باسمه تعالی: سلام علیکم: آنها زندگی دیگری را شروع کردهاند و ما باید با رفتن آنها، زندگی دیگری را شروع کنیم که مثل آن نوع زندگی در وقتی که آنها بودند، نیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی بدانیم روحها به نحوی میتوانند با همدیگر متحد شوند، اگر متوجه بودیم بعضی روحها مثل روح اولیای الهی به افقی بس متعالی در عالم نظر دارند؛ سعی میکنیم با نوعی اتحاد با روح آنها عالم را بنگریم که راهکارِ عملی آن، نظر به سیره و روایات آنها است، ولی با آن چنان رویکردی که عرض شد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: تطبیق این امور مشکل است بهخصوص که به گفتهی استاد مصطفی صادقی در کتاب مربوط به نشانهای آخرالزمان، این امور نیاز به تأویل دارد. موفق باشید
با سلام خدمت شما استاد گرامی! من برهان صدیقین و ده نکته در معرفت نفس را کار کردهام. می خواهم که از آنها در زندگی خودم مثلاً نماز استفاده کنم. اما احادیثی که در باب توحید قبلاً مطالعه و با آنها مأنوس بودم با برهان صدیقین و معرفت نفس در تضاد است. و من نمیدانم که این تضاد را چگونه حل کنم. لطفاً راهنمایی بفرمایید. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: نباید تضادی در این موارد در کار باشد. حتماً آن روایات، با مبانیِ صدرایی بهتر فهم میشود. نمونهاش شخصیتهای ایمانی و قدسی حضرت امام و علامه طباطبایی میباشد. موفق باشید
با سلام: ببخشید جامعه سازی طبق قاعده، قبل از تمدن سازی باید صورت بگیرد. یعنی آن جامعه تراز که شکل گرفت، تمدن را تشکیل میدهند؟! ولی الان در مبحث تمدن سازی شاید گفتمان داشته باشیم اما در حوزه جامعه سازی (مباحث اجتماعی)، بسیار کم کار شده! (شاید ما از این فیوضات محرومیم)! اگر ممکن هست منبعی برای گفتمان اجتماعی که در پیش رو باید داشته باشیم معرفی بفرمایید. ممنونم با تشکر🌹
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم با رجوع به کتاب « شیعه و تمدنزایی» معلوم شود چشماندازی که در مقابل ما از طریق حرکت توحیدی انقلاب اسلامی پیش آمده، آرامآرام و طی فرآیندی تاریخی ما به جامعه همطراز تمدن اسلامی نزدیک خواهیم شد. معلوم است که در این مسیر موانع تاریخی متعددی در پیش داریم. زیباییِ کار در آن است که هر اندازه همّت کنیم، نتیجه میگیریم به همان معنایی که فرمود: «رنج، راحت شد چو شد مطلب بزرگ/ گَردِ گَله توتیای چشم گرگ». موفق باشید
بسم الله. سلام علیکم: رابطه تقوی و تهذیب و اسلام فردی با اسلام سیاسی و کارهای اجتماعی و تمدنی چیست؟ جزو مفروضات ماست که تمدن نوین با نرم افزار و سخت افزارش و تمام وصفیاتی که حضرت آقا فرموده اند باید ایجاد شود. یکی از وظایف یک حوزوی در این داستان گسترش فقه های نظام میباشد. یعنی طرف، دروس مقدمات و... را سفت بخواند و اجتهاد خود را بجای فقه رایج چندصدساله در فقه نظام بکار ببندد. بیانات حضرت آقا در منشور روحانیت بسیار بسیار روی مساله خودسازی و معنویت و تقوا تاکید دارند. (ایشان در دیدار با قشر روحانیون است که دیده ام مطالب عرفانی نیز مطرح کرده اند. نظیر عرفان نظری/عملی؛ مذاق عرفانی؛ نفس گرم؛ و...) حضرت آقا در پیامهای تسلیت برای برخی از بزرگان روحانی، بحثهای اخلاقی و معنوی را شاخصه آنها میدانند. (حال یا بهمراه فعالیتهای سیاسی اجتماعی یا بدون آن) سوال: مسئله معنوی بودن و متقی و مقرب بودن یک فرد حوزوی به خداوند، در این کارهای فیزیکی و علمی و خروجی ای که در آینده خواهد دا شت واقعا چه تاثیری دارد؟ کار علمی و سیاسی و اجتماعی کسی که دارای اینهاست با آنکه دارای اینها نیست چه فرقی دارد؟ (بحثم سر اثرات مستقیم نیست. مثلا کسی که تقوی را در خود نهادینه نکرده باشد ممکن است در کارهای فرهنگی و... کارهای خلاف اسلام رسوخ بکند یا کارش سست مبنا باشد یا... بحثم سر اینست که فقط اثر فرد مجری چقدر است؟ کسیکه متقی است در گوشه ای دارد فلان کار را برای نظام میکند و کسیکه اتقی است نیز در گوشه ای دیگر دقیقا همان را و کار هر دو بدون عیب است. لکن میخواهم بدانم خود اختلاف نورانیت این دو نفر، در نتیجه و اثر کار چگونه دخیل است؟) میخواهم به این برسم که کارهای عبادی و امثالهم که پیش میاید را باید به چه کمیت و کیفیتی انجام داد و بالاخره در کاری که ما میخواهیم بکنیم (نظام و تمدن سازی) چقدر دخیل است؟ با تشکر فراوان و عرض معذرت بابت طولانی شدن.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال یک طلبه در کنار دروس رسمی حوزه، لازم است که در قرآن از طریق تفسیر «المیزان» و در روایات تدبّر کند و پس از آن راهی که در مقابلش گشوده میشود همان راهی است که او را به نتیجه لازم میرساند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: سری به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» بزنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: میدانید که بازخوانی این موضوع مفصل است و غفلتهای تاریخی ما در زمان قاجار امری نیست که بتوان از آن چشم پوشی کرد. ولی آیا غرب به گفته دانشمندان و متفکران خود به جهت غفلت از امور قدسی و دیانت انبیاء، توانستند از آنهمه تلاش خود بهره بگیرند؟ و یا به قول خودشان در قرن نوزده گفتند خدا مُرد و در قرن بیستم متوجه شدند بشر مُرد. و اینجا است که از اواسط قرن بیستم گرایش به دین افزون شد و به قول میشل فوکو انقلاب اسلامی آمد تا روحی باشد در جهان بیروح. و در همین رابطه هانتیگتون نظریهپرداز آمریکایی معتقد است جهان آینده، جهان ایران و هند و چین است به جهت آنکه در کنار تفکر علمی بنای نفی امور قدسی را ندارند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: لازمه داشتن روح و تجرد آن، بودن نفس یا روحی است که بدنی را تدبیر کند. در این مورد خوب است به آیهای که میفرماید: «فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِينَ» (ص/۷۲) نظر بفرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمیکنم ترجمههای آن کتاب تفاوت چندانی با هم داشته باشند. از کتاب «کفر و ایمان» شروع بشود خوب است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عذر خواهی میشود که در فرصت مناسب نتوانستم جواب سوال جنابعالی را بدهم و اکنون نیز فرصت آن گذشته است. ولی بالاخره شخصیت خود انسان اگر منوّر به معارف اسلامی و تعهدات انقلابی باشد، بهتر میتواند تصمیم بگیرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! متأسفانه صوت آن مباحث معلوم نیست چه شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به لطف الهی کار را ادامه دهید و در این تاریخ به شهدا فکر کنید و این که قرآن میفرماید: «وَيَستَبشِرونَ بِالَّذينَ لَم يَلحَقوا بِهِم مِن خَلفِهِم أَلّا خَوفٌ عَلَيهِم وَلا هُم يَحزَنونَ» و آن بشارتی است که شهدا به کسانی میدهند که در تاریخ مقابلهی اسلام با استکبار حاضر شدهاند. حضور تاریخی با عشق عرفانی کاری میکند کارستان در آن حد که حتی شرکت در انتخابات برای چنین انسانهایی از صد حجّ ثمر بخش تر میشود و این برای هر کسی پیش نمیآید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کدام متن؟!!! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: رویهمرفته نکات خوبی را مطرح میفرمایید. آری! در برزخ نزولی که روح، از مقام بالاتر وجود تکویناً به مرتبه نازلتر نزول میکند، نقصهایی محقق میشود که صورت این فرآیند، نزدیکی به شجره ممنوعه است که نماد عالَم کثرت میباشد عالمی که جامعیت ندارد و هرچیزی، چیزهای دیگر نیست. در حالیکه در مقام برتر یعنی در مقام جامعیت هر چیزی، چیزهای دیگری هم هست مثل نور سبز در نور بیرنگ. ولی در طیف نوری که از منشور عبور میکند نور سبز، شش نور دیگر نیست. در رابطه با حضور در عوالم مادون یعنی عالم اسفل السافلین و تجربه چنین حضوری خوب است به جواب سؤال شماره 30869 رجوع شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال همه این موارد را باید در آموزه مقسومبودنِ رزق دنبال کرد و رزقی که قسمت ما شده است، تنها از آنِ ما میباشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: زیرا وقتی پای افراط پیش آید، از نظام تعادل و حکمت خارج میشویم و نسبت ما با خدای حکیم، به هم میخورد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بد نیست برای درک بودنی ماورای این بودنها، به غزل شمارهی 96 که اخیراً شرحی بر آن نوشته شد؛ رجوع شود. ذیلاً آن غزل خدمتتان ارسال میگردد. موفق باشید
غزل شمارهی 96
بودنی ماورای غمها و شادیها
باسمه تعالی
دی پیر میّ فروش که ذکرش به خیر باد
گفتا شراب نوش و غمِ دل ببر ز یاد
پیر میّ فروش که جایگاه و توانِ به حضورآوردنِ انسان را در هستی خود دارد، هستی و حضوری که انسان مستِ حضور «وجود» شود؛ او یعنی پیر میّ فروش گفت: با نوشیدن شرابِ حضور در محضر لایزال و بیکرانهی حضرت محبوب، میتوانی غم دل را از یاد ببری و ببینی که چگونه غم، جای و جایگاهی در زندگی ندارد، این وقتی است که شراب «وجود» و حضور به جان انسان نوشانده شود و انسان خود را در عالَم بقاء احساس کند.
گفتم به باد میدهدم باده، نام و ننگ
گفتا قبول کن سخن و هرچه باد، باد
در جواب به توصیهی میّ فروش که مرا توصیه کرد تا خود را از نسبتهای ساختگی آزاد کنم و معلّق در دریای «وجود» باشم، گفتم: در آن صورت هیچ عنوانی و هویت مشخصی که بتوانم خود را با آن معنا کنم، نمیماند. زیرا در چنین حضوری همهچیز، حتی تشخص انسان در فنا و بینامی قرار میگیرد و گویا معلّق در فضایی خواهم شد که هیچ تکیهگاهی برایم نمیماند، مگر احساس وجود خود در بیتشخصیِ محض، و او گفت همین را قبول کن، هرچه میخواهد بشود. زیرا این نوع از «بودن» بهترین تجربه برای زیستن است در هر دو عالم.
سود و زیان و مایه، چو خواهد شدن ز دست
از بهر این معامله، غمگین مباش و شاد
آری! در این نحوه بودن، هم سود و هم زیان و هم اصل سرمایه، که نسبتهای ما با این عالم است، همه از دست میروند. ولی برای بهدستآوردن آن نوع بودنِ معلّقِ در وجود، نه باید غمگین بود و نه شادمان، زیرا بودنی است فراسوی نیک و بد، وقتی اصیلترین نسبت که نسبت وجودیِ ما با حضرت محبوب است، باقی است و عینُالرّبطبودن خود را نسبت به او احساس کنیم که چگونه «فقیر إلی الله» هستیم و به چنین سرمایهای میبالیم.
