باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا که نه؟! در هر مورد که روحیه و استعدادتان طلب میکند، خوب است ورود نمایید. موفق باشید
سلام علیکم: ان شاءلله سال خوبی و پر برکتی داشته باشید. اینجانب ... که از سال ۸۵ افتخار آشنایی با شما و مباحث شما را داشتم که بابت این لطف و نعمت بزرگ الهی هرچقدر قدردان شما و شاکر خدا باشم کم است. استاد عزیزتر از جانم غرض از مزاحمت اینکه دچار مشکل عحیبی شدم که حتی منو تا مرز فکر به خود کشی کشونده البته به نظر خودم این مشکل عجیب است مشکلی که وقتی فکر میکنم قبلا یا وجود نداشت یا خیلی کمرنگ بوده که اصلا به چشم بنده نمی آمده و مورد توحه نبوده. استاد عزیز و بزرگوار من جدیدا وقتی به اوج حال معنوی که میرسم به ۲۴ ساعت نکشیده با سر سقوط میکنم زمین و تا چند روز گرفتار این سقوط میشم و آنقدر این سقوط منو زمین گیر میکنه که حوصله هیچ احدی حتی خودمو هم ندارم و مورد هجمه افکار شیطانی میشم که با یاد خدا مقاومت میکنم گاهی چنان در خلوت خویش انس با عالم بالا خدا و امام دارم که لذتش با هیچ چیز نمی تونم عوض کنم ولی بعدش به ۲۴ ساعت نرسیده دچار چنان سقوطی میشم که احساس خرد و خمیر شدن دارم. جدیدا متوجه شدم خیلی زود رنج شدم و اصلا چیزی مثل صبوری که قبلا داشتم ندارم و بخاطر این سقوط های پی در پی بسیار با هر بهانه ای پرخاشگری می کنم و حتی متوجه شدم اصلا یقین و باور ندارم و شدیدا در درون به دنبال یقین و باور هستم گویا نیاز به یک تلنگر شدید دارم تا این نفس کمی حساب ببره یا حتی نیاز شدید دارم مثلا برم توی کما و آن عالم را با وجودم لمس کنم من چند و قتی است احساس میکنم نیاز به مشارطه و مراقبه و محاسبه دارم دو سه روز این کارو انجام دادم اما چون راهکارش را ندارم نتونستم ادامه بدم. استاد عزیز خواهش میکنم بفرمایید من چگونه خودم از این مهلکه جهنمی نجات بدم. نوشتن و بیان این احساس منفی بسیار سخته ولی تا جایی که توانم بود نوشتم با این حال باز هم نمی دونم منظورم رسوندم یا خیر از زحمات شما سپاسگزارم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: این یک تذکر بزرگی است به نسل امروز و فردای ما، از آن جهت که باورهای دیروزین برای حضور در امروز و فردای ما کافی نیست هرچند که قرآن و روایت، فراتاریخی میباشند ولی قرائت دیروزین از متون مقدس مربوط به مسائل دیروزین افراد بوده است و به همین جهت باید سعی بفرمایید با نوعی از باورها و سلوک کار را جلو ببرید که در دل این تاریخ با خدایی که با شأن امروزیناش با ما مرتبط است، مرتبط شویم. سلسله مباحث سالهای اخیر تحت عنوان «جهان بین دو جهان» متذکر همین امر است و مکرر عرض شده است اگر به معارف آخرالزمانیِ خود مرتبط نشویم، این احوالات که حکایت از عدم استقرار در سلوک است، پیش میآید. به عنوان مقدمه سری به بحث اخیری که در رابطه با سوره اخلاص شد، بزنید بد نیست [1]. موفق باشید https://lobolmizan.ir/sound/962?mark=%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87%20%D8%A7%D8%AE%D9%84%D8%A7%D8%B5
