با سلام استاد عزیز: استاد ببخشید مطلبی که به ذهن بنده میرسه آینه ما بیشتر استقبالی که از غرب میشه به گمانم نه به دلایل تکنیک و... مسایل دیگر هست بلکه افراد به دنبال اون گشودگی روح هستن. یادمه یه زمان در نوشته های دکتر عبدالکریم از کتبشون بحث آسیب شناسی تربیت دینی مطرح کرده بودن که مطلب را نشد دنبال کنم ولی جای تامله و یا یه جایی آسیب شناسی انقلاب اسلامی کسی عنوانی داشت حالا مطلبی که بنده از کتب خودتون به ذهنم رسید بحث گشودگی در فرهنگ انتظار هست که در کتاب دعای ندبه خودتون بهش اشاره ای هم شده به نظرم استاد مباحث انتظار متاسفانه توسط یه عده ای تبلیغ شده قبلا که نتونستن اون گشودگی و لطافت را نشون بدهند و شایدان گشودگی که افراد در غرب دنبال آن هستن در بحث انتظار بشه نشان داد. متشکرم استاد
باسمه تعالی: سلام علیکم:آری! همانطور که اگر مار نتواند پوست بیندازد میمیرد، اگر ذهن انسان برای تغییر دچار مانع باشد، دیگر ذهن نیست، انبار اطلاعات است. مردانِ نظام اگر خود را در آینده تاریخ خود حاضر نکنند و همچنان در گذشته متوقف باشند، عملاً گور خود و نظام را پیشاپیش کندهاند، زیرا در برابر آنچه در حال رشد و بالندگی است، کور و نابینا شدهاند. مردانی میخواهیم که معنای سعه توحیدیِ انقلاب اسلامی را بفهمند که چگونه انقلاب، اقیانوس شده است و دوره دریاچه بودنش بهسر آمده. زیرا وقتی خود را در مرحلهای از تاریخ پیدا میکنیم باید سعی کنیم گاه به گاه خود را گم کنیم تا دوباره از نو بازیابی شویم. این است آن شدنِ ابدی که بودنی خشک و ساکن نمیباشد و همراه با گشودگی نسبت به عالَم و آدم خواهد بود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنانکه جناب صدرالمتالّهین میفرمایند: «المعرفة بذر المشاهده». آری! معارف عالیه خود به خود مقدمه و بذر مشاهده آن حقایقی است که انسان بدان معرفت یافته است. موفق باشید
با سلام خدمت استاد عزیزم بنده احساس می کنم هر اندازه انسان با نظر به انقلاب اسلامی موحدتر باشد؛ به همان اندازه تاثیر گسترده و عمیقی در بسط حقیقت اسلام در افراد جامعه دارد و به عبارتی انقلاب اسلامی سریع تر به اهداف متعالی خود نائل می آید. به طور مشخص می خواهم بگویم که چه بسا به زودی افرادی در انقلاب ظهور نمایند که شخصیت توحیدی آنها از شهید حاج قاسم سلیمانی افزون و به مراتب تاثیر گسترده و عمیقی در جامعه ایرانی و جهانی داشته باشند. لطفا نظر مبارک خویش را در مورد احساس فوق بفرمایید. استاد جان! بنده الحمدلله چندین سال هست که با آثار شما مانوس هستم؛ که در حال حاضر به مطالعه کتاب گوش سپردن به ندای بی صدای انقلاب اسلامی می پردازم، که در آخرین اوراق آن هستم. استاد طبق گزاره های جنابعالی در آن کتاب؛ ما باید زبان خدا در این تاریخ باشیم و این یعنی هیچ شدن ما...! لذا احساس میکنم باید در عین تفکر در گزارش های حقیقی شما در آثار ارزشمندتان، باید از مباحث جنابعالی هم عبور کنم تا خدا به وسیله بنده عامل بسط حقیقت اسلام و انقلاب گردد. لطفا نظر مبارک خویش را هم در مورد احساس بالا بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: کاملاً با هر دو نکتهای که میفرمایید موافق هستم. آری! انقلاب اسلامی مابهالقوههایی دارد که هنوز فعلیت نیافتهاند و آری! باید با چشماندازی که انقلاب مقدس اسلامی مقابل ما میگشاید به حقیقت این تاریخ نظر کنیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمیکنم ما نیاز به این موارد داشته باشیم. وقتی در سیرهی ائمه «علیهمالسلام» چنین مواردی به چشم نمیخورد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره به ما گفتهاند: «ره چنان رو که رهروان رفتند». با حوصله و بدون افراط و تفریط مثل همهی مؤمنین همراه با صداقت و تواضع، کار را ادامه دهید إنشاءالله برکات آن یا در این دنیا و یا در آن دنیا نصیب ما خواهد شد. کتاب خوب آیت الله بحرالعلوم کاملاً توحیدی است و قابل استفاده است. البته مقدمات، لازم دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نکات خوبی است نکاتی که میفرمایید. اگر فرصت بشود و به فصّ محمدی از فصولی که در فصوصالحکم هست، رجوع شود بهخصوص بحث «تخیّل خلاّق» مطالب را بهتر می توانید تجزیه و تحلیل کنید. شرح «فصوصالحکم» روی سایت هست و شرح صوتی قسمت مربوطه را میتوانید از حاج آقا نظری بگیرید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب ملاصدرا در رابطه با نفس میفرمایند: «النّفس جسم آلی ذی حیات» و این یعنی مقام نفس به اعتبار آنکه جسم را تدبیر میکند باید دنبال شود و در این نگاه، اساساً دوگانگی بین نفس و جسم نیست، بلکه حضور نفس در جسم و تدبیر جسم مدّ نظر باید باشد. پس بحث نفس است و وسعت آن. در این مورد خوب است کتاب «معرفت نفس و حشر» که روی سایت هست، مطالعه شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نکتهی خوبی است و چون همواره ما در انتخابگری خود هستیم میتوانیم جوهر و ذات و عین ثابتهی خود را کامل کنیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: راه توبه که بسته نیست! به ما فرمودهاند: «قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَىٰ أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا ۚ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ» ای رسول رحمت) بدان بندگانم که (به عصیان) اسراف بر نفس خود کردند بگو: هرگز از رحمت (نامنتهای) خدا نا امید مباشید، البته خدا همه گناهان را (چون توبه کنید) خواهد بخشید، که او خدایی بسیار آمرزنده و مهربان است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده قبل از انقلاب نیز در جریان منزل ایشان بودم و بعضی از این حرفها آن روزها هم مطرح بود. در حالیکه اگر لااقل به این فکر میکردید که ایشان محلی برای کتابهای زیادشان میخواستند و جایی باشد که راحت بتوانند فکر کنند؛ قابل توجیه بود که محل زندگی ایشان در آنجا باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: روحیهی خود آن بزرگوار آنطور بود که رسیده بودند باید به طور جدّی به اصلاح اخلاق و رفتار مردم پرداخته شود وگرنه در این دنیای سراسر طوفانی، انقلاب اسلامی همراهان خوبی نخواهد داشت و حقیقتاً حرف ایشان، حرف درستی بود و هست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: احتمالاً باید در روز به خود سختگیری نکنید. در ضمن با تجربه، خودتان به این نتیجه برسید که چه نوع غذاهایی بخورید که خوابتان طبیعی شود و به هر حال باید زود خوابید و روح را به زودخوابیدن عادت داد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: سؤال شماره ۲۷۹۷۴ به صورت شخصی اینطور جواب داده شد: باسمه تعالی: سلام علیکم: خیلی نباید به این امور توجه کرد. در این مورد خوب است سری به کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» که روی سایت هست بزنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به مسیری فکر کنید که رسول خدا «صلواتاللّهعلیهوآله» در مقابل ما گذاشتهاند. مسیری که باید طی شود هرچند هزاران موانع و احوالات متفاوت در این مسیر پیش آید و با صبر بر طاعت، انسان طوری از آن موانع عبور میکند که پس از مدتی إنشاءاللّه به جامعیتِ لازم میرسد و میفهمد که همهی آن موانع و تفاوت احوال در جای خود لازم بود. پس: «تو پای در نِه و هیچ مپرس». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در عقل تکنیکی، بحث در ظهورِ «وجود» است در این تاریخ. و این مثل ظهور «وجود» در انقلاب اسلامی است و لذا شناخت غرب به یک معنا منجر به حضور در تاریخی میشود که ما را فراگرفته است. و این غیر از انفعال از غرب است که خودِ غربیها نیز در این رابطه، غربزدهاند. به این فکر کنید که بشر جدید، بشری است که تمدنی، خود را احساس میکند و نه فردی. و غرب به این معنا، جهانِ همهی انسانها است. و البته این غیر از اسلامیزهکردنِ غرب است که جنابعالی بهخوبی متوجهی آن هستید و متأسفانه بعضی از مذهبیهای تجددزده گرفتار آن هستند.
