بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
28475

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و خدا قوت خدمت حكيم گرانقدر جناب آقاي طاهرزاده: قريب به چند سالي است در منطقه ما خودكشي جوانان، بخصوص دختران و زنان شايع شده است. مخصوصا در بخش محرومي كه زندگي روستايي هم دارند و منطقه قومي و قبيله اي است. گروه هاي مخلتفي از معاونت امور بانوان استانداري، گروههاي از مبلغان و روحانيون، برخي از جامعه شناسان و روان شناسان استاني و كشوري هم با سفر به اين مناطق و بررسي موضوع، تلاش كردن اين مسئله حل شود. اما متاسفانه نه تنها حل نشده بلكه هر روز نيز بيشتر مي شود. با توجه به رشته خودم مطالعات فرهنگي و دغدغه اي كه براي حل اين مسئله دارم، خواستم از شما بپرسم دين و متون ديني ما چه راه حل هايی براي آسيب اجتماعي اين چنيني ارائه داده است؟ و آيا امكان طرح و بررسي اين راه حل ها به صورت علمي آكادميك امكان پذير است يا خير؟ شما بطور كلي درباره راه حل كاهش آسيب هاي اجتماعي (خودكشي) از منظر دين چه راه حلي ارائه مي فرماييد؟ سپاسگزارم توفيقات روزافزون حضرتعالي را از درگاه الهي خواستاريم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان‌ها وقتی آینده‌ی خود را تیره و تار بنگرند و احساس کنند آرمان‌هایشان قابل تحقق نیست، امکان ادامه‌ی زندگی برایشان مشکل می‌شود. راه حلّ را باید در آموزه‌های دینی پیدا کرد که حیات اصیل را در ابدیت بیکرانه تعریف کرده است و دنیای مدرن این نوع حیات را به حاشیه می‌برد. موفق باشید

28289

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: استاد وظیفه ما در مقابل کسانی که در کوچه و خیابان اظهار فقر می کنند تا به آن ها کمک مالی شود چیست؟ از یک طرف نگرانیم کمک به آن ها موجب گداپروری و به مرور زمان تضعیف وجهه نظام اسلامی شود. (مثلا در همین گلستان شهدای اصفهان سال گذشته یکی دو گدا وجود داشت ولی چون قشر مذهبی دست رد به سینه آن ها نزدند جدیدا هر بار که برای زیارت می رویم به چند تا از آن ها بر می خوریم که اصلا در شان چنین مکانی نیست). از طرف دیگر دلمان اجازه نمی دهد به کسی که از آبرویش گذشته جواب رد بدهیم و می ترسیم نماینده ای از جانب خدا جهت امتحان ما باشد خصوصا که در سیره اهل بیت (ع) کمکهای آنچنانی به فقرایی که به آنها مراجعه می کردند سراغ داریم. متشکرم از راهنمایی شما التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر آن افراد را بشناسیم که حقیقتاً فقیرند، وظیفه داریم در حدّ توان کمک کنیم مثل فقرایی که در شهرهای محدودی مثل مکه و مدینه بودند و ائمه «علیهم‌السلام» آن‌ها را می‌شناختند. ولی اگر نشناسیم به آن شکل وظیفه نداریم. به همین جهت یا کمک مختصری می‌کنید و یا اگر هم کمک نکنیم، اشکال آن‌چنانی ندارد که فقیری را ردّ کرده باشیم. موفق باشید

27472
متن پرسش
استاد گرامی سلام: در طی این سالها که از خدا عمر گرفته ام بارها در تلاطمهای زندگی قرار گرفته ام. توسل به برخی از اولیا برایم صورت می گیرد ولی نمی دانم چرا در ارتباط با امام زمان (عج) اضطراب دارم. شاید حسی مثل اینکه مورد توجه ایشان قرار نگرفتن یا گاه فکر می کنم شاید تصورم از رافت امام حسین (ع) یا حضرت رضا (ع) بسیار بیشتر است این ریشه در چه دارد و چطور از آن رها شوم؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چه فرق می‌کند؟! با هر امامی که بتوانید ارتباط برقرار کنید «کلّهم نورٌ واحد». به این فکر کنید که راه اُنس با حضرت صاحب‌الزمان «عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» توجه به زوایای روحانیِ نایب ایشان است. موفق باشید

26905

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: در کتاب «زن آنگونه که باید باشد» صفحه ۹۳ شما فرمودید هیچ فردی جای مادر را نمی گیرد. و فرمودید تربیت کودکان را به عهده هر کس گذاشتید به عهده نا کس و نا اهل گذاشتید. ۱. آیا این حرف به آن معنی است که استخدام پرستار برای بچه را نهی می کنید؟ ۲. تربیت درست فرزند را صرفا از طریق مادر می دانید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پرستار در حدّ کمک به مادر، جای و جایگاه دارد مثل حضور جناب فضّه در کنار حضرت زهرا «سلام‌اللّه‌علیها». ولی هیچ‌کس و هیچ‌چیز نباید جای مادر را بگیرد. موفق باشید

