بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
24581

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
به نام خدا با سلام خدمت استاد طاهرزاده حفظه الله لطفا ویدیوی زیر را تماشا کنید. آیا این صحبتهای استاد پناهیان تحت عنوان به اندازه نیازت پول در نیار و حتما بچه مذهبی ها باید پول دار باشند. در تضاد آشکار با مشرب فکری شما نیست که تاکید دارید رزق در حد کفاف کافی است و طلب رزق بیشتر امری پسندیده نیست و تمام دعاهای وسعت رزق را به کفاف تقلیل می دهید. از پاسخ و تحلیل سخنان استاد پناهیان متشکرم. التماس دعا لطفا پاسخ را در سایت بگذارید احتمال دارد ایمیلم باز نشود. اگر لینک زیر باز نشود با سرچ عنوان بالا صحبتهای ایشان در آپارات یافت می شود. https://www.aparat.com/v/fn2lU
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن فرمایشات را قبلاً دیده‌ام. احتمالاً استاد در رابطه با زندگی فردی منظورشان نیست زیرا بنا ندارند روایاتِ کفاف را نادیده بگیرند. موفق باشید

23582

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: مگر نه اینست که دین برای همه زندگی ما قوانینی را وضع کرده و برای اجرای بعضی از قوانین آدابی نیز بیان کرده است. از جمله معاشرت که از مسائلی است که آدابی دارد. مثلا می گوید هر وقت به هم رسیدید به جای کلمه «درود» بگویید «سلام» و مانند اینها... خصوصا اینکه الان دشمن از این طریقه ها و با کشیدن بحث های ایران باستان و ایجاد اختلافات عرب و عجم می خواهد مغرضانه ادبیات دینی ما را بگیرد. حال سوالم اینست که چرا مقام معظم رهبری از اینگونه کلمات استفاده می کنند. مثلا به جای اینکه بگویند سلام خدا بر سپاه پاسداران، می گویند درود خدا بر سپاه پاسداران.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: معنای درود در فارسی، همان معنای سلام است. ایرانی‌ها در عین پذیرفتن اسلام از زبان فارسی که ظرفیت‌های خاص خود را دارد، حفاظت کردند و این به معنایِ باقی‌ماندن بر ایران باستان و اختلاف‌ایجادکردن بین عرب و عجم نیست. البته بعضی از کلمات عربی، بارِ فرهنگی خاص اسلامی خود را دارد که خوب است از آن‌ها غفلت نشود. موفق باشید

22875
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار خدا قوت: من تقریبا از سال 85 سیر مطالعاتی شما رو شروع کردم گاهی هم بین مطالعات فاصله زیادی افتاده الان هم در حال ادامه مطالب هستم اما هیچکدام از مباحث گذشته یادم نیست فقط دارم ادامه میدم در ضمن تا سال 91 که توفیق دیدار شما رو داشتم خیلی بهتر مباحث را دنبال می کردم اما الان در کنار سلب توفیق از دیدار شما با مباحث هم مشکل دارم یکی همین مشکل فراموش کردن مطالب هستش و دوم سعی دارم آنچه را که می آموزم در زندگی اجرا کنم اما خیلی ضعیف هستم و یا اصلا نتونستم. ممنون بابت راهنمایی شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم این ربطی به نوشته‌های بنده و امثال بنده ندارد. شرایط طوری است که حتی آموزه‌های قرآن و روایت هم در نظام آموزشی و اقتصادی و سیاسیِ ما در حال حاضر هنوز نافذ نیست. ولی باید بدانیم اگر بر همان آموزه‌های دینی به شکل معقول و حکیمانه و در نظرگرفتنِ شرایط، پافشاری کنیم در شرایطی که به گفته‌ی پُست‌مدرن‌ها نهادهای منبعث از فرهنگِ غرب جواب نداده، آن آموزه‌ها به مرور کاربردی می‌شود. عمده تلاش و مقاومت برای تحقق آموزه‌های دینی است و صبر بر آن‌ها. لذا است که باید با عقلی خاص به این نوع آموزه‌ها رجوع کرد؛ همان‌طور که در امور فردی ما به مرور باید خودسازیِ خود را مدیریت کنیم. موفق باشید   