بادت به دست باشد اگر دل نهی به هیچ
در معرضی که تخت سلیمان رود به باد
اگر دل به هیچ، که همین دنیا و نسبتهای آن است، بدهی و خود را در عنوانهای دنیا و آرزوهایی که از آن ساختهای، جستجو نکنی؛ در جای و جایگاهی خود را قرار میدهی که تخت سلیمان هم به بادی برود و هیچ شود و تو میمانی و تنهاییهایت، زیرا خود را در شرابی که فوق غمها و شادیها است و عین بودن تو میباشد، نسپردی. پس خود را معطّل دلسپردن به هیچ مکن و گر نه از بودنی آنچنانی محروم میشوی.
حافظ گرت ز پند حکیمان ملالت است
کوته کنیم قصّه که عمرت دراز باد
اگر در شرایطی هستی که دلبستگیهایت مانع پذیرش چنین پندِ حکیمانهای میشود، قصّه را کوتاه میکنیم، در عین آنکه آرزومندیم عمرت دراز باشد تا در ادامهی عمر، چنین فضایی را تجربه کنی و خود را به «هست» و «نیست» امور دنیایی و آرزوهایی که برای خود ساختهای، گره نزنی.
والسلام
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمیکنم کار درستی باشد. اساساً نباید به این امور دامن زد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمیدانم. زیرا ما در جایگاه مقایسهی آن انوار مقدس نیستیم، هرچه هست آن فرشتگان تماماً محو جمال حق میباشند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: سلوک فردی به تنهایی یک امر فکری است و البته در جای خود مفید میباشد. ولی سلوکی که در بستر تاریخی باشد که با انقلاب اسلامی شکل گرفته، سلوک قلبی است و موجب شور ایمانی میشود و راه شهدا را در مقابل ما میگشاید.
با حضور انقلاب اسلامی در تاریخ، منابع هویتبخشیِ ما که در جهان مدرن در حال بیرنگشدن و فراموشی بود، امکان بازخوانی یافت و توانستیم از آیندهی تیره و تاری که جهان مدرن گرفتار آن است، به آیندهای دیگر نظر اندازیم و آنچنان با به ظهورآمدن انسانیت توسط شهدا، روحی انسانی چشمها را به خود جلب کرد که امیدواری به حقیقت دلها را گرم نمود و این یعنی باز انسان میتواند در اندیشههای متعالی مأوا بگیرد و باز خداوند در جانها حاضر شود و زندگی از سرگردانی و بیجهتی، جهت خود را پیدا کند. زیرا پس از سالها روشن شد آنجا که معنا و حقیقت نباشد، آدمی نمیماند. آدمی زیر سایهی حقیقت مأوا میگیرد و از پوچیِ دنیای مدرن فاصله میگیرد تا گرفتار زندگی روزمرّه نگردد و به هر چیز تن دهد. و از این جهت در این زمانه نیاز به سلوکی داریم در بستر انقلاب اسلامی. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه از طریق تدبّر در معارف حقّه خود را گسترده کنیم، رابطهی ما با بقیه، روانتر میشود و لذا یا آنها را نزد خود مییابیم و یا آنها را «دیگری» مییابیم که باید مورد احترام باشد، مگر معاندی که مقابل حق و حقیقت است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است که میفرمایید. زیرا انسان در ذات خود، خدا را دارد و عواملی موجب این غفلت میشود که به آن حجابهای حضور خدا میگویند مثل مواردی که جنابعالی برشمردید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اموات در عالم برزخ در آن حدی که اذن دارند به سراغ زندگان میآیند و از احوالات خبر میدهند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: خود آن بندهی خدا باید به خودش کمک کند. کتاب «آشتی با خدا» با دلایل عقلی با این افراد سخن گفته است. موفق باشید