26857

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
استاد گرامی سلام: كَمَثَلِ الشَّيْطَانِ إِذْ قَالَ لِلْإِنْسَانِ اكْفُرْ فَلَمَّا كَفَرَ قَالَ إِنِّي بَرِيءٌ مِنْكَ إِنِّي أَخَافُ اللَّهَ رَبَّ الْعَالَمِينَ - حشر ۱۶ ۱. لطفا در خصوص قسمت آخر آیه مبارکه توضیح بفرمایید اگر شیطان از خدا می ترسد چگونه فرمان خدا در سجده به انسان را اطاعت نکرد و پس از آن نیز در پی گمراه کردن انسان هاست؟ ۲. با توجه به مختار بودن انسان ها آیا وسوسه برای شیطان گناه محسوب می شود؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. نمونه‌ی حماقت شیطان در همین‌جا است که هم کفر می‌ورزد و هم از خدا می‌ترسد چون می‌داند کلیه‌ی امور در دست خداوند است و خودش کاره‌ای نیست. ۲. انسان و جنّ، موجودات مختار هستند و شیطان از جنّ است و مثل هر موجود محتار در معرض وسوسه‌های وَهم خود می‌باشد. موفق باشید

26798
متن پرسش
سلام علیکم: با خبر شدیم که استاد مبتلا به کرونا شده اند. صحت دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نه! مرگ و زندگی در دست خدا است. هر وقت هم تشریف آورد خوش آمد. ولی بنا شد با رعایت دستورات بهداشتی و توسلات دینی کرونا را شکست دهیم؛ نه آن‌که بدون دلیل دنبالِ کرونا راه بیفتیم و مردم را با شایعه بکُشیم. موفق باشید

26797

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: ان شاء الله استاد عزیز در صحت و سلامت و عافیت باشند. سوالی از محضر شریف، اینکه؛ مسئله «تفکر تاریخی» در آثار شما بسیار مشهود است. افراد را به این رهنمون می فرمایید که تفکر را در تاریخش باید جست و شاید این قرائتی از «هرمنوتیک» باشد. آنچه برای حقیر مسئله شده، این است که: تاریخ چطور ساخته می شود؟ منظور شما از تاریخ چیست؟ در مکتب حکمت متعاله مبنی بر حرکت جوهری، ماده، حرکتِ به سوی تجرد دارد و در این مسیر به نحوه لبس به لیس صورت و تعین اش را فرا می خواند و در هر مرحله به تناسب قابلیت اش صورت یا «موجودیتی» جدید را دارا می شود. آیا مراد شما از تاریخ را می توان، ماده صیرورت جریان حق در این عالم دانست که در هر برهه و مقطع شانی از وجود را پذیرا می باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکته‌ی آخر که فرمودید، نکته‌ی مهمی است. جزوه‌ی «قرارگرفتن در بودنِ تاریخی خود» إن‌شاءاللّه می‌تواند متذکر این امر باشد. موفق باشید

26421
متن پرسش
سلام علیکم: آیا می توان این را گفت که انقلاب اسلامی، اصلی ترین نقطه تمایزش با بسیاری نهضت ها و جنبش ها و رویکردهای حتی شیعی در این ادوار معاصر نظیر نهضت جنگل و مشروطه و نهضت ملی شدن صنعت نفت و مبارزات سید جمال، این است که به روح تاریخ و شان تاریخی هر زمانه برای تحقق عهد الهی نظر دارد. منظورم اینست که یعنی انقلاب، تاریخ سازی و زمانه را صرفا رویکردی بر بستر زمان و مکان که در حال انتقال گرایی است و بشر هم تعهدی نسبت به تغییر خود و جامعه جهت قرب الهی ندارد، نمی داند. انقلاب، این تفکر را جا می اندازد که بشر، عهدی الهی و قدسی دارد و باید همگام پیامبران و اولیاء الله جهت تحقق آن عهد الهی پیش برود (و عهد ما هم این است که انسان به‌عنوان خلیفه الله، هم باید خودش و جامعه اش، تجلی اسماء الهی باشد). لذا در هر عصر و تاریخی انسان مکلف است به عهد الهی پایبند باشد و جهت تحقق همان تعهدش، تاریخ سازی کند و شان زمانه را بشناسد چرا که «یسئله من فی السماوات و الارض کل یوم هو شان» و هر تاریخی، ظرفیتی خاص خود دارد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت حق در هر تاریخی آمادگی مردم را جهت ظهوری که رحمت خود را به بشریت بدهند، مدّ نظر دارند. لذا این برای یک ملت و تاریخ هم صدق می‌کند. یعنی: «طبیب عشق مسیحا دم است و مشفق لیک / چو درد در تو نبیند که را دوا بکند». موفق باشید