[1] - بد نیست در این رابطه با رفقای گلپایگانی خود رابطه داشته باشید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید به رفقا متذکر شوید بالاخره رینگ گذشته و روحیه نئولیبرالیستی کارش به اینجا میکشد چه ما با مذهب رفیق باشیم و چه نباشیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- برداشت خوب و درستی است 2- در «برهان صدیقین» روشن میشود که نزول وجود، به جهت نقصهایی که در آن نزول پیدا میشود موجب تکاثف میگردد و این به جهت وجودِ مرتبه است و نه مربوط به ذات وجود باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. رویهمرفته آثار آقای دکتر موسی نجفی و یا آقای استاد رسول جعفریان کمکهای خوبی در این مورد میتوانند بکنند. ۲. مباحث آقای استاد غنوی که در حدود ۱۰۰ جلسه بحث کردهاند نکات خوبی دارند که خلاصهی آن را در جزوات «هویت گمشدهی شیعه» میتوانید دنبال کنید. ۳. در این مورد اطلاعات قابل توجهی ندارم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در همان ابتدا که بحث اجتهاد رهبر معظم انقلاب بود، بحثهای مفصلی به میان آمد. در جلسهای که به صورت هفتگی رهبر معظم انقلاب با شورای نگهبان آن زمان داشتند که آیت الله صافی و آیت الله خزعلی نیز تشریف داشتند، آیت الله خزعلی در گزارشی نکات مفصلی در رابطه با احاطهی فقهی رهبر معظم انقلاب فرمودند. البته با اینهمه، نباید نفیِ بقیهی مراجع در میان باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنانکه در بحث سورهی واقعه عرض شد حوری و غلمان هر دو، انعکاسِ اعمال و عبادات انسانهاست، نه آنکه حوری مربوط به مردان باشد و غلمان مربوط به زنان. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدلله رفقا در شرایطی از نظر روحی و تاریخی هستند که هر کدام، انعکاسِ دیگری است و در این حدّ به هم نزدیک میباشند. حال که خداوند این حساسیت را در روح و روان جنابعالی ایجاد کرده، پیشنهاد بنده آن است که با حوصله، خودِ جنابعالی مباحثی را تحت همین عنوان «سیر مطالعاتی» برای افراد مختلف تنظیم کنید تا ما بقیه را به آن تنظیمات ارجاع دهیم و تفاوتهای جزئی ضرری به اصل کار نمیزند. خیلی معطل بقیه نباشید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: تا آنجا که ممکن است باید بتوانیم رفتار مؤمنین را توجیه کنیم و آبروی آنها را حفظ نماییم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید اولاً: طبق قانون اساسی رهبر انقلاب جایگاه خاصی دارند و نباید ایشان را با امیرالمؤمنین «علیهالسلام» در امورات اجرایی مقایسه کرد. ثانیاً: به این فکر کنید که برای آبادکردن دهی، نباید شهری را خراب کرد. مهم، حفظ انقلاب است در طوفان امواجی که انقلاب را به صورتهای مختلف تهدید میکند. زیرا ذات انقلاب اسلامی و حضور تاریخی آن، آنچنان توانا میباشد که بالاخره از این انحرافات با حکمت نایب الإمامیِ آیت اللّه خامنهای عبور میکند. نمونهاش ظاهرشدن بستری است که امروزه شما شاهد محاکمهی اختلاسکنندگان هستید. آیا با توجه به همین حکمت خاص ایشان نیست که میتوان به آیندهای مبرّا از این اختلاسها امیدوار بود و در دل آن معلوم کرد که جریانهای به اصطلاح اصلاحطلبی چه اندازه به چهرهی این انقلاب ضربه زدهاند؟ و در همین راستا امثال آقای خوئینیها و تاجزادهها برای معلوم نشدن ضربههایی که آنها به انقلاب زدهاند، سعی میکنند رهبر انقلاب را مقصر خطاهای خودشان قلمداد کنند. در حالیکه هنر فوقالعاده حکیمانهی رهبر معظم انقلاب آن بود که این افراد برای ارائهی خود و نظرات خود میدان کامل داشته باشند و همین امر موجب میشود که نتوانند مقصر امور را رهبر انقلاب بدانند و از آن طرف رهبر معظم انقلاب در آن حدّ که جهت کلّی انقلاب محفوظ بماند، بر امور نظارت داشتند و دارند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فعلاً در همان شرایطی که هستید وظیفهی خود را انجام دهید و در فرصتهای اضافه، سیر مطالعاتیِ سایت را دنبال بفرمایید. خود خداوند راه را مینمایاند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد بد نیست به کتاب «عدل الهی» شهید مطهری و کتاب «معاد» که بر روی سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید باید به اصل موضوع فکر کرد که با خرید ما، کارگرِ ایرانی بیکار نمیماند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بین مقام نفس ناطقهی پیامبر«صلواتاللّهعلیهوآله» و مقامِ حقیقت نوری آن حضرت باید تفکیک کرد و جناب جبرائیل بر مقامِ نفس ناطقهی پیامبر نازل میشود، همان مقامی که نماز میخواند و روزه میگیرد تا بندگیاش را تثبیت کند. آری! مسلّم مقام نوری پیامبر «صلواتاللّهعلیهوآله» است که جبرائیل را بر مقام نفس ناطقه نازل مینماید. به همین جهت قرآن میفرماید: «نزّل به الروح الامین علی قلبک» یعنی به وسیلهی آن، روح الامین را بر قلبت نازل کرد که همان مقامِ نوری پیامبر باشد ۲. خوب است سری به کتاب «حقیقت نوری اهلالبیت «علیهمالسلام» که بر روی سایت هست، بزنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در سخن عطار مییابیم که در یک نگاه کلی اگر توانستیم راه را درست تشخیص دهیم، در امور جزئی نباید وسواس به خرج داد 2- با همین دقت که باید مدار فکریِ فرد را شناخت و بعد او را پذیرفت؛ خودِ این دقت کمک میکند که انسان به دنبال هرکسی راه نیفتد. موفق باشید
سلام علیکم جناب استاد: اخیرا جناب دکتر عبدالکریمی با جناب سروش دباغ مناظره ای در مورد رساله قبض و بسط دکتر سروش داشتند و طبق نظر آقای عبدالکریمی این رساله تحت تأثیر فضای کانتی و دلالت بر نوعی سوبژکتیویسم و بی بنیادی معرفت دینی دارد که منجر به گرایش به نهیلیسم در بین تأثیرپذیران از آن رساله میشود و شده است. بنده هم در این باره تحلیلی نوشتم برای نقد و نظر خدمت تان ارسال میکنم. جالب است که در این موضوعات آقای عبدالکریمی با ما همگرا هستند گرچه برخی عبارات ایشان در مورد انقلاب اسلامی به نظرم از سر مسامحه و کلی گویی بیان میشود و قابل نقد است: نقدی که جناب دکتر عبدالکریمی بزرگوار مطرح میکنند (با قطع نظر از مقدمات فلسفی ایشان) منطبق با برداشت بسیاری از منتقدین و حتی همدلان با رساله هم هست. چرا که هم جریان روشنفکران غیردینی پروژه سروش را مقدمه گذر کامل از امر دینی تلقی کردند (و نه ادعای اصلاح آن)، و هم جریان حوزوی آن رساله را نوعی بیبنیاد کردن هر معرفت دینی فهم کردند. به راستی هر کسی قبض و بسط را میخواند با اثری رو به رو است که آنچنان نقش تحولات معرفت بشری در معرفت دینی را پررنگ و بلکه مطلق میکند که انگار هیچ فهم تاریخی از دین نمیتواند از گزند این تحولات به دور باشد و روشن است که نتیجة منطقی مزمر در این بیان این است که عمده آنچه بشر در گذشته از دین فهمیده خرافات بوده است! علامه طهرانی که در پست قبلی به ایشان اشاره کردم در نقد مفصل خود که در حقیقت رسالهای مستقل است نشان میدهند که معدود مثالهایی که آقای سروش برای تأثیر تحول معرفت بشری در معرفت دینی ارائه کردهاند هیچ کدام