21019
متن پرسش
سلام: 1. در سوال 20771 فرمودید شرط تأثیر، عدمِ موافقت سوژه است آیا مقصودتان موافقت سوژه است و اشتباه تایپی صورت گرفته یا مقصود دیگری داشتید. 2. فرض کنید در گذشته خود را در اختیار هیپنوتیزم کننده ای قرار داده ام لکن او این رخداد را از ذهن من پاک کرده باشد بنابرین اگر چه توسط او در هیپنوتیزم هستم ولی موجبات غفلت ازین موضوع را پدید آورده است پس یا باید اثبات کرد که امکان ندارد فردی هیپنوتیزم شود و نداند که هیپنوتیزم شده است یا پذیرفت که امکان جبر وجود دارد.
متن پاسخ

تعالی: سلام علیکم: 1- همان‌طور که متوجه شده‌اید منظور، موافقتِ سوژه است. سؤال مذکور تصحیح شد 2- تأثیر هیپنوتیزم بر روی خیال می‌باشد و نمی‌تواند چندان پایدار گردد مگر این‌که بعد از حدود 24 ساعت خودِ انسان تصمیم بگیرد که آن نحوه شخصیتی که به او القاء شده است را بپذیرد. مثل انرژی‌درمانی که یک‌نوع هیپنوتیزم‌کردنِ طرف است و او می‌تواند بعد از آن‌که تصور کرد مثلاً دست او مشکلی ندارد، همان حرکاتی که در حالت هیپنوتیزم برای دست خود پذیرفته بود، ادامه دهد. موفق باشید

20265

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض ادب و دعای خیر: آیا قطع طمع از غیر شامل انتظار و توقع محبت و احترام از دیگران هم می شود یا خیر؟ در صورت مثبت بودن پاسخ راه رهائی از آن چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید حضرت حق را مبنای همه‌ی آثار دانست تا همه‌ی چیزها را از حق بدانیم و پاداش را هم از او بخواهیم. موفق باشید

20236

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: استاد ببخشید یک سوالی دارم شاید خنده دار باشد ولی ذهنم را مشغول کرده. یک دوستی دارم که از من خواسته بود یک شوخی ای را باهاش نکنم و گفت اگر آن شوخی را کردی مدیون هستی، و تمام گناهانم گردنت! آن شوخی هم شوخی گناه آلود و غیرمشروعی نبود منتها او بی خودی حساسیت نشان می دهد. من هم قبول کردم و واقعا قصد داشتم که آن شوخی را با او نکنم ولی چند روز پیش بنا به شرایطی، درست یا غلط، آن شوخی را کردم. حال می گوید چون آن شوخی را کردی مدیون هستی و تمام گناهانم به گردن تو افتادند. حالا سوالم اینست که آیا واقعا اینطور است؟ تمام گناهان گذشته و حالش را به پای من نوشتند؟ نکند اینجوری باشد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آیا این سایت باید متکفل جواب به این سؤالات باشد؟!!!! موفق باشید

19946

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: در حرکت جوهری، شبهه بقاء موضوع و پاسخ‌هایی که داده شده در رابطه با همه پدیده‌های مادی هست آیا؟ اگر بله، پس یعنی جسم کودکی من با جسم الان من یکیه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است زیرا تا جوهر جسم هنوز دارای قوه است، جسم و ماده در میان است. این موارد همه در شرح صوتی «حرکت جوهری» با دلایل لازم مطرح شده. به نظر می‌آید باید با دقت شرح صوتی بحث را دنبال فرمایید. موفق باشید