26341

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: آیا فجر زمانی است که نور حضرت به طور مشخص در صحنه است و صبح را زمانی که ظهور تام صورت می گیرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف خوبی است. موفق باشید

26332

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: استاد نظر شما در خصوص علامه مجلسی چیست؟ در مورد سندیت کتاب بحارالانوار؟ چرا بعضا مورد تردید قرار می گیرد؟ اخیرا جایی شنیدم که برخی روایات و احادیث اصول کافی سندیت ضعیف دارد، اگر اصول کافی هم اینگونه باشد، پس کدام کتاب شیعه قوی و قابل استناد است؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وجود بعضی از سندهای ضعیف در کتاب‌های رواییِ ما به این معنا نیست که آن بزرگان متوجه‌ی ضعف سند آن روایات نبودند، بلکه می‌دانند همان روایت با توجه به روایات معتبر، جایگاه دارد و اشارات آن بر اساس فرهنگ شیعه قابل استفاده است. علم الدرایه چنین امری را به عهده دارد. موفق باشید

26229

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: منظور از آسمان های هفت گانه معنوی که پیامبر در شب معراج عروج کردند چیست؟ لاهوت، ملکوت، جبروت و ناسوت که چهارتاست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: احتمالاً منظور از هفت آسمان، مراتبِ عالیه‌ی وجود می‌باشد و حکایت از کثرت آن مراتب دارد. موفق باشید

26005

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: خسته نباشید. ببخشید که استثنائا این بار سه مطلب مجزا فرستاده می شود احتمال میدم که ضرورتی درکار هست. اگر هم زودتر تحقیق می کردم شاید ضرورتی برای مطلب اول نمی بود. علی ای حال پیشاپیش از اطاله کلام پوزش می طلبم ولی احتمال میدم مفید واقع شود و از حضرتعالی تقاضا دارم همه مطلب را مطالعه فرمایید چون به احتمال زیاد مطلب مهمی است: پس از مدتی تفکر عمیق و سرچ در مطالب یک مساله تقریبا برایم روشن شد که احتمال می دهم حکایت از واقعیت می کند یعنی اقرب به واقع است چون مسأله مهم، واقع است ولایعلم الواقعیات الا الله والمعصومین البته این کلام بنده است و حدیث یا چیزی نیست. بنظر می آید حضرتعالی هم در این سایت به نوعی تحت شعاع این واقعیت قرار گرفته اید و لااقل تا این الان از متن جوابهایی که می دهید بنظر می آید به این مساله یا علم ندارید یا علم دارید ولی ملتفت نیستید یا ملتفت هستید ولی محتاج تعمق بیشتر هستید وکاربردی کردن آن علی ای حال مهم در علم کشف واقع است و احتمالا ما با دنیای تر و تمیزی سر و کار داریم که باید مودب و خونسرد بشینیم و قوانین از پیش تعیین شده آن را کشف کنیم: عرضم این است که به نظر می آید واقع این است که حضرتعالی قبل از سوال باید سن سوال کنده را برجسته نمایید که ظاهرا در سایت شما اجمالا این لحاظ شده ولی بسرعت از آن رد شده اید مرحله یک سن ۱۲تا۲۰ مرحله دو ۲۰ تا۴۰ و مرحله سه ۴۰ تا ۶۰ عنایت شود اینها حدودی و تقریبی است ولی اجمال قضیه این است و داخل اصل بحث نمیشم چون نیاز به تخصص است و تخصص تفصیلی ندارم. بوضوح می بینم این سایت و سایتهای دیگر درگیر با این موضوع است و عزیزان پاسخگو حتی بعضی از بزرگان دراین دام می افتند. حق و واقعیت این است که احتمالا الهیون در این یکی مساله قطعا در سلسله طولی واقعیات زیر مجموعه روان شناسان هستند مثل قبول طبیب برای شفا. شاید حل مشکل به این شکل باشد که پاسخگو باید روانشناس الهی باشد والا اگر از علم روانشناسی کم اطلاع باشد قطعا در دام بی نهایت سوال، سوال کنندگان می افتد. مرحله اول نوجوانی و مرحله سوم و میان سالی مشترک است سوالات حول محور مبدأ و هستی و امثالهم است مرحله دوم این دو نوع سوال رنگ می بازد و حول واقعیات هستی و به عبارتی نوعی معقولیت ذاتی می چرخد لا اقل غالبا. خوب حالا چی می خواهم بگویم: جناب استاد باید عزیزانی که سوال می کنند را با این عبارت مورد خطاب قرار دهند با اختلاف الفاظ و اشتراک معنا برای هرکدام: مرحله اولی ها ۱۲تا ۲۰: «سوال کننده محترم به پرسشهای در زمینه مبدا و معاد خیلی خوش آمدید ملتفت باشید این سوالات و احتمالا شروع صدها سوال دیگر اقتضای ورود شما به این سن است و تا حدود این سن شما درگیر این سوالات هستید اصلا ناراحت نباشید و یادتان باشد بزودی به ثبات لازم خواهید رسید ...» عنایت بفرمایید استاد با این عبارات خطاب جزیی یا کلی مثلا اول سوالات که نوشتید قابل توجه کاربران گرامی اینها را بیاورید. این باعث رنگ باختن همه سوالات و وحشت ناشی از آن است خیلی از سوالات ناشی از وحشت سایه انداختن مرحله است نه نفس سوال با قبول نفس خیلی سوالات و لزوم توجه و پاسخ مستدل و واقعی و با حوصله به آن. مرحله دوم: «پرسشگر گرامی عنایت داشته باشید سوالات حضرتعالی نوعا و غالبا در این سن حول محور مسائل زندگی، زناشویی، عدالت، تحکیم ایمان واقعی، و...می باشد والی آخر» مرحله سوم چهل سال تا تقریبا شصت «پرسشگر گرامی به مرحله سوالات درباره هدف زندگی یا احتمالا بازنگری در مبدا و معاد و سوالات مشابه خیلی خوش آمدید و این را بدانید شروع این سوالات شروع بهار جدید زندگی شماست و منتظر ورود شما به این مرحله بودیم التفات داشته باشید این سوالات و هجوم سوالاتی از این دست اقتضای دوره سن است با حفظ آرامش و طمانینه و مدیریت این مرحله مخصوصا در بدو هجوم این سوالات به سلامت روانی خود کمک کرده و ما را در یاری دادن به شما همراهی کنید و این را بدانید که هیچ مشکلی وجود ندارد و سیستم شما سالم است و ابدا جای نگرانی نیست فقط صبور باشید و از غور در وادی دام این مرحله از سن و سوالات و بحران این دوره پرهیز نمایید.» عنایت بفرمایید استاد با این کار دقیقا بهداشت روانی، اعتقادی و سلامتی سیستم را مورد هدف قرار می دهید و شاید صدها سوال رنگ ببازند. مشکل در سوال و جواب نیست بحث ریشه ای تر است. تعداد بسیاری از عزیزان که باید عمر عزیز را در عبادات و خدمت به خانواده و اجتماع طی کنند وارد این دام این مرحله می شوند باید سریعا یا قبل از آن، آنها را از ویروس های این مرحله واکسینه کرد والا کار کمی سخت شده و باعث استهلاک عصبی می شود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مباحث دینی که ورود ما در آن است، فطرت انسان‌ها مخاطب قرار می‌گیرد. با توجه به آن مبنا و بستر متذکر نکاتی می‌شویم که در معارف دینی مطرح است. در این رابطه همه‌ی انسان‌ها «فطرهم علی التوحید». و این غیر از آن نوع تقسیم‌بندی‌ها است که مطرح می‌فرمایید. موفق باشید