فکر میکنم جواب سؤالتان را با نشاندادنِ شخصیت همهجانبهنگرِ شهید آوینی، راحتتر میتوانم بیان کنم که چگونه آن شهید میفهمد در جهان باید حاضر شود و جهان را بشناسد ولی با روحِ عرفان حضرت روح اللّه «رضواناللّهتعالیعلیه». البته در این رابطه به صورت جسته و گریخته، مطالبی عرض شده است، بهخصوص در کانال تلگرامی «عصر جدید» به آدرس @asre_jadeid . موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با تجربیاتی که بشر به نور انبیاء «علیهمالسلام» پیدا میکند در آن بلوغِ تاریخی که عالَم ظرفیتِ به ظهورآمدنِ حضرت مهدی «عجلاللّهتعالیفرجه» را پیدا کرده؛ دیگر شیطان نمیتواند میدانداری کند و معنی کشتنِ شیطان باید از این قرار باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده چیزی از علم جفر نمیدانم که آیا در این رابطهها هم نقش و تأثیر دارد یا نه. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمیدانم. نمونهی آن را از کجا مد نظر دارید؟ آیا اگر صدا و سیما و امثال آن در دست دولتها بیفتد جز آن است که محل تبلیغ خودشان میشود و عملا جایی برای نقد جریانهای دیگر باقی نمیگذارند؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است. سیطرهی روح شتابزدهی مدرنیته، انسانهای اکنونزده را به بار میآورد ولی همچنانکه در جواب سؤال شمارهی ۲۶۴۲۳ عرض شد جهان دیگری در حال طلوع است که دیگر وعدههای دوران مدرن را جز فریب نمیبیند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه هست طبق بحث «رجوع به اصلِ اصلها» که در یادداشت ویژهی سایت همراه با شرح صوتی آن هست، باید به خود رجوع کرد و اینکه چرا چنین انتخابی ما داشتهایم؟ آیا مصلحت ما برای رسیدن به کمال در دلِ آن شرایط فقط ممکن بوده است؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر درحالت صفا و با محتوای خوب انجام شود، ترویج موسیقی به حساب نمیآید و اشکالی نخواهد داشت. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: «نحن ابناء الدلیل» ما فرزندان دلیل هستیم. خدا را شکر که این شبهات را میکنند تا ما با دلایل خود از یک طرف جایگاه تاریخیِ خودمان و انقلاب اسلامی را، و از طرف دیگر جایگاه استکبار را روشن کنیم. به قول مولوی: «در جهانِ جنگ این شادی بس است / که برآری بر عدو هر دم شکست». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که آقای دکتر نصراللّه حکمت میفرمایند حقیقتاً روزگار ما، روزگارِ گمشدگی و مسخشدگی است و کسی که از این خطر وحشت نکند انسان غافلی است و آن کس که به وحشت افتاد دست به دامان حضرت سیدالشهداء «علیهالسلام» میزند و عملاً راه خود را برای نجات از آن خطرات در بستر انقلاب اسلامی میگشاید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در جریان نیستم که حوزه امکان چنین کاری را میدهد یا نه. ولی فکر میکنم اگر طلبه تماماً فکر و ذکر خود را مشغول دروس رسمیِ حوزه بنماید، نتیجهی بیشتری میگیرد. موفق باشید