19084
متن پرسش
با سلام خدمت شما: من سوالاتی دارم از محضر استاد منتهی سوالات من صرفا تخصصی هستند اگر استاد لطف بفرمایند پاسخ بدهند خیال حقیر هم راحت تر است احتراما اولا: استاد مفهوم المیزان چیست؟ اینکه خداوند «وضع المیزان» رو همسنگ خلقت آسمان و زمین میدونه چیه؟ چرا که این از اهمیت اون سرچشمه میگیره این المیزان چیه و چه کارایی داره؟ دوما: معنی «و علم الآدم اسماء کلها» میشه به آدم همه اسم ها رو آموختیم این همه اسمها چیه؟ در بعصی تفاسیر می فرماید اسامی الحسنی بوده ولی این نمیتونه باشه چرا که اسماء الحسنی رو فرشتگان هم میتونن بدونن ضمنا از تعلیم صحبت به میان اومده خداوند به آدم تعلیم کرده همه اسمها رو این همه اسمها چیه؟ سوما: اینکه خداوند می فرمایند آدم و حوا نیاز به خوردن غذا نداشتن و نور آفتاب اونها رو اذیت نمی کرده آیا نشانگر این نیست که اونها جسم لطیفی داشتن که نور آفتاب از بدن شیشه ای مانندشون عبور می کرده آیا نشانگر این نیست که آدم قبل از نافرمانیش یک نوع حیات خاص با جسم خاص داشته مثل جسم جنیان؟ من تو تفاسیر خوندم ولی دلیل بدردبخوری ذکر نشده اشاره به سیر شدن از بوی میوه های بهشتی شده یا انبوه بودن درختان بهشتی که کاملا بی معنیه نظر شما چیه؟ سوما: من از کسی که به علم الحروف آشنایی داشت شنیدم کلمه هیچ فارسی دارای اسراریه و خواصی داره نظر شما در مورد کلمه هیچ چیه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- وقتی نظام عالم بر اساس سنت و قاعده خلق شده باشد، گفته می‌شود خلقت عالم بر اساس میزان ساخته شده[1] و از آن‌جایی که حضرت حق عین وحدت است به معنای یگانگیِ محض، هر آن‌چه از او صادر شود عین قاعده‌مندی و نظم است 2- جواب قسمت دوم سؤال با توجه به ابعاد مختلفی که دارد را در کتاب «هدف حیات زمینی آدم» دنبال بفرمایید. کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید

 


[1] - و قرآن در سوره الرحمن می فرماید «أَلَّا تَطْغَوْا فِي الْمِيزَانِ ﴿۸﴾  تا مبادا از اندازه درگذريد (۸)  وَأَقِيمُوا الْوَزْنَ بِالْقِسْطِ وَلَا تُخْسِرُوا الْمِيزَانَ ﴿۹﴾

و وزن را به انصاف برپا داريد و در سنجش مكاهيد (۹)

18846

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز: بنده معتقدم که یک جوان متدین باید قبل از اقدام به ازدواج معنویت خودش را نه در حد عالی ولیکن در حد خوبی رشد دهد و معارف خودش را تا حد خوبی جلو ببرد. 1. بفرمایید که آیا با این عقیده موافق هستید؟ 2. مشخصا بفرمایید در چه سنی به بعد دیگر باید با برنامه و تلاش آب باریکه ای برای خود ایجاد کنیم و اقدام به ازدواج کنیم؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- حرف خوبی است 2- از سن بلوغ اگر انسان بتواند این کار را بکند خوب است ولی می‌بینید که شرایط اجازه نمی‌دهد. پس در اولین فرصت که شرایط مهیاست، انسان نباید معطل کند. موفق باشید

6526
متن پرسش
سلام.حضرت استاد رهبر انقلاب سال گذشته با جمعی دررابطه با حکمت اسلامی گفت وگویی داشتند ودرآن جلسه تاکید بر ترویج فلسفه اسلامی کردند.اما یک بخش از سخنان ایشان مربوط به عرفان نظری می شد.ایشان فرمودند که بنده هیچ ورودی به عرفان نظری نداریم البته دشمن هم نیستم.وخودشان دراین جلسه می فرمایند که امام خمینی بیش از آن که به فلسفه ارادت داشته باشند به عرفان گرایش داشتند.حالا این سوال مطرح می شود که اگر ادعا داریم ایشان اول سالک ذیل شخصیت امام هستند پس چطور است که مهم ترین رکن شخصیت حضرت امام را ندارند ؟!واین که شما ادعا دارید که باید علوم انسانی بر مبنای کتب ودیدگاه حضرت امام که بحث اسما وصفات می باشد چگونه با این دیدگاه رهبری قابل جمع است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: برداشت بنده از آن جلسه این بود که نمی‌خواهند با طرح عرفان نظری و دعواهایی که در نفی و اثبات محی‌الدین است به عنوان یک رهبر وارد یک جبهه بشوند مقابل جبهه‌ی دیگر. موفق باشید
30327
متن پرسش
سلام به استاد گرامی: حتماً در جریان هستید که عده‌ای در شهر اصفهان در روز ۲۲ بهمن شعار توهین آمیز بر علیه رئیس جمهور دادند. با این‌که بنده به شدت نسبت به اعمال و افکار آقای روحانی ناراحت هستم ولی فکر می‌ کنم این کار خوبی نبود. ولی بعضی از دوستانی که طرفداری از انقلاب و رهبری می کنند به صورتی آن کار را یا تأیید می کنند و یا رد نمی کنند. نظر جنابعالی در این مورد چیست؟
متن پاسخ