خدشهای به امهات و اصول عقاید اسلامی خصوصاً بنا به فهم فلاسفه و عرفای اسلامی وارد نمیسازد. ما به سختی میتوانیم مثالی بیشتر از اثر نقض نظریه افلاک در نقض نظریه فلسفی عقول دهگانه برای تز آقای سروش بیابیم و حتی با نقض عقول دهگانه از حیث تعدادشان، باز همه چیز نابود نمیشود و ادلة عالم عقل به نحو عام هنوز پابرجا است. این از آن جهت است که فلاسفه اسلامی عمده بنیان متافیزیک خود را بر برهانهای عقلی مستقل از تجربه حسی استوار کردند و این چنین ذاتاً فلسفه خود را از گزند تحولات دانش حسی مصون کردهاند و اتفاقاً اگر نظریه عقول دهگانه هم نقض شده از این جهت است که مقدمه این نظریه، تجربی و متخذ از مسلمات علمای طبیعی زمان خودشان بوده است و نه مقدمات بدیهی. نظریه تکامل داروین نیز به طور قطع ناقض امکان خلق یا ظهور دفعی آدم و حوا در عالم طبیعت نیست چنان که خلق دفعی و تدریجی هر دو در قرآن اشاره شده است. تمام آنچه علمای اعصاب در اینهمانی مغز و ذهن ادعا کردهاند هم امروز در مباحث فلسفه ذهن به شدت مورد اشکال و ایراد است. پس کجا است آن نظریات علمی که بنا به ارتکازات و القائات دکتر سروش شناخت قدماء از دین را کن فیکون کرده باشد؟ چنان که جناب دکتر عبدالکریمی به درستی اشاره کردند، رساله قبض و بسط با تمام طول و تفصیلش چیزی بیش از توضیح واضحات نیست (این که معارف بشری کم و بیش روی هم دیگر اثر دارند) و این برای هر معرفتی صادق است اما تأکیدات و مبالغات آقای سروش بر اثر این تحولات بر معرفت دینی خواسته یا ناخواسته دلالت بر نوعی شکاکیت رادیکال و سوبژکتیویسم مفرط دارد که اثر آن بر اذهان روشنفکران و اهل اندیشه نوعی بی اعتمادی به کل سنت دینی و در نهایت رویگردانی از دین بوده است! این گونه به نظر من آقای سروش خواسته یا ناخواسته در بسط نهیلیسم و رویگردانی از دین در جامعه ایران بعد از انقلاب تأثیر بسزایی داشت و البته تاریخ ایشان را مسئول خواهد دانست! #پرسش_از_عبدالکریمی
باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً سومین جلسه این مناظره را هم بنده دنبال کردم. سخنان آقای عبدالکریمی همان نکاتی بود که چند سال پیش در مقالهای در نقد تئوری قبض و بسط شریعت فرمودند و به نظر بنده نقد به جایی است و به همین جهت در سالهای پیش که جهت رونمایی از کتاب «پایان تئولوژی» آقای دکتر عبدالکریمی، آقای دکتر داوری را دعوت کرده بودند؛ آقای دکتر داوری نیز مؤید آن مقاله بودند. به نظر بنده بخواهیم و نخواهیم تئوری «قبض و بسط شریعت» اگر هم به ادعای آقای سروش دباغ امری است کلامی؛ به هر حال موضوع، موضوع شریعت است و نمیتواند طوری مطرح شود که گویا ساحت قدسی در مقابل خواننده آن موضوعیت ندارد. در همین جلسه سوم افرادی که به طرفداری از آقای سروش برآمدند به نظر بنده متوجه دغدغه آقای عبدالکریمی نبودند. بنده همان سالها مطلبی در نقد نظریات آقای سروش نوشتمhttps://lobolmizan.ir/leaflet/219