25416

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیزم: ما بعد از چند وقت که به پوچی و درون تهی رسیده بودیم، توسط مباحث شما نجات پیدا کردیم. و دیگه احساس کردیم از تصور خدا و خدای تصوری رها شده ایم. الان بعد از سه سال، من حس می کنم باز دارم دچار همون حالات قبلی میشم اما در همین سطح. یعنی مثلا میگم الان حقیقت نوریو فهمیدم اما این مباحث عمیق هم دارن میشن در حد مفهوم و هیچی تو این دنیا هیچ لذت و نشاطی به آدمایی در سطح من که نه عارفیم نه مرتد نمیده. پس ماها باید چکار کنیم؟ خسته ام‌.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بد نیست سری به بحث «حضور اربعینی و اصیل‌ترین بودن» که بر روی بنر سایت هست، بزنید. موفق باشید

25037

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: می فرمایند که این حرف که «هدف ، وسیله را توجیه می کند» حرف درستی نیست. چون طبق این گفته، مثلا برای شاد کردن دل مومن که هدف باشد می توان به گناه افتاد. حالا سوال اینجاست که رزمندگان اسلام که خودشون رو روی مین می انداختن هم طبق همین گفته است؟ (که: هدف که پیروزی اسلام باشه، وسیله رو که خودکشی باشه و گناه هست رو توجیه میکنه) و اینکه اصلا این حرف درسته یا نه؟ خدا قوت.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نباید کار رزمندگان را در آن شرایط، خودکشی گذاشت زیرا در متن مبارزه با کفر، آن کار، جزء مبارزه است تا در مسیر مبارزه، شهید کم‌تری داشته باشیم. موفق باشید