باسمه تعالی: سلام علیکم: همه‌ی ما دیدیم و شنیدیم که اخیراً رهبر معظم انقلاب در آبان‌ماه انتقاد را غیر از هتک حرمت دانستند و افزودند: «هتک حرمت در میان مردم حرام است و نسبت به مسئولان بیشتر، بخصوص در میان مسئولان بالای کشور.»  و در آن صحنه این افراد مستقیماً خواسته یا ناخواسته مقابله‌ی مستقیم با رهبر انقلاب کرده‌اند و کار تا آن‌جا ظالمانه است که دشمنان انقلاب از یک طرف خوشحال شدند که چگونه سخنان رهبر انقلاب حتی در بین طرفداران‌شان نافذ نیست و به خوبی با نفوذ در جمع مدعیان طرفدار رهبری می‌توان برنامه‌ای علیه رهبری شکل داد. و از طرف دیگر بسیاری از مردم ایران نسبت به جبهه‌ای که این افراد، خود را به آن جبهه منتسب می‌کنند، بدبین می‌شوند و اگر باز دوباره ما در انتخاب آینده شکست خوردیم، ریشه‌اش را باید در چنین تندروی‌های سیاهی دانست که به اسم نیروهای انقلاب، بهانه‌ای این‌چنین خطرناک به دست رسانه‌های بیگانه می‌دهند. حقیقتاً هرچه تا حال ضربه خورده‌ایم، از دشمنان بیرونی نبوده، از ظلمی است که این افراد نادان بر سر ما می‌آورند. حرکات این‌ها را مقایسه کنید با سعه‌ی صدر رهبر معظم انقلاب «حفظه‌الله‌تعالی» که موجب دلگرمی و امیدواریِ بسیاری از مردم حتی مردم عادی شده است. آیا مردم نباید نگران باشند که آینده انقلاب ممکن است به دست این افراد بیفتد؟!! باز به یاد سخن سردار جان‌ها افتادم که فرمود: «رهبر انقلاب مظلوم است». آری! بین کسانی مظلوم است که مدعی طرفداری از آن مرد الهی هستند و باز مظلوم است نزد کسانی که این کار را در راستای دفاع از سخن مقام معظم رهبری تقبیح می‌کردند و نکردند. مگر رهبر معظم انقلاب نفرمودند: «باید حرمت رؤسای سه قوه و مسئولان کشور که در عرصه خدمت رسانی به مردم هستند، حفظ شود.» یا این افراد، کاری به آنچه رهبر معظم فرموده‌اند ندارند و اساساً سخن ایشان را دنبال نمی‌کنند و نسبت به سخن رهبر انقلاب جاهلند، که چرا خود را به ایشان نسبت می‌دهند. و اگر می‌دانستند رهبر انقلاب چنین امری فرموده‌اند، باید پرسید پس چرا امر ایشان را زیر پا گذاشتند؟ آیا شایسته نیست که قلب انسان نسبت به کار این افراد جریحه‌دار شود؟! از آن جهت که این کار، مقابله‌ی مستقیم با اصل و مبنای نظام است؟ موفق باشید   

26993

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: آیا به نظر شما سیر مطالعه المیزان را از ابتدا شروع کنیم تا آخر یا سیر تفسیر شما که از سوره زمر شروع می شود را ابتدا کار کنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ابتدا خوب است «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» کار شود. موفق باشید