با اینهمه عنایت داشته باشید که بحث «غیاب ساحت قدس» که دکتر عبدالکریمی بدان میپردازد، عملاً در بعضی موارد ما را از سایر ابعاد دین و فقاهت دینی جدا میکند یعنی به جایگزینی مطالبی که آقای دکتر عبدالکریمی پیشنهاد میکنند در جای خود باید حساس بود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در نگاه کلی آن سخن، سخن درستی بود و در عین دقت به آنچه عرض شد باید ملاحظه بفرمایید که نگاه حضرت در آن روایت، با توجه به معیّت حضرت حق است با موجودات، و این ربطی به مظهریت آن موجودات ندارد و به همین جهت حضرت میفرمایند: «ما رأیتُ شیئاً إلا و رایتُ الله قبله و معه و بعده». و بحث معیت حضرت حق با هر اسمی از مباحث خوبی است که در عرفان مورد بحث قرار میگیرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر شب، زمینه میشود برای حضور بیشتر فرشتگان در جان انسانها و هرکس به اندازه بهرهای که از انسانیت برده است و به انسان کامل نزدیک باشد، از برکات شب قدر که مخصوص امام زمان «عجلاللهتعالیفرجه» است بهره میبرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: تازه اول کار است. «بیا اینبار محکمتر بکوبیم». خواستند موضوع اصلاح نفس را ساده نگیرید تا مُعجَب شوید. با امید خدا به استقبال ماه رمضان روید. وقتی قاصدک خبر آورده که خبری در پیش است، چرا چشم به راه آن خبر نباشیم! و چشم دل را به سوی آن خبر که گشودن آسمان است به زمینیان، باز نکنیم؟! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور که متوجهاید در هر حال به اندازهای که از تقوای دینی بهرهمند باشیم از این نوع مشکلات خارج خواهیم بود. مشکل، خود ما هستیم که از تعالیم انبیای الهی آنطور که شایسته است بهره نگرفتهایم. در ضمن چه کسی گفته که مردم فلسطین به حضرت زهرا «سلاماللهعلیها» جسارت کردهاند؟!! در حالیکه آنها محبّ اهلالبیت «علیهمالسلام» هستند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به جهت آنکه آن روح بنا داشت القای روحی بکند تا حضرت مریم «سلاماللهعلیها» باردار شوند و این با صورت مردی مناسبت دارد. ۲. فرشتگان مناسب زمینهای که باید ظهور کنند، جلوه میکنند. ۳. علت آنکه آن فرشتگان ۳ عدد بودند را نمیدانم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ربطی به غذای موکبها ندارد. به هر حال احوالی است که میآید و میرود. سعی باید بکنند با تأمّل در معارف اسلامی بهخصوص تفسیر قرآن، روح و روان خود را شکل دهند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به این فکر کنید که حضورى وسيعتر از دنيا و مافيها و وسيعتر از غمها و شادى ها هست. مؤمنان كسانىاند كه «اذَا مَرّوُا بِالْلَغْوَ مَرُّوا كِراماً»[1] هنگامى كه به امر پوچى برخورد كردند بزرگوارانه از آن مىگذرند و خود را همسنگ آن امر نمىگردانند، چون به چيز بالاترى يعنى نور ايمان متصلاند. حال در نظر بگيريد با اتصال ائمه (عليهم السلام) به نور عظمت، آنها در چه افقى زندگى مىكنند و به كجا نظر دارند و تا كجا مىتوانند بشريت را صعود دهند. يك الهام مختصر به قلب عارف مىشود هفتهها در شور و شعف به سر مىبرد، اين كجا و اين كه وجود مقدس اميرالمؤمنين (ع) و ائمه (عليهم السلام) با آن حقيقتِ ثابت ارتباط دارند كجا! موفق باشید
[1] - سوره فرقان، آيه 72.
باسمه تعالی: سلام علیکم: علم کلام در حدّ جدال با رقیب است. راه حکمت و عرفان برای رسیدن به حقیقت است. و حضرت امام خمینی «رضواناللّهتعالیعلیه» با توجه به همین نکات متوجه شدند باید معارفی از جنس نظر به حقیقت را به میان آورند و لذا نوشتند آنچه را که نوشتند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: درد و دل با مؤمنین جهت اُنس با آنها و دلجویی از آنها، با لغوگفتن و برای وقتگذراندن فرق میکند. موفق باشید