چند سوال داشتم که ذهن مرا مشغول کرده میخواستم تحلیل نمایید و درستی و غلطی آن را بیان کنید و اگر ناقص است تکمیل نمایید تا به شکی که در چیستی خداوند دارم پاسخ دهم. ۱. کمالات از وجود ناشی میشوند اگر کمال مطلق بخواهد وجود داشته باشد لازمه اش این است که وجود بدون حد داشته باشیم و این وجود بدون حد زمانی تحقق مییابد که عدم حقیقتی نداشته باشد تا وجود به آن حد عدمی محدود نشود. عدم حقیقت ندارد. حال چرا عدم حقیقت ندارد؟ چون اگر عدم حقیقت داشت وجود خواهد داشت و این میشود وجود و دیگر عدم نیست و عینا همین حکم نامحدودیت برای این عدمی که فرض شده و در اصل وجود است میبایست تعمیم یابد یعنی همین عدم که وجود دارد و در اصل همان وجود است و نمیتواند ناقص باشد زیرا در این صورت محدود به حد عدمی میشود. بنا براین تشکیک در وجود باطل میشود نمیتوان موجودات ناقص را دارای وجود ضعیف قلمداد کرد چون وجود به جهت نبودن عدم هیچگاه ضعیف نمیشود و موجودات ضعیف ظهورات صفات خدا در حدی که حکمت خدا اقتضا میکند هستند. ۲. آیا خدا میشود خود را معدوم کند؟ خیر محال است زیرا عدم حقیقتی ندارد اگر برای عدم که حقیقتی ندارد وجود فرض کنیم اینطور میشود که خدا بخواهد خود را تبدیل کند به حالتی که وجودی ندارد یعنی چیزی میبایست غیر وجود (همان حالت) وجود داشته باشد که خدا به آن مبدل شود حال انکه وجود مقابلی ندارد و غیر وجود تحققی ندارد. ۳. آیا خدا موجودات را از عدم آفریده و از نیستی به هستی آورده؟ امکان ندارد زیرا اولا عدم تحقق ندارد و وجود خدا چون لایتناهیست نمیتوان وجودی به آن اضافه کرد. پس این موجودات چیستند؟ جواب اینکه خدا ازروی فیض خود هستی خود را به شکل موجودات مختلف ظاهر ساخته و همه از قدرت و حول و قوه الاهی ند و در اصل فقط خدا وجود دارد و این منی هم که انسان با آن احساس استقلال میکند ظهوری محدود از وجود خداست. ۴. آیا موجودات را میشود خدا معدوم کند؟ خیر چون عدم تحققی ندارد حقیقت معدوم شدن یعنی تبدیل وجود به عدم وقتی عدم وجودی ندارد وجود نمیتواند به چیزی که نیست تبدیل شود. حال پس چرا میگوییم من اینجا هستم و فلان جا نیستم این از روی عدم من در جای دیگر نیست؟ خیر وجود من در این مکان ظهور وجود خداست و این ظهور به اندازه اقتضای حکمت خداست و چون در جای دیگر ظهور صفات وجودی خدا صورت نگرفته به ذهن متبادر میشود که عدم وجود من در آن جای دیگر تحقق یافته.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همینطور است. آری! «وجود» در نسبت با ما دارای مراتب و شدت و ضعف است و نه در رابطه با خودش 2- نکته خوبی است. ۳. آری! در علم خداوند امکان هر موجودی هست و خداوند آن موجود را که در علم او امکان تحققش هست، وجود میدهد و به آن میگوید: «کُن فَیَکون» بشو و میشود. ۴. نابودکردن موجودی توسط خداوند به معنای گرفتن فیض وجود از آن موجود است. موفق باشید