26957

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: وقت شما بخیر، تصمیم داشتم برم حوزه و بتونم اسلام رو خوب بفهمم. اما احساس کردم به اون نتیجه نمی رسم. کتب شما را بیشترش و دنبال و به حمد الله درک کرده ام. در واقع گمشده ای تو علم دارم که فقط مباحث عقلی و عرفانی و فلسفی ذوق به من میده و مباحثه در این موارد روح من رو خیلی زنده می کنه. امام علی علیه السلام حدیثی دارن که شغل تو باید تفریحت باشد. استاد اساسا و عمیق از سخنرانی بسیار لذت می برم و فن بیان خوبی دارم، میخوام وقتم رو بزارم رو فلسفه و عرفان و اصلا شغلم در این زمینه باشه چون با روحم خیلی همخوانی داره به من بگین من از کجا شروع کنم؟ چی بخونم؟ تو جامعه چجوری نفوذ کنم؟ و اصلا نظرتون در مورد این استعداد من چیه؟ بخوام در رابطه با انقلاب اسلامی جایگاه خودم رو پیدا کنم در جامعه و تلاش کنم بهترین پیشنهاد شما در رابطه با استعداد خدادادی من و نحوه ی استفاده از اون در متن انقلاب اسلامی به چه صورت باشه با توجه به اینکه من علاقه ی شدیدی به بحث و گفتگو در فلسفه و معرفت النفس و عرفان و آیات و روایات دارم. اهدافم اینهاست: رواج فلسفه ملاصدرا و مباحث مولانا و معرفت النفس و فلسفه اسلامی در بین روانشناسانی که دچار توهم درمانگری هستن. ۱. جالبه که من خودم با کتاب هدف حیات زمینی آدم خصوصا تمرین بر قسمت نحوه ی ورود شیطان به روان انسان بیشتر توهماتم از بین رفت. اصلا حس می کنم مسیر شما رو باید دنبال کنم دچار کثرت اطلاعات و اهداف شده ام. ۲. استاد حسن زاده املی فرمودن که بعضیا فکر میکنن اخلاص داشتن و در قیامتشون درون سوزیشون شروع میشه: چطوری این قضیه رو بفهمیم؟ ان الله که باقی به بقای ذات الهی بشوید. استاد من دلم جواب طولانی میخواد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. فکر می‌کنم در این تاریخ با توجه به مناسباتی که امروزه در نظام اجتماعیِ بشر پیش آمده، باید یا حوزه و یا دانشگاه را انتخاب کنید و با جدّیت تمام آن راه را ادامه دهید تا نتیجه بگیرید. ۲. نظر به وجه عبودیت‌مان، ما را از آن خطرات در امان می‌دارد. موفق باشید

26597

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: منظور از اشتراک حقیقی در موجودات مجرد چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم منظورتان چیست؟ موفق باشید

26211
متن پرسش
با عرض سلام خدمت شما استاد بزرگوار: دلیل اهمیت زیارت جامعه کبیره چیست و چه آثاری دارد که حضرت سه مرتبه فرموده بودند جامعه جامعه جامعه.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: معارف فوق‌العاده‌ای در آن زیارت جلیل‌القدر هست. بنده‌ی بی‌سواد بیش از ۱۰۰ جلسه مفتخر به شرح آن شده‌ام. موفق باشید

25442

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: با عرض ادب و آرزوی توفیق؛ بصورت مختصر و مفید در جواب به افرادی که معتقد به نسبی بودن حقیقت هستند و به همین سبب رو به تکثرگرایی یا پلورالیسم آورده اند، چه جوابی باید داد و اگر لطف فرمایید مقاله یا کتاب مرتبطی در این باب معرفی فرمایید. با تشکر و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جزوه‌ی «کلام جدید» که بر روی سایت هست ابعاد مختلف موضوع را بررسی کرده است. موفق باشید

24377
متن پرسش
سلام خدمت حضرت استاد حفظه الله تعالی خدا رحمت کند پدر و مادرتون را ان شاءالله باحضرت زهرا (س) محشور باشند. استاد بنده قبلا خیلی با خدا بودم، نماز جمعه می رفتم، نماز شب می خواندم، تو نماز شب شما را هم دعا می کردم، کار فرهنگی برای امام زمان (عج) انجام می دادم، نماز اول وقت می خواندم ، غیبت نمی کردم، دروغ نمی گفتم، حالات خوبی داشتم اشک و خواب صادقه و.... تا اینکه حدیثی دیدم که گفته بود هر کسی مسائل اخروی برسه خدا دنیایش را به دست میگیره، توقع پیدا کردم که اهل بیت (ع) کمکم کنند. حداقل یه شغلی پیدا کنم، خودم باشم و خدا شغل پاک یا مشکل ازدواج را حل کنند بارها توسل کردم، اما اتفاقی فرجی نشد. میل جنسی عجیب فشار می آورد .... ناخواسته ۱ سالی هست برگشتم به دوران قدیم ... و بی نمازی و... این می دونم گناه ...تاثیرش داره از رزق و خیلی چیزای دیگه دورم میکنه. دستم به دامنتون. کمکم کنید، دارم جهنمی میشم. اعتقاداتم دارد تو قلبم ضعیف و ضعیف تر میشه. به خاطر اهلبیت (ع) به بنده حقیر کمک کنید. چند بار هم پیام دادم جواب ندادین . ایمیل شخصی هم ندارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با نظر به آن‌چه در این سؤال و سؤال بعدی می‌توان عرض کرد آن است که: مسلّم حضرت ربّ العالمین راه‌هایی جهت کسب رزق و شکل‌دادن به زندگی در مقابل ما گشوده است که لازمه‌ی ورود در آن راه‌ها، صدق و تواضع و خوش‌بینی و برخورد خوب با خلق خدا می‌باشد. سعی کنید رزق خود را و زندگی خود را در چنین راه‌ها و روحیه‌هایی بیابید. موفق باشید

20262
متن پرسش
سلام علیکم: استاد فکر کنم متوجه منظورم در سوال ۲۰۲۵۱ نشدید. ببینید؛ اتحاد عالم و معلوم در علم به خود مشخص است چون هم عالم خودم هستم هم معلوم خودم هستم، پس در واقع عالم همان معلوم است. ولی در علم به احساسات و تصورات خود، عالم خودم هستم ولی معلوم که احساس من است خودم نیستم بلکه فرع بر وجود من است. در اینجا عالم و معلوم یکی نیستند بلکه معلوم صفتی است برای عالم. تشکر. ببخشید وقتتان را می گیرم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: توجه داشته باشید که در علمِ به احساسات هم، احساسات جزء علم انسان می‌شود و علمِ به خود همان علم به احساسات و تصورات خود است. زیرا در مجردات، عارض و معروض و وصف و موصوف همه در مقام اتحاد هستند. موفق باشید

19908
متن پرسش
سلام استاد: این سوال رو پرسیده بودم ولی نتونستم منظورم رو از سوال خوب ارائه بدم. در بحث حرکت جوهری تحلیل عقلی اینطوریه که وجود عرض، وابسته به وجود جوهره و وجود جوهر وابسته به مرتبه بالاتره و‌ همینطور میره تا برسه به واجب‌الوجود؟ بحثم توی تبدیل قوه به فعل نیست، سوال کلی از تحلیل عقلی مراتب وجود و سلسله وابستگی اون‌هاست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در موضوع مراتب وجود بحث حرکت جوهری و اساساً بحث جوهر و عرض که مربوط به عالَم ماده است، معنا ندارد. آری! در سلسله‌ی مراتب وجود، به وجودِ مطلق می‌رسیم. موفق باشید

19023

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: ممنون بابت پاسختون پاسخ: 19011 باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- بعضاً عدم استجابت دعا به نفع ما است وگرنه شهداء و اموات دل‌سوزِ ما هستند. 2- چرا زندگی را طوری تعریف نکنیم که در همین موقعیتی که هستیم در مقام رضا قرار گیریم و بهشت‌هایی را در مقابل خود بگسترانیم؟! موفق باشید استاد این دلسوزی از کجا معلوم می شود با سکوت عذاب کشیدن ما عدم استجابت نفعی که در سکوته و نمی فهمی را چطور باید باور کرد؟ چطور تعریف کنم اگر توانش را داشتم انجام می دادم حتی نمی دانم چه کنم؟ حرف مردم، نیش و کنایه، ظلمی که شد، قهقه مستان آزارم میده. صوتی از شما را شنیدم، «پوچی چرا اضطراب به چه دلیل» گویا چند جلسه بود بقیه آن را از کجا بدست بیارم؟ در همون متن حرف پیرمردها الان می زنم، ناراحتم، احساس پوچی می کنم احساس مفید نبودن می کنم، ناراحتم از باورم، از دلسوزی هام، از خانوادم که هیچ، اما توقع این حالم نداشتم، توقع سکوت اهل البیت را نداشتم، توقع فریب خوردن از احادیث را نداشتم، توقع نداشتم. نمی تونم قبول کنم خدا بقیه را بیشتر از من دوست داره. نمی تونم قبول کنم ظلم و دروغ اشکال نداره! دل شکستن من اشکال نداره! وقتی بقیه را امتحان کردم نبود کدوم بهشت واقعا هست که برم باشه توهم نباشه، خسته شدم، خسته از خودم، از تقدیرم، از افکارم، از دنیا، چرا هستم؟ من که هیچ ندارم. جرا هستم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: زندگی را طوری تعریف کنید تا آن‌چه هستید را، راهِ زندگی با خدا بدانید و آرزوها را برای خود عمده ننمایید. آن فایل مربوط به کتاب «آشتی با خدا» است. کتاب روی سایت هست خوب است با آن رفیق شوید. رفیقِ بدی نیست. موفق باشید

