتقدند بعضی از اهل نار نهتنها تا ابد در جهنم هستند، بلکه تا ابد معذّب به عذابِ آزاردهنده میشوند، نه آنکه عذاب تبدیل به «عذب» شود بلکه مثل یک انسان به تعبیر ایشان مالیخولیایی همواره خودش در خودش گرفتار فشار و عذاب است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نفس اگر به عللی مثل گرفتاری به گناه، از تعادل خارج شود و ضعیف گردد نمیتواند بدن را آنطور که شایسته است تدبیر کند و بدین لحاظ بدن، بیمار میشود و این غیر از آن نوع بیماری است که به جهت عوامل بیرونی برای بدن پیش میآید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: راه انبیاء آن است که با نور توحید سعی میکنند انسانها ذیل توحید ربوبی و در پرتو اسمِ حیّ امور دنیایی و آخرتی خود را شکل دهند، نه آنکه ما بخواهیم با تقویت قوای نفس، نفسِ بقیه را تحت تأثیر قرار دهیم. و بدین لحاظ مسیر اهل توحید مثل آیت اللّه قاضی با مسیر امثال شیخ رجبعلی که اهل کرامتاند، متفاوت است. و آنچه از اهل توحید تحت عنوان کرامت به چشم میخورد ربطی به تقویت نفس آنها برای ارتباط با نفس طرف مقابل به معنای اصلاحِ مشکلات بدنی او ندارد، بیشتر کار آنها منوّرکردن جسم و روح است از طریق نور ربوبیت ربّ. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این نحوه مرگ به معنای فنای همهی مخلوقات با تجلیِ نور واحدِ قهّار است به معنایِ ظهور مقام احدیتِ حضرت حق، که همهی مخلوقات از این جهت در نور احدیتِ او فانی هستند در عین آنکه باقی به حق میباشند. به همین جهت قرآن در جواب کسانی که میگویند آیا ما بعد از مرگ نابود میشویم؟ به پیامبر دستور میدهد که: «قُلْ يَتَوَفَّاکُمْ مَلَکُ الْمَوْتِ الَّذي وُکِّلَ بِکُمْ ثُمَّ إِلي رَبِّکُمْ تُرْجَعُون»(سجده/11) بگو همهی شما را ملکالموتی را که بر شما گمارده شده است، تمام و کمال میگیرد و سپس به سوی پروردگارتان بر میگردید. لذا پس بحث بر گرفتن و برگشتن است و اینکه میفرماید به سوی پروردگارتان برمیگردید به همان معنای فنای در مقام احدیت است. و مرحلهی بعد از تجلی نور واحد قهّار، مرحلهی تجلی اسم اللّه است که با آن، «حشر» شروع میشود و هرکس در جایگاه خود قرار میگیرد. معنایِ مرگ ملکالموت در راستای تجلی کامل نور احدیت است تا هیچ موجودی با نحوهی بودنِ خود در میان نباشد، بلکه همه به «بودِ» حق موجود شوند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: دعا ابعاد گوناگون و برکات متکثری دارد. در دعا ظرفیت لازم جهت نظر حق به دعاکننده فراهم میشود و زمینهی رحمتی که باید به بندهاش بنماید، پیش میآید. در دعا انسان نیاز خود را اظهار میکند تا رحمت پروردگار متناسب با نیاز انسان به انسان داده شود. در دعا راههای اُنس عبد به ربّ که هزاران راهِ پنهانی است، یک به یک گشوده میشود. چه بگویم از برکات دعا!! «تو پای به راه در نِه و هیچ مپرس / خودْ راه بگویدت که چون باید کرد». «حلوای تنتنانی تا نخوری ندانی». چشیدنی است و نه شنیدنی، ما چه میدانیم که اولیاء الهی در ادعیه چه غوغایی بین خود و پروردگار خود به میان میآورند. «آنقدر هست که بانک جرسی میآید». بانک جرس همان مناجات شعبانیه و یا خمسه عشر است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: چون تازه وقتی انسان متوجهی راهی شود که خداوند در مقابلش گشوده است، باید خود را جهت ادامهی آن راه آماده نماید و در همین رابطه است که جناب حافظ میفرماید: «چه عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها». بد نیست در این مورد به شرح غزل اول حافظ که بر روی سایت هست، سری بزنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنا به تذکر خود قرآن در رابطه با خاتمیت نبوت که میفرماید: «وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ صِدْقًا وَعَدْلًا لَا مُبَدِّلَ لِكَلِمَاتِهِ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ»(انعام/115) با اسلام، به عنوان کاملترین دین، نبوت ختم میشود و دیگر جایی برای ادامهی نبوت نمیماند و ادامهی هدایت بشر با تبیین هرچه بیشتر همین دین اسلام باید انجام بگیرد که این را امامانی که قلبشان با حقیقت قرآن مرتبط است به عهده دارند. در حالیکه در پیامبران تبلیغی، نبوت به انتها نرسیده و نحوهای از نبوت و وَحی به آنها در میان است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: واژههای اینچنینی در فرهنگ خاص خودشان معنایشان را ظاهر میکنند. ولی از نظر معنای ظاهری: سوبژکتیویته، یعنی نظر به آنچه در ذهن است و در درون ما مطرح است. نفسالأمر، یعنی واقعیت، چه در عالم ماده و چه در غیر عالم ماده. اتیمولوژی، یعنی ریشهشناسیِ لغات و اشاراتی که ریشهی لغات دارد. اعیان ثابته، یعنی وجهی از موجود که در علم خداوند است. عقل بالمستفاد، یعنی آن درجهای از عقل که انسان با اندک توجه متوجهی حقایق بشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید منظور کسانیاند که خداوند میخواهد از طریق آنها نور خود را به صورت خاص در زندگی بشر ظاهر نماید. امید است با عزمی که میکنید تا در راستای سربازی امام عصر «عجلاللّهتعالیفرجه» قرار گیرید؛ همواره در عافیت باشید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضور حضرت حق در تاریخ، به صورتِ لبسِ بعد از لبس است، نه خلع و لبس. یعنی همواره نوری شدیدتر از نور قبلی به صحنه میآید و حضور ملاصدرا در تاریخی که با ملاصدرا شروع شده و هنوز ادامه دارد، حکایت از نور بیشتری از انوار الهی میکند و درنتیجه راهِ بشر به سوی خدا و عبور از نیهیلیسمی که میتوان گفت در دوران جدید از دکارت شروع شد به بهترین نحو محقق خواهد شد که تا اندازهای در جلسات آخر کتاب «سلوک ذیل ...» در مورد آن مطالبی عرض شد. موفق باشید