24948
متن پرسش
استاد عزیز سلام: وقتی انسان تحت فشار روحی قرار دارد مثلا افکار مزاحم و القائات شیطان او را اذیت می‌کند، چرا مدت طولانی مثلا چهل روز گفتن اذکار و توسل به ائمه اطهار (ع) برای رفع این افکار موثر واقع نمی شود و آن بزرگواران آن افکار مزاحم را با قدرت الهی خودشان دور نمی‌کنند و در نتیجه آن بی تاثیری اذکار و توسلات انسان را به مرز ناامیدی می کشاند؟ چرا تاثیر ندارد؟ آن بزرگواران و خداوند متعال که می‌بینند و می دانند که شخص واقعا محتاج کمک است و دارد از لحاظ روحی زجر می کشد پس چرا کمک نمی‌کنند؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به این فکر کنید که برای رفع مشکل در عین توسل به اولیاء‌الهی باید راه‌های دیگر را نیز بشناسیم و دنبال کنیم تا ان‌شاءالله رشد لازم نصیب‌تان بشود. بد نیست سری به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» بزنید. موفق باشید

32797
متن پرسش

سلام استاد: ظاهرا که اوضاع خوب نیست و دولت اذعان کرده خودروی داخلی و ملی کیفیت مطلوبی نداره و واردات خورد رو آزاد قراره بشه. از قیمت اقلام لازم و رضایت مردم هم نمیشه حرف زد اصلا. البته من میدونم که خیلی چیزها رو نمیدونم ولی خب لااقل ظاهر الان اینه. و چی میشه که شما امیدوار هستین به آینده دولت و ملت رو لطفا با ما در میان بذارید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در مباحث «انقلاب اسلامی؛ طلوع جهانی بین دو جهان» عرض شده ما نه می‌توانیم در ادامه غرب‌زدگیِ خود، خود را ادامه دهیم آن‌طور که آقای هاشمی عملاً بعد از دفاع مقدس شروع کردند و این شد که امروز ما با آن روبه‌رو هستیم، و نه می‌توانیم با گذشته سنتی خود که بیشتر در اخلاقِ فردی حاضر بودیم امکان حضور در این جهان را داشته باشیم. و از این جهت اعتقاد بنده آن است که انقلاب اسلامی در ذات خود نظر به جهان دیگری دارد که در منظر رهبر معظم انقلاب می‌باشد و بر اساس آن می‌فرمایند نباید با روحیه انفعالی و یا ناامیدی، امروزِ خود را تحلیل نمود. آری! انقلاب اسلامی به عنوان حرکتی توحیدی حتماً آینده ارزشمندی در پیش دارد. عرایض مختصری در کنار شهدای گمنام کوهستان قائمیه شد. خوب است که نظری به آن بیندازید. موفق باشید

32729
متن پرسش

سلام استاد عزیز و گرانقدر: طاعات قبول. استاد جان سوالی برایم مطرح شده، ممنون میشم پاسخ دهید: استاد جان، شما می‌فرمایید اینکه در ماه‌های رمضان و شعبان و رجب، شرایط خاصی به لحاظ معنوی حکم فرماست، قراردادی نیست و یک پدیده واقعی و حضوری است، حال با توجه به اینکه زمان این ماه ها قراردادی است، یعنی از این هلال تا آن هلال رمضان است، آیا تاثیری ندارد؟ در واقع ببینید در ماه های شمسی، فروردین همیشه یک موقع است ، دی همیشه یک موقع خاص است اما رمضان و.‌..چرخشی است و این چرخش قرارداد است، پس چطور حالات واقع شده در آن قراردادی نیست و حقیقی است؟ مثلا شب عید فطر که آنقدر مقام دارد، خب اگر ما مقلد حضرت آقا باشیم بصورت قراردادی وضع کردن که استهلال با چشم مسلح هم قبول است و لذا نظرشان با مراجعی که به چشم غیرمسلح فقط عقیده دارند فرق می‌کند بنابراین مثلا بعضا یک روز زودتر از بقیه عید فطر اعلام می کنند، خب حالا من و همسایه ام که یکی مقلد رهبری و دیگری مثلا مقلد آقای مکارم است، هر دو در یک افق و مکان زندگی می‌کنیم چطور عید فطر من یک روز زودتر است؟ آنوقت آن برکات و انوار شب عید فطر برای عید من نازل می شود و یا عید ایشون که فرداست؟ پس این برکات و معنویات قراردادی می شود، یعنی برای من امشب است برای همسایه دیوار به دیوارمون فرداشب، وگرنه چطوری است؟ بعد من چطور به قول شما مثل امام سجاد علیه السلام با ماه رمضان وداع کنم و رمضان رو وجودی در نظر بگیرم که مقابلم است و با او خداحافظی می‌کنم، در حالی که ما قرار گذاشتیم نهمین حلول را رمضان نام بگذاریم؟ کاش تونسته باشم سوالم رو درست و کامل مطرح کنم. رحم الله لوالدیک

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در ظرفیت زمان‌ها می‌باشد و آن هم در کلیت آن‌ها به همان معنایی که روح و اراده‌ای در پشت این زمان‌ها نهفته است و اولیای الهی و انبیای ربّانی از آن به ما خبر داده‌اند. مثل آن‌که قوه بینایی در پشت عضوی به نام چشم حاضر است و آن غیر از قوه شنوایی است که در پشت عضوی به نام گوش حاضر می‌باشد، با این‌که هر دو عضو، مادی هستند. پس بحث در ظرفیت زمان‌ها در میان است آن‌هم به صورت کلی، و تلاش برای آن‌که آن زمان‌ها را – مثل عید فطر- پیدا کنیم. به همین جهت هم این عمل را به عهده امام مسلمین گذاشته‌اند و مسلّماً خداوند او را در این امر مدد می‌رساند. حال اگر عده‌ای در این مورد آن‌طور که می‌فرمایید تلاش لازم را نمودند ولی موفق نشدند، بالاخره خداوند با رحمت خود نقص کار آن‌ها را جبران می‌کند. موفق باشید

32322
متن پرسش

با سلام و احترام خدمت استاد: در بحث عقل تکنیک بنده چندین سوال دارم اما از آن جایی که جلسه آخر بحث به سینما کشیده شد و بنده چندان اهل سینما نیستم نمی‌دانستم چطور این سوالات را مطرح کنم که در جریان بحث باشد. در قالب یک پیام سوالهایم را می‌نویسم هرچند فکر می‌کنم بیان شفاهی آنها بهتر اصل سوال را منتقل کند. اگر سوالات را مناسب بحث یافتید بفرمایید تا در شرایطی مناسب به بحث گذاشته شود. ۱. برای تفصیل معنای تاریخی بودن عقل تکنیک می‌توانم سوالم را مصداقی درمورد قنات بپرسم، آیا قنات را می‌توان برخاسته از عقل تکنیک دانست یا چون مربوط به زمان گذشته است نمی‌توان آن را به عقل تکنیک نسبت داد؟ یا می‌توان آن را از وجه به استقبال طبیعت رفتن و عطایی بودنش، در مناسبات عقل تکنیک دید اما از وجه عدم تناسب با نیاز و مصرف امروزی فارق از آن دید؟ یا ... ۲. سوال دوم مربوط به نسبت ما با علومی ست که سابقه خوبی ندارند و با ظلم های عدیده ای حاصل آمده، مثلاً علوم شناختی و مغز و اعصاب که حاصل آزمایش های ناجوانمردانه ای ست که بر اسرای جنگی صورت گرفته، در دایره عقل تکنیک تعامل ما با این علوم چه وجهی دارد؟  ۳. بحث خیال در عقل تکنیک را چگونه می‌توان ادامه داد تا به معنای مناسب آن دست یافت؟ ۴. در کل عقل تکنیک چه نسبتی با انسان امروز دارد؟ آیا‌ انسان امروز، یعنی دانشجو و حتی فنی کار در صحنه می‌توانند این نحو حضور خود را یافت کنند یا صرفا بخشی از جامعه مستعد آن هستند؟ آیا با تذکر به این قابلیت به مخاطب ظلم می‌شود زیرا مالایطاق است یا این که از اتفاق چون تذکری به آن داده نشده مردم به آن هوشیار نیستند؟ در واقع سوالم از معنای آینده است که در بیانات شما بود، این که چگونه باید برای امری که تا این حد در صحنه است افقی ترسیم کرد که کارگر و دانشجو خود را در آن بیابد؟ (البته سوالم از چگونگی، سوال روشی به معنای متداولش نیست، بلکه از وجه تحقق این نحو حضور است، زیرا اگر این مباحث برای انسان در صحنه امروز است که از اتفاق نشانه های آن را در طلب انسان امروزی می‌توان یافت، چگونه باید آن را پای آن ایستاد؟ 

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بجهت فهم بهتر سوال وجواب برای کاربران گرامی، متن جواب به همراه متن سوالات آورده میشود:

۱. برای تفصیل معنای تاریخی بودن عقل تکنیک می‌توانم سوالم را مصداقی درمورد قنات بپرسم، آیا قنات را می‌توان برخاسته از عقل تکنیک دانست یا چون مربوط به زمان گذشته است نمی‌توان آن را به عقل تکنیک نسبت داد؟ یا می‌توان آن را از وجه به استقبال طبیعت رفتن و عطایی بودنش، در مناسبات عقل تکنیک دید اما از وجه عدم تناسب با نیاز و مصرف امروزی فارق از آن دید؟ یا ...

جواب: در این‌که ما با به ظهورآوردن پدیده قنات برکات بهترین تعامل با طبیعت را نشان دادیم؛ بحثی نیست. ولی آن عقل بنا نداشت تکنیک بسازد و با طبیعت مطابق آن تکنیک تعامل کند. سعی کرد استعداد طبیعت را به سوی مزرعه جهت دهد. ولی در تاریخی که «وجود» به صورت عقل تکنیکی به میان آمده، بنا بر آن است که چیزی از دل طبیعت خلق شود و امری را از طبیعت متولد کند که آن امر در ضمن، نمایانگر حقیقت باشد که در پنهان طبیعت نهفته است و این یعنی انکشاف برای رویارویی با حقیقت که البته در حجاب گِشتل از بین رفت.

۲. سوال دوم مربوط به نسبت ما با علومی ست که سابقه خوبی ندارند و با ظلم های عدیده ای حاصل آمده، مثلاً علوم شناختی و مغز و اعصاب که حاصل آزمایش های ناجوانمردانه ای ست که بر اسرای جنگی صورت گرفته، در دایره عقل تکنیک تعامل ما با این علوم چه وجهی دارد؟

جواب: به نظر بنده این نوع فعالیت‌ها در راستای عقل تکنیکی نیست. اینان به نحوی به طبیعت تجاوز می‌کنند زیرا حکمت جستجوی حقیقت که همان روبه‌روشدن با نفس ناطقه در تعامل با بدن باید پیش آید در این علوم حاکم نیست.

۳. بحث خیال در عقل تکنیک را چگونه می‌توان ادامه داد تا به معنای مناسب آن دست یافت؟

جواب: باید حساس بود که با وجهی و بُعدی به نام «خیال» که در انسان هست، با امور مواجه شد به همان معنایی که در روایت خود داریم قرآن علاوه بر عبارات کتاب خدا، همان کلمات به اموری بسی بالاتر اشاره دارد. نمونه آن را در عرایضی که اخیراً در بحث سوره «تین» شد می‌توانید ملاحظه کنید.

۴. در کل عقل تکنیک چه نسبتی با انسان امروز دارد؟ آیا‌ انسان امروز، یعنی دانشجو و حتی فنی کار در صحنه می‌توانند این نحو حضور خود را یافت کنند یا صرفا بخشی از جامعه مستعد آن هستند؟ آیا با تذکر به این قابلیت به مخاطب ظلم می‌شود زیرا مالایطاق است یا این که از اتفاق چون تذکری به آن داده نشده مردم به آن هوشیار نیستند؟ در واقع سوالم از معنای آینده است که در بیانات شما بود، این که چگونه باید برای امری که تا این حد در صحنه است افقی ترسیم کرد که کارگر و دانشجو خود را در آن بیابد؟ (البته سوالم از چگونگی، سوال روشی به معنای متداولش نیست، بلکه از وجه تحقق این نحو حضور است، زیرا اگر این مباحث برای انسان در صحنه امروز است که از اتفاق نشانه های آن را در طلب انسان امروزی می‌توان یافت، چگونه باید آن را پای آن ایستاد؟

جواب: به نظر بنده با نظر به جواب اول و رویکرد شاعرانه به عالم و آدم، بشر امروز نیاز به این عقل که تقدیر او است، دارد. باید متذکر آن امر شد و احساس می‌شود شرایط گفتگو از آن در حال فراهم‌شدن است. موفق باشید

31537

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
استاد گرامی سلام: در یکی از سخنرانی های قدیمی شعری خواندید با این مضمون که کارهای بیهوده برای خود ایجاد کرده ایم و از مشغله زیاد و کمبود وقت گله مندیم. آن شعر چیست و از کیست؟ خدا حفظ کند شما را ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چیزی که یادم نیست. بالاخره گفته‌اند: «دور می‌بینی سراب و می‌دوی / عاشق آن بینش خود می‌شوی» یا «کارسازِ ما به فکر کار ماست / فکر ما در کار ما آزار ماست». موفق باشید

31416

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی: سلام علیکم: استاد بنده نمیدونم وقتی تو خیابون راه میرم سرمو بندازم پایین تا کسی رو نبینم یا اینکه معمولی راه برم و اگه یه بی حجابی رو دیدم تذکر بدم؟ خودم بیشتر دوست دارم سرم رو بندازم پایین ولی می‌ترسم بی حجابی خیلی رواج پیدا کنه.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً شرایط در شهرهای بزرگ طوری است که با تذکر مستقیم چنانچه شرایط مساعدی که حاکی از دلسوزی برای طرف مقابل نباشد، نتیجه‌بخش نیست. بیشتر امروزه وظیفه رسانه‌ها است که مطلب را متذکر شوند مگر آن‌که حکم هنجارشکنی داشته باشد که وظیفه نیروی انتظامی است. موفق باشید

31191

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
عرض سلام و ادب: ببخشید سوال بنده این است ک معارف دینی رو انسان چگونه میتونه به قلب برساند؟ ممنونم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با رویکرد عبور از ظاهر اعمال در عین انجام اعمال، إن‌شاءالله حضور قلب حاصل می‌شود. کتاب شریف «آداب الصلواة» از حضرت امام نکات ارزشمندی دارد. مباحث معرفت نفس نیز مفید خواهد بود. موفق باشید

31022

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز و گرامی: «یَا نُورَ النُّورِ یَا مُنَوِّرَ النُّورِ یَا خَالِقَ النُّورِ یَا مُدَبِّرَ النُّورِ یَا مُقَدِّرَ النُّورِ یَا نُورَ کُلِّ نُورٍ یَا نُوراً قَبْلَ کُلِّ نُورٍ یَا نُوراً بَعْدَ کُلِّ نُورٍ یَا نُوراً فَوْقَ کُلِّ نُورٍ یَا نُوراً لَیْسَ کَمِثْلِهِ نُورٌ» همانطور که می‌دانید این فرازی از دعای نورانی جوشن کبیر هست. آیا میشه گفت این فراز خلاصه و لب مطلب مسئله وجود است؟ با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده همین‌طور است. وقتی «وجود» را حضوری مدّ نظر داشته باشیم و نه مفهومی. موفق باشید

30705

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: ضمن تشکر از پاسخی که درباره سوال بنده مبنی بر چگونگی فهم حقانیت اسلام دادید، سوال جدیدی برای بنده پیش آمد و آن اینکه شما فرمودید باید با تدبر در قرآن، حقانیت قرآن و عمق توحید قرآن را بفهمیم و احتیاجی به نفی سایر ادیان نیست، حالا وقتی با خواندن خود قرآن ذهن به جای تایید و تصدیق قلبی، پر از سوال و شبهه از خود آیات قرآن شود چه؟ مثلا بنده با خواندن آیه ای که مربوط به زدن زن هاست، در قرآن دچار حیرت و سوال یا بهتر بگم شکی شدم که سالهاست بی پاسخ مانده. طبیعی است که در کنار شبهات وارده بی نهایت و آیاتی که دستاویز این شبهات گرفته اند، و مهمتر از همه نبود جواب های قانع کننده، انسانی که ایمان و یقین ندارد همینها را دلیل بر اختلاف در قرآن یا منطقی نبودن بعضی از آیات می‌داند و تصدیق قلبی بر این حقانیت در او ایجاد نمی‌شود. به نظر شما مشکل کجاست و راه حل چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تدبّر در قرآن به معنای آن است که روح هر آیه و سوره با عمق کامل دنبال شود. همین نکته را که می‌فرمایید بنده در شرح آیه‌ی ۳۴ سوره‌ی نساء با نظر به شواهد موجود و نظر بزرگان، متذکر شدم که موضوع مربوط به ترک خانه و احتمال همبسترشدن با مرد غریبه است که برای حفظ حرمت خانواده به جای آن‌که حدّ شرعی در دادگاه به صورت علنی اجرا شود، برای حفظ حریم خانواده فرموده‌اند تنبیهی که حکایت از ناراحتی مرد از نحوه‌ی رفتار همسرش باشد، إعمال شود، به اعتبار آن‌که بحث نشوزِ زن در میان است. زیرا در فضای کلی آموزه‌های دینی رعایت زنان به صورت جدّی توصیه و از طریق اولیای الهی عمل شده. به عنوان نمونه پیامبر خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» فرمودند: «وَ مَنِ اتَّخَذَ زَوْجَهً فَلْیُکْرِمْهَا‌» هر کس همسری را اختیار می کند، بر او واجب است که او را اکرام کند. و باز حضرت می‌فرمایند: «خَیْرُکُمْ خَیْرُکُمْ لِنِسَائِکُمْ وَ بَنَاتِکُمْ‌» بهترین مردان، مردانی هستند که با زنان و فرزندانشان به خوبی رفتار کنند. و حضرت صادق «علیه‌السلام» فرمودند: «اَکَثَرُ الخَیرِ فی‌النِّساءِ.» بیشترین خیر و برکت همراه با زنان است. موفق باشید

30431

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: گاهی اوقات خیلی دلم میگیره و همش دلتنگم و آه می کشم طوری که دیگه نفس تنگی میگیرم. چرا اینجوری میشم؟ آیا دلیلش دوری از خداست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به راحتی نمی‌توان نظر داد. ولی به هر حال از اُنس با مزار شهدا غفلت نفرمایید. موفق باشید

30222

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: خسته نباشید. این قضیه که میگن اگه کسی در تشییع جنازه دیده بشه ولی اون شخص در تشییع جنازه شرکت نکرده تفسیر به این میکنن که مرگ نفر دیده شده نزدیک است، درست است یا خیر؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم!! موفق باشید

نمایش چاپی