17936
متن پرسش
سلام استاد عزیز: 1. چه باید کرد تا فرهنگ اربعین (عشق - نورانیت - ایثار - نفی غرب و...) را در جامعه آورد تا اربعین فقط سلوک فردی و منحصر به چند روز نشود؟ 2. موانع و ظلمات این راه چیست؟ وظیفه ما چیست؟ 3. آیا می توان جامعه اربعینی داشته باشیم چگونه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این حالات که با سؤال و جواب حل نمی‌شود!! باید در عمل به ایثار و تواضع نسبت به همدیگر رسید تا تاریخِ عبور از غرب، ظهور نماید. موفق باشید

31372
متن پرسش
سلام علیکم استاد بزرگوار: خداوند شما را حفظ کند و بر طول عمرتان بیفزاید. بنده به یقین رسیده ام که بیماری کرونا به این شکل که مطرح شده نیست و بیشتر اغراض سیاسی در پشت آن است همانطور که خودتان هم در پاسخ به سوالی اشاره کرده بودید، و همچنین یقین دارم که راههای پیشگیری و درمان آن نیز به این شکل که وزارت بهداشت تعیین کرده صحیح نیست و خود باعث مشکلات بسیار و افزایش میزان فوتی ها شده است، همچنین چندین سال هست که برای درمان بیماری ها به طب ایرانی اسلامی مراجعه و به اثربخشی و کارآمدی این طب اطمینان داریم. دغدغه ای که برایم پیش آمده این است اکنون که مقام معظم رهبری پروتکل های تعیین شده از سوی وزارت بهداشت را رعایت می کنند و توصیه به رعایت دارند، وظیفه امثال بنده چیست؟ آیا آقا همانطور که شما در پاسخ به پرسشی در مورد انتخاب آقای روحانی به عنوان رئیس جمهور فرموده بودید: «.. نگاه مقام معظم رهبری نیز نگاه حکیمانه‌ای بود که متوجه شدند مردم باید از جریان غرب‌گرایی که در انقلاب نفوذ کرده، عبور کنند» و همان طور که در مورد برجام عمل کردند و به دولت میدان دادند تا هم دولت و هم مردم متوجه شوند که به غرب خصوصا آمریکا نمی توان اعتماد کرد، در مورد این بیماری هم به همین شیوه عمل می کنند تا مردم متوجه شوند در امر طب و سلامت هم نمی توان به غربیها اعتماد کرد؟ حتی اگر نظر شخصی خودشان چیز دیگری باشد؟ چون مطمئنا ایشان در مسائلی که به جامعه مربوط می شود نظر شخصی خود را اعمال نمی کنند بلکه از متولیان این امر یعنی وزارت بهداشت و ستاد ملی کرونا تبعیت می کنند. بنده کمی گیج شدم و نمی توانم مساله را برای خودم حل کنم اینکه چطور باید رفتار کنم، آیا بر اساس باور و یقینم پروتکل ها را رعایت نکنم و در این زمینه روشنگری کنم و از ضعف پزشکی رایج و اغراض سیاسی پشت پرده بگم یا اینکه که این کار مغایر با ولایتمداری و اطاعت امر ولی ست و سبب تضعیف موقعیت و مقام ایشان در بین افراد جامعه می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که متوجه شده‌اید نمی‌تواند موضوع، بار سیاسی نداشته باشد بخصوص که حساسیت‌های رسانه‌های بیگانه نشان از آن دارد که بنا دارند از این طریق ناکارآمدیِ نظام را نشان دهند. تصور بنده آن است که رهبر معظم انقلاب به خوبی دست آن‌ها را خوانده‌اند و به همین روش که ایشان عمل می‌کنند باید عمل کرد و حتی‌الإمکان به هر دلیلی باید پروتکل‌ها را رعایت کنیم وگرنه نقشه تقابل جبهه‌های مردم رو در روی هم که پروژه دشمنان است عملیاتی می‌شود. کافی است مقداری رسانه‌های بیگانه را دنبال کنیم و دشمنیِ آن‌ها را فراموش ننماییم که این خطر بسیار بزرگی است که ما را تهدید می‌کند. موفق باشید 

28810

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و عرض ادب و عرض تسلیت: بنده در مورد حضور اجتماعی و حضور در فضای مجازی اینطور یادداشت کرده ام، یعنی به جمع بندی رسیده ام، می‌خواستم بدانم آیا همین گونه است؟ و نظرتان چیست در مورد این جمع بندی: در زندگی غربی چنانچه در کتب برخی از اصحاب قلم ایشان پیداست، حضور اجتماعی پررنگ اغلب برای کنار زدن اغیار است و مطرح کردن خود، که ریشه کتابهای سبکِ موفقیت را هم چنین تفکری قرار داده اند که اگر می‌خواهی موفق شوی باید خودت را مطرح کنی! اما در زندگی توحیدی، حضور در فضای اجتماعی، برای مطرح کردنِ غیر است (توجه به کمالات وجودی افراد)، و مطرح کردن غیر در اینجا یعنی ظهور حق در زندگی... . دقیقا به همین علت است که حضرت مولا الموحدین امیرالمومنین (ع)، با اینکه با افرادی بر خورد می‌کنند که از ایشان می خواهند تعداد موهای سرشان را بگوید!!! باز هم با اشتیاق میان آنها ظاهر می‌شوند، و حرصِ از دست دادن آرامش خود را در این فضا ندارند... . با توجه به همین معنا، هرچه معنویت دور از اجتماع و فضای مردمی باشد، به همان مقدار به کج روی افتاده و گمان می‌کند متحیّر در حق شده است، ولی گویا در درونِ این تحیّر، یک نحوه تحیّر در خود پنهان است. التماس دعا یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضور در تاریخ توحیدی حتی در فضای مجازی یعنی به نمایش‌‌درآوردنِ اراده‌ی الهی. مثل حضور اصحاب امام حسین «علیه‌السلام» در کربلا برای به ظهورآوردن شخصیت قدسی آن حضرت. موفق باشید

28773

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: آیا در تاریخ صدر اسلام، اثری از توسل به غیر خدا، چنان که مورد تأیید معصومین باشد می بینیم؟ مثلاً این که مسلمین به شخصی -مثل حمزه یا انبیای سابق یا حتی به خود پیامبر و یا ائمه - توسل پیدا کرده باشند و این کار توسط معصوم تأیید شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در تاریخ داریم که حضرت زهرای مرضیه «سلام‌اللّه‌علیها» بعد از شهادت حضرت حمزه «علیه‌السلام» مکرر بر مزار ایشان حاضر می‌شدند و این نشان از آن دارد که بالاخره آن شهید بزرگوار را واسطه‌ی حوائج خود قرار می‌دادند. موفق باشید

28239

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: روش کار حضرتعالی در مطالعه چگونه است من مطالعاتم بازده لازم را ندارد بسیار پراکنده خوانی می‌کنم و درصد فراموشی بالاست درک مطلب بسیار بالایی دارم بنحوی که بعضا مطالب ابن عربی را بدون اینکه پیش نیازهایش را خوانده باشم تا حدودی می‌فهمم و معتقدم حرف را باید از زبان محی الدین شنید یا اوایل کتاب هستی و زمان هایدگر را می‌خواندم و تا حدی متوجه می‌شدم ولی اگر الان بگویند که مطالب آن دو بزرگ را تقریر کنم عاجزم. این در جریان تفکر نیز تاثیر می‌نهد بنحوی که به خود که رجوع می‌کنم احساس می‌کنم که از علم تهی هستم مگر اینکه در بحث با دیگری آن شخص بتواند مطالب را از نهادم بیرون کشد و فقط در بحثست که تفکرم جولان می یابد والا فیلم نفسه ساکنست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» را سری بزنید شاید کمک‌کار باشد به‌خصوص قسمت دوم کتاب. موفق باشید

نمایش چاپی