اسمه تعالی: سلام علیکم:
همچنان که «وقت» در هر تاریخی با قیاس و فکر به دست نمیآید و باید با روحیهی انتظار و به تعبیر دیگر «کشیک نفس کشیدن» متوجهی وقت تاریخی خود شد و تمام معنای خود را از آن به بعد در آن هویت بی چون و چرای بسیط معنا کرد، «آزادی» نیز یک وقت تاریخی است و تنها کسانی میتوانند آن را پاس بدارند و بر سر آن جان بدهند که در روح معنایی خود آن را یافته باشند. معلوم است که همیشه شیطان راهزن بیکار نیست و معنای تاریخی را با جایگزینی شیطانی به حجاب میبرد، اما کیستاند آنهایی که به جای حمله به آزادیهای زشت شیطانی در افقی بالاتر همواره نظر به آن وقت تاریخی مقدس دارند؟ همین موضوع در معنای اشراقی انقلاب اسلامی ظهور کردهاست که بعضی متوجه نقش شیطان در به تحریف بردن انقلاب نیستند و مثل حمله به بی بند و باریهایی که در قالب آزادی به میان آمدهاست و آزادی را پاس نمیدارند، با حمله به انواع تحجّر ها و خشونت ها وقت تاریخی انقلاب اسلامی را که معنا بخشیدن به انسان در تاریخ غیر قدسی سکولاریته است، نمیبینند. وقتی سخنی بر زبانی رانده شد که اگر بگویم دروغ ترین و آلودهترین سخن این تاریخ است فکر نمیکنم خطا کردهام؛ وقتی گفته شود: «انقلاب اسلامی بسط مدرنیته و نیهیلیسم است». این از همان عقلی ظهور میکند که میگوید: «کشور آل سعود مرکز مبارزه با تروریسم است». هر دو یک سخن است برای اصالت دادن به مدرنیته، حال بگو ما میتوانیم به زبان مدعیان طرفداری از هایدگر با چنین جملاتی روبرو شویم؟ آیا باید از هایدگر منصرف شد یا در دفاع از او چنین عقلی را عقل گزارشگر تفکر هایدگر ندانست؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوع تقدم عقل یا ایمان، موضوع بسیار مهمی است. در چند جلسهی اخیر متنخوانیِ کتاب «خرد سیاسی» بهخصوص در دو جلسهی آخر در فصل 11 در این مورد بحث شد. مبنی بر اینکه وقتی انسان خود را در آن «یافتِ بسیط» نگه دارد، اولاً: در شرایطی قرار میگیرد که فوق عقل و ایمان خود را احساس میکند. ثانیاً: در نسبت بین عقل و ایمان، همواره در فضای عقلی فعّال و ایمانی زنده بهسر میبرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم انسانها از چیزی که برایشان مجهول است، مضطرب خواهند شد تا اینکه همین حالا انسان خود را در ابدیت خود حاضر بیابد که با دنبالکردنِ مباحث معاد این حالت پیش میآید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- همینطور که متوجهاید به غیر از آنها که میفرمایید اکثر کسانیکه به آقای روحانی رأی دادند، هم انقلاب را و هم رهبری را قبول دارند ولی تصورشان این بود که اگر اقای رئیسی رئیس جمهور شوند، یک نوع تحجر و خشونت پیش میآید. این جا هست که ما باید طوری عمل کنیم که این تصور در بین مردم نباشد بهخصوص نسبت به جناب آقای رئیسی که سوابق و تحصیلات ایشان همه خبر از یک نوع سعهی صدرِ حکیمانه میدهد. 2- آنچه نقش اصلی را همیشه داشته، مردم بودند لذا اگر تلاش شود مطالبات مردم متعالی گردد و از نحوهی زیستِ غربی به نحوهی حیات قدسی نظر کنند، دولتها خواسته و نخواسته در مسیر مطالبات مردم قرار میگیرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این دو انسان بسیار متفاوتاند، یکی افق زندگی خود را قرب إلی اللّه قرار میدهد و در ابدیت خود با پروردگار عالم مأنوس است که بینهایت نتیجه دارد. و دیگری کار خوب میکند تا زندگی راحت و روح آرامی داشته باشد، این آدم در ابدیت با پوچی و آتش روبهرو میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ما موظف هستیم دعا کنیم و راهِ گشودهی خدا را در مقابل خود هرگز بسته نپنداریم، ولی شاید تقدیر ما چیز دیگری باشد. لذا افقِ ارتباط با خداوند را محدود به یک یا چند آرزو نکنیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در طول روز فرصتی جهت آنکه در خدمت رفقا باشم، ندارم. میماند بعد از نماز صبح در مسجد خدیجهی کبری«سلاماللّهعلیها» که در حین قدمزدن میتوانم خدمت عزیزان باشم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا متوجه نباشیم در بستری که حضرت روح الله خمینی در این تاریخ گشودهاست همواره زیباییهای برتری ظهور خواهد کرد. مگر به این آیهی قرآن شک دارید که میفرماید: «ما نَنْسَخْ مِنْ آيَةٍ أَوْ نُنْسِها نَأْتِ بِخَيْرٍ مِنْها أَوْ مِثْلِها أَ لَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَديرٌ» (106/بقره). هیچ آیهای از آیات الهی – مثل آیت حق حضرت روح اللّه خمینی – نبردیم مگر آنکه آیهای بهتر از او یا مثل او را آوردیم، آیا نمیدانید خداوند بر هرچیز قادر است – و خودش این انقلاب قدسی را بهخوبی حفظ مینماید -. در رابطه با اینکه هرگاه حقیقتی قدسی در تاریخ ظهور کرد، بر عکس باطل که زهوق و بیآینده خواهد بود، همواره زندهتر و تازهتر به بهترین نحو جلو خواهد رفت. و مولوی در همین رابطه میگوید:
اندک اندک جمع مستان میرسند
اندک اندک می پرستان میرسند
دلنوازان نازنازان در ره اند
گلعذاران از گلستان میرسند
اندک اندک زین جهان هست و نیست
نیستان رفتند و هستان میرسند
جمله دامنهای پرزر همچو کان
از برای تنگدستان میرسند
لاغران خسته از مرعای عشق
فربهان و تندرستان میرسند
جان پاکان چون شعاع آفتاب
از چنان بالا به پَستان میرسند
خرم آن باغی که بهر مریمان
میوههای نو زمستان میرسند
موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد مرتدّ بالفطره مثل کسروی و سلمان رشدی، موضوع با تبادلِ نظر علمی فرق میکند. در اینجا بحث توطئه برای زیر سؤالبردنِ اصل اسلام است در قرآن داریم که: یهود برای ضربهزدن به اسلام، بعضیها مأمور میشدند که صبح اعلام کنند ما مسلمان شدهایم و بعد عصرهنگام بگویند تحقیق کردیم متوجه شدیم اسلام دین حقیقی نیست و دروغ است. و قرآن دستور داده است با این توطئهگران که در مقابل حق و حقیقت نقشه میکشند، برخورد شود. چون اینها دشمن حقیقتاند. در حالیکه اگر صِرف تحقیق بود خداوند در سورهی توبه میفرماید: «به آنها اجازه دهید وارد جامعهی اسلامی شوند، تحقیق کنند و بعد در حفاظت مسلمین برگردند به قبیلهی خود و هرطور خواستند تصمیم بگیرند». در مورد سؤال شما نیز قضیه از این قرار است که واقعاً اگر کسی در نظام اسلامی متولد شده است و اهل تحقیق است و در مورد اسلام تحقیق کرده است، جایی برای آن میماند که اعلام کند اسلام دروغ است و بخواهد به دین دیگری گرایش پیدا کند؟ یا عملاً این یک توطئه است در زیر پوشش تحقیق. و این غیر از آن است که بنده و جنابعالی بدون آنکه نسبت به اسلام کافر شویم، در رابطه با بقیهی ادیان تحقیق نماییم. در این رابطه خوب است به جواب سؤالهای شمارهی 8622 و 11671 و 13674 رجوع فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر با روزهداری، اختلالی در وضع سلامتی شما پیش نیاید، همین اندازه عشق است که حضرت حق ببیند مانند مردهای دراز کشیدهاید، ولی تمرّد نمیکنید و همچنان در اطاعت او صبر پیشه میکنید که گفت:
پردههای دیده را داروی صبر
هم بسوزد هم بسازد شرح صدر
آینة دل چون شود صافی و پاک
نقشها بینی برون از آب و خاک
هم ببینی نقش و هم نقاش را
فرش دولت را و هم فراش را
موفق باشید
بسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در کتاب «ماه رجب؛ ماه یگانه شدن با خدا» در این مورد شد مبنی بر اینکه وقتی نظر اجمالی به حضرت حق داریم، و با توجه به آنکه اسم «اللّه» جامع همهی کمالات است، اسم «ربّ» را اظهار نمیکنیم. ولی چنانچه بخواهیم در عین نظر به حضرت حق، با نظر تفصیلی به وَجهِ ربوبی آن نظر کنیم، اسم ربّ را پیرو اسمِ اللّه میآوریم. در رابطه با اسماء الهی، خوب است به کتاب «اسماء حسنا؛ دریچههای نظر به حق» رجوع فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است که میفرمایید. اساساً روحی بر دولت موجود حاکم است که متوجه نیست باید تمام مناسبات اجتماعی جامعهی ما با رجوع به اسلام شکل بگیرد. و در همین رابطه حضرت امام خمینی«رضواناللّهتعالیعلیه» میفرمایند: «ما جمهورى اسلامىِ لفظى نخواستيم؛ اينكه ما دائماً راجع به اين معنا سفارش مى كنيم كه بايد حالا كه رژيم، رژيم اسلامى شده است محتوا محتواى اسلامى باشد، براى اين است كه يك مملكتى مدعى است من مُسْلم هستم، افرادش ادعا مى كنند كه ما مُسْلم هستيم لكن در بسيارى جاها ديده مى شود كه پايبند احكام اسلام نيستند. بسيارى از اشخاص ادعاى اسلام مى كنند، همان ادعاست؛ ديگر در عمل وقتى كه مشاهده بكنيد مى بينيد كه خبرى از اسلام نيست. ما كه مى گوييم حكومت همان طور كه اسلامى است، محتوايش هم اسلامى باشد، يعنى هرجا كه شما برويد، در هر وزارتخانه كه شما برويد، در هر اداره كه شما برويد، در هر كوچه و برزن كه شما برويد، در هر بازار كه شما برويد، در هر مدرسه و دانشگاه كه شما برويد، آنجا اسلام را ببينيد؛ احكام اسلام را ببينيد. اين براى اين است كه ما حكومت اسلامى خواستيم. ما جمهورى اسلامىِ لفظى نخواستيم. ما خواستيم كه حكومت اللَّه در مملكتمان - و ان شاء اللَّه در ساير ممالك هم - اجرا بشود.»[1]موفق باشید.
[1] - صحيفهي امام، ج8، ص 282.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ابتدا باید بدانید هراندازه تعریف صحیحی از معنای خود داشته باشیم نهتنها بهتر زندگی میکنیم، بلکه در احساس گستردهتری نسبت به خود هستیم. بعد از مطالعهی کتاب «ده نکته در معرفت نفس» همراه با شرح صوتی آن، کتاب «فرزندم؛ اینچنین باید بود» را در راستای درک معنای بیشتر از خود، دنبال بفرمایید خوب است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسیحا دمی بالاتر از سخن خدا در این مورد نیست که در آیه 53 سوره «زمر» با لحنى آکنده از نهایت لطف و محبت، آغوش رحمتش را به روى همگان باز کرده و فرمان عفو همه گنهکاران را صادر نموده، مى فرماید: «به آنها بگو اى بندگان من که بر خودتان اسراف و ستم کرده اید! از رحمت خداوند نومید نشوید که خدا همه گناهان را مى بخشد که او بخشنده و مهربان است» (قُلْ یا عِبادِیَ الَّذِینَ اَسْرَفُوا عَلى اَنْفُسِهِمْ لاتَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَهِ اللّهِ اِنَّ اللّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعاً اِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیم). دقت در تعبیرات این آیه، نشان مى دهد که از امیدبخش ترین، آیات قرآن مجید نسبت به همه گنهکاران است، شمول و گستردگى آن، به حدى است که طبق روایتى، امیرمومنان على(علیه السلام) فرمود: «در تمام قرآن آیه اى وسیعتر از این آیه نیست» (ما فِى القُرْآنِ آیَهٌ اَوْسَعُ مِنْ یا عِبادِىَ الَّذِیْنَ اَسْرَفُوا...). دلیل آن نیز روشن است زیرا: 1 ـ تعبیر به «یا عِبادِىَ» (اى بندگان من!) آغازگر لطفى است از ناحیه پروردگار. 2 ـ تعبیر به «اسراف» به جاى «ظلم و گناه و جنایت» نیز لطف دیگرى است. 3 ـ تعبیر به «عَلى اَنْفُسِهِم» که نشان مى دهد گناهان آدمى همه به خود او باز مى گردد، نشانه دیگرى از محبت پروردگار است، همان گونه که یک پدر دلسوز، به فرزند خویش مى گوید: این همه بر خود ستم مکن! 4 ـ تعبیر به «لاتَقْنَطُوا» (مایوس نشوید) با توجه به این که: «قنوط» در اصل به معنى مایوس شدن از خیر است، به تنهائى دلیل بر این است که گنهکاران نباید از «لطف الهى» نومید گردند. 5 ـ تعبیر «مِنْ رَحْمَهِ اللّهِ» بعد از جمله «لاتَقْنَطُوا» تاکید بیشترى بر این خیر و محبت مى باشد. 6 ـ هنگامى که به جمله «اِنَّ اللّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ» مى رسیم که با حرف تاکید آغاز شده و کلمه «الذنوب» (جمع با الف و لام) همه گناهان را بدون استثنا در بر مى گیرد، سخن اوج مى گیرد و دریاى رحمت مواج مى شود. 7 ـ هنگامى که «جَمِیْعاً» به عنوان تاکید دیگرى بر آن افزوده مى شود امیدوارى به آخرین مرحله مى رسد. 8 و 9 ـ توصیف خداوند به «غفور» و «رحیم» که دو وصف از اوصاف امیدبخش پروردگار است، در پایان آیه، جائى براى کمترین یاس و نومیدى باقى نمى گذارد. آرى، به همین دلیل، آیه فوق گسترده ترین آیات قرآن است، که شمول آن هر گونه گناه را در بر مى گیرد، و نیز به همین دلیل، از امیدبخش ترین آیات قرآن مجید محسوب مى شود. و به راستى، از کسى که دریاى لطفش بیکران و شعاع فیضش نامحدود است جز این انتظارى نمى توان داشت. از کسى که «رحمتش بر غضبش پیشى گرفته» و بندگان را براى رحمت آفریده، نه براى خشم و عذاب، غیر از این چشم داشتى نیست. چه خداوند رحیم و مهربانى! و چه پروردگار پر مهر و محبتى!! آیا میتوان در مقابل چنین خدایی بر خلاف نظر مبارک او گناه کرد و عصیان نمود و توبه نکرد و باز توبه نکرد و باز توبه نکرد و از رحمت واسعهی او مأیوس بود؟!!! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که متوجهاید حضور در تاریخی غیر از تاریخ مدرنیته که همهی عالم را فراگرفته است، با تنگناهایی روبهروست. و همینطور که گفتهاید انقلابیون باید خود را با متن چنین انقلابی معنا کنند، نه با جریانهای سیاسی و نه با دولتها، وگرنه ناخواسته متوقف میشوند. آری! درست میفرمایید که غم ما باید، غمِ جاماندن از راهی باشد که شهداء در مقابل ما گشودند، نه غمِ بر مسندنشینی این دولت و آن دولت. غمِ جاماندن از افقی که زعیم الهی ما در مقابل ما گشود که آن راه، فراتر از نگاه جریانهای سیاسی است. همانطور که به قول شما مردم ما برای تحقق انقلاب فهمیدند از چه راهی کار را شروع کنند تا در یک عزم عمومی، خود را ماورای حاکمیت دوران در امور اجرایی حاضر کند و اینجاست که بنا به فرمایش رهبری مطالبات مردم آنچنان متعالی میشود که یقیناً به دولتی نظر خواهند کرد که همترازِ اهداف مقدس انقلاب اسلامی است. بنده چیزی به سخن شما نیفزودم و همین اندازه متوجه هستم چه عالم زیبایی است عالمِ فهم تاریخی انقلاب اسلامی در قرائت شهدا. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده ایشان را از قبل تا حدّی میشناسم. انسان برجستهای هستند و همین امر موجب شد مقام معظم رهبری ایشان را برای امر تولیتِ آستان قدس انتخاب کنند. موفق
بباسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً چون رهبر انقلاب و افراد دلسوز شورای انقلاب فرهنگی تذکرات لازم را به دولت داده بودند، ولی دولت به بهانهی آنکه آن سند الزامآور نیست، آن سخنان را پشت سر انداخت، مقام معظم رهبری مستقیم وارد شدند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: معضل بزرگی است. راه صحیح آن است که همه به این مطلب برسند که شرایط ازدواج آسان را فراهم کنند، وگرنه کار به انواع گناهان و فحشاها کشیده میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از مشورت با اهل هر موضوعی، اگر انسان به نتیجه نرسید میتواند استخاره کند و اگر بعد از استخاره باز عقلاً متوجه شد باید در آن کار تجدید نظر کند باید بداند پشت به استخاره، پشت به قرآن نیست. آری! در نهایت اگر عمل به استخاره با ضرر مادی همراه بود باید امید داشته باشد مصلحتی در کار بوده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بسیار سخن درستی است. به امید روزی که انسانها با رفع حجابهای خودبینی و خودخواهی به موطن عشق به همان معنایی که فرمودید، برسند تا با جناب حافظ همسخن شوند که فرمود:
عشقت رسد به فریاد گر تو مثال حافظ
قرآن زِ بَر بخوانی با چارده روایت
موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که میدانید بالاخره شیطان قسم خورده در صراطی که به خدا ختم میشود، قرار گیرد و تا آنجا که ممکن است مانع سیر کسانی شود که در این مسیر هستند. از موانعی که شیطان در مقابل ما ایجاد میکند بدخلقی و عجب و بیانظباطی است که شما در امثال ما میبینید. امید است هرچه زودتر متوجه شویم اگر طالب آن هستیم که مسیر خود را به نتیجه برسانیم، از تلاش برای رفع چنین ضعفهایی کوتاهی نکنیم. آری! راه خدا بدون شیطان نیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ای بابا! اگر همهی مستمعین اینطور که شما برداشت کردهاید، برداشت کرده باشند که خاک بر سر من است!! اتفاقاً آیات مذکور خبر از آن میدهد که امثال آقایانی که در عین باورِ ایمانی جهتِ داوری به طاغوت رجوع میکنند. لذا قرآن میفرماید: «أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذينَ يَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُوا بِما أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ يُريدُونَ أَنْ يَتَحاكَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ وَ قَدْ أُمِرُوا أَنْ يَكْفُرُوا بِهِ وَ يُريدُ الشَّيْطانُ أَنْ يُضِلَّهُمْ ضَلالاً بَعيداً» (60/ نساء) آیا ندیدی کسانیکه در باورِ خود به آنچه تو نازل کردهای و آنچه در قبل آمده، ایمان دارند و اینکه در داوری به سوی طاغوت نظر میکنند. در حالیکه به آنها امر شده است به طاغوت کافر باشند و این شیطان است که آنها را گمراه میکند، آنهم گمراهیِ بسیار شدیدی. بنابراین اینطور نیست که بخواهند با اسلام مقابله کنند بلکه گرفتار یکنوع اغفال از طرف شیطان شدهاند تا آن اندازه که شیطان بخواهد آنها را به تعبیر علامه طباطبایی از صراط مستقیم بهکلّی بیرون کند. و خداوند در ادامه میفرماید: «وَ إِذا قيلَ لَهُمْ تَعالَوْا إِلى ما أَنْزَلَ اللَّهُ وَ إِلَى الرَّسُولِ رَأَيْتَ الْمُنافِقينَ يَصُدُّونَ عَنْكَ صُدُوداً» (61) چون به آنها گفته شود که به سوی آنچه خداوند نازل کرده است و به سوی رسول خدا بیایید، در این صحنه میبینید منافقان، فعالانه وارد میشوند تا آنها را ای رسول خدا از تبعیت نسبت به تو منحرف کنند. ملاحظه میکنید که قرآن نمیگوید آنها منافقند، بلکه میگوید جریان نفاق سعی دارد آنها را از رجوع به رهبریِ نظام منصرف نماید. قرآن در ادامه میفرماید: «فَكَيْفَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصيبَةٌ بِما قَدَّمَتْ أَيْديهِمْ ثُمَّ جاؤُكَ يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ إِنْ أَرَدْنا إِلاَّ إِحْساناً وَ تَوْفيقاً» (62) اینان چگونه خواهند بود وقتی با قرارگرفتن در چنین مسیری با مشکلات روبهرو میشوند به جهت اعمالی که خود انجام دادهاند و ای پیامبر به سوی تو خواهند آمد و به خداوند سوگند میخورند که ما جز نیکی و رفع مشکلات، قصد دیگری نداشتیم. عنایت دارید که به جهت خطای محاسبه، با مشکل روبهرو میشود و به سوی رهبری نظام برمیگردند. در حالیکه اذعان نمیکنند اشتباه کردیم، ولی خداوند در آیهی بعد میفرماید: «أُولئِكَ الَّذينَ يَعْلَمُ اللَّهُ ما في قُلُوبِهِمْ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَ عِظْهُمْ وَ قُلْ لَهُمْ في أَنْفُسِهِمْ قَوْلاً بَليغاً» (63) آنها کسانیاند که خداوند میداند چه در درونشان میگذرد. پس ای پیامبر از آنها فاصله بگیر و آنها را نصیحت کن و در ارتباط درونی و تنگاتنگی که با آنها داری، سخنانِ رسا و نافذی را با آنها در میان بگذار. ملاحظه میکنید که در این آیه از طرفی به رهبری نظام متذکر میشود که خط خود را از آنها جدا کن تا اشتباهِ محاسباتی آنها به پای تو نوشته نشود، ولی از نصیحت به آنها خودداری ننما، زیرا زمینهی اصلاح و امید به برگشت در آنها هست. و از این مهمتر اینکه به تعبیر علامهی طباطبایی در تنهایی و خلوتی که رهبری نظام با آنها دارد میفرماید با کلماتی رسا و نافذ، آنها را متذکر اشتباهاتشان بگردان.
و سپس برای اینکه گمان نشود راهی جز اطاعت رسول خدا جهت رسیدن به اهداف حقیقی وجود ندارد، میفرماید: «وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ لِيُطاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحيماً» (64) ما هیچ رسولی را نفرستادیم مگر آنکه به اذن الهی باید بدون هیچ چون و چرایی اطاعت شود و ای پیامبر! اگر آنهایی که از این مسیر فاصله گرفتند و به خود ظلم کردند از خدا طلب استغفار و آمرزش بخواهند و رسول خدا نیز برای آنها آمرزش طلب کند، حتماً آنان خداوند را توّاب و رحیم مییابند. در این آیه در عین آنکه متذکر میشود باید در اطاعتِ رهبریِ نظام که به تعبیر حضرت رضا«علیهالسلام» مؤیّد به مدد الهی است؛ هیچگونه سستی ننمایند، آنها را به جهت خطای در محاسبه بهکلّی طرد نمیکند و راهِ بازگشت را در مقابلشان میگشاید که اگر اولاً: به سوی رهبری نظام برگردند و در این فضا از خداوند طلب استغفار کنند و رهبری نظام نیز نسبت به آنها ترحم نماید و از خدا برایشان طلب مغفرت نماید، آنها برگشتِ خدا به خود را مییابند.
آیات مذکور نشان میدهد که جریان مذکور که گمان و باور دارند در مسیر دینداری قدم میزنند، ولی امیدشان به داوریِ طاغوت است، بهکلّی از گردونهی نظامی که مکتب وَحی بهوجود آورده، بیرون نیستند هرچند که جریان نفاق و وسوسههای شیطانی در آن جریان فعّال است. لذا باید در مسیر رهنمودهای رهبری نظام طوری عمل کنیم تا با دست خود آنها را از گردونهی نظام بیرون نیندازیم، بلکه به همان طریقی که رهبریِ نظام الهی عمل میکنند امید برگشت آنها را داشته باشیم. و از آن عجیبتر که ملاحظه میکنید در دو آیه میفرماید: «جاؤُكَ». یعنی اینان بالاخره چارهای ندارند که به رهبری نظام برگردند. و این است که قبلاً در جواب کاربران محترم عرض شد؛ آینده، عظمت و قدرت رهبری چندین و چند برابر خواهد بود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- شاید منظور مقام معظم رهبری«حفظهاللّه» از دو قطبیبودنی که با آمدن آقای احمدینژاد پیش میآمد، ایجاد فضای تکفیر یک جبهه در مقابل جبههی دیگر بود؛ شاهد این مطلب آن است که میبینیم رفقای انقلابی آقای احمدی نژاد، پس از عدم احراز صلاحیت ایشان به همان معنایی که اصلاح طلبان اساس شورای نگهبان را نفی مینمایند آنها نیز در همان مسیر قدم گذاشتند. بنابر این باید توجه داشت که ما با این افراد مواجههستیم که حتی با نهاد شورای نگهبان اینچنین برخورد میکنند و اساسا بدون نظر به جایگاه شورا، به خاطر اختلاف نظر با آنها حاضراند بدترین تعابیر را در مورد اعضاء آن و یا اصل آن نهاد به کار برند. با توجه به این، شما قضاوت کنید که پس از حضور آقای احمدی نژاد در رقابتهای انتخاباتی، این طیف که از جوانان انقلابی نیز هستند، با طیفهای مقابل چه برخوردی میکردند؟ آیا غیر از تکفیر سیاسی چیز دیگری بود؟ آیا هر کسی که مقابل این جریان پا به صحنهی رقابت میگذاست ـحتی شخصی که نامزد «جمنا»یی باشد که تشکّلی از نیروهای سابقه دار انقلاب اسلامی هستندـ تکفیر نمیشد؟ وقتی میبینیم بعضی از طرفداران آقای احمدینژاد او را ولیّ الهی میپندارند و حقِ حیاتی برای طرف مقابل قائل نیستند با چه صحنههایی در انتخابات روبرو میشدیم؟ آیا این دو قطبی، مثل دو قطبیهای عادی معمول در انتخاباتها است؟
2- با توجه به اینکه از سه استانی که رأی آقای رئیسی بالاتر از رأی آقای روحانی بوده است شهر قم میباشد، نمیتوان گفت روحانیون به آقای روحانی رأی دادهاند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به این صورت جواب داده شد:
باسمه تعالی: سلام علیکم: اجر زحمات شما مسلّم محفوظ خواهد ماند. عرایضی شب گذشته در همین رابطه مطرح شده است که جهت اطلاع به آدرس: http://lobolmizan.ir/sound/1173#5090 (فایل شماره 19 با عنوان «ضعف ایمان و پذیرش داوری جهان استکبار») که در سایت، بخش جلسات هفتگی، قسمت صوت جلسات هفتگی، بخش سوره نساء، فایل شماره 19 قرار گرفته است، رجوع فرمایید. در ضمن در این مورد خوب است به سؤال و جواب شمارهی 19384 رجوع فرمایید موفق باشید
سمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است که میفرمایید و به همین جهت جناب شیخ شبستری میفرمایند:
تفکر، رفتن از باطل سوی حق
بهجز اندر به دیدن، کلّ مطلق
که البته بحث آن مفصل است. به امید آنکه «تفکر» به جامعهی ما برگردد و آن با «وجود» ممکن است، زیرا تفکر، خانهی «وجود» است. و اینکه در روایات داریم یک ساعت تفکر از 70 سال عبادت برتر است؛ بدان معنا است که انسان در افق خود متوجهی حقیقتی باشد که در حال گشودگی است و در راستای به فعلیتآوردنِ آن گشودگی، جایگاه عبادت و مطالعه و تدبّر روشن میشود. به این معنا که انسان به دنبال گمشدهی خویش عبادت میکند و یا مطالعه مینماید و یا در آیات و روایات تدبّر میکند تا آنها متذکر آن گمشده برای او باشد. و در همین رابطه است که گفته شده است «پرسشگری موجب تفکر میشود». موفق